عملیات کربلای 5

کاریرد ماژیک در خط مقدم جنگ!

کاریرد ماژیک در خط مقدم جنگ!



آغاز عملیات کربلای 5

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، آنچه در ادامه می‌خوانید، خاطره‌ای از شهید حجت مقدم (از دانش‌آموزان دبیرستان سپاه تهران) است به روایت برادر علی آمره، از دانش‌آموزان همان دبیرستان.

همه می‌دانستند که اگر با این سر و وضع به عقب برود گم می‌شود و گمنام می ماند. نه فقط به این خاطر که سر نداشت، آخر پلاک هم نداشت. گلوله مستقیم تانک، سر را که با خود می‌برد، زنجیر پلاک را هم از گردنش باز کرده بود و به گردن خود انداخته بود. سر که رفت، پلاک هم رفت! سر که رفت، چند قدم بی سر رفت و با سینه روی زمین افتاد. پشت لباسش خیلی خونی نشده بود.

شاید کسی نمی دانست که علاوه بر اسلحه و نارنجک و قمقه آب، ماژیک هم در خط مقدم به درد می خورد. اما مقدم می‌دانست و در همه عملیات‌ها، با خودش ماژیک داشت. خط مقدم زیبا بود. پشت لباسش با خط زیبا نوشت: شهید حسن علیمددی…

حالا دیگر خیال همه راحت بود که اگر با این سر و وضع به عقب برود دیگر گم نمی‌شود و گمنام نمی ماند.

یاد و خاطره شهدای عملیات کربلای پنج در ١٩ دی ماه سال ٦٥ گرامی باد.



منبع خبر

کاریرد ماژیک در خط مقدم جنگ! بیشتر بخوانید »

روایت فرمانده ۲۲ساله از شلمچه

روایت فرمانده ۲۲ساله از شلمچه



پنج روز جنگ در کانال ماهی/ روایت فرمانده 22ساله از شلمچه

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، در آستانه عملیات کربلای ٥ پای خاطرات آقای محمد علی جعفری از رزمندگان قدیمی گردان میثم لشکر ٢٧ نشستیم. خاطرات آقای جعفری از روزهای ابتدایی جنگ تا پایان جنگ پر از قصه دوستان شهیدی است که آقای جعفری با هر کدامشان خاطرات نابی دارد. از دو برادر تا دوستان ایشان اما صد حیف که هنوز بعد از سی و اندی سال جای خالی آن در کتابهای دفاع مقدس احساس می‌شود. اینجا در سالگرد عملیات کربلای ٥ از پنج روز مقاومت گردان میثم شنیدیم. خاطراتی که هر قسمتش هر بار با اسم شهیدی همراه می‌شد.از فرمانده تا پیک گردان مثل شهید محمدرضا پرتونیا که هنوز در یاد فرمانده هر روز زنده است و با واژه استاد یاد می‌شود! شاید فقط معنای این کلمات در این دوران عوض شد و دیگر تکرار نخواهد شد.

آنچه می‌خوانید بخش کوتاهی از این خاطرات است:

کربلای ٥ در منطقه شلمچه از دو جهت سیاسی و نظامی برای جمهوری اسلامی اهمیت داشت. بصره دومین شهر بزرگ عراق بود.دشمن موانع پیچیده و متنوعی در این منطقه کار کرده بود.اغلب کارشناسان نظامی اصلاً فکرش را نمی‌کردند که ما بتوانیم در این منطقه عملیات کنیم. خیال دشمن راحت بود که با وجود این موانعِ مسلح نیروهای ما نمیتوانندعبور کنند.

همه لشکر در کرخه مستقر شده بودند، عقبه اصلی لشکر پادگان دوکوهه بود.اردوگاه کرخه اردوگاه بزرگی بود و قسمتی از آن را به بچه‌های گردان میثم داده بودند. بعد از عدم موفقیت در عملیات کربلای ٤ تصمیم بر این بود تا در عملیات بعدی ضربه بزرگی به دشمن بعثی وارد شود، برای همین منطقه عملیاتی کاملاً سری بود و خیلی‌ها فکر می‌کردند که قرار است در غرب کشور عملیات انجام شود.گردان میثم با ٥٧٠ نفر در حد تیپ منها به فرماندهی شهید علی اصغر ارسنجانی در این عملیات شرکت کرد.معاون ایشان هم شهید حسین طاهری بود.بنده در این عملیات فرمانده گروهان بودم. ما از کرخه حرکت کردیم و رفتیم شلمچه. هر گردان که به شلمچه می‌رسید دسته دسته در کانال‌ها و سنگرهایی که از قبل بود در فضای باز از هم مستقر می‌شدند. در حد یک نصف روز.

از کانال رد شدیم و من رفتم بالای خاکریز. تمام تانک‌های دشمن با فاصله یک کیلومتری از ما آرایش گرفته بودند وداشتند به سمت جلو پیش روی می‌کردند.این در حالی بود که کسی از بچه‌های ما در خط نبود.حدود ٣٠تانک در دشت وسیعی قرار گرفته بودند.

ورودی شلمچه منطقه‌ای بود بنام پنج ضلعی. گردان میثم روز دوم عملیات به این منطقه رسید.بچه‌های گردان‌های دیگر شب قبل، از کانال ماهی عبور کرده بودند و یادم هست که گردان انصار به مشکل برخورده بود و داشت برمی گشت. ما قرار بود تا تاریکی هوا صبر کنیم و بعد عملیات را ادامه بدهیم. سردار کوثری شهید ارسنجانی و شهید طاهری را صدا کرد. ایشان گفتند که این جاده را به جلو بروید و خودتان را به گردان انصار برسانید. ساعت ١١صبح بود.شهید طاهری پیک گردان، شهید پرتونیا را فرستاد دنبال من و من خودم را به بچه‌ها رساندم. من دیدم که شهید طاهری خودش سر ستون حرکت می‌کند.به من گفت که این جاده را مستقیم به جلو می‌روی.کانال ماهی را رد می‌کنی و آنجا منتظر بمان تا ما برسیم. من فکر می‌کردم که بچه‌های گردان انصار که شب قبل عملیات کردند، آنجا هستند، ما رفتیم و هر چه جلوتر می‌رفتم خلوت تر می شدو کسی را نمی‌دیدم.شاید برای اولین بار بود که در این وضعیت قرار می‌گرفتم.

