غلامحسین کرباسچی

دفاع سربسته اصلاح‌طلبان از اشرار تروریست و آدم‌کش

دفاع سربسته اصلاح‌طلبان از اشرار تروریست و آدم‌کش



اشرافیت غربگرا که تا آخرین روزها پای حمایت از اشرار اغتشاشگر ایستاده بودو به شرارت تشجیع می‌کرد،اکنون که نقشه آشوب به شکست انجامید، ادبیات خود را عوض کرده و خواستار آزادی کامل همه بازداشتی‌ها شده‌ اند

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه وخود نوشت: در این زمینه عباس آخوندی- چهره سیاست‌بازی که به نابودی بازار مسکن و تورم بیش از ۷۰۰ درصدی این بخش شناخته می‌شود- در توئیتر نوشت: «اینک زمانی است که به این پیروزی تیم ملی و به منظور آشتی ملی و شادی دل مردم ایران، تمام زندانیان حوادث اخیر و تمام زندانیان سیاسی بی‌قید و شرط آزاد شوند».

در همین حال روزنامه هم‌میهن وابسته به غلامحسین کرباسچی هم که یک پای تحریک به اغتشاشات بوده، در مطلبی با عنوان «دنیا نیرزد آن که پریشان کنی دلی»، نوشت: قبل از اعزام تیم ملی فوتبال ایران عکس‌هایی از دیدار رئیسی و تیم ملی منتشر شد. در میان عکس‌ها عکسی از روزبه چشمی بود که جلوی رئیس جمهور تعظیم می‌کند. در حقیقت آن عکس خاص خطای دیدی بود که در عکاسی به واسطه بازوبسته بودن دیافراگم و انتخاب لنز اتفاق می‌افتد. چرا که فیلم آن دیدار هم منتشر و مشخص شد که روزبه در واقع به تشویق حضار ادای احترام می‌کند. خیلی اوقات شما ممکن است به میهمانی دعوت شوید که علاقه‌ای به رفتن نداشته باشید. ادب حکم می‌کند وقتی در چنین موقعیتی قرار می‌گیرید، احترام میزبان را حفظ کنید. ضمن اینکه توقع اینکه درد من درد رفیقم هم باشد، توقع زیادی است. عده‌ای که از تیم ملی می‌خواهند رفتار دیگری داشته باشد عین این است که در فامیل شما با خانواده دیگری قهر باشید. قهر شما باعث شود از خانواده برادرتان هم متوقع شوید که به میهمانی طرف قهر شما نرود یا اگر رفت برای میزبان قیافه بگیرد. نمی‌خواهم دردی را که در این مدت به ملت ایران تحمیل شده تقلیل دهم. متوجه موقعیت هستم، امیدوارم شیرینی این پیروزی دل دو طرف را نرم کند. آنهایی که باید به دلجویی مردم بروند آب دستشان است زمین بگذارند و تا دیر نشده عذرخواهی کنند و در جهت جبران مافات برآیند. می‌دانم که خیلی‌ها دردهایی کشیده‌اند که به سختی التیام می‌یابد. اما امید دارم که یکبار دیگر تک تک ملت ایران تیم ملی را تیم خودشان بدانند. با باختش ناراحت و با بردش خوشحال شوند. عکس زیر بعد از گل اول ایران به ولز گرفته شده است. بغض روزبه ترکیده است. شاید به خاطر هجمه‌های این چند وقت اخیر. ما برای دلجویی از او این عکس را منتشر می‌کنیم. دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی.»

برخی دیگر از نشریات همسو نیز مطالبی در قالب ضرورت آشتی ملی و آزادی بازداشت‌کنندگان منتشر کرده‌اند که یک مغالطه کامل است.

توضیح بدیهی ماجرا این است که مثلا در خیابان دو خودرو با هم تصادف نکرده و یا دو نفر به هم نخواسته تنه نزده‌اند که از هم دلجویی کنند و تمام شود.

برخلاف آن چیزی که پادوهای رسانه‌ای بیگانه وانمود می‌کنند، اکثریت قریب به اتفاق مردم، با این اغتشاشات هیچ همراهی نکردند. برخی از افراد هم که حضور پیدا کردند، از سر بی‌اطلاعی و غفلت و فریب‌خوردگی بود.

در این بین می‌ماند معدود افراد بازداشتی که اگر جرائم کوچکی مرتکب شده‌اند، با نظر قاضی مورد اغماض واقع می‌شوند .اما کسانی که ده‌ها نفر از مردم عادی و عابران تا نیروهای انتظامی و امنیتی را وحشیانه مورد شکنجه قرار داده یا با سلاح گرم و سرد مضروب کرده و به شهادت رسانده‌اند، و یا متعرض خودرو و موتور و مغازه مردم یا اموال و اماکن عمومی شده و آتش‌افروزی و ارعاب و شرارت کرده‌اند، باید تاوانی عبرت‌آموز پس بدهند.

در عین حال باید یادآور شود که «مردم» مظلوم‌ترین واژه نزد اشرافیت غربگرا و رسانه‌های اجاره‌ای غرب هستند. چه اینکه زندگی و آرامش و امنیت همین‌ها در جریان هر نوع آشوب‌افکنی غربگرایان، اولین آماج اغتشاشگران است. اما در عین حال وقتی اشرار- اغتشاشگر به بن‌بست می‌رسند، همچنان که در سال ۱۳۸۸ و امسال اتفاق افتاد، بلافاصله رسانه‌های همسو مامور می‌شوند تا تعبیر غلط‌انداز «آشتی ‌ملی» را پیش بکشند!

این در حالی است که با شرارت و قانون‌شکنی و جنایت و ترور نمی‌توان مماشات کرد و هیچ جای دنیا از چنین کودتایی به عنوان آشتی ملی یاد نمی‌کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دفاع سربسته اصلاح‌طلبان از اشرار تروریست و آدم‌کش بیشتر بخوانید »

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟



دشمن در جنگ روایت‌ها و جنگ تصویر شکست‌خورده است. دشمن در این جنگ توانسته، فقط در ۱۰ درصد شهرهای ایران، های و هوی و ترقه‌بازی راه بیندازد.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم. در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های امروز یکشنبه ۲۹ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که بیانات رهبر انقلاب در دیدار صدها نفر از مردم اصفهان؛ تحلیل اغتشاشات و سرنوشت مذاکرات در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح دیروز(شنبه) در دیدار صدها نفر از مردم اصفهان، اصفهان را شهرِ تحسین برانگیز علم و ایمان و هنر و جهاد خواندند و با اشاره به اینکه چالش اساسی امروز ما، چالش پیشرفت در مقابلِ «توقف و رکود و ارتجاع» است افزودند: استکبار در صف‌آرایی مبنایی در مقابل ملت ایران با تشدید ایران ستیزی، همه امکاناتش را برای القای ناامیدی و بن بست به اذهان مردم بخصوص جوانان بکار گرفته و امروز مهمترین شاخص اثبات ایران‌دوستی هر فرد، «پرهیز از یأس‌آفرینی و امیدسوزی» و «ترویج روحیه کار و تلاش و امید» است. سخنان حضرت اقا در همه روزنامه‌ها بازتاب داشته است.

روزنامه رسالت با اشاره به سخنان رهبر انقلاب در سرمقاله خود نوشته است:

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مردم اصفهان فرمودند: «غرب با منطق دموکراسی لیبرال سه قرن است دنیا را غارت می‌کند. رونق و پیشرفت جمهوری اسلامی منطق دموکراسی لیبرال غربی‌ها را باطل کرده است. غرب از پیشرفت ایران اسلامی ناراحت و عصبانی است و با همه قدرت به میدان آمده است اما هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.»راهبرد مردم و نظام برای مقابله با این پدیده، پیروزی خون بر شمشیر بوده که تا اکنون جواب داده است این راهبرد یعنی فتح میدان بدون خونریزی. منطق حافظان امنیت این است کشته می‌شویم اما نمی‌کشیم. خون‌های به‌ناحق ریخته شهدای فتنه اخیر هم مردم را بیدارتر کرده است و هم توطئه دشمن را در کشته سازی خنثی کرده است.

