عملیات کربلای 8

لحظات شاد رزمندگان در اعزام به عملیات+ تصاویر

لحظات شاد رزمندگان در اعزام به عملیات+ تصاویر


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، نیمه فروردین سال ۱۳۶۶ عملیات «کربلای ۸» با رمز مبارک «یا صاحب‌الزمان (عج)» و با هدف انهدام نیرو‌های دشمن و تحکیم مواضع بدست‌آمده در عملیات «کربلای ۵» به مدت پنج روز در منطقه عملیاتی شرق بصره توسط رزمندگان اسلام در نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام شد.

لشکر‌های «۳۳ المهدی (عج)»، «۲۵ کربلا»، «۱۹ فجر»، «۱۰ سیدالشهدا (ع)» و «۳۱ عاشورا» که به ترتیب از چپ به راست ماموریت تصرف و تامین هدف را بر عهده داشتند، آغاز شد و لشکر «۱۰ حضرت سیدالشهداء (ع)» در این عملیات با استعداد ۱۰ گردان وارد عمل شد.

سپاه ابتدا در نظر داشت طی چند عملیات محدود، به صورت تدریجی خطوط منطقه متصرفه را با رسیدن به «کانال زوجی» اصلاح و تکمیل کند، ولی با توجه به موانعی که وجود داشت، عملیات «کربلای ۸» در دو محور طراحی شد تا توسط دو قرارگاه اجرا شود.

در ادامه تصاویری از اعزام گردان‌های رزمندگان تخریبچی لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) به عملیات کربلای ۸ را می‌بینید که در مقر شهید پور رازقی گرفته شده و نشان دهنده روحیه قوی و شاد رزمنده‌ها در نبرد با دشمن است.

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

لحظات شاد رزمندگان در اعزام به عملیات+ تصاویر بیشتر بخوانید »

روزشمار دفاع مقدس (۱۸ فروردین)


روزشمار دفاع مقدس (۱۸ فروردین)رویداد‌های مهم این روز در تقویم خورشیدی (۱۸ فروردین)

• ولادت شهید اصغر توانا (استان فارس، شهرستان کازرون) (۱۳۴۲ ه.ش)

• آزادی حضرت امام خمینی (ره) پس از ۱۰ ماه بازداشت و تحت نظر بودن (۱۳۴۳ ه.ش)

• ولادت شهید اسفندیار فضایی چروده (استان گیلان، شهرستان رضوانشهر، روستای چروده) (۱۳۴۴ ه.ش)

• شهادت شهید سیدابوالحسن آل رسول شمس‌آبادی به دست گروهک تروریستی مهدی هاشمی در اصفهان (۱۳۵۵ ه.ش)

• اخراج هزاران ایرانی مقیم عراق توسط رژیم بعث از این کشور (۱۳۵۹ ه.ش)

• شهادت شهید سیدمحمدحسن احمدی (استان فارس، شهرستان فراشبند) (۱۳۶۱ ه.ش)

• شهادت شهید اباذر معصوم خانی (استان قزوین، شهرستان قزوین، روستای بکندی) (۱۳۶۲ ه.ش)

• شهادت شهید برجعلی مقصودی (استان آذربایجان شرقی، شهرستان هشترود) (۱۳۶۲ ه.ش)

• ولادت شهید مدافع وطن روح‌الله نوزاد (استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۴ ه.ش)

• شهادت شهید ولی‌الله چراغچی قائم مقام لشکر ۵ نصر (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۴ ه.ش)

• شهادت شهید حسن حاجی‌پور (استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۴ ه.ش)

• شهادت شهید سیدمهرداد صفوی (استان اصفهان، شهرستان اصفهان، روستای همام) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید علی‌اکبر پروین‌پور (استان فارس، شهرستان داراب) (۱۳۶۵ ه.ش)

• عملیات کربلای ۸ در منطقه شرق بصره (۱۳۶۶ ه.ش)

• بمباران شدید شیمیایی مواضع ایران توسط دشمن بعثی (۱۳۶۶ ه.ش)

