عملیات کربلای 5

همگی رزمندگان برای رضای خداوند متعال حرکت می‌کردند

همگی رزمندگان برای رضای خداوند متعال حرکت می‌کردند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از یزد، اگر آمار نسبتی شهدا در اقشار مختلف را در نظر بگیریم، تعداد شهدا نسبت به جمعیت روحانی و طلبه در دوران دفاع مقدس در مقایسه با سایر اقشار در صدر قرار می گیرد.

این آمارها بیانگر آن است که قول و عمل روحانیون در دفاع از ارزش‌های انقلابی، یکی است و روحانیون طی هشت سال دفاع مقدس در مبارزه با کفر، نقش فرماندهی را نیز برعهده داشتند. رزمندگان روحانی در همه عرصه‌های سخت همچون دفاع مقدس، جنگ‌های اعتقادی و مبارزه با طاغوت روحانیت در خط اول بودند.

در ادامه گفت‌وگوی دفاع‌پرس با حجت الاسلام «سیدمصطفی میرشمسی هنزایی» یکی از رزمندگان روحانی دوران هشت سال دفاع مقدس را از نظر می‌گذرانید.

دفاع‌پرس: لطف کنید خودتان را معرفی کنید.

اینجانب سید مصطفی میرشمسی هنزایی فرزند سید محمد. متاهل، دارای ۳ فرزند، ساکن یزد و دارای تحصیلات حوزوی (سطح دو) چند سال مقدمات تحصیلی در حوزه علمیه امام خمینی (ره) و مصلی بودم و چند سالی را هم در قم نزد اساتید محترم دروس رسائل و مکاسب را خواندم و به یزد بازگشتم. در زمان جنگ تحمیلی و در حال حاضر به فعالیت‌های تبلیغی اشتغال داشته و دارم.

دفاع‌پرس: در زمان انقلاب هم فعالیتی داشتید؟

در آن زمان سن و سالی نداشتم و در حدود ۱۱ ساله بودم به مدرسه تعلیمات اسلامی می‌رفتم همراه چند نفر از دوستان مدرسه علیه رژیم پهلوی شعار می‌دادیم و وارد خیابان مسجد جامع شدیم روبروی خیابان، ژاندارمری بود و تا جلو آن‌ها شعار دادیم و بعد پراکنده می‌شدیم گاهی هم همراه برادرانم به تظاهرات می‌رفتیم و گاهی به مسجد روضه محمدیه می‌رفتیم واز سخنان آیت ا… شهید صدوقی استفاده می‌کردیم.

دفاع‌پرس: از اعزام خود به جبهه بگویید.

اولین دفعه اعزام از پایگاه بسیج در خیابان حضرت مهدی (عج) از آنجا رزمندگان پیاده حرکت کردند به سمت خیابان امام خمینی (ره) و همه مردم جمع شده بودند برای بدرقه رزمندگان از آنجا هم به ورزشگاهی در پشت بیمارستان فرخی رفتیم و آقای آهنگران مداحی کردند شور و حال خاصی داشت، بعد از آن به سمت باغ خان رفتیم و فردایش اعزام شدیم.

به همراه عباس آخوندی یکی از طلاب حوزه علمیه مصلی بودم ایشان معاون گروهان بودند و بنده هم در کادر گروهان، به جزیره مجنون رفتیم از جزیره مجنون که برگشتیم گفتند عراقی‌ها پاتک کردند و جلو آمدند اعزام شدیم به فکه بچه‌های محمد رسول ا… (ص) عملیات انجام داده بودند به سمت خط مقدم رفتیم و در کانالی مستقر شدیم یکدفعه آقای آخوندی اومد و گفت بچه‌ها ببینید جیبم سوراخ شده دیدیم راست میگه تیر از جیب رد شده و به قلب نخورده بود و این از معجراتی بود که خودمان دیدیم.

همگی رزمندگان برای رضای خداوند متعال حرکت می‌کردند

دفاع‌پرس: درچه سالی مجروح شدید و همین طور بفرمایید که کدام عضو آسیب دید؟

سال ۶۶ در منطقه شلمچه از ناحیه شکم، پای راست و چپ و لگن مورد اصابت ترکش قرار گرفتم به پشت خط انتقال داده شدم و بعد به بیمارستان شهید بقایی و بعد به بیمارستان دیگری و نهایت سومین بیمارستانی که رفتیم بخاطر خون ریزی زیاد سریع عمل شدم و بعد از آن به شیراز منتقل شدم و چند روزی بستری بودم و مرخص شدم پاهایم حس و حالی نداشت عصب پای چپ به مرور زمان برگشت، اما عصب پای راست که ترکش به ران خورده بود قطع شده بود.