در ادامه سرمقاله رسالت آمده است:

دشمن در جنگ روایت‌ها و جنگ تصویر شکست‌خورده است. دشمن در این جنگ توانسته، فقط در ۱۰ درصد شهرهای ایران، های و هوی و ترقه‌بازی راه بیندازد. در آن ۱۰ درصد هم مردم با قدرت در برابر شرارت آن‌ها ایستادند. دشمن به‌زودی در برابر اراده فولادین ملت ایران در جنگ اراده‌ها زانو خواهد زد. آثار این زانو زدن در پیام‌های پیدا و پنهان دشمن مثل روز روشن است. قرار است نظام تا زانو زدن دشمن مثل مردم بصیر و آگاه و شجاع ایران بایستد. نتیجه این ایستادگی عبور از یک پیچ و گردنه تاریخی است که اکنون دارد در تاریخ معاصر ثبت می‌شود.

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟

حقه‌بازی آژانس

قطعنامه سیاسی آژانس علیه ایران همچنان مورد توجه روزنامه‌ها قرار دارد، روزنامه آرمان ملی در تحلیلی در این‌باره نوشته است:

قطعنامه‌های شورای امنیت همواره به منظور ارسال پرونده کشورها به شورای امنیت نیست. گاهی این قطعنامه‌ها جنبه هشدار دارد. در دو نشست قبلی آژانس از رفتار ایران انتقاداتی صورت گرفت و انتقاداتی به منظور عدم همکاری با آژانس و فراهم نشدن امکان دسترسی آژانس به سایت‌هایی که آژانس مدعی بود که در آن فعالیت‌هایی صورت گرفته انجام شد؛ اما ایران در ارتباط با آن توضیحی به آژانس نداد. از این جهت بود که پس از نارضایتی آژانس از کم‌کاری تهران در تعامل با آژانس و تحریکات و فشارهای غربی‌ها در نهایت شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قطعنامه سوم خود را علیه ایران صادر کرد. لذا حتی اگر شرایط سیاسی هم تغییر نمی‌کرد قطعنامه صادر شده علیه ایران در شورای حکام تا حدودی قابل پیش بینی بود. البته احتمالا مسائل داخلی ایران موجب شده مواضع اروپایی‌ها علیه تهران تندتر شود!

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟

روزنامه وطن امروز نیز نوشته است:

این دومین‌بار است که شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قطعنامه‌ای درباره این موضوع صادر می‌کند. قطعنامه پیشین ۱۸ خرداد به تصویب این شورا رسیده بود. آن قطعنامه با ۳۰ رأی موافق، ۲ رأی مخالف و ۳ رأی ممتنع به تصویب رسیده بود. دولت بایدن که در سیاست خارجی خود در قبال ایران به دیپلماسی «بک چنل» – استفاده از کانال‌های غیررسمی ارتباطی به جای کانال‌های عادی و رسمی برای مذاکره- رو آورده، تلاش می‌کند با حربه تشدید فشار و تحریم که با کارسازی جریانات ضدایرانی فارسی‌زبان خارج از کشور انجام می‌شود و پیوند زدن با آشوب‌های پراکنده در ایران، دستگاه محاسباتی کشورمان را دچار اختلال و هرج‌ومرج کند تا از این رهگذر یک امتیاز بزرگ از تهران کسب کند.

در ادامه این گزارش آمده است:

شورای حکام با انجام این کار پیام روشنی ارسال کرده مبنی بر اینکه ضروری و اضطراری است که ایران به تعهدات پادمانی خود ذیل «ان‌پی‌تی» پایبند باشد و بدون درنگ اقدامات مشخص‌شده را انجام دهد؛ «ایران باید درباره ذرات اورانیوم شناسایی ‌شده در ۳ مکان اعلام‌ نشده توضیحات معتبر ارائه کند و مکان مواد هسته‌ای و/ یا تجهیزات مرتبط آلوده‌ مرتبط را مشخص کند. قطعنامه مذکور بار دیگر بر حمایت تزلزل‌ناپذیر شورا از تلاش‌های دیرینه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای حل این مسائل حیاتی با ایران صحه می‌گذارد.

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟

می‌کشند و عزا می‌گیرند!

ماجرای تروریستی در شهر ایذه همچنان مورد توجه روزنامه‌ها قرار دارد، روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد با انتشار روایتی عجیب از آیلار حقی روایت ضد انقلاب را دوباره بازنویسی کرده است؛ این ادعا در حالی مطرح شده است تصاویر دوربین‌های مدار بسته و اعترافات همراهان این دختر به صورت کامل منتشر شده است.

اعتماد نوشته است:

ردپای روایت‌های متضاد درخصوص قربانیان رخدادهای اخیر که پیش از این درخصوص ماجراهایی چون مهسا امینی، نیکا شاکرمی، کیان پیرفلک و… نمایان شده بود، این‌بار نیز در ماجرای مرگ «آیلار حقی» ابهامات فراوانی را ایجاد کرده است. تضادها و تناقض‌های واضحی که افکار عمومی را میان زمین و آسمان قرار می‌دهد و امکان قضاوت درست را از آنها می‌گیرد. بخش قابل‌توجهی از این ابهامات مربوط به عدم اطلاع‌رسانی درست متولیان و نهادهای مسوول است. انتشار اخبار ضد و نقیض، متفاوت و در برخی موارد متضاد از رخدادها، اطمینان مخاطبان را تا حد چشمگیری کاهش می‌دهد. به عنوان نمونه در ماجرای فوت اسرا پناهی در اردبیل ابتدا اعلام شد که این فرد به دلیل بیماری زمینه‌ای فوت کرده است، در مرحله بعد، برخی دیگر از مسوولان علت فوت او را بیماری قلبی عنوان کردند. با گذشت زمان و در حالی که افکار عمومی همچنان پرسش‌های فراوانی را مطرح می‌کردند، اعلام شد که اسرا پناهی خودکشی کرده است.

در ادامه این گزارش پرحاشیه آمده است:

زمانی که خبرنگار اعتماد از مسوولان استانداری اردبیل درخصوص این حجم از اخبار متناقض پرس‌وجو کرد، مشخص شد که مسوولان به دلیل نگرانی از اعلام آمارهای خودکشی، علت مرگ اسرا پناهی را بیماری قلبی و زمینه‌ای عنوان کرده‌اند. با افزایش التهابات عمومی جامعه اما نهایتا مسوولان اعلام کردند که علت مرگ اسرا خودکشی بوده است. این اطلاع‌رسانی اما زمانی اعلام شد که اعتماد جامعه نسبت به نحوه اطلاع‌رسانی متولیان کاملا خدشه‌دار شده بود.

روزنامه اعتماد نزدیک به حزب اعتماد ملی و شیخ فتنه‌گران است، در سال ۸۸ مهدی کروبی ادعا کرده بود که ترانه موسوی در زندان کشته شده است، بعدها خبرنگار رادیو فردا(رسانه سازمان سیا) اعتراف کرد این خبرساخته و پرداخته خودش بوده و هدفش التهاب در جامعه و کشته‌سازی بوده است.

