فدراسیون فوتبال

زمان جوان گرایی تیم ملی ایران نرسیده است؟

زمان جوان گرایی تیم ملی ایران نرسیده است؟



تیم ملی فوتبال ایران به عنوان مسن‌ترین تیم راهی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر شد و دست خالی به خانه برگشت اما اکنون با تیمی مواجه هستیم که آینده خوبی برای جام جهانی ۲۰۲۶ ندارد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، جام جهانی ۲۰۲۲ برای ایران همانند ادوار گذشته به پایان رسید و شاگردان کارلوس کی‌روش در صعود از دور گروهی این بازی‌ها بازماندند و به خانه برگشتند. بازگشت به خانه به معنی پایان رویای صعود به مرحله دوم جام جهانی برای برخی از بازیکنان باتجربه است و احتمالا این نسل از فوتبالیست‌ها برای سه سال و نیم آینده فرصتی نخواهند داشت چرا که در سال ۲۰۲۶ این تیم در شرایط سنی مناسبی نخواهد بود.

در همین شرایط کنونی هم تیم ملی با شرایط سنی مناسبی به قطر نرفت. ایران با میانگین سنی ۲۸.۹ سال مسن‌ترین تیم حاضر در جام جهانی بود و همین مساله در طول این رقابت‌ها تیم ملی را برای بازیابی توان فنی خود تحت فشار هم گذاشته بود.

اگر ترکیب کنونی تیم ملی ایران را در جام جهانی ۲۰۲۶ تصور کنیم، در این صورت تیم ملی فوتبال ایران دارای میانگین سنی ۳۲ تا ۳۳ سال خواهد بود و قطعا حضور چنین تیمی در جام جهانی امکان پذیر نیست. نگاهی به وضعیت کنونی برخی از بازیکنانی ایرانی نشان می‌دهد آن‌ها در جام جهانی ۲۰۲۲ در دهه چهارم زندگی خود قرار دارند و به سختی بتوانند سطح کیفی خود را در حد جام جهانی و سایر فوتبالیست‌های جوان بالا نگه‌دارند.

بیشتر بخوانید:

مربیان مستعفی جام جهانی از دید رسانه قطری +عکس

این لیست شامل بازیکنانی است که در جام جهانی ۲۰۲۲ با بیش از ۳۰ سال سن در ترکیب تیم ملی قرار گرفتند:

وحید امیری – ۳۴ سال

شجاع خلیل زاده – ۳۳ سال

احسان حاج‌صفی – ۳۲ سال

رامین رضاییان – ۳۲ سال

کریم انصاری‌فرد – ۳۲ سال

مرتضی پورعلی‌گنجی – ۳۰ سال

حسین حسینی – ۳۰ سال

مهدی طارمی – ۳۰ سال

علیرضا بیرانوند – ۳۰ سال

و همچنین بازیکنانی که در جام جهانی ۲۰۲۶ آمریکا، مکزیک و کانادا بیش از ۳۰ سال خواهند داشت: (سن بازیکنان براساس سال ۲۰۲۶ محاسبه شده است)

احمد نوراللهی – ۳۳ سال

امیر عابدزاده – ۳۳ سال

روزبه چشمی – ۳۳ سال

علیرضا جهانبخش – ۳۳ سال

سامان قدوس – ۳۳ سال

میلاد محمدی – ۳۳ سال

علی کریمی – ۳۲ سال

حسین کنعانی‌زادگان – ۳۲ سال

مهدی ترابی – ۳۲ سال

سردار آزمون – ۳۱ سال

پیام نیازمند – ۳۱ سال

به وضوح مشخص است که ترکیب تیم ملی ایران در پی تزریق نشدن بازیکنان جوان به بدنه تیم ملی رو به پیری گذاشته و در حال حاضر بازیکن آینده‌داری که در محدوده سنی ۲۰ تا ۲۳ سال قرار داشته باشد، در تیم ملی ایران به میدان نمی‌رود.

غیبت این دست از بازیکنان جوان در جام جهانی حتی به عنوان بازیکن نیمکت‌نشین به طور قطع یکی از معضل‌های ایران در چهار سال آینده خواهد بود اما هر مربی‌ای که سکان هدایت ایران را در جام ملت‌های آسیا ۲۰۲۳ و جام جهانی ۲۰۲۶ در اختیار داشته باشد، باید خون تازه‌ای را به تیمش تزریق کند.

