فتنه 88

مخفی شدن «منافقین» پشت چهره منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی ایران


منافقین؛ پشت چهره منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامیگروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس – محمدرضا محقق؛ «محمد ملکی» یکی از مخالفین و معاندین نظام جمهوری اسلامی ایران روز ۱۲ آذر سال ۱۳۹۹ در تهران درگذشت. آن‌چه بلافاصله در سر خط خبر‌ها از سوی برخی رسانه‌های خارج‌نشین و همفکران آنان در داخل کشور برجسته شد، تعارض و تقابل این فرد با نظام اسلامی ایران بود. در این بین منافقین به‌ویژه پیگیر این خط شده و شبکه‌های پوششی آنان نیز همزمان به نشر گسترده این خبر و بیان به‌اصطلاح مبارزات وی پرداختند. «مریم رجوی» نیز در پیامی پرطمطراق، درگذشت او را تسلیت گفت.

«محمد ملکی» سوابق زیادی در تقابل با نظام اسلامی و همچنین بازداشت از سوی نهاد‌های امنیتی را در پرونده خود دارد. وی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دولت موقت «بازرگان» به‌عنوان ریاست دانشگاه تهران انتخاب شده بود، با شروع بحث انقلاب فرهنگی همسو با جریان‌های معارض نظام به‌ویژه منافقین، آن را کودتا خواند و به فضا‌سازی علیه آن پرداخت.

«محمد ملکی» خود را از فعالین ملی و مذهبی می‌دانست و سعی می‌کرد تقابل خود را با نظام، ذیل این عنوان ابراز دارد؛ اما موضوع مهم در زندگی ایشان، ارتباط وی با جبهه نفاق و سوار شدن منافقین روی این فرد بود که به‌نوعی او را نماینده و سخنگوی خود در داخل کشور قرار داده بودند. تنها مرگ وی و افسوس و دریغ منافقین بود که پشت پرده این تقابل و عناد را تا حدود زیادی برای دیگران آشکار ساخت و بهره‌برداری تشکیلات نفاق از این موضوع، خود نشانه‌ها و اشارات زیادی به ناگفته‌های سال‌های گذشته دارد.

آن‌چه از دید بسیاری فعالین سیاسی پنهان نمانده، این‌که با درگذشت «محمد ملکی»، جبهه نفاق فرصت مناسبی برای تجمیع تمامی جریانات معارض و معاند نظام اسلامی را تدارک دیده بود. بسیاری از شخصیت‌های معاند سیاسی از دهه ۶۰ گرفته تا جریان‌های به‌وجود آورنده فتنه ۸۸ و ناآرامی‌های آبان ۹۸، همگی با خط گرفتن از یک مرکز عملیاتی سعی در تجمع زیر عنوان این فرد را داشتند.

«محمد ملکی» همیشه با شدیدترین واژه‌ها و شعار‌ها از نظام جمهوری اسلامی ایران و شخصیت‌های آن انتقاد کرده و حتی تهمت‌ها و تبلیغات سویی را منتشر می‌کرد که ادبیاتی بسیار نزدیک و شبیه گروهک نفاق داشت. وی در سال ۱۳۹۰ از داخل کشور در گزارشی به «احمد شهید» نماینده ویژه سازمان حقوق بشر در ایران، مطالبی را عنوان کرد که سراسر تبلیغات منفی علیه نظام و دروغ‌هایی بود که سال‌ها عناصر وابسته به منافقین عنوان می‌داشتند؛ اما خریداری نداشت و این بار با سرخط منافقین همان حرف‌ها توسط یک شهروند جمهوری اسلامی گزارش شد که اتفاقاً رسانه‌های وابسته به منافقین خیلی روی آن مانور دادند.

«محمد ملکی» در راستای همسویی با منافقین، در مراسم خاکسپاری «مهری جنت‌پور» یکی از مادران منافق، ضمن توصیف تجلیل از فرزندان منافق و معدوم این فرد، به‌طور ضمنی حمله به اردوگاه اشرف را که توسط گروه‌های مبارز عراقی انجام شده بود، محکوم کرد. درحالی که وی هیچ‌گاه از ۱۲ هزار انسان بی‌گناهی که توسط منافقین در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی به‌شهادت رسیدند، یادی نکرد.

«محمد ملکی» در زمان حیات، هیچ‌گاه نخواست یا نتوانست خود را از زیر بار وابستگی فکری به منافقین برهاند. برای شخصیتی همانند وی فرصت‌های زیادی مهیا بود تا ضمن منتقد بودن به سیاست‌های نظام اسلامی ایران، مواضع و خط خود را از گروهک تروریستی منافقین جدا کرده و به آن‌ها اجازه سوءاستفاده از خود و فعالیت‌هایش را ندهد. منافقین که زمانی به اقدامات سخت و خشن علیه نظام اسلامی می‌پرداختند، اکنون با عوض کردن چهره منافقانه خود، سعی در ایجاد موانع و مشکلات در مسیر پیشرفت ایران و ایجاد نارضایتی دارند و در این مسیر، از تمامی ابزار و امکاناتی که دولت‌های متخاصم غربی در اختیار آنان قرار می‌دهند، استفاده می‌کنند.

منافقین در شرایط کنونی به‌واسطه سابقه ننگین خود در اقدامات تروریستی، پشت چهره سایر افراد منتقد و مخالف جمهوری اسلامی قرار می‌گیرند تا از آن‌ها چهره‌ای معاند ساخته و بهره مورد نظر خودشان را ببرند. حال اگر زمان حیات آنان میسر نشد، پس از مرگ شاید فرصت بهتری برای این بهره‌برداری فراهم آید.

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

مخفی شدن «منافقین» پشت چهره منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی ایران بیشتر بخوانید »

بازخوانی

بازخوانی| آیت‌الله یزدی: هر جا آیت‌‌الله خامنه‌ای بروند دنبال ایشان خواهیم رفت/ مواضع هاشمی از سه پهلو گذشته


گروه سیاسی خبرگزاری فارس: صراحت و شجاعت آیت‌الله محمّد یزدی رئیس سابق و فقید مجلس خبرگان رهبری و رئیس اسبق قوه قضائیه، از جمله ویژگی‌های برجسته این مبارز نستوه و استاد برجسته حوزه علمیه قم بود.

آنچه پیش رو دارید، نگاهی اجمالی است به برخی مواضع مرحوم آیت‌الله محمّد یزدی در مقاطع مختلف.

فتنه ۸۸ یکی از مقاطع حساس انقلاب بود که ضد انقلاب با همراهی عوامل خود در داخل کشور و با استفاده از غبارآلود کردن فضای کشور، درصدد سقوط نظام جمهوری اسلامی ایران بود. سکوت و مواضع دوپهلوی برخی خواص در آن ایّام نیز بر غبارآلودگی فضا افزوده بود. تا جایی که رهبر معظّم انقلاب صریحاً فرمودند که خواص شفاف باشند و دو پهلو موضع نگیرند.

در این میان، آیت‌الله محمّد یزدی با مواضع به موقع و و صریح خود، به بصیرت‌افزایی در جامعه و کنار رفتن غبارهای فتنه کمک می‌کرد.

کمیته صیانت از آرا خلاف شرع و عقل است/ پیش‌بینی اعلام تقلّب

خرداد ۸۸ که برخی کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری، با تشکیل کمیته صیانت از آرا، مشغول کاشتن بذر تردید در انتخابات ۲۲ خرداد بودند، آیت‌الله یزدی ورود کرد و اعلام کرد: «انجام این کار، خلاف شرع و قانون و در حقیقت یک خلاف عقل است. قانون اساسی ما، نظارت بر انتخابات را برعهده شورای نگهبان گذاشته است و اجرای انتخابات بر اساس قانون انتخابات به وزارت کشور واگذار شده است».

عضو وقت شورای نگهبان تشکیل کمیته صیانت از آرا را یک طرح سیاسی برای توجیه شکست احتمالی افراد خاص در انتخابات می‌داند و تصریح می‌کند: این در واقع، پیش بینی برای یک اتهام است. آنها این کار را می‌کنند تا در آینده اگر نامزد مطلوب‌شان رأی نیاورد، بگویند آرا، تقلبی است.

میرحسین، جوهره خود را معرفی می‌کند

پس از انتخابات ریاست‌جمهوری و در حالی که نصایح دلسوزانه رهبر انقلاب و خطبه‌های فصل‌الخطاب ایشان در فتنه‌گران اثر نکرده بود، آیت‌الله یزدی باز هم وارد عرصه شد و گفت: میرحسین موسوی دارد جوهره خود را معرفی می‌کند و نظام موظف نیست که در‌باره سلامت انتخابات وی را قانع کند و مردم ما به اجبار به کسی رای نداده‌اند و رای همه مردم اختیاری بوده است… آقای موسوی هنوز زمانیکه صندوق‌ها باز نشده بود اعلام پیروزی کرده‌است و این کار خلاف قوانین بود.

