فیلیمو

«جوکر» و «اسکار» مصداق تهاجم فرهنگی است

«جوکر» و «اسکار» مصداق تهاجم فرهنگی است



اساساً برنامه‌ای مانند جوکر را نمی‌شود با خانواده تماشا کرد، شوخی‌هایی که در جوکر دیده می‌شود به هیچ وجه نمی‌تواند به فرهنگ ایرانی تنه بزند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، با روی کار آمدن پلتفرم‌ها در کنار ساختن سریال‌های داستانی، رئالیتی‌شوهایی با مضامین مختلف مثل جوکر، شام ایرانی، اسکار، صداتو، و مافیا ساخته شده‌اند. نکته مهم در این رئالتی‌شوها این است که تمامی این برنامه‌ها که صرفاً جهت سرگرمی مخاطب ساخته شده و ابداً موضوع تقویت فرهنگ خودی در آنها موضوعیت ندارد، اساساً ایرانی نیستند، به طوری که تناقض فرهنگی در این آثار احساس می‌شود. برنامه‌سازان فارغ از در نظر گرفتن نیاز مخاطب از تاک‌شوهای غربی یا ترکی کپی نعل به نعل می‌کنند.

در برنامه اسکار که مهران مدیری و نیما شعبان‌نژاد آن را اجرا می‌کردند با شوخی‌های چندپهلوی جنسی مواجه بودیم. درج هشدار سنی برای این تاک‌شوها کارکرد ندارد، چراکه بیشتر دیالوگ‌های جنسی یا اروتیک در فضای مجازی به‌طور تک‌پلان پست می‌شوند و خیلی راحت در دسترس افراد زیر ۱۵ سال هم قرار می‌گیرند. حتی تغییری هم در مضمون نمی‌دهند و تصور می‌کنند که مخاطب متوجه این کپی نمی‌شود، حتی در برنامه‌ای مانند هم‌رفیق که آن را شهاب حسینی اجرا می‌کرد، هیچ تلاشی نشده بود که دکور برنامه تفاوتی با نسخه غربی‌اش داشته باشد.

در این برهه زمانی به واسطه دنیای مجازی و ماهواره برنامه‌های این‌چنینی قابل دسترس هستند چه لزومی دارد برنامه‌ساز ایرانی دست به تقلب بزند و برنامه‌ای بسازد، مثل شام ایرانی که نسخه اصلی‌اش در شبکه معاند من و تو پخش می‌شد.‌ای کاش دست‌کم این برنامه‌ها ایرانیزه می‌شد و محتوای آن با فرهنگ خودی مطابقت پیدا می‌کرد.

حالا چه اصراری است که هنرمندان دور هم جمع شوند، غذا بخورند و امتیاز بدهند! یا در جوکر که آن هم کپی‌برداری از یک تاک‌شوی خارجی است بازیگران جمع می‌شوند با هزار الفاظ زشت و زننده و اروتیک با حرکات یا واکنش‌های جنسی مخاطب نوجوان یا جوان را بخندانند.

اساساً برنامه‌ای مانند جوکر را نمی‌شود با خانواده تماشا کرد، شوخی‌هایی که در جوکر دیده می‌شود به هیچ وجه نمی‌تواند به فرهنگ ایرانی تنه بزند. اگر قرار است مخاطب به واسطه این برنامه بخندد باید یک اصولی داشته باشد. این شوخی‌های زننده حتی در قسمت‌های زنانه جوکر هم احساس می‌شد.

اضافه کنید که در برنامه اسکار که مهران مدیری و نیما شعبان‌نژاد آن را اجرا می‌کردند با شوخی‌های چندپهلوی جنسی مواجه بودیم. درج هشدار سنی برای این تاک‌شوها کارکرد ندارد، چراکه بیشتر دیالوگ‌های جنسی یا اروتیک در فضای مجازی به‌طور تک‌پلان پست می‌شوند و خیلی راحت در دسترس افراد زیر ۱۵ سال هم قرار می‌گیرند.

به نظر می‌رسد کارگردانان تلویزیونی فقط به دو دلیل مهم به سراغ ساختن سریال یا تاک‌شو در پلتفرم‌ها می‌روند؛ دلیل اول دستمزدهای کلان و استفاده از اسپانسر و دلیل دوم هم دور زدن خطوط قرمز و ممیزی‌هایی است که در تلویزیون وجود دارد. ساترا به عنوان یک سازمان باید نگاه دقیق به آثار ساخته شده پلتفرم‌ها داشته باشد، اما انگار زور سازندگان از مسئولان ساترا بیشتر است.

«جوکر» و «اسکار» مصداق تهاجم فرهنگی است

اساساً برنامه‌ای مانند جوکر را نمی‌شود با خانواده تماشا کرد، شوخی‌هایی که در جوکر دیده می‌شود به هیچ وجه نمی‌تواند به فرهنگ ایرانی تنه بزند. اگر قرار است مخاطب به واسطه این برنامه بخندد باید یک اصولی داشته باشد. این شوخی‌های زننده حتی در قسمت‌های زنانه جوکر هم احساس می‌شد.

زمانی که نظارتی صورت نگیرد و جلوی ابتذال گرفته نشود، آدم‌های بیشتری به اینگونه برنامه یا سریال‌سازی روی می‌آورند، چراکه به هر جهت تلویزیون چارچوب‌های خاص خودش را دارد و کوتاه نمی‌آید، اما مالکان پلتفرم‌ها از ساخت چنین آثاری راضی هستند، چراکه این برنامه‌ها پول‌ساز هستند.

در این میان تنها نکته‌ای که برای برنامه‌ساز و مالک پلتفرم اهمیت ندارد تنزل فرهنگ غنی ایرانی است، زمانی که تهاجم فرهنگی صورت بگیرد دیگر نمی‌شود جلوی آن را گرفت.

