فتنه

فتنه ۸۸؛ وقتی که اصلاح‌طلبان چماق به دست گرفتند

فتنه ۸۸؛ وقتی که اصلاح‌طلبان چماق به دست گرفتند


۱۳ مهرماه، همزمان با آغاز به‌کار دانشگاه‌ها دور جدیدی از فعالیت چماق‌به‌دست‌ها با تعرض به اساتید انقلابی کلید خورده است.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، با توجه به نزدیک شدن به یوم‌الله نهم دی، در این خبرگزاری به بازخوانی و روایت حوادث رخ داده در سال ۸۸، از زمان انتخابات ریاست جمهوری تا حماسه مردمی ۹ دی که مهر پایانی بر فتنه ۸ ماهه در کشور بود، پرداختیم که در ادامه روایت آنچه در مهر۸۸ رخ داد؛ آمده است.

مهر ۱۳۸۸ است و حالا سه ماهی از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در خردادماه می‌گذرد؛ انتخاباتی که با شعله‌ور شدن آتش فتنه از سوی دو نامزد انتخابات به بهانه تقلب گسترده، کشور را دچار یک بحران کرده است. مهرماه البته تقریبا ماه آرامی است و بیشتر چهره‌ها و افراد دخیل در ماجرا به فعالیت‌های سیاسی و گفتگوها مشغول‌اند؛ با این حال تحرکاتی نیز برای ناامن سازی جامعه مشاهده می‌شود.

** بلواهای بعد از انتخابات کاملا برنامه‌ریزی شده بود

دوم مهرماه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس خبرگان‌رهبری با تأکید بر اینکه بلواهای بعد از انتخابات کاملا برنامه‌ریزی شده بود، به تلاش اهل‌فتنه در دوران‌های مختلف برای القای ترس و انفعال از آنها در میان مردم و به‌ویژه خواص اشاره کرده و افزودند: «…در جنگ صفین ما از آن طرف عمار را داریم که جناب عمار یاسر دائم مشغول سخنرانی است؛ این طرف لشکر، آن طرف لشکر، با گروه‌های مختلف؛ دو گروه مسلمان در مقابل هم قرار گرفتند؛ فتنه‌ عظیمی بود؛ یک عده‌ای مشتبه بودند. عمار دائم مشغول روشنگری بود؛ این طرف می‌رفت، آن طرف می‌رفت، برای گروه‌های مختلف سخنرانی می‌کرد، از آن طرف هم آن عده‌ای‌که «نفر من اصحاب عبداللَّه‌بن‌مسعود…» هستند، در روایت دارد که آمدند خدمت حضرت و گفتند: «یا امیرالمؤمنین ما شک کردیم. ما را به مرزها بفرست که در این قتال داخل نباشیم! خوب، این کنار کشیدن، خودش همان ضرعی است که یُحلب؛ همان ظهری است که یُرکب! گاهی سکوت کردن، کنار کشیدن، حرف نزدن، خودش کمک به فتنه است. در فتنه همه بایستی روشنگری کنند؛ همه بایستی بصیرت داشته باشند.»

فتنه ۸۸؛ وقتی که اصلاح‌طلبان چماق به دست گرفتند

سوم مهرماه محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور وقت که برای شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک سفر کرده است؛ چند گفتگوی رسانه‌ای در آنجا دارد.

** در ایران کسی بی دلیل به زندان نمی‌رود

احمدی‌نژاد در گفت‌وگو با رادیوی سراسری آمریکا می‌گوید: «من شخصا از این‌که کسی در زندان باشد، ناراحت و متأسف هستم ولی در جمهوری‌اسلامی ایران کسی بی‌دلیل به زندان نمی‌رود و هیچ‌کس به‌دلیل مخالفت با من، به زندان نرفته است.» رییس‌جمهور در خصوص اظهارات خاتمی مبنی بر زندانی‌شدن افراد به‌دلیل اظهارنظر و تحت‌فشار بودن اعترافات بازداشتی‌های اخیر انتخابات گفت: «در ایران آزادی وجود دارد و همه می‌توانند اظهارنظر کنند. این نظر آقای خاتمی است و اگر این‌گونه بود، خود آقای خاتمی هم باید در زندان می‌بود

** مشکل اصلاح‌طلبان با انتخابات چه بود؟

او همچنین در گفتگوی دیگری با شبکه تلویزیونی پی.بی.اس آمریکا می‌گوید: «در برخی کشورها، نمایشی از انتخابات برگزار می‌شود اما در ایران چنین‌چیزی امکان‌پذیر نیست. طی ۳۰ سال ۳۰ انتخابات در ایران برگزار شده؛ در سال ۸۴ هم انتخاباتی برگزار شد که مجریان آن با تمام توان حامی رقیب من بودند اما مردم به من رای دادند و البته دو کاندیدا در آن زمان هم گفتند که در انتخابات تقلب‌شده؛ درحالی‌که خودشان انتخابات را برگزار کرده بودند. مشکل اینجاست که آنان فکر می‌کردند مردم باید آنان را انتخاب کنند و اگر انتخاب نکردند مشکلی هست و این درحالی‌است که ۲۵ میلیون نفر به رئیس دولت‌منتخب رای داده‌اند. درگیری‌های پس از انتخابات یک طراحی بود و برخی هم تشویق و سعی کردند کار غیرقانونی را مثبت جلوه دهند و برخی سیاستمداران انگلیسی و آمریکایی و برخی رسانه‌های غربی سعی نمودند کار غیرقانونی را قانونی جلوه دهند… انتخابات برگزار می‌شود تا اکثریت معلوم شود و در هر انتخاباتی اقلیت و اکثریتی وجود دارد اما این‌که اقلیت بیاید به بانک‌ها آسیب بزند و سطل‌زباله آتش بزند و شیشه بشکند کار زشتی است. تشخیص اکثریت مردم در انتخابات اخیر این بود که به من رای بدهند و نباید مردم را به این دلیل مجازات کرد…»

** دلایل فتنه از دیدگاه سعید حجاریان

پنجم مهرماه، سعید حجاریان عضو مستعفی حزب منحله مشارکت در گفت‌وگو با ایرنا به بررسی علل حوادث و آشوب‌های پس از انتخابات پرداخت. وی این علل را به ترتیب «فرمان‌های غیرقانونی و فراخوان‌های بدون‌مجوز مهندس موسوی برای تجمعات و راهپیمایی‌هایی که نوعا به تخریب، ضرب و جرح و شعارهای وهن‌آلود منجر می‌شد»، «دفاع کورکورانه احزاب سیاسی از خط‌مشی مهندس موسوی و اعلام‌حمایت از وی و دامن‌زدن به شایعات تقلب»، «بیانیه کمیته صیانت از آرا دال بر تقلب وسیع و مخدوش بودن اصل انتخابات بدون آنکه مستند به مدارک محکمه‌پسند باشد»، «ضعف مفرط وزارت ارشاد و صداوسیما در آستانه بحران جهت اطلاع‌رسانی و ضعف وزارت اطلاعات در جهت مدیریت بحران» و … معرفی کرد.

فتنه ۸۸؛ وقتی که اصلاح‌طلبان چماق به دست گرفتند

** حمایت خاتمی از اقدامات فتنه‌گران در روز قدس

محمدرضا خاتمی هم در گفت‌وگو با روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد درباره رفتار حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی در روز قدس می‌گوید: «حرکت مردم، یک حرکت خودجوش داخلی و درون‌زاد است و نه‌تنها ارتباطی با آن سوی مرزها ندارد بلکه برعکس بیرون از کشور را هم تحت‌تاثیر قرار داده است. می‌بینیم حرکت سبز مردم در ایران سلطنت‌طلبان را خلع‌سلاح کرده، منافقین را هم خلع‌سلاح می‌کند و آنها هم مجبورند برای اینکه محو نشوند پشت‌سر ملت قرار بگیرند.»

