فیلم

هشدار سردار سلیمانی نسبت به بی خطر کردن فعالیت داعش

هشدار سردار سلیمانی درباره پنهان کردن خطر داعش برای مردم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، کانال مکتب شهید سلیمانی فیلمی از سردار حاج قاسم سلیمانی را منتشر کرده است که در آن به بلای داعش اشاره دارد.

هشدار سردار سلیمانی نسبت به بی خطر کردن فعالیت داعش

سردار سلیمانی در این فیلم می‌گوید: همانطور که یک بلایی مانند طاعون بیاید، مرز‌های کشور را می‌بندیم، مقابل داعش چه باید می‌کردیم؟

وی در بخشی از این فیلم می‌گوید: اگر کسی ملتی را نسبت به این خطر بی تفاوت کند در ریختن خون فردای این ملت شریک است.

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

هشدار سردار سلیمانی درباره پنهان کردن خطر داعش برای مردم بیشتر بخوانید »

هشدار سردار سلیمانی نسبت به بی خطر کردن فعالیت داعش

هشدار سردار سلیمانی نسبت به بی خطر کردن فعالیت داعش


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، کانال مکتب شهید سلیمانی فیلمی از سردار حاج قاسم سلیمانی را منتشر کرده است که در آن به بلای داعش اشاره دارد.

هشدار سردار سلیمانی نسبت به بی خطر کردن فعالیت داعش

سردار سلیمانی در این فیلم می‌گوید: همانطور که یک بلایی مانند طاعون بیاید، مرز‌های کشور را می‌بندیم، مقابل داعش چه باید می‌کردیم؟

وی در بخشی از این فیلم می‌گوید: اگر کسی ملتی را نسبت به این خطر بی تفاوت کند در ریختن خون فردای این ملت شریک است.

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

هشدار سردار سلیمانی نسبت به بی خطر کردن فعالیت داعش بیشتر بخوانید »

تصمیم جنجالی داور/پنالتی استقلال مقابل الدحیل سوخت+فیلم

تصمیم جنجالی داور/پنالتی استقلال مقابل الدحیل سوخت+فیلم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرگزاری فارس، در هفته سوم رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا، استقلال میهمان الدحیل بود و در یک بازی نزدیک با نتیجه 4 بر 3 شکست خورد.

در این بازی خطای واضح محمد موسی مدافع تیم الدحیل روی مهدی قایدی در دقیقه ۵۶ توسط داور پنالتی اعلام نشد.

صحنه آهسته این اتفاق مشخص می‌کند که این بازیکن تکلی خشن برروی پای مهدی قائدی زده است و مرتکب خطای پنالتی شده است.

*این فیلم را ببینید.

 

 

انتهای پیام/





منبع خبر

تصمیم جنجالی داور/پنالتی استقلال مقابل الدحیل سوخت+فیلم بیشتر بخوانید »

چالش موفقیت‌آمیز «بچه مهندس» در انتخاب بازیگر/ ویژگی‌های «جوادی» جدید چیست؟

چالش موفقیت‌آمیز «بچه مهندس» در انتخاب بازیگر/ ویژگی‌های «جوادی» جدید چیست؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، خیلی کم پیش می آید که سریالی ملودرام بتواند در فصل های بعدی خود هم موفق باشد. اما مجموعه تلویزیونی «بچه مهندس» از دسته همین سریال های معدود است.

این مجموعه در فصل نخست با حضور و ایفای نقش کودکان جای خود را به خوبی در میان مخاطبان باز کرد و پس از آن ایفای نقش بزرگسالی جواد به یکی از چالش های بزرگ سازندگان سریال تبدیل شد.

در حقیقت نقش جواد به عنوان نقش اصلی و کلیدی سریال باید توسط بازیگری ایفا می شد که بتواند علاوه بر حفظ محبوبیت بازیگر کودکی سریال، بتواند مخاطبان را حفظ کند. این موضوع البته در سریال 4 فصلی «بچه مهندس» به یک چالش تبدیل شد.

ساختن فیلم ها و سریالهای  دنباله دار همواره با مشکلات و معضلات متعددی روبرو است. یکی از این مشکلات طولانی شدن سریال و یا فیلم و به تبع آن  بیرون رفتن برخی از شخصیت ها از فیلم است.

