غربگرایان

سفر مهم رئیسی به سوریه نگرانی اسرائیل و منفی‌بافی غربگرایان

سفر مهم رئیسی به سوریه نگرانی اسرائیل و منفی‌بافی غربگرایان



در آستانه سفر مهم و راهبردی رئیس‌جمهور کشورمان به سوریه، و در حالی که محافل صهیونیستی آشکار عزا گرفته‌اند، برخی عناصر غربگرا به حاشیه‌سازی و تحریف در این زمینه پرداختند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: در همین زمینه رادیو فردا وابسته به سازمان سیا از قول حشمت فلاحت‌پیشه (رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس/ رد صلاحیت‌شده در انتخابات) مدعی شد: سوریه ۳۰ میلیارد دلار بدهی به ایران دارد و امیدوارم تکلیف این بدهی در سفر ابراهیم رئیسی به دمشق مشخص شود.

فلاحت‌پیشه به «تجارت‌نیوز» گفته: دولت سوریه در بازپرداخت هزینه‌هایی که ایران در این کشور انجام داده بدعهدی می‌کند. ایران در حوزه‌های نظامی و سیاسی، هزینه‌های زیادی در سوریه و عراق متقبل شد ولی پس از اینکه این کشورها به آرامش نسبی می‌رسند، اهداف اقتصادی ایران تامین نمی‌شود.

رادیو فردا براساس این خبرسازی دروغ و فاقد سند مدعی شد: هزینه ۳۰ میلیارد دلاری ایران در سوریه در حالی است که این رقم معادل ۱۰ درصد از کل تولید ناخالص داخلی ایران و معادل یک سال بودجه عمومی دولت است.

جا دارد مراجع قضایی و امنیتی ضمن احضار فرد یادشده از وی درباره ادعای دروغش مطالبه سند کرده و علت فضاسازی مسموم در آستانه سفری مهم را جویا شوند. این دروغ‌پراکنی در حالی است که اگر ترمز جنگ نیابتی آمریکا در عراق و سوریه کشیده نمی‌شد و جنگ براساس نقشه آمریکا و غرب به داخل مرزهای ایران امتداد می‌یافت، صدها میلیارد دلار خسارت و سال‌ها جنگ و ویرانی و ناامنی به کشور تحمیل می‌شد که نماینده رد صلاحیت‌شده گویا فاقد درک این امر بدیهی است!

در همین حال ابراهیم رحیم‌پور معاون سابق وزارت خارجه و وابسته به اصلاح‌طلبان به ایلنا گفت: شخصا ترجیح می‌دادم آقای بشار اسد به تهران بیایند. به‌دلیل آنکه الان دیگر عذر و بهانه‌ای برای سفر رسمی به ایران وجود ندارد و از این نظر برای قدردانی از کشوری که موجب باقی‌ماندن دولت فعلی سوریه و شخص آقای بشار اسد شد، طبیعتا می‌طلبید، در قبال سفرهایی که به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس انجام شده، سفری هم به تهران داشته باشند.

وی افزود: اخیرا بین سوریه و کشورهای عرب‌ حوزه خلیج‌فارس رفت‌وآمدهای آشکاری انجام شد و به نظر می‌رسد عضویت سوریه هم در اتحادیه عرب قطعی شده و آقای بشار را برای سفر دعوت خواهند کرد. از این نظر باید خیلی مراقب باشیم و با همه زحماتی که کشیده شده است، در زمان خرمن درو کردن خواب نباشیم.

معاون پیشین وزارت امور خارجه گفت: به هر حال ما دیپلمات‌ها فرمول خودمان را داریم و جدولی برای اظهارنظر در مورد موضوعاتی داریم و احساسی هم صحبت نمی‌کنیم. در دنیا یک فرمولی وجود دارد و ما هم تقریبا همان فرمول که علمی است و ربطی به رژیم‌ها، نظام‌ها و بلوک‌ها ندارد را مطرح می‌کنیم. این صحبت از این نظر است که باید دید وقتی سفری انجام می‌شود، باید جواب آن سفر داده شود.

فضاسازی این دیپلمات سابق در حالی است که اولا؛ برخلاف ادعای وی، فایننشال‌تایمز به تازگی نوشت: بشار اسد از دادن هرگونه امتیازی به وزرای خارجه عرب در ازای بازگشت به اتحادیه عرب خودداری کرد.

ثانیا؛ بشار اسد چند سال قبل با هماهنگی سردار سلیمانی به تهران آمد که آن زمان هم با هوچی‌گری غربگرایان همراه شد. به هر ترتیب، سفر رئیس‌جمهور کشورمان پس از سیزده سال انجام می‌شود و حال آنکه سوریه متحد راهبردی کشورمان است و با وجود پیشنهادهای وسوسه‌کننده غرب و مرتجعان عرب حاضر نشد ایران را بفروشد و جنگ چندساله را به جان خرید.