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟

روزنامه کیهان درباره انتشار روایت‌های دروغین در سرمقاله خود نوشته است:

قطعاً ورود جوانان فریب‌خورده در جنگ روانی و روایت دشمن به میدان اغتشاش برای همه ناخوشایند و ناراحت‌کننده است و ناراحت‌کننده‌تر احتمال آلوده شدن دست برخی از آنها به خون افراد بی‌گناه در این آشوب‌هاست، اما این چهره‌های سیاسی و سلبریتی‌های مدعی انسانیت باید پاسخ دهند چه کسانی با دروغ پرحجم و القائات هدفمند و مورد رضایت دشمن این جوان‌ها را تحریک کردند و به خیابان آوردند که خدای نکرده برخی از آنها بر اثر جو سنگین القایی و فریب دشمن و پادوهای خوش‌خدمت آن حالا قاتل شده باشند و مستوجب مجازات؟ این حضرات به نقش خود در این ماجرا فکر کرده‌اند؟ اصلا این افراد از کجا خط می‌گیرند؟ آیا حمایت پرحجم آنها از قاتلان و تروریست‌ها نوعی تقسیم کار دیکته‌شده است؟ آیا این حمایت احتمال تکرار جنایت‌های دیگر را بیشتر نمی‌کند؟ این روزها به لطف و مدد الهی می‌گذرد اما این آشوب‌ها و جنایت‌های غیرانسانی رخ داده در متن آن یک‌بار دیگر چهره منافقان و مدعیان ریاکار و دروغین انسانیت را برای مردم نمایان کرد.

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟

یکی از عوامل باخت رسانه‌ای شمایید!

روزنامه جوان در پاسخ به سرمقاله روزنامه رادیکال هم‌میهن در ستون ویژه خود نوشته است:

روزنامه هم‌میهن، به مدیرمسئولی غلامحسین کرباسچی در سرمقاله دیروز خود به موضوع شکست رسانه‌ای نظام پرداخته است. این روزنامه در این یادداشت نوشته: «تقریباً یک گزاره در میان طرفداران وضع جاری مورد اتفاق‌نظر است. این گزاره هم در جلسات و هم در فضای عمومی مورد تأکید قرار می‌گیرد. می‌گویند که در جنگ رسانه‌ای شکست خورده‌ایم. البته نوعی فرافکنی هم در این ادعا هست، زیرا می‌خواهند بگویند که دیگر کارهای ما مشکلی ندارد و فقط در این جنگ شکست خورده‌ایم، درحالی‌که این ادعا حقیقت ندارد. باید بگویند که در این جبهه از جنگ، شکست بدتری از سایر جبهه‌ها خورده‌ایم و در جبهه‌های دیگر نیز وضع مناسب‌تری نداریم.» این برداشت هم میهن البته برداشت یک سویه خود آنهاست و حامیان نظام یا به قول هم میهن، حامیان وضع جاری، نه فقط در مورد جنگ رسانه‌ای بلکه در مورد گزاره‌های دیگر همواره انتقاد خود را طرح کرده‌اند و از قضا نه تنها طرفدار وضع جاری نیستند، بلکه جریان متبوع رسانه‌هایی همچون هم میهن را بانی وضع موجود می‌دانند و برای همین به رویکرد دوگانه آن‌ها معترض‌اند. نمی‌شود حامی حسن روحانی و اسحاق جهانگیری بود و برای آن‌ها مدام تحسین و تمجید خرج کرد و خود را مخالف وضع موجود هم دانست. هر کس باید نقش خود را در این معرکه بپذیرد. جریان اصلاحات اگر مسئولیت پذیر بود، نباید الان آتش بیار معرکه می‌شد.

در ادامه این خبر آمده است:

یک خبر را با هم مرور کنیم؛ خبرنگار روزنامه هم‌میهن هم اکنون به اتهام جاسوسی و ارتباط با رسانه‌های تروریستی بازداشت است. حالا همین رسانه برای دیگران یادداشت می‌نویسد که چرا در جنگ رسانه‌ای شکست خورده‌اید!
حامیان نظام در جنگ رسانه‌ای شکست خورده‌اند، اما حزب کارگزاران سازندگی که خاستگاه کرباسچی است و حداقل حامی سه رئیس‌جمهور بوده که جمعاً ۲۴ سال دولت را در دست داشته‌اند و همواره هم رسانه داشته‌اند، کجای وضع موجود ایستاده‌اند و نقش‌شان در شرایط کنونی چیست؟ در اعتمادزدایی از نظام، چقدر نقش ایفا کرده‌اید، با اینکه همواره در درون قدرت بوده‌اید؟

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟

ری برندینگ جوخه ترور

روزنامه فرهیختگان با اشاره به رادیکال شدن اغتشاشات نوشته است:

حوادثی که در چند ماه اخیر در خیابان‌های کشور رخ داده و اکنون چند روزی است که مولفه خشونت آن تقویت شده به مرور چهره ضدبشری طراحان آن را بهتر عیان ساخته و تنفر مردم را نیز بیشتر برمی‌انگیزد. این نکته را روز گذشته رهبر انقلاب نیز در دیدار با مردم اصفهان متذکر شدند. آنچه رهبر انقلاب در مورد افزایش میزان تنفر مردم نسبت به طراحان این حوادث متذکر شدند را شواهد تاریخی نیز اثبات می‌کند. این اولین‌بار نیست که گروهک‌های برانداز ضد انقلاب و حامیان غربی و منطقه‌ای آنها، گسترش ناامنی در کشور و جنایت در کف خیابان‌های ایران را در دستورکار قرار می‌دهند.

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟

فرهیختگان نوشته است:

اتحاد شوم جنایتکاران داخلی اگرچه خاطرات تلخی از دهه ۶۰ را در حافظه تاریخی ملت ایران حک کرد اما حتی نتوانست یک وجب از خاک ایران را جدا کند. مقاومت مردم درنهایت تروریست‌های منافقین را از کشور بیرون رانده و جنگ جهانیان علیه خود را مهار کرد. صدام سر به حلقه دار سپرد و حلقه منافقین نیز سر به دامان استکبار. حال ۳۰ سال از آن دوران می‌گذرد و تروریست‌های مجاهدین‌خلق بدون درس گرفتن از تاریخ دقیقا مشابه دهه ۶۰ جنایت علیه مردم ایران را تکرار می‌کنند. تنها تفاوت سناریوی امنیتی جدید علیه ایران تغییر چهره‌های اصلی بازی است. منافقین که به‌واسطه جنایات خود در دهه ۶۰ بدنه اجتماعی خود را از دست داده و برند خود را سوزانده‌اند برای احیای خود، هویتی جدید را ایجاد کرده و همان ابزارهای قدیم را با ظاهری جدید به کار گرفته‌اند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟ بیشتر بخوانید »

بازار به اغتشاشگران تودهنی زد روزنامه کرباسچی شاکی شد!

بازار به اغتشاشگران تودهنی زد روزنامه کرباسچی شاکی شد!



روزنامه هم میهن در گزارشی از ناکام گذاشتن برنامه اغتشاشگران توسط بازاریان و عدم همراهی بازاریان با جریان آشوب ناخرسند شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه متهم به نقش‌آفرینی برخی همکارانش در اغتشاشات، به شکل سربسته از این که بازار، اغتشاشگران را ناکام گذاشته، ابراز ناخرسندی کرد. این ناخرسندی در حالی است که طبیعتاً، طراحان جنگ اقتصادی و تحریم، در پشت صحنه ارعاب در بازار و تلاش برای تعطیلی آن دارند و عجیب است که یک روزنامه داخلی با دشمنان اقتصاد و معیشت ملت ایران همراهی می‌کنند.

روزنامه هم‌میهن، در فردای روزی که طراحان اغتشاشات خواستار تعطیلی بازارها شده بود و مزدوران شرور خود را برای تهدید و ارعاب به برخی بازارها گسیل کرده بودند،‌ تیتر زد: «بازار، غایب بزرگ قرن پانزدهم.»