باز برای جراحی به شیراز بازگشتیم خدا خیرشان دهد برادرانم (آقا سید محمود و آقا سید احمد)، خیلی زحمت بنده را کشیدند. عصب پای راست را عمل کردند بهتر شد، اما برنگشت و نزدیک یک سال بود که با عصا راه می‌رفتم کم کم داشتم ناامید می‌شدم از اینکه عصا را کناربگذارم، به لطف الهی و معجزه امام رضا (ع) عصا را کنار گذاشتم بعضی مواقع اذیت می‌کند، ولی تا الان مشکل خاصی نداشتم.

دفاع‌پرس: نقش طلاب و روحانیون را درجبهه چطور می‌دیدید؟

دوستان زیادی بودند که با هم به جبهه می‌رفتیم و تعدادی هم از همین عزیزان شهید شدند. این مطلب روشن است که کسانی که جلودار انقلاب بودند و مردم را روشن کردند در زمان جنگ هم روشنگری می‌کردند و هم در واحد نظامی خدمت می‌کردند.

همگی رزمندگان برای رضای خداوند متعال حرکت می‌کردند

دفاع‌پرس: از عوامل پیروزی در جنگ تحمیلی چه بود؟

همگی رزمندگان برای رضای خداوند متعال حرکت می‌کردند و توجه به خداوند متعال داشتند و برای دفاع از حریم اسلام و قرآن از جان خود می‌گذشتند. معنویتی که در جبهه‌ها وجود داشت هر صبح و شام به ادعیه و زیارات و راز و نیاز می‌پرداختند مطیع امر، ولی فقیه حضرت امام خمینی (ره) بودند.

دفاع‌پرس: در پایان از شما تقاضا می‌شود خاطره‌ای از آن دوران برایمان تعریف کنید.

اواخر سال ۶۵ به جبهه اعزام شدیم و نوروز سال ۶۶ بود که در پشت جبهه و در مقر بودیم و فرمانده گروهانمان آقای صادق دهقان بودند خط شلمچه بعد از عملیات کربلای ۵ رفتیم خط پدافندی کنار کانال پرورش ماهی بعد ما را به عقب فرستادند عملیات کربلای ۸ توسط رزمندگان انجام شد و برگشتند به خط قبل و بعد از آن ما را برای پدافندی و نگهداری خط بردند، چون بعد از عملیات بود آتش سنگینی روی سرمان می‌ریختند.

اول کمین کنار سنگر تدارکات چند تا از بچه‌های سنگر تدارکات زخمی شدند و گفتند ما برویم ظرف‌های غذا را بیاوریم همان جا بود که خمپاره شصت زمین خورد و پشت سر هم می‌زدند و ما پشت سر هم غلت می‌زدیم با این حال ترکش ریزی خوردم بهش اهمیتی ندادم شب همان روز سنگر نگهبانی «سید محمد نجم الهدی» بودیم آتش دشمن زیاد بود آنجا هم ترکش ریزی خوردم، ولی اهمیتی ندادم.

صبح بعد استراحت دیدم اسلحه‌ها دم سنگر چیده شده گفتم آن‌ها را برداریم که اگر خمپاره بیاید تلفات زیادی می‌دهیم تا آمدیم برشان داریم خمپاره‌ای آمد و حسابی ترکش خوردیم با خودم می‌گفتم دیگر تمام شد، اما قسمت نبود که فیض شهادت نائل شویم و بعد بیمارستان منتقل شدم درد بسیاری داشتم که فقط می‌خواستم زودتر بیهوش و عمل شوم که نهایت در سومین بیمارستان عمل شدم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

همگی رزمندگان برای رضای خداوند متعال حرکت می‌کردند بیشتر بخوانید »

امروز بیش از هر زمانی روایت سلحشوری فرزندان این سرزمین الزامی است

امروز بیش از هر زمان دیگری اهتمام به جهاد تبیین الزامی است


به‌ گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «محمدمهدی اسماعیلی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شامگاه گذشته (چهارشنبه) در دومین همایش «دورهمی بچه‌های انقلاب» که در آستانه میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد، ضمن تبریک روز زن به مادران و زنان ایران به ویژه مادران شهدا به سالروز ولادت امام خمینی (ره) اشاره کرد و اظهار داشت: نهالی که امام راحل شصت سال قبل با آغاز نهضت اسلامی خود کاشتند امروزه به شجره طیبه انقلاب اسلامی تبدیل شده است.

اسماعیلی در ادامه خاطرنشان کرد: تمام سرمایه و داشته‌های جامعه ایرانی مرهون انقلابی است که امروز با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی، شاگرد باکفایت امام (ره) با صلابت به مسیر متعالی خود ادامه می‌دهد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین با یادآوری سالگرد عملیات کربلای ۵ گفت: امروز بیش از هر زمان دیگری روایت سلحشوری فرزندان این آب و خاک و جهاد تبیین الزامی است چرا نسل جوان و نوجوان کشور آشنایی کمی با روایت‌های ناب و حماسی قهرمانان سرزمین خود دارد.