در حقیقت سفر مهم آقای رئیسی جبران کوتاهی‌های دولت روحانی و دولت قبل از وی است و می‌تواند به همکاری‌های جدید اقتصادی و امنیتی و سیاسی و منطقه‌ای بینجامد. محافل صهیونیست معتقدند سوریه در امتداد کشور عراق، ایران را از مسیر زمینی و دریایی به مدیترانه می‌رساند و ضمن تامین عمق راهبردی امنیتی می‌تواند موجب گشایش‌های جدید اقتصادی شود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سفر مهم رئیسی به سوریه نگرانی اسرائیل و منفی‌بافی غربگرایان بیشتر بخوانید »

هوا سرد شد آلرژی مدعیان اصلاحات عود کرد!

هوا سرد شد آلرژی مدعیان اصلاحات عود کرد!



انتشار اخبار بحران‌های کمرشکن غرب، ضعف و ناتوانی آنها در حل معضلاتشان را نشان می‌دهد و این طیف، غرب را در افکار عمومی ایران ضعیف نمی‌خواهد، حَلال مشکلات می‌خواهد! 

به گزارش مجاهدت از مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: فقط خدا می‌داند، چقدر از کاهش دمای کشور خوشحالند و فقط او می‌داند چقدر انتظار این را می‌کشند که مقام مسئولی در تریبون‌های رسمی بگوید، مثلا گاز فلان منطقه به خاطر سرمای زیاد دچار اُفت فشار شده یا در فلان روستا مردم دیگر گاز ندارند. چرا؟ فقط برای این که بگویند، چرا وقتی فلان مقام بلند پایه و رسمی اروپایی می‌گفت، اروپا زمستان سختی پیش رو دارد، اخبار آن در رسانه‌های کشور و صدا و سیما بازنشر می‌شد!

تعجب نکنید به صفحات اول روزنامه‌های امروز و روزهای گذشته‌شان رجوع کنید. اما چرا از بازنشر اظهارات و اخبار رسمی غربی‌ها در رسانه‌های ایران راجع به زمستان سخت و بحران انرژی و اقتصادی عصبانی می‌شوند؟ برای فهم این نوع رفتارها، باید وارد ذهن این غربگراها شد و از زاویه دید آنها به مسئله نگاه کرد تا فهمیدشان…

اشتباه نکنید. تعصب، یکدندگی و لج بازی دلیل این رفتار جماعت غربگرای ما نیست. این رفتار عجیب ریشه‌های عمیق تری دارد. این صفات زشتی که از آنها نام بردیم، تا جایی می‌مانند که فرد، از ناحیه آنها دچار فشار و آسیب جدی نشود اما به محض این که تبعات آنها شدت یافت،

چه بسا خود به خود فرد را متعادل سازد. این که انتظار بحران برای کشورت و مردمانت را بکشی، نتیجه تعصب و یکدندگی نیست و مسئله فراتر از اینهاست. این چه حالتی است و درکجای دنیا برای یخ زدن کشورشان، لحظه شماری می‌کنند؟ این چه روحیه، بیماری، درد یا مسئله‌ای است که اگر سرما کشور خودشان را دچار مشکل کند و جان عده‌ای را هم به خطراندازد، عده‌ای ذوق مرگ می‌شوند؟ و اگر حتی دچار مشکل هم نکند، اصرار می‌کنند که شده است؟ بخوانید:

کمتر از یک سال پیش، روسیه با هدف جلوگیری از گسترش ناتو به شرق، جنگ بزرگی را با ناتو و غرب در اوکراین آغاز کرد. گستردگی این جنگ آن‌قدر عظیم و خساراتش آن‌قدر بزرگ است که، شاید تصور آن برای «شرقی جماعت»، سخت باشد.

مثلا مجبور شدن انگلیسی‌ها به انتخاب بین گرما یا غذا، هجوم آلمانی‌ها به پارک‌ها برای بریدن درخت‌ها و شکستن نیمکت‌ها جهت استفاده به عنوان هیزم، ترویج حشره‌خواری، ترویج و تبلیغ خوردن غذاهای کپک زده و تاریخ مصرف گذشته برای کاستن از هزینه‌ها و صرف هزینه پس‌انداز شده از این راه در پرداخت قبوض برق و گاز، ورشکستگی هزاران کارخانه و شرکت، مهاجرت به کشورهای گرمتر برای فرار از هزینه‌های کمر شکن انرژی، اعتصاب‌های فلج‌کننده و مرگبار در کشورهایی مثل انگلیس، آلمان و فرانسه… به نام کشورها دوباره نگاه کنید: آلمان، فرانسه، انگلیس، سوئد و… ثروتمندترین و صنعتی‌ترین کشورهای اروپایی هستند!

