عملیات رمضان

یک اتفاق عجیب در شب عملیات رمضان/ جعبه تیری که سرنوشت عملیات را تغییر می‌داد

یک اتفاق عجیب در شب عملیات رمضان/ جعبه تیری که سرنوشت عملیات را تغییر می‌داد


یک اتفاق عجیب در شب عملیات رمضان/ جعبه تیری که سرنوشت عملیات را تغییر می‌دادبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، جواد افهمی نویسنده و روان نویس کشور تاکنون آثار زیادی را با قلم خود به رشته تحریر درآورده است او در خاطره‌ای از دوران دفاع مقدس نوشته است:

سال ۱۳۶۰ عملیات رمضان بود. من یک بسیجی ۱۶_۱۵ ساله بودم. گردانی که در آن به عنوان بسیجی تک تیرانداز خدمت می‌کردم گردان عملیاتی اباذر نام داشت و جزو گروه خط شکن بودم. نصف شب بود اگر اشتباه نکنم که عملیات شروع شد، خط را شکستیم و رفتیم ضمن اینکه عراقی‌ها از حمله‌ی ما خبردار بودند و می‌دانستند ما چه ساعتی و چه دقیقه‌ای حمله می‌کنیم و هوشیار بودند. دقیقا آماده بودند و می‌دانستند که از چه جناحی و از چه جبهه‌هایی عملیات می‌کنیم.

شب عجیبی بود، خیلی عجیب، از آسمان و زمین گلوله می‌بارید طرف ما، مایی که تمام گردان به ستون یک شده بودیم و از یک معبر خیلی باریک از وسط میدان مین رد می‌شدیم و می‌رفتیم به سمت دشمن. بچه‌ها جلوی چشمم در آن شب که عین روز روشن بود توسط منور‌های دشمن مثل برگ خزان می‌افتادند زمین. من صدای حرکت گلوله‌ها را نه، صدای شلیک، صدای حرکت گلوله‌ها را از کنار گوشم از اطرافم می‌شنیدم و فرماندهان دائما می‌رفتند و بر می‌گشتند. در طول مسیری که بچه‌ها به ستون یک می‌رفتند جلو خیلی ترسیده بودیم. خیلی وحشتناک بود.

خیلی طول نکشید که خشاب‌های همه خالی شد، مایی که تک تیرانداز بودیم. مشکل دو تا شد، اول اینکه از جلو یکریز به ما شلیک می‌کردند آنهم توسط سلاح‌هایی که مثلا برای شکار هواپیما به کار می‌بردند. با این‌ها به سمت نیرو‌های خط شکن ما شلیک می‌کردند، از این رو تمام شدن فشنگ‌ها معضلی شد به این معنی که دیگر هیچ کاری از دست ما ساخته نیست.

مشکل ما نبود فشنگ بود، همه افتاده بودند یک سمتی از کانال، بی خشاب و مهمات و دیگر کسی فکرش کار نمی‌کرد. شب سردی را سپری می‌کردیم، زمان نی‌گذشت، اما خیلی کند، من هم افتادم یک گوشه‌ای ته کانال و از خستگی و نفسم بالا نمی‌آمد. یکی از بارزترین علامت‌های حمله بوی باروتی است که در فضا پخش می‌شود و همه را تشنه می‌کند. بوی باروت در آن واویلا و در آن وانفسا بچه‌ها را خیلی اذیت می‌کرد و واقعا فاجعه بار بود. تشنگی آزارمان میداد، بوی باروت جلوی نفس کشیدنمان را هم گرفته بود.

