تصاویر/ شهید «شاهرخ ضرغام»
تصاویر/ شهید «شاهرخ ضرغام» بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، مراسم بزرگداشت سیونهمین سالگرد شهادت «سید مجتبی هاشمی» فرمانده جنگهای نامنظم گروه مردمی «فدائیان اسلام»، روز جمعه ۲۸ اردیبهشت از ساعت ۹ صبح با حضور خانواده معظم شهدا، رزمندگان، همرزمان شهید و عموم مردم در قطعه ۲۴ بهشتزهرا (س) تهران برگزار میشود.
شهید «سید مجتبی هاشمی» نخستین فرمانده کمیته انقلاب مرکزی تهران و فرمانده جنگهای نامنظم گروه «فدائیان اسلام» در دوران دفاع مقدس بود که ۲۸ اردیبهشت سال ۱۳۶۴ در خیابان وحدت اسلامی تهران، توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) مورد سوءقصد قرار گرفت و به شهادت رسید.
مطالب بیشتر:
* تصاویر/ شهید «سید مجتبی هاشمی» (۱)
* تصاویر/ شهید «سید مجتبی هاشمی» (۲)
* تصاویر/ شهید «سید مجتبی هاشمی» (۳)
* تصاویر/ شهید «سید مجتبی هاشمی» (۴)
* تصاویر/ شهید «سید مجتبی هاشمی» (۵)
* تصاویر/ شهید «سید مجتبی هاشمی» (۶)
* تصاویر/ شهید «سید مجتبی هاشمی» (۷)
انتهای پیام/ 113
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
مراسم بزرگداشت شهید «سید مجتبی هاشمی» برگزار میشود بیشتر بخوانید »
گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: یادمانهای راهیاننور در مناطق عملیاتی دوران هشت سال دفاع مقدس، ظرفیتهای بزرگی برای انتقال فرهنگ ایثار و شهادت و بازگویی رشادتهای دلیرمردان این مرز و بوم به نسلهای جدید هستند که میتوان در جهت استخراج گنجِ جنگ از این ظرفیتهای بزرگ بهرههای زیادی برد؛ به همین جهت است که رهبر معظم انقلاب اسلامی، آن را یک «رزمایش بزرگ فرهنگی» نامیدهاند.
یادمان شهدای دشت ذوالفقاری، یکی از یادمانهای دوران دفاع مقدس در حوالی آبادان است که نهتنها در ایام نوروز، بلکه در طول سال نیز از زائران راهیاننور میزبانی میکند. این یادمان به این جهت ایجاد شده است که «دشت ذوالفقاری» در دوران دفاع مقدس، رشادتهای دلیرمردان این سرزمین، خصوصاً رزمندگان گروه «فدائیان اسلام» به فرماندهی شهید «سید مجتبی هاشمی» است را شاهد بوده است.
سردار حاج قاسم صادقی از رزمندگان و اعضای گروه فدائیان اسلام در دوران دفاع مقدس، حدود هفت سال است که با پیگیریها و تلاشهای خود، یادمان شهدای دشت ذوالفقاری را احداث کرده است. وی در گفتوگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، به تشریح علت نامگذاری محل احداث این یادمان بهعنوان دشت ذوالفقاری پرداخته و سپس بخشهای مختلف یادمان شهدای دشت ذوالفقاری را تشریح میکند.
پیش از این گفتوگو، سردار حاج قاسم صادقی در گفتوگوی دیگری نیز با خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، به معرفی «شهدای احرار» – شهدایی که با پیروزی انقلاب اسلامی توبه کردند و با حضور در جبههها به شهادت رسیدند – پرداخته و سپس چگونگی تشکیل گروه «فدائیان اسلام» به فرماندهی شهید «سیدمجتبی هاشمی» را تشریح کرده است. (بیشتر بخوانید)
این پیشکسوت دوران دفاع مقدس در گفتوگویی که در ادامه میخوانید، با اشاره به چگونگی ساخت یادمان شهدای دشت ذوالفقاری و انگیزه خود در این زمینه میگوید: من آمدم اینجا تا طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی، گنجِ جنگ را استخراج کنم و ضمن اینکه امام خمینی (ره) نیز فرمودند که بخشی از مناطق جنگی را به همان سبک باقی نگه دارید، تا آیندگان ما را محکوم به تجاوز نکنند.
