فکه

فیلم/ شناسایی پیکر شهید با سربند «عاشقان کربلا»

فیلم/ شناسایی پیکر شهید با سربند «عاشقان کربلا»

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ شناسایی پیکر شهید با سربند «عاشقان کربلا» بیشتر بخوانید »

تنها مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس درگذشت

تنها مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس درگذشت


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، کونیکو یامامورا مادر شهید «محمد بابایی» به علت بیماری درگذشت. 

او تنها مادر شهید دفاع مقدس با اصالت ژاپنی است. فرزند شهیدش جوان ۱۹ ساله‌ای بود که هم در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت‌های زیادی داشت و هم در زمان جنگ تحمیلی با وجود سن کم، راهی جبهه‌ها شد تا از اسلام و ایران دفاع کند که در عملیات والفجر یک، در منطقه فکه به شهادت رسید.

شهید «محمد بابایی» در بیست و نهم بهمن ماه سال ۴۲ در تهران چشم به جهان گشود. دانشجوی کارشناسی در رشته ریاضی بود و به عنوان بسیجی در جهبه حق علیه باطل حضور یافت. او در بیست و دوم فروردین ماه ۶۲ بر اثر اصابت ترکش توسط نیروهای عراقی شهید شد.

درباره این مادر شهید بیش‌تر بدانید

کونیکو یامامورا در خانواده‌ای بودایی در ژاپن متولد شد و در ۲۰ سالگی با جوانی مسلمان و ایرانی آشنا شد و تحت تاثیر اخلاق اسلامی این جوان مسلمان به دین اسلام مشرف شده و با الهام از کتاب آسمانی قرآن نام «سبا» را برای خود برگزید.

یامامورا بعد از ازدواج به ایران مهاجرت کرد و صاحب فرزندی شد که عازم جبهه‌های نبرد جنگ تحمیلی شده و به شهادت رسید.

کونیکو یامامورا در سال‌های ابتدایی راه اندازی رادیو ژاپنی، فعالانه در پایه‌گذاری این رسانه نقش‌آفرینی کرد و پس از آن تاکنون به عنوان کارشناس با این رادیو همراه بوده است.

کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب» توسط حمید حسام از نویسندگان آثار دفاع مقدس و با همکاری مسعود امیرخانی گردآوری و تنظیم شد و از سوی انتشارات «سوره مهر» هم اکنون در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تنها مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس درگذشت بیشتر بخوانید »

کربلای ۴ • صدای قدم هایی که به سمت شما بر میداشتم دلنشین بود...
چقدر لمس نگاهتان...

کربلای ۴ • صدای قدم هایی که به سمت شما بر میداشتم دلنشین بود… چقدر لمس نگاهتان…


کربلای ۴ • صدای قدم هایی که به سمت شما بر میداشتم دلنشین بود…
چقدر لمس نگاهتان بر روی این قدم ها آرامش بخش بود…
.
حال دلم خوب نیست…چشمانم هرلحظه گریه میطلبد،
بین ان همه بی خوابی…آن همه بار و بندیل و سختی…لحظه ای احساس خستگی نمیکردم…:)
همین که پایم به .. رسید،
گویی تمام خستگی های دنیا یک جا در تنم فرو رفت!
.
دلم میخواهد فریاد بزنم از غم بزرگی که در دلم ته نشین شده است…
.
من خودم را در گوشه ای از #شلمچه جا گذاشتم…
گویی از آن سجده آخر اصلا دیگر بلند نشدم، دلم هنوز انجا گیر است…
دلم میخواست همان جا و همان لحظه برای همیشه جان دهم!
همان جایی که از خود بی خود شدم،
خالی از دنیا بودم،خالی از ادمهایش…
همان جا که احساس کردم صدایم را میشنوند،
همان جایی که برای اولین بار اشک هایم را دوست داشتم….
و….
.
آسمان هارا به دنبالت گشتم!
ای عشق…
در زمین یافتمت،
شلمچه…
عشق در شلمچه روایت ها دارد،
اینجا نخل ها به جای خاک
ریشه در خون دارند… .
.
.

#کربلا#کربلای_معلی #راهیان_نور #راهیان #مقدس #شلمچه #اهواز#راهیان_عشق #علقمه #طلائیه #ابادان #خرمشهر
#شهدا #شهدا_زنده_اند #مناطق_جنگی #جنگ #جنگ_ایران_عراق #دفاعمقدس #راهیان_نور #راهیان_عشق #خوزستان_مظلوم #خوزستانم #شلمچه #هویزه#هویزه_فکه_طلائیه_شلمچه_چزابه_دهلران_هور_دوکوهه_اروند_شرهانی_مجنون_دهلاویه_خرمشهر #دهلاویه #فکه #دوکوهه #شهادت_آرزومه #دخترچادری #زیارت #یازهرا #چفیه



منبع
*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

کربلای ۴ • صدای قدم هایی که به سمت شما بر میداشتم دلنشین بود… چقدر لمس نگاهتان… بیشتر بخوانید »

نگاهی به زندگی‌نامه شهید «جواد امامعلي سبزي»

نگاهی به زندگی‌نامه شهید «جواد امامعلی سبزی»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از ارومیه، «جواد امامعلی سبزی» فرزند «احمد علی»، ۲۷ فروردین سال ۱۳۴۰ در خانواده‌ای مذهبی در شهر «ارومیه» دیده به جهان گشود. وی پس از اتمام تحصیلات ابتدایی با حضور در جلسات قرآنی مسجد محله خود، با اسلام و نهج البلاغه بیشتر آشنا شد.