رئیس فقید جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان اینکه تعدادی اندک از آدم‌هایی که از هویت درستی برخوردار نیستند به اسم آشوب و فتنه قصد جان نظام را کرده‌اند، تصریح می‌کند: البته این فتنه‌ها نیز مثل ده‌ها فتنه کوچک و بزرگ تاریخ ۳۰ ساله انقلاب با حضور ملت مقتدر ایران خنثی می‌شود.

هیچ عاقلی نمی‌پذیرد ۲۴ میلیون نفر اشتباه کرده باشند

آیت‌الله یزدی همچنین با اشاره به موضع‌گیری میرحسین موسوی پس از مشخص شدن نتیجه آرا اینطور موضع‌گیری می کند: موسوی باید به احمدی‌نژاد تبریک می‌گفت و دوره‌های بعد را حفظ می‌کرد، اینکه ۲۴ میلیون نفر در انتخابات اشتباه کردند، هیچ عاقل و غیرعاقلی این حرف را نمی‌پذیرد، منشاء شبهه‌های ایجاد شده نادانی برخی از افراد است و شورای نگهبان شبهه‌ها را تا آخر رفع می‌کند.

چه کسی جز هاشمی بذر تردید را افکند؟

 ۲۷ تیر ۸۸ و در حالی که نمازجمعه مرحوم هاشمی رفسنجانی، کانون حضور عناصر وابسته به فتنه شده بود و صحنه‌هایی زننده‌ای برای نخستین بار در تاریخ نمازجمعه ثبت شد، آیت‌الله یزدی یک روز بعد به روشنگری پرداخت:

«ایشان گفتند بذر تردید در این انتخابات افشانده شد و این یکی از ویژگی‌های انتخابات این دوره بود. چه کسی بود که اولین بذر تردید را افشاند. قبل از انتخابات چه کسی به مقام معظم رهبری نامه نوشت و گفت که در خیابان‌ها آتش فتنه ایجاد شده و دود آن به چشم این و آن می‌رود. چه کسی جز خود ایشان( رفسنجانی) بذر تردید را افشاند.

مسئله خیانت و تقلب در انتخابات را چه کسی مطرح کرد و کجا مطرح شد؟ در زمانی که هنوز انتخابات اعلام نشده بود! این چه معنا دارد؟ بذر تردید را چه کسی افشاند؟ باید با آنها برخورد شود. چه گروه‌هایی کمک کردند تا این بذر آبیاری شود و این همه فساد و فتنه در خیابان‌ها ایجاد شده و امنیت کشور را زیر سوال بردند.

بعد از انتخابات و فتنه‌ها و سخنرانی رهبری سکوت معنادار آقای هاشمی یعنی چه؟ آیا این تنها فقط یک سکوت است؟ این سکوت نوعی حمایت و طرفداری از جبهه مخالف و تایید صحنه‌های خیابانی است. من می‌پرسم رییس مجلس خبرگان چرا سکوت کردید و نگفتید نباید خیابان بیایید و شیشه‌ها را بشکنید؟ در حالی که شما در سطح بالایی هستید».

هرگاه نظرات ما همخوانی نداشت، ولایت راهگشاست

فتنه کماکان ادامه پیدا می‌کند تا اینکه دی‌ماه ۸۸ فرا می‌رسد. آیت الله یزدی که کماکان مشغول روشنگری در فتنه هستند، با تاکید بر اینکه ولایت فصل‌ الخطاب است و هر گاه نظرات ما همخوانی نداشت، ولایت راهگشاست، می گوید: در همین قضایای اخیر خدمت ایشان عرض کرده‌ایم که فرمایشات شما با صحبت‌های برخی مسئولان جمع نمی‌‌شود و نمی‌دانیم باید چه کار کنیم، اما ایشان با درایت راه درست را نشان دادند.

آیت‌الله با تاکید بر اینکه انسان در زندگی مانند کاغذ شطرنجی در هر لحظه سر یک چهار راه قرار دارد، اینطور ادامه می‌دهد: «خط مستقیم یکی بیشتر نیست و امکان ندارد دو خط راست باشد اما در سر چهارراه‌ها عواملی درونی و بیرونی وجود دارد که انسان را به این سو و آن سو می کشاند و بر همین اساس در قضایای اخیر، دیدیم عده‌ای حکم رهبری را نشنیده گرفتند».

اظهارات هاشمی رفسنجانی مبنی بر اینکه «حکومت بسیجی و سپاهی دارد و آنها دانشگاهیان و نخبگان را دارند»، تعجب آیت‌الله یزدی را به دنبال می‌آورد. ایشان در این باره می‌گویند: «آنها نمی ‌دانند بسیاری از دانشگاهیان در خط رهبری و فدایی امام هستند؛ حتی اگر اطلاعات ایشان منحصر به دانشگاه آزاد هم باشد، در آنجا هم اینطور نیست.

مواضع هاشمی از ۳ پهلو هم گذشته است

انتقادات این مبارز روزهای سخت انقلاب به هاشمی رفسنجانی به این مورد ختم نمی‌شود. ایشان در ۵ بهمن ماه ۸۸ در دیدار مسئولان صدا و سیما، به سخنرانی هاشمی رفسنجانی در جمع اعضای حزب اعتدال و توسعه اشاره و اظهار می‌کنند:

«به نظر من سخنان هاشمی با آن نوع بیان به جای اینکه احترام به رهبری باشد، نوعی توهین و جسارت به آیت‌الله خامنه‌ای بود. فرمایشات مقام معظم رهبری را که می‌شنویم ‌بسیار روشنگرانه و حاوی مطالب مهمی است اما در مقابل هاشمی با اظهارات دو پهلو معلوم نیست چه هدفی دارد. من این نوع اظهارات را نمی‌فهمم؛ شما با حکم رهبری مسئولیت گرفته‌اید آن وقت این طوری صحبت می‌کنید. هر چه با خودم مباحثه کردم نتوانستم خودم را نسبت به مواضع هاشمی قانع کنم. هاشمی در دیدار با اعضای حزب اعتدال و توسعه که من می‌دانم چه کسانی هستند گفته است که برای برون رفت از شرایط موجود کشور راه‌حل‌هایی را که با توجه به تجربیاتم در نماز جمعه بیان کردم به آن پایبندم و باید اجرا شود.

آقای هاشمی مگر شما در این ۳۰ سال از رهبر جدا بوده‌اید. هر کجا که رهبری بوده‌اند شما نیز بوده‌اید. تجربیات شما چه تفاوتی با تجربیات آقای خامنه‌ای دارد؛ شما در نماز جمعه گفتید نسبت به نتیجه انتخابات تردید دارید ولی مقام معظم رهبری ضمن تاکید بر سالم بودن نتیجه انتخابات فرمودند اگر مشکلی است قانونی عمل کنید. آقای هاشمی اگر امروز می‌خواهید صحبت کنید جسارت به عکس امام و توهین روز عاشورا را محکوم کنید. معنی ندارد که بیایید و دوباره بر مواضع خود پافشاری کنید. آقای هاشمی در دیدار اعضای حزب توسعه و اعتدال گفته است در شرایط فعلی باید افرادی از دو جناح مشکلات را در کنار رهبری حل کنند.

کسانی که در مقابل حکومت قرار دارند، از نظام جدا هستند، آن وقت شما می‌گویید افرادی معتدل از دو جناح باید در کنار رهبری مشکلات را حل کنند؟ بگویید افراد معتدل جناح مخالف چه کسانی هستند؟سخنان هاشمی از دو پهلو صحبت کردن هم بدتر است، معتقدم سخنان هاشمی از سه پلو هم گذشته است. رهبری بارها و بارها بر خودداری خواص از دو پهلو حرف زدن تاکید کرده‌اند و ایشان در سخنان خود بارها خواسته‌اند که هاشمی به آغوش نظام باز گردد، ولی هاشمی با موضع‌گیری‌های خود هر روز از نظام دورتر می‌شود.

هرجا آیت‌الله خامنه‌ای بروند ما هم می‌رویم

آیت‌الله یزدی، وفاداری خود به رهبر انقلاب را اینطور مطرح می‌کند: در هر جا که آیت‌الله خامنه‌ای بروند ملت و ما دنبال ایشان خواهیم بود؛ اما آقای هاشمی این را بدانید که دنبال شما نمی‌آییم.

 

انتهای پیام/





منبع خبر

بازخوانی| آیت‌الله یزدی: هر جا آیت‌‌الله خامنه‌ای بروند دنبال ایشان خواهیم رفت/ مواضع هاشمی از سه پهلو گذشته بیشتر بخوانید »

مزیّت تاریخی رهبر انقلاب از نگاه علامه جوادی‌آملی/ چرا درباره علت گرانی به مردم دروغ می‌گویند!؟

مزیّت تاریخی رهبر انقلاب از نگاه علامه جوادی‌آملی/ چرا درباره علت گرانی به مردم دروغ می‌گویند!؟


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

چرا درباره علت گرانی به مردم دروغ می‌گویند!؟

هدایت‌ا… آقایی، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی درباره پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا گفته است: آمدن جو بایدن در ریاست جمهوری آمریکا فضای اقتصادی ایران را به سمت جلو حرکت می‌دهد!

