فتنه اقتصادی

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

خاطره علامه جوادی‌آملی درباره “اثر حبس کردن حیوانات”

حضرت آیت‌ا… جوادی آملی، مفسّر برجسته قرآن کریم و از مراجع عظام تقلید، در ویدئویی که اخیراً از ایشان در شبکه‌های اجتماعی نشر یافت، به ملاقاتشان با مرحوم حاج‌آقا رحیم ارباب از فقها و مجتهدین بزرگ شیعه و ذکر خاطره‌ای از این دیدار اشاره کردند.

ایشان در این ویدئو می‌گویند:

“من که رفتم در اصفهان به زیارت مرحوم آقای حاج‌آقا رحیم ارباب. ما هرگز یک حرف عادی از ایشان نشنیدیم…

گفته بود در همین مدرسه صدر بالاخره قبلا وسیله بهداشت و اینها کم و در اتاق‌ها موش بود.

گفت یک موشی در این حجره‌ها بود… یکی از همین آقایان مدرسین و استادانی که در مدرسه صدر بودند؛ این موش مزاحم بود. همینطور که می‌رفت ایشان یک ظرفی روی این موش گذاشت تا گربه‌ای که می‌آید (او را بخورد!)

همین که گربه آمد؛ -آن آقا- ظرف را برداشتند و گربه موش را گرفت.

مرحوم حاج‌آقا رحیم ارباب –به نقل از آن استاد- می‌گفت که تا مدت‌ها –بواسطه این کار- توفیق نماز شب از من گرفته شد.”

*شیعه و اسلام ناب، سختگیرانه‌ترین قوانین را نسبت به رعایت حقوق حیوانات (اعم از هر حیوانی!) اعمال کرده‌اند.

دقت شود آنچه که از زبان علامه جوادی‌آملی خواندیم مربوط به دفع یک حشره موذی و کثیف البته به شیوه‌ای ظالمانه بوده است و اینکه این ظلم چطور توانست موجب سلب عبادت و توقف در مراتب عرفانی شود.

چه رسد به حیوانات دیگری که لزوما موذی نیستند و حتی فوائدی هم دارند (مثل سگ و گربه و پرنده) ولی برخی انسان‌ها با حبس کردن این موجودات زبان‌بسته، با عقیم کردن آنها، با انتظار رفتارهایی غیر از طبیعت اصلی این حیوانات، با در قفس کردن آنها و… به حقوق آنان تعدی می‌کنند و در این قضیه ضمن ظلم به این حیوانات، موجب ظلم به خود در دنیا و آخرت نیز می‌شوند.

ضمن اینکه باید دانست همدم شدن با حیوانات و مقولاتی مثل سگ‌بازی و گربه‌بازی و… جدای از اینکه برای زیست فردی و اجتماعی انسان خطراتی دارد و گاها تعدی به حقوق سایر شهروندان است؛ منطقا نیز رفتارهایی پسندیده و منطبق با فطرت نیستند و موجب افول از انسانیت می‌شوند.

***

ریشه اینهمه عناد با نظام اسلامی در کجاست؟

نمایش یأس فلسفی محسن آرمین برای تشویق براندازی

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

محسن آرمین، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در یک مصاحبه، اظهارات عجیبی را پیرامون امروز و اکنون سیاست ایرانی مطرح کرد.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از اعتمادآنلاین او گفته است: عرصه سیاست عرصه رقابت میان گفتمان‌های سیاسی است نه رقابت احزاب سیاسی. گفتمان‌ها هستند که با هم رقابت می‌کنند. مادام که یک گفتمان قادر به پاسخ گویی به مبرم‌ترین نیازهای جامعه باشد و در حل مشکلات و رفع موانع کارآمد و راهگشا باشد، به حیات خود ادامه می‌دهد…حال اگر گفتمان رقیبی پا به عرصه بگذارد و به نیازهای اساسی‌تر و مبنایی‌تر بپردازد و در راهگشایی و ارائه طریق، توانمندتر و کارآمدتر عمل کند خواه‌ناخواه گفتمان اول را از میدان به درخواهد کرد و طرفداران بیشتری جذب خواهد کرد. در حال حاضر من گفتمان رقیبی و آلترناتیوی که دارای چنین توانمندی و کارآمدی باشد برای اصلاحات نمی‌شناسم!

او در عین حال تصریح می‌کند: البته گفتمان اصلاح طلبی به تعریفی که تاکنون محور فعالیت اصلاح طلبان بوده است نیز نشان داده که توان حل مشکلات را ندارد و نمی‌تواند پاسخگوی نیازها و ضرورت‌های این مرحله از مبارزات سیاسی اجتماعی ملت ایران باشد. بنابراین این گفتمان باید مورد تجدید نظر و بازنگری قرار گیرد و متناسب با نیازها، این مرحله از تحولات اجتماعی و سیاسی کشور به روز شود.

آرمین در عین حال با بیان اینکه راه حل کارآمدتری برای حل مشکلات جامعه نسبت به صندوق رأی نمی‌شناسم، گفته است: جامعه دیگر از انتخابات غیر رقابتی که در آن عرصه رقابت کاملاً مهندسی شده باشد استقبال نمی‌کند!

این فعال چپ در بخش دیگری از اظهارات خود نیز تأکید می‌کند: راه حل جایگزین یعنی تعیین تکلیف مشکلات کشور و جامعه در کف خیابان. فکر می‌کنم اول بپذیریم که کف خیابان راه حل نیست بلکه معضلات و مشکلات را پیچیده‌تر، آزادی‌ها را محدودتر می‌کند و هزینه‌هایی فراتر از ظرفیت‌های جامعه به جامعه تحمیل می‌کند، بعد می‌توان در باره بازسازی و تجدید نظر گفتمان اصلاحی به بحث و تأمل نشست.

آرمین در ترجیع‌بند اظهاراتش همچنین گفته است: در واقع جامعه نسبت به کارآمدی نظام در حل مشکلات بی اعتماد و از تحقق آینده بهتر ناامید شده است. به عبارت بهتر شکاف بی اعتمادی میان جامعه و نظام عمیق‌تر شده است![1]

*سیاست یک امر پیچیده و سخت است که شناخت سره از ناسره در آن کار بصیرت نافذ است. از همین روست که شاید با خوانش ابتدایی از اظهارات آرمین، نکته چندانی فهم نشود و با نور انداختن به زوایای پنهان اظهارات اوست که حقایق تلخ نمایان می‌شود!

دقت شود که آرمین در صحبت‌های مغشوش خود همه دستاویزهای سپهر سیاست برای بهبود اوضاع را در ظاهر امر از حیّز انتفاع خارج می‌کند.

او اصلاح‌طلبی را فاقد توان لازم برای حل مشکلات معرفی می‌کند، سپس از این می‌گوید که در جهت حل مشکلات، رقیبی هم برای اصلاح‌طلبی نمی‌شناسد، در ادامه از راهکار صندوق رأی می‌گوید اما همزمان از استقبال نداشتن جامعه نسبت به انتخابات حرف می‌زند و در بحث انتخاب آخر یعنی فتنه و اعتراض خیابانی هم می‌گوید خب! این راه خوبی نیست…

به سخن دیگر اینکه آقای آرمین تقلا کرده یک تناقض فلسفی را در استتار کلمات بپوشاند و ادعا کند که می‌شود همزمان هم روز باشد و هم شب!

اما این ممکن نیست.

و منطق می‌گوید وقتی چنین چیزی ممکن نباشد، یکی از دو امر استیلا خواهد داشت. یا اصلاح یا حرکت خیابانی!

