فروشنده

درخشش «ایثار» مردان دفاع مقدس ایران در اسکار

درخشش «ایثار» مردان دفاع مقدس ایران در اسکار


گروه فرهنگ دفاع‌پرس – اکبر صفرزاده: «در سایهٔ سرو» انیمیشن کوتاه به کارگردانی مشترک شیرین سوهانی و حسین ملایمی محصول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هست. «در سایه سرو» در نود و هفتمین دورهٔ جوایز اسکار در سال ۲۰۲۵ برندهٔ جایزهٔ اسکار بهترین انیمیشن کوتاه شد. این فیلم بعد از فیلم جدایی نادر از سیمین و فروشنده سومین اثر تاریخ سینمای ایران هست که برنده جایزه اسکار شده هست.

«در سایه سرو» درباره ناخدایی هست که در دوران جنگ مورد حمله وحشیانه هواپیما‌های دشمن قرار گرفته هست. عوارض حملات هواپیما‌های دشمن تا اکنون با ناخدا باقی مانده و او را به مردی خشن و تندخو تبدیل کرده هست. ناراحتی‌های اعصاب و روان ناخدا گاهی تا بدانجا پیش می‌رود که او علاوه بر شکستن وسایل خانه، دخترش را نیز مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد. 

دفاع مقدس ایران در اسکار” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/۱۴۰۳/۱۲/۱۴/۲۸۴۴۱۰۴_۶۰۴.jpg” alt=”درخشش «ایثار» مردان دفاع مقدس ایران در اسکار” width=”۶۰۰″ height=”۳۱۰″>

در سکانسی از فیلم که بی نهایت زیبا هست دختر ناخدا تصمیم می‌گیرد او را ترک کند، روح ناخدا پرواز می‌کند و به دست و پای دخترک می‌پیچد تا او را از رفتن باز دارد. دخترک بیرون خانه با یک نهنگ رو‌به‌رو می‌شود که در ساحل دریا به گل نشسته هست. تلاش‌های دخترک و ناخدا برای بیرون کشیدن نهنگ از گل و لای بی نتیجه می‌ماند. در ادامه دخترک را می‌بینیم که برای زنده نگه داشتن نهنگ هر کاری از دستش بر می‌آید می‌کند؛ با پارچه‌هایی که دارد پوست او را می‌پوشاند تا از گزند آفتاب در امان باشد، مرغان دریایی را فراری می‌دهد و با قیف به دهان نهنگ آب می‌ریزد تا تشنگی او را بر طرف کند. ناخدا که علاقه بیش از حد دخترش به آزادی و نجات نهنگ را می‌بیند بدون اطلاع دخترش دل به دریا می‌زند، نهنگ را به کشتی اش می‌بندد و کشتی اش که تنها دارایی اش هست را غرق می‌کند و خودش نیز به همراه کشتی غرق می‌شود. ناخدا به شهادت می‌رسد و نهنگ آزاد می‌شود. 

«در سایه سرو» تبیین ایثار و از خود گذشتگی مردان دفاع مقدس ایران هست. در طول چهل سال گذشته کمتر فیلمی به این زیبایی ایثار و از خود گذشتگی مردان جنگ را به نمایش در آورده هست. شخصیت پردازی فیلم بی نظیر هست. ما در فیلم از ناخدایی خشن و بی رحم که هنگام عصبانیت نه به دخترش رحم می‌کند نه به وسایل خانه و نه حتی به ماهی درون شیشه، می‌رسیم به ناخدایی که تمام هستی اش را برای آزادی نهنگ از دست می‌دهد. 

دفاع مقدس ایران در اسکار” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/۱۴۰۳/۱۲/۱۴/۲۸۴۴۱۰۵_۴۷۱.jpg” alt=”درخشش «ایثار» مردان دفاع مقدس ایران در اسکار” width=”۶۰۰″ height=”۳۳۷″>

«در سایه سرو» نامی برازنده برای این انیمیشن هست. سرو نماد آزادگی، پایداری و زندگی هست و در فرهنگ ایران جایگاه کلیدی دارد. درست قامتی سرو از آن جهت مهم هست که برخلاف درختان دیگر با تغییر عوامل و فشار‌های داخلی و خارجی در نهایت به چپ یا راست منحرف نمی‌شود و روند رشد درست خود را حفظ می‌کند از اینرو ایرانیان باستان آن را الگوی طبیعی برای انسان می‌دانستند. 