من افتاده بودم روی یک برآمدگی در آن تاریکی، تکیه که دادم نفهمیدم کی خوابم برد، وقتی بیدار شدم هوا روشن شده بود. به دور و برم نگاه کردم، خیلی از بچه‌ها
شهید شده بودند و جنازه‌هایشان همان دور و بر افتاده بود. بعضی‌ها زخمی شده و ناله می‌کردند. بچه‌های امدادگر بکوب داشتند زخمی‌ها و مجروح‌ها را تخلیه می‌کردند و می‌بردند عقب. یک گروه از بچه‌ها رفته بودند جلو. اسمشان شکارچی تانک بود، می‌خواستند جلوی پیشروی تانک‌های عراقی را بگیرند و مواضع از دست رفته را دوباره پس بگیرند.

کمی خودم را بلند کردم، با تعجب دیدم روی برآمدگی، جایی که خوابیده بودم، یک جعبه عراقی است، درش را که باز کردم دیدم پر از فشنگ است.

خنده‌ام گرفته بود. در آن وضعیت بغرنج اگر می‌دانستم روی یک جعبه پر از فشنگ نشسته‌ام، با بچه‌های دیگر می‌رفتیم جلو. خیلی برایم جالب بود. شاید اگر جعبه را زودتر پیدا می‌کردم سرنوشت آن شب تغییر می‌کرد.

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

یک اتفاق عجیب در شب عملیات رمضان/ جعبه تیری که سرنوشت عملیات را تغییر می‌داد بیشتر بخوانید »

کنکاش برای عبور از مرز

تنبیه متجاوزین بعثی در عملیات «رمضان»


کنکاش برای عبور از مرزبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در تابستان سال ۱۳۶۱ شرایط موفقیت‌های جنگی ایران به سمتی پیش رفت تا رزمندگان ایران به دنبال مسئله تنبیه متجاوز باشند. متجاوزی که با تحمیل خسارات و تلفات گسترده به ایران، نه از طرف سازمان‌های بین‌المللی محکوم شد و نه حاضر بود شرایط عادلانه صلح را برقرار کند، بلکه با ماندن در دو هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع از سرزمین‌های اشغال شده ایران و ادعای آتش‌بس، صرفاً در موقعیتی مناسب موضع گرفته بود تا شاید پس از التیام زخم‌هایی که از عملیات‌های بزرگی همچون فتح‌المبین و بیت‌المقدس دریافت کرده بود، مجدداً خوی تجاوزگر خود را در اشغال شهر‌ها و روستا‌های ایران به نمایش بگذارد.

با سکوت و حتی حمایت بین‌المللی از تجاوز عراق و محقق نشدن خواسته‌های ایران (در شرایطی که در موضع پیروزی قرار داشت)، ازجمله عقب‌نشینی کامل نیرو‌های عراقی از مناطق اشغالی و پرداخت غرامت بابت دو سال خسارت و ویرانی شهر‌ها و روستاها، ایران تصمیم گرفت تا متجاوز را خود تنبیه کند و برای جلوگیری از تکرار چنین جنایاتی و جبران خسارت‌ها، عملیاتی با نام «رمضان» را برای ورود به خاک عراق ترتیب دهد. عملیاتی که با توجه به اولین نفوذ ایران به خاک عراق و محک و ارزیابی میزان آمادگی و توانایی دشمن و احراز قدرت هجومی ایران چه درصورتی‌که به اهداف از پیش تعیین شده خود می‌رسید یا خیر، خود یک پیروزی محسوب می‌شد. اما آنچه در نهایت رقم خورد، این بود که اهداف مدنظر این عملیات محقق نشد که یکی از مهم‌ترین دلایل آن، تأخیر ۵۰ روزه انجام این عملیات پس از پیروزی در بیت‌المقدس بود. طبق نظر برخی فرماندهان ازجمله فرمانده وقت سپاه، چنانچه عملیات حدود دو هفته زودتر انجام می‌شد موفق می‌شد زیرا در این صورت دشمن برای تکمیل اقدامات مهندسی و توسعه استحکامات خود فرصت کافی نداشت. در این صورت رزمندگان اسلام می‌توانستند با استفاده از ضعف‌های دشمن به‌ سرعت در عمق مواضع دشمن نفوذ کنند. [۱]