بازیکنانی مانند سامان فلاح، محمد خدابنده‌لو، محمد محبی، مهدی قایدی، امیرحسین حسین‌زاده، مهدی عبدی، یاسین سلمانی، یونس دلفی و بسیاری بازیکنان جوان دیگر در این سال‌ها به تیم‌های لیگ برتری تزریق شدند اما هیچ کدام نتوانستند نظر مربیان مختلف مانند اسکوچیچ و کی‌روش را برای حضور در ترکیب نهایی تیم ملی ایران مجاب کنند.

سنتیاگو برنابئو، اسطوره فقید باشگاه رئال مادرید یکی از کسانی است که درباره بازیکنان جوان و باتجربه و پا به سن گذاشته نگاه متفاوتی دارد و می‌گوید «بازیکنان جوان و پیر نداریم، بازیکن خوب و بد داریم.»

اگر چه حرف اول را در فوتبال کیفیت می‌زند و تا وقتی که بازیکنی در سطح فنی خوب و مناسب قرار داشته باشد، کسی نمی‌تواند چنین بازیکنی را با بازیکن جوان کم کیفیت عوض کند، اما فوتبال ایران در مرحله گذار نیازمند بازیکنان جوان باکیفیت و آینده‌داری است که به سختی در لیگ برتر ایران یافت می‌شود.

منبع: ایسنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زمان جوان گرایی تیم ملی ایران نرسیده است؟ بیشتر بخوانید »

راز جمعیت جاری در شاهراه امام علی (ع)

بازی کثیف علیه تیم ملی جوانمردان



تیم پرستاره ما در کنار همه مسائل، ظرف دو ماه گذشته با یک جنگ ناجوانمردانه مواجه شد که در خدمت بازی کثیف حریفانی مانند انگلیس و آمریکا قرار داشت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱) تیم ملی کشورمان، با وجود شایستگی‌ها و بازیکنان توانمندی که داشت، به یکی از شانزده تیمی پیوست که از حضور در مرحله دوم جام‌جهانی باز می‌مانند. قبل از هر چیز باید به همه بازیکنان که از دل و جان برای سربلندی و پیروزی کشور تلاش کردند، خدا قوت گفت.

تیم ما در بازی اول، گرفتار جنگ روانی گسترده حریفان و نابرادران شد و بنابراین نتوانست قابلیت‌هایش را به نمایش بگذارد. اما در بازی دوم با تجدید روحیه توانست بدرخشد و از سد تیم ولز بگذرد.

کسب سه امتیاز این بازی، احتمالا مربی و برخی بازیکنان را به این صرافت انداخت که به جای بازی تهاجمی مقابل آمریکا، از همان ابتدا، محتاطانه بازی کنند تا با کسب یک امتیاز تساوی، صعود خود را قطعی کنند.

تیم حریف در مقابل، تنها یک امتیاز داشت و ناچار بود برای صعود، فقط به بُرد بیندیشد. بنابراین برخلاف تیم ما، تردید و احتیاط را اول کنار گذاشت و از همان آغاز بازی، حمله کرد.

در این شرایط، تیم ما به‌جای استفاده از ظرفیت مهاجمان و خط میانی که بارها زهر خود را به جان حریفان ریخته‌اند، مجبور به دفاع در بخش عمده‌ای از زمان بازی شد و تنها در ۲۰ دقیقه پایانی بود که شمّه‌ای از توان تهاجمی خود را به نمایش گذاشت.

۲) باید در نظر داشت تیم حریف برخلاف تیم ما، آماج حاشیه‌سازی و عملیات روانی سنگین چند ماهه قرار نگرفته بود.

تیم ملی ما در حالی در برابر بمباران سنگین تبلیغاتی قرار داشت، که ظرف چند سال گذشته از بُعد شارژ فکری، فرهنگی و روحی- روانی متولی نداشت.