تقریباً یک کیلومتری دور شدیم که پیک گردان به من گفت: حاجی کسی اینجا نیست. به خاکریز اولیه کانال ماهی رسیدیم. شهید پرتونیا گفت: بریم جلوتر؟ گفتم آره. باید بریم و سمت دیگر کانال مستقر بشویم. از کانال رد شدیم و من رفتم بالای خاکریز. تمام تانک‌های دشمن با فاصله یک کیلومتری از ما آرایش گرفته بودند وداشتند به سمت جلو پیش روی می‌کردند.این در حالی بود که کسی از بچه‌های ما در خط نبود. حدود ٣٠تانک در دشت وسیعی قرار گرفته بودند. به پیک گردان گفتم: برو و به برادر طاهری بگو وضعیت این طور است! حدود ٢٠ دقیقه در این خط تنها بودم.تانک‌های عراقی شلیک می‌کردند و من هم نمی‌توانستم کاری کنم. عقب را نگاه می‌کردم و می‌دیدم از بچه‌ها خبری نیست. کم کم دیدم بچه‌ها روی جاده در حال حرکت هستند. سمت راست و چپ جاده آب بود و جز این جاده راهی برای رسیدن نبود.

بچه‌ها یک مقدار نزدیک کانال ماهی شدند که دو سه تانک شروع کردند و جاده را هدف قرار دادند. تعدادی از بچه‌ها قبل از اینکه به ما برسند شهید و مجروح شدند. شهید طاهری به من رسید، فکر می‌کرد که بچه‌های گردان انصار هنوز توی خط هستند. با همفکری هم به این نتیجه رسیدیم که یک گروهان سمت راست و یک گروهان سمت چپ جاده قرار بگیرد. همه بچه‌ها مستقر شدند.هنوز چند دقیقه از استقرار گروهان نگذشته بود که دو سه توپ تانک به فاصله ٢٠ متری ما به زمین خورد.همه جا را گرد و غبار گرفته بود. کمی که وضعیت آرام شد، دیدم یک ترکش به قلب شهید طاهری خورده.گوش‌هایم را نزدیک لبهای حسین بردم و دیدم دارد شهادتین را می‌گوید.رنگ حسین تغییر کرده بود.یکی دیگر از بچه‌ها همان موقع با موتور رسید. سر و صورت حسین را بوسید.با زحمت حسین را بلند کردیم وتوی ماشین تدارکاتی که تازه رسیده بود گذاشتیم و گفتیم ایشان را برگرداند عقب. خبر شهادت حسین بعد از چند ساعت به من رسید…..

پنج روز در این کانال ماهی بودیم.اکثر بچه‌ها را از روز دوم به سمت جلو و روی همان خاکریزها مُقطعی فرستادیم تا برای تأمین این کانال عمق بیشتری بدهیم. سه روز بود که پای مصنوعی ام را در نیاورده بودم و همه بچه‌ها هم در این مدت چیزی جز بسکوییت نخورده بودند.سه تا از معاون‌های من مجروح شده بودند و به عقب برگشته بودند.من جوانی ٢٢ ساله با ٢٠٠ نیرو که حالا دست تنها شده بودم.محمدرضا از کنار من تکان نمی‌خورد هر کاری می‌خواستم انجام بدهم زودتر از من انجام می‌داد.می‌گفتم محمدرضا من خودم باید این کارها را انجام بدهم! می‌گفت ببین همه مجروح و شهید شدند! تو هم چیزیت بشود این بچه‌ها چکار کنند؟ هر کاری هست به من بگو! می‌گفت حاج محمد جانِ مادرت هر کاری هست به من بگو! هنوز صحبت‌های من تمام نشده بود که محمدرضا ١٠-٢٠ متر از من فاصله گرفته بود.بقیه صحبت‌هایم را توی مسیر برمی گشت و گوش می‌داد.انگار نه گوشش صدای گلوله‌ها را می‌شنید و نه چشمش این آتش‌ها را می‌دید.من نگاهش می‌کردم.قلبا دوستش داشتم. عصای دست من بود.

یک شب مانده بود که برگردیم عقب به محمدرضا گفتم: برو بالای خاکریز و کلاهت را هم حتماً بزار. ببین تانک‌های دشمن چقدر هستند؟ محمدرضا بالای خاکریز رفت.بچه‌ها ده متر ده متر پشت خاکریز نشسته بودند…محمدرضا گفت حاجی حدود بیست و چند تانک هستند و ماشین هاشون هم در حال اضافه شدن هستند. من حدس می‌زدم که از هر ماشین سی نفر پیاده شوند.

محمدرضا همین طور از بالای خاکریز گزارش‌های دقیق و لحظه به لحظه می‌داد.نمیدانم چقدر طول کشید که یکی از بچه‌ها به من گفت: محمدرضا ترکش خورده.سریع پایم را جا زدم و آمدم بالای خاکریز.هوا رو به تاریکی بود.پیشانی محمدرضا خونی بود.یک دقیقه کلاهش را برداشته بود و یک توپ بالای سرش منفجر شده بود و یک ترکش به پیشانی محمدرضا خورده بود.به سختی صحبت می‌کرد.چانه اش را گرفتم توی دستم و گفتم: نگفتم کلاهت را از روی سرت برندار! چیزی نگفت و فقط نگاه کرد. گفتم من رو تنها گذاشتی و باید بفرستمت عقب.بچه‌ها گذاشتنش روی برانکارد.گوشه پیراهن من را گرفت و با جملات کوتاه گفت: بگو من رو نبرن عقب. با همان حالت می‌خواست بماند و کمک کند.روحیه بچه‌ها این طور بود!

پنج روز در این کانال ماهی بودیم.اکثر بچه‌ها را از روز دوم به سمت جلو و روی همان خاکریزها مُقطعی فرستادیم تا برای تأمین این کانال عمق بیشتری بدهیم. سه تا از معاون‌های من مجروح شده بودند و به عقب برگشته بودند.من جوانی ٢٢ ساله با ٢٠٠ نیرو که حالا دست تنها شده بودم.

شدیدترین آتش در طول تاریخ جنگ در عملیات کربلای ٥ بود.دشمن در این منطقه یکی دو پاتک شدید انجام داد. اغراق نیست که بگویم در این پاتک‌ها هیچ جنبده‌ای نمی‌توانست تکان بخورد

اما یکی از علت‌هایی که ما در جنگ با دست خالی پیروز شدیم همین روحیه امثال شهید محمدرضا پرتونیا بود.فرمانده و نیرو عاشق هم بودند.بعد می‌بینی که توی فیلم‌های سربازهای امریکایی همدیگر را با کلمه لعنتی صدا می‌کنند! ما روزهای آخر جنگ به بچه‌ها التماس می‌کردیم که بروند عقب اما قبول نمی‌کردند.با التماس و گریه خواهش می‌کردیم که برگردید عقب. بعد شما می‌بینید تجهیزات یک سرباز امریکایی چند ده میلیون تومان اززش مادی دارد ولی باز هم مانند حمار در افغانستان و عراق و سوریه در باتلاق خودشان گیر کرده اند چون انگیزه ندارند اما شهدای ما مثل شهید پرتونیا روحیه جهادی دارند. اصل پیروزی ما موضوعات فرهنگی آن است.بعضی‌ها جنگ را در تلویزیون می‌بینند و فکر می‌کنند جنگ همان سرودهای حماسی است. اما واقعیت جنگ را نه کسی می‌تواند بگوید و شاید توصیف آن برای کسی که در آن میدان نبوده اند و آنجا را ندیده اند سخت است! درک کردن شب عملیات با شنیدن و گفت‌وگو متفاوت است!