کارشناسان و استراتژیست‌های بزرگی مثل «هنری کیسینجر» و «جان مرشایمر» و خیلی‌های دیگر که آمدن چنین روزهایی را پیش‌بینی می‌کردند، یا به شکل مستقیم یا در دل تحلیل‌هایشان نوشتند، مقصر این جنگ غرب است چرا که روسیه از سال‌ها پیش نسبت به تبعات عضویت همسایه خود یعنی اوکراین در ناتو هشدار داده بود.

کیسینجر که تبعات ادامه این جنگ را در همان هفته‌های آغازین آن پیش‌بینی کرده بود، تلاش کرد طی مصاحبه و یادداشت‌های پی‌درپی، راه‌حلی برای آتش‌بس و صلح ارائه کند و آخرین راه‌حلی را هم که ارائه کرد، گردن نهادن غرب به همان خواسته اولیه روسیه بود که اگر رعایت شده بود، احتمالا جنگی رخ نمی‌داد: تضمین عدم عضویت اوکراین در ناتو و تبدیل آن به کشوری بی‌طرف! اخبار این تحولات و هشدارها و بحران‌ها نیز به دلیل اهمیت آنها به طور مرتب در رسانه‌ای دنیا پوش داده شده‌اند و می‌توان با یک جست و جوی ساده اینترنتی به آنها دست یافت.

حالا برگردیم سراغ بحث خودمان. سؤال این بود. چرا غربگرایان از بازنشر این اخبار و تحلیل‌ها عصبانی می‌شوند. پاسخ در غربگرا بودن هم نیست. چرا که آنها از خود غرب که نمی‌توانند غربی‌تر باشند! منبع اصلی انتشار این اخبار رسانه‌های معتبر و مقامات ارشد و رسمی همین غرب هستند. بنابر این پاسخ در غربگرایی این طیف هم نیست.

ما فکر می‌کنیم، یکی از پاسخ‌های اصلی این سول به «برجام» و «مذاکره» با آن سه چهار کشور اروپایی و آمریکا ارتباط دارد. بله درست شنیدید؛ برجام و مذاکرات. برجام همه چیز غربگرایان است. فلذا، هر اقدامی را که بتواند به این توافق مُرده، حتی یک خَش وارد کند، بر نمی‌تابند ولو این اقدام، بازنشر اخبار بحران‌های عجیب و غریب اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی غرب باشد. انتشار اخبار بحران‌های کمرشکن غرب، ضعف و ناتوانی آنها در حل معضلاتشان را نشان می‌دهد و این طیف، غرب را در افکار عمومی ایران ضعیف نمی‌خواهد، حَلال مشکلات می‌خواهد!

در واقع، برجام ناموس این طیف است؛ حتی اگر مُرده باشد. برایشان مثل یک چارچوب نظری است که جهت تحلیل و تبیین هر موضوعی -تأکید می‌کنیم – هر موضوعی در هر حوزه‌ای که فکرش را بکنید، به کارش می‌گیرند. اگر مواضع آنها را طی سال‌های بعد از شکل گیری توافق برجام مرور کنید، خواهی دید آن را حلال تمام مسائل ایران معرفی کرده و همه چیز را داخل این چارچوب تحلیل و تبیین کرده‌اند.

از آب خوردن مردم تا فیش‌های نجومی، از اقتصاد تا فرهنگ و سیاست، از ترور و آدم کشی تا آشوب‌های خیابانی و… فقط به عنوان یک مثال خیلی نزدیک، رجوع کنید به یادداشت سه روز پیش یکی از وزرای دولت برجام درباره هتاکی نشریه هتاک فرانسوی تحت عنوان «جمهوری اسلامی در دام شارلی ابدو نیفتد.» شاید باور نکنید اما، هتاکی شارلی ابدو را هم به شکل مستقیم به مذاکرات و به شکل غیر مستقیم به برجام ارتباط داده است! ایشان درباره واکنش به هتاکی نشریه‌ای که کارش هتاکی به مقدسات است، به جمهوری اسلامی ایران هشدار داده که، مبادا واکنشی نشان دهید. چرا؟ چون باعث تیرگی روابط با اروپا و از بین رفتن آخرین امیدهایش برای احیاء مذاکرات می‌شود!

یا مثلا وقتی انسان بزرگی در تراز سردار دلها سلیمانی- که همین چند روز پیش سومین سالگر شهادتش بود- آن طور ناجوانمردانه ترور شد، گفتند این ترور نباید باعث توقف و تضعیف مذاکرات و برجام شود. وقتی برجام از سوی غرب با آمدن تحریم‌های پی‌درپی عملا نقض می‌شد، باز تاکید می‌کردند برجام باید بماند.

