فدراسیون فوتبال

حسرت می‌خورم چرا مجیدی را به پرسپولیس نیاوردم/ می‌خواستند پرسپولیس را به دسته سه بفرستند!

حسرت می‌خورم چرا مجیدی را به پرسپولیس نیاوردم/ می‌خواستند پرسپولیس را به دسته سه بفرستند!



مدیرعامل سابق پرسپولیس ناگفته‌هایی از خودش، علی پروین، غفوری‌فرد، شماره ۸ یاغی، علی دایی، کریم باقری، احمدرضا عابدزاده و حتی فرهاد مجیدی و کی روش را بازگو کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، از زمین‌های خاکی اختیاریه تا صندلی استانداری به اندازه یک کهکشان راه شیری فاصله است. فاصله‌ای که امیر عابدینی به‌سرعت برق و باد آن را پیمود تا یک چهره ویژه در ورزش و البته سیاست ایران باشد.

او که روزگاری در تیم کیان و سپس پرسپولیس با امثال حسن روشن و علی پروین هم‌پیاله بود و رفاقت داشت، در دوران مدیریت با غول‌هایی نشست و برخاست می‌کرد که پس از گذشت سه دهه وقتی نام آن‌ها را بر زبان می‌آوریم پشت‌مان می‌لرزد! مردی که در فوتبال و حتی سیاست کمتر کسی هماورد او بود و حریفش می‌شد. یک مدیر تکنوکرات و کارکشته که بازی را بلد بود و همین بلدبودن او را آرام‌آرام از صحنه مدیریت حذف کرد چرا که به قول خودش اینجا مدیران با علم انتخاب نمی‌شوند.

امیر عابدینی نزدیک به ۳ دهه در نوک قله فوتبال ایران حضور داشت و مطرح بود و به قول خودش فوتبال را روی انگشتش می‌چرخاند. مصاحبه مفصل چند ساعته با او سرشار از ناگفته‌هاست؛ از روزهای دور در زمین‌های خاکی و قهقهه‌های مستانه با علی پروین و حسن روشن تا روزهای مدیریت در فدراسیون فوتبال و پرسپولیس. ناگفته‌هایی از خودش، علی پروین، غفوری‌فرد، شماره ۸ یاغی، علی دایی، کریم باقری، احمدرضا عابدزاده و حتی فرهاد مجیدی و کیروش. خواندن این مصاحبه مرور روزهای بربادرفته فوتبال ایران است؛ روزهایی که عابدینی مدیرش بود و ستاره‌هایی با شماره‌های ۱، ۶، ۷، ۸ و ۱۰ در فوتبال ایران، آسیا و البته اروپا طنازی می‌کردند؛ روزهای تماشایی که مرورش تنها حسرت، افسوس و غبن را برای ما به همراه دارد. این مصاحبه را بخوانید و البته حسرت بخورید.

خیلی وقت بود که خبری از شما نداشتیم. مدتی هم خارج از ایران بودید ولی کلاً چرا کمتر در فوتبال حضور دارید؟

واقعیت این است که من وقتی کنار نیروهای جوان در هر بخشی هستم، دقایق خوبی را می‌گذرانم و این برایم لذت‌بخش است. آرزوی من این است که دغدغه‌های جوانان ما تمام شود، مشکلات‌شان حل شود و نگرانی‌های‌شان از بین برود. ما به آنها قول دادیم و نتوانستیم انجام بدهیم. این آدم را اذیت می‌کند. اگر من تنها کاری که می‌توانم کنم این است که بیایم و ساعتی را با بچه‌های جوان گپ بزنم، چرا نیایم؟ حالا ممکن است مخاطب شما از هر قشری مثل کارشناس باشد و نظر بدهد ولی من عاشق جوانان هستم و برای آنها حرف می‌زنم. خودم پیر هستم و نمی‌گویم دلم شکسته ولی غصه زیاد خورده‌ام. برای نسل موجود خیلی غصه می‌خورم. این نسل خیلی اذیت شد و آزار دید. ما وفای به عهد نکردیم. آرمان‌ها را زیر و رو کردیم و قداست‌ها را از بین بردیم. آستانه صبر مردم خیلی بلند بود ولی شکستیم. دیوار حاشا را هر روز بلندتر کردیم و دیوار باورها را ریختیم و متلاشی کردیم. باور مردم دیگر درست نیست و البته حق هم دارند. وقتی با شما حرف می‌زنم می‌خواهم درد دل کنم و هرچه در سینه‌ام است را بیرون بریزم. گاهی ممکن است به مذاق خیلی‌ها خوش نمی‌آید که خب نیاید. من حرف آنها را نمی‌زنم و حرف دلم را می‌زنم. قرار نیست حرف دل من به مذاق خیلی‌ها خوش بیاید. امیدوارم بتوانم به سؤالات شما جواب بدهم. شما را هم جوان می‌دانم، هم خبره و نخبه در کارتان می‌شناسم و امیدوارم سؤالات به گونه‌ای باشد که بتوانم جواب بدهم.

ارتباط شما با فوتبال چطور و از کجا شکل گرفت؟ شما سیاسی بودید که وارد ورزش شدید یا برعکس؟

من باید یک مقدمه بگویم. شش ساله بودم که با توپ آشنا شدم. اولین توپی که دیدم اصلاً طوری بود که شما نمی‌توانستید با آن بازی کنید. توپ‌های سر فنتیل‌دار بود. از داخل پوسته چرمی بیرون می‌آمد و آن را گره می‌زدیم و روی آن بند بسته می‌شد. امان از وقتی گره چرمی روی پا می‌خورد. ما که کفش فوتبال نداشتیم و گیوه و گالش می‌پوشیدیم. هر کسی هم بگوید داشتم من می‌گویم دروغ می‌گوید. بعداً که کتانی ته سبز آمد ما افتخار می‌کردیم گیرمان آمده است. خدا عباس کهندانی و حسن نایب‌پور را رحمت کند. اینها ۱۸ ساله بودند و اولین کسانی محسوب می‌شدند که توپ را به محله ما آوردند.

کدام محله بودید؟

محله اختیاریه که آن زمان کلاً باغ بود. اکثر بومی‌های آنجا در باغ زندگی می‌کردند که البته برای خودشان نبود و بیشتر سرایدار بودند. باغ‌ها برای افراد ثروتمند بود و فصلی به آنجا می‌آمدند که مثل لواسان الان بود. خوش‌شانسی من این بود که وقتی به کلاس دوم دبستان رفتم، کاپیتان تیم دارایی غلامحسین نوریان معلم ورزش ما شد. کسی که عاشق فوتبال و یاد دادن آن به بچه‌ها بود. یک زمین خاکی بود که ما را به آنجا می‌برد. ۵ توپ خریده بود یا از تیم دارایی آورده بود و خودش آنها را باد می‌کرد. ایشان سال‌ها مربی من بود. وقتی پنجم دبستان بودم از بقیه بهتر بازی می‌کردم و عاشق توپ و فوتبال شدم. بعداً زمین فوتبال توسط بزرگان محل مثل خدابیامرز ناصر نوروزی درست شد. یک سروانی به‌نام عابدینی داشتیم که سرپرست تیم رهبر اختیاریه شد و اسم تیم به خاطر مصدق انتخاب شد. اختیاریه بازیکنان بزرگی را معرفی کرد که من تنه به آنها نمی‌توانم بزنم. علی جباری، حسن روشن، اکبر محمدی، سلیمی، مهدی دینورزاده و من آنجا بازی کردیم. مثل زمین چهارصد دستگاه و نازی‌آباد خیلی‌ها از این زمین مطرح شدند. زمین‌های محلی آن موقع بازیکن می‌ساخت. جلال طالبی اولین بار آمد بازی ما را دید و گفت من به تیم ملی می‌روم. من آرزو داشتم او را از نزدیک ببینم چه برسد به اینکه در پیکان همبازی شویم! یا مثلاً با اکبر افتخاری به تیم ملی برویم. چرخه فوتبال، من را در خودش غرق کرد ولی آن زمان دوست داشتم درس هم بخوانم. به تیم ملی نوجــــوانان و جــــوانان زمـــــــــــان رایکوف دعوت شدم. او ما را به تیم ملی هم برد. شش نفری که رایکوف با خودش از جوانان به تیم ملی برد به جز من، همه درخشیدند. غلامحسین مظلومی، ناصر حجازی، فریدون عسگرخانی، مودت و بعد حسن روشن به اینها اضافه شد.

به حسن روشن هم خیلی اعتقاد داشت…

وقتی من کاپیتان آموزشگاه‌های تهران بودم حسن روشن را به رایکوف معرفی کردم که به جوانان برود ولی رایکوف او را یک‌ضرب به تیم بزرگسالان برد. از بس که نابغه بود. عکس آن تیم را ببینید باورتان نمی‌شود. ناصر حجازی، منصور پورحیدری، جانملکی، هوشنگی، حسن روشن، مهدی حاج‌محمد، دانایی‌فرد و من آنجا بودیم و تیم عجیب و غریبی بود. با اختلاف در آموزشگاه‌های کشور اول شدیم. من توفیق پیدا کردم که کاپیتان تیم باشم.

پست شما چه بود؟

هافبک بازی می‌کردم. آن زمان خدا رایکوف را خیر بدهد که روش ۳-۳-۴ را به ایران آورد. ما ۴-۲-۴ بازی می‌کردیم و خیلی به هافبک‌ها فشار می‌آمد. بعد آن زمان مرحوم ابراهیم آشتیانی یاد داد که دفاع راست و چپ هم می‌توانند نفوذ کنند و تا محوطه جریمه حریف بیایند. مسعود معینی هم این را از رایکوف یاد گرفت که جلو بیاید و گل بزند. قبلاً مدافعان ایستا بودند و تخصص مهاجمان دور زدن دفاع روبه‌رو بود. در پرسپولیس آن زمان همایون بهزادی و حمید شیرزادگان بودند و وقتی آنها سن‌شان بالا رفت حسین کلانی آمد. ناظم گنجانپور خدا بیامرز چپ بازی می‌کرد و علی پروین سمت راست بود. این تیم راجرز باورنکردنی بود. در آن زمان راجرز ۳-۳-۴ را ادامه داد و ما نجات پیدا کردیم، چون با ۴-۲-۴ دوتا هافبک داغان می‌شدند. آن زمان هافبک‌ها ۸ کیلومتر می‌دویدند ولی برای مهاجمان ۳-۴ کیلومتر کافی بود. مصطفی عرب دفاع چپ تیم ملی و عقاب بود که خط سانتر را می‌دید توپ را قطری برای فوروارد راست می‌فرستاد. می‌توانست از زمین شماره یک امجدیه توپ را به زمین شماره دو بفرستد (می‌خندد) در آن دوره که یل فوتبال ایران مثل قلیچ‌خانی می‌درخشید و کاپیتان تیم ملی بود و گل چهل متری به رژیم صهیونیستی زد، این بازیکنان عجیب و غریب بودند. قوی و قدرتی و تکنیکی بودند. به جرأت می‌توانم بگویم الان مثل قلیچ‌خانی، روشن، بهزادی، کلانی و ناصر حجازی نداریم. یا غلامحسین مظلومی که اولین بازی ملی‌اش در روسیه بود و درخشید.

چه شد که دیگر فوتبال را ادامه ندادید؟

یکی درس و یکی مسائل سیاسی. فقر خانوادگی هم بود که خب من باید کار می‌کردم و پول در می‌آوردم. بیشترین رقم درآمد من از فوتبال ماهی ۵۰۰ تومان بود. زود هم ازدواج کرده بودم و کار سیاسی هم می‌کردم. این بود که فوتبال را در ۲۶ سالگی که بازیکن برق تهران بودم رها کردم. یک دوره مربیگری هم گذراندم. هیچ‌وقت ناراحت نیستم که چرا فوتبال را زود کنار گذاشتم. البته فوتبال بازی می‌کردم ولی حرفه‌ای نبود. چه فوتبال را ببینی، چه بازی کنی، چه مربیگری کنی یا مدیر باشی به هر حال در خانواده فوتبال هستی. خدا این شانس را به من داد که برگشتم. سال ۱۳۵۹ در کار اجرایی بودم و در شرکت توسعه راه‌های ایران زیر نظر وزارت راه کار می‌کردم. کار این شرکت راهسازی بود.

