عملیات والفجر 3

جنگ سرنیزه و تن‌به‌تن شهید شوشتری با سرهنگ جاسم

روایتی از جنگ تن‌ به تن شهید شوشتری با سرهنگ بعثی


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات والفجر مقدماتی آزمایشی بود از توسعه شتابنده سازمان رزم سپاه. ناکامی در این عملیات موجب تعدیل سازمان شد، طوری که ارتقای تیپ‌های عملیاتی سپاه به لشکر انجام نگرفت.

از سوی دیگر؛ باهدف دستیابی به تدبیر جدید و تأمین امکانات مناسب برای نبردی تعیین‌ کننده، نبرد‌های محدودی در دستور کار قرار گرفت که در عین محدودیت، هدف‌های مشخص و ارزشمندی داشتند. نبرد والفجر ۳ باهدف آزادسازی مهران، از جمله این نبرد‌ها محسوب می‌شود.

شیر بچه میدان نبرد

عملیات روز ۷ مرداد ۱۳۶۲ ساعت ۲۳ و با رمز مبارک «یا الله» آغاز شد. در محور شمالی، ارتفاع نمه کلان ببو و تپه‌های اطراف آن به‌ سرعت تصرف شد. در محور میانی هم نیرو‌های دشمن در شرق رودخانه کنجانچم منهدم شدند؛ اما قله اصلی زالو آب، معروف به کله‌ قندی که بر گردنه کنجانچم مسلط بود، در اختیار دشمن باقی ماند.

در محور جنوبی با وجود موفقیت‌های اولیه، مقاومت دشمن در محور‌های فرعی، الحاق بین یگان‌ها را با مشکل مواجه کرد؛ اما در مرحله بعد، این نقص برطرف شد.

مقاومت دشمن در کله‌قندی همچنان ادامه داشت تا اینکه پس از ۱۱ روز نبرد، ارتفاع کله‌ قندی آزاد و عملیات پایان یافت.

ساعت ۱۰ صبح ۹ مرداد ۱۳۶۲، روز دوم عملیات، پاتک سنگین زرهی عراق در محور دوراجی و به جهت بازپس‌گیری آن آغاز شد و حجم آتش و حملات شدید توپخانه، ادوات، تانک‌ها و نفربر‌های ارتش عراق به اوج خود رسید، به‌ گونه‌ای که نیرو‌ها در پشت خاکریز زمین‌گیر شدند.

در این زمان محمدتقی شیر خانی، دانش‌آموز بسیجی از گردان ۵۰۳ شهید بهشتی، از تیپ ۱۱۴ امیرالمؤمنین (ع) حماسه آفرید.

این دانش‌آموز دلاور باوجود آتش سنگین دشمن، روی خاکریز ایستاد و اعلام کرد که من امروز می‌خواهم ابهت زرهی عراق را در هم بشکنم. او با آر. پی. جی ۷، یکی از تانک‌های عراقی را که به نزدیک خاکریز رسیده بود، هدف قرار داد و آن را منهدم کرد.

فریاد الله‌اکبر رزمندگان بلند شد. سپس از پشت خاکریز، دومین تانک عراقی را با گلوله آر. پی. جی نشانه گرفت و منهدم کرد. شیرخانی، خود نیز هدف گلوله قرار گرفت و شجاعانه به شهادت رسید. حماسه عاشورایی شیرخانی باعث شد ابهت نیروی زرهی عراق در نبرد دو راجی درهم بشکند.

روایت سرلشکر محسن رضایی

دوئل فرماندهان در ارتفاعات کله‌قندی

در عملیات والفجر ۳ جنگ بسیار سختی برای آزادسازی مهران صورت گرفت. یک سرهنگ عراقی به نام «جاسم» برای حفظ یک تپه تلاش فراوانی از خود نشان می‌داد.

مدت‌ها بود که وقت نیرو‌های ما گرفته شده بود. ما حملاتی را برای به دست آوردن این تپه آغاز کردیم، اما آن‌ها مقاومت سختی نشان می‌دادند.

