غرب آسیا

گفت و شنود/ کمرنگ باشه!

گفت و شنود/ یکی دیگه بزن!



گفت: بایدن که در راه رفتن مشکل دارد و در ملاقات‌های رسمی چُرت می‌زند و خوابش می‌برد و معاون خود را همسر خود تصور می‌کند و با هوا دست می‌دهد! و… برای چه به غرب آسیا آمده است؟!

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود نوشت:

گفت: بایدن که در راه رفتن مشکل دارد و در ملاقات‌های رسمی چُرت می‌زند و خوابش می‌برد و معاون خود را همسر خود تصور می‌کند و با هوا دست می‌دهد! و… برای چه به غرب آسیا آمده است؟! 

گفتم: او را آورده‌اند که به کشورهای عربی دست‌نشانده آمریکا قول حمایت در مقابل ایران را بدهد! و با فروش اسلحه آنها را سرکیسه کند! و در مقابل از آنها بخواهد تولید و صدور نفت خود را افزایش بدهند تا قیمت نفت کاهش پیدا کند!

گفت: حمایت از متحدان آمریکا در مقابل ایران که حرف مفت است و تسلیحات هم که به دست مقاومت می‌افتد، ولی حساب غارت نفت عربستان و امارات چه می‌شود؟!

گفتم: چه عرض کنم؟!

گفت: چندی قبل انصارالله با شلیک موشک به تاسیسات نفتی عربستان، تولید نفت آل‌سعود را به شدت کاهش داد. خدا را چه دیده‌ای، شاید با تکرار همان عملیات، آمریکا و اسرائیل را دست خالی از منطقه خارج کند!

گفتم: ایول! یارو دوتا کیسه ظرف شیشه‌ای را بار شتر کرده بود و قصد ورود به شهر را داشت، دروازه‌بان با چوبدستی محکم به یکی از کیسه‌ها زد و پرسید بارت چیست؟! یارو گفت؛ اگر یکی دیگه بزنی، هیچی!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گفت و شنود/ یکی دیگه بزن! بیشتر بخوانید »

مقاومت، عامل اعتماد به‌نفس جوانان و اندیشمندان دنیای اسلام است

مقاومت، عامل اعتماد به‌نفس جوانان و اندیشمندان دنیای اسلام است


به گزارش مجاهدت از گروه اخبار داخلی دفاع‌پرس، افول جلوه‌گری تمدّن غرب و اعتراف متفکران غربی به سرگردانی معرفتی و عملی منجر به رجوع اندیشمندان و جوانان دنیای اسلام به ثروت‌های معرفتی و سیاسی خود شده است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام حج امسال نتیجه این بیداری و خودآگاهی را بروز پدیده‌ای شگرف و معجز‌آسا در قلب دنیای اسلام به نام «مقاومت» خواندند.
 
پایگاه خبری KHAMENEI.IR در گفت‌وگو با سید هادی سیدافقهی کارشناس و تحلیل‌گر مسائل منطقه‌ی غرب آسیا به بررسی تأثیر جریان مقاومت بر روحیه و تفکر جوانان و اندیشمندان کشور‌های منطقه و حرکت آنان به سوی تمدن نوین اسلامی پرداخته است.
 
یکی از موضوعات مورد اشاره در پیام حج امسال رهبر انقلاب، افول مکاتب سیاسی غربی و مواجهه آن‌ها با سؤالات جدی است. اتفاقی که منجر به رجوع جوانان و اندیشمندان دنیای اسلام به ثروت‌های معرفتی و معنوی خود شده است. نخبگان و روشنفکران جهان اسلام امروز در مقایسه با نیم‌قرن گذشته از چه موضعی با غرب برخورد می‌کنند؟
 
تا قبل از پدیده‌ی نوظهور و مبارک انقلاب اسلامی به رهبری حکیم و عارف الهی حضرت امام خمینی رحمةالله‌علیه، روشنفکران و نخبگان جهان اسلام درمقابل مکاتب شرقی و غربی قدری منفعل بودند. در نوشته‌های‌شان چندان جرأت نمی‌کردند از مبانی اسلام، ارزش‌های اسلام و تمدن اسلامی صحبت کنند. هم در برابر مکتب سوسیالیستی شرق و هم مکتب لیبرالیستی غرب منفعل بودند. حتی برخی همسویی هم در نوشته‌ها و موضع‌گیری‌های‌شان نشان می‌دادند. در آثار آن‌ها کاملاً محسوس است.
 
ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و روشن شدن مفاهیم، ارزش‌ها، مبانی و گفتمان جدیدی که انقلاب اسلامی ارائه کرد، خوشبختانه به‌مرور زمان یا به قول امروزی‌ها، با یک شیب ملایم دیدیم که این رویکرد عوض شد. منطق و ادبیات در واقع عوض شد و به‌تدریج جرأت پیدا کردند نه‌فقط از ارزش‌های خودشان دفاع کنند، بلکه یک مرحله فراتر رفتند و در مقابل مبانی دو فرهنگ مادی لیبرالیسم و کمونیسم بایستند.
 
امروز گرایش به فرهنگ و تمدن غرب در میان جوامع اسلامی منطقه چه تفاوتی با گذشته کرده است؟
 
روزگاری واقعاً آن هیمنه و سلطه‌ی قبلی فرهنگ و تمدن غرب در میان جوامع اسلامی کاملاً آشکار بود. در بسیاری از نوشته‌ها در کتاب‌های درسی، در تولیدات و محصولات فرهنگی بیشتر از فرهنگ و تمدن غربی الگوبرداری کرده و کپی‌برداری می‌کردند و درواقع به‌دلیل انفعال‌شان، خط‌مشی خود را فرهنگ و تمدن غربی درنظر می‌گرفتند که این پدیده‌ی بدی بود و اثر منفی بر ارزش‌های اجتماعی، ارزش‌های بومی، ارزش‌های فولکلور هر کشور، هر جامعه و هر قوم و قبیله و هر تمدنی می‌گذاشت.
 
متأسفانه همه جوانب فرهنگ و تمدن غربی از سوی خود غربی‌ها ترویج نمی‌شد. مستشرقینی بودند و به جهان اسلام حمله می‌کردند، ولی بعضی از افراد خودفروخته از خود جهان عرب و جهان اسلام هم با آن‌ها همراهی و همسویی می‌کردند و نشر، بسط و گسترش فرهنگ و تمدن غربی را انجام می‌دادند و یک حالت خودتحقیری و ایجاد مسئله‌ی یأس و ناامیدی از آموزه‌های اسلام، ارزش‌های اسلام، تعالیم اسلام و تاریخ پرافتخار اسلام را ترویج می‌کردند و به این خودتحقیری دامن می‌زدند.
 
امروز خوشبختانه می‌بینیم که ورق برگشته است؛ پوچی و بی‌مایگی تمدن غربی و آثار بسیار مخرب آن مشخص است -واقعاً انسان شرم می‌کند بخواهد آنچه در جوامع غربی می‌بیند همه را به زبان بیاورد؛ همین پدیده‌ی زشت هم‌جنس‌گرایی، تفکیک و ازهم‌پاشیدگی خانواده‌ها و مفهوم خانواده در جوامع غربی گرفته تا ظلمی که حکام کشور‌های غربی بر کشور‌های عربی و اسلامی و جهان سوم روا می‌داشتند- و نهضت عظیمی در جهان و به‌ویژه در منطقه‌ی ما علیه این آپارتاید یا تبعیض نژادی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی که خودشان را حاکم و آقای جهان می‌دانستند، برپا شده است. امروز آن‌ها به انفعال کشیده شده‌اند.
 
