فاطمیون

روایتی از حضور افغانستانی‌ها در عملیات آزادسازی نبل و الزهرا+ فیلم

روایتی از حضور افغانستانی‌ها در عملیات آزادسازی نبل و الزهرا + فیلم


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهرک‌های شیعه نشین نبل و الزهرا از سال ۱۳۹۰ و با حمله تکفیری‌ها به شهر‌های سوریه به تصرف نیرو‌های تکفیری درآمد. این دو شهرک چه از نظر استراتژی و چه حیثیتی برای رزمندگان مقاومت اهمیت زیادی داشت. نبل و الزهرا در منطقه‌ای قرار گرفته که در وضعیت کنونی حاکم بر سوریه و بخصوص جبهه شمالی از اهمیت راهبردی و سوق الجیشی برخوردار است و ازادسازی این مناطق از یکسو عقبه پشتیبانی تسلیحاتی گروه‌های مسلح و تکفیری را خالی و بیش از پیش روحیه مقاومت آن‌ها را تضعیف می‌کند و از دیگر سو زنگ ازادسازی بقیه مناطق واقع در جبهه شمالی بخصوص شهر حلب به عنوان پایتخت اقتصادی سوریه را به صدا در می‌آورد و ان را سرعت می‌بخشد.

شهر‌های نبل و الزهرا در ۲۰ کیلومتری حلب قرار داشت و دارای ۶۵ هزار نفر جمعیت است که در زمان محاصره بیش از هزار نفر از اهالی این دو شهر که اغلب کودک یا سالخورده بودند، در گلوله باران و موشک باران هر روز تروریست‌ها و نیز حملات مسلحانه گروه‌های تروریستی به محدوده این شهر‌ها به شهادت رسیدند.

محاصره، اوضاع انسانی بسیار دشواری را تا مرز گرسنگی در این دو شهر به وجود آورده بود. مردم نه دارو داشتند و نه آب و نه حتی لقمه‌ای نان که کودکان خود را سیر کنند. اغلب مردان شهر دور از خانواده در حال جنگ با تروریست‌ها بودند و و برخی از آنان تا سال‌ها خبری از خانواده‌های خود نداشتند.

فتح بزرگ سوری‌ها در نبرد آزاد سازی نبل و الزهرا از یک سو زمینه آزادسازی مناطق دیگر در ریف حلب را فراهم آورد و از سوی دیگر پیام‌های قاطعانه‌تری از مرز‌های ترکیه به ژنو خصوصا به حامیان اصلی تروریست‌های سوریه ارسال کرد.

عملیات آزاد سازی نبل و الزهرا از ۱۲بهمن ۹۴ شروع شد. روز ۱۳ بهمن شهید حاج قاسم سلیمانی به منطقه عملیاتی آمد و در جمع نیرو‌های لشکر عملیاتی قدس گیلان اعلام کرد «شما درب خیبر را شکستید و این قلعه بازنشدنی را باز کردید» و نهایتا ۱۶ بهمن۹۴ شهرکاملا آزاد شد.

روایت فتح نبل الزهرا فتح با خون بود. گروه‌های مختلف مقاومت در این عملیات حضور داشتند و فتحی همچون خرمشهر را رقم زدند. خارج شدن از محاصره این دو شهر روحیه مضاعفی به رزمندگان داد تا خود را برای عملیات‌ها و آزادسازی‌های بعدی آماده کنند.

مرکز رسانه‌ای فاطمیون به مناسبت سالروز آزادسازی این دو شهر فیلمی از حضور رزمندگان فاطمیون در عملیان فتح نبل و الزهرا منتشر کرده است.

در بخشی از این فیلم رزمنده مدافع حرم افغانستانی می‌گوید برای دفاع از حرم به سوریه آمده است و در ادامه می‌گوید من وضعیت مالی خوبی داشتم، یک شب در شبکه افق دیدم که یکی از برادران فاطمیون می‌گفت داعش فیلمی فرستاد و گفته بود حرم را خاک یکسان می‌کنیم، همانجا اشکم جاری شد و تصمیم گرفتم برای دفاع از حرم بیایم.