 

ترک کردن سریال یا فیلم دلایل متعددی دارد؛ گاهی مشغولیت زیاد یک بازیگر و بازی در فیلم دیگر باعث ترک کردن مجموعه و پایان دادن به بازی اش می شود ، گاهی کارگردان و تهیه کننده به دلیل راضی نبودن از یک بازیگر شخص دیگری را جایگزین می کنند؛ از دیگر مسایلی که ممکن است باعث جدایی بازیگر از تیم تولید شود آسیب دیدن، بیماری و یا فوت منجر به  جایگزینی اجباری یک بازیگر خواهد شد.

«بچه مهندس» از جمله سریال هایی است که بنا به اتفاقاتی که رخ داد و به گفته تهیه کننده درخواست های غیرمتعارف «روزبه حصاری» را علت عدم همکاری با این بازیگر عنوان کرد.

اما نکته حائز اهمیت در انتخاب بازیگر جایگزین است که بتواند راکورد بازی بازیگر نقش «جواد جوادی» را بشناسد و حفظ کند. اگر نگاهی بدون غرض ورزی به سری جدید مجموعه «بچه مهندس» داشته باشیم خواهیم دید محمدرضا رهبری به خوبی از عهده نقش برآمده و این ریسک بزرگ را پذیرفته است این بازیگر جوان  در ارایه نقش تلاش کرده تا راکورد بازی را حفظ کند. اگر نگاهی به بازی او در «خانه امن» بیاندازیم خواهیم دید تفاوت بسیار خوبی را شاهد هستیم.

مهارت  محمدرضا رهبری که سالها پیش در میوه ممنوعه نیز با حسن فتحی همکاری داشته، در این سری از مجموعه به خوبی قابل مشاهده است. رهبری کار سختی را تجربه کرده و در قسمت های پخش شده تلاش او برای چگونگی قرار گرفتن در قاب تصویر و ایجاد همذات پنداری با مخاطب را به خوبی می توان دید. بسیاری از احساس ها و افکار شخصیت جواد، بدون دیالوگ و صرفاً با تکیه بر عواطف پنهان در چهره و چشم های بازیگر منتقل می شود. رهبری تلاش کرده حرکات کنترل شده تری از خود بروز دهد که در ارائه بازی بسیار روان است و حس بهتری را منتقل می کند.

محمدرضا رهبری با قبول بازی در نقش جواد جوادی ریسک بزرگی را متقبل شده است البته به لحاظ ظاهر و استایل بدنی به بازیگر قبلی بسیار نزدیک است و انتخاب بسیار خوبی صورت گرفته است.

 

رهبری به لحاظ بازی بسیار روان بازی می کند و حس را درست به مخاطب انتقال می دهد بدون داشتن حرکات اضافه بدن و مهارتش را در ارایه حس از طریق اعضای بدن به خوبی به نمایش گذاشته است. با به کارگیری از اعضای بدن حجم عظیمی از احساس ها ، فکرها و تردیدها را در بازی اش بازتاب می دهد که نشان از توانمندی او در ارائه نقش دارد.

محمدرضا رهبری بازیگر جوانی است که با حضور در بچه مهندس و نشان داد قابلیت بالایی برای بازی در نقش های خاص دارد.

انتهای پیام/





منبع خبر

چالش موفقیت‌آمیز «بچه مهندس» در انتخاب بازیگر/ ویژگی‌های «جوادی» جدید چیست؟ بیشتر بخوانید »

با مارهایم آبگوشت می‌خورم!/ گفت‌وگو با مردی که فیلم هم‌سفره ‌شدنش با مارها در فضای مجازی داغ شد

با مارهایم آبگوشت می‌خورم!/ گفت‌وگو با مردی که فیلم هم‌سفره ‌شدنش با مارها در فضای مجازی داغ شد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، بعد از علی ارجنگی ‌که با همه‌جور مار سمی و غیرسمی سروکار دارد و لقب سلطان مارهای ایران را یدک می‌کشد، حالا یک نفر دیگر هم در روستای فیروزه شهرستان روانسر کرمانشاه پیدا شده که زندگی‌اش شباهت زیادی به علی ارجنگی دارد و او هم صبح تا شب و بدون ترس با انواع و اقسام مارهای سمیش و غیرسمی سروکله می‌زند. نام او خداداد مروتی است که مدتی پیش فیلم هم‌سفره ‌شدنش با یک مار سیاه، حسابی در فضای مجازی پربازدید شد.
 

در همین رابطه روزنامه جام جم گفت‌وگویی با خداداد مروتی انجام داده است که بخش‌های مهم آن در ادامه می‌آید.

نوشابه برایش ریختم!

– یک روز که سر سفره بودم، برای خودم در لیوان آب ریختم. سیاه‌مار هم دورتر از ما بود. وقتی آب ریختم، او کنار سفره آمد و آنجا متوجه شدم که مار تشنه است.