امیر عابدینی

یعنی به کل از فوتبال دور شدید؟

دقیقاً. بعد جنگ شد و یک مأموریتی به من ابلاغ شد که مهاجرین را اسکان بدهیم. من مسئول بنیاد مهاجران جنگ تحمیلی در لرستان شدم. پشت جبهه بودیم. کار ما این بود که مثلاً در دو روز ۷۴ هزار مهاجر جنگی از خوزستان را اسکان بدهیم. همزمان من باید راهسازی هم می‌کردم. این را هم به سمت جبهه سوق دادیم. برای من به‌عنوان مشاور دفاعی استانداری حکم زدند. در آن زمان استاندار آنجا رفت و براساس شناختی که از من داشتند آقای میرسلیم که معاون سیاسی وزارت کشور بود به من زنگ زد. گفت بیا وزارت کشور کار داریم. رفتم و یک جلسه با شورای معاونین وزارت کشور گذاشتند. آقای صفی‌زاده که بعداً معاون آقای کلانتری شد در آن جلسه حضور داشت. همچنین آقای عباسعلی زارع و آقای آقامحمدخان هم بود که بعداً وزیر اقتصاد شد. یک جلسه گذاشتند که من استاندار لرستان شوم. گفتم من کار فعلی‌ام را دوست دارم. آن زمان وزیر راه آقای نژادسلطانیان بود. گفتم من اصلاً از او اجازه نگرفتم که اینجا آمده‌ام. گزینش آن زمان علمی بود. اینها من را به یک کمیته چهارنفره بردند و من از این مکانیزم لذت بردم. بعد از گروه چهارنفره قائم مقام وزیر آقای نیک‌روش با من صحبت کرد. مدارک من را داده بودند و دوباره این شورا با من جلسه داشتند و سؤالات سختی پرسیدند. بعد من به کمیسیون دولت معرفی شدم. آنجا دکتر ولایتی، تیمسار سلیمی، آقای معادی‌خواه، آقای عسگری و توکلی حضور داشتند. اینها در هیأت دولت از من سؤالات مختلفی را پرسیدند. بعد گفتند شما برو پایین. در نهایت جلسه دولت شروع شد و من را خواستند و گفتند رأی کامل آورده‌ای. حالا باید در دولت رأی بیاوری. آقایان وزرا هم آزاد بودند هر سؤالی می‌خواهند از من بپرسند. مهندس موسوی این را گفت و بعد هم گفت اگر انتخاب شدی شما به درد کار سیاسی هم می‌خوری وگرنه به همان کار عمرانی برمی‌گردی. شما مورد تأیید ما هستی. اولین سؤال را آقای عسگراولادی پرسید. پرسید که ویژگی استاندار لرستان باید چه باشد.

چه جوابی دادید؟

گفتم شناخت عشایر. بافت بومی و شهری آنجا عشایر است و اگر آنها را نشناسی نمی‌توانی خدمت کنی. سؤالات را جواب دادیم و قرار شد خبر بدهند. وسط راه بودم که رادیو اعلام کرد استاندار لرستان شده‌ام. روند انتخابم خیلی لذت‌بخش بود. از لرستان به آذربایجان رفتم. من ۸ سالی که استاندار بودم کلاً جنگ بود. گذشت و استانداری ما به اتمام رسید که آقای هاشمی رئیس‌جمهور شد. آقای جهانگیری پیش من آمد گفت می‌خواهی چه کار کنی؟ گفتم می‌خواهم استاندار بمانم و نمی‌خواهم چیزی که در آن باتجربه هستم را عوض کنم. گفت نه، برای یک وزارتخانه فکر کن. گفتم حالا ببینیم چه می‌شود. بعد آقای هاشمی به من گفت برای وزارت کار برنامه‌ات را بنویس. من تحلیلی کردم که نمی‌توانم و موفق نمی‌شوم. بهتر است کسی را بگذارید که از بافت کارگری باشد. من بافتم کارگری نیست و نوع مدیریتم این نبوده و می‌ترسم به قشر کارگر ظلم شود. او خندید و گفت یعنی اگر یک نفر کاری را قبول کند ممکن است ظلم کند؟ گفتم بله. گفت چه کسی مد نظرت است؟ گفتم من نمی‌توانم تشخیص بدهم. گفت پس قول بده هر وزارتخانه‌ای را گفتم قائم مقام یا معاون وزیر آنجا بشوی. گفتم این را قول می‌دهم. بعد ما پیش آقای ترکان و سپس آقای محلوجی رفتیم و مدیرعامل شرکت سهامی معادن کل کشور بودم.

در این مدت کلاً ارتباط‌تان با فوتبال قطع بود؟

بله. از سال ۱۳۵۴ که فوتبال را کنار گذاشتم فقط تفریحی بازی می‌کردم.

چه شد که پس از سال‌ها به فوتبال برگشتید؟

خب من دوره‌های سیاسی‌ام را گذراندم و رفتم در خدمت انقلاب باشم. یک روز آقای محلوجی به من زنگ زد گفت امیر، قرمزی یا آبی؟ اوایل سال ۱۳۷۲ بود. خیلی باهم رفیق هستیم. گفتم آقای مهندس در هر دو آبرو می‌رود ولی من قرمز بودم. فوری هم گرفتم که هدفش چیست و می‌خواهد من را مدیرعامل پرسپولیس کند. گفت آقای غفوری‌فرد اینجا نشسته و ماجرای این جلسه را هم حضوری خواهم گفت. من گفتم نمی‌توانم. گفت شجره تو را درآورده‌ام. خب من فوتبالیست بودم و با لباس فوتبال همه کار کرده‌ام ولی قرار نیست مدیریت فوتبال کنم. آقای پروین هم رفیق قدیمی ما بود و آمد. از او پرسیدم علی چه خبر شده؟ گفت حاجی اولاً قبول کن و دوماً این ۲-۳ نفر را کنار بگذار. اینها عناصری هستند که نمی‌گذارند پرسپولیس موفق شود. بعد با آن سه نفر جلسه گذاشتم و گفتند پروین را کنار بگذار! همان جا فهمیدم چه خبر است. پرسپولیس نهم جدول بود.

همان موقع که استقلال دسته سه بود؟

بله. استقلال را با سوپرجام به دسته سه فرستادند. من یک نامه به مهندس موسوی دادم و او نامه را به دکتر غفوری‌فرد داد که در نهایت مجوز دادند. بعد دیدیم آقای غفوری‌فرد اصلاً نمی‌تواند مجوز بدهد. نقش او را گرفته‌اند و خبر هم ندارد. بند چهار اساسنامه این بود هیأت امنا اختیارات خودش را به رئیس سازمان تربیت بدنی می‌دهد ولی یک اساسنامه اصلاحی زدند که این را برداشتند. در نهایت صاحبان مجمع کسانی دیگر بودند. با آنها جلسه گذاشتم و در نهایت مدیرعامل پرسپولیس شدم. در آن زمان هدف این بود که فوتبال از دوقطبی خارج شود و اگر من نبودم پرسپولیس را هم به دسته سوم می‌فرستادند. پنج نفر در این ماجراها نقش داشتند. تیمسار ملاحی، داریوش مصطفوی، مداح مالک باشگاه بهمن، مالک باشگاه بانک تجارت و ….

یک سؤال دیگر. آشنایی و رفاقت شما با علی پروین از کجا شروع شد؟

من اولین بار پروین را که از کیان آمده بود در زمین شماره سه دیدم. آنجا بازیکنانی که از تیم‌های منحل شده بودند دور هم جمع می‌شدند. علی آقا را آنجا دیدم و با هم آشنا شدیم و از آنجا به بعد بود که با هم در زمین‌های خاکی بازی می‌کردیم. رفاقت‌مان عمیق شد تا هر دو در بین ۳۵ بازیکن دعوت شده تیم ملی حضور پیدا کردیم. علی فوتبالش از من خیلی بهتر بود، او تکنیکی بود و من هافبک دفاعی و قدرتی بودم. رفاقت‌مان بیشتر و بیشتر شد حتی یادم است یک بار می‌خواست برود جایی دعوا کند، من هم ساکم را گذاشتم و می‌خواستم با او بروم که اجازه نداد و گفت بچه شمرون تو رو چه به دعوا! قرار شد از این ۳۵ نفر فقط ۲۰ نفر به اردو دعوت شوند. وقتی می‌خواستیم وارد رختکن شویم رایکوف اسامی ۲۰ نفر نهایی را جلوی در زده بود. من اسامی را چک کردم اسم خودم بود ولی هر چه گشتم اسم علی را ندیدم. گفتم حتماً اشتباه شده. سراغ رایکوف رفتم گفتم اسم علی را یادتان رفته، گفت نه اسامی درست است و همین افراد فقط دعوت شده‌اند. علی که آمد لیست را نگاه کرد و دید اسمش نیست من را بغل کرد و گفت موفق باشی و ساکش را برداشت و برگشت. دلم نیامد تنها برود، تا دم در با او رفتم همدیگر را بغل کردیم و اشک ریختیم. رفاقت ما در این حد بود. بعدها با هم پیکان بازی کردیم و پرسپولیس و دوباره تیم ملی. رفاقت ما تا زمانی که فوتبال را ترک کردم صمیمی بود. تا اینکه من رفتم و او هم اسطوره فوتبال شد.

هیچ‌وقت رابطه شما شکرآب نشد، نه؟

اینکه کاملاً رابطه ما به هم بخورد نه اما اختلاف نظر داشتیم. یک بار سر یک بازیکن با هم بحث کردیم. علی از من می‌خواست دستمزد یک بازیکن تازه وارد را بالا ببرم، در حدی که از بازیکن باسابقه ما دستمزد بیشتری بگیرد. من هیچ وقت حاضر نیستم حق بازیکن باسابقه تیمم را پایمال کنم. این استدلال من بود. بازیکن به دفتر من آمد قرارداد امضا کند، دید آن دستمزدی که گفته بود نیست. قرارداد را امضا نکرد و رفت. پروین به من زنگ زد و گفت حاجی این را قبول کن، گفتم علی یک چیزهایی دست شما نیست. کار شما درون زمین است. مدیریت با من است. خیلی دوستانه من را تهدید کرد و گفت می‌خواهی با هم دعوا کنیم؟ من گفتم دعوا نداریم، تا الان با هم کار می‌کردیم و دیگر نمی‌کنیم! من مدیرعامل هستم، من که نمی‌روم تو می‌روی! به یکی از دوستان مشترک‌مان زنگ زد و گفت این رفیق ما دیوانه شده می‌خواهد ما را حذف کند. تا اینکه به باشگاه آمد و من را در پله‌ها دید و گفت حاجی می‌خواهی من را بیرون کنی؟ بعد همدیگر را بغل کردیم و گفت من شوخی کردم من هم گفتم من هم شوخی کردم و همه چیز حل شد. این تنها نقطه‌ای بود که کدورت داشتیم و هیچ‌وقت هم به اوج نرسید.

این کدورت زمان هاشمی‌نسب به اوج نرسید؟ گفته می‌شد علی پروین دوست نداشت بزرگتر از خودش را ببیند و هاشمی‌نسب داشت از او سبقت می‌گرفت و نزد هواداران محبوبیت بیشتری داشت.

اصلاً اینطور نیست. با جرأت این موضوع را رد می‌کنم.

اما بهروز رهبری‌فرد می‌گفت جدایی هاشمی‌نسب به این خاطر بود که پروین نمی‌توانست ببیند کسی زودتر از او در ورزشگاه تشویق می‌شود.

مهدی عزیز شده بود اما ما علی کریمی، مهدوی‌کیا، درخشان و عابدزاده را هم داشتیم. از عابدزاده که محبوب‌تر در زمان خودش نداشتیم. خدا نگذرد از مسبب ماجرای مهدی هاشمی‌نسب.

چه کسی مسبب بود؟

وحید قلیچ او را آزرده خاطر کرد و دل این جوان را به درد آورد. مهدی واکنشی نشان داد که همین مسأله روی علی آقا تأثیر گذاشت. علی آقا باید بین یک پیشکسوت قدیمی و یک بازیکن با استعداد و محبوب یکی را انتخاب می‌کرد. مهدی را ابزار قوی فوتبالی می‌دانست. برای همین در اوج دعوا او را در عربستان به بازی فرستاد و مهدی هم گل زد. این قضیه یک مسبب داشت. وحید قلیچ و نه عقده‌های آقای پروین. بعد از تمرین در عربستان آقای پروین بدون اینکه بحث غیر فوتبالی بکند حرف‌هایش را زد و بعد گفت هر کدام از شما ادعا دارید بیایید مسابقه روپایی نشسته بدهیم. کسی جرأت نکرد با او مسابقه بدهد. علی فوتبال را خوب می‌فهمید و همیشه به من گلایه می‌کردند علی را خیلی تحویل می‌گیری. می‌گفتم ببخشید ریشه رفاقت من با علی از ۱۸ سالگی است.

