تصاویر/ بازدید راویان قم از یادمان عملیات فتحالمبین
تصاویر/ بازدید راویان قم از یادمان عملیات فتحالمبین بیشتر بخوانید »
مراسم تشییع و خاکسپاری پدر شهیدان علیرضا و محمدرضا موحد دانش روز پنجشنبه در سه بخش برگزار می شود.
جزئیات تشییع و تدفین پدر شهیدان موحد دانش بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، عبدالله گنجی، فعال رسانهای در توییتر نوشت: شکستن حصر آبادان در پنجم مهرماه ١٣۶٠نقطه عطف در تغییر معادله جنگ به نفع ایران بود. اولین پیروزی قابل توجه در جنگ یکسال بعداز شروع آن بود. رفع حصر آبادان انگیره ای تولید کرد که ٢ماه بعد در طریق القدس، بستان و۴و۵ماه بعد از آن کل خوزستان در فتح المبین و بیت المقدس آزاد شد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.
رفع حصر آبادان چگونه معادله جنگ را تغییر داد؟ بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مراسم رونمایی کتاب «حوض خون»؛ روایت زنان اندیمشکی از رختشویی در دفاع مقدس، عصر دیروز با حضور فاطمهسادات میرعالی؛ نویسنده کتاب، علیرضا مختارپور؛ دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور، مرتضی قاضی؛ نویسنده، سیده سمیه حسینی؛ نویسنده، سحر دانشور؛ پژوهشگر حوزه زنان، سیدسجاد موسوی؛ معاون اجرایی مجمع ناشران انقلاب اسلامی و میثم رشیدی مهرآبادی، فعال حوزه کتاب و جمع محدودی از علاقمندان به میزبانی کتابفروشی بهنشر(تهران) برگزار شد.
علیرضا مختارپور، دبیرکل کتابخانههای عمومی کشور در سخنانی در این برنامه با اشاره به یادداشتی که درباره کتاب «حوض خون» منتشر کرده بود، گفت: این کتاب «حوض خون» بود که به من و امثال من لطف کرد و دوباره حماسههای فراموش شدهمان را به یادمان آورد.
وی تصریح کرد: اولین نکته درباره کتاب «حوض خون» این هست که دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب به عنوان متولی کار، توجه به تاریخ شفاهی انقلاب را در دست کار قرار داده است، اگرچه نسبت به تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ممکن است که کمی دیر این توجه نشان داده شده اما سرعت، قوت، دقت و غنای آثار نشان میدهد که به تدریج این تأخیر جبران میشود. نکته دوم این است که هرکدام از آثاری که دوستان انتشارات «راه یار» منتشر کردهاند، مربوط به مراکزی است که در شهرهای مختلف تلاش میکنند و من با بعضی از این کارها آشنا شدم. تعدادی از این آثار را تا به حال خواندم و بقیه را هم در دستور مطالعه گذاشتم.
صورتی در زیر دارد آنچه در بالاست
مختارپور تاکید کرد: اولین احساسی که از مطالعه این آثار بروز میکند، تأسف و تأثر از این مسئله است که این گنجینهها و ذخایر، دههها مورد غفلت قرار گرفته و همانطور که در مقدمه بسیاری از این کتب از جمله «حوض خون» آمده، میبینیم که بعضی از راویان از دنیا رفتند و یا بعضی به علت بیماری یا کهولت سن توان یا حافظه بیان خاطرات را ندارند، این یک تأسف و تأثر شدیدی است که به انسان دست میدهد اما بلافاصله اما یک احساس خرسندی هم درباره همین مقدار به دست آمده ایجاد میشود که برای نشر این کارها کوشش کردند و مقداری از این ذخایر، برای تاریخ و آینده حفظ و ثبت شده است.
وی ادامه داد: نکته سوم این است که آثار منتشره «راه یار» نشان میدهد که آثار این نشر خوشبختانه از نظر حرفهای و هنرمندی در صفحهآرایی، حروفچینی، تنظیم صفحات و انتشار کیفیت قابل قبولی قرار دارد اگرچه این نشر، دیر شروع به فعالیت کرده اما به سرعت توانسته خودش را به ردههای نخستین نشر برساند و از این جهت هم موجب افتخار است.
دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور افزود: نکته چهارم هم درباره آثاری مانند کتاب «حوض خون» است که اگر چه خاطرات دفاع مقدس و بیان حماسهها است اما همانطور که در خود عنوان و ردهبندی کتابها هم ناشر مشخص کرده، این کتابها در رده تاریخ قرار میگیرند، به دلیل اینکه این کتابها حاوی اطلاعات و گاه اسناد شفاهی، تصاویر و بیان بعضی از حوادث و رویدادها در تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هستند و در هرصورت، مجموعه تاریخی محسوب میشوند، چنین مجموعهای نیازمند این است که افزودههایی را هم با داشته باشد که این کتابها بعضی از آنها را ندارند و من تأکید و استدعا دارم که حتما این موارد اضافه شود از جمله؛ فهرستهای تفصیلی مطالب و همچنین نمایههای راهنما برای این کتابها لازم است.
وی در همین باره عنوان کرد: کتابی که در حوزه تاریخ چاپ میشود امکان ندارد بدون نمایه باشد، وقتی محقق میخواهد مراجعه کند، غیر از نمایههای راهنما، راه دیگری نداریم برای اینکه به اطلاعات دست پیدا کنیم. بنابراین این موراد همانطور اهمیت دارد که اضافه شود.
مختارپور در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: کتابهای متعددی در حوزه دفاع مقدس و خاطرات شفاهی منتشر شده که همه آنها ارزشمند هستند و بسیاری از آنها مورد توجه و عنایت رهبر انقلاب که پیشرو کتابخوانان کشور محسوب میشوند، قرار گرفتند اما چند ویژگی وجود دارد که «حوض خون» را از کتابهای دیگر ممتاز میکند و به آن، درجه بهتری میبخشد. اولاً حضور و فعالیت حدود ۸ نفر از بانوان در روند تحقیق کتاب است، رهبر انقلاب بعد از رونمایی کتابی، همراه نویسنده خدمتشان رسیده بودیم، همانجا فرمودند که بانوان در عرصه ادبیات دفاع مقدس از آقایان سبقت میگیرند و این مسئله، در همین کتاب هم معلوم است. ویژگی دوم، تدوین مناسب، نثر روان و پرهیز از حواشی غیرمرتبط است.
وی افزود: ویژگی بعدی، افزودن تصاویر مناسب از راویان، شهدای منسوب و مکانهای مختلف به کتاب است و موضوع چهارم حفظ گویش و لحن محاورهای و گفتاری در اغلب خاطرات است. در اغلب روایتها لحن گفتاری و صمیمی حفظ شده و از همه مهمتر قلم از دل و جان برخاستهای است که در تدوین این کتاب هنرمندی خودش را نشان داده و بر دل مینشیند. این کتاب بهتر از هرچیز، ربط عالم خاکی را با عالم ملکوت نشان میدهد، در یادداشتی که برای معرفی این کتاب نوشتم، از تعبیر «حوض خون» تا «حوض کوثر» استفاده کردم و اشاره کردم به شعر مشهور میرفندرسکی که سروده بود: صورتی در زیر دارد آنچه در بالاست، این تمثیل را به کار برده بودم تا بگویم راه رسیدن به ارزشها و معنویت به ایمان انقلابی، اخلاق پاک و زیست مؤمنانه این است که از همین نمونههای به ظاهر ساده زمان خودمان شروع کنیم، این اشخاصی که به ظاهر شاید دارای عناوین دانشگاهی نباشند، اینها هستند که میتوانند ما را به ملکوت برسانند.
در ادامه این برنامه، سیده سمیه حسینی، از نویسندگان و مشاور کتاب «حوض خون» نیز در سخنانی عنوان کرد: اردیبهشت ماه سال ۹۷ بود که دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب، مشاوره این کتاب را به من سپردند. من در خوانش متن اولیه کتاب، چند نکته دستگیرم شد، اول اینکه با یک نویسنده توانمند طرفیم، دوم اینکه روایات قویای داریم که پتانسیل و ظرفیتشان خیلی بالاست یعنی خود متن باعث میشود که بفهمید این روایتها جاندار هستند.
وی ادامه داد: نکته سوم که چالش برانگیز هم بود تکرار در متن اولیه، زیاد بود، یعنی روایتها در یک رختشویخانه اتفاق افتاده که فکر میکنم در یک بازه زمانی، ۶۰-۷۰ نفر راوی از یک شهر خاطرات خود را از یک رختشویخانه روایت کردهاند و این خودش، به طور طبیعی باعث تکرار میشد. اگر کتاب را بخوانید دیگر کلمات کلیدی «حوض خون»، «بوی وایتکس» و… همه اینها تکرار میشد و به طور مثال، هیجانش این بود که مثلا تکههای گوشت یا استخوانی از لای پتوها و لباسهای مجروحان پیدا میشد.
