به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، خبر مرگ «ابوالحسن بنیصدر» نخستین رئیس جمهور ایران که ۱۷ مهر امسال اعلام شد، شاید بیش از هرکس برای خانوادههای شهدای مظلوم حماسه هویزه که تا همین چند سال قبل (حداقل تا پیش از طرح بازسازی گلزارهای شهدا و تغییر سنگ مزارها)، جمله «شهید… فرزند… که در تاریخ ۱۶ دی ۱۳۵۹ با خیانت بنیصدر به درجه رفیع شهادت نائل آمد» بر سنگ مزارِ خالی جوان پرپرشان، آیینه آلام و اندوه هفتگیشان بود، مهم مینمود.
«میلاد کریمی» مسوول پژوهشی زیارتگاه هویزه در سلسله یادداشتهایی به بررسی نقش بنیصدر در کشتار شهدای دانشجو در هویزه پرداخته است، پیش از این بخشهایی از این یادداشت منتشر شده است و اینک ادامه آن را میخوانید.
انتظار پیروزی با اولین گل!
سردار کریم کریمی پور، از فرمانده گردانهای سپاه در عملیات نصر در گزارشی که ۲۶ دی ۱۳۵۹ نوشته و مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ منتشر کرده، آورده است: «با به دست آوردن این پیروزی، نیروهای خودی از هرگونه اقدام تأمینی غافل شده و برخی اقدامات مهندسی را که برای تحکیم مواضع به دست آمده و حفظ پیروزی لازم بود، انجام ندادند. ضعف مذکور به حدی بود که نیروها و تجهیزاتی، چون تانکها و نفربرها بدون هیچگونه جانپناه و سنگری در دشت باز باقی مانده و جای مناسبی برای استقرار نداشتند.»
زمین را کربلا و زمان را عاشورا کردند
در روز دوم (۱۶ دی ۱۳۵۹) با تغییر صحنه جنگ و آتش شدید و غافلگیرانه دشمن، داستان عملیات نصر، غم انگیز شد. به ناگاه ما مدافع شدیم و بعثیها مهاجم. ما عقب رفتیم و آنها پیش آمدند. در نهایت هم علم الهدی و نیروهایش از عقب نشینی بی خبر ماندند و در محاصره مردانه جنگیدند؛ آنها زمین ندادند که زمان بگیرند؛ زمین را کربلا و زمان را عاشورا کردند و غیر از چند نفر که عقب آمدند بقیه شهید شدند و دشمن بر پیکرهایشان، تانک راند!
سردار سرلشکر محمد علی جعفری دلایل شکست روز دوم عملیات را این گونه روایت میکند: «در شروع حمله، رزمندگان ارتش خیلی خوب توانستند تک کنند. آنها به واحدهای نظامی دشمن، مستقر در جفیر، ضربه سختی وارد نمودند و آنها را وادار به عقب نشینی کردند؛ اما در مقابل پاتک عراقیها کم آوردند. چون ارتش عراق در آن نزدیکی یک یگان تازه نفس زرهی، برای احتیاط، در اختیار داشت و با همین واحد زرهی پاتک کرد و ارتش ایران مجبور به عقب نشینی شد؛ حرکتی که در طرح عملیاتی بنی صدر و مشاورانش اصلاً به آن توجه نشده بود.
ضربه دیگری که پاتک ارتش عراق بر نیروهای خودی وارد کرد محاصره نیروهای تحت امر سید حسین علم الهدی بود. این نیروها، به محض اینکه در محاصره قرار گرفتند، مردانه تا آخرین فشنگ، جنگیدند و از دشمن تلفات گرفتند. اما، چون پیاده بودند و از آتش پشتیبانی توپخانه برخوردار نبودند و یگان زرهی پشتیبانیشان نمیکرد، نتوانستند خودشان را از محاصره خارج کنند و در نتیجه بیشترشان به شهادت رسیدند.»
درخواست کمکی که اهمیت داده نشد!
مرحوم امیر سرتیپ سیروس لطفی (فرمانده لشکر ۱۶ زرهی قزوین) در عملیات نصر در پاسخ به سؤالی درباره اهمال کاری بنی صدر در جریان عملیات نصر میگوید: «لشکر، واحدی است که عمل میکند و باید از هر لحاظ پشتیبانی و حمایت بشود. من پشت بی سیم داد میزدم هواپیما بفرستید، کمک بفرستید؛ ولی هیچ اهمیتی داده نمیشد. ما حتی پشت سرمان نیز جاده نداشتیم.»
فرماندهی و پشتیبانی ضعیف بنی صدر
امیر سرتیپ قناتی (فرمانده گروهان ارکان و گروهان یکم لشکر ۱۶ زرهی قزوین) درباره عملیات نصر اظهار میدارد: «ما با ۲ تیپ و بدون نیروی احتیاط میخواستیم به ۸ تیپ دشمن حمله کنیم؛ یعنی یک در مقابل چهار! از آن طرف پشتیبانی ما بسیار ضعیف بود.» و این در حالی است که طبق اصول، نیروی مهاجم برای دسترسی به اهداف، باید یک و نیم تا دو برابر نیروی مدافع باشد.
امیر سرتیپ جمشیدی (فرمانده تیپ یک لشکر ۱۶ زرهی قزوین) در عملیات نصر نیز از بازدید بنی صدر یک روز قبل از عملیات نصر روایت جالبی را بیان میکند: «روز ۱۴ دی ۱۳۵۹، شهیدان فلاحی و فکوری و بنی صدر با عدهای آمدند منطقه برای بازدید. هنگام برگشت به بنی صدر گفتم ما اینجا عملیاتی انجام میدهیم که یا خیلی موفقیت آمیز است یا کل تیپ از بین میرود. یک وقت نکند اتفاق دوم بیفتد؟ بنی صدر گفت: شما اصلا نگرانی نداشته باشید.»
همچنین امیر سرتیپ اسکویی (فرمانده وقت گردان ۲۲۷ لشکر ۱۶) میگوید: «وقتی استاندار وقت، فرمان حضرت امام که فرمودند: «شما تعرض کنید، امت مسلمان ایران پشتیبان شماست و من هم پشتیبان ارتش هستم.» را اجرا نمیکند و به دلیل برخی مسائل، نیروی مردمی در اختیار ما قرار نمیدهد و برای ما جاده نمیکشد، چه باید کرد؟ او باید پشت سر نیروهای من، لودر میآورد و جاده میکشید تا مهمات به ما برسد.»
ضرورتی که آمریکاییها هم فهمیده بودند، اما بنی صدر…
در این بین تحلیل «ویلیام اف هیکمن» از فرماندهان وقت نیروی دریایی آمریکا درباره عملیات نصر نیز قابل توجه است: «همان طور که در تهاجم ماه ژانویه (دی ۱۳۵۹) به اثبات رسیده بود، عملیات هماهنگ نیروهای ارتش به تنهایی برای شکست عراقیها کافی نبود و هماهنگی با نیروهای مردمی ضرورت داشت.»
امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی نتیجه فرماندهی بنی صدر بر عملیات نصر را اینگونه روایت میکند: «.. یک مقدار در اول کار گرفت، اما زود خنثی شد. شاید ۷۰۰- ۸۰۰ اسیر هم گرفتند، ولی صدایش را درنیاوردند که چه بر سرمان آمد و در پاتکی که دشمن زد، چگونه عقب زده شدیم.»
انتهای پیام/ ۱۴۱