فرهنگستان زبان و ادب فارسی

زبان هوشنگ مرادی کرمانی سرشار از ضرب‌المثل، استعاره و کنایه است

زبان هوشنگ مرادی کرمانی سرشار از ضرب‌المثل، استعاره و کنایه است



رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: عرصه نگاه مرادی کرمانی وسیع است و همین امر به واژگان او وسعت بخشیده، زبان مرادی کرمانی سرشار از ضرب المثل، استعاره و کنایه است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مراسم هشتادمین سالروز تولد هوشنگ مرادی کرمانی عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی روز دوشنبه ۱۹ شهریور در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد.

این‌مراسم با حضور غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مهدی رمضانی دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور، هوشنگ مرادی کرمانی، موسی اسوار استاد زبان و ادبیات فارسی، فریدون عموزاده خلیلی نویسنده ادبیات کودک و نوجوان، شهین نعمت زاده عضو شورای واژه گزینی، و جمعی دیگر از اساتید و اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی و علاقه مندان به کتاب‌های هوشنگ مرادی کرمانی همراه بود.

حدادعادل در ابتدای این مراسم گفت: این جلسه حلقه دیگری از زنجیره جلساتی است که در فرهنگستان تبدیل به سنت شده و در گره‌های ۸۰،۹۰ و ۱۰۰ سالگی اعضای پیوسته فرهنگستان توسط روابط عمومی برگزار می‌شود و بنای ادای احترام به اعضای پیوسته دارد.

وی افزود: روزهای سال به یک معنا شبیه اند اما براساس اشخاص و هویت‌شان این روزها، مناسبت‌هایی پیدا می‌کنند. یکی از این مناسبت‌ها روزهایی است که افراد خاص پا به دنیا می‌گذارند .۱۷ شهریور سالروز تولد نویسنده بزرگوار هوشنگ مرادی کرمانی است و من تصور می‌کنم برگزاری این جلسات علاوه بر تقدیر از یک شخصیت می‌تواند فرصتی برای آشنایی بیشتر با ذهن، فکر و قلم آن شخص باشد.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: من بنابر وظیفه‌ای که برعهده دارم باید در این برنامه‌ها حضور داشته باشم اما درباره هوشنگ مرادی کرمانی این مهم انگیزه من نبود چراکه شخصاً به او علاقه دارم و این بخت را داشتم که در ۱۶ سال اخیر هر هفته روزهای شنبه در یک جلسه دوساعته در شورای واژه گزینی در کنارش باشم و توفیق دیدارش را داشته باشم. علاوه بر جایگاه ادبی هوشنگ مرادی کرمانی رابطه شخصی مان هم انگیزه حضور امروز من است، علی رغم اینکه در سفر بود شب گذشته ۵۰۰ کیلومتر را به شوق حضور در این جلسه طی کرده و به تهران آمدم.

حداد عادل گفت: سال گذشته که برای برادر شهیدم کتابی نوشتم به یادداشت‌ها و تقویم روزانه اش مراجعه کردم و دیدم که در سال ۵۸ و ۵۹ و پیش از من با هوشنگ مرادی کرمانی آشنا شده بود. اعتراف می‌کنم که همه آثار کرمانی را نخوانده ام به دلیل فراوانی آثار و کمی وقت خودم؛ چون اگر بخواهم همه کتاب‌ها را مطالعه کنم باید فقط به خواندن بپردازم. خب ما شخصیتی مثل احمد آرام را داریم که ۱۵۰ کتاب از خود به یادگار گذاشته است.