فتنه ۸۸؛ وقتی که اصلاح‌طلبان چماق به دست گرفتند

** موسوی: حداث روز قدس یک نقطه عطف بود!

ششم مهرماه عده‌ای در دانشگاه تهران در حمایت از میرحسین موسوی و به مناسبت تولد او تجمع می‌کنند، جمعی از عناصر سبزپوش با هدایت طیف غیرقانونی و افراطی علامه و همچنین سازماندهی برخی عناصر انجمن اسلامی دانشکده‌های دانشگاه تهران در این دانشگاه تجمع کرده و شعارهایی علیه دولت سر دادند. در میان این‌عده که با خود نشان‌های سبز به‌نشانه حمایت از موسوی داشتند، افرادی حضور داشتند که پیش از این در تجمعات مارکسیست‌ها در دانشگاه از عناصر اصلی به‌شمار می‌رفتند.

در همین روز، سیزدهمین بیانیه میرحسین موسوی منتشر شد که در آن با اشاره به حوادث روز قدس، از این روز به‌عنوان یک «نقطه‌عطف» نام برد و انتقاداتی را پیرامون سیاست خارجی دولت مطرح ساخت.

** تاریخ تولد جعلی بهانه تجمع حامیان موسوی!

هفتم مهرماه خبرنامه دانشجویان ایران در گزارشی پیرامون تجمع روز گذشته دانشگاه تهران می‌نویسد: بنا بر فراخوان‌های قبلی تعدادی از شبکه‌های خبری خارجی و برخی سایت‌های داخلی، هفتم مهرماه سالروز تولد میرحسین موسوی اعلام شده بود؛ اما با انتشار عکس شناسنامه وی در روز ثبت‌نام در انتخابات که ۱۱ اسفند را به‌عنوان سالروز تولد وی نشان می‌داد، عملا فراخوان‌های گرامیداشت این روز اعتبار خود را از دست‌داد.

فتنه ۸۸؛ وقتی که اصلاح‌طلبان چماق به دست گرفتند

روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد هم در گزارشی از تحولات روز گذشته دانشگاه تهران نوشت: «تعدادی از دانشجویان که براساس گزارش‌ها از حامیان دو کاندیدای اصلاح‌طلب انتخابات – میرحسین موسوی و مهدی کروبی- بودند و نمادهای معمول ماه‌های اخیر به رنگ سبز را مورد استفاده قرار داده و شعارهایی را در حمایت از رهبران اصلاحات و در اعتراض به مسئولان اجرایی و شرایط پس از انتخابات سر دادند، در مقابل کتابخانه مرکزی در چهارراه مشرف به دانشکده‌های فنی، حقوق و علوم‌سیاسی، ادبیات و علوم گردهم آمده و با افزایش لحظه‌به‌لحظه تعداد خود سایر مسیرهای عبور و مرور در دانشگاه «مادر» کشور را نیز مسدود کردند.»

** انتقاد کروبی از هاشمی

در همین روز مهدی کروبی یکی از سران فتنه نیز با نگارش نامه‌ای سرگشاده خطاب‌به هاشمی‌رفسنجانی از مواضع اخیر وی و اجلاسیه اخیر مجلس خبرگان‌رهبری انتقاد می‌کند؛ کروبی در بخشی از این نامه نوشت: «اجلاس خبرگان برگزار می‌شود و شما نه سخنی در انتقاد از شرایط حاکم بر کشور بر زبان می‌آورید و نه انتقادی را بنابه وظیفه خود منتقل می‌کنید و از همه عجیب‌تر در اختتامیه مجلسی بدین‌اهمیت در زمانه‌ای به این حد خطیر غایب می‌شوید…»

فتنه ۸۸؛ وقتی که اصلاح‌طلبان چماق به دست گرفتند

** فتنه ۸۸ بزرگترین خطر برای انقلاب

یازدهم مهرماه سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران در گردهمایی دو روزه مسئولین بسیج دانشجویی دانشگاه‌های کشور می‌گوید: این فتنه حقیقتا بزرگ‌ترین خطر برای محتوای نظام و انقلاب در طول ۳۰ انقلاب بود، درحالی‌که همه فکر می‌کنند ۸ سال جنگ تحمیلی بزرگ‌ترین خطر برای انقلاب بوده است… این براندازی در شکل رسمی نظام نبود چون کسی جرات آن را ندارد و مانند این است‌که فردی بخواهد با اصل‌اسلام مخالفت کند، نظام جمهوری‌اسلامی به‌حدی ریشه دوانده، مستحکم شده که کسی نمی‌تواند به اصل آن خدشه وارد کند.

فتنه ۸۸؛ وقتی که اصلاح‌طلبان چماق به دست گرفتند

دوازدهم مهرماه سردار رادان جانشین فرمانده ناجا در نشست خبری به موضوع بازداشتگاه کهریزک اشاره می‌کند و می‌گوید: در رابطه با موضوع کهریزک، ۱۰ نفر مورد بازجویی و سوال قرار گرفتند و برای هشت نفر از پرسنل ناجا قرار بازداشت صادر شده است. احساسم این است که موضوع تلاش نیروهای پلیس فراموش شده است. همان‌طور که مقام معظم رهبری گفتند نباید موضوع کهریزک و کوی دانشگاه به مساله اصلی تبدیل شود.

** جزئیات حمله اغتشاش‌گران به مسجد لولاگر و حوزه ۱۱۷ بسیج

* سردار عبدالله عراقی فرمانده وقت سپاه تهران بزرگ در این روز درباره حمله اغتشاشگران به مسجد لولاگر گفت: بسیجی‌های داخل مسجد بیش از دوساعت در حال کتک‌خوردن از اغتشاشگران بودند و حتی این پایگاه را آتش زدند، اما یک تیر از بسیجیان شلیک نشد ولی در دنیا گفتند که بسیجیان مردم را کشتند، اما داخل خودشان افرادی بودند که به مردم شلیک کردند و به‌نام بسیجی، ناجا و بچه‌های وزارت‌اطلاعات تمام می‌کردند.

فتنه ۸۸؛ وقتی که اصلاح‌طلبان چماق به دست گرفتند

وی افزود: در حوزه ۱۱۷ بسیج در خیابان محمدعلی جناح، بسیجیان به من خبردادند که به ما حمله شده و من گفتم درها را ببندید و برید داخل، هیچ تظاهری هم نکنید… بیش از ۱۰ هزار نفر به این حوزه حمله کردند و بسیجیان درها را بستند و ماشین سپاه را پشت آن گذاشتند اما این اغتشاگران شروع به سنگ‌پراکنی کردند و حتی بسیجیان را با تیر زدند که یکی از افراد ما از ناحیه پا مجروح شده است… کوکتل مولوتف، سنگ، کلوخ و آهن‌پاره به‌سمت پایگاه پرتاب شد به‌شکلی‌که سه‌ساعت‌ونیم درگیری وجود داشت، این افراد نرده‌ها را کندند و پله درست کردند و آمدند تا از دیوار به داخل وارد شوند… این افراد  تویوتای سپاه را نیز آتش زدند… به بسیجی‌ها گفتم چند تا تیر مشقی بزنید تا شاید این افراد بترسند و از آنجا دور شوند، اما این افراد زمانی‌که فهمیدند این تیرها مشقی است به‌هم می‌گفتند “نترسید تیرها مشقی است و به پایگاه حمله کنید”. یکی از اغتشاشگران از دکل مخابرات بالا آمد تا به اسلحه‌خانه حمله کند، اما بر اساس قوانین نظامی کشور هر کس به یک پایگاه‌نظامی برای تسخیر و غارت سلاح‌های آن حمله کند باید به او شلیک کرد… این پایگاه دارای صدها قبضه اسلحه بود و از من پرسیدند چه کار کنیم من گفتم که از این مکان نباید اسلحه خارج شود، چون اگر این اسلحه‌ها به‌دست این افراد می‌افتاد جنگ خیابانی شدیدی آغاز می‌شد و معلوم نبود چه اتفاقی خواهد افتاد. هرچه اخطار کردیم که این افراد عقب بروند، گوش نکردند، تا اینکه فردی‌که قصد داشت از دکل مخابرات وارد اسلحه‌خانه شود را با تیر زدند و افتاد، رسانه‌های بیگانه نیز آمدند آن لحظه‌ای که تیراندازی می‌شود را به‌خورد مردم جهان دادند.»

** حمله چماق‌داران به اساتید انقلابی

۱۳ مهرماه رجانیوز در گزارشی می‌نویسد: همزمان با آغاز به‌کار دانشگاه‌ها دور جدیدی از فعالیت چماق‌به‌دست‌ها با تعرض به اساتید انقلابی کلید خورده است. این جریان که به‌صورت سازمان‌یافته عمل می‌کند، هفته گذشته، تعرض به حدادعادل رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس و استاد فلسفه دانشگاه تهران را در دستورکار قرار داد و سعی داشت مانع از برگزاری کلاس درس این استاد باسابقه در دانشگاه شود. همچنین بعدازظهر شنبه هفته جاری نیز در بین دو کلاس درس غلامحسین الهام استاد حقوق دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، همان افرادی که هفته قبل تعرض به حدادعادل را در دستور کار داشتند، اقدام به عربده‌کشی در راهروهای دانشکده علیه این استاد انقلابی کردند.

۱۸ مهر مهدی کروبی و میرحسین موسوی در رأس فتنه با یکدیگر دیدار می‌کنند و در این دیدار کروبی با بیان این‌که برخی نظامیان همچون فرمانده سپاه از اصلاح‌طلبان انتقاد می‌کنند که چرا برای تلویزیون‌ها و سایت‌های بیگانه خوراک فراهم می‌کنید، گفت:«من از ایشان می‌پرسم چه‌کسی برای آنها خوراک فراهم می‌کند؟ ما یا شما؟»

فتنه ۸۸؛ وقتی که اصلاح‌طلبان چماق به دست گرفتند

موسوی نیز با اشاره به وقایع روی‌داده پس از انتخابات به اتفاقی که در ۱۳ آبان ۵۸ رخ داد، اشاره کرد و گفت: «کسانی‌که آن حماسه را آفریدند، امروز در گوشه‌های زندان هستند و این طنز تلخی است که این روزها متاسفانه رخ‌داده و من نمی‌دانم چرا این مسایل و این اتفاقات در حال روی دادن است و چرا باید با نیروهای مومن انقلاب چنین کنند.»

** عادت تاریخی اصلاح‌طلبان در ایجاد هیاهو

۲۷ مهر محمدحسین صفارهرندی در دانشگاه تهران حضور پیدا می‌کند که این حضور با هیاهو و تشنج‌آفرینی حامیان موسوی همراه می‌شود، صفار هرندی در واکنش می‌گوید:این کار عادت تاریخی دوستان شما است و حتی به یاد داریم که شما،‌ خاتمی محبوب خود را نیز در همین دانشگاه هو کردید. البته این کار زمانی آغاز شد که خاتمی به انحراف اصلاحات اشاره کرد.

۲۸ مهرماه حمید رسایی، عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس از تحویل شکایتی با امضای ۱۰۰ تن از نمایندگان که اکثر آنان حقوقدان هستند به دادستان کل کشور مبنی بر رسیدگی به اقدامات و بیانیه‌های میر حسین موسوی خبر داد.

۳۰ مهرماه محسن رضایی در گفت‌وگو با شبکه العربیه گفت: «اعتراض بخشی از دموکراسی و آزادی است؛ امری‌که در انتخابات ایران نیز روی داد و پس از انتخابات اعتراض‌هایی نیز شد. من اعتراض‌هایی را که داشتم، از طرق قانونی پیگیری کردم؛ به‌این‌معنا که به شورای‌نگهبان که مسئول رسیدگی به شکایت‌هاست، ارائه دادم و آنها نیز رسیدگی کرده و پس از تحقیق، نظر خود را اعلام کردند و زمانی‌که شورای نگهبان رای خود را اعلام می‌کند، همه باید از آن پیروی کنند و من به سهم خودم به این رأی گردن نهادم. »

منبع: فارس



منبع

فتنه ۸۸؛ وقتی که اصلاح‌طلبان چماق به دست گرفتند بیشتر بخوانید »

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"


سران اصلاحات در حالی از “پایان سیاست” در ایران حرف می‌زنند که به مردم نمی‌گویند در پشت این ادعا؛ مردانی با تفنگ حمایل‌کرده منتظر ایستاده‌اند تا خشونتی فراگیر را علیه ایران رقم بزنند.

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

هسته سخت اصلاحات و “پروژه خشونت فراگیر “

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

محمدرضا تاجیک، از فعالان و تئوریسین‌های اصلاح‌طلب اخیرا در یادداشتی که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد با تشبیه فضای سیاسی کشور به یک خیابان پر ترافیک که قواعد عبور و مرور آن رعایت نمی‌شود! نوشته است:

در این شرایطی که بر تمامی پیکره و ساحات سیاست ‌شهر قانون وضعیت استثنا حاکم است و صاحبان قدرت (چه سواره و چه پیاده) به زیست و رفتاری فراقانونی خوگر شده‌اند و از اینکه بار دیگر با محاسبه غلط خود، غلط کنند راه، هراسی ندارند، راه کدام است و تدبیر کدام؟ شاید در نخستین گام، اصحاب تصمیم و تدبیر باید محاسبه‌پذیری خود را در گرو محاسبه نفس قرار دهند و در راه و رفتن خود تغییری ژرف حاصل کنند.

در دومین گام، باید دوباره در آزمون راهنمایی و رانندگی سیاسی (مدیریتی) شرکت کنند و قواعد و قوانین را نیک فراگیرند و بدانند احکام چراغ سبز و نارنجی و قرمز، عبور یک‌طرفه و دوطرفه، توقف و پارک، سرعت غیرمجاز، حق و حقوق عابرپیاده، سبقت، چراغ راهنما و خطر، تنظیم آینه‌ها و آب و روغن و چرخ و دنده و موتور ماشین سیاست، کدامند و جرایم آن کدام.

او در بخش پایانی یادداشت خود نیز می‌نویسد:

“در گام سوم، باید کارت رانندگی آنانی که در این آزمون نظری و عملی موفق نیستند را سوراخ و از اعتبار خارج کنند. در گام چهارم، باید فرهنگ شهروندی و قواعد عابرپیاده را بیاموزند و بدانند آن‌گاه که لاجرم پیاده‌اند و باید عرض خیابان و اتوبانی (هنگام شلوغی و خلوتی) را طی کنند، بر کدامین رفتار و قاعده باید باشند و بر کدامین محاسبه و در گام آخر، باید در کارگاهی عملی (به وسعت جامعه) و با عملِ به‌قاعده و بهنجار خود، به مردم بیاموزند (یا بهتر بگویم، بباورانند) که ادب و آداب شهر (پولیس) و شهروندی کدام است. تا چنین نگردد، اساسا از شهر (پولیس در معنای یونانی آن) خبری نیست و تا شهر نباشد، سیاست ممکن نمی‌شود.“[۱]

*دقت شود که آقای تاجیک فرض اصلی یا به عبارت بهتر؛ راهبری خود را در جمله آخر و با عبارت “سیاست ممکن نیست” بیان کرده است!

جمله‌ای که البته از خود او نیست و پیش از این سعید حجاریان بود که پس از تحریم انتخابات ۱۴۰۰ از سوی اصلاح‌طلبان؛ متفرعنانه در یک توییت نوشت: “اصلاحات صندوق محور مرد”.[۲]

لکن مردم باید بدانند که گزاره “پایان سیاست” که این افراد دائما به آن اصرار دارند به معنای یک تاریکی بی‌پایان وحشت‌آمیز آمیز است که در آن احتمال هر گونه ناامنی فراگیری وجود دارد.

چه اینکه بشر مدنی‌الطبع به سمت سیاست و جمهور رو آورد تا از خشونت و احتمال خشونت جلوگیری کند.

اما اکنون که این افراد بر پایان سیاست و ناممکن بودن آن اصرار دارند؛ مشخص است که چگونه شمشیرهای خود را زنگار زدوده‌اند تا در رخدادی که ما آنرا “فتنه اقتصادی” نامگذاری کرده‌ایم؛ به بهانه مشکلات عادی کشور؛ یک جنگ داخلی فراگیر را ایجاد کنند…

ما در مجموعه مشرق، طی چند سال اخیر و پیش از اغتشاشات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ تاکنون، طی بیش از ۷۰۰ گزارش درباره مفهوم فتنه اقتصادی برای مخاطبان خود توضیحات مفصلی را ارائه و پیش‌لرزه‌های قابل پیش‌بینی رخ داده در دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ را نیز در ارتباط با فتنه اقتصادی تفسیر کرده‌ایم.