این روزنامه که توسط کرباسچی (دبیر کل پیشین حزب اشرافی و غربگرای کارگزاران) اداره می‌شود،‌ نوشت: در «انقلاب مشروطه» و در تشکیل «اولین مجلس شورای ملی» جمع کثیری از بازاریان حضور داشتند، ملی شدن صنعت نفت، پیروزی انقلاب و بسیاری حوادث سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر کشور بدون حضور و فعالیت بازاریان قابل تصور نبوده و تحقق‌ناپذیر بوده است، اما طی دهه‌های اخیر اثر چندانی از این قدرت محرک حوادث مهم تاریخ سیاسی کشور ما به چشم نمی‌خورد. چنانچه نه در میان سیاستمداران حاضر در دولت و مجلس و نه در حوادث اعتراضی سال‌های ۸۸، ۹۶ یا ۹۸ جایگاهی برای نقش آن‌ها و اثرگذاری آن‌ها قابل ترسیم نیست.

حال سوال این است که بازاریان که تا دهه‌های قبل نقشی اساسی و اثرگذار در تحرکات سیاسی و اعتراضی مردم کشور داشتند؛ این روزها چه می‌کنند؟ پاسخ به این سوال زمانی قابل تبیین و پاسخگویی می‌شود که ارزیابی کنیم چرا با وجود اینکه طی روزهای اخیر اخبار متعددی از اعتصاب و تعطیلی بازارها در نقاط مختلف کشور از کردستان تا خراسان رضوی شنیده می‌شود و حتی از مردم خواسته شده کسبه‌ای را که به نشان اعتراض از باز کردن مغازه‌های خود اجتناب کرده‌اند؛ معرفی کنند اما در نهایت بازار این روزها نه در فضای سیاسی و نه در فضای اجتماعی به دغدغه مهم و اساسی بدل نشده است.

نویسنده هم‌میهن با اشاره به نقش‌آفرینی تعیین کننده بازار در انقلاب اسلامی می‌نویسد: حکومت پهلوی در تلاش بود با گسترش اشکال نوین بازار مانند فروشگاه‌های زنجیره‌ای اثرگذاری این نهاد که به‌شدت قدرت دخل و تصرف در سیاست را یافته بود کاهش دهد، اما این اقدامات جز نارضایتی مردم نتیجه‌ای نداشت.

در اعتراض به این اتفاقات اصناف، با دولت همکاری نکردند، در نتیجه وزیر بازرگانی ۱۷ تن از آنان را از عضویت اتاق اصناف تهران، برکنار و بیشتر اتاق‌های اصناف را در سراسر کشور منحل کرد. طی دو سال منتهی به پیروزی انقلاب بازاریان همواره با اعتراضات خیابانی، اعتصابات و تجمعات به همراهی با مردم معترض پرداخته و بازار عملا در کنار روحانیون و طلاب بال دوم این انقلاب را شکل دادند.

هم‌میهن در پایان نوشت: در اعتراضات دی ۹۶ و آبان ۹۸ برخی از کسبه در بازارهای شهرهای مختلف در همراهی با معترضان یا خوف تخریب و آسیب به مغازه‌ها، به تعطیلی مغازه‌های خود پرداخته‌اند و طی روزهای اعتراضی اخیر هم در شهرهای مختلف خبر اعتصاب بازاریان و اعتراضات آنها به میان آمده است. گرچه در عمل اتفاق چندانی نیفتاده است.

در نهایت در مقایسه‌ای که می‌توان با نقش‌آفرینی‌های سابق آنها در عرصه سیاسی طی سده اخیر انجام دهیم؛ میزان اثرگذاری آنها به‌شدت تضعیف شده است. تصمیمات پس از پیروزی انقلاب اگرچه بازاریان را عاملی در راستای پیروزی انقلاب می‌داند، اما عرصه کنشگری سیاسی آنها را به حداقل رسانده و همین هم موجب می‌شود که آینده روشنی برای جایگاه این طیف در پهنه سیاسی کشور قابل تصور نباشد. فارغ از اینکه بازار در کدام سوی اعتراضات است، با توجه به عدم استقبال از چهره‌های سیاسی احزاب مدعی نمایندگی این طیف در فضای سیاسی کشور و کم‌رنگ شدن اثرگذاری آنها در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی، باید دید فرصتی برای احیای آن در قرن پانزدهم شمسی به وجود می‌آید یا آنها به غایبان بزرگ قرن بدل می‌شوند.

این مطلب در نشریه هم‌میهن در حالی منتشر می‌شود که اشرار اجیر شده از سوی اتاق فرماندهی اغتشاشات در خارج کشور، طی روزهای اخیر سعی کردند با تهدید و ارعاب، آتش‌افروزی و شکستن شیشه برخی مغازه‌ها، کسبه را به زور مجبور به تعطیلی کسب و کار خود کنند!

منبع: کیهان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بازار به اغتشاشگران تودهنی زد روزنامه کرباسچی شاکی شد! بیشتر بخوانید »

روزنامه‌نگاری جرم نیست وطن‌فروشی و جاسوسی جرم است

روزنامه‌نگاری جرم نیست وطن‌فروشی و جاسوسی جرم است



دو تن از خبرنگاران رسانه‌های اصلاح‌طلب توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند که بلافاصله با اعتراض رسانه‌های معاند و ضد انقلاب مواجه شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، طی هفته‌های گذشته و در جریان آشوب‌ها و اغتشاشات اخیر در کشور که به بهانه فوت دختری به نام مهسا امینی آغاز شد اما خیلی زود ماهیت و عوامل پشت‌پرده و هدایتگر آن افشا شدند، دو تن از خبرنگاران رسانه‌های اصلاح‌طلب توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند که بلافاصله با اعتراض رسانه‌های معاند و ضد انقلاب مواجه شد و این رسانه‌های در قالب پخش خبر یا گزارش‌های متعدد خواستار آزادی آنها شدند. 

پس از آن بود که وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در بیانیه مشترک تبیینی خود پیرامون حوادث اخیر تصریح‌ کردند که برخی خبرنگاران شاغل در رسانه‌های اصلاح‌طلب از جمله این دو خبرنگار بازداشت شده در دوره‌هایی که با عنوان «جنگ ترکیبی و براندازی نرم» توسط سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) برگزارشده بود، شرکت کرده بودند.

در واقع این بیانیه از چرایی نگرانی رسانه‌های معاند برای این خبرنگاران پرده برداشت، چرا که در بخشی از آن تصریح شده بود، الهه محمدی و نیلوفر حامدی خبرنگاران اصلاح‌طلب دستگیر شده در دوره‌های آموزشی سازمان جاسوسی آمریکا شرکت داشته و هر دو نفر آنها نقش منابع اولیه خبرسازی برای رسانه‌های بیگانه را ایفا کرده‌اند.

خبرنگارانی که با اخبار جعلی و جهت‌دار پیرامون خبر درگذشت مهسا امینی، به ایجاد پروژه آشوب در ایران کمک کردند.

تقلای مدعیان اصلاحات برای تطهیر متهمان جاسوسی

پس از انتشار این بیانیه فعالین رسانه‌ای و روزنامه‌های اصلاح‌طلب در اقدامی هماهنگ سعی کردند با تخطئه گزارش دو نهاد امنیتی و اطلاعاتی رسمی کشور، این افراد را خبرنگارانی جا بزنند که تنها به وظیفه خبرنگاری خود عمل کرده‌اند.