واژه سروش (فرشته پیام آور) برگرفته از واژه سرو هست. در فرهنگ ایران، از شهداء و رزمندگان به عنوان سروقامتان هشت سال دفاع مقدس یاد می‌شود. نشان سرو با عنوان جقه در پارچه‌های ارزشمند ایران، چون ترمه دیده می‌شود. شکل تیغه‌های علامت‌های عزاداری امام حسین (ع) نشات گرفته از درخت سرو هست. درخت «سرو» در انواع و اقسام کاشی کاری‌ها و همچنین هنر قالی باقی ایرانیان به کثرت دیده می‌شود.

انتهای پیام/ ۱۲۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

درخشش «ایثار» مردان دفاع مقدس ایران در اسکار بیشتر بخوانید »

فیلم/ شما برای ایران چه کار کرده‌اید؟

فیلم/ شما برای ایران چه کار کرده‌اید؟



هر کسی در هر شغل و جایگاهی که هست می‌تواند برای کشور افتخارآفرینی و به نوبه خود به وطن خدمت کند. در ویدئوی زیر یک فروشنده به این پرسش که شما برای ایران چه کار کرده‌اید پاسخ داده است.


دریافت
۵ MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ شما برای ایران چه کار کرده‌اید؟ بیشتر بخوانید »

 منشا این همه خشونت، کجاست؟!

 منشا این همه خشونت، کجاست؟!



کشتن بیرحمانه حافظان امنیت یا افراد دارای چهره مذهبی، با چاقو و قمه، پنجه بوکس یا اسلحه، تکه تکه کردن و حتی سوزاندن افراد این سؤال را به ذهن می‌آورد که منشأ این حد از خشونت و توحش کجاست؟!

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمد عبداللهی در یادداشتی نوشت: خشونت عجیب و رفتارهای وحشیانه بعضی آشوبگران هر بیننده ای را به تعجب وا میدارد. کشتن بیرحمانه حافظان امنیت یا افراد دارای چهره مذهبی، با چاقو و قمه، پنجه بوکس یا اسلحه، تکه تکه کردن و حتی سوزاندن افراد این سوال را به ذهن می آورد که منشا این حد از خشونت و توحش کجاست؟! چگونه جامعه ایران که به مهربانی و خونگرمی، به نجابت و مدارا شناخته میشود، چنین افرادی را از بطن خود بیرون می ریزد؟! که تا این حد نسبت به یک «انسان» میتوانند شقاوت و قساوت به خرج دهند. (نمونه اش قتل وحشیانه شهید آرمان علی وردی)

اندیشمندان علوم اجتماعی و تحلیلگران سیاسی دلایل زیادی برمی شمرند: از اخبار عصبانی کننده و نفرت پراکنی شبکه های ماهواره ای تا بازی های خشن رایانه ای. هرچه هست ریشه خشونت و نفرت در «رسانه» است. خوب است به نقش رسانه دیگری نیز بپردازیم: سینما و فیلم.

این برخی از معروفترین و پرفروش ترین فیلم های سینمایی ده سال گذشته ایران است: به موضوع و محتوای آنها دقت کنید:

– مغزهای کوچک زنگ زده: داستان یک خانواده معتاد و قاچاقچی که ۳ پسرش قاچاقچی و معتاد و آدمکش و باند مواد مخدر دارند. در فیلم حمله مسلحانه باند شکور به پلیس و دستگیری مظلومانه آنها! نشان داده میشود.

