فالانژها

بررسی‌های بزرگترین گروگان‌گیری قرن

ربودن دیپلمات‌های ایرانی توسط صهیونیست‌ها، بزرگترین گروگان‌گیری قرن


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، روز ۱۴ تیر یکی از روز‌هایی است که تاریخ در حافظه خود ثبت کرده است و هر سال که این روز می‌رسد، این سؤال برای مردم پیش می‌آید سرنوشت گروگان‌های ناپدید شده جمهوری اسلامی ایران که روز ۱۴ تیر ۱۳۶۱ در لبنان توسط فالانژها دستگیر شدند، چه شد؟

«احمد متوسلیان» فرمانده لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) اواخر خرداد سال ۱۳۶۱ در مأموریتی به همراه هیئتی رسمی از مسئولان سیاسی – نظامی ایران، راهی کشور سوریه شد تا راه‌های کمک به رزمندگان لبنانی علیه حمله اسرائیل را بررسی کند.

در فیلم «ایستاده در غبار» (که به کارگردانی «محمدحسین مهدویان» سال ۱۳۹۴ اکران شد و داستان زندگی «احمد متوسلیان» را به تصویر کشید) موضوع سفر به لبنان اینگونه بیان می‌شود که «به دستور «محسن رضایی» فرمانده وقت سپاه و با تأیید آیت‌الله العظمی «سید علی خامنه‌ای» رئیس‌جمهور وقت در بحبوحه جنگ ایران و عراق، احمد متوسلیان به همراهی تعدادی رزمنده به سوریه اعزام می‌شوند تا از آنجا برای یاری حزب‌الله لبنان و مبارزه با اسرائیل به جنوب لبنان بروند.»

روز ۱۴ تیر سال ۱۳۶۱، اتومبیل سفارت که حامل مسئولین سیاسی – نظامی ایران بود، هنگام ورود توسط فالانژیست‌ها متوقف و توسط نیرو‌های اسرائیل ربوده و گروگان گرفته شدند. «سمیر جعجع» یکی از رهبران فالانژ‌ها پس از آزادی از زندان اعتراف کرد که گروگان‌های ایرانی به نیرو‌های وی تحویل داده شده و سپس توسط آنان کشته شده‌اند ولیکن مقامات کشورمان این ادعا را مشکوک دانسته‌اند.

سردار «سعید قاسمی» همرزم حاج احمد و از فرماندهان دوران دفاع مقدس درمورد مأموریت وی به لبنان اظهار داشت: «۲۰ روز بعد از فتح خرمشهر، اسرائیلی‌ها به جنوب لبنان حمله کرده و بخشی از خاک لبنان و فلسطین را اشغال کردند. در واقع می‌خواستند نیل تا فرات را بگیرند. براساس آرمان بزرگ علمدار حاج‌ احمد متوسلیان در زمانی که چندین هزار کیلومتر در سرزمین‌مان در اشغال دشمن است، دو سپاه اسلام با عنوان قوای محمد رسول‌الله «ص» برای آزادی مردم مظلوم فلسطین می‌روند.

در خاطرات حضرت آقا آمده است که وقتی به حاج‌ احمد مأموریت دادند تا به لبنان بروند و بجنگند، حاج‌ احمد بین زمین و آسمان بود و می‌گفت: خدا را شکرت آن چیزی که همیشه در وجودم دعا می‌کردم، محقق شد و من برای نبرد با اشق‌الاشقیاء می‌روم.»

معرفی چهار دیپلمات ایرانی

در ۱۴ تیر سال ۱۳۶۱ هنگامی که چهار ایرانی از جمله «احمد متوسلیان»، «سید محسن موسوی»، «کاظم اخوان» و «تقی رستگار» راهی  سفارت ایران در بیروت بودند، در یک پست بازرسی توسط یک گروه شبه‌نظامی مسیحی لبنانی (فالانژها) ربوده شدند.

برخی مقامات ایران و «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله لبنان ادعا کرده‌اند که این افراد در اسرائیل در اسارت هستند. در مقابل سمیر جعجع رهبر پیشین فالانژ‌های لبنان ادعا کرده‌است که این افراد پس از دستگیری (بدون آنکه تحویل اسراییل شوند) توسط نیرو‌های او کشته شده‌اند.

