غرب گرایی

فیلم/ نحوه برخورد پلیس «نایس» فرانسه با معترضان!

زبان نشریات غربگرا در اثر شوک بزرگ بند آمد



با وجود سپری شدن پنج روز از اعتراضات و آشوب گسترده در ده‌ها شهر فرانسه، رسانه‌های غربگرا همچنان از زدن یک تیتر و عکس در این‌باره طفره می‌روند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: برای چندمین روز متوالی، روزنامه‌هایی مانند شرق، اعتماد، آفتاب یزد، آرمان، سازندگی و…، از انتشار تیتر و تصویر و گزارش در صفحه اول خود امتناع کردند و ترجیح دادند این خبر مهم را که خبر اول رسانه‌های دنیاست، سانسور کنند. به نظر می‌رسد رسانه‌های غربگرا نمی‌دانند چگونه با واقعیت اعتراضات گسترده مردم فرانسه علیه دولتی که امید این محافل بوده روبه‌رو شوند و آن را بازتاب دهند. سرکوب شدید، اعلام حکومت نظامی در شهرهای فرانسه، منع آمد و شد، بازداشت بیش از دو هزار نفر و مجروحیت چندصد نفر در کنار کشته شدن سه نفر و تهدید والدین معترضان به جریمه و زندان سنگین، طبیعتا چیزهایی نیست که این رسانه‌های غربگرا بتوانند برجسته‌سازی کنند. آنها در عوض طی چند روز اخیر، درگذشت یک بازیگر سابق سینما و برکناری رابرت مالی از میز ایران در وزارت خارجه را تیتر کردند تا جای تیتر تحولات فرانسه را پر کنند. نکته جالب این‌که همین رسانه‌ها بلافاصله درباره هیجان چند ساعته رئیس‌گروه واگنر (روسیه)، سر ذوق آمده و تیتر یک‌های برجسته‌ای را منتشر کرده بودند اما پنج روز است که نمی‌دانند درباره اتفاقات فرانسه یا رفتار مسئولانه سلبریتی‌ها (برخلاف برخی سلبریتی‌های ایرانی) چه بنویسند.

در همین زمینه روزنامه وطن امروز در گزارشی با عنوان «کوری» نوشت: رسانه‌های اصلاح‌طلب، از نشان دادن هر گونه تصویر منفی از جوامع غربی فراری هستند. گویی بسیاری از این روزنامه‌ها محتوای روزانه خود را با توجه به منافع دولت‌های اروپایی و آمریکا تنظیم می‌کنند. یک پسر ۱۷ساله به ضرب گلوله پلیس فرانسه به قتل رسیده و شهرهای مختلف این کشور را تبدیل به میدانی برای اعتراضات عمومی کرده است. بالا گرفتن سطح اعتراضات و درگیری‌ها، پاریس را به استیصال رسانده، مکرون علیه شبکه‌های اجتماعی موضع گرفته و پلیس خانه به خانه به دنبال معترضان رفته و آنها را دستگیر می‌کند. آنچه در فرانسه می‌گذرد سرخط خبری بسیاری از رسانه‌های جهانی شده و برخی آن را یادآور خروش اعتراضی مردم آمریکا علیه پلیس کشورشان در جریان قتل جورج فلوید می‌دانند. با این حال سهم تمام این اخبار در صفحه نخست روزنامه‌های اصلاح‌طلب یک «هیچ» پررنگ و معنادار بود. برخی از این رسانه‌ها که سال گذشته از هر حربه و دروغی برای ملتهب کردن فضای عمومی جامعه به سمت آشوب و درگیری خیابانی استفاده کرده بودند، حالا حتی در پوشش آنچه در فرانسه می‌گذرد لکنت دارند.

بایکوت معنادار اعتراضات فرانسه در رسانه‌های غرب‌گرای داخلی در حالی است که در آشوب‌های خیابانی سال گذشته‌، این جراید نقش مهمی در جاانداختن این باور غلط داشتند که مهسا امینی بر اثر ضرب و شتم ماموران انتظامی کشته شده. در چنین شرایطی این رسانه‌ها از پوشش مرگ جوانی که بدون هیچ اما و اگری به ضرب گلوله مستقیم ماموران پلیس فرانسه کشته شده، استنکاف می‌ورزند.