او همچنین تصریح می‌کند: “تیم جدیدی که در آمریکا با ایران مذاکره می‌کند به‌نظر بنده باید از دونالد ترامپ منطقی‌تر باشند و این موضوع حتما در دولت جدید آمریکا وجود خواهد داشت. دونالد ترامپ بسیار از حوزه قدرت در مقابل ایران برخورد می‌کرد و از تمام اهرم‌های خود هر لحظه ممکن بود استفاده کند و شرایط را برای مردم ایران بسیار سخت‌تر می‌کرد. دموکرات‌ها حداقل در شعارهای خود به مذاکره و تعامل اعتقاد دارند و به‌نظر من با آمدن بایدن فضای اقتصادی بهتری ایجاد می‌شود. من فکر می‌کنم که فشار کمتری هم در مسائل اقتصادی وارد می‌شود و مردم ایران فشار کمتری را نسبت به گذشته تحمل خواهند کرد. “[۱]

*اظهارات آقایی در حالی است که مسئله گرانی در ایران دقیقا هیچ ربطی به آمریکا و اذناب او ندارد. بلکه به “عدم نظارت بر قیمت‌ها” از سوی آقای روحانی و دستیاران دولتی ایشان مربوط است.

و اکنون سؤال اینجاست که چرا آقایی و امثال آقایی به جای گفتن حقیقت با مردم، راه “دروغ” را برگزیده‌اند و ترجیح می‌دهند مثل ۸۸ با مردم ناراستی کنند؟

آقایی حکما می‌داند اما نمی‌گوید که صرفا با “رأی خوب” مردم در انتخابات آینده و آمدن دولتی که معتقد به جهش تولید و نظارت بر قیمت‌ها باشد؛ نرخ‌ها وارد فرایند کاهشی خواهند شد. و این یک حقیقت واضح در اقتصاد ایران است که البته لیبرالها و حامیان دولت فعلی قصد کتمان آنرا دارند.

جالب است که اصلاح‌طلبان برای فرار از ننگ اجنبی‌پرستی می‌گویند بایدن در روش با ترامپ متفاوت است اما توضیح نمی‌دهند که چرا این تفاوت در روش قرار است به زعم آنها به ارزانی در ایران منتج شود!

شوق و شعف ستاد مشترک دولت و اصلاح‌طلبان گویا از پیروزی جو بایدن آمریکایی از شخص بایدن و همکاران او نیز بیشتر است که این مسئله تأملات فراوانی را می‌طلبد.

“علی ربیعی”، فعال چپ و سخنگوی دولت نیز به تازگی در یک توییت نوشته است: نمی‌فهمم که چگونه عده‌ای در داخل از نتیجه انتخابات آمریکا حتی داغ‌تر از طرفداران کاندیدای شکست خورده نگران بودند،  برخی او را با اسطوره‌های مذهبی ما هم شبیه سازی کردند. نیل به هدف سیاسی به چه قیمت!

او با اشاره به پیروزی بایدن تصریح می‌کند: در مرحله‌ تضعیف تحریم‌های یک جانبه و فرصت پیش‌آمده برای عقب‌راندن جنگ اقتصادی با تأکید بر مواضع اصولی و تکیه بر دیپلماسی چندجانبه، نیاز به حمایت از دولت مستقر است. نباید جریان‌هایی با اهداف کوتاه‌مدت سیاسی احساس کنند پیروزی دولت در این عرصه به زیانشان است. پیروز نهایی ملت ایران است. “! [۲]

***

مزیّت تاریخی رهبر انقلاب از نگاه علامه جوادی‌آملی

حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی، از مراجع عظام تقلید و مفسّر قرآن کریم طی سخنانی در یازدهمین گردهمایی اساتید علوم عقلی که همزمان با ایام بزرگداشت علامه طباطبایی (ره) در مؤسسه اسراء برگزار شد، پیرامون علوم عقلانی و فلسفه اسلامی گفت: در هیچ عصری علوم عقلی و علوم اسلامی مورد حمایت نبود و به خصوص علوم عقلی مورد بی‌مهری قرار می‌گرفت. در دوره‌هایی که حکومت با علوم عقلی همراه شد، مردان بزرگی رشد کردند. اگر حکومت بغداد محور علوم عقلی در دوره صادقین(ع) و امام کاظم(ع) شد، زیرا این ائمه(ع) شاگردان خود را با براهین عقلی تربیت کردند.

او می‌افزاید: مرحوم مجلسی در بحارالانوار در خلال مذاکرات علمی امام صادق(ع) نقل کرده است که امام صادق(ع) فرمود: ارسطو چنین گفته است. این حرمت نهادن به یک حکیم یونانی است. استاد ما علامه شعرانی در شرح اصول کافی ملاصالح همین مطلب را نقل کرده و در عین حال آورده است که ارسطو کجا و امام صادق(ع) کجا و این فخر ارسطوست که نامش بر زبان امام صادق(ع) جاری شده است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از شفقنا، این مفسّر برجسته قرآن کریم با بیان اینکه هیچ وقت ندیده‌ایم که ائمه(ع) آنها (فلاسفه) را مورد بی‌مهری قرار دهند تصریح کرد: در دوره صفویه هم چون انس نسبت به علوم عقلی و نقلی از سوی دولت صفویه نشان دادند، شیخ بهایی و ملاصدرا پیدا شدند. امروز که حوزه قم از نجف و اصفهان بالاتر است، چه نعمتی بالاتر از این، اگر الان انجام وظیفه نکنیم، هیچ عذری نداریم.

علامه جوادی آملی گفته است: چه زمانی رهبری سراغ داشتیم که این طور از علوم عقلی و فلسفه حمایت کند!؟ [۳]

*اهتمام رهبر معظم انقلاب به علوم عقلانی و فلسفه موجب اعجاب دانشمندان و اهالی حکمت شده و به گواه تاریخ نیز بیسابقه است.

اهتمامی که البته نشانه‌های آن در کلام معظم‌له به وضوح هرچه‌تمامتر قابل رؤیت است.

رهبر انقلاب در سال ۹۱ و در دیدار با اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی در این رابطه می‌فرمایند:

“باید گسترش گفتمان فلسفه‌ی اسلامی در دنیا باشد؛ این را هدف قرار دهید. امروز مطلقاً اینجور نیست، بلکه بعکس است. یعنی امروز در ایران مثلاً در محیطهای دانشگاهی و علمی ما فلسفه‌ی کانت بمراتب رائج‌تر و شناخته شده‌تر است از فلسفه‌ی بوعلی سینا. یعنی ابن‌سینای با این عظمت که همه‌ی تاریخ بشر، از هزار سال پیش به این طرف، با اسم او درگیر است، در مجامع دانشگاهی ما حکمت و فکر فلسفی‌اش شناخته شده نیست به آن اندازه‌ای که کتاب فکر فلسفیِ مثلاً کانت شناخته شده است. این یک مسئله‌ی مهمی است. ما باید عکس این را عمل کنیم. یعنی باید هدف را این قرار بدهیم که تفکر فلسفه‌ی اسلامی – حالا با همان مشخصاتی که دارد؛ که خود این، جای بحث و گفتگو دارد که فلسفه‌ی اسلامی چیست – در دنیا به عنوان گفتمان فلسفی شناخته شود، در دانشگاه‌ها رواج پیدا کند، متفکرین عالم از آنها مطلع باشند، روی آنها بحث کنند، نقد و انتقاد کنند، در مجلات علمی‌شان منعکس شود. “[۴]

ایشان همچنین در یک سخنرانی در حدود ۱۸ سال قبل نیز فلسفه اسلامی را “فقه اکبر” و “پایه‌ی دین” معرفی می‌کنند و می‌فرمایند:

“در گذشته در حوزه‌ی قم با فلسفه و وجود مرحوم آقای «طباطبایی» مخالفت میشد. میدانید درس اسفار ایشان به دستور تعطیل گردید و ایشان مجبور شد شفا تدریس کند. در دوره‌ی اخیر، قم مرکز حوزه‌ی فلسفی ما بوده است؛ آقای طباطبایی هم انسان کاملاً متشرّع، مواظب، دائم‌الذّکر، متعبّد، اهل تفسیر و اهل حدیث بوده؛ از آن قلندرمآبهای آن‌طوری نبوده است – البته جلسات خصوصی را کاری نداریم – مراتب علمی و فقه و اصولش هم طوری نبوده که کسی بتواند آنها را انکار کند؛ درعین‌حال کسی مثل آقای طباطبایی که جرأت کرد و فلسفه را ادامه داد و عقب نزد، این‌طور مورد تهاجم قرار گرفت. نتیجه چیست؟ نتیجه این است که امروز سطح تفکّرات و معرفت فلسفی ما در جامعه و بین علمای دین محدود است. با بودنِ استادی مثل آقای طباطبایی، جا داشت امروز تعداد زیادی استاد درجه‌ی یک از تلامذه‌ی ایشان در قم و دیگر شهرستانها داشته باشیم. آقای طباطبایی فرد فعّالی بود؛ بنابراین جریان فلسفی‌ای که به وسیله‌ی ایشان پایه‌گذاری شد، باید به شکل وسیعی گسترش پیدا میکرد، که نکرده است. البته ما همان وقت مقلّد آقای «بروجردی» بودیم و الان هم با چشم تجلیل و تعظیم به ایشان نگاه میکنیم؛ اما بالاخره هرچه بود، نتیجه‌اش این شد. این نباید تکرار شود.