کافی است که به ارقام و آمار خودکشی‌ها در غرب دقت کنید. کافی است که به آمار عملیات مسلحانه دقت کنید که حتی کودکان و دانش‌آموزان دبیرستانی و دبستانی علیه همکلاسی‌های خود انجام می‌دهند. همه‌ی این‌ها ثمره‌ی تلخ فرهنگ و تمدن غربی است که هم جوامع غربی و هم ماشین تبلیغاتی غرب به‌ویژه در قالب جنگ نرم تلاش می‌کنند این فرهنگ و سبک زندگی نامناسب را به جوامع اسلامی عرضه کنند. بار‌ها و بار‌ها رهبر انقلاب اسلامی بر این مسئله تأکید فرمودند و درباره‌ی آن هشدار دادند که امروز جامعه و جوانان ما مورد تهاجم فرهنگی، قتل‌عام و شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی و جنگ نرم هستند و این موضوع روز‌به‌روز جدی‌تر شد تا امروز که به مقوله جهاد تبیین و وظیفه ما در این عرصه رسیده است.
 
فلذا امروز جوامع ما مقاومت می‌کنند. دانشجویان ما مقاومت می‌کنند. هنر ما متعهدتر می‌شود. سرود‌های ما، مانند این سرود «سلام فرمانده» چه دگرگونی و تحولی در دل‌ها و اندیشه‌ها و چه افق روشنی از آینده‌ی جهان و آینده‌ی منطقه برای ما گشود. از استرالیا و از کشور‌های غربی دیگر ما این سرود را می‌شنویم؛ بنابراین تفاوت عمده‌ی این مسئله این است که امروز جوامع اسلامی و کشور‌های منطقه‌ی ما کاملاً متوجه شدند که اگر بخواهند پیرو تمدن و فرهنگ غربی باشند، دشمن جوانان ما را از هویت خودشان منصرف و دور خواهد کرد. البته در بعضی از کشور‌های منطقه هم حکام وابسته در جهت منافع تمدن غربی حرکت می‌کنند.
 
در کشورشان کِنِست تأسیس می‌کنند، برای بودی‌ها، سیک‌ها و صهیونیست‌ها دیوار ندبه‌ی مصنوعی درست می‌کنند. اما ملت‌های منطقه در برابر این حرکت‌ها بیدار هستند. خوشبختانه ملت‌های منطقه، روشنفکران، نویسندگان وخطبا حساسیت زیادی نسبت‌به این کار‌ها نشان می‌دهند و این تلاش‌های مذبوحانه‌ی دشمنان و نوکران استکبار فرهنگی و استعمار فرهنگی را در منطقه‌ی ما محکوم می‌کنند.
 
به‌نظر شما مسئله‌ی شکل‌گیری پدیده‌ی مقاومت در غرب آسیا با خودآگاهی و بیداری جوانان و متفکران جوامع مسلمان چه نسبتی دارد؟
 
در اینجا باید به مفهوم و گفتمان تمدن نوین اسلامی اشاره‌ی مهمی داشته باشم که این مسئله و این عنوان بسیار برجسته و مهم را رهبر انقلاب اسلامی مطرح فرمودند و نشان دادند که ما به چه سمت‌وسویی داریم حرکت می‌کنیم؛ به سمت تمدن نوین اسلامی. این تمدن نوین اسلامی الزامات مختلف و متنوعی می‌طلبد؛ هم الزامات فرهنگی، الزامات نرم‌افزاری و ترویج فرهنگ مقاومت. در اینجا یادی کنیم از شهید بزرگوار، شهید حاج‌قاسم سلیمانی که در این فرهنگ مقاومت ارتباط مستقیمی بین تلاش‌های این شهید بزرگ و پیروزی‌های دنیای اسلام وجود دارد.
 