وی با اشاره به اینکه بسیاری از سریال‌ها و فیلم‌های اقتباسی از آثار مرادی کرمانی را مشاهده کرده است افزود: هوشنگ مرادی کرمانی یک نویسنده شناخته و پذیرفته شده است که محبوبیت بسیاری در ایران دارد و بیشترین شمارگان را در آثار به خود اختصاص داده است. او یکی از موفق ترین داستان نویسان معاصر ایران است که بیشتر آثارش به صورت فیلم است و واقعیت سینمایی داشته؛ این رابطه آثار و سینما در حدی است که بعضی‌ها فرض می‌کنند مرادی کرمانی به قصد فیلمنامه شدن داستان می‌نویسد در صورتی که او این نکته را رد کرده و گفته به دلیل انس با تئاتر سبک بیان سینمایی را در نگارش داستان‌هایش قرار داده است.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: بسیاری از قصه‌های هوشنگ مرادی کرمانی به زبان‌های مختلف ترجمه شده است و می‌توان گفت مرادی کرمانی شناخته شده ترین داستان نویس معاصر ایران در خارج از کشور است. زبان سالم و درستی زبانی که گفتاری و عامیانه است اما از نظر دستوری غلط نیست و قابلیت تعلیم دارد نکته مهم داستان‌های اوست. آثار مرادی کرمانی زبان ساده ای دارد و جملاتش حدالامکان کوتاه اند و این از خصوصیات زبان یک نویسنده است. وسعت واژگانی در آثار مرادی کرمانی به چشم می‌خورد، او زندگی را بیان می‌کند و واژگان را به استخدام خود در می‌آورد، در نوشته‌هایش شما خواننده جزئیاتی از زبان مردم روستانشین می‌بیند. عرصه نگاه مرادی کرمانی وسیع است و همین امر به واژگان او وسعت بخشیده، زبان مرادی کرمانی سرشار از ضرب المثل، استعاره و کنایه است. در واقع آموزش فرهنگ است. نوشته‌های او طنز ملایمی دارد و طنزپردازی او به شکلی است که قصه‌ای برای خنداندن می‌گوید اما خودش نمی‌خندند. درون مایه کارهایش ابعاد مختلف دارد و جای پای طبیعت در کارهایش دیده می‌شود این به زیست و زندگی او بازمیگردد. مرادی کرمانی روستا را با همه ابعادش به تصویر می‌کشد و این تجربه ایرانی و جهانی را با بن مایه روستایی ترکیب کرده است.

حداد عادل در پایان سخنانش گفت: در مجموع آثار کرمانی سرشار از حس انسانی است، یعنی داستان‌هایش جریان عادی زندگی را بیان می‌کند و این طور نیست که خواننده را در انتظار نگه دارد و با اتفاقات معجزه واری روبه رو کند، آثار مرادی کرمانی یک نوع جامعه شناسی است و جامعه در آینه داستان نمود یافته است. مرادی کرمانی به آن چیزی که انسان را انسان می‌کند در داستان‌هایش اهمیت می‌دهد. بومی بودن نیز از ویژگی‌های داستان اوست که به هنگام ترجمه کتاب‌هایش فرهنگ کشور را معرفی می‌کند. کتاب‌های کرمانی در برانگیخته شدن شوق مطالعه در زمان ما مؤثربود. امروز نگرانیم که نوجوان امروزی علاقه‌ای به مطالعه کتاب نداشته باشند چراکه همه به سمت فضای مجازی رفتند در چنین اوضاعی کتاب‌های مرادی کرمانی انگیزه ایجاد می‌کند و ورودی خوبی است که نوجوان با کتاب آشنا شوند. آقای مرادی هم این موضوع را درک کرده و برای حضور در جمع نوجوانان و جوانان احساس وظیفه می‌کند و رابطه صمیمی خود را تقویت می‌کند و اهمیت زبان فارسی را برای نوجوانان و جوانان گوشزد می‌کند و از هیچ فرصتی برای اهمیت تاکید بر زبان فارسی چشم پوشی نمی‌کند.

هوشنگ مرادی کرمانی نماد و نشانه ادبیات کودک و نوجوان است

در ادامه این‌مراسم فریدون عموزاده خلیلی نویسنده ادبیات کودک و نوجوان گفت: خوشحالم که به واسطه هوشنگ مرادی کرمانی ادبیات کودک و نوجوان در فرهنگستان بروز می‌کند. هوشنگ مرادی کرمانی نماد و نشانه ادبیات کودک و نوجوان است.

وی افزود: در مورد مرادی کرمانی صحبت سخت و آسان است. آسان است به این دلیل که مرادی کرمانی شخصیتی فروتن و ساده دارد همانطور که در آثارش جلوه می‌کنند. اما سخت است از این جهت که در عمق این ظاهر ساده که در داستان‌ها جلوه می‌کند یک دریای عمیق از فرهنگ و ادبیات نهفته است. مرادی کرمانی در فرهنگ کودک و نوجوان ما یک شخصیت بزرگ است.