این تیم، ظرف کمتر از سه سال، سه مربی خارجی (ویلموتس، اسکوچیچ و کی‌روش) را تجربه کرد و این در حالی بود که درباره چگونگی تعیین دو مربی قبلی و نقش دلالان و رفتارهای غیرحرفه‌ای در آن، حرف و حدیث بسیاری وجود داشت.

سال‌ها بود برخی نابسامانی‌ها در مدیریت فدراسیون فوتبال، مورد انتقاد کارشناسان دلسوز قرار داشت. نابسامانی‌هایی که در گروکشی، روابط ناسالم، دلال بازی، بی‌اعتنایی به نگاه مبنایی در زمینه روند تربیت بازیکنان، و نتیجه‌گرایی محض ریشه داشت.

یک نمونه روشن این نابسامانی، قرارداد عجیب با مارک ویلموتس است که ۸ خرداد ۱۳۹۸ سرمربی تیم ایران شد، اما چند ماه بعد (آذر ۱۳۹۸)، قرارداد وی به خاطر نتایج منفی و ناکامی‌های تیم فسخ گردید.

طبق این قرارداد که خرداد سه سال قبل (در دوره وزارت آقای سلطانی‌فر) بسته شده بود، ویلموتس حقوق یک ‌سال (۲/۲ میلیون یورویی) را قبل از آمدن به ایران در ترکیه دریافت کرد. او همچنین با کمک دلال‌ها، ‌بندی را برای تلکه کردن در قرارداد گنجاند و ضمن شکایت، ۶/۲ میلیون یوروی دیگر را طلب کرد! دادگاه داوری ورزش (CAS) سرانجام، با صدور حکم نهایی، فدراسیون فوتبال ایران را به پرداخت سه میلیون و ۳۲۵ هزار یورو محکوم کرد.

۳) به اذعان رئیس ‌وقت فدراسیون فوتبال، ویلموتس را وزیر ورزش سابق، به سفارش یک انجمن مشکوک هلندی- ایرانی به فدراسیون معرفی کرد!

در یک بند از قرارداد که مورد سوءاستفاده ویلموتس قرار گرفت، این بود: «اگر سرمربی بخواهد قرارداد خود را یکطرفه و براساس قوانین مورد پذیرش فیفا و دادگاه CAS فسخ کند، می‌تواند حقوق ثابت سه ماه خود، یا رقمی مشخص (or a certain fea) را دریافت کند». او حقوق سه سال را طلبکار شد؛ چون در نگارش توافق، شتابزدگی، بی‌دقتی و سرهم‌بندی صورت گرفته بود. قراردادی چنین مخدوش، چگونه تدارک شد؟ نقش دلال‌های متنفذ در وزارت ورزش چه بود؟ فضای هیجان و فشار به بهانه فقدان مربی در آستانه مرحله مقدماتی جام‌جهانی، و گرفتن دستور ویژه معاون اول دولت قبل، درباره پرداخت حقوق دو میلیون یورویی ویلموتس را چه کسانی ساختند؟

۴) بعد از ویلموتس، دراگان اسکوچیچ در تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۹۸ به‌عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد. او ۲۰ تیر ۱۴۰۱ توسط کمیته فنی فدراسیون فوتبال عزل شد، ۲۶ تیر ۱۴۰۱ با تصمیم هیئت‌رئیسه فدراسیون ابقا گردید و نهایتا ۱۶ شهریور ۱۴۰۱ برکنار شد.

تیم ملی هرچند در دوره اسکوچیچ توانست در مرحله مقدماتی (آسیا)، به جام جهانی صعود کند؛ اما هرچه جلوتر آمدیم، اختلافات و چنددستگی در تیم در این دوره (چه میان خود بازیکنان و چه میان برخی از آنها با اسکوچیچ) بیشتر شد، تا جایی که فدراسیون ناچار شد به فکر جایگزین باشد. اسکوچیچ قادر به مدیریت اختلافات بازیکنان نبود.

باخت در بازی دوستانه مقابل تیم دوم الجزایر و درز اخبار درگیری میان بازیکنان به رسانه‌ها، نگرانی‌ها را بیشتر کرد. محمد نصرتی بازیکن سابق تیم ملی، ۲۲ تیرماه امسال درباره علنی شدن این اختلافات گفته بود: «شرایط نابسامان و متزلزل فدراسیون باعث شده تا اوضاع تیم ملی این‌طور شود. در هر طبقه ساختمان فدراسیون، یک نظر وجود دارد و یک سرمربی را می‌خواهند.