مقاومت در واقع سپر دفاعی منطقه و ملت‌ها در مقابل هجمه‌ی فرهنگ غربی است. محور مقاومت روح جهاد را گسترش داد. محور مقاومت فرهنگ ابتذال، اباحه‌گری و بی‌اعتمادی را تسخیف کرد. محور مقاومت دروغ‌پردازی، ادعا‌های دروغین و منافقانه‌ی غربی‌ها در ارتباط با حقوق‌بشر را رسوا کرد. این فرهنگ مقاومت امروز امید را نه‌فقط در میان مجاهدان راه اسلام از یمن گرفته تا ایران تا عراق تا لبنان، تا سوریه تا داخل غزه و حتی مردم منطقه را حیات بخشیده است، بلکه نویسندگان و اندیشمندان هم اعتماد به‌نفس خودشان را به دست آورده‌اند و به دنبال مجاهدت‌های محور مقاومت، آن‌ها هم جرأت و اعتماد به‌نفس بیشتری در مقابل هجمه‌ی فرهنگی استکبار جهانی پیدا کردند.
 
باید توجه کنیم که استکبار فقط ابعاد نظامی و امنیتی ندارد، استکبار یک منظومه و ناوگان رسانه‌ای بسیار گسترده‌ای دارد. استکبار بسیاری از ابزار‌های جنگ نرم را در اختیار دارد، ولی مع‌الوصف خوشبختانه ما امروز پیروزی‌های محور مقاومت و رسوایی جنایت‌های استکبار جهانی را می‌بینیم؛ در بعد نظامی بعد از ۲۰ سال حضور نظامی آمریکا در افغانستان و کشتار‌هایی که در عراق و افغانستان انجام دادند، دیدیم که چگونه مفتضحانه فرار کردند. همچنین پیروزی‌های مقاومت در جنوب لبنان، ارکان امنیتی و نظامی رژیم‌صهیونیستی را به لرزه درآورد و آن‌ها را تحقیر کرد.
 
این پیروزی‌ها بر روی فرهنگ اسلامی اعتمادبه‌نفس و بازگشت و رجعت جوامع اسلامی به ارزش‌ها و تاریخ افتخارآفرین خودشان اثر مستقیم و رابطه‌ی معنی‌داری دارد؛ بنابراین شکل‌گیری پدیده‌ی مقاومت در غرب آسیا به برکت حمایت‌های جمهوری اسلامی و مجاهدت فرماندهان بزرگی همچون شهید حاج‌قاسم سلیمانی انجام شد.
 
پدیده‌ای که امروز یک تشکل و بسیج بین‌المللی است و می‌تواند از هسته‌های اولیه‌ی سازه‌ی ارتش اسلام، تمهید و مقدمه‌چینی برای ظهور حضرت، ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف باشد؛ بنابراین محور مقاومت به‌عنوان یک سپر دفاعی در مقابل هجمه‌هایی است که به بدنه‌ی امت اسلام، فرهنگ امت اسلامی و آداب و رسوم و ارزش‌های نورانی اسلام می‌شود. این محور مقاومت هم از جوامع حمایت فیزیکی می‌کند و هم در قالب یک مکتب امروز در اختیار جوانان منطقه است تا بتوانند از آن بهره‌برداری کنند.
 
انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مقاومت، عامل اعتماد به‌نفس جوانان و اندیشمندان دنیای اسلام است بیشتر بخوانید »

مسکو: در صورت لغو تحریم‌ها، ایران آماده بازگشت به اجرای برجام است

مسکو: در صورت لغو تحریم‌ها، ایران آماده بازگشت به اجرای برجام است


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، «سرگئی ریابکوف» معاون وزیر امور خارجه روسیه امروز (پنجشنبه) ضمن ابراز آمادگی مسکو برای اجرای برجام در صورت احیا تصریح کرد که ایران اعلام کرده است که به محض لغو تحریم‌ها، آماده بازگشت به اجرای توافق هسته‌ای است.

خبرگزاری روسی «تاس» گزارش کرد، ریابکوف در جمع خبرنگاران در پاسخ به سؤالی در ارتباط با سفر آتی «جو بایدن» رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا به منطقه غرب آسیا گفت که وی در این سفر به موضوع هسته‌ای ایران نیز اشاره خواهد کرد.