مهدی رحمانیان مدیرمسئول روزنامه شرق درباره بیانیه مشترک نهادهای امنیتی کشور و اتهام جاسوسی و آموزش نیلوفر حامدی (خبرنگار شرق) در خارج از کشور به نیت اغتشاش، مدعی شد: این‌ها خبرنگار هستند و کار خبری خود را کرده‌اند. می‌گویند این خبرنگاران توسط بیگانگان آموزش دیده‌اند که بروند خبر تهیه کنند! خب چرا بیگانگان آنها را آموزش بدهند؟

وی در پاسخ به این پرسش که نیلوفر حامدی برای انتشار خبر و گزارش سقز با شما هماهنگ بوده است، اظهار کرد: هر چه درباره او می‌گویند دروغ است. ایشان اولین بار عکس مهسا امینی را منتشر نکرده و قبل از او عکس‌هایی منتشر شده بود. نیلوفر از ابتدا تا انتهای این موضوع با من هماهنگ بود.

غلامحسین کرباسچی مدیرمسئول روزنامه هم‌میهن نیز درباره خبرنگاران بازداشتی و اطلاعیه نهادهای امنیتی گفت: تا آنجایی که پرسیدیم به ما گفتند هیچ ارتباطی به مسائل روزنامه‌نگاری و خبرنگاری ندارد. اما آن چیزی هم که در اطلاعیه آمده مربوط به همین فعالیت روزنامه‌نگاری و تهیه گزارش درباره ماجرای اخیر بوده است. حالا منتظر هستیم تا ببینیم مقام‌های قضایی چه قضاوت و مدارکی دارند. خبر و حوادث در دنیای امروز مخفی نمی‌ماند هر اتفاقی در هر گوشه‌ای با تاخیر چند دقیقه‌ای یا حتی چند ثانیه‌ای بیفتد در همه جای دنیا پخش می‌شود. اگر فضای رسانه‌ای در داخل کشور به گونه‌ای باشد که خبرنگاران بتوانند خبر صحیح و درست را منتشر کنند، این بیشتر به نفع امنیت کشور خواهد بود تا اینکه فضایی در کشور ایجاد شود که خبرنگاران نتوانند سریع و سالم خبر خود را منتشر کنند.

عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح‌طلب هم درخصوص بازداشت این دو خبرنگار نوشت: «اینکه فکر کنیم الهه محمدی پس از سال‌ها کار حرفه‌ای موفق، رفته دوره ببینه که با ارزش خبری آشنا بشود و بعد برود سقز گزارش خبری بدهد، مثل این است که دکترای ریاضی را ببریم تا جدول‌ ضرب یاد بگیره.»

همزمان با روزنامه‌های زنجیره‌ای و فعالین اصلاح‌طلب رسانه‌های اپوزیسیون و معاند فارسی‌زبان ازجمله بی‌بی‌سی فارسی، اینترنشنال سعودی، رادیو فردا، صدای آمریکا و… در اخبار و گزارش‌های متعددی نسبت به دستگیری این دو خبرنگار اعتراض کرده و خواستار آزادی هرچه سریع‌تر آنان شدند.

نکته قابل تامل اینکه مدیر یکی از رسانه‌های زنجیره‌ای در حالی گفته است که خبرنگار بازداشت شده همه امور را با هماهنگی وی انجام می‌داده است، اما نگفته است که خبرنگار مذکور آیا همکاری با CIA و شرکت در دوره‌های آموزشی آنها را نیز با هماهنگی مدیرمسئول خود انجام داده است؟

همچنین روزنامه‌های زنجیره‌ای می‌گویند این افراد فقط «خبرنگار» هستند این در حالی است که تشخیص این مسئله که آیا فقط خبرنگار هستند یا در پوشش خبرنگار به ارتکاب اقداماتی مانند پادویی برای غرب مبادرت می‌ورزند برعهده نهادهایی امنیتی است نه شما!

از سوی دیگر خروجی عملکرد مدعیان اصلاحات در سال‌های گذشته موج پناهندگی و پادویی برخی خبرنگاران در این رسانه‌ها برای رسانه‌های معاند بوده است. همچنین باید از مدعیان اصلاحات پرسید که کدام دیدگاه‌های شما با دیدگاه‌های آمریکا و اسرائیل فاصله داشته است؟

رسانه‌های اصلاح‌طلب‌، کانون اصلی پرورش پادو برای رسانه‌های ضدایرانی

فعالین رسانه‌ای و روزنامه‌های مدعی اصلاحات در حالی تلاش دارند، به‌زعم خود از این بیانیه اعتبارزدایی و خبرنگاران خود را از اتهامات وارده تبرئه کنند که رسانه‌های اصلاح‌طلب در سال‌های اخیر یکی از کانون‌های اصلی پرورش و تربیت پادوهای رسانه‌ای برای شبکه‌ها و رسانه‌های ضدایرانی بوده‌اند که با وطن‌فروشی به استخدام بی‌بی‌سی فارسی‌، صدای آمریکا، من وتو، رادیو فردا، ایران اینترنشنال‌، ایندیپندنت فارسی و… درآمدند و در حال حاضر برای این شبکه‌های معاند فعالیت می‌کنند.

این افراد در دوران اصلاحات در روزنامه‌ها و مجلات همشهری دوره اصلاحات‌، ایران، چلچراغ، شهروند امروز، تهران تایمز، شرق، اعتماد، هم‌میهن، بهار، وقایع اتفاقیه و بسیاری دیگر از نشریات مشغول به کار بوده‌اند و پس از چندی به شکل کامل جذب این رسانه‌ها شدند.

همچنین خبرنگاران و روزنامه‌نگاران رسانه‌های طیف مدعی اصلاح‌طلبی در مقاطع مختلف به‌ویژه در جریان فتنه‌ها و آشوب‌ها با تهیه گزارش‌های میدانی و مصاحبه‌ها و مقاله‌های خود به تأمین خوراک خبری برای رسانه‌های ضدانقلاب پرداخته‌اند. موضوعی که در گزارش‌های متعددی به آن پرداخته شده است. 

روزنامه‌نگاری جرم نیست وطن‌فروشی و جاسوسی جرم است

شبکه نیابتی دشمن در داخل و هشدارهای کیهان 

مردادماه گذشته روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان «رسانه داخلی یا شبکه نیابتی دشمن؟!» به بررسی نقش و عملکرد رسانه‌های اصلاح‌طلب تکمیل پروژه عملیات روانی دشمن علیه ملت ایران پرداخته و نوشته بود: «بحران‌سازی از مسائل و حوادث عادی با هدف ایجاد فشار روانی، اضطراب و خشم انباشته، سیاه‌نمایی از همه شئون حکومت و کشور و ایجاد نفرت نسبت به وطن‌، ناامیدسازی از بهبود اوضاع، به‌خصوص اوضاع اقتصادی و معیشتی و بزک کردن دشمنان اصلی و واقعی کشور و جایگزین کردن دیگران به‌عنوان دشمن به‌عنوان سه محور اصلی عملیات روانی علیه ملت ایران در دستورکار این رسانه‌ها قرار گرفته و به‌صورت شبانه‌روزی در تلاشند با تثبیت ادراک‌های مدنظر خود افکار عمومی کشور را تحت تاثیر قرار دهند یا حتی بر تصمیمات کلان کشور اثر بگذارند و زمینه پیشبرد راهبردهای خود را فراهم آوردند.»

در این گزارش همچنین ضمن هشدار به نهادهای قضائی و امنیتی تصریح شده بود: «یکی از نکات قابل تأمل این است که متاسفانه در سایه بی‌توجهی مدیران برخی رسانه‌های مدعی اصلاحات، تعدادی از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران این رسانه‌ها علنا به کشف حجاب اقدام کرده و به‌صورت پیوسته، توئیت‌ها و پست‌های اینستاگرامی توهین‌آمیز و ساختارشکن منتشر کرده و ضمنا توئیت‌ها و مطالب فعالین جریان معاند در خارج از کشور را نیز بازنشر می‌دهند. 