ما بیشتر از هر چیزی به نظر قاطعانه در ساختمان فدراسیون نیاز داریم و مجموعه‌ای که بتوانند حکمرانی قدرتمند در فوتبال داشته باشد. از نظر اختلاف، شرایط شبیه سال ۲۰۰۶ است. آن موقع هم دودستگی میان بازیکنان بود». در همین حال، برخی بازیکنان مطرح مدعی بودند اسکوچیچ فاقد صلاحیت است و در صورت ادامه حضور او، پا به تیم نخواهند گذاشت.

شرایط به نحوی پیش رفته بود که به نظر می‌آمد اسکوچیچ، اقتدار و قاطعیت لازم برای مدیریت تیم در جام جهانی را ندارد. روند مسائل، فدراسیون را مجبور کرد تا چندماه مانده به جام جهانی، کارلوس کی‌روش را به‌عنوان سرمربی معرفی کند، کسی که به قاطعیت و نظام‌مند بودن در فعالیت حرفه‌ای شناخته می‌شد.

۵) فعلا ماجرای این سه سال پر فراز و نشیب را کنار بگذاریم و کاری هم به این مسئله نداشته باشیم که بسیاری از حریفان جام‌جهانی، سال‌ها روی تربیت بازیکنان، تقویت روحی- روانی آنها برای جنگیدن در تراز ملی، کار تیمی مداوم، ارزیابی مستمر تکنیک‌ها و تاکتیک، شناسایی قوت و ضعف حریفان و… کار می‌کنند.

تیم پرستاره ما در کنار همه مسائل، ظرف دو ماه گذشته با یک جنگ ناجوانمردانه مواجه شد که در خدمت بازی کثیف حریفانی مانند انگلیس و آمریکا قرار داشت.

این دو کشور با زیر پا گذاشتن تمام آداب بازی جوانمردانه، عملیات روانی گسترده‌ای را با دستاویز مجادلات سیاسی ترتیب دادند تا هم، زهر تیم ایران و ستاره‌های قدرتمند آن را در مصاف جام‌جهانی بگیرند و هم عایدی این جنگ روانی را به ابزاری برای ضربه‌زدن به ایران قدرتمند در حوزه اقتدار ملی و بین‌المللی تبدیل کنند.

۶) در تاریخ جام جهانی، کم سابقه یا بی‌سابقه است که کسانی به دشمنان تاریخی یک ملت پناه ببرند، حمایت‌های انبوه سیاسی و رسانه‌ای بگیرند و با پروپاگاندای سنگین، خواستار حذف تیم ملی آن کشور از جام جهانی شوند!

یا در حالی که بازیکنان همه تیم‌ها (شرقی و غربی، آمریکایی و اروپایی و آسیایی و آفریقایی، با انواع نظام‌های سیاسی) طبق پروتکل جاری جام‌جهانی، سرود ملی می‌خوانند تا با قدرت روحی بیشتر به مصاف حریفان بروند، به دودستگی در تیم ایران دامن‌بزنند و برخی بازیکنان را از خواندن سرود ملی در بازی اول بازدارند! یا مثلا همان رسانه‌های بی‌رگ و ریشه‌ای که گردانندگان‌شان، غرق مبتذل‌ترین شیوه‌های شادی و عیاشی و هرزگی در غرب هستند، شادی را از مردم‌شان دریغ کنند، و خواستار خوشحالی در صورت باخت تیم ملی، و عدم شادمانی و احساس سوگواری در صورت پیروزی تیم ملی (مثلا مقابل تیم قدرتمند ولز) شوند! تیم ملی ما در کنار همه مشکلات- که به برخی از آنها اشاره شد- مجبور شد با این خباثت نابرادرانِ وطن‌فروش بجنگد؛ نابرادرانی که «چند دهم یک درصد» ملت بزرگ ما هم نمی‌شوند، اما با پشتیبانی سیاسی، اقتصادی، و رسانه‌ای جبهه‌ای متشکل از آمریکا، انگلیس، اسرائیل و سعودی (و برخی منافقین دو دوزه‌باز در داخل)، هیاهوی بسیار دارند و مأمورند تا برای تضعیف ایران قدرتمند، به تفرقه و دودستگی میان ملت ما دامن بزنند.

