گروه اجتماعی دفاعپرس – سرتیپ دوم ستاد علی اکبر جاویدان – فرمانده انتظامی استان کرمانشاه؛ پلیس به عنوان یک نهاد اجتماعی، جایگاه ویژه و منحصر به فردی در ایجاد نظم و حفظ آن بر عهده دارد. بی توجهی پلیس به تغییرات یاد شده و عدم انطباق و بهره مندی در راستای اهداف خود باعث ناکارآمدی پلیس خواهد شد، دنیای کنونی فقط مبارزه و برخورد را که در جای خود بسیار ضروی است نمیطلبد، ما نیازمند سازمان پلیسی هستیم که فرماندهان و مدیران آن بتوانند بر اساس اطلاعات و شناخت علمی و به موقع از جامعه، برنامههای خود را طرح ریزی و اجرا نمایند.
در قرن کنونی که تغییرات به سرعت در حال انجام است و پایانی برای تغییرات و نوآوریها متصور نیست، دانش اهرمی قدرتمند است که میتواند سازمانها را در مسیر این تغییرات و نوآوریها هدایت و یاری رساند.
با توجه به اینکه سازمانها در تلاش برای ایجاد مزیت رقابتی هستند به نوعی نیازمند ایجاد تغییرات و نوآوری میباشند تا در صحنه رقابت باقی بمانند، ایجاد تغییرات و نوآوری نیز مستلزم بهره مندی سازمانها از دانش و مدیریت آن است.
با وجود بهره گیری نیروی انتظامی از تکنولوژی و فناوریهای موجود، هنوز هم نیروی انسانی نقش اساسی را در پیشبرد اهداف این سازمان دارد و در این بین مدیران به عنوان افرادی که آیندۀ نیروی انتظامی با تصمیم گیری آنان مرتبط میباشد، از جایگاه ویژهای برخوردار هستند، لذا با توجه به این امر آنان باید به دانش روز مجهز بوده و همواره به خلاقیت و نوآوری در سازمان خود توجه داشته باشند و با استفاده از روشنایی که چراغ دانش برای آنان فراهم میکند، تصمیمهای صحیح گرفته و بهترین راه حلها را انتخاب نماید و در این خصوص نوآوری داشته و سازمان را در رسیدن به اهدافش یاری رساند و این میسر نیست مگر با تجهیز مدیران به مدیریت دانش.
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به عنوان سازمانی که مأموریت خطیرآن بر قراری نظم و امنیت است گریزی به جز دستیابی به دانش و حرکت بر مبنای علم ندارد و براساس آن میبایست با بهره گیری از سرمایههای انسانی با ویژگیهای پویا، یادگیرنده و بهرهمند از دانش و فناوری های روز آمد پلیس، در ایجاد محیطی امن و توأم با آسایش عمومی و تأمین کننده نظم وامنیت عمومی و انضباط اجتماعی کوشا باشد.
در این خصوص توجه به سرمایههای انسانی به عنوان اصلیترین و کلیدیترین سرمایه سازمانی برای کارآمد سازی ساختارها و اصلاح فرایندها به منظور ارتقاء قابلیتهای آن به حساب میآید.
نوآوری و بقا در عرصه رقابت
اصل پیشرفت از اصولی است که از ابتدای خلقت بشر وجود داشته و در واقع همراه با او متولد شده، این اصل در مراحلی تند یا کند گشته، اما در هر حال تا امروز ادامه داشته و در اثر بدست آمدن تجربیات و اطلاعات در زمینههای مختلف، تولیدات و خدمات جدیدی به بازار عرضه گردیده است.
اکنون در این عصر سازمانهایی که بخواهند در عرصۀ رقابت باقی بمانند و حیات خود را تضمین کنند باید خود را با تغییرات روز دنیا هماهنگ کرده و در جهت دستیابی به مزیت رقابتی بکوشند. موفقیت یا عدم موفقیت سازمانهای امروزی بسته به میزان استفاده این سازمانها از مدیریت دانش و مؤلفههای آن دارد.
با توجه به اهمیت روز افزون دانش شاید بتوان گفت در عصر کنونی در کنار منابع انسانی که به عنوان با ارزشترین دارایی و مزیت رقابتی سازمان تلقی میشود مدیریت دانش قرار گرفته است، سازمان هر چه بیشتر بر روی مدیریت دانش و دانش مدیران سرمایه گذاری کنند به همان اندازه در رسیدن به اهدافش موفقتر خواهند بود.
همزمان با پیشرفتهای علوم مختلف و بالا رفتن تجربیات انسان ها، نوآوری نیز بیشتر در جوامع پدیدار شد. نوآوریها در سراسر دنیا باعث ایجاد تغییر و تحولات جدید شده تا جایی که امروزه سرعت نوآوری در زمینههای مختلف باعث گردیده تجهیزات جدید به سرعت وارد بازار شوند و نظریهها و ایدههای نو نیز یکی پس از دیگری تولید میگردند، در پی آن در سازمانها نیز نیاز به نوآوری و تغییر احساس گردیده و به نوآوری روی آورده اند به گونهای که در حال حاضر فقط سازمانهایی میتوانند در عرصۀ رقابت باقی بمانند و یا از دیگر سازمانهای مشابه سبقت بگیرند که راه نوآوری را در پیش گرفته، و برای نوآوری در سازمان از همه نظر اهمیت قائل شوند.