معاون لاوروف در این خصوص تصریح کرد: «فکر می‌کنم که برنامه هسته‌ای ایران و تمامی چیزهای مرتبط با آن قطعاً در دستورکار او قرار داشته باشد و همچنین مسائل امنیتی در منطقه خلیج فارس نیز مورد بحث قرار خواهد گرفت».

ریابکوف در ادامه همچنین بر لزوم اجرای برجام تأکید کرد و گفت پس از احیای توافق هسته‌ای، روسیه مصمم است تا سهم خود را در روند احیای برجام، ایفا کند.

وی در این خصوص توضیح داد: «روسیه، به نوبه خود مصمم است تا بخشی از سهم خود را در فرایند اجرای برجام پس از احیای این توافق به شکل پارامترهای اولیه‌اش ایفا کند».

وی تصریح کرد که روسیه جنبه های خاصی از اجرای برجام را در پس ذهن خود دارد که ریابکوف اطمینان داد که آماده بازگشت به آن خواهد بود.

پیش از این نیز، «میخائیل اولیانوف» نماینده دائم روسیه در سازمان‌های بین‌الملی مستقر در وین تصریح کرد اگر آمریکا واقعاً به احیای برجام متعهد است باید موضعی مفید‌تر و دوستانه‌تر اتخاذ کند.

وی در پیامی که در صفحه توییتری خود منتشر کرد، به توییت اخیر «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران پاسخ داد و نوشت: «واقعاً زمان آن رسیده است که ایالات متحده اگر واقعاً متعهد به احیای برجام است، در مسیر مذاکرات وین موضعی مفیدتر و دوستانه‌تر اتخاذ کند».

«جو بایدن» رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا علی‌رغم آن‌که با وعده بازگشت به برجام روی کار آمد و بارها به شکست سیاست «فشار حداکثری» دولت ترامپ علیه ایران اعتراف کرد اما تاکنون نه تنها اقدام ملموسی برای احیای برجام و لغو تحریم‌های یکجانبه علیه جمهوری اسلامی ایران نکرده بلکه همواره توپ را به زمین ایران می‌اندازد و می‌‌گوید که ایران باید برای احیای توافق هسته‌ای تلاش کند.

مذاکرات دوحه سه شنبه و چهارشنبه هفتم و هشتم تیر ماه بعد از سه ماه و نیم وقفه پس از مذاکرات وین، بین ایران و آمریکا به صورت غیرمستقیم و با تسهیل گری انریکه مورا برگزار شد و در همین راستا علی باقری مذاکره کننده ارشد جمهوری اسلامی ایران در رأس هیأتی به دوحه سفر کرد. البته در طول این مدت انتقال پیام‌ها به واسطه انریکه مورا، جوزپ بورل و برخی از وزرای خارجه اروپایی و منطقه بین ایران و آمریکا ادامه داشت تا این‌که بورل سفری به تهران داشت و در پی توافق حاصله مقرر شد مذاکرات از سرگرفته شود که در نهایت این مذاکرات در دوحه برگزار شد.

انریکه مورا، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در حساب کاربری خود در توییتر مذاکرات رفع تحریم‌ها در دوحه را فشرده توصیف کرد.

مورا در توییتر نوشت: «دو روز مذاکرات فشرده و با واسطه در دوحه در خصوص برجام [داشتیم]. متأسفانه، هنوز پیشرفتی که تیم اتحادیه اروپا به عنوان هماهنگ‌کننده امیدوار به آن بود حاصل نشده است. همکاری‌ها را با فوریت بیشتر برای به آنکه توافق کلیدی برای منع اشاعه و ثبات منطقه را به مسیر بازگردانیم ادامه خواهیم داد.»

