فلسفه

چرا اندیشمند جهانی نداریم؟

چرا اندیشمند جهانی نداریم؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، چند وقت پیش، دانشکده الهیات دانشگاه تهران، سلسله وبینارهایی برگزار کرد در آن نادیا مفتونی، عضو هیئت علمی این دانشکده با اساتید مختلف و مطرح جهانی بحث و گفتگو می‌کرد. تا پیش از این نام مفتونی را فقط در جلسات و نشست‌ها و یا روی جلد کتاب‌ها دیده بودم ولی وقتی در این وبینارها نام او را به عنوان گفتگو کننده و پژوهشگر ارشد و برجسته دانشگاه ییل در کنار افرادی چون اسلاوی ژیژک، آنتونی گیدنز، دیوید بوردول و همسرش کریستین تامسون دیدم، کنجکاو شدم بیشتر راجع به او بدانم و طبیعتاً همیشه اولین منبع برای دانسته‌های اینروزهای ما اینترنت و گوگل است. اولین یافته‌هایی که خیلی نظرم را جلب کرد یافته‌های نوشتاری و تصویری مفتونی به همراه همسرش بود و عشقی که به او دارد. در بسیاری از رسانه‌ها از عشق به همسرش گفته بود و اینکه ۳۷ سال پیش او از همسرش خواستگاری کرده و هنوز که هنوز است عاشق اوست.

قصد داشتم راجع به فعالیت‌های علمی اش بیشتر بخوانم اما وقتی متوجه شدم که او علاوه بر فلسفه ورزی و فعالیت‌های علمی، کار هنری هم می‌کند و فارغ التحصیل مدرسه جامع رضوی است و تحصیلات حوزوی دارد این شخصیت برایم جذاب‌تر شد و فهمیدم که با یک شخصیت چند وجهی طرف هستم. فلسفه خوانده ای عاشق، هنرمند، نقاش و البته اندیشه ورز که به قول خودش همه اینها را از برکت عشق به دست آورده است. تعداد تالیفاتش به زبان انگلیسی از تعداد تالیفاتش به زبان فارسی بیشتر است اما از میان تالیفات فارسی او می‌توان به آثاری چون «فارابی: خیال و خلاقیت هنری»، «اخلاق هنر از نگاه فارابی» و «پژوهشی در فلسفه علم دانشمندان مسلمان» اشاره کرد.

وقتی گفتگوهای این بانوی ایرانی با اساتید مطرح خارجی را دنبال کردم و تسلطش به زبان انگلیسی و مباحث فلسفی را دیدم به عنوان یک زن ایرانی هم خیلی حس غرور و افتخار کردم و هم شوق بیشتری برای گفتگو با او پیدا کردم و تصمیم گرفتم هرچه زودتر با او قرار ملاقات بگذارم.

در آخرین گفتگویی که با اسلاوی ژیژک داشت، این فیلسوف اسلوونیایی خطاب به مفتونی گفت: تو از من دور نیستی و تحت رادار من هستی. من شیفته آثارو خوانش رویکرد تو به سنت ایران هستم و وقتی داستان خواستگاری تو ازهمسرت را در اینترنت خواندم گریه کردم. علاوه بر ژیژک بسیاری از اساتید مطرح دنیا نظرات مفتونی، خصوصاً نظرات او درباره فارابی را ستودنی و قابل تأمل دانسته اند و بارها از تلاش‌های او تقدیر کردند.مجموعه همه اینها منجر شد که این ملاقات اتفاق بیفتد.

گفتگویی که در ادامه می‌خوانید، حاصل گپ وگفتی یکساعته در یک ظهر تابستانی در دفتر نادیا مفتونی در دانشکده الهیات دانشگاه تهران است.

* خانم مفتونی، با توجه به اینکه دایره فعالیت‌های شما زیاد است اگر قرار باشد ما شما را از زبان خودتان معرفی کنیم باید چه بگوییم؟

من اگر خودم را بخواهم معرفی کنم، غیر از مطالبی که در اینترنت راجع به من پیدا می‌کنید، خودم را در این لحظه اینگونه معرفی می‌کنم: نادیا مفتونی، یعنی عاشق پیشه، مشخصاً عاشق حسین نوری، و هرچیزی که خداوند به من داده است از برکت این عشق داد و خیلی هم عشق بابرکتی بوده است. بنابراین اگر تفاوت و تمایزی در داشته‌های من با بقیه اساتید می‌بینید از برکت عشقی است که از حسین نوری دارم. ما دقیقاً ۳۷ سال است که زندگی بسیار لذت بخشی در کنار دو فرزند و دو نوه‌مان داریم.

*درگفتگوهایی اخیری که در وبینارهای دانشگاه تهران داشتید، با عنوان پژوهشگر ارشد دانشگاه ییل حضور داشتید، آیا در این دانشگاه هم حضور فیزیکی دارید و تدریس می‌کنید یا از به صورت مجازی مشغول هستید؟

بنده حدود دوسال است که از طریق فعالیت‌های علمی و پژوهشی که در اینترنت داشتم به جایگاه پژوهشگر ارشد یا پیشکسوت دانشگاه دست پیدا کردم، چون تعداد تالیفات انگلیسیم از تعداد تالیفات فارسی بنده بیشتر است ولی در این مدت حضور فیزیکی در دانشگاه ییل نداشتم. این جایگاهی که الان من دارم جایگاه بسیار ویژه ای است که به یکسری افراد خاص اعطا می‌شود.

البته چندین بار برایم دعوتنامه ارسال شده تا حضور پیدا کنم ولی چون من بدون آقای نوری هیچ جا نمی‌روم تا زمانی که ایشان تصمیم به سفر به آمریکا نگیرند بنده هم تصمیمی برای رفتن به آنجا نمی‌گیرم. حتی در گفتگوی اخیرم با آقای ژیژک، ایشان هم گفت: اگر به آمریکا آمدی بیا باهم یک نسکافه بخوریم و بحث کنیم که بنده گفتم اگر امدم حتماً اطلاع می‌دهم.