اهمیت مدیریت دانش
در سناریوهای امروز سازمان، تنها حفظ و قابلیت ها، مبنای مزیت رقابتی نیست. بلکه توانایی ترکیب منابع از طریق روشهای جدید و متفاوت برای خلق قابلیتهای بنیادین، ملاک و معیار تلقی خواهد شد. این عمل تنها از طریق تفکر خلاق و نوآوری حاصل خواهد شد. این نوآوری نتیجه بکارگیری دانش و قابلیتهای مرکب است.
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران سازمانی است که هدف از تشکیل آن استقرار نظم وامنیت، تأمین آسایش عمومی و فردی و نگهبانی و پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی در چارچوب قانون در قلمرو کشور جمهوری اسلامی ایران است.
بر این اساس سه هدف مهم برای نیروی انتظامی پیش بینی شده است:
«الف: برقراری نظم و امنیت در جامعه
ب: تأمین آسایش عمومی وفردی
ج: نگهبانی و پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران»
برقراری نظم و امنیت و تأمین آسایش عمومی وفردی در کلیۀ جوامع از اهمیت خاصی برخوردار است، زمانی مردم میتوانند با خیال راحت وآسوده به زندگی اجتماعی و فردی خود بپردازند که احساس امنیت کنند، اصولاً امنیت و آسایش عمومی از مقولههایی هستند که اگر کشوری نتواند مشکلات و معضلات مربوط به آنها را حل نماید، ممکن است، دستخوش حوادث اجتماعی، سیاسی و اقتصادی متعدد شده که در نهایت جامعه را بسوی تباهی سوق میدهد و همین امر جایگاه و موقعیت ویژۀ نیروی انتظامی را در کشور مشخص مینماید.
با توجه به اینکه ناجا سازمانی است اجتماعی، در این سازمان منابع انسانی نقش کلیدی را در به تحقق رساندن اهدافش ایفا میکند به طوری که استقرار نظم وامنیت، تامین آسایش عمومی و فردی و پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی بدون در نظر گرفتن نیروی انسانی امکانپذیر نیست حتی اگر ناجا از کلیه فناوریها و تکنولوژی مدرن دنیا بهره بگیرد تا مدیریت آنها را نیروی انسانی توانمند به عهده نداشته باشد ناجا در تحقق اهدافش ناکام میماند، بنابراین میطلبد کلیه کارکنان خصوصاً در ناجا با دانش و آگاهی قدم در راه رسیدن به اهداف گذارند. دانش همانند چراغی است که در تاریکی راهنما و روشنایی بخش برای مدیران است، هنگامی که مدیران ناجا به سرمایه دانشی مجهز باشند با گامهای استوار این راه را میپیمایند.
نتیجه گیری
برای رویارویی منطقی با دگرگونیهایی که در عرصه زندگی اجتماعی روی میدهد ضرورت ایجاد تحول و فراتر از آن اشرافیت بر تحولات موثر در ماموریتهای پلیس یک اصل انکارناپذیر است. جامعه ایران در طول چند دهه اخیر از یک سو شاهد تغییرات قابل توجه و شگرفی در عرصههای مختلف بوده و از گذشتههای دور هریک از این تغییرات در دورههای تاریخی طولانی و برخی از آنها با سپری شدن تجربههای یک نسل روی داده است.
اما طی دوران اخیر تغییرات اجتماعی به صورت پی در پی و بسیار سریع اتفاق افتاده است. از سوی دیگر پیامدها و آثار ارتباطات جدید مبتنی بر فناوریها به قدری زندگی اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده اند که به کارگیری تدابیر جدید و روشهای نوین بازنگری در بسیاری از شیوهها و پیش فرضهای حیات اجتماعی را ضروری ساخته است.
شاید به جرات بتوان گفت که همه انسانها تمایل دارند قبل از انجام هرکاری در خصوص نتیجه آن نوعی پیش بینی داشته باشند تا بتوانند در حد امکان، ضمن شناسایی نقاط قوت و ضعف مراحل انجام کار، وضعیت خود و هدف آنها را پوشش دهند. بر همین اساس میتوان گفت که خلاقیت برای بقاء هر سازمانی لازم و ضروری است. سازمانهای غیر خلاق از صحنه محو میشوند و اگر چنین سازمانهایی هم در مقاطعی موفق شوند سرانجام محکوم به تغییر یا نابودی سیستم میگردند.
پلیس مقتدر نیازمند شناسایی عمیق انسانها و اشراف بر تعاملات نیروهای اجتماعی است، که این شناسایی باید از طریق تخصصی کردن حوزههای عمل و ساختارهای پلیس صورت گیرد که با حضور اجتماعی پلیس در متن جامعه برای حل مشکلات و پیشگیرانه بودن رفتارهای پلیس حاصل میشود.
مطابق نظریه کارشناسان پلیسی کارآمد است که در اجرای وظایف خود ضمن مد نظر قرار دادن تغییرات گسترده اجتماعی و نیازها و شرایط جدید اجتماعی بتواند سیاست گذاری و برنامه ریزی لازم را جهت پیشگیری و پیش بینی آسیبها و جرائم اجتماعی انجام دهد.
پلیس باید با رویکرد پیشگیرانه و با فهم دقیق پدیده ها، معضلات، آسیبها و جرایم و روند تحول آنها از بروز اتفاقات ناخوشایند جلوگیری نماید و لازمه این موضوع استفاده از مدیریت دانش و افزایش دانش مدیران میباشد.
انتهای پیام/ 241