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مسکو: در صورت لغو تحریم‌ها، ایران آماده بازگشت به اجرای برجام است بیشتر بخوانید »

جایگاه کلیدی عراق در استراتژی منطقه‌ای آمریکا و چالش قانون اخراج نظامیان خارجی

جایگاه کلیدی عراق در استراتژی منطقه‌ای آمریکا/ چالش قانون اخراج نظامیان خارجی


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: راهبرد منطقه‌ای آمریکا در غرب آسیا طی دو دهه گذشته عمدتاً بر مبنای سه فاکتور کلیدی کنترل منابع انرژی (نفت و گاز)، امنیت رژیم صهیونیستی و تروریسم تعریف و طرح‌ریزی می‌شود. در این میان نقش حضور نظامی در منطقه بویژه در عراق، برای حفظ ستون‌های نگه دارنده این راهبرد و منافع آمریکا از اهمیت بالایی برخوردار است چنانکه در هر چهار دولت آمریکا از زمان اشغال عراق به این سو (جمهوری‌خواه و دموکرات)، با وجود اختلافات بعضاً اساسی در راهبرد منطقه‌ای سیاست خارجی، اما در موضوع لزوم تداوم حضور نظامی در خاک عراق و نقش‌آفرینی در بخش نفت این کشور تفاوت چندانی مشاهده نمی‌شود.

جنگ اوکراین بار دیگر اهمیت کنترل منابع و شاهرگ‌های انرژی در تعیین تکلیف منازعات بین‌المللی و روند تحولات جهانی بویژه در رقابت ابرقدرت‌ها را نشان داد. عراق کشوری است با ذخایر بسیار بزرگ انرژی و جالب توجه آنکه این کشور در میانه بحران اوکراین حتی بیش از عربستان سعودی توانسته است بار کاهش عرضه نفت در بازار را به دوش کشد به صورتی که در یک ماه گذشته درآمد نفتی این کشور به بالغ بر ۱۱ میلیارد دلار رسیده است و از قضا واردات نفت آمریکا از عراق به ۳۲۶ هزار بشکه در روز رسیده است که اندکی کمتر از صادرات ۳۴۵ هزار بشکه‌ای عربستان به آمریکا است. طبیعتاً تأکید بر همکاری‌های اقتصادی به معنای حضور بیشتر آمریکا در بخش تولید نفت عراق و همچنین بازگرداندن دلار‌های نفتی به بازار آمریکا از طریق افزایش صادرات کالا به بازار مصرفی عراق می‌باشد.

تحولات عراق از طرف دیگر برای حفظ امنیت رژیم صهیونیستی نیز از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشد. حضور و مشارکت عراق در مجموعه محور مقاومت، از یک طرف به تثبیت شرایط امنیتی سوریه و تقویت گروه‌های مقاومت در لبنان و غزه به عنوان خطوط مقدم مقابله با رژیم صهیونیستی کمک می‌کند، و از طرف دیگر به بسط نفوذ منطقه‌ای ایران و در هم شکستن توطئه پیشبرد روند عادی‌سازی و ائتلاف‌سازی عربی- صهیونیستی در منطقه می‌انجامد.

اما در این میان کاخ سفید برای حفظ منافع راهبردی در عراق و منطقه با چالش بزرگ وجود مصوبه اخراج نظامیان خارجی در ژانویه ۲۰۲۰ مواجه است بنابراین سران کاخ سفید به ترفند‌های مختلفی به دنبال دور زدن مصوبه پارلمان و یافتن راهی برای مشروعیت بخشیدن به حفظ پایگاه‌های نظامی خود در خاک عراق هستند. در این میان عدم جدیت دولت الکاظمی برای عملیاتی کردن قانون پارلمان طی ماه‌های پس از ۳۱ دسامبر ۲۰۲۱ به عنوان موعد خروج نظامیان آمریکایی از عراق، موجب شده تا واشنگتن به پیشبرد نقشه خود امیدوار باشد و تلاش برای گرفتن تأیید بغداد درباره تداوم همکاری‌های امنیتی و یا آموزشی و مستشاری میان دو کشور در همین راستا قابل خوانش است.