آثاری که امروزه در پلتفرم‌ها ساخته می‌شوند تأثیر مخربی در رشد فرهنگی جوانان دارند. در این میان کسی نیست که فرهنگ ایرانی را به یک تاک‌شو یا سریال تبدیل کند.

یادمان رفته که ما می‌توانیم و توانش را داریم سریال‌هایی بسازیم که جوان ایرانی بتواند در کنار سرگرمی چیزهایی هم یاد بگیرد. سرگرمی با چاشنی شوخی‌های زننده نه می‌تواند کمدی باشد و نه جریان‌ساز.

این را به یاد داشته باشیم که اگر در این زمان جلوی این حجم از بی‌فرهنگی به ظاهر هنری را نگیریم دیگر شاید نتوانیم به آینده جوانان ایرانی امیدوار باشیم.

منبع: روزنامه جوان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«جوکر» و «اسکار» مصداق تهاجم فرهنگی است بیشتر بخوانید »

چرا خشونت در شبکه نمایش خانگی اوج گرفت؟

چرا خشونت در شبکه نمایش خانگی اوج گرفت؟



مونا فلسفی روانشناس اجتماعی: نمایشِ برخی از صحنه‌های خشونت‌آمیز به صورت عریان در طولِ زمان می‌تواند آسیب‌زا باشد. یا استعمال بی‌رویه دخانیات و موادمخدر به همین صورت.

  • آهن پرایس

به گزارش مجاهدت از مشرق، این روزها حجم بالایی از سریال‌های جنایی و تلخ را در شبکه نمایش‌خانگی شاهد هستیم. در گذشته ساخت و تولیدات سریال‌های تلویزیونی و نمایش‌خانگی آنقدر شاهد صحنه‌های رنج‌آور، فجیع و خشونت‌های بی‌منطق و خارج از اصول دراماتیک نبوده است.

چرا خشونت در شبکه نمایش خانگی اوج گرفت؟

روزهایی که تازه داماد به بی‌رحمانه‌ترین شکلِ ممکن در «گردن‌زنی» چاقو چاقو می‌شود، عروس به قتل می‌رسد، دندان فرد خاطی بدون حسی با هدف شکنجه بیرون آورده می‌شود و الی آخر این حجم خشونت کماکان در این سریال موج می‌زند. در سریال دیگری به نام «داریوش» فردی زنده زنده در آتش سوزانده می‌شود، گلوی یک نفر را در درگیری جِر می‌دهند و مردی برای انتقام دیگری را با نعره‌های مستانه توسط ضربه‌های مداوم کارد، زخمی و خونین می‌کند.

در جدیدترین قسمت «بازنده» اوج خشونت به نمایش درآمد. مثله کردن یک برادر توسط خواهر! البته پیش از این در همین سریال چهره کودکی که در تصادف کشته شده، با صورتی بدون چشمِ چپ و زخمی عمیق نشان داده می‌شود تا احتمالاً مخاطب به عمق غم پدر او پی ببرد.در جدیدترین قسمت «بازنده» اوج خشونت به نمایش درآمد. مثله کردن یک برادر توسط خواهر! البته پیش از این در همین سریال چهره کودکی که در تصادف کشته شده، با صورتی بدون چشمِ چپ و زخمی عمیق نشان داده می‌شود تا احتمالاً مخاطب به عمق غم پدر او پی ببرد.

البته در سریال‌های تلویزیونی خیلی کمتر این اتفاق می‌افتد.

سؤال اینجاست چقدر این صحنه‌های خشونت‌آمیز و نمایش فضایِ نامتعارف در سریال‌های نمایش‌خانگی می‌تواند در جامعه تأثیرگذار باشد؟ به گونه‌ای که جامعه را به سمتِ خشونت، قتل و جنایت هدایت کند. در روزهایی که خبرنگار یک خبرگزاری معتبر توسط همسرش سلاخی می‌شود و یک خواننده لس‌آنجلسی مورد سوء قصد قرار می‌گیرد و بدنِ مثله‌شده‌اش را می‌سوزانند.

شاید این نکته مطرح شود که هشدار رده‌سنی برای این سریال‌ها اعلام شده خصوصاً که سریال «بازنده» چند روز قبل از پخش جدیدترین قسمتِ خود هشدار برای پخش صحنه‌های ناراحت‌کننده و آزاردهنده را داده بود. اما پرسش اینجاست چرا آنقدر سازندگان و عوامل سریال‌ها ترغیب شده‌اند خشونت را در قالبِ ساخت آثار نمایشی‌شان به نوعی آموزش دهند؟
از استعمال دخانیات و مواد مخدر حالا به ترفندهای سرقت‌های مدرن و خشونت‌های عجیب و غریب رسیده‌اند. خشونت‌هایی که بعضاً حتی در نمونه‌های خارجی با رده‌بندی‌های سنی دقیق و اعمال محدودیت‌های متعدد همراه است و کمتر دیده می‌شود؛ در سریال‌های ایرانی رو به افزایش است.

مخاطب چه در شکل اثرپذیر و چه فعال و پویا، در مصرف این پیام‌ها و صحنه‌های دلخراش، حتی اگر با لذت به این شکل خشونت نگاه کند، باز از تأثیرات سوء آن در امان نیست. خشونتی که خشونت می‌آورد، نفرت به دنبال دارد و پیکره‌ی لطیفِ آدمی را آزرده می‌کند.

چرا خشونت در شبکه نمایش خانگی اوج گرفت؟

بعضاً از سوی برخی کارشناسان این نکته مطرح شده با تماشای این صحنه‌ها، مخاطب در معرض آسیب روانی قرار خواهد گرفت.

نکته‌ای که بسیاری امروز از تداوم و ادامه‌ی آن که البته سرعت هم گرفته، ابراز نگرانی می‌کنند، رواج خشونت در شبکه نمایش‌خانگی و به نوعی آدرس خشونت به جامعه دادن است. روزگاری که شبکه نمایش‌خانگی به نوعی قبحِ اخلاق و مفاهیم معرفتی را با برخی از سریال‌هایش شکسته بود.