نورعلی شوشتری با یک دسته خودش را بالای تپه رساند و وارد سنگر دشمن شد، اما متوجه شد مهماتش تمام‌شده است. در این هنگام، جنگ سرنیزه و تن‌ به‌ تن شوشتری با سرهنگ جاسم صورت گرفت که با کشته شدن سرهنگ عراقی، این تپه نیز آزاد شد و عملیات با موفقیت به پایان رسید.

منابع

۱-زارع زاده، نادر، اطلس لشکر ۱۷ علی بن ابی‌طالب (ع) در دوران دفاع مقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۹، صفحات ۱۴۲، ۱۴۳.

۲-قاسمی، محمدتقی، شناسنامه لشکر ۱۱ امیر المومنین (ع) در دوران دفاع مقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول،۱۴۰۰، صفحه ۱۳۸.

۳-کیهان پناه، امیرحسین، اطلس نبرد‌های جبهه میانی در دوران دفاع مقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول،۱۴۰۰، صفحه ۱۵۲.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایتی از جنگ تن‌ به تن شهید شوشتری با سرهنگ بعثی بیشتر بخوانید »

شگفتی فرماندهان از آزادسازی سریع مهران

شگفتی فرماندهان از آزادسازی سریع شهر مهران


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهر مهران که در عملیات والفجر ۳ آزاد شده بود، پس از عملیات والفجر ۸ در اردیبهشت ۱۳۶۵ مورد تعرض ارتش عراق قرار گرفت و اشغال شد.

دو ماه بعد، سپاه پاسداران، عملیات کربلای ۱ را طراحی و در پنج مرحله اجرا کرد. در این عملیات تمام منطقه از جمله شهر مهران، پاسگاه دراجی و قله ۲۲۳ از سلسله ارتفاعات قلاویزان آزاد شد.

این پیروزی گسترده‌تر از پیش‌بینی قبل از عملیات بود. سرعت پیروزی در این نبرد، تاثیر اقدامات قبلی عراق در دوره دفاع متحرک را خنثی کرد، به نحوی که از آن پس تحرک دیگری از ارتش این کشور (تا روز‌های پایانی جنگ) مشاهده نشد و ارتش عراق دوباره در لاک دفاعی فرو رفت.

راویان مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس گزارش‌هایی را از تحولات و شرایط پیشروی سریع رزمندگان اسلام در مرحله دوم این عملیات، یعنی در روز دوم که منجر به آزادسازی سریع مهران شده است، تهیه کرده‌اند که به مناسبت سالروز این عملیات ظفرمند منتشر می‌شود:

در بخشی از گزارش «حمیدرضا فراهانی» راوی مرکز در تیپ ۲۱ امام رضا (ع) آمده است که گردان کوثر در شروع عملیات درگیری محدودی را در ناحیه جاده دهلران با چند دستگاه تانک عراقی پشت سر گذاشت و خود را به هدف پیش بینی شده (تپه شنی) نزدیک کرد.

گردان دیگر حضرت رسول (ص) پس از درگیری مختصر با قوای عراقی، خیلی سریع به بهین بهروزان رسید، سپس با همراهی گردان کوثر به سوی هدف اصلی، یعنی هرمز آباد و بعد مهران پیش رفتند. این اقدام خیلی سریع و به موقع انجام شد، زیرا تعداد اندکی از تانک‌های دشمن که آرایش منظمی نداشتند؛ می‌کوشیدند که مانع پیشروی آن‌ها شوند، لیکن نیرو‌های خودی که از موقعیت و آرایش مناسب‌تری برخوردار بودند، به مقابله با تانک‌ها رفتند و پس از انهدام چند تانک، دشمن را که فاقد آرایش نظامی و راهکنش جنگی بود، مجبور به عقب‌نشینی کردند. در این درگیری، چهار نفر از نیرو‌های خودی شهید یا مجروح شدند.