کد ویدیو

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایتی از حضور افغانستانی‌ها در عملیات آزادسازی نبل و الزهرا + فیلم بیشتر بخوانید »

روایت فرمانده فاطمیون از شهادت رضا سنجرانی/ شهادت بی صدای «کرار» به خاطر حفظ روحیه رزمنده‌ها

روایت فرمانده فاطمیون از شهادت «رضا سنجرانی»/ شهادت بی‌صدای «کرار» به خاطر حفظ روحیه رزمنده‌ها


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، رزمندگان فاطمیون از آغازین ماه‌های حمله تکفیری‌ها به سوریه و در خطر افتادن حرم‌های اهل بیت (ع) آماده مبارزه با دشمن و دفاع از نوامیس مسلمین شدند.

آنان در ابتدا با تشکیل یگانی از ۲۲ رزمنده قدیمی سپاه محمد (ص) سنگ بنای فاطمیون را بنا نهادند. سپاه محمد در روز‌های جنگ افغانستان متشکل از مجاهدانی بودند که در راه دفاع از وطن با دشمن داخلی و خارجی جنگیدند و تعدادی از آنان نیز در دفاع مقدس ایران شرکت داشتند. گروه کوچک تشکیل شده پس از سال‌ها به لشکری بزرگ و پر آوازه تبدیل شد که حضورش در میدان‌های عملیاتی معادلات جنگ را تغییر می‌داد. هرچند تشکیل فاطمیون بر مبنای حضور افغانستانی‌ها در سوریه انجام گرفت، اما تعدادی ایرانی نیز در این لشکر حضور داشت که یا به صورت مخفی وارد فاطمیون شدند و یا به عنوان نیروی زبده مسوول آموزش‌های افراد را برعهده داشتند.

در ادامه خاطره فرمانده تیپ حضرت ابالفضل العباس از شهید رضا سنجرانی را می‌خوانید.

شهید رضا سنجرانی در منطقه به «کرار» معروف بود. از همرزمان نزدیک شهیدان «مرتضی عطایی» و «حسن قاسمی دانا» که بعد از چهار بار اعزام اول مهرماه در دیرالزور شهید شد. شهید «رضا سنجرانی» رزمنده مدافع حرم ایرانی از لشکر فاطمیون بود که پس از جانبازی از ناحیه دست و پا در اول مهرماه و مصادف با دوم ماه محرم الحرام سال ۱۳۹۶ به مقام شهادت نائل شد.

«همانطور که بر تمام رزمندگان جبهه مقاومت معلوم و محسوس بوده و هست، گروهک داعش با شنیدن نام فاطمیون ترس و لرز بر اندام نحسش می‌افتاد و توان مقابله با لشکر خدا را نداشت.

روزی وارد اتاق سردار شهید قریشی شدم. شهید قریشی همراه یکی دیگر از عزیزان مسئول نشسته بود و کمی آنطرف‌تر جوانی ایستاده بود که به گمانم تازه از مرخصی به منطقه برگشته بود. نگاهی به چهره‌اش انداختم دیدم خیلی گرفته و کلافه به نظر می‌رسد، گهگاهی قطرات اشک از چشمش سرازیر می‌شد و با بغضی که در گلو داشت، درخواست حضور در یگان عملیاتی و خط مقدم را داشت. انگار با این دو فرمانده بر سر موضوع خیلی کلنجار رفته بود، اما به جواب دلخواهش نرسیده بود.

من در حال دادن گزارش به شهید قریشی بودم که در لابلای صحبت‌هایم این جوان رشید رو به شهید قریشی کرد و گفت: حاجی یه جایی کار بده که مشغول بشم. سید به شوخی گفت: اگر دوست داری شهید بشی با ایشان برو تیپ حضرت ابوالفضل العباس (ع) و به من اشاره کرد. دیدم جوان گفت «از خدامه، خب بفرستید»

من گزارش‌ها را دادم و حرف‌هایم تمام شد. نگاهی به این رزمنده غیور و با غیرت انداختم در حالیکه تا آن لحظه هیچ شناختی از این عزیز نداشتم، ولی از رفتار و صحبت‌هایی که بین این دوستان رد و بدل می‌شد از جرات و صحبت‌هایش خوشم آمد و، چون به نیرو نیاز داشتم رسما از شهید قریشی خواستم او را به تیپ ما معرفی کند. سردار قریشی با درخواست موافقت کرد و همراه رزمنده جدید سوار ماشین شدیم. در مسیر راه متوجه شدم که خیلی شوخ طبع و خوش ذوق است. در مسیر گفتیم و خندیدیم، من هم شیفته اخلاقش شدم.

