فناوری

آیا دانش‌آموزان به تعطیلی ۲ هفته‌ای نیاز دارند؟!

در صورت حضوری شدن مدارس، تکلیف شاد چه می‌شود؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، رضوان حکیم زاده، معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در خصوص استفاده از اصول روانشناسی در مقطع ابتدایی ضرورت دارد گفت: همه‌ی اصول تدریسی که تا به امروز طراحی شده و به اجرا در آمده است براساس اصول روانشناسی کودک است برای دانش آموزان ابتدایی آموزش باید بصورت ملموس و دست آموزی باشد و برنامه‌هایی که ما داشتیم و در حال اجرای آن‌ها هستیم بر اساس اصول روان شناسی بوده است و در عین حال موضوعی که همیشه تاکید کرده‌ایم و به عنوان یک اصل این را یادآوری کردیم.

وی توضیح داد: همه معلمان و مربیان آموزشی بخصوص در دوره ابتدایی فعالیت می‌کنند، تاکید کردیم که کودکان صاحب کرامت ذاتی هستند و هیچ برنامه‌ای نباید این کرامت ذاتی را خدشه دار کند.

بیشتر بخوانید:

روایت آموزش مجازی از زبان خانم معلم سخت‌کوش

حکیم زاده در خصوص روش‌های ارزشیابی سنتی توضیح داد: آزمون‌های تستی پیشرفت تحصیلی و آزمون‌های مقایسه‌ای را در مدرسه ممنوع کردیم و همچنین استفاده از کتاب‌های کمک آموزشی و کمک درسی را طبق مصوبه ۹۵۱ شورای عالی آموزش و پرورش ممنوع اعلام کردیم؛ و این دقیقا توجه به آسیب‌های روانی بود که این برنامه‌ها برای دانش آموزان بخوص دانش آموزان دوره ابتدایی که در سنین حساس رشد هستند، داشت.

معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش اظهار کرد: استفاده از وسایل آموزشی از قبیل اوپک، اورهد، اسلاید، ویدیو، تلویزیون و حتی ضبط صوت، سبب تنوع کلاس درس می‌شود، در دوره دبستان، باید به منظور ایجاد انگیزه بیشتر در یادگیری، کاهش خستگی و کسالت دانش آموز و جذاب کردن محیط آموزشی، حداکثر استفاده را از این وسایل به عمل آورد. تفکر کودک در دوره دبستان، عینی است. بنابراین، هر چه مطالب عینی‌تر باشند، دانش آموز آن‌ها را بهتر درک می‌کند.

وی ادامه داد: در این دوره، بهتر است که از تلفیق روش‌ها استفاده نمود. برای مثال، موردی را نمایش می‌دهیم یا کودک اضافه کردن یک ماده شیمیایی به ماده دیگر را مشاهده می‌کند و ما در حین نمایش، توضیح می‌دهیم. در برخی از مواد درسی، مثل تعلیمات اجتماعی، تلفیق روش نمایشی و روش سخنرانی، می‌تواند از سایر روش‌ها موثرتر باشد.

حکیم زاده تاکید کرد: با توجه به دو شعار فعال بودن و مشارکت دانش آموزان در امر یادگیری و آموزش چگونه یاد گرفتن، می‌توان گفت که یادگیری اکتشافی، دقیقا مبتنی بر آن دو روش است؛ البته یادگیری اکتشافی، باید در همه مراحل تدریس اعمال شود، نه در کلیه دروس. در این زمینه، می‌توان گفت که روش‌ها مطلق نبوده، بلکه در دوره ابتدایی، با توجه به امکانات، ماده درسی، سن کودک، ویژگی‌های دانش آموز، فضای آموزشی، زمان و به طور کلی، تمامی شرایط موثر در آموزش یادگیری اکتشافی، بهترین روش می‌باشد.

وی تاکید کرد: هر چند که تنها روش نیست و گاهی اوقات، معلم به ناچار باید از روش‌های دیگر استفاده کند. در دوره ابتدایی، نوع مساله باید بسیار آسان باشد تا دانش آموز از عهده حل آن برآید. در صورتی که یادگیری اکتشافی منطبق با توانایی و میزان رشد ذهنی دانش آموز باشد، تاثیر بسیاری بر یادگیری‌ها و تغییر رفتار دانش آموز دارد.