بر همین اساس با بررسی صفحات اجتماعی برخی از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران مدعی اصلاح‌طلبی شاغل در رسانه‌های داخلی موارد تأمل‌برانگیزی مشاهده می‌شود. کشف حجاب، توهین به مقامات عالی نظام، سیاه‌نمایی وضع کشور، انتشار مطالب و تصاویر اروتیک، شوخی‌های جنسی، توهین به مقدسات و…تنها بخشی از مصادیق پست‌های منتشرشده از سوی برخی خبرنگاران و روزنامه‌نگاران طیف مدعی اصلاحات در فضای مجازی است.

عملکرد این قبیل افراد در پوشش خبرنگار، این شائبه را به وجود آورده است که برخی از آنها با چنین رویکردی در پی رزومه‌سازی برای حضور در رسانه‌های معاند هستند.

قصور و تقصیر مدیران برخی رسانه‌های مدعی اصلاحات موجب شده تا این‌گونه افراد به راحتی و بدون محدودیت به انتشار مطالب سخیف اقدام کرده و این رسانه‌ها را به‌عنوان «دوره کارآموزی برای حضور در رسانه‌های ضدانقلاب در خارج از کشور» در نظر بگیرند.»

از رمضان‌پور و واحدی و انتخابی‌فرد مزدور سعودی تا علی‌نژاد و گنجی و باستانی جاسوس غرب

از سوی دیگر نگاهی به فهرست خبرنگاران و روزنامه‌نگاران و همچنین فعالین رسانه‌ای منتسب به این طیف که در سال‌های گذشته با وطن‌فروشی به استخدام رسانه‌های ضدایرانی یا دستگاه‌های جاسوسی غربی درآمدند خود گواه این مدعاست. 

«مسعود بهنود» یکی از این روزنامه‌نگاران فراری است که طی سال‌های گذشته در پوشش خبرنگار، مجری یا فعال رسانه‌ای مهم‌ترین نقش در اجرای پروژه جنگ روانی دشمن در ایران هراسی، هجمه به فرهنگ، هویت و اعتقادات مردم ایران و کودتای رنگی علیه نظام جمهوری اسلامی داشته است.

او در سال ۱۳۷۶ در روزنامه «جامعه» به‌عنوان اولین روزنامه منتسب به جریان اصلاح‌طلب شروع به فعالیت کرد. این نشریه به‌دفعات به نشر اکاذیب و اتهام‌زنی به ارکان حاکمیت پرداخت. تشویش اذهان عمومی، انتشار اخبار محرمانه، افترا و توهین نسبت به نیروهای مسلح و مقامات نظامی، نشر اکاذیب، توهین و حمله به مقدسات مذهبی و مسئولان نظام، اشاعه و ترویج فرهنگ غرب، اشاعه فحشا و درج مطالب خلاف عفت عمومی و توهین و افترا به قوه قضائیه ازجمله اتهامات این روزنامه مدعی اصلاح‌طلبی بود.

این روزنامه اصلاح‌طلب در تیرماه ۱۳۷۷ توقیف شد.دو روز بعد از توقیف روزنامه جامعه، روزنامه دیگری به نام توس توسط همین کادر آغاز به‌کار کرد که در شماره اوّل خود تیتر بزرگ «توس در خدمت جامعه» را چاپ کرد. این کادر که مسعود بهنود نیز جزو آنان بود، نشریات زنجیره‌ای اصلاح‌طلب را راه‌اندازی کردند.

نکته قابل‌تأمل این‌جاست که تعداد قابل‌توجهی از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران شاغل در رسانه‌های معاند و ضدانقلاب، توسط اشخاصی همچون مسعود بهنود شناسایی و برای سرویس‌دهی به رسانه‌های حامی تحریم و تجزیه و آشوب در ایران هدایت شده‌اند. برخی نیز با همکاری وی جذب رسانه‌های ضدانقلاب شده‌اند.

همچنین در سال‌های گذشته تعدادی از فعالین رسانه‌ای در داخل با خیانت به مردم کشورشان به استخدام بی‌بی‌سی فارسی درآمدند و در نقش پادوهای ملکه انگلیس، در این شبکه ضدایرانی مشغول به کار شدند که «دروازه ورود» این خبرنگاران تجدیدنظرطلب به شبکه رسانه‌های فارسی زبان بیگانه «بهنود» بوده است.

«مجتبی واحدی» دیگر قلم فروش فراری اصلاح‌طلب از اطرافیان و مشاوران مهدی کروبی محسوب می‌شد و تنها در سال ۱۳۷۹، همزمان با مقدمات برگزاری انتخابات مجلس ششم، با راه‌اندازی روزنامه آفتاب یزد به‌واسطه اعتماد خانواده کروبی به او، سردبیر این روزنامه شد.

در دوران حضور در آفتاب یزد، با دیکتاتوری تحریریه آن روزنامه را اداره کرد و علاوه‌بر وارد کردن بستگان بی‌تجربه خود به روزنامه، با روزنامه‌نگاران قدیمی‌تر برخوردهای بی‌ادبانه‌ای صورت داد.

مجتبی واحدی حتی در همان روزی که کشور را ترک می‌کرد، سردبیر آفتاب یزد بود و تحت هیچ‌گونه تعقیب قضایی یا اطلاعاتی نبود. وی که به آمریکا پناهنده شده، می‌گوید حاضر است حتی با گروه‌های تروریستی مخالف جمهوری اسلامی مذاکره و همکاری کند.

مجتبی واحدی در مصاحبه با رادیو فرانسه- کشوری که بقایای گروهک منافقین در آن گردآوری شده‌اند- می‌گوید: من بشخصه با هر گروهی که حتی سوابق تروریستی دارد اما حاضر باشد به اشتباهات گذشته‌اش اعتراف کند مذاکره می‌کنم.

وی می‌گوید: به جهتی می‌رویم که دیگر شرایط فقط شرایط انتقاد و مخالفت نیست. البته ایده کنگره ملی ایده بسیار خامی است. او در شرایط انزوا در خارج کشور می‌گوید: من اعتقاد ندارم که فقط باید با گروه‌های خارج از ایران مذاکره کرد. افرادی از داخل هم می‌توانند باشند اما نباید حضورشان موجب شناسایی آنها به وسیله حاکمیت شود.

«کاملیا انتخابی‌فرد» سردبیر این روزهای رسانه سعودی ایندیپندنت فارسی نیز کار خود را در رسانه‌ای اصلاح‌طلب در ایران و در دوره اصلاحات آغاز کرد و بعدها سر از رسانه‌های بیگانه و دشمن درآورد. نیک‌آهنگ کوثر، کاریکاتوریست نشریات که سال‌هاست در کانادا اقامت دارد، مدعی شده بود انتخابی‌فرد، با استفاده از جاذبه‌های جنسی تبدیل به دامی شده بود که بسیاری از روزنامه‌نگاران پس از ارتباط نا مشروع با وی، مجبور به پذیرش شرایط خاصی می‌شدند.

«علی‌اصغر رمضانپور» از کارمندان سابق بخش فارسی بی‌بی‌سی و سردبیر خبر کنونی تلویزیون سعودی و ضدایرانی ایران اینترنشنال نیز از دیگر فعالین رسانه‌ای اصلاح‌طلب و فراری است که معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد در دولت اصلاحات و رئیس نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بود.

«حسین باستانی» دیگر خبرنگار فراری منتسب به طیف اصلاحات است که در روزنامه‌های دوم خردادی مانند جامعه، نشاط، صبح امروز، دوران، نوروز، بنیان، بیان، آینه، وقایع اتفاقیه و… نقشی کلیدی ایفا می‌کرد. باستانی در سال ۷۸ به تیم رسانه‌ای رئیس‌جمهور دولت اصلاحات راه پیدا کرد.