در صحبت‌های آرمین نیز بر اساس سابقه فتنه‌گری آقایان و طبق آنچه که مثلا سعید حجاریان اخیراً مبنی بر “مرگ اصلاحات صندوق‌محور” اظهار کرد؛ باید این نکته بدیهی را فهمید که آرمین با ایما و اشاره و علیرغم مذمت ظاهری اما در حال تشویق جامعه و مخاطبان خود به سمت اعتراض است و آدرس کف خیابان را با ایما و اشاره نشان می‌دهد.

این دریافت تحلیلی هنگامی تقویت میشود که بدانیم این فرد در اظهارات ترجیع‌بند خود مبنی بر اینکه “جامعه نسبت به کارآمدی نظام در حل مشکلات بی اعتماد شده است”! در حال کشیدن آخرین ضامن برای انفجار اعتراضات خیابانی است.

زیرا در کتب علوم سیاسی به وضوح آمده است که:

“پایه حیثیت و اعتبار نظام سیاسی در توانایی و کارآیی‌اش در حل دشواری‌ها و خواست‌های مردم جامعه است. اگر نظام سیاسی کارآیی نداشته باشد و در پاسخ خواست‌های شهروندان ناتوان گردد، پشتیبانی مردم نیز از نظام سیاسی کم یا ناپدید می‌شود و بی‌حمایت مردم از حاکمیت، پایه‌های مشروعیتش لرزان شده و اندیشه مشروعیت تازه‌ای پدیدار می‌شود.”(مبانی علم سیاست _ سیدداود آقایی)

اکنون واضح‌تر شد که آقای آرمین و دوستان ایشان ضمن تقلا برای از دسترس خارج کردن بزرگترین راهکار حل مشکلات مردم یعنی “صندوق رأی” و ناامیدسازی افکار عمومی؛ طرح بی‌حیثیت‌سازی نظام را نیز با هدف گرفتن توانمندی نظام برای حل مشکلات در دستور کار دارند و فی‌النهایه به چیزی به نام “امکانات مشروعیت تازه” یا همان براندازی می‌اندیشند!

اگرچه آقایان برای فرار از برخوردهای امنیتی، در ظاهر امر، چنین چیزی را تقبیح می‌کنند ولی با دست و ایما و اشاره آدرس همان را می‌دهند.

ریشه و علت این‌همه عناد آرمین و امثال آرمین با نظام اسلامی و کارآمدی‌ها و مثبتات آن البته بر ما پوشیده است…

***

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

محمدرضا باهنر، فعال اصولگرا و از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران درباره رئیس‌جمهور منتخب گفته است:

“یکی از پیشنهادات من به آقای رئیسی این است. بالأخره یکی از مسئولین سیاسی ما سفرای ما در کشورهای خارجی هستند. اعتقاد من این است که 10 تا 15 کشور در دنیا داریم که نیاز هست سفیر سیاسی باشد. ارتباط ما با 190 کشور دیگر باید اقتصادی باشد. یعنی سفیری که می خواهد در کشوری مستقر شود زمان تحویل کارنامه باید بگوید روز اولی که رفته معاملات ما با آن کشور چند میلیون یورو بوده و روز آخری که دارد می آید چند میلیون یورو شده است. اتفاقا بیشترین نقش سفرا این است که باید ارتباطات اقتصادی را بالا ببرند.

متأسفانه من در بعضی از کشورها دیده‌ام آقای سفیر هیچ کاری برای خودش قائل نیست؛ فقط سالی دو مرتبه با وزیر خارجه آن کشور ملاقات کند و در آن ملاقات بگویند تو خوبی، من خوبم و بیایید با هم خوب باشیم. وزیر خارجه ما باید یک معاون اقتصادی قدرتمند بگذارد و به سفرایی هم که نصب می‌کند و می‌فرستد بگوید که شاخص من برای موفقیت تو «میزان رشد ارتباطات اقتصادی» است.”[2]

*این پیشنهاد راهبری و معقول در صورت توجه رئیس‌جمهور منتخب می‌تواند فصل جدیدی را در سیاست خارجی ایران و خاصّه در بحث نصب سفرای ایران رقم بزند.

فصل جدیدی که البته نتایج ملموس آن در اقتصاد کشور و زندگی مردم نیز احساس خواهد شد.

***

1_ https://etemadonline.com/content/505218

2_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1517434

محسن آرمین

محسن آرمین اخیراً در یک مصاحبه برای تشویق گزینه براندازی، یک نمایش “یأس فلسفی” را اجرا کرده است. نمایشی که دانستن پشت پرده آن یک ضرورت است.



منبع خبر

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین! بیشتر بخوانید »

انشعاب حزب کارگزاران پس از میلیتاریزه شدن جبهه اصلاحات/ تهران به این آرامش قبرستانی نیازی ندارد مهندس!

انشعاب حزب کارگزاران پس از میلیتاریزه شدن جبهه اصلاحات/ تهران به این آرامش قبرستانی نیازی ندارد مهندس!


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

کسی مراقب فعال شدن ژن مجاهدینی چپ‌های ستادی هست؟

“ناسا” در راه میلیتاریزه کردن اصلاحات

جبهه اصلاحات یا همان تشکیلات ناسا (نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان) که دست به تحریم خاموش انتخابات ۱۴۰۰ زد و در اعتراض به نظام و قانون کشور از معرفی نامزد خودداری ورزید اخیراً در یک بیانیه جدید پیرامون نتایج انتخابات ۱۴۰۰ تأکید کرد که بر سر راه اصلاحات خشونت‌پرهیز مانع ایجاد شده است!

در بیانیه ناسا می‌خوانیم: نتیجهٔ انتخابات نشان داد که بخش بزرگی از جامعهٔ ایران امیدش را به اثربخشی راهبردهای اصلاح‌طلبانهٔ حداقلی از دست داده است. تحریم‌های شدید اقتصادی و پاره‌ای از سوء حکمرانی‌ها که منجر به نارضایتی گستردهٔ شهروندان ایران شده است و موانعی که مخالفان اصلاحات در برابر اصلاحات خشونت‌پرهیز و قانونی و حاکمیت ارادهٔ ملت ایجاد کرده‌اند، سهم بزرگی در ایجاد این ناامیدی داشته‌است، اما  پاره‌ای از ضعف‌ها و اشتباهات در میان نیروها و نهادهای اصلاح‌طلبان هم از عوامل این کاهش و ریزش پایگاه اجتماعی بوده است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از جماران، در این بیانیه همچنین آمده است:  «جبههٔ اصلاحات ایران» وظیفهٔ خود می‌داند ضمن نقد رفتارهای اقتدارگرایانهٔ بخشی از حکمرانان، بازاندیشی و زمینه‌سازی برای اصلاحات ریشه‌ای تشکیلاتی و گفتمانی در جبههٔ اصلاح‌طلبان را در دستور کار خود قرار دهد. ما نارضایتی بخشی از شهروندان از عملکرد اصلاح‌طلبان را درک می‌کنیم و برای آسیب‌شناسی و بازسازی و نوسازی اندیشه و ساختار جریان اصلاحات خود را آماده‌ خواهیم کرد و نتایج بررسی‌ها و جمع‌بندی خود را به اطلاع شهروندان ایران خواهیم رساند. همچنین ‌امیدواریم مجموعهٔ نهادهای حکمرانی هم صدای این میزان عظیم نارضایتی از شرایط عمومی کشور را بشنوند و برای کاهش آن، اصلاحات رویکردی، سیاستی، ساختاری و نهادی ضروری را در اولویت قرار دهند.[۱]

***

*اینکه یک جبهه سیاسی بیانیه رسمی بدهد و بگوید “اصلاحات خشونت‌پرهیز با مانع مواجه شده”! به این معنیست که یک جبهه معارض مسلح علیه نظام و مردم و امنیت کشور شمشیر را به کمر بسته است.

