غرب آسیا

کلید منافع حداکثری

کلید منافع حداکثری



قدرت‌های آسیایی از جمله ایران، چین و روسیه در وضعیت همکاری نزدیک قرار گرفته‌اند که از آن می‌توان رابطه راهبردی هم استشمام کرد و این همکاری‌ها سرعت اضمحلال دشمنان ایران را بییشتر می کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: نقش‌آفرینی ایران در «سطح بین‌المللی»، نقش‌آفرینی اصلی و مؤثر است، نه انضمامی و تبعی. واقعیت این است که آنچه ایران را ابتدا به «قدرت منطقه‌ای» و سپس به یک عنصر تأثیرگذار در عرصه بین‌المللی تبدیل کرده، ظرفیت ایران و سیاست‌های آن طی حدود چهل سال گذشته است؛ نه اینکه ایران از طریق حضور و نقش‌پذیری در پروژه‌های بین‌المللی یا شرکت در این پیمان و آن پیمان و از طریق واسطه‌های قدرتمندتر به این موقعیت دست پیدا کرده باشد.

البته معنای این حرف اصلاً این نیست که مطلقاً نباید در پروژه‌های بین‌المللی شرکت کنیم و یا نباید عضو این پیمان و آن پیمان شویم و از ظرفیت آن استفاده کنیم و یا اینکه نباید به سمت کشورهای قدرتمند جهان برویم.

واقعیت این است که در روند تحولات بین‌المللی و موقعیت ایران و فرصت‌هایی که پیش آمده، بعضی دچار سوءتفاهم شده‌اند و بعضی هم به گونه‌ای حرف می‌زنند که گویی تغاری شکسته و ماستی ریخته و حال فرصتی پدید آمده تا کسانی از آن استفاده کنند، چرا ما نه؟ این در حالی است که اساساً یکی از مهم‌ترین منشأهای تغییر در نظام بین‌المللی، خود انقلاب اسلامی، نظام برآمده از آن و سیاست‌های متداوم چهل‌وچند ساله جمهوری اسلامی بوده است.

بنابراین جمهوری اسلامی جدا از تحولات عظیم جهانی نیست تا صرفاً به بهره‌برداری از شرایط بپردازد؛ بلکه به‌عنوان یکی از دو سه عامل محوری تغییر در عرصه بین‌الملل، باید در شکل‌گیری روند و منافع آن مطالبه اساسی داشته باشد.

یک بحث مهم تحولات جهانی، کنار رفتن آمریکا و جبهه آن از مناسبات دست اول جهانی است.

اینکه آمریکا از ابرقدرت (Super Power) به یک قدرت (Power) تبدیل شده، به دلیل شکست‌هایی است که با آن در عرصه‌های مختلف مواجه گردیده است. بخش عمده‌ای از این شکست‌ها به دلیل مقاومت ایران پدید آمده است. مروری بر تحولات عرصه بین‌الملل مشخص می‌سازد که در طول این دوران، کشورهایی که به «جایگاه» مدعی آینده نظام بین‌الملل رسیده‌اند، نوعاً در موقعیت تهاجمی نسبت به آمریکا نبوده‌اند.

مرور آرای کشورها در شورای امنیت سازمان ملل نشان می‌دهد بعضی از این دولت‌ها با آمریکا همراهی زیادی هم داشته‌اند. پس این‌ها حداقل در افول موقعیت آمریکا در غرب آسیا نقشی نداشته‌ و هزینه‌ای بابت آن نپرداخته‌اند. ما البته به اینها «خیرمقدم» می‌گوییم ولی واقعیت تغییر در شرایط غرب آسیا را هم به آنان گوشزد می‌کنیم.