بسیجیان خودشان زودتر می‌روند

در ادامه، راوی که لحظه‌ به‌ لحظه موفقیت نیرو‌های تیپ ۲۱ امام رضا (ع) را در انجام مأموریت خود، در دفترچه روزانه ثبت وقایع یادداشت کرده، افزوده است: نیرو‌ها تا پشت دیوار شهر مهران پیشروی کرده‌اند. فرمانده تیپ (اسماعیل قاآنی) به قرارگاه نجف می‌رود تا از فرماندهی قرارگاه اجازه گیرد، عملیات را در روز ادامه دهند و از فرخ‌آباد برای آزادسازی مهران به آن سمت حرکت کنند.

در همین موقع اخباری دال بر حضور نیرو‌های این تیپ در شهر مهران به قرارگاه ارسال می‌شود. وقوع این اتفاق که در آن زمان غیرمنتظره بود و به عبارتی انتظار چنین سرعت عملی از نیرو‌ها و شکست دشمن نبود، سبب شد رحیم صفوی (جانشین فرمانده نیروی زمینی) که در حال پیگیری نتایج عملکرد یگان‌ها در میدان نبرد بود؛ بگوید: فرماندهان یگان‌ها می‌گویند که امشب برویم روی مهران عمل کنیم، بسیجیان خودشان زودتر می‌روند… و ادامه می‌دهد: ما مشغول طراحی مانور برای آزادسازی مهران هستیم، بسیجیان خودشان جلوتر از ما می‌ریزند و عمل می‌کنند.

همچنین «علیرضا لطف‌الله‌زادگان» یکی دیگر از راویان مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در قرارگاه نجف سپاه، پس از اشاره به عملکرد موفق لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) در پیشروی به سمت روستای بهین بهرورزان به نقل از پست شنود نوشته است که فرماندهان ارشد عراقی با تأکید بسیار از یگان رزمی مستقر در منطقه می‌خواهند که به سمت نیرو‌های ایرانی پیشروی کنند، ولی فرماندهی نیرو‌های زرهی مستقر در خط مقدم می‌گوید که زرهی اصلاً کار نمی‌کند.

«مهدی حاجی خداوردی خان» راوی مرکز در لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) نیز در گزارش خود درباره عملکرد این یگان نوشته است: پیشروی خودجوش نیرو‌ها به سمت شهر مهران، منحصر به تیپ امام رضا (ع) نبود، بلکه از جناح چپ و در ساعت ۱۰ صبح (۱۱ / ۴ / ۱۳۶۵)، نیرو‌هایی از تیپ ۱۰ سیدالشهدا (ع)، گردان علی‌اصغر نیز در آستانه ورودی شهر مهران منتظر دستور فرمانده تیپ برای ادامه پیشروی بودند، اما فرمانده گردان یادشده با اینکه باورش نمی‌شد نیرو‌های عراقی از مهران عقب‌نشینی کرده باشند، طاقت نیاورد و با گردانش خودسرانه به‌ سوی شهر مهران حرکت کرد و کمی قبل از ظهر خبر رسید که نیرو‌هایی از تیپ ۱۰ سیدالشهدا (ع) و ۲۱ امام رضا (ع) به‌ تدریج وارد شهر مهران شده‌اند.

آنان پس از درگیری‌های مختصر با عناصری از دشمن که در شهر باقی‌مانده بودند، توانستند شهر مهران را از نیرو‌های متجاوز عراقی باز پس گرفته و به کنترل خود درآورند.