وقفه زمانی بین عملیات بیت‌المقدس تا رمضان دو دلیل عمده، یکی در خارج و یکی در داخل کشور داشت. دلیل خارجی شامل حمله اسرائیل به لبنان بود که باعث شد مدتی تمرکز ایران از عراق کم شده و به مسئله لبنان بپردازد و موضوع حتی تا ارسال نیرو به لبنان نیز انجامید. [۲]

دلیل دومی که باعث تعلل در انجام عملیات شد، مجموعه بحث‌هایی پیرامون نحوه ادامه یا پایان جنگ بوده که حتی بحث و بررسی این موضوع در دهه ۷۰ نیز از مباحث داغ درباره جنگ محسوب می‌شده است. [۳]

دو سه ماه پیش از آغاز عملیان رمضان و همزمان با طرح‌ریزی برای عملیات بیت‌المقدس در جلسه‌ای خدمت حضرت امام عرض شد که باید به‌ منظور تأمین کامل امنیت کشور و دفع متجاوز علاوه بر آزادسازی مناطق و شهر‌های اشغالی به خاک عراق نیز وارد شد و دشمن را تحت‌فشار قرار داد اما امام فرمودند «نه، چه لزومی دارد؟» با ارائه دلایلی ازجمله اینکه ایران اگر بخواهد از کشور دفاع کند باید در جایی پدافند و دفاع شود که نیرو‌های ایرانی هر روز نگران و مضطرب از حمله دشمن نباشند. [پس از بررسی و ارائه استدلال‌های متعدد]، امام فرمودند که اگر مطلب اینطوری هست، خوب، این یک حرف درستی است و ما برای دفاع باید تا آنجایی که اطمینان هست، پیش برویم. [۴]

البته چنین مباحث و جلساتی درباره چگونگی ادامه جنگ همچنان ادامه داشت و در پاسخ به اشکالاتی که امام در زمینه ورود به خاک عراق مطرح کرده بودند ازجمله آسیب دیدن به مردم بی‌گناه، نظامیان با مباحث کارشناسی و استدلال‌هایی ازجمله اینکه مرز‌های جنوب قابل دفاع نیستند و برای دفاع باید به یک مانع طبیعی مثل اروند تکیه کنیم، توانستند ثابت کنند که ادامه جنگ با منع ورود به خاک عراق سازگار نیست. [۵]

با توجه به وضعیت دشوار ایران، حمله صدام یک تهدید جدی برای انقلاب بود و حمایت‌های سازمان ملل، آمریکا و بسیاری از کشورها، شرایطی از بی‌اعتمادی را برای ایران ایجاد می‌کرد که خود می‌بایست آینده جنگ را مشخص کند، نه اینکه منتظر حوادث و یا حتی حملات آتی دشمن باشد. به‌ طوری‌که امام خمینی (ره) بعد از عملیات فتح‌المبین می‌گویند: «چیزی که امروز به آن مبتلا هستیم و ممکن است برای ما پیش آید قضایایی است که بعد از پیروزی جنگ برای ما ممکن است پیش بیاید. آمریکا معلوم نیست به این زودی‌ها طمعش را از این کشور قطع کند… [۶]»

پس از انجام موفقیت‌آمیز آزادسازی خرمشهر، دو ایده متفاوت پیرامون اتمام و ادامه جنگ شکل گرفت. در رویکرد اول چنین تصور می‌شد که با شکست عراق و آزادسازی مناطق اشغالی دیگر ادامه جنگ ضرورتی ندارد و در رویکرد دوم چنین استدلال می‌شد که ایران باید منطقه‌ای مهم از خاک عراق را در اختیار بگیرد تا از موضع برتر، عراق و حامیانش را برای تأمین خواسته‌های ایران متقاعد کند. [۷]

