غلامحسین کرباسچی

شرط‌ بندی انتخاباتی خاتمی با آذر منصوری!/ نرمال سازی مصرف مشروبات الکلی در روزنامه اصلاح‌طلب

شرط‌ بندی انتخاباتی خاتمی با آذر منصوری!/ نرمال سازی مصرف مشروبات الکلی در روزنامه اصلاح‌طلب



انتخاب آذر منصوری که فاقد بنیش و پرنسیپ سیاسی به عنوان رئیس جدید اصلاح‌طلبان است یک سکه دو رو با پیامی خاص است!

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

******

روزنامه‌های امروز یکشنبه ۱۱ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که موافقت رهبر انقلاب با بخشش اضافه خدمت سربازان، آخرین وضعیت پرونده طبری؛ اینفلوئنسرها چقدر مالیات دادند؟ و تشریح اهداف برنامه هفتم توسعه! در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

انتخاب دبیرکل حزب تندرو اتحاد ملت به عنوان رئیس جبهه اصلاحات باعث شده این پیام از اصلاح‌طلبان به فضای سیاسی کشور مخابره شود که دنبال اصلاح و آرامش نیستند و باید منتظر جاری شدن رویکرد رادیکال اتحاد ملتی‌ها در کل سیاست‌ها و مواضع جبهه اصلاحات ایران باشیم. روز گذشته محمدرضا باهنر گفته بود که بهتر است اصلاح‌طلبان به جای خیابان به سراغ صندوق رای بروند، این جمله با واکنش روزنامه‌های اصلاح‌طلب روبرو شده است.

روزنامه آرمان ملی در گزارشی با عنوان «شرط و شروط چهره‌های شاخص اصولگرا و اصلاح‌طلب» بر سر انتخابات نوشته است:

اینکه نوع نگاه جامعه به مساله انتخابات چگونه است و اساسا چه مسائلی باعث شده تا مردم اساسا از جریانات سیاسی گذر کرده‌ یک بحث و مساله دیگر نوع مواجهه جریانات سیاسی با مقوله انتخابات است. پر واضح است که اصولگرایان همواره پای ثابت انتخابات تحت هر شرایطی هستند و زمین انتخابات هر طور که تعریف شود آنها در آن نقش‌آفرین خواهند بود. اما برای جریان اصلاح‌طلب شرایط اینگونه نیست و آنها شرایط خاص خود را برای حضور در انتخابات دارند.

این روزنامه اصلاح‌طلب نوشته است:

یکی از مهم‌ترین این شرایط نیز امکان ورود با حداکثر ظرفیت موجود در این جریان است. در همین راستا اخیرا سعید حجاریان نظریه‌پرداز اصلاح‌طلب در خصوص بحث اصلاح‌طلبان و انتخابات در گفت‌وگویی شروطی برای مشارکت اصلاح‌طلبان در انتخابات مطرح کرده. شروط حجاریان عبارتند از اینکه؛ تمامی اصلاح‌طلبان بپذیرند در انتخابات مشارکت کنند؛ شورای نگهبان کسی را ردصلاحیت نکند؛ مردم متقاعد شوند، لازم است در انتخابات شرکت کنند؛ تمام کرسی‌های مجلس آینده در اختیار اصلاح‌طلبان قرار بگیرد، انتخابات بدون هیچ حاشیه‌ای برگزار شود و در نهایت اینکه لوایح اصلاح‌طلبان توسط شورای نگهبان رد نشود. نگاهی به شروط حجاریان برخی نکات را یادآور می‌شود. اینکه نوع مواجهه اصلاح‌طلبان با حاکمیت چگونه است، چه میزان رویکرد مثبتی از سوی حاکمیت به حضور فعال اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس وجود دارد.

شرط‌ بندی انتخاباتی خاتمی با آذر منصوری!/ نرمال سازی مصرف مشروبات الکلی در روزنامه اصلاح‌طلب

روزنامه هم‌میهن که اغلب مواضع تندی دارد نیز در یادداشتی به قلم زیدآبادی به نقد سخنان باهنر پرداخته و می‌نویسد:

آنچه اصولگرایان حاکم خود را نسبت به آن بی‌توجه نشان می‌دهند، وضعیت افکار عمومی است. آنان می‌پندارند که با حضور اصلاح‌طلبان و یا بخشی از آنها «تنور انتخابات گرم می‌شود» و اکثریت مردم به پای صندوق‌های رأی هجوم می‌آورند. این اتفاق بدون تحولی معنادار که چشمۀ امیدی را در متن جامعه بجوشاند و یا چشم‌اندازی نو در افق بگشاید، بسیار بعید است روی دهد. بنابراین، اصولگرایان به جای آنکه برای رقیب بی‌رمقِ سیاسی خود خط و نشان بکشند و شرط و شروط برای حضور کم‌اثرش در انتخابات تعیین کنند، باید به فکر انجام تغییر و تحولی در جهت امیدآفرینی واقعی در متن مردم باشند. اگر قرار به تغییر و تحول است، از هم‌اکنون باید ابعاد آن تبیین و تشریح و حرکت عملی برای اجرای آن آغاز شود. اگر اراده یا توان چنین تغییر و تحولی وجود نداشته باشد، آثار حضور و عدم حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات تقریباً یکسان است، بنابراین اصولگرایان وقت‌شان را با رجزخوانی در برابر آنان و تهدید و تطمیع‌شان برای حضور در انتخابات هدر ندهند.

شرط‌ بندی انتخاباتی خاتمی با آذر منصوری!/ نرمال سازی مصرف مشروبات الکلی در روزنامه اصلاح‌طلب

روزنامه جوان اما پاسخی درخور برای اصلاح‌طلبان داشته و نوشته است:

اما این فقط یک اصولگرا نیست که علیه ریاست آذرمنصوری بر جبهه اصلاحات موضع گرفته است، در میان اصلاح‌طلبان هم نارضایتی‌ها، به‌رغم محدودیت غیررسمی در بیان مواضع علیه یکدیگر، به چشم می‌خورد. برای مثال بسیاری از روزنامه‌های اصلاح‌طلب این انتخاب را چندان برجسته نکردند.
در یک موضع‌گیری رسمی، غلامحسین کرباسچی، عضو برجسته حزب کارگزاران سازندگی گفت که «باسابقه‌تر، سیاسی‌تر و توانمندتر از آذر منصوری هم برای ریاست جبهه اصلاحات بود، اما به خاطر وقایع اخیر کشور تصمیم گرفته شد دبیرکل جبهه اصلاحات یک خانم باشد.»
در مورد دیگر محمد علی وکیلی، مدیر مسئول روزنامه ابتکار و نماینده اصلاح طلب مجلس سابق معتقد است که «بهزاد نبوی رویکرد تعاملی و گفتمانی با حاکمیت به حسب مختلف داشت، اما نظر برخی اصلاح‌طلبان بر کنشگری رادیکال‌تر و ورود به زمین بازی تقابلی است.