ارزشیابی کیفی- توصیفی چقدر در انگیزه یادگیری دانش آموزان تاثیر دارد

معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش بیان کرد: دانش آموزان بجای اینکه خودشان را با خودشان مقایسه کنند آن‌ها را در معرض مقایسه‌های خیلی آسیب رسان قرار می‌دادیم و در عین حال در دوره آموزش ابتدایی ارزیابی یا ارزشیابی بصورت کیفی-توصیفی است. ارزشیابی کیفی-توصیفی دقیقا به بهداشت روانی دانش آموز بخصوص در دوره ابتدایی توجه دارد و سعی داریم که با دادن بازخوردها در پرونده آموزشی بجای مقایسه دانش آموزان باهم دیگر فرصت را فراهم می‌کند که دانش آموزان اضطراب نداشته باشند احساس ترس و نگرانی نداشته باشند و از یادگیری لذت ببرند.

وی ادامه داد: روش‌های آموزش سنتی مبتنی بر این تفکر بود که یادگیری اساسا عبارت از کسب دانش و مهارتهاست و ارزشیابی عمدتا آزمون‌های نوشتاری (کتبی) محدود می‌شد. روش‌های جدید آموزش و پرورش در پرتو تازه‌های رواشناسی و پرورشی، که بر اصلاح و بهبود رفتار، مداومت در رشد، یادگیری متنوع و متعدد و آگاهی تاکید می‌کند. درهماهنگی با این مفهوم روش‌های جدید آموزش وپرورش و یادگیری، ارزشیابی نه تنها یادگیری‌های موضوع‌های درسی را مورد توجه می‌دهد، بلکه بر ارزشیابی نگرشها، علاقه ها، عادات کاری، رشدجسمانی، سازگاری فردی – اجتماعی نیز تاکید می‌کند.

حکیم زاده مطرح کرد: هم چنین، با توجه به اینکه نوع مدارس ابتدایی مورد تقاضای جامعه شامل شناسایی بهتر طبیعت یاد گیرندگان و فرایند یادگیری و شناسایی ارتباط تنگاتنگ آموزش و پرورش با تقاضا و نیازمندی‌های زندگی در جامعه امروزی و توسعه روش‌های آموزش بر اساس هدف‌های کلی است و هدف‌های کلی مدارس ابتدایی، درهزاره سوم می‌تواند شامل تسلط بر فرایندهای اساسی تربیت شهروندان جهانی، شکوفایی توانایی‌های بالقوه خلاقیت کودکان، پرورش جسم وبهداشت روانی است، معلمان و مدیران دوره ابتدایی که به طور مناسبی برای مشارکت در توسعه این برنامه مدارس ابتدایی تربیت شده باشند به درک کامل اصول روش‌های ارزشیابی از پیشرفت دانش آموزان نیاز دارند.

وی عنوان کرد: ارزشیابی کیفی-توصیفی چقدر در انگیزه یادگیری دانش آموزان ابتدایی تاثیر داشته است پژوهش‌های میدانی که انجام شده است خوشبختانه این دانش آموزان از جهت بهداشت روانی که خیلی موضوع مهمی است شرایط بهتری دارند و قطعا کودک و یا حتی انسان‌های بزرگ هم اگر در معرض مقایسه قرار بگیرند انگیزه‌های خود را برای یادگیری از دست می‌دهند.

معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش توضیح داد:، اما اگر به دانش آموز بازخورد بدهید و نقاط قوت دانش آموز تقویت شود و مربیان و معلمان به دانش آموز کمک کند که نقاط ضعف خود را بشناسندو کمک کنند که آن را برطرف کنند قطعا انگیزه بهتری در مشارکت دانش آموز در فرایند یادگیری پیدا می‌کند.