*
زهرا زمانی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، در آستانه عملیات کربلای ٥ پای خاطرات آقای محمد علی جعفری از رزمندگان قدیمی گردان میثم لشکر ٢٧ نشستیم. خاطرات آقای جعفری از روزهای ابتدایی جنگ تا پایان جنگ پر از قصه دوستان شهیدی است که آقای جعفری با هر کدامشان خاطرات نابی دارد. از دو برادر تا دوستان ایشان اما صد حیف که هنوز بعد از سی و اندی سال جای خالی آن در کتابهای دفاع مقدس احساس می‌شود. اینجا در سالگرد عملیات کربلای ٥ از پنج روز مقاومت گردان میثم شنیدیم. خاطراتی که هر قسمتش هر بار با اسم شهیدی همراه می‌شد.از فرمانده تا پیک گردان مثل شهید محمدرضا پرتونیا که هنوز در یاد فرمانده هر روز زنده است و با واژه استاد یاد می‌شود! شاید فقط معنای این کلمات در این دوران عوض شد و دیگر تکرار نخواهد شد.

آنچه می‌خوانید بخش کوتاهی از این خاطرات است:

کربلای ٥ در منطقه شلمچه از دو جهت سیاسی و نظامی برای جمهوری اسلامی اهمیت داشت. بصره دومین شهر بزرگ عراق بود.دشمن موانع پیچیده و متنوعی در این منطقه کار کرده بود.اغلب کارشناسان نظامی اصلاً فکرش را نمی‌کردند که ما بتوانیم در این منطقه عملیات کنیم. خیال دشمن راحت بود که با وجود این موانعِ مسلح نیروهای ما نمیتوانندعبور کنند.

همه لشکر در کرخه مستقر شده بودند، عقبه اصلی لشکر پادگان دوکوهه بود.اردوگاه کرخه اردوگاه بزرگی بود و قسمتی از آن را به بچه‌های گردان میثم داده بودند. بعد از عدم موفقیت در عملیات کربلای ٤ تصمیم بر این بود تا در عملیات بعدی ضربه بزرگی به دشمن بعثی وارد شود، برای همین منطقه عملیاتی کاملاً سری بود و خیلی‌ها فکر می‌کردند که قرار است در غرب کشور عملیات انجام شود.گردان میثم با ٥٧٠ نفر در حد تیپ منها به فرماندهی شهید علی اصغر ارسنجانی در این عملیات شرکت کرد.معاون ایشان هم شهید حسین طاهری بود.بنده در این عملیات فرمانده گروهان بودم. ما از کرخه حرکت کردیم و رفتیم شلمچه. هر گردان که به شلمچه می‌رسید دسته دسته در کانال‌ها و سنگرهایی که از قبل بود در فضای باز از هم مستقر می‌شدند. در حد یک نصف روز.

از کانال رد شدیم و من رفتم بالای خاکریز. تمام تانک‌های دشمن با فاصله یک کیلومتری از ما آرایش گرفته بودند وداشتند به سمت جلو پیش روی می‌کردند.این در حالی بود که کسی از بچه‌های ما در خط نبود.حدود ٣٠تانک در دشت وسیعی قرار گرفته بودند.

ورودی شلمچه منطقه‌ای بود بنام پنج ضلعی. گردان میثم روز دوم عملیات به این منطقه رسید.بچه‌های گردان‌های دیگر شب قبل، از کانال ماهی عبور کرده بودند و یادم هست که گردان انصار به مشکل برخورده بود و داشت برمی گشت. ما قرار بود تا تاریکی هوا صبر کنیم و بعد عملیات را ادامه بدهیم. سردار کوثری شهید ارسنجانی و شهید طاهری را صدا کرد. ایشان گفتند که این جاده را به جلو بروید و خودتان را به گردان انصار برسانید. ساعت ١١صبح بود.شهید طاهری پیک گردان، شهید پرتونیا را فرستاد دنبال من و من خودم را به بچه‌ها رساندم. من دیدم که شهید طاهری خودش سر ستون حرکت می‌کند.به من گفت که این جاده را مستقیم به جلو می‌روی.کانال ماهی را رد می‌کنی و آنجا منتظر بمان تا ما برسیم. من فکر می‌کردم که بچه‌های گردان انصار که شب قبل عملیات کردند، آنجا هستند، ما رفتیم و هر چه جلوتر می‌رفتم خلوت تر می شدو کسی را نمی‌دیدم.شاید برای اولین بار بود که در این وضعیت قرار می‌گرفتم.

تقریباً یک کیلومتری دور شدیم که پیک گردان به من گفت: حاجی کسی اینجا نیست. به خاکریز اولیه کانال ماهی رسیدیم. شهید پرتونیا گفت: بریم جلوتر؟ گفتم آره. باید بریم و سمت دیگر کانال مستقر بشویم. از کانال رد شدیم و من رفتم بالای خاکریز. تمام تانک‌های دشمن با فاصله یک کیلومتری از ما آرایش گرفته بودند وداشتند به سمت جلو پیش روی می‌کردند.این در حالی بود که کسی از بچه‌های ما در خط نبود. حدود ٣٠تانک در دشت وسیعی قرار گرفته بودند. به پیک گردان گفتم: برو و به برادر طاهری بگو وضعیت این طور است! حدود ٢٠ دقیقه در این خط تنها بودم.تانک‌های عراقی شلیک می‌کردند و من هم نمی‌توانستم کاری کنم. عقب را نگاه می‌کردم و می‌دیدم از بچه‌ها خبری نیست. کم کم دیدم بچه‌ها روی جاده در حال حرکت هستند. سمت راست و چپ جاده آب بود و جز این جاده راهی برای رسیدن نبود.