دفاعپرس: فدائیان اسلام چگونه در «دشت ذوالفقاری» مستقر شدند؟
پس از خبر شهید «دریاقلی سورانی» مبنی بر اینکه دشمن بهسمت آبادان در حال حرکت است، «فدائیان اسلام» بههمراه مردم دست به دست هم دادند و از رودخانه «بهمنشیر» عبور کرده و محور عملیاتی آنها روبهروی بعثیها شد؛ چراکه آنها از 50 کیلومتری مرز ایران یعنی شلمچه عبور کرده و رودخانه کارون، جاده آبادان، جاده ماهشهر را تصرف کردند و وارد این دشت (دشت ذوالفقاری) شده و روی رودخانه پل زدند و میخواستند آبادان را محاصره 360 درجه کنند؛ لذا فدائیان اسلام پس از خبری که شهید «دریاقلی سورانی» آورد، دست در دست هم داده و دشمن را در رودخانه ریخته و وارد «دشت ذوالفقاری» شدند و حدود یک سال در اینجا خط پدافندی تشکیل دادند.
دفاعپرس: آیا این دشت از ابتدا «دشت ذوالفقاری» نام داشت؟
خیر؛ من خود این اسم را روی آن گذاشتم؛ چراکه وقتی رزمندگان ما در کوی ذوالفقاری در کنار رودخانه بهمنشیر به شهادت میرسیدند، روی سنگ قبر آنها مینوشتیم «شهید کوی ذوالفقاری» و کمکم که وارد این دشت شدیم هم روی سنگ قبر آنها مینوشتیم «شهید دشت ذوالفقاری»؛ وگرنه این دشت نامی نداشت. بعد از اینکه این یادمان شکل گرفت نیز آن را بهعنوان یادمان شهدای دشت ذوالفقاری به ثبت رساندیم و نزدیک به هفت سال است که زائران راهیاننور از این یادمان بازدید میکنند.
دفاعپرس: از چگونگی ساخت یادمان شهدای دشت ذوالفقاری و انگیزه خود در این زمینه بگویید.
ابتدا که یادمان شهدای دشت ذوالفقاری مصوب نشده بود، برخی با آن مخالفت میکردند؛ اما من آمدم اینجا تا طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی، گنجِ جنگ را استخراج کنم و ضمن اینکه امام خمینی (ره) نیز فرمودند که بخشی از مناطق جنگی را به همان سبک باقی نگه دارید، تا آیندگان ما را محکوم به تجاوز نکنند؛ بنابراین به همت سردار «بهمن کارگر» رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، شورایی تشکیل و این یادمان مصوب شد.
اولین کاری که برای ساخت این یادمان انجام دادم، این بود که محدوده آن را مشخص کردم؛ یعنی اگر دور تا دور اینجا را محصور نمیکردم، آبی که در دشت وجود دارد تا کنار جاده آمده بود؛ بنابراین در فصل تابستان که آب دشت خشک میشود، با بیل مکانیکی محدوده یادمان را مشخص کردم.
یادمان شهدای دشت ذوالفقاری جزو یادمانهای تقریباً بکر و دستنخورده است؛ یعنی بخشی از آن بهصورت اردوگاهی و مناسب برای اسکان زائران راهیان نور بوده و در بخش دیگر از آن نیز آثاری وجود دارد که نشاندهنده جنایات جنگی صدام است.
دفاعپرس: درباره آثار موجود در یادمان شهدای دشت ذوالفقاری توضیح دهید.
هر آنچه که در یادمان شهدای دشت ذوالفقاری وجود دارد، یک معنای خاص خود را دارد و نمایانگر جنایات جنگی صدام است؛ چراکه وقتی صدام روزهای ابتدایی جنگ، از شلمچه حرکت کرده و جاده خرمشهر و رودخانه کارون را تصرف کرد، روی رودخانه پل زد و ادوات جنگی خود را آورد و جاده آبادان – اهواز و جاده آبادان – ماهشهر را نیز تصرف کرد و به دشت ذوالفقاری رسید و وقتی میخواست به سمت دریا برود، به تالاب شادگان برخورد کرد؛ لذا از همین دشت حرکت کرد و در بین راه شهید محمدجواد تندگویان را نیز به اسارت در آورد و به سمت آبادان رفت که بعداً وقتی ما وارد این دشت شدیم، جنایات جنگی زیادی را مشاهده کردیم؛ بنابراین انتقام خون شهدای مظلوم را گرفتیم. این شهدا، غیرنظامیان و زنان و کودکانی بودند که داشتند از شهر بیرون میرفتند.
زمانی که من وارد این منطقه شدم، اعلام کردم که حفظ آثار دفاع مقدس از اولویتهای من است و از طرفی هم چون من بههمراه پسر و عروسم هفتسال است که اینجا هستیم، با همدیگر خانوادگی مشورت میکنیم و بر مبنای همان هم ساختمانها را میسازیم و شهدا هم در این زمینه ما را کمک میکنند؛ بنابراین نمادهایی که در یادمان شهدای دشت ذوالفقاری وجود دارد، نسبت به یادمانهای دیگر متفاوتتر است. مثلاً سنگری وجود دارد که تمام آن با پوکه و گلوله بهعنوان «نماد مقاومت» ساخته شده است. همانطور که شعار راهیان نور امسال «ما مقاوم هستیم» است؛ چراکه ما با دستهای خالی مقابل ارتش مجهز بعثی، مقاوم بودیم و من خودم با اسلحه M1 مقابل تانکهای بعثی آمدم! این مقاومت با «توکل به خدا»، «توسل به ائمه (ع)» و «تدبر» صورت پذیرفت.
دفاعپرس: این نماد ۱۲ متری موجود در یادمان شهدای دشت ذوالفقاری، چه مفهومی دارد؟
این نماد با ۳۳۳ گلوله خنثیشده، پوکه بهجا مانده از دوران دفاع مقدس و ادوات دیگر ساخته شده و عنوان آن هم «مشو مشوش» بهمعنای «نظم در بینظمی» است. این نمایانگر آن است که ما «نیروهای نامنظم» در کنار اینکه نامنظم میجنگیدیم، همزمان باهم زیرمجموعه یک فرمانده منظم به دشمن میزدیم؛ بنابراین ما توانستیم با دست خالی در برابر ادواتی که همه دنیا به صدام میدادند، با دستان خالی پوزه دشمن را در همین منطقه به خاک بمالیم.
دفاعپرس: در میان صحبتهای خود، بر ضرورت حفظ آثار دفاع مقدس تأکید کردید؛ در این رابطه چه اقداماتی را در یادمان شهدای دشت ذوالفقاری انجام دادید؟
بعضی از سنگرهایی که در یادمان وجود دارد، براساس سبک قدیمی ساخته شده و در کنار آنها نیز برخی سنگرها هم به سبک جدید ساخته شده است؛ چراکه رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودهاند برای بازسازی و نوسازی مناطق جنگی، نوآوری، نوسازی و خلاقیت به خرج دهید؛ بنابراین یکی از خلاقیتهایی که در این یادمان وجود دارد، همین سنگرهای با سبک جدید است که سقف آن با ریل راهآهن ساخته شده است، به آن مفهوم که بعثیها از خرمشهر تا ۱۰ کیلومتری اهواز، هرچه ریل قطار بود را برش دادند و در سقف سنگرهای خود بهکار بردند.
این سنگرها بهعنوان سنگرهای «مقاومت شهدا» برای اسکان نیز بهکار میروند و ما در آن برای زائران راهیان نور خاطرات شهدا را بازگو میکنیم.
انتهای پیام/ 113
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
یادمان شهدای دشت ذوالفقاری؛ از نماد «مشو مشوش» تا سنگرهای «مقاومت شهدا» بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، محمدمهدی ابراهیم عراقی (۱۳۵۸-۱۳۰۹) در سال ۱۳۰۹ در محله پاچنار بازار بزرگ تهران دیده به جهان گشود. پدرش آجرپز و مادرش خانه دار و متدین و دوستدار اهل بیت پیامبر (علیهمالسلام) بودند.
بعد از شش سال دبستان به دوره دبیرستان رفت. مدتی در دبیرستان مروی درس خواند و بعد به دبیرستان دارالفنون رفت؛ اما به دلیل وضعیت ضعیف معیشتی خانواده مجبور به ترک تحصیل و کمک خرج پدر شد. به بازار بزرگ تهران رفت و در صنوف مختلف شاگردی کرد.
به دلیل جو مذهبی خانواده و شکل گرفتن احساسات مذهبی در مهدی و حضور در کانون فعالیتهای اجتماعی و سیاسی یعنی بازار بزرگ تهران در سال ۱۳۲۴ جذب هیأتهای مذهبی شد و به زودی با حجتالاسلام «سید مجتبی نواب صفوی» آشنا شد و جزء شورای مرکزی فدائیان اسلام شد.
