طرح/ روز ملی راهیان نور
طرح/ روز ملی راهیان نور بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، عملیات والفجر مقدماتی در ۱۷ بهمن ۱۳۶۱ با رمز یا الله یا الله یا الله در جبهه میانی فکه و از پنج محور شمال و جنوب رشیده، صفریه و ارتفاعات چرمر و خاک آغاز شد. عملیات والفجر مقدماتی عملیاتی بود که قبل از آغاز برای عراق لو رفته بود، اما رزمندگان اسلام در جبهه خودی این را نمیدانستند به همین دلیل خیلی زود گردانهای حاضر در عملیات در محاصره قرار گرفتند.
تیپ ۳۵ امام حسن (ع) و لشکر ۸ نجف از نیروهای عمل کننده این عملیات بودند که پشت جادهی شنی در حد فاصل پاسگاه رشیده تا پاسگاه صفریه قرار داشتند.
راوی لشکر ۸ نجف در گزارش عملیات این یگان، ماجرا را چنین شرح داده است: هنگامی [حدود ساعت ۵:۳۰ تا ۶ صبح] که نیروها به جادهی آسفالت مرزی رسیدند، برادر محمدی فرمانده تیپ و برادر قدیری مسئول محور از احمد کاظمی فرمانده سپاه هفتم و فرمانده لشکر ۸ نجف در مورد وضعیت یگانهای چپ و راست خود سؤال کردند، ولی برادر احمد جواب مشخصی نداد و در بررسیها مشخص شد که یگانهای چپ و راست این تیپ موفق عمل نکردهاند و جناحین تأمین نیست. این نیروها تا ساعت هفت صبح در کنار جادهی آسفالت [مرزی] مستقر بودند و فرمانده تیپ برای دفع پاتکهای احتمالی دشمن درخواست کمک نیرو کرد، ولی علیرغم جواب مساعد احمد کاظمی، ارسال کمک مقدور نشد.
در این شرایط مهندسی لشکر حدود ۲۰۰ متر جلوتر از کانال دوم غرب مرز، یک خاکریز به طول ۲۰۰ متر احداث نمود و نیروها خود را به پشت خاکریز رسانده و در آنجا به دفاع پرداختند و یک تانک، ۲ دستگاه تفنگ ۱۰۶ و چند نفربر و چند قبضه خمپاره به خط برده شد و این نیروها تا ساعت ۱۲ ظهر در آنجا مقاومت سلحشورانهیی کردند.
ساعت ۱۲، همزمان با پخش غذا بین نیروها، عراق با بهرهبرداری از تعداد قابل توجهی تانک و اجرای آتش پرحجم، پاتک بسیار سنگینی را علیه این نیروها آغاز کرد که به دلیل محدود بودن طول خاکریز و تراکم بالای آتش توپخانه، ادوات و تانکهای دشمن، در همان لحظات اولیه تانک و یکی از قبضههای [تفنگ] ۱۰۶ در خط منهدم شد و نیروهای پشت خاکریز نیز مقاومت سرسختانهیی انجام دادند و تعداد کمی از آنها موفق شدند تا پشت جادهی شنی مرز عقب بیایند، ولی تعدادی از شهدا و مجروحین در منطقه باقی ماندند.
در فیلم پیش رو که بهمن ۶۱ در حوالی تنگه ذلیجان و رقابیه و طی عملیات والفجرمقدماتی توسط مرحوم محمود اصفهانی ضبط شده، بخشی از نیروها و توان لشکر ۸ نجفاشرف و جهادسازندگی نجفآباد به تصویر کشیده شده است.
اورژانس، تعدادی از قبضههای توپ، چند تانک غنیمتی، جابهجایی نیروهای پیاده، تردد تانکها و خودروهای نظامی و تدارکاتی و بازگشت رزمندگان از عملیات شب گذشته به منظور تجدید قوا، از جمله تصاویر نمایش داده شده در بخش عمدهای از این فیلم هستند.
در لحظات پایانی نیز شهید عبدالرضا بیریایی از نیروهای شاخص جهادسازندگی نجفآباد دیده میشود که چند سوال و جواب با مرحوم اصفهانی دارد.
شهید بیریایی، اسفند ۶۴ در ۲۵ سالگی طی عملیات والفجر ۸ در شبهجزیره فاو به شهادت رسید.
انتهای پیام/ ۱۴۱
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
روایت گزارشگر لشکر ۸ نجف از عملیات والفجر مقدماتی بیشتر بخوانید »
گروه دفاعی امنیتی دفاعپرسـ رحیم محمدی؛ جنگ تحمیلی که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ توسط عراق علیه مردم کشورمان آغاز شد، عدهای از مردان کشورمان کمر همت را بستند و برای مقابله با متجاوزان بعثی صف کشیدند؛ مردانی که هرچند فاقد آموزشهای کلاسیک نظامی بودند، اما با همت و عرق میهنی که داشتند، برای دفع شر، وارد معرکه جنگ شدند و بعضاً تا بذل جان خود نیز پیش رفتند.
هرچند تعداد زیادی بدین شکل در لبیک به ندای رهبرشان پای در عرصه میدان جنگ گذاشتند، اما در این بین تعدادی از آنها نقش برجستهای داشتند؛ این تعداد که جزو بهترین شاگردان مکتب خمینی (ره) محسوب میشدند، به واسطه نامی که برای مجموعه خود برگزیده بودند، موجب قوت قلب دوستان و ترس دشمنان شده بودند.
اینان که در ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ در دوکوهه متولد شدند، برای اولین بار در عملیات «فتحالمبین» وارد معرکه جنگ شدند و توانستند سپاه چهارم عراق را منهدم کنند و بعد از آن در عملیات «الی بیتالمقدس» موفق به شکست سپاه سوم عراق و فتح خرمشهر شدند و در عملیات «رمضان» تانکهای عراقی را یکی پس از دیگری شکار کردند.
زمان عملیات «مسلم بن عقیل» هم که فرا رسید با ارتقاء تیپ به لشکر و پس از نبردی سنگین، متجاوزان را مجبور کردند ارتفاعات مشرف به «مندلی» را ترک کنند و خود جایگزین آنها شوند؛ نیروهایی که در عملیات «والفجر مقدماتی» بار دیگر کربلا را در رملهای فکه معنا بخشیدند و در عملیات «والفجر ۱» مظلومانه به شهادت رسیدند.
آنهایی که قدرت پوشالی ارتش بعث عراق را در عملیات «والفجر ۴» به سخره گرفتند و در «کانیمانگا» حماسهآفرین شدند، اما در «خیبر» بود که عاشورایی جنگیدند تا «مجنون» حفظ شود؛ در زمان عملیات «بدر» نیز با هدایای غربیها به صدام، بسیاری شیمیایی شدند و خلعت شهادت پوشیدند، ولی این باعث نشد تا در نبرد نابرابری که داشتند، «پا پس بکشند»؛ چرا که در عملیات «والفجر هشت» در کنار سایر رزمندگان با فتح «فاو» شور دیگری در جبههها ایجاد کردند.
آنان کام منافقین را که به زعم خودشان در تصرف «مهران» شیرین شده بود، در عملیات «کربلای ۱» تلخ کردند و در ادامه نشان دادند که میتوانند دوشادوش سایر رزمندگان، زمستان شلمچه را در عملیات «کربلای ۵» به بهار تبدیل کنند و با این شادی توانستند فاتح قلههای «دوپازا» در عملیات «نصر ۷» شوند.
اینان که با افتخار خود را عضو لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) میدانستند، با ندای «یا علی (ع)» طومار منافقین را در «مرصاد» درهم پیچیدند و در ادامه برای آخرین بار در «غدیر» که دیگر به بلوغ رسیده بودند، شکست را بر ارتش عراق و حامیان منطقهای و بینالمللی آنها در خوزستان تحمیل کردند و این جنگ نابرابر را که هشت سال هم به طول انجامید با پیروزی به پایان بردند.
آری؛ شاگردان مکتب خمینی (ره) که با عنوان تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) تهران کار خود را برای اولین بار در ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ به فرماندهی حاج احمد متوسلیان آغاز کرد، از جمله نیروهایی بودند که در بسیاری از عملیاتها جزو نیروهای خطشکن بودند به نحوی که در طول هشت سال دفاع مقدس و با شرکت در چندین عملیات بزرگ و عاشورایی، این یگان تعداد ۱۴ هزار شهید از جمله چهار فرمانده لشکر، ۶ قائممقام لشکر، دو رئیس ستاد، ۱۰ فرمانده تیپ و بیش از ۱۵۰ فرمانده و معاون گردان تقدیم انقلاب اسلامی کرده است.
انتهای پیام/ 231
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
مجاهدانی که در «دوکوهه» متولد شدند و در «غدیر» به بلوغ رسیدند بیشتر بخوانید »