حسینی ادامه داد: چیزی که من و خانم میرعالی به آن رسیدیم و خیلی نجاتبخش و راهگشا بود، آن پتانسیلی بود که راویهای کتاب دارند، به این نتیجه رسیدیم که روایتها و قاببندی محدود، باز بشود و محور کتاب، روایت زنهایی باشد که با شرایط متفاوتی، خودشان را به رختشویخانه میرساندند و در پشتیبانی جنگ شرکت میکردند.
این نویسنده افزود: وقتی سراغ تفاوتهای راویان رفتیم، بهنظرم، کار، درخشان شد یعنی شما هرچه این کار را جلو میروید باز آنقدر با موضوعات مختلف و شرایط متفاوت و حیرتانگیزی مواجه میشوید که دیگر آن تکرار به چشمتان نمیآید.
وی با اشاره به بخشهایی از کتاب تصریح کرد: «حوض خون» فضاسازی و توصیفهای فوق العادهای دارد، بارها ممکن است مور مورتان شود، یعنی این کتاب، آنقدر زنده و قدرتمند است که تمام حواس آدم را درگیر میکند.
عبور پیروزمندانه «حوض خون» از لبه تیغ ضدجنگ بودن
در بخش دیگری از برنامه، مرتضی قاضی، از نویسندگان و محققان دفاع مقدس و انقلاب در سخنانی گفت: ما با کتابی طرف هستیم که کاملا میتواند ضد جنگ باشد، ولی این کتاب توانسته پیروزمندانه از این لبه تیغ رد شود، کتابهایی از این جنس که قاب روی یک موضوع ویژه و حساس میبندند، اگر نویسنده نتواند خوب، روایتش را بیان کند ممکن است به ضد خود تبدیل شود. به همین دلیل، به دوستان کتاب دستمریزاد میگویم.
وی در ادامه سخنانش درباره کتاب اظهار داشت: ببینید ما در این کتاب با چه چیزی مواجه هستیم؟ اگر این کار معماری نداشت، میتوانست به یک کتاب ملالآور و خستهکننده تبدیل شود، این کتاب، ساختارش معمولی است، فضا و لوکیشین روایت، واحد است و ظرفیت تکراری شدن را دارد، مهم این است چطور مهندسی کنید. دوربین یک چیز را روایت میکند: همه در رختشویخانه، در حال شستن پتو و ملحفه هستند، چیزی که متفاوتش میکند زندگیهای شخصی راویان است، این معماری کتاب، ابتکار و خلاقیتی بوده که با مشورت سرکار خانم حسینی اتفاق افتاده است.
قاضی با اشاره به کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» خاطرنشان کرد: محمدسرور رجایی، نویسنده این کتاب که درباره خاطرات رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس است، ابتکارشان این بود که اول روایتها یک لید زده بود و قصه آدمها را که الان کجا هستد و چه میکنند را گفته بود. این کارها درست است که از جنس خاطره هستند و با اغماض تاریخ شفاهی گفته میشود ولی با این حال، همین که بهعنوان زبان خاطره میشناسیم، دوست داریم که یک مقدار پرظرفیت و از جنس تجربه نگاری و مدیریت دانش باشد. فکر میکنم خانم میرعالی، نویسنده کتاب از کودکی، حاشیهنگاری و سوانحنگریاش خوب بوده و در این کتاب هم سوانح را بسیار خوب نوشته است و سختیهای کار را خوب منتقل میکند.
وی در ادامه سخنانش با اشاره به برخی روایتها و خاطرات راویان کتاب تصریح کرد: «حوض خون»، واقعا خواندنی است، البته خیلی مهم است اینکه بدانیم این کار حقیقتاً بسته نشده و این کتاب هنوز ادامه داد. آدم هایی هستند که هنوز میتوانند خاطره بگویند.
پاسخ به یک بدهکاری بزرگ
سیدسجاد موسوی، معاون اجرایی مجمع ناشران انقلاب اسلامی نیز در سخنانی در این مراسم گفت: اگر بستر رویش نوقلمها و نویسندهها را به زمین فوتبال و نویسندگان را به بازیکنان فوتبال تشبیه کنیم، خانم میرعالی، از پر دستاندازترین زمینهای خاکی شروع کردهاند، این کتاب، بخش زیادی از ارزشمندیاش بابت این ماجراست و من از نزدیک شاهد این قضیه بودم.