امروز نیاز است صاحبان پلتفرم‌ها، سریال‌سازان دغدغه‌مند و اهالی فرهنگ و هنر به سمتِ ساخت سریال‌های خانواده‌پسند و با نشاط‌ تر بروند تا جامعه هم به همین تناسب حرکت کند. وگرنه چرخه ساخت سریال‌ها و فیلم‌ها با دست‌فرمانِ خشونت، حتماً جامعه را هم به همین شدت و عدت، در منجلاب خشونت و جنایت و آسیب‌های بیشتر اجتماعی فرو خواهد برد.

هنرمندان و سینماگران ما می‌دانند سریال‌سازی قطعاً فقط برای سرگرم کردن مخاطب نیست. به دلیل مخاطب انبوه باید تمهیدات ویژه‌ای برای پردازش قصه در نظر گرفت و خشونت بی‌دلیل می‌تواند آسیب‌های فراوانی را به همراه داشته‌باشد.

یادمان باشد این آثار روی برخی اقشار و طبقات که بیشتر تحت‌تأثیر سبک زندگی غربی هستند، تأثیرات مخربی می‌گذارد و اگر شاهد این مسئله بودیم که آمار جرم و جنایت در جامعه بالا رفت، به طور قطع سینما و شبکه نمایش خانگی در این فرآیند نقشی انکارناپذیر ایفا کرده‌است.

هرچه قدر این روزها سینما به کمکِ نشاط و شادی در جامعه آمده، در سریال‌های ما این خبرها نیست. خصوصاً در شبکه نمایش‌خانگی که هر سریالی را مرور می‌کنیم یا به خشونت، جنایت و یا قتل‌های عجیب و غریب می‌رسد. باید به سرعت در این روند و رویکردها، تجدیدنظر کرد.

در این رابطه با دکتر مونا فلسفی روانشناس اجتماعی گفت‌وگویی داشتیم که او به موضوع تأثیرات فیلم و سریال در اتفاقات اجتماعی و سبک زندگی مردم اشاره کرده است.

او تأکید کرد: من اولاً خواهش می‌کنم از خانواده‌ها که حتماً کودکان‌شان چنین کارهایی را نبینند، چون اختلال «تروما» اتفاق می‌افتد و در واقع ترس از مرگ، طلاق والدین، خشونت بی‌محابا و خیلی اتفاقات دیگر در جامعه برای‌شان‌ به وجود می‌آید، قطعاً چنین آثاری برای افراد زیر 18 سال مناسب نیست، البته در برخی اوقات می‌تواند روی نوجوانی که آغاز دوران جوانی است مؤثر باشد به‌شرط اینکه آموزش خانواده‌ها هم در ادامه‌اش اتفاق بیفتد.

این روانشناس اجتماعی، افزود: برخی از این آثار یک هشدار و تلنگری را به دنبال دارند که بسیاری از خانواده‌ها از آنها بی‌اطلاع‌اند و ساخت چنین کارهایی می‌تواند «آگاهی اجتماعی» را گسترش دهد، جایگاه مناسبی را برای برخی از این سریال‌ها قائل هستم چون هوشمندانه درباره معضلات اجتماعی صحبت می‌کنند، اما باز تکرار می‌کنم علاوه بر نمایش معضلات و مشکلات، حتماً نیاز به راهکارها هم داریم.

فلسفی اما برخی از این سریال‌ها را محرکِ خشونت بی‌محابا دانست و افزود: کارشناسان و روانشناسان بایستی در پشتِ چنین کارهایی باشند. استفاده بی‌محابا و عریانِ برخی از خشونت‌ها، آسیب‌زاست. حال روحی و روانی جامعه را به هم می‌ریزد و یک نوع اختلال ایجاد می‌کند.

وی افزود: متأسفانه برخی از سریال‌ها اصلاً توجهی به استفاده از کارشناس متبحر ندارند. نکته‌ای که در این سریال حائز اهمیت است کنار پرداختن به جرائم و معضلات اجتماعی، از برخی اتفاقات و زیرلایه‌های داستانی غافل می‌شوند. مثلاً نمایشِ برخی از صحنه‌های خشونت‌آمیز به صورت عریان در طولِ زمان می‌تواند آسیب‌زا باشد. یا استعمال بی‌رویه دخانیات و موادمخدر به همین صورت.

مونا فلسفی در پاسخ به این سؤال که سهمِ سریال‌های نمایش‌خانگی در خشن شدن جامعه و اتفاقات اخیر چقدر است، گفت:‌ من می‌گویم حتماً سهم دارند اما خودش را به تدریج نشان می‌دهد. بحث تأثیر اثر تلویزیونی یا سینمایی یا ویدئویی (نمایش‌خانگی) از خشونت، یک نکته غیرقابل انکار است، هم در کتب علمی، فراوان درباره‌اش پژوهش شده است و هم در جامعه، نمود عینی خودش را دارد؛ برخی می‌گویند کاملاً مؤثر است و با اختلاف دیدگاهی که در این زمینه شاهدیم نمی‌توانیم حکم واحدی برای همه آثاری که دارای خشونت‌اند در همه فرهنگ‌ها قائل شویم، باید ببینیم جامعه‌ای که مصرف‌کننده این تصاویر و ویدئوها و فیلم‌ها هست فرهنگ بازخوانی و تفسیر و رمزگشایی‌اش در این آثار چگونه است. چرا که برخی از خشونت‌ها هم احتمال دارد آثار بالعکسی از خودشان نشان دهد؛ در واقع حاصلش تنفر از خشونت باشد.