فلسفه‌ی اسلامی – همان‌طور که شما فرمودید و درست هم گفتید – فقه اکبر است؛ پایه‌ی دین است؛ مبنای همه‌ی معارف دینی در ذهن و عمل خارجی انسان است؛ لذا این باید گسترش و استحکام پیدا کند و برویَد و این به کار و تلاش احتیاج دارد. “[۵]

جالب است بدانیم که رهبر فرزانه انقلاب بر “آموزش فلسفه اسلامی حتی به کودکان” نیز تأکید دارند و در یکی از بیانات خود با طرح مثالی جالب در این رابطه می‌فرمایند:

“یک مسئله، مسئله‌ی نوشتن کتاب فلسفی برای کودکان است، که غربی‌ها دارند این کار را میکنند. دو سه سال قبل از این، یک کتابی برای من آوردند، من مبالغی نگاه کردم. خب، از همان اوّلی که شروع میکند، واقعاً فلسفه است؛ لیکن باب کودکان است. این کتاب، یک کتاب خیلی قشنگی است در باب فلسفه – حالا اسمش یادم نیست؛ توی کتابهایم هست – به نظرم یک آمریکائی این را نوشته. ما به اینجور کتابی احتیاج داریم. بچه‌های ما ذهنشان دارد فلسفی میشود. خوشبختانه حرکت جامعه و نظام موجب شده که ذهنها عقلانیت پیدا کند. جوانهای ما واقعاً سؤال میکنند. این سؤالهائی که زیاد شده، این را باید مبارک دانست؛ منتها ما باید جوابگوئی داشته باشیم. حس سؤال کنندگی دارد زیاد میشود، و این همین‌طور دارد به نسلهای پائین‌تر منتقل میشود.

 ما یک نوه‌ی کوچکی داریم، دو سال و نیمش است و هنوز درست حرف هم نمیزند. چند روز پیش یک میزی اینجا بود، داشت می‌انداخت. به او گفتم این میز را نینداز. گفت: چرا؟ خوشم آمد از این که گفت چرا. چرا نیندازم؟ دنبال علت میگردد. بعد پنجه میزد به یک بچه‌ی دیگری، گفتم آقاجان نکن. گفت: چرا؟ این سؤال کردن از علت، خیلی چیز مهمی است. این حالت دارد به وجود می‌آید. حالا وقتی او ده ساله بشود، سؤالات زیادی برایش مطرح است: چرا؟ چرا؟ چرا؟ وقتی همین بچه، یک جوان هجده نوزده ساله‌ای باشد، سؤالات قوی‌تری در ذهنش ایجاد میشود. ما باید برای این سؤالات جواب داشته باشیم. این کار، کار شماهاست. شما واقعاً میتوانید این کار را انجام دهید. “[۶]

***

تکرار تئوری تحریم انتخابات توسط مباشر روحانی

اکبر ترکان، فعال اصلاح‌طلب و از مقامات سابق دولت آقای روحانی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا پیرامون انتخابات ۱۴۰۰ گفته است: کیفیت انتخابات ۱۴۰۰ بستگی به نظر شورای نگهبان دارد. اگر این شورا مانند انتخابات مجلس یازدهم عمل کند فضا رقابتی نخواهد شد. شاهد بودیم که در انتخابات مجلس یازدهم، در تعداد بسیاری از حوزه‌ها، نامزدهای اصلاح‌طلبان مورد تایید شورای نگهبان واقع نشدند و در نتیجه اصلاح‌طلبان امکان رقابت نداشتند.

او می‌افزاید: در نتیجه این عمل شورای نگهبان، انتخابات مجلس یازدهم به رقابتی بین خود اصولگرایان تبدیل شد. اگر شورای نگهبان مثل انتخابات مجلس عمل کند نتیجه‌اش هم مانند انتخابات مجلس می‌شود.  اما اگر وضعیت تایید صلاحیت‌ها تغییر کند و نامزدهای اصلاح‌طلبان تایید شوند، امکان دارد وجود برخی چهره های اصلاح‌طلب، موجب مشارکت وسیع‌تر مردم شود.[۷]

*ترکان در حال تکرار تئوری “تحریم انتخابات ۱۴۰۰” است که به تازگی در زمزمه‌هایی از سوی ستاد اصلاحات و امثال خوئینی‌ها مورد تأکید قرار می‌گیرد. [۸]

رفتاری شریرانه که ستاد اصلاحات آنرا برای انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ نیز تجویز کرد و مشارکت کسانی از مردم را کاهش داد.

هدف این تئوری نیز القای نامشروع بودن نظام اسلامی در پی کاهش مشارکت کسانی از مردم بود.

اصلاح‌طلبان البته به مردم توضیح ندادند که شورای نگهبان هرگز نمی‌تواند چهره‌های بدسابقه و اشرار سیاسی را تأیید صلاحیت کند و چپ‌ها بعنوان یک طیف سیاسی مکلف هستند نامزدهایی مورد تأیید قانون را به نهاد نظارتی معرفی کنند نه اینکه با اشرار و فتنه‌گران هم‌کاسه باشند.

حرف و حدیث‌ها اینطور می‌گوید که ستاد اصلاحات از آنجا که ایران را در آستانه شعله‌ور شدن فتنه اقتصادی می‌داند؛ قصد دارد رفتار تحریمی خود را در انتخابات ۱۴۰۰ نیز تکرار کند و با معرفی چند نامزد بدسابقه که بی‌صلاحیتی آنها از هم‌اکنون محرز است؛ به انتظار عدم تأیید صلاحیت آنها بنشیند و بعد هم در حالی که منتظر فتنه اقتصادی است، به مردم بگوید نظام اسلامی اجازه حضور ما در انتخابات را نداد!

در بحث میزان مشارکت انتخاباتی همچنین لازم به اشاره است که اگرچه بالا بودن مشارکت یک امتیاز بزرگ محسوب می‌شود اما حیات و قوام یک انتخابات به رعایت “مُرّ قانون” است نه به میزان مشارکت.

به عبارت دیگری نظام اسلامی همواره باید تلاش کند تا انتخابات با هر میزان مشارکتی اما قانونی برگزار شود و منتخب یا منتخبین بتوانند مثل انتخابات مجلس یازدهم با طی شدن فرایندهای قانونی پا به عرصه بگذارند.

***

1_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/301907

2_ https://etemadonline.com/content/446970

3_ https://fa.shafaqna.com/news/1048878/

4_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23898

5_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8616

6_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23898

7_ www.irna.ir/news/84119138/

8_ mshrgh.ir/1121882



منبع خبر

مزیّت تاریخی رهبر انقلاب از نگاه علامه جوادی‌آملی/ چرا درباره علت گرانی به مردم دروغ می‌گویند!؟ بیشتر بخوانید »

روایت فعالیت‌های «آتش به اختیار» شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، آخرین قدم‌ها را در دهه سوم زندگی خود، در عرصه‌ای برداشت که نفس‌های بی‌شماری به شماره افتاده بود. در روز‌هایی که انتظار به‌دنیا آمدن ثمره زندگی‌اش را می‌کشید، متفاوت از دیگران می‌اندیشید و آرامش و شادی خود را در خدمت به کادر درمان، بیماران و مردمی می‌دید که باید زندگی کنند و مسیر عزت و بالندگی را تا انتها پیش ببرند.

جوانی که بی‌ادعا و با تمام توان برای خدمت به مردم و محرومان سر از پا نمی‌شناخت و امروز او را «شهید خدمت» و «مدافع سلامت» می‌شناسیم، تصویری آشنا را در ذهنم تداعی می‌کرد، همان جوانان از جان گذشته و عاشقی که علی‌اکبروار در جبهه‌های جنگ و در دفاع از حرم اهل بیت (ع) در خون پاک خود غلتیدند؛ آری! شهادت هنر مردان خداست.

دوست دارم شهید «مصطفی علی‌دادی» را بیشتر بشناسم، شهیدی که فرزندش سه‌روز بعد از شهادت پدر به دنیا آمد؛ شهیدی که با شیوع کرونا، «آتش به اختیار» و جهادی‌وار وارد میدان مبارزه با این ویروس منحوس شد و سرانجام خودش در این راه، گرفتار این بیماری شده و جان خود را فدای سلامتی مردم کرد و به شهادت رسید. از دوستان و همکاران رسانه‌ای خود درخصوص صبر و متانت مادر این شهید والامقام و شخصیت زینب‌وار وی شنیده‌ایم. مادری که این‌چنین فرزندی که امروز الگویی ممتاز برای جوانان ایران‌زمین و شهید مدافع سلامت است را در دامان خود پرورش داده است.