همانطور که در مقدمه کتاب هم آمده، ما هر چه کتاب در زمینه نقش بانوان در تاریخ انقلاب و دفاع مقدس کار کنیم، همچنان بدهکاریم، این کتاب «حوض خون» بهنظر من پاسخی است به این بدهکاری بزرگ و انشالله با تلاشی که نشر جوان و پرنشاط «راه یار» شروع کرده و دنبال نشنیدههاست، ادامه پیدا کند.
موسوی با اشاره به برخی روایتهای کتاب بیان کرد: «حوض خون» را باید به همه دختران و پسران دهه هشتادی که علاقهمند به ژانرهای هیجانی هستند، میتوان توصیه کرد، این کتاب، میتواند جای خلأ نیاز به هیجان را پر کند. از طرفی، این کتاب، به راحتی، قابلیت تبدیل شدن به آثار نمایشی را دارد، در واقع، «حوض خون» به نوعی جمع نقیضین هم است از این لحاظ که لطافت و ریحانگی زنانه را با یک زمختی از جنس جنگ پیوند میزند و این هنر «حوض خون» و انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود که این اتفاق را رقم زد.
هشت سال عملیات در یک رختشویخانه
در بخش دیگری از این نشست، فاطمه سادات میرعالی، نویسنده کتاب «حوض خون» در سخنانی اظهار داشت: این کتاب، روایت ۶۴ خانم از رختشویی در زمان جنگ است اما فقط این تعداد نبود، با صد یا ۱۵۰نفر صحبت کردیم تا بالاخره به این آدمها رسیدیم یعنی یک تیم پژوهشی ۷-۸ نفره تلاش کردند و من از اینکه اینجا نشستم معذب هستم چون کار اصلی، مربوط به این ۶۴ خانم و همین ۷-۸ نففر محقق بوده که این راویان را پیدا کردند.
وی در ادامه سخنانش عنوان کرد: اگر ما به صورت کلی بخواهیم به نقش زنان در جنگ بپردازیم، چیزی از آن درنمیآید، باید باید موضوعات رو جزئیتر کنیم. اولین بار در سال ۹۳ بود که درباره رختشویی زنان اندیمشکی در جنگ شنیدم با وجود اینکه خودم در اندیمشک بودم، نمیدانستم چنین چیزی وجود دارد. بعد از مصاحبههایی که با این زنان داشتیم تقریبا سال ۹۶ بود که تصمیم گرفتیم مصاحبهها را گستردهتر کنیم و به کتاب برسیم و در نهایت با همه تأخیرهایی که بوجود آمد، در اسفند ۹۹ کتاب به چاپ رسید.
میرعالی درباره وضعیت فعلی رختشویخانه بیمارستان شهید کلانتری متذکر شد: این بیمارستان قبل از جنگ، شرکت فرانسویها بوده و زمان جنگ به عنونا بیمارستان استفاده میشود در حاشیه این بیمارستان و کنار اورژانس و باند فرود، رختشویی راه افتاده بود ولی در اواسط دهه ۷۰ متاسفانه بیمارستان شد و ساختمانها و رختشویی به همان شکل رها و متروکه شدند. بیمارستان شهید کلانتری در زمان جنگ، خودش یک خط مقدمی بوده که هر روز آنجا عملیات میشده است، اگر در جنگ مثلا عملیات فتح المبین داشتیم در بیمارستان شهید کلانتری هر روز عملیات بوده و هر روز مجروح میآوردند و هر روز رختشویی فعال بوده است، یعنی هشت سال، جنگ در آنجا عملیات بوده، این مکان، ظرفیت این را دارد به یکی از یادمانهای راهیان نور تبدیل بشود.