فشار و آتش گروهک تکفیری داعش چند وقتی بود که سنگین شده بود. باید برنامه و طرحی را طراحی می‌کردیم که جلوی تهاجمات و حملات را بگیریم و تروریست‌ها را مجبور به فرار از منطقه کنیم.

عملیات یکم مهر سال ۱۳۹۶ با رمز یا اباالفضل (ع) ساعت ۵ بامداد از مقابل فرودگاه دیرالزور و از سه محور آغاز شد. شهید سنجرانی (کرار) که مسئول عملیات بود، به همراه چند رزمنده از محور میانه حرکت کرد. پیشروی خوبی داشت و تلفات سنگینی از دشمن گرفته بود و از جناحین هم اخبار خوبی به گوش می‌رسید که ناگهان از شبکه بیسیم صدای کرار را شنیدم.

مرا جست‌وجو می‌کرد. بلافاصله جواب دادم، گفت که وسیله بفرست یک مجروح داریم. فورا نفربر فرستادم. چون درگیری سنگین بود و منطقه هم موانع طبیعی و غیرطبیعی زیادی داشت، در چندین مرحله رفت و برگشت، نفربر نتوانست مجروح را پیدا کند.

پشت سر هم به کرار بیسیم می‌زدم، گفتم «که کار گره خورده و پیشروی کند شده. علت کجاست؟» جواب داد: «کمی با مشکل مواجه شدیم. نفربر بفرستید، مجروح داریم.» در اوج تیرباران و آتش، نفربر می‌رفت و برمی‌گشت، ولی مجروح را پیدا نمی‌کرد. از طرفی هم بیسیم کرار پاسخگو نبود.

فهمیدم چاره‌ای نیست، بعد از لحظاتی دو تانک را به عنوان پشتیبانی با نفربر همراه کردم و خودم نیز همراه نفربر به نقطه اعلام شده رفتم. وقتی رسید، دیدم کرار به درختی تکیه زده و غرق در خون است. هر چه صدا می‌زدم جوابی نمی‌شنیدم.

دیگر کرار از بین ما رفته بود و مهمان مولایش حضرت امام حسین (ع) شده بود. در آن لحظه به دقت نظر و بزرگی کرار پی بردم. به خاطر حفظ روحیه رزمندگان اعلام نکرد که خودش مجروح شده.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایت فرمانده فاطمیون از شهادت «رضا سنجرانی»/ شهادت بی‌صدای «کرار» به خاطر حفظ روحیه رزمنده‌ها بیشتر بخوانید »

روایت فرمانده فاطمیون از شهادت رضا سنجرانی/ شهادت بی صدای «کرار» به خاطر حفظ روحیه رزمنده‌ها

روایت فرمانده فاطمیون از شهادت رضا سنجرانی/ شهادت بی صدای «کرار» به خاطر حفظ روحیه رزمنده‌ها


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، رزمندگان فاطمیون از آغازین ماه‌های حمله تکفیری‌ها به سوریه و در خطر افتادن حرم‌های اهل بیت (ع) آماده مبارزه با دشمن و دفاع از نوامیس مسلمین شدند. آنان در ابتدا با تشکیل یگانی از ۲۲ رزمنده قدیمی سپاه محمد (ص) سنگ بنای فاطمیون را بنا نهادند. سپاه محمد در روز‌های جنگ افغانستان متشکل از مجاهدانی بودند که در راه دفاع از وطن با دشمن داخلی و خارجی جنگیدند و تعدادی از آنان نیز در دفاع مقدس ایران شرکت داشتند. گروه کوچک تشکیل شده پس از سال‌ها به لشکری بزرگ و پر آوازه تبدیل شد که حضورش در میدان‌های عملیاتی معادلات جنگ را تغییر می‌داد. هرچند تشکیل فاطمیون بر مبنای حضور افغانستانی‌ها در سوریه انجام گرفت، اما تعدادی ایرانی نیز در این لشکر حضور داشت که یا به صورت مخفی وارد فاطمیون شدند و یا به عنوان نیروی زبده مسوول آموزش‌های افراد را برعهده داشتند. در ادامه خاطره فرمانده تیپ حضرت ابالفضل العباس از شهید رضا سنجرانی را می‌خوانید.
شهید رضا سنجرانی در منطقه به «کرار» معروف بود. از همرزمان نزدیک شهیدان «مرتضی عطایی» و «حسن قاسمی دانا» که بعد از چهار بار اعزام اول مهرماه در دیرالزور شهید شد. شهید «رضا سنجرانی» رزمنده مدافع حرم ایرانی از لشکر فاطمیون بود که پس از جانبازی از ناحیه دست و پا در اول مهرماه و مصادف با دوم ماه محرم الحرام سال ۱۳۹۶ به مقام شهادت نائل شد.