احمد متوسلیان

وی روز ۱۵ فروردین ۱۳۳۲ در تهران به دنیا آمد و فرمانده لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) بود. متوسلیان در دوران خدمت سربازی، فعالیت‌های مذهبی و سیاسی داشت و مخالفت خود را با حکومت پهلوی بیان می‌کرد. پس از پایان دوره سربازی، در یک شرکت تأسیساتی خصوصی استخدام شد و پس از چند ماه به خرم‌آباد منتقل شد و به‌ فعالیت‌های سیاسی – تبلیغاتی خود ادامه داد.

پس از آغاز قیام‌های کردستان در اسفند ۱۳۵۷ داوطلبانه عازم بوکان شد و به سقز و بانه رفت. پس از آن برای آزادسازی سنندج راهی این شهر شد. در اوایل خرداد ۱۳۵۹ مسئولیت سپاه مریوان بر عهده او گذاشته شد.

در دی ۱۳۶۰ عملیات محمد رسول‌الله (ص) از دو محور مریوان و پاوه بر روی منطقه خرمال توسط وی و شهید «ابراهیم همت» رهبری شد که این عملیات سنگ بنای تأسیس تیپ ۲۷ رسول‌الله (ص) محسوب می‌شود. احمد در سال ۱۳۶۰ پس از بازگشت از مراسم حج، از طرف «محسن رضایی» فرمانده سپاه وقت مأمور فرماندهی سپاه مریوان و پاوه تیپ محمد رسول‌الله (ص) شد.

سید محسن موسوی

روز اول فروردین ۱۳۳۵ در تهران به دنیا آمد و کاردار سفارت ایران در لبنان بود.

کاظم اخوان

سال ۱۳۳۸ در مشهد به دنیا آمد و خبرنگار و عکاس خبرگزاری ایرنا بود. با شروع جنگ به ستاد جنگ‌های نامنظم پیوست. وی در کنار مصطفی چمران در بیش از ۷۰ عملیات و نبرد خطرناک به عنوان یک عکاس رزمنده با دوربین عکاسی و فیلمبرداری حاضر بود.

وی در اولین نمایشگاه بزرگ عکس جنگ در سومین سالگرد انقلاب که در موزه هنر‌های معاصر برگزار شد و در آن ۷۵ عکاس حرفه‌ای و آماتور شرکت داشتند، مقام اول را کسب کرد. همچنین تعدادی از آثار اخوان در ویژه نامه‌ها منتشر و توسط ستاد تبلیغات جنگ در ۲۲ بهمن ۱۳۶۱ که حاصل کار عکاسان حرفه‌ای جنگ ایران و عراق بود، چاپ شد. در کتاب «دفاع علیه تعرض» بیشترین عکس‌ها مربوط به کاظم اخوان دیده می‌شود.

تقی رستگار

وی روز ۲۸ بهمن ۱۳۳۸ در قم به دنیا آمد و مسئول آموزش و تاکتیک لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) در جنگ هشت ساله ایران و عراق بود. با پیروزی انقلاب وی برای مقابله با غائله کردستان راهی غرب کشور شد. در کردستان با متوسلیان آشنا شد. وی در سال ۱۳۵۸ به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست.

پس از ۴۰ سال از گذشت ربوده شدن این چهار نفر توسط حزب فالانژ‌های لبنان می‌گذرد، اما همچنان گمان‌های متفاوتی به دست آمده است. برخی معتقدند آن‌ها هنوز زنده و در اسارت رژیم صهیونیستی هستند، اما برخی دیگر معتقدند این چهار نفر به شهادت رسیده‌اند.

دو شیعه لبنانی شاهد شهادت متوسلیان بوده‌اند

«احسان محمدحسنی» مسئول سازمان هنری – رسانه‌ای اوج دو سال قبل در بخشی از یادداشتی در این مورد نوشت: «حالا پس از ۳۸ سال از واقعه تلخ ربوده شدن چهار دیپلمات ایرانی، به جای تجسم و تصور و تخیل، خبر آورده‌اند که فاتح راستین خونین شهر، «حاج احمد متوسلیان» و سه همرزم او «سیدمحسن موسوی»، «تقی رستگار مقدم» و «کاظم اخوان» پس از ربوده شدن و طی کردن ایام کوتاهی در اسارت نیرو‌های مزدور شبه نظامی فالانژ وابسته به رژیم صهیونیستی، در ساحل مدیترانه تیرباران شده‌اند و محل دفن آن‌ها هم مشخص است.»