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

بعد از پیگیری‌ها و هماهنگی با یکی از دوستان، اطلاع پیدا کردم که شاید بتوانم در روزی خاص، مادر و همسر شهید «علی‌دادی» را در قطعه ۲۳۱ بهشت زهرا (س) ببینم؛ بنابراین راهی بهشت زهرا (س) شدم و در ردیف ۷۹ این قطعه، با صحنه‌ای از صبر و متانت مثال‌زدنی و مملو از عشق زنانی مواجه شدم که بخش مهمی از زندگی خود را در این قطعه به خاک سپرده و مصمم بر راهی هستند که انتخاب کرده‌اند.

احساس کردم چقدر به خانواده‌های شهدا مدیون هستیم. دیروز سنگر دفاع در خاکریز‌ها بود و امروز امثال علی‌دادی‌ها و حججی‌ها تصویری جدید از غیرت و ایثار و از خودگذشتگی را به تصویر کشیدند. خودم را جمع و جور کردم. چقدر این دیدار و گفت‌وگو در نظرم سخت می‌آمد؛ اما با دیدن صبر و آرامشی که در چهره مادر و همسر شهید دیدم، به حال آن‌ها غبطه خوردم. سر حرف را باز کردم و از دغدغه خود برای معرفی شهید به جوانان هم نسل شهید گفتم و خواهش کردم از شهید برایم بگویند و آن‌ها نیز از مرام و مسلک شهید خود سخن گفتند. 

مادر بسیجی جهادگر و مدافع خدمت و سلامت شهید «مصطفی علی‌دادی»، در ابتدا ولایت‌مداری و اهتمام ویژه برای محرومیت‌زدایی را از ویژگی‌های بارز اخلاقی فرزند خود خواند و اظهار داشت: فرزندم متولد سال ۱۳۷۳ است و با درجه استواری در خدمت نیروی انتظامی بود. روحیه بسیجی‌وار و جهادی داشت و معتقد بود فرامین رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) را باید نصب‌العین قرار دهیم.

«مرضیه خسروی» با اشاره به این‌که این فرزند شهیدش در فتنه ۸۸ و اغتشاشات و ناآرامی‌های آبان سال ۹۸ توسط اغتشاشگران آسیب دیده و جانباز مدافع وطن شد، گفت: مصطفی حتی روی تخت بیمارستان هم کار جهادی را تعطیل نکرد و به درمان یک مادر بیمار کمک کرد، همچنین علاوه بر آن اقدام به خریداری بخاری، پرداخت اجاره‌بها و قبوض نیازمندان کرد.

مادر این شهید والامقام، با اشاره به خدمات جهادی فرزند شهید خود، بیان داشت: مصطفی توجه خاصی به کادر درمانی و پرستاران داشت و در زمانی که بستری بود، به آن‌ها می‌گفت: «شرمنده ام که اسباب زحمت شدم، قرار بود بار از روی دوش شما بردارم، نه اینکه باری روی دوش‌تان باشم».

وی ادامه داد: مصطفی خیلی نگران سلامتی پرستاران و پزشکان بود و با توجه به حضور فعال و مداومی که در بیمارستان‌ها و اشراف دقیقی که از شرایط و فشار کاری آن‌ها داشت، حتی در بستر بیماری و روز‌های سخت حضورش در بیمارستان هم بیشتر از هر زمانی، نگران آن‌ها بود و پیغام می‌داد که برای پرستاران (بیمارستان امید)، آب هویج، شیر موز و غذای گرم ببرم.

مادر شهید علی‌دادی، فعالیت‌های دقیق و سازماندهی‌شده فرزند خود و دوستانش را یادآور شد و افزود: گروهی که با نام «جهادگران گمنام» به‌راه انداخته بودند؛ ۳۰۰ خانواده تحت پوشش را مورد حمایت قرار داده و در عمل به دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) مبنی بر «کمک مؤمنانه»، با توزیع ماهیانه ارزاق، تولید و پخش مایع ضدعفونی‌کننده و ماسک، در مناطق و محلات محروم تهران، در این دوره گرفتاری مردم در کرونا، به یاری آن‌ها می‌رفتند.

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

وی همچنین، صد‌ها مورد کمک به پرداخت اجاره‌بها برای افرادی که از کار بیکار شده‌اند، پرداخت هزینه درمان بیماران نیازمند، تهیه و توزیع آبمیوه، مایع ضدعفونی‌کننده و ماسک در بیمارستان‌های محل نگهداری بیماران کرونایی و پرداخت اجاره‌بهای منازل افراد نیازمند را گوشه‌ای از فعالیت‌های خیرخواهانه گروه جهادی «جهادگران گمنام»، در یاری‌رساندن به محرومان و آسیب‌دیدگان ناشی از کرونا برشمرد و عنوان کرد: مصطفی فقط با اموال شخصی خود و پدرش، حمل و نقل ارزاق و کالا‌های حمایتی را انجام می‌داد و در این زمینه‌، همه کمک‌ها از اموال شخصی خودش بود و به‌هیچ عنوان از اموال بیت‌المال استفاده نمی‌کرد.

این مادر شهید بزرگوار، ارادت خاص شهید «علی‌دادی» به مادران معظم شهدا را یادآور شد و گفت: مصطفی از ۱۳ سالگی با فضایل و رفتار حسنه مثال‌زدنی خود، استاد اخلاق بود؛ وی در روز ولادت حضرت زهرا (س) برای مادران شهدا گل تهیه کرده و تقدیم آن‌ها می‌کرد. همچنین برای کودکان یتیم و بی‌سرپرست، کیک و هدیه تولد می‌گرفت و با راه‌اندازی کسب و کار و تولیدی با سرمایه خود، به نیازمندان کمک می‌کرد.

وی با اشاره به توجه ویژه فرزند شهید خود به صله ارحام، از غم و تأثر عمیق اقوام و دوستان در فقدان این جوان شایسته و ولایت‌مدار گفت که او را علمدار فامیل می‌نامیدند و هم از نظر ظاهر و هم از نظر رفتار و کردار، به او لقب «شهید زنده» داده بودند. بسیاری از سرداران و فرماندهان نیروی انتظامی هم که او را می‌شناختند، برای فقدان او ناراحتند و می‌گویند که همیشه با چشمانش می‌خندید و خوشرو بود.

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

«مرضیه خسروی» با بیان اینکه مصطفی، برات شهادت را از سردار سپهبد شهید «قاسم سلیمانی» گرفته بود، اذعان کرد: شهدا در قهقهه مستانه‌شان عند ربهم یرزقونند. مصطفی بعد از شهادت حاج‌قاسم، خیلی برای شهادت و آماده کردن کار‌ها عجله داشت. بالاخره به آرزوی قلبی خود رسید و به دوستان شهید خود پیوست.

«مهتاب شایگان» همسر شهید «مصطفی علی‌دادی» نیز به دنبال اصرار و پافشاری من، از روحیه خستگی‌ناپذیر و جهادی همسرش گفت و اظهار داشت: من و همسرم افتخار خدمت در نیروی انتظامی را داشتیم؛ با شیوع بیماری «کرونا»، مصطفی لحظه‌ای آرام ننشست و برای کمک‌رسانی به مردم و محرمان، سر از پا نمی‌شناخت و مدام می‌گفت: «همه ما در قبال جامعه و کشور خود مسئول هستیم، اگر دست به دست هم دهیم، از این بحران هم گذر خواهیم کرد».

وی ادامه داد: مصطفی در انجام هرکاری که از دستش برمی‌آمد، مضایقه نمی‌کرد. از همان روز‌های نخست که همه‌گیری «کرونا» ترس بدی به دل مردم انداخته بود، وی گروه «جهادگران گمنام» را به‌راه انداخت و در لبیک به فرامین رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) به‌همراه دوستانش فعالیت‌های گسترده‌ای را در عرصه‌های مختلف اعم از ضدعفونی معابر، دوخت ماسک و توزیع در محله «خانی‌آباد» (منطقه ۱۹ تهران) آغاز کرد.

همسر شهید علی‌دادی، این روحیه را متأثر از خانواده همسرش به‌ویژه مادر این شهید والامقام می‌داند که در تمامی صحنه‌ها همواره در کنار مباحث ارزشی و انقلابی ایستاده‌اند، و می‌گوید: کار ضدعفونی معابر و اماکن عمومی را از سر شب آغاز می‌کردند؛ اما با توجه به وسعت منطقه، این کار تا ساعت ۷ صبح به طول می‌انجامید. در این مدت به‌خاطر ندارم که به‌اندازه کافی خوابیده باشند، یا فرصتی را به استراحت اختصاص داده باشد؛ بلکه بالعکس، پس از فعالیت‌های جهادی که در ابعاد مختلف برای مقابله با «کرونا» انجام می‌داد، در محل کار حاضر می‌شد و به ارائه خدمت در لباس مقدس دیگری می‌پرداخت.

وی از دل نگرانی‌های خود گفت و ادامه داد: در این ایام، با توجه به بارداری، تا جایی که مقدور بود ایشان را همراهی می‌کردم؛ اما از فعالیت بی‌وقفه و گسترده همسرم نیز نگران بودم که مبادا به این بیماری مبتلا شده و دچار مشکل شود. وقتی که از نگرانی‌هایم می‌گفتم، با آرامش خاصی می‌گفت: «اگر من یا تو نرویم و فعالیت نکنیم، چه‌کسی می‌خواهد برای مقابله با «کرونا» وارد این عرصه شود؟».