– نوشابه برایش ریختم که چون گاز داشت، نخورد و به او آب دادم. بعد از آن، بیشتر با هم اخت شدیم و فکر می‌کنم ۵-۴ سال داشته باشد.

با مارهایم آبگوشت می‌خورم!

– سیاه‌مار بیشتر موش محلی و خاکستری شکار می‌کند. گاهی هم خودم موش در داخل انبار می‌اندازم و سیاه‌مار هم آن را شکار می‌کند و می‌خورد.

– سر سفره هم خوش‌خوراک است و با ما همه چیز می‌خورد؛ آبگوشت، سیب‌زمینی، اما برنج پخته بدون نمک و شیر خیلی دوست دارد.

دخترم حوصله‌اش سر می‌رود، مارها را جنگ می‌اندازد!

– دخترم هستی، صبح تا شب با این مارها بازی می‌کند. حوصله‌اش که سر می‌رود، مار قوی را با یک مار ضعیف جنگ می‌اندازد و از تماشای نبرد تن‌به‌تن‌شان لذت می‌برد. البته تا جایی که مارها به یکدیگر آسیبی وارد نکنند.
 

سم مار روی من اثر ندارد

– وقتی مار سمی آدم را نیش بزند، خونش لخته می‌شود اما در مورد من این‌طور نیست.

– چند بار خونم را گرفتند و بعد مقداری از سم مار را روی آن ریختند، دفعه اول خون لخته نشد، اما وقتی چند بار سم به آن اضافه کردند، لخته شد.

– در مورد عقرب‌ها هم همین‌طور است. در فیلم‌ها و عکس‌ها دیدید که عقرب‌ها چطور روی بدن و حتی صورتم حرکت می‌کردند  اما نیشم نزدند. خودم نمی‌دانم چه سر و سری است اما نیش نمی‌زنند.

مهمان سرزده نداریم

– وقتی قرار است مهمان به خانه‌ام بیاید، به من می‌گویند مارهایت را جمع کن تا بیاییم و من هم به احترام‌شان این‌کار را انجام می‌دهم.

عاشق حیوانات هستم

– من عاشق حیوانات هستم. برایم فرقی نمی‌کند چه حیوانی باشد. خزنده یا پرنده و گزنده.

زخمی شده باشند، آنها را تیمار می‌کنم و دوباره به طبیعت برمی‌گردانم. عشقم به حیوانات بی‌حدوحصر است و آنها را به اندازه بچه‌هایم دوست دارم.

 

مارها نگهبان خانه‌ام هستند!

– من در خانه ۵-۴ مار غیرسمی و ۱۰ تا ۱۲ مار سمی دارم. وقتی به مسافرت می‌رویم، در خانه را قفل نمی‌کنیم، به جایش، مارهای سمی و غیرسمی را در قسمت‌های مختلف خانه پخش می‌کنم.

– اگر کسی به چشم خیانت به خانه من نگاه کند و پایش به آنجا برسد، مارها جانش را می‌گیرند. آنها نگهبان خانه‌ام هستند.

– یک‌بار تصمیم گرفتم یکی از دوستانم را امتحان کنم و ببینم در مقابل مارها چه واکنشی نشان می‌دهد. به او گفتم برو به خانه ما سر بزن و او هم رفت. وارد خانه که شد، حواسش به مارها نبود. چون تشنه‌اش شده بود، به سمت یخچال رفت تا آب خنک بخورد. به محض این‌که در یخچال را باز کرد، ناگهان مارها به سمتش حمله‌ور شدند و او وحشت‌زده فرار کرد. بعد تلفنی با من تماس‌گرفت و از شدت ترس شروع به ناسزاگفتن کرد که غلط کردم و دیگر پایم را به خانه تو نمی‌گذارم.

رئیس بانک وامم را داد!

– یک‌بار هم می‌خواستم از یکی از بانک‌ها وام بگیرم، اما اذیت می‌کردند و نمی‌دادند. آخرش تصمیم گرفتم کمی مسؤولان آنجا و رئیس بانک را اذیت کنم تا با وامم موافقت ‌کنند. رئیس بانک که مرا می‌شناخت گفت جان پدرت، جان بچه‌هایت نیا داخل، هر چه می‌خواهی خودم می‌دهم و بالاخره هم وام را داد!

انتهای پیام/





منبع خبر

با مارهایم آبگوشت می‌خورم!/ گفت‌وگو با مردی که فیلم هم‌سفره ‌شدنش با مارها در فضای مجازی داغ شد بیشتر بخوانید »