عملیات کربلای 5

تصویر ۳۴ سال قبل حاج‌قاسم در جلسه سرنوشت‌ساز جنگ

تصویر ۳۴ سال قبل حاج‌قاسم در جلسه سرنوشت‌ساز جنگ



تصویر ۳۴ سال قبل حاج قاسم در جلسه سرنوشت‌ساز جنگ - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، زمانی که عملیات کربلای ۴ در پاییز سال ۶۵ طرح‌ریزی و ابتدای زمستان اجرا شد، فرماندهان پس از شروع عملیات در شب اول بلافاصله متوجه شدند که دشمن از انجام این حمله باخبر است و در واقع عملیات لو رفته است.

از برآیند وقایعی که رخ داد، معلوم بود ادامه آن باعث می‌شود خسارات بیشتری به نیروها وارد شود. به همین دلیل فرماندهان تصمیم گرفتند سریعا ادامه این عملیات را متوقف کنند. عملیاتی که ابتدا ۲۴۰ گردان برای حمله در نظر گرفته شده بود، اما تنها ۶۰ گردان هنگام شروع به خط زد.

فرماندهان ایران که نتوانسته بودند به اهدافشان برسند و عملیات کربلای ۴ به نوعی عدم‌الفتح بود، تصمیم گرفتند عملیات دیگری را به فاصله چند روز طرح‌ریزی کنند و بتواند به اهدافی که مدنظر دارند دست یابند.

این گونه بود که به فاصله چند روز عملیات کربلای ۵ طرح ریزی شد و مرد میدان ها و فرماندهانی چون قاسم سلیمانی، جعفر اسدی، امین شریعتی و علی هاشمی در قرارگاه خاتم‌الانبیا گرد هم نشستند و این طرح عملیاتی مهم را که پیروزی بزرگی در برداشت طرح‌ریزی کردند. عراق که فکر نمی‌کرد ایران در این فاصله کوتاه دست به چنین کاری بزند، غافلگیر شد و ضربات سنگینی به ارتش عراق وارد آمد.

در واقع می‌توان گفت عملیات کربلای ۴ و ۵ در امتداد هم هستند که در یک منطقه و با یک هدف خاص انجام شدند و اگر عملیات کربلای ۴ نبود، حتماً دستاوردهای عملیات کربلای ۵ به این شکل موفقیت‌آمیز به دست نمی‌آمد.

آنچه در ادامه مطلب خواهید دید، تصویری از برخی فرماندهان دفاع مقدس است که در ۱۰ آذر سال ۶۵ در قرارگاه خاتمالانبیا چند روز پیش از عملیات کربلای ۴ و ۵ گرد هم نشستند و موضوعات مرتبط با حمله پیش رو را بررسی کردند.

از چپ: امین شریعتی، مرتضی قربانی، جعفر اسدی، شهید علی هاشمی، غلامرضا محرابی، احمد صیاف زاده و شهید حاج قاسم سلیمانی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، زمانی که عملیات کربلای ۴ در پاییز سال ۶۵ طرح‌ریزی و ابتدای زمستان اجرا شد، فرماندهان پس از شروع عملیات در شب اول بلافاصله متوجه شدند که دشمن از انجام این حمله باخبر است و در واقع عملیات لو رفته است.

از برآیند وقایعی که رخ داد، معلوم بود ادامه آن باعث می‌شود خسارات بیشتری به نیروها وارد شود. به همین دلیل فرماندهان تصمیم گرفتند سریعا ادامه این عملیات را متوقف کنند. عملیاتی که ابتدا ۲۴۰ گردان برای حمله در نظر گرفته شده بود، اما تنها ۶۰ گردان هنگام شروع به خط زد.

فرماندهان ایران که نتوانسته بودند به اهدافشان برسند و عملیات کربلای ۴ به نوعی عدم‌الفتح بود، تصمیم گرفتند عملیات دیگری را به فاصله چند روز طرح‌ریزی کنند و بتواند به اهدافی که مدنظر دارند دست یابند.

