فارین پالیسی

غافلگیری رژیم صهیونیستی از موشک‌های جدید حزب‌الله لبنان

غافلگیری رژیم صهیونیستی از موشک‌های جدید حزب‌الله لبنان


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، نشریه فارین پالیسی آمریکا به نقل از مرکز مطالعات راهبردی ألما رژیم صهیونیستی اذعان کرد که «اسرائیل» گرچه از وجود موشک‌های الماس اطلاع داشت، اما نمی‌دانست که این تکنولوژی در اختیار حزب‌الله لبنان قرار گرفته است.

ساریت زهاوی رئیس این مرکز مطالعاتی می‌افزاید: حملات حزب‌الله در هفته‌های اخیر بسیار پیچیده‌تر شده و به عمق «اسرائیل» رسیده است و من واقعاً نمی‌دانم اوضاع به کجا منجر خواهد شد.

این گزارش به حمله حزب‌الله لبنان طی هفته‌های اخیر به دو بالون جاسوسی رژیم صهیونیستی اشاره کرد، بالون اول از طریق موشک‌های هوا به زمین حزب‌الله که از یک پهپاد شلیک شد، منهدم گشت. این اولین حمله‌ای بودی که حزب‌الله از طریق موشک‌های هوا به زمین و از داخل حریم هوایی فلسطین اشغالی انجام داد و گرچه به ادعای این مرکز صهیونیستی حمله‌ای کاملا پیشرفته به شمار نمی‌رفت، اما این مرکز تاکید دارد که جهش رو به جلوی بزرگی برای حزب‌الله به شمار می‌رود.

زهاوی می‌افزاید که مراکز شهرک نشین صهیونیستی در طول جبهه شمالی با لبنان همواره هدف حملات موشک‌های کورنت که رهگیر و ضد تانک هستند، قرار می‌گیرند و حالا موشک‌های الماس نیز که با مهندسی معکوس تکنولوژی نظامی «اسرائیل» تولید شده، در حملات اخیر حزب‌الله مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

این موشک‌ها نسخه شبیه به موشک‌های اسپایک رژیم صهیونیستی هستند که در جنگ سال ۲۰۰۶ به عنوان غنیمت جنگی در اختیار حزب‌الله لبنان قرار گرفتند و در حال حاضر نمونه مهندسی معکوس شده این موشک‌ها در اختیار این حزب است.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

غافلگیری رژیم صهیونیستی از موشک‌های جدید حزب‌الله لبنان بیشتر بخوانید »

از بازی دوگانه آژانس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!

از بازی دوگانه آژانس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!



هم‌زمان با تدارکات وسیع رسانه‌ای آمریکایی‌ها برای تحمیل توافق موقت در تهران نیز دست‌های پنهان و گاه آشکار در صدد بازارگرمی‌ برای برجام است.

سرویس سیاست مشرق- طی روزهای اخیر، گمانه‌زنی‌هایی در خصوص مذاکرات هسته‌ای میان ایران و اعضای ۱+۴ و ازسرگیری احتمالی آن‌ها(در قالب دیپلماسی پنهان) به گوش می‌رسد. درعین‌حال، برخی منابع می‌گویند گزارش دوپهلوی اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، آن‌هم علی‌رغم پیشرفت‌های صورت گرفته در خصوص همکاری با ایران و فراتر از آن، سفرهای مکرر مقامات آمریکایی به ریاض و ابوظبی و رایزنی آن‌ها با مقامات سعودی و اماراتی، می‌تواند بیانگر استمرار تاکتیک «خرید زمان» به ضرر «احیای برجام» باشد. همچنین اظهارات اخیر برخی مقامات آمریکایی در خصوص عدم تمرکز دستگاه دیپلماسی این کشور بر مذاکرات برجام، می‌تواند بیانگر انتخاب روشی غیر از احیای توافق اصلی سال ۲۰۱۵ باشد! این روش، می‌تواند «توافق موقت» یا «توافق مرحله‌به‌مرحله در ذیل برجام» باشد!

 از بازی دوگانه سفیر انگلیس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!

تفاوت توافق «موقت» و «گام‌به‌گام»

یکی از مباحثی که طی روزهای اخیر در حوزه سیاست خارجی آمریکا مطرح می‌شود، «انعقاد توافق گام‌به‌گام» با ایران است، به‌گونه‌ای که از یک‌سو، بتوان آن را مرحله‌ای عملیاتی از احیای برجام قلمداد کرد و از سوی دیگر، مقامات کاخ سفید بتوانند در مواجهه با منتقدان جمهوری‌خواه خود مدعی شوند که چنین توافقی ارتباطی با احیای برجام ندارد! همان‌گونه که مشاهده می‌شود، در اینجا کماکان بعد فرا متنی ماجرا نسبت به بعد متنی آن ارجحیت دارد. شاید تنها تفاوت «توافق موقت» و «توافق گام‌به‌گام در مسیر احیای برجام» این باشد که دومی معطوف به احیای توافق سال ۲۰۱۵ میلادی بوده و اولی (توافق موقت) لزوماً این‌گونه نیست و سندی مجزا از برجام محسوب می‌شود. بااین‌حال، طبق شواهد موجود، کشورمان مخالفت خود را با «توافق موقت» اعلام کرده و در حال بررسی پیشنهادها جدیدی است که پادشاه عمان و وزیر امور خارجه این کشور در جریان سفر به تهران (در قالب توافق گام‌به‌گام و معطوف به احیای برجام) مطرح ساخته است!