روحیه مبارزاتی مهدی جوان با حضور در این تشکل سیاسی – مذهبی به تدریج شکل گرفت و در اکثر اقدامات و فعالیتهای مبارزاتی ۱۱ ساله فدائیان اسلام نقشی تأثیرگذار داشت و به عنوان یکی از نیروهای اجرایی توانمند نواب صفوی و فدائیان اسلام ظاهر شد.
شهید عراقی از فعالان و مبارزین باسابقه انقلاب اسلامی و از مؤثرترین اشخاص در نهضت امام خمینی (ره) است. مهدی عراقی از نوجوانی و جوانی با اشتغال در بازار تهران، فعالیتهای سیاسی خود را در دهه ۱۳۲۰ در کنار اعضای فدائیان اسلام آغاز کرد.
مشارکت در نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران به همراه آیتالله کاشانی و شهید سید مجتبی نواب صفوی و حضور در فراز و نشیب تشکیلاتی فدائیان اسلام از او فردی باتجربه ساخت. عراقی سال ۱۳۳۱ و یک سال قبل از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به همراه برخی دیگر از اعضای جمعیت فدائیان اسلام از این جمعیت جدا شد. وی بین سالهای ۱۳۳۱ تا ۱۳۴۲ از فعالیت سیاسی کناره گرفت و به فعالیت در کوره پزخانه و استخراخ سنگ معدن در کنار مراسمهای مذهبی پرداخت.
مهدی عراقی در دهه ۱۳۴۰ در مقابله با برخی سیاستهای رژیم پهلوی همچون لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید که با مخالفت علما از جمله امام خمینی (ره) نیز همراه بود، به صف نهضت امام پیوست. عراقی از مؤثرترین و فعالترین افراد حاضر در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در تهران و قم است که مسئولیت حفاظت از منزل امام خمینی (ره) را برعهده داشت.
در این دوره با ابتکار وی و موافقت امام (ره) هیئتهای مذهبی – سیاسی بازار تهران جهت هماهنگی و فعالیت منسجم در قالب «هیئتهای مؤتلفه اسلامی» متشکل میشوند. عراقی عضو شورای مرکزی این هیئتها و تشکیل دهنده شاخه نظامی آن است. سال ۱۳۴۳ با طرح لایحه کاپیتولاسیون و مخالفت صریح امام با آن، مؤتلفه اقدام به ترور نخستوزیر وقت حسنعلی منصور کردند. بهمن ۱۳۴۳ عراقی به اتهام شرکت در ترور منصور دستگیر و به حبس ابد محکوم شد.
شهید عراقی در جلسه محاکمه اعضای مؤتلفه اسلامی به جرم کشتن «حسنعلی منصور»
او در دوره ۱۳ ساله محکومیت خود در زندان ضمن مدیریت امور زندانیان مسلمان، رفتاری تسامح جویانه با سایر زندانیان دارد. ادامه فعالیتهای سیاسی عراقی در زندان منجر به تبعید یک ساله او به زندان برازجان شد. سال ۱۳۵۵ به همراه عده دیگری از زندانیان سیاسی با توجه به سیاست فضای باز سیاسی مطرح شده توسط حکومت پهلوی از زندان آزاد شد.
وی در این مدت تا پیروزی انقلاب اسلامی ضمن تلاش برای ایجاد انسجام و وحدت میان گروههای مبارز مسلمان به ارتباطگیری با سایر جریانهای فکری از جمله ملیگراها میپردازد. برگزاری مراسم ختم دکتر «علی شریعتی» و یادواره «سید مصطفی خمینی» از جمله فعالیتهای سازماندهی شده عراقی علیه حکومت در این دوره است.
آذر ۱۳۵۷ عراقی به پاریس رفت و مدیریت بیت امام خمینی (ره) در نوفل لوشاتو را برعهده گرفت. او ضمن بازگشت مجدد به تهران برای ساماندهی راهپیمایی تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷، مجدداً به پاریس رفت و همراه با امام به تهران بازگشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هیئتهای مؤتلفه اسلامی به حزب جمهوری اسلامی پیوسته و مهدی عراقی در اردیبهشت ۱۳۵۸ عضو شورای مرکزی این حزب شد.