این پدیده مادام که با هشدار و روشنگری خواص کشور مواجه نشود و تا وقتی که صورت واقعی مشکلات و مثبتات کشور در نزد مردم گفته نشود؛ هر روز وارد فازهای خطرناک‌تری خواهد شد. کما اینکه پس از آبان ۹۸ شاهد تحریم ۲ انتخابات از سوی هسته سخت اصلاحات بودیم و اکنون نیز از “پایان سیاست‌ورزی” می‌شنویم…

***

امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط “مدیریت جهادی”

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

یکی از وعده‌های مهم رئیس‌جمهور رئیسی، ساخت ۱ میلیون مسکن در سال است.

گزینه‌ای که می‌تواند قطار اشتغال و اقتصاد و چرخش ثروت در کشور را با سرعت بیشتری به پیش براند.

اگرچه عده‌ای با تشکیک درباره امکان عملی شدن این وعده سخن می‌گویند اما تجربه نشان می‌دهد که امیدهای زیادی برای تحقق این وعده وجود دارد. البته به شرط وجود مدیریت جهادی…

*تجربه دولت محمود احمدی‌نژاد اگرچه یک تجربه تلخ است اما به دلیل وجود برخی وزرای جهادی در این دولت که دامن به انحراف نیالودند؛ کارنامه‌های مهمی را نیز بر جای گذاشته است.

خوانش کارنامه دولت احمدی‌نژاد در بحث مسکن نشان می‌دهد که دولت دهم در طول دوران ۴ سال توانسته بود با پیشبرد ساخت مسکن در بخش خصوصی و در بخش “مسکن مهر”؛ بیش از ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار واحد را بسازد. (۲ میلیون و ۶۲۲ هزار واحد مسکونی ساخته شده توسط بخش خصوصی و ۷۰۰ هزار مسکن مهر ساخته شده توسط دولت وقت)

روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی که سال ۹۲ برای خوانش کارنامه احمدی‌نژاد در ساخت مسکن منتشر کرده بود؛ ضمن اعلام این خبر همچنین تعداد کل خانه‌های ساخته شده در ایام دو دولت احمدی‌نژاد را قریب به “۵ میلیون واحد” اعلام می‌کند.

در گزارش روزنامه دنیای اقتصاد در این باره می‌خوانیم:

“براساس آنچه مرکز آمار ایران اعلام کرده، در ۲۴ سال اخیر (تا سال ۹۲) ۸ میلیون واحد مسکونی جدید در کشور ساخته شده است که یک میلیون و ۱۷۱ هزار واحد آن در ۸ سال دولت سازندگی، دو میلیون و ۱۲۸ هزار واحد در ۸ سال دولت اصلاحات و ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار واحد نیز در دولت اصولگرا ساخته شده است. به این ترتیب در دولت‌های نهم و دهم با احتساب مسکن‌مهر نزدیک به ۵/۱ برابر دولت‌های سازندگی و اصلاحات، عرضه مسکن جدید به بازار اتفاق افتاده است.”[۳]

آمار و اعداد اعلام شده نشان می‌دهد که وعده رئیس‌جمهور رئیسی مبنی بر ساخت ۱ میلیون واحد مسکن در سال؛ اگرچه عزمی جهادی و شبانه‌روزی را طلب می‌کند اما چندان هم دور از دسترس نیست…

***

نقیب‌زاده: اگر مردم ایران دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

احمد نقیب‌زاده، از استادان اصلاح‌طلب علوم سیاسی، در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با شماره یکشنبه گذشته روزنامه شرق گفته است: قانون دموکراسی از پیش نوشته‌شده نیست و هر لحظه نیز ممکن است تحول یابد. از طرف دیگر، می‌دانیم که قوانین دینی از پیش نوشته شده است و هیچ‌گاه نیز تغییر نخواهد کرد. اگرچه در دوره کوتاهی ممکن است مردم نگاه‌شان اسلامی باشد و دولت دینی دموکراتیک نیز شکل بگیرد، ولی اگر نگاه مردم تغییر یابد، آنگاه چه باید کرد؟ چراکه مردم و جامعه اساسا دچار تغییر و تحول خواهند بود و در هیچ تئوری ثابتی متوقف نخواهد ماند. اینجاست که ممکن است مجددا بحران‌هایی پدید آید. به این ترتیب، ما در یک دور و تسلسل می‌افتیم که راه خروج از آن را باید یافت. بزرگ‌ترین ایراد ساخت‌های سیاسی در مجموع این است که سد راه اندیشه‌ورزی می‌شوند و می‌خواهند تنها یک قرائت از همه‌ چیز به ‌دست دهند.

او همچنین اظهار می‌کند: این خاصیت درونی و ذاتی هر جامعه‌ای است که متحول می‌شود و احوالش مرتب دچار قبض و بسط و تغییر می‌شود. حتی اگر سرعت آن را خیلی نیز کند کنیم، اما باز در حرکت خواهد بود. در نتیجه به نظرم تضاد اساسی کنونی ما این است که جامعه تا حد زیادی متحول شده اما نظم و ساخت سیاسی با آن پیش نیامده است. این به شکافی میان جامعه و دولت دامن زده است.[۴]

*شبهه‌ای که نقیب‌زاده مبنی بر تجدید نظر مردم ایران در عقایدشان مطرح کرده است، پیش از این با لحن‌های متفاوت توسط چپ‌های دیگری مثل سعید حجاریان، محمد سروش‌محلاتی و علیرضا بهشتی نیز مطرح شده است.[۵]

این آقایان می‌گویند اگر مردم ایران که پدیدآورنده انقلاب اسلامی سال ۵۷ هستند؛ یک روز به هر دلیلی دیگر آن آرمان یا عقاید مبنایی آنرا نخواهند؛ چه باید بکنند؟!

رجال مذکور در پرسش و پاسخ خود در پی بیان همان شبهه همیشگی یا به عبارت بهتر القای این معنا! هستند که اگر مردم روزی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران را نخواهند چه باید بکنند؟

شبهه‌ای که قبلاً اینطور بیان می‌شد که اگر مردم در همه‌پرسی ۱۲ فروردین سال ۵۸ به جمهوری اسلامی ایران «آری» نمی‌گفتند آنگاه چه اتفاقی رخ می‌داد؟!

این سؤال ۲ پاسخ دارد.

پاسخ اول منطقی است و آن اینکه رأی ندادن به صورتی از نظام حکومتی به این معنا نیست که شاکله آن حکومت باید به دوران پیشاانقلاب برگردد و زحمات و خون‌دل‌های انقلابیون را به باد بسپارد! بلکه به این معناست که اصلاحات لازم در سبد گزینه‌های مطلوب اعمال می‌شود و از بین گزینه‌ها یکی توسط مردم انتخاب می‌شود یا اینکه به گزینه‌ای رأی آری یا خیر داده می‌شود.

پاسخ دوم اما پاسخی است که امام راحل بعنوان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به این سؤال می‌دهد.

آن یار سفر کرده در روز ۹ فروردین سال ۵۸ و قبل از برگزاری رفراندوم، طی سخنانی در مدرسه فیضیه قم می‌فرماید:

“شما آزادید که به هرچه بخواهید رأی بدهید لکن رفراندم معنایش «آری» و «نه» است و لیکن شما آزاد هستید. به همین نکته هم توجه کنید که «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست؛ «نه» معنایش این است که جمهوری اسلامی را نمی‏خواهید. بعد می‏شود که شما رژیم سلطنتی خواستید و «نه» گفتید؛ می‏شود که جمهوری مطلق خواستید و «نه» گفتید؛ و می‏شود که جمهوری دموکراتیک خواستید و «نه» گفتید. «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست که از آن فرار کنید. در هر صورت شما مختارید که «آری» بگویید یا «نه» بگویید، یا هرچه دلتان می‏خواهد در ورقه بنویسید؛ کسی جلوی شما را نمی‏گیرد”.