این‌نویسنده کودک و نوجوان گفت: مرادی کرمانی واقعیت موجود تجربه زیسته خودش را در داستان‌هایش به کار می‌گیرد و این تجربه زیسته را تبدیل به داستان‌هایی می‌کنند که واقعیت را پیش روی ما می‌گذارد بنابراین رنج و فقر در داستان‌هایش شیرین می‌شود همین می‌شود که رنج و فقر داستان قصه‌های مجید برای ما شیرین و آموزنده می‌شود. این نوع نوشتن او را تشبیه می‌کنم به نوع فیلم‌هایی که در سینمای نئورئالیسم ایتالیا ساخته شده است. وقتی داستان‌های مجید را می‌خوانید مثلاً داستان ماهی که تبدیل به ملخ دریایی شد و داستان اردوی قصه‌های مجید از نظر رنج فقر وحشتناک است اما شما به هنگام خواندن لبخند دارید و این فائق آمدن بر پارادوکس و رنج است. کار بزرگ مرادی کرمانی قصه نوشتن و خلق شخصیت مجید نیست. خلق یک داستان است که زندگی با آن هویت می‌گیرد.مرادی کرمانی بچه‌های قالیباف خانه، تنور و خمره را نوشته است که همگی رنج‌های اجتماعی هستند. شما در داستان خمره می‌بینید که با یک شیء مثل خمره یک داستان و رمانی شکل گرفته که سراپا رنج توأم با شیرینی و شوخی خاص مرادی کرمانی است اما تنها این نبوده که مرادی کرمانی را مرادی کرمانی کرده است.

عموزاده خلیلی در پایان گفت: مرادی کرمانی فضا، لوکیشن و یا مکان داستان را خلق کرده که هرکدام به تنهایی کافی است که یک نویسنده را نویسنده بزرگی کند. ساختن یک شخصیت مثل مجید مهم است اما مرادی کرمانی یک جهان تازه ای را خلق کرده که می‌توانیم با توجه به آن درک کنیم مفهوم جهان خلقت چیست. مرادی کرمانی یک جهان واقعی می‌سازد. در داستان هری پاتر براساس فرضیه‌ها شما نمی‌گویید «مگر می‌شود؟» اما درباره نویسنده‌ای که واقع گرا می‌نویسد و از معمولی‌ترین اجزا استفاده می‌کند نمی‌توانید این گزاره را نگویید بنابراین داستان بسیار تأثیرگذار است. مرادی کرمانی از تجارب جهان زیسته خودش با مناعت طبع در نوشته‌هایش استفاده کرده است. شاید یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های داستان مرادی کرمانی به زبان ساده نوشتن و رگه‌هایی از طنز در داستان است. در حال حاضر می‌بینید که نسل جوان هم به دنبال کتاب‌هایی اند که طنز داشته باشد. مرادی کرمانی توانسته چند نسل را از خواندن داستان‌هایش راضی کند ویژگی داستان‌های کرمانی این است که مثل هیچکس نیست و فقط خودش است. بنابراین او را باید با خودش سنجید.

مرادی کرمانی در سطح ملی و بین المللی افتخارات زیادی داشته است

شهین نعمت زاده عضو شورای واژه گزینی هم در این‌مراسم گفت: مرادی کرمانی در سطح ملی و بین المللی افتخارات زیادی داشته و یکی از آن‌ها ثبت همه مجموعه آثارش در فهرست جهانی به دلیل تأثیرگذاری در گروه‌های مختلف سنی و بهره مندی از موضوعات مهم است. خلاقیت، ذهن قصه پرداز، فرهنگ کرمانی و قدردانی مردم کرمان از جمله نکاتی است که درباره مرادی کرمانی باید به آن اشاره کرد.

وی افزود: استفاده از واژگانی با لهجه‌های کرمانی از ابتکارات مرادی کرمانی است. توجه به لهجه کرمانی در آثار مختلف او نمود دارد. به نظرم مرادی کرمانی یک تنه کار میراث فرهنگی را در حوزه ثبت واجهه ها انجام داده است.