موارد مهم در ارزشیابی مقطع ابتدایی

حکیم زاده افزود: ارزشیابی پیشرفت دانش آموز بخش جدایی ناپذیر مسئله بهسازی برنامه درسی مدارس ابتدایی است. وظیفه ارزشیابی انتخاب یا حذف فعالیت‌ها نیست بلکه تعیین نوع تجارب آموزشی است که نیازهای کودکان را تا مین خواهد کرد. ارزشیابی شامل گرد آوری اطلاعات شواهد جامع در باره توانایی‌ها، موقعیت وپایگاه کودکان ومسائل آنان با وسائل وابزارها، با روش‌های رسمی وغیر رسمی، سازمان دادن و تفسیر شواهد و اطلاعات گردآوری شده به صورت توصیفی جامع از کودک درباره زمینه وپیشینه تجربه آموزشی اوست.

وی ادامه داد: یک برنامه ارزشیابی مناسب از پیشرفت دانش آموز باید ارتباط نزدیکی با هدف‌های پذیرفته شده ومصوب داشته باشد. جامع و ناظر بر همه جنبه‌های آموزشی و رشد کودک باشد. مداوم ومستمر باشد. به صورت همکاری ومشارکت معلمان، والدین و خود کودک باشد. نتایج ارزشیابی برای اصلاح و بهسازی مداوم و مستمر برنامه درسی مورد استفاده قرار گیرد.

حکیم زاده در خصوص عوامل اصلی رشد و توسعه کودک که باید ارزشیابی شوند شامل مواردی از فبیل: توانایی‌های ذهنی و علمی کودک، پیشرفت در حوزه‌های متعدد برنامه درسی، سازگاری فردی اجتماعی، وضعیت وموقعیت جسمانی کودک، توسعه نگرشها، توسعه مهارت‌های انجام دادن کارهای مدرسه، توسعه ابراز- وجود آفرینشی، توسعه تفکر انتقادی، سرانجام پیشینه (پس زمینه) خانه واجتماع محلی کودکان است.

معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش تاکید کرد: گزارش‌های تشخیصی واقعی به اولیای کودکان درباره پیشرفت کودک در مدرسه پایه و اساسی برای برقراری تفاهم متقابل و رفتارهای خوب و پسندیده، همکاری بین معلمان و والدین است که امکان بهسازی محیط آموزشی وبرنامه درسی کودک را فراهم می‌آورد.

منبع: میزان



منبع خبر

در صورت حضوری شدن مدارس، تکلیف شاد چه می‌شود؟ بیشتر بخوانید »

امکان پیش‌بینی زلزله وجود دارد؟

امکان پیش‌بینی زلزله وجود دارد؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، پیش بینی زمان قطعی رخداد زمین لرزه نه در کوتاه مدت (چند دقیقه تا چند روز) و نه حتی برای میان مدت (چند هفته تا چند ماه) و دراز مدت (چند سال) هنوز در هیچ کجای دنیا ممکن نیست. ولی اکنون با روش‌های احتمالی پیشرفت‌های خوبی برای پیش یابی زلزله انجام شده و در تمام بازه‌های زمانی فوق الذکر با پیش بینی احتمالی و ذکر مقدار، احتمال پیش یابی زلزله انجام می‌شود.

مهدی زارع، رئیس شاخه زمین شناسی فرهنگستان علوم، گفت: هرقدر تعداد ایستگاه‌های لرزه نگاری بیشتر باشد، این سنجش دقیق‌تر و با کیفیت‌تر است. در ایران خوشبختانه از سال ۸۳ تا کنون تلاش‌هایی به طور منظم برای پیش بینی احتمالی و پیش بینی بر اساس استفاده از پیشنشانگرها انجام شده و نتایج خوبی هم حاصل شده است.

بیشتر بخوانید:

آیا فصل‌ها در وقوع زلزله نقش دارند؟

وی اظهار کرد: مهم‌ترین عوامل مانع در راه پیش‌بینی زلزله در ایران، کمبودهای عمده زیر ساخت تجهیزات پیش بینی زلزله و مشکلات سازمان‌دهی و تصمیم‌گیری بین مراکز علمی، عدم ارتباطات موثر بین مراکز مسئول که در زمینه پیش‌بینی زمین‌لرزه فعالیت دارند و همچنین اختصاص نیافتن بهینه و به‌موقع بودجه در این زمینه است.