در بررسی نظرات مخالف ادامه جنگ می‌توان به جریان نهضت آزادی و برخی از گروه‌های سیاسی اشاره کرد که ادامه جنگ را عامل مؤثری در انسداد سیاسی ارزیابی می‌کردند و از این منظر پایان دادن به جنگ را ضروری می‌دانستند. [۸]

در پاسخ به چنین دیدگاهی عباس شیبانی از مؤسسان نهضت آزادی، این‌طور بیان می‌کند:

«در جنگ که اصلاً استدلال مهندس بازرگان بسیار استدلال غلط و ناواردی بود. آن‌ها معتقد بودند که جنگ با عراق را نیمه‌کاره و بدون اجرای عدالت و حتی بدون تعیین شدن طرف متجاوز و شروع‌کننده جنگ و بدون احقاق حقوق ضایع‌شده ملت ایران رها کنیم، حال آن‌که بعد از حمله عراق به کویت معلوم شد که امام، صدام را درست شناخته بود … امام روحیه صدام را از اول می‌دانست، ولی بازرگان در قضیه جنگ، خیلی سطحی قضاوت می‌کرد. بحث صدام نبود بحث حمایت جهانی از او برای سقوط انقلاب بود و بعد از حمله عراق به کویت هم که همه فهمیدند شناخت امام از صدام کاملاً درست است. علاوه بر اینکه آن صلح پایدار برقرار نمی‌شد و حتی متجاوز بودن عراق را هیچ جا اعلام نکرده بودند. [۹]»

همچنین در این زمینه می‌توان به نظر فرمانده وقت سپاه اشاره کرد:

«هیچ پیشنهاد صلحی تا چهار سال بعد از آزادی خرمشهر به ایران نشد و فقط چند طرح آتش‌بس ارائه شد که اگر قبول می‌کردیم، جنگ پنجاه سال به درازا می‌کشید.» [۱۰] مطرح شدن مجموعه مباحثی که در بالا ذکر شد، نشان‌دهنده اهمیت موضوع ورود به خاک عراق برای ایران یا نحوه پایان جنگ بوده است که این موضوع تا حدودی باعث ایجاد وقفه برای رزمندگان در صحنه نبرد شد. مباحث سیاسی مهمی که البته برای رزمندگان جنگیدن برای احقاق حقوق ایران چه در خاک ایران و چه در خاک عراق اهمیتی نداشت. در این زمینه سردار رشید با توجه به ذکر اهمیت نظر نظامیان در تسهیل تصمیم امام برای ورود به خاک عراق این‌طور بیان می‌گوید:

«اصولاً برای فرماندهان عملیاتی هیچ‌گاه این سؤال مطرح نبوده است که آیا باید وارد خاک عراق شویم یا خیر؟ خدا گواه است که من هرچه فکر می‌کنم که حتی به‌عنوان یک سؤال این مطلب را در قرارگاه خود مورد مذاکره قرار داده باشم و مثلاً باید نقطه‌ای مانند تنومه را متصرف شویم یا خیر می‌بینم که هیچ‌گاه چنین سؤالاتی در میان ما فرماندهان عملیاتی مطرح نبوده است. [۱۱]»

منابع

[۱]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، حسین علایی، ج ۱، نشر مرزوبوم، تهران ۱۳۹۵، ص ۵۱۵

[۲]- تنبیه متجاوز (تجزیه تحلیل جنگ ایران و عراق-جلد سوم)، حسین اردستانی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چ ۵، تهران ۱۳۹۵، صص ۳۲-۳۳.

[۳]- علل تداوم جنگ، محمد درودیان، چ ۱، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران، ۱۳۸۲، صص ۱۴۰-۱۵۱.

[۴]- روزشمار جنگ ایران و عراق (عبور از مرز)، ج ۲۰، علی‌رضا لطف‌الله زادگان، چ ۱، مرکز تحقیقات و مطالعات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۹، ص ۱۸-۱۹

[۵]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، ج ۱، صص ۵۱۸-۵۲۲.