وقتی آمریکا با مشاهده واکنش بی‌نظیر! این طیف در برابر بد عهدی‌هایش، با خیال آسوده از برجام خارج شد، باز هم گفتند صرفا یک مزاحم از برجام خارج شد و…خلاصه این که، هر تحریم، هتاکی، ترور، آشوب، جنگ‌افروزی و جنایت و خیانتی که از سوی غرب علیه این کشور راه‌اندازی و مدیریت شد، از نگاه این طیف، نه کار بایدن و بن سلمان و ماکرون که، کار یک طیف تندرو در زیرزمین‌های مخفی کاخ سفید و الیزه بوده که هدفش، بر هم خوردن مذاکرات و از بین رفتن آخرین امیدها برای زنده شدن برجام بود! ماجرای زمستان سخت اروپا و گرفتاری عجیب و غریبی که کشورهای غربی با ورود به جنگ اوکراین دچارش شده‌اند نیز، از نگاه این طیف نباید باز نشر شود .

چون اولا، بی‌فایده بودن مذاکرات را اثبات می‌کند و مردم با دیدن و شنیدن این اخبار خواهند گفت «موز اگر قوَّت داشت، کمر خود را راست می‌کرد»، ثانیا، غلط و مُخرب بودن منظومه فکری این طیف را بر ملا می‌سازد. از نگاه این طیف، ایران باید همیشه ضعیف و گرفتار در مشکلات دیده شود و اوضاع غرب هم همیشه باید گل و بلبل نشان داده شود تا، راه وابستگی به غرب باز بماند.

اما این‌جا طیف دیگری هم وجود دارند که، مذاکره با آن سه چهار کشور غربی را بنا به دلایل تاریخی و تجربی بی‌فایده و پُرخسارت می‌بینند و معتقد به تنظیم معقول و متوازن روابط با همه کشورهای جهان و توجه به ظرفیت‌های عظیم بر جای مانده در داخل و خارج به شکل توأمان هستند. به عبارتی، دنیا را تشکیل شده از ۱۹۵ کشور می‌دانند نه ۴ کشور! آنها برجام را «خسارت محض» می‌دانند و برای این اعتقادشان هم دلایل زیادی دارند. شما بفرمایید، توافقی که مجوز هر اقدامی را علیه مردم و کشور عزیزمان بدهد و مانع از پاسخگویی به این اقدامات و جنایات و هتاکی‌ها شود-که مبادا به تریج قبای برجام و مذاکره و غرب بر بخورد- خسارت محض است یا حلال مشکلات؟

همین امروز رجوع کنید به صفحات اول روزنامه‌ها و سایت‌هایشان. مملو از اخبار، تصاویر و تحلیل‌هایی است راجع به «زمستان سخت در ایران» تا، «زمستان واقعا سختِ اروپا» در اذهان محو شود این در حالی است که در کشورمان نه کسی مجبور شده از فضولات گربه برای آتش‌افروزی و تولید گرما استفاده کند، نه کارمندانمان وادار شده‌اند، پتوپیچ پشت میزهایشان بنشینند و نه وادار شده‌اند، ۴۰ درصد در مصرف انرژی صرفه‌جویی کنند.

هیچ خانه‌ عادی هم مجبور نشده ماهی ۳۰ میلیون تومان بابت پرداخت قبض گاز خانه‌اش پرداخت کند و هزینه‌های انرژی مردم نیز شکر خدا ۴ برابر درآمد ماهانه‌شان نشده است. توصیه‌های همیشگی و همه ساله برای صرفه‌جویی در مصرف گاز در زمستان در ایران کجا، «زمستان سخت» اروپا با تبعات هولناکی که در بالا به گوشه‌ای از آنها اشاره شد کجا؟!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هوا سرد شد آلرژی مدعیان اصلاحات عود کرد! بیشتر بخوانید »

بانیان خسارت برجام و فریب تبلیغاتی دو سر برد

بانیان خسارت برجام و فریب تبلیغاتی دو سر برد



غربگرایان بازی با کلمات برای وارونه­‌سازی حقیقت را خیلی خوب بلدند. آنها برجام را چیزی جدا از توافقی که آمریکای اوباما به آن عمل نکرد و آمریکای ‌ترامپ از آن خارج شد تعریف می‌کنند!».

به گزارش مجاهدت از مشرق، «روزنامه کیهان» در ستون اخبار ویژه خود نوشت: وب‌سایت الف ضمن انتشار تحلیل فوق می‌نویسد: «همان‌طور که ظریف پیش‌بینی کرده بود تلاش دولت انقلابی برای احیای دوباره برجام با کارشکنی روسیه به شکست انجامیده است». چه چیزی همانند انتشار وسیع چنین گزاره‌هایی می­‌تواند خاطره شکست تلخ برجام را از ذهن‌ها زدوده و امید و نشاط را به اردوگاه نیروهای غربگرا در کشور ما بازگرداند!؟ گزاره‌های قلابی که اولا این‌گونه القا می‌کنند که دولت انقلابی سرش به سنگ خورده و تازه فهمیده برجام چه گوهر گرانبهایی بوده! در نتیجه به سختی در تلاش است تا آن را دوباره زنده کند و ثانیا می‌گویند: زهی خیال باطل! مذاکره کردن که کار انقلابی­‌ها نیست، فقط تخصص آقای ظریف و دوستان است که زبان دنیا را بلدند.

