فداییان اسلام

فداییان اسلام چگونه شمشیر برّان اسلام شدند؟

فداییان اسلام چگونه شمشیر برّان اسلام شدند؟



فداییان اسلام چگونه شمشیر برّان اسلام شدند؟

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سیدمجتبی میرلوحی در سال ۱۳۰۳ شمسی در منطقه تهران قدیم و در محله خانی‌آباد متولد شد. سیدجواد میرلوحی پدرش روحانی و مادرش خانه دار بود. او در همان محله بزرگ شد و تحصیلات ابتدایی را در مدرسه‌ حکیم‌ نظامی و دوره متوسطه و علوم جدید را در هنرستان صنعتی آلمانی‎ها آموخت و هم زمان با آموختن دروس‌ جدید به تحصیل‌ علوم‌ حوزوی در مدرسه مروی بازار بزرگ تهران و مسجد قندی خانی‌آباد مشغول شد.

پدر سیدمجتبی در سال ۱۳۱۴ در پی اجرای قانون لباس‌های متحدالشکل و خلع‌ لباس روحانیت که توسط رضاشاه به اجرا درآمد مجبور به درآوردن عبا و عمامه اش شد که این موضوع برایش سخت بود. او شغل وکیل دعاوی دادگستری را ادامه داد. به‌ دنبال درگیری لفظی سیدجواد با علی اکبر داور وزیر دادگستری رضا شاه، سیلی محکمی به صورت وی زد که مجازات این اقدام سه سال زندان بود. سیدجواد در اواخر دوره محکومیت اش در زندان جان به جان آفرین تسلیم کرد. سرپرستی سید مجتبی که در این زمان ۹ سال‌ داشت بر عهده دایی اش سید محمود نواب صفوی که او نیز در عدلیه کار می‌کرد، قرار گرفت. بعد از این اتفاق سیدمجتبی به همفکری برخی از اعضای خانواده اش نام خانوادگی اش را از میرلوحی به نام فامیل مادرش یعنی نواب صفوی تغییر داد.

سیدمجتبی جوان در ۲۳ سالگی با نیره‌سادات نواب احتشام رضوی، دختر یکی از رهبران قیام مشهد که در غائله  کشیدن چادر از سر زنان معروف شد، ازدواج کرد و حاصل این ازدواج سه دختر به نام‌های فاطمه، زهرا و صدیقه بود که البته صدیقه به دلیل اعدام سیدمجتبی در سال ۱۳۳۴ هرگز پدر را ندید.

پرورش دینی و فکری نواب صفوی

او بعد از فراغت از تحصیل به استخدام شرکت ملی نفت ایران درآمد و پس از مدت کوتاهی به آبادان منتقل شد. مدتی بعد برخورد شدیدی بین یکی از متخصصان انگلیسی شرکت نفت و یکی از کارگران این شرکت روی داد و سیدمجتبی جوان در حمایت از کارگر مذکور همکارانش را به اعتراض و و شورش طرح درخواست اجرای قصاص دعوت کرد که البته این غائله با دخالت نیروی نظامی آبادان سرکوب شد، سیدمجتبی نیز برای رهایی از دست نظامی ها فرار کرد و به نجف اشرف رفت. در مدرسه آخوند خراسانی در نجف حجره‌ای گرفت و نزد استادان مشهوری مانند علامه امینی، صاحب‌ الغدیر، آیت‌الله سید حسین طباطبایی قمی و آیت‌الله شیخ محمد تهرانی به تحصیل فقه، اصول، تفسیر قرآن و مباحث اعتقادی پرداخت.

در نجف اشرف با مطالعه کتاب «شیعی‌گری» احمد کسروی با افکار او آشنا و حساس شد و پس از نشان دادن کتاب به علمای نجف برخی از آنان حکم به ارتداد وی دادند. نواب تحت تاثیر علامه امینی و برخی علما از جمله آیت‌الله خویی و آیت‌الله سیداسدالله مدنی در سال ۱۳۲۳ رهسپار تهران شد. در تهران نیز شیخ محمدآقا تهرانی، موسس هیات قائمیه در تحریک مردم و  نواب صفوی بر ضد کسروی موثر بود.