در طول دهه‌های گذشته، یک جریان داخلی برای نقد کردن چک طرف خارجی تلاش می‌کرد ایران را وادار به تغییر در سیاست‌های اصولی خود نماید و در واقع می‌خواست از این طریق ایران را در سیاست‌های آمریکا ادغام کند. این‌ها از زمان حضرت امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) می‌خواستند ایران متکی به آمریکا و منضم به آن باشد و لذا امام در آن زمان فرمودند «آنهایی که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.» (صحیفه امام، ج۱۹، ص۲۳۰) اینها تا همین چندی پیش روی موضع خود تأکید داشتند. پافشاری بر امضای برجام و FATF و پالرمو و… در این چارچوب صورت می‌گرفت. بعضی از آنان واقعاً «معتقد» بودند که بدون همکاری با آمریکا نمی‌توان مسایل این کشور را حل و فصل کرد. مرحوم آقای ‌هاشمی رفسنجانی خود نقل کرده است که به حضرت امام نوشتم «بهتر است در زمان حیات‌تان این بحث ایران و آمریکا را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است این به‌صورت معضلی سد راه آینده کشور شود». (ایسنا ۳۱ شهریور ۱۳۹۲)

در مسائل منطقه‌ای هم عده‌ای مدام می‌گفتند کلید حل مسایل منطقه‌ای ایران، در گرو حل مسایل با عربستان و ترکیه و به‌خصوص عربستان است. یک نفر از اینها در یک کنفرانس منطقه‌ای با استخدام حقیرانه‌ترین تعبیر گفت «ما حاضریم از عربستان گدایی رابطه کنیم!» این‌ها امروز هم گمان می‌کنند برقراری رابطه با عربستان کلیدی است که هر قفل را در منطقه باز می‌کند و فراموش کرده‌اند که رابطه ایران و عربستان از سال ۱۳۹۴ قطع شده و قفل‌های منطقه پیش از این تاریخ هم وجود داشته‌اند! در اینکه باید روابط سیاسی و… ایران و عربستان برقرار شود، هیچ حرفی نیست سیاست ایران هیچ‌گاه بر مبنای قطع یا تضعیف رابطه با آن نبوده و در این ۸ سال هم فقط شیفتگان آمریکا دنبال وصل دوباره این رابطه نبوده‌اند، بلکه بیش از آنها نیروهای انقلاب، مثل شهید سلیمانی هم گام‌هایی در این زمینه برداشته‌اند. صحبت سر نوع مواجهه با پدیده‌ای بنام «بازبرقراری» روابط با عربستان سعودی است. بعضی گمان کرده‌اند که عربستان سعودی به دلیل فشار چین به برقراری مجدد رابطه متقاعد شده و خودش در وضعیت نیاز نبوده است و از این‌رو معتقدند برای اینکه عربستان به عقب بازنگردد، باید امتیازاتی را برای آن در منطقه در نظر بگیریم! این در حالی است که از یک سو در عالم واقعیت این عربستان بوده که از چین درخواست وساطت در بازگشایی روابط ریاض ـ تهران کرده و از سوی دیگر ما نمی‌توانیم از جیب مردم منطقه چیزی را که متعلق به خودمان نیست، به کسی بدهیم. بله ما معتقدیم عربستان هم مثل هر کشور دیگری در منطقه می‌تواند با کشورهایی مثل عراق وسوریه وارد تعامل و بده بستان شود، چیزی بدهد و چیزی بگیرد؛ اما اینکه چیزی بگیرد تا جواب درخواست کسی را بدهد، قابل قبول نیست و او هم‌اینک در این موقعیت قرار ندارد.

در بحث روابط با طرف‌های دیگر هم همین قاعده وجود دارد. در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی ایران یک حضور هم‌افزا و موثر دارد و کشورهایی مثل چین و روسیه مایلند از فرصت حضور ایران استفاده کنند. این چیز بدی نیست، بسیار خوب هم هست اما مابه‌ازاء دارد و این مابه‌ازای فقط اقتصادی و اقتضایی نیست، ما در تعاملات جهانی یک عنصر شکل‌دهنده به تغییرات کلان هستیم، پس به اندازه آن باید از منافع آن بهره‌مند باشیم.