۷) فوتبال، و جام جهانی با همه هیجان بالایش، یک مسابقه است؛ بالا و پایین، و برد و باخت دارد. بازی جوانمردانه (FAIR PLAY) دارد، بازی کثیف (DIRTY PLAY) هم دارد.

فرهنگ ملت ما با فرهنگ پهلوانی و جوانمردی عجین شده است. اولا باید این فرهنگ اسلامی- ایرانی را در عرصه‌های ورزشی گسترش داد. ثانیا توجه داشت که برخی رقیبان، کمترین پایبندی به رفتار جوانمردانه ندارند.

باید مردم و تیم و بازیکنان خود را با این ناجوانمردی‌ها آشنا کرد و مهارت ملی برای مصاف با ناجوانمردان را- چه در مصاف ورزشی و چه دیگر میدان‌های دیگر- ارتقا داد. هر جراحتی که دشمنان با خدعه و نیرنگ و استخدام عناصر بی‌غیرت نسبت به وطن وارد می‌کنند، با همه رنج و آزارهایش، می‌تواند اسباب رشد و پیشرفت و قدرتمندتر شدن ملت باشد؛ اگر که دیده عبرت بین، و آشنا به ظرایف مصاف ناجوانمردانه دشمنان داشته باشیم.

ما با معجزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، و عقب راندن تهدیدهای فراوان در زمینه تحریم و ترور و بی‌ثبات‌سازی، و با موفقیت‌های بسیاری که در حوزه فناوری‌های پیشرفته و مصاف‌های مهم منطقه‌ای به دست آورده‌ایم‌، بارها آمریکا و انگلیس و دیگر بدخواهان را شکست داده‌ایم.

پس از این هم می‌توانیم در دروازه آنها گُل بکاریم، به شرط این که اجازه ندهیم دشمن، ملت ما را از موفقیت‌های بزرگش غافل سازد، یا بزرگ‌نمایی تهدیدها و ضربات مقطعی خود را به ابزاری برای تخریب روحیه و امید ملی ما تبدیل کند. همدلی، سرمایه بزرگ ملت ما در این مصاف بزرگ است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بازی کثیف علیه تیم ملی جوانمردان بیشتر بخوانید »

انگلستان و آمریکا به‌دنبال سیاسی کردن معادلات در جام‌جهانی بودند

انگلستان و آمریکا به‌دنبال سیاسی کردن معادلات در جام‌جهانی بودند


به گزارش مجاهدت از گروه اجتماعی دفاع‌پرس، «محمدجواد پاینده» مدیر روابط عمومی سابق فدراسیون فوتبال در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی عربی‌زبان «الساحات»، به زبان عربی ابتدا در خصوص شرایط تیم ملی ایران به منظور دیدار امروز مقابل آمریکا، اظهار داشت: ما شاهد 2 نمایش متفاوت از تیم ملی در بازی های اول و دوم بودیم؛ اما دوستداران تیم ملی امیدوارند تیمی را ببینند که در بازی دوم با قدرت ولز را شکست داد و با تکرار همان نمایش می‌تواند برای اولین‌بار به مرحله یک‌هشتم نهایی رقابت‌های جام جهانی صعود کند؛ در واقع ما در بازی دوم شجاع‌تر بودیم و همین موضوع موجب کسب نتیجه و موفقیت تیم ملی شد.