نادیا مفتونی، یعنی عاشق پیشه، مشخصاً عاشق حسین نوری، و هرچیزی که خداوند به من داده است از برکت این عشق داد و خیلی هم عشق بابرکتی بوده است. بنابراین اگر تفاوت و تمایزی در داشته‌های من با بقیه اساتید می‌بینید از برکت عشقی است که از حسین نوری دارم

*یعنی شما بدون آقای نوری تا حالا سفر نرفتید؟

خیر بنده بدون حضور ایشان هیچ سفری نرفتم و به غیر از چند مورد که در بیمارستان بودم و آن هم مربوط به تولد فرزندانمان بود در هیچ مورد دیگری بدون حاج آقا جایی نبودم چون همه لذت زندگی برای من در همجواری با ایشان است. من کشورهای مختلفی برای کنفرانس و سخنرانی سفر می‌کنم ولی همه را به همراه آقای نوری می‌روم. اخیراً هم فیلم آقای نوری در جشنواره فیلم آنجلیکا جایزه گرفت ولی پسرم حاضر شدند و جایزه را دریافت کردند.

*سرچشمه این عشق از کجاست همه این اتفاقات به ازدواج و آشنایی با آقای نوری برمی گردد یا قبل از این آشنایی هم این عشق و جوشش در وجود شما بود؟

از بس که ایشان دوست داشتنی هستند. من قبل ازدواجم، در دانشگاه صنعتی شریف فیزیک کاربردی می‌خواندم و به این موضوعات ورودی نداشتم. البته شعر، قصه و نمایشنامه در حد یک دختر دبیرستانی می‌نوشتم ولی اصل این عشق از زمانی که ۱۹ سالم بود و یک نوجوان بودم با آقای نوری آشنا شدم اتفاق افتاد و اصل فعالیت‌های هنری و علمی ام به سالهای بعد از ازدواجم مربوط می‌شود.

*ظاهرا ایشان دارای معلولیتی هم هستند؟

بله ایشان در زمان شاه دچار شکنجه شدند و جانباز انقلاب هستند و از هر دودست و هردوپا ناتوان است و با دندان نقاشی می‌کنند البته در حال حاضر حدود هفت سال است با همراهی خانواده یعنی بنده و یکی از پسرانمان که درس سینما خوانده و فیلمساز است در حال ساخت یک فیلم سینمایی هستند.

*با وجود این ناتوانی و با توجه اینکه شما می‌بایست به کارهای ایشان هم رسیدگی می‌کردید چطور فرصت می‌کردید به کارهای علمی تان برسید؟

منزل ما نزدیک دانشکده است و من، هم به بهترین شکل به کارهای پرستاری ایشان می‌رسم به طوریکه در تمام این ۳۷ سال ایشان پرستار غریبه به غیر از من و پسرانم نداشتند و هم با نظم به کلاس‌های درسی و وظایف دانشگاهی و علمی می‌رسم.

*برگردیم به بحثمان راجع به وبینارهای دانشگاه تهران که برگزار می‌شد، کمی راجع به شیوه برگزاری آنها بگویید و اینکه موضوعات این وبینارها را برچه اساسی انتخاب می‌کردید؟

شیوه برگزاری وبینارها خیلی پیچیده نیست و هراستادی با توجه به توانمندی که دارد می‌تواند این کار را انجام دهد. در دانشکده الهیات دانشگاه تهران هم بنده عضو هیئت علمی آنجا هستم، ریاست و معاونت آنجا یعنی دکتر باقری و دکتر بادکوبه نگاه و افق بین المللی دارند و موافق برگزاری چنین وبینارهایی هستند و وقتی بنده پیشنهاد آن را دادم مورد موافقت قرار گرفت و اتفاق افتاد. بنده به آنها اطمینان دادم که سراغ افراد درجه دوم و دانشگاه‌های درجه دو نمی‌روم چون جایگاه دانشگاه تهران با طرف‌های گفتگو سنجیده می‌شود.

در مورد موضوعات هم تلاش من برای انتخاب موضوعات گفتگو این بود که بیشتر به موضوعات بین رشته‌ای مثل فلسفه موسیقی، فلسفه سینما، فلسفه رسانه و امثال اینها بپردازم برای اینکه روزگار فعلی، روزگار علوم بین رشته‌ای است. البته علاوه بر گفتگوهایی که در حوزه فلسفه هنر داشتم، چند گفتگو هم در حوزه فلسفه اقتصاد داشتم. مثلاً با آنتونی گیدنز مدیر مدرسه اقتصاد لندن درباره فلسفه اقتصاد گفتگو کردم.

شیوه من برای انتخاب موضوعات وبینارهای دانشگاه تهران این گونه بود که بیشتر به موضوعات بین رشته‌ای مثل فلسفه موسیقی، فلسفه سینما، فلسفه رسانه و امثال اینها بپردازم برای اینکه روزگار فعلی، روزگار علوم بین رشته‌ای است

*در میان فلاسفه و اندیشمندان ایرانی به کدامیک از اندیشمندان علاقه یا تعلق خاطر بیشتری دارید؟

از تعبیر علاقه نمی‌توانم استفاده کنم ولی بیشترین وقتم را برای فارابی گذاشتم. چون فارابی به فکر جامعه جهانی فاضله است و یک نگاه بین المللی دارد و ادیان مختلف را می بیند. لذا در همایش‌هایی که در خصوص ارتباط ادیان و گفتگوی ادیان برگزار می‌شود من معمولاً دیدگاه فارابی را ارائه می‌کنم و عمدتاً هم مورد توجه قرار می‌گیرد.

علاوه بر این فارابی برای زندگی امروز ما خیلی کارآمد است. ضمن اینکه توانستم از نظریات مختلف فارابی نظریه اقتصادی استخراج کنم و همین جامعیت خیلی ذهن من را به خودش مشغول کرده است. اما در عین حال ابن سینا و ملاصدرا و سهروردی را هم به اقتضای دروس دانشگاهی تدریس می‌کنم. ولی فارابی را به نسبت کارآمدتر یافتم.

*از فلاسفه عصر حاضر و در زمانه خودمان که در قید حیات هستند به چه کسی علاقه دارید؟

اجازه بدید نام کسی را نبرم چون همه شأن محترم هستند و تعداد این افراد انقدر زیاد هست که نگرانم از تعدادی نام ببرم و تعدادی از قلم بیفتند و در حقشان ظلم شود. تعداد افراد زیاد است هم اساتید پیشکسوت و با سابقه و هم اساتید جوان. ولی اگر بخواهم از یک فیلسوف و متفکر نام ببرم که واقعاً فلسفه ورزی می‌کند نام همسرم حسین نوری را می برم.