در ادامه این دو پاسخ منطقی و تاریخی، عده‌ای همان سؤال و جواب حجاریان و بهشتی و سروش‌محلاتی را با ادبیاتی دیگر تکرار می‌کنند مبنی بر اینکه اگر در روزگاری مردم و نسل‌های بعدی از نظام خسته شدند و قصد تغییر داشتند آنگاه چه باید کرد؟!

پاسخ این است که اولاً قصد تغییر در نظامی که مستظهر به اصول عقلایی، وحی منزل، شرع اسلامی و تحلیل صحیح(به معنی فهم واقعیت‌های جهان پیرامون) است؛ نه یک خواست طبیعی که «خیانت» به حقوق دیگران و خیانت به عقل و انسانیت است.

ثانیاً فرض بر اینکه کسی توانست هر ۴ مبنای عقل و شرع و وحی و تحلیل صحیح را زیر پا بگذارد و به قصد تغییر و معارضه در نظام نائل شود؛ ۲ راه در پیش روی او وجود دارد:

اول، هجرت از سایه‌ی عملگری آن نظام و رفتن به حیطه‌ی سرزمینی حکومتی دیگر و دوم، دست بردن به قبضه شمشیر و جرأت مبارزه مردانه با آن نظام حاکم در کنار پذیرفتن تمام هزینه‌های این اقدام میلیتاریزه. (بدیهیست که پیگیری براندازی یک نظام سیاسی با پشت میز نشینی در سایه همان نظام، پوشیدن لباس بزرگان آن نظام و در سایه استفاده از امنیت و خدمات آن حکومت و یا با نکوهش «هزینه» و «کیش مرگ»! چیزی جز نفاق و در ادامه مفتضح شدن در مقابل قضاوت تاریخ نیست)

که البته منطقاً می‌توان گفت کسی که در راه مخالفت خود حاضر می‌شود عقل و شرع را زیر پا بگذارد؛ پس یقیناً به چیزی به نام مبارزه مردانه نیز پایبند نخواهد شد و لذا جز دامان تروریسم و نفاق و فتنه، آغوشی برایش گشاده نخواهد شد.

و ثالثاً باید دانست که اساساً سؤال و شبهه ذکر شده توسط حجاریان و دوستانش، در هیچیک از نظامات سیاسی دنیا به این زودی (پس از۴۰ سال) و در مرحله نوپایی و نوزادی مطرح نمی‌شود و حتی شبهه‌خواهان نیز می‌گذارند تا «غوره مویز شود» و عمر حکومت به رؤیت نسل‌های چند دهمین خود برسد؛ آنگاه به طرح چنین سؤالات خاصی می‌پردازند.

در اشاره به اظهارات نقیب‌زاده مبنی بر روگردانی مردم از اسلام و حکومت دینی و طبیعی جلوه دادن هر تحولی در ساختار اجتماعی ایران! باید دانست که این یک حرف معقول نیست زیرا تغییر و تحول یک جامعه در همه حوزه‌ها شکل نمی‌گیرد و مادام که رجال و خواص و دانشمندان آن جامعه بر مدار عقلانیت باشند؛ تغییرات جامعه هم عقلانی خواهد بود نه غیر عقلانی!

تأمل در احوالات جامعه ایرانی از اعصار دیرین تاکنون، یک حقیقت واضح را در مقابل هر ذهن پرسشگری متجلی می‌کند و آن دین محور بودن و عقل‌گرایی همیشگی در نهاد ایرانیان است.

اکنون نیز تفکر آقای نقیب‌زاده و دوستان تجدید نظر طلب ایشان بسیار خام‌اندیشانه است که مردم ایران در همین ۴۳ سال اخیر به ناگاه به مرز روگردانی از دین یا انقلابی رسیده باشند که دستاوردهای عینی آن مثل امنیت و استقلال و آزادی و مردم‌مداری را بیشتر از هر حاکمیت دیگری در طول تاریخ ایران چشیده‌اند.

کشف رگه‌های پیگیری اهداف خاص در اقوال ظاهرا جامعه‌شناسانه برخی رجال سیاسی؛ نکته‌ای است که اگر به آن توجه نشود؛ جامعه در فراخنای انحراف و “تکرار کوفه” گام خواهد گذاشت.

***

۱_ https://etemadonline.com/content/۵۱۲۹۲۶

۲_ https://fararu.com/fa/news/۴۹۳۶۷۶

۳_ https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-۷۲۶۶۳۱

۴_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/۲۹۷۵۵۱

۵_ mshrgh.ir/۷۸۱۸۴۳



منبع

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی" بیشتر بخوانید »

فیلمبرداری آقا اسدالله؛ راهگشای نیروهای امنیتی + عکس

فیلمبرداری آقا اسدالله؛ راهگشای نیروهای امنیتی + عکس



شهید مدافع حرم اسدالله ابراهیمی

گروه جهاد و مقاومت مشرق- اسدالله ابراهیمی سال ۱۳۵۱ در تهران به دنیا آمد.۱۶ سال بیشتر نداشت که برای حضور در دفاع مقدس با دستکاری شناسنامه اش راهی جبهه شد. وقتی که فهمید خواهرش به بیماری کلیوی مبتلا شده و نیاز به پیوند کلیه دارد، خودش را از جبهه به بیمارستان رساند و یک کلیه اش را به خواهرش اهدا کرد.

پس از جنگ در برنامه های فرهنگی و اعتقادی از مربیان مسجد محل (مهرآباد جنوبی؛ شهرک فردوس) بود. سال ۷۴ معاون فرهنگی پایگاه بسیج شد.سال ۱۳۸۱ با سرکار خانم معصومه قنبری ازدواج کرد که حاصل این ازدواج ۲ فرزند به نام های حسین و زینب است.

وی از جمله کسانی بود که در فتنه ۸۸ در خط مقدم دفاع از انقلاب و رهبری در میدان حاضر شد. اسدالله ابراهیمی تحصیلاتش را تا مقطع لیسانس ادامه داده و کارشناسی حسابداری خوانده بود. او در کارخانه پارس خودرو مشغول به کار بود که با آغاز جنگ سوریه تمام تلاشش را برای حضور در سوریه کرد تا اینکه در بهمن‌ماه سال ۹۴ به این کشور اعزام شد. او از فرماندهان لشکر فاطمیون در منطقه بود اما آنقدر متواضع بود که حتی همکارانش تا لحظه شهادت نمی‌دانستند او فرمانده بوده است.

اسدالله ابراهیمی سرانجام در ۲۷ خردادماه سال ۹۵ در شهر حلب سوریه به شهادت رسید، در حالی که پیکرش برای همیشه در منطقه ماند و تروریست‌های جبهه النصره از تحویل پیکر مطهر شهید خودداری کردند. تنها مزار یادبودی به نام وی در قطعه ۵۰ بهشت زهرای تهران اختصاص یافت. به زودی کتابی با عنوان «بهار، آخرین فصل» درباره زندگی این شهید عزیز توسط انتشارات روایت فتح منتشر خواهد شد.

فیلمبرداری آقا اسدالله؛ راهگشای نیروهای امنیتی + عکس
شهید اسدالله ابراهیمی و فرزندانش حسین و زینب

آنچه در ادامه می‌خوانید، حاصل گفتگو با سرکار خانم قنبری، همسر شهید اسدالله ابراهیمی است.

*آرزوی محال

با پایان امتحانات حوزه و شروع فصل تابستان برای استراحت و دیدار خانواده از قم به تهران برگشتم.

برادر بزرگم از شهدای دفاع مقدس هستند و طبیعتاً در خانواده ما فضای مذهبی و شهدایی حاکم بود. سن و سال من خیلی به زمان جنگ و بازماندگان دفاع مقدس نمی‌رسید.

همیشه دوست داشتم همسر آینده‌ام از جانبازان سرافراز میهنم باشد و این توفیق شامل حالم بشود تا بتوانم خادمی ‌او را بکنم. اما رسیدن این آرزو را محال و دست نیافتنی می‌دانستم.

پیش خودم می‌گفتم بچه‌های جنگ یا شهید شده‌اند یا دیگر کسی مناسب سن من نیست تا با او ازدواج کنم.