عضو وابسته فرهنگستان علوم افزود: امروزه مشخص شده است که شناخت شاخص‌های زمین شناختی و ژئوفیزیکی و تلاش برای شناخت حالت‌های در پهنه گسل فعال زمین لرزه‌ای می‌تواند به پیش بینی احتمال رخداد زلزله و خطرهای طبیعی بیانجامد.

وی بیان کرد: پیش بینی زلزله محصول فعالیت‌هایی است که در تخصص زلزله شناسی صورت می‌گیرد و هدف از آن پیش آگاهی و اطلاع رسانی از مکان، بزرگا و زمان (به صورت دقیق و یا به احتمال) رخداد زلزله‌های شدید در آینده همچنین پیش یابی احتمال رخداد خطر زلزله در بازه‌های زمانی کوتاه مدت است. پیش بینی زلزله علم است و زلزله قابل پیش بینی است

رئیس شاخه زمین شناسی فرهنگستان علوم اذعان کرد: متأسفانه براساس جو رسانه‌ای، و فضای منفی بروکراتیک و همچنین برمبنای تصور عامه مردم از پیش بینی زلزله، و نظر بعضی از همکاران زلزله شناس و غیر زلزله شناس خود ما، شبیه نگاه غالب به مسأله پیش بینی زلزله (انتظار معمول از این موضوع) ارائه زمان و مکان وبزرگای زلزله به صورت قطعی، به عنوان پیش بینی زلزله است به نحوی که بتوان درکوتاه زمان قبل از واقعه با پیش آگاهی نسبت به موضوع نسبت به تخلیه مکان مورد نظر اقدام نمود. البته این ایده آل‌ترین وضع ممکن است و کمترین احتمال برای دستیابی به چنین وضعی حداقل در کوتاه مدت وجود دارد. ولی ما هدفمان را مطالعه و توسعه علم پیش بینی زلزله قرار داده ایم.

زارع گفت: ما در مرکز ملی پیش بینی زلزله که بین سال‌های ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۶ در پژوهشگاه زلزله فعال بود با اعلام و هشدار زلزله در پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی، کاری نداشته ایم. محور فعالیت هایمان پژوهش آکادمیک و بنیادی و پرورش نیروی انسانی از طریق پرورش نیروی انسانی با کیفیت بالا بود.

وی اظهار کرد: صلاح است تا در این مرکز برنامه‌های پیش بینی زلزله به صورت آکادمیک دنبال شود و پروژه‌ها از شبیه سازی کاتالوگ‌های زلزله برای مناطق با نبود لرزه‌ای و آرامش موقتی تا بهره گیری از داده‌های زلزله‌های ثبت شده کوچک به منظور پیش یابی خطر زلزله با قوت مورد حمایت قرار گیرد.

عضو وابسته فرهنگستان علوم افزود: در حال حاضر در دنیا از برنامه‌های پیش بینی کوتاه مدت زلزله در صورتی حمایت می‌شود که در جهت فهم مبانی فیزیکی ارتباط بین زلزله‌ها و برآورد احتمالی رخداد آن‌ها باشند. از سوی دیگر یک برنامه ویژه دراز مدت بر روی گسل سن آندریاس (تحت عنوان رصدژرف گسل سان آندریاس) با مدیریت زلزله شناس برجسته پروفسور مارک زوبک (Zoback) در حال پیگیری است که در حدود چهار دهه ادامه داشته و شامل برنامه‌های مفصل حفاری، برداشت‌های ژئوفیزیکی و … در پهنه گسل سن آندریاس است.

وی بیان کرد: در کشور روسیه با برداشت‌های ژئوفیزیکی (در حد ۴۰۰ هزار کیلومتر در کل فلات پهناور روسیه) در سازمان‌های مختلف پیش بینی زلزله دنبال می‌شود. مثلاً در مؤسسه بین المللی پیش بینی نظری زلزله و ژئوفیزیکی ریاضی (MITPAN) تحت نظر آکادمی علوم روسیه عمده تلاش‌ها بر روی برآورد نظری و مدلسازی رخداد و زلزله و توسعه الگوریتم‌های موفق برای پیش بینی کوتاه مدت و میان مدت زلزله انجام می‌شود.