شرط‌ بندی انتخاباتی خاتمی با آذر منصوری!/ نرمال سازی مصرف مشروبات الکلی در روزنامه اصلاح‌طلب

برخی تحلیل‌گران سیاسی اعتقاد دارند که انتخاب آذر منصوری که فاقد بنیش و پرنسیپ سیاسی به عنوان رئیس جدید اصلاح‌طلبان است یک سکه دو رو با پیامی خاص است، با این مفهوم که اگر شورای نگهبان نامزدهای اصلاح‌طلبان رادیکال را تائید صلاحیت کند آن‌ها با تکیه بر ستادهای انتخاباتی حزب اتحاد(بدنه سیاسی گروهک منحله مشارکت) در انتخابات شرکت خواهند کرد؛ اما اگر این فضای مطلوب شکل نگیرد با تکیه بر رادیکالیسم منصوری اصلاح‌طلبان روی موج اغتشاشات پاییز سال قبل سوار خواهند شد. خاتمی این روزها روی این سکه شرط بندی کرده است!

نرمال سازی مشروب خواری به بهانه الکل تقلبی!

در هفته‌های اخیر افزایش سریالی شمار مسمومیت‌های ناشی از مصرف الکل تقلبی و الکل صنعتی به صدها نفر بازتاب زیادی در محافل رسانه‌ای و اجتماعی داشت. ضمن آنکه حوادث اخیر موجب شد تا ظرفیت بخشی از بیمارستان‌ها و مراکز درمانی کشور به مداوای مصدومان این حوادث اختصاص یابد. بنا بر اخبار منتشرشده تاکنون در استان‌های قزوین، البرز، تهران، آذربایجان غربی، هرمزگان و مازندران، مسمومیت ناشی از مصرف الکل تقلبی و صنعتی موجب نابینا شدن شماری، مرگ ده‌ها تن دیگر و مصدوم شدن صدها تن شده است.

روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد که داعیه خط امامی بودن نیز دارد به بهانه همین خبر در یادداشتی عجیب به نرمال سازی فروش مشروبات الکلی پرداخته و می‌نویسد:

افزایش یا کاهش شمار مصرف‌کنندگان مشروب الکلی در دهه‌های گذشته نمایانگر کارنامه موفقیت یا عدم توفیق سیاست‌های جاری است. در نتیجه سکوت در برابر رویدادهایی چون حوادث ماه اخیر که منجر به فوت و مصدوم شدن صدها تن شد، می‌تواند به تداوم وضع موجود منجر شود. به این معنا که اگر مصرف مشروب و مواد الکلی در حال کاهش است احتمال دارد این کاهش استمرار یابد و اگر مصرف مشروبات الکلی در حال افزایش است با سکوت و عدم تغییر سیاست‌های جاری باید شاهد افزایش میزان مصرف‌کنندگان بود. شواهد موجود نشانگر روند افزایشی مصرف مشروبات الکلی در کشور است لذا با سکوت نمی‌توان در این باره خود را به ندیدن زد. افزون بر آنکه در همین میزان مصرف نیز پول هنگفتی بی‌آنکه مالیاتی پرداخته شود یا نظارتی صورت گیرد رد و بدل می‌شود و گاه و بیگاه نیز سلامت شهروندان کشور به خطر می‌افتد و بار این مخاطرات نیز متوجه خانواده‌ها و سپس شبکه درمانی کشور است.

شرط‌ بندی انتخاباتی خاتمی با آذر منصوری!/ نرمال سازی مصرف مشروبات الکلی در روزنامه اصلاح‌طلب

ادعای تلف شدن منابع کشور به بهانه الکل تقلبی در حالی مطرح شده است که دولت اسلامی موظف به هزینه بیت‌المال در ترویج حلال و ممنوعیت حرام است، نه اینکه موظف به تأمین خوردنی‌های حرام «استاندارد» برای مردم باشد. البته اگر کسی در این مسیر آسیب دید، طبعاً فرد گنهکار همچون شهروندان دیگر، از امکانات درمانی و قضایی بهره‌مند خواهد بود، اما نمی‌شود از دولت خواست که راه تخلف و گناه را هموار کند! در غیر این صورت، فردا هم باید در قبال ایدز گرفتن افراد به دلیل استفاده از سرنگ آلوده در تزریق مواد مخدر یا در پی روابط نامشروع مسئول باشد!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شرط‌ بندی انتخاباتی خاتمی با آذر منصوری!/ نرمال سازی مصرف مشروبات الکلی در روزنامه اصلاح‌طلب بیشتر بخوانید »

کرباسچی درباره انتخاب منصوری: می‌خواستند یک «خانم» رئیس باشد!/ تصویر جدید از قوه قضائیه چگونه است؟

کرباسچی درباره انتخاب منصوری: می‌خواستند یک «خانم» رئیس باشد!/ تصویر جدید از قوه قضائیه چگونه است؟



روزنامه اصلاح‌طلب: کسی در جبهه اصلاحات از انتخاب آذر منصوری راضی نیست اما حالا فصل سکوت است و نه بیان اختلاف!

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

******

روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۷ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که پیام رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه‌ای به کنگره حج، پنج ماموریت و هشت توصیه به عدلیه از سوی رهبر انقلاب، آخرین رایزنی‌های برجامی و شکست طرح روسی در بازار نفت در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار رئیس، مسئولان و جمعی از کارکنان قوه قضائیه، با تاکید بر اهمیت کم نظیر این قوه، اجرای کامل سند تحول دستگاه قضا، مبارزه با فساد در درون و بیرون این دستگاه، احیای حقوق عامه، تأمین آزادی‌های مشروع، و پیشگیری از وقوع جرم را از جمله وظایف مهم قوه قضائیه خواندند و افزودند: ملاک اصلی داوری درباره فعالیت همه دستگاه‌ها، نتیجه و محصول نهایی است که به دست مردم می‌رسد.