در ادامه آزاده خلیلی دانش آموخته زبان فارسی به نقد آثار مرادی کرمانی پرداخت و نکاتی را درباره آثار او گفت. همچنین هومن مرادی کرمانی فرزند هوشنگ مرادی کرمانی متنی را درباره پدر خود قرائت کرد و در آن درباره نگاهش به سینما با توجه به آثار هوشنگ مرادی کرمانی صبحت کرد.

در پایان این‌مراسم، هوشنگ مرادی کرمانی با خواندن شعری از پروین دولت آبادی با عنوان «چون درخت فروردین پر شکوفه شد جانم / ‏دامنی زگل دارم بر چه کس بیفشانم» گفت: از ریاست فرهنگستان و سایر دوستانی که‬ مقدمات برگزاری این جلسه را فراهم کردند تشکر می‌کنم. حرف تازه ای ندارم جز اینکه انقدر مطلب در این جلسه درباره من گفته شد که خودم نمی‌دانستم. از همسرم سپاسگذارم که من و حرف‌هایی که درباره من زده می‌شود را تحمل کرد. من قابل و لایق این همه تعریف و لطف نیستم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زبان هوشنگ مرادی کرمانی سرشار از ضرب‌المثل، استعاره و کنایه است بیشتر بخوانید »

پیام آیت‌الله اعرافی برای نکوداشت غلامعلی حداد عادل

پیام آیت‌الله اعرافی برای نکوداشت غلامعلی حداد عادل



آیت‌الله اعرافی مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور برای مراسم نکوداشت غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیام داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، آیت‌الله اعرافی مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور به مناسبت نکوداشت غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیامی ارسال کرد که به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ سراسر افتخار آمیز ایران مشحون از درخشش رادمردانی است که در پرتو مکتب حیات‌بخش اسلام و با تلاش مجاهدتی توان فرسا قله‌های دانش بشری را در نوردیده و مرزهای علوم و معارف را در حوزه‌های مختلف گسترش داده‌اند و نقش بی‌بدیلی در تاریخ ایران و اسلام و رشد تمدن اسلامی ایفا کرده‌اند.

از عناصر مهم رشد و تعالی هر ملت پیوند با مواریث فرهنگی و تاریخی و عدم گسست از پیشینه تاریخی خود است نسل جوان و فرهیخته روزگار ما نیازمند بازشناسی گنجینه تاریخی و سرمایه‌های علمی و فرهنگی دیروز و امروز ایران عزیزند.

اندیشه امام راحل اقدس مکر گفتمان انقلاب اسلامی نقطه عطف و برجسته‌ای در برانگیختن خودباوری ملی و اسلامی و تمدنی بود و این آرمان با شناخت میراث تاریخی ایران و اسلام و تلاش برای پرورش نخبگان و برجستگان ملت با این هویت گره خورده استیکی از شیوه‌ها و ترفندهای استعمارگران در مقابله با کشورها و ملتها به ویژه در مورد جهان اسلام و ملت سرافراز ایران در عصر حاضر، انکار و ناچیز انگاری گذشته پرافتخار و هویت تاریخی آن است که به تعبیر مقام معظم رهبری (مدظله العالی) اگر یک ملت را از تاریخش از گذشته‌اش، از فرهنگش، از شخصیتش، از مفاخر علمی و دینی و سیاسی و فرهنگی‌اش جدا کردند و از یادش بردند این ملت آماده خواهد شد که هرچه می‌خواهند بر سرش بیاورند.

از این رو یکی از رسالت‌های امروز علاقه‌مندان سرافرازی و سربلندی ایران، به تصویر کشاندن این مفاخر ارزشمند در حوزه های مختلف است که افزون بر تقویت اعتماد به نفس در میان مردم، زمینه الگو پذیری جوانان این مرز و بوم را فراهم می‌آورد و مایه تقویت حافظه تاریخی ملت و برانگیختن حس اعتماد به نفس ملی می‌شود.

در این میان تلاش برای بازشناسی و بازشناساندن شخصیت‌های معاصر و زدودن حجاب معاصرت از چهره های علمی و ادبی و اسلامی و انقلابی وظیفه دیگری است که نباید مورد غفلت قرار گیرد و برنامه‌ها و فعالیت‌های انجمن ارجمند آثار و مفاخر ایران در این زمینه درخور تحسین و تقدیر است.