پیش بینی زلزله اگر چه مشکل است، ولی غیر ممکن نیست

رئیس شاخه زمین شناسی فرهنگستان علوم اذعان کرد: برای موفقیت پیش بینی زلزله، احتمال برآورد رخداد مکان و زمان کوتاه زلزله حتی برای زلزله‌های کوچک باید فراهم شود. اگر نظر بعضی همکاران این است که تاکنون در پیش بینی زلزله، به ویژه در ایران پیشرفت خاصی نکرده ایم؛ یک مشکل اصلی را باید در رفتار خودمان جستجو کنیم که همواره خواسته ایم که براساس پرش‌های بلند، به نتایج ملموس دست یابیم، ولی کمتر تلاش برای کمک به پاسخ به سؤالات نظری در این زمینه انجام شده است.

زارع گفت: این سؤالات بنیادی باید در غالب پروژه‌های پژوهشی دنبال شود (حامی بخش خصوصی ندارد) و از متخصصان تراز اول بین المللی نیز برای کمک به هدایت چنین مطالعاتی دعوت شود.

استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله ادامه داد: اینکه زلزله‌ها چگونه در مناطق مختلف پوسته در یک ناحیه از فلات ایران به صورت گوناگون رخ می‌دهند، از سؤالات بنیادی است که تاکنون هیچ تلاشی برای پاسخگویی به آن نشده است. توالی این رخدادها چگونه است، معنای این رویدادهای زنجیر وار در ایران به ویژه بعد از زلزله ۲۱-۸-۹۶ ازگله سرپل ذهاب با بزرگای ۷.۲ چیست؟ برای پاسخ به این نوع سؤالات اگر حرکت کنیم، در زمینه پیش بینی زلزله نیز (به ویژه برای زمان‌های کوتاه مدت و میان مدت) قدم بنیادی و مهمی برداشته ایم. این کاری بود که ما در پی زمینلرزه ۲۱ آبان ۱۳۹۶ ازگله سرپل ذهاب انجام دادیم، و با همکاری گروه پژوهشی مرکز بین المللی فیزیک نظری و ریاضیات تریسته ایتالیا موفق شدیم تا مدل‌های موفقی را برای پیش بینی پسلرزه‌ها بیابیم و مقاله‌هایی نیز از این نتایج این کار منتشر کنیم. ولی همه این فعالیت‌ها بدون حممایت سازمانی و تعریف پروژه پژوهشی و صرفا بر پایه علاقه و احساس پژوهشگران انجام شد.

وی اظهار کرد: حال به یک سوال مهم بپردازیم که فایده احیای و بازگشایی مرکز ملی پیش بینی زلزله به عنوان مرکزی مستقل و محلی برای توسعه مرزهای علم زلزله شناسی چیست؟

عضو وابسته فرهنگستان علوم افزود: مرکز پیش بینی زلزله به عنوان یک مرکز مستقل، می‌تواند و باید به مرکز توسعه نوآوری در زمینه زلزله شناسی تبدیل شود.

وی بیان کرد: مستقل بودن آن امکان تحرکش را بیشتر میکند و می‌تواند به عنوان پیشران حرکت در زمینه علوم زمین جهت‌های حرکت به سمت مرزهای علم زلزله شناسی را امروز و آینده معلوم کند.

زارع گفت: باید توسعه یابد و بهترین نیروهای اهل فکر و با کیفیت نیز برای همین مرکز جذب شوند. مرکزی که دانشمندان ایجاد کرده اند، برای ایجادش وقت زیادی صرف بحث و گفتگو، کار و. شده است، باید برای آینده علم زلزله شناسی در ایران احیا شود.

استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله ادامه داد: تعطیلی مرکز پیش بینی زلزله به بهانه نداشتن درآمد و بودجه و نبود اولویت (برای گروهی از مدیریان که سیلیقه سازگاری با علم پیش بینی زلزله ندارند) فقط یک تغییر بورکراتیک در نظام دانشگاهی و پژوهشی ما نیست، وقفه در توسعه علم است که باید به سرعت با رفع این اشکال و احیای آن جبران شود.