و این مسئله حتما نیازمند تدقیق و روشنگری خواص کشور و البته تأملات امنیتی است.

پیش از این سعید حجاریان نیز در یک توییت “مرگ اصلاحات صندوق‌محور” را اعلام کرده بود. [۲]

یعنی ما و مردم در حال مشاهده این رخداد هستیم که جبهه اصلاحات در بیانیه‌های خود همانند یک خادم بی‌چون و چرا مشغول تکرار مواضع حجاریان اعم از تأکید بر تحریم خاموش انتخابات و یا میلیتاریزه کردن اصلاحات است و کأنه هیچ عقل خردمداری در جبهه اصلاحات نیست که متوجه مقصد ناکجای این تئوری‌های آنارشیستی باشد!

***

تهران به این آرامش قبرستانی نیازی ندارد مهندس!

انشعاب حزب کارگزاران پس از میلیتاریزه شدن جبهه اصلاحات/ تهران به این آرامش قبرستانی نیازی ندارد مهندس!

محسن هاشمی، فعال اصلاح‌طلب و رئیس شورای شهر پنجم تهران اخیراً در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا با اشاره به روی کار آمدن مجدد اصولگرایان در شورای شهر تهران گفته است: یکی از نقاط قوت فعلی مدیریت شهری، آرامشی است که در شهر ایجاد شده است و همچنین کاهش هزینه‌ها و بارمالی اداره شهر و تعداد پرسنل شهرداری از دیگر موارد است، این دستاورد با کاهش هزینه‌های غیرضروری وتشریفاتی، چابک‌سازی بدنه و کاهش پرسنل بدست آمده است.

او همچنین تأکید می‌کند: طبیعی است که تشخیص شرایط و معیارهای انتخاب شهردار آینده تهران به عهده اعضای شورای ششم است و ما باید به این تشخیص احترام بگذاریم، اما از نگاه کارشناسی می‌توان گفت که مدیریت شهری تهران با همه فراز و نشیب‌های خود روندی را در طول ۵ دوره گذشته طی کرده است که باید در دوره ششم نقاط قوت آن تثبیت گردد و نقاط ضعف آن کمرنگ شود.[۳]

*آرامش ادعا شده توسط محسن هاشمی در تهران اصطلاحا یک “آرامش قبرستانی” است که در اثر جمود و ناکارآمدی اجرایی، خواه‌ناخواه پدیدار می‌شود!

و این اصلا پسندیده نیست که فردی بخواهد به چنین نادستاورد تلخی افتخار کند و خواستار ادامه آن هم باشد.

پر واضح است که مردم تهران با رأی جمعی به اصولگرایان و کارنامه کارآمد آنها در کنار رأی ندادن به حتی یک اصلاح‌طلب برای حضور در شورای شهر تهران نشان دادند که از اینهمه ناکارآمدی  و گذراندن وقت آقایان شورای شهر به تهمت پراکنی علیه این و آن جان‌به‌لب شده‌اند و خواستار این هستند که آرامش قبرستانی مورد اشاره هاشمی هرچه زودتر تمام شود.

تهرانی‌ها حالا انتظار دارند روزهای طراوت و پیشرفت روز به روز تهران دوباره فرا برسد و نیروهای انقلابی همچون زمان شهرداری قالیباف؛ کسی را در مسند بلدیه تهران بگذارند که برای ارزان‌سازی تهران، خدمت به مردم و اجرای مگاپروژه‌های بزرگ سر از پا نشناسد.

رأی تمام قد مردم به جریان انقلابی و عدم اجازه آنها به حتی یک اصلاح‌طلب برای ورود به شورای شهر ششم هیچ معنایی جز انتظارات ویژه و خاص مردم از کارنامه اجرایی مطلوب اصولگرایان ندارد.

انتظاری که هم باید درست فهمیده شود و هم به‌موقع! و گرنه چینی نازک اعتماد مردم ترک خواهد برداشت.

***

 

کنایه مرعشی به آنارشیست‌ها؛ چشم دوختن به اعتراضات خیابانی اصلاح‌طلبی نیست!

انشعاب حزب کارگزاران پس از میلیتاریزه شدن جبهه اصلاحات

انشعاب حزب کارگزاران پس از میلیتاریزه شدن جبهه اصلاحات/ تهران به این آرامش قبرستانی نیازی ندارد مهندس!

حسین مرعشی، فعال اصلاح‌طلب و از حامیان حضور در انتخابات ۱۴۰۰ اخیراً در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد در کنایه به “اصلاح‌طلبان تحریمی” و جبهه اصلاحات که دست به تحریم خاموش انتخابات زده‌اند، گفته است: اصلاح طلبی منهای انتخابات که راهبردی نمی‌تواند داشته باشد. راهبرد اصلاح طلبان باید همیشه انتخابات باشد و راهی غیر از این ندارد و اگر بخواهد از این خارج شود و به اعتراضات اجتماعی کف خیابان چشم بدوزد که دیگر اصلاح طلبی نیست و معنی و مفهوم دیگری دارد.

او همچنین با بیان اینکه راه ما به جای اعتراضات مردمی، راه میانه و کم هزینه یعنی انتخابات است تصریح می‌کند: شما باید تکلیف را با خودتان روشن کنید. اصلاحات منهای صندوق رای چه مفهومی می‌تواند داشته باشد؟ اینکه شما بگویید با مردم همراهی کنیم یعنی چه؟ یعنی اگر مردم در انتخابات نیامدند ما به عنوان سیاستمدار نباید مردم را راهنمایی کنیم؟

مرعشی در ادامه گفته است: ما در آینده در ائتلافهایی حضور خواهیم داشت که اصل سیاست مشارکت در انتخابات را پذیرفته باشند. ما با هر نوع گروه سیاسی یا سیاستمداری که مردد در استفاده از ابزار صندوق است، نخواهیم بود. سیاست راهبردی ما استفاده از ظرفیتهای صندوق –رأی- برای اصلاح امور کشور است.

این فعال حزب کارگزاران همچنین درباره توییت اخیر حجاریان درباره مرگ اصلاحات صندوق‌محور پس از انتخابات ۱۴۰۰ نیز تأکید می‌کند:‌ اصلاح‌طلبی نمی‌میرد ممکن است افراد جابه جا شوند.[۴]

*صحبت‌های مرعشی به نحو کاملا گویایی تحلیل‌های مربوط به میلیتاریزه شدن ستاد هسته سخت اصلاحات و انشعابات شکل‌گرفته پس از انتخابات در اردوگاه اصلاحات را توضیح می‌دهد.

تحرّک خطرناک هسته سخت اصلاحات مبنی بر پایان اصلاحات صندوق محور به معنی فعال شدن ژن مجاهدینی ستاد اصلاحات و ورود به فاز مسلحانه است.

چیزی که اصلاح‌طلبان نجیب و امثال حزب کارگزاران و حزب ندا و حزب اعتماد و سایر حاضران در “ائتلاف جمهور” (ائتلافی از اصلاح‌طلبان که مخالف تحریم انتخابات ۱۴۰۰ بود و نامزد خود را رسما معرفی کرد) خطر آنرا استشمام کرده‌اند و در ظاهر امر هیچ قصد و تصمیمی برای همراهی با آن ندارند.

و از همین روست که می‌بینیم مرعشی از انشعاب حزب کارگزاران و همراه نبودن با هیچ ائتلاف تحریمی سخن گفته است.