همچنین نکته حائز اهمیت دیگر در احساس تهدید آمریکا از روند تحولات عراق مربوط به گرایش فزاینده نخبگان و استراتژیست‌های عراقی به سمت تقویت همکاری‌های اقتصادی و نقتی با چین می‌باشد که در ماه‌های اخیر گام‌های اجرایی آن نیز برداشته شده است. عراق با دریافت ۱۰.۵ میلیارد دلار برای سرمایه‌گذاری در چند پروژه، از جمله یک نیروگاه نفت سنگین، مهم‌ترین هدف ابتکار زیرساختی «یک کمربند، یک جاده» چین در کل منطقه غرب آسیا در سال ۲۰۲۱ بوده است.

در واقع، کشور عراق پس از پاکستان و روسیه سومین شریک بزرگ ابتکار «یک کمربند، یک جاده» در طرح‌های انرژی است. همچنین چینی‌ها از زمان امضای قرارداد همکاری‌های استراتژیک میان عراق و چین در دولت عادل عبدالمهدی در سال ۲۰۱۹، به طور جدی ورود به بازار نفت عراق را در دستور کار قرار داده‌اند به صورتی که پکن در پی سرمایه‌گذاری در ۷۸ میدان نفتی این کشور بر آمده است که برای نمونه، پالایشگاه الفاو با هزینه ۷ میلیارد دلاری به ائتلافی از شرکت‌های چینی واگذار شده است؛ بنابراین باید گفت بیم و امید‌هایی که سیاستمداران آمریکایی از تحولات عراق و عملکرد دولت‌مردان عراقی دیده‌اند همچنان پاشنه آشیل استقلال و حاکمیت ملی عراق در برابر مداخلات واشنگتن است.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جایگاه کلیدی عراق در استراتژی منطقه‌ای آمریکا/ چالش قانون اخراج نظامیان خارجی بیشتر بخوانید »

ناتوی عربی یا دشمنان مشترک ایران؟

ناتوی عربی یا دشمنان مشترک ایران؟


به گزارش مجاهدت از خبرنگار اخبار داخلی دفاع‌پرس، واشنگتن سیاست سنتی خود در دهه‌های اخیر مبنی بر تمرکز بر منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا را تعدیل کرده و به دنبال واگذاری تعهدات راهبردی خود به هم پیمانانش است.

به عنوان نمونه در سیاست خاورمیانه‌ای جدید آمریکا دیگر لازم نیست نیرو‌های این کشور به شکل مستقیم در منطقه حضور داشته باشند، بلکه هم پیمانان این کشور مسئولیت اجرای سیاست واشنگتن در منطقه را به سرکردگی رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی برعهده خواهند داشت.

طرح ناتوی عربی را می‌توان مولود سیاست‌های کلان آمریکا مبنی بر تمرکز بر روی منطقه ایندوپاسیفیک دانست. اما اجرای این طرح با موانع و چالش‌های بسیاری روبه‌رو است که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.

نخستین چالش در مسیر تشکیل ناتوی عربی را می‌توان تعریف «دشمن مشترک» دانست. در دوران جنگ سرد آمریکا و هم پیمانان این کشور در بلوک غرب برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی و مقابله با نفوذ کمونیسم در نقاط مختلف جهان، پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را ایجاد کردند. شوروی به عنوان تهدیدی مشترک و حیاتی علیه حاکمیت و بقای کشور‌های بلوک غرب سبب شد تا آن‌ها بتوانند به راحتی با تفاهم و درک مشترک رسیده و به مقابله با این تهدید نوپدید بپردازند.

در سال‌های اخیر که روابط دیپلماتیک اسرائیل با بحرین و امارات برقرار شد و سطح مهمی از روابط پنهان و نیمه آشکار نیز با عربستان شکل گرفت، مناسبات تل آویو در منطقه ژئواستراتژیک خلیج فارس به ویژه با ابوظبی به شکل غیر منتظره‌ای به سطح ائتلافی همه جانبه (سیاسی، اقتصادی و نظامی) ارتقا یافته است؛ تا جایی که هرگز روابط اسرائیل با مصر و اردن پس از چندین دهه به چنین سطحی نرسیده و همین رویکرد امارات، به ویژه مصر را نگران تضعیف جایگاه و نقش منطقه‌ای خود ساخت.