 از بازی دوگانه سفیر انگلیس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!

رمزگشایی از گزارش آژانس

اگرچه همکاری ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در روند مختومه سازی پرونده‌های ادعایی علیه کشورمان قابل تفسیر بوده و گامی در راستای احقاق حقوق حقه ما مبنی بر مختومه سازی پرونده‌های غیرحقوقی (علیه جمهوری اسلامی ایران) محسوب می‌شود، اما نباید تحت تأثیر همکاری‌های شکل‌گرفته، چشمان خود را بر روی رویکرد کلی غیر سازنده آژانس و برخی رفتارهای مدیرکل این سازمان یعنی رافائل گروسی ببندیم.

اخیراً در گزارش سه‌ماهه محرمانه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (جهت ارائه به شورای حکام)، تأکید شده است که بازرسان این سازمان دیگر در مورد ذرات اورانیوم غنی‌شده با خلوص ۸۳.۷ درصد در تأسیسات زیرزمینی «فردو» سوالی ندارند. در این گزارش همچنین آمده است که بازرسان تحقیقات خود را در مورد آثار اورانیوم در مریوان، در نزدیکی شهر آباده، در حدود ۵۲۵ کیلومتری (۳۲۵ مایلی) جنوب شرقی تهران بسته‌اند؛ اما همان‌گونه که مشاهده می‌شود، نگاه فرا متنی گروسی و آژانس در این خصوص، کماکان سلبی و بازدارنده است! چندی پیش، زمانی که مختومه سازی این پرونده‌ها برای مدیرکل آژانس محرز شده بود، وی مدعی شده بود:

برجام در آینده‌ای نزدیک احیا نمی‌شود! احتمال بازگشت به میز مذاکره وجود دارد، اما اگر تعاملات ایران و آژانس نامناسب ارزیابی شود و همکاری‌ها خوب نباشد، احتمال احیای برجام به صفر می‌رسد.

 از بازی دوگانه سفیر انگلیس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!

پیروی گروسی از بازی تاکتیکی واشنگتن و تل‌آویو

همان‌گونه که مشاهده می‌شود، گروسی نیز به‌جای تمرکز بر ابعاد حقوقی و فنی روند مختومه سازی پرونده‌های ادعایی علیه جمهوری اسلامی، به ابعاد سیاسی و فرا متنی موضوع فکر می‌کند! گویا او کماکان وظیفه دارد به نیابت از لابی‌های فعال غربی و صهیونیستی در آژانس، موانعی را درروند احیای توافق هسته‌ای ایجاد کند. در چنین شرایطی، بهتر است مقامات کشورمان به گروسی یادآور شوند که مذاکرات با آژانس تابعی از حسن نیت این نهاد ظاهراً بین‌المللی در دفاع از حقوق هسته‌ای جمهوری اسلامی به‌عنوان عضوی از آژانس هست! به عبارت بهتر تا زمانی که بازی فرا متنی گروسی و همراهانش در قبال پرونده هسته‌ای ایران ادامه داشته باشد، نمی‌توان انتظار داشت تعامل سازنده ایران و آژانس ادامه پیداکرده و به نقطه نهایی برسد. در چنین شرایطی بهتر است مقامات آژانس بر روی رفتار، گفتار و حتی رویکرد کلان خود در تقابل با حقوق هسته‌ای ایران تجدیدنظری اساسی صورت دهند!

 از بازی دوگانه سفیر انگلیس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!

نگاه خوش‌بینانه به آژانس کماکان ممنوع!

نکته دیگر به ذهنیت و رویکرد سازمان انرژی اتمی و وزارت امور خارجه کشورمان در قبال آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و متعلقات این سازمان بازمی‌گردد. بدیهی است که در کنار تعامل با آژانس (آن‌هم بر اساس حدودوثغور پادمانی تعیین‌شده) و اعطای برخی دسترسی‌های محدود باهدف اثبات حسن نیت جمهوری اسلامی ایران (آن‌هم معطوف و مشروط به مختومه سازی پرونده‌های ادعایی)، باید صراحتاً به گروسی در خصوص اظهارات و مواضع غیرمسئولانه خود در قبال مذاکرات هسته‌ای هشدار داد. به عبارت بهتر، همکاری‌های حقوقی ما و آژانس نباید ما را نسبت به یکی از اصلی‌ترین وظایف خود یعنی هشدار و تذکر به مقامات آژانس در خصوص کمک به چینش پازل‌های غیرحقوقی و راهبردی غرب در تقابل با ایران بازدارد.

قرار نیست کشورمان میان همکاری یا عدم همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، درگیر تفکر صفر یا صدی گردد! درجایی که آژانس به وظیفه خود به‌عنوان یک سازمان بین‌المللی عمل نمی‌کند یا خود را به‌عنوان جزئی از بازی ضد ایرانی غرب یا رژیم اشغالگر قدس تبدیل می‌کند، وظیفه و مسئولیت ما در خصوص مهار بازی فرا متنی آژانس پابرجا و به قوت خود باقی است. درهرحال، نوع مراودات و تعاملات ما در آژانس، متغیری وابسته به عملکرد این نهاد و مدیرکل آن هست!