امیر عابدینی

زمان هاشمی‌نسب شما از قدرت مدیریتی خودتان برای نگه داشتن او استفاده نکردید؟

من دو جلسه با پروین و هاشمی‌نسب داشتم. به علی گفتم به خاطر من بگذر، گفت تو نمی‌دانی سر میز غذا در عربستان چه کاری کرد. از یکی دو تا از بچه‌ها پرسیدم و همه تأیید کردند. گفتم این واکنش در جواب چه کنشی بود؟ گفتند قلیچ چنین کاری کرد، گفتم اگر من بودم قلیچ این کار را می‌کرد؟ تقصیر قلیچ بود و او معرکه را به هم ریخت و من هر چه به علی اصرار کردم او نپذیرفت. با مهدی بعد از آن جلسه گذاشتم گفتم تو اسم رفتن نیار و همه چیز را به باشگاه بسپار. گفت حاج آقا من دیگر نمی‌توانم تحمل کنم. این را در شورای شهر به من گفت، می‌توانستم رضایتنامه ندهم اما با هم مشورت کردیم و گفتیم وقتی یک بازیکن دیگر دلش با تیم نیست چرا باید به زور حفظ شود؟ زمانی که می‌خواستم به او رضایت بدهم یک سؤال از او کردم و گفتم به استقلال می‌روی؟ گفت نه! گفتم اگر بروی تحملت می‌شکند. در فوتبال ایران شکننده خواهی شد. استقلالی‌ها از تو، حالا که پرسپولیسی هستی کینه ندارند و یک ستایش درونی دارند. تو در بستر پرسپولیس رشد کردی، صبوری کن و نگذار ذهنیت مردم تغییر کند. خیلی از بازیکنان را خودم گفتم به استقلال بروید اما مهدی را تأکید کردم که این کار را نکن.

استقلال پول خوبی هم داد، در مورد پول بیشتر با شما صحبت نکرد؟

والله یک کلام در مورد پول صحبت نکرد و فقط گفت دیگر کشش ماندن در پرسپولیس را ندارد. من برای مهدی حاضر بودم تابو را بشکنم اما قضیه او اصلاً بحث پول نبود. نمونه داشتیم بازیکن از من ۲۵ تا می‌خواست، ندادم و رفت با استقلال ۵۰، ۱۰۰ تا قرارداد بست. اینجا یک برند است و استقلال هم یک برند. اگر بازیکنی که من به او ۲۵ تا نمی‌دهم از استقلال ۵۰ تا بگیرد مشکل از مدیریت آنها است. بالاترین رقم من در سال ۷۹ عابدزاده بود که قراردادی ۲۰ میلیوی بست. طبیعی بود که من به هاشمی‌نسب بیشتر از ۱۸ تا نمی‌دادم.‌

قبول دارید که این انتقام، گل طلایی فتح‌الله‌زاده بود؟

من هیچ‌وقت نمی‌خواهم مهدی را خراب کنم، اصلاً. مهدی بعدها یک حرفی زد که همه چیز را روشن کرد. او گفت حس انتقام من فقط در استقلال فروکش می‌کرد. این دیگر فوتبال نیست، یک چیز دیگر است.

استقلالی‌ها با این انتقال انتقام عابدزاده را از شما گرفتند.

در حق عابدزاده بزرگترین بی‌معرفتی شد. کسی که پایش داغان شده بود و دفرمه، رها شده بود! من او را برای فوتبال به خدمت نگرفتم، من او را آوردم که به زندگی برگردد. او را به آلمان فرستادم و ۱۰۰ هزار مارک یا ۱۵ میلیون آن زمان خرجش کردم. آن آقایان چرا رهایش کردند و او را برای درمان به آلمان نفرستادند؟ احمد عابدزاده به خانه من آمد و وقتی رفت من گریه کردم. آن زمان من مبل نداشتم و باید روی زمین می‌نشستیم. آنقدر وضعیت پای او بد بود که نمی‌توانست روی زمین بنشیند، در این حد! اسطوره فوتبال نمی‌توانست بنشیند. من هر کاری برای عابدزاده کردم جوابش را در استرالیا داد نه پرسپولیس! عابدزاده تمام وجودش این بود که به زمین فوتبال برگردد. انتقام چه کسی را از من می‌خواستند بگیرند؟ کسی که پا شکسته رهایش کرده بودند؟ به احمد گفتم پایت خوب خواهد شد و بعد از آن هر جا خواستی برو. گفت من از پیش شما هیچ جا نمی‌روم! گفت زمانی که هیچ‌کس از من سراغی نمی‌گرفت شما من را به خانه خودتان دعوت کردید و حرف‌های من را شنیدید. من به احمد عابدزاده لطف نکردم، به فوتبال ایران لطف کردم. فوتبال ملی مدیون عابدزاده است که بعد از ۲۰ سال به جام جهانی رفتیم.

اگر الان شرایطش باشد به پرسپولیس برمی‌گردید؟

نه.

دلیلش را می‌گویید؟

چون دولتی است. مدیرت دولت در ورزش خنده‌دار است. کلیشه برایت می‌گذارند. ما باید باشگاه را بر اساس سیاست‌های فیفا اداره کنیم نه دولت.

پرسپولیس دولتی است یا حکومتی؟

استقلال حکومتی است. (خنده)

سیاست می‌تواند تعیین کننده نتیجه باشد؟

ما بخش صنعت‌مان هم شده سیاسی چه برسد به ورزش. چرا؟ چون مدیر را بر اساس شایسته سالاری انتخاب نمی‌کنیم. بر اساس محفل‌های سیاسی انتخاب می‌کنیم.

خیلی‌ها می‌گویند در این چند سال قهرمانی‌های پرسپولیس سیاسی بوده. به نظر شما کدامیک سیاسی بود؟

چیزی که دوست دارید را نمی‌توانید از زبان من بشنوید اما محفل‌های سیاسی غالب شده بر تصمیم‌گیری‌ها. متأسفانه این روزها میکروفون دست افرادی افتاده که همه چیز را زیر سؤال می‌برند. حتی فرهنگ، اخلاق و هویت اجتماعی. برای خوشایند ۲۰،۳۰ نفر هر چه از دهان‌شان بیرون می‌آید می‌گویند.

از تأثیر سیاست بر فوتبال امکان این وجود دارد که بگویند مثلاً دربی مساوی شود یا فلان تیم برنده شود؟

اصلاً.سالی که پرسپولیس در دربی ۹ نفره شد بسیاری می‌گفتند که از بالا به استقلالی‌ها دستور دادند تا گل نزنند.

این بزرگترین دروغ تاریخ است. من حاضرم با هر کسی که این ادعا را دارد دوباره فیلم آن بازی را تماشا کنم. شما باید ادعا کنید که فلان بازیکن در این موقعیت می‌توانست گل بزند اما نزد. مثلاً اینجا داور می‌توانست پنالتی بگیرد و نگرفت. من آن بازی را از تلویزیون تماشا می‌کردم و مرتب با محمود خوردبین در تماس بودم. به خوردبین گفتم استقلالی‌ها آنقدر احساسی بازی می‌کنند که تا صبح نمی‌توانند به پرسپولیس گل بزنند. به ناصر بگو سر جایش بنشیند و اشتباه می‌کند بخواهد تیم را بیرون بکشد. اگر باختید با من. من تیم را با تلفن آرام کردم. علی پروین پایش می‌لرزید. گفتم فدای سرت اگر باختی اما مطمئنم نمی‌بازید. تیمی که ۹ نفره شده را ببرید. کی گفت نبرید؟ علی پروین دو بار گفت دست و پایم لرزید. یکی آن دربی بود و یک بار هم بازی مقابل منچستر. شما بدانید مربی به بزرگی علی پروین می‌داند وقتی یک پنجم تیمش از زمین خارج می‌شود، تیمش آسیب می‌بیند. مخصوصاً مقابل استقلالی که آمده بود انتقام چند سال قبلش را بگیرد. هر چه داشت رو کرد اما اشتباه‌شان در این بود که نتوانستند هیجان‌شان را کنترل کنند. آمار را که نگاه می‌کنید به این نکته پی می‌برید که در پاس دادن چقدر ناکام بودند. اصلاً به قول شما گفتند به ما گل نزنید. خب چرا با ما خرس وسط بازی نکردند؟ آنقدر به یکدیگر پاس می‌دادند تا نفس تیم ما ببرد. دروغ که کنتور نمی‌اندازد. شنیدم این را آقای فائقی هم گفته است. من تعجب می‌کنم. آقای فائقی آدم سالمی است اما استقلالی دو آتشه است. داریوش مصطفوی هم استقلالی ده آتشه است.

پس از بیخ و بن این ماجرا را رد می‌کنید.

من حاضرم ۱۰ تا کارشناس فنی را جمع کنم تا آن بازی را آنالیز کنند. هزینه‌اش را هم خودم می‌دهم. استقلالی‌ها تا صبح هم بازی می‌کردند نمی‌توانستند گل بزنند، نه اینکه نخواسته باشند. ما در یک بازی دیگر دقیقه ۹۰ نتیجه را ۲-۲ کردیم. ما مقابل الیما ۳-صفر باختیم ولی بازی برگشت ۵ تا زدیم. تیم پرسپولیس یک باور داشت و آن را در زمین پیاده می‌کرد. شاید ما ۱۱ نفره بودیم استقلال بازی را می‌برد. طبیعی است وقتی ما دو بازیکن‌مان را از دست می‌دهیم رو به بازی دفاعی بیاوریم. برای همین بازی گره خورد و استقلال به بن‌بست تاکتیکی رسید. اما اگر ۱۱ نفره بودیم شاید آنها بازی را می‌بردند.

استقلالی‌ها باز هم مدعی هستند که داورها هوای پرسپولیس را دارند و بسیاری از قهرمانی‌های پرسپولیس به خاطر کمک داور به این تیم بود. از نظر فوتبالی پرسپولیس شایسته قهرمانی بود؟

به نظر شما سپاهان شایسته قهرمانی بود؟ ۴ امتیاز از پرسپولیس و استقلال جلوتر بود. چه شد؟ رئیس فدراسیون اصفهانی نبود؟ خب توی زمین فوتبال امتیاز از دست داد.

حرف‌های اخیر محمد مایلی‌کهن را دنبال کرده‌اید؟ نظرتان چیست؟

به نظر من محمد بازیچه شد و حالا با این مصاحبه‌ها خشمش را نشان می‌دهد. چطور ممکن است رئیس فدراسیونی که خودش اصفهانی است و عضو هیأت ‌رئیسه‌اش هم اصفهانی، بیاید یک تهرانی را واسطه قرار بدهد و ناگهان محرم نویدکیا را کنار بگذارد و عنایتی را سرمربی کند؟ آن هم زمانی که مایلی‌کهن را واسطه این کار کرده بودند. او بازیچه شد و فقط می‌خواست با حرف‌هایش خشم زیاد درونش را نشان بدهد.

نظرتان در مورد حذف عادل فردوسی‌پور چیست؟ خیلی‌ها معتقدند که اگر او بود خیلی از این فسادها در فوتبال رخ نمی‌داد.

ببینید، عادل فردوسی‌پور چهار مشخصه دارد که نمی‌توانم بگویم چه کسی می‌تواند رقیب او باشد.‌ یک صداقت، دو دانش، سه محقق بودنش و چهار هارمونی چهره و بیان و تواضع. آقایان هر کسی را می‌خواهند رو کنند. خیلی‌ها را هم می‌بینید که آورده‌اند هرگز به نزدیکی عادل هم نرسیده‌اند. چطور نظارت نمی‌شود که این آدم چکار می‌کند اما عادل فردوسی‌پور تا یک موضع می‌گیرد کنار گذاشته می‌شود. کنار گذاشته شدن عادل ظلم به او نبود، ظلم به ما بود! ظلم به جامعه فوتبال و ورزش شد و مسببان این ظلم را جامعه فوتبال هیچ‌وقت نخواهند بخشید!

امیر عابدینی

بهترین فوتبالیستی که با او کار کردید و برای‌تان لذتبخش بود؟

کریم باقری. خیلی خوب بود. توپ را به بهترین شکل شلیک می‌کرد و البته شخصیت هم داشت.

بهترین مربی خارجی که با او همکاری داشتید؟

با آنهایی که در سطح مدیریت کار کردم، استانکو در رده باشگاهی و ایویچ در رده ملی. ایویچ یک استثنا بود.

الان اگر اهالی فوتبال از شما بخواهند که بیایید و برای انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال در مجمع شرکت کنید، آیا این درخواست را می‌پذیرید؟

اول بررسی آماری می‌کنم. بررسی آماری هم دو بخش است. اول اینکه پیش آدم‌هایی که رأی می‌دهند من چه جایی دارم، دوم اینکه چه کسانی در این سیستم کمک من می‌شوند. باید ببینی چه کسانی کنار تو می‌آیند. آیا پتانسیل دارند یا مهره سوخته‌اند؟ این می‌تواند در تعداد آرا هم مهم باشد. پس باید بررسی و تجزیه و تحلیل کرد و بعد تصمیم گرفت. چهار گروه هم می‌توانند نظر بدهند که آیا تو می‌توانی آنجا بروی و این مسئولیت را قبول کنی یا نه. اول اصحاب جراید و رسانه، به طور عام. رسانه باید باور کند که تو می‌توانی این کار را به بهترین شکل انجام بدهی. دوم آدم‌هایی که دلسوخته فوتبال هستند. آنها باید با حضور یک فرد آرامش پیدا کنند. سوم آنهایی که رأی می‌دهند و چهارم هم نخبگان و افرادی که قرار است کنارت بایستند.

در خودتان می‌بینید که فوتبال را از این وضعیت نجات بدهید؟

فکر می‌کنم بضاعت مدیریتی‌ام جواب می‌دهد که بتوانم فوتبال را جمع کنم.

کمی هم در مورد کارلوس کی‌روش صحبت کنیم. اگر بخواهید جمع‌بندی کنید، دوران حضور او را چطور می‌بینید؟

موضوع کی‌روش دو بخش است. فنی و عاطفی او نمره نداشت. در بخش برند اما نمره داشت و به ما می‌چربید. او وقتی روی نیمکت می‌نشست به ما وزن می‌داد اما خارج از نیمکت، همین وزن را هزینه می‌کرد.

درباره سرمربیگری امیر قلعه‌نویی در تیم ملی هم صحبت کنید. آیا در میان مربیان ایرانی گزینه بهتری از امیر قلعه‌نویی نبود؟

شما خودتان کارشناس و محقق فوتبال هستید. می‌دانم که فقط خبرسازی نمی‌کنید و همیشه در هر حیطه‌ای با وجدان کاری وارد عمل می‌شوید. شماها آدم‌های باسوادی هستید و فوتبال را خیلی خوب هم می‌فهمید؛ گزینه انتخاب یک سرمربی آن هم در سطح ملی ۴۰ درصد بر اساس فنی بودن و عملکردش است و ۶۰ درصد آن باید محافل دیگر یا سیاست آن را قبول کنند.

یعنی ۶۰ درصد تعیین سرمربی سیاسی است؟

ببینید من یکسری مسائل در مورد انتخاب سر مربی می‌گویم، شما فکر کنید ببینید چقدر به سیاست ارتباط دارد؛ ۱- تفکر، تفکر کسی که می‌خواهد سرمربی شود چقدر با کلیات سیاست مملکت ارتباط دارد. ۲- عقیدتی، این شخصی که می‌خواهد مربی شود مورد تأیید جامعه هست یا خیر. ۳- محافل خاص و خصوصی، کسی که می‌خواهد مربی شود چقدر به وزیر و وزرا و وکلا نزدیک است. ۴ – چقدر ارتباط مردمی دارد؟ چقدر مورد تأیید هواداران است؟ چقدر دشمن دارد؟ ۵- چقدر قرابت دارد با حرف‌شنوی؟ این پنج آیتم می‌تواند تعیین کننده باشد. اگر ۴۰ درصد آنجا دارید و ۶۰ درصد اینجا پس معیار تعیین‌کننده همان ۶۰ درصد است که می‌چربد. پس نگوییم امیر قلعه‌نویی و هر کس دیگری در قالب سرمربی تیم ملی فقط بر اساس تفکرات و توانایی‌هایی که دارد انتخاب می‌شود. بعضی‌ها تلاش می‌کنند؛ بعضی برای شهرت‌طلبی و برخی هم بر اساس وجدان کاری وارد عمل می‌شوند. به دور از این مسائل من حمید درخشان را خیلی قبول دارم و به همین خاطر از من هم انتقاد می‌کنند که چرا از او حمایت می‌کنی. به من می‌گویند که مربی خارجی بهتر است اما من باز هم می‌گویم عملکرد حمید درخشان برای فوتبال از مربی خارجی بهتر است. اگر شما رسانه‌ها از حمید درخشان حمایت کنید ولی بر عکس در آخرین لحظه رضا عنایتی به عنوان سرمربی انتخاب ‌شود! بعد از من می‌پرسند رضا عنایتی را قبول دارید و من هم می‌گویم بله اما یکسری ریزه‌کاری‌های فوتبال هست که دانش رضا عنایتی فاقد آن است. بعد می‌گویید چرا پس او انتخاب شده است؟ اینجا به حرف‌های قبلی من می‌رسید. برای اینکه همان هارمونی شکل بگیرد. من رضا عنایتی را خوب می‌شناسم. زمانی که بچه رضا گفت پدر من مربی بارسلونا است دلم برای او سوخت، دلم برای خودم و حتی برای فوتبال هم سوخت. چون ما نباید با بچه‌های‌مان چنین حرف‌هایی را مطرح کنیم. اما با وجود این رضا عنایتی سرمربی تیم امید است و امیر قلعه‌نویی هم سرمربی تیم ملی کشورمان است! وظیفه من در قبال حمایت از این دو مربی چیست؟ باید از آنها حمایت کنم.

حتی اگر امیر قلعه‌نویی شایسته سرمربیگری تیم ملی نباشد باز هم از او حمایت می‌کنید؟

ببینید، چون امیر را انتخاب کردند و بلافاصله نمی‌توانند او را اخراج کنند من ناچارم که از او حمایت کنم. او در حال حاضر سیستم سرمربی بودن فوتبال را به یدک می‌کشد. ما ناچاریم از او حمایت کنیم. فرض کنید عازم اراک می‌شوید، آیا در جاده می‌توانید روی مخ راننده بروید؟ نتیجه می‌گیریم خیر، بنابراین ما هم نمی‌توانیم در چنین شرایطی از امیر انتقاد کنیم.

کمی هم به قبل برگردیم. این را قبول دارید که در زمان مدیریت داماش گیلان در ورزشگاه سردار جنگل خودتان هم در کار سرمربی نفوذ داشتید و روی صندلی می‌نشستید و می‌گفتید کدام بازیکن تعویض شود و کدام بازیکن تعویض نشود؟

من یکسری مسائل فنی از استانکو یاد گرفتم. او همیشه از قبل وظایف بازیکنان را تعیین می‌کرد. مثلاً در هر دقیقه‌ای که بازی گره می‌خورد، تاکتیک تیمی برای رفع آن داشت و از قبل هم برای هر کدام از بازیکنان تعیین شده بود و یا اینکه تیمش از لحاظ نتیجه‌گیری پیش می‌افتاد باز هم راهکاری داشت که چنین شرایطی را تا آخر بازی حفظ کند. من در ورزشگاه رشت، پای بالا رفتن از پله‌ها را نداشتم، چون اگر هم می‌رفتم سکوی بالاتر یک ربع ساعت طول می‌کشید تا بیایم پایین. پس مجبور بودم خودم را بدون هیچ مزاحمتی در گوشه‌ای جا بدهم؛ حتی بدون بیان کوچکترین حرفی. البته زمانی که می‌دیدم فلان بازیکن در مدت ۷ دقیقه پایش هیچگونه تماسی با توپ نداشته می‌گفتم او را تعویض کنید. یا اینکه بازیکنی در بهترین شرایط توپ به او نرسید سریع می‌گفتم بازیکنی را تعویض کنید که به او توپ برساند. مثلاً سرعت حسین ابراهیمی فوق‌العاده بود و من می‌گفتم بهتر است توپ را به صورت فضایی برای او ارسال کنید. فقط در این جور شرایط من می‌زدم.

در زمان شما جادو جمبل بود؟

بله. درباره همین موضوع من می‌خواهم دو تا خاطره را تعریف کنم؛ من شدیداً از این چیزها متنفرم. زمانی که من در پرسپولیس بودم یک روز برادر بزرگترم که در حال حاضر فوت کرده به من گفت داداش یک درخواستی دارم. می‌خواهم قبول کنی. من هم گفتم علی جان بگو؛ قبول کردم. گفت یک جوانی آمده، به حرف‌هایش توجه کن و هر چه می‌گوید انجام بده. جوان آمد داخل. من گفتم در خدمت شما هستم. جوان گفت من کاری انجام می‌دهم که تیم پرسپولیس فردا برنده شود! گفتم من باید چه کاری انجام بدهم؟ گفت این سه ظرف را داشته باشید و جای هر کدام باید تعیین شود. من هم قبول کردم. فردای آن روز پرسپولیس برنده شد و من هم به او ۱۵۰ هزار تومان دادم و رفت. اما داستان هنوز تمام نشده، بعد از چند روز دوباره آن جوان برگشت گفت می‌خواهید من کاری کنم که تیم پرسپولیس فردا مقابل استقلال پیروز شود؟ من هم گفتم؛ بله، اما برعکس می‌خواهم کاری کنید که تیم ما بازنده شود! با تعجب گفت حاج آقا به خدا بازنده می‌شوید. گفتم طوری نیست من می‌خواهم به کار شما ایمان بیاورم. جوان گفت طوری نیست، هر چه شما بخواهید. من ۱۵۰ هزار تومان را پیش پرداخت کردم و فردای آن روز فرا رسید. تیم ما با استقلال بازی داشت. یکی از نزدیکان به من گفت بدجوری در فکری؟ گفتم به فکر کار آن جوان هستم اگر تیم ما بازنده شود چطور جواب او را بدهم. تیم پرسپولیس برنده شد و دیگر از جوان خبری نبود. اتفاقاً بعد از چندین ماه دوباره آن جوان، عصا به دست برگشت! به جوان گفتم چه شده، اتفاقی افتاده؟ گفت با موتور تصادف کردم. گفتم خوب پول هم داشتی و خودت را درمان کردی! اما راستی جریان چه شد، ما که مقابل استقلال برنده شدیم؟ گفت من کاری کردم که تیم شما برنده شود! گفتم اگر سه نفر در دنیا حیله‌گر باشند؛ دو نفر از آن سه نفر تویی.

پس با این افراد هم سر و کله زده‌اید.

آن جوان رفت اما داستان باز هم ادامه دارد. یک روز من رفتم دفتر یک مدیرعامل که سرمربی تیم او هم یک مربی علم‌گرا بود. البته او من را دعوت کرده بود که درباره این موضوع که چرا تیمش نتیجه نمی‌گیرد و دائم نتیجه را هم واگذار می‌کند با آنها حرف بزنم! وارد دفتر که شدم دیدم جوان جادوگر داستان ما آنجا هم حضور دارد. خیلی تعجب کردم! گفتم اینجا چه کار می‌کنی؟ گفت به قرآن ایمان دارید؟ گفتم، بله. جوان گفت پس همین جادو هم در قرآن ذکر شده. گفتم ببین بچه مسلمان، قرآن علیه آن و نفی آن اشاره کرده. قرآن گفته که ما این اعمال را انجام ندهیم. به هر حال من به صحبتم با مدیرعامل ادامه دادم و به او گفتم من تمرینات تیم شما را دیدم. تمرینات تیم شما به درد کتاب می‌خورد نه به درد لیگ برتر. تیمت خیلی ضعیف است. اگر دروازه‌بان را تغییر بدهی و سرمربی را هم اخراج کنی، تیمت صد درصد نتیجه می‌گیرد. ادامه داستان این است که ما رفتیم رشت و یکی از گنده جادوگران آمد پیش من و گفت من کاری می‌کنم که تیم پرسپولیس مقابل ملوان برنده شود. گفتم هیچ کاری نکنید. اصلاً چه کسی تو را پیش من فرستاده؟ گفت من پسرخاله فلان شخص هستم که عضو هیأت مدیره پرسپولیس است. بعد همان شخص خودش از من معذرت‌خواهی کرد. من هم به او گفتم یعنی می‌شود با وجود علم فیزیولوژی، دانش فوتبال به جادو اعتقاد داشته باشیم؟ این مسخره‌بازی‌ها را رها کنید. در مقابل فوتبال منتالیتی، جادوگری اصلاً معنی ندارد.