ما در عرصه تصمیم‌گیری‌های سیاست خارجی باید به «نیاز دنیا به ایران» توجه داشته باشیم و متناسب با نیاز آن، در پی موقعیت متناسب باشیم. اگر این نگاه به نتیجه برسد، منافع ملی ما تأمین می‌شود. مرعوب بودن، خود کوچک‌بینی و غرق در بعضی مشکلات جاری کشور شدن، با منافع ملی حداقلی هم مغایرت دارد چه رسد به منافع ملی حداکثری. این موضوعی است که به‌عنوان درس اول در سیاست خارجی کشور باید مدنظر ما قرار گیرد.

ایران و جبهه ایران برای آنکه جهان و مناسبات آن تغییر کند، هزینه سنگینی که دیگران حاضر به پرداخت آن نبوده‌اند، متحمل گردیده و با صبوری و خردمندی پیش رفته است. به‌عنوان مثال تغییر عراق از کشوری تحت اشغال آمریکا به کشوری که خود نقشی در تضعیف موقعیت جهانی آمریکا داشته باشد، تصادفی نبوده و بدون یک برنامه منسجم رخ نداده است و این چیزی است که دیگران در آن نقش ایفا نکرده‌اند. این نقش ایران و رفقای آن در غرب آسیا بوده است. ما وقتی با کشورها صحبت می‌کنیم لزوماً باید شرحی از آنچه کرده‌ایم و هزینه‌هایی که برای آنها داده‌ایم، ارائه بدهیم تا در نقطه آغاز صحبت، جایگاه ویژه ایران مشخص شود. ما اگر با تحلیل درستی وارد مباحث دیپلماتیک نشویم، با نتایج درستی از آن خارج نخواهیم شد.

بعضی از عناصر که سابقاً در جایگاه‌های دیپلماتیک کشور هم حضور داشته‌اند و نوعاً گرای رابطه با آمریکا را می‌داده‌اند، امروز که به نسخه‌نویسی درباره روابط ایران و عربستان و ایران و چین و ایران و روسیه می‌پردازند، باز هم گرای آنان آمریکایی است. این عناصر، ایران را ضعیف می‌دانند و معتقدند سیاست‌های گذشته جمهوری اسلامی، ایران را ضعیف‌تر هم کرده و باید از فرصت پیش‌آمده برای تغییر سیاست‌ها استفاده کرد. ببینید فاصله حقیقت و این ادعا چقدر است؟! واقعیت این است که مقاومت ایران، فضای بین‌المللی را تغییر داده و ایران باید بقیه راه را با همین دست فرمان مقاومت برود و این تغییریافتگان

– در این‌جا کشورهایی مثل چین و عربستان – هستند که باید جانب منافع ایران را به اندازه‌ای که در تحول جهانی نقش داشته است، بگیرند. اما کسانی که هیچ‌گاه ایران و انقلاب اسلامی آن را قوی ندیده‌اند و هیچ‌گاه نازک‌تر از گل به آمریکا نگفته‌اند، از ایران می‌خواهند در منافع به حداقل‌ها بسنده کند و با دیگران هماهنگ گردد.

قدرت‌های آسیایی از جمله ایران، چین و روسیه در وضعیت همکاری نزدیک قرار گرفته‌اند که از آن می‌توان رابطه راهبردی هم استشمام کرد و این همکاری‌ها سرعت اضمحلال دشمنان ایران یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی را بیشتر می‌کند. راهبرد نگاه به شرق بدون این همکاری به سرانجام نمی‌رسد و جمهوری اسلامی با تأکید بر نقشی که در تغییر جهان داشته است، می‌تواند در شکل‌دهی به نظم آینده جهانی، «نقش ویژه» داشته باشد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کلید منافع حداکثری بیشتر بخوانید »

احتمال کاهش حضور نیروی هوایی آمریکا در غرب آسیا

احتمال کاهش حضور نیروی هوایی آمریکا در غرب آسیا



نیروی هوایی آمریکا در تلاش است با تمرکز بیشتر بر چین، از حضور خود در غرب آسیا بکاهد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، پیش بینی می‌شود که نیروی هوایی آمریکا در سال ۲۰۲۴ حضور خود را در خاورمیانه کاهش دهد تا منابع مالی و تجهیزاتی بیشتری را برای مقابله با چین در اقیانوس هند و اقیانوس آرام متمرکز کند.