«حمید داودآبادی» نویسنده و راوی دفاع مقدس روز ۲۳ آذر ۱۴۰۰ در دومین برنامه از سری جدید سلسله نشست‌های تخصصی «قرار سه‌شنبه‌ها» درمورد دستگیری حاج احمد گفت: «دو شیعه لبنانی به نام‌های «عماد» و «فواد» که مخفیانه به دنبال حاج احمد رفته بودند، شاهد شهادت ایشان بوده‌اند و براساس آ‌نچه می‌گویند، بین فالانژ‌ها و ایرانی‌ها درگیری می‌شود، حاج احمد عصبانی شده از ماشین بیرون می‌آید و کبرا با تیر او را هدف گرفته و به شهادت می‌رساند.»

تشکیل انجمن حمایت از دیپلمات‌های ایرانی

با وجود اقدامات متعدد جمهوری اسلامی برای آزادسازی دیپلمات‏‌ها طی چند دهه اخیر، هنوز اطلاع دقیقی از سرنوشت این افراد در دست نیست. در این سال‌ها خانواده‌های دیپلمات‌های ربوده‌شده انجمنی را به نام «انجمن حمایت از دیپلمات‌های ربوده‌شده ایرانی» تأسیس کردند تا بتوانند پرونده پیگیری سرنوشت آن‌ها را از طریق پیگیری حقوقی ادامه دهند. دبیرکل این انجمن، «سید رائد موسوی» تنها فرزند جاویدالاثر سید محسن موسوی بود.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ربودن دیپلمات‌های ایرانی توسط صهیونیست‌ها، بزرگترین گروگان‌گیری قرن بیشتر بخوانید »

فیلم/ روایت ربوده شدن ۴ دیپلمات ایرانی

فیلم/ روایت ربوده شدن ۴ دیپلمات ایرانی



۱۴ تیر سال ۱۳۶۱، خودروی سفارت جمهوری اسلامی ایران با چهار دیپلمات ایرانی عازم بیروت بود که به دست گروه‌های مسلح وابسته به صهیونیست‌ها ربوده شد.


دریافت
10 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ روایت ربوده شدن ۴ دیپلمات ایرانی بیشتر بخوانید »

متوسلیان؛ مبدع دورزدن مواضع دشمن

متوسلیان؛ مبدع دور زدن مواضع دشمن


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ ۱۴ تیر ۱۳۶۱ روزی است که در آن خبری با این مضمون به تهران مخابره شد که فرمانده قوای سپاه محمد رسول الله (ص)، سید محسن موسوی کاردار جمهوری اسلامی ایران در بیروت، تقی رستگارمقدم مسئول واحد آموزش و تاکتیک تیپ ۲۷ و کاظم اخوان عکاس خبرگزاری ایرنا در لبنان توسط شبه نظامیان وابسته به نیرو‌های اشغالگر قدس به اسارت درآمده‌اند؛ لذا این موضوع باعث شده تا هر ساله به همین مناسبت اظهارنظر‌های مختلفی پیرامون وضعیت این چهار نفر مطرح شود که هیچ‌کدام از این اظهارات نیز به‌صورت مستدل بیان نشده است.

پس با توجه به این موضوع در این نوشتار قصد داریم که مناسبت یادشده را از جنبه دیگری بررسی کنیم و آن، شخصیت فرماندهی حاج احمد متوسلیان است؛ وی با وجود آن‌که به لحاظ نظامی دوره‌های فرماندهی را در دانشگاه‌های نظامی طی نکرده بود، ولی توانست با گروهی ۴۰ نفره در یک درگیری سریع مریوان را از وجود ضد انقلاب پاکسازی و آزاد کند و در عملیات محمد رسول الله (ص) فرماندهی جبهه میانی یعنی ارتفاعات «قوچ‌سلطان» و قله «دالانی» و منطقه مرزی «ملخورد» را بر عهده می‌گیرد.