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

«محمدهادی» یادگار شهید «مصطفی علی‌دادی»

این همسر شهید والامقام که چند روزی از مادر شدنش نمی‌گذرد و اکنون باید به‌تنهایی بار سنگین مسئولیت و تربیت فرزندشان «محمدهادی» را به دوش گیرد، اظهار داشت: همسرم در تمامی عرصه‌ها فعال بود و در بسیاری از برنامه‌ها او را همراهی می‌کردم؛ اما یکی از زیباترین صحنه‌ها را در سالروز ولادت بانوی صبور حضرت زینب (س) مصادف با «روز پرستار» شاهد بودم که با تهیه شاخه‌های گل و هدایایی، ضمن تجلیل از پرستاران، به حمایت و روحیه‌دهی به مدافعان سلامت می‌پرداخت.

وی با بیان این‌که مصطفی علاقه و ارادت عجیبی به خاندان اهل بیت (ع) به‌ویژه حضرت زینب (س) داشت، گفت: در سال‌های اول ازدواج‌مان که مصادف با سال ۹۵ و جنایات گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه بود، مصمم بود برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم (س) به سوریه برود؛ اما قسمت نشد؛ با این‌حال همیشه با شوق وصف‌ناپذیری از آرزوی شهادت در راه اهل بیت (ع) سخن می‌گفت.

روایت حالات و روحیات این شهید والامقام حال دلم را دگرگون کرد. چشمان همسر شهید اشکبار بود؛ اما به‌گونه‌ای از همسر جهادگر و انقلابی خود سخن می‌گفت که گویی هم‌اکنون در برابرش ایستاده است.

«مهتاب شایگان» از رویایی که عموی شهید در شب شهادت همسرش دیده بود، گفت و ادامه داد: عمویش در خواب مصطفی را می‌بیند که جلوی حرم حضرت زینب (س) سنگر زده و دارد از آن دفاع می‌کند. همسرم یک پرچم مزین به نام حضرت زینب (س) داشت که همیشه در پیاده‌روی اربعین همراه خود می‌برد و هنگامی هم که به شهادت رسیدند، همراه با پیکر مطهر ایشان به خاک سپرده شد.

روز‌های بستری بودن شهید علی‌دادی در بیمارستان و شرایط همسر شهید در آن دوران، سؤال بعدی‌ام بود که وی در پاسخ گفت: نبودن مصطفی در روز‌های که بیشتر از هرزمانی نیازمند به حضورش بودم، خیلی سخت بود؛ اما آرمان‌ها و اهدافی که بر سر آن‌ها ایستاده بود، به همان میزان برایم ارزشمند بود. همسرم حاصل تربیت دینی، ارزشی و انقلابی مادری است که خود در این عرصه پیشگام است. می‌دانم که به آرزوی دیرینه و قلبی خود رسیده است؛ لذا این مسئله قدری قلبم را آرام می‌کند؛ اما رسالت سنگینی برای بزرگ کردن فرزندی دارم که از او به یادگار مانده است.

وی همسرش را فردی شجاع، مثبت‌اندیش، منظم، امیدوار به زندگی و پایبند به آرمان‌های انقلاب معرفی کرد و ادامه داد: از ساعت ۱۱ شب شهادت مصطفی دلشوره عجیبی داشتم؛ با خواهرش تماس گرفتم تا خبری از بیمارستان بگیرم که مادرش گفت: «حال مصطفی خوب است»؛ اما دلم آرام نمی‌گرفت، نماز شب را خوانده و تا نماز صبح به راز و نیاز مشغول بودم که به یک‌باره خوابم برد. در رویا دیدم حال مصطفی خوب شده و دارند از بخش مراقبت‌های ویژه منتقلش می‌کنند، احساس کردم جوان‌تر شده است، محو تماشای همسرم شده بودم که با صدای آیفون بیدار شدم و مادرش شهید شدنش را به من داد.

همسر شهید علی‌دادی در حالی که قطرات اشک بر روی صورتش می‌غلتید، با صدای لرزان ادامه داد: هنوز باور ندارم که مصطفی به شهادت رسیده است، چون همیشه پرانرژی و در تمامی عرصه‌ها فعال بود. ۵۰ روز در بیمارستان بستری بود و در طول این مدت، با توجه به شرایط بارداری نتوانستم او را ببینم. روز خاکسپاری وقتی که بعد از دو ماه می‌خواستم همسرم را ببینم، در حالی که در غسالخانه روضه حضرت علی اکبر (ع) را برایش می‌خواندند، به یاد مظلومیت امام حسین (ع) افتادم و به اطرافیانم گفتم که «حالم خوب است»؛ اما بدنم به لرزه افتاده بود و نمی‌توانستم روی پاهایم بایستم؛ با این‌حال وقتی چهره نورانی و پر از آرامش مصطفی را دیدیم، فهمیدم که آرام خوابیده و شهید شده است.

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

وی با بیان این‌که در شب‌های محرم، مصطفی و دوستانش بیش از ۱۰ هزار ماسک را با همکاری وزارت بهداشت، تهیه و در مناطق مختلف تهران توزیع کردند. ادامه داد: دغدغه و حساسیت فراوانی داشت که با رعایت تمامی موازین بهداشتی، مجلس عزای امام حسین (ع) برپا شود؛ برای همین در این ایام با حضور فعال و میدانی در مساجد محله‌های مختلف، نیاز عزاداران و هیئت‌های مذهبی به ماسک و مواد ضدعفونی‌کننده را مرتفع می‌کردند. مناسبت‌های مذهبی، اعیاد و شهادت‌ها را بسیار گرامی می‌داشت و به‌صورت ویژه‌ای به مراسم شب عید غدیر علاقه داشت.

همسر شهید علی‌دادی بیان کرد: مصطفی علاوه‌بر ضدعفونی اماکن عمومی و تولید و توزیع ماسک و اقلام بهداشتی مورد نیاز مردم، به‌ویژه محرومان، به‌صورت خودجوش و انقلابی اقدام به تهیه و توزیع بسته‌های نذری برای یاری‌رساندن به مستمندان و آسیب‌دیدگان از «کرونا» می‌کرد. در یاری‌رساندن به کادر درمان و بیماران کرونایی نیز پای کار بود و ضمن ضدعفونی کردن مراکز درمانی و بهداشتی، بسته‌های تغذیه و آبمیوه برای بیماران تهیه می‌کرد و برای روحیه بخشیدن به بیماران، پرچم متبرک حرم علی ابن موسی الرضا (ع) را به میان آن‌ها می‌برد.

«مهتاب شایگان» در بیان ویژگی بارز شخصیتی همسر شهید خود، گفت: وی بسیار گشاده‌رو و خوش‌اخلاق بود، به‌گونه‌ای که هیچ‌کس خاطره بدی از او ندارد، از بس که به همه محبت و توجه داشت. همسرم درخصوص دِین‌ها و وظایف خود هم بسیار مقیّد بود؛ به‌طوری که در بیمارستان از دایی خود خواست تا قرض و دِین‌هایش را به نمایندگی از وی ادا کرده و از همه حلالیت بطلبد.

وی، روایتی تأمل‌برانگیز از آگاهی داشتن شهید «علی‌دادی» از شهادتش را تعریف کرد و گفت: یکی از دوستان مصطفی در دفاع از حرم آل‌الله به شهادت رسید و دیگری نیز مدافع وطن شد. زمانی که تصاویر این دو شهید بزرگوار را کنار هم قرار دادند، مصطفی گفت «نفر سوم از این جمع که به فیض شهادت نائل می‌شود، من هستم». همین اواخر هم کار تازه‌ای را شروع کرده بود. دوستانش می‌گویند که از مصطفی خواستیم برای کار جدیدش شیرینی دهد، اما در پاسخ با تبسم جواب داد: «چندوقت دیگر شیرینی شهادتم را به‌شما می‌دهم».

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

روایت فعالیت‌های «آتش به اختیار» شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی بیشتر بخوانید »

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، آخرین قدم‌ها را در دهه سوم زندگی خود، در عرصه‌ای برداشت که نفس‌های بی‌شماری به شماره افتاده بود. در روز‌هایی که انتظار به‌دنیا آمدن ثمره زندگی‌اش را می‌کشید، متفاوت از دیگران می‌اندیشید و آرامش و شادی خود را در خدمت به کادر درمان، بیماران و مردمی می‌دید که باید زندگی کنند و مسیر عزت و بالندگی را تا انتها پیش ببرند.

جوانی که بی‌ادعا و با تمام توان برای خدمت به مردم و محرومان سر از پا نمی‌شناخت و امروز او را «شهید خدمت» و «مدافع سلامت» می‌شناسیم، تصویری آشنا را در ذهنم تداعی می‌کرد، همان جوانان از جان گذشته و عاشقی که علی‌اکبروار در جبهه‌های جنگ و در دفاع از حرم اهل بیت (ع) در خون پاک خود غلتیدند؛ آری! شهادت هنر مردان خداست.