رواشناس اجتماعی تأکید کرد: اگر طوری بپردازیم که احساس ترس در جامعه ایجاد شود و مخاطب، کلّیت جامعه را فوق‌العاده ناامن تصور کند این اثر منفی است که از یک اثر می‌تواند برای مخاطب ایجاد کند، اما در این سریال ما هشدارهایی می‌بینیم که می‌تواند برای جامعه فرهنگ‌ساز باشد و فرد را به‌سمت پیشگیری سوق دهد.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا خشونت در شبکه نمایش خانگی اوج گرفت؟ بیشتر بخوانید »

تمسخر شهادت هنیه توسط کارگردان «گل یا پوچ» فیلیمو

تمسخر شهادت هنیه توسط کارگردان «گل یا پوچ» فیلیمو



در صحیفه بنیانگذار انقلاب اسلامی جلد ۲۰ صفحه ۳۲۵ می‌خوانیم اگر بخواهند در مقابلِ دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، درباره حضور «نیک یوسفی» کارگردان مجموعه «گل یا پوچ» پیش از این مشرق گزارشی تفصیلی را منتشر کرد و از این احتمال نوشت که تصمیم مشترک «علی اسدزاده» تهیه کننده پرحاشیه این مجموهخ و پلت‌فرم فیلیمو، در انتخاب این فعال و حامی شورش‌های ۱۴۰۱ ‌کم‌تاثیر نبوده است.

فیلیمو با انتشار نام کارگردان این مجموعه به صورت رسمی عملا نشان داد که به محملی برای حمایت از معارضانی تبدیل شده است که آشکارا و به صورت رسمی از مهمترین مهره‌های شورش‌های ۱۴۰۱ حمایت می‌کند.

بیشتر بخوانید:

بنویسید فیلیمو؛ بخوانید دفتر حافظ منافع اسرائیل!

نام «نیک یوسفی» و فعالیت‌های مجازی او پس از شورش‌های ۱۴۰۱ آنچنان پررنگ نبود تا اینکه که با انتشار ریلیتی‌شوء «گل یاپوچ» نام او دوباره بر سر زبان‌ها افتاد و به بهانه انتشار این مجموعه، او به نماد ضد تبلیغی پلت‌فرم «فیلیمو» تبدیل شد.

بیشتر بخوانید:

جناب شکوری! ما برای هر آجر حرم عمه سادات، شهید دادیم

پس از اعتراض گسترده رسانه‌های مرجع و مجازی نسبت به حضور یوسفی در این مجموعه، او در واکنشی نسبت به شهادت اسماعیل هنیه دفتر حماس، استوری را منتشر کرده که در آن فردی با انگشت یک مگس را شکار می‌کند.

یوسفی که عملا مهره فراموش شده‌ای بود با انتشار گل یا پوچ و حواشی اخیر نامش دوباره بر سر زبان‌ها افتاد و صفحه اینستاگرام او دوباره مورد توجه قرار گرفت. انتشار این ویدئو آشکارا نشان می‌دهد که او در شرایط فعلی همان مواضع سخت گذشته‌اش در خلال شورش‌ها ۱۴۰۱ را دنبال می‌کند.

اما چرا نیک‌یوسفی علی‌رغم پیامدهای قضایی در پی شهادت رئیس دفتر سیاسی حماس چنین واکنشی نشان می‌دهد؟ علی رغم فعالیت‌های تبلیغاتی یوسفی در شورش‌های ۱۴۰۱ برای او فرصتی فراهم می‌شود تا به صورت رسمی در پلت‌فرم فیلیمو مشغول به کار شود. همین دوگانگی سازوکار فعلی، که فردی می‌تواند علیه سیستم سیاسی کشور فعالیت تبلیغی کند و از سوی دیگر می‌توان در پلت‌فرم رسمی صاحب مجوز در همان کشور فعالیت دلخواهش را دنبال کند دامنه توهمات فردی را چنین افرادی را گسترش می‌دهد.

بیشتر بخوانید:

دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

تهیه‌کننده و پلت‌فرم در نتیجه واکنش‌های کارگردان هنری این مجموعه به شهادت یکی از چهره‌هی مهم محور مقاومت، بهره‌برداری تبلیغاتی ضد سیستمی نصیبشان می‌شود. فرمولی که در سریال «سقوط» توسط حمیدفرخ‌نژاد پایه‌گذاری شد تا او ضمن ایفای نقش در یک سریال امنیتی سفارشی، علیه همان سیستم در صفحه اینستاگرام محتوا معارضانه تولید کند.

تمسخر شهادت هنیه توسط کارگردان «گل یا پوچ» فیلیمو
برجسته شدن نیک یوسفی هوادار شورش‌های ۱۴۰۱ در میان حامیان اغتشاشات ۱۴۰۱

در صحیفه بنیانگذار انقلاب اسلامی جلد ۲۰ صفحه ۳۲۵ می‌خوانیم اگر بخواهند در مقابلِ دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد.

این عبارت یکی از راهبردی‌تری شگردهای آیت ‌الله خمینی(ره) در چنین دوگانه‌هایی است.

این هم آوایی و خوشحالی در قالب یک آستوری آشکار درتوهین به رهبر مقاومت مردم فلسطین، آیا برای مسئولان صدا و سیما و در ذیل آنان مجموعه ساترا آیا برخورنده نیست؟

نکته جالب واکنش بسیار رنگین‌کمانی ساترا به همکاری یوسفی با مجموعه گل یا پوچ است. این سکوی نظارتی در واکنشی اعلام کرد در پی هماهنگی ساترا با فیلیمو، نام «نیک یوسفی» به عنوان کارگردان، از تیتراژ و صفحه برنامه «گل یا پوچ» و «تبلیغات شهری» و «سایت فیلیمو» با اجرای مهران مدیری حذف شده است.

بیشتر بخوانید:

دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

در حالیکه ۱۲ ساعت قبل از انتشار این خبر، یوسفی با انتشار ویدئوی مذکور در قالب استوری، ابتکار دیگری به خرج داده است و شهادت اسماعیل هنیه را تمسخر کرده است.