پاینده در پاسخ به سوال «یاسمین عبید» خبرنگار لبنانی این شبکه و سیاسی بودن معادلات این گروه، گفت: آن‌چه مسلم است حریفان ما این جو سیاسی را در گروه آغاز کردند. از ابتدا خبرنگاران شبکه‌های انگلیسی و آمریکایی از بازیکنان و سرمربی ایران در خصوص موضوعات غیر ورزشی و سیاسی سوال می‌کردند؛ در حالی که طبق قوانین تنها مجاز هستند در مورد بازی و فوتبال سوال کنند نه در مورد سیاست. در آخر هم دیدیم حساب رسمی فدراسیون فوتبال آمریکا نماد «الله» در پرچم ایران را حذف کرد، اقدامی که توهین به یک ملت محسوب می شود. سرمربی آمریکا عذرخواهی کرد؛ اما این اقدام حساب رسمی فدراسیون ایالات متحده بود. پرچم و سرود بخشی از هویت هر ملتی است و اقدام آمریکایی‌ها بر خلاف پروتکل‌ها و قوانین بین‌المللی خصوصا فیفا و جام جهانی است. در واقع این توهین به یک ملت و توهین به جهان اسلام است؛ چراکه نام خداوند در وسط پرچم ایران قرار دارد. مثلا شما در پرچم عراق کلمه «الله اکبر» را می بینید، آیا کسی اجازه دارد این کلمه را حذف کند؟ سیاسی کردن معادلات این گروه شیطنت دو حریف ما انگلستان و آمریکا بود، همانطور که در سال 1998 «بیل کلینتون» رئیس جمهور وقت آمریکا گفت ایران را در همه زمینه‌ها از جمله فوتبال شکست می‌دهیم؛ اما در همان بازی هم شکست خوردند.

پاینده در پاسخ به سوالی پیرامون خواندن سرود ملی در آغاز بازی‌های این دوره، گفت: فشارهایی روی بازیکنان تیم ملی در بازی اول وجود داشت تا سرود را نخوانند و این فشار از جانب برخی افراد در فضای مجازی بود. کسانی که شعار خودشان را آزادی می‌دانند، چطور می‌توانند بازیکنان تیم ملی یک کشور را تهدید کنند، یا مورد فحاشی و توهین قرار دهند و از آن‌ها بخواهند سرود ملی کشور را نخوانند؟

وی ادامه داد: این فشارها قطعا روی تمرکز بازیکنان تیم ملی تاثیر گذاشت و ما دیدیم که در بازی اول دچار اشتباهات متعدد بودند و از نظر روحی برای این مسابقه آماده نبودند. در بازی دوم بعضی از بازیکنان سرود خواندند و بعضی نخواندند. اگر به فیلم بازی‌های تیم ملی در سال‌های گذشته رجوع کنید، در همه بازی‌ها هستند بازیکنانی که سرود را نمی‌خوانند و این مسئله عجیبی نیست. ممکن است یک بازیکن بخواهد در دلش سرود بخواند و با صدای بلند فریاد نزند، آیا کسی به بازیکنان اجبار می‌کرد که باید سرود را بخوانی؟ آزادی که در مورد آن صحبت می‌کنند، همین است که اگر بازیکنان سرود کشورشان را خواندند از جانب بعضی افراد در فضای مجازی مورد توهین و تهدید و تحت فشار قرار نگیرند. یا وقتی بازیکنان تیم ملی مثل همه سال‌های گذشته به دیدار رییس جمهور کشور می‌روند، چرا برخی افراد باید به این بازیکنان توهین کنند و آن‌ها را تحت فشار بگذارند، در حالی که همه جای دنیا تیم های ملی قبل از اعزام به دیدار رئیس جمهور یا نخست وزیر می‌روند.

پاینده تأکید کرد: سرود هویت یک ملت است؛ مگر می‌شود کسی ایرانی باشد و به سرود کشورش بی‌احترامی کند؟ این اقدامات بیشترین آسیب را به تیم ملی ما وارد کرد و تمرکز را از بازیکنان گرفت، هرچند در بازی دوم به شرایط مناسب خودمان برگشتیم و یک نتیجه فوق‌العاده را رقم زدیم.

مدیر سابق روابط عمومی فدراسیون فوتبال گفت: آرزوی همه ما صعود به مرحله بعدی برای نخستین‌بار است و فکر می‌کنم بیش از آمریکا برای این موفقیت شانس خواهیم داشت؛ چراکه یک تساوی هم برای ما کافی است. طبیعی است که احتمالا ایران بازی هجومی در این مسابقه انجام ندهد و با امید داشتن به ضدحملات و استفاده از سرعت و هوش طارمی، به‌دنبال ضربه زدن به حریف خواهد بود.