همواره یکی از دغدغه‌های متوسلیان ارائه آموزش‌های لازم به رزمندگان بود تا توانایی رویارویی با دشوارترین شرایط رزمی را داشته باشند؛ به عبارت دیگر، وی معتقد بود «یک رزمنده باید در سخت‌ترین مناطق عملیاتی، عین زمان حضور در خانه خودش احساس سیادت و راحتی داشته باشد و این ممکن نیست مگر با برنامه‌ریزی دقیق و نظارت دلسوزانه برای فعال کردن جوهره او».

وی همچنین معتقد بود که باید «این نیرو را به عملیات برون‌مرزی، گشتی ـ شناسایی و گشتی ـ رزمی هم فرستاد تا ترس او از رویارو شدن با دشمن بریزد و اگر در قلب منطقه دشمن گیر افتاد، ترسی نداشته باشد».

اهمیت متوسلیان به آموزش نیرو‌ها به حدی بود که در این رابطه حتی با محسن وزوایی فرمانده گردان حبیب تیپ ۲۷ نیز برخورد انضباطی داشت و آن زمانی بود که متوسلیان از آموزش‌هایی که این گردان دیده بودند ابراز نارضایتی کرد؛ زیرا معتقد بود «اگر قطره خونی از بینی یکی از رزمندگان به زمین بریزد، این‌طور نیست که من باید فقط جواب پدر و مادر و خانواده‌های شما را بدهم؛ باید جواب خداوند را هم بدهم که چرا شما نتوانستید وظایف نظامی خود را درست انجام دهید»

اقتدار و فرماندهی که متوسلیان در مدت زمان فرماندهی پاسداران در مریوان داشت، موجب شد تا فرمانده وقت کل سپاه در آستانه عملیات موسوم به فتح‌المبین، وی را برای فرماندهی تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) برگزیند و بدین ترتیب وی به همراه جمعی از نیرو‌های خود از کردستان به خوزستان آمد و زمینه‌های تشکیل ۹ گردان این سپاه را فراهم کرد.

تجارب متوسلیان در کردستان موجب شد در اینجا نیز از همان روش استفاده کند؛ یعنی همان روش موفق تک احاطه‌ای را به جای حمله مستقیم برگزید و از سوی دیگر به واسطه نبودِ عکس هوایی از منطقه عملیاتی فتح المبین و نداشتن اطلاعات کافی از خطوط دشمن، متوسلیان خود به شناسایی منطقه می‌رود؛ امری که در هیچ ارتشی چنین موضوعی را نمی‌توان دید؛ به عبارت دیگر اینکه فرمانده تیپ خود شخصاً برای شناسایی به عمق مواضع دشمن برود در هیچ ارتشی سابقه ندارد.

این اقدام متوسلیان منجر به این می‌شود که در عملیات مورد اشاره مواضع توپخانه سنگین سپاه چهارم ارتش بعث عراق که شامل ۱۸۰ قبضه توپ می‌شد به سرعت به تسخیر رزمندگان تیپ ۲۷ درمی‌آید و بدین شکل غنایم زیادی نصیب این تیپ تازه‌تأسیس که فاقد چنین تجهیزات و ادواتی بود، می‌شود. در واقع «شیوه نفوذ در عمق مواضع دشمن و انهدام مقر‌های فرماندهی و تصرف توپخانه دشمن به طور هم زمان با آغاز تک گسترده نیرو‌های خودی ابتکاری بزرگ بود که در این عملیات توسط متوسلیان ابداع و انجام شد.»

ابتکار عمل متوسلیان در این عملیات به نحوی بود که در پایان مرحله چهارم عملیات بنا بر اظهارات اسرای عراقی، چنانچه اندکی زودتر رزمندگان ایرانی مقر سپاه چهارم عراق را تسخیر می‌کردند، می‌توانستند صدام که در مقر فرماندهی این سپاه حضور داشت و خود فرماندهی ارتش را برعهده گرفته بود، به اسارت بگیرند.

درخشش تیپ ۲۷ به فرماندهی متوسلیان در عملیات فتح المبین و الی بیت المقدس فرمانده وقت کل سپاه را بر آن داشت تا برای کمک به مردم لبنان و فلسطین، این تیپ را به سوریه و از آنجا به لبنان اعزام کند تا برابر ارتش رژیم صهیونیستی صف‌آرایی کنند، اما پس از عزیمت متوسلیان و نیرو‌های این تیپ به سوریه، در جلسه شورای عالی دفاع تصمیم گرفته می‌شود متوسلیان و نیرو‌های آن به تهران بازگردند.

