فاطمیون

روایت سید مسافر از شهیدی که چند روز پس از ازدواجش شهید شد

روایت سید مسافر از مدافع حرمی که چند روز پس از ازدواجش شهید شد + فیلم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سید مسافر از رزمندگان فاطمیون در خاطره‌ای از شهید «علی حسنی» به بخشی از زندگی این شهید اشاره می‌کند.

روایت سید مسافر از شهیدی که چند روز پس از ازدواجش شهید شد

وی تعریف کرد: سید علی حسنی گروه ۲۱ رزمندگان فاطمیون بود، یکی از بچه‌های جوان ۲۳ ساله که به منطقه رفت و برحسب توانایی، سواد و تیزهوشی‌اش، آموزش قناصه و اطلاعات شناسایی را دید و بسیار نیروی مفیدی بود.

سید مسافر افزود: برای اینکه صحت خبر شهادتش را بدانم به یکی از دوستان زنگ زدم، تا گفتم از علی حسنی چه خبر؟ زد زیر گریه و گفت شهید شده. گفت من علی را خیلی دوست داشتم، مجرد بود و چون دیدم پسر خوبی است، خواهرم را نامزدش کردم، بعد از اینکه نامزد شدند، شهید شد؛ من می‌دانستم شهید می‌شود. شیطنت کردم و گفتم به خاطر خواهرت ناراحتی؟ گفت نه، علی آمد جبهه، کامل شد و رفت.

در ادامه فیلم خاطره‌گویی از این شهید را می‌بینید.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

روایت سید مسافر از مدافع حرمی که چند روز پس از ازدواجش شهید شد + فیلم بیشتر بخوانید »

روایت سید مسافر از شهیدی که چند روز پس از ازدواجش شهید شد

روایت سید مسافر از شهیدی که چند روز پس از ازدواجش شهید شد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سید مسافر از رزمندگان فاطمیون در خاطره‌ای از شهید «علی حسنی» به بخشی از زندگی این شهید اشاره می‌کند.

روایت سید مسافر از شهیدی که چند روز پس از ازدواجش شهید شد

وی تعریف کرد: سید علی حسنی گروه ۲۱ رزمندگان فاطمیون بود، یکی از بچه‌های جوان ۲۳ ساله که به منطقه رفت و برحسب توانایی، سواد و تیزهوشی که داشت آموزش قناصه و اطلاعات شناسایی را دید و بسیار نیروی به دردبخوری بود.

سید مسافر افزود: برای اینکه صحت شهادتش را بدانم به یکی از دوستان زنگ زدم، تا گفتم از علی حسنی چه خبر؟ زد زیر گریه و گفت شهید شده. گفت من علی را خیلی دوست داشتم، مجرد بود و چون دیدم پسر خوبیست خواهرم را نامزدش کردم، بعد از اینکه نامزد شدن شهید شد، من می‌دانستم شهید می‌شود. شیطنت کردم و گفتم به خاطر خواهرت ناراحتی؟ گفت نه، علی آمد جبهه، کامل شد و رفت.

در ادامه فیلم خاطره‌گویی از این شهید را می‌بینید.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

روایت سید مسافر از شهیدی که چند روز پس از ازدواجش شهید شد بیشتر بخوانید »

همه را به دعا برای سلامتی رهبر سفارش می‌کرد/ به اندازه یک لباس روی بیت المال حساس بود

اخلاق زیبای شهید جعفری برای آراستگی/ سفارش شهید درباره دو تن از بزرگان ایران


همه را به دعا برای سلامتی رهبر سفارش می‌کرد/ به اندازه یک لباس روی بیت المال حساس بودبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، فاطمه حسینی مادر شهید مدافع حرم اهل بیت، «سید علی‌احمد جعفری» از لشکر فاطمیون در نشستی با گروه دوستان شهدایی درباره فرزند شهیدش به گفت‌وگو پرداخت.

وی در ابتدا با بیان مختصری از زندگینامه فرزند شهیدش اظهار داشت: سید علی‌احمد متولد ۲۹ فرودین سال ۱۳۶۹ در مشهد و فرزند چهارم خانواده بود. خانواده ما به امور دینی و مذهبی تاکید ویژه‌ای داشت و سید علی‌احمد هم در چنین خانواده‌ای رشد کرد. من و پدرش محبت خاصی به او داشتیم.