بچه‌ها یک مقدار نزدیک کانال ماهی شدند که دو سه تانک شروع کردند و جاده را هدف قرار دادند. تعدادی از بچه‌ها قبل از اینکه به ما برسند شهید و مجروح شدند. شهید طاهری به من رسید، فکر می‌کرد که بچه‌های گردان انصار هنوز توی خط هستند. با همفکری هم به این نتیجه رسیدیم که یک گروهان سمت راست و یک گروهان سمت چپ جاده قرار بگیرد. همه بچه‌ها مستقر شدند.هنوز چند دقیقه از استقرار گروهان نگذشته بود که دو سه توپ تانک به فاصله ٢٠ متری ما به زمین خورد.همه جا را گرد و غبار گرفته بود. کمی که وضعیت آرام شد، دیدم یک ترکش به قلب شهید طاهری خورده.گوش‌هایم را نزدیک لبهای حسین بردم و دیدم دارد شهادتین را می‌گوید.رنگ حسین تغییر کرده بود.یکی دیگر از بچه‌ها همان موقع با موتور رسید. سر و صورت حسین را بوسید.با زحمت حسین را بلند کردیم وتوی ماشین تدارکاتی که تازه رسیده بود گذاشتیم و گفتیم ایشان را برگرداند عقب. خبر شهادت حسین بعد از چند ساعت به من رسید…..

پنج روز در این کانال ماهی بودیم.اکثر بچه‌ها را از روز دوم به سمت جلو و روی همان خاکریزها مُقطعی فرستادیم تا برای تأمین این کانال عمق بیشتری بدهیم. سه روز بود که پای مصنوعی ام را در نیاورده بودم و همه بچه‌ها هم در این مدت چیزی جز بسکوییت نخورده بودند.سه تا از معاون‌های من مجروح شده بودند و به عقب برگشته بودند.من جوانی ٢٢ ساله با ٢٠٠ نیرو که حالا دست تنها شده بودم.محمدرضا از کنار من تکان نمی‌خورد هر کاری می‌خواستم انجام بدهم زودتر از من انجام می‌داد.می‌گفتم محمدرضا من خودم باید این کارها را انجام بدهم! می‌گفت ببین همه مجروح و شهید شدند! تو هم چیزیت بشود این بچه‌ها چکار کنند؟ هر کاری هست به من بگو! می‌گفت حاج محمد جانِ مادرت هر کاری هست به من بگو! هنوز صحبت‌های من تمام نشده بود که محمدرضا ١٠-٢٠ متر از من فاصله گرفته بود.بقیه صحبت‌هایم را توی مسیر برمی گشت و گوش می‌داد.انگار نه گوشش صدای گلوله‌ها را می‌شنید و نه چشمش این آتش‌ها را می‌دید.من نگاهش می‌کردم.قلبا دوستش داشتم. عصای دست من بود.

یک شب مانده بود که برگردیم عقب به محمدرضا گفتم: برو بالای خاکریز و کلاهت را هم حتماً بزار. ببین تانک‌های دشمن چقدر هستند؟ محمدرضا بالای خاکریز رفت.بچه‌ها ده متر ده متر پشت خاکریز نشسته بودند…محمدرضا گفت حاجی حدود بیست و چند تانک هستند و ماشین هاشون هم در حال اضافه شدن هستند. من حدس می‌زدم که از هر ماشین سی نفر پیاده شوند.

محمدرضا همین طور از بالای خاکریز گزارش‌های دقیق و لحظه به لحظه می‌داد.نمیدانم چقدر طول کشید که یکی از بچه‌ها به من گفت: محمدرضا ترکش خورده.سریع پایم را جا زدم و آمدم بالای خاکریز.هوا رو به تاریکی بود.پیشانی محمدرضا خونی بود.یک دقیقه کلاهش را برداشته بود و یک توپ بالای سرش منفجر شده بود و یک ترکش به پیشانی محمدرضا خورده بود.به سختی صحبت می‌کرد.چانه اش را گرفتم توی دستم و گفتم: نگفتم کلاهت را از روی سرت برندار! چیزی نگفت و فقط نگاه کرد. گفتم من رو تنها گذاشتی و باید بفرستمت عقب.بچه‌ها گذاشتنش روی برانکارد.گوشه پیراهن من را گرفت و با جملات کوتاه گفت: بگو من رو نبرن عقب. با همان حالت می‌خواست بماند و کمک کند.روحیه بچه‌ها این طور بود!

پنج روز در این کانال ماهی بودیم.اکثر بچه‌ها را از روز دوم به سمت جلو و روی همان خاکریزها مُقطعی فرستادیم تا برای تأمین این کانال عمق بیشتری بدهیم. سه تا از معاون‌های من مجروح شده بودند و به عقب برگشته بودند.من جوانی ٢٢ ساله با ٢٠٠ نیرو که حالا دست تنها شده بودم.

شدیدترین آتش در طول تاریخ جنگ در عملیات کربلای ٥ بود.دشمن در این منطقه یکی دو پاتک شدید انجام داد. اغراق نیست که بگویم در این پاتک‌ها هیچ جنبده‌ای نمی‌توانست تکان بخورد

اما یکی از علت‌هایی که ما در جنگ با دست خالی پیروز شدیم همین روحیه امثال شهید محمدرضا پرتونیا بود.فرمانده و نیرو عاشق هم بودند.بعد می‌بینی که توی فیلم‌های سربازهای امریکایی همدیگر را با کلمه لعنتی صدا می‌کنند! ما روزهای آخر جنگ به بچه‌ها التماس می‌کردیم که بروند عقب اما قبول نمی‌کردند.با التماس و گریه خواهش می‌کردیم که برگردید عقب. بعد شما می‌بینید تجهیزات یک سرباز امریکایی چند ده میلیون تومان اززش مادی دارد ولی باز هم مانند حمار در افغانستان و عراق و سوریه در باتلاق خودشان گیر کرده اند چون انگیزه ندارند اما شهدای ما مثل شهید پرتونیا روحیه جهادی دارند. اصل پیروزی ما موضوعات فرهنگی آن است.بعضی‌ها جنگ را در تلویزیون می‌بینند و فکر می‌کنند جنگ همان سرودهای حماسی است. اما واقعیت جنگ را نه کسی می‌تواند بگوید و شاید توصیف آن برای کسی که در آن میدان نبوده اند و آنجا را ندیده اند سخت است! درک کردن شب عملیات با شنیدن و گفت‌وگو متفاوت است!

*
زهرا زمانی



منبع خبر

روایت فرمانده ۲۲ساله از شلمچه بیشتر بخوانید »

روزشمار «بازتاب جهانی عملیات کربلای ۵» رونمایی شد

روزشمار «بازتاب جهانی عملیات کربلای ۵» رونمایی شد



روزشمار «بازتاب جهانی عملیات کربلای ۵» رونمایی شد

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، همزمان با چهلمین سالگرد آغاز دفاع مقدس و سالروز آغاز عملیات «کربلای ۵»، از جلد دوم کتاب چهل و ششم روزشمار جنگ ایران و عراق با عنوان «بازتاب جهانی عملیات کربلای ۵» توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس رونمایی شد.