ادعا می‌­کنند مجلس انقلابی در مذاکرات هسته‌ای شش ماه آخر دولت قبل کارشکنی کرده تا افتخار برجام به دولت بعد برسد!؟ آدم را یاد ضرب‌­المثل مورچه و کله­‌پاچه می‌­اندازند! آخر این برجام اگر افتخاری داشت که مدالش بر سینه همان آفرینندگانش می‌­ماند. اگر افتخاری داشت که اینقدر اصرار نداشتید بگویید: «تصمیم نظام بوده است».

نمی‌شود که به مدد داشتن پول و رسانه، هر ادعایی را به ملت خوراند. مگر نمی‌­بینند این روزها این همه موشک از داخل ایران و عراق به سمت پایگاه‌های آمریکایی روانه می‌شود!؟ این چطور ‌اشتیاقی به برجام است که جلوی این موشک‌ها را نمی‌گیرد!؟ یادمان نرفته که در زمانه ایشان، حتی ارسال ماهواره به فضا هم به‌خاطر گل روی برجام ممنوع بود؟ اگر آنگونه که ادعا می‌­کردند یک شعار روی موشک توانست کل برجام را نابود کند، آیا اصابت دهها موشک به قلب پایگاه‌های آمریکا نمی‌­تواند مذاکرات هسته‌ای را بر هم بزند!؟

حقیقت آن است که غربگرایان بازی با کلمات برای وارونه­‌سازی حقیقت را خیلی خوب بلدند. آن­ها زیرکانه برجام را چیزی جدا از آن توافقی که آمریکای اوباما به آن عمل نکرد و آمریکای ‌ترامپ از آن خارج شد تعریف می‌کنند. برجام از این دریچه، مشتی کاغذ است که درون آن کوشیده‌اند برخی امتیازات را برای ملت ایران بگیرند. حال اگر این امتیازات هیچ‌وقت به دست نیامده، تقصیر برجام نیست بلکه از بد زمانه است!

چه مغلطه‌ای! مگر می‌شود برجام را جدا از ضمانت‌های آن تعریف کرد!؟ برجامی که روی کاغذ بماند و هرگز اجرایی نشود، اصلا درخشان‌ترین متن تاریخ هم که باشد، به ارزنی می­‌ارزد!؟ قدرت و قوت هر قرارداد حقوقی را از روی ضمانت‌­های اجرایی آن است که می‌سنجند، بدون ضمانت اجرایی قوی، جز نوشته‌ای موهوم چه می‌­تواند باشد!؟ شش ماه است که مذاکره‌کنندگان ما می‌کوشند همین ضمانت­‌های اجرایی را به دست آورند تا مگر بتوانند چک وصول نشده برجام را نقد کنند. 

الان هم داستان دقیقاً همین است. قاعدتا غربگرایان نمی­‌توانند این را به مردم بگویند پس دوباره راهی پیدا کرده‌اند که شکست ادعاهایشان را پیروزی جا بزنند. آمریکایی که برجام را پاره کرده، دوست توافق نشان می‌دهند و روسیه را دشمن! چرا؟ چون روسیه هم برای تسهیل روابط تجاری با ایران، تضمین خواسته است. خب، اینکه همان چیزی است که خود ما هم می‌گوییم. از کشورهای غربی که به تجربه می‌دانیم در نهایت آبی گرم نمی‌شود، اگر برجام نتواند روابط تجاری ما با اقتصادهای بزرگی چون چین و روسیه را تسهیل کند، پس به چه دردی می‌خورد!؟

غربگرایان خوب بلدند چگونه سناریوهای دو سر برد برای خودشان تعریف کنند. به رسانه‌هایشان نگاه کنید. هر وقت ببینند مذاکرات به پیش می‌رود، می‌گویند: دیدید گفتیم که اینها هم به‌دنبال احیای همان برجام هستند! و اگر ببینند دچار وقفه و مشکل شده است، با ذوق‌زدگی فریاد می‌زنند که: دیدید گفتیم اینها مذاکره بلد نیستند(!)

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بانیان خسارت برجام و فریب تبلیغاتی دو سر برد بیشتر بخوانید »

دو عملیات ناکام و تله‌گذاری سوم برای ایران

جنایت به رسم اُمویان

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، محمد ایمانی، فعال رسانه‌ای در کانال تلگرامی خود نوشت: امویان، گاهی مستقیما راه آب را می بستند. لشکر معاویه در جنگ صفین و لشکر یزید در کربلا، مرتکب همین جنایت شدند و نام شان به ننگ و عار در تاریخ ماند.

امویان، گاهی هم در لباس علویان در می آمدند و با این پوشش جنایت و غارت می کردند، تا امیر مومنان (ع) و امام حسن (ع) را از چشم مردم بیندازند. گاهی حتی گوسفندانی را به مردم می بخشیدند و بعد دستور می دادند به گوسفندان شبیخون بزنند تا مردم را علیه علویان بشورانند.