این گونه بود که به فاصله چند روز عملیات کربلای ۵ طرح ریزی شد و مرد میدان ها و فرماندهانی چون قاسم سلیمانی، جعفر اسدی، امین شریعتی و علی هاشمی در قرارگاه خاتم‌الانبیا گرد هم نشستند و این طرح عملیاتی مهم را که پیروزی بزرگی در برداشت طرح‌ریزی کردند. عراق که فکر نمی‌کرد ایران در این فاصله کوتاه دست به چنین کاری بزند، غافلگیر شد و ضربات سنگینی به ارتش عراق وارد آمد.

در واقع می‌توان گفت عملیات کربلای ۴ و ۵ در امتداد هم هستند که در یک منطقه و با یک هدف خاص انجام شدند و اگر عملیات کربلای ۴ نبود، حتماً دستاوردهای عملیات کربلای ۵ به این شکل موفقیت‌آمیز به دست نمی‌آمد.

آنچه در ادامه مطلب خواهید دید، تصویری از برخی فرماندهان دفاع مقدس است که در ۱۰ آذر سال ۶۵ در قرارگاه خاتمالانبیا چند روز پیش از عملیات کربلای ۴ و ۵ گرد هم نشستند و موضوعات مرتبط با حمله پیش رو را بررسی کردند.

از چپ: امین شریعتی، مرتضی قربانی، جعفر اسدی، شهید علی هاشمی، غلامرضا محرابی، احمد صیاف زاده و شهید حاج قاسم سلیمانی



منبع خبر

تصویر ۳۴ سال قبل حاج‌قاسم در جلسه سرنوشت‌ساز جنگ بیشتر بخوانید »

عکس/ آرامش در حضور «حق»

عکس/ آرامش در حضور «حق»



پیکر پاک شهید «مهدی شاه‌صنمی»

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، «مهدی شاه‌صنمی» به سال ۱۳۴۶ در «کرمانشاه» متولد شد  و در تاریخ ۱۹ بهمن ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی شلمچه، حین عملیات «کربلای ۵» بال در بال ملائک گشود. آن چه پیش رو دارید، تصویری است از پیکر پاک آن شهید سعید.

روحمان با یادش شاد

هدیه به روح بلندپروازش صلوات

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم



منبع خبر

عکس/ آرامش در حضور «حق» بیشتر بخوانید »

«حاج قاسم» چگونه زیر آن حجم آتش زنده ماند؟!

«حاج قاسم» چگونه زیر آن حجم آتش زنده ماند؟!



کتاب این مرد پایان ندارد - حاج قاسم سلیمانی - کراپ‌شده

گروه جهاد و مقاومت مشرق – کتاب «این مرد پایان ندارد» به قلم سید علی بنی‌لوحی کتابی است که زندگی جهادی سرباز اسلام شهید قاسم سلیمانی را مورد بررسی قرار داده است.

این کتاب را انتشارات راه بهشت در ۳۰۰۰ نسخه با قیمت ۳۰۰۰۰ تومان به بازار کتاب ارائه کرده است.

آنچه در ادامه می خوانید، بریده ای از این کتاب است؛

حاج قاسم می‌گوید:

روز سوم عملیات کربلای ۵ خیلی روز سختی بود. عراقی‌ها یک فشار شدیدی گذاشتند. کاتیوشا و توپ و تانک و هر چیزی که داشتند به کار گرفتند و یک پاتک سنگین و بسیار مداومی از صبح زود شروع کردند تا تقریبا ساعت های دو سه دیگر داشتند خطوط ما را تصرف می کردند.

بخشی از خطوط را گرفته بودند و به بخشی از خطوط چسبیده بودند.