در این میان جناب مستطاب آقای دکتر حداد عادل یکی از سرمایه‌های ارزشمند ملی و اسلامی‌اند که در محضر استادان بزرگ حوزه و دانشگاه بویژه مرحوم استاد شهید آیت‌الله مطهری (ره) بهره برده‌اند؛ آقای دکتر حداد عادل با تلاش و مجاهدت فراوان در زمینه‌های مختلف به توفیقات چشمگیری دست یافته و هماره نقشی اثر بخش در اعتلای فرهنگ و ارزش‌های ملی و اسلامی ایفا کرده‌اند و حلقه وصل مبارکی میان حوزه و دانشگاه به شمار می‌آیند.

ایشان شخصیت گرانمایه و جامع الاطرافی‌اند که اندیشه ورزی فلسفی را با روح هنری و ادبی در آمیخته و ذوق و قریحه سرشار شعر و ادب فارسی را با سیاست ورزی اسلامی و انقلابی و مدیریت میدانی عجین ساخته‌اند و در خور تحسین و قدرشناسی انداز همه مساهمان در این مراسم شکوهمند قدردانی کرده و از محضر مقام ربوبی توفیق روز افزون برای این عزیز گرانمایه و فرهیخته و همه دانشجویان و فرزانگان و نخبگان کشور آرزوی سلامت، عزت و سرافرازی دارم و برای انجمن پرسابقه آثار و مفاخر فرهنگی توفیق فزاینده در بازنمایی و معرفی اندیشمندان، فرزانگان و عالمان ارجمند ایران اسلامی خواستارم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیام آیت‌الله اعرافی برای نکوداشت غلامعلی حداد عادل بیشتر بخوانید »

فیلم/ چرا فرهنگستان زبان برای کلمات عربی معادل تعیین نمی‌کند؟

فیلم/ چرا فرهنگستان زبان برای کلمات عربی معادل تعیین نمی‌کند؟



غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی: زبان عربی امروزه خطری برای زبان فارسی ندارد. از اول انقلاب تا به حال در مجموع شاید ۳۰ کلمه عربی وارد زبان فارسی شده و مابقی برای قبل از انقلاب است.


دریافت
26 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ چرا فرهنگستان زبان برای کلمات عربی معادل تعیین نمی‌کند؟ بیشتر بخوانید »

حداد عادل: استاد احمد سمیعی متفکری بزرگ بود

حداد عادل: استاد احمد سمیعی متفکری بزرگ بود



رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی اظهار کرد:  استاد سمیعی قلم بسیار هنرمندانه‌ای داشت، پاکیزه می‌نوشت و نثر فارسی او برای ما الگو بود و وی فقط نویسنده نبود بلکه نثر فارسی را می‌فهمید و متفکر بود.  

به گزارش مجاهدت از مشرق، غلامعلی حداد عادل شامگاه سه شنبه در آیین گرامیداشت چهلمین روز درگذشت پدر ویراستاری نوین ایران استاد احمد سمیعی در تالار مرکزی رشت گفت: گیلان و شهر رشت در دوران تجدد از قبل از مشروطه و دوران مشروطیت دروازه ارتباط با اروپا و دنیای غرب بوده و بسیاری از اندیشه های نو از این طریق به کشور وارد می‌شد.

وی ادامه داد: بسیاری از افکار پیش از رسیدن به تهران به رشت می رسید، همانطور که جریان فکری و تمدنی از طریق تبریز وارد کشور می‌شد مسافرانی که با کشتی وارد ایران و یا به اروپا می رفتند از رشت می گذشتند به همین دلیل این شهر جایگاه ممتازی از لحاظ فکری آموزشی، نشاط، تحرک و سطح معرفت داشت.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی اضافه کرد: اگر بخواهیم به نام آوران عرصه زبان و ادب فارسی اشاره کنیم باید از حدود ۱۰۰ سال پیش و از سید اشرف الدین حسینی گیلانی صاحب روزنامه نسیم شمال یاد کنیم. استاد معین نیز از بزرگانی بود که امور لغت نامه دهخدا به او سپرده شد، استاد احمد سمیعی نیز در عمر پر برکت و طولانی خود زبان و ادب فارسی را غنا بخشید و دانش ویراستاری را نام و سامان داد.