«همانطور که بر تمام رزمندگان جبهه مقاومت معلوم و محسوس بوده و هست، گروهک داعش با شنیدن نام فاطمیون ترس و لرز بر اندام نحسش می‌افتاد و توان مقابله با لشکر خدا را نداشت.

روزی وارد اتاق سردار شهید قریشی شدم. شهید قریشی همراه یکی دیگر از عزیزان مسئول نشسته بود و کمی آنطرف‌تر جوانی ایستاده بود که به گمانم تازه از مرخصی به منطقه برگشته بود. نگاهی به چهره‌اش انداختم دیدم خیلی گرفته و کلافه به نظر می‌رسد، گهگاهی قطرات اشک از چشمش سرازیر می‌شد و با بغضی که در گلو داشت، درخواست حضور در یگان عملیاتی و خط مقدم را داشت. انگار با این دو فرمانده بر سر موضوع خیلی کلنجار رفته بود، اما به جواب دلخواهش نرسیده بود.

من در حال دادن گزارش به شهید قریشی بودم که در لابلای صحبت‌هایم این جوان رشید رو به شهید قریشی کرد و گفت: حاجی یه جایی کار بده که مشغول بشم. سید به شوخی گفت: اگر دوست داری شهید بشی با ایشان برو تیپ حضرت ابوالفضل العباس (ع) و به من اشاره کرد. دیدم جوان گفت «از خدامه، خب بفرستید»

من گزارش‌ها را دادم و حرف‌هایم تمام شد. نگاهی به این رزمنده غیور و با غیرت انداختم در حالیکه تا آن لحظه هیچ شناختی از این عزیز نداشتم، ولی از رفتار و صحبت‌هایی که بین این دوستان رد و بدل می‌شد از جرات و صحبت‌هایش خوشم آمد و، چون به نیرو نیاز داشتم رسما از شهید قریشی خواستم او را به تیپ ما معرفی کند. سردار قریشی با درخواست موافقت کرد و همراه رزمنده جدید سوار ماشین شدیم. در مسیر راه متوجه شدم که خیلی شوخ طبع و خوش ذوق است. در مسیر گفتیم و خندیدیم، من هم شیفته اخلاقش شدم.

فشار و آتش گروهک تکفیری داعش چند وقتی بود که سنگین شده بود. باید برنامه و طرحی را طراحی می‌کردیم که جلوی تهاجمات و حملات را بگیریم و تروریست‌ها را مجبور به فرار از منطقه کنیم.

عملیات یکم مهر سال ۱۳۹۶ با رمز یا اباالفضل (ع) ساعت ۵ بامداد از مقابل فرودگاه دیرالزور و از سه محور آغاز شد. شهید سنجرانی (کرار) که مسئول عملیات بود، به همراه چند رزمنده از محور میانه حرکت کرد. پیشروی خوبی داشت و تلفات سنگینی از دشمن گرفته بود و از جناحین هم اخبار خوبی به گوش می‌رسید که ناگهان از شبکه بیسیم صدای کرار را شنیدم.

مرا جست‌وجو می‌کرد. بلافاصله جواب دادم، گفت که وسیله بفرست یک مجروح داریم. فورا نفربر فرستادم. چون درگیری سنگین بود و منطقه هم موانع طبیعی و غیرطبیعی زیادی داشت، در چندین مرحله رفت و برگشت، نفربر نتوانست مجروح را پیدا کند.

پشت سر هم به کرار بیسیم می‌زدم، گفتم «که کار گره خورده و پیشروی کند شده. علت کجاست؟» جواب داد: «کمی با مشکل مواجه شدیم. نفربر بفرستید، مجروح داریم.» در اوج تیرباران و آتش، نفربر می‌رفت و برمی‌گشت، ولی مجروح را پیدا نمی‌کرد. از طرفی هم بیسیم کرار پاسخگو نبود.