منبع: میزان



منبع خبر

امکان پیش‌بینی زلزله وجود دارد؟ بیشتر بخوانید »

چالش های اقلیمی؛ از مواد غذایی تا صنعت فولاد

چالش های اقلیمی؛ از مواد غذایی تا صنعت فولاد



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق،  در مباحث مربوط به سیاستگذاری های اقلیمی معمولا تمرکز بر این است که چه کسی هزینه دستیابی به یک اقتصاد عاری از کربن را متحمل خواهد شد و معمولا به شکل خاصی بر بخش های صنعتی همچون فولاد و سیمان تاکید می شود. اما در این بخش ها هزینه های کلی به شدت پایین هستند و بزرگ ترین چالش فراروی ما از ناحیه سیستم مواد غذایی است نه محصولات صنعتی.

برای مثال تازه ترین گزارش منتشر شده از سوی «کمیته تغییرات اقلیمی» انگلیس نشان می دهد که اگر این کشور تا سال ۲۰۵۰ آلودگی گازهای گلخانه ای خود را تا مرز صفر کاهش دهد، فقط ۰.۵ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور را کاهش خواهد داد.  گزارش «انجام این ماموریت امکان پذیر است» که از سوی «کمیسیون انتقالات انرژی» تهیه شده، در برآوردی مشابه می نویسد که با کاستن آلودگی های ناشی از سیستم های انرژی، ساخت و ساز،  صنعتی و حمل و نقل تا مرز صفر تا میانه قرن حاضر، هزینه کلی این کار ۰.۵ درصد تولید ناخالص داخلی جهانی خواهد شد.

این برآوردها از برآوردهای انجام شده در مطالعات قدیمی تر بسیار پایین تر هستند. «بازنگری استرن در زمینه اقتصاد تغییرات اقلیمی» که به طور دوره ای تهیه می شود و در سال ۲۰۰۶ منتشر شده، تنها برای کاهشی ۸۰ درصدی از این آلاینده ها، هزینه های این کار را ۱ تا ۱.۵ درصد تولید ناخالص داخلی عنوان کرده است.

این تغییر نویدبخش بازتاب دهنده کاهش شدید و بی سابقه هزینه های ساخت فناوری های کلیدی است؛ مثل کاهش ۶۰ درصدی هزینه های تولید برق بادی ساحلی،  کاهش بیشتر از ۸۰ درصدی سلول های نوری برق خورشیدی و کاهش ۸۵ درصدی قیمت باتری های این فناوری تنها طی ده سال. این هزینه ها اکنون آنقدر پایین آمده اند که استفاده از محصولات و خدمات عاری از کربن در بسیاری از بخش ها  به نفع مصرف کنندگان تمام خواهد شد.

برای مثال «هزینه های کلی سیستم» آینده برای راه اندازی سیستم های تولید برق با کربن نزدیک به صفر – از جمله تمام مراحل ذخیره و انعطاف پذیری مورد نیاز با منابع بی سابقه ای چون باد و خورشیدی- اغلب  پایین تر از قیمت سیستم های مبتنی بر سوخت های فسیلی امروز تمام خواهد شد. و طی ده سال خرید خودروهای برقی برای مصرف کنندگان در سراسر جهان  به نفع آنها تمام خواهد شد. این قیمت ها به نسبت  بنزین و گازوئیلی که آنها امروز خریداری می کنند، کمی کمتر از وسایل نقلیه و بسیار کمتر برای برقی خواهد بود که آنها را به حرکت درمی آورند.

با این حال در برخی از  بخش های به سختی قابل انطباق نظیر فولاد، سیمان و کشتیرانی، کربن زدایی احتمالا هزینه قابل توجهی را تحمیل می کند. تا پیش از سال ۲۰۵۰ امکان تولید فولاد عاری از کربن با استفاده از هیدروژن می تواند فراهم شود. اما انجام این کار می تواند هزینه ها را تا ۲۵ درصد یا حدود ۱۰۰ درصد در هر تن فولاد بالا ببرد. امکان به حرکت درآوردن کشتی های دوربرد با آمونیاک یا متانول وجود خواهد داشت، اما هزینه های سوخت آنها می تواند تا بیشتر از ۱۰۰ درصد افزایش پیدا کند که می تواند نرخ کرایه آنها را تا ۵۰ درصد بالا ببرد. همانطور که بیل گیتس در کتاب جدید خود «چگونه از یک مصیبت زیست محیطی اجتناب کنیم» می نویسد، در برخی بخش ها ما با «یک اضافه پرداخت سبز» در برابر فناوری های انتشار دهنده کربن امروزی مواجه می شویم.