در تمام روزهایی که در فوتبال حضور داشتید بخصوص در تیم پرسپولیس، آیا بازیکنی را دوست داشتید که در تیم‌تان باشد اما بر اساس یکسری شرایط این امکان مهیا نشده باشد؟

من خیلی به فرهاد مجیدی علاقه داشتم که در تیم پرسپولیس باشد اما چون ذاتش استقلالی بود این کار را انجام ندادم. به او گفتم بهتر است که به استقلال بروی و دلم هم خیلی برای او سوخت. چون بازیکن خیلی خوبی بود. یکسری بازیکنان هم اگر به تیم استقلال می‌رفتند و دوباره می‌خواستند به تیم ما برگردند من مانع ورودشان می‌شدم. در واقع بازیکن پرسپولیسی با اجازه من می‌رفت استقلال، آن هم وقتی که سال‌های آخر فوتبالش بود.

با توجه به اینکه شما شاهد حضور چندین نسل بازیکن فوتبال در تیم ملی ایران هستید بهترین بازیکن فوتبال تاریخ چه کسی است؟

من چند بازیکن را می‌شناسم که جزو فوتبالیست‌های کمیاب ایران بودند. یکی از آنها پرویز قلیچ‌خانی بود.

علی پروین در وقفه کوتاهی دور از فوتبال بود. توضیح می‌دهید که چرا و دلیلش چه بود؟

پروین به ناحق از فوتبال کنار گذاشته شد. یعنی در واقع مقصر اصلی، باندی که در آن زمان می‌خواستند فوتبال را نابود کنند بودند. همان باند در آن زمان کاری کردند ناصرخان حجازی با اینکه در اوج قدرت بدنی بود از فوتبال بازنشسته شود. این کارها ادامه داشت تا مسابقات مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ که تیم ملی ایران نتیجه نمی‌گیرد و رئیس فدراسیون زیر سؤال می‌رود. در آن زمان صفی‌زاده رئیس فدراسیون بود. چه کسانی عامل این نتیجه نگرفتن بودند؟ این خودش سؤال بود و عملکرد علی پروین هم زیر سؤال رفت اما همه می‌دانید که عامل اصلی، پیری فنونی‌زاده و عملکرد ضعیف و اشتباهات بهزاد غلامپور بود. اما علی پروین کاملاً اشتباه کرد و به همین خاطر باید با این تیمی که اصلاً نتیجه نمی‌گرفت و بازیکنان آن کاملاً پیر شده بودند از فوتبال کنار می‌رفت! ولی از فوتبال نرفت و در بین شش تیم به مقام پنجم رسید. بعد از این نتیجه‌گیری ضعیف تیم ملی، این بهترین فرصت بود برای کنار گذاشتن این شخصیت بزرگ فوتبال. علی پروین را مجبور می‌کنند علاوه بر خداحافظی از سرمربیگری تیم ملی، از پرسپولیس هم کنار گذاشته شود. بعد از این ماجراها که برای علی پروین اتفاق افتاد و او دو، سه سالی که از فوتبال دور بود مهندس غفوری‌فرد از من خواست که علی پروین را دوباره به فوتبال دعوت کنم. من هم به پروین گفتم اما او قبول نکرد و گفت بهتر است فعلاً از فوتبال دور باشم. اما من هم در این فاصله زمانی آن باندهای مخرب فوتبال را نابود کردم و توانستم مجوز بازگشت پروین را بگیرم.

شما مدیریت درویش را قبول دارید؟

اصلاً، شأن پرسپولیس این نیست. امروز هوادار خوشحال است که یحیی جام آورده، پرسپولیس جام آورده اما قاموس پرسپولیس چه شده؟ این قاموس به هم خورده. مدیری که وقتی ۱۰ تا حرف می‌زند لااقل در یکی از آنها ناسزا است چه فایده‌ای دارد؟ درویش یک روز مصاحبه کرد و گفت تمام مدیرعامل‌های قبلی باشگاه بدهی بالا آورده‌اند. همان موقع زنگ زدم به او گفتم درویش یک بار دیگر مزخرف بگویی، می‌دانم با تو چکار کنم. گفت حاجی من نوکرتم، چیزی نگفتم. سال ۸۰ من در حالی از باشگاه رفتم که یک چک برگشتی نداشتیم و ۸۰۰ هزار مارک در صندوق گذاشتم و ۴۰۰ هزار تا هم از انتقال مهدوی‌کیا در راه بود. یعنی روی هم ۱ میلیون و دویست هزار مارک در صندوق گذاشتم. تازه تا سال ۱۳۸۰ باشگاه خصوصی بود. حکم را سال ۸۰ دادند و باشگاه به دولت رسید. حالا من کجا بدهی گذاشتم؟ گفت من شما را نگفتم. آقای درویش هر روز اینور و آنور می‌رود و اینجوری در حال مدیریت باشگاه است. مدیریت پرسپولیس مثل تعاونی است، همه در آن نقش دارند.

عابدینی و فتح الله زاده

منبع: روزنامه ایران ورزشی

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حسرت می‌خورم چرا مجیدی را به پرسپولیس نیاوردم/ می‌خواستند پرسپولیس را به دسته سه بفرستند! بیشتر بخوانید »

انتقاد شدید اقبالی از وضعیت فوتبال ایران؛ دلال‌ها بر باشگاه‌ها حاکم هستند

انتقاد شدید اقبالی از وضعیت فوتبال ایران؛ دلال‌ها بر باشگاه‌ها حاکم هستند



مدرس کنفدراسیون فوتبال آسیا با انتقاد از شرایط فعلی فوتبال ایران، گفت: اکنون دلال‌ها بر باشگاه‌ها حاکم هستند. در رده ملی هم مشخص نیست با چه فاکتورهایی اعضای کادر فنی مشخص می‌شوند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مسعود اقبالی در خصوص ممنوعیت بستن قرارداد دلاری با مربیان و بازیکنان خارجی، اظهار داشت: طبق قوانین و مقررات فدراسیون نمی‌تواند برای باشگاه‌ها تعیین تکلیف کند. ممکن است باشگاه‌ها با بازیکنان، قرارداد صوری ببندند و از سوی دیگر به آن‌ها به صورت دلاری پرداخت داشته باشد. به همین دلیل وضع این قوانین از سوی فدراسیون فوتبال نمی‌تواند مانع چیزی شود.

کارشناس فوتبال کشورمان ادامه داد: اگر می‌خواهید بازیکن خارجی با کیفیت در لیگ ایران باشد، باید پول خرج کنید. ستارگان فوتبال جهان که در حال بازنشستگی هستند به کشورهای امارات، عربستان و قطر می‌روند و همین موضوع باعث به وجود آمدن انگیزه در بازیکنان جوان آن کشورها می‌شود. متاسفانه تیم‌های لیگ ایران به دنبال بازیکنان درجه ۴ و ۵ می‌رود که این بازیکنان یا مصدوم هستند یا مسن. البته دلالی در فوتبال ایران حاکم است و مدیران باشگاه تحت‌تاثیر رسانه‌ها و دلال‌ها، خرید می‌کنند. فدراسیون هم تحت‌تاثیر این مسائل قرار گرفته است.

اقبالی تصریح کرد: هیچ کدام از بازیکنان ایرانی استاندارد نیستند و شرایط لژیونر شدن را ندارند چون در رده‌های پایه استاندارد را رعایت نکردند. در حال حاضر هدایت تیم فوتبال امید با رضا عنایتی و کادرش است و تیم ملی بزرگسال هم ۱۵ دارد. سعید الهویی چه کسی است که او را به تیم ملی آورده‌اند؟ این‌ها همه چیز را به بازی گرفتند. مسلم است وقتی نونهالان نوجوانان به دست کسانی می‌افتد که الفبای مربیگری را هم بلد نیستند، نتیجه همین می‌شود. همین بازیکنان اگر لژیونر هم شوند، بعد از چند ماه مرجوع می‌شوند.

کارشناس فوتبال در مورد آمدن VAR در فوتبال ایران گفت: اگر VAR باشد دیگر شاهد درگیری‌ها کنار زمین نیستیم. بعضی می‌خواهند این درگیری‌ها باشد و دوست ندارند VAR به لیگ ایران بیاید. میلیاردها هزینه می‌کنند و البته فوتبال کشورمان با همین پول می‌چرخد. VAR برای یک باشگاه و یک استادیوم نیست و باید همه استادیوم‌ها مجهز شوند. در فوتبال پول کم نداریم و این همه پول در جای‌های دیگر به هدر می‌رود.

وی در خصوص شرایط نیمکت تیم استقلال، بیان کرد: اگر تیم استقلال مربی ایرانی داشته باشد جز چهار تیم اول خواهد بود. البته مهره‌ها هم تعیین‌کننده هستند. مربی خارجی بی‌کیفیت به ضرر تیم‌های ایرانی است. تیم‌های ایرانی هنوز به بلوغ تاکتیکی نرسیدند و نمی‌توانند خودشان را با تیم‌های اروپایی مقایسه کنند. در حال حاضر استقلال از لحاظ دفاعی به شدت ضعیف است و نیاز دارد در خط دفاع بازیکن جذب کند.

اقبالی در مورد عملکرد تیم پرسپولیس با هدایت یحیی گل‌محمدی نیز عنوان کرد: او بهترین مربی ایران است و می‌تواند در فصل آینده هم شانس قهرمانی داشته باشد. البته مربی ۳۰ درصد تاثیرگذار است. ۷۰ درصد زیر ساخت‌ها هستند که عامل موفقیت می‌شوند. اگر پرسپولیس سرمایه‌گذاری کند و پول بیاورد، می‌تواند بازیکن خوب بخرد و در آسیا هم مدعی قهرمانی باشد.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انتقاد شدید اقبالی از وضعیت فوتبال ایران؛ دلال‌ها بر باشگاه‌ها حاکم هستند بیشتر بخوانید »

دستورالعمل ثبت قرارداد به باشگاه‌ها ابلاغ شد


دستورالعمل ثبت قرارداد به باشگاه‌ها ابلاغ شد

رییس سازمان لیگ فوتبال ایران دستورالعمل ثبت قرارداد فصل ۱۴۰۳-۱۴۰۲ را به باشگاه‌ها ابلاغ کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدرضا کشوری فرد در نامه‌ای به باشگاه‌ها دستورالعمل ثبت قراردادها برای فصل آینده را به باشگاه‌ها ابلاغ کرد.

متن کامل این دستورالعمل ۸ صفحه‌ای به شرح زیر است:

با توجه به شروع نقل و انتقالات فصل ۱۴۰۳-۱۴۰۲ برای لیگ برتر که از تاریخ ۲۰ خرداد شروع و تا تاریخ ۱۰ شهریور ادامه دارد و برای لیگ یک که از تاریخ ۱ تیر شروع و تا تاریخ ۲۲ شهریور ادامه پیدا می‌کند و همچنین برای لیگ دسته دوم که از تاریخ ۱ مرداد شروع و تا تاریخ ۱۸ مهر ادامه پیدا می‌کند و با توجه به ایجاد نظم و انضباط حقوقی و شرایط فیرپلی مالی حاکم برقراردادهای بازیکنان و عوامل اجرائی باشگاه‌ها و دستورالعمل‌های جاری
•دستورالعمل ناظر بر قراردادهای باشگاه‌ها با بازیکنان به شماره ۰۲۵۰۱۷/۱۱۰ مورخ ۱۴۰۲/۰۳/۰۴
•دستورالعمل سقف بودجه باشگاه‌های لیگ برتر به شماره ۰۲۵۴۵۳/۱۱۰ مورخ ۱۴۰۲/۰۳/۱۱
•دستورالعمل ناظر بر قراردادها و سقف بودجه باشگاه‌های لیگ یک آزادگان به شماره ۰۲۵۶۹۹/۱۱۰ مورخ ۱۴۰۲/۰۳/۰۸
•دستورالعمل حداقل گواهینامه معتبر مورد نیاز برای مربیگری به شماره ۱۸۷۸/۱۱۰ مورخ ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
•دستورالعمل ناظر بر قراردادهای ورزشی ارسالی کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال ۰۲۵۷۶۹/۱۱۰ مورخ ۱۴۰۲/۰۳/۲۱
•دستورالعمل پرداخت حق عضویت اشخاص حقیقی و حقوقی لیگ برتر به حساب فدراسیون فوتبال به شماره ۰۵۶۷۱/۱۱۰ مورخ ۱۴۰۲/۰۳/۱۷

در تنظیم قراردادها به استحضار می‌رساند رعایت موارد ذیل لازم اجرا است.