او پس از بازگشت به کشور به خانه کسروی رفت و نسبت به انحرافاتی که در نوشته‌هایش دیده بود به او هشدار داد و او را از گفتن و نوشتن سخنان توهین‌آمیز درباره اسلام و ائمه شیعه و روحانیت بر حذر کرد اما وقتی سخنانش را در او بی‌تاثیر دید، به فکر ترور و اجرای حکم ارتداد افتاد. اقدامات کسروی که به قرآن‌سوزی نیز رسیده بود، موج اعتراضات نیروهای مذهبی و متدین تهران را برانگیخت.

نواب در تهران بارها در خصوص مبانی شیعه در اسلام با کسروی به مباحثه پرداخت، مباحثاتی که در مجله «پرچم» منتشر شد. در همین مباحثات بود که نواب صفوی از ارتداد کسروی اطمینان پیدا کرد و در نهایت حکم ارتداد کسروی را که قبلا توسط علمای نجف صادر شده بود را با یکی از روحانیون معروف طالقان در میان گذاشت و ایشان نیز ضمن تشویق نواب، مبلغی را برای خرید اسلحه در اختیار او گذاشت. نواب صفوی نیز  در هشتم اردیبهشت ۱۳۲۴ در میدان حشمت‌الدوله (آذربایجان فعلی) به سمت کسروی شلیک کرد البته کسروی از این ماجرا جان سالم به در برد و به بیمارستان منتقل شد و نواب صفوی دستگیر و روانه زندان شد.

دستگیری نواب، اعتراضات مراجع تقلید و علما را به همراه داشت تا آنجا که با فشار مراجع و حمایت مردم و با قید کفالت و به قرار ۱۲ تومان که از طرف فردی به نام اسکویی از بازرگان‌ آن دوره تأمین شد، پس از یک هفته از زندان آزاد شد. 

ترور نافرجام کسروی اولین اقدام فدائیان اسلام بود در حالی که هنوز تشکیلات تعریف شده نداشتند. البته این اقدام با حمایت قابل توجه بسیاری از نیروهای مذهبی، علما و مردم روبرو شد. بعد از این اقدام نواب صفوی اولین اطلاعیه فدائیان اسلام را با ادبیاتی تند و انقلابی منتشر کرد. این اعلامیه که با عنوان «دین و انتقام» صادر شد اعلام موجودیت «فداییان اسلام» هم بود.

سیدمجتبی نواب صفوی درباره علت این نامگذاری گفت: «حضرت سیدالشهداء را در خواب دیدم که بازوبندی بر بازویم بست که روی آن نوشته شده بود «فداییان اسلام» و من از این جهت نام فداییان اسلام را برای این تشکیلات برگزیدم.»

اعلامیه مذکور این گونه آغاز شد: «هوالعزیز؛ دین و انتقام؛ ما زنده‌ایم و خدای منتقم، بیدار. خون‌های بیچارگان از سر انگشت خودخواهان شهوتران که هر یک به نام و رنگی پشت پرده‌های سیاه و سنگرهای ظلم و خیانت و دزدی و جنایت خزیده‌اند، سالیان درازی است فرو می‌ریزد و گاه دست انتقام الهی هر یک از اینان را به جای خویش می‌سپارد و دگر یارانش عبرت نمی‌گیرند. ای خائنین حقیقت پوش و حق کش وای رنگ بازان منافق، ما آزاده‌ایم و بیداریم، می‌دانیم و ایمان به خدا داریم و نمی‌ترسیم،…»

نواب صفوی پس از اعلام رسمی موجودیت «جمعیت فدائیان اسلام» اعدام کسروی را جدی تر از قبل پیگیری کرد. او به تدریج افرادی چون سیدحسین امامی را جذب کرد و این بار با کمک یارانش توانست احمد کسروی را در داخل ساختمان دادگستری به قتل برساند.