دشمنان ملت ایران با بزک برجام – که توسط غربگرایان انجام شد- ابتدا تعطیلی برنامه هسته ای را شرط واگذاری امتیازات اقتصادی وانمود کردند و سپس، توقف برنامه های توسعه منابع انرژی را شرط واگذاری همان امتیازات نسیه جا زدند!

بنابراین برنامه های ممکن برای مدیریت و توسعه ظرفیت های انرژی و آب به مدت هشت سال کم فروغ شد. اما دشمن، بسنده نکرد. اگر روزی به پالایشگاه ها و خطوط لوله نفت و گاز حمله می کرد، حالا با عملیات ترکیبی رسانه ای- میدانی، خطوط انتقال آب را  با پنهان شدن پشت نقاب نام مردم و کشاورزان و… هدف قرار می دهد.

قصه خباثت، همان است که امویان بانی اش بودند: جنایت مستقیم، در کنار پوشیدن لباس خودی و ارتکاب خیانت. مرتکبان هر دو جنایت را باید دشمن داشت و مجامله نکرد.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.





منبع

جنایت به رسم اُمویان بیشتر بخوانید »

ما حسن روحانی نیستیم

ما حسن روحانی نیستیم



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، رئیس‌جمهور با اشاره به اینکه مردم از کاندیداها برنامه می‌خواهند، اظهار داشت: کاندیداها استراتژی خود را برای مردم بیان کنند و مردم بفهمند که این نامزد انتخابات، تعاملی است یا تقابلی است. دنبال تعامل یا دعوا با جهان است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از «وطن‌امروز»، رئیس‌جمهور و چهره‌های منسوب به وی در روزها و هفته‌های گذشته اهتمام خود را بر آن گذاشته‌اند حداقل در ظاهر امر خود را به عنوان بازیگری بی‌طرف در انتخابات ریاست‌جمهوری آتی بازنمایی کنند، با این حال از یک سو نگاهی گذرا به سیر مواضع روحانی و چهره‌های دولتی و از سوی دیگر صف طویل حامیان و مسؤولان دولتی در وزارت کشور برای ثبت‌نام در انتخابات نشان از آن دارد که از قضا روحانی و دولتمردانش تمام عزم خود را برای تمدید حضورشان در قوه مجریه جزم کرده‌اند.

در این میان هر قدر که جهانگیری با طرح ادعای مرخصی از رئیس‌جمهور تلاش می‌کند دولت را به عنوان عنصری خارج از رقابت‌های انتخاباتی نشان دهد اما مواضع صریح روحانی و تلاشش برای شکل دادن به دوقطبی اصلی افکار عمومی در آستانه انتخابات نشان از چیز دیگری دارد. دست خالی دولت و انبوه وعده‌های عمل‌نشده‌ای که در انتخابات سال‌های ۹۲ و ۹۶ مطرح شده بود زنگ خطر را برای پاستورنشینان به صدا درآورده است، آنها بخوبی می‌دانند در فضای رقابتی که مساله اصلی آن بررسی عملکرد دولت باشد نه‌تنها هیچ چهره دولتی، بلکه حتی کاندیداهای نزدیک به دولت نیز اقبالی برای پیروزی نخواهند داشت، پس شاید تنها راه نجات آنها طرح، احیا و ضریب‌بخشی به دوگانه‌هایی باشد که روزگاری روحانی را با کمترین پایگاه رای اولیه تبدیل به پیروز نهایی انتخابات ریاست‌جمهوری کرد.

بر همین اساس روحانی روز گذشته در جلسه هیات دولت صریح‌تر از همیشه علاقه‌اش به تکرار دوگانه مطلوب دولت را نشان داد؛ دوگانه‌ای که در آن افراد یا همسو با دولت مستقر قرار می‌گیرند یا لاجرم به عنوان نمادی از تقابل با دنیا و ماندگاری تحریم‌ها شناخته می‌شوند.

رئیس‌جمهور صبح روز گذشته در جلسه هیات دولت با اشاره به در پیش بودن روز ۲۸ خرداد گفت: انتخابات شوراها حائز اهمیت است ولی انتخابات ریاست‌جمهوری از لحاظ جهانی حائز اهمیت خواهد بود و در انتخابات ریاست‌جمهوری چشم‌های همه دنیا به ایران دوخته شده است.

وی با بیان اینکه ما مساله مهمی داریم که مردم باید توجه کنند و آن اینکه دولت دوازدهم در شرایط پیچیده و مشکلی مسؤولیت را بر دوش داشت که در ۱۰۰ سال گذشته مشابه آن را نمی‌بینیم،‌ گفت: اگر جنگ اقتصادی را با کرونا ضمیمه کنیم می‌بینیم آنچنان شرایط برای اداره کشور پیچیده بوده که با هیچ زمانی قابل مقایسه نیست و باید ظرف زمانی را درست شرح دهیم و بگوییم این امکانات با چه شرایطی و چه زمانی بوده است و اگر اینگونه نباشد واقعیت‌ها را تحریف کرده‌ایم.