۳ سال پیش بود که مرگ دلخراش یک سیاه‌پوست آمریکایی زیر زانوان پلیس این کشور دومینویی از اعتراضات خیابانی را در شهرهای مختلف آمریکا آغاز کرد. اعتراضات در آمریکا چند ماه به درازا کشید و تبدیل به یکی از داغ‌ترین سوژه‌های خبری جهان شد. در چنین موقعیتی نیز رسانه‌های اصلاح‌طلب که مخدوش شدن چهره آمریکا را به‌مثابه بی‌اعتباری خود می‌پنداشتند، سیاست بایکوت و فراموشی را در دستور کار قرار دادند. در یک بازه ۱۳روزه، روزنامه «شرق» اعتراضات خیابانی مردم آمریکا را حتی در فرعی‌ترین تیترهای صفحه اول خود نیز پوشش نداد. روزنامه «اعتماد» دیگر روزنامه شناخته‌شده اصلاح‌طلب از این حادثه یک بار در تیتر اصلی و بار دیگر در یکی از تیترهای فرعی یاد کرد.روزنامه‌های «آرمان ملی» و «آفتاب یزد» هر کدام تنها یک بار در تیترهای صفحه نخست خود این اعتراضات را پوشش دادند که روزنامه آفتاب یزد همان یک بار را نیز در یکی از فرعی‌ترین تیترهای صفحه اول خود گنجاند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زبان نشریات غربگرا در اثر شوک بزرگ بند آمد بیشتر بخوانید »

اصرار حزب اتحاد ملت برای شورش علیه قانون و شرع

اصرار حزب اتحاد ملت برای شورش علیه قانون و شرع



متاسفانه جریان غربگرا در داخل، همه امور را به تحریم ها گره زده و به نوعی آدرس غلط می دهد. یکی از مصادیق آشکار در این خصوص، ماجرای تأمین واکسن کرونا در دولت روحانی و سپس تغییر وضعیت در دولت رئیسی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، رسانه تروریستی «اینترنشنال» در مطلبی نوشت: «محسن هاشمی، رییس پیشین شورای شهر تهران در روزنامه سازندگی درباره اثرات تحریم‌ها نوشت: «گویا نعمت تحریم‌ها را برای مجموعه خود بالاتر از حل مشکل تحریم‌ها برای مردم می‌دانند و گویا بر مدیریت کشور و مردم فقیر افتخار و لذت می‌برند.» او افزود اثر تحریم‌ها را بر گسترش فقر قبول ندارند.»

اصرار حزب اتحاد ملت برای شورش علیه قانون و شرع

درباره اظهارات محسن هاشمی و استقبال رسانه ضدایرانی از اظهارات وی، چند نکته قابل ذکر است:

۱: آقای محسن هاشمی به هیچ عنوان به آمریکا و اروپا اعتراض و شکایت نمی کند که چرا مردم ایران را مورد تحریم قرار داده اند. آیا نباید به دلیل تحریم های ظالمانه و غیرقانونی و از جمله تحریم داروی کودکان پروانه ای، آمریکا و اروپا را مورد شماتت و بازخواست قرار داد؟! چرا محسن هاشمی و همفکران وی از این کار اجتناب می کنند؟!

اصرار حزب اتحاد ملت برای شورش علیه قانون و شرع

۲: هیچکس مدافع تحریم نیست، بلکه مسئله این است که چون طرف مقابل از خوی استکباری خود عقب نشینی نمی کند، در اینسو باید با تلاش و مجاهدت، نقشه دشمن درخصوص تحریم ها را بر هم زد. یک نمونه در این خصوص، پالایشگاه ستاره خلیج فارس و خودکفایی ایران در تولید بنزین است. این اقدام موجب شد که تحریم بنزین ایران از روی میز دولت تروریست آمریکا کنار برود.

۳: متاسفانه جریان غربگرا در داخل، همه امور را به تحریم ها گره زده و به نوعی آدرس غلط می دهد. یکی از مصادیق آشکار در این خصوص، ماجرای تأمین واکسن کرونا در دولت روحانی و سپس تغییر وضعیت در دولت رئیسی است. در دولت روحانی این مسئله به برجام و FATF گره زده شد اما در دولت رئیسی بدون برجام و FATF از ۷۰۰ فوتی در روز رسیدیم به روزهای متعدد بدون فوتی کرونا.

۴: ریچارد نفیو، که به معمار تحریم ها مشهور است، پیش از این در اظهارنظری در پاسخ به این پرسش که هدف از تحریم‌ها فشار بر حاکمیت یا مردم ایران بود، می‌گوید؛ «بستگی به کشوری دارد که مورد تحریم واقع می‌شود و این‌که منافع مشخص آن‌چه است. اگر رژیم قذافی در لیبی را تحریم کنید اصلا نباید سراغ جمعیت رفت چون قذافی اهمیت خاصی به جمعیتش یا سطح دردشان نمی‌داد. در مورد کیم جونگ اون و کره شمالی هم همین است. در این‌جا «درد» باید مشخصا نخبگان حاکمیت را هدف بگیرد تا آنها اوضاع را عوض کنند. به نظرم وقتی باید «درد» را در مورد جمعیت‌ها به کار برد که حاکمیت پایگاهی مردمی داشته باشد و ایران از نظر من در این دسته است… در ماجرای تحریم‌ها باید تمرکز درد را جایی قرار می‌دادیم که تصمیم‌گیرندگان را قانع کند، در مورد ایران این از طریق ناراضی ساختن مردم از اوضاع بود.»