به نوشته وبگاه «ارفورس تایمز» مقامات پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) روز دوشنبه از کنگره بودجه مالی برای سال ۲۰۱۴ درخواست کردند. نیروی هوایی آمریکا با کاهش حضور در خاورمیانه نیروها و زیرساخت‌های خود را در مکان‌هایی مانند «گوام» و «جزایر ماریانای شمالی» تقویت خواهد کرد.

«کریستین جونز» معاون نیروی هوایی آمریکا در این زمینه گفت، کاهش بیش از ۳۰ درصدی هزینه‌ها نشان‌دهنده تغییر به سمت چین به عنوان چالش پیشرو و اطمینان از این است که ما از سرمایه‌های خود به نحو احسن استفاده می‌کنیم.

اعضای نیروی هوایی آمریکا در منطقه بیشتر در پایگاه هوایی «العدید» در قطر مستقر هستند. برخی نیز در پایگاه هوایی «الظفره» در امارات متحده عربی و پایگاه هوایی «علی السالم» در کویت هستند در مجموع خاورمیانه میزبان بیش از ۱۷۰۰۰ پرسنل نیروی هوایی آمریکاست.

پیش نویس بودجه کاخ سفید در حالی منتشر می‌شود که آمارهای بودجه نشان می‌دهد که پنتاگون قصد دارد رکوردی تاریخی را در خرید تسلیحات نظامی طی سال ۲۰۲۴ ثبت کند.

پنتاگون در بیانیه‌ای در توضیح بودجه درخواستی برای خرید تسلیحات نظامی طی سال آینده میلادی اعلام کرده است که بودجه ۱۷۰ میلیارد دلاری برای خرید تسلیحات، بیشترین میزان خرید تسلیحات در تاریخ ایالت متحده خواهد بود.

در پیش نویس بودجه پنتاگون، سرمایه گذاری بی سابقه‌ای در بخش تحقیق و توسعه و آزمایش تسلیحات در نظر گرفته شده است. بر اساس گزارش‌ها، پنتاگون ۱۴۵ میلیارد دلار برای بخش تحقیق و توسعه و آزمایش تسلیحات طی سال ۲۰۲۴ در نظر گرفته است.

ماه پیش بود که منابع رسانه‌ای در آمریکا گزارش دادند دولت آمریکا به ریاست جو بایدن قصد دارد بزرگترین بودجه تاریخ پنتاگون را از کنگره درخواست کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

احتمال کاهش حضور نیروی هوایی آمریکا در غرب آسیا بیشتر بخوانید »

اروپا از اقدام علیه سپاه پشیمان می‌شود/ اروپایی‌ها ابزار دست آمریکا و اسرائیل شده‌اند

اروپا از اقدام علیه سپاه پشیمان می‌شود/ اروپایی‌ها ابزار دست آمریکا و اسرائیل شده‌اند


به گزارش مجاهدت از گروه اخبار داخلی دفاع‌پرس، «محسن رضایی» معاون اقتصادی رئیس جمهور در دیدار با فعالان اقتصادی در پاسخ به سوال اینکه چرا پارلمان اروپا در این شرایط دست به اینکار زده است، اظهار داشت: هیچگاه اروپا تا این حد آلت دست آمریکا و صهیونیست‌ها نبوده است. رهبران کوتوله و ضعیف، ته مانده آبروی اروپا را به باد می‌دهند.

وی ادامه داد: آمریکا از یک طرف اروپا را روبروی روسیه قرار داده است و از سوی دیگر در غرب آسیا به عنوان شیپور چی از آن‌ها استفاده می‌کند.