ایشان به معنای واقعی فیلسوف است و بدون قید و بندهای آئین نامه‌ای و اکادمیک فلسفه ورزی می‌کند و بنده خیلی از افکار و عقاید ایشان استفاده می‌کنم. نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت. به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد. بنده خودم در بند قیود آکادمیک و اسیر این کتاب‌ها هستم و پشت این کتاب‌های دانشگاهی نشستم ولی این توفیق را دارم از تفکر خالص آقای نوری لذت میبرم و با ایشان مصاحبت می‌کنم.

*شما در تحقیقات و پژوهش‌هایتان از اصطلاحی سخن گفتید با عنوان «همه عاشق انگاری» لطفاً کمی در اینباره توضیح دهید؟

مقالات فارسی و انگلیسی بسیاری درباره این اصطلاح نوشتم و این اصطلاح را از دیدگاه‌های ابن سینا گرفتم که براساس این دیدگاه، ابن سینا ثابت می‌کند که عشق در همه موجودات جاری و ساری است. بنده دیدگاه‌های شیخ الرئیس را به صورت یک گزارش تحقیقی درآوردم و منتشر کردم و برای آن، این اصطلاح را وضع کردم.

*اینکه از نظریات فلاسفه اسلامی و قدیمی مان بخواهیم در زندگی امروز استفاده کنیم موافقان و مخالفان خودش را دارد؛ عده‌ای معتقدند چنین کاری شدنی نیست و آن نظریات امروز دیگر کاربردی ندارد ولی عده‌ای هم اعتقاد دارند که امکانپذیر است و استفاده از نظریات آنها در این دوره هم قابل استفاده است. به نظر می‌رسد شما جزو دسته دوم هستید. اخیراً هم که در کتاب جدیدتان با عنوان «اقتصاد فرهنگ و رسانه فاضله فارابی» به کمک نظریات فارابی بسیاری از اصطلاحات رایج غلط در حوزه اقتصاد را تصحیح و اصلاح کردید. چرا فکر می‌کنید نظریات آن دوره در عصر و زمانه فعلی هنوز قابل استفاده است؟

یک محقق هیچوقت یک تاریخ را برای خود تاریخ نمی‌خواند و کار نمی‌کند بلکه تاریخ را بهانه‌ای قرار می‌دهد که مشکلات روزگار خودش را هدف قرار دهد. لذا فارابی که هزارسال پیش زندگی می کرده است، فی النفسه اهمیتی برای یک محقق ندارد مگر اینکه به درد گرفتاری امروز بشر بخورد. حالا این گرفتاری ممکن است فرهنگی باشد یا اقتصادی.

علاوه براین، ما در حال حاضر به نقطه‌ای رسیدیم که آنتونی گیدنز از شنیدن نظریات افرادی مثل فارابی در حوزه اقتصاد شگفت زده می‌شود. به قول یک فیلمساز، شما هیچوقت توسط کسی که بیشتر از خودت کار می‌کند، مورد انتقاد قرار نمی گیری. در واقع ما با تلاش و کارمان قضاوت می‌شویم و من هم هیچوقت وارد بحث‌های جنجالی نشدم و سرم را انداختم پایین و کارم را انجام دادم و خروجی کارم همیشه مورد قضاوت و داوری قرار گرفته است.

البته هدف ما از وبینارها این نبود که کارهای من داوری شود ولی در گفتگو با ژیژک حدود ۵۰ دقیقه از گفتگویمان مربوط به کارهای من شد. جالب اینکه بعد از صحبت‌هایش راجع به کارهای علمی م غافلگیرم کرد و گفت: بهترین آرزوها را برای همسرت دارم. گفتم مگه شما همسر من را می‌شناسی؟ گفت: وقتی داستان خواستگاری تو از همسرت را خواندم گریه کردم.

از فلسفه ورزی تا عاشق‌پیشگی و هنرورزی/چرا اندیشمند جهانی نداریم؟

*یکی از نکات جالب در مورد شما این است که شخصیت علمی شما آنقدری که در آنسوی مرزها شناخته شده در ایران شناخته شده نیست و اساتید و اندیشه ورزان خارجی بسیاری شما را می‌شناسند که در ایران اینگونه نیست بنظرتان چرا اینطور است؟

راستش من کمی بیم این دارم که حرفهایم حمل بر خودستایی شود ولی علاقه‌ای که اندیشمندان خارجی به تحقیقات من دارند بیشتر به توانمندی من در برقراری ارتباط با اندیشمندان و فیلسوفان برمی گردد.

چون دانستن یک زبان انگلیسی به تنهایی کافی نیست، یک استاد علوم انسانی و علوم اجتماعی نیاز دارد زبان انگلیسی‌ای را بلد باشد که صرفاً گرامر نیست بلکه زبان انگلیسی‌ای را بداند که متناسب با بهترین دانشگاه‌های علوم انسانی دنیاست و از آن مهم‌تر اینکه ما اصلاً بدانیم آن دانشگاه‌ها با چه مسائلی درگیر هستند. برای چنین ارتباطی نمی‌توانیم به مترجم متکی باشیم چون هرروز صدها مقاله منتشر می‌شود.

لذا فرد باید خودش مطلع باشد تا حرف برای گفتن داشته باشد. چون مثلاً وقتی بدانی که امروز بحث روز دنیا فلسفه زندگیست می‌توانی حرف فارابی و ابن سینا را درباره فلسفه زندگی بزنی و حتماً برای آنها جذابیت دارد.

مشکل فضلا و متفکران ما این نیست که سواد بالایی ندارند بلکه مشکلشان این است که شیوه ارائه آن را بلد نیستند و نمی‌دانند درست مثل زعفران ما که در تولید قوی هستیم ولی وقتی بسته بندی مناسب نداشته باشد مشتری ندارد حالا وقتی همین زعفران یک بسته بندی مقبول برایش انجام شود خیلی هم عالی فروخته می‌شود. بنابراین موضوع توانمندی زبان انگلیسی کارآمد در حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی موضوع بسیار مهمی است.

موارد بسیاری پیش آمده که از من درخواست کردند که برای دعوت یک میهمان خارجی به حضور در یک نشست یا برنامه بنده ایمیل بزنم چون اینکه در نامه چه بنویسی و چگونه ایمیل بزنی خیلی مهم است و نامه نگاری با یک استاد دانشگاه، فرهنگ و اصول خاص خودش را دارد. مثلاً سخن گفتن با استاد دانشگاه هاروارد با سخن گفتن با استادی مثل ژیژک خیلی رک، راحت و بی پرواست فرق دارد.