[۶]- صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۱۸۴.

[۷]- پرسش‌های اساس جنگ، محمد درودیان، چ ۲، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران، ۱۳۸۲. ص ۲۰۴.

[۸]- همان، ص ۲۰۵

[۹]- همان، ص ۲۱۰

[۱۰]- روزنامه عصر آزادگان، شماره ۹۳، ۱۰/۱۱/۱۳۷۹، ص ۹.

[۱۱]- علل تداوم جنگ، ص ۱۴۸.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

تنبیه متجاوزین بعثی در عملیات «رمضان» بیشتر بخوانید »

لطفاً مادی‌گرا باشید و یادمان را تکمیل کنید

لطفاً مادی‌گرا باشید و یادمان را تکمیل کنید



لطفاً مادی‌گرا باشید و یادمان را تکمیل کنید

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ۷۰۰ روز از تدفین شهید ۱۹ ساله عملیات رمضان در شرق بصره و شهید ۱۸ ساله عملیات مسلم بن عقیل در سمنان می‌گذرد، اما هنوز مزار و مقبره شهدا احداث و بازسازی نشده است. در همین خصوص یکی از خادمان شهدای سمنان در آستانه سالروز به خاک سپاری پیکر مطهر دو شهید گمنام در جبل الشهدای پارک کوهستان این شهر تماس گرفت و از تکمیل نشدن بنای یادبود این شهدا به رغم گذشت بیش از دو سال از تدفین آن‌ها انتقاد کرد. برای پیگیری با آقای حسن‌زاده یکی از خبرنگاران استان که پیگیر امور شهداست مصاحبه کردیم.

معمولاً برای مزار شهدای گمنام در شهرها بنای یادبودی به نام یادمان شهدای گمنام احداث می‌شود. چرا برای این شهدا چنین یادمانی احداث نشد؟

در پاسخ به پرسش شما تنها می‌توانم به موضوع تلخ اولویت‌ها اشاره کنم. اینکه شهدای غریب سومار و شرق بصره در سمنان غریب‌تر مانده‌اند به دلیل این است که اولاً نهادهای دعوت‌کننده این شهدا به سمنان، ظاهراً پس از دعوت، مهمانان خود را فراموش کردند و ثانیاً ظاهراً کارهای مهم‌تری از عمل به وعده‌های خود در این خصوص دارند. اگر از این شهدا دعوت نمی‌شد و اگر وعده‌هایی پرشمار برای احداث یادمان بیان نمی‌شد، طبعاً مطالبه و گلایه‌ای هم نبود!

گام اول احداث یادمان طراحی بناست. اصلاً طرحی برای احداث این بنا وجود دارد و نهایی شده است؟

واقعیت این است که تا حدود یک‌سال پس از تدفین این شهدا در پارک کوهستان سمنان، همچنان طرح تأییدشده‌ای برای احداث یادمان وجود نداشت. حجت این سخن آن است که سرهنگ سلامی، مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سمنان در واپسین روزهای سال ۹۸، اعلام کردند «قول دادیم نقشه یادمان را تا پایان فروردین ۹۹ به شهرداری سمنان برسانیم.» در حال حاضر سازه نیمه‌کاره‌ای بر مزار شهدا احداث شده که طبعاً همان طرحی است که سرهنگ سلامی از آن سخن گفته‌اند.