میلیتاریزه شدن هسته سخت جریان خاص و اعضای جبهه اصلاحات، رخدادی تحلیلی است که می‌رود تا با هم‌آمیختگی با تحلیل‌های مربوط به “فتنه اقتصادی” و یک تهدید ۲۰ ساله؛ خطرات بزرگی را ایجاد کند.

راه جلوگیری از این خطرات، در وهله اول رصد دقیق پروژه از سوی خواص و روشنگری آنها در کنار تأملات امنیتی است.

***

1_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1514880

2_mshrgh.ir/1236543

3_https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1095414

4_https://etemadonline.com/content/499329

حسین مرعشی

“جبهه اصلاحات” در بیانیه تازه خود با اشاره به انتخابات ۱۴۰۰ تأکید می‌کند که بر سر راه اصلاحات خشونت‌پرهیز مانع ایجاد شده! این تأکید به معنی ورود هسته سخت اصلاحات به فاز میلیتاریزه شدن است.



منبع خبر

انشعاب حزب کارگزاران پس از میلیتاریزه شدن جبهه اصلاحات/ تهران به این آرامش قبرستانی نیازی ندارد مهندس! بیشتر بخوانید »

مویه‌های خاتمی در غم فراق روحانی/ جهانگیری اصلاح‌طلبِ غیر جامعه‌محور است؛ فقط تاجزاده!

مویه‌های خاتمی در غم فراق روحانی/ جهانگیری اصلاح‌طلبِ غیر جامعه‌محور است؛ فقط تاجزاده!


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

مرعشی: محدودیت‌های بی‌خود و بی‌جایی برای اصلاح‌طلبان وجود دارد!

حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران در بخشی از یک مصاحبه با اعتمادآنلاین پیرامون انتخابات ۱۴۰۰ گفته است:

“اصلاح‌طلبان محدودیت‌هایی دارند ولی اگر از ناحیه شورای نگهبان و نهادهای حاکمیتی از آنها بخواهند، می‌توانند و شخصیت‌هایی دارند که در این انتخابات چهره شوند. چون درون تشکیلات اصلاحات افراد موثری داریم که تجربه و اطلاعات کافی دارند، خوشنام هستند، پاکدست و پاکدامن هستند. شخصیت‌هایی داریم که می‌توانند این گونه عمل کنند. اما متاسفانه محدودیت‌های بی‌خود و بی‌جایی برای اصلاح‌طلبان وجود دارد. بالاخره اگر نهادهایی مثل شورای نگهبان با سعه‌صدر با اصلاح‌طلبان برخورد نکنند، اصلاح‌طلبان هم مجبورند با حداقل‌ها در انتخابات شرکت کنند.”[۱]

*دقت شود که این اظهارات مرعشی در حالی است که اصلاح‌طلبان از دهه ۷۰ به این سو در ۳ دولت حضور مستقیم داشته‌اند و فقط یک دولت را از دست داده‌اند!

پس نظام اسلامی با اصلاح‌طلبان و تفکر اصلاح‌طلبی به معنای سیاسی ابراز شده آن هیچ مشکلی ندارد.

در عین حال اما اصلاح‌طلبان خاصّه طی ۱۲ سال اخیر رفتارهایی را در عرصه‌های سیاسی کشور مثل فتنه ۸۸، دیماه ۹۶، آبان ۹۸ و در برخی قضایای دولت آقای روحانی از خود بروز داده‌اند که موجب تیرگی روابط آنها با نظام اسلامی و سابقه‌دار شدن عمده رجال آنها شده است.

ما در اشاره به اظهارات مرعشی مبنی بر بی‌جا بودن برخی محدودیت‌ها؛ این قضاوت را به عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم که آیا رفتارهایی مثل فتنه‌گری، دوقطبی‌سازی از میدان و دیپلماسی، تأکید بر اغتشاش میلیونی علیه نظام در یک مرکز دولتی،  تصمیم خلق‌الساعه گرانی بنزین در آبان۹۸، تأکید بر امضای توافقات ننگینی مثل FATF و ابراز بی‌تفاوتی یا طعنه نسبت به “محور مقاومت” شایسته محدودیت است یا تقدیر؟!

***

جهانگیری اصلاح‌طلبِ غیر جامعه‌محور است؛ فقط تاجزاده!

مویه‌های خاتمی در غم فراق روحانی/ جهانگیری اصلاح‌طلبِ غیر جامعه‌محور است؛ فقط تاجزاده!

عبدا… ناصری، فعال چپ و عضو شورای مشورتی لیدر اصلاح‌طلبان در بخشی از یک مصاحبه با شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی در پاسخ به این سؤال که “ نگاه شما به کاندیداتوری چهره‌ه‌هایی مثل آقایان جهانگیری، تاجزاده، محسن هاشمی و پزشکیان چگونه است؛ از دید شما می‌توانند برای اصلاح‌طلبان موفقیتی رقم بزنند؟” گفته است:

” در مورد این چهار بزرگواری که نام بردید من با عرض معذرت و صراحتا نکاتی را عرض می‌کنم. آقای پزشکیان فردی غیر اصلاح‌طلب، مستقل، شجاع و ‌پاکدست است. آقای جهانگیری اصلاح‌طلب غیر جامعه محور، قوی ولی با سابقه در دولت تدبیر و امید جایگاه رأی در میان مردم مثل گذشته شاید ندارد. آقای هاشمی یک اصلاح‌طلب کارگزارانی صادق است و حتما عملکردش در شورای شهر خیلی بهتر از عملکرد دیگران در دولت بوده است ولی باید بپذیریم با همه نگرش‌های خوب و مقبول فائزه خانم و آوانگاردی او ، خانواده هاشمی در فقدان پدر نتوانستند خود را درون جامعه مورد توجه قرار دهند. تاجزاده یک اصلاح‌طلب تحولخواه تمام عیار است که جوانان، زنان، دانشجویان، روشنفکران او را و صداقتش را پذیرفته‌اند و تنها کسی است که در صورت نرفتن به پاستور هم فصل جدیدی برای کنشگران در تاریخ معاصر ایران می‌گشاید.”

او در بخش دیگری از اظهارات خود همچنین تأکید می‌کند: انتخابات ۱۴۰۰ یک وقت طلایی برای اصلاح‌طلبان است. در پیروزی آنها در این انتخابات تردید دارم اما بهترین فرصت‌ برای بازسازی اجتماعی است. جبهه اصلاحات ایران باید یک نامزد خالص مردم محور را زودتر معرفی کند. نامزد معرفی شده ترکیب دولت خود را با تمرکز بر چهار اصل: تخصص، جوانی، زنان و اقلیت‌های دینی معرفی کند. اگر نامزد مذکور رد شد با یک بیانیه خطاب به ملت عدم مشارکت خود را اعلام کند.[۲]

*اینکه اصلاح‌طلبان اساسا برخی چهره‌ها مثل پزشکیان و عارف را اصلاح‌طلب نمی‌دانند یک بحث تاریخی و قابل تأمل است. مع‌الوصف اما کنایه‌های ناصری به امثال جهانگیری و هاشمی و تأکید او بر کاندیداتوری رجل بی‌صلاحیتی مثل تاجزاده صرفا ناشی از نگاه معارضانه اصلاح‌طلبان به انتخابات ۱۴۰۰ است…

انتخاباتی که چپ‌ها در آن از یکسو با کارنامه به شدت بد دولت خودشان یعنی دولت اعتدال مواجه‌اند، از سوی دیگر بوی فتنه اقتصادی را استشمام کرده‌اند و به دنبال یک آتش‌زنه می‌گردند و از وجهی دیگر به دلیل سوء سابقه عمده رجال سطح یک اصلاحات، امیدی به تأیید صلاحیت نامزدهای اصلی خود در انتخابات ندارند.