در نتیجه تمرکز تحقیق و توسعه و سرمایه گذاری  ها روی فناوری های پیشرفته ای که می توانند این اضافه پرداخت را کاهش دهند بسیار مهم است. اما تاکید این نکته نیز مهم است که حتی اگر زمان «اضافه پرداخت سبز» طولانی شود، هزینه کربن زدایی این بخش ها آنچنان اندک خواهد بود که مصرف کنندگان به سختی متوجه آن خواهند شد.

از خودتان بپرسید در سال گذشته چه مقدار فولاد خریداری کردید. مگر آنکه یک مدیر خرید باشید،  در غیر این صورت پاسخ شما به این سئوال این است که احتمالا به طور مستقیم هیچ فولادی خریداری نکرده اید. به جای آن مصرف کنندگان به طور غیرمستقیم مصرف کننده فولاد به کار رفته در محصولات و خدمات مصرفی شان – در خودروها، ماشین لباسشویی یا در خدمات سلامتی ارائه شده در یک بیمارستان ساخته شده از فولاد- هستند. اعداد و ارقام «انجمن جهانی فولاد»  نشان می دهند که «مصرف حقیقی فولاد به نسبت سرانه» در اروپا و ایالات متحده سالانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ کیلوگرم است. به این ترتیب اگر بهای فولاد تا ۱۰۰ درصد در هر تن افزایش پیدا کند، مصرف کنندگان تنها ۳۰ تا ۴۰ دلار هزینه بیشتر را متحمل خواهند شد.

این هزینه جزئی نشان دهنده تفاوت بسیار زیاد بین اضافه پرداخت سبز در کالاهای واسطه ای و «اضافه پرداخت مصرف سبز» در محصولات نهایی است. یک افزایش حتی ۲۵ درصدی در قیمت فولاد کمتر از یک درصد به بهای اتومبیل خواهد افزود. نرخ کرایه باربری دریایی ممکن است تا ۵۰ درصد افزایش پیدا کند، اما این اتفاق تاثیر اندکی بر قیمت پوشاک یا مواد غذایی وارداتی خواهد گذاشت.

اما هزینه های بالاتر در محصولات واسطه ای هنوز چالش سیاستگذاری بزرگی را به وجود می آورند. یک شرکت فولادسازی که متعهد به تولید عاری از کربن شده، اگر رقبایش این کار را انجام ندهند، خود را در یک وضعیت به شدت زیان ده  خواهد یافت. با وضع یک مالیات بر کربن در بخش های صنایع سنگین می توان بر این مشکل غلبه کرد، اما فقط اگر این هزینه  در سطح جهانی اعمال شود یا با تعرفه های کربن سنگین تر علیه کشورهایی که تمایلی به رعایت آن ندارند ترکیب شود.

در حوزه حمل و نقل مقررات «سازمان بین المللی دریایی» می تواند تضمین را به وجود آورد که  تمام شرکت ها  گامی در این مسیر بردارند و در نتیجه تاثیر آن بر هزینه های مصرفی می تواند ناچیز باشد.

اما از طرف دیگر قیمت مواد غذایی و ترجیحات غذایی مصرف کننده مسائلی جزئی به شمار نمی روند. عده اندکی از ما فولاد را به طور مستقیم خریداری می کنیم، اما همه ما مواد غذایی را خریداری می کنیم و این هزینه حتی در کشورهای ثروتمند ۶ تا ۱۳ درصد کل هزینه های خانوار  و برای گروه های کم درآمدتر درصدی بسیار بیشتر را شامل می شود. از این رو برای مصرف کنندگان یک اضافه پرداخت سبز ۱۰ درصدی برای مواد غذایی  اهمیت بیشتری خواهد داشت از یک اضافه پرداخت ۱۰۰ درصدی در قیمت فولاد.