روزی از روزهای گرم تابستان یکی از دوستان قدیمی ‌تماس گرفت و گفت دوست همسرش قصد ازدواج دارد و آن‌ها مرا معرفی کرده اند.

کمی ‌از خصوصیاتش برایم گفت: از همه مهم‌تر اینکه جانباز بود و همین ویژگی باعث شد خانواده من اجازه بدهند اسدالله و خانواده اش به خواستگاری بیایید

* بسیجی‌ام!

 کار فرهنگی می‌کنم و برای فعالیت هایم ارزش قائل هستم.

ولایت فقیه و در خط رهبری بودن برایم خیلی اهمیت دارد. از شما درخواست می‌کنم مهریه را چیزی از من بخواهید که پرداختش در توانم باشد، اصلاً قائل به این نیستم که مهریه را که داده و که گرفته…

این چند جمله همه صحبت‌های اسدالله در روز خواستگاری بود. بیشتر من سئوال می‌پرسیدم و او پاسخ می‌داد.

با نگاه اول به دلم نشست. ساده، متواضع و فروتن بود. در چهره‌اش نورانیت خاصی داشت که بیشتر جذابش می‌کرد. وقتی متوجه شدم از بچه های جنگ است خیلی خوشحال شدم و بارها خدا را شکر کردم.

جوابم مثبت بود اما به خانواده گفتم شما تحقیقات کنید بعد من جواب قطعی را می‌گویم. مهریه هم چهارده سکه به نیت چهارده معصوم علیهم السلام تعیین شد.

آقا اسد اهل تجملات و ریخت و پاش نبود و دلش می‌خواست شروع زندگی مشترکمان با یک سفر مشهد باشد اما به خاطر من شب نیمه شعبان سال ۱۳۸۱ مراسم ساده ای در مدح اهل‌بیت علیهم السلام گرفتیم بدون اینکه در آن گناهی باشد.

یک کارت دعوت بردیم جمکران و از حضرت صاحب الزمان (عج) درخواست کردیم به مراسم غلام و کنیزشان تشریف بیاورند. کارت دعوتی را هم داخل ضریح حضرت معصومه (س) انداختیم.

فیلمبرداری آقا اسدالله؛ راهگشای نیروهای امنیتی + عکس
شهید ابراهیمی فرماندهی گروهی از نیروهای فاطمیون را بر عهده داشت

*خانه خوبمان را فروخت

حسین پسربچه‌ای بازیگوش بود. به گفته آشنایان به آقا اسدالله کشیده بود. امکان نداشت برای یک دقیقه آرام و بی سر و صدا جایی بنشیند.

خانه ما طبقه پنج ساختمان بود. کارهای حسین و دویدنش در خانه موجب نارضایتی همسایه طبقه چهارم شده بود. هر وقت آقا اسد را در ساختمان می‌دید شروع به شکایت و ابراز ناراحتی از وضع موجود می‌کرد.گاهی برای خالی کردن خشم و عصبانیت خود می‌رفت پشت بام و با مشت و لگد به سقف خانه ما می‌کوبید!

آقا اسد حق را به همسایه می‌داد و از طرفی هم دلش برای حسین می‌سوخت، می‌گفت: بچه است. عقلش نمی‌رسد. نمی‌توانم مدام او را بیرون از خانه و مسجد ببرم یا پای بازی‌های کامپیوتری بنشانم! باید کودکی کند، گناه دارد…

تمام معیارهای مورد نظر ما را آن خانه داشت؛ بزرگی، نوساز بودن، کوچه و محله خوب و… اما با این وجود آقا اسد همت کرد و ظرف چند روز آن خانه را زیر قیمت فروخت؛ فقط بخاطر اینکه نارضایتی همسایه حق‌الناس است. می‌گفت: نمی‌خواهم تحت هیچ شرایطی مردم از من ناراضی باشند.

* فقط چند ماه محبت پدرش را دید!

گاهی که امورات منزل و کلاس‌های حوزه به من فشار می‌آورد، با آمدن آقا اسد به خانه شروع به غر زدن می‌کردم.

اسد با صبر و حوصله به حرف هایم گوش می‌داد و در کارها کمک میکرد. وقتی لبخند روی صورتش را می‌دیدم عصبانی می‌شدم و بیشتر غر می‌زدم باز هم هیچ حرفی نمی‌زد و فقط گوش می‌داد.

می‌نشست کنارم و با حرف هایش آرامم می‌کرد، مثل قرص آرام بخش، همیشه به دادم می‌رسید.

اهل حرف زدن نبود و مشکلات را در خودش می‌ریخت. فقط برای آرام کردن من صحبت می‌کرد.

حسین را از محبت خودش سیراب کرد گاهی به او اعتراض می‌کردم نسبت به حسین افراط می‌کنی! ولی حالا متوجه می‌شوم که آقا اسد بهترین روش را برای تربیت حسین انتخاب کرده بود، حسین باید از عشق پدر لبریز می‌شد. زینب هم فقط چند ماه محبت پدرش را دید.

محبت آقا اسد نسبت به خانواده موجب شده بود حسین یک لحظه هم طاقت اخم پدرش را نداشته باشد. هر کاری می‌کرد تا اسد از او راضی باشد. با وجود سن کم صبح از خواب بیدار می‌شد و نماز را در کنار پدرش می‌خواند.

فیلمبرداری آقا اسدالله؛ راهگشای نیروهای امنیتی + عکس
شهید ابراهیمی در کنار سفره هفت سین / سوریه

* علاقه قلبی به شهدا

چند هفته بعد از ازدواج خواب برادر شهیدم را دیدم. در خواب به او گفتم: محمد! عروسی ما آمدی؟

گفت: بله، من در مجلس عروسی شما حضور داشتم.گفتم: نظرت درباره همسرم چیست؟

انگشت اشاره دست راست و چپش را بهم گره زد و گفت: ما با اسدالله خیلی رفیقیم!

صبح خوابم را برای آقا اسد تعریف کردم، منقلب شد و خیلی گریه کرد.

در آن مدت گریه کردنش را فقط در عزای اهل بیت علیهم السلام دیده بودم، اما حرف محمد باعث شد در حضور من به پهنای صورت گریه کند. علاقه قلبی عمیقی به شهدا داشت.

* کربلا با سرِ بریده!

خیلی دلم هوای زیارت کربلا را کرده بود. از آقا اسد خواستم مرخصی بگیرد و با هم برویم کربلا.

گفت:کربلا؟! من هنوز برای آقا کاری نکرده‌ام! گناهانم را پیش‌کش ببرم؟! خجالت می‌کشم!

گفتم: ما هم مثل همه زائران! ان‌شاالله با حضور در کربلا کسب معرفت می‌کنیم و آقا نگاهی به ما می‌کنند. اتفاقاً گنه‌کاران باید به محضر این طبیب بزرگ برسند.

گفت:کربلا را باید با سر بریده رفت.

از سفر اول سوریه برگشت، راضی شده بود برویم کربلا و برای دریافت پاسپورت من و بچه ها اقدام کرد.

گفت: ان‌شاالله بعد از این مأموریت می‌رویم کربلا. رفت سوریه و پیکرش هم برنگشت! مرا جا گذاشت و با دوستان شهیدش غرق خون رفتند کربلا!…

فیلمبرداری آقا اسدالله؛ راهگشای نیروهای امنیتی + عکس
شهید اسدالله ابراهیمی در سوریه

*فیلمبرداری برای شناسایی فتنه‌گرها

با آغاز حوادث فتنه۸۸ کمتر در خانه پیدایش می‌شد. شرکت نمی‌رفت و مدام مرخصی می‌گرفت.

شارژر و باطری اضافه همیشه همراهش بود. به محض اینکه متوجه می‌شد نقاط درگیری و آشوب کجاست خود را به آن محل می‌رساند و از لیدرهای اغتشاشگران فیلم می‌گرفت.

یک شب خسته و کوفته خود را به خانه رساند، پاهایش به شدت ورم کرده بود.گفت: یکی از لیدرهایشان را مصافت زیادی تعقیب کردم، تا پارچه سبز جلوی صورتش را کنار زد از او فیلم گرفتم و برگشتم خانه، شاید به اندازه مسیر تهران تا کرج ساعت‌ها او را تعقیب کردم!