اصرار حزب اتحاد ملت برای شورش علیه قانون و شرع

بی بی سی فارسی در مطلبی نوشت:«حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در ایران در جریان جلسه دفتر سیاسی خود اعلام کرده است که با حجاب اجباری مخالف است. جلسه دفتر سیاسی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی به ریاست آذر منصوری، دبیرکل و با حضور اعضا برگزار شده است.»

اصرار حزب اتحاد ملت برای شورش علیه قانون و شرع

در ادامه این مطلب آمده است:«بر اساس گزارش وب سایت خبری امتداد وابسته به این حزب، در جلسه دفتر سیاسی، لایحه حجاب و عفاف بررسی شده و «اعضا با تاکید بر اینکه آنچه پیرامون آن بحث می‌شود هنوز قطعی نیست و تبدیل به قانون نشده بر لغو هرگونه اجبار در موضوع حجاب تاکید کردند.»

رهبر معظم انقلاب- ۱۵ فروردین ۱۴۰۲- در دیدار مسئولان نظام فرمودند:«مسئله‌ حجاب محدودیّتِ شرعی و قانونی است؛ محدودیّتِ دولتی نیست، قانونی است و شرعی است؛ کشف حجاب، حرام شرعی و حرام سیاسی است؛ هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است. خیلی از کسانی که کشف حجاب میکنند نمیدانند این را؛ اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند میکنند چه کسانی هستند، قطعاً نمیکنند؛ من میدانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرّعند، اهل ماه رمضانند، اهل گریه و دعایند، [منتها] توجّه ندارند که چه کسی پشت این سیاستِ رفعِ حجاب و مبارزه‌ با حجاب است.»

ایشان در ادامه تاکید کردند:«جاسوس های دشمن، دستگاه‌های جاسوسی دشمن، دنبال این قضیّه هستند. اگر بدانند، حتماً نمیکنند. به هر حال، این مسئله قطعاً حل خواهد شد. امام، در اوّلین هفته‌های انقلاب، مسئله‌ حجاب را الزاماً و قاطعاً بیان کردند؛ جزو کارهای اوایلِ امامِ راحل (رضوان الله علیه) این بود. حالا هم حل خواهد شد ان‌شاءالله. منتها همه توجّه داشته باشند که دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده، ما هم باید با برنامه و نقشه وارد بشویم؛ کارهای بی‌قاعده و بدون برنامه نباید انجام بگیرد. مسئولین برنامه داشته باشند و دارند؛ ان‌شاء‌الله این کار با برنامه دنبال بشود.»

متاسفانه هر جا ردپایی از گردن کشی مقابل قانون و یا هنجارشکنی و جود دارد، طیف تندرو جریان اصلاح طلب نیز حاضر است. این طیف یکروز علیه رأی مردم شورش کرده و مشارکت ۸۵ درصدی مردم در انتخابات را به آشوب و التهاب بدل می کند و روز دیگر از مفسدان دانه درشت اقتصادی حمایت کرده و دیگر روز از حرام شرعی و حرام سیاسی حمایت می کند.

قطعا و یقینا طیف تندرو اصلاح طلب حامی حقوق زنان نیست، که اگر بود در ماجرای قتل همسر دوم نجفی، از «قاتلِ یک زن» قهرمان نمی ساخت و مقتول را آماج توهین و تهمت قرار نمی داد. یا در پرونده ای دیگر از مثله کردن پیکر دختر نوجوان توسط دوست پسرش دفاع نمی کرد و قاتل را بی گناه جلوه نمی داد و…

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اصرار حزب اتحاد ملت برای شورش علیه قانون و شرع بیشتر بخوانید »

بازخوانش نصایح امام به گورباچف

بازخوانش نصایح امام به گورباچف



فروپاشی شوروی و تجزیه آن پایان گفتمان کمونیسم و سوسیالیسم به عنوان یکی از دو مدل حکمرانی در جهان بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی نوشت: گورباچف اواخر هفته گذشته مرد. بازخوانش نصایح امام به گورباچف، پیام‌های جدی برای رؤسای جمهور جهان دارد. آمریکایی‌ها بیش از ۳۰ سال است در سپهر سیاست ایران دنبال «گورباچف»ها و «یلتسین»های ایرانی می‌گردند. ملت ایران با بصیرت مثال‌زدنی در پاسخ به سه فتنه ۷۸، ۸۸ و ۹۸ این پیام تاریخی را به واشنگتن مخابره کردند که ؛ «ما گشتیم نبود، شما هم نگردید نیست!»