وی با اشاره به تاکیدات مقام معظم رهبری بر اهتمام به جهاد تبیین گفت: وقتی مقام معظم رهبری به عنوان دیده بان بیدار انقلاب اسلامی این خلا را احساس می‌کنند، کسانی که اتفاقات مهم و تاثیرگذار کشور را تجربه کرده اند می‌بایست به عنوان راویان فتح انقلاب، روایت‌های اصیل و بکر خود را با بهره مندی از ابزار‌های مختلف به نسل جوان منتقل کنند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی یادآور شد: رخداد‌های سال‌های اخیر کشور نشان داد انقلاب ما تا چه اندازه زنده و پویاست؛ زیرا سال‌ها پس از دفاع مقدس و قهرمانی جوان هایش، دفاع از حرم، شهدای دهه هفتادی و حججی‌ها را به جامعه ایرانی معرفی کرد.

اسماعیلی تصریح کرد: شهدای عزیز اتفاقات اخیر کشور یاد و خاطره شهدای دهه ۶۰ را زنده کردند و مسئولیت ما را به‌عنوان میراث‌داران انقلاب اسلامی سنگین‌تر کردند.

دومین دورهمی «بچه‌های انقلاب» که با حضور حجت‌الاسلام «محمد قمی» رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، «میثم نیلی» رئیس مجمع ناشران انقلاب اسلامی و جمعی از ناشران، نویسندگان و شعرخوانی علیرضا قزوه و علی‌محمد مؤدب در موزه ملی انقلاب و دفاع مقدس برگزار شد از خانواده شهیدان «آرمان علی‌وردی» و «روح‌الله عجمیان» تجلیل به عمل آمد.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

امروز بیش از هر زمان دیگری اهتمام به جهاد تبیین الزامی است بیشتر بخوانید »

وداع فرماندهان!

روایت شهید سلیمانی از وداع فرماندهان در شب عملیات کربلای ۵


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «نادر نوروزشاد» راوی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در عملیات کربلای ۵ به‌عنوان راوی در کنار فرمانده لشکر ثارالله شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی حضور داشته است.

نوروزشاد در دفترچه راوی خود در تاریخ ۱۸دی ۱۳۶۵ از وداع با عظمتی سخن گفته که فرماندهان در شب قبل از عملیات با فرمانده لشکر داشته‌اند، در این گزارش می‌خوانیم:

در طی این جلسه، پس‌ از آنکه روضه حضرت زهرا (س) و توسل به ایشان و سینه‌زنی و نوحه‌خوانی انجام شد، برادر مشایخی برخاست و تقاضای روشن کردن چراغ‌ها را کرد. بعد سخنانی گفت که بسیار مهیج بود و برای بیعت به‌طرف حاجی قاسم رفت او را بوسید و با لهجه شیرینی گفت «حاجی ما دوستت داریم» سپس تاجیک رفت.

سپس قاسم خواست تا چراغ‌ها خاموش شود. شاید می‌خواست به این صورت هرکس را که در رودربایستی جلو می‌آید راحت کند، اما بدتر شد. هجوم بیشتر شد. خجالت‌ها به کنار رفت. رفته‌رفته همه می‌ایستادند و او در بغل می‌گرفتند و دقایقی با گریه و زاری کلماتی می‌گفتند که جز خودشان و ملائکشان کسی درنمی‌یافت. آنچه می‌گفتند خود می‌فهمیدند. کلمات کلماتِ ما بود، اما معانی مال خودشان بود «حاجی ما ایستاده‌ایم»، «حاجی ما تا آخر ایستاده‌ایم»، «حاجی حلالمان کن» و.. عکاس تبلیغات برادر یزدی هم تند و تند عکس می‌گرفت. صدای ناله و زاری، مثنی و فرادی از هر گوشه اتاق بلند بود. هر طرف که می‌نگریستی همه دست در گردان دیگری ایستاده بودند و گریه می‌کردند و یا سر در زانو به‌تن‌هایی زار می‌زدند.

پیش از آن قاسم ایستاد. بعد با گریه می‌گفت «ما بی‌صاحب نیستیم» «ما صاحب داریم» “امام زمان….

جلسه با این وضع تا ساعت ۳ ادامه یافت (۶ ساعت). در پایان جلسه طوماری آوردند که فرماندهان با امام امت بیعت کردند که تا پایان عمر بایستند و امام را تنها نگذارند.

در طول جنگ، در تمام شب‌های عملیات، در تمام وداع‌ها این‌گونه وداعی ندیده بودم، وداع فرماندهان! گریه شبانه شیر! بسیار عجیب، بسیار عجیب! نمی‌دانستم وداع هم این‌قدر عظمت دارد.

انتهای پیام/ 141

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایت شهید سلیمانی از وداع فرماندهان در شب عملیات کربلای ۵ بیشتر بخوانید »

فیلم/ عملیات کربلای ۵؛ گسترده‌ترین عملیات دفاع مقدس

فیلم/ عملیات کربلای ۵؛ گسترده‌ترین عملیات دفاع مقدس

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ عملیات کربلای ۵؛ گسترده‌ترین عملیات دفاع مقدس بیشتر بخوانید »