حداد عادل به بزرگانی همچون محمد علی افراشته، جعفر خمامی زاده، فریدون نوزاد، گلچین گیلانی، شیون فومنی و عبدالعلی طاعتی از مشاهیر ادب و فارسی گیلانی اشاره کرد و گفت: مشاهیر گیلان تنها در ادبیات فارسی خلاصه نمی شود بلکه این افراد تنها بخشی از بزرگان و نام آوران گیلان هستند.

وی تصریح کرد: سمیعی به گیلانی بودن خود افتخار می‌کرد و طی ۴۰ سال گذشته کارهای خود را با صفت گیلانی امضا می‌کرد و به گیلان و گیلانی ها عشق می ورزید.

حدادعادل افزود : به مردم گیلان به سبب وجود دکتر احمد سمیعی تبریک می‌گویم؛ او مردی شریف، محترم، نجیب، پاک و دلسوز بود و عاشقانه ایران و ایرانی را دوست داشت و برای اعتلای فرهنگ ایران و مردم ایران هرچه در توان داشت به‌کار بست.

وی اضافه کرد: استاد سمیعی بسیار پرکار بود و گاه در فرهنگستان بیش از جوانان کار می‌کرد، سردبیر فرهنگستان بود و شور امید به زندگی را می‌توان از او آموخت. سمیعی عمر پر برکتی داشت و به خانواده بزرگی متعلق بود و محیط خانوادگی و علاقه او به علم آموزی را تا پایان عمر همراه داشت.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: دوران کهنسالی سمیعی در جمهوری اسلامی گذشت و پس از انقلاب هر جا از او کمک خواستند دریغ نکرد و تا جایی که امکان داشت به ادب پارسی کمک کند پا پس نکشید.

وی تصریح کرد: سمیعی در صدا و سیما عضو شورای عالی ویرایش بود و در انتشارات سروش فرهنگ آثار را سرپرستی کرد. در بنیاد دایره المعارف اسلامی شیوه نگارش دانشنامه جهان اسلام را نگارش کرد و در دانشگاه گیلان درس می داد و در دهه شصت سه کتاب فارسی را برای دوره راهنمایی نوشت. سمیعی در حوزه علمیه قم برای طلاب و روحانیون ویراستاری تدریس می کرد و دلی خدا آشنا داشت. مومن متدین و معتقد به خدا بود و ایمان به خدا را نتیجه خدمت به مردم می دانست.

وی اظهار کرد: این استاد قلم بسیار هنرمندانه ای داشت و پاکیزه می‌نوشت نثر فارسی او برای ما الگو بود. محکم بود اما لطیف و دقیق می نوشت و هر چه از ادبیات جهان آموخت در ادبیات فارسی به کار می‌برد. سمیعی فقط نویسنده نبود نثر فارسی را می‌فهمید و متفکر بود و در مقالات مختلف سیاسی، اجتماعی، تاریخی و علمی اندیشه می کرد. اگر چه پیکر او در خاک کشیده شد اما روح فکر و شخصیت سمیعی ماندگار است.

حداد عادل از استانداری و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خواست وعده احداث موزه و کتابخانه سمیعی برای حفظ آثار و دست‌نوشته های این استاد را در جوار مزارش تحقق بخشند تا موسسه‌ای به موسسات فرهنگی رشت و گیلان افزوده شود.

مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان در این مراسم متن تسلیتی که رییس جمهور به مناسبت درگذشت استاد احمد سمیعی صادر کرده بود را قرائت کرد.

احمد سمیعی گیلانی در ۱۱ بهمن ۱۲۹۹ در رشت به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در رشت گذراند و سپس وارد دانشگاه تهران شد. در اواخر دهه ۱۳۴۰ به‌عنوان ویراستار در مؤسسه انتشارات فرانکلین آن زمان مشغول خدمت شد و به‌ موازات آن دوره کارشناسی‌ ارشد زبان‌شناسی را در دانشگاه تهران گذراند.

او در کنار حرفه ویراستاری، چند کتاب در زمینه آیین نگارش و ویرایش تألیف‌ کرد و مقاله‌های ارزشمندی در مجلات متعددی نظیر پیک جوانان، کتاب امروز و رودکی به چاپ رسانید. سمیعی کار ترجمه را با برگرداندن رمان «دلدار و دلباخته» از ژرژ ساند شروع کرد و بعد آثاری را از نویسندگان بزرگی مانند ژرژ پرک و گوستاو فلوبر به فارسی برگرداند.