فهمیدم چاره‌ای نیست، بعد از لحظاتی ۲ تانک را به عنوان پشتیبانی با نفربر همراه کردم و خودم نیز همراه نفربر به نقطه اعلام شده رفتم. وقتی رسید، دیدم کرار به درختی تکیه زده و غرق در خون است. هر چه صدا می‌زدم جوابی نمی‌شنیدم.

دیگر کرار از بین ما رفته بود و مهمان مولایش حضرت امام حسین (ع) شده بود. در آن لحظه به دقت نظر و بزرگی کرار پی بردم. به خاطر حفظ روحیه رزمندگان اعلام نکرد که خودش مجروح شده.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایت فرمانده فاطمیون از شهادت رضا سنجرانی/ شهادت بی صدای «کرار» به خاطر حفظ روحیه رزمنده‌ها بیشتر بخوانید »

بصرالحریر دروازه‌ای رو به شهادت+ فیلم

بصرالحریر دروازه‌ای رو به شهادت+ فیلم


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، بصرالحریر نام منطقه‌ای استراتژیک در جنوب سوریه است که در حمله تکفیری‌ها به سوریه، این منطقه نیز به تصرف گروه‌های تروریستی در آمد و عملیات‌های مهمی از سوری نیرو‌های جبهه مقاومت برای بازپس‌گیری آن صورت گرفت. این منطقه دروازه ورود به جنوب سوریه و آزادسازی مناطق جنوبی محسوب می‌شد که تیر سال ۱۳۹۷ آزاد شد.

بصرالحریر، اما در میان رزمندگان مقاومت به ویژه نیرو‌های ایرانی و فاطمیون به نام عملیاتی با همین نام معروف است. عملیاتی که ۳۱ فروردین سال ۱۳۹۴ با حضور نیرو‌های مقاومت اسلامی از جمله نیرو‌های ایرانی و افغانستانی در منطقه حومه بصرالحریر در ریف شرقی درعا انجام شد. در این عملیات حدود ۱۰۰ تن از رزمندگان ایرانی و افغانستانی لشکر فاطمیون در نبرد با گروه‌های تروریستی به شهادت رسیدند که پیکر تعدادی از آنان ماه‌ها در اختیار دشمن تکفیری بود.

شهید هادی کجباف، حسین بادپا، سید جلال الله‌پور و روزبه هلیسایی از جمله مستشاران ایرانی بودند که در کنار رزمندگان افغانستانی لشکر فاطمیون در عملیات بصرالحریر به شهادت رسیدند. شهید سلیم سالاری، از مدافعان حرم افغانستانی و رزمنده دفاع مقدس، شهید ۲۰ ساله سید مصطفی موسوی که پیکرش بهمن سال ۱۳۹۴ به کشور بازگشت، شهید سید مجتبی حسینی از طلاب حوزه علمیه و مهندس رشته کامپیوتر از دانشگاه قم، شهید مهدی جعفری، شهید علیرضا غلامی، شهید سید ضیاء حسینی و جاویدالاثر روحانی شهید محمدمهدی مالامیری از شهدای این عملیات هستند.

در ادامه فیلمی از لحظات اعزام نیرو‌های فاطمیون به عملیات بصرالحریر در سالروز این عملیات منتشر شده است. در این فیلم چهره برخی از شهدا از جمله مصطفی صدرزاده، فرمانده گردان عمار دیده می‌شود.

کد ویدیو

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بصرالحریر دروازه‌ای رو به شهادت+ فیلم بیشتر بخوانید »

کشف تله‌های انفجاری داعش توسط رزمندگان لشکر فاطمیون در سوریه +فیلم و تصاویر

کشف تله‌های انفجاری داعش توسط رزمندگان لشکر فاطمیون در سوریه +فیلم و تصاویر

به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، رزمندگان لشکر فاطمیون در روز گذشته (دوشنبه) حین گشت‌زنی در حوالی قرارگاه تیپ حضرت اباالفضل العباس (ع) موفق به کشف و انهدام ۲ قبضه سلاح جهنمی (خمپاره ۱۲۰) همراه ۵۰ عدد گلوله، چند مین، تله انفجاری و بمب‌های خوشه‌ای شدند.

در ادامه فیلمی از کشف تله‌های انفجاری داعش توسط رزمندگان فاطمیون می‌آید:

کد ویدیو

انتهای پیام/ 112

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کشف تله‌های انفجاری داعش توسط رزمندگان لشکر فاطمیون در سوریه +فیلم و تصاویر بیشتر بخوانید »