یک محقق هیچوقت یک تاریخ را برای خود تاریخ نمی‌خواند و کار نمی‌کند بلکه تاریخ را بهانه‌ای قرار می‌دهد که مشکلات روزگار خودش را هدف قرار دهد. لذا فارابی که هزارسال پیش زندگی می کرده است، فی النفسه اهمیتی برای یک محقق ندارد مگر اینکه به درد گرفتاری امروز بشر بخورد

*و شما اینها را چگونه آموختید؟

برای این باید بگویم زحمت کشیدم. حتی در دانشکده الهیات کارگاه‌های بسیاری با عنوان «حضور بین المللی در رشته‌های علوم انسانی، هنر و علوم اجتماعی» برپا کردم؛ ضمن اینکه تجربه زیسته و سفرهای علمی وهنری که ازشرق و غرب از چین و لبنان گرفته تا آلمان و کانادا داشتم هم خیلی کمکم کرد.

*به نظر شما چرا ما در عرصه جهانی اندیشمند مطرح مثل هایدگر یا ژیژک و امثال اینها نداریم؟

به دو دلیل؛ یکی اینکه متفکر ایرانی خودش را به حوزه بین المللی وصل نمی‌کند، می گویم خودش را وصل نمی‌کند چون جز خود فرد هیچکس دیگری مسئول نیست، دوم اینکه رسانه‌های ما در ایران به نسبت رسانه‌های خارجی ضعیف‌تر هستند. درباره دلیل اول اگر بخواهم بیشتر توضیح دهم اینکه ما برای زبان انگلیسی مان به صورت ناکارآمد هزینه کردیم و تصورمان از زبان انگلیسی مخدوش است.

الان به محض اینکه من توانستم دیدگاه‌های فلاسفه مسلمان را معرفی کنم به عنوان پژوهشگر دانشگاه ییل پذیرفته شدم و عضو هئیت تحریریه مجله تاریخ فلسفه دانشگاه ایلینوی هم هستم. دلیل همه اینها زبان انگلیسی کارآمد است. بنابراین متفکر ایرانی اگر بخواهد مطرح شود باید به حوزه بین المللی وصل باشد.

*به عنوان سوال پایانی اینکه با توجه به سوابق علمی و هنری که داشتید و دارید حتماً پیشنهاداتی برای تدریس و زندگی در کشورهای دیگری داشتید، هیچوقت به مهاجرت و زندگی در کشور دیگری فکر کردید؟

به نظر من در زمانه فعلی جایگاه فیزیکی آدم بی معناست و کرونا این موضوع را بی معناتر هم کرد. ما قبلاً برای سفر و تفریح مسافرت می‌رفتیم ولی در این دوسال حتی نمایشگاه‌ها را هم از خانه برگزار می‌کردیم. برای من شخصاً در زندگی تسخیر مخاطب مهم است و وقتی در دانشکده الهیات نشستم و مخاطب را تسخیر می‌کنم نیازی به جابجایی فیزیکی و زندگی در جایی دیگر نمی بینم اما هرطوری که سلامتی و برنامه‌های همسرم اقتضا کند همان کار را می‌کنم. یعنی اگر روزی سلامتی همسرم اقتضا کند که جای دیگری زندگی کنیم حتماً این کار را خواهم کرد و تابع ایشان هستم.

ایشان اهل مشهد هستند ولی از زمان شاه که تحت فشار بودند وبه تربت جام تبعید شدند درآنجا زندگی کردند و من هم با ایشان مدتی در تربت جام زندگی کردم و بعد از مدتی به مشهد رفتیم و بعد هم که به تهران آمدیم. حالا هم هروقت تصمیم بگیرند هرجای دنیا برای زندگی بروند من با ایشان همانجا می‌روم.

منبع: مهر

از فلسفه ورزی تا عاشق‌پیشگی و هنرورزی/چرا اندیشمند جهانی نداریم؟

نادیا مفتونی، اندیشمند و استاد فلسفه دانشگاه تهران، وقتی می‌خواهد خودش را معرفی کند می‌گوید، عاشق حسین نوری و معتقد است هرآنچه دارد از برکت عشقی است که به او دارد.



منبع خبر

چرا اندیشمند جهانی نداریم؟ بیشتر بخوانید »

عزیزانم می‌خواهم دو راز زندگیم را به شما بگویم…! هر چند که من به وسع خویش سخن می گویم…


?☘️
عزیزانم می‌خواهم دو راز زندگیم را به شما بگویم…! هر چند که من به وسع خویش سخن می گویم نه به وسع و توان افراد توانمندتر از خودم…! مطمئنا شما نیز اینگونه هستید ولی شاید بیاد نمی آورید!
1- من به هر آنچه در زندگی فکر کرده ام و در پیش چشمانم تداعی نموده ام رسیده ام…! (شغل، باغ ….، تحصیلات مختلف در حوزه های متنوع، فرزند با همان ظاهر…! و ده ها و ده ها مورد دیگر…! و هنوز هم ادامه دارند… ! و در حال بدست آمدن…
2- در بدست آوردن تمام مواردی که ذکر شد و نشد…! آنها بجز در سختی و مجاهدت حاصل نشده‌اند.. ! من هیچ چیز را در تن آسایی و شانس بدست نیاورد ه ام… ! (در حد بضاعت خویش…! )
اینها را گفتم، که بدانید… شما همان خواهید شد که تصور خواهید کرد…! اگر و اگر آنها را بخواهید و در پیش چشمانتان تداعی کنید و برای رسیدن به آنها تلاش و مجاهدت بخرج دهید.. ! مطمئن باشیم که ضمیر ناخودآگاه ما، ما را به آنچه می‌خواهیم، خواهد رساند! و البته او (ضمیر ناخودآگاه ) هرگز متوقف نخواهد شد! چرا را که زندگی مسیر است و مسیر سرشار از هدفها و خواسته هاست…! پس تا می توانید چیزهای خوب و زیاد از زندگی بخواهید و برای رسیدن به آنها تلاش و مجاهدت بورزید …!
?☘️
@iiranshahr ☘️
@iiranngo ?