دوست دارم شهید «مصطفی علی‌دادی» را بیشتر بشناسم، شهیدی که فرزندش سه‌روز بعد از شهادت پدر به دنیا آمد؛ شهیدی که با شیوع کرونا، «آتش به اختیار» و جهادی‌وار وارد میدان مبارزه با این ویروس منحوس شد و سرانجام خودش در این راه، گرفتار این بیماری شده و جان خود را فدای سلامتی مردم کرد و به شهادت رسید. از دوستان و همکاران رسانه‌ای خود درخصوص صبر و متانت مادر این شهید والامقام و شخصیت زینب‌وار وی شنیده‌ایم. مادری که این‌چنین فرزندی که امروز الگویی ممتاز برای جوانان ایران‌زمین و شهید مدافع سلامت است را در دامان خود پرورش داده است.

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

بعد از پیگیری‌ها و هماهنگی با یکی از دوستان، اطلاع پیدا کردم که شاید بتوانم در روزی خاص، مادر و همسر شهید «علی‌دادی» را در قطعه ۲۳۱ بهشت زهرا (س) ببینم؛ بنابراین راهی بهشت زهرا (س) شدم و در ردیف ۷۹ این قطعه، با صحنه‌ای از صبر و متانت مثال‌زدنی و مملو از عشق زنانی مواجه شدم که بخش مهمی از زندگی خود را در این قطعه به خاک سپرده و مصمم بر راهی هستند که انتخاب کرده‌اند.

احساس کردم چقدر به خانواده‌های شهدا مدیون هستیم. دیروز سنگر دفاع در خاکریز‌ها بود و امروز امثال علی‌دادی‌ها و حججی‌ها تصویری جدید از غیرت و ایثار و از خودگذشتگی را به تصویر کشیدند. خودم را جمع و جور کردم. چقدر این دیدار و گفت‌وگو در نظرم سخت می‌آمد؛ اما با دیدن صبر و آرامشی که در چهره مادر و همسر شهید دیدم، به حال آن‌ها غبطه خوردم. سر حرف را باز کردم و از دغدغه خود برای معرفی شهید به جوانان هم نسل شهید گفتم و خواهش کردم از شهید برایم بگویند و آن‌ها نیز از مرام و مسلک شهید خود سخن گفتند. 

مادر بسیجی جهادگر و مدافع خدمت و سلامت شهید «مصطفی علی‌دادی»، در ابتدا ولایت‌مداری و اهتمام ویژه برای محرومیت‌زدایی را از ویژگی‌های بارز اخلاقی فرزند خود خواند و اظهار داشت: فرزندم متولد سال ۱۳۷۳ است و با درجه استواری در خدمت نیروی انتظامی بود. روحیه بسیجی‌وار و جهادی داشت و معتقد بود فرامین رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) را باید نصب‌العین قرار دهیم.

«مرضیه خسروی» با اشاره به این‌که این فرزند شهیدش در فتنه ۸۸ و اغتشاشات و ناآرامی‌های آبان سال ۹۸ توسط اغتشاشگران آسیب دیده و جانباز مدافع وطن شد، گفت: مصطفی حتی روی تخت بیمارستان هم کار جهادی را تعطیل نکرد و به درمان یک مادر بیمار کمک کرد، همچنین علاوه بر آن اقدام به خریداری بخاری، پرداخت اجاره‌بها و قبوض نیازمندان کرد.

مادر این شهید والامقام، با اشاره به خدمات جهادی فرزند شهید خود، بیان داشت: مصطفی توجه خاصی به کادر درمانی و پرستاران داشت و در زمانی که بستری بود، به آن‌ها می‌گفت: «شرمنده ام که اسباب زحمت شدم، قرار بود بار از روی دوش شما بردارم، نه اینکه باری روی دوش‌تان باشم».

وی ادامه داد: مصطفی خیلی نگران سلامتی پرستاران و پزشکان بود و با توجه به حضور فعال و مداومی که در بیمارستان‌ها و اشراف دقیقی که از شرایط و فشار کاری آن‌ها داشت، حتی در بستر بیماری و روز‌های سخت حضورش در بیمارستان هم بیشتر از هر زمانی، نگران آن‌ها بود و پیغام می‌داد که برای پرستاران (بیمارستان امید)، آب هویج، شیر موز و غذای گرم ببرم.

مادر شهید علی‌دادی، فعالیت‌های دقیق و سازماندهی‌شده فرزند خود و دوستانش را یادآور شد و افزود: گروهی که با نام «جهادگران گمنام» به‌راه انداخته بودند؛ ۳۰۰ خانواده تحت پوشش را مورد حمایت قرار داده و در عمل به دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) مبنی بر «کمک مؤمنانه»، با توزیع ماهیانه ارزاق، تولید و پخش مایع ضدعفونی‌کننده و ماسک، در مناطق و محلات محروم تهران، در این دوره گرفتاری مردم در کرونا، به یاری آن‌ها می‌رفتند.

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

وی همچنین، صد‌ها مورد کمک به پرداخت اجاره‌بها برای افرادی که از کار بیکار شده‌اند، پرداخت هزینه درمان بیماران نیازمند، تهیه و توزیع آبمیوه، مایع ضدعفونی‌کننده و ماسک در بیمارستان‌های محل نگهداری بیماران کرونایی و پرداخت اجاره‌بهای منازل افراد نیازمند را گوشه‌ای از فعالیت‌های خیرخواهانه گروه جهادی «جهادگران گمنام»، در یاری‌رساندن به محرومان و آسیب‌دیدگان ناشی از کرونا برشمرد و عنوان کرد: مصطفی فقط با اموال شخصی خود و پدرش، حمل و نقل ارزاق و کالا‌های حمایتی را انجام می‌داد و در این زمینه‌، همه کمک‌ها از اموال شخصی خودش بود و به‌هیچ عنوان از اموال بیت‌المال استفاده نمی‌کرد.

این مادر شهید بزرگوار، ارادت خاص شهید «علی‌دادی» به مادران معظم شهدا را یادآور شد و گفت: مصطفی از ۱۳ سالگی با فضایل و رفتار حسنه مثال‌زدنی خود، استاد اخلاق بود؛ وی در روز ولادت حضرت زهرا (س) برای مادران شهدا گل تهیه کرده و تقدیم آن‌ها می‌کرد. همچنین برای کودکان یتیم و بی‌سرپرست، کیک و هدیه تولد می‌گرفت و با راه‌اندازی کسب و کار و تولیدی با سرمایه خود، به نیازمندان کمک می‌کرد.

وی با اشاره به توجه ویژه فرزند شهید خود به صله ارحام، از غم و تأثر عمیق اقوام و دوستان در فقدان این جوان شایسته و ولایت‌مدار گفت که او را علمدار فامیل می‌نامیدند و هم از نظر ظاهر و هم از نظر رفتار و کردار، به او لقب «شهید زنده» داده بودند. بسیاری از سرداران و فرماندهان نیروی انتظامی هم که او را می‌شناختند، برای فقدان او ناراحتند و می‌گویند که همیشه با چشمانش می‌خندید و خوشرو بود.

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

«مرضیه خسروی» با بیان اینکه مصطفی، برات شهادت را از سردار سپهبد شهید «قاسم سلیمانی» گرفته بود، اذعان کرد: شهدا در قهقهه مستانه‌شان عند ربهم یرزقونند. مصطفی بعد از شهادت حاج‌قاسم، خیلی برای شهادت و آماده کردن کار‌ها عجله داشت. بالاخره به آرزوی قلبی خود رسید و به دوستان شهید خود پیوست.

«مهتاب شایگان» همسر شهید «مصطفی علی‌دادی» نیز به دنبال اصرار و پافشاری من، از روحیه خستگی‌ناپذیر و جهادی همسرش گفت و اظهار داشت: من و همسرم افتخار خدمت در نیروی انتظامی را داشتیم؛ با شیوع بیماری «کرونا»، مصطفی لحظه‌ای آرام ننشست و برای کمک‌رسانی به مردم و محرمان، سر از پا نمی‌شناخت و مدام می‌گفت: «همه ما در قبال جامعه و کشور خود مسئول هستیم، اگر دست به دست هم دهیم، از این بحران هم گذر خواهیم کرد».

وی ادامه داد: مصطفی در انجام هرکاری که از دستش برمی‌آمد، مضایقه نمی‌کرد. از همان روز‌های نخست که همه‌گیری «کرونا» ترس بدی به دل مردم انداخته بود، وی گروه «جهادگران گمنام» را به‌راه انداخت و در لبیک به فرامین رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) به‌همراه دوستانش فعالیت‌های گسترده‌ای را در عرصه‌های مختلف اعم از ضدعفونی معابر، دوخت ماسک و توزیع در محله «خانی‌آباد» (منطقه ۱۹ تهران) آغاز کرد.