بعلاوه در درون خود بخش مواد غذایی نیز تولید گوشت صنعتی به شدت آلاینده است. آلاینده گاز متان ناشی از گله های گاو و کود آنها  تاثیر بیشتری بر گرمایش جهانی دارد تا سه گیگاتن دی اکسید کربن ناشی از تولید فولاد و وپنج گیگاتن دی اکسید کربن دیگر که در نتیجه تغییرات در کاربری زمین به وجود می آید، مثل وقتی که برای تولید دانه سویا یا غذای گله های گاو کاربری جنگل ها را تغییر می دهند.

در اینجا نیز راه حل های تکنولوژیک ممکن است امکان پذیر باشد، اما چالش های بزرگ به قوت خود باقی می مانند. مصرف کنندگان به فولادی که به شکل غیرمستقیم مصرف می کنند اهمیت خاصی نمی دهند، اما کسانی که گوشت گاو مصرف می کنند نظرات راسخی درباره بافت و مزه استیک دارند که صنعت تولید گوشت مصنوعی هنوز نتوانسته نظیر آن را تولید کند. و هرچند اضافه پرداخت سبز برای گوشت مصنوعی بر گوشت حیوانی در حال کاهش است، این صنعت برای پرهیز از اثرگذاری مادی بر بودجه های مصرف کنندگان هنوز باید کارهای زیادی را انجام دهد.

اما این وضعیت می تواند تغییر کند، اگر به این نتیجه برسند که با مصرف گوشت کمتر و رژیم های سرشارتر از سبزیجات که هزینه کمتری هم دارد سعادتمندتر خواهند بود. در این مورد مواد غذایی می تواند  مثل حمل و نقل جاده ای باشد که مصرف کنندگان بیشتر از عاری از کربن شدن سود می برند تا مواجه شدن با هزینه بیشتر.

نویسنده: آدایر ترنر (Adair Turner) رئیس کمیسیون  تغییر و تبدیلات انرژی انگلیس

منبع: https://b2n.ir/z02582

منبع: فارس



منبع خبر

چالش های اقلیمی؛ از مواد غذایی تا صنعت فولاد بیشتر بخوانید »

افزایش عمر باتری‌های لیتیومی با کشف پلیمر جدید

افزایش عمر باتری‌های لیتیومی با کشف پلیمر جدید



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از  مشرق به نقل از نیواطلس، پلیمر یادشده قادر به نگهداری مقدار بیشتری شارژ است و لذا استفاده از آن مدت زمان استفاده از گوشی‌ها و لپ تاپ ها را بیش از گذشته افزایش می‌دهد و در عین حال زمان تعویض باتری‌ها را به تعویق می‌اندازد.

بیشتر بخوانید:

از اهمیت باتری های لپ تاپ غافل نشوید

یکی از مشکلات مهم باتری‌های لیتیومی کاهش ظرفیت شارژ آنها بعد از استفاده مکرر است. بسیاری از قطعات درون این باتری‌ها متحرک هستند و عملکرد آنها به مرور زمان بدتر می‌شود. پلیمر ابداع شده توسط پژوهشگران ژاپنی ماهیتی چسبناک دارد و موجب حفظ کیفیت آند گرافیتی باتری‌های لیتیومی می‌شود.

این پلیمر ذرات آند را در کنار یکدیگر به صورت متشکل نگه می‌دارد. در حال حاضر مواد مشابه مورد استفاده در باتری‌های لیتیومی از جنس پلی وینیلیدین فلوراید یا PVDF هستند. اما پلیمر جایگزین از جنس بی-ایمینو-استنا فنین-پارافنیلن (BP) است و ضمن حفاظت از ذرات آند، از خوردگی آن جلوگیری می‌کند و موجب حفظ کارایی باتری در درازمدت می‌شود.

PVDF تنها موجب حفظ ۶۵ درصد از ظرفیت شارژ باتری پس از ۵۰۰ بار شارژ آن می‌شود، اما این رقم در صورت استفاده از پلیمر BP بعد از ۱۷۰۰ بار شارژ به ۹۵ درصد می‌رسد. امید می‌رود بعد از آزمایش‌های ضروری بتوان برای تولید تجاری باتری‌های لیتیومی با استفاده از این پلیمر جدید اقدام کرد.

منبع: مهر



منبع خبر

افزایش عمر باتری‌های لیتیومی با کشف پلیمر جدید بیشتر بخوانید »