منبع

iiranshahr@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

عزیزانم می‌خواهم دو راز زندگیم را به شما بگویم…! هر چند که من به وسع خویش سخن می گویم… بیشتر بخوانید »

گفت‌وگویی درباره حضور شهید فخری‌زاده در محافل علمی + عکس جدید از شهید

گفت‌وگویی درباره حضور شهید فخری‌زاده در محافل علمی + عکس جدید از شهید


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار دانشگاهی خبرگزاری فارس، محسن فخری‌زاده دانشمند هسته‌ای کشورمان، عصر روز جمعه هفتم آذر ماه در آبسرد دماوند به وسیله انفجار و شلیک، مورد سوءقصد قرار گرفت و به شهادت رسید. شهیدی که این روزها خیلی از مردم برای اولین بار نام ایشان را می شنوند و با تلاش هایی که این شهید بزرگوار برای خدمت به کشور و مردم انجام داده، آشنا می شوند.

شهید فخری زاده در دوران قبل از شهادت علیرغم اینکه به عنوان یک دانمشند بزرگ هسته ای فعالیت داشت، در محافل مختلف علمی هم شرکت می کرد که یکی از این محافل جلسات فلسفه علم بود که با حضور دکتر گلشنی و تعدادی از اساتید دیگر برگزار می شود. 

ابراهیم اصولی هریس پژوهشگر حوزه فلسفه و فلسفه علم و از اساتیدی که در جلسات حضور داشته، در گفت‌وگو با فارس، با اشاره به خصوصیات اخلاقی و مدیریتی شهید دانشمند  فخری زاده گفت: شهید فخری زاده یکی از معدود افرادی بود که هم از لحاظ منش و هم از لحاظ علم و مدیریت در جایگاه بسیار بالایی قرار داشت و می توان گفت در این حوزه اگر چند نفر در کشور باشند یکی از آنها فخری زاده است.

وی با اشاره به تخصص بالای شهید فخری زاده در حوزه های علمی و مدیریت و جامعیت و خوش فکری این شهید و همچنین و اطلاعات بالای ایشان در حوزه فلسفه علم، فلسفه به معنای عام و فلسفه فیزیک تاکید کرد: از هر کس دیگری که این شهید را می شناخت بپرسید در رابطه با فروتنی و منش انسانی ایشان مطالب بسیاری را خواهد گفت.

اصولی یادآور شد: دشمنان به خوبی به توانمندی های و دانش شهید فخری زاده آگاه بودند برای همین هم دست به ترور این دانشمند بزرگ شدند و دشمن برای اینکه از توانمند شدن جمهوری اسلامی و کشور جلوگیری کند دست به چنین کارهایی می‌زند.

وی در پاسخ به این سوال که برخی تلاش کردند بگویند شهید فخری زاده دانشمند هسته‌ای نبوده و در حوزه نظامی فعالیت داشته؛ آیا این درست است؛ خاطرنشان کرد:شهید فخری زاده از دانشمندان بزرگ صنعت هسته‌ای بودند و کسی نمی تواند منکر این موضوع شود. 

این پژوهشگر فلسفه علم در همین باره اظهار داشت: باید توجه داشت که فناوری هسته‌ای ابعاد مختلف دارد، که اغلب آن‌ها صلح‌آمیز و متعارف هستند، مانند ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای برای تولید برق، ساخت زیردریایی با پیش‌رانه‌های هسته‌ای، فناوری‌های صلح‌آمیزی چون پزشکی هسته‌ای و موارد دیگر، در بعد نظامی هم یک بخش کار پدافند هسته‌ای است که نیاز هر کشوری بوده و از ابعاد متعارف این فناوری شناخته می‌شود.

اصولی اضافه کرد: با این توضیح هیچ نیازی نیست که ما واقعیت ضرورت توجه به فناوری هسته‌ای و داشتن دانشمندان و مدیران توانمند در این عرصه را انکار کنیم و بر این اساس، شهید دکتر فخری‌زاده چنان‌که در پیام رهبر معظم انقلاب هم تاکید شده است؛ از دانشمندان و مدیران توانمند هسته‌ای و دفاعی کشور بودند.

وی افزود: البته آشکار است که شوی تبلیغاتی امثال رژیم اسرائیل و نیز اهتمام عده‌ای در داخل در انکار مطلق فناوری هسته‌ای، برای تحت شعاع قرار دادن این نیاز قطعی کشور و نظام‌است.

این پژوهشگر حوزه فلسفه و فلسفه علم اضافه کرد: بنده چندین سال بود که خدمت شهید در حوزه فلسفه علم بودم و خاطرات بسیاری را در محافل فلسفی و محافل علمی از ایشان داریم.

اصولی ادامه داد: ما جلساتی را به صورت هفتگی در حوزه فلسفه علم برگزار می‌کردیم که در آن جلسه اساتیدی، هم از حوزه فیزیک و هم از حوزه فلسفه علم شرکت می‌کردند در آن زمان وقتی شهید فخری زاده در این جلسات حاضر می شد کمتر کسی فکر می کرد ایشان یک دانشمندی در این حد باشد.

 

وی گفت: آن زمان شاید گاهی برخی اساتید از محافظانی که در کنار شهید بودن ناراحت می‌شدند و احساس می کردند این محافظان برای بحث تشریفات در کناره شهید قرار می‌گیرند ولی الان این دوستان به خوبی متوجه شدند که چرا از شهید فخری زاده حفاظت می شد.

انتهای پیام/





منبع خبر

گفت‌وگویی درباره حضور شهید فخری‌زاده در محافل علمی + عکس جدید از شهید بیشتر بخوانید »

یادداشت شهید «محسن فخری‌زاده» درباره «ضرورت احیاء فلسفه اسلامی»


یادداشت شهید «محسن فخری‌زاده» درباره «ضرورت احیاء فلسفه اسلامی»به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید دکتر «محسن فخری‌زاده» در آخرین یادداشت خود با عنوان «ضرورت احیاء فلسفه اسلامی»، در وبلاگ شخصی‌اش نوشته است:

«با یاری حق‌تعالی بر آن شدم که بار دیگر نوشتن مطلب را آغاز کنم. و اگر خدا بخواهد ادامه دهم و با یاری او و شما آهنگ زمانی مشخصی را برای درج مطالب رعایت کنم.

عنوانی که در بالا ذکر شد، شاید شگفتی‌آور باشد. شاید سؤال شود که مگر فلسفه اسلامی مرده است که نیاز به احیاء داشته باشد. و نیز، چه نیازی به احیاء این فلسفه داریم؟

ابتدا به این سؤال می‌پردازیم که حیات چیست؟

از دید این حقیر، حیات یعنی قدرت ایجاد تعامل با محیط پیرامون و تأثیرگذاری بر آن و تأثیرپذیری از آن. و حیات متعالی وقتی است که این تعامل منجر به رشد دو طرف تأثیرگذار و تأثیرپذیر شود.

حال قضاوت را به اهل فلسفه می‌سپارم که پاسخ دهند که آیا فلسفه اسلامی در دوران حاضر با محیط پیرامون خود تعامل دارد؟ در حل کدام مسئله علمی تلاش کرده است؟ هر علمی اعم از علوم انسانی و علوم تجربی؟ اساساً فیلسوفان این عصر تن به رویارویی جدی با مسائل سنگین علمی می‌دهند؟

چند مقاله داریم که به نقد تفسیرهای فلسفی ناشی از علوم بر اساس مبانی فلسفه اسلامی پرداخته باشد؟ این فلسفه چقدر تأثیر پذیرفته است. روایت فلسفه امروز با روایت «ملاصدرا» تفاوتی کرده است؟

هنوز مقولات عشر با همان شکل و ترتیب و عناوین نقل می‌شود. هنوز از عبارات صده‌های قبل استفاده می‌شود. فلسفه اکنون همان است که «ملای شیرازی» می‌فرمود. شاید بعضی از مثال‌های آن تغییر یافته باشد.

مقایسه کنیم با فلسفه در مغرب زمین. چه تعامل جدی با علوم دارد. چالش ایجاد می‌کند و چالش می‌پذیرد. در پی این چالش‌ها نحله‌های مختلف به‌وجود آمده است. و مدام در حال رشد است. تأثیر جدی بر علوم دارد. و اساساً علاوه‌بر تأیر بر روند پیشرفت علوم، نقش انطباق یافته‌های این علوم را با نحوه زندگی مردم برعهده گرفته است.

در رشد علوم هم وضعیت روشن و واضح است. می‌گویند «انشتین» بعد از مدتی گفته بود که این نسبیت آن‌قدر پیشرفت کرده است که من دیگر قادر به فهم آن نیستم.

فکر می‌کنم تا این جای کار زنده نبودن فلسقه اسلامی را روشن کرده باشیم. و در یادداشت بعدی به ضرورت احیاء می‌پردازیم. ان‌شاءالله تا نوشته‌ای دیگر خدا نگه‌دار».

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

یادداشت شهید «محسن فخری‌زاده» درباره «ضرورت احیاء فلسفه اسلامی» بیشتر بخوانید »

مزیّت تاریخی رهبر انقلاب از نگاه علامه جوادی‌آملی/ چرا درباره علت گرانی به مردم دروغ می‌گویند!؟

مزیّت تاریخی رهبر انقلاب از نگاه علامه جوادی‌آملی/ چرا درباره علت گرانی به مردم دروغ می‌گویند!؟


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

چرا درباره علت گرانی به مردم دروغ می‌گویند!؟

هدایت‌ا… آقایی، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی درباره پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا گفته است: آمدن جو بایدن در ریاست جمهوری آمریکا فضای اقتصادی ایران را به سمت جلو حرکت می‌دهد!

او همچنین تصریح می‌کند: “تیم جدیدی که در آمریکا با ایران مذاکره می‌کند به‌نظر بنده باید از دونالد ترامپ منطقی‌تر باشند و این موضوع حتما در دولت جدید آمریکا وجود خواهد داشت. دونالد ترامپ بسیار از حوزه قدرت در مقابل ایران برخورد می‌کرد و از تمام اهرم‌های خود هر لحظه ممکن بود استفاده کند و شرایط را برای مردم ایران بسیار سخت‌تر می‌کرد. دموکرات‌ها حداقل در شعارهای خود به مذاکره و تعامل اعتقاد دارند و به‌نظر من با آمدن بایدن فضای اقتصادی بهتری ایجاد می‌شود. من فکر می‌کنم که فشار کمتری هم در مسائل اقتصادی وارد می‌شود و مردم ایران فشار کمتری را نسبت به گذشته تحمل خواهند کرد. “[۱]

*اظهارات آقایی در حالی است که مسئله گرانی در ایران دقیقا هیچ ربطی به آمریکا و اذناب او ندارد. بلکه به “عدم نظارت بر قیمت‌ها” از سوی آقای روحانی و دستیاران دولتی ایشان مربوط است.

و اکنون سؤال اینجاست که چرا آقایی و امثال آقایی به جای گفتن حقیقت با مردم، راه “دروغ” را برگزیده‌اند و ترجیح می‌دهند مثل ۸۸ با مردم ناراستی کنند؟

آقایی حکما می‌داند اما نمی‌گوید که صرفا با “رأی خوب” مردم در انتخابات آینده و آمدن دولتی که معتقد به جهش تولید و نظارت بر قیمت‌ها باشد؛ نرخ‌ها وارد فرایند کاهشی خواهند شد. و این یک حقیقت واضح در اقتصاد ایران است که البته لیبرالها و حامیان دولت فعلی قصد کتمان آنرا دارند.

جالب است که اصلاح‌طلبان برای فرار از ننگ اجنبی‌پرستی می‌گویند بایدن در روش با ترامپ متفاوت است اما توضیح نمی‌دهند که چرا این تفاوت در روش قرار است به زعم آنها به ارزانی در ایران منتج شود!

شوق و شعف ستاد مشترک دولت و اصلاح‌طلبان گویا از پیروزی جو بایدن آمریکایی از شخص بایدن و همکاران او نیز بیشتر است که این مسئله تأملات فراوانی را می‌طلبد.

“علی ربیعی”، فعال چپ و سخنگوی دولت نیز به تازگی در یک توییت نوشته است: نمی‌فهمم که چگونه عده‌ای در داخل از نتیجه انتخابات آمریکا حتی داغ‌تر از طرفداران کاندیدای شکست خورده نگران بودند،  برخی او را با اسطوره‌های مذهبی ما هم شبیه سازی کردند. نیل به هدف سیاسی به چه قیمت!

او با اشاره به پیروزی بایدن تصریح می‌کند: در مرحله‌ تضعیف تحریم‌های یک جانبه و فرصت پیش‌آمده برای عقب‌راندن جنگ اقتصادی با تأکید بر مواضع اصولی و تکیه بر دیپلماسی چندجانبه، نیاز به حمایت از دولت مستقر است. نباید جریان‌هایی با اهداف کوتاه‌مدت سیاسی احساس کنند پیروزی دولت در این عرصه به زیانشان است. پیروز نهایی ملت ایران است. “! [۲]

***

مزیّت تاریخی رهبر انقلاب از نگاه علامه جوادی‌آملی

حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی، از مراجع عظام تقلید و مفسّر قرآن کریم طی سخنانی در یازدهمین گردهمایی اساتید علوم عقلی که همزمان با ایام بزرگداشت علامه طباطبایی (ره) در مؤسسه اسراء برگزار شد، پیرامون علوم عقلانی و فلسفه اسلامی گفت: در هیچ عصری علوم عقلی و علوم اسلامی مورد حمایت نبود و به خصوص علوم عقلی مورد بی‌مهری قرار می‌گرفت. در دوره‌هایی که حکومت با علوم عقلی همراه شد، مردان بزرگی رشد کردند. اگر حکومت بغداد محور علوم عقلی در دوره صادقین(ع) و امام کاظم(ع) شد، زیرا این ائمه(ع) شاگردان خود را با براهین عقلی تربیت کردند.

او می‌افزاید: مرحوم مجلسی در بحارالانوار در خلال مذاکرات علمی امام صادق(ع) نقل کرده است که امام صادق(ع) فرمود: ارسطو چنین گفته است. این حرمت نهادن به یک حکیم یونانی است. استاد ما علامه شعرانی در شرح اصول کافی ملاصالح همین مطلب را نقل کرده و در عین حال آورده است که ارسطو کجا و امام صادق(ع) کجا و این فخر ارسطوست که نامش بر زبان امام صادق(ع) جاری شده است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از شفقنا، این مفسّر برجسته قرآن کریم با بیان اینکه هیچ وقت ندیده‌ایم که ائمه(ع) آنها (فلاسفه) را مورد بی‌مهری قرار دهند تصریح کرد: در دوره صفویه هم چون انس نسبت به علوم عقلی و نقلی از سوی دولت صفویه نشان دادند، شیخ بهایی و ملاصدرا پیدا شدند. امروز که حوزه قم از نجف و اصفهان بالاتر است، چه نعمتی بالاتر از این، اگر الان انجام وظیفه نکنیم، هیچ عذری نداریم.

علامه جوادی آملی گفته است: چه زمانی رهبری سراغ داشتیم که این طور از علوم عقلی و فلسفه حمایت کند!؟ [۳]

*اهتمام رهبر معظم انقلاب به علوم عقلانی و فلسفه موجب اعجاب دانشمندان و اهالی حکمت شده و به گواه تاریخ نیز بیسابقه است.

اهتمامی که البته نشانه‌های آن در کلام معظم‌له به وضوح هرچه‌تمامتر قابل رؤیت است.

رهبر انقلاب در سال ۹۱ و در دیدار با اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی در این رابطه می‌فرمایند:

“باید گسترش گفتمان فلسفه‌ی اسلامی در دنیا باشد؛ این را هدف قرار دهید. امروز مطلقاً اینجور نیست، بلکه بعکس است. یعنی امروز در ایران مثلاً در محیطهای دانشگاهی و علمی ما فلسفه‌ی کانت بمراتب رائج‌تر و شناخته شده‌تر است از فلسفه‌ی بوعلی سینا. یعنی ابن‌سینای با این عظمت که همه‌ی تاریخ بشر، از هزار سال پیش به این طرف، با اسم او درگیر است، در مجامع دانشگاهی ما حکمت و فکر فلسفی‌اش شناخته شده نیست به آن اندازه‌ای که کتاب فکر فلسفیِ مثلاً کانت شناخته شده است. این یک مسئله‌ی مهمی است. ما باید عکس این را عمل کنیم. یعنی باید هدف را این قرار بدهیم که تفکر فلسفه‌ی اسلامی – حالا با همان مشخصاتی که دارد؛ که خود این، جای بحث و گفتگو دارد که فلسفه‌ی اسلامی چیست – در دنیا به عنوان گفتمان فلسفی شناخته شود، در دانشگاه‌ها رواج پیدا کند، متفکرین عالم از آنها مطلع باشند، روی آنها بحث کنند، نقد و انتقاد کنند، در مجلات علمی‌شان منعکس شود. “[۴]

ایشان همچنین در یک سخنرانی در حدود ۱۸ سال قبل نیز فلسفه اسلامی را “فقه اکبر” و “پایه‌ی دین” معرفی می‌کنند و می‌فرمایند:

“در گذشته در حوزه‌ی قم با فلسفه و وجود مرحوم آقای «طباطبایی» مخالفت میشد. میدانید درس اسفار ایشان به دستور تعطیل گردید و ایشان مجبور شد شفا تدریس کند. در دوره‌ی اخیر، قم مرکز حوزه‌ی فلسفی ما بوده است؛ آقای طباطبایی هم انسان کاملاً متشرّع، مواظب، دائم‌الذّکر، متعبّد، اهل تفسیر و اهل حدیث بوده؛ از آن قلندرمآبهای آن‌طوری نبوده است – البته جلسات خصوصی را کاری نداریم – مراتب علمی و فقه و اصولش هم طوری نبوده که کسی بتواند آنها را انکار کند؛ درعین‌حال کسی مثل آقای طباطبایی که جرأت کرد و فلسفه را ادامه داد و عقب نزد، این‌طور مورد تهاجم قرار گرفت. نتیجه چیست؟ نتیجه این است که امروز سطح تفکّرات و معرفت فلسفی ما در جامعه و بین علمای دین محدود است. با بودنِ استادی مثل آقای طباطبایی، جا داشت امروز تعداد زیادی استاد درجه‌ی یک از تلامذه‌ی ایشان در قم و دیگر شهرستانها داشته باشیم. آقای طباطبایی فرد فعّالی بود؛ بنابراین جریان فلسفی‌ای که به وسیله‌ی ایشان پایه‌گذاری شد، باید به شکل وسیعی گسترش پیدا میکرد، که نکرده است. البته ما همان وقت مقلّد آقای «بروجردی» بودیم و الان هم با چشم تجلیل و تعظیم به ایشان نگاه میکنیم؛ اما بالاخره هرچه بود، نتیجه‌اش این شد. این نباید تکرار شود.