عملیات از دست ما خارج شده و همه چیز دست خداست

«محسن سوهانی» مسئول محور تیپ ۱۰ سیدالشهدا (ع)، با خوشحالی از کسب پیروزی، احساسات خود را بدین‌صورت بروز داد:

مهران را خدا آزاد کرد. خدا می‌گوید: «ان تنصروا الله ینصرکم» مرا یاری کنید، تا شما را یاری کنم. بچه بسیجی‌های مخلص برای اینکه دل امامشان را خوشحال کنند، دل خانواده شهدا را خوشحال کنند، امام را یاری کردند و با مختصر هماهنگی، این کار بزرگ را انجام دادند. چون این‌ یک عملیات منظمی را طلب می‌کرد و در ۴۸ ساعت نمی‌شد هماهنگی‌های لازم را انجام داد. فقط می‌شود گفت دست این بچه‌ها را خدا گرفت و بچه‌ها هم‌دست خدا را گرفتند و خدا هم نتیجه ان تنصروا الله ینصرکم را برایشان تفسیر کرد.

انتقال این پیام به قرارگاه فرماندهی تیپ و نیز قرارگاه فرماندهی نجف، چنان ناباورانه بود که مصطفی ایزدی، با خوشحالی از موفقیت‌های به‌دست‌آمده گفت: عملیات از دست ما خارج‌ شده است و همه‌ چیز دست خداست.

منبع

ا- اطلس جنگ ایران و عراق (فشرده نبرد‌های زمینی)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ چهارم، ۱۳۹۹، صفحه ۶۱.

۲-حاجی خداوردی خان، مهدی، آزادسازی مهران؛ شکست استراتژی دفاع متحرک عراق: روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب ۴۲، جلد دوم، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۷، صفحه ۵۴۴.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شگفتی فرماندهان از آزادسازی سریع شهر مهران بیشتر بخوانید »

بیان مصادیق خودسازی شهید ماهانی در کلام شهید سلیمانی

پندآموزی شهید قاسم سلیمانی از نحوه خودسازی شهید «ماهانی» + عکس و فیلم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، کانال خبری معراج‌الشهداء به مناسبت سالروز شهادت شهید علی ماهانی از فرماندهان لشکر ۴۱ ثارالله کلیپی از سخنان شهید سلیمانی در مورد این شهید را منتشر کرد. متن این سخنان حاج قاسم در این فیلم به شرح زیر است:

بیان مصادیق خودسازی شهید ماهانی در کلام شهید سلیمانی

«برادری داشتیم به نام «علی ماهانی» که انسان بسیار مقدسی بود. در بدنش که زخمی شده بود، دست و پای او مجروح شده بودند. او این موضوع را همیشه به نوعی مخفی می‌کرد که تظاهر به این زخم نکرده باشد و این زخم را طوری نمایان نکند که نمایش داده شود. برادران، این‌ها خیلی حرف است و خودسازی بزرگی می‌خواهد و حرف‌های عادی نیست.

این فرد در عملیات والفجر ۳ در میدان مین آنجا ماند. او را می‌شناختند و شناخته شده بود. آمدند تا به مجروحین در معبر آب بدهند. با آن بونکر آب که همراه او بود، به سمت علی ماهانی رفتند که به او آب بدهند، اما او ننوشید. گفت آب را به فلانی بدهید. به آن فرد دادند و سپس سراغ شهید ماهانی آمدند، اما گفت به فلانی بدهید. به تمام مجروحین آب دادند. آب بود. اما وقتی برگشتند، او به شهادت رسیده بود.

نه در آب یا تشنگی که این‌ها حرجی است که بر انسان وارد می‌شوند و ممکن است در آن لحظه عقل انسان هم کار نکند چه برسد به وجدان او، بلکه یک تلاش یا حرصی داشته باشد و این را از دست کسی بقاپد. به جز این در موضوعات مادی و موضوعاتی که خیلی ارزشی ندارند، چه رقابت‌هایی می‌کنیم؟

نه در چیزی که حیات ما در آن هست و یا چیزی که ناجی جان ماست، در چیزی که کمی ما را بالا می‌برد، پول جیب ما را، رتبه و درجه ما را یا هر چیزی که در جامعه وجود دارد.»

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

پندآموزی شهید قاسم سلیمانی از نحوه خودسازی شهید «ماهانی» + عکس و فیلم بیشتر بخوانید »