«جواد امامعلی سبزی» با اینکه نوجوان بود؛ اما با معرفت و بصیرت الهی که داشت، همگام با سایر مردم ارومیه در برنامه‌های انقلابی شرکت فعال داشت. او پس از پیروزی انقلاب با گرفتن اسلحه در دست به پاسداری از انقلاب اسلامی مشغول شد.

وی بعد از اخذ مدرک دیپلم، از کنکور دانشکده پیراپزشکی تهران قبول و راهی دانشگاه شد و در حال تحصیل در دوره کاردانی بود که بعد از انقلاب فرهنگی به سپاه پاسداران ارومیه رفت و پس از یک سال خدمت بی‌وقفه در سپاه، رهسپار جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد و در مناطق عملیاتی آبادان، اهواز، گیلان‌غرب، سومار و فکه مجاهدت کرد.

«جواد امامعلی سبزی» بعد از بازگشت از جبهه در جهاد سازندگی به فعالیت می‌پرداخت. او فرزند انقلاب اسلامی بود و عاشق امام. زمانی که در جبهه بود، اکثر اوقات را در خلوت به دعا، ذکر و نماز می‌گذراند و نیمه‌های شب که همه آرام بودند، او بیدار بود.

وی که در مسئولیت‌های مختلف مانند دیده‌بانی خمپاره، واحد خمپاره‌انداز تیپ عاشورا، واحد خمپاره انداز تیپ حضرت ابوالفضل (ع) و تیم شناسایی لشکر عاشورا، ماموریت‌های محوله را با موفقیت به انجام رساند، سرانجام ۳۰ اردیبهشت سال ۱۳۶۲ در منطقه عملیاتی جنوب کشور در «فکه» حین انجام عملیات «والفجر مقدماتی» بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نگاهی به زندگی‌نامه شهید «جواد امامعلی سبزی» بیشتر بخوانید »

نگاهی به زندگی شهید «محمدرضا فلاح فضل آبادی»

نگاهی به زندگی شهید «محمدرضا فلاح فضل آبادی»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از یزد، تاریخ هشت سال دفاع مقدس ملت ایران معطر به هزاران گل از بوستان ایثار و شهامت است؛ شهیدانی از جنس عطر و ایمان که خالصانه جان خود را در طبق اخلاص تقدیم خاک پای میهنشان کردند.

«محمدرضا فلاح فضل آبادی» گلی است از گلزار باغ شهدا که در کویرستان یزد روئید و عطر وجودش جبهه‌های غرب و جنوب کشور را شمیمی جان افزا بخشید.

در ادامه زندگی نامه این شهید را از نظر می‌خوانید:

در سوم خرداد ۱۳۴۸ در روستای فضل آباد از توابع بهاباد در خانواده‌ای کاملاً فقیر و مستضعف دیده به جهان گشود، خانواده او که داغ دو فرزند دیده بودند برای محمدرضا گوسفندی را عقیقه کردند تا به این ترتیب زندگی او را بیمه کرده باشند.

در پنج سالگی او به مکتب خانه رفت و قرآن را فرا گرفت در شش سالگی به مدرسه رفت و تاچهارم دبستان در همان روستا بود. بعد از آن این نوجوان به همراه خانواده‌ی خود به یزد آمد و کلاس پنجم را در مدرسه امیری یزد خواند، بعد از آن برای ادامه تحصیل به مدرسه راهنمایی اردکانی رفت و دوره دبیرستان خود رادر مدرسه امیرکبیر گذراند.

در همان زمان بود که مبارزات محمّدرضا علیه رژیم پهلوی شروع شد. هنگام راهپیمایی پیشاپیش همه شعار می‌داد. هم زمان با درس خواندن در کارگاه کارخانه الکترود مشغول به کار شد هنوز سه ماه از سال تحصیلی نگذشته بود که امام در یکی از سخنرانی‌های خود فرمودند: رفتن به جبهه واجب کفایی است و از همان زمان بود که محمدرضا دیگر از خود بی خود شد و برای رفتن به جبهه آماده شد، ولی مادر محمّدرضا که دو پسرخود را از دست داده بود حاضر نبود که محمّدرضا به جبهه برود و برای همین با وی مخالفت کرد.

تا این که بالاخره او مادرش را راضی کرده و برای آموزش به باغ خان رفت و بعد از گذشت پنجاه روز که در آنجا آموزش دید به جبهه اعزام شد و در قسمت امدادگری مشغول به فعالیت شد، پس از دو ماه حضور در جبهه دیگر از او خبری نشد و کسی نمی‌دانست که او زنده است یا شهید شده است.

محمدرضا در تاریخ 1361/11/21 در عملیات والفجر مقدماتی در فکه به شهادت رسید؛ و پس از یازده سال  مفقودیت پیکرش تفحص شد و در تاریخ 1373/5/11 پیکر به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نگاهی به زندگی شهید «محمدرضا فلاح فضل آبادی» بیشتر بخوانید »