• ولادت شهید مدافع حرم مهدی موحدنیا (استان خراسان رضوی، شهرستان سبزوار) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید محمدحسن طوسی قائم‌مقام فرمانده لشکر ۲۵ کربلا (استان مازندران، شهرستان نکا، روستای طوسکلا) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید تقی احمدی کمر پشتی (استان مازندران، شهرستان قائمشهر) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید موسی احمدی قاجاری (استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید احد قلی‌زاده (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید صابر شاطری (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید علی شریعتمداری (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید حسین تاجیک ایجدان (استان تهران) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید محمدعلی زیانی (استان فارس، شهرستان شیراز) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید محمدحسن (ابوالفضل) صادقی (استان فارس) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید جلال نوبهار (استان فارس، شهرستان کازرون) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید هادی شهابیان قائم‌مقام فرمانده گردان حضرت نوح (ع) تیپ ۲۱ امام رضا (ع) (استان خراسان رضوی، شهرستان کاشمر) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید سیدعلیرضا عصمتی قائم‌مقام فرمانده گردان کوثر تیپ ۲۱ امام رضا (ع) (استان خراسان رضوی، شهرستان کاشمر) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید حسین زارع‌پور (استان خراسان رضوی، شهرستان کاشمر) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید سیدرضا سیدی (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید سیدمهدی سیدی (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید محمود برزگری (استان یزد، شهرستان میبد) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید محمد علی حاجی عبداللهی (استان یزد، شهرستان یزد) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید علی زارعیان (استان یزد، شهرستان تفت) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید مصطفی اسماعیلی (استان مرکزی، شهرستان خمین، روستای فرمهان) (۱۳۶۶ ه.ش)

• ولادت شهید مدافع حرم محمد اینانلو (استان البرز، شهرستان کرج) (۱۳۶۷ ه.ش)

• شهادت شهید عبدالمجید جعفری ندوشن (استان یزد، شهرستان میبد) (۱۳۶۷ ه.ش)

• شهادت شهید مهدی صادقی (استان تهران، شهرستان ری) (۱۳۶۷ ه.ش)

• شهادت شهید حسین ایلخانی زاده منش (استان کرمان، شهرستان بردسیر، روستای دشتکار) (۱۳۶۷ ه.ش)

• ولادت شهید جعفر نامبردار (۱۳۶۸ ه.ش)

• شهادت شهید مدافع حرم سیداحمد حسینی (لشکر فاطمیون) (۱۳۹۳ ه.ش)

• شهادت شهید مدافع حرم محمدتقی حسینی (لشکر فاطمیون) (۱۳۹۳ ه.ش)

• شهادت شهید مدافع حرم ابوالفضل راه‌چمنی (استان تهران، شهرستان پاکدشت) (۱۳۹۵ ه.ش)

رویداد‌های مهم این روز در تقویم میلادی (۷ آوریل)

• عروج پیامبر بزرگ الهی، حضرت عیسی (ع) (۳۳ م)

• تأسیس سازمان بهداشت جهانی و روز جهانی بهداشت (۱۹۴۸ م)



منبع خبر

روزشمار دفاع مقدس (۱۸ فروردین) بیشتر بخوانید »

باور «محسن رضایی» به بزرگ‌ترین غافلگیری

این بزرگ‌ترین غافلگیری است



آغاز عملیات بیت المقدس 2

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، پس از انجام عملیات کربلای۵ که به هدف اصلی‌اش، یعنی تصرف شهر حیاتی بصره نرسید، تمام نگاه‌ها به سمت غرب و شمالغرب کشور رفت تا در سال ۱۳۶۶ و خصوصاً در عملیات بزرگی که باید برای این سال طراحی می‌شد، به اهداف بیشتری دست پیدا کنیم.

رزمندگان و فرماندهان جنگ اعم از ارتش و سپاه تمام تلاش‌شان را کردند تا به بصره برسند؛ اما تجهیزات و تسلیحات پیشرفته‌ای که در اختیار حکومت عراق قرار گرفته بود و همچنین موانع عجیب و غریبی که روی زمین و در مقابل‌شان می‌دیدند، مانع از پیشروی‌های گسترده بود و در تعدادی از محورها، برنامه از پیش تعیین شده عملیات را با چالش‌هایی مواجه می‌کرد. تنها راهی که در پیش رو بود، تغییر تاکتیک جنگی و تمرکز بیشتر بر جبهه‌های غرب و شمالغرب بود.