– متری ۶ و نیم: قهرمان فیلم، قاچاقی ای است (نوید محمدزاده) که با پول قاچاق، میخواهد خانواده و اقوامش را خوشبخت کند! در سرتاسر فیلم، پلیس به صورت نیرویی عصبی، فحاش، و ظالم تصویرپردازی میشود. (تمام لوکیشن فیلم در «زندان» است)

– ابد و یک روز: داستان خانواده ای که پسر معتاد آنها (نویدمحمدزاده) بخاطر خرده فروشی کل خانواده را درگیر میکند. پسر باهوش خانواده، پلیس را فریب میدهد، مادر مواد پسرش را مخفی میکند و خواهر (پریناز ایزدیار) برای پرداخت قرض برادر بزرگش، خانواده ای افغان را وعده ازدواج میدهد. دو خواهر دیگر (مطلقه و شوهرمرده). خانواده ایرانی فروپاشیده و تلخ و سیاه بخت.

– فروشنده: زنی که با شوهرش خانه سابق یک فاحشه را اجاره میکنند و مورد تعرض یکی از مشتریان زن فاحشه قرار میگیرد! زن و شوهر هیچکدام به دستگاه قضایی مراجعه و اعتماد نمیکنند و تلاش میکنند خودشان متجاوز را پیدا و مجازات کنند.

– دارکوب: داستان زنی معتاد که بدنبال شوهر سابق و فرزندش است. دوربین در سرتاسر فیلم در خانه زنان معتاد و محل های مصرف و پخش مواد مخدر میچرخد. سکانسهای چندش آور مصرف مواد مخدر به راحتی جلو چشم بیننده پخش میشود. حمله پلیس به لانه معتادان حمله ای ظالمانه و بی فایده تصویر میشود.

– سرخپوست: پلیس به دنبال مردی بیگناه ولی فراری است. پلیس عاشق (زمان پهلوی) به خاطر عشق به دختر امدادگر زندان (که هرگز در دوره پهلوی چنین موضوعی وجود نداشته) سرانجام پس از یافتن فراری او را رها میکند. تمام فیلم در «زندان» میگذرد.

– نهنگ عنبر: (کمدی مثلا) دختری عاشق آمریکا که بی هیچ دلیلی شیفته «مهاجرت» به امریکاست تا جاییکه عشق دوران کودکیش را رها میکند و سالها به امریکا مهاجرت میکند!

– جدایی نادر از سیمین: زنی که بخاطر «مهاجرت» تصمیم به طلاق دارد.

– میلیونر میامی: چهار نفر به دنبال «جسد سوخته» ای میگردند که او را بجای خود جا بزنند و از بیمه پول هنگفتی به جیب بزنند. در سکانس های متعدد فیلم، سوخته یک انسان عادی سازی میشود و با لذت و ولع و خنده و خوشحالی از خودکشی یا انسان سوخته و جزغاله شده یاد میشود.

– خوک: تم اصلی این فیلم هم «قتل» است. قاتلی در شهر کارگردان های مهم سینما را میکشد و روی پیشانی آنها مینویسد «خوک». یکی از کارگردانها منتظر قاتل نمیماند و خود او را به دام میندازد و کشتن با اسلحه. قهرمان فیلم هم زن دارد هم معشوقه (لیلاحاتمی). معشوقه ای که گویا معشوقه دیگر کارگردانها هم میشود. و فیلم به سادگی از این روابط نامشروع میگذرد.

– ژن خوک: پسری برای رسیدن به معشوقش با همراهی زندانی دیگری از «زندان» فرار میکند. یکی از آنها به شکل مظلومانه ای! توسط پلیس ظالم و بیرحم! کشته میشود ولی نهایتا دو عاشق فراری فرار میکنند. این تم حتی در دوره پهلوی قفل بوده و فرار از دست قانون از جمله خط قرمزهای سینما بوده است.

دقت کردید: فیلم هایی با ۴ تم اصلی: اعتیاد، مهاجرت، تجاوز و قتل و مقابله حتی مسلحانه با پلیس.