رمزگشایی از یک گزارش

 از بازی دوگانه سفیر انگلیس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!

نشریه فارین پالیسی در تازه‌ترین گزارش خود، به بررسی خروج ترامپ رئیس‌جمهور سابق آمریکا از برجام (به مناسبات فرارسیدن پنجمین سالگرد آن) پرداخته است. نکته قابل‌تأمل در این گزارش، تأکید مدام نویسنده بر خطای راهبردی بزرگ دولت سابق آمریکا در خروج از توافق هسته‌ای و ناتوانی بایدن در درک واقعیات مربوط به فعالیتهای هسته‌ای کشورمان است. در بخشی از این مطلب آمده است:

پنج سال پیش دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، ایالات‌متحده را از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، یک توافق چندجانبه در سال ۲۰۱۵ که محدودیت‌هایی را بر برنامه هسته‌ای ایران اعمال می‌کرد، خارج کرد. اگرچه دولت ترامپ و بایدن هر دو وعده داده بودند که راه‌حل بهتری پیدا کنند، اما پرونده هسته‌ای ایران اکنون پس از ۵ سال پیچیده‌تر شده است. فشارهای اقتصادی و خرابکاری‌های خارجی، تهران را از افزایش پیوسته توانمندی‌های غنی‌سازی اورانیوم خود بازنمی‌دارد. امروز، ایران اگر تصمیم بگیرد که این گام را بردارد، تنها هفته‌ها، اگر نگوییم چند روز، توانایی تولید مواد شکافت پذیر کافی برای یک سلاح هسته‌ای را خواهد داشت!

فارین پالیسی اصلی‌ترین نقطه آسیب آمریکا در قبال فعالیت‌های هسته‌ای ایران را عدم درک صحیح ماهیت برجام از سوی سیاستمداران این کشور می‌داند. این نشریه می‌نویسد:

اگرچه احیای برجام به‌طور فزاینده‌ای غیرمحتمل شده است، اما درک چگونگی کارکرد آن و آنچه ازدست‌رفته است ضروری است. بیشتر بحث‌ها درباره توافق ایران بر موارد اشتباه متمرکز است. منتقدان استدلال می‌کنند که این امر بیش‌ازحد به ایران قدرت مانور داده بود زیرا حق این کشور برای غنی‌سازی اورانیوم را به رسمیت می‌شناخت. انتقاد دیگری که در این خصوص مطرح می‌شود، مربوط به گنجانده شدن بند موسوم به غروب آفتاب در برجام است. بندی که تضمین می‌کند پس از سال ۲۰۲۵ میلادی محدودیت‌های وضع‌شده (در برجام) علیه ایران برداشته می‌شود. فراتر از آن، منتقدان برجام در آمریکا و اروپا می‌گویند در سند توافق هسته‌ای، به سایر موضوعات دیگر مانند توانایی ساخت موشک‌های بالستیک توسط ایران و حمایت تهران از گروه‌های همسو (گروه‌های مقاومت) پرداخته نشده است!

 از بازی دوگانه سفیر انگلیس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!

نگاه مدافعان برجام در آمریکا و ایران

مدافعان برجام در آمریکا می‌گویند، این نگاه سلبی نسبت به برجام اشتباه است زیرا سند توافق هسته‌ای، اجازه نظارت و راستی آزمایی فرا پادمانی و بی‌سابقه‌ای را در خصوص فعالیت‌های هسته‌ای ایران خواهد داد. همان‌طور که رویدادهای اخیر نشان می‌دهد، نمی‌توان (بدون وجود داشتن یک توافق واقعی مانند برجام) کشورها را از اخراج بازرسان، قطع دوربین‌های نظارتی یا ازسرگیری فعالیت‌های هسته‌ای غیرمتعارف (به‌زعم مقامات آمریکایی) بازداشت. بااین‌حال، کسانی که برجام را به‌عنوان یک توافق ضعیف رد می‌کنند، تمایل دارند آنچه را که آن را ازنقطه‌نظر عدم اشاعه معتبر و ارزشمند کرده است نادیده بگیرند. آن‌ها اصل ماجرا و ماهیت توافق هسته‌ای را درک نکرده‌اند.

فراموش نکرده‌ایم که در سال ۲۰۱۶ میلادی، جیمز کلاپر مدیر اطلاعات ملی سابق آمریکا شهادت داد که ایران با هیچ مانع فنی غیرقابل‌عبور برای رسیدن به بالاترین سطح غنی‌سازی اورانیوم مواجه نیست. برخلاف کشور لیبی که در سال‌های گذشته، برنامه هسته‌ای پیشرفته‌ای نداشت و به‌راحتی نیز خلع سلاح شد! در چنین شرایطی منتقدان برجام در آمریکا فراموش کرده‌اند به‌واسطه این توافق، نقطه گریز هسته‌ای ایران از چند ماه به یک سال افزایش پیدا کرد اما اکنون بار دیگر، به نقطه گذشته، بلکه سریع‌تر نسبت به قبل، بازگشته است. مقاله اخیر نشریه فارین پالیسی ازآن‌جهت اهمیت دارد که تقابل ماهوی دو جریان قدرت در آمریکا را بر سر برجام و مسائلی که در دفاع از برجام با مخالفت با آن در میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان مطرح می‌شود را به تصویر می‌کشد.

هم‌زمان با تدارکات وسیع رسانه‌ای آمریکایی‌ها برای تحمیل توافق موقت در تهران نیز دست‌های پنهان و گاه آشکار در صدد بازارگرمی‌ برای برجام است. به صحنه آمدن جواد ظریف وزیر سابق خارجه با تشریح و توجیه «دیپلماسی التماسی» از یک سو و ایجاد یک تصویر غیر واقعی از در بن‌بست قرار گرفتن کشور و نداشتن هیچ راه‌حلی جز سازش از سوی دیگر نشان از آن دارد که بازی برجامی به نقطه‌جوش خود رسیده است، در روزهایی که دیپلماسی منطقه محور در تهران، پکن، مسکو، ریاض و حتی در دمشق و صنعا در توازنی با تحولات میدانی به خوبی کار می‌کند راه انداختن یک نمایش جدید جای تامل دارد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از بازی دوگانه آژانس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید! بیشتر بخوانید »

فارین پالیسی: آمریکا بیش از حد از جهان چندقطبی ترسیده!

فارین پالیسی: آمریکا بیش از حد از جهان چندقطبی ترسیده!



نشریه فارین پالیسی در مقاله‌ای نوشت که جهان چندقطبی، آمریکا را بیش از حد ترسانده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، استیفن والت در مقاله‌ای در فارین پالیسی به وحشت بیش از حد آمریکا از بازگشت نظام چندقطبی و از دست دادن برتری بی‌چون‌چرای خود اشاره کرده است؛ این در حالی است که به گفته وی، چنین جهانی برای واشنگتن مزایایی هم دارد.

در این مقاله آمده است: پس از آنکه آمریکا ار تاریکی جنگ سرد به روشنایی مطبوعّ به اصطلاح دوران «تک‌قطبی» رسید، شمار زیادی از محققان، کارشناسان و رهبران جهان شروع به پیش‌بینی، ابراز تمایل یا تلاش مجدانه برای بازگشت به جهان چندقطبی کردند.

تعجبی ندارد که رهبران روسیه و چین هم مدت‌هاست که تمایل خود به نظم جهانی چندقطبی را ابراز و رهبران قدرت‌های نوظهور همچون هند و برزیل هم مسیر آنان را دنبال کردند. جالب‌تر اینکه برخی متحدان مهم واشنگتن هم در این جمع هستند. اما رهبران آمریکا با این موضوع موافق نیستند. آنها فرصت‌های بیشمار و جایگاه لذت‌بخش خود که از قدرت بلامنازع ناشی می‌شود را ترجیح می‌دهند و قطعاً تمایلی برای رها کردن موقعیت خود به عنوان اولویتی بی‌چون و چرا را ندارد.

دولت جرج بوش پدر در سال ۱۹۹۱، سند دفاعی را به عنوان دستورالعملی در تلاش برای جلوگیری از ظهور رقیب در گوشه و کنار جهان تدوین کرد. اسناد امنیت ملی که جمهوری‌خواهان و دمکرات‌ها در سال‌های بعد تدوین و منتشر کردند نیز جملگی بر لزوم حفظ برتری آمریکا تاکید داشت حتی زمانی که آنها به بازگشت رقابت ابرقدرت‌ها در سطح جهان اقرار می‌کنند.

هرچند دولت جو بایدن به این موضوع پی برده که ما به جهانی با چندین ابرقدرت بازگشته‌ایم، اما به نظر می‌رسد یادآوری دوران کوتاهی که آمریکا هیچ رقیبی برای خود نمی‌دید، حس نوستالژی برای آنها داشته باشد. بنابراین، تاکید شدید بر «رهبری آمریکا»، تمایل وافر برای تحمیل شکست به روسیه جهت ممانعت از قدرت گرفتن این کشور و دردسرسازی‌اش در آینده و تلاش‌ها در راستای سنگ‌اندازی در مسیر دسترسی پکن به سیستم‌های حیاتی در حوزه فناوری و همچنین سوبسید بستن به صنایع نیم‌رسانای آمریکایی، همه و همه با یک هدف صورت می‌گیرد.

با این حال، حتی اگر این تلاش‌های موفقیت‌آمیز باشد، باز هم احیای نظم تک‌قطبی تقریباً غیرممکن است. کار ما در نهایت یا به جهان دوقطبی (آمریکا و چین) یا به نسخه‌ای نامتقارن از جهان چندقطبی می‌انجامد که در آن آمریکا همچنان اول است اما قدرت‌های بزرگ همچون چین، روسیه، هند، احتمالاً برزیل، ژاپن و آلمان در آن نقش‌آفرینی زیادی دارند.

بازگشت نظام چندقطبی جهانی را از نو خواهد ساخت که در آن اوراسیا چندین قدرت بزرگ با قوای متنوع در چنته دارد. در چنین جهانی، سایر قدرت‌های بزرگ رفته رفته برای امنیت خود مسئولیت‌های بزرگ‌تری به عهده خواهد گرفت. آمریکا در چنین نظامی مجبور خواهد شد تا از وابستگی غریزی به قدرت سخت و اعمال زور و فشار فاصله گرفته و تلاش و تاکید بیشتری در چهارچوب «دیپلماسی واقعی» داشته باشد. در عصر تک‌قطبی آمریکا، مقامات این کشور عادت کرده بودند که در مواجهه با مسائل و چالش‌ها، در ابتدا خواسته‌های خود را مطرح کرده و اولتیماتوم بدهند و در ادامه با تحریم و تهدید به استفاده از قوه قهریه، فشار را افزایش داده و سپس در صورتی که ابزارهای به اصطلاح نرم‌تر جواب نداد، به حربه غافلگیری و تغییر رژیم روی بیاورند. اما نتایج ناامیدکننده‌ای که به دست آوردند، گویای همه چیز است.

اما در جهان چندقطبی، حتی قوی‌ترین قدرت‌ها هم باید به آنچه دیگران می‌خواهند، توجه بیشتری کرده و برای متقاعد کردن آنها جهت همکاری در مذاکرات سودمند دوجانبه، تلاش بیشتری داشته باشند. دیپلماسیِ «همینی که هست» جای خود را به رویکردهای منعطف‌تر با درصدِ «بده و بستان‌» بالاتر خواهد داد.

والت در پایان می‌نویسد: با فرض اینکه در نظام نامتقارن چندقطبی، آمریکا همچنان قدرت اول باشد، رهبران این کشور نباید خیلی هم بترسند. واشنگتن برای آنکه دیگر قدرت‌ها را به جان یکدیگر بیندازد، در جایگاه مناسبی خواهد بود و در نتیجه شرکای این کشور در اوراسیا، مسئولیت بیشتری را برای تامین امنیت خود برعهده خواهند گرفت.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فارین پالیسی: آمریکا بیش از حد از جهان چندقطبی ترسیده! بیشتر بخوانید »

بدترین کابوس انرژی اروپا در حال تبدیل به واقعیت است/ اروپا منتظر سهمیه‌بندی، ناآرامی‌ و اعتصابات سراسری باشد

بدترین کابوس انرژی اروپا در حال تبدیل به واقعیت است/ اروپا منتظر سهمیه‌بندی، ناآرامی‌ و اعتصابات سراسری باشد



قطع صادرات گاز روسیه و قیمت‌های بی سابقه، تهدیدکننده فرارسیدن زمستانی سرشار از نارضایتی خواهد بود.

سرویس جهان مشرق – فارین پالیسی در گزارش به بررسی بحران قریب‌الوقوع انرژی در اروپا پرداخت و نوشت: قطع گاز صادراتی روسیه می‌تواند امنیت انرژی اروپا را به خطر اندازد، به همین دلیل، رهبران قاره سبز در تلاش هستند تا بر اساس پیش‌بینی‌های کارشناسان، با یکی از بدترین بحران‌های انرژی کشورهای اروپایی مقابله کرده و شرایط می‌تواند بسیار بدتر نیز شود.  


مخاطبان گرامی، آنچه در ادامه می‌خوانید صرفاً ترجمه گزیده گزارش‌ها و مقالات مذکور است و محتوا و ادعاهای مطرح‌شده در این گزارش صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌ها، مؤسسات مطالعاتی و رسانه‌های غربی منتشر شده است و هرگونه ادعا و القائات احتمالی این مقالات هرگز مورد تأیید مشرق نیست.


بدترین کابوس انرژی اروپا در حال تبدیل به واقعیت است/ اروپا منتظر سهمیه‌بندی، ناآرامی‌ و اعتصابات سراسری باشد

شدیدترین بحران انرژی در تاریخ اروپا

این مجله آمریکایی می‌نویسد: در ماه‌های اخیر، رهبران اروپایی با چشم‌انداز از دست دادن گاز طبیعی صادراتی روسیه که حدود ۴۰ درصد واردات اروپا را تشکیل می‌دهد و یک منبع حیاتی تأمین انرژی برای این قاره است، درگیر بوده‌اند. این کابوس اکنون در حال تبدیل شدن به یک واقعیت دردناک است، زیرا مسکو میزان صادرات خود را به تلافی حمایت اروپا از اوکراین کاهش داده، قیمت انرژی را به میزان چشمگیری افزایش داده و بسیاری از کشورها را مجبور می‌کند برنامه‌های اضطراری را در دستور کار قرار دهند و سایر تأمین‌کنندگان انرژی مانند نروژ و کشورهای شمال آفریقا نیز در اقدام مناسب برای تأمین تقاضا ناتوان هستند.

الکس مونتون، کارشناس بازارهای جهانی گاز در گروه مشاوره راپیدان انرژی می‌گوید: این شدیدترین بحران انرژی است که تا به حال در اروپا رخ داده است. اروپا به چشم‌انداز واقعی فقدان گاز کافی در زمانی که این سوخت بیشتر مورد نیاز است، یعنی در سردترین ماه‌های سال، نگاه می‌کند.

هیچ راه‌حلی فوری در شرایط کنونی وجود ندارد

مونتون افزود: قیمت‌ها اوج گرفته است. قیمت ۵۰ دلاری برای هر میلیون بی‌تی‌یو گاز عرضه‌شده، قیمت فوق‌العاده بالایی است. تولیدکنندگان آمریکایی در سایه بحران کنونی، قیمت خود را ۱۰ برابر افزایش داده‌اند. این قیمت‌ها بسیار بالا و غیرعادی است و در واقع، هیچ راه‌حلی فوری در شرایط کنونی وجود ندارد.

بسیاری از مسئولان و کارشناسان انرژی نگران هستند که این بحران پس از توقف فعالیت خط لوله نورد استریم ۱، بزرگ‌ترین خط لوله گاز صدور گاز روسیه به اروپا، گسترده‌تر شود. اگرچه قرار بود این خط لوله تنها به مدت ۱۰ روز تعمیر شود، اما تاریخچه اقدامات کرملین در باج‌گیری و استفاده از انرژی به عنوان یک سلاح، این نگرانی را برانگیخته است که مسکو عرضه گاز توسط این خط لوله را از سر نخواهد گرفت و کشورهای اروپایی به شدت وابسته به عرضه گاز روس‌ها را در تنگنا خواهد گذاشت.

بدترین کابوس انرژی اروپا در حال تبدیل به واقعیت است/ اروپا منتظر سهمیه‌بندی، ناآرامی‌ و اعتصابات سراسری باشد

زمستان سخت در انتظار اروپا

فارین پالیسی ادامه داد: نورد استریم ۲، خط لوله دوم صدور گاز طبیعی روسیه به آلمان، در ماه فوریه زمانی که ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه برای حمله به اوکراین آماده می‌شد، نابود شد و نورد استریم ۱ را به عنوان بزرگ‌ترین خط لوله مستقیم گاز طبیعی میان روسیه و بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا باقی گذاشت. رابرت هابک، وزیر اقتصاد آلمان به دویچه لندفونک گفت: همه چیز ممکن است. هر رویدادی ممکن است اتفاق بیفتد. ممکن است گاز دوباره و شاید بیشتر از قبل به جریان بیفتد. همچنین ممکن است هیچ گازی جریان نیابد.

این اتفاق برای زمستان پیش رو، زمانی که تقاضا برای انرژی افزایش می‌یابد و وجود گاز طبیعی کافی برای گرمایش ضروری است، مشکلات گسترده‌ای ایجاد می‌کند. کشورهای اروپایی معمولاً برای پر کردن مجدد تأسیسات ذخیره‌سازی گاز خود به خریداری گاز در ماه‌های تابستان وابسته هستند. در زمان جنگ و زمانی که عرضه گاز این قاره در آینده نامشخص است، داشتن این ذخایر انرژی به ویژه بسیار مهم خواهد بود.

 اگر عدم عرضه گاز طبیعی توسط روسیه در بلندمدت ادامه یابد، کارشناسان نسبت به فرارسیدن زمستان سخت هشدار می‌دهند: زمستانی با احتمال سهمیه‌بندی، تعطیلی صنایع و حتی مهاجرت‌های اقتصادی گسترده.

شکل‌گیری ناآرامی و اعتصاب‌های سراسری در اروپا

فارین پالیسی در ادامه گزارش خود مدعی شد: مقامات بریتانیا که همین چند ماه پیش نسبت به اوج‌گیری بهای قبوض برق برای مصرف‌کنندگان هشدار داده بودند، اکنون نسبت به وقوع وضعیتی بدتر از پیش‌بینی‌های گذشته هشدار می‌دهند.

هلیما کرافت، مدیرعامل موسسه آر بی سی کپیتال مارکت معتقد است که اروپا ممکن است با زمستانی سرشار از نارضایتی روبرو شود. سهمیه‌بندی، تعطیلی واحدهای صنعتی، همه این رویدادها در حال فرارسیدن است.

 در حال حاضر، ناآرامی‌ها در حال شکل‌گیری بوده و اعتصاب‌ها در سرتاسر این قاره شروع شده است، زیرا خانواده‌ها با رشد هزینه‌های زندگی و فشارهای تورمی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. برخی از این نارضایتی‌ها نیز اثرات آسیب آفرینی در بازار انرژی داشته است. در نروژ، بزرگ‌ترین تأمین‌کننده گاز طبیعی اتحادیه اروپا پس از روسیه، اعتصابات گسترده در صنایع نفت و گاز در هفته‌های گذشته، شرکت‌ها را مجبور به توقف تولید کرد و شوک گسترده‌ای را در سراسر اروپا به دنبال داشت.

بدترین کابوس انرژی اروپا در حال تبدیل به واقعیت است/ اروپا منتظر سهمیه‌بندی، ناآرامی‌ و اعتصابات سراسری باشد

کشورهای اروپایی در معرض خطر کشیده شدن به درگیری و زدوخوردهای بسیار شدید

فرانس تیمرمنز، نایب‌رئیس کمیسیون اروپا در گفتگو با گاردین اعلام کرد: کشورهای اروپایی در معرض خطر کشیده شدن به درگیری و زدوخوردهای بسیار شدید هستند، زیرا منابع انرژی کافی وجود ندارد. پوتین از همه ابزارهایی که در اختیار دارد، برای ایجاد درگیری در جوامع ما استفاده می‌کند. بنابراین ما باید خود را برای یک دوره بسیار دشوار آماده نماییم.

پیام‌های دشوار این بحران، با این حال، شاید به روشنی در آلمان احساس شود، زیرا مجبور شده است به اجرای اقداماتی جهت صرفه‌جویی در مصرف انرژی نظیر سهمیه‌بندی آب گرم و تعطیلی استخرها روی آورد.

برلین برای مقابله با این بحران، از مدتی پیش، وارد فاز دوم طرح سه مرحله‌ای اضطراری کمبود گاز خود شده است. همچنین هفته گذشته، این کشور برای نجات غول‌های انرژی خود که از نظر مالی به دلیل قطع برق روسیه آسیب دیده‌اند، اقداماتی حمایتی اجرا کرد.

اما فقط آلمان درگیر بحران انرژی نیست. اولگا خاکووا، کارشناس امنیت انرژی اروپا در شورای آتلانتیک گفت: این اتفاق در سراسر اروپا روی می‌دهد. وی یادآور شد که فرانسه برنامه‌هایی برای ملی کردن شرکت برق ای دی اف به دلیل ورشکستگی ناشی از انباشته شدن زیان مالی دارد. بخش چالش‌برانگیز ماجرا این است که دولت‌ها چقدر می‌توانند برای حمایت از مصرف‌کنندگان انرژی خود از این شرکت‌ها بودجه اختصاص دهند؟

بدترین کابوس انرژی اروپا در حال تبدیل به واقعیت است/ اروپا منتظر سهمیه‌بندی، ناآرامی‌ و اعتصابات سراسری باشد

راه‌اندازی دوباره نیروگاه‌های قدیمی زغال‌سنگ در آلمان، ایتالیا، اتریش و هلند

در بخش دیگری از این گزارش آمده است: از سوی دیگر، این وضعیت اهداف آب‌وهوایی بسیاری از کشورها را پیچیده کرده است. در اواخر ژوئن، آلمان، ایتالیا، اتریش و هلند اعلام کردند که نیروگاه‌های قدیمی زغال‌سنگ را به دلیل اینکه با کاهش منابع انرژی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، دوباره راه‌اندازی خواهند کرد. مونتون افزود: پیامدهای بالقوه‌ای که کشورهای اروپایی با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند، نشان می‌دهد که چگونه این بحران در گستره‌ای رخ می‌دهد که فقط در زمان جنگ دیده شده است.

وی گفت: در بدترین سناریو، ما در مورد سهمیه‌بندی عرضه گاز طبیعی صحبت می‌کنیم و این چیزی نیست که اروپا مجبور باشد در زمان دیگری به جز زمان جنگ با آن رویارویی کند. این شرایط در حقیقت نقطه‌ای است که اکنون همه چیز به آن رسیده است. این یک جنگ تمام‌عیار انرژی است.

همچنین آنها بر نبرد بلندمدت و دشواری که اروپا برای پایان دادن به وابستگی به گاز روسیه با آن روبه‌رو خواهد شد، تأکید می‌کنند. با وجود تمایل این قاره برای کنار گذاشتن عرضه گاز توسط مسکو، کارشناسان می‌گویند اروپا به احتمال زیاد در این بحران مارپیچ گرفتار خواهد ماند تا زمانی که بتواند زیرساخت‌های استقلال انرژی خود را بیشتر توسعه دهد و این شرایط ممکن است سال‌ها به طول بیانجامد.

گاز صادراتی ایالات متحده که پس از مایع شدن با کشتی‌های تانکر حمل می‌شود، یک گزینه است، اما واردات این محموله‌های گاز مایع‌شده به ساخت پایانه‌های جدید نیاز دارد. راه‌اندازی خط لوله‌های جدید انتقال گاز نیز به زمان بیشتری نیاز دارد و تعداد زیادی از تأمین‌کنندگان واجد شرایط وجود ندارد. برای اروپا بسیار دشوار است که اتکای خود به گاز روسیه را در مدتی کمتر از سه تا پنج سال کاهش دهد.

بدترین کابوس انرژی اروپا در حال تبدیل به واقعیت است/ اروپا منتظر سهمیه‌بندی، ناآرامی‌ و اعتصابات سراسری باشد

مردم در فصل زمستان میان غذا خوردن و گرم شدن یکی را انتخاب کنند

فارین پالیسی در پایان نوشت: جیمز هندرسون، کارشناس انرژی در موسسه مطالعات انرژی آکسفورد می‌گوید: پروژه‌های گازی به این سرعت ساخته نمی‌شوند. راه‌اندازی پروژه‌های جدید به زمان زیادی نیاز دارد، بنابراین بحران کنونی ادامه خواهد یافت.

تا آن زمان، رهبران اروپایی به تلاش برای تأمین منابع کافی ادامه خواهند داد و فقط می‌توانند به آب‌وهوای معتدل امیدوار باشند. کرافت گفت: بدترین سناریو این است که مردم مجبور شوند در فصل زمستان میان غذا خوردن و گرم شدن یکی را انتخاب کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بدترین کابوس انرژی اروپا در حال تبدیل به واقعیت است/ اروپا منتظر سهمیه‌بندی، ناآرامی‌ و اعتصابات سراسری باشد بیشتر بخوانید »

ماله‌کشی کارگزاران و نهضت آزادی برای ترمیم آبروی آمریکا

ماله‌کشی کارگزاران و نهضت آزادی برای ترمیم آبروی آمریکا



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:

مهدی معتمدی‌مهر که مدت‌هاست با حزب کارگزاران همکاری می‌کند، در ارگان مطبوعاتی این حزب و در یادداشتی با عنوان «قابلیت ترمیم‌گری» نوشت: فراتر از جهت‌گیری‌های سیاسی و داوری‌های اقتصادی و حتی اخلاقی، به نظر می‌رسد که تعادل اجتماعی جاری در آمریکا، عاملی اساسی و ارزشمند است که در نهایت، پایداری سیاسی و ثبات اجتماعی آن را تضمین می‌کند.

انتخابات اخیر آمریکا به مردم جهان آموخت: «دموکراسی بحران دارد اما بن‌بست ندارد.» جامعه آمریکا به جهت پذیرش بنیادین «آزادی» و رعایت قواعد زیست دمکراتیک، اگرچه ممکن است براساس شاخص‌های عدالت اجتماعی و وجود برخی شکاف‌های گسترده نژادی و تبعیضات اقتصادی و سیاسی، «جامعه‌ای عادلانه» ارزیابی نشود، اما بی‌تردید، جامعه‌ای «متوازن» و «متعادل» به حساب می‌آید و از همین روست که در طول دو قرن گذشته، همواره از پس بحران‌های کلان ساختاری برآمده و بر انواع صورت‌بندی‌های «افراطی‌گری» غلبه کرده است.

وی می‌افزاید: پایداری و ثبات سیاسی (stability) و دوام اجتماعی دیرپا در آمریکا که امکان و ضرورت هرگونه براندازی و انقلاب ساختارشکنانه را منتفی کرده است، مرهون تعادل اجتماعی نیروهای سیاسی آن جامعه است.

انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا نشان داد که «دموکراسی» و «آزادی» از چه ظرفیت عظیم و موثری در راستای زیست مسالمت‌آمیز سیاسی، ممانعت از خشونت‌های اجتماعی و مهارهرج و مرج‌های سیاسی برخوردارند. در کشوری که میلیون‌ها نفر مسلح وجود دارد و در فضای شدیدترین تخاصمات و حتی خشونت‌های کلامی طرفداران دو کاندیدا، اتفاقاتی مشابه وقایع خون‌بار و خشونت‌آمیزی که در پس هر انتخابات دوقطبی در کشورهای توسعه نایافته متداول است، پدید نمی‌آید. شاید بتوان چنین نتیجه‌گیری کرد که خشونت‌های سیاسی و اجتماعی، پیامدهای ساختارهای خودکامه و غیردمکراتیک‌اند و علی‌الاصول، مردم سهم تعیین‌کننده‌ای در این سنخ رخدادهای سهمگین اجتماعی ندارند.

این یادداشت پرمغالطه در حالی منتشر می‌شود که اولا سیاستمداران بسیاری در آمریکا و  اروپا از آشفتگی و بی‌ثباتی بی‌سابقه در آمریکا سخن می‌گویند و جامعه آمریکا را به شدت قطبی شده و حتی در معرض از هم گسیختگی می‌بینند. چنان که به عنوان مثال، باراک اوباما دو مورد طی دوبار ناراحتی تأکید کرد که «آمریکا به شدت از هم گسیخته شده است.» مشابه همین تعبیر را بایدن مطرح کرد. جان برنان، رئیس سابق سیا هم گفته که دورنمای آینده روزهای بسیار خطرناکی برای آمریکا از نقطه نظر امنیت ملی و تشدید خشونت و درگیری در جامعه قطبی شده است.» همچنین فارین پالیسی نوشت «زمانی به هویت مشترک در ایالات متحده افتخار می‌کردیم و تجزیه دور از ذهن به نظر می‌رسید اما اکنون جنگ داخلی دوباره و تجزیه، در کمین آمریکاست.

ثانیا اگر آمریکا به نظر عضو گروهک نهضت آزادی به مرحله براندازی نرسیده، علت آن است که در آنجا گروهک‌های وطن‌فروش و وابسته‌ای مانند نهضت آزادی، امکان کمترین فعالیتی نداشته‌اند. ضمن این که در آنجا با وجود ادعای تقلب، «ترامپ دیوانه» این قدر فهم و شعور داشته که مانند میرحسین موسوی و خاتمی و… دعوت به آشوب خیابانی و جنایت و به هم زدن نظم عمومی و قفل کردن همه امور نکند. به عبارت دیگر ترامپ با همه خیانت‌ها و رذالت‌هایش، حاضر نشده (یا نتوانسته) به اندازه سران فتنه، به مملکت خود خیانت کند. یعنی می‌توان نتیجه گرفت که اگر آمریکا، عناصری شبیه نهضت آزادی یا موسوی و خاتمی و برخی افراطیون مدعی اصلاحات را داشت، قطعا تاکنون چند بار در کام جنگ خیابانی زودرس و سرنگونی نظام سیاسی پیش‌رفته بود.



منبع خبر

ماله‌کشی کارگزاران و نهضت آزادی برای ترمیم آبروی آمریکا بیشتر بخوانید »