آنها وظیفه داشتند هرروز صبح تا قبل از ساعت هفت‌ونیم، بولتنی برای مطالعه آقای رئیس‌جمهور آماده کنند؛ بولتنی که به مرور برای هیئت دولت، رئیس مجلس و سایر چهره‌های کلیدی اصلاحات هم فرستاده می‌شد. وی هم اکنون در شبکه سلطنتی انگلیس علیه ملت خود پادویی می‌کنند.

«مسیح علی‌نژاد» همکار این روزهای سازمانهای جاسوسی آمریکا و انگلیس نیز از همین روزنامه‌های طیف اصلاحات سر برآورد. خبرنگاری را از سال ۱۳۷۸ با روزنامه‌ «همبستگی» آغاز کرد و بعد از آن خبرنگار پارلمانی خبرگزاری «ایلنا» در مجلس ششم بود که به‌دلیل بی‌احترامی به قوانین و سرقت اسناد اداری محرمانه، از مجلس هفتم اخراج شد و همین امر علی‌نژاد را طعمه خوبی برای سرویس جاسوسی انگلیس قرار داد تا از وی یک جاسوس تربیت کنند و از همان زمان بود که وی به دام MI۶ افتاد.

از علی‌نژاد در روزنامه‌های «شرق»، «بهار»، «وقایع اتفاقیه»، «هم‌میهن» نیز نوشته‌هایی منتشر شده است. وی در آخر به روزنامه «اعتماد ملی» ارگان رسمی حزب یکی از سران فتنه پیوست و در سیاه‌نمایی از اوضاع کشور و اهانت به مردم و رئیس‌جمهور قانونی کشور کم نگذاشت.

«مرجان شیخ‌الاسلامی آل آقا» از متهمین اصلی پرونده ۶/۶ میلیارد یورویی پتروشیمی و متهم به مشارکت اخلال در نظام اقتصادی کشور و تحصیل مال نامشروع به مبلغ هفت میلیون دلار که سال ۹۶ از کشور متواری شده نیز مدیرمسئول خبرگزاری میراث فرهنگی و همزمان به‌عنوان دبیر سرویس پارلمانی روزنامه همبستگی مشغول به فعالیت بود.

وی پیش‌تر با همکاری برخی از خبرنگاران اصلاح‌طلب این خبرگزاری را راه‌اندازی کرد و از زمان اصلاحات تا دوران دولت دهم با دولت‌های مختلف همکاری کرد. او در انتخابات مجلس ششم به‌عنوان عضو جبهه مشارکت و عضو تحریریه روزنامه صبح امروز به مدیرمسئولی «سعید حجاریان» کاندیدا شد.

فریبا داوودی مهاجر، رکسانا صابری، نفیسه کوهنورد، فرناز قاضی زاده، اکبر گنجی، ابراهیم نبوی، فرشته قاضی، رضا حقیقت نژاد، نیک آهنگ کوثر، مانا نیستانی، امید معماریان، هوشنگ اسدی، نوشابه امیری، محمد مساعد، جمشید برزگر، اردشیر امیر ارجمند، نیما راشدان و… تنها بخشی از نام‌های منتسب به رسانه‌های جریان اصلاحات است که با وطن فروشی در قامت عروس هزار داماد به سرویس‌های مختلف جاسوسی و بنیادهای گوناگون استعماری خدمات می‌دهند.

چنین افراد قلم‌فروش و وطن‌فروشی در حالی به حرفه شریف روزنامه‌نگاری، کشور و مردم خود خیانت کرده‌اند که هم‌اینک خبرنگاران و روزنامه‌نگاران بسیاری، در رسانه‌های مختلف کشور متعهدانه و دلسوزانه برای بیان آلام و مشکلات جامعه خود تلاش می‌کنند.

منبع: کیهان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روزنامه‌نگاری جرم نیست وطن‌فروشی و جاسوسی جرم است بیشتر بخوانید »

کرباسچی: تجزیه‌طلبان روی موج احساسات مردم سوار شدند

کرباسچی: تجزیه‌طلبان روی موج احساسات مردم سوار شدند



دبیرکل سابق حزب کارگزاران سازندگی گفت: مفهوم تجزیه طلبی توسط برخی‌ها به درستی درک نشده است، این اتفاقات بیشتر سوار شدن روی موج شعارها و احساسات است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، غلامحسین کرباسچی دبیرکل سابق حزب کارگزاران سازندگی و مدیر مسئول روزنامه هم‌میهن در گفت‌وگویی به موضوع اغتشاشات پیش آمده پرداخت و خط تجزیه‌طلبی در این موضوع را تحلیل کرد.

کرباسچی معتقد است زمینه‌های ورود گروهک‌های تجزیه طلب و سوار شدن این جریانات بر احساسات مردم در نارسایی‌ها و ناکارآمدی‌هایی است که حول خواسته‌ها و نیازهای به حق مردم شکل می‌گیرد.

او در ماجرای اخیر نیز اقدام رئیس جمهور را در تماس با خانواده امینی ستود اما گفت این سیاست رئیس جمهور توسط بقیه مسوولین پیش نرفت که اگر دیگر نهادها هم مثل ایشان اقدام می‌کردند زمینه‌های تحریک احساسات مردم از بین می‌رفت و گروه‌های تجزیه طلب فرصت ظهور و بروز پیدا نمی‌کردند.

در ادامه مشروح گفت‌وگو با غلامحسین کرباسچی را بخوانید:

 آقای کرباسچی نسبت جریانات تجزیه‌طلب با اغتشاشات اخیر را چگونه تحلیل می‌کنید؟

کرباسچی: عده‌ای از تجزیه طلبی و اینکه کشور بزرگی مثل ایران تکه پاره شود، درک درستی ندارند و بیشتر بر روی موج شعارها و احساسات سوار شده‌اند. مردمان کرد ایران یک سری خواسته‌های مادی و معنوی دارند که به حق است و مسئولان کشور باید به این خواسته‌ها رسیدگی کنند. البته این مسائل و خواسته‌ها صرفا به بعد از انقلاب مربوط نمی‌شود، من یادم است همان اوایل انقلاب ما مسائل جدی در مناطق کرد نشین داشتیم و موضوعات مختلفی مطرح شده بود. در هر حال کشور بعد از انقلاب دچار تنگناهایی بود که ممکن است به این مناطق هم اجحاف‌هایی شده باشد. طبیعی هم هست؛ آن موج سازندگی و توسعه ممکن است به مناطق مرزی و دور افتاده کمی دیرتر برسد. البته این نقص کار است باید تلاش شود اولین جاهایی که مزایای انقلاب بهشان می‌رسد همین مناطق دورافتاده و مرزی باشد، باید تلاش شود محرومیت‌ها هرجا بیشتر است سریعتر همانجا اقداماتی انجام شود؛ ولی به هر حال اینها اشکالات و ناکارآمدی‌هایی است که بوده.

ولی اینکه مفهوم تجزیه طلبی و مفهوم اینکه یک کشور بزرگی مثل ایران بخواهد تکه پاره شود و مفهوم اینکه بعد از آن تکه پاره شدن چه بلایی سر مملکت و مردم بیاید توسط برخی‌ها به درستی درک نشده است. شما ببینید الان روی کشور بزرگی مثل ایران چه حسابی باز می‌کنند و چه برخوردی انجام می‌دهند؟ حالا اگر کشور کوچکی شکل بگیرد چه حسابی روی این کشور باز می‌شود و اصلا چه امکاناتی دارد و چه موقعیتی می‌تواند داشته باشد؟ لذا مفهوم تجزیه طلبی به این معنا چندان منفعتی نخواهد داشت.