روزنامه شرق درباره بیانات رهبر انقلاب در جمع کارکنان قوه قضائیه نوشته است:

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نکته پایانی این جلسه، تصویر رسانه‌ای قوه قضائیه را تصویر خوبی ندانستند و گفتند: از رسانه و تبلیغات برای نشان دادن و اطلاع‌رسانی کارهای فراوان انجام گرفته در این قوه به درستی استفاده نمی‌شود که بخشی از این ضعف ناشی از صداوسیما و دستگاه‌های رسانه‌ای است اما بخش دیگر آن مربوط به خود قوه قضائیه است.

شرق نوشته است:

ایشان، نشست‌های رئیس قوه قضائیه با قشرهای مختلف را بسیار مهم خواندند و افزودند: جلسات با حقوقدانان، کارشناسان سیاسی و اقتصادی، دانشجویان و جوانان اهل فکر و نظر، اساتید، روحانیون و کسبه، موجب گسترش افق‌های تازه در مقابل قوه قضائیه می‌شود که این مباحث باید به شکل درست انعکاس رسانه‌ای داشته باشند.

کرباسچی درباره انتخاب منصوری: می‌خواستند یک «خانم» رئیس باشد!/ تصویر جدید از قوه قضائیه چگونه است؟

روزنامه اعتماد نیز با اشاره به فرازی از بیانات رهبر انقلاب می‌نویسد:

مبارزه با فساد در بیرون و درون دستگاه قضا نکته مهم دیگری بود که رهبر انقلاب با تاکید بر آن گفتند: اکثریت قاطع قضات و کارکنان قوه قضاییه، انسان‌های شریفی هستند که با درآمد واقعا کم سخت‌ترین کارها را انجام می‌دهند اما سوءاستفاده اقلیتی کوچک در هر نقطه کشور، چهره قوه قضاییه را مخدوش می‌کند و مایه قضاوت نادرست درباره کل این قوه می‌شود بنابراین باید با هرگونه فساد در درون دستگاه با جدیت برخورد شود. ایشان، شایعات افراد مغرض و مریض‌القلب را علیه دستگاه قضا، بسیار بیشتر از واقعیت دانستند اما گفتند: فساد درون قوه را هر قدر هم کم باشد باید ریشه‌کن کنید.

کرباسچی درباره انتخاب منصوری: می‌خواستند یک «خانم» رئیس باشد!/ تصویر جدید از قوه قضائیه چگونه است؟

روزنامه هم‌میهن در یادداشتی با طرح این سوال که چرا تصویر رسانه‌ای قوۀ قضائیه خوب نیست؟ نوشته است:

اگر بخواهیم از موازین انصاف عدول نکرده باشیم، آقای اژه‌ای در طول ریاست خود، حداقل در برخی زمینه‌ها سخنان دلگرم‌کننده‌ای به زبان آورده و در پاره‌ای حوزه‌های دیگر از جمله تلاش برای عفو متهمان وقایع سال گذشته، گامی عملی هم به پیش گذاشته است. با این همه، نه سخنان دلگرم‌کننده او بازتاب رسانه‌ای چندانی پیدا می‌کند و نه گام عملی او امید لازم را برای اجرای عدل و قانون در دستگاه قضا به وجود آورده است. چرا؟ چون دستگاه قضایی را با همان کارکنان و قضاتی که زمینه‌ساز انباشت مشکلات و ایجاد بی‌اعتمادی در آن شده‌اند، نمی‌توان متحول کرد. بنابراین، آنچه معمولاً رئیس قوه وعده تحقق آن را می‌دهد، همکارانش یا نادیده می‌گیرند و یا با اظهارنظرهای متضاد آن را خنثی می‌کنند.

کرباسچی درباره انتخاب منصوری: می‌خواستند یک «خانم» رئیس باشد!/ تصویر جدید از قوه قضائیه چگونه است؟

روزنامه همشهری نیز در سرمقاله خود با عنوان نسخه جدید رهبرانقلاب در داوری مسئولان می‌نویسد:

حاکمیت نباید به برداشت مخاطب بی‌اعتنا باشد. قضاوت نهایی افکار عمومی می‌تواند تحت‌تأثیر عملکرد همان جماعت اقلیت فاسد در دستگاه قضا باشد و می‌تواند ناشی از یک اخم کوچک باشد. دستگاه قضا و دیگر قوا باید به برداشت نهایی مخاطب توجه کند و اجازه ندهد هیچ سطحی از تخلف، تصویر نهایی را مخدوش کند. ان‌شاءالله توجه داریم که این مهم فراتر از کار رسانه‌ای است؛ آن‌هم هست، اما این هدف راهبردی نیازمند برنامه‌ریزی عمیق‌تر و پیچیده‌تری است. توجه اصلی باید معطوف به این گزاره باشد که تخلف در جمهوری اسلامی کمش نیز زیاد است.
اما گزاره چهارم نسبت به ۳گزاره اول بسیار کلیدی‌تر است. در ۳ گزاره اول می‌فرمایند مراقبت کنید یک خطای کوچک، تصویر نهایی ذهن مخاطب را تخریب نکند، اما در گزاره چهارم می‌فرمایند ملاک داوری برای عملکرد مسئولان احساس نهایی مردم است. این مهم فراتر از ذهنیت صرف است، بلکه بر احساس حقیقی مردم تأکید دارد.

در ادامه این یادداشت آمده است:

خلاصه اینکه هر میزان آمار و بیلان یک سازمان و نهاد و اساسا حاکمیت مثبت باشد، ملاک نهایی این است که مردم به‌صورت محسوس آن ‌را لمس کنند. این معیار جدید ملاک ارزیابی نهادها را تغییر می‌دهد و به‌جای توقف در گزارش مسئولان بر برداشت واقعی جامعه تأکید دارد. با این معیار، قضاوت حکمرانی نیازمند ۲اصل کلیدی است:اول اینکه خطاهای کوچک ممکن است کارهای بزرگ را زیر سؤال ببرد و به همان اندازه مهم است، دوم اینکه کارهای بزرگ را مردم باید سر صحنه زندگی احساس کنند.