همسر شهید علی‌دادی، این روحیه را متأثر از خانواده همسرش به‌ویژه مادر این شهید والامقام می‌داند که در تمامی صحنه‌ها همواره در کنار مباحث ارزشی و انقلابی ایستاده‌اند، و می‌گوید: کار ضدعفونی معابر و اماکن عمومی را از سر شب آغاز می‌کردند؛ اما با توجه به وسعت منطقه، این کار تا ساعت ۷ صبح به طول می‌انجامید. در این مدت به‌خاطر ندارم که به‌اندازه کافی خوابیده باشند، یا فرصتی را به استراحت اختصاص داده باشد؛ بلکه بالعکس، پس از فعالیت‌های جهادی که در ابعاد مختلف برای مقابله با «کرونا» انجام می‌داد، در محل کار حاضر می‌شد و به ارائه خدمت در لباس مقدس دیگری می‌پرداخت.

وی از دل نگرانی‌های خود گفت و ادامه داد: در این ایام، با توجه به بارداری، تا جایی که مقدور بود ایشان را همراهی می‌کردم؛ اما از فعالیت بی‌وقفه و گسترده همسرم نیز نگران بودم که مبادا به این بیماری مبتلا شده و دچار مشکل شود. وقتی که از نگرانی‌هایم می‌گفتم، با آرامش خاصی می‌گفت: «اگر من یا تو نرویم و فعالیت نکنیم، چه‌کسی می‌خواهد برای مقابله با «کرونا» وارد این عرصه شود؟».

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

«محمدهادی» یادگار شهید «مصطفی علی‌دادی»

این همسر شهید والامقام که چند روزی از مادر شدنش نمی‌گذرد و اکنون باید به‌تنهایی بار سنگین مسئولیت و تربیت فرزندشان «محمدهادی» را به دوش گیرد، اظهار داشت: همسرم در تمامی عرصه‌ها فعال بود و در بسیاری از برنامه‌ها او را همراهی می‌کردم؛ اما یکی از زیباترین صحنه‌ها را در سالروز ولادت بانوی صبور حضرت زینب (س) مصادف با «روز پرستار» شاهد بودم که با تهیه شاخه‌های گل و هدایایی، ضمن تجلیل از پرستاران، به حمایت و روحیه‌دهی به مدافعان سلامت می‌پرداخت.

وی با بیان این‌که مصطفی علاقه و ارادت عجیبی به خاندان اهل بیت (ع) به‌ویژه حضرت زینب (س) داشت، گفت: در سال‌های اول ازدواج‌مان که مصادف با سال ۹۵ و جنایات گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه بود، مصمم بود برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم (س) به سوریه برود؛ اما قسمت نشد؛ با این‌حال همیشه با شوق وصف‌ناپذیری از آرزوی شهادت در راه اهل بیت (ع) سخن می‌گفت.

روایت حالات و روحیات این شهید والامقام حال دلم را دگرگون کرد. چشمان همسر شهید اشکبار بود؛ اما به‌گونه‌ای از همسر جهادگر و انقلابی خود سخن می‌گفت که گویی هم‌اکنون در برابرش ایستاده است.

«مهتاب شایگان» از رویایی که عموی شهید در شب شهادت همسرش دیده بود، گفت و ادامه داد: عمویش در خواب مصطفی را می‌بیند که جلوی حرم حضرت زینب (س) سنگر زده و دارد از آن دفاع می‌کند. همسرم یک پرچم مزین به نام حضرت زینب (س) داشت که همیشه در پیاده‌روی اربعین همراه خود می‌برد و هنگامی هم که به شهادت رسیدند، همراه با پیکر مطهر ایشان به خاک سپرده شد.

روز‌های بستری بودن شهید علی‌دادی در بیمارستان و شرایط همسر شهید در آن دوران، سؤال بعدی‌ام بود که وی در پاسخ گفت: نبودن مصطفی در روز‌های که بیشتر از هرزمانی نیازمند به حضورش بودم، خیلی سخت بود؛ اما آرمان‌ها و اهدافی که بر سر آن‌ها ایستاده بود، به همان میزان برایم ارزشمند بود. همسرم حاصل تربیت دینی، ارزشی و انقلابی مادری است که خود در این عرصه پیشگام است. می‌دانم که به آرزوی دیرینه و قلبی خود رسیده است؛ لذا این مسئله قدری قلبم را آرام می‌کند؛ اما رسالت سنگینی برای بزرگ کردن فرزندی دارم که از او به یادگار مانده است.

وی همسرش را فردی شجاع، مثبت‌اندیش، منظم، امیدوار به زندگی و پایبند به آرمان‌های انقلاب معرفی کرد و ادامه داد: از ساعت ۱۱ شب شهادت مصطفی دلشوره عجیبی داشتم؛ با خواهرش تماس گرفتم تا خبری از بیمارستان بگیرم که مادرش گفت: «حال مصطفی خوب است»؛ اما دلم آرام نمی‌گرفت، نماز شب را خوانده و تا نماز صبح به راز و نیاز مشغول بودم که به یک‌باره خوابم برد. در رویا دیدم حال مصطفی خوب شده و دارند از بخش مراقبت‌های ویژه منتقلش می‌کنند، احساس کردم جوان‌تر شده است، محو تماشای همسرم شده بودم که با صدای آیفون بیدار شدم و مادرش شهید شدنش را به من داد.

همسر شهید علی‌دادی در حالی که قطرات اشک بر روی صورتش می‌غلتید، با صدای لرزان ادامه داد: هنوز باور ندارم که مصطفی به شهادت رسیده است، چون همیشه پرانرژی و در تمامی عرصه‌ها فعال بود. ۵۰ روز در بیمارستان بستری بود و در طول این مدت، با توجه به شرایط بارداری نتوانستم او را ببینم. روز خاکسپاری وقتی که بعد از دو ماه می‌خواستم همسرم را ببینم، در حالی که در غسالخانه روضه حضرت علی اکبر (ع) را برایش می‌خواندند، به یاد مظلومیت امام حسین (ع) افتادم و به اطرافیانم گفتم که «حالم خوب است»؛ اما بدنم به لرزه افتاده بود و نمی‌توانستم روی پاهایم بایستم؛ با این‌حال وقتی چهره نورانی و پر از آرامش مصطفی را دیدیم، فهمیدم که آرام خوابیده و شهید شده است.

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی

وی با بیان این‌که در شب‌های محرم، مصطفی و دوستانش بیش از ۱۰ هزار ماسک را با همکاری وزارت بهداشت، تهیه و در مناطق مختلف تهران توزیع کردند. ادامه داد: دغدغه و حساسیت فراوانی داشت که با رعایت تمامی موازین بهداشتی، مجلس عزای امام حسین (ع) برپا شود؛ برای همین در این ایام با حضور فعال و میدانی در مساجد محله‌های مختلف، نیاز عزاداران و هیئت‌های مذهبی به ماسک و مواد ضدعفونی‌کننده را مرتفع می‌کردند. مناسبت‌های مذهبی، اعیاد و شهادت‌ها را بسیار گرامی می‌داشت و به‌صورت ویژه‌ای به مراسم شب عید غدیر علاقه داشت.

همسر شهید علی‌دادی بیان کرد: مصطفی علاوه‌بر ضدعفونی اماکن عمومی و تولید و توزیع ماسک و اقلام بهداشتی مورد نیاز مردم، به‌ویژه محرومان، به‌صورت خودجوش و انقلابی اقدام به تهیه و توزیع بسته‌های نذری برای یاری‌رساندن به مستمندان و آسیب‌دیدگان از «کرونا» می‌کرد. در یاری‌رساندن به کادر درمان و بیماران کرونایی نیز پای کار بود و ضمن ضدعفونی کردن مراکز درمانی و بهداشتی، بسته‌های تغذیه و آبمیوه برای بیماران تهیه می‌کرد و برای روحیه بخشیدن به بیماران، پرچم متبرک حرم علی ابن موسی الرضا (ع) را به میان آن‌ها می‌برد.

«مهتاب شایگان» در بیان ویژگی بارز شخصیتی همسر شهید خود، گفت: وی بسیار گشاده‌رو و خوش‌اخلاق بود، به‌گونه‌ای که هیچ‌کس خاطره بدی از او ندارد، از بس که به همه محبت و توجه داشت. همسرم درخصوص دِین‌ها و وظایف خود هم بسیار مقیّد بود؛ به‌طوری که در بیمارستان از دایی خود خواست تا قرض و دِین‌هایش را به نمایندگی از وی ادا کرده و از همه حلالیت بطلبد.

وی، روایتی تأمل‌برانگیز از آگاهی داشتن شهید «علی‌دادی» از شهادتش را تعریف کرد و گفت: یکی از دوستان مصطفی در دفاع از حرم آل‌الله به شهادت رسید و دیگری نیز مدافع وطن شد. زمانی که تصاویر این دو شهید بزرگوار را کنار هم قرار دادند، مصطفی گفت «نفر سوم از این جمع که به فیض شهادت نائل می‌شود، من هستم». همین اواخر هم کار تازه‌ای را شروع کرده بود. دوستانش می‌گویند که از مصطفی خواستیم برای کار جدیدش شیرینی دهد، اما در پاسخ با تبسم جواب داد: «چندوقت دیگر شیرینی شهادتم را به‌شما می‌دهم».

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

روایتی از فعالیت‌های «آتش به اختیار» یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی بیشتر بخوانید »