مدیریت زندان قصر با حکم امام، پیشنهاد تشکیل بنیاد مستضعفان با نظارت بر امور مالی آن و مدیریت امور مالی روزنامه کیهان از جمله مسئولیتهای دیگر عراقی در دوره حیات کوتاه او پس از پیروزی انقلاب است. سرانجام ۴ شهریور ۱۳۵۸ مهدی عراقی به همراه فرزندش «حسام عراقی» و «حسین مهدیان» مدیر مسئول روزنامه کیهان در منطقه قلهک تهران توسط اعضای گروه فرقان ترور و همراه پسرش به شهادت رسیدند.
بر اساس اظهارات اکبر گودرزی (رهبر گروه فرقان) طرح ترور مهدی عراقی از سوی وی و محمد متحدی مسئول شاخه نظامی گروه مطرح شد. مهدیان که صبحها همراه مهدی عراقی به مؤسسه کیهان میرفت، در طرح ترور قرار داشت. در تحلیل فرقانیها هر دو جزئی از جبهه «زر» به شمار میآمدند و گودرزی آنها را به عنوان مرتبطین با سرمایهداران بزرگ معرفی میکرد. [۱]
تیم ترور فرقان متشکل از بهرام آذرتیموری، علیرضا یوسفینسب، علی نیکنام و علی اسدی صبح روز ۴ شهریور ۱۳۵۸ در منطقه قلهک تهران، خیابان زمرد که خانهی حسین مهدیان در آن قرار داشت با اسلحه یوزی اتومبیل پیکان حامل آنها را مورد هدف قرار داد. مهدی عراقی در اثر گلولهای که به گردنش اصابت کرد، شهید شد و مردم دو مجروح دیگر یعنی حسام عراقی و حسین مهدیان را به بیمارستان ایران مهر قلهک انتقال دادند.
حسام عراقی در بین راه شهید شد؛ اما حسین مهدیان تحت عمل جراحی قرار گرفت و ادامه حیات یافت. به دستور امام خمینی (ره) پیکر پدر و پسر شهید به قم منتقل شد. در تشییع جنازه آنها در قم نزدیک به نیم میلیون نفر شرکت کردند که حضرت امام از میدان سعیدی تا صحن مطهر در این تشییع حضور یافت. [۲]
شهید عراقی در زندان برازجان در سال ۱۳۴۸
بهرام آذرتیموری دانشجوی سال آخر رشته ساختمان سازی مدرسه عالی ساختمان از ضاربان مهدی عراقی و فرزندش حسام است. آذرتیموری به وسیله سعید واحد از اعضای گروه فرقان با جلسات قرآنی اکبر گودرزی آشنا و جذب این گروه شد. وی در همین جلسات با غلامرضا یوسفینسب آشنا شد و همراه با علی اسدی و علی نیکنام یک تیم چهار نفره متأثر از اندیشههای فرقانی تشکیل داده و در خانههای تیمی مستقر میشوند.
آنها ضمن شناسایی شخصیتهایی چون آیتالله سید محمدحسین بهشتی، حجتلاسلام محمدجواد باهنر، آیتالله موسوی اردبیلی، آیتالله خسروشاهی و حجتالاسلام حقی جهت ترور، سرقتهای مسلحانهای برای تأمین نیازهای مالی گروه از بانکهای پایتخت دارند.
آذرتیموری هدف از طرح ترور ۴ شهریور ۱۳۵۸ را حسین مهدیان میداند و تیم ترورکننده را سه نفر شامل خود، یوسفی نسب و اسدی معرفی میکند. وی جریان ترور را اینگونه روایت میکند که اسدی به عنوان راننده موتور و او و غلامرضا یوسفینسب مسلح به مسلسل یوزی در کنار و روبروی خیابان کمین میکنند؛ یوسفینسب اتومبیل حامل مهدی عراقی، حسام عراقی و حسین مهدیان را به رگبار گلوله میبندد و وی به عنوان احتیاط و به هنگام اضطرار باید اقدام به شلیک میکرد.