نواب صوی طی سالهای ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۶ با سفر به شهرهای مختلف کشور و ملاقات با مردم و علما اقصی نقاط کشور ضمن تبلیغ دین به جذب افراد شجاع، معتقد و مبارز برای فدائیان اسلام اقدام کرد اما پس از آن با تحت تعقیب قرار گرفتن از سوی رژیم، مجبور به مبارزه مخفی شد.

ظهور سیاسی نواب صفوی

آشنایی نواب صفوی با آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی باعث شد تا از اواسط سال ۱۳۲۴ علیرغم اینکه با ملی‌گراها میانه خوبی نداشت اما با آیت‌الله کاشانی بر سر حمایت از آنان به توافق برسد. موضوعی که باعث شد فدائیان اسلام نقشی اساسی در راه یافتن کاشانی به مجلس، نخست‌وزیری مصدق و ملی شدن صنعت نفت داشته باشند. آنان از ملی‌گرایان خواسته بودند در صورت رسیدن به قدرت اجرای احکام اسلامی را در دستور کار قرار دهند.

بعد از سال ۱۳۲۷ که اقلیت مجلس شورای ملی مانع تصویب قرارداد گس- گلشاییان شد، رژیم پهلوی برای ممانعت از ورود  اقلیت مخالف به این مجلس، عبدالحسین هژیر نخست وزیر وقت را مامور تقلب در انتخابات و دستگیر کردن آیت‌الله کاشانی به بهانه ترور نافرجام شاه و تبعید وی به لبنان کرد. فدائیان اسلام با مشاهده این مساله به این جمع‌بندی رسید که هژیر مانع اجرای احکام اسلام است به همین دلیل نام او در دستور ترور فداییان اسلام قرار گرفت. پس از ترور هژیر، فداییان اسلام با نامزد کردن آیت‌الله کاشانی و محمد مصدق بار دیگر گروه اقلیت را در مجلس شورای ملی احیا کردند.

فدائیان اسلام در ماجرای ملی شدن صنعت نفت هم فعال ظاهر شد. با ترور حاجعلی رزم‌آرا دیگر نخست‌وزیر محمدرضا شاه که به شدت با ملی شدن صنعت نفت مخالف بود، راه ملی شدن صنعت نفت را گشودند. ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ زمانی که اتومبیل رزم‌آرا جلوی مسجد امام (شاه سابق) توقف کرده بود و نخست‌وزیر برای شرکت در مراسم ختم آیت‌الله فیض از علمای معروف آن روزگار قصد ورود به صحن مسجد را داشت، خلیل طهماسبی از اعضای فدائیان اسلام بی‌درنگ از پشتِ سر با شلیکِ سه گلوله او را از پا درآورد و خود نیز توسط مأموران دستگیر شد.

آیت‌الله کاشانی همان زمان در مصاحبه‌ای گفت: «این عمل (ترور رزم‌آرا) به نفع ملت ایران بود و آن گلوله و ضربه، عالی‌ترین و مفیدترین ضربه‌ای بود که به پیکر استعمار و دشمنان ملت ایران وارد آمد». ایشان  در گفت‌وگوی دیگری خاطرنشان کرد: «… نخست‌وزیر مقتول در زمان حیات خود از منافع شرکت نفت جنوب و سیاست استعماری انگلستان به شدت حمایت می‌کرد چون عموم طبقات مردم ایران با تصمیم قطعی و خلل‌ناپذیری برای کوتاه کردن دست طمع سیاست استعماری نفت جنوب قیام کرده بودند، پافشاری رزم‌آرا برای مقاومت در مقابل افکار عمومی ملت ایران و حمایت از شرکت نفت باعث خشم شدید و عمومی مردم ایران گردید و جوانی غیور، وطن‌پرست و متدین از میان مردم ایران برخاست و نخست‌وزیر بیگانه‌پرست را به جزای اعمال خود رسانید…»