پیش از این هم جمهوری اسلامی مصمم بود با یک عملیات بزرگ سالانه در این مناطق، سرزمین‌های تحت کنترل معارضین کُرد عراقی در استان سلیمانیه عراق را آزاد کند. اجرای این هدف تا پایان سال ۱۳۶۵ از اهمیت کمتری برخوردار بود؛ اما وقتی عملیات در جنوب کشور با مشکلات بزرگی همراه شد و تردیدهایی به همراه آورد،‌ نگاه‌ها هم به سمت این قسمت از مرزهای کشور کشیده شد.  عملیات کربلای۵ در ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ شروع شد و روزهای زیادی به طول انجامید. مردانگی و سرسختی رزمندگان ایرانی مانع از این بود که روند عملیات با تمام مشکلاتش به زودی پایان یابد؛ اما گره‌های بزرگی به کار پیشروی آنان افتاده بود.

برخی محورها هم که تصرف شده بود در مرحله پدافند با مشکلاتی روبه‌رو بودند. شهید و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از رزمندگان در طول عملیات اگرچه غم را به چهره‌ها آورده بود؛ اما از عزم و ایستادگی نکاسته بود. نیروهای پدافندی با چهره‌های آفتاب‌سوخته و چشم‌های گود افتاده، حاضر نبودند از خاکریزهای‌شان دست بردارند و به عقب برگردند. عملیات کربلای۸ که در هجدهمین روز از سال ۱۳۶۶ آغاز شد هم در محور شلمچه بود تا بتواند به روند عملیات قبل از خود، سر و سامانی بدهد. این، آخرین ابتکار عمل ایران و عملیات بزرگش در جبهه‌های جنوب بود و فرماندهان متوجه شدند که این روش از نبرد، با بن‌بست مواجه شده است. نگاه فرماندهان که پیش از آن هم به سوی غرب و شمالغرب افتاده بود، به طور دقیق‌تری متوجه این جبهه‌ها شد و تصمیم گرفتند ضمن اجرای عملیات‌های محدود، طرح یک عملیات گسترده و بزرگ در این سرزمین‌ها را هم بچینند.

عملیات کربلای ۱۰ در ۲۵ فروردین‌ماه ۱۳۶۶ در ارتفاعات منطقه عمومی ماووت شروع شد. در همین روز و در منطقه سلیمانیه هم عملیات محدود فتح۵ آغاز شد. حدود دو ماه از این عملیات‌ها گذشته بود که در ۳۱ خردادماه ۱۳۶۶ و همزمان با سالگرد شهادت دکتر چمران، با هدف تصرف شهر ماووت و ارتفاع ژاژیله و تکمیل اهداف عملیات کربلای۱۰، عملیات نصر ۴ کلید خورد.

عملیات نصر۷، نبردی بود که در چهاردهمین روز از مردادماه ۱۳۶۶ با هدف تصرف دوپازا و بُلفَت در محور سردشت انجام شد. عملیات بعدی با نام نصر۸ هم فقط سه ماه و نیم بعد،‌ در ارتفاع گرده‌رش در منطقه عمومی ماووت و با هدف گرفتن سرپل در غرب رودخانه قلعه چولان انجام شد و موفقیت‌هایی به دنبال داشت.

این عملیات‌ها البته محدود بودند و زمینه را برای انجام یک عملیات بزرگ‌تر فراهم می‌کردند. این بار،‌ چندین منطقه در جنوب و غرب، مدنظر قرار داده شد تا در صورت موفق نشدن در هر یک از عملیات‌ها، طرح عملیات دیگری به مرحله اجرا در آید. نظر فرمانده کل سپاه، ‌برادر محسن رضایی، انجام عملیات همزمان در جبهه‌های جنوب و شمالغرب بود. به همین دلیل در بهمن‌ماه ۱۳۶۶ به برادر ذوالقدر، فرمانده قرارگاه رمضان (قرارگاه عملیات‌های برون‌مرزی در داخل خاک عراق) درباره دورنمای فعالیت‌های این قرارگاه گفت:‌ «شما باید هدف‌تان دوکان، ‌قلعه دیزه و کرکوک باشد که زمینه‌ای برای عملیات بهار ۱۳۶۷ بشود.»