کرباسچی درباره انتخاب منصوری: می‌خواستند یک «خانم» رئیس باشد!/ تصویر جدید از قوه قضائیه چگونه است؟

یک انتخاب برای انسجام؟

اعضای جبهه اصلاحات ایران در جلسه روز گذشته خود «آذر منصوری» دبیر کل غیرقانونی حزب اتحاد ملت را به‌عنوان رئیس جدید جبهه اصلاحات ایران انتخاب کردند. این تحولات سیاسی در ستاد انتخاباتی اصلاح‌طلبان همچنان مورد توجه روزنامه‌ها قرار دارد.

روزنامه آرمان امروز درباره انتخاب آذر منصوری نوشته است:

نتخاب رییس جبهه اصلاحات پس از گمانه‌زنی‌ها و تشکیک‌های فراوان با انتخاب «آذر منصوری» به پایان رسید ولی باتوجه به زمزمه‌هایی که از سمت و سوی برخی جریان‌های جبهه به گوش می‌رسد. گویا برخی از این انتخاب راضی نیستند. در هر انتخابی یک سمت راضی و یک سمت ناراضی هستند این ذات رای‌گیری است و بعد از پایان رقابت اعضا باید برسر اشتراکات تاکید کنند نه اینکه در ابتدای کار با مصاحبه‌هایی رفته رفته فضا را به سمت و سوی خاصی بچرخانند. پیگیری‌های خبرنگار «آرمان امروز» در مورد انتخاب «آذر منصوری» که تنها نامزد برای جانشینی «بهزاد نبوی» بود نشان داد برخی نظرات متفاوتی داشتند ولی برای جلوگیری از برهم زدن نظم جبهه و البته با تاکید بر حفظ انسجام درون اردوگاهی ترجیح دادند بر اشتراکات تاکید کنند در مقابل اما برخی از طیف‌های سیاسی حاضر در جبهه در مصاحبه‌هایی که در ادامه به آنها اشاره خواهیم داشت گویا چندان راضی نیستند. شاید در آینده انتقادهایی را در مورد روند تحرکات جبهه به‌وجود بیاید ولی حالا وقت مطرح کردن اختلافات نیست!

کرباسچی درباره انتخاب منصوری: می‌خواستند یک «خانم» رئیس باشد!/ تصویر جدید از قوه قضائیه چگونه است؟

روزنامه جوان نیز به نقل از غلامحسین کرباسچی دبیر کل سابق حزب کارگزاران می‌نویسد:

از سخنان غلامحسین کرباسچی، عضو حزب کارگزاران سازندگی اذعان و تأکید بر این موضوع برمی‌آید که جنسیت آذر منصوری و زن بودن او مؤلفه مهمی در انتخابش به عنوان ریاست جبهه اصلاحات به شمار می‌رود. کرباسچی می‌گوید که «حتماً نیروهای سیاسی‌تر، با سابقه‌تر و توانمندتر در جبهه اصلاحات حضور دارند، اما شاید ملاحظاتی برای انتخاب خانم منصوری وجود داشته است.» و بعد انتخاب یک زن به عنوان رئیس جبهه اصلاحات را با وقایع اخیر کشور مرتبط می‌کند: «احتمالاً با توجه به جریانات اخیری که در کشور اتفاق افتاد، جبهه اصلاحات تصمیم گرفت به خانم‌ها جایگاهی دهد تا در افکار عمومی هم اثر مثبتی گذاشته شود، بنابراین با توجه به شرایط جامعه تصمیم گرفتند پس از چندین دوره که ریاست جبهه در اختیار آقایان بود، این نوبت ریاست بر عهده یک خانم باشد.»

کرباسچی درباره انتخاب منصوری: می‌خواستند یک «خانم» رئیس باشد!/ تصویر جدید از قوه قضائیه چگونه است؟

جوان نوشته است:

معنای عبارات کرباسچی همان پوپولیسم است، عوام‌فریبی‌ای که اصلاح‌طلبان در انجام آن بسیار توانا هستند. آن‌ها برای کسب توجه جریان «زن، زندگی، آزادی» تلاش کردند این بار یک زن را رئیسجبهه خود بگذارند. نکته جالب اینکه آذر منصوری تنها کاندیدای این انتخابات درون گروهی برای تصدی ریاست جبهه اصلاحات ایران بوده است و توانسته ۳۱ رأی از آرای ۴۱ عضو حاضر در جلسه را به دست آورد. در حالی که پیش از این، از افراد متعددی به عنوان گزینه‌های ریاست جبهه اصلاحات نام برده می‌شد، از جمله چهره‌هایی همچون علی شکوری‌راد، حسین مرعشی و محسن هاشمی. با این حال انتخابات مذکور به شکل تک کاندیدایی و تنها با نامزدی آذر منصوری برگزار شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کرباسچی درباره انتخاب منصوری: می‌خواستند یک «خانم» رئیس باشد!/ تصویر جدید از قوه قضائیه چگونه است؟ بیشتر بخوانید »

وقتی متهمان تحریف خط امام مدعی می‌شوند

وقتی متهمان تحریف خط امام مدعی می‌شوند



روزنامه هم‌میهن متعلق به غلامحسین کرباسچی مدعی شد، بسیاری از میراث‌های امام خمینی تغییر کرده یا قلب واقعیت شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:

هم‌میهن می‌نویسد: «احیاگری دینی، انقلاب، جمهوریت با پسوند اسلامی و… از جمله اهم میراث امام خمینی است. آیا این میراث به همان شکلی که در سال ۶۸ بود، باقی مانده است؟ آنچه که امروز می‌بینیم لزوماً همانی نیست که در سال ۶۸ تحویل گرفته‌ایم. البته این را می‌پذیریم که حتی اگر ایشان هم در این مدت بودند، حتماً تغییراتی در این میراث می‌دادند، ولی این بدان معنا نیست که تغییرات رخ‌داده در همان مسیر اولیه است، چه‌بسا آنها تغییر کرده یا قلب واقعیت شده باشند.

جمهوریت و سخن گفتن از آن در ایران پیش از انقلاب و امام یک تابو و خط قرمز بود، به‌ویژه آنکه برخی از نیروهای اسلامی نیز با آن نه‌تنها میانه نداشتند، بلکه مخالف هم بودند و هنوز هم هستند و بروز هم می‌دهند… این رویکرد بسیار روشن است. تحت عنوان اسلامیت یا هیچ‌چیز دیگری نمی‌توان ویژگی جمهوریت نظام را نادیده گرفت و نقض کرد. این ویژگی نیز قابل سنجش است و هرگاه به اصل وجود چنین حمایتی خدشه‌ای وارد شود، راه‌های قانونی از جمله رفراندوم برای سنجش آن وجود دارد. این ویژگی چنان نیست که یک‌بار رخ دهد و تا ابد باقی بماند. استمرار این ویژگی باید اثبات شود و راه اثبات آن نیز مورد اتفاق‌نظر باشد.