در مرداد ۱۳۳۱ با فشار علما و افکار عمومی، ماده واحده ای به این شرح به تصویب مجلس شورای ملی رسید که «چون خیانتِ حاجعلی رزم‌آرا بر ملتِ ایران ثابت گردیده، قاتل او استاد خلیل طهماسبی به موجب این قانون مورد عفو قرار می‌گیرد.» بدین ترتیب در ۲۳ آبان‌ همان سال، خلیل طهماسبی پس از دو سال از زندان آزاد شد و آیت‌الله کاشانی در پی آزادی، او را به عنوان «شمشیر برّان اسلام» و «مجری اراده و افکار ملت ایران» مورد ستایش قرار داد. قتل رزم‌آرا آنچنان موجی ایجاد کرد که دولت مستعجل حسین علاء هم نتوانست در برابر آن بایستد و نه تنها ناتوان از مخالفت با ملی شدن نفت مجبور به استعفا شد که مجلس شورای ملی دکتر محمد مصدق از نمایندگان شاخص ملی‌گرا را به نخست‌وزیری برگزید.

اما روی کار آمدن دولت محمد مصدق سرآغاز بالا گرفتن اختلافات میان نواب صفوی و دولت جبهه ملی بود. فدائیان اسلام که از دولت مصدق انتظار داشت اجرای احکام اسلامی را در راس امور قرار دهد، وقتی انتظاراتشان برآورده نشد، ساز مخالف کوک کردند. در پی شدت گرفتن اختلافات و مخالفت‌ها، دولت مصدق که از جانب فدائیان احساس خطر می‌کرد، رهبران این گروه از جمله نواب صفوی را بازداشت و زندانی کرد. زندانی شدن وی تا فردای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بر علیه مصدق و سقوط دولت وی طول کشید.

نواب صفوی و فداییان اسلام به مبارزات خود بر علیه رژیم پهلوی تا سال ۱۳۳۴ ادامه دادند.  در ساعت سه و نیم بعدازظهر روز دوم آذرماه ۱۳۳۴ نقشه ترور حسین علاء دیگر نخست وزیر شاه اجرا شد اما علاء با خوش شانسی از این مهلکه جان به در برد و فرماندار نظامی ابتدا ضارب نخست وزیر و بعد از چند روز سیدمجتبی نواب صفوی رهبر فدائیان اسلام و دو نفر  دیگر از اعضای این گروه را بازداشت کردند.

روزنامه اطلاعات فردای آن روز در خبری نوشت: «بعد از حادثه سوءقصد علیه جان نخست‌وزیر در مسجد شاه و دستگیری مظفرعلی ذوالقدر ضارب، مشارالیه در بازجویی‌های اولیه اظهار داشت که نواب صفوی دستور اجرای ترور نخست‌وزیر را در اختیار من گذاشته است. علاوه بر این اعتراف از ظواهر امر و طرز صحبت کردن ضارب و شعارهایی که بعد از حادثه داده بود و همچنین گفتن اذان و الله اکبر بعد از حمله به آقای علاء چنین بر مامورین روشن شد که مظفرعلی به تحریک جمعیت فدائیان اسلام که در سال‌های اخیر پنج مرتبه مرتکب سوءقصد علیه جان زمامداران وقت شده‌اند، اقدام به سوءقصد و شلیک گلوله به سوی آقای علاء نموده است و بالنتیجه مقامات انتظامی چه شهربانی و چه فرماندار نظامی مصمم شدند که رهبر این جمعیت را که بعد از وقوع حادثه مخفی شده بود، بازداشت نمایند.»