حسینی با اشاره به ویژگی‌های فرزند شهیدش بیان کرد: بسیار خوش اخلاق، راستگو و خانواده‌دوست بود، بسیار تواضع داشت و هیچ وقت حقی را ناحق نمی‌کرد. همیشه نگران از دست دادنش بودم، به قلبم الهام شده بود که خداوند روزی او را از من خواهد گرفت. او را بیمه امام جواد (ع) کرده بودم و هر ماه در منزل برایش روضه امام جواد (ع) می‌گرفتم که البته هنوز این مراسم روضه‌خوانی هر ماه به یاد فرزند شهیدم برپا می‌شود.

وی خصوص رفتن علی‌احمد به سوریه گفت: دفاع از حرم را واجب شرعی می‌دانست و می‌گفت این راهی است که باید تا آخرش بروم. قبل از شهادت هر زمان به بهشت رضا (ع) می‌رفتیم من را به گلزار شهدای مدافعان حرم می‌برد و شهدا را معرفی می‌کرد، اینکه فلانی در کدام عملیات بوده و چطور به شهادت رسیده. او برایم صحبت می‌کرد و من نمی‌دانستم که مدال افتخار شهادت نصیب فرزند من هم خواهد شد. جمعا شش بار به سوریه رفت، اولین بار اردیبهشت سال ۱۳۹۳ و آخرین بار ۱۵ آبان سال ۱۳۹۶. مدتی در یگان تخریب بود و بعد فرمانده گردان شد، شجاعت زیادی داشت، البته خودش هیچ زمان حرفی نمی‌زد. این‌ها را بعد شهادت از زبان همرزمانش شنیدیم.

مادر شهید افزود: اول هم خودم و هم خانواده و فامیل با رفتنش مخالف بودیم، ولی با حرفی که به من زد نظرم تغییر کرد و رضایت دادم. گفت اگر اجازه ندی می‌روم پیش معلوم قرآنت و شکایت می‌کنم که اجازه نمی‌دهی بروم و از حرم بی بی زینب (س) دفاع کنم.

وی ادامه داد: هر زمان که از سوریه برمی‌گشت به دیدم اقوام می‌رفت و برایشان هدیه می‌برد. با خواهر و برادر‌ها رفتارش توام با احترام بود، کم حرف می‌زد و درونگرا بود، چون عقیقه شده بود همیشه می‌گفت نگران نباشید برای من اتفاقی نمی‌افتد.

مادر شهید درباره مجروحیت پسرش گفت: یکبار اسفند سال ۱۳۹۴ از ناحیه پای چپ مجروح شد و چند روز اولی که برگشته بود تا بهتر شدن حالش به خانواده خبر نداده و به منزل دوستش رفته بود، حتی مجروحیت هم مانع رسیدن به هدف و آرمانش نشد.

حسینی درباره تفریحات شهید سید علی‌احمد تصریح کرد: به طبیعت و کوه خیلی علاقه داشت و گاهی برای سر زدن به همرزمان شهیدش به گلزار شهدا می‌رفت. عاشق عطر و ادکلن بود، هیچوقت لباس مشکی نمی‌پوشید، بشدت به تمیزی و مرتب بودن سر و وضع لباس حساس بود.

وی با اشاره به شهادت فرزندش بیان کرد: بار آخری که اعزام شد به من الهام شده بود که فرزندم را نخواهم دید، روزی که سوریه رفت من هم برای اولین بار مشرف شدم کربلا و می‌دانستم سید احمد زنده برنمی‌گردد. تقریبا یک ماه بعد از شهادتش که ما بی‌خبر بودیم یکی از مسوولان فاطمیون به منزلمان آمد و خبر شهادت را به ما داد. روز ۲۸ آبان سال ۱۳۹۶ مصادف با روز شهادت امام رضا (ع)، ساعت سه و نیم بعدازظهر در عملیات آزادسازی بوکمال به دست گروه تروریستی داعش شهید شد.

این مادر شهید فاطمیون در ادامه تصریح کرد: به شدت معتقد و دوستدار ولایت فقیه بود؛ همیشه می‌گفت برای سلامتی سید علی (رهبر معظم انقلاب اسلامی) و سردار سلیمانی زیاد دعا کنید.