برادر رضایی باز هم در حین عملیات بیت‌المقدس ۲ و در دوم بهمن‌ماه ۱۳۶۶به فرماندهان سپاه گفت:‌ «باز هم تأکید می‌کنم برنامه شما در شمال غرب است. تا بهار سال آینده (۱۳۶۷) اینجا هستید… .» وی همچنان بر آمادگی رزمندگان در چند نقطه تأکید می‌کند و می‌گوید: «وضعیت جنگ به گونه‌ای شده که در این مقطع ما نمی‌توانیم روی یک جا سرمایه‌گذاری کنیم. بعد اگر عملیات موفق نشد، اصرار کنیم و تلفات بدهیم. چون باید جواب مردم را بدهیم. این است که امسال به این نتیجه رسیدیم دو منطقه را آماده کنیم. ضمن اینکه اگر هر یک لو رفت، مجبور نشویم آن را عمل کنیم… .»

این استدلالی بود که محسن رضایی برای فرماندهانی که از منطقه فاو به شمال‌غرب آماده بودند، ارائه داد. این فرماندهان همچنان بر انجام عملیات در منطقه فاو اصرار داشتند اما به دلیل هوشیاری دشمن و آماده نشدن شرایط، عملیات در فاو به تعویق افتاد و همزمان عملیات بیت‌المقدس۲ در غرب ماووت واقع در استان سلیمانیه شروع شد.

محسن رضایی در جای دیگری به فرماندهان می‌گوید: «در مورد عملیات جنوب، ما از قبل پیش‌بینی می‌کردیم ممکن است تا پایان بهمن‌ماه هر کاری بخواهیم انجام بدهیم لو برود. لذا این بار سعی کردیم با لشکرهایی که قرار بود موج دوم و سوم در جنوب به کار بگیریم، حتما یک عملیات در شمالغرب بکنیم و جنوب را هم کنترل می‌کردیم. یکی از مزیت‌های این تصمیم این است که می‌شود دشمن را از جنوب جاکن کنیم. از طرف دیگر اگر در جنوب هم هیچ موفقیتی نداشته باشیم و در اینجا موفقیت قابل توجهی به دست بیاوریم،‌ در ذهن‌مان این بود که باید تمرکز قوا داد تا یک قسمت‌های مهمی برویم… آزادسازی شهر حلبچه و دریاچه دربندیخان برای ما خیلی مهم است و از نظر سیاسی و نظامی می‌تواند ما را تا پایان اسفند ‌تأمین کند.»

فرمانده کل سپاه در ادامه به این مطلب اشاره می‌کند که در صورت دستیابی به نتایج مورد نظر که از نگاه او تا حد زیادی امکان‌پذیر است، عراقی‌ها برای جلوگیری از پیروزی‌های بیشتر ما، ناچار به جاکن شدن از جنوب و آمدن به شمالغرب می‌شوند. در این صورت است که ما عملیات بعدی‌مان را در جنوب انجام خواهیم داد.

برادر محسن معتقد بود اگر غافلگیری رعایت نشود، به جز ضرر چیزی نداریم. دشمن در فاو و کلاً منطقه جنوب، همه کارهایش آماده است؛ مانند فاو که در ۲۴ ساعت اول، جلوی‌مان پر شد. مشکل خاکریز هم مشکل بزرگی بود. کافی بود در گوشه‌ای خاکریز زده نشود و الحاق صورت نگیرد؛ مانند همان تجربه‌ای که در کربلای ۵ و در نوک کانال ماهی، الحاق صورت نگرفت و ضربه خوردیم.

باور فرمانده کل سپاه این بود که دشمن باور نمی‌کند ایران برای انجام عملیات‌هایش، خصوصاً در فصل زمستان به مناطق شمالغرب برود و این بزرگ‌ترین غافلگیری برای دشمن است.

*میثم رشیدی‌مهرآبادی



منبع خبر

این بزرگ‌ترین غافلگیری است بیشتر بخوانید »

باور «محسن رضایی» به بزرگ‌ترین غافلگیری

باور «محسن رضایی» به بزرگ‌ترین غافلگیری



آغاز عملیات بیت المقدس 2

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، پس از انجام عملیات کربلای۵ که به هدف اصلی‌اش، یعنی تصرف شهر حیاتی بصره نرسید، تمام نگاه‌ها به سمت غرب و شمالغرب کشور رفت تا در سال ۱۳۶۶ و خصوصاً در عملیات بزرگی که باید برای این سال طراحی می‌شد، به اهداف بیشتری دست پیدا کنیم.