اینچنین بود که اعضای موثر جمعیت فدائیان اسلام بازداشت و راهی زندان شدند. سیدمجتبی نواب صفوی، خلیل طهماسبی، سیدمحمد واحدی و مظفرعلی ذوالقدر در روز ۲۶ دی ۱۳۳۴ در  دادگاه پهلوی به اعدام محکوم شدند، دادگاه تجدیدنظر هم همان روز برگزار و حکم اولیه را تایید کرد. در پی تثبیت حکم اعدام، اعضای اصلی جمعیت فداییان اسلام سحرگاه روز ۲۷ دی‌ماه ۱۳۳۴ یعنی ۱۴ ماه قبل از تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) به دست ماموران فرماندار نظامی تیرباران شدند.

بدین ترتیب سیدمجتبی نواب صفوی رهبر فدائیان اسلام بعد از ۱۰ سال مبارزه در سن ۳۱ سالگی به همراه سه یار دیگرش در میدان تیر لشکر دو زرهی تهران تیرباران شدند. پیکر نواب صفوی به قبرستان وادی‌السلام قم به خاک سپرده شد.

درباره مبارزه مسلحانه نواب صفوی چه گفتند

نیره‌السادات احتشام‌رضوی همسر نواب صفوی در کتاب خاطراتش با یادآوری دیدارش با رهبر فقید انقلاب اسلامی گفت: «در این دیدار از ایشان پرسیدم به نظر شما راه و حرکت آقای نواب  چطور بود. امام (ره) پاسخ دادند: «راه آقای نواب به قدری خالص و بی غل و غش بود که حد و مرز نداشت.» عرض کردم اگر صلاح می‌دانید در فرمایشاتتان اشاره‌ای به آقای نواب کنید. امام (ره) گفتند: «راه آقای نواب به قدری خالصانه و صادقانه بود که نیازی به گفتن من هم ندارد.»

شهید حاج مهدی عراقی از اعضای فداییان اسلام نیز در کتاب «ناگفته‌ها» که به تحریر خاطراتش برای دانشجویان انجمن اسلامی پاریس در آبان و آذر  ۱۳۵۷ در نوفل لوشاتو اختصاص دارد، آورده است: نواب صفوی در مدرسه‌ صنعتی آلمان تحصیل می‌کرد و از همان زمان میل زیادی به حرکت‌های انقلابی داشته به‌طوری که بچه‌ها را جمع می‌کرده و برای آن‌ها صحبت می‌کرده است. نواب پس از گرفتن دیپلم به آبادان می‌رود و در شرکت نفت مشغول به کار می‌گردد. وی در دوران دبیرستان در مسجد محلشان زیر نظر روحانی مسجد، آشنایی با دروس اسلامی پیدا کرده بود. اما در آبادان پس از ساماندهی یک اعتراض علیه برخی مدیران شرکت نفت به عراق می‌گریزد و به نجف می‌رود. در آنجا حدود دو سال تحصیل می‌کند و پس از آنکه متوجه می‌شود فردی همچون کسروی در ایران فعالیت می‌کند برای مواجهه با او به ایران بازمی‌گردد. نواب در تهران ابتدا برای مدتی نوجوانان و جوانانی را به دور خود جمع می‌کند و آن‌ها را آموزش می‌دهد و سپس به دیدار کسروی می‌رود و از او درخواست مناظره می‌نماید.

وی ادامه داد: پس از یکی دو جلسه مناظره، نواب به این نتیجه می‌رسد که باید وی را اعدام کرد. لذا می‌رود از خوزستان یک اسلحه‌ای را می‌خرد و روزی در منطقه‌ای خلوت، خود نواب به سمت او شلیک می‌کند که اسلحه گیر می‌کند و موفق نمی‌شود لذا با ته تفنگ به سرش می‌زند ولی فرصت کم بوده و موفق نمی‌شود کاری را از پیش ببرد. بعد از آن در مرحله‌ای دیگر برادران امامی که از یاران نواب صفوی بودند کسروی و منشی‌اش را در دادگستری تهران مورد حمله قرار می‌دهند و وی را به قتل می‌رسانند.