«حوض خون»؛ راوی زن انقلاب اسلامی
در بخش دیگری از برنامه، سحر دانشور، فعال و پژوهشگر حوزه زنان نیز در سخنانی بیان کرد: این کتاب یکی از متفاوتترین کتابهایی است که خواندهام نکتهای را راجع به ضدجنگ بودن این کتاب بگویم، ما به چه چیز میگوییم ضد جنگ، یعنی گویا به هرآنچه که قرار است تلخیها و سختیها را نشان بدهد یا از پوسته بعضی آرمانها و صحبتها عبور بکنیم و برویم درون را واکاوی بکنیم این ترس را به ما میدهد که ممکن است اثر ضد جنگ باشد، این ترس را باید کنار گذاشت، اتفاقا یک چیزی که در «حوض خون» هست و آن را قویتر از بقیه آثار میکند، همین ویژگی است که درونیات آدمها را نشان داده است. زنانی که داریم روایت آنها را میخوانیم، در سه سطح با اضطراب دست وپنجه نرم میکنند، یک اضطراب شخصی آنهاتس، دو اضطراب اجتماعی و سه اضطراب در ساحت الهی است. اینها احساس میکنند تکلیفی برای کشورشان دارند که باید انجام دهند و میبینیم که وجود زنانه اینها در نزاع بین لطافت و خشونت، خلق میشود و اتفاقا «حوض خون» نشان میدهد که اگر ما برویم در لایههای درونی انسان جنگ اولا و بعد زن جنگ میبینم که اتفاقا ما با زنهایی مواجه میشویم که نهتنها روایت آنها ضد جنگ نیست بلکه بسیار انسانی، الهی و متعالی است.
دانشور در بخش دیگری از سخناش تصریح کرد: باید از روایتهای کلی عبور بکنیم و برویم در لایه های درونی برای اینکه بفهمیم انسان انقلاب اسلامی، زن انقلاب اسلامی که چندین دهه دربارهاش حرفش میزنیم، دقیقا کی هست و چه کار میکند، به نظرم «حوض خون» این کار را کرده و امیدوارم خطشکن باشد و دیگر آثار هم این خطر و جسارت را برای ورود به این فضا داشته باشند.
براساس این گزارش، کتاب «حوض خون» در ۵۰۴صفحه، شمارگان ۱۰۰۰نسخه و با قیمت ۷۰هزار تومان توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده است و علاوه بر کتابفروشیها، میتوانند از طریق صفحات مجازی ناشر @raheyarpub و سایت vaketab.ir نسبت به سفارش کتاب اقدام کنند.
زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، هشتم اردیبهشتماه سال ۱۳۶۶ سالروز شهادت سردار شهید حسن شفیعزاده، فرمانده یگان توپخانه نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. شخصیتی که تلاشها و اقدامات او در کنار بنیانگذار یگان توپخانه سپاه، یعنی حسن طهرانی مقدم، نقش بارز و مهمی را در راهاندازی و توسعه یگان توپخانه سپاه پاسداران و اثرگذاری مثبت آن در طول هشت سال دفاع مقدس داشت.
سالروز شهادت این شهید بزرگوار بهانهای شد که روند شکلگیری و توسعه یگان توپخانهای سپاه را از زبان سردار شهید غلامرضا یزدانی موردبررسی قرار دهیم.
بعد از عملیات ثامنالائمه (ع) که منجر به رفع محاصره آبادان گردید، ازجمله غنائم بهدستآمده از عراق، یک آتشبار توپخانه ۱۵۵ م.م کششی بود که از جانب دشمن در شمال آبادان بین دارخوین و پل مارد مستقر بود. این آتشبار توپخانه بلافاصله تعمیر و عملیاتی گشته و در همان منطقه علیه دشمن به کار گرفته شد.
سه ماه بعد در عملیات فتح بستان نیز مجدداً یک گردان توپخانه ۱۳۰ م.م و یک آتشبار ۱۰۵ م.م پرتغالی از ارتش عراق، از سوی رزمندگان تیپ ۱۴ امام حسین (ع) اصفهان به غنیمت گرفته شد که این گردان به دستور حسین خرازی، فرمانده تیپ، سازماندهی شده و در عملیات فتحالمبین در پشتیبانی از گردانهای مانوری بسیجی، مبادرت به اجرای آتش کردند و این دو اتفاق مبدأ شکلگیری توپخانه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
در آستانه عملیات فتحالمبین، یکی از مشکلاتی که ذهن طراحان و فرماندهان سپاه را به خود مشغول کرد و دغدغه آن قابل کتمان نبود، کمبود و یا فقدان آتش پشتیبانی کافی برای این عملیات بود. هرچند که به گردانهای توپخانه ارتش، مأموریت پشتیبانی آتش ابلاغ شده بود؛ بههرحال با توجه به حجم عظیم نیروهای بسیجی در قالب تیپهایی که سپاه سازماندهی کرده بود، آتش پشتیبانی اطمینانبخش وجود نداشت.