رزمندگان و فرماندهان جنگ اعم از ارتش و سپاه تمام تلاش‌شان را کردند تا به بصره برسند؛ اما تجهیزات و تسلیحات پیشرفته‌ای که در اختیار حکومت عراق قرار گرفته بود و همچنین موانع عجیب و غریبی که روی زمین و در مقابل‌شان می‌دیدند، مانع از پیشروی‌های گسترده بود و در تعدادی از محورها، برنامه از پیش تعیین شده عملیات را با چالش‌هایی مواجه می‌کرد. تنها راهی که در پیش رو بود، تغییر تاکتیک جنگی و تمرکز بیشتر بر جبهه‌های غرب و شمالغرب بود.

پیش از این هم جمهوری اسلامی مصمم بود با یک عملیات بزرگ سالانه در این مناطق، سرزمین‌های تحت کنترل معارضین کُرد عراقی در استان سلیمانیه عراق را آزاد کند. اجرای این هدف تا پایان سال ۱۳۶۵ از اهمیت کمتری برخوردار بود؛ اما وقتی عملیات در جنوب کشور با مشکلات بزرگی همراه شد و تردیدهایی به همراه آورد،‌ نگاه‌ها هم به سمت این قسمت از مرزهای کشور کشیده شد.  عملیات کربلای۵ در ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ شروع شد و روزهای زیادی به طول انجامید. مردانگی و سرسختی رزمندگان ایرانی مانع از این بود که روند عملیات با تمام مشکلاتش به زودی پایان یابد؛ اما گره‌های بزرگی به کار پیشروی آنان افتاده بود.

برخی محورها هم که تصرف شده بود در مرحله پدافند با مشکلاتی روبه‌رو بودند. شهید و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از رزمندگان در طول عملیات اگرچه غم را به چهره‌ها آورده بود؛ اما از عزم و ایستادگی نکاسته بود. نیروهای پدافندی با چهره‌های آفتاب‌سوخته و چشم‌های گود افتاده، حاضر نبودند از خاکریزهای‌شان دست بردارند و به عقب برگردند. عملیات کربلای۸ که در هجدهمین روز از سال ۱۳۶۶ آغاز شد هم در محور شلمچه بود تا بتواند به روند عملیات قبل از خود، سر و سامانی بدهد. این، آخرین ابتکار عمل ایران و عملیات بزرگش در جبهه‌های جنوب بود و فرماندهان متوجه شدند که این روش از نبرد، با بن‌بست مواجه شده است. نگاه فرماندهان که پیش از آن هم به سوی غرب و شمالغرب افتاده بود، به طور دقیق‌تری متوجه این جبهه‌ها شد و تصمیم گرفتند ضمن اجرای عملیات‌های محدود، طرح یک عملیات گسترده و بزرگ در این سرزمین‌ها را هم بچینند.

عملیات کربلای ۱۰ در ۲۵ فروردین‌ماه ۱۳۶۶ در ارتفاعات منطقه عمومی ماووت شروع شد. در همین روز و در منطقه سلیمانیه هم عملیات محدود فتح۵ آغاز شد. حدود دو ماه از این عملیات‌ها گذشته بود که در ۳۱ خردادماه ۱۳۶۶ و همزمان با سالگرد شهادت دکتر چمران، با هدف تصرف شهر ماووت و ارتفاع ژاژیله و تکمیل اهداف عملیات کربلای۱۰، عملیات نصر ۴ کلید خورد.

عملیات نصر۷، نبردی بود که در چهاردهمین روز از مردادماه ۱۳۶۶ با هدف تصرف دوپازا و بُلفَت در محور سردشت انجام شد. عملیات بعدی با نام نصر۸ هم فقط سه ماه و نیم بعد،‌ در ارتفاع گرده‌رش در منطقه عمومی ماووت و با هدف گرفتن سرپل در غرب رودخانه قلعه چولان انجام شد و موفقیت‌هایی به دنبال داشت.

این عملیات‌ها البته محدود بودند و زمینه را برای انجام یک عملیات بزرگ‌تر فراهم می‌کردند. این بار،‌ چندین منطقه در جنوب و غرب، مدنظر قرار داده شد تا در صورت موفق نشدن در هر یک از عملیات‌ها، طرح عملیات دیگری به مرحله اجرا در آید. نظر فرمانده کل سپاه، ‌برادر محسن رضایی، انجام عملیات همزمان در جبهه‌های جنوب و شمالغرب بود. به همین دلیل در بهمن‌ماه ۱۳۶۶ به برادر ذوالقدر، فرمانده قرارگاه رمضان (قرارگاه عملیات‌های برون‌مرزی در داخل خاک عراق) درباره دورنمای فعالیت‌های این قرارگاه گفت:‌ «شما باید هدف‌تان دوکان، ‌قلعه دیزه و کرکوک باشد که زمینه‌ای برای عملیات بهار ۱۳۶۷ بشود.»