وی افزود: در سوی مقابل، آمریکایی‌ها احتمالا هجومی‌تر بازی می‌کنند؛ چراکه تساوی برای آن‌ها با شکست تفاوتی ندارد و از جام کنار خواهند رفت. به اعتقاد من اگر با آرامش و تمرکزی که مقابل ولز داشتیم، بازی کنیم، در این مسابقه هم موفق خواهیم شد و به مرحله بعدی صعود می‌کنیم.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انگلستان و آمریکا به‌دنبال سیاسی کردن معادلات در جام‌جهانی بودند بیشتر بخوانید »

جادوگر دروغ

جادوگر دروغ



علی کریمی تاکنون در مورد هیچ یک از دروغ‌هایش نه عذرخواهی کرده و نه واکنشی نشان داده است. این نشان می‌دهد او به جادوی دروغ اعتقاد دارد و آن را شیوه‌ای برای کارش می‌داند، نه آنکه سهواً دروغ بگوید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، کبری آسوپار فعال رسانه ای طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت: علی کریمی، فوتبالیستی که تا همین یک سال و نیم پیش می‌خواست ذیل نظام جمهوری اسلامی رئیس فدراسیون فوتبال شود و رأی نیاورد، حالا دو ماه است ژست لیدری اپوزیسیون گرفته و حتی اعضای تیم ملی فوتبال را سرزنش می‌کند که چرا علیرغم جنایات! جمهوری اسلامی، در تیم ملی بازی می‌کنند! همین اولین دروغ علی کریمی است؛ اگر جامعه فوتبال یک سال و نیم پیش به او رأی بیشتری داده بود، او رئیس فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران شده بود و احتمالاً اداهای مبارزاتی کنونی را هم نداشت و اکنون هم علنی از حضور تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران در جام جهانی قطر دفاع می‌کرد.

وگرنه که جمهوری اسلامی شهریور ۱۴۰۱ با جمهوری اسلامی اسفند ۱۳۹۹ چه فرقی کرده است؟ اگر بحث ادعای کشتار مردم توسط نظام است که این ادعا در آبان ۹۸ و کلی وقایع قبلی دیگر هم موجود است، پس چرا علی کریمی تا وقتی که خودش بازی می‌کرد، همیشه ذیل پرچم جمهوری اسلامی، عضو تیم ملی بود و حتی تلاش کرد به ریاست فدراسیون فوتبال برسد و حالا یادش افتاده این تیم، ملی نیست؟ این تناقض رفتاری نشان‌گر دروغ بودن کل هویت سیاسی کنونی این فوتبالیست است.

علاوه بر این، اهل فوتبال سطح سواد و گفتار و رفتار علی کریمی را می‌دانند. او در زمین فوتبال هم اهل گقتگو نبود، سیلی به داور، درگیری با فوتبالیست‌ها و جدل در رسانه‌ها، معرف خوبی برای شخصیت فوتبالی اوست. همین باعث می‌شود افراد به این نتیجه برسند که آنچه در مجازی می‌نویسد، کار خودش نیست. او البته چند مورد کپی مطالب دیگران و منتشر کردن به نام خودش را هم دارد، اما علاوه بر آن روشن است که او توانایی چنین نوشتن‌هایی را ندارد. این مورد هم نشان می‌دهد او هویتی دروغین برای خود ساخته است و همپای لقب فوتبالی‌اش، یعنی جادوگر، دروغ‌ها را جادو می‌کند و به نام راست به خورد مخاطب کم اطلاع خود می‌دهد.

اما فقط هویت سیاسی او نیست که دروغ است. کریمی در مصداق‌های کوچک خبری هم دروغ می‌نویسد.