بهرام آذرتیموری معتقد است در عملیات ترور مهدی عراقی هیچگونه گلولهای شلیک نکرده و تنها اسلحه کلت خود را در صحنه ترور جا گذاشته است. این در حالی است که وی در بازجوییهای بعدی غلامرضا یوسفینسب را ضارب اصلی، علی نیکنام را راکب موتورسوار، علی اسدی را راننده اتومبیل احتیاطی و خود را ضارب ذخیره در صورت لزوم معرفی میکند که ضرورتی به شلیک وی نبود: «در جریان ترور سعید واحد در اتومبیل بود که رضا و علی اسلحهها را به او دادند. علی نیکنام راننده موتور و علی اسدی راننده ماشین بود.» [۳]
علی نیکنام دانشآموز دوره متوسطه در یکی از جلسات تفسیر قرآن گودرزی جذب گروه فرقان میشود و در طرح ترور مهدی عراقی به عنوان راکب موتورسوار حضور دارد. او در بازجوئیهای خود اعتراف کرده است که ساعت هفت و ۳۰ دقیقه صبح روز ۴ شهریور ۱۳۵۸ به همراه بهرام آذرتیموری، علی اسدی و غلامرضا یوسفینسب در محل ترور حضور داشته است: «در ترور آقای مهدی عراقی من و علی اسدی و بهرام و رضا بودیم که بهرام مواظب رضا بود و رضا شلیک کرد و من موتور داشتم و علی در ماشین بود برای آنکه اسلحهها را ببرد.
ساعت هفت و ۳۰ دقیقه آمدیم. علی در آن خیابان ایستاده بود و من و رضا و بهرام سرکوچه آمدیم. من پائین ایستادم و رضا و بهرام سرکوچه و بعد با همدیگر آمدیم. موتور ۱۸۵ بود و موتور کمی منحرف شد و بعد که روزنامه نوشت یک ماشین دنبال ما بود، ولی سرانجام برگشت.» [۴]
درباره اعترافات و اقدامات سایر افراد دخیل در این ترور (علی اسدی و غلامرضا یوسفینسب) اطلاعات چندانی در دسترس نیست. اما غلامرضا یوسفینسب به عنوان ضارب اصلی و اقدام کننده به ترور مهدی و حسام عراقی در تاریخ ۱۸ دی ۱۳۵۸ همزمان با عملیات کشف خانههای تیمی فرقان، دستگیر و در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۳۵۸ به جرم شرکت در ترور محمدولی قرنی، مهدی عراقی و حسام عراقی اعدام میشود.
شهید عراقی در پرواز کنار امام خمینی (ره)
اکبر گودرزی به عنوان رهبر و ایدئولوگ گروه فرقان با رد توجیهات عاملین ترور مهدی عراقی و در پاسخ به سؤالات دادگاه درباره اهداف این ترور که اگر «هدف ترور مهدیان بود چرا اتومبیل حامل وی که در آن مهدی عراقی، فرزندش حسام و دو پاسدار قرار داشتند را به رگبار بستید؟»
گفته است: «موضوع از این قرار است که من گفتم افرادی که مورد هدف ما بودند، افراد مؤثر رژیم بودند. در این تردیدی نیست؛ ولی در مورد پاسدار یا ارتشی، این مسئله مطرح شده که اگر مقاومت کردند، کشته شوند! پاسداران از آنها دفاع کردهاند آنها هم ماشین را به رگبار بستهاند.» [۵]
وی خود را بیخبر از جزئیات ترور عراقی میداند و معتقد است در مورد افرادی که هدف ترور واقع شدهاند، مشورت شده است؛ اما اگر افرادی در برابر اقدام ترور فرقان مقاومت کنند نیز ترور میشوند.
پس از شهادت مهدی عراقی و فرزندش حسام، خانواده شهید عراقی دیداری با امام خمینی (ره) در قم دارند که در این دیدار امام ضمن بیان سابقه آشنایی و اعتماد خود نسبت به شهید مهدی عراقی میفرمایند: «من ایشان را حدود ۲۰ سال است که میشناسم. مهدی عراقی یک نفر نبود، او به تنهایی ۲۰ نفر بود.» [۶]
گزارش از: عباس علیبخشی
منابع
آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده اکبر گودرزی، شماره بازیابی ۱۸۱۸۳، تاریخ بازجویی ۲۱ فروردین ۱۳۵۹
روزنامه جمهوری اسلامی، ۵ شهریور ۱۳۵۸
آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهرام آذرتیموری، شماره بازیابی ۳۲۰۶۸
آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده علی نیکنام، شماره بازیابی ۳۲۰۶۷
یادآور: کتاب ماه فرهنگی تاریخی ویژه بازکاوی اندیشه و عملکرد گروه فرقان، سال سوم، شماره ۶، ۷ و ۸، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، تابستان، پائیز و زمستان ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹
صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی (بیانات، پیامها، مصاحبهها و …)، جلد ۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۸.
انتهای پیام/ 118
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
بازخوانی پرونده ترور شهید عراقی/ مردی که به تنهایی ۲۰ نفر بود! بیشتر بخوانید »