از همین روست که چپ‌ها از مدت‌ها قبل تئوری “تحریم خاموش انتخابات” (تحریم حضور رسمی به دلیل نداشتن نامزد!) را در دستور کار خود گذاشته‌اند.

خوانش بخش دوم اظهارات ناصری که طی آن صراحتا به ضرورت اعلام عدم مشارکت اصلاح‌طلبان در انتخابات پس از رد صلاحیت “نامزد غیر ممکن” تأکید می‌کند؛ به نحو ملموس‌تری تحلیل‌های مربوط به تحریم خاموش انتخابات و کنایه‌های ناصری به برخی از نامزدهای اصلاح‌طلب را مشخص می‌کند.

***

خاتمی: هیچ رئیس‌جمهوری در تاریخ ما به اندازه روحانی ناسزا نشنید

مویه‌های خاتمی در غم فراق روحانی

مویه‌های خاتمی در غم فراق روحانی/ جهانگیری اصلاح‌طلبِ غیر جامعه‌محور است؛ فقط تاجزاده!

محمدرضا خاتمی، فعال اصلاح‌طلب و کسی که در ایام انتخابات قبلی گفته بود: ما (اصلاح‌طلبان) تضمین روحانی هستیم، در قسمتی از یک مصاحبه با شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه شرق گفته است: دولت آقای روحانی همه سیاستش را بر روابط خارجی و برجام گذاشت. مجلس دهم هم نتوانست آن‌طور که باید عمل کند؛ درحالی‌که در مجلس قبلی تعادلی بین نیروهای اصولگرا، تند و اصلاح‌طلب وجود داشت. آنجا می‌شد بنای گفت‌وگوی سازنده را گذاشت که مسائلمان را حل کنیم. بنابراین فرصتی که این دو دولت و مجلس قبلی داشتند و می‌توانستند پایگاه آشتی ملی باشند از دست رفت. حالا نتوانستند یا نخواستند.

او همچنین می‌افزاید: در دور دوم –دولت آقای روحانی- دو اتفاق افتاد؛ از همان ابتدا نیروهای مخالف دولت در داخل عزمشان را جزم کردند که این دولت را زمین بزنند. خب مجلس دستشان نبود، از امکانات دیگری که در اختیار داشتند استفاده کردند. بین نیروهای فراکسیون امید و دولت شکرآب بود. در عرصه خارجی، آمدن ترامپ که همه موازنه‌ها را به هم زد و کشور را در سراشیبی انداخت. در حقیقت بعد از اینکه دولت ترامپ روی کار آمد، دو تیغه بسیار بلند علیه دولت به کار افتادند که با هم کار می‌کردند؛ ترامپ و مخالفان داخلی دولت روحانی. هر کاری می‌توانستند سر این دولت آوردند، از ‌جمله مجلس فعلی که این گرفتاری‌ها و مشکلات را پیش آورد.

خاتمی تصریح می‌کند: معتقدم هیچ رئیس‌جمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی به اندازه آقای روحانی ناسزا نشنیده و تحت فشار نبوده است. اما این به آن معنا نیست که انتقاد نداشته باشیم. ما هم به دولت انتقاد داریم.[۳]

*در این اظهارات جای برخی مفاهیم عوض شده است به نحوی که شاید بهتر است بگوییم در تاریخ جمهوری اسلامی بیشترین ناسزا و فشار علیه منتقدان معقول در دولت آقای روحانی بود که اتفاق افتاد.

ضمن اینکه باید گفت اگرچه آقای احمدی‌نژاد به دلیل اشتباهات محرزش دیگر جایی در سیاست ایران ندارد ولی ما از آقای خاتمی می‌پرسیم که آیا ناسزا و دشنامی بود که دوستان ایشان به رئیس‌جمهور سابق نداده باشند؟!

از طرفی بایستی به این مسئله هم توجه داشت که هیچ رئیس‌جمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی نبود که به اندازه آقای روحانی بر پیشبرد پروژه‌های خود و به کرسی نشاندن حرف خود که عمده آنها مثل برجام صراحتا اشتباه بودند؛ اصرار نداشته باشد و البته در اشتباه خود موفق هم بشود!

از این روایتگری تحریف‌گونه و ناواقعی از تاریخ که بگذریم؛ البته حمایت خاتمی از آقای روحانی و کارنامه به شدت ضعیف او کاملا قابل درک است.

زیرا کسی که گفته بود “ما تضمین روحانی هستیم”[۴] و اهل عذرخواهی هم نیست؛ امروز باید برای برون‌رفت از این اشتباه تاریخی؛ توجیهات مختلفی را فراهم کند.

بیان این نکته ضروریست که عذرخواهی نکردن رجال سیاسی از اشتباهات خود و نیز بیان تحریف‌گونه تاریخ؛ می‌تواند منجر به تکرار اشتباهات تاریخی مردم و رجال سیاسی شود.

***

1_ https://etemadonline.com/content/484637

2_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/313741

3_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/282068

4_ https://www.isna.ir/news/96021206977/



منبع خبر

مویه‌های خاتمی در غم فراق روحانی/ جهانگیری اصلاح‌طلبِ غیر جامعه‌محور است؛ فقط تاجزاده! بیشتر بخوانید »

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم! / این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم! / این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

به شرط تأیید صلاحیت در انتخابات شرکت می‌کنیم!

سیدحسین موسوی تبریزی، دبیر تشکل اصلاح‌طلب موسوم به “مجمع محققین و مدرسین حوزه” اخیراً در بخشی از یک مصاحبه که سایت صبح ما آنرا منتشر کرد، پیرامون رویکـرد مجمع مدرسین حوزه علمیه قم درباره انتخابات ریاست‌جمهوری گفته است:

“تصمیم ما در مجمع مدرسین این بوده که اگر گزینه ما تأیید ‌صلاحیت شود برای حفظ منافع ملی و مردم با تمام وجود در انتخابات شرکت می‌کنیم و مردم را نیز به حضور در انتخابات دعوت می‌کنیم. این اتفاق در شرایطی رخ خواهد داد که گزینه مورد نظر مجمع مدرسین حوزه علمیه قم تایید ‌صلاحیت شود و بتواند در رقابت‌های انتخاباتی حضور داشته باشد.“[۱]

*این جز از مظلومیت نظام اسلامی نیست که یک کنشگر سیاسی در امربری از هسته سخت اصلاحات بر گزینه “تحریم خاموش انتخابات” تأکید و اظهار می‌کند که شرکت ما در انتخابات منوط به تأیید صلاحیت گزینه ماست!

اظهارات موسوی تبریزی در حالی است که انتخابات ناموس سیاست است و عبور از آن خیانتی است که به هیچ دلیلی توجیه نمی‌شود.

ضمن اینکه این رجال جریان چپ هستند که باید پاسخ بدهند چرا با فتنه ۸۸ اجازه ندادند سابقه نامزدهای بالقوه آنها پاکیزه بماند!؟

لازم به اشاره است بر فرض محال که اصلاح‌طلبان هیچ نامزد حائز صلاحیتی در انتخابات نداشته باشند (که خواهند داشت)؛ یک جریان سیاسی در هنگامی که هیچ نامزد حائز صلاحیتی ندارد؛ ‌ مکلّف به ائتلاف با یک نامزد نزدیک به خود است. نظیر رفتاری که چپ‌ها در انتخابات سال ۹۲ انجام دادند. اما اکنون به دلیل استشمام بوی “فتنه اقتصادی” دیگر حاضر به تکرار آن نیستند و به جای تن دادن به قواعد دموکراسی؛ به افتادن جرقه بر هیمه اعتراضات و تکرار آبان ۹۸ دل بسته‌اند.