… رویکرد ایشان به‌طور طبیعی در مقام اثبات، دفاع و تبلیغ و اجرای اسلام و برداشت‌های خودشان از اسلام بود. ولی در مقام ثبوت این امر به پذیرش و ظرفیت و نیازهای جامعه و مردم مربوط می‌شد و این مسئله نیز امری اثباتی محسوب می‌شود. به همین علت است که ایشان قانون اساسی اولیه که به رای عمومی گذاشته نشد و فاقد اصل ولایت فقیه بود را تایید کردند، سپس قانون موجود را هم تایید کردند که در سنت اسلامی بسیاری از نهادهای آن را نداشته‌ایم.

در زمینه شریعت اسلام نیز اجتهاد و نوآوری‌های ایشان در فتاوا، مسئله تاثیر زمان و مکان بر اجتهاد، مسئله مصلحت و درک از اختیارات دینی ولی‌فقیه (و نه جایگزین قدرت مردم شدن) جملگی حرکت به‌ سوی وجه ثبوتی جمهوریت در حدوث و بقای این نظام بود… در میان مجموعه میراث ایشان شاید ایجاد اعتماد به نفس یکی مهم‌ترین‌ها است. اینکه به ملت و جوانان اعتماد به نفس دادند؛ ملتی که باید منتظر می‌ماندند تا ببینند که در واشنگتن و لندن چه تصمیمی برای آنان باید بگیرند، به خودشان باور کردند و عنان اختیار خود را به دست آوردند…

باید بیندیشیم که ما با این سه میراث مهم چه کردیم؟ جمهوریت را به یک گروه محدود و بسیار اندک تقلیل داده‌ایم. اسلامی را که پیامش عقلانیت، عدالت، رحمت، عطوفت و اخلاق محمدی بود، به مناسک که بعضاً به بدعت تنه می‌زند، به مشتی داستان‌های خرافی تقلیل داده‌ایم. و از همه بدتر اعتماد به ‌نفس و امید مردم و جوانان را در مسیر ساختن آینده زایل کرده‌ایم.

به لحاظ جمعی و اجتماعی باید ریشه‌یابی شود که چرا از آن اوج توان روحی و مقاومت ملی و اعتماد به ‌نفس بی‌نظیر به این وضعیت رسیده‌ایم؟ آیا این ناشی از سیاست‌های عمومی نیست که جوانان و نسل‌های میانسال از گردونه سیاست و ساختن آینده حذف شده‌اند و تعدادی افراد محدود که تابع شرایط و منافع خود هستند و از این راه ارتزاق می‌کنند و تعهد اخلاقی و حرفه‌ای لازم هم ندارند، میدان‌دار امور شده‌اند؟ در نتیجه وجود چنین وضعی نیست که شاهد رکود ۱۲ ساله اقتصاد کشور، گرایش به مهاجرت از کشور، رشد بی‌اعتمادی میان جامعه و سیاست، حذف نظام‌مند نیروها از عرصه سیاست و بسته بودن راه‌های پیشرفت و مشارکت و نزول چشمگیر همراهی و همدلی با اسلام و انقلاب هستیم؟»

تحلیل روزنامه هم‌میهن از ابعاد مختلف، مخدوش است. برخی مدعیان پیروی از امام (در قالب نارسای چپ و راست مصطلح) خود دچار انحراف شدند و برای اینکه انحراف خود از اصول و آرمان‌ها و خط امام را توجیه کنند، به تحریف در این زمینه پرداختند. اعتماد به آمریکا (شیطان بزرگ)، پیوند با گروهک‌های التقاطی و برانداز که حضرت امام با آنها مرزبندی قاطع داشت، نفی جامعیت اسلام و معیار بودن آن، عدم پایبندی به ولایت فقیه که بالاترین میراث امام بود، رویارویی پنهان و آشکار با جمهوریت و تلاش برای قبضه قدرت و تعطیلی انتخابات، اشرافی‌گری و امتیازطلبی و رانت‌جویی، بی‌اعتنایی به طبقات جامعه و ترویج تجمل و تبعیض، و در یک کلام، استحاله در بسیاری از ارزش‌ها و آرمان‌ها، ویژگی جریانی است که بعدها خود را طرفدار اعتدال و اصلاحات جا زد و برخی زعمای آن اعتراف کردند که برخلاف اول انقلاب، دیگر اعتقادی به «آیت‌الله خمینی» ندارند.

مدیریت اشرافی غربگرایانه در کنار امتیازطلبی و تلاش برای مصادره به مطلوب انتخابات، و سپس شورش علیه جمهوریت و اسلامیت (در پی شکست در انتخابات ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ و ۱۴۰۰) چهره‌ای از مدعیان اصلاح‌طلبی ساخته که جز شورش علیه میراث ماندگار امام خمینی(ره) نام دیگری بر آن نمی‌توان نهاد.

اگر امام به درستی در مقابل آمریکا به ملت اعتماد به نفس داد، جریان غربگرا ماموریت داشت تا ایران را در برابر غرب تحقیر کند و ناتوان جا بزند. و در همین مسیر بود که غربگرایان، بدترین کارنامه اقتصادی را رقم زدند اما به جای عذرخواهی از قصور و تقصیر خود، سعی می‌کنند به عنوان انحراف از میراث امام وانمود کنند!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وقتی متهمان تحریف خط امام مدعی می‌شوند بیشتر بخوانید »

مارادونا را رها کنید؛ غلامحسین را بگیرید!

مارادونا را رها کنید؛ غلامحسین را بگیرید!



رفتار شخصی در مشهد که برای ارشاد دو خانم بی‌حجاب، با روشی غلط به نهی از منکر پرداخت محکوم است اما قطار کلمات شهردار سابق تهران در توئیتر و در واکنش به این عمل از ریل انصاف خارج شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، این همه ناپخته‌گی جای بسی تعجب دارد. از یک رجال سیاسی با سابقه انتظار بیشتری می‌رفت. ظرف ماستی در مشهد خبرساز شد اما موضوع در حد امنیت ملی و ذبح موضوعات کلان امنیتی کشور نبود.