چه کسی یا نهادی در شهرستان یا استان مسئول پیگیری احداث این یادمان است. چه اقداماتی در زمینه پیگیری احداث یادمان انجام شده است؟

این پرسش، یادآور داده‌های غم‌انگیزی در ارتباط با مسئله تدفین شهداست. پس از خلف وعده‌ها و مطرح شدن انتقادات نسبت به بی‌مهری در قبال این شهدا، هریک از نهادهای ذیربط کوشیدند در سخن، سهم خود را در تقصیرها کم و کمتر کنند. سرهنگ سلامی در سخنان خود اعلام کرد شهرداری قول داده بود تا بلافاصله پس از تدفین نسبت به احداث یادمان اقدام کند. شهرداری می‌گفت همه نهادهای ذیربط باید کمک کنند و باز سرهنگ سلامی می‌گفت نهاد دعوت‌کننده این شهدا، سپاه استان است. جالب اینکه در میان اظهارنظرهای مربوط به یادمان شهدا، سخنی از برادران سپاه حداقل در رسانه‌ها منتشر نشده است!

سرانجام نتیجه پیگیری‌ها به کجا انجامید؟ الان قدم اول را کدام ارگان یا نهاد باید بردارد و چگونه؟

گام نخست این مسیر، پاسخگویی شفاف به مردم است. مسئولان نهادهای ذیربط و به ویژه سپاه استان که تاکنون کمتر در رسانه به این موضوع ورود کرده است، باید کنار هم بنشینند، سهم تقصیرها و سهم وظایف آینده را روشن کنند و به مردم بگویند که قرار است ادامه کار احداث یادمان چگونه به انجام برسد. اگر هم نهادها و آقایان مسئول نمی‌توانند این کار را به سرانجام برسانند، اعلام کنند تا خود مردم شریف وارد میدان شوند و برای فرزندان آسمانی‌شان کاری کنند؛ هرچند این ما هستیم که به یادمان شهدا نیازمندیم و نه شهدا. مهم‌تر از زمان خاتمه یافتن احداث یادمان، عمل به وعده‌هاست. اگر آقایان بگویند که برای تکمیل یادمان منتظر فرارسیدن ۱۴۰۸ باشید، مردم خرده‌ای نخواهند گرفت!

معمولاً یکی از مشکلات همه پروژه‌ها در کشور بحث بودجه است. در رابطه با این بنای یادبود موضوع نداشتن بودجه از سوی نهادهای مسئول مطرح شده است. برای رفع این مشکل چه پیشنهادی دارید؟

مسئله بودجه از قضا مسئله اساسی نیست چنان‌که اشاره کردم، بحثی اگر هست، بحث تلخ اولویت‌هاست. نهادهای ذیربط از جمله شهرداری، بودجه‌های قابل توجهی دارند و از قضا نقدهای فراوانی هم به نحوه هزینه‌کرد اعتبارات آن‌ها وجود دارد. بگذارید سخنم را با این نکته به پایان ببرم که حتی از نگاه مادی‌گرایانه، تخصیص اعتبار برای تکمیل یادمان مفید است، چراکه به هر حال این یادمان به جاذبه‌ای مذهبی در مجموعه پارک کوهستان تبدیل خواهد شد! لطفاً مادی‌گرا باشید و یادمان را تکمیل کنید!

*کبری خیل فرهنگ – روزنامه جوان

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ۷۰۰ روز از تدفین شهید ۱۹ ساله عملیات رمضان در شرق بصره و شهید ۱۸ ساله عملیات مسلم بن عقیل در سمنان می‌گذرد، اما هنوز مزار و مقبره شهدا احداث و بازسازی نشده است. در همین خصوص یکی از خادمان شهدای سمنان در آستانه سالروز به خاک سپاری پیکر مطهر دو شهید گمنام در جبل الشهدای پارک کوهستان این شهر تماس گرفت و از تکمیل نشدن بنای یادبود این شهدا به رغم گذشت بیش از دو سال از تدفین آن‌ها انتقاد کرد. برای پیگیری با آقای حسن‌زاده یکی از خبرنگاران استان که پیگیر امور شهداست مصاحبه کردیم.