***

این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟

شاهکار شهرداری تهران در ارائه یک تندیس ضعیف از شهید سلیمانی

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم! / این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟شهرداری اصلاح‌طلبان تهران اخیراً اقدام به رونمایی از یک تندیس از شهید حاج‌قاسم سلیمانی کرده است که یک کار به شدت ضعیف ارزیابی می‌شود.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از فارس، این تندیس که در ابتدای بزرگراه سپهبد شهید سلیمانی، مسیر غرب به شرق نصب شد از جنس فایبرگلاس است و ۳ متر و ۴۰ سانت ارتفاع دارد.[۲]

در ادامه تصویری از این تندیس ضعیف را مشاهده می‌کنید:

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم! / این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟

*اگرچه مسئله انطباق کامل در هنر مجسمه و تندیس‌سازی مطرح نیست اما در فقره این تندیس شهرداری تهران شاهد ارائه یک کار به شدت ضعیف هستیم. به نحوی که حاج قاسم تجسم شده در این تندیس فرسنگ‌ها با تصویر ذهنی مردم از شهید سلیمانی و زندگانی سملبیک او تفاوت دارد.

ما در ادامه و برای تقریب ذهنی بیشتر پیرامون انتقادی که به تندیس ضعیف رونمایی شده از سوی سازمان عریض و طویل شهرداری تهران داریم؛ تصاویری از تندیس رونمایی شده از شهید سلیمانی در کشور لبنان و نیز تندیسی از این شهید عزیز که به سفارش بنیاد شهید سلیمانی ساخته شده است را نیز منتشر می‌کنیم و قضاوت پیرامون کیفیت و شباهت تندیس تولید شده در شهرداری تهران و دو تندیس دیگر را بر عهده مخاطبان محترم می‌گذاریم…

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم! / این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم! / این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟

***

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم!

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم! / این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟

حزب اصلاح‌طلب اتحاد ملت اخیراً از برنامه انتخاباتی خود رونمایی کرده است.

این برنامه که قرار است در اختیار نامزدهای نزدیک به حزب اتحاد قرار گیرد حاوی عبارت‌ها و سرفصل‌های عجیبی است که در ادامه بخش‌هایی از آنرا به روایت روزنامه شرق می‌خوانید:

_ حذف نظارت استصوابی

_ اجرای کامل برجام در پرونده هسته‌ای و الگوسازی از آن برای تعاملات سازنده بین‌المللی

_ تنش‌زدایی و اتخاذ رویکرد تعاملی در سطح منطقه از طریق بازسازی چهره مقتدر و صلح‌طلب کشور، پرهیز از ماجراجویی در سیاست خارجی، بهبود روابط با تمامی همسایگان با استفاده از تجارب دولت‌های هاشمی و خاتمی

_ تنش‌زدایی در سطح بین‌الملل به‌طور عام و با آمریکا به‌طور خاص از طریق اصلاح چهره کشور و نشان‌دادن وجهه صلح‌طلبی و آرامش‌خواهی جمهوری اسلامی ایران، مدیریت سطح خصومت‌ها، ساماندهی روابط با آمریکا و عدم توقف در مناسبات و وقایع گذشته فی‌مابین

_ رفع تحریم‌های آمریکا در رأس برنامه‌های اقتصادی دولت آینده! [۳]

*ما پیش از این و در تحلیل برنامه انتخاباتی عباس آخوندی نیز تأکید کردیم که برخی، برنامه انتخاباتی را با لجبازی‌های کودکانه اشتباه گرفته‌اند و با تأکید بر آزمودن آزموده! بیشتر به دنبال حک کردن چند جای پا در یک گفتمان سیاسی درمانده هستند نه اینکه عزمی جدی برای رئیس جمهور شدن داشته باشند. [۴]

رئوس اشاره شده از برنامه حزب اتحاد نیز که منطقا موجب سرشکستگی معتقدان آن خواهد بود در چارچوب همین پازل قابل تحلیل است و قضاوت مخاطبان محترم درباره مفادّ اشاره شده؛ خاصّه پس از طی شدن قریب به ۸ سال از دولت آقای روحانی با همین شعارها، خواندنی خواهد بود…

***

1_http://sobhema.news/?p=13093

2_https://www.farsnews.ir/photo/14000217000624

3_https://sharghdaily.com/fa/main/detail/281968

4_mshrgh.ir/1214090



منبع خبر

ما قول می‌دهیم چهره ایران را برای خوشامد آمریکا اصلاح کنیم! / این تندیس حاج‌قاسم ماست!؟ بیشتر بخوانید »

شهرداری "مدیریت مادرانه" است، آنرا به ما بدهید!/ مقصر خودمانیم نه ترامپ و بایدن

شهرداری "مدیریت مادرانه" است، آنرا به ما بدهید!/ مقصر خودمانیم نه ترامپ و بایدن


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

مقصر خودمانیم نه ترامپ و بایدن!

علی ربیعی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و سخنگوی دولت رئیس‌جمهور روحانی به تازگی در اظهاراتی پیرامون برجام گفته است: سرنوشت برجام به ما یاد داد که هرچند در امنیت زدایی ایران موفق شدیم و افق از امکانات تازه به رویمان گشوده شد اما بخاطر اختلافات داخلی نتوانستیم چنان که شایسته بود از آن استفاده کنیم!

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از جماران، او می‌افزاید: برجام به تنهایی برای بهبود چشمگیر اقتصاد ملی کافی نبود چون با وجود رفع کردن یک مانع بزرگ خارجی، نارسایی‌های دیگر از جمله در نظام مالی و بانکی و مقررات دست و پاگیر و مهمتر از اینها اختلاف های سیاسی که مانع از شکل گیری اجماع ملی حول برنامه توسعه کشور بود، سد راه بهره مندی از شرایط مطلوب شد.[1]

*آنچه بیشتر از تجربه تلخ برجام بایستی مایه عبرت جوانان، مردم و رجال سیاسی باشد؛ روی کار آمدن دولتی اصلاح‌طلب در انتخابات ایران است که مسئولانش هرگز حاضر به پذیرش مسئولیت نیستند.

مسئولانی که پس از مشاهده عینی شکست و بیدستاوردی برجامشان که به دلیل عدم درک لازم از ماهیت ذات دشمن رخ داد؛ اما به جای اینکه به مردم بگویند ما اشتباه کردیم که منتظر برجام ماندیم و ظرفیت‌های کشور را معطل گذاشتیم؛ اما از این می‌گویند که اختلافات داخلی اجازه استفاده از برجام را نداد!

در اینجا و از بابت نشان دادن گوشه‌ای از شوآف‌های صورت گرفته پیرامون برجام بایستی به یک رخداد جالب اشاره کرد و آن فرش قرمز پهن کردن آقایان در ایام برجام برای سفر مسئولان کشور یونان به ایران بود.

کشوری که در بحران عمیق اقتصادی قرار دارد و شاخص‌هایش در بحث اقتصاد مثل یک کشور جنگ‌زده است اما مقامات دولت آقای روحانی برای اینکه نشان دهند در پسابرجام هیئت‌های اروپایی به ایران آمده‌اند! یونانی‌ها را هم به ایران کشاندند.

و جالب آنکه از قِبَل تمام این سفرهای خارجی به ایران هرگز سرمایه‌گذاری خارجی خاصی در کشور صورت نگرفت و در انتها هم شاهدیم که امثال ربیعی اظهار می‌کنند اختلافات داخلی اجازه استفاده از برجام را نداد!

ما قضاوت درباره علت بیدستاوردی برجام را بر عهده مخاطبان محترم می‌گذاریم…

***

نظر شورای پنجم درباره شهردار شدن یک زن

شهرداری “مدیریت مادرانه” است، آنرا به ما بدهید!