معاون اقتصادی رئیس جمهور در این رابطه اظهار داشت: رهبران غربی از بایدن و مکرون تا شولتز، ظاهرا درک درستی از واقعیت‌های موجود بین المللی ندارند و مدام در حال بحران آفرینی جهانی هستند.

رضایی تاکید کرد: یکی از عوامل بی ثباتی در اروپا و وقوع جنگ اوکراین همین رهبران غربی هستند که از واقعیت‌ها فاصله گرفته اند و تصور می‌کنند جهان فعلی همان جهان تحت سیطره کامل غرب است. آن‌ها باید این واقعیت را بپذیرند که غرب دیگر بلوک بلامنازع در تحولات و ترتیبات سیاسی-امنیتی و اقتصادی جهان نیست.

رضایی ادامه داد: رهبران اروپایی با دنباله روی از آمریکا، در حال به خطر انداختن منافع خود و تهدید امنیت اروپا هستند. صدور قطعنامه علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که خط مقدم مقابله با ناامنی و تروریسم در منطقه بوده، چیزی جز قربانی کردن امنیت نیست.

وی گفت: رهبران اروپایی اگر تصور می‌کنند می‌توانند با صدور قطعنامه، اعمال تحریم یا تروریستی خواندن سپاه، این نهاد مقتدر و امنیت آفرین را از معادلات منطقه‌ای و بین المللی حذف کنند، اشتباه می‌کنند. کما اینکه آمریکا در ۴۰ سال اخیر این برنامه و تلاش را داشت، اما شکست خورد و اکنون می‌بینیم سپاه در اوج قدرت و عزت ملی و بین المللی است.

استاد دانشگاه امام حسین (ع) افزود: اروپایی‌ها اگر در سیاست‌های ضد ایرانی اخیر خود تجدیدنظر نکنند، حتما پشیمان می‌شوند. سرمایه گذاری آن‌ها روی تحولات داخلی ایران و ایجاد آشوب و اغتشاش شکست خورده و آن‌ها باید از این شکست درس بگیرند. تحریم، ایجاد آشوب داخلی، تهدید به حمله نظامی و تصویرسازی از ایران به عنوان یک تهدید، راهبرد مداوم غرب در برابر کشورمان بوده که نه تنها نتیجه‌ای برای آن‌ها نداشته، بلکه منجر به قدرتمند شدن ایران در همه ابعاد شده است.

وی اظهار داشت: منشأ اصلی بحران‌های متعدد در اروپا رهبران آن‌ها هستند. دولت‌های اروپایی باید در روابط خود با دیگر ملت‌های جهان که آن‌ها را به جنگل تشبیه کرده اند، تجدیدنظر کنند.

وی افزود: در رابطه با ایران نیز آن‌ها چاره‌ای جز پذیرش ایران به عنوان یک بازیگر مستقل منطقه‌ای و بین المللی ندارند و این اقدامات بیشتر برای انتقام و ناشی از خشم غربی‌ها از شکست پروژه اخیر براندازی و فروپاشی داخلی بوده است. آن‌ها به زودی متوجه اشتباه خود خواهند شد.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اروپا از اقدام علیه سپاه پشیمان می‌شود/ اروپایی‌ها ابزار دست آمریکا و اسرائیل شده‌اند بیشتر بخوانید »

نشریه آمریکایی: پهپادهای ایران یکی از ستون‌های اصلی قدرت نظامی این کشور هستند

نشریه آمریکایی: پهپادهای ایران یکی از ستون‌های اصلی قدرت نظامی این کشور هستند


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، «نشنال اینترست» با انتشار خبری از مقام‌های آمریکایی درخواست کرد تا با توجه به افزایش قدرت ایران در ارتباط با صنایع هوایی به خصوص ساخت پهپاد، راهبرد تحریمی خود را در قبال تهران تغییر دهد.

این نشریه در ادامه تاکید کرد، پهپادهای ایرانی ارزان‌تر از انواع خارجی یکی از ستون‌های اصلی قدرت نظامی ایران را در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) و بیرون از آن تشکیل داده است.