مصری که پس از کامپ دیوید همواره خود دروازه ارتباط اسرائیل با جهان عرب می‌دید و از این طریق موقعیتی ویژه در سیاست منطقه‌ای و روابط با آمریکا و غرب برای خود تعریف کرده بود، اما قاهره نه تنها تحرکی در جهت رفع این نگرانی از خود نشان نداد بلکه تحت تاثیر اوضاع متزلزل سیاسی و اقتصادی داخلی و وابستگی به کمک‌های مالی خلیج فارس، خود را ناچار به همراهی بیشتر با این تحولات و تقویت بیشتر روابط با تل آویو و ابوظبی دید.

به اصل موضوع که بازگردیم، در واقع، هدف تشکیل ناتوی خاورمیانه‌ای میان متحدان عربی و اسرائیلی آمریکا در منطقه در وهله نخست مواجهه با ایران و محور تحت رهبری آن است.

ایده ناتوی خاورمیانه‌ای در اصل نسخه ارتقا یافته ایده قدیمی ناتوی عربی است که عضویت و محوریت اسرائیل در آن موجب تغییر نام ناتوی عربی به ناتوی خاورمیانه شده است. در واقع ناتوی عربی هم ایده‌ای مصری بود که طنطاوی وزیر دفاع پیشین مصر در ژوئن ۱۹۸۸ آن را مطرح کرد و سپس سیسی رئیس جمهور مصر در فوریه ۲۰۱۵ در سفر به اردن بار دیگر تشکیل آن را گوشزد کرد؛ تا این که در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ و قبل از سفرش به ریاض در می ۲۰۱۷ دوباره بر زبان‌ها افتاد. اخیرا هم پس از گسترش قابل تامل روابط عربی اسرائیلی، این ایده به طرح ناتوی خاورمیانه ارتقا یافته است و سفر آتی جو بایدن به منطقه می‌تواند به پیشبرد تشکیل این ائتلاف نظامی در منطقه و پیگیری آن از سوی اسرائیل و کشور‌های عربی همسو و متحد آمریکا کمک کند.

واقعیت این است که آنچه متحدان آمریکا را به این سمت سوق داده، نه صرفا همکاری مشترک برای مقابله با چالش‌های کنونی، بلکه به نوعی آماده شدن برای مواجهه جمعی با خلأ‌ها و چالش‌های امنیتی بزرگ‌تری است که احتمالا منطقه خاورمیانه در امتداد پیامد‌های امنیتی و ژئوپلتیکی نزاع میان قدرت‌های غربی و آمریکا با روسیه در حال حاضر و چین در آینده، شاهد آن خواهد بود.

اما پیشبرد طرح تشکیل ناتوی خاورمیانه مستلزم وجود تنشی مستمر در منطقه با طرفیت ایران است و از این رو، اگر هم برجام احیا شود، باز سطحی از تنش منطقه‌ای در راستای تحقق هدف پیشگفته ادامه خواهد یافت. از دیگر سو، تقابل با ایران و متحدان آن هر چند اولویت نخست تشکیل ناتوی خاورمیانه است، اما تنها هدف آن نیست، بلکه ترکیه نیز احتمالا هدف بعدی آن بوده و بعید است که آشتی‌های کنونی نگرانی‌های راهبردی محور عربی اسرائیلی از سیاست‌های نوعثمانی گرایانه ترکیه را در درازمدت برطرف کند.

البته گویا ترکیه زودهنگام این خطر را احساس کرده و آشتی و نزدیکی به این محور احتمالا معطوف به این نگرانی و تلاشی برای ملحق شدن به ائتلاف در حال تشکیل برای مصمون ماندن از خطرات بعدی آن باشد.

انتهای پیام/341

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ناتوی عربی یا دشمنان مشترک ایران؟ بیشتر بخوانید »