حسینی در رابطه با واکنشش به شهادت فرزندش گفت: مسلما ناراحت و غصه‌دار بودیم؛ غم از دست دادن جوان جانسوز و کمرشکن است، ولی این آیه قرآن که شهدا زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند مایه آرامش ماست. دلتنگ هستیم، اما پشیمان نیستیم.

مادر شهید در خاطره‌ای از فرزندش روایت کرد: به او می‌گفتم برا یکبار هم که شده با لباس رزم بیا تا تو را در این لباس ببینم؛ یکبار در جوابم گفت «مادرجان آن لباس‌ها برای بیت‌المال هستند، من که از تنم درمی‌آورم، می‌شویند تا رزمنده دیگری تن کند، آوردنش مدیونی دارد.»

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

اخلاق زیبای شهید جعفری برای آراستگی/ سفارش شهید درباره دو تن از بزرگان ایران بیشتر بخوانید »

همه را به دعا برای سلامتی رهبر سفارش می‌کرد/ به اندازه یک لباس روی بیت المال حساس بود

همه را به دعا برای سلامتی رهبر سفارش می‌کرد/ به اندازه یک لباس روی بیت المال حساس بود


همه را به دعا برای سلامتی رهبر سفارش می‌کرد/ به اندازه یک لباس روی بیت المال حساس بودبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، فاطمه حسینی مادر شهید مدافع حرم اهل بیت سید علی احمد جعفری از لشکر فاطمیون در گفت‌وگویی با گروه دوستان شهدایی درباره فرزند شهیدش توضحیاتی ارائه کرد.

وی در ابتدا با بیان بیوگرافی مختصری از شهید اظهار داشت: سید علی احمد متولد ۲۹ فرودین سال ۱۳۶۹ در مشهد و فرزند چهارم خانواده بود. خانواده ما به امور دینی و مذهبی تاکید ویژه‌ای داشتند و سید علی احمد هم در چنین خانواده‌ای رشد کرد. من و پدرش محبت خاصی به او داشتیم.

حسینی با اشاره به ویژگی‌های فرزند شهیدش بیان کرد: بسیار خوش اخلاق، راستگو و خانواده دوست بود، بسیار تواضع داشت و هیچ وقت حقی را ناحق نمی‌کرد. همیشه نگران از دست دادنش بودم، به قلبم الهام شده بود که خداوند روزی او را از من خواهد گرفت. او را بیمه امام جواد (ع) کرده بودم و هر ماه در منزل برایش روضه امام جواد (ع) می‌گرفتم که البته هنوز این مراسم روضه خوانی هر ماه به یاد فرزند شهیدم برپا می‌شود.

وی خصوص رفتن احمد علی به سوریه گفت: دفاع از حرم را واجب شرعی می‌دانست و می‌گفت این راهی است که باید تا آخرش بروم. قبل از شهادت هر زمان به بهشت رضا (ع) می‌رفتیم من را به گلزار شهدای مدافع حرم می‌برد و شهدا را معرفی می‌کرد، اینکه فلانی در کدام عملیات بوده و چطور به شهادت رسیده. او برایم صحبت می‌کرد و من نمی‌دانستم که مدال افتخار شهادت نصیب سید احمد من هم خواهد شد. جمعا شش بار به سوریه رفت، اولین بار اردیبهشت سال ۱۳۹۳ و آخرین بار ۱۵ آبان سال ۱۳۹۶. مدتی در تخریب بود و بعد فرمانده گردان شد، شجاعت زیادی داشت، البته خودش هیچ زمان حرفی نمی‌زد این‌ها را بعد شهادت از زبان همرزمانش شنیدیم.

مادر شهید افزود: اولش هم خودم و هم خانواده و فامیل با رفتنش مخالف بودند، ولی با حرفی که به من زد نظرم تغییر کرد و رضایت دادم. گفت اگر اجازه ندی می‌روم پیش معلوم قرآنت و شکایت می‌کنم که اجازه نمی‌دهی بروم و از حرم بی بی زینب (س) دفاع کنم.