معمولاً برای مزار شهدای گمنام در شهرها بنای یادبودی به نام یادمان شهدای گمنام احداث می‌شود. چرا برای این شهدا چنین یادمانی احداث نشد؟

در پاسخ به پرسش شما تنها می‌توانم به موضوع تلخ اولویت‌ها اشاره کنم. اینکه شهدای غریب سومار و شرق بصره در سمنان غریب‌تر مانده‌اند به دلیل این است که اولاً نهادهای دعوت‌کننده این شهدا به سمنان، ظاهراً پس از دعوت، مهمانان خود را فراموش کردند و ثانیاً ظاهراً کارهای مهم‌تری از عمل به وعده‌های خود در این خصوص دارند. اگر از این شهدا دعوت نمی‌شد و اگر وعده‌هایی پرشمار برای احداث یادمان بیان نمی‌شد، طبعاً مطالبه و گلایه‌ای هم نبود!

گام اول احداث یادمان طراحی بناست. اصلاً طرحی برای احداث این بنا وجود دارد و نهایی شده است؟

واقعیت این است که تا حدود یک‌سال پس از تدفین این شهدا در پارک کوهستان سمنان، همچنان طرح تأییدشده‌ای برای احداث یادمان وجود نداشت. حجت این سخن آن است که سرهنگ سلامی، مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سمنان در واپسین روزهای سال ۹۸، اعلام کردند «قول دادیم نقشه یادمان را تا پایان فروردین ۹۹ به شهرداری سمنان برسانیم.» در حال حاضر سازه نیمه‌کاره‌ای بر مزار شهدا احداث شده که طبعاً همان طرحی است که سرهنگ سلامی از آن سخن گفته‌اند.

چه کسی یا نهادی در شهرستان یا استان مسئول پیگیری احداث این یادمان است. چه اقداماتی در زمینه پیگیری احداث یادمان انجام شده است؟

این پرسش، یادآور داده‌های غم‌انگیزی در ارتباط با مسئله تدفین شهداست. پس از خلف وعده‌ها و مطرح شدن انتقادات نسبت به بی‌مهری در قبال این شهدا، هریک از نهادهای ذیربط کوشیدند در سخن، سهم خود را در تقصیرها کم و کمتر کنند. سرهنگ سلامی در سخنان خود اعلام کرد شهرداری قول داده بود تا بلافاصله پس از تدفین نسبت به احداث یادمان اقدام کند. شهرداری می‌گفت همه نهادهای ذیربط باید کمک کنند و باز سرهنگ سلامی می‌گفت نهاد دعوت‌کننده این شهدا، سپاه استان است. جالب اینکه در میان اظهارنظرهای مربوط به یادمان شهدا، سخنی از برادران سپاه حداقل در رسانه‌ها منتشر نشده است!

سرانجام نتیجه پیگیری‌ها به کجا انجامید؟ الان قدم اول را کدام ارگان یا نهاد باید بردارد و چگونه؟

گام نخست این مسیر، پاسخگویی شفاف به مردم است. مسئولان نهادهای ذیربط و به ویژه سپاه استان که تاکنون کمتر در رسانه به این موضوع ورود کرده است، باید کنار هم بنشینند، سهم تقصیرها و سهم وظایف آینده را روشن کنند و به مردم بگویند که قرار است ادامه کار احداث یادمان چگونه به انجام برسد. اگر هم نهادها و آقایان مسئول نمی‌توانند این کار را به سرانجام برسانند، اعلام کنند تا خود مردم شریف وارد میدان شوند و برای فرزندان آسمانی‌شان کاری کنند؛ هرچند این ما هستیم که به یادمان شهدا نیازمندیم و نه شهدا. مهم‌تر از زمان خاتمه یافتن احداث یادمان، عمل به وعده‌هاست. اگر آقایان بگویند که برای تکمیل یادمان منتظر فرارسیدن ۱۴۰۸ باشید، مردم خرده‌ای نخواهند گرفت!