روحانی در ادامه سخنانش در دفاعی تمام‌قد از عملکرد ۸ ساله خود اظهار داشت: چه بخواهند، چه نخواهند این دولت در این ۸ سال مذاکره‌ای نکرد جز اینکه از آن موفق بیرون آمد و این دولت با شرایط قبل فرق می‌کند و بعضی‌ها به مذاکره‌ای نرفتند جز اینکه قطعنامه‌ای علیه کشور گرفتند و آمدند. ما هیچ مذاکره‌ای انجام ندادیم مگر اینکه پایانش پیروزی بود و به مردم قول می‌دهم که پایان مذاکرات وین پیروزی ملت ایران است. همین امروز قدم‌های بسیار بزرگی برداشتیم.

رئیس‌جمهور با اشاره به قولی که به مردم داده است، گفت: به مردم قول دادم و از چند ماه پیش گفتم که دولت برای رفع تحریم و شکستن کمر کرونا تمام توان خود را به کار می‌گیرد و کار می‌کند که تا امروز موفق بوده‌ایم. از روز اول جنگ اقتصادی یعنی اردیبهشت سال ۹۷ خسته نشده‌ایم؛ تردید و شک نکردیم و لحظه‌ای هم استراحت نکردیم.

رئیس دولت دوازدهم ادامه داد: مردم از کاندیداها برنامه می‌خواهند. نامزدها برنامه خودشان را شرح دهند. امسال دچار خشکسالی هستیم؛ کاندیداها برنامه خود را برای خشکسالی بگویند. هنوز با تحریم مواجه هستیم و این گام‌ها باید تکمیل شود و باید برنامه‌اش را در دوران تحریم بگوید. هنوز در شرایط کرونا هستیم و کاندیداها از اینها مهم‌تر استراتژی خود را برای مردم بیان کنند و مردم بفهمند که این نامزد انتخابات، تعاملی است یا تقابلی. دنبال تعامل یا دعوا با جهان است.

وی با مهم دانستن استراتژی و راهبرد نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری گفت: رای مردم یک بار تا ۴ سال دیگر یا رای مردم هر روز؛ هر کاری که می‌خواهیم انجام دهیم با رای مردم است. نامزدی امروز می‌گوید فضای مجازی عالی است اما فردا که انتخابات تمام شد دنبال فیلتر با دست و پا می‌گردیم. باید بگوییم دنبال چه چیزی هستیم، بگوییم که افراط‌گریم یا اعتدال‌گرا. این بسیار مهم است که راهبرد و اصول‌مان را توضیح دهیم و برنامه را ارائه کنیم و دلسوزی خود را نشان دهیم.

روحانی خاطرنشان کرد: مردم ما در این صورت احساس می‌کنند کاندیداهایی توانمند آمده‌اند که دارای اصول هستند و قرار است دولتی توانمندتر و بابرنامه‌تر از دولت یازدهم و دوازدهم تشکیل شود و این آرزوی همه ما است که دولت بعدی دولت بسیار قوی و توانمند باشد و کشور را در این شرایط بسیار سخت تحریم به نقطه نهایی برساند.

 * زمین شطرنج روحانی برای ۲۸ خرداد

  به صدا در آمدن زنگ انتخابات در نطق روز گذشته روحانی همان‌طور که گفته شد نشان از عزم جزم دولت برای منحرف کردن فضای انتخابات از مطالبه‌گری و تعیین‌کنندگی کاندیداهای انقلابی به سمت دوقطبی مطلوب غربگرایان دارد. رئیس‌جمهور در حالی از کاندیداها درخواست کرد نقشه راه خود را بر مبنای دوگانه «تعامل» یا «دعوا» تعیین کنند که چنین دوگانه‌ای از اساس کاذب، انحرافی و تبلیغاتی است. یقینا تعامل با جهان و بهره‌گیری از ابزار دیپلماسی یکی از شاخص‌های اصلی در چشم‌انداز کاندیداهای انقلابی است اما نحوه مواجهه با مسائل خارجی هیچ‌گاه محدود به یک ابزار خاص نخواهد بود. به عبارت دیگر آنچه جریان انقلابی در ۸ سال گذشته با آن مخالف بوده است، نه دیپلماسی و مذاکره، که الگوی دیپلماسی منفعلانه و تعریف کردن تمام ابزارهای قدرت در ذیل آن بوده است.