قطعاً رفتار شخصی در مشهد که برای ارشاد دو خانم بی حجاب، با روشی غلط به نهی از منکر پرداخته و پا را از تذکر کلامی فراتر گذاشت، محکوم است. آن فرد هم به درستی پیگرد قانونی قرار گرفت؛ اما غلامحسین کرباسچی به عنوان یک رجال قدیمی سیاسی با توئیتی در حساب کاربری خود یک جنجال جدید و بی ربط به پا کرد.

غلامحسین کرباسچی در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت:

«وقتی در کشور کسانی باشند که از ماست استفاده صلح‌آمیز نکنند، چطور می‌شود دنیا اطمینان حاصل کند که از امکانات حساس دیگر استفاده صلح‌آمیز بشود. # حجاب_اجباری»

این سیاستمدار اصلاح طلب و شهردار سابق تهران کاملاً ناشیانه و در واکنش به رفتار ناپسند آن فرد خاطی، جملات را به گونه‌ای به دنبال هم قطار کرد که انتهای مسیر این قطار خروج از ریل انصاف است. هر چند وی بعد از ساعتی این توئیت را حذف کرد اما جنجالی به پا کرد و واکنش‌های زیادی را به پا کرد و آب به آسیاب دشمنان ریخت.

در این میان حتی صدای عطاالله مهاجرانی یار و همراه اصلاح‌طلب او هم از لندن در آمد. وی در حساب کاربری خود در واکنش به این سخنان کرباسچی نوشت: «دوست قدیمی حضرت کرباسچی! به نظرم یک کاسه ماست ظرفیت چنین تفسیر جهان شمولی را ندارد! جهان می‌بایست نگران استفاده از سلاح اتمی توسط آمریکا باشد که هیروشیما و ناکازاکی را بمباران اتمی کرد و در اشغال عراق، از سلاح اتمی کنترل شده استفاده کرد. این تعمیم عمل یک فرد به نظام غریب بود.»
در ادامه واکنش‌ها سیدنظام الدین موسوی نماینده تهران در مجلس نیز چنین به توئیت کرباسچی پاسخ داد: «جناب کرباسچی! کار آن فرد ماست پرت کن، خطا و محکوم اما تعمیم آن به انرژی هسته‌ای عجیب است. اگر قرار بر این تعمیم‌های ناروا باشد، به دلیل کار آقای نجفی در قتل فجیع همسرش با اسلحه، به شما اصلاح‌طلبان نیز باید به عنوان عناصر خطرناک، نه تنها اجازه ازدواج، که اجازه تردد در خیابان هم ندهند!»

باید توجه داشت سوابق آمریکا و اقمارش در استفاده از ابزارهای تسلیحات نامتعارف برای اهل همه دنیا مشخص است. هیروشیما و ناکازاکی تا دهه‌ها از آثار بمب‌های هسته‌ای امریکایی‌ها رنج کشید. گلوله‌های با اورانیوم ضعیف شده استفاده شده در عراق سونامی سرطان را نه در عراق حتی در استان‌های مرزی و همجوار عراق برای سال‌ها بوجود آورد. حلبچه و سردشت دو شهری بودند که با سکوت و حمایت‌های آمریکا از صدام بمباران شیمیایی شدند. همه اینها بخشی از جنایت‌های استفاده دشمنان از تسلیحات نامتعارف است.

این در حالی است که ایران جدا از عدم تمایل به داشتن تسلیحات نامتعارف، وسواس خاصی در رعایت ضوابط انسانی در ساخت تسلیحات نظامی حتی متعارف دارد. ساخت موشک‌های دقیق نقطه زن با اصرار و تاکید مقام معظم رهبری بوده است.

در عین حال دقت بالای نیروهای ایران در زمان جنگ با عراق، برای به خطر نیفتادن جان مردم بی گناه در انواع عملیات‌های هوایی، موشکی و زمینی زبانزد اهل انصاف است. از سویی کارشناسان بی‌طرف نظامی در جنگ سوریه در نحوه مقابله نیروهای مستشاری ایران با داعش، اعتراف داشتند که ایران بر خلاف برخی قدرت‌ها حتی در مقابله با دشمنانش سیاست سرزمین سوخته را دنبال نمی‌کند.

بدین ترتیب از مقامات و رجل سیاسی کشور انتظار می‌رود جانب انصاف و عدالت را در سخنان و نوشته‌هایشان نگه دارند. اگر این سخنان را اپوزسیون و معاندان کشور می‌گفتند جای ملامت نداشت، چون موضوع آنان مشخص است؛ اما همراهان کشور با هر نوع سلیقه و گرایشی باید بیشتر مراقب باشند. به گونه‌ای نشود که از این به بعد آن طنز معروف گل به‌خودی – که روزی خود او در دادگاهش استفاده کرد- از این به بعد اینگونه به‌روزرسانی شود که «مارادونا را رها کنید؛ غلامحسین را بگیرید!»

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مارادونا را رها کنید؛ غلامحسین را بگیرید! بیشتر بخوانید »

کارنامه دیکتاتورهای کوچک از وحشی‌گری خیابانی تا اعتصاب اجباری

کارنامه دیکتاتورهای کوچک از وحشی‌گری خیابانی تا اعتصاب اجباری



هفته آخر شهریورماه سال جاری بود که فوت مهسا امینی، بهانه‌ای شد تا برخی طیف‌های سیاسی رادیکال و پادوهای داخلی دشمن با هدایت و حمایت دشمنان قسم‌خورده نظام به خیابان‌ها بیایند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، هفته آخر شهریورماه سال جاری بود که فوت مهسا امینی، بهانه‌ای شد تا برخی طیف‌های سیاسی رادیکال و پادوهای داخلی دشمن با هدایت و حمایت دشمنان قسم‌خورده نظام به خیابان‌ها آمده و در سطحی دیگر و با خوانش و قرائتی متفاوت‌تر از فتنه‌های ۸۸ و ۹۸ به‌ستیز با ملت و نظام جمهوری اسلامی برخیزند.

اکنون با گذشت نزدیک به دو ماه و نیم، تنها چیزی که فتنه‌گران داخلی و خارجی در افکار عمومی از خود به تصویر کشیده‌اند، تباهی و تقلای محکوم به شکست دیکتاتورهای کوچکی است که در قامت اراذل اجاره‌ای و وحشی‌گری‌های خیابانی ظاهر شده بودند.