***

گورباچف در ۴۵ سالگی زمام امپراطوری شوروی را به دست گرفت. او از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۱ به مدت ۶ سال سازه‌های نیرومند یک امپراطوری را که به مدد سازماندهی مدرن و پیشرفته به هم بافته شده بود باز کرد و سخاوتمندانه تحویل حریف و رقیب خود داد.

فروپاشی شوروی و تجزیه آن پایان گفتمان کمونیسم و سوسیالیسم به عنوان یکی از دو مدل حکمرانی در جهان بود.

لنین در نخستین روزهایی که با انقلاب ۱۹۱۷ بنای امپراطوری شوروی را می‌نهاد در کمیته مرکزی حزب کمونیسم شوروی خطاب به اعضا گفت : «رفقا ما سه وظیفه مهم داریم اول سازماندهی دوم سازماندهی سوم سازماندهی»!

او می‌خواست به مدد «سازماندهی» و نظم «آهنین» ، مشکل «گفتمان» و مشکل «مشروعیت حکومت» را حل کند.پس از ۷۰ سال، رهبران شوروی به این نتیجه رسیدند از این رویکرد «کارآمدی» و «رضایت مردم» بیرون نمی‌آید.

۳۰ خرداد ۱۳۶۸ آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به مسکو سفر کرد. نگارنده به عنوان خبرنگار که یک هیئت بلندپایه هاشمی رفسنجانی را در سفر به شوروی همراهی می‌کرد، توفیق ارزیابی حکومت روس‌ها را در ۷۲ سالگی یکی از دو قدرت بزرگ جهانی در سرزمین پهناور امپراطوری شوروی داشتم.

یک روز که در محوطه کرملین به تنهایی قدم می‌زدم متوجه پوسیدگی نرده‌های میدان شدم. یک پیرزن رفتگر بر سنگ‌فرش خیابان جارو می‌زد و چند پیرمرد که نشان‌های نظامی داشتند و دست و پای آنها ظاهرا در جنگ با افغانستان قطع شده بود بر نیمکتی نشسته بودند و با هم گپ می‌زدند. در ذهن خود، پیام امام (ره) به گورباچف را که درست ۱۴۰ روز از ارسال آن به رهبر شوروی می‌گذشت مرور کردم.

عصر همان روز به بازار مسکو رفتم .تعداد کالا در قفسه مغازه‌ها کمتر از مشتریان آنها بود. یقین کردم چیزی از بساط این امپراطوری باقی نمی‌ماند.

پیام امام (ره) به گورباچف هنگامی که امپراطوری شوروی هنوز سرپا بود، یک نقطه عطف در روابط ایران با روسیه که مغز اصلی این قدرت را تشکیل می داد بود. روسیه پس از تزارها با روسیه پس از سقوط شوروی با روسیه پس از آن یعنی یلتسین و نیز با روسیه هزاره سوم یعنی حکومت پوتین ، روسیه جدید خیلی متفاوت است هر کس در این تفاوت تردید کند معلوم است سواد سیاسی ندارد و از دیپلماسی حظّی نمی برد.

اینکه امام با روسیه چه کرد مهم است؟ امام (ره) در چند جمله یک دستکاری فنی و فکری در شناخت فلسفی نخبگان روسیه پدید آورد. علت اینکه ریاست هیئت دیپلماتیک ایران را به امر امام (ره) یک فیلسوف و فقیه عالیقدر از حوزه علمیه قم و نیز یک سیاستمدار برجسته، یک فیلسوف و ریاضی‌دان و یک انقلابی سترگ و بزرگ آن‌هم یک زن! به عهده داشت، حکایت از یک دستکاری فکری و فلسفی در ذهن روس‌ها بود.

محورهای پیام امام، کوتاه و مختصر ۱۶ بند را شامل می شد:

۱- مکتب کمونیسم، فرزندان انقلابی جهان را در حصارهای آهنین زندانی کرده است.

۲- بر سیاست دین‌زدایی و خدازدایی از جامعه تجدیدنظر کنید.

۳- برخورد واقعی برای حل مسائل جهان از طریق دین ممکن است.

۴- باغ سبز دنیای غرب یک توهم است حقیقت در جای دیگر است.