هر کاری از دستش بر می‌آمد برای شناسایی عوامل فتنه‌گر خیابان ها انجام می‌داد. گاهی نیاز به کمک داشت و از دوستانش درخواست کمک می‌کرد اما آنها جواب سربالا می‌دادند و می‌گفتند این کارها وظیفه نیروی انتظامی ‌و بچه های اطلاعات است؛ به ما مربوط نمی‌شود.

نگران بود و می‌گفت: عده‌ای در کشور کم کاری می‌کنند و این خیانت به اسلام است. نباید دست روی دست بگذاریم و کاری نکنیم! باید بفهمیم تکلیف امروزمان چیست. شکر خدا فیلم‌های آقا اسد موجب شناسایی تعداد زیادی از فتنه‌گران شد.

* کار و زندگی‌ام فدای سرِآقا

در محل کار بسیار سر به زیر و کم حرف بود، درگیر بحثی غیر از کارش نمی‌شد و روی کار تمرکز می‌کرد.

همکارانش از خط و ربط سیاسی‌اش نمی‌دانستند، بعد از شهادتش متوجه شدند او بسیجی و جانباز جنگ و فتنه۸۸ است! برای انجام تکلیفش و مقابله با فتنه بزرگ۸۸ مرخصی می‌گرفت و خود را به صحنه اعتراضات می‌رساند. برایش مهم نبود بیکار شود.

می‌گفت: کار و زندگی‌ام فدای سرآقا. تکلیف امروزم حضور فعال در فتنه است و هیچ چیز نمی‌تواند مانع انجام این تکلیف شود. اگر بیکار شدم کار دیگری پیدا می‌کنم.

فیلمبرداری آقا اسدالله؛ راهگشای نیروهای امنیتی + عکس
حسین و زینب،‌ فرزندان شهید ابراهیمی

*پل‌های تلگرامی

سخنرانی و بیانات رهبر انقلاب را به دقت گوش می‌داد و نکته‌برداری می‌کرد.

مطالب را دسته بندی می‌کرد و در قالب چند پیامک برای گروه‌های مختلفی که در تلفن خود ایجاد کرده بود ارسال می‌کرد.

ایام فتنه۸۸ استفاده از شبکه‌های اجتماعی مثل تلگرام به شکل امروز مرسوم نبود و مردم همچنان از پیامک استفاده می‌کردند. وقتی خبری از درگیری و فیلم‌برداری نبود می‌نشست در خانه و ساعت‌ها نکات کلیدی صحبت‌های آقا را تایپ می‌کرد.

 لیدر پیامکی شده بود و برای خودش پل‌های ارتباطی زیادی داشت. پیام‌هایی که در راستای روشنگری ابعاد مختلف فتنه ۸۸ ارسال می‌کرد در عرض چند دقیقه به دست صدها نفر می‌رسید.

گاهی اوقات با شوخی می‌گفتم: اسد! این روزها که یکی در میان سر کار میروی. هرچه پول هم که داری خرج پیامک و شارژ میکنی! فکر نمی‌کنی با این اوضاع خودمان محتاج نان شب می‌شویم؟!

لبخندی می‌زد و با آرامش می‌گفت: شما خودت و فکرت را درگیر این مسائل نکن، نان شب برعهده من است. خیالت راحت لنگ نمی‌مانیم!

*بوی انحراف

مطالعات سیاسی بسیاری داشت، هیچ کدام از سخنرانی‌های حضرت آقا را هم از دست نمی‌داد و پیگیر کارهای سیاسی بود.

هرکسی که اسدالله را از نزدیک می‌شناخت می‌دانست او انسان ناآگاهی نیست و به مسائل روز جامعه و اسلام اشراف کاملی دارد. برای خیلی‌ها از جمله خود من منبع بصیرت و اطلاعات بود و خط و ربط سیاسی‌مان را از او می‌گرفتیم.

در جریان قهر و خانه‌نشینی رئیس جمهور وقت به شدت عصبانی بود و می‌گفت: این شخص مشکل دارد، کارهای او بوی انحراف می‌دهد!

 قهر یعنی چه؟! این مملکت صاحب دارد. این نظام ولی فقیه دارد. در همه کارها باید ولایت را اصل قرار بدهیم. ملاک ما آقاست.

هر که خطش را از این اصل جدا کند ما هم از او جدا می‌شویم. هر کسی که می‌خواهد باشد! دیروز برای پیروزی‌اش در انتخابات با جان و دل کار کردیم و بی‌خوابی کشیدیم، امروز اگر خطایی از او سر بزند تمام قد جلوی انحرافش می‌ایستیم!

فیلمبرداری آقا اسدالله؛ راهگشای نیروهای امنیتی + عکس

* هیچ وقت کسی را نا امید نمی‌کرد

هیچ وقت نسبت به اتفاقات اطرافش بی‌تفاوت نبود، یک روز عصر با هم رفته بودیم قدم بزنیم.

زن و شوهری در کنار خیابان با هم دعوا می‌کردند. مردم کم کم برای تماشا و خنده جمع شدند. اسدالله از دیدن این صحنه ناراحت شد و مرد را کشید کنار و چند دقیقه‌ای با او صحبت کرد تا اینکه آرام شد و به همراه همسرش از آنجا دور شدند.

وقتی برگشت کنار من به او گفتم: چرا این کار را کردی؟! شاید با تو برخورد بدی می‌کرد و حتی کتکت می‌زد! خندید و گفت: عیبی ندارد! نمی‌توانستم بی‌تفاوت از کنارشان رد شوم یا مثل سایر مردم بایستم و تماشا کنم…

هر جا مشکلی پیش می‌آمد یا خودش سریع برای رفع آن مشکل اقدام می‌کرد یا اینکه او را برای واسطه‌گری می‌بردند و به سراغش می‌آمدند.

خنده‌ام می‌گرفت و می‌گفتم: اسد تو که چیزی نداری و یک کارمند ساده ای! چرا هر کسی که مشکل دارد اول به سراغ تو می‌آید؟! یعنی هیچ کس در این شهر و محله نیست که مشکل مردم را حل کند؟!

خودم جواب سئوالم را می‌دانستم، اسدالله برای حل مشکل مردم خودش را به آب و آتش می‌زد، هیچ وقت کسی را نا امید نمی‌کرد.

*مرتضی اسدی

ادامه دارد…

فیلمبرداری آقا اسدالله؛ راهگشای نیروهای امنیتی + عکس
شهید اسدالله ابراهیمی و فرزندانش حسین و زینب



منبع خبر

فیلمبرداری آقا اسدالله؛ راهگشای نیروهای امنیتی + عکس بیشتر بخوانید »

فارس من

فارس من| آخرین وضعیت سران فتنه/ از فروش نقاشی‌های موسوی تا درخواست انتخاباتی کروبی از ابتکار و ابطحی


گروه سیاسی خبرگزاری فارس: چند کمپین در سامانه فارس من درباره سران فتنه و آخرین وضعیت آنها به ثبت رسیده است. عده‌ای همزمان با فعال شدن مجدد آنها خواستار محاکمه فتنه گران شدند و از دستگاههای مسئول در این زمینه انتقاد کردند و برخی نیز خواستار اطلاع رسانی در مورد آخرین وضعیت آنها شدند. 

در همین زمینه پیگیری‌های خبرنگار فارس از منابع مطلع حاکی از آن است که در حال حاضر ارتباط کاملاً باز و آزادانه سران فتنه شدت گرفته است و تماس ها و مهمانی های موسوی و رهنورد با اعضای خانواده بدون حضور مأموران در جریان است.

 

 

با این حال چند روز قبل بود که سیّدحسن خمینی در دیدار اعضای حزب اعتماد ملّی از ضرورت رفع حصر موسوی و کروبی سخن گفته بود و همزمان نیز سایت کلمه از عدم صدور مجوز برای حضور موسوی در مراسم تدفین مادرش خبر داده بود.