در ادامه این خبر آمده است، با توجه به دشواری‌های آمریکا در برخورد با مسئله پهپادهای ایرانی و صادرات آن‌ها به برخی کشورها، بهتر است آمریکا به جای تحریم‌های اقتصادی، استراتژی جدیدی در قبال ایران اتخاذ کند.

بر پایه این گزارش، ششم ژانویه ۲۰۲۳ نیز وزارت خزانه‌داری آمریکا تحریم‌هایی علیه اعضای هیئت اجرایی سازمان صنایع هوافضا و هوافضای قدس (IAIO)، شرکت زیر نظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران وضع کرد.

نشنال اینترست در ادامه خاطرنشان کرد، در سال‌های گذشته آمریکا تحریم‌های زیادی علیه نهادهای دفاعی امنیتی ایران از جمله صنایع هوانوردی فجر (FACI)، صنایع پشتیبانی و نوسازی بالگردهای ایران (PAHNA) و صنایع هواپیماسازی ایران (IACI) اعمال کرده؛ ولی با این وجود همچنان این صنایع با قدرت به کار خود ادامه داده است.

بر اساس اعلام این نشریه، تحریم‌های غرب نتوانسته است از تبدیل شده ایران به یک بازیگر برجسته در بازار هواپیماهای بدون سرنشین نظامی و به اشتراک گذاشتن فناوری هواپیماهای بدون سرنشین با شرکا و نمایندگی‌های خود در داخل و خارج از خاورمیانه جلوگیری کند.

نشریه مزبور افزود، ساخت پهپادهای نظامی در ایران از اواسط دهه ۸۰ میلادی بعد از جنگ ایران و عراق آغاز شده است و حالا مجموعه پهپادهای نظامی پیشرفت ایران در بیش از ۳۳ مدل مختلف یکی از ستون‌های استراتژی امنیتی و ساختاری نظامی این کشور را تشکیل می‌دهند.

نشنال اینترست در پایان تصریح کرد، پهپادهای ایرانی ارزان‌تر از پهپادهای غربی بوده و ثابت کرده‌اند که در میدان‌های مختلف نبرد منطقه‌ای موثر هستند.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نشریه آمریکایی: پهپادهای ایران یکی از ستون‌های اصلی قدرت نظامی این کشور هستند بیشتر بخوانید »

زوایای حقوقی شهادت سپهبد قاسم سلیمانی

زوایای حقوقی شهادت سپهبد قاسم سلیمانی


گروه اجتماعی دفاع‌پرس: ترور سردار سپهبد شهید «حاج قاسم سلیمانی» علاوه بر زیر پا گذاشتن تمامی قواعد اخلاقی و قوانین مسلم انسانی، دارای ابعاد حقوقی ویژه‌ای بود؛ به بیان دیگر با ترور بزدلانه سپهبد شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، بخش بزرگی از حقوق انسانی نادیده گرفته شد.

دفاع مشروع هم ممنوع است؟

حق دفاع مشروع ملت عراق در برابر داعش که توسط حشدالشعبی عراق و با کمک مستشاران نظامی ایرانی کسب شده بود، با این ترور ناجوانمردانه، نادیده گرفته شد؛ فرماندهانی که جان بسیاری از مردم را در عراق نجات داده و از گسترش سرطان داعش در غرب آسیا پیشگیری کرده بودند، طی یک عملیات تروریستی به شهادت رسیدند؛ این ترور ناجوانمردانه هم به معنای همدستی با داعش است و هم به معنای مردود دانسته شدن حق مردم منطقه برای مبارزه با داعش است.

سلب حق حیات و زندگی

کشتن یک فرد – جدا از سن، شغل، ملیت، مذهب، نژاد و سایر مشخصات فردی وی – به معنای جلوگیری از ادامه حیات وی و سلب یک حق مسلم است. اینکه فقط به منظور ارعاب مردم یک نقطه از دنیا و یا به دلایل شرم‌آور دیگر، افراد در موقعیتی غیرنظامی مانند فرودگاه بغداد، مورد هجوم قرار بگیرند، مصداق جنایت و مستوجب پیگیری براساس عرف حقوق بین‌الملل است.