وقتی عملیات فتحالمبین در دهم فروردین ۱۳۶۱ به پایان رسید، علاوه بر پانزده هزار اسیر و سایر غنائم،۱۶۵ عراده، انواع توپهای مدرن و دوربرد و متوسط به همراه همه تجهیزات لازم و توپکش و مهماتبر و … و حتی خدمه و متخصصان آنها به دست رزمندگان اسلام به غنیمت گرفته شد. در یک امداد آشکار خداوندی، توپ و توپچی و توپخانه دشمن یکجا به دست سربازان امام (ره) افتاده بود.
حدود ده گردان توپخانه در اختیار سپاه قرار گرفته بود و باید کار شروع میشد.
حسن مقدم که فوق تخصص در شکار فرصتهای طلائی بود، روز ۱۲ فروردین با مشورت چند تن از فرماندهان ازجمله حسن شفیعزاده که در این مقطع معاون تیپ المهدی (عج) بود و او نیز انگیزهای قوی در ایجاد توپخانه برای سپاه داشت، به دلیل اینکه از روزهای اول جنگ با یک خمپارهانداز و روزی سه گلوله سهمیه و در شرایط بسیار سخت و فشارهای دشمن در جبهه آبادان با عراقیها جنگیده بود و قدر آتش توپخانه را میدانست، ایده تشکیل توپخانه در سپاه را با توجه به این حجم از غنائم بهدستآمده به فرماندهان مافوق ارائه داد که برادر سید رحیم صفوی، معاون عملیاتی سپاه، بدون لحظهای تردید، این فکر و پیشنهاد را پذیرفته و همانجا طی دستنوشتهای به حسن (طهرانی) مقدم، مأموریت تشکیل توپخانه سپاه را از موضع فرماندهی سپاه ابلاغ کرد.
از همان قدمهای اولیه، حسن شفیعزاده نقش محوری و تأثیرگذاری در این روند ایفا مینماید و این دو حسن، سازمان توپخانه را بنیانگذاری و آماده اجرای مأموریتهای مهمی میکنند.
بهموازات این اقدامات برای انجام عملیات بیتالمقدس، تمام توپهای به غنیمت گرفته شده، تعمیر، سازماندهی و در قالب گردانها و آتشبارها در پشتیبانی از عملیات فوق بکار گرفته شدند.
واقعاً اتفاق بزرگی افتاده بود. سپاه و بسیج مجهز به توپخانه شده بود و این موضوع برای دشمن فوقالعاده شوکآور و غیرقابلتصور بود. نکته مهمتر اینکه ۹۰ درصد توپهای غنیمتی سالم و حتی بسیاری از آنها آغشته به گریس کارخانه سازنده بودند.
نیازمندی اساسی که در این مرحله داشتیم، مهمات بود که در تپههای تینه در منطقه دشت عباس و تنگه ابوغریب زاغههای بزرگ و حاوی دهها هزار انواع مهمات موجود، به غنیمت گرفته شده بود. حجم این مهمات آنقدر بود که تا حدود ۹ ماه بعد ما مهمات توپخانه موردنیاز خود را از این زاغهها برداشت و مصرف میکردیم.
باید گفت با اراده خداوند، سپاه به دست دشمن مجهز به بهترین سلاحها، تجهیزات و مهمات روز دنیا شده بود که با آنها علیه خودش میجنگید.
جالب است هر جا که ازنظر اطلاعات فنی و تخصصی با مشکلی مواجه میشدیم، بلافاصله فرمانده آتشبار یا گردان همان سلاح را از اردوگاه اسرای عراقی به منطقه آورده و او خیلی دقیق همهچیز را برای نیروهای ما آموزش داده، به اردوگاه برمیگشت.
انتصاب حسن شفیعزاده به فرماندهی توپخانه سپاه
در سال ۱۳۶۲ تقریباً همه لشکرها و تیپهای رزمی سپاه به یگانهای توپخانه مجهز شده بودند، ولی از آن جا که در ادامه دفاع مقدس و بهمنظور بازداشتن رژیم متجاوز عراق، ضرورت تجهیز سپاه به موشکهای دوربرد برای پاسخ گوئی به شرارتهای دشمن بعثی، ضرورتی قطعی تشخیص داده شده بود، لذا در آبان ماه سال ۱۳۶۲ به برادر حسن تهرانی مقدم، مأموریت راهاندازی (فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه) محول و حسن شفیعزاده بهعنوان فرمانده توپخانه سپاه منصوب گردید.