هلیکوپترهای عراق می‌آمدند از پشت میزدند توی این کانال که بی سیم ها بودند که منهدم کنند. یادم هست آن روز آقای مرتضی قربانی شروع کرد به وصیت نامه نوشتن. احساس می کردیم که کار دیگر تمام است. چون هرچه آمبولانس بود را زدند. نگذاشتند تخلیه مجروحان انجام بگیرد.

لندکروز ما می‌خواست عبور کند، زدنش. نیروهای پیاده می خواستند عبور کنند، هم همین طور. روی پل غلغله ای بود از آتش. تمام پل غرق آتش بود. شاید بشود گفت نزدیک به صد قبضه توپ عراق بسیج شده بود روی همین تکه از پل، که هیچ چیزی نتواند از آن عبور کند. قفل کرده بودند این پل را در این وضعیت شدت آتش که واقعا قابل گفتن نیست که حجم آتش چقدر بود و نمی توانم درست آن حجم را جا بیاندازم، یادم هست شهید خرازی و آقای قربانی و یکی دوتا از فرمانده لشگرهای دیگر آمدند پیش من. آقا محسن فرستاده بودشان که بیایند کمک.

آن قدر حجم آتش زیاد بود که برای پذیرش مسئولیت که لشگر دیگری بیاید به ما کمک کند، هیچ جایگاهی وجود نداشت. من و آقا مرتضی التماس شان می کردیم. آقا مرتضی می گفت: تو را به سرِ شیر مادرتان به ما کمک کنید، این جا را تثبیتش کنیم. ما باور نداشتیم که از این سه نفره هیچ کدام شان بتوانند به عقب برگردند. احساس می کردیم که هرسه‌تاشان شهید می شوند. تقریبا هفت روز شدیدترین پاتکها را دشمن انجام داد.

خود «عدنان خیرالله» که از افسران قابل ارتش عراق هم بود و به نظرما، مقتدرترین فرمانده عراق بود، در جبهه مقابل ما، مسئولیت بازپس‌گیری دریاچه ماهی را داشت. آن طرف، حداقل پانصد دستگاه تانک و بیش از سیصد چهارصد قبضه توپ و دهها قبضه کاتیوشا به غیر از ادوات سبکی که در اختیارشان بود اجرای آتش می‌کردند. زمین را هرچه نگاه می‌کردی، به جای اینکه نفر عراق ببینی، ما تانک میدیدیم. یک حجم وسیعی بود.

وقتی دشمن شروع می‌کرد به آتش ریختن، با این گروه‌های موزیک که یک ریتم منظمی دارند، هیچ تفاوتی نداشت. با یک انضباط ویژه‌ای، یک حجم بالایی از آتش می ریخت. من دقت کردم در این زمین کربلای ۵، شاید هیچ متری از زمین وجود نداشت که یک گلوله ای در آنجا فرود نیامده باشد. تمام زمین آماج و سوراخ سوراخ بود از این حجم گلوله های سنگین توپ و خمپاره ای که بر زمین فرود آمده بود و بعضا گلوله برجای گلوله فرود می آمد.

عجیب بود حجم امکاناتی که دشمن در اختیار خودش داشت این ور هم بسیجی ها بودند و خدای بسیجی ها و یک مقدار کمی مهمات آرپی‌جی کنارشان. مجموع توپ های ما و آقا مرتضی قربانی به بیست قبضه نمی‌رسید؛ بیست قبضه بدون مهمات. آنجا پانصدتا تانک مقابل ما قرار داشت، ما دوتا تانک داشتیم. در غرب کانال ماهی‌گیری: اگر روزی جنگ ما موشکافی شود و اینها جواب داده شود، آن چیزی که برای آینده جنگ ما، برای مردم ما الگوپذیر هست، بخش عمده اش این است که چطور ما با این حجم آتشها مقاومت می کردیم.



منبع خبر

«حاج قاسم» چگونه زیر آن حجم آتش زنده ماند؟! بیشتر بخوانید »