برادر رضایی باز هم در حین عملیات بیت‌المقدس ۲ و در دوم بهمن‌ماه ۱۳۶۶به فرماندهان سپاه گفت:‌ «باز هم تأکید می‌کنم برنامه شما در شمال غرب است. تا بهار سال آینده (۱۳۶۷) اینجا هستید… .» وی همچنان بر آمادگی رزمندگان در چند نقطه تأکید می‌کند و می‌گوید: «وضعیت جنگ به گونه‌ای شده که در این مقطع ما نمی‌توانیم روی یک جا سرمایه‌گذاری کنیم. بعد اگر عملیات موفق نشد، اصرار کنیم و تلفات بدهیم. چون باید جواب مردم را بدهیم. این است که امسال به این نتیجه رسیدیم دو منطقه را آماده کنیم. ضمن اینکه اگر هر یک لو رفت، مجبور نشویم آن را عمل کنیم… .»

این استدلالی بود که محسن رضایی برای فرماندهانی که از منطقه فاو به شمال‌غرب آماده بودند، ارائه داد. این فرماندهان همچنان بر انجام عملیات در منطقه فاو اصرار داشتند اما به دلیل هوشیاری دشمن و آماده نشدن شرایط، عملیات در فاو به تعویق افتاد و همزمان عملیات بیت‌المقدس۲ در غرب ماووت واقع در استان سلیمانیه شروع شد.

محسن رضایی در جای دیگری به فرماندهان می‌گوید: «در مورد عملیات جنوب، ما از قبل پیش‌بینی می‌کردیم ممکن است تا پایان بهمن‌ماه هر کاری بخواهیم انجام بدهیم لو برود. لذا این بار سعی کردیم با لشکرهایی که قرار بود موج دوم و سوم در جنوب به کار بگیریم، حتما یک عملیات در شمالغرب بکنیم و جنوب را هم کنترل می‌کردیم. یکی از مزیت‌های این تصمیم این است که می‌شود دشمن را از جنوب جاکن کنیم. از طرف دیگر اگر در جنوب هم هیچ موفقیتی نداشته باشیم و در اینجا موفقیت قابل توجهی به دست بیاوریم،‌ در ذهن‌مان این بود که باید تمرکز قوا داد تا یک قسمت‌های مهمی برویم… آزادسازی شهر حلبچه و دریاچه دربندیخان برای ما خیلی مهم است و از نظر سیاسی و نظامی می‌تواند ما را تا پایان اسفند ‌تأمین کند.»

فرمانده کل سپاه در ادامه به این مطلب اشاره می‌کند که در صورت دستیابی به نتایج مورد نظر که از نگاه او تا حد زیادی امکان‌پذیر است، عراقی‌ها برای جلوگیری از پیروزی‌های بیشتر ما، ناچار به جاکن شدن از جنوب و آمدن به شمالغرب می‌شوند. در این صورت است که ما عملیات بعدی‌مان را در جنوب انجام خواهیم داد.

برادر محسن معتقد بود اگر غافلگیری رعایت نشود، به جز ضرر چیزی نداریم. دشمن در فاو و کلاً منطقه جنوب، همه کارهایش آماده است؛ مانند فاو که در ۲۴ ساعت اول، جلوی‌مان پر شد. مشکل خاکریز هم مشکل بزرگی بود. کافی بود در گوشه‌ای خاکریز زده نشود و الحاق صورت نگیرد؛ مانند همان تجربه‌ای که در کربلای ۵ و در نوک کانال ماهی، الحاق صورت نگرفت و ضربه خوردیم.

باور فرمانده کل سپاه این بود که دشمن باور نمی‌کند ایران برای انجام عملیات‌هایش، خصوصاً در فصل زمستان به مناطق شمالغرب برود و این بزرگ‌ترین غافلگیری برای دشمن است.

*میثم رشیدی‌مهرآبادی



منبع خبر

باور «محسن رضایی» به بزرگ‌ترین غافلگیری بیشتر بخوانید »