۵-پناه بردن به کانون سرمایه‌داری جهان ، مشکل شما را حل نمی‌کند.

۶- غرب به شکل دیگری در همین مسائل گرفتار حادثه است.

۷- مشکل اصلی شما عدم اعتقاد به خدا و مبارزه بیهوده و طولانی با خدا به عنوان مبدأ هستی و آفرینش است.

۸- مارکسیسم پاسخگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست.

۹- رهبر چین اولین ضربه را به کمونیسم زد و شما دومین و آخرین ضربه را به پیکر مارکسیسم نواختید.

۱۰- هوشیار باشید در شکستن خیالات مارکسیسم خود را گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نکنید.

۱۱- به  دو جهان‌بینی مادی و الهی فکر کنید هستی اعم از غیب و شهادت است جهان غیب افسانه نیست.

۱۲- حقیقت علم، وجودی مجرد از ماده است ، هرگونه اندیشه از ماده منزه است، به احکام ماده محکوم نیست.

۱۳- برای درک جهان بینی الهی درک دستاوردهای علمی فارابی، بوعلی، ملاصدرا و محی الدین عربی ضروری است.

۱۴- خبرگان تیزهوش خود را راهی قم کنید تا از منازل معرفت آگاهی پیدا کنند بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد.

۱۵-از شما می‌خواهم به طور جدی در مورد اسلام تحقیق و تفحص کنید. اسلام ارزش‌های والا و جهان شمول دارد می‌تواند وسیله نجات ملت‌ها باشد و گره اصلی مشکلات بشر را باز کند.

۱۶- جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین پایگاه جهان اسلام به راحتی می‌تواند خلأ اعتقادی نظام شما را پر کند.

***

گورباچف هشت هفته بعد پاسخ رسمی خود را به نامه امام به وسیله ادوارد شواردنادزه ، وزیر خارجه وقت شوروی به تهران ارسال کرد.

چند نکته در پیام گورباچف برجسته بود :

۱- پیام شما ملاحظات عمیق راجع به سرنوشت بشریت دارد.

۲- روابط دو کشور وارد یک مرحله کیفی و جدید می‌شود .نامه شما سرشار از مفاهیم است و هیئت رهبری شوروی آن را دقیق خواندند.

۳- انقلاب اسلامی انتخاب ملت شما بوده است ما به آن احترام و از آن پشتیبانی می‌کنیم.

۴- ما در شوروی مشغول یک انقلاب مسالمت‌آمیز بدون توسل به زور و سنگربندی هستیم . روند نوسازی و تجدیدنظر ادامه دارد.

۵- از برقراری تماس‌ها بین نمایندگان محافل اجتماعی و روحانیون استقبال می‌کنیم.

***

گورباچف با آنکه رشته‌اش فلسفه بود از بحث فلسفی و فکری که دوسوم نامه امام را پوشش می‌داد پرهیز کرد. اما جامعه روشنفکری و نخبگی روسیه و حتی جامعه نخبگی حزب کمونیست چین نیز پیام امام (ره) را جدی گرفت و تغییراتی در دپارتمان فلسفه و جامعه شناسی دانشگاه مسکو و دانشگاه پکن پدید آمد.

متأسفانه نهاد علم و فلسفه در دانشگاه‌ها و نهاد دیپلماسی در وزارت خارجه ما از این رویداد بزرگ فکری بی‌خبر هستند . پایان‌نامه‌های زیادی درباره نزدیکی دیدگاه‌های فلسفی اسلام و شیعی با مسیحیت ارتدوکسی در روسیه و نیز مسائل آخرالزمانی نگاشته شده است.

همچنین در مورد مشابهت‌ها و نزدیکی تفکر شیعی و اسلامی با آموزه‌های کنفسیوسی در فرهنگ چینی، رساله‌ها نوشته شده و این رساله‌ها در نشست‌های علمی و فکری در حوزه علوم انسانی در روسیه و چین مطرح و بر ذهن نخبگان سیاسی سایه انداخته است.

***

امام در جواب پاسخ گورباچف در همان دیدار شواردنادزه با ایشان کوتاه و گویا فرمودند : «من خواستم دریچه‌ای به دنیای بزرگ، یعنی دنیای بعد از مرگ که دنیای جاوید است را برای آقای گورباچف بازنمایم. محور اصلی پیام من آن بود امیدوارم بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش نمایند.»