روزشمار «بازتاب جهانی عملیات کربلای ۵» رونمایی شد

روزشمار چهل و ششم؛ شامل موضوعات مهم حوزه نظامی و سیاسی

«حجت‌الله کریمی» مدیر گروه روزشمار مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، در مراسم رونمایی از این کتاب که به‌دلیل شیوع ویروس کرونا بدون حضور رسانه‌ها برگزار شد، اظهار داشت: با توجه به اینکه موضوعات بسیار مهمی چه در حوزه نظامی و چه در حوزه سیاسی را در مقطع زمانی – که جلد چهل و ششم شامل آن می‌شود – شاهد بودیم، تصمیم بر این شد که در دو جلد کتاب ۱-۴۶ با عنوان «عملیات کربلای ۵» و کتاب ۲-۴۶ با عنوان «بازتاب جهانی عملیات کربلای ۵» منتشر شود.

وی در خصوص جلد دوم روزشمار چهل و ششم جنگ ایران و عراق، گفت: دوره زمانی این کتاب از چهارم بهمن‌ سال ۱۳۶۵ تا ۳۰ بهمن سال ۱۳۶۵ است که بخش نظامی آن را «ابوالقاسم حبیبی» تدوین کرده است، اما در بخش غیرنظامی، در جلد اول دکتر «همتی» بخش سیاسی را تدوین کرده و در جلد دوم نیز «سعید حصاری» متقبل تدوین بخش غیرنظامی شده است.

کریمی با بیان اینکه غلبه مباحث در جلد دوم روزشمار چهل و ششم با مسائل سیاسی است، تصریح کرد: عملیات «کربلای ۵» یکی از مهم‌ترین و سرنوشت‌سازترین عملیات‌های دوران دفاع مقدس است و اساساً تأثیرات و پیامدهای آنی و آتی در این دوران بسیار حائز اهمیت است؛ به‌همین دلیل در کتاب «بازتاب جهانی عملیات کربلای ۵» نویسندگان در حوزه به‌طور کامل به آن پرداخته‌اند.

روزشمار «بازتاب جهانی عملیات کربلای ۵» رونمایی شد

وی در رابطه با محتوای روزشمار «بازتاب جهانی عملیات کربلای ۵»، گفت: در بخش نظامی این کتاب، به ادامه عملیات «کربلای ۵» و تلاش رزمندگان برای حرکت به سمت کانال «زوجی» و نزدیک‌تر شدن نیروهای ایران به «بصره» پرداخته‌شده است.

مدیر گروه روزشمار مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس ادامه داد: جنگ شهرها و بازتاب‌های آن از دیگر موضوعات مطرح‌شده در این روزشمار است. همچنین مواضع و اقدامات دولت‌ها، شخصیت‌های نظامی، سیاسی و بین‌المللی در مورد جنگ و رویدادهای داخلی و خارجی دو کشور، در این کتاب آمده است.

وی به موضوعات سیاسی جلد دوم روزشمار چهل و ششم جنگ ایران و عراق اشاره و عنوان کرد: در بُعد سیاسی آن‌چیزی که بیشتر موردتوجه رسانه‌ها قرار گرفت و در این کتاب هم آمده است؛ متوقف شدن رزمندگان پشت دروازه‌های «بصره» و نگرانی از پیروزی نهایی ایران است.

کریمی تأکید کرد: ازجمله مواردی که رسانه‌های بیگانه به آن توجه می‌کنند و در این کتاب به‌عنوان بازتاب عملیات به آن توجه شده است، آمار بالای تلفات ایران است که سعی می‌کنند این موضوع را برجسته کنند.

مدیریت گروه روزشمار مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس افزود: موضوع دیگری که در جلد دوم به آن پرداخته‌شده است، بحران گروگان‌گیری در لبنان است؛ دولت‌های غربی بر این باور بودند که جمهوری اسلامی ایران در لبنان نفوذ دارد و با توجه به این نفوذ، می‌خواستند استفاده کنند و گروگان‌هایی که در لبنان بودند را آزاد کنند، به‌همین دلیل در این کتاب شاهد هستیم حتی فرانسه که از تأمین‌کننده‌های اصلی سلاح‌های عراق در طول جنگ است، سعی می‌کند که روابطش را با جمهوری اسلامی ایران بهبود ببخشد تا به این مقصود برسد.

وی بیان کرد: در رابطه با مناسبات خارجی، سفر وزیر خارجی جمهوری اسلامی به مسکو و دیدار با سران کشور شوروی موردتوجه است. روابط ایران با آلمان غربی، هم به‌خاطر برخی از مسائل ازجمله پخش یک برنامه طنزی که به حضرت امام خمینی (ره) اهانت کرده بود، با مخاطراتی مواجه می‌شود.

کریمی با بیان اینکه در این دوره به‌شدت جنگ شهرها در قسمت‌های مختلف کشور جریان دارد، افزود: بمباران‌های شهرها و مناطق نظامی ایران از سوی عراق در این مقطع تشدید می‌شود؛ طی آماری از خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، در گزارشی که از جنگ شهرها تهیه‌کرده است؛ از ۱۹ دی سال ۱۳۶۵ تا ساعت ۱۲ روز پنج‌شنبه ۳۰ بهمن سال ۱۳۶۵ یعنی دقیقاً آخرین روز این کتاب به مدت ۴۵ روز، درمجموع ۶۶ شهر و بخش بمباران شدند، حداقل ۳ هزار و ۵۰ شهید و ۱۱ هزار و ۱۶۳ نفر مجروح را در مناطق غیرنظامی داریم که بیشترین تلفات هم در شهرهای سنندج و ارومیه بوده است؛ این در حالی است که برخی از رسانه‌های غربی تلاش می‌کردند تا اعلام کنند که این آمار و ارقام کمتر از میزان واقعی است.

روزشمار چهل و ششم؛ پاسخ به پرسش‌هایی درباره عملیات «کربلای ۵»

«ابوالقاسم حبیبی» پژوهشگر و نویسنده بخش نظامی روزشمار چهل و ششم که خود راوی عملیات «کربلای ۵» با بیان اینکه جلد دوم روزشمار چهل و ششم در ادامه جلد اول این کتاب است، اظهار داشت: در این کتاب گزارش‌های منحصربه‌فردی آورده شده که در هیچ منبعی نمی‌توانید بخوانید و همچنین، گزارش‌هایی از عملیات «کربلای ۵» مطرح‌شده که در پاسخ به بسیاری از پرسش‌ها به‌عنوان یک مرجع و منبع مهم محسوب می‌شود.