۱) نحوه نگارش قرارداد

اعتبار یک قرارداد با بازیکنان داخلی و خارجی منوط به موفقیت در تست پزشکی و یا اعطای مجوز اشتغال نخواهد بود، یعنی تا زمانی که باشگاه از سلامت افراد و داشتن مجوز کار آن‌ها از جمله اداره کار برای اتباع بیگانه و وضعیت نظام وظیفه و تحصیلی بازیکنان داخلی اطمینان حاصل ننموده، نباید قرارداد را امضا نماید. تبعات ناشی از عدم رعایت رویه فوق متوجه امضاء کنندگان قرارداد از طرف باشگاه نیز است.

ذکر مشخصات کامل باشگاه، شماره ثبت، شناسه ملی، نشانی، شماره تلفن و مشخصات صاحبان امضاء مجاز که از سوی باشگاه مامور انعقاد قرارداد هستند و مشخصات شناسنامه‌ای بازیکن از جمله کد ملی، شماره پاسپورت، نشانی، شماره تلفن، ایمیل و شماره پیام رسان مورد توافق (جهت ارسال مکاتبات و اخطاریه ها) به همراه نام کارگزار و قید مشخصات وی در قرارداد الزامی است.

با توجه به مصوبه هیات رییسه سازمان لیگ به شماره ۱۵۲۷۱/۱۱۰ مورخ ۱۳۹۹/۱۱/۱۳، هیات رییسه مصوب نمود با توجه به شاخص تورم و در راستای تفکیک‌سازی بازیکنان حرفه‌ای و آماتور و به منظور به روزرسانی مصوبه، از ابتدای فصل ۱۴۰۳-۱۴۰۲قراردادهایی که کمتر از ۸۰ میلیون تومان منعقد می‌شود، بازیکن آماتور محسوب می‌شود و مدت قرارداد چنین بازیکنانی نمی‌تواند بیشتر از یک فصل تنظیم شود بازیکنانی که بالاتر از مبلغ فوق انعقاد قرارداد نمایند حرفه‌ای محسوب می‌شوند و تابع مقررات حرفه‌ای هستند.

با توجه به اینکه در سنوات گذشته مشاهده شده وجود نوشته‌های غیر تایپی و خودکاری، خصوصاً برای مدت و مبلغ و آپشن‌های قرارداد و نحوه پرداخت و یا شروط دیگر آن محل اختلاف بوده است. تاکید می‌گردد این سازمان از دریافت و ثبت هرگونه قرارداد غیر تایپی و خودکاری و داشتن قلم خوردگی‌ها و لاک گرفتگی در متون قرارداد معذور است.

قراردادها می‌بایست به صورت کاملا ماشین نویس شده که تمام صفحات آن دارای دو امضاء مجاز زنده (امضاء به صورت مهری قابل قبول نیست)، مهر باشگاه، امضاء و اثر انگشت طرف قرارداد و امضاء و مهر کارگزار (در صورت داشتن) و به صورت پشت و رو چاپ و ارایه گردد.

در تنظیم قراردادها نکاتی مانند قید نمودن مبالغ مالی قراردادها به تفکیک هر فصل مسابقاتی، قید نمودن چگونگی شرایط و نحوه پرداخت مبالغ مالی هر فصل، اعلام مجموع مبالغ قراردادی (در صورت انعقاد قرارداد برای بیش از یک فصل) و اعلام شماره حساب رسمی باشگاه، بازیکنان و مربیان و عوامل اجرائی الزامی است.

درج مبالغ ارزی در قراردادهای اتباع داخلی مطلقاً ممنوع است. بعلاوه پرداخت مالیات و کسورات قانونی به عهده مؤدی است و باشگاه‌ها مجاز به ضمانت یا به عهده گرفتن مالیات بازیکن یا کادر فنی یا سایر عوامل نیستند.

میزان غرامت برای فسخ غیر موجه احتمالی، می‌تواند در قرارداد شرط شود. چنین شرطی باید متقابل باشد. درج غرامت فسخ فقط برای یک طرف قرارداد یا درج غرامت برای هر دو طرف، اما با ارقام نابرابر و غیر همسان، فاقد اعتبار و مردود است.

طبق مقررات، یک قرارداد نمی‌تواند تحت تاثیر اشخاص ثالث قرار بگیرد و قید مواردی از قبیل منوط کردن ادامه قرارداد به تداوم حضور یک سرمربی یا ادامه مدیریت یک شخص در باشگاه، فاقد اعتبار است.

در تعهدات مالی باشگاه، جمع میزان مزایا و آپشن‌های مندرج در قرارداد، نمی‌تواند بیش از بیست درصد مبلغ پایه قرارداد یک فصل در نظر گرفته شود.

در قرارداد باید قید شود که (انجام هرگونه فعالیت و موارد مغایر با قوانین کشور و کدهای اخلاقی و انضباطی پیوست از جمله: سوء رفتارهای اجتماعی، تبعیض نژادی، قومی، مذهبی و سیاسی و توهین به مقامات ذیصلاح اعم از در فضای مجازی، مصاحبه، تبلیغ در داخل و یا خارج از زمین مسابقه، ممنوع بوده و تخلف قابل رسیدگی در کمیته انضباطی باشگاه و مراجع صلاحیتدار است).

بازیکنان ایرانی شاغل در لیگ‌های خارجی، نمی‌توانند به عنوان بازیکن قرضی در لیگ داخلی فعالیت نمایند.

در قرارداد بازیکنان داخلی، درج بند خرید فسخ BUYOUT OPTION ممنوع است و بازیکن نمی‌تواند با قید مبلغی مشخص، قرارداد را در ادامه مدت فسخ نماید.

در صورت انعقاد قرارداد یک ساله بین باشگاه و بازیکن، باشگاه مکلف است با در نظر گرفتن شرط زیر که عیناً باید در تمامی قراردادها قید گردد، امکان تمدید یک طرفه قرارداد را برای یک فصل دیگر فراهم نماید:

((باشگاه این حق را دارد تا در صورت تمایل، قرارداد بازیکن را به صورت یک طرفه برای فصل بعد نیز تمدید نماید، مشروط بر این که تا تاریخ سی‌ام اردیبهشت سال بعد، تمایل کتبی خود را به بازیکن و سازمان لیگ اعلام کرده باشد و ۲۵ درصد نیز به قرارداد فصل بعد وی اضافه نماید.))

با توجه به تغییر فرم‌ها (فسخ قرارداد توافقی (اقاله)، فرم فسخ یکطرفه قرارداد از طرف بازیکن، فرم فسخ یکطرفه قرارداد از طرف باشگاه، فرم انتقال قرضی بازیکن حرفه‌ای و فرم تعهد بازیکن آزد) جهت استفاده باشگاه‌ها، بازیکنان و کادر فنی به پیوست ارسال می‌گردد بدیهی است از ابتدای فصل ۱۴۰۳-۱۴۰۲ استفاده از فرم‌های گذشته غیر قابل قبول است.

۲) اعلام بودجه باشگاه‌های لیگ برتر و لیگ یک:

با توجه به دستورالعمل‌های ابلاغی بودجه باشگاه‌های لیگ برتر و لیگ یک (به شرح پیوست) تا زمان ابلاغ بودجه فصل ۱۴۰۲-۱۴۰۳ توسط باشگاه سامانه نقل و انتقالات آن باشگاه غیر فعال می‌گردد و پس از ابلاغ بودجه توسط باشگاه و تایید کمیته‌های قضایی مبنی بر عدم بدهی سامانه نقل و انتقالات برای آن باشگاه فعال می‌گردد.

۳) لیست تیم ها:

تعداد بازیکنان لیگ برتر فصل ۱۴۰۲-۱۴۰۱:

تعداد بازیکنان بزرگسال (سن آزاد): ۱۹ نفر

تعداد بازیکنان زیر ۲۳ سال ۱۳۷۹/۱۱/۱۰به بعد: ۶ نفر

تعداد بازیکنان زیر ۲۱ سال ۱۳۸۱/۱۱/۱۰ به بعد: ۶ نفر

سهمیه بازیکنان خاص فاقد محدودیت سنی: ۶ نفر (این سهمیه ۶ نفره تحت عنوان (سایر بازیکنان) برای بازیکنان سرباز، قرضی، تیم ب و آکادمی (بازیکنان زیر ۲۱ سال و زیر ۱۹ سال باشگاه) اختصاص می‌یابد که فاقد محدودیت سنی است.

تعداد بازیکنان لیگ یک آزادگان فصل ۱۴۰۲-۱۴۰۱:

تعداد بازیکنان بزرگسال (سن آزاد): ۱۹ نفر

تعداد بازیکنان زیر ۲۳ سال ۱۳۷۹/۱۱/۱۰ه بعد: ۶ نفر

تعداد بازیکنان زیر ۲۱ سال ۱۳۸۱/۱۱/۱۰ به بعد: ۶ نفر

سهمیه بازیکنان خاص فاقد محدودیت سنی: ۶ نفر (این سهمیه ۶ نفره تحت عنوان (سایر بازیکنان) برای بازیکنان سرباز، قرضی، تیم ب و آکادمی (بازیکنان زیر ۲۱ سال و زیر ۱۹ سال باشگاه) اختصاص می‌یابد که فاقد محدودیت سنی است.

تعداد بازیکنان لیگ دسته دوم آزادگان فصل ۱۴۰۲-۱۴۰۱:

تعداد بازیکنان بزرگسال (سن آزاد): ۱۹ نفر

تعداد بازیکنان زیر ۲۳ سال ۱۳۷۹/۱۱/۱۰ به بعد: ۶ نفر

تعداد بازیکنان زیر ۲۱ سال ۱۳۸۱/۱۱/۱۰ به بعد: ۶ نفر

۴) محدودیت لیست تیم‌ها:

بازیکن لیگ برتر:

بازیکن لیگ برتر به بازیکنی اطلاق می‌شود که در بازی‌های فصل گذشته باشگاه لیگ برتری که عضو آن بوده بیشتر از سه بازی یا حداقل سه بازی برای آن باشگاه انجام داده باشد.

هر باشگاه عضو لیگ برتر در زمان مجاز نقل و انتقالات اول فصل می‌تواند با هفت بازیکن عضو باشگاه‌های لیگ برتر قرار داد منعقد نماید.

تیم‌های صعود کننده به لیگ برتر در زمان مجاز نقل و انتقالات اول فصل می‌توانند حداکثر با ده بازیکن عضو باشگاه‌های لیگ برتر قرار داد حرفه‌ای منعقد نمایند.

بازیکنان تیم‌هایی سقوط کننده از لیگ برتر به لیگ دسته اول باشگاه‌های کشور سهمیه لیگ برتری محسوب می‌شوند.

بازیکنان تیم‌های صعود کننده از لیگ یک به لیگ برتر باشگاه‌های کشور سهمیه لیگ برتری محسوب نمی‌شوند.

چنانچه قرارداد بازیکنان، قبل از شروع مسابقات نیم فصل دوم اقاله شود و این بازیکنان در سایر تیم‌های غیر لیگ برتری بازی نمایند و یا در نیم فصل دوم در عضویت هیچ یک از باشگاه‌ها و تیم‌ها نباشند سهمیه لیگ برتری محسوب نمی‌شوند.

سهمیه‌های تعیین شده لیگ برتری فقط در آغاز فصل اعتبار دارند. بدیهی است در زمان مجاز نقل و انتقالات نیم فصل سهمیه و محدودیت‌های تعیین شده فاقد اعتبار است.

بازیکنان خارجی:

هر باشگاه لیگ برتر مجاز به جذب ۷ بازیکن خارجی می‌باشد که یکی از آن بازیکنان می‌بایست آسیایی باشد.

بازیکنان ایرانی شاغل در لیگ‌های خارجی که انتقال آن‌ها توسط سامانه بین المللی TMS صورت می‌گیرد، در صورت پیوستن به باشگاه‌های داخلی به عنوان سهمیه خارجی کشور مبدأ، تلقی می‌شوند.