«خیال‌پروری‌های تفرجگر انزواجو» از ژان ژاک روسو، «چیزها» از ژرژ پرک (ترجمه)، «ادبیات ساسانی»، «داتا گنج‌بخش» (زندگی‌نامه و تعالیم شیخ ابوالحسن علی‌ بن عثمان هجویری) از شیخ عبدالرشید (ترجمه)، «چومسکی» از جان لاینز (ترجمه)، «هزیمت یا شکست رسوای آمریکا» از ویلیام لوئیس و مایکل له‌دین (ترجمه)، «ساخت‌های نحوی» از نوآم چامسکی (ترجمه)، «آیین نگارش»، «دیدرو» از پیتر فرانس (ترجمه)، «سالامبو» نوشته گوستاو فلوبر (ترجمه)، «شیوه‌نامه دانشنامه جهان اسلام»، «نگارش و ویرایش» و «تتبعات» از مونتنی (ترجمه) از جمله آثار اوست.

استاد احمد سمیعی گیلانی نویسنده، مترجم، زبان شناس، ویراستار و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چهارشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۲ بدرود حیات گفت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حداد عادل: استاد احمد سمیعی متفکری بزرگ بود بیشتر بخوانید »

حدادعادل: شعر نظامی مانند خورشید می‌درخشد

حدادعادل: شعر نظامی مانند خورشید می‌درخشد



رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به اینکه نظامی شاعر برتر قرن ششم است، گفت: در عالم شعر فارسی سه شاعرِ حکیم فردوسی، نظامی و سنایی بیشتر نیستند که ایرانیان آن‌ها را حکیم می‌نامند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، هفته بزرگداشت مقام حکیم نظامی همزمان با روز بزرگداشت این شاعر بلندپایه پارسی، ۲۱ اسفند در تالار وحدت برگزار شد.

در این نشست محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، غلامعلی حداد عادل رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، محمود شالویی رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و جمعی از مفاخر فرهنگ و ادب فارسی حضور داشتند.

غلامعلی حدادعادل حکیم نظامی را یکی از پنج ستاره آسمان پر ستاره زبان و ادب فارسی اعلام کرد و ادامه داد: نظامی را باید مایه افتخار فارسی زبانان دانست آنچنان که خود او به ایرانی بودنش افتخار می‌کند و می‌گوید همه عالم تن است و ایران دل.

رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به اینکه نظامی شاعر برتر قرن ششم است، ادامه داد: سال‌ها است که شعر او مانند خورشید می‌درخشد. در عالم شعر فارسی سه شاعر حکیم فردوسی، نظامی و سنایی بیشتر نیستند که ایرانیان آنها را حکیم می‌نامند، زیرا آن‌ها در چندین حوزه علم و آگاهی داشتند.

هنرنمایی نظامی در بیان عقاید انسانی است

حدادعادل با طرح این سوال که در فردوسی، سنایی و نظامی چه خصوصیتی وجود دارد که از آن‌ها با عنوان حکیم یاد می‌شود؟ توضیح داد: مهم‌ترین خصوصیت نظامی زبان، شعر و شاعری او است؛ هنرنمایی و هنرمندی او در بیان عقاید انسانی است. شاعرانی هستند که تا زمانی که نامشان را پای شعرشان نباشد کسی متوجه نمی‌شود چه کسی شعر را سروده است؛ اما برخی از شاعران هستند که اگر یک مصرع از شعر آن‌ها در میان شعرهای دیگر نوشته شود، همه شعر او را تشخیص می‌دهند نظامی یکی از آن‌ها است.

به گفته رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، هنر نظامی در ترکیب‌سازی در سراسر زبان فارسی است. او در ادامه کتابی از فرهنگستان زبان و ادب فارسی از جلال خالقی مطلق ادب شناس، پژوهشگر و شاهنامه شناس ایرانی معرفی کرد و بخشی از آن را خواند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حدادعادل: شعر نظامی مانند خورشید می‌درخشد بیشتر بخوانید »