خیال خام دیکتاتورهای کوچک به اسارت گرفتن عقلانیت عمومی

دیکتاتورهای کوچک به خیال خام خود گمان می‌کردند با تحریک افکار عمومی و تهییج احساسات و ترانه‌سازی‌های کذایی و بهره‌برداری‌های جناحی و سیاسی از مفهوم «اعتراض» می‌توانند «عقل» و «عقلانیت» عمومی را به اسارت گرفته و با شگردهای رسانه‌ای و روانی از «امنیت» این مرزوبوم اعتبارزدایی کرده و ایران را ویران کنند!

کار آنان تا به آن حد از تنزل رسید که برای باخت قهرمانانه تیم ملی ایران در برابر آمریکا بوق شادی زدند و خنده‌دارتر آنکه مغازه‌دار سنندجی را صرفاً به خاطر خوش‌وبش کردن با رئیس‌جمهور، تهدید کرده و عذرخواهی ویدئویی او را وایرال کردند!

اکنون دیکتاتورهای کوچک در حالی که تا بن دندان به تصورات قرون‌وسطایی زنجیر شده‌اند، به بهانه حمایت از زن، زندگی و آزادی! کسبه و بازاریان را برای «اعتصاب اجباری» مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند.

همین یکی دو روز پیش در بیانیه‌های خود رسماً رانندگان کامیون‌ها را تهدید و ارعاب کرده‌اند که در صورت نپیوستن به اغتشاشات، به وسایل نقلیه آنها آسیب خواهند زد!

مدعیان اصلاحات؛ آغازگران اغتشاش

دو ماه و نیم پیش و به بهانه درگذشت مهسا امینی، انتقادات برخی طیف‌های سیاسی اصلاح‌طلب (بخوانید ماجراجویان سیاسی و آغازگران اغتشاش) حول‌وحوش «گشت ارشاد» و مصوبات مربوط به آن مطرح شد اما یک هفته از آن نگذشته بود که مدعیان اصلاحات به‌ویژه طیف رادیکال آن ضمن اعتبارزدایی از گزارش‌ها و اظهارات مقامات رسمی درباره درگذشت فرد مورد اشاره، وارد فاز رادیکال‌تری شده و افکار عمومی را برای آشوب‌های خیابانی تهییج و تحریک کردند.

جالب‌توجه آنکه بعد از بیانیه تحریک‌آمیز برخی عناصر ورشکسته و بازنده سیاسی (چهره‌هایی نظیر محمد خاتمی، مهدی کروبی، جهانگیری، عبدالله نوری) و یکی دو حزب منتسب به آنها (مانند حزب اتحاد ملت، حزب کارگزاران) دو تن از مدعیان اصلاحات (مسعود پزشکیان و غلامحسین کرباسچی) در برنامه زنده تلویزیونی درباره ماجرای درگذشت مهسا امینی، شائبه «کشته شدن» او را مطرح و بر آن متمرکز شدند.

بعدازآنکه مسعود پزشکیان، نماینده اصلاح‌طلب مجلس گفت: «همه باید بیایند پاسخ بدهند! ازنظر علمی نمی‌شود که کسی همین‌جوری بیفتد!» غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران هم در برنامه تلویزیونی در پاسخ به اظهارات فعال اصولگرا که گفت در زمان پیامبر زنانی که حجاب را رعایت نمی‌کردند مجازات می‌کردند، بیان کرد: البته آنها را نمی‌کشتند.!»

این مدعی اصلاح‌طلب به‌قدری به «کشته شدن» مهسا امینی اصرار داشت که مجری تلویزیون از وی می‌پرسد چرا از واژه کشته شدن برای خانم امینی استفاده می‌کنید مگر او توسط پلیس کشته شد؟ کرباسچی پاسخ می‌دهد فوت کردن یعنی همان کشته شدن! مجری مجدداً می‌پرسد یعنی پدر مرحوم شما که فوت کرده بود کشته شد؟ می‌گوید «بله پدرم کشته شد!» (درحالی‌که منظور وی این بود که پدرش تصادف کرده، به بیمارستان منتقل شده و در آنجا البته با ادعای کم‌کاری تیم پزشکان فوت شده!)

وقتی طراحان اغتشاش نسخه حل بحران می‌پیچند…!

آغازگران اغتشاش به بیانیه و یکی دو مصاحبه اکتفا نکردند. طراحان اغتشاش از هفته اول مهرماه به بعد در تقسیم‌کار نوشته یا نانوشته با ضدانقلاب و اپوزیسیون، گزاره‌ها و محورهای مشترکی مانند ادعای به قتل رسیدن مهسا امینی و مقصرنمایی نظام جمهوری اسلامی را در دستور کار خود قرار دادند.

اگرچه این همکاری مشترک در مقاطعی مانند حضور حماسی ملت ایران در تظاهرات بعد از نمازجمعه یا راهپیمایی سراسری ملت ایران با وقفه مواجه شد اما بعد از آن با آغاز برخی وحشی‌گری‌های اراذل اجاره‌ای در برخی نقاط ایران، دوباره اوج گرفت.

تلاش برای جا زدن آشوبگران به‌عنوان «معترض» و «مردم عادی»، باورسازی گسترده بودن اغتشاشات در سطح ملی (ادعای سقوط اشنویه و…)، فضاسازی درباره نحوه فیلترینگ اینستاگرام و واتس آپ، جوسازی و القای برخورد پلیسی و امنیتی با دانشجویان معترض در برخی دانشگاه‌ها، مشارکت فعال در پروژه کشته‌سازی (ماجرای درگذشت نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیل‌زاده، حدیث نجفی، دختر اردبیلی و…)، فضاسازی درباره نحوه برخورد با دانش‌آموزان و… برخی از محورهای مکرر و مستمر در رسانه‌های مدعی اصلاح‌طلبی بوده

است.

حالا طراحان اغتشاش که نمی‌خواهند به این رسوایی تن دهند، به گوشه‌ای خزیده و خود را «دلسوزان» نظام جا زده و به‌عنوان کارشناس و استراتژیست برای حل مشکلات نسخه می‌پیچند و از ضرورت «تغییر» و «آشتی ملی» سخن می‌گویند!