من فکر می‌کنم این اتفاقات بیشتر سوار شدن روی موج شعارها و احساسات است وگرنه مردم این مناطق یه سری خواسته‌هایی دارند که خواسته‌های به حقی است؛ چه خواسته‌های مادی و چه خواسته‌های معنوی و فرهنگی که مجموعه مدیران و مسوولین نظام و … هرچه می‌توانند باید این نارسایی‌ها را برطرف کنند. من شخصاً در گفت‌وگوهایی که با برادران و خواهران کرد داشتم، تا به حال ندیده و نشنیدم که بگویند ما به دنبال تجزیه طلبی هستیم و می‌خواهیم به کشور مستقلی تبدیل شویم. تازه چیزی که من دیدم این بوده که این مناطق مدعی هستند که اصل نژاد فارس و ایران، قوم کرد است یعنی یک همچین ادعاهایی هم بعضا از این مناطق شنیده می‌شود. در هر حال من چندان انگیزه‌ای در این برادران و خواهرانمان در مناطق کردستان و … نمی‌بینم.

ولی به هر حال فعالیت گروهک‌هایی مثل کومله خیلی زیاد بود.

کرباسچی: بعضی از این گروهک‌ها مثل کومله و … که شاید ماموریت‌هایی هم داشته باشند از این نارسایی‌ها سوء استفاده می‌کنند. شما ملاحظه کنید مسئله‌ای مثل کولبری سالهای سال است که به عنوان معضلی برای این مردم به خاطر بی‌کاری و … مطرح است. این کسانی که حالا کومله هستند یا دموکرات هستند یا هرچی؛ وقتی که شما در این مناطق یک جمعیت زیاد جوانی کار و شغل و درآمدی ندارند و به خاطر یک محدودیتی در یک جنسی مثلا لوازم خانگی اینها راه می‌افتند و کولبری می‌کنند واقعا مسئله جدی است. آدم وقتی این صحنه ها را می‌بیند از خودش خجالت می‌کشد. اصلا آدم از این خجالت می‌کشد که در دنیا نشان بدهند که ۱۰ یا ۱۵ سال – نمی‌دانم چقدر هست این جریان راه افتاده- که در برف در تابستان و در زمستان و … از این کوه‌های صعب‌العبور یک جوانی یا یک معلولی یا یک پیرمردی یک حجم عظیم باری را بلند می‌کند و چند کیلومتر مسیر را جابجا می‌کند. خب این مسائل که کاری ندارد یک بار مسوولین بروند آنجا و اگر قرار است به این آدم‌ها اجازه بدهند یک روشی اتخاذ کنند و مسئله را حل کنند؛ من یادم هست زمان آقای هاشمی در دولت مطرح شد که یک کارت‌هایی داده بشود تا کسانی که در مرز زندگی می‌کنند بتوانند یک تجارت مختصر خارجی انجام بدهند؛ خب این مورد را یک دفعه به روش درست حل کنند.

خب این تنگناها وجود دارد و هر چند وقت یک بار هم یک مسئله‌ای سر این ماجرا پیش می آید مثلا یک سقوطی یا درگیری چیزی پیش می‌آید این جریانات تجزیه طلب می‌تواند از آنها استفاده کند و تحریک احساسات کنند. که حالا عرض کردم که نمی‌دانم اینها ماموریت است یا واقعا خودشان دچار چنین توهمی هستند از این نارضایتی‌های اینجوری استفاده کنند و به این مسئله تجزیه طلبی دامن بزنند که اگر جدایی اتفاق بیافتد همه این مسائل حل خواهد شد.

پس شما زمینه اصلی این تحرکات را وجود نارسایی‌هایی از این دست مسائل می‌دانید.

کرباسچی: بله من فکر می‌کنم زمینه اصلی این نارضایتی‌ها در مناطق کرد نشین حتی در مناطق شرقی ایران و زمینه اصلی تقویت این گروهک‌های تجزیه طلب و این جماعتی که این القاعات را دارند این نارضایتی‌ها است که اگر دولت و مدیریت‌های محلی بتوانند این مسائل را حل و فصل کنند به نظرم اصلا زمینه‌ای برای چنین حرکت‌هایی وجود ندارد.

مثلا در سالهایی که وضعیت اقتصادی کشور بهتر بود – مثلا در دوره اصلاحات که اوضاع اقتصادی خوب بود- ما این مشکلات را به این شدت نداشتیم که در این ۱۰ یا ۱۲ سال اخیر بروز کرده و خب نارضایتی زیادی هم ایجاد شده. و خب در این زمینه نارضایتی همه جور تبلیغات از خارج و داخل و … پیش می‌آید.

گروهک‌های تجزیه طلب ازجمله گروهک کومله از نارسایی‌ها و مشکلات موجود در مناطق کردنشین سواستفاده می‌کنند و با تحریک احساسات مردم، این‌طور جلوه می‌دهند که اگر به کشور مستقلی تبدیل شوند، تمام مشکلات و گرفتاری‌های مردم این منطقه حل می‌شود.

 آیا این گروهک‌ها از سوی کشورهای غربی حمایت می‌شود؟

کرباسچی: تحلیل من این است که قطعاً قدرت‌های خارجی که این همه علیه جمهوری اسلامی ایران هزینه و تبلیغ می‌کنند، وقتی زمینه‌ای مانند همین گروهک‌های تجزیه طلب را ببینند که با آن می‌توانند یک کار شدیدتر و مسئله‌آفرین‌ علیه کشور بکنند، حتما با آن‌ها همکاری کرده و پول و امکانات در اختیارشان قرار می‌دهند.

من اطلاع جزئی و دقیق ندارم که گروه کومله و امثالهم ارتباط مستقیمی با کشورهای غربی دارند یا نه؛ این موارد را باید دستگاه‌های اطلاعاتی و مسوولینی که با این‌ها برخورد می‌کنند و اطلاعات اینها را جمع آوری می‌کنند توضیح بدهند ولی علی‌القاعده به جهت تحلیلی اگر این گروهک‌ها گروه فعالی باشند و امکاناتی هم در اختیارشان باشد زمینه هر نارضایتی و تشنجی که پیش بیاید بهترین موقعیت برای همین افراد است.

اینها در شرایط آرام و شرایطی که همه از زندگیشان راضی باشند که حرفی برای گفتن ندارند. طبیعی است که همیشه تحریک احساسات و تحریک جمعیت جوان در شرایط اینچنینی پیش می آید و الا در شرایط نرمال که همه شرایط عالی داشته باشند، همه امکانات در اختیارشان باشد و همه راحت و خوش و سلامت باشند کسی دنبال درگیری و … نمی‌رود.

شما ببینید زمانی که ما این همه  درگیری بین‌المللی داریم، این همه درگیری با قدرت‌ها جهانی داریم، بالاخره سالها است ما مسائل جدی با ابرقدرت‌ها در سطح جهانی داریم و اینها سالها است سازمان‌های جاسوسی و ضدجاسوسی‌شان را  سازمان‌دهی کردند طبیعی است که اگر امکاناتی در اختیارشان قرار بگیرد و زمینه‌ای فراهم بشود از این امکانات و زمینه‌ها استفاده کنند.

این کشورهای بزرگی که ما باهاشون این همه مسئله داریم طبیعی است که در شرایطی که زمینه وجود دارد ورود کنند و مسئله ایجاد کنند. ما باید مدیریت خودمان را درست کنیم.

 برخی از این گروهک‌ها ادعای دلسوزی برای مردم را دارند. آیا چنین چیزی می‌تواند درست باشد؟

کرباسچی: اصولا امروزه هیچ‌کجای دنیا کسی باور نمی‌کند افرادی که متوسل به اسلحه و خشونت می‌شوند و ترویج خشونت می‌کنند، ‌ برخوردهای خشن و برخوردهای مسلحانه انجام می‌دهند برای دلسوزی مردم باشد. این روش‌ها متعلق به خیلی سال قبل است. به نظرم این‌ها خیلی روشن است.

 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کرباسچی: تجزیه‌طلبان روی موج احساسات مردم سوار شدند بیشتر بخوانید »