شهرداری "مدیریت مادرانه" است، آنرا به ما بدهید!/ مقصر خودمانیم نه ترامپ و بایدن

ژاله فرامرزیان، از فعالان اصلاح‌طلب به تازگی در اظهاراتی که خبرگزاری ایلنا آنها را منتشر کرد، گفته است: یکی از بزرگترین مسائل شوراها در مدت فعالیتشان فساد بوده است و یکی از دلایلی که بسیاری از شوراها منحل شده است، همین موضوع است. البته خوشبختانه خانم‌ها کمترین میزان فساد را داشتند به همین دلیل به نظر می‌رسد جامعه در دراز مدت به این سمت خواهد رفت که به خانم‌ها بیشتر اعتماد کند.

وی می‌افزاید: خانم‌ها اگر بتوانند در رشته‌های مرتبط با خود، آثار موثری داشته باشند، می‌توانند در آینده بخشی از جریان مدیریت شهری را در دست بگیرند.

فرامرزیان همچنین با بیان اینکه مدیریت شهری مدیریتی مادرانه است! اظهار می‌کند: درباره مدیریت شهری آنچه حائز اهمیت است، تعامل، مهربانی و احساس مطلوبیت است که این مولفه‌ها در زنان پررنگ‌تر از مردان است. جوامعی می‌توانند موفق باشند و احساس آسایش و آرامش داشته باشند که بتوانند این مولفه‌ها را در جای مدیریت، خدمات و تعاملات شهری رعایت کنند.

او می‌گوید: طبق نظریه‌های جامعه شناختی، اثرگذاری مختصات و خصوصیت افراد در نظام مدیریتی بسیار موثر است. به نظر من زنان به جهت خصوصیت ذهنی و رویکرد شبکه‌ای فکر کردن، برای مدیریت شهری از مردان بسیار محق‌تر هستند.[2]

*یک آشنایی ساده با دانش مدیریت و چالش‌های آن خاصه در بحث ضریب دانشی یا استعدادی بودن مدیریت؛ در وهله اول نشان می‌دهد که ذات مدیریت یک ذات زمخت، پر دغدغه و قاطع است و کسی که از مادرانه بودن مدیریت حرف می‌زند جدای از نداشتن حتی یک آشنایی ساده با مفهوم مدیریت حکما در پی اوامر فمینیستی است!

مسئله جالب‌تر نیز آشنایی ساده با مفهوم مادری است.

کسی هم که با مفهوم عظیم‌القدر مادری آشنا باشد به سادگی درمی‌یابد که مادری هرگز با خصلت‌های مدیریتی مثل مشغله و زمخت بودن قابل جمع نیست فلذا ادعای خانم فرامرزی در بحث مادری هم قابل تأمل است چه رسد به ادعای ایشان درباره مدیریت!

بحث کم بودن فساد در میان بانوان دارای مسئولیت نیز به لحاظ فلسفی یک بحث غلط است زیرا زن و مرد در مقوله هواهای نفسانی هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. ضمن اینکه میزان حضور مردان در مناصب کشور نیز طبعا بیشتر از خانم‌هاست.

در عین حال یادآوری این خاطره جالب هم برای مخاطبان ضروریست که اصلاح‌طلبان علیرغم تأکید بر حضور زنان در مناصب مدیریتی اما در دوران شورای شهر پنجم تهران و با اینکه اکثریت شورا در اختیار آنها بود اما هرگز حاضر به قرار دادن یک خانم در سمت شهردار تهران نشدند و جالب آنکه فعالان زن اصلاح‌طلب نیز هیچ اعتراضی و دقیقا هیچ اعتراضی به این رفتار نداشتند.

قابل تأمل آنکه چپ‌ها در حالی که حاضر به سپردن شهرداری تهران به یک خانم نیستند اما دائما تأکید دارند که رئیس‌جمهور کشور می‌تواند یک زن باشد!

***

اسلحه فرماندهان فتنه اقتصادی چه زمانی شلیک می‌کند؟!

کتمان امتیازات اقتصادی ایران در پروژه “حذف خونین”

شهرداری "مدیریت مادرانه" است، آنرا به ما بدهید!/ مقصر خودمانیم نه ترامپ و بایدن

محسن رنانی، اقتصاددان و از چهره‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان که پیش از این در اظهاراتی گفته بود “حاکمیت ایران در برابر تکرار آبان98 توان مقاومت ندارد”! اخیراً طی یادداشتی در شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با کنایه به رتبه خوب ایران در میان اقتصادهای جهانی که مورد اشاره رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفت، نوشته است:

“این شاخص (تولید ناخالص داخلی که ایران در آن جایگاه مطلوبی در جهان دارد) البته از جنبه‌های سیاسی اهمیت ویژه‌ای دارد، چرا که هر چه رتبه بهتر باشد، می‌توان در معادلات جهانی نقش موثرتری ایفا کرد. حال اگر بخواهیم تصویر واقعی‌تری از نقش تولید ناخالص داخلی در رفاه مردم در جامعه ارایه کنیم، باید تولید ناخالص داخلی را به سرانه یعنی بر حسب جمعیت هر کشور در نظر بگیریم. برای مثال بزرگی اقتصاد هند لزوما به معنی رفاه و توسعه نیست، چون هند دومین کشور پرجمعیت جهان است که بیش از ۱۵ برابر ایران جمعیت دارد. اما در مورد ایران در حالیکه این کشور در سال ۲۰۲۰ در تولید ناخالص داخلی رتبه ۲۶ جهان را به خود اختصاص داده در شاخص تولید ناخالص داخلی سرانه در بین ۱۸۷ کشور توانسته تنها رتبه ۱۰۳ را کسب کند. حال سوال اصلی این است که کشورها از درآمدهای کسب شده چقدر توانسته‌اند در راستای خلق توسعه در همه ابعاد استفاده کنند؟ با درآمدی مشابه با درآمد خوب ایران، چه حجم از توسعه را می‌توان خلق کرد؟ جایگاه ایران در شاخص «توان تبدیل پول به توسعه» در میان بقیه کشورها کجاست؟”

او در ادامه می‌نویسد: در رابطه بین تولید ناخالص داخلی سرانه و فراشاخص توسعه (کل توسعه یک کشور در یک نگاه)، برخی از کشورها پایین‌تر از توان بالقوه خود در توسعه قرار گرفته‌اند، که به این معنی است که نتوانسته‌اند درآمدهای خود را به طور کامل استفاده کنند و از آن توسعه همه جانبه خلق کنند…اما در این بین برخی کشورها هم هستند که بیش از ظرفیت بالقوه خود از لحاظ درآمدی توسعه‌آفرینی کرده‌اند. یعنی آنها بالاتر از حد ظرفیت خود، توسعه آفرینی کردند که این عملکرد بسیار خوب آنها را نشان می‌دهد.

در ادامه یادداشت رنانی می‌خوانیم: شاخص «توان تبدیل پول به توسعه»، فاصله بین مقدار بالقوه توسعه (که از روی تولید ناخالص سرانه بدست می‌آید) با مقدار بالفعل توسعه را نشان می‌دهد. یعنی به طور ساده این شاخص نشان می‌دهد هر کشور با درآمد فعلی خود چقدر نسبت به وضعیت توسعه بالقوه خود فاصله دارد یا چقدر از سرمایه‌های خود را برای توسعه استفاده کرده ‌است. بر این اساس، ایران بیش از ۱۰ نمره پایین‌تر از وضعیت بالقوه خود عمل کرده است (مقیاس کل از ۱۰۰ نمره است). این پایین‌تر بودن از نقطه توسعه بالقوه را می‌توان به دو شیوه تحلیل کرد. از یک سو واضح است که ایران نتواسته است از تولید، درآمد و سرمایه‌های خود به خوبی استفاده کرده و توسعه‌سازی کند و چنانچه به همین رویه ادامه دهد افزایش تولید و درآمد کمک قابل توجهی به توسعه ایران نخواهد کرد. از سوی دیگر می‌توان این برداشت را ارائه کرد که ایران با همین درآمد موجود به شرط تحول نهادی می‌تواند حداقل ۱۰ نمره به فراشاخص خود اضافه کند، یعنی تقریبا ۲۰ درصد در توسعه همه‌جانبه ارتقا پیدا کند.