متعاقب این دستور، چهاردهم تیر هنگامی که احمد متوسلیان همراه با سید محسن موسوی کاردار جمهوری اسلامی ایران در بیروت، تقی رستگارمقدم مسئول واحد آموزش و تاکتیک تیپ ۲۷ و کاظم اخوان عکاس خبرگزاری ایرنا در لبنان جهت جمع‌آوری و تخلیه اسناد و مدارک کنسولی موجود در سفارت ایران در بیروت، عازم این شهر بودند در میانه راه در پست ایست و بازرسی «برباره» توسط عناصر شبه نظامی مسیحی متحد اسرائیل دستگیر می‌شوند و به نقطه نامعلومی انتقال می‌یابند و اینگونه فرمانده دلیر تیپ ۲۷ محمدرسول الله (ص) در غربت اسیر می‌شود و از آن تاریخ تاکنون هیچ خبر دقیق و مستدلی از سرنوشت این عزیزان به دست نیامده یا اعلام نشده است.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

متوسلیان؛ مبدع دور زدن مواضع دشمن بیشتر بخوانید »

به ۲۶ آبان سالروز آزادسازی سوسنگرد نزدیک می شویم آه ، آه ، آه ….می خواستم که انبان درد …


به ۲۶ آبان سالروز آزادسازی سوسنگرد نزدیک می شویم
آه ، آه ، آه ….می خواستم که انبان درد و غم خود را که ارزشمندترین سرمایه من است بر دوش بکشم و یکه و تنها سر به بیابان فنا بگذارم و بسوی سرنوشت خویش به راه افتم ، خوش داشتم که سرمایه درد و غم را به خدای بزرگ عرضه کنم و از این همه افتخارات مقدس نزد او فخر بفروشم .
اوه خدایا مرا ببخش ، منی که مالک خود نیستم ، چگونه از مالکیت دم می زنم ،هنگامی که خودی نیستم که به حساب آیم ، چرا به انبان خود دل بسته ام؟ چقدر پر مدعا هستم ؟ چه انتظارات بی جائی دارم ؟ وچرا از خدای خود شرم نمی کنم؟ و چطور در دام تعلقات پوچ گرفتار آمده ام؟
خدایا ، مرا از خود و از همه وابستگی های به خود آزاد کن ، آن قدر علو طبع به من عطا فرما که دیگر احتیاجی به انبان افتخار نداشته باشم ، آن قدر مرا متواضع کن که که برای کسب امتیازات بیشتر با خدای خود به محاسبه و تجارت برنخیزم . آن چنان روحم را تسخیر کن که دیگر خودی در کار نباشد .

( نیایشی از شهید دکتر مصطفی چمران ، در ایران ، کتاب ” نیایش ها ” ، صفحه ۱۲۳ و ۱۲۴ ، انتشارات بنیاد شهید چمران).
تصویر دکتر چمران و کاظم اخوان در قایق جمینی روی رودخانه کرخه کور که بطرف سد کوهه پیش میروند .
کاظم اخوان از ابتدا در ستاد جنگهای نامنظم در رکن ۳ و به عنوان یک رزمنده که عکاس هم بود فعالیت داشت و در سال ۱۳۶۲ هنگامیکه با موسوی کاردار سفارت ایران در لبنان و سردار متوسلیان با راننده و خودروی سفارت ایران عازم بیروت بودند در حاجز فالانژهای لبنانی متوقف و ربوده می شوند و تا کنون هم از سرنوشت اینان خبری بدست نیامده است . اخوان عکاس و رزمنده ای توانا بود .
داستان سد دست ساخته کوهه که در روستای کوهه در سخت ترین شرایط احداث شده بود در صفحات قبلی آمده است .

مصطفی_چمران



منبع

chamran.dr.mostafa@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

به ۲۶ آبان سالروز آزادسازی سوسنگرد نزدیک می شویم آه ، آه ، آه ….می خواستم که انبان درد … بیشتر بخوانید »