با این حال طرح دوگانه کاذب تعامل و تقابل در منظومه دولت یک معنا بیشتر ندارد و آن هم از این قرار است که یا کاندیدایی باید ادامه‌دهنده مسیر دولت‌های یازدهم و دوازدهم باشد یا متهم به تقابل با جهان و عدم باور به دیپلماسی می‌شود. دوقطبی مورد نظر که بیشترین نقش را در روی کارآمدن دولت روحانی در ۲ انتخابات سال۹۲ و ۹۶ داشته، تنها دوقطبی مطلوبی است که می‌تواند حضور نیروهای دولت فعلی را برای ۴ سال دیگر در قوه مجریه تمدید کند. بر همین مبنا دور از انتظار نخواهد بود که کاندیدا یا کاندیداهای نهایی که به نمایندگی از دولت روحانی و با نیت امتداد مسیر ۸ سال گذشته در صحنه انتخابات حاضر می‌شوند، تمام توان تبلیغاتی خود را معطوف به جا انداختن این دوقطبی برای خارج کردن خود از جایگاه پاسخگویی و وادار کردن کاندیداهای انقلابی به اخذ مواضع انفعالی کنند.

در موردی مشابه با دوقطبی سیاست خارجی، می‌توان به تلاش برای ایجاد دوقطبی‌های اجتماعی به عنوان راهکار دیگر روحانی و جریان همسو با دولت برای تاثیرگذاری بر فضای انتخابات اشاره کرد. سخنان روحانی در مورد فضای مجازی و طرح ادعای بی‌اساس درباره سیاست رقبای انتخاباتی دولت برای فضای مجازی، نشان از خیز دولت برای تکرار کلیشه‌هایی همانند دیوارکشی در انتخابات سال۹۶ دارد.

 * نقشه راه جریان انقلابی چه باید باشد؟

اما فارغ از سناریوی دولت برای ادامه دادن حضورش در قوه مجریه و پیروزی در انتخابات، کاندیداهای جریان انقلابی باید فعالیت انتخاباتی خود را در چه مسیری پیگیری کنند؟ پاسخ دقیق به این پرسش تا حد قابل توجهی ضمن خلع سلاح کاندیداهای همسو با دولت، می‌تواند بخش‌های سرخورده جامعه را که حتی در اصل حضور در انتخابات نیز دچار تردید هستند، با نیروهای انقلابی همراه کند. به همان میزان که دولت و کاندیداهای منسوب به دولت سعی دارند با تثبیت این دوگانه که یا کشور باید با فرمان فعلی جلو برود یا آماده تحریم و فشار خارجی بیشتر باشد، سعی می‌کنند زمین رقابت را به نفع خود آماده کنند، نیروهای انقلابی نیز باید از دوگانه اصلی انتخابات یعنی «ادامه وضعیت موجود» یا «تعییر وضعیت موجود» رونمایی کنند.

واقعیت امر آن است که خروجی ۸ سال گذشته برای مردم کاملا عیان است. در این مدت نه تنها هیچ‌کدام از وعده‌های اصلی دولت -که برپایه همان‌ها به قدرت رسیده بود- محقق نشد، بلکه بر شدت مشکلات نیز افزوده شد. حتی در زمینه تحریم‌های اقتصادی که رئیس‌جمهور کماکان بابت آن از دولت خود تعریف و تمجید می‌کند(!) به رغم تمام اختیاراتی که به دولت داده شد، کشور در شرایطی به مراتب سخت‌تر از سال۹۲ و آغاز دولت یازدهم قرار دارد. 

گروهی که در این ۸ سال مدیریت دولت را در دست داشته‌اند، دیگر نمی‌توانند مدعی بهبود اوضاع باشند. این امر برای مردم باورناپذیر شده است. اگر قرار بر تغییر وضعیت به سمت بهبود بود، باید در این ۸ سال نشانه‌هایی در این راستا دیده می‌شد. «آزموده را آزمودن خطاست» باید محوری‌ترین مبحث انتخاباتی جریان انقلابی را شکل دهد. مردم عمق ناکارآمدی دولت و نتایج بعضا جبران‌ناپذیر مدیریت این دولت را شاهد بوده‌اند و بخوبی دریافته‌اند درخت بی‌ثمر اعتدال‌گرایان و اصلاح‌طلبان چگونه بخش بزرگی از امیدهای آنان را ناامید کرده است.

در چنین فضایی نیروهای انقلابی با هوشیاری کامل نسبت به دوقطبی‌سازی‌های کاذبی که می‌تواند به تکرار دولت مستقر منتهی شود، باید در صحنه رقابت‌ها حاضر شده و با تبیین این واقعیت که نمود بیرونی تمام شعارهای غربگرایان را می‌توان در وضع موجود مشاهده کرد، انتخابات ۲۸ خرداد را به رفراندومی برای ادامه وضعیت موجود یا تغییر به نفع مردم تبدیل کنند. در این مسیر هر قدر فضای رقابت‌ها ایجابی‌تر شود و هر قدر کاندیداهای انقلابی از برنامه‌ها و راهبردهای خود برای خروج از این وضعیت رونمایی کنند، دست خالی غربگرایان برای پیگیری دوقطبی مطلوب‌شان بیشتر رو خواهد شد.



منبع خبر

ما حسن روحانی نیستیم بیشتر بخوانید »