اول؛ ۲۹ آبان بود که کریمی فیلمی از چند نفر نظامی پشت تیربار منتشر کرد و مدعی کشتار مردم ایذه توسط نظام شد. فیلم مزبور یک هوای بارانی و زمین خیس را نشان می‌داد. جستجویی ساده نشان می‌داد این تصویر اردیبهشت ماه سال جاری یعنی ۵ ماه قبل از آغاز وقایع اخیر، در صفحات یک گروه تروریستی و تجزیه‌طلب منتشر شده است و علاوه بر این موضوع، مردم ایذه می‌دانند که هوای شهرشان در این روزها بارانی نیست. واقعیت اما این بود که فیلم مزبور یکی از رزمایش‌های بسیج در شمال کشور را به تصویر می‌کشید و کریمی می‌خواست با وردی دروغ آن را به عنوان حمله به مردم ایذه به مخاطبش غالب کند. اشتراک نظر او و تجزیه طلب‌ها در نحوه دروغگویی علیه جمهوری اسلامی هم قابل توجه است.

دوم؛ اول آذر علی کریمی تصویر کشته‌هایی کنار هم افتاده در خیابانی را منتشر کرد و روی آن نوشت: «اینجا نه سوریه است، نه غزه؛ اینجا جوانرود است. مردم بی گناهی که بدست مزدوران حکومتی جان خود را از دست می‌دهند.»
آن تصویر، سوریه و غزه نبود، ولی جوانرود هم نبود؛ بلکه کابل پایتخت افغانستان در انفجاری در سال ۲۰۱۶ یعنی ۶ سال پیش بود. کریمی نه روی توانایی خود در جادوگری که روی کم اطلاعی و سادگی مخاطب حساب باز کرده است.

سوم؛ دو روز پیش علی کریمی تصویری خون آلود از یک جوان منتشر کرد و مدعی شد او با دوشکا در جوانرود تیر خورده است. در حالی که علی حمیدوند صاحب عکس طبق قول خودش، از ساکنان روستای وراینه نهاوند در ۲۲ تیرماه امسال بر اثر تصادف در محور نهاوند به نورآباد متأسفانه پای خود را از دست می‌دهد و مجروحیت او ربطی به اتفاقات اخیر ندارد.

چهارم؛ نیمه آبان بود که علی کریمی تصویری از دو کودک فقیر منتشر کرد و با سوءاستفاده از مشکلات معیشتی مردم ، روی آن نوشت: «این مردم توی تمام زندگی حقشون خورده شده! حقشون گلوله نبود.» اما تصویر منتشر از سوی کریمی، مربوط به حدود ده سال پیش و کشور پاکستان بود! تصویری که روی مقاله‌ای در مورد کشتار مردم پاکستان توسط نیروهایی آمریکایی و در سال ۲۰۱۲ منتشر شده بود.

پنجم؛ یکی دو روز قبل از آن هم کریمی در استوری اینستاگرام خود فیلمی از دختری در حال رقص گذاشت و ادعا کرد این دختر رقاص نوه آیت‌الله مکارم شیرازی است. چند ساعت بعد، این شخص، با انتشار یک ویدیو هرگونه انتساب به آقای مکارم را رد کرد و با عصبانیت خواست این کار را تکرار نکنند. او حتی نام آیت‌الله مکارم را هم به درستی بلد نبود! او مربی بدنسازی و ساکن خارج کشور است و از قضا در صفحه شخصی‌اش در حمایت از اغتشاشات مطلب می‌گذارد، اما هدف دروغ‌های کریمی قرار گرفت.

علی کریمی تاکنون در مورد هیچ یک از دروغ‌هایش نه عذرخواهی کرده و نه واکنشی نشان داده است. این نشان می‌دهد او به جادوی دروغ اعتقاد دارد و آن را شیوه‌ای برای کارش می‌داند، نه آنکه سهواً دروغ بگوید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جادوگر دروغ بیشتر بخوانید »

آخرین وضعیت مصدومیت سردار آزمون

آخرین وضعیت مصدومیت سردار آزمون



سخنگوی فدراسیون فوتبال گفت: تیم ملی ایران به صورت کامل به مصاف آمریکا می رود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، احسان اصولی گفت: بازیکنان ایران پرانرژی و پرامید هستند. با نشاط مضاعف از برد مقابل ولز، آماده می‌شوند. مصدومیت آزمون هم خیلی جدی نیست. بیرانوند هم از دیروز تمرین کرد. تیم به صورت کامل در بازی سه شنبه حاضر می‌شود.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آخرین وضعیت مصدومیت سردار آزمون بیشتر بخوانید »