ترور هدفمند

اصابت موشک شلیک شده از پهپاد آمریکایی به سمت خودرو حامل سپهبد شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس، قطعا از روی اتفاق نبوده و حاصل یک نقشه دقیق و برنامه‌ریزی توسط ارتش آمریکا بوده است. همین واقعیت نشان از برنامه‌ریزی برای اجرای یک نقشه تروریستی و مصداق تخلف از قواعد جهانی و به خطر انداختن امنیت مردم عراق (محل اجرای ترور) است.

تروریسم دولتی

اینکه ارتش آمریکا اقدام به ترور سردار دلها کرده و با وقاحت مثال‌زدنی، این جنایت توسط رئیس‌جمهور آمریکا بیان شده و ارتش ایالات متحده نیز بر آن صحه می‌گذارد، مصداقی از تروریسم بین‌الملل و لزوم پاسخگو بودن حاکمیت آمریکا درباره این جنایت است.

نقض بنیادین حقوق بشر

اگر چه حقوق همواره لقلقه دهان سیاستمداران آمریکایی بوده و بهانه‌ای برای نفوذ در کشورهای مستقل دنیا محسوب می‌شود اما این روند در مورد سردمداران کاخ سفید مصداق ندارد.

آنها معتقدند اجازه سلب حقوق بشر از هر انسانی در سراسر گیتی را داشته و در عین حال هیچ‌کس مجوز اعتراض به آنها را ندارد! آنها می‌توانند حق حاکمیت دولت عراق، حق حیات دو سردار بزرگ، جان مردم غیرنظامی در فرودگاه بغداد و همه حقوق ملت عراق را نادیده بگیرند اما همچنان مدافع حقوق بشر بوده و با ادعاهای پوچ خود اقدام به زورگیری از ملل دنیا کنند.

نقض حاکمیت و تمامیت ارضی دولت های مستقل و مردمی

نظام حاکمیتی در ایران و عراق عملا بر آرای مردم و تکیه بر سیاستمدارن داخلی استوار است. در نظام روابط بین‌الملل و براساس کنوانسیون‌های معتبر در این حوزه، روابط میان مقامات دو کظور، از حقوق اولیه هر دو طرف است. با این وجود اما آمریکا با ترور و انواع جنایت‌ها همواره به‌دنبال سنگ‌اندازی در راه برقراری این ارتباط است.

تهدید و توسل غیرقانونی به زور

کشورها برای تامین امنیت خود، با مجوزهای ویژه ویا آنچه که در منشورهای بین‌المللی ذکر شده است، می‌توانند دخالت نظامی محدود در بعضی کشورها داشته باشند. به معنای دیگر می‌توان گفت که توسل به زور می‌تواند مشروع و غیرقانونی هم باشد. با این وجود آیا آمریکا با ترور وقیحانه سردار دلها و همرزم او، جز تامین منافع داعش و تلاش برای بر هم زدن رابط برادرانه ایران و عراق، هدف دیگری داشت و آیا این مصداق توسب غیرقانونی و نامشروع به زور نیست؟

سکوت متکبرانه آمریکا و تکلیف مسئولان ایرانی

آمریکایی‌ها رفتار وحشیانه خود در ترور سپهبد شهید قاسم سلیمانی را همواره تایید کرده و حجت را بر مسئولان نظامی و غیرنظامی کشور، برای گرفتن انتقام این بزرگمرد و اسطوره بی‌همتا، تمام کرده‌اند.

در سومین سالروز ترور این سردار، افکار عمومی ایران و ملل آزاده سراسر دنیا، آماده شنیدن خبر گرفته شدن انتقام خون شهیدان قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس یوده و این تکلیف تا زمان انجام، بر عهده مسئولان نظامی و غیرنظامی کشور باقی خواهد ماند.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زوایای حقوقی شهادت سپهبد قاسم سلیمانی بیشتر بخوانید »