معمولاً یکی از مشکلات همه پروژه‌ها در کشور بحث بودجه است. در رابطه با این بنای یادبود موضوع نداشتن بودجه از سوی نهادهای مسئول مطرح شده است. برای رفع این مشکل چه پیشنهادی دارید؟

مسئله بودجه از قضا مسئله اساسی نیست چنان‌که اشاره کردم، بحثی اگر هست، بحث تلخ اولویت‌هاست. نهادهای ذیربط از جمله شهرداری، بودجه‌های قابل توجهی دارند و از قضا نقدهای فراوانی هم به نحوه هزینه‌کرد اعتبارات آن‌ها وجود دارد. بگذارید سخنم را با این نکته به پایان ببرم که حتی از نگاه مادی‌گرایانه، تخصیص اعتبار برای تکمیل یادمان مفید است، چراکه به هر حال این یادمان به جاذبه‌ای مذهبی در مجموعه پارک کوهستان تبدیل خواهد شد! لطفاً مادی‌گرا باشید و یادمان را تکمیل کنید!

*کبری خیل فرهنگ – روزنامه جوان



منبع خبر

لطفاً مادی‌گرا باشید و یادمان را تکمیل کنید بیشتر بخوانید »

شهید باقری: ما فدا می‌شویم تا عدالت اجرا شود

شهید باقری: ما فدا می‌شویم تا عدالت اجرا شود


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «غلامحسین افشردی» معروف به «حسن باقری» از فرماندهان جوان دفاع مقدس است که در عملیات‌های فتح‌المبین، رمضان و بیت‌المقدس نقش مؤثر و فعالی داشت. او جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران بود. شهید حسن باقری در بحبوحه عملیات رمضان در جمع همرزمانش در قرارگاه نصر برابر با ۲۸ تیر سال ۱۳۶۱ ضمن اشاره به ماهیت ایدئولوژی انقلاب اسلامی، از چگونه محقق شدن زمینه ظهور امام زمان (عج) سخن به میان آورده است.

شهید باقری: ما فدا می‌شویم تا عدالت اجرا شود

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس برای اولین سخنان منتشرنشده از شهید حسن باقری است را که در تاریخ ۲۸ تیر ۱۳۶۱ سخنرانی کرده است، منتشر کرد. در این صوت می‌شنویم:

«آخرش هم که مشیت الهی شامل این بشود که امت ما فدا بشوند برای اینکه مردم دنیا بیدار شوند زهی سعادت؛ ما حکومت نمی‌خواهیم بکنیم و اگر حکومت نمی‌خواهیم بکنیم این دو روز دنیا نمی‌ارزد به ماندن. چه سعادتی از این بالاتر که ما فدا شویم، مردم دنیا بیدار بشوند، عدالت در دنیا اجرا بشود و زمینه‌ساز حکومت امام زمان (عج) بشود.»

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

شهید باقری: ما فدا می‌شویم تا عدالت اجرا شود بیشتر بخوانید »

پیکر شهید گمنام ۱۷ ساله در اهواز تشییع شد

پیکر شهید گمنام ۱۷ ساله در اهواز تشییع شد


پیکر شهید گمنام ۱۷ ساله در اهواز تشییع شدبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید گمنام ۱۷ ساله‌ای که در عملیات رمضان به درجه رفیع شهادت نائل شده بود با حضور مسئولان استانی در محل ستاد فرماندهی مرزبانی خوزستان به خاک سپرده شد.

این مراسم به میزبانی فرماندهی مرزبانی خوزستان و با حضور مسئولان استانی از جمله فرمانده سپاه حضرت ولیعصر (عج)، فرمانده قرارگاه کربلا، بزرگان قبایل و عشایر بختیاری و عرب و دیگر مسئولان امنیتی و انتظامی برگزار شد.

این شهید در شرق بصره تفحص و به ایران منتقل شد.

انتهای پیام/ 221



منبع خبر

پیکر شهید گمنام ۱۷ ساله در اهواز تشییع شد بیشتر بخوانید »