رنانی می‌افزاید:

“حال سوال این است که جایگاه امروز ایران از لحاظ «توان تبدیل پول به توسعه» در بین سایر کشورها در کجا قرار دارد. ایران در بین ۱۴۷ کشوری که داده‌های آنها در همه ابعاد فراشاخص توسعه در سال ۲۰۲۰ وجود داشته است، از لحاظ توان تبدیل پول به توسعه رتبه ۱۴۳ را به خود اختصاص داده است و تنها سه کشور در دنیا هستند که وضعیتی بدتر از ایران دارند! بیایید نکته اصلی این جمع‌بندی را با هم مرور کنیم: در حالی‌که ایران همین امروز به لحاظ تولید ملی، توانِ خلق توسعه به اندازه ۲۰ درصد بیشتر از وضعیت موجود را دارد، اما در زمره ناتوان‌ترین کشورها در توان تبدیل پول به توسعه قرار گرفته است.“[3]

*قطب‌بندی حق و حقیقت با کسانی که در آرزوی ایجاد فتنه اقتصادی و تکرار رخدادهایی مثل “آبان98” در ایران می‌سوزند یک قطب‌بندی مشخص است.

آقای رنانی و دوستان ایشان طی 11 سال گذشته بدترین و تلخ‌ترین رخدادها از سیل و زلزله تا حتی خشک شدن زاینده رود را نیز به مدیریت کشور نسبت داده‌اند و امروز هیچکس از آنها انتظاری ندارد که به بیان حقیقت در بحث اقتصاد روی بیاورند!

حقیقت اینست که در بحث اقتصاد همواره نهادهای بین‌المللی مختلف آمارهای مختلفی را منتشر می‌کنند که دانستن حاق این آمارها و البته توان تطبیق این آمارها با واقعیت یک ضرورت است.

ایران اسلامی ما به گواه نهادهای بین‌المللی در شاخص‌های مهمی مثل تولید ناخالص داخلی، ضریب جینی، کاهش فقر مطلق و کاهش شیوع گرسنگی رتبه‌های بالا و مطلوبی در کلیت این گزارش‌ها دارد.

اما در شاخص‌هایی مثل فساد یا آنچه آقای رنانی ادعا کرده است جایگاه پایینی داریم. (جالب است بدانیم که اساسا چیزی به نام شاخص فساد وجود ندارد چون فساد قابل اندازه‌گیری نیست و آنچه هست “شاخص ادراک فساد” است که مستقیما تحت تأثیر سیاه‌نمایی است!)

در علم اقتصاد برخی شاخص‌ها مهمتر و البته فراگیرتر از سایر شاخص‌ها هستند.

فی‌المثل آنچه رنانی از آن با عنوان توان تبدیل پول به توسعه نام برده شاخص چندان با اهمیتی نیست. ضمن اینکه چالش‌های فلسفی نیز در این میان وجود دارد.

به این معنی که نهادهای جهانی اقتصاد هنوز نتوانسته‌اند این حقیقت را آنالیز اقتصادی کنند که توان نظامی یک کشور که به گواه تمام کارشناسان منبعث از توان اقتصادی است را چگونه می‌توان در شاخص‌های اعداد و ارقام مندرج ساخت؟!

در مقابل نیازی به توضیح نیست که شاخص‌هایی مثل گرسنگی، نرخ بیکاری، ضریب جینی و تولید ناخالص داخلی از شاخص‌های اصلی اقتصادی هستند که به مثابه شناسنامه یک کشور عمل می‌کنند و هر نظاره‌گری در وهله اول به آنها می‌نگرد.

اما اینکه فرماندهان فتنه اقتصادی در ایران دائما اصرار دارند به بهانه مشکلاتی مثل گرانی که در تمام دنیا وجود دارد؛ شناسه‌های اصلی اقتصاد کشور را کتمان و یا علیه آنها لجن‌پراکنی کنند جای سؤال دارد!

مسئله اصلی‌تر بروز و ظهور شاخص‌های اقتصادی در زندگی مردم است که اگر از سوی امثال رنانی مورد اشاره قرار گیرد؛ دکان این افراد را از رونق خواهد انداخت.

مثلا بدانیم که تعیّن شاخصی مثل ضریب جینی، منجر به شیوع رفتارهای قشر متوسط در یک جامعه می‌شود. به دیگر سخن اینکه وقتی در جامعه‌ای داشتن خودروی شخصی، مسافرت سالانه، غذا خوردن در رستوران و رکورد شکنی فروش فیلم‌های سینمایی رخ می‌دهد یعنی می‌توان گفت آن جامعه در بحث بهبود ضریب جینی موفق بوده است. رخدادهایی که درباره ایران اسلامی هم به رأی‌العین شاهد آنها هستیم.

یا مثلا از باب نمونه بایستی به شاخص نرخ بیکاری اشاره کرد که با وجود تمام سیاه‌نمایی‌ها اما در ایران در رقم نرمالی قرار دارد. رقم نرمالی که به دلیل بهبود اقتصادی در کشور منجر به پدیده “بیکاری شیک” شده است.

امثال آقای رنانی آیا شهامت این را دارند که در محضر مردم توضیح بدهند مقوله بیکاری شیک (قبول نکردن هر شغلی از سوی کارجویان به دلیل برخورداری از سطحی از معیشت) چیست و چرا در اقتصادهای پیشرفته بروز می‌کند؟!

ما به مردم عزیز ایران عرض می‌کنیم که خیر!

چنین شهامتی وجود ندارد چون بایستی یک ترس عمومی از بیان مثبتات کشور، فراگیر شود، حقایق کشور زنده به گور شود و هیزم لازم برای تکرار آبان 98 نیز به دست اینان بیافتد.

برای جلوگیری از فتنه اقتصادی و طرح خونباری که امثال رنانی بصورت خواسته یا ناخواسته پیگیر آن هستند؛ در گام اول یک راه بیشتر وجود ندارد. و آن ورود خواص به مسئله و روشنگری و تبیین حقایق کشور از سوی آنهاست.

مادام که حقیقت در انزوا قرار داشته باشد و کسی جرأت بیانش را پیدا نکند؛ دشمن خواهد توانست هر طرحی را در فضای افکار عمومی به اجرا دربیاورد و از وجود مشکلاتی که همواره و در همه اقتصادها وجود دارد، مستمسک بسازد. چه حتی اگر اثبات تارک‌الصلاة بودن علی(ع) باشد!

نقش خواص در این فضا تعیین کننده است.

گفتنیست، رنانی چند سال قبل خواستار تبدیل ایران به ترکیه دوم برای غرب در پسابرجام شده بود. در اظهارات او به مقولاتی مثل “حذف خونین یکدیگر به دلیل مشکلات اقتصادی” نیز برمی‌خوریم!

***

1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1506223

2_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1065520

3_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/312244



منبع خبر

شهرداری "مدیریت مادرانه" است، آنرا به ما بدهید!/ مقصر خودمانیم نه ترامپ و بایدن بیشتر بخوانید »