اما واقعیت ماجرا چیز دیگری است. یک منبع مطلع به خبرنگار فارس گفت: موسوی پس از درگذشت همسر دوم پدر خود- مرحومه طاهره‌المدنی که به اشتباه در پیامهای تسلیت مادر وی خطاب شده- در منزل پدری حاضر شده و بدون حضور مأمورین با اقوام دیدار داشته است. ضمنا هیچ محدودیتی برای حضور وی در مراسم تدفین وجود نداشته اما موسوی خودش ترجیح داده که در این مراسم شرکت نکند.

مطابق اخبار منتشر شده، موسوی و رهنورد در ماه‌های  اخیر با طیف وسیعی از دوستان، آشنایان، فعالان سیاسی و محکومان امنیتی در داخل و خارج از کشور از جمله مصطفی تاجزاده، فخرالسادات محتشمی، علی شکوری راد، حبیب‌الله پیمان، مینو مرتاضی، محمد توسلی، لطف‌الله میثمی، بهاره هدایت، مهدی محمودیان، نرگس محمدی، نسرین ستوده، ساجده عرب سرخی، ریحانه طباطبایی، ژیلا بنی یعقوب، پروین فهیمی، مریم شربت دارقدس، عفت مرعشی (همسر مرحوم هاشمی رفسنجانی)، اردشیر امیرارجمند، ابوالفضل فاتح، علیرضا و محمدرضا بهشتی، علیرضا بهشتی شیرازی،  قربان بهزادیان نژاد، فرشاد مؤمنی، احمد منتظری، اسدالله بیات زنجانی، سیّد علی محمّد دستغیب، فاطمه راکعی، محسن میردامادی، زهرا مجردی، علی عرب مازار یزدی، مهدی فروزنده پور، مسیح مهاجری، عبدالله نوری، سیّد حسن خمینی، محمدتقی فاضل میبدی، سید ضیاء مرتضوی، سیدصادق قادری، سیّد محمّد خاتمی، مهدوی کروبی و… تماس برقرار کرده است.

بر پایه این خبر زندگی میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، روال عادی خود را طی می‌کند، و اخیرا نیز بخشی از آثار هنری خود از جمله نقاشی و مجسمه را به فروش رسانده‌اند.

 

 

از سوی دیگر، مهدی کروبی نیز مشغول زندگی عادی است و حتی کرونا هم مانع از آن نشده که  دیدارهای وی با چهره‌های سیاسی برگزار نشود.

شهریور سال گذشته بود که تصویر دورهمی مهدی کروبی با تعدادی از چهره‌های سیاسی در پشت بام منزل قدرت‌الله علیخانی سوژه مخاطبان فضای مجازی شد.

 

 

اواخر آذر نیز دو تن از اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی تصویری از ملاقات خود را با مهدی کروبی منتشر کردند.

 

 

چندماه بعد و در ۱۵ بهمن، مهدی کروبی به منزل غلامحسین کرباسچی، رئیس ستاد انتخاباتی خود در سال ۸۸ رفت.

 

 

چند روز بعد و در اول اسفند، کروبی این بار به میهمانی محمّد قوچانی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران از چهره‌های اصلاح‌طلب رفت.

 

 

به دیدارهای کروبی باید دیدار با چهره‌هایی چون موسوی بجنوردی، امامی جمارانی، عباسی فر، مهران فرجی، گلزاری، موسوی تبریزی، عبدالعلی زاده، سید جواد موسوی ، الیاس حضرتی، محمّدتقی فاضل میبدی، مهدوی آملی، حسن قاضی زاده هاشمی، اسماعیل دوستی، حجت نظری، فاضل فردوسی، حسن کریمی، زهره آشتیانی، عباسعلی روحانی، عبدالرضا سپهوند، سیّد محمود حسینی، ولی رعیت و جمعی از خانواده های معظم شهدا را نیز اضافه کرد.

علاوه بر این دیدارها، کروبی تماس‌های تلفنی را هم با افرادی از قبیل سیدحسن خمینی، نرگس محمدی، معصومه ابتکار، شهربانو امانی، محمّدعلی ابطحی و… داشته و حتی گفته می شود از ابتکار و ابطحی خواسته تا برای ریاست‌جمهوری کاندیدا شوند.

حجم فعالیت‌های این روزهای موسوی و کروبی و ملاقات و تماس‌های تلفنی آن‌ها با چهره‌های سیاسی، گذشته از اینکه بیانگر زندگی عادی آنان است، در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری می‌تواند معنادار باشد.

شاید از همین روست که موسوی در تماس تلفنی با حجاریان، در یک ژست تبلیغاتی می‌گوید از دریافت واکسن کرونا به نفع دیگران چشم پوشی کرده است.

البته وی از امکانات مناسب بهداشتی و درمانی سطح بالایی برخوردار است و  در سال گذشته برای درمان دستگاه گوارش در بخش ویژه بیمارستان خصوصی لاله بستری بوده است. همچنین در ماجرای ابتلای وی به کرونا، خبرهایی مبنی بر در اختیار داشتن داروهای خارجی گران‌قیمت منتشر شده بود.

اصلاح‌طلبان این روزها در آستانه انتخابات سرنوشت ساز ۱۴۰۰ مشغول تقسیم کار هستند. باید دید موسوی و کروبی که در ۸۸ بازیگران اصلی صحنه بودند و در نوک پیکان فتنه قرار داشتند، این بار چه نقشی بازی خواهند کرد.

موسوی و کروبی در سال ۸۸ با ادعای تقلب در انتخابات زمینه ساز خسارات گسترده در کشور از جمله کشته شدن ده ها نفر از مردم شدند.

 

 

انتهای پیام/





منبع خبر

فارس من| آخرین وضعیت سران فتنه/ از فروش نقاشی‌های موسوی تا درخواست انتخاباتی کروبی از ابتکار و ابطحی بیشتر بخوانید »

«ولایتمداری» مانع انحراف ملت در بروز فتنه‌هاست


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، ستار هدایت‌خواه دبیر جبهه فرهنگی اجتماعی انقلاب اسلامی در استان کهکیلویه و بویر احمد در برنامه خیابان انقلاب اظهار داشت: موضوع بصیرت با علم و آگاهی متفاوت است و برخی افراد هستند که خیلی از مسائل را می‌دانند، اما در موقع تشخیص و اقدام، نمی‌توانند درست عمل کنند. تشخیص حق از باطل و تشخیص وظیفه اصلی هر انسانی و وظیفه اول و موقعیت اقدام و انجام وظیفه، مولفه‌هایی هستند که بصیرت را شامل شوند.

وی ادامه داد: بصیرت نیاز به زمینه‌سازی‌های درونی و باطنی دارد که با روند تربیتی تحقق می‌یابد. در این مسیر تربیتی باید ساز و کار‌هایی فراهم باشد که آحاد جامعه بر اساس مبانی دینی و الهی و انقلابی تصمیم بگیرند. قاعدتا بخشی از فعالیت‌ها باید به ترویج فرهنگ قرآنی معطوف شود و بخش دیگری از این زمینه‌سازی‌ها معطوف به نیت‌ها و انگیزه‌هاست. روحیه اخلاص نیز از عوامل مهم در بصیرت است و یکی از موضوع‌های مهم کسب اخلاص، تقواپیشگی است.

هدایت‌خواه بیان داشت: بصیرت از اموری نیست که صرفا با گفتن و شنیدن حاصل شود و در یک فرایند تربیتی، عملی است که رخ می‌دهد؛ از جمله فتنه‌شناسی که در روزگار ما اتفاق می‌افتد که در این زمینه نیاز هست با کمک مبانی اندیشه‌های دینی به مقابله با این فتنه‌ها برآییم. فتنه قدرت تشخیص را از انسان می‌گیرد و حق و باطل را با هم می‌آمیزد. ما در آموزه‌های دینی‌مان در این مسئله شاخص داریم که آن، «ولایت» و «ولایتمداری» است و در هر روزگاری، ولی پرچم‌دار حق است و کسانی که روحیه ولایتمداری را در خودشان افزایش دهند، هنگام حضور فتنه‌ها دچار انحراف نخواهند شد.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

«ولایتمداری» مانع انحراف ملت در بروز فتنه‌هاست بیشتر بخوانید »