همین دو روز پیش روزنامه ابتکار در یادداشتی به قلم محمدعلی وکیلی، نماینده اصلاح‌طلب مجلس دهم با عنوان «تغییر از چه نقطه‌ای؟» نوشت: «اساساً تغییر تنها سلاح و ابزارِ بقاست. سال‌هاست که عده‌ای ضرورت تغییر را فریاد می‌زنند و البته توسط بخش کاتولیک نظام این شعار تعبیر به براندازی می‌شود و طبیعتاً مدعیان تغییر نیز متهم به براندازی می‌شوند و بعضاً تاوان‌های سنگین داده‌اند…. نقطه شروع می‌تواند اعلان آشتی ملی از محمدخاتمی تا شیخ علی‌اکبر ناطق نوری از گوگوش تا سروش و اعلان عفو عمومی برای تمام کسانی که مرتکب حق‌الناس نشده باشند و…»

و البته چه کسی است که نداند عقب‌نشینی و فروکش کردن‌های تاکتیکی و ژست سیاستمداری (زیر نقاب سیاسی‌کاری و سیاست‌بازی جناحی و فریبکارانه) به خاطر آن است که ملت ایران حاضر به حمایت از پادوهای داخلی دشمن نشدند؛ حقیقتی که خود آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها (پدرخوانده‌های شبکه نیابتی دشمن) طی دو ماه و نیم گذشته به آن اعتراف کردند.

کارنامه دیکتاتورهای وطنی،حمله به زن، زندگی و آزادی

سرعت و شدت برخی وحشی‌گری‌های سازمان‌یافته به‌قدری غیرمنتظره بود که افکار عمومی را در بهت و حیرت فرو برده بود؛ آتش زدن پرچم ایران، حمله و به آتش کشاندن مسجدی در رشت، آتش زدن اتوبوس انتقال خون یا خودروهای پلیس، حمله و واژگون کردن ماشین آمبولانس، آتش زدن امامزاده عبدالله همدان، خسارت زدن به بیت‌المال (ایستگاه‌های اتوبوس، ساختمان‌های دولتی، سطل‌های زباله و…) آتش زدن یک مأمور پلیس و ضرب و شتم ناجوانمردانه حافظان نظم و امنیت، ریختن گازوییل در معابر، سردادن شعارهای ساختارشکنانه و… تنها بخشی از اقدامات هنجارشکنانه و وحشیانه‌ای بود که داعشی‌های وطنی در هفته‌های اول و دوم ناآرامی‌های اخیر مبادرت به انجام آنها کردند.

طی دو ماه و نیم گذشته، اغتشاشگران با تحریق سطل‌های زباله و تجمعات چند ده‌نفره خیابان‌های شهر را مسدود کردند، با بهانه و شعار «زن زندگی آزادی» زنان محجبه را کتک زده و چادر از سر آنان کشیدند، خانه مردم را که زن و بچه در آن بودند به آتش کشاندند، به لباس روحانیت تعرض کردند، طلبه بسیجی را در خیابان شکنجه کردند، دانشجویان انقلابی را در دانشگاه‌ها مورد ضرب و شتم قرار داده و آنان را تهدید و فحاشی کردند. پلیس را آتش زدند و گلوی محافظ امنیت را پاره کردند.

اراذل اجاره‌ای به هنرمندانی مانند حمید هیراد، مهران رجبی، محمد اصفهانی و… که با آنان همراهی نکردند به‌صورت گله‌ای و فله‌ای حمله و خانواده آنان را تهدید کردند. حتی به عناصری مانند مهناز افشار و خواننده‌های لوس آنجلسی هم رحم نکردند.

روحیه دیکتاتوری و فاشیستی اغتشاشگران به حدی مشمئزکننده بود که حتی صدای برخی چهره‌های ضدانقلاب مانند رعنا رحیم‌پور (خبرنگار بی‌بی‌سی) و یا فعالان دوآتشه اصلاحات را هم درآورد!

آنان که پای تروریست‌ها را به حرم شاهچراغ و استان‌های مرزی باز کردند، برای باخت تیم ملی جشن گرفتند و در برد تیم ملی، به مربی که حتی ایرانی هم نبود حمله کردند.

حتی به بازیکنان تیم ملی فوتبال اجبار کردند که سرود ملی نخوانند! یا آنکه بازیکنان و خانواده‌هایشان را مورد تهدید و ارعاب قرار دادند.

اقدامات جنایتکارانه آنها در دوربین‌ها و موبایل‌ها و شبکه‌های اجتماعی ثبت و ضبط شده است؛ آنها به حدی از عصبانیت و خودزنی رسیدند که پس از نومیدی از تحرکات خیابانی به اعتصاب اجباری بازار و سپس به اعتصاب اجباری کامیون داران روی آوردند.

این‌ها تنها نمونه‌ای از اقدامات شنیع دیکتاتورهای کوچکی است که در خیال خام خود سودای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران را داشتند ولی با بصیرت ملت غیور ایران، همه کوشش‌های آنان نقش بر آب شد.

علاوه‌بر موارد فوق الاشاره در کارنامه وحشی‌گری اغتشاشگران، یکی از خیانت‌ها و خباثت‌های آنان، جری کردن دشمنان نظام در تشدید تهدید و تحریم علیه ملت و نظام اسلامی بود به‌طوری‌که رژیم صهیونیستی و آل‌سعود، کشورهای اروپایی و آمریکایی که از ایران قوی و موفقیت‌های کشور در عبور از تحریم‌ها عصبانی بودند، همگی با کینه‌ای مضاعف به صحنه آمده و با حجم گسترده‌ای از هجمات رسانه‌ای و اعمال تحریم‌های گسترده علیه ملت و نظام ایران به لفاظی پرداخته و رسماً از اغتشاشگران حمایت کردند.

نگاه به کارنامه داعشی‌های وطنی است که علاوه‌بر لزوم برخورد قاطع و قانونی با جنایتکاران، لاجرم درخصوص ضرورت برخورد با جریان تحریف و جریان نفوذ و به‌ویژه به محاکمه کشاندن برخی پادوهای داخلی دشمن که اکنون انزوا اختیار کرده‌اند، بحث‌های تازه‌ای را در محافل سیاسی و رسانه‌ای کشور خواهد گشود.

منبع: کیهان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کارنامه دیکتاتورهای کوچک از وحشی‌گری خیابانی تا اعتصاب اجباری بیشتر بخوانید »