ایشان بعد از طی مراحل شکلگیری اولیه توپخانه طی ۱۸ ماه گذشته، در راه توسعه و رشد و ارتقاء توان عملیاتی سپاه قدمهای بسیار بزرگی را برداشت.
توپخانه نیروی زمینی سپاه، با تدبیر و درایت فرمانده شهیدش حسن شفیعزاده، بهموازات اجرای مأموریتهای سنگین محوله در ۸ سال دفاع مقدس در طول ۱۴۰۰ کیلومتر جبهههای جنگ با عراق و پشتیبانی یگانهای درگیر در کردستان و نیز عملیات در جزایر و سواحل خلیجفارس، همزمان موفق به کارهای بزرگ دیگری شده است که این اقدامات مکمل فعالیتهای عملیاتی بوده و بدون آنها امکان بقای سازمان توپخانه میسر نمیشد که ازجمله مهمترین این اقدامات عبارتاند از: توسعه مرکز آموزش توپخانه در اصفهان، فعال کردن صنایع دفاعی برای تولید و ساخت توپ در کشور و قطع وابستگی به بیگانه، راهاندازی مرکز تعمیرات توپخانه در تهران، ابداع ابتکارات تاکتیکی و تکنیکی متعدد برای پاسخگویی به نیازهای جبهه در زمینه آتش پشتیبانی، برنامهریزی برای کادرسازی و تربیت صدها فرمانده توپخانه در سطوح مختلف بهطوریکه در کل نیروی زمینی سپاه، سیستم توپخانه منسجم و کارآمدی تشکیل شد، ایجاد هماهنگی تنگاتنگ با توپخانه ارتش در مأموریتها.
تبدیل توپخانه به یک سلاح بازدارنده در جنگ شهرها با مدیریت شهید شفیعزاده
یکی دیگر از اقدامات ابتکاری به کار گرفتهشده در جنگ، بهرهگیری از توپخانه بهعنوان سلاحی با نقش بازدارندگی در برابر شرارتهای دشمن بعثی در جنگ شهرها بود.
با اتخاذ تاکتیکهای مناسب، بعضی از انواع توپهای دوربرد، در مواضع ویژهای مستقر و عهدهدار پاسخ به بخشی از بمبارانها، موشکبارانها و زدن شهرهای عراق شدند. این کار طبق برنامهریزی خاصی و بعد از بررسیهای کارشناسی انجام شد و نقش بسزایی در انصراف دشمن از زدن مناطق مسکونی و قطع بمبارانها داشت.
شهید شفیعزاده تیمی از فرماندهان و متخصصان توپخانه سپاه را مأمور کرد تا تمام اهداف نظامی، اقتصادی و… دشمن را که در برد توپخانه خودی قرار داشت شناسایی کرده و متناسب با آنها جنگافزار و مواضع مناسب را تعیین و بعضاً اشغال و بهمحض اینکه دشمن اقدام به زدن مناطق مسکونی یا اقتصادی کشورمان میکرد، در کمتر از نیم ساعت توپخانههای خودی پاسخ مناسب را طی عملیات مقابلهبهمثل میدادند.
سازمان توپخانه بعد از جنگ
با پایان یافتن جنگ، توپخانه نیروی زمینی سپاه، با هزاران نیروی مجرب و کارآمد و حدود ۶۰ گردان توپخانه سازماندهی شده و با تجربیات تخصصی بسیار ارزشمند مانند سایر بخشهای نیروهای مسلح، بازسازی خود را برنامهریزی و آغاز کرد.
در این مرحله که از سال ۱۳۶۸ به بعد شروع گردید، تمام تیپها و لشکرها دارای یگانهای توپخانه سازمانی بوده و روزبهروز، توسعه کمی و کیفی مطلوبی را پیداکردهاند.
باید یادآور شد که توپخانه نیروی زمینی سپاه در دفاع مقدس،۱۵۰۰ شهید و صدها جانباز و سی آزاده و مفقود الجسد تقدیم انقلاب اسلامی نموده است که برای همه آنها از خداوند علو درجات را مسئلت مینماییم.
روند شکلگیری و توسعه توپخانه سپاه و نقش آن در دفاع مقدس بیشتر بخوانید »