شرایط جذب برای بازیکنان خارجی مطابق با آخرین دستورالعمل جذب بازیکن خارجی به شماره ۱۴۰۰۱۹۱۴۰ مورخ ۱۴۰۰/۰۶/۰۲هیات رییسه فدراسیون (پیوست) است.

توسط هیات رییسه سازمان لیگ مصوب گردید از فصل ۱۴۰۳-۱۴۰۲ اخذ اسناد ضمانتی همچون چک و سفته از باشگاه‌های لیگ برتر بابت بازیکنان خارجی متوقف و به دریافت امضاء تضمین پرداخت توسط رییس مجمع عمومی باشگاه‌های مذکور موکول گردد.

حضور بازیکنان و مربیان خارجی برای لیگ‌های یک و دسته دوم ممنوع است.

به منظور اطمینان از سلامت نقل و انتقال بازیکنان خارجی، چنانچه یک بازیکن خارجی بجز دلایل پزشکی مورد تایید ایفمارک در کمتر از ۶۰ درصد از زمان مسابقات شرکت نداشته باشد، به ازای هر بازیکن غیر موثر، یک سهمیه خارجی آن باشگاه برای فصل بعد کسر می‌گردد.

۵) نحوه ارایه مدارک:

برگه مشخصات فردی و قراردادی: (مطابق نمونه پیوست) باید به صورت ماشین نویس شده و بعد از ثبت در هیات فوتبال استان به همراه قرارداد ارایه گردد با توجه به اینکه در برگه مشخصات فردی و قراردادی تصاویر شناسنامه، کارت ملی و وضعیت خدمت درج میشود نیازی به ارایه تصویر این مدارک به صورت جداگانه نمی‌باشد.

فرم اکسل: مشخصات قراردادی و مبالغ قراردادهای کلیه بازیکنان و کادر فنی میبایست در فرم اکسل که به پیوست ارسال میگردد تایپ و علاوه بر فایل الکترونیکی اکسل، پرینت فایل اکسل نیز با امضاء مدیرعامل و مهر باشگاه همراه با مدارک به کمیته نقل و انتقالات جهت صدور مجوز بازی ارایه گردد.

باشگاه‌ها موظف هستند یک نسخه از قرارداد هر بازیکن و کادر فنی را به صورت PDF در یک سی دی به نقل و انتقالات ارایه نمایند بدیهی است قرارداد ارایه شده جهت صدور مجوز بازی، قرارداد بازگذاری شده در سامانه و PDF ارایه شده می‌بایست کاملا” یکسان باشند در صورت مغایرت مدارک عودت داده می‌شود.

باشگاه‌ها می‌بایست کلیه مدارک و قرارداد بازیکنان و کادر فنی خود را در سامانه نقل و انتقالات به آدرس https://its.iranleague.ir قبل از مراجعه به کمیته نقل و انتقالات آپلود نمایند بدیهی است عدم تطابق مدارک ارسالی و آپلود شده در سامانه موجب عودت دادن مدارک به باشگاه‌ها و رفع مغایرت بین مدارک ارسالی و آپلود شده است.

لازم به توضیح می‌باشد باشگاه‌هایی که پنجره نقل و انتقالاتی آن توسط کمیته‌های قضایی فدراسیون مسدود شده تازمان بر طرف شدن مسدودی سامانه نقل و انتقالات آن‌ها غیر فعال است.

۶) پرداخت حق عضویت:

کلیه باشگاه‌ها لیگ برتر، لیگ یک و لیگ دسته دوم علاوه بر ثبت و آپلود مدارک در سامانه نقل و انتقالات می‌بایست اطلاعات قراردادی کلیه اعضای باشگاه را در سامانه حق عضویت فدراسیون به نشانی https://reg.ffiri.ir وارد و حق عضویت اعضای باشگاه و حق عضویت حقوقی باشگاه را نیز بر اساس اشل زیر پرداخت نمایند:

هزینه حق عضویت حقوقی باشگاه لیگ برتر مبلغ ۲،۳۱۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال و هزینه حق عضویت حقیقی اشخاص مبلغ ۲ درصد از قرارداد

هزینه حق عضویت حقوقی باشگاه لیگ یک مبلغ ۴۲۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال و هزینه حق عضویت حقیقی اشخاص مبلغ ۲۷،۳۰۰،۰۰۰ ریال

هزینه حق عضویت حقوقی باشگاه لیگ دسته دوم مبلغ ۱۱۹،۰۰۰،۰۰۰ ریال و هزینه حق عضویت حقیقی اشخاص مبلغ ۹،۴۰۰،۰۰۰ ریال

بر اساس نامه ابلاغی به شماره ۰۵۶۷۱/۱۱۰ مورخ ۱۴۰۲/۰۳/۱۷ (پیوست) از ابتدای فصل ۱۴۰۳-۱۴۰۲ کلیه باشگاه‌های لیگ برتر می‌بایست هزینه حق عضویت فدراسیون را مطابق با اشل فوق الذکر و از طریق سامانه فوق پرداخت نمایند و رسید پرداخت را جهت صدور مجوز به نقل و انتقالات سازمان لیگ ارایه نمایند.

۷) صدور مجوز کادر فنی:

کلیه باشگاه‌های لیگ برتر- لیگ یک- لیگ دسته دوم کشور می‌بایست برای استخدام سرمربی و مربیان مطابق با دستورالعمل نظام هماهنگ آموزش و ارتقاء مربیان مطابق فرم پیوست عمل نمایند.

کادر فنی لیگ برتر:مطابق این دستورالعمل می‌بایست سر مربی لیگ برتر دارای مدرک A آسیا، مربی اول لیگ برتر دارای مدرک A آسیا، مربیان دروازبان دارای مدرک سطح دو آسیا، مربیان بدنساز دارای مدرک سطح یک آسیا یا B آسیا + لیسانس تربیت بدنی

کادر فنی لیگ یک: مطابق این دستورالعمل می‌بایست سرمربیان تیم‌های لیگ یک دارای مدرک A آسیا، مربیان تیم‌های لیگ یک دارای مدرک B آسیا، مربیان بدنساز تیم‌های لیگ یک دارای مدرک سطح دو آسیا و مربیان دروازبان تیم‌های لیگ یک دارای مدرک سطح سه آسیا

کادر فنی لیگ دسته دوم: مطابق این دستورالعمل می‌بایست سرمربیان تیم‌های لیگ دسته دوم دارای مدرک B آسیا، مربیان تیم‌های لیگ دسته دوم دارای مدرک B آسیا، مربیان بدنساز تیم‌های لیگ دسته دوم دارای مدرک سطح دو آسیا و مربیان دروازبان تیم‌های لیگ دسته دوم دارای مدرک سطح سه آسیا

کلیه سرمربیان شاغل در لیگ برتر و لیگ یک، در صورت فسخ قرارداد خود با باشگاه، مجاز به فعالیت در آن رده از مسابقات، با هر عنوانی تا پایان فصل نخواهند بود.

۸) استعلام وضعیت مدیر عامل، سرمربی و مدیر تیم

با توجه به نامه شماره ۹۹۱۵۵۲۳مورخ ۲۹/۰۶/۱۳۹۹ فدراسیون و نامه به شماره ۱۱۰/۷۰۰۲ مورخ ۱۳۹۹/۰۷/۰۷سازمان لیگ با موضوع استعلام وضعیت مدیرعامل، سرمربی. مدیر تیم از نهادهای مربوطه خواهشمند است قبل از مراجعه به سازمان لیگ جهت ثبت قراردادها نسبت به تکمیل نمودن فرم‌های تعهد حسن انجام کار و دریافت استعلامات لازم از حراست اداره کل ورزش استان‌های مربوطه اقدام و نتیجه را همراه با فرم‌های تکمیل شده به این سازمان ارسال فرمایند.

لازم به ذکر است طی بخش نامه به شماره ۹۹۱۵۶۱۴ مورخ ۱۳۹۹/۰۶/۳۱به کلیه هیات‌های فوتبال استان جهت انجام استعلامات لازم برای سرمربی، مدیرعامل و مدیر تیم ابلاغ گردیده است.

۹) استعلام وضعیت باشگاه از کمیته‌های قضایی فدراسیون

با توجه به اعلام کمیته‌های قضایی فدراسیون مبنی بر مسدود بودن پنجره نقل و انتقالات اکثر باشگاه‌ها، باشگاه‌ها قبل از مراجعه به نقل و انتقالات سازمان می‌بایست نسبت به رفع مسدودی نقل و انتقالات اقدام نمایند.

۱۰) خروج از استان بازیکنان و کادر فنی

با توجه به دستورالعمل هیات رییسه فدراسیون فوتبال کلیه باشگاه‌ها موظف هستند قبل از ثبت قراردادها در هیات فوتبال استان خروج از استان بازیکن و کادر فنی را واریز نمایند و بر اساس دستورالعمل فوق می‌بایست هیات‌های فوتبال استان مقصد از ثبت قراردادهای فاقد برگه خروج از استان خودداری نمایند.

۱۱) استعلام وضعیت بدهی باشگاه‌های لیگ یک و لیگ دسته دوم از امور مالی سازمان لیگ

باشگاه‌های لیگ یک و لیگ دسته دوم می‌بایست تسویه حساب مالی به روز از واحد مالی سازمان لیگ جهت ثبت قراردادها به نقل و انتقالات ارایه نمایند.

۱۲) تاییدیه وضعیت پزشکی بازیکنان و کادر فنی

کلیه بازیکنان و کادر فنی باشگاه‌های لیگ برتر، لیگ یک و لیگ دسته دوم برای صدور مجوز بازی الزامیست که مجوز و تاییدیه مرکز پزشکی سازمان لیگ ایفمارک را بر اساس دستورالعمل و فرم‌های پیوستی این مرکز به نقل و انتقالات سازمان لیگ ارایه نمایند.

برای کلیه بازیکنان و کادر فنی باشگاه‌ها صدور بیمه نامه ورزشی و ارایه آن الزامی است.

کلیه معاینات طبق استانداردهای کمیته پزشکی فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا و کمیته تحقیق و آموزش ایفمارک (مرکز پزشکی عالی فیفا در تهران) تدوین و مطابق با مصوبه شماره ۴/۲۳/۳/let/۱۳۹۴ سازمان لیگ برتر به شکل متمرکز در مرکز پزشکی سازمان لیگ (ایفمارک) به آدرس: تهران، بلوار غربی استادیوم آزادی، بعد از ورودی هتل المپیک، مرکز ملی فوتبال ایران -تلفن: ۰۲۱۴۴۷۳۸۶۴۱ انجام می‌شود.

کلیه بازیکنان فوتبال (بزرگسال، سهمیه امید و جوانان) و اعضا کادر فنی و اجرایی باشگاه‌های لیگ برتر (بانوان و آقایان) و دسته یک (فقط آقایان) جهت دریافت کارت بازی در فصل ۱۴۰۳-۱۴۰۲ملزم به شرکت در معاینات پزشکی ایفمارک و دریافت گواهی سلامت و ارائه آن به سازمان لیگ برتر قبل از عقد قراداد (رسمی یا غیر رسمی) هستند.

با در نظر گرفتن الزامات مجوز حرفه‌ای باشگاه‌ها مبنی بر انجام معاینات پیش از فصل بازیکنان بالای ۱۲ سال، در صورت تمایل به انجام معاینات سایر رده‌ها مطابق با استانداردهای‌ای اف سی در ایفمارک مقتضی است باشگاه (لیگ برتر و دسته یک) رسما با سازمان لیگ مکاتبه و در خواست انجام معاینات را اعلام نماید.

کلیه باشگاه‌های فوتبال لیگ دسته دو ملزم به انجام معاینات پزشکی طبق فرمت پیوست و ارسال اصل آن به ایفمارک جهت بررسی و رویت هستند.

۱۳) اعلام رسمی کارگزار و ایجنت قانونی طرف قرارداد:

اگر بازیکن و یا مربی دارای ایجنت رسمی جهت عقد قرارداد باشد می‌بایستی مشخصات کامل کارگزار را در متن قرارداد نوشته و امضاء کارگزار نیز در ذیل قرارداد درج شده باشد.