فلسفه‌ی اسلامی – همان‌طور که شما فرمودید و درست هم گفتید – فقه اکبر است؛ پایه‌ی دین است؛ مبنای همه‌ی معارف دینی در ذهن و عمل خارجی انسان است؛ لذا این باید گسترش و استحکام پیدا کند و برویَد و این به کار و تلاش احتیاج دارد. “[۵]

جالب است بدانیم که رهبر فرزانه انقلاب بر “آموزش فلسفه اسلامی حتی به کودکان” نیز تأکید دارند و در یکی از بیانات خود با طرح مثالی جالب در این رابطه می‌فرمایند:

“یک مسئله، مسئله‌ی نوشتن کتاب فلسفی برای کودکان است، که غربی‌ها دارند این کار را میکنند. دو سه سال قبل از این، یک کتابی برای من آوردند، من مبالغی نگاه کردم. خب، از همان اوّلی که شروع میکند، واقعاً فلسفه است؛ لیکن باب کودکان است. این کتاب، یک کتاب خیلی قشنگی است در باب فلسفه – حالا اسمش یادم نیست؛ توی کتابهایم هست – به نظرم یک آمریکائی این را نوشته. ما به اینجور کتابی احتیاج داریم. بچه‌های ما ذهنشان دارد فلسفی میشود. خوشبختانه حرکت جامعه و نظام موجب شده که ذهنها عقلانیت پیدا کند. جوانهای ما واقعاً سؤال میکنند. این سؤالهائی که زیاد شده، این را باید مبارک دانست؛ منتها ما باید جوابگوئی داشته باشیم. حس سؤال کنندگی دارد زیاد میشود، و این همین‌طور دارد به نسلهای پائین‌تر منتقل میشود.

 ما یک نوه‌ی کوچکی داریم، دو سال و نیمش است و هنوز درست حرف هم نمیزند. چند روز پیش یک میزی اینجا بود، داشت می‌انداخت. به او گفتم این میز را نینداز. گفت: چرا؟ خوشم آمد از این که گفت چرا. چرا نیندازم؟ دنبال علت میگردد. بعد پنجه میزد به یک بچه‌ی دیگری، گفتم آقاجان نکن. گفت: چرا؟ این سؤال کردن از علت، خیلی چیز مهمی است. این حالت دارد به وجود می‌آید. حالا وقتی او ده ساله بشود، سؤالات زیادی برایش مطرح است: چرا؟ چرا؟ چرا؟ وقتی همین بچه، یک جوان هجده نوزده ساله‌ای باشد، سؤالات قوی‌تری در ذهنش ایجاد میشود. ما باید برای این سؤالات جواب داشته باشیم. این کار، کار شماهاست. شما واقعاً میتوانید این کار را انجام دهید. “[۶]

***

تکرار تئوری تحریم انتخابات توسط مباشر روحانی

اکبر ترکان، فعال اصلاح‌طلب و از مقامات سابق دولت آقای روحانی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا پیرامون انتخابات ۱۴۰۰ گفته است: کیفیت انتخابات ۱۴۰۰ بستگی به نظر شورای نگهبان دارد. اگر این شورا مانند انتخابات مجلس یازدهم عمل کند فضا رقابتی نخواهد شد. شاهد بودیم که در انتخابات مجلس یازدهم، در تعداد بسیاری از حوزه‌ها، نامزدهای اصلاح‌طلبان مورد تایید شورای نگهبان واقع نشدند و در نتیجه اصلاح‌طلبان امکان رقابت نداشتند.

او می‌افزاید: در نتیجه این عمل شورای نگهبان، انتخابات مجلس یازدهم به رقابتی بین خود اصولگرایان تبدیل شد. اگر شورای نگهبان مثل انتخابات مجلس عمل کند نتیجه‌اش هم مانند انتخابات مجلس می‌شود.  اما اگر وضعیت تایید صلاحیت‌ها تغییر کند و نامزدهای اصلاح‌طلبان تایید شوند، امکان دارد وجود برخی چهره های اصلاح‌طلب، موجب مشارکت وسیع‌تر مردم شود.[۷]

*ترکان در حال تکرار تئوری “تحریم انتخابات ۱۴۰۰” است که به تازگی در زمزمه‌هایی از سوی ستاد اصلاحات و امثال خوئینی‌ها مورد تأکید قرار می‌گیرد. [۸]

رفتاری شریرانه که ستاد اصلاحات آنرا برای انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ نیز تجویز کرد و مشارکت کسانی از مردم را کاهش داد.

هدف این تئوری نیز القای نامشروع بودن نظام اسلامی در پی کاهش مشارکت کسانی از مردم بود.

اصلاح‌طلبان البته به مردم توضیح ندادند که شورای نگهبان هرگز نمی‌تواند چهره‌های بدسابقه و اشرار سیاسی را تأیید صلاحیت کند و چپ‌ها بعنوان یک طیف سیاسی مکلف هستند نامزدهایی مورد تأیید قانون را به نهاد نظارتی معرفی کنند نه اینکه با اشرار و فتنه‌گران هم‌کاسه باشند.

حرف و حدیث‌ها اینطور می‌گوید که ستاد اصلاحات از آنجا که ایران را در آستانه شعله‌ور شدن فتنه اقتصادی می‌داند؛ قصد دارد رفتار تحریمی خود را در انتخابات ۱۴۰۰ نیز تکرار کند و با معرفی چند نامزد بدسابقه که بی‌صلاحیتی آنها از هم‌اکنون محرز است؛ به انتظار عدم تأیید صلاحیت آنها بنشیند و بعد هم در حالی که منتظر فتنه اقتصادی است، به مردم بگوید نظام اسلامی اجازه حضور ما در انتخابات را نداد!

در بحث میزان مشارکت انتخاباتی همچنین لازم به اشاره است که اگرچه بالا بودن مشارکت یک امتیاز بزرگ محسوب می‌شود اما حیات و قوام یک انتخابات به رعایت “مُرّ قانون” است نه به میزان مشارکت.

به عبارت دیگری نظام اسلامی همواره باید تلاش کند تا انتخابات با هر میزان مشارکتی اما قانونی برگزار شود و منتخب یا منتخبین بتوانند مثل انتخابات مجلس یازدهم با طی شدن فرایندهای قانونی پا به عرصه بگذارند.

***

1_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/301907

2_ https://etemadonline.com/content/446970

3_ https://fa.shafaqna.com/news/1048878/

4_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23898

5_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8616

6_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23898

7_ www.irna.ir/news/84119138/

8_ mshrgh.ir/1121882



منبع خبر

مزیّت تاریخی رهبر انقلاب از نگاه علامه جوادی‌آملی/ چرا درباره علت گرانی به مردم دروغ می‌گویند!؟ بیشتر بخوانید »