«سعید حصاری» پژوهشگر و محقق، که نویسنده بخش غیرنظامی جلد دوم روزشمار چهل و ششم است، با بیان اینکه کتاب روزشمار «بازتاب جهانی عملیات کربلای ۵» یک دوره ۲۷ روزه از بهمن‌ سال ۱۳۶۵ را شامل می‌شود، به برخی از اتفاقات مهم غیرنظامی در این دوره اشاره کرد و اظهار داشت: در این مقطع، مهم‌ترین موضوع بحث جنگ شهرها و بمباران مناطق مسکونی است. بمباران هوایی تقریباً هر روز در شهرهای بسیاری انجام و تعداد زیادی از افراد غیرنظامی شامل کودکان و زنان را به شهادت رسانده و عده‌ای را مجروح می‌کرد؛ علاوه بر منازل مسکونی نقاط دیگری مانند مدارس بیمارستان‌ها مساجد و کتب آثار تاریخی هم هدف این حملات بود و خسارات زیادی وارد می‌شد.

وی با اشاره به اینکه بازتاب عملیات «کربلای ۵» در رسانه‌های بین‌المللی از موضوعات مهم این کتاب است، افزود: میزان موفقیت این عملیات تلفات جانی آن و نقش تسلیحات آمریکایی در این عملیات موضوعات موردتوجه رسانه‌ها بوده است.

روزشمار «بازتاب جهانی عملیات کربلای ۵» رونمایی شد

این پژوهشگر و محقق، به دیگر موضوعات روزشمار «بازتاب جهانی عملیات کربلای ۵» اشاره کرد و گفت: اجلاس سران کشورهای اسلامی در کویت که تلاش می‌کند به جنگ پایان دهد، در این دوره برگزار شده است؛ در این اجلاس، سران دولت‌های اسلامی در اجلاس کویت با وجود هیاهوی بسیار نتوانستند توفیقی به دست آوردند. عدم حضور جمهوری اسلامی ایران در این اجلاس باعث شد که نتایج و اهداف این اجلاس راه به‌جایی نبرد؛ چراکه قطعنامه پایانی این اجلاس به شکل آشکار در حمایت از عراق بود.

حصاری با اظهار به اینکه افشای جزئیات ماجرای «مک فارلین» در این مقطع زمانی باعث ایجاد جنجال وسیعی در آمریکا شد، گفت: در این دوره، رسانه‌ها جهان سعی دارند بر نقش تسلیحاتی که در جریان «مک فارلین» به ایران داده شده و تأثیرش بر این عملیات تأکید کنند. با افشای این جزئیات، دولت ایالات‌متحده در توجیه این رسوایی تلاش بسیار کرد. این ماجرا بسیاری از هم‌پیمانان آمریکا را در صداقت ادعاهای این کشور دچار شک و تردید کرد. نقش اسرائیل و انگیزه کاخ سفید از این ماجرا، موردتوجه رسانه‌های بین‌المللی قرار داشت.

وی خاطرنشان کرد: تشکیل سپاه یک‌صد هزارنفری حضرت مهدی برای عزیمت به جبهه، موضوع دیگری این کتاب است؛ چراکه در این راستا هرروز عده زیادی از مناطق مختلف کشور عازم جبهه بودند.

استفاده از منابع آشکار، محرمانه و منابع اختصاصی

«یعقوب نعمتی وروجنی» ناظر علمی و محتوایی روزشمار «بازتاب جهانی عملیات کربلای ۵» نیز با بیان این‌که در وهله اول برای یک ناظر اهمیت دارد که تمامی اخبار مهم و اصلی که باید در روزشمار درج شوند، گردآوری‌شده باشند، اظهار داشت: هیچ خبر روزشماری نباید جا بیافتد و همه اخبار مهم در ارتباط با موضوعات روزشمار جنگ ایران و عراق، حتماً باید ثبت و ضبط و گردآوری شوند.

وی افزود: بدین‌منظور طیف گسترده‌ای از منابع اعم از منابع آشکار و محرمانه و نیز منابع اختصاصی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس مورد بررسی و فیش‌برداری قرار می‌گیرند؛ منابعی از قبیل روزنامه‌های کثیرالانتشار، بولتن‌های خبری گوناگون مانند نشریه گزارش‌های ویژه خبرگزاری جمهوری اسلامی، بولتن رادیوهای بیگانه، بولتن مطبوعات جهان، برخی بولتن‌های اطلاعاتی و همچنین بعضی آثار مقالات و کتاب‌های پژوهشی مرتبط با آن دوره از روزشمار و منابع اختصاصی مرکز، اعم از اسناد نظامی، گزارش عملیات دفاتر راویان جنگ و امثال آن، به‌طور کامل بررسی و فیش‌های لازم تهیه می‌شود.

نعمتی، درباره علمی و محتوایی بودن جلد دوم کتاب چهل و ششم روزشمار جنگ ایران و عراق، بیان کرد: مسئله مهمی که باید در ثبت و ضبط اخبار رعایت شود، صحت و دقت است؛ یعنی باید اخبار به‌صورت صحیح و دقیق ثبت شوند و اسامی اشخاص آمار ارقام و دیگر که در روزشمار ثبت می‌شود، صحت و دقت با حساسیت و وسواس زیاد مدنظر قرار می‌گیرد.

وی با بیان اینکه پس از مرحله ثبت و ضبط دقیق و صحیح اخبار، در مرحله تدوین روزشمار انسجام‌بخشی به اخبار و ترکیب صحیح آن‌ها، اهمیت زیادی دارد، گفت: در مرحله پیش، طیف گسترده‌ای از اخبار گردآوری‌شده است و ازاین‌رو لازم است که به این اخبار و رویدادهای متنوع و متکثر و متعدد نظم و انتظام و انسجام داده شود. محور اصلی در این انتظام‌بخشی، موضوع اخبار است؛ یعنی اخباری که در یک حوزه موضوعی قرار دارند، در کنار هم قرار داده می‌شوند و درواقع ترکیب می‌شوند تا یک گزارش شکل بگیرد.

نعمتی با اظهار به اینکه پیامدهای افشای ماجرای «مک فارلین» روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و برخی تلاش‌های بین‌المللی برای برقراری صلح جزو مهم‌ترین مباحث سیاسی دوره زمانی این روزشمار به شمار می‌آید، گفت: به‌منظور پرداختن به ابعاد گوناگون رخدادها، از تمامی منابع معتبر داخلی و خارجی آشکار و محرمانه که در دسترس بودند، استفاده شد و نویسنده تلاش بسیار زیادی کرد که هیچ‌یک از ابعاد مختلف رویدادها مغفول واقع نشود.

وی افزود: ازاین‌رو ممکن است در جای‌جای کتاب ادعاهایی از سوی منابع خارجی مطرح‌شده باشد که با گفتمان رسمی داخلی، در تعارض قرار داشته باشد؛ ولی ازآنجایی‌که اصل، بر بی‌طرفی علمی و جامعیت و توجه به ابعاد گوناگون رویدادها در روایت تاریخ جنگ است و از سوی دیگر با توجه به حقانیت جمهوری اسلامی ایران در کلیت این واقعه مهم تاریخی، امانت‌داری کامل در توصیف رخدادها و استفاده از منابع گوناگون انجام‌شده است.