همچنین درصد و یا مبلغ توافق شده طرف قرارداد با کارگزار بایستی در متن قرارداد قید گردد (مبلغ پرداختی نبایستی از ۱۰ درصد مبلغ قرارداد بیشتر باشد)

اگر یک وکیل یا کارگزار نقل و انتقالات ملی یا بین المللی که با بازیکن یا کادر فنی دارای قرارداد رسمی است، در انعقاد یک قرارداد دخالت داشته باشد، باید قرارداد خود با بازیکن یا مربی را به باشگاه ارائه نماید. پذیرش کارگزار غیر رسمی یا وکیل یا کارگزار فاقد قرارداد با بازیکن، قابل طرح در ارکان ذیصلاح فدراسیون است.

پرداخت هرگونه وجه تحت عنوان هزینه کارگزاری توسط باشگاه‌ها به کارگزاران از هر حیث ممنوع است.

بعد از تحویل هرگونه مدرک و یا پرونده‌ای توسط باشگاه‌ها و یا کلیه عوامل اجرایی فوتبال به سازمان لیگ، آن مسئول می‌تواند تا ۷۲ ساعت نسبت به آن پرونده و یا مدرک، بررسی‌ها و تحقیقات میدانی لازم را انجام داده و سپس نسبت به تایید و یا عدم تایید آن اقدام نماید.

تمامی باشگاه‌ها در هنگام تحویل مدارک و یا قراردادهای ارائه شده به عهده باشگاه به عنوان شخص حقوقی و مدیر عامل و سرپرست (مدیر) و نماینده معرفی شده آن باشگاه به عنوان شخص حقیقی بدیهی است مسئولیت حُسن اجرا و رعایت کامل این دستور العمل به عهده مدیران عامل محترم باشگاه‌ها است و می‌بایستی در ارکان قضایی و کمیته تعیین وضعیت فدراسیون فوتبال پاسخگو باشند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دستورالعمل ثبت قرارداد به باشگاه‌ها ابلاغ شد بیشتر بخوانید »

اجرای کاریکاتوری فیرپلی مالی در فوتبال ایران

اجرای کاریکاتوری فیرپلی مالی در فوتبال ایران



تعیین قانون سقف بودجهاز سوی فدراسیون فوتبال برای باشگاه‌های فوتبال جهت جلوگیری از ریخت‌وپاش‌هایشان از بودجه عمومی کشور به نظر می‌رسد بیشتر یک قانون شعاری و بدون پشتوانه اجرایی با متخلفان است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، قراردادهای نجومی بازیکنان و مربیان در فوتبال کشورمان انتقادهای زیادی را به دنبال داشته است، قراردادهایی که هر فصل بدون هیچ‌گونه ضابطه و معیاری افزایش قابل توجه و نجومی پیدا می‌کند. آن هم در شرایطی که بخش زیادی از این قراردادها از بودجه عمومی کشور پرداخت می‌شود. هزینه‌های چند صد میلیاردی سالانه باشگاه‌ها که برای برخی باشگاه‌ها تا ۵۰۰ میلیارد هم تخمین زده می‌شود، سبب شده تا فدراسیون فوتبال برای کشیدن ترمز افزایش سرسام‌آور قراردادها با شروع فصل نقل و انتقالات تابستانی دست به کار شود.

به خصوص که این قراردادها در برخی از تیم‌ها مانند استقلال و پرسپولیس زمینه‌ساز بدهی‌های فراوانی شده و شکایت بازیکنان خارجی و داخلی به فیفا سبب شده تا این دو باشگاه علاوه بر پرداخت جریمه‌های هنگفت، با محرومیت هم روبرو شوند. حال براساس تصمیم فدراسیون فوتبال، باشگاه‌ها موظف هستند به اندازه درآمدی که دارند، هزینه کنند تا زیان‌ده نباشند.

اجرای کاریکاتوری فیرپلی مالی در فوتبال ایران

منصور قنبرزاده نایب رئیس دوم فدراسیون فوتبال هفته گذشته قانون سقف بود را درخواست خود باشگاه‌ها عنوان کرده بود: «باشگاه‌ها عمدتا در قالب قانون تجارت فعالیت می‌کنند. طبق قانون کشورمان اگر یک شرکت یا باشگاه سه سال متوالی زیان‌ده باشد، باید آن را به انحلال رساند زیرا کاملا زیان‌ده بوده و صورت‌هایشان در بحث مالی مردود است. این موضوع در آینده گریبانگیر باشگاه‌ها خواهد شد. به همین خاطر در جلسه‌ای که با مدیران باشگاه‌ها داشتیم، آنها به ‌صورت مکتوب درخواست کردند که سقف متعادل بودجه برای حضور در لیگ برتر تعریف شود و براساس آن هزینه‌ها محاسبه و در کنترل باشگاه‌ها قرار بگیرد. به خصوص که الان عمده باشگاه‌ها هزینه و درآمدشان همخوانی ندارد و مشکلاتی برای صدور مجوز حرفه‌ای ایجاد می‌شود.»

البته قانون قانون سقف بودجه و هزینه بر اساس درآمد، اولین بار نیست که در فوتبال کشورمان مطرح می‌شود و در ابتدای دهه ۹۰ پس از شکست خوردن قانون سقف قرارداد، مسئولان وقت سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال از قانون سقف بودجه برای کنترل رقم قراردادها رونمایی کردند. این طرح اما آن سال با نظر منفی باشگاه‌ها روبرو شد و آنها از اجرای این طرح حمایت نکردند تا با توجه به پیش بینی‌نشدن قوانین انضباطی برای برخورد با تیم‌های متخلف، این قانون هم خیلی زود شکست بخورد.

حالا ۹ سال بعد، دوباره این بار با درخواست باشگاه‌ها قرار است اجرایی شود، قانونی که برای تیم‌ها یک سقف مشخص بودجه جهت هزینه مشخص می‌کند و اجازه نمی‌دهد تا بالاتر از آن هزینه کنند.

قانون سقف بودجه و هزینه بر اساس درآمد یک کپی ابتدایی و اولیه از قانون فیرپلی مالی یا همان financial fair play است که از سال ۲۰۱۱ در فوتبال باشگاهی اروپا اجرا می‌شود، فرض اصلی FFP این است که اطمینان حاصل شود که باشگاه‌ها بیش از درآمدشان خرج نمی‌کنند و این قانون از افزایش مشکلات مالی باشگاه‌ها که می‌تواند موجودیت آنها را تهدید کند جلوگیری می‌کند.

جرقه اولیه اجرایی شدن این قانون به سال ۲۰۰۹ بر می گردد ، سالی که بررسی یوفا نشان داد که بیش از نیمی از ۶۶۵ باشگاه اروپایی در طول سال گذشته متحمل ضرر مالی شده‌اند، اگرچه تعداد کمی از آنها توانسته‌اند از ضررهای سنگین از طریق ثروت مالکان خود جان سالم به در ببرند.

علاوه بر این حضور مالکان ثروتمند در برخی باشگاه‌های اروپایی و افزایش شدید دستمزدها در نقل و انتقالات، بر بازار فوتبال تأثیر نامطلوبی گذاشته بود و دیگران را نیز تشویق می‌کرد که برای پاسخگویی به تقاضاها و حفظ شهرت خود به عنوان یک باشگاه رقابتی، بیشتر هزینه کنند.

در چنین شرایطی هدف قانون فیرپلی مالی «بهبود سلامت مالی کلی فوتبال اروپا» بود و مقررات FFP به منظور جلوگیری از هزینه بیش از حد باشگاه‌ها در طول چندین فصل در چارچوب بودجه تعیین شده تنظیم شد.

اجرای کاریکاتوری فیرپلی مالی در فوتبال ایران

میشل پلاتینی، رئیس وقت یوفا پس از اجرایی شدن این قانون گفت:«پنجاه درصد باشگاه‌ها در حال از دست دادن پول هستند و این یک روند رو به افزایش است. ما باید این مارپیچ نزولی را متوقف می‌کردیم. آنها بیش از آنچه که به دست آورده‌اند هزینه کرده‌اند و بدهی‌های خود را پرداخت نکرده‌اند. ما نمی‌خواهیم به باشگاه‌ها صدمه بزنیم، برعکس می‌خواهیم به آنها کمک کنیم.»

هسته مقررات FFP شرط سربه سر است که در آن باشگاه‌ها موظف هستند بیش از درآمدی که کسب می‌‎کنند خرج نکنند و باید در طول سه سال حساب‌های خود را متعادل کنند.

البته این بودجه تعیین شده، هزینه‌های مربوط به توسعه زیرساخت‌ها، امکانات آموزشی و آکادمی‌های رده‌های پایه را شامل نمی‌شود و این بخش‌ها مستثنی شده‌اند.

اما مجازات نقض قوانین بازی جوانمردانه مالی چیست؟ قانون فعلی FFP اجازه می‌دهد تا هشت مجازات جداگانه علیه باشگاه‌ها به دلیل نقض مقررات اعمال شود توبیخ و هشدار، جریمه، کسر امتیاز، کسر درآمد از مسابقات یوفا، ممنوعیت ثبت‌نام بازیکنان جدید برای مسابقات یوفا، محدودیت در تعداد بازیکنانی که یک باشگاه می‌تواند در مسابقات یوفا ثبت‌نام کند، کنار گذاشتن از یک تورنمنت که در حال انجام است و حذف از مسابقات آینده مجازات‌هایی است که یوفا بر اساس شدت تخلف انجام شده توسط باشگاه‌ها تعیین کرده است.

با این تفاسیر در فصل جدید فوتبال قرار است در کشورمان نیز بخش‌هایی از قانون فیرپلی مالی اجرایی شود، قانونی که هنوز به صورت رسمی جزئیات آن بیان نشده و فدراسیون فوتبال به صورت کلی صحبت از تعیین قانون سقف بودجه بنا به درخواست خود باشگاه‌ها کرده است.

همچنین مشخص نیست که برای تخطی از این قانون آیا مجازات‌هایی هم در نظر گرفته شده یا این قانون به صورت توصیه‌ای قرار است اجرایی شود.

با این حال نگاهی به گذشته و مرور سرنوشت چنین قانون‌گذاری‌هایی، چشم‌انداز روشنی را برای اجرایی‌شدن قانون سقف بودجه در فوتبال ایران ترسیم نمی‌کند. به نظر می‌رسد این قانون هم بیشتر از آنکه یک پیش زمینه و پشتوانه محکم برای اجرایی‌شدن داشته باشد، بیشتر یک قانون شعاری در واکنش به اعتراض جامعه به پرداخت‌های بدون حساب و کتاب و فوق نجومی به بازیکنان و مربیان فوتبال از بودجه عمومی کشور است، آن هم در شرایطی که وضعیت اقتصادی کشور با توجه به تحریم‌ها سال به سال سخت‌تر می‌شود.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اجرای کاریکاتوری فیرپلی مالی در فوتبال ایران بیشتر بخوانید »

وضعیت ساپینتو هنگام خروج از آزادی

اقدام کمیسیون اخلاق ورزش کشور علیه «ساپینتو»



کمیسیون اخلاق ورزش کشور با ارسال نامه‌ای به فدراسیون فوتبال خواستار رسیدگی سریع به رفتار غیرحرفه‌ای سرمربی استقلال شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، کمیسیون اخلاق ورزش کشور درخصوص رفتار غیرحرفه‌ای سرمربی استقلال در دربی ۱۰۱ نامه‌ای به فدراسیون فوتبال ارسال کرد و خواهان رسیدگی سریع شد. در زیر متن نامه کمیسیون اخلاق ورزش کشور را می‌خوانید:

جناب آقای تاج

ریاست محترم فدراسیون فوتبال ج.ا.ا

باسلام و احترام

به آگاهی می‌رساند رفتار غیرحرفه‌ای آقای ساپینتو سرمربی محترم باشگاه فرهنگی استقلال در فینال جام حذفی مغایر ارزش‌های اخلاقی و به‌دور از شأن و جایگاه باشگاه بزرگ و مردمی استقلال بوده است.

لذا انتظار عموم مردم خصوصا جامعه اخلاق مدار ورزش، رسیدگی قاطع و سریع به این رفتار غیراخلاقی بود و امید است با اهتمام مسئولین محترم فدراسیون، رقابت‌ها و مسابقات فصل آینده بیش از هر دوره‌ای در فضایی اخلاقی و در شأن ملت بزرگ ایران برگزار گردد.

کمیسیون اخلاق ورزش کشور

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اقدام کمیسیون اخلاق ورزش کشور علیه «ساپینتو» بیشتر بخوانید »