گورباچف این تلاش را نکرد و ۲ سال بعد هم سازه‌های فکری و سرزمینی امپراطوری شوروی بدون شلیک یک گلوله فرو ریخت. اما کسانی که باید در چین و روسیه پیام امام (ره) را دریافت کنند، آن را خوب دریافت کردند. سند این گفته عدم ادغام «روسیه» و «چین» در نظم تعریف شده جهانی توسط واشنگتن است.

سند بالاتر این گفته فروپاشی سیاسی و اجتماعی در آمریکا و شنیدن صدای خُرد شدن استخوان سرمایه‌داری در نظام سیاسی دوقطبی در سپهر سیاست این کشور است. سند تصویری آن‌را می‌توانیم در خیابان‌های شهرهای بزرگ آمریکا در زیست کارتن‌خوابی قشرهای فرودست با چشم سر دید.

***

سال‌هاست الکساندر دوگین و بسیاری از نخبگان فکری در دپارتمان جامعه‌شناسی و فلسفه دانشگاه مسکو مشغول تأملات راهبردی روی رهیافت‌های فلسفی فارابی، بوعلی، ملاصدرا و ابن‌عربی بنا به آنچه که امام (ره) در پیام به گورباچف بازکردن دریچه‌ای به سوی ابدیت مطرح کردند ، هستند.

نگارنده پنج سال پیش در سرمقاله «روسیه جدید» آثار و برکات این رویکرد فکری و گفتمانی را در دانشگاه مسکو روی سیاست داخلی و خارجی واکاوی کردم و مسئولان وزارت خارجه را دعوت به درک چنین واقعیتی کردم اما متاسفانه توجهی نشد.

همین تلاش فکری در دپارتمان فلسفه در دانشگاه پکن سال‌هاست با حضور پررنگ پروفسور غلامرضا اعوانی در آنجا با پذیرش دهها دانشجوی فوق دکترای فلسفه در جریان است.

غرب متوجه اثرگذاری پیام امام (ره) به گوباچف بود. لذا «دوگین» سال‌ها در تور ترور سرویس‌های سیا بود خوشبختانه تیر آنها به سنگ خورد او اکنون زنده است. اما متأسفانه دخترش هزینه ترور را با مرگ خود پرداخت.

اینکه در تهران در یک خبرگزاری منتسب به برخی که تحصیلات فلسفی دارند، دوگین «راسپوتین» و پوتین را «تزار» بدانند، نشان می‌دهد قلم آنها در دوات «سیا» و «موساد» سیاه مشق سیاسی می‌نویسد. دانش سیاسی و شناخت جهان جدید به ما می‌گوید: چین و روسیه در هزاره سوم قرار نیست در سرمایه داری جهان هضم شوند.

قدرت هاضمه امپریالیسم پذیرای چنین هضمی نیست. دستگاه گوارش آنها دراروپا و آمریکا دچار اختلال است. جنگ اوکراین نشان می‌دهد آمریکا و اروپا دارد آنچه را به اسم «جامعه جهانی» و «جهان تک‌قطبی» خورده است بالا می‌آورد. بوی تعفن این استفراغ دماغ بشریت را در پنج قاره آزار می‌دهد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بازخوانش نصایح امام به گورباچف بیشتر بخوانید »

تحقیر فرهنگی راهی برای استثمار کشورهاست/ روشنفکران آدم بودن را در شباهت به غرب جست‌وجو می‌کردند

تحقیر فرهنگی راهی برای استثمار کشورهاست/ روشنفکران آدم بودن را در شباهت به غرب جست‌وجو می‌کردند



استاد مطالعات تاریخی گفت: غرب چنین القا می‌کرد که برای آدم بودن باید شبیه اروپایی‌ها شد. به قول حسن تقی‌زاده:« باید از موی سر تا ناخن پا شبیه به غرب شد.»

به گزارش مجاهدت از مشرق، مواجهه ایرانیان با غرب و مظاهر غربی و نوع کنش و واکنش در برابر این تلاقی فرهنگ‌ها و مقوله مدرنیته، موجب بروز و ظهور برخی مسائل مهم در کشور شد. موضوع اعراض از ظرایف و ذخایر فرهنگی و اقبال و گرایش افراطی به غرب و فرهنگ غربی از نکات قابل توجه در این اوراق از تاریخ ایران است. 

قرار را بر آن گذاشتیم تا با عباس سلیمی نمین، پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر گپی بزنیم که بخش‌هایی از این گفت‌وگو را خواهید خواند. 