ناظر علمی و محتوایی جلد دوم کتاب چهل و ششم، تأکید کرد: در واقع «دقت در گزینش اخبار»، «استفاده از منابع اصلی و معتبر» و «نگارش هنرمندانه وقایع»، سه مؤلفه اصلی در ممانعت از طول‌وتفصیل‌های بی‌مورد به شمار می‌آید. بااین‌همه، روایت صحیح و دقیق و جامع و کامل وقایع، مهم‌ترین اصلی است که در تدوین روزشمار مدنظر قرار می‌گیرد، حتی اگر منجر به افزایش حجم کتاب شود.



منبع خبر

روزشمار «بازتاب جهانی عملیات کربلای ۵» رونمایی شد بیشتر بخوانید »

روزشمار دفاع مقدس (۱۹ دی)


روزشمار دفاع مقدس (۱۹ دی)رویداد‌های مهم این روز در تقویم خورشیدی (۱۹ دی)

** مهم‌ترین مناسبت‌های ملی و مذهبی در دی **

۵-ولادت حضرت عیسی (ع)، جشن کریسمس| ۷-تشکیل نهضت سوادآموزی به فرمان حضرت امام (ع) | ۸-شهادت حضرت زهرا (س) به روایتی| ۹-روز بصیرت و میثاق امت با ولایت| ۱۲-جشن آغاز سال ۲۰۲۱ میلادی| ۱۹-قیام خونین مردم قم (۱۳۵۶ هـ ش) | ۲۰-سالروز شهادت امیرکبیر به دستور ناصرالدین شاه قاجار| ۲۲-تشکیل شورای انقلاب به فرمان امام (ره) | ۲۶-فرار شاه معدوم| ۲۷-شهادت نواب صفوی، طهماسبی، برادران واحدی و ذوالقدر از فداییان اسلام| ۲۸-شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) (تعطیل) | ۲۹-روز غزه

** تاریخ شهادت برخی شهدای دفاع مقدس در دی **

• ولادت شهید حسین ابراهیمی (استان سمنان، شهرستان سمنان) (۱۳۳۶ ه.ش)

• ولادت شهید مختار امیری (استان مازندران، شهرستان سوادکوه) (۱۳۳۹ ه.ش)

• قیام خونین مردم قم در اعتراض به چاپ مقاله ساواک علیه حضرت امام خمینی (ره) (۱۳۵۶ ه.ش)

• شهادت شهید محمدعلی ذوالفقاریان (استان سمنان، شهرستان دامغان) (۱۳۵۸ ه.ش)

• عملیات کوچک ضربت ذوالفقار در میمک، به طور مشترک (۱۳۵۹ ه.ش)

• شهادت شهید میرحسین حسینی (استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۵۹ ه.ش)

• شهادت شهید حسن مهاجریان (استان تهران، شهرستان ورامین) (۱۳۵۹ ه.ش)

• شهادت خلبان شهید محمدحسن قهستانی (استان قم، شهرستان قم) (۱۳۵۹ ه.ش)

• شهادت خلبان شهید عبدالرضا کوپال (استان لرستان، شهرستان بروجرد) (۱۳۵۹ ه.ش)

• شهادت شهید اکبر تاجمیر ریاحی (استان اصفهان، شهر نصرآباد) (۱۳۵۹ ه.ش)

• شهادت شهید قاسم پولاب (استان ایلام، شهرستان سیروان) (۱۳۵۹ ه.ش)

• شهادت شهید عبدالرحیم رفیعی (استان اصفهان، منطقه رهنان) (۱۳۶۱ ه.ش)

• شهادت شهید بهمن ولدخان (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۲ ه.ش)

• شهادت شهید رمضانعلی کاظمی رباط ترکی (استان اصفهان، شهرستان اصفهان) (۱۳۶۲ ه.ش)

• شهادت شهید غلامعلی سجودی فریمانی (استان خراسان رضوی، شهرستان فریمان) (۱۳۶۳ ه.ش)

• آغاز عملیات کربلای ۵ در شلمچه و شرق بصره (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید علی خوش اخلاق (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید تیمور علی‌پور (استان مازندران، شهرستان قائمشهر) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید علی سپیدبر (استان مازندران، شهرستان بهشهر) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید سیدابراهیم کسائیان (استان مازندران، شهرستان سوادکوه) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید علی اکبر حسام (استان گلستان، شهرستان گرگان، روستای شاهکوه) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید علی حسینی نسب (استان کرمان) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید حسینعلی عالی (استان سیستان و بلوچستان، شهرستان زابل) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید سیدمحمدباقر میرمجیدی (استان مازندران، شهرستان چالوس) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید حسن علی‌پور (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید سیداحمد علوی (استان خراسان رضوی، شهرستان سبزوار) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید سیدعلیرضا قوام (استان خراسان رضوی، شهرستان کاشمر) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید علیرضا عالی مقدم (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید امیرحسین صبوری (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید ذوالفقار آقامحسنی فشمی (استان تهران، شهرستان شمیرانات) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید علی رضا محسنی (استان خراسان رضوی، شهرستان سبزوار) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید مسعود تواضع (استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید یدالله حسین قلی‌زاده (استان آذربایجان شرقی، شهرستان هریس) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید علی ملازاده سورکی (استان مازندران، شهرستان میاندورود) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید ابراهیم حیدریان (استان کردستان، شهرستان کامیاران) (۱۳۶۷ ه.ش)

• شهادت سردار سرلشکر شهید احمد کاظمی فرمانده نیروی زمینی سپاه (استان اصفهان، شهرستان نجف آباد) (۱۳۸۴ ه.ش)

• شهادت شهید نبی‌الله شاهمرادی معاون اطلاعات نیروی زمینی سپاه (استان اصفهان، شهرستان چادگان) (۱۳۸۴ ه.ش)

• شهادت شهید سعید سلیمانی معاون عملیات نیروی زمینی سپاه (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۸۴ ه.ش)

• شهادت شهید سعید مهتدی جعفری فرمانده لشکر محمد رسول الله (ص) (استان تهران، شهرستان پیشوا) (۱۳۸۴ ه.ش)

• شهادت شهید غلامرضا یزدانی فرمانده توپخانه نیروی زمینی سپاه (استان اصفهان، شهرستان نجف آباد) (۱۳۸۴ ه.ش)

• شهادت شهید عباس کروندی فرمانده پایگاه هوایی قدر (استان قم، شهرستان قم) (۱۳۸۴ ه.ش)

• شهادت شهید صفدر رشادی معاون طرح برنامه بودجه مالی نیروی زمینی سپاه (استان مرکزی، شهرستان ساوه) (۱۳۸۴ ه.ش)

• شهادت شهید احمد الهامی‌نژاد فرمانده دانشکده پروازی نیروی هوایی سپاه (استان خراسان رضوی، شهرستان سبزوار) (۱۳۸۴ ه.ش)

• شهادت شهید حمید آذین‌پور (استان آذربایجان غربی، شهر محمودآباد) (۱۳۸۴ ه.ش)

• شهادت شهید محسن اسدی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۸۴ ه.ش)

• شهادت شهید مرتضی بصیری (استان آذربایجان غربی، شهرستان خوی) (۱۳۸۴ ه.ش)

• درگذشت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام (۱۳۹۵ ه.ش)



منبع خبر

روزشمار دفاع مقدس (۱۹ دی) بیشتر بخوانید »

حماسه‌های دفاع مقدس الگوی جبهه مقاومت و ضامن عزت ملت ایران است


حماسه‌های دفاع مقدس الگوی جبهه مقاومت در برابر سلطه‌گران استبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس در بیانیه‌ای با گرامیداشت ۱۹ دی‌ماه سالروز عملیات پیروزمند و غرورانگیز کربلای ۵، حماسه‌های دوران دفاع مقدس را الگوی راهنمای جبهه مقاومت اسلامی و ضد سلطه و ضامن عزت، سربلندی و اعتبار تاریخی و جهانی ملت مقاوم ایران اسلامی دانست.

در ابتدای این بیانیه آمده است: عملیات کربلای ۵ که در بامداد ۱۹ دی‌ماه سال ۱۳۶۵ با رمز مقدس و نورانی یا زهرا (س) در منطقه مهم شلمچه و شرق بصره انجام شد، از بزرگترین و شگفت‌انگیزترین نبرد‌های تاریخ دفاع مقدس هشت ساله است که شناخت، جسارت و قاطعیت فرماندهان جنگ آن هم ۱۴ روز پس از عملیات ناموفق کربلای ۴ رقم خورد.

این بیانیه می‌افزاید: دستاورد‌های سترگ و تأثیرات عملیات پیروزمندانه و غرورآفرین کربلای ۵ که بر مبنای استراتژی تنبیه و تعقیب متجاوز انجام شد، قدرت‌های جهانی و حامیان رژیم بعثی صدام را با اضطراب و مخمصه‌ای عجیب روبه‌رو ساخت و مرحله جدیدی را در روند حمایت‌های همه‌جانبه آنان برای جلوگیری از سقوط رژیم بعثی پدید آورد تا آن‌ها ضمن حضور مستشاران نظامی خود، حجم انبوهی از تجهیزات و سلاح انواع زرهی، توپخانه‌ای، مهمات، هواپیمای جنگنده و بالگرد، موشک‌های ضدهوایی و زمین به زمین و حتی فناوری و تجهیزات تولید سلاح شیمیایی را به سمت بغداد گسیل نمود.

این بیانیه، پیروزی درخشان و واضح ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس را محصول رهبری و فرماندهی شگفت‌انگیز حضرت امام خمینی (ره)، حضور توفنده و همه‌جانبه آحاد مردم در مقاومت و ابتکارات توأم با عقلانیت مدافعان اسلام و انقلاب در این حماسه تاریخی توصیف و تصریح کرده است: موضع‌گیری‌های هوشمندانه امام (ره) به اقتضای شرایط مختلف جنگ که ارتقای روحیه ملت و تحقیر دشمن را سبب می‌شد از حقایق انکارناپذیر و قابل تأمل در تاریخ دفاع مقدس به شمار می‌رود که هدایت آن حماسه عظیم را مانع جدا شدن حتی یک وجب از خاک میهن اسلامی و مایه اوج عزت و افتخار ایران اسلامی قرار داد.

این بیانیه با اشاره به خطر تحریف و وارونه‌سازی دفاع مقدس و خطرات و آسیب‌های ناشی از هرگونه غفلت در عرصه صیانت از فرهنگ و تاریخ دفاع مقدس تأکید کرده است: تحریف تاریخ دفاع مقدس از راهبرد‌های اصلی امروز دشمن در کنار سایر راهبرد‌های دشمنی علیه ملت ایران به‌ویژه ایجاد فاصله بین نسل جوان و آینده‌ساز کشور با این مقطع الهام‌بخش و حقیقت افتخارآمیز و تابناک است که خنثی‌سازی آن نیازمند مجاهدت همه‌جانبه نهاد‌ها و سازمان‌های مرجع در امر دفاع مقدس به‌ویژه پیشکسوتان و نخبگان دفاع مقدس در تبیین و روایت صحیح و دقیق حوادث و رخداد‌های جنگ تحمیلی هشت ساله و عظمت کار عظیم رزمندگان اسلام است.

این بیانیه در پایان با پاسداشت یاد، نام، خاطره و آرمان‌های بلند شهیدان والا مقام هشت سال دفاع مقدس ملت ایران به‌ویژه سردار دل‌ها شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای گرانقدر عملیات کربلای ۵ با اشاره به اهمیت تبیین و تشریح صادقانه واقع‌بینانه تاریخ جنگ برای نسل‌های جامعه اسلامی و زنده نگه‌داشتن فرهنگ و ادبیات دفاع مقدس در عینیت جامعه آورده است: به توفیق الهی مقاومت و حضور مردمی ملت ایران در دفاع مقدس، امروز الگوی مردم مظلوم منطقه راهبردی غرب آسیا در عرصه مقابله با تهدیدات استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌المللی در مصاف با جنگ‌های نیابتی و فتنه داعش و تروریسم تکفیری در منطقه را در معرض جهانیان قرار داد، سرمایه ارزشمند و مقتدری را برای امنیت پایدار و مثال‌زدنی ایران اسلامی و بازدارندگی دشمن از هرگونه تعرض و تجاوز به کشور پدید آورده است که بالندگی و جاودانگی آن برای آینده این نظام و سرزمین ضرورتی انکارناپذیر است و ادامه‌دهنگان راه شهدا و مجاهدین فی سبیل‌الله با تبعیت از رهنمود‌های حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) اجازه نخواهند داد معاندان نظام مقدس اسلامی به آمال و آرزو‌های شیطانی خود در فضای مجازی و حقیقی دست یابند و با اتحاد مردم مقاوم و بصیر ایران عزیز، فتنه‌ها یشان خنثی و تهاجمات قلدرمآبانه آن‌ها را با شکست روبه‌رو خواهند ساخت.

انتهای پیام/ 241



منبع خبر

حماسه‌های دفاع مقدس الگوی جبهه مقاومت و ضامن عزت ملت ایران است بیشتر بخوانید »