اما روایت مرحوم حبیب‌الله‌ عسگراولادی‌ از واکنش امام به استجازه فداییان اسلام برای دریافت مجوز اعدام، گفت: یکی‌ از دلایلی‌ که‌ موجب‌ شده‌ بود تا دیرتر به‌ اقدام‌ خود دست‌ بزنند، نهی‌ امام‌(س‌) در مورد کارشان‌ بود. آنها برای‌ برداشتن‌ این‌ نهی‌ تلاش‌های‌ زیادی‌ کردند و چندین بار خدمت‌ امام‌(س) رفتند، اما همچنان‌ حضرت‌ امام‌ نهی‌ بر این‌ کار داشتند این‌ افراد از بنده‌ که‌ نماینده امام‌ در وجوهات‌ بودم‌ و با دیگر علما نیز ارتباط‌ داشتم‌، دوباره‌ خواستند تا از امام‌ بخواهم‌ این‌ نهی‌ را بردارند اما امام در پاسخ‌ به‌ من‌ گفتند که‌ در کارهای‌ تند شرکت‌ نکن‌. این‌ چهار شهید برای‌ این‌ که‌ این‌ نهی‌ را بردارند از مراجع‌ دیگری‌ فتوا گرفتند.

منابع:

منظورالاجداد، فدائیان اسلام، ص۱۸۸.

زارعی، تکبیر سرخ، ص۹۴.

منظورالاجداد، فدائیان اسلام، ص۱۹۰.

منظورالاجداد، فدائیان اسلام، ص۱۹۲.

جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۹-۲۲۰

خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۳۲-۳۳

زندگی و مبارزه نواب صفوی، هادی خسروشاهی، اطلاعات، ‎۱۳۸۶

فدائیان اسلام، تاریخ، عملکرد، اندیشه، خسروشاهی، اطلاعات، ‎۱۳۷۵.



منبع خبر

فداییان اسلام چگونه شمشیر برّان اسلام شدند؟ بیشتر بخوانید »

رژیم مستکبر آمریکا، بزرگترین تهدید برای آزادی و حق است/ امروز آمریکا بزرگترین تهدید دنیا است

رژیم مستکبر آمریکا، بزرگترین تهدید برای آزادی و حق است/ امروز آمریکا بزرگترین تهدید دنیا است



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، امیر سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی، فرمانده کل ارتش پس از پایان مرحله اصلی رزمایش اقتدار هوایی فداییان ولایت نیروی هوایی ارتش که در میدان تمرین جنگ الکترونیک شهید علی ابوعطا در منطقه انارک برگزار شد، در جمع خبرنگاران اظهار کرد: خبرنگاران حاضر در این رزمایش شاهد بودند که در مرحله اصلی رزمایش، همه‌ی برنامه‌های پیش بینی شده در رزمایش با اقتدار، دقت کامل و مهارت خلبانان عزیز و کارکنان نهاجا با موفقیت به سرانجام رسید.

بیشتر بخوانید:

انهدام اهداف زمینی توسط فانتوم‌ها با بمب قاصد

وی با بیان اینکه «رزمایش اقتدار هوایی فداییان ولایت سومین رزمایش نیروی هوایی در سال جاری است»، خاطر نشان کرد: نیروی هوایی ارتش پیش از این در سال جاری در رزمایش‌های مشترک ذوالفقار ۹۹ و پدافند هوایی مدافعان حریم ولایت نیز حضور داشت اما امروز رزمایش خاص خود را برگزار کرد و این رزمایش طی ۵ روز برگزار شد که امروز روز اصلی آن بود و همه‌ی مأموریت‌ها با موفقیت انجام شد.

فرمانده کل ارتش افزود: به لطف خدا خلبانان جوان و فرماندهان عزیز نیروی هوایی ارتش، قدرت، اقتدار و آمادگی، روحیه و انگیزه بالای خود را نشان دادند و بار دیگر ثابت کردند که نیروی هوایی مثل همیشه برای انجام همه‌ی مأموریت‌ها آماده و پا در رکاب است.