مدرنیزاسیون یا الیناسیون؟ مسأله این است

سلیمی نمین ابتدا گفت: نکته قابل توجه و مهم که باید به آن توجه کرد، این است که صِرف مدرن و پیشرفته شدن کشور، امر نامطلوب و بدی نیست. بلکه موضوع و نقطه نزاع در این است که نیروی مهاجم غربی به وسیله وابستگان داخلی در ایران که متصدیان سیاست و فرهنگ کشور بودند، ایران و ایرانیان را به سوی الیناسیون (خودباختگی اجتماعی) کشاند و ایرانی را با خود و هویت فرهنگی‌اش بیگانه کرد. این بیگانه‌سازی و سیر و تطور آن در کشور ایران را باید مورد بررسی و پژوهش قرار داد. 

وی افزود: مدرن شدن به معنای پیشرفته شدن، ذاتی هر جامعه و مطلوب، بلکه اساساً ضروری است. همه جوامع باید رو به سوی پیش‌روی و جلو رفتن حرکت کنند. تازه‌سازی روش‌های مدیریتی و مدل‌های حکومتی در بخش‌های مختلف اساساً برای هر کشوری که خواهان موفقیت است، یک امر ضروری و اجتناب‌ناپذیر محسوب می‌شود، اما آنچه در تاریخ معاصر کشور ما شاهدش بودیم مدرنیته و پیشرفته شدن کشور از سوی حکومت‌ها نبود، بلکه ما شاهد خالی شدن هویت فرهنگی از درون بودیم. اِلینه کردن و کشیدن جامعه به سویی که به نوعی به بی‌هویت اجتماعی برسد، نکته‌ای است که به اسم مدرنیته به جامعه ایرانی خورانده شد. 

سلیمی نمین ادامه داد: در جامعه، وظیفه روشنفکر این است که بر حقایق اجتماع واقف باشد و با شناخت نقاط قوت و نقاط ضعف سعی در بهینه‌سازی کشور کند و با ارائه راه‌حل قدم در رفع نقایص آن بگذارد، اما ما در ایران با نوع دیگری از روشنفکری روبه‌رو بودیم. روشنفکری‌ای که می‌گفت معماری اصیل ایرانی از بین برود و معماری غربی جایگزین آن شود، موسیقی ایرانی به حاشیه رود و موسیقی اروپایی جای آن را بگیرد و قِس علیهذا. این نمونه‌هایی از تلقی مدرنیته در ایران بود که در حقیقت مدرن‌سازی از سوی این سیاست‌ها صورت نمی‌گرفت، بلکه تهی کردن ظرفیت‌های موجود است.

این استاد مطالعات تاریخی گفت: همانطور که پیش از این اشاره شد، ما از انقلاب مشروطه به این سو به خصوص در عصر پهلوی با مدرنیزاسیون مواجه نیستیم، بلکه الیناسیون و تهی شدن ذخایر فرهنگی داخلی است که به نام پیشرفت در کشور وجود دارد. 

سیاست تحقیر فرهنگی راهی برای استثمار کشورها

وی افزود: نیروی خارجی که به وسیله کودتا یا اعمال نظامی بر کشور تسلط می‌یابد، یکی از عمده فعالیت‌هایش برای بقای خود و بهره‌کشی از منافع آن کشور، تحقیر فرهنگ کشور هدف و نفی ارزش‌های فرهنگی آن است. علت چنین کاری این است که اگرمردم آن کشور خود را با نیروی متجاوز در وضعیت برابر بدانند، هیچ‌گاه حاضر به پذیرش این تهاجم و تسلط نخواهند بود. به طور مثال در مورد همین ایران، وقتی انگلیس‌ها اولین بار با بمباران و کودتا سعی در تسلط بر کشور داشتند، مردم در برابر آن مقاومت نشان داده و هیچ سر سازشی با آن نداشتند. قرارداد ۱۹۱۹ یا رویترز به خاطر همین مقاومت‌ها لغو می‌شود و شکست می‌خورد؛ چرا که شأنیت مردم اجازه نمی‌دهد چنین تسلطی را پذیرا باشند. 

از موی سر تا ناخن پا باید غربی شد!

او گفت: وقتی نیروی خارجی توانست به وسیله قدرت سرکوب نظامی مقاومت‌های مردم را درهم بشکند، نوبت به نوع دیگری از سرکوب رسید. نیروی خارجی برای استمرار بقای خود مجبور به تحقیر فرهنگی است. پَست جلوه دادن فرهنگ، اجتماع، موسیقی و… کاری است که در این مرحله قدرت‌های خارجی در کشور انجام دادند. استعمار چنین القا می‌کرد برای داشتن مقام حقیقی انسانی باید شبیه به آنچه غرب هست، شد. به قول حسن تقی‌زاده: «باید از موی سر تا ناخن پا شبیه به غرب شد.» در این تفسیر اساساً آدم بودن مساوی با فرنگی بودن است که حقیقتاً هیچ قرابت معنایی با پیشرفته شدن ندارد، بلکه نابود کردن هویت خود است.  

سلیمی نمین ادامه داد: سیاست تحقیر فرهنگی و سیاسی از سوی سیاست‌مداران و روشنفکران به وسیله سلطه رضاخانی پذیرفته شد و عملاً قدرت تقابل را از مردم گرفت. در رفتارشناسی رضاخان این امر، کاملاً مشهود است. نفی لباس سنتی ایرانی و تقابل با باورها و اعتقادات دینی مردم یکی از مشهورترین سیاستگذاری‌های او در این راستاست. به راه انداختن کارناوال که زنان مبتذل در آن شرکت می‌کنند در تاریخ تاسوعا نمونه‌ای از اِلینه کردن (بیگانه‌سازی) کشور توسط رضاخان است. اگر مردم، آزادگی و استقامت را از امام حسین یاد گرفتند، باید حسین علیه‌السلام را از مردم گرفت و آن را به حاشیه راند.

وی افزود: وقتی در سطح جامعه تحقیر فرهنگی پذیرفته شد، کشور به سمت تقلید کورکورانه حرکت کرد و اساساً‌خیلی از توانمندی‌ها و ظرفیت‌های ما بر اثر این نوع مواجهه از بین رفت. سیاستمدارانی که روشنفکر محسوب می‌شدند، وابستگان و متعهدان دولت‌های غربی بودند که باید خواسته آنان را در کشور عملی می‌کردند. یعنی آنان این تحقیر فرهنگی و خودباختگی هویتی را باور کرده بودند، اما در راستای آن قدم بر می‌داشتند. چرا؟ چون به غرب تعهد داده بودند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تحقیر فرهنگی راهی برای استثمار کشورهاست/ روشنفکران آدم بودن را در شباهت به غرب جست‌وجو می‌کردند بیشتر بخوانید »

سفیر روسیه در مصر: قصد اشغال هیچ کشوری را نداریم

سفیر روسیه در مصر: قصد اشغال هیچ کشوری را نداریم



سفیر روسیه در مصر با بیان اینکه ناتو برای مقابله با مسکو تشکیل شده، گفت کشورش قصد اشغال ندارد و خواهان خلع سلاح اوکراین است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «گئورگی بوریسنکو» سفیر روسیه در مصر در گفت‌وگو با شبکه «العربیه» گفت، روسیه به دنبال خلع سلاح اوکراین است.

سفیر روسیه در مصر در ادامه اعلام کرد، «دونستک» و «لوهانسک» دو جمهوری‌خواه دارای حاکمیت هستند و اوکراین هشت سال این دو جمهوری‌خواه را محاصره کرد.

بوریسنکو تصریح کرد، آمریکا موشک‌های خود را در مرزهای روسیه مستفر کرده و به دنبال استقرار موشک‌های بالستیک در اوکراین است.

سفیر روسیه در مصر اعلام کرد: ما قصد اشغال هیچ کشوری را نداریم. ناتو یک ائتلاف تهاجمی است و برای مقابله با ما تشکیل شده است. ما نمی‌پذیریم که ناتو در مرزهای ما موشک مستقر کند. بوریسنکو همچنین به جنجال‌ها درباره همه پرسی در بلاروس برای استقرار تسلیحات اتمی در خاک این کشور گفت، این یک تصمیم مستقل از سوی بلاروس بوده است.

وی اعلام کرد که نیروهای روس مناطق غیرنظامی در اوکراین را هدف نگرفته‌اند. بوریسنکو درباره تحریم‌ها هم گفت: بیش از یک قرن است مع زیر فشار تحریم زندگی می‌کنیم. روسیه به تطبیق و سازگاری با سیاست تحریم عادت کردهاست. وی همچنین گفت، غرب در برابر «نسل کشی» در «دونباس» دست بسته ایستاد و کاری نکرد.

ششمین روز از عملیات نظامی ویژه روسیه در اوکراین در حالی برگزار می‌شود که هیأت‌های روس و اوکراینی در شهر «گومل» بلاروس روز گذشته (دوشنبه) پس از جنجال‌هایی با یکدیگر نشست برگزار کردند و هیأت روس،  خلع سلاح اوکراین را شرط توافق با کی‌یف مطرح کرد و «ولودیمیر زلنسکی» رئیس‌جمهور اوکراین نیز اعلام کرد که برای تفاهم با روسیه خواهان آتش‌بس فوری و خروج نظامیان روس از قلمرو اوکراین است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سفیر روسیه در مصر: قصد اشغال هیچ کشوری را نداریم بیشتر بخوانید »