با تماشای این فیلم ها نه تنها هیچ حس مثبت و «حال خوب»ی دریافت نمیکنید (شعار تکراری بازیگران و سینماگران)؛ برعکس با اعصاب و روح و روانی سیاه و منفی و آلوده مجبور میشوید فیلمهایی تلخ را تحمل کنید. فیلمهایی که حتی کمدی شان هم ژانر عجیبی دارد به اسم «کمدی سیاه»! فیلم هایی سراسر سیاه و سیاهی. سراسر نکبت و فلاکت. دریغ از معنویت، اخلاق، نگاه زیبابین، دریغ از قهرمان هایی مثبت و سازنده.

شبکه خانگی با فیلمهای سیاه و سراسر خیانت و تجاوز و قتل (شهرزاد، زخم کاری، یاغی، دل، مانکن و..) خود داستان غمناک دیگری است. صدا و سیما هم وضع بهتری ندارد. سریالها حتی سریالهای طنز، کمدی سیاه است و به تصویر کشیدن خانواده های بدبخت و مفلوک. دریغ از سریالی که الهامبخش امید و کار و کارآفرینی به جوانان مملکت باشد. سازنده و هنرمندانه، ارزشهای اخلاقی و انسانی و فرهنگ اسلامی ایرانی را به تصویر بکشد.

هرگز گمان نکنید این فیلم ها، بدون برنامه ریزی، بی هدف و بدون استراتژی خاصی و صرفا از سر دغدغه و علاقه کارگردان و فیلمساز ساخته میشوند. برخلاف وزارت ارشاد و صداوسیمای ایران که بی هیچ هدف و استراتژی و به صورت پراکنده و گتره ای تصمیم میگیرند، این فیلم ها با نقشه راه و کاملا برنامه ریزی شده و هدفمند ساخته میشوند. و اثرگذاری آنها در تشدید آسیب های اجتماعی واقعی و ملموس است. نگاهی به روند صعودی و هولناک آمارهای مهاجرت، طلاق، خودکشی، قتل، قتل های خانگی بیندازید تا اثرگذاری مستقیم رسانه بر جامعه را ببینید. تاثیر سیاسی امنیتی این فیلم های به ظاهر اجتماعی، در تزریق نفرت و خشونت، تمایل به قتل و کشتن و سوزاندن حافظان امنیت، بی تردید یکی از اثرات رسانه و سینمای سیاه و نفرت پراکن است.

خشونت عجیب و رفتارهای وحشیانه بعضی آشوبگران هر بیننده ای را به تعجب وا میدارد. کشتن بیرحمانه حافظان امنیت یا افراد دارای چهره مذهبی، با چاقو و قمه، پنجه بوکس یا اسلحه، تکه تکه کردن و حتی سوزاندن افراد این سوال را به ذهن می آورد که منشا این حد از خشونت و توحش کجاست؟! چگونه جامعه ایران که به مهربانی و خونگرمی، به نجابت و مدارا شناخته میشود، چنین افرادی را از بطن خود بیرون می ریزد؟! که تا این حد نسبت به یک «انسان» میتوانند شقاوت و قساوت به خرج دهند. (نمونه اش قتل وحشیانه شهید آرمان علی وردی)

تا زمانی که وزارت ارشاد، صداوسیما، سازمانهای سینمایی ظاهرا انقلابی، نهادها و دستگاههای فرهنگی کشور، سیاستگذاری و خطوط قرمز ساخت فیلم را به دقت تعیین و اجرا نکنند، فیلمسازان را وادار یا تشویق به فیلم های سازنده (بجای تخریبگر) نکنند، منتظر فاجعه های بدتر از این در کف جامعه ایران باشید. رهبر انقلاب شاه کلید فرهنگ و فعالیت های فرهنگی و هنری و حتی سیاسی کشور را مدتهاست اعلام کرده اند: زنده کردن «امید» در جامعه. «امید موتور پیشران جامعه است». هر فیلمی که مایوس کننده، مخرب امید و پیشرفت باشد از همان ابتدا نباید ساخته شود. نه اینکه ساخته شود و بعد با توقیف، معروفتر و محبوبتر شود. مسئولان فرهنگی کشور را بیدار کنید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

 منشا این همه خشونت، کجاست؟! بیشتر بخوانید »