وی با اشاره به پیام‌های نهمین رزمایش اقتدار هوایی فداییان ولایت تصریح کرد: پیام رزمایش این است که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران از جمله ارتش و بویژه نیروی هوایی با برگزاری رزمایش‌های مختلف بر آمادگی خود برای دفاع از آرمان‌های مقدس جمهوری اسلامی ایران و دفاع از ملت ایران و ایستادگی در برابر هر تهدیدی، با هر بعدی و هر قدرتی تاکید می‌کنند و در این زمینه در برابر هر تهدیدی آماده هستند.

ببینید:

فیلم/ عملیات پهپادهای انتحاری ارتش در رزمایش

فرمانده کل ارتش با تاکید بر اینکه امروز آمریکا بزرگترین تهدید دنیا است، گفت: امروز نه برای کشور ما بلکه برای همه‌ی دنیا بزرگترین تهدید ملت‌ها و بزرگترین تهدید برای آزادی و حق، رژیم مستکبر آمریکا است؛ لیکن طبیعی است وقتی می‌گوئیم برای هر تهدیدی در هر سطحی آمادگی داریم، اگر سردمداران آمریکایی هم بخواهند مرتکب اشتباه و غلط محاسباتی شوند، ایستادگی در برابر آنها نیز با تمام قوا انجام خواهد شد.

سرلشکر موسوی در ادامه با اشاره به استفاده از تجهیزات و مهمات ساخت ایران در نهمین رزمایش اقتدار هوایی فداییان اسلام، اظهار کرد: در این رزمایش برخی از پرنده‌های حاضر ساخته شده در داخل کشور و برخی دیگر ارتقا یافته و کاملاً بهبود یافته هواپیماهای قدیمی بودند که برای شرایط امروز ما متحول شدند و تغییرات زیادی در آنها انجام شده است. همچنین از صفر تا صد کار ساخت بمب‌ها و موشک‌ها و راکت‌های رها شده و شلیک شده و همچنین هواپیماهای بدون سرنشین حاضر و استفاده شده در رزمایش، همه توسط صنایع دفاعی کشور و ساخت نیروی هوایی ارتش و مجتمع اوج این نیرو بوده و خلبانانی که آموزش دیده خودمان هستند با اقتدار در رزمایش شرکت داشتند.

وی با تاکید بر اینکه امروز شاهد به نمایش درآمدن گوشه‌ای از توانمندی‌های نیروی هوایی ارتش بودیم، خاطر نشان کرد: در نهمین رزمایش اقتدار هوایی فداییان ولایت همچون قبل مراحل مختلف رزمایش با استفاده از تجربه دوران دفاع مقدس و عملیات‌های دوران بعد از آن به اجرا در آمده است.

فرمانده کل ارتش در پایان درباره علت برگزاری رزمایش‌های مختلف توسط نیروهای مسلح گفت: رزمایش‌ها معمولاً اهدافی کلی را دنبال می‌کنند و معمولاً هر زمان که در نیروهای مسلح یکسری آموزش‌ها و دوره‌های ارتقای مهارت برگزار می‌شود یا اینکه آن نیرو به سلاح و تجهیزات جدیدی تجهیز می‌شود یا کاربردی جدید از سلاح‌ها و تجهیزات و یک راه‌کنش جدید برای یک نوع تهدید پیدا می‌شود، نیاز به برگزاری رزمایش احساس می‌شود و از سوی دیگر به اقتضای زمان و متناسب با اتفاقی که در منطقه و با نیات کشورهای فرامنطقه ای انجام می‌شود، رزمایش‌ها برگزار و طی آن مستقیماً و گاهی تلویحی پیام‌هایی برای دشمنان ارسال می‌شود که رزمایش اقتدار هوایی فداییان ولایت نیز چنین اهدافی را دنبال می‌کند.

منبع: مهر



منبع خبر

رژیم مستکبر آمریکا، بزرگترین تهدید برای آزادی و حق است/ امروز آمریکا بزرگترین تهدید دنیا است بیشتر بخوانید »