وی ادامه داد: هر زمان که از سوریه برمی‌گشت به دیدم اقوام می‌رفت و برایشان هدیه می‌برد. با خواهر و برادر‌ها رفتارش توام با احترام بود، کم حرف می‌زد و درونگرا بود، چون عقیقه شده بود همیشه می‌گفت نگران نباشید برای من اتفاقی نمی‌افتد.

مادر شهید درباره مجروحیت پسرش گفت: یکبار اسفند سال ۱۳۹۴ از ناحیه پای چپ مجروح شد و چند روزاولی که برگشته بود تا بهتر شدن حالش به خانواده خبر نداده و به منزل دوستش رفته بود، حتی مجروحیت هم مانع رسیدن به هدف و آرمانش نشد.

حسینی درباره تفریحات شهید سید احمد علی تصریح کرد: به طبیعت و کوه خیلی علاقه داشت و گاهی برای سر زدن به همرزمان شهیدش به گلزار شهدا می‌رفت. عاشق عطر و ادکلن بود، هیچوقت لباس مشکی نمی‌پوشید، بشدت به تمیزی و مرتب بودن سر و و وضع و لباس حساس بود.

وی با اشاره به شهادت فرزندش بیان کرد: بار آخری که اعزام شد به من الهام شده بود که فرزندم را نخواهم دید، روزی که سوریه رفت من هم برای اولین بار مشرف شدم کربلا و می‌دانستم سید احمد زنده برنمی‌گردد. تقریبا یک ماه بعد از شهادتش که ما بیخبر بودیم یکی از مسوولان فاطمیون به منزلمان آمد و خبر شهادت را به ما داد. روز ۲۸ آبان سال ۱۳۹۶ مصادف با روز شهادت امام رضا، ساعت ۳ و نیم بعدازظهر در عملیات آزادسازی بوکمال به دست گروه تروریستی داعش شهید شد.

این مادر شهید فاطمیون در ادامه تصریح کرد: به شدت معتقد و دوستدار ولایت فقیه بود، همیشه می‌گفت برای سلامتی سید علی (رهبر انقلاب) و سردار سلیمانی زیاد دعا کنید.
حسینی در رابطه با واکنشش به شهادت فرزند گفت: مسلما ناراحت و غصه دار بودیم، غم از دست دادن جوان جانسوز و کمرشکن است، ولی این آیه قرآن که شهدا زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند مایه آرامش ما هست. دلتنگ هستیم، اما پشیمان نیستیم.

مادر شهید در خاطره‌ای از فرزندش روایت کرد: بهش می‌گفتم برا یکبار هم که شده با لباس رزم بیا تا تو را درون این لباس ببینم، یکبار در جوابم گفت «مادرجان اون لباس‌ها مال بیت الماله، من که از تنم درمیارم، می‌شورن و یه رزمنده دیگه تن می‌کنه، آوردنش مدیونی داره.»

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

همه را به دعا برای سلامتی رهبر سفارش می‌کرد/ به اندازه یک لباس روی بیت المال حساس بود بیشتر بخوانید »

«توفیق» در کلام رزمنده کهنه کار فاطمیون

نکته کلیدی موفقیت رزمندگان و شهدا از زبان یک مدافع حرم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، رزمنده فاطمیون سید احمد سادات در فیلمی که به تازگی منتشر شده است از توفیق انجام امور مذهبی و معنوی سخن گفته است.

وی می‌گوید: همه کار خوب دنیا اگر برای خدا باشد توفیق می‌خواهد، چه نماز جماعت، چه زیارت کربلا، چه جهاد، چه نصیحت به زن و بچه، تلاوت قرآن و همه چی توفیق می‌خواهد. من پنج سال است به عنوان نوکر حضرت زینب (س) خدمت می‌کنم و تا امروز در منطقه نماز صبحم قضا نشده است.

«توفیق» در کلام رزمنده کهنه کار فاطمیون

سید احمد سادات از رزمندگان و فرماندهان فاطمیون، در ماه مبارک رمضان امسال مصادف با اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ در اثر ایست قلبی دعوت حق را لبیک گفت و به میهمانی خدا رفت. پیش از او برادرش سید قاسم سادات در مسیر دفاع از حریم اسلام به شهادت رسیده بود.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

نکته کلیدی موفقیت رزمندگان و شهدا از زبان یک مدافع حرم بیشتر بخوانید »