مجموعه صدا و سیما و ساترا با مبنایی انقلابی آیا نمی‌خواهند بر اساس راهبرد بنیانگذار انقلاب عمل کنند. کاملا مشخص است یوسفی قصد عذرخواهی ندارد و شهادت یکی از چهره‌ها مهم مقاومت را به تمسخر می‌گیرد. متقابلا ساترا و تمامی نهادهای نظارتی باید واکنش سخت‌تری از خود نشان دهند و پخش مجموعه گل یا پوچ تا زمانی که کارگردان هنری عذرخواهی نکرده متوقف باقی بماند.

تمسخر شهادت هنیه توسط کارگردان «گل یا پوچ» فیلیمو

این واکنش‌ها در شان ساترا نیست. تمسخر دیدگاه رسمی حاکمیتی نسبت به شهادت رئیس دفتر سیاسی حماس، نیازمند کنش فرهنگی قاطعانه‌ای است و احضارهای قضایی و برخوردهای نهادهای بالادستی هیچ آورده‌ای به همراه نخواهد داشت.

برای برخورد با هنجارشکنان از چنین روش‌هایی باید استفاده تا ریل گذاری فرخ‌نژاد به راهی برای یوسفی تبدیل نشود و سریال معارض‌های منتفع از سیستم ادامه پیدا نکند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تمسخر شهادت هنیه توسط کارگردان «گل یا پوچ» فیلیمو بیشتر بخوانید »

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟



سیاست دوگانه سازی میان ارشاد و ساترا بر اساس آنچه حول مسائل خانه سینما پس از سال 88 رخ داد، در حال تکرار شدن است با این تفاوت که فاصله‌گذاری میان ارشاد و ساترا از سوی مدیران پلت‌فرم‌ها اجرایی می‌شود.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – براساس مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، حوزه نظارتی برای تولید و ساخت آثار نمایش در شبکه نمایش خانگی به سازمان صدا و سیما سپرده شد. موضوعی که در هفته‌های گذشته منجر به باب شدن جدل‌هایی رسانه‌ای شد.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

اما یکی از فعالان صنفی که فعالیت محوری را در مواجه با این مصوبه را دنبال می‌کند، «محمدمهدی عسگرپور» پرحاشیه‌ترین فعال صنفی در ۴۰ سال اخیر است.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

عسگرپور شدن از کجاآغاز شد؟

عسگرپور پس از سال ۱۳۸۸ ریل‌گذاری‌ سیاسی‌اش را تغییر داد و تبدیل به یک فعال صنفی آلترناتیو شد. مدیرعامل فعلی خانه هنرمندان فارغ‌التحصیل سینما از دانشکده صدا و سیماست و برخی چهره‌های سیستمی از بدو امر در سیستم فرهنگی کشور مدیر بوده‌اند و این موقعیت در دولت‌های مختلف صورت استمراری دارد.

کارگردان فیلم ارگانی«مهمان داریم» فعالیتش را با معاونت بخش جنگ بنیاد سینمایی فارابی آغاز کرد.این سرآغاز فعالیتی برای چهره‌ای است که هم اکنون به عنوان یک فعال صنفی مستقل شناخته می‌شود. او مدتی سرپرستی مرکز سینمای تجربی را بر عهده داشت و در راستای زیست همواره مدیریتی‌اش، مدتی بعد مدیریت گروه کودک و نوجوان شبکه را برعهده گرفت.

پس یک دوره مدیریتی در سیما ، در ابتدای نیمه دهه هشتاد مدیرعاملی بنیاد سینمایی فارابی را برعهده گرفت. وقتی از مدیرعاملی بنیاد سینمایی فارابی کنار رفت، در سمت معاونت هنری شهرداری تهران به کار گمارده شد، در حالیکه او سال‌ها به عنوان یکی از اعضای فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی شناخته می‌شد، سال‌های پرحاشیه‌ای را در مقام معاونت فرهنگی هنری شهرداری تهران پشت سر گذاشت و به صورت همزمان دبیر اولین سمپوزیوم بین‌المللی مجسمه‌سازی تهران شد.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

۱۴ مهر ۱۳۸۶ وقتی از این سمت کنار گذاشته شد، روزنامه کیهان دوران مدیریت او را پرحاشیه توصیف کرد.

نایب رئیس فدراسیون بین‌المللی انجمنهای تهیه کنندگان فیلم (FIAPF) مدیری است که در بدنه حاکمیت با ظاهری مشابه سایر مدیران سیستمی توانسته بود مشاغل مدیریتی تاثیرگذاری را تجربه کند و در فواصل روزهای انفصال از یک پست دولتی موثر، به صورت مکرر برای صدا و سیما سریال ساخته و با پشتوانه‌ها و اتصالات دولتی و حکومتی چند فیلم ارگانی را در کارنامه‌اش ثبت کند.

محتوای آثار او پر از شعارهای گل درشت سیستمی است و خوشبختانه در دوران کنش‌های صنفی عسگرپور او نتوانسته در مقام مولف آثار نمایشی رشد پلکانی خود را در موقعیت‌های دولتی و حاکمیتی انکار کند. او در حوزه مدیریتی، فیلمسازی و سریال‌سازی همواره بهره‌مندترین چهره‌ حاکمیتی بوده است.

کارگردان فیلم «اقلیما» در رده مدیریتی همواره یک چهره وفادار محسوب می‌شد تا اینکه به عنوان مدیرعامل خانه سینما برگزیده شد و شکاف این نهاد صنفی در همان مقطع با حاکمیت افزایش یافت .بر اساس رویکردهای وی که کارگردانی یک فصل از سریالی به نام «تنش‌های خانه‌سینما» را کارگردانی می‌کرد، شکاف با رئیس سازمان سینمایی وقت افزایش یافت و به تعطیلی خانه سینما منتهی شد.

حرکت در ریل‌های متفاوت از سوی عسگرپور در دوره احمدی نژاد با یک شیب آرام آغاز شد و پس از سال ۱۳۸۸ فاصله‌ گفتمانی مدیرعامل وقت خانه سینما با حاکمیت افزایش یافت.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

چرا مدیریت سینما پس از سال 88 دچار تنش شد؟

گفت‌وگوی علیرضا رئیسیان در برنامه سی‌وپنج با اجرای فریدون جیرانی به واکاوی بخشی از نحوه فاصله گرفتن مدیرعامل فعلی خانه هنرمندان با مدیران سینمایی دولت دهم می‌پردازد.

کارگردان «دوران عاشقی» در این در این گفت و گو اشاره کرد:« سال ۸۸ زمانی که انتخابات برگزار شد، سیدمحمد حسینی هنوز برای رای اعتماد به مجلس نرفته بود. یک ملاقاتی را یکی از بچه‌هایی که الان هم در راس خانه سینما فعالیت دارد، ترتیب داد و برای افطاری رفتیم به دانشگاه پیام نور و در آنجا قرار بود بحث این باشد که عسگرپور معاونت سینمایی را بپذیرد. پیش از آن هم در کانون چنین بحثی مطرح شد و من گفتم آقای عسگرپور اگر شما نسبت هماهنگی با این مجموعه نداشتید اصلا این حرف پیش نمی‌آمد، بنابراین شما از این پیشنهاد دور نیستید و از آن طرف نیز پذیرفتنی هستید.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

رییسیان برای مستندتر شدن ادعاهایش در این گفت‌وگو اشاره می‌گوید: «در آن جلسه به غیر از من و آقای عسگرپور، فرهاد توحیدی، امین تارخ و محسن هاشمی حضور داشتند اما آنها هم با وجود اینکه این جلسه به منظور مشخص شدن معاون سینمایی تشکیل شده بود، ترجیح دادند سکوت کنند و کسی را معرفی نکنند

وی در ادامه می‌گوید: «در دو سال اول آن دوره دولت مشکلی با خانه سینما نداشت و در کنار خانه سینما بود، اما در جریان بسته شدن خانه سینما عسگرپور با نوشتن نامه‌ای بسیار تند و هتاکانه به وزیر ارشاد اولین تیر را شلیک کرد.حتی در جلسه‌ای شمقدری قسم جلاله خورد که من در جریان این تصمیم گیری نبودم. این اتفاق در شورای فرهنگ عمومی افتاد که خیلی از آقایانی که از پشت مدافع خانه سینما بودند در آنجا رای داده بودند و دفتر حقوقی این طرح را به شورای فرهنگ عمومی می‌برد.»

هر چند عسگرپور جوابیه تند و تیزی به رییسیان منتشر کرد اما این ادعاها توسط افراد دیگر به صورت شفاهی و مکتوب مطرح شده و اغلب تحلیل‌ها به این نتیجه گیری ختم می‌شود که چالش خانه سینما در دولت دهم با دولت و جدال رئیس وقت سازمان سینمایی با مدیرعامل وقت خانه سینما کاملا شخصی بوده است.

این جدال و شکاف میان گفتمان وضع موجود سبب شد عسگرپور تبدیل به برندینگ رادیکالیسم در فضای صنفی شود، هر چند که سفره مدیریتی سیستم فرهنگی را ترک نکرد.

دوران روحانی و بازگشت به تنظیمات کارخانه با دبیری جشنواره جهانی فجر

با آغاز به کار دولت روحانی برای مدتی به تنظیمات کارخانه بازگشت. در اوایل دهه نود او با حوزه هنری که در عدم نمایش برخی فیلم‌های سینمایی تبدیل به سازمان آلترناتیو شمقدری شده بود، همکاریش را آغاز کرد و از آخرین اثرش، فیلم مبهم، گنگ و ضعیف «مهمان داریم» را در دولت روحانی رونمایی کرد.

مدتی با تلویزیون همکاری کرد و پس از ساختن چند سریال فعالیتش را با دبیری جشنواره جهانی فجر ادامه داد تنها حاشیه او در تمام این سال‌ها جدل لفظی‌اش با جمیله‌دارالشفائی نویسنده سریال «رهایم نکن» بود.

با تغییر دولت عسگرپور دوباره لباس مخالف خوانی بر تن کرد

با تغییر دولت و با توجه به برخی محاسبات مدیرعامل سابق خانه سینما دوباره به بازی دوقطبی صنفی بازگشت. او در ابتدای دولت سیزدهم به طرز شگفت‌آوری بدون تجربه فعالیت در پلت‌فرم‌ها وحتی داشتن یک اثر موفق در شبکه نمایش خانگی به فاصله یک ماه پس از انتخاب در تاریخ ششم تیرماه ۱۴۰۰ به عنوان دبیر جدید «انجمن صنفی شرکت های نمایش ویدیوی آنلاین» کشور معرفی شد.

در کمتر از سه ماه بعد در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۴۰۰ به عنوان رئیس هیات مدیرخانه سینما انتخاب شد. هر چند شائبه‌هایی بر سر نمایندگی او و انتخاب شدنش در این مقام مطرح می‌شود اما تقریبا مشخص بود که او به بازی «تشدید بدخیم‌ دوقطبی‌» مشابه اتفاقات سال ۱۳۸۸ خوش بازگشته است.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

از زمانی که او در مقام دبیرجدید انجمن صنفی شرکت های نمایش ویدیوی آنلاین فعالیتش را آغاز کرد، حرکت برخی پلت‌فرم‌ها از مدار نظارت خارج شد. این اتفاق از زمانی تشدیدتر شد که پیمان جبلی ریاست سازمان صدا و سیما را بر عهده گرفت و سعید مقیسه ریاست ساترا را بر عهده گرفت.

با اعلام مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره واگذاری نظارت بر شبکه‌نمایش خانگی دو نهاد تحت مدیریت او نسبت به این مصوبه واکنش نشان داده و بیانیه صادر کردند و دور جدید اظهارنظرهای سریالی‌اش را آغاز کرد.

دبیر انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدئویی برخط، دراین‌باره این مصوبه به «شرق» گفت: «وقتی درباره این موضوع صحبت می‌کنیم، باید نکته‌ای را در نظر داشت. گاهی اوقات برخی افراد و نهادها تلاش می‌کنند اظهارنظرهای موافق یا مخالف در هر حوزه‌ای را که ممکن است تبدیل به چالش شود، ساده‌سازی کنند. ساده‌سازی‌کردن در کشور ما معمولا از سوی برخی نهادها تکلیفش روشن است. اینکه گفته می‌شود افرادی که انتقاد می‌کنند یا نقدی دارند، سرسپرده هستند. یا در سطح پایین‌تر مثل روزنامه‌نگاری که باقی روزنامه‌نگارها را متهم به پول‌گرفتن از پلتفرم‌ها می‌کند. این داستان تقریبا همیشگی است.»

اما چیزی که معمولا نادیده گرفته می‌شود و از بین می‌رود، بحث‌های کارشناسی دقیق است. قطعا در این میان یک‌سری بحث هیجانی یا شعاری اتفاق می‌افتد اما بحث کارشناسی کمتر شکل می‌گیرد.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «ما درباره حوزه‌ای صحبت می‌کنیم که قبل از اینکه مفهومش تعریف شود، قانون‌گذاری آن شکل می‌گیرد. درحال‌حاضر واژه صوت و تصویر فراگیر تعریف نشده است و برخی وارد مصادیق آن شدند. انگار عجله داشتند. خسته شدند از اینکه متوجه شدند این واژه را نمی‌توان تعریف کرد.من با بسیاری از این دوستان هم‌جلسه‌ای بودم. متوجهم برخی از آنها از ارائه تعریف مناسب و به‌دردبخور که حتی خودشان را راضی کند، خسته یا عاجز شدند. برخی از آنها هم معتقدند که این واژه توسط افرادی ابداع شده، بدون اینکه بدانند درباره چه چیزی صحبت می‌کنند.

عسگرپور همواره یک کلید واژه طلایی در چالش‌های معروف صنفی‌اش دارد و همواره با اظهارنظرهایی از این جنس یک دوگانگی ایجاد می‌کند در حالیکه دیگر مشروعیت سکوی نظارتی از سوی ساترا از تعاریف واژه صوت و تصویر فراگیر،در مصوبه اخیر صرفا ملاحظات نظارتی بر تولیدات داخلی و بخش تامین خارجی است.

عسگرپور در بخشی از سخنانش به این نکته اشاره می‌کند:در مقطعی تاریخی خاص با پخش زنده روبه‌رو بودیم، دوستان نمی‌دانستند با این پدیده چگونه رفتار کنند، چراکه پخش زنده همواره در صداوسیما معنا پیدا می‌کرده است. بعد سکوهایی به وجود آمدند که می‌توانستند از فضای اینترنت استفاده کنند و پخش زنده داشته باشند. برای اینکه واژه پرطمطراقی هم پیدا کرده باشند، اسم صوت و تصویر فراگیر را روی آن گذاشتند. بدون اینکه آن را درست فهم کرده باشند. اصلا کدام صدا فراگیر است؟ چقدر باشد مصداق فراگیری است؟ ۱۰۰ نفر یا دو هزار نفر؟ یا اساسا از طریق چه مدیومی پخش شود، فراگیر است؟ آیا همین که در بستر اینترنت باشد فراگیر محسوب می‌شود؟».

عسگرپور ادامه داد: «آیا وقتی کسی در خانه شخصی‌اش کاردستی درست می‌کند یا آشپزی می‌کند و از خودش فیلم می‌گیرد و روی پلتفرمی می‌گذارد، این صوت و تصویر فراگیر است یا نیست؟ اگر پنج یا صد نفر ببینید، فراگیر است؟ اگر کسی در خیابان موزیک می‌زند و می‌خواند و در اطراف مخاطبانی شنونده او هستند، این تصویر فراگیر است یا نیست؟

هزار و یک سؤال ممکن است دراین‌باره ایجاد شود که در اینجا نهادهای آیین‌نامه‌نویس و قانون‌گذار از این مرحله عبور کرده‌اند. با خودشان می‌گویند این مباحث را رها کنیم و برویم سر اصل مطلب.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

رئیس هیات مدیره خانه سینما در ادامه اشاره می‌کند: سریال‌سازی یعنی چه؟ از اول همین را می‌گفتید. چرا با واژه‌ها بازی کردید. چرا جلسات متعدد گذاشتید؟ چرا شورای عالی فضای مجازی درگیر این کار شد؟ چرا شوراهای مختلف تشکیل شد؟ چرا حکم به شورای عالی فضای مجازی داده شد که خودشان این کار را انجام دهند ولی وسط راه از آنها هم گرفتید و باز خسته شدید و احساس کردید که این مسیر انگار شما را زودتر به هدف نمی‌رساند».

کارگردان فیلم «میهمان داریم» ادامه داد: «به عنوان فردی که سال‌هاست در این حوزه کار می‌کنم، به جرئت می‌گویم امثال ما تشنه مباحث این‌چنینی هستیم. اینکه حاکمیت اجرائی فضایی ایجاد کند که ما بتوانیم به این کلیات بپردازیم. به جای اینکه به سرعت وارد این مباحث شویم که کدام نهاد باید ممیزی انجام بدهد.

به نظرم تا به امروز هم موضوع ساده‌سازی شده است؛ یعنی همین که وقتی از فیلم سینمایی صحبت شده آن را به ارشاد مرتبط دانستند و وقتی از سریال حرف به میان آمده، صداوسیما را مسئول آن می‌دانند. چون سریال‌سازی در تلویزیون انجام می‌شود. متأسفانه به همین شکل موضوع را حل کردند. درصورتی‌که اصلا متوجه نشدند که با یک عرصه کاملا جدید و مدرن طرف هستند. در تمام دنیا مثال بارز این ماجرا وجود دارد که درباره پدیده‌ای جدید نمی‌توان با نهادهای سنتی که مسائل قدیمی خودشان را پیگیری می‌کنند و حتی به روز هم نشده‌اند، یک جریان تنظیم‌گری مدرن طراحی کرد.

نکته مهم این است که مصوبه اخیر الزام تاکیدآوری بر پخش زنده ندارد و مشی اصلی مصوبه اخیر الزام نظارت با محوریت سریال‌سازی را دنبال می‌کند.

وقتی دومین همایش انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدئوی برخط در سال گذشته تشکیل شد و تصویر محمدجواد شکوری مقدم در کنارعسگرپور و علی سرتیپی در کنار هم منتشر شد، غوغاسالاری و ایجاد کشمکش و تنش میان شبکه نمایش خانگی و ساترا با صدور رای قرار منع تعقیب «فیلیمو» و «فیلم‌نت» مشخص بود وارد فازهای سخت‌تری شد.

تصویر درج شده در بالا در شرایط کنونی جنبه نمادینی به خود پیدا کرده است. اگر راهبرد عسگرپور را در مورد خاص چالش خانه سینما با شرایط کنونی قیاس کنیم سیاست دوگانه سازی بیشتر هویدا می‌شود.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

پس از اعلام مصوبه شورای عالی انقلابی فرهنگی تصاویری تبلیغاتی از آخرین سریال رضاعطاران با عنوان دفترچه یادداشت منتشر شد.

«احسان رستگار» از فعالان فرهنگی حامی ساترا با انتشار این تصویر نوشت: وقتی می‌گوییم یک جنگ تمام‌عیار نمایان علیه یکپارچگی در حکمرانی فرهنگی⁩ برپاست و نباید نظارت و تنظیم‌گری ⁧ صداو سیما⁩ را تضعیف کرد، یک نمونه‌اش می‌شود همین «دفترچه یادداشت» که هنوز تولیدش تمام و منتشر نشده، حتی تیزرش هم فریاد اعتراض همه را بلند می‌کند!

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

دوگانه سازی با هدف شکاف میان ارشاد و صدا و سیما

در کمتر ازهفتاد و دوساعت که از مجادلات رسانه‌ای حول پوستر و آنونس تبلیغاتی سریال می‌گذشت،تصویری از علی سرتیپی و رضا عطاران از جلسه تعاملی‌اشان با ساترا منتشر شد و همین نهاد ساترا با کیارش اسدی‌زاده مصاحبه تفصیلی و حمایتی را در ستایش از جایگاه قانونی ساترا منتشر کرد.

علی سرتیپی مدیر فیلم نت در نشستی که چند هفته پیش با موضوع چالش‌های شبکه نمایش خانگی در دانشگاه تهران برگزار شده بود گفته است: با توجه به این‌که ما در نظام جمهوری اسلامی کار می‌کنیم، اعتقاد داریم که قوانین اسلامی در این کشور حاکم و در نتیجه موضوعی به نام محتوا مهم است و ما بحث رگولاتوری و ممیزی و تنظیم‌گری را قبول داریم.

این اتفاق در حالی افتاد که سرتیپی ، مدیرعامل پلتفرم فیلم‌نت در نشست آسیب‌شناسی تنظیم‌گری در حوزه وی‌اودی‌ها با به چالش کشیدن جایگاه قانونی ساترا گفت:‌مشکل ما این است که ساترا یی مسئول و نظارت‌گر ما شده متاسفانه رقیب ماست. من فکر نمی کنم رئیس سازمان صدا و سیما حالش از اینکه مردمی یک سریال خوب در VOD ‌ها ببیند، خوب شود. هر چقدر هم دوستان شعار بدهند و بگویند این طور نیست ، انی در ذات قضیه است و نمی‌تواند غیر از این باشد.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

روز چهاردهم تیرماه اخباری در رسانه‌های منتشر شد که سیدمحمد هاشمی جانشین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جلسه ای با سکوهای نمایش خانگی برگزار کرده است. جام‌جم در این رابطه می‌نویسد: در این جلسه اولین سخنران بعد از جانشین محترم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدجواد شکوری‌مقدم مدیرعامل موسسه صبا ایده و مدیر فیلیمو است که تا کنون بیشترین تخلفات را از منظر انتشار محتوای بدون مجوز داشته است و اخیراً هم پس از انتشار سریال رهایم کن با حجم گسترده اعتراضات مردمی مواجه شد.

شخصی که در کنار جانشین محترم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در صدر جلسه نشسته است و جزو برگزار کنندگان و مدیران جلسه است، محمد رحمتی معاون سازمان سازمان سینمایی در دولت قبل است و جزو بانیان وضع موجود تلقی می‌شود.

جام‌جم در ادامه این گزارش اشاره می‌کند: طبق ویدیویی که ساعاتی بعد از جلسه توسط سایت سازمان تنظیم مقررات رسانه های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) منتشر شد، سید رامین موسوی، یکی از اشخاصی که در خبر منتشر شده توسط برخی خبرگزاری ها در این نشست اعلام کرده است که مخالف تنظیم گری ساترا است اما در شورای راهبری مجمع رصتا اعلام کرده‌ است: ساترا در سه سال اخیر نشان داده است که تجربه خیلی خوبی در تنظیم گری نمایش خانگی دارد.

حالا سیاست دوگانه سازی میان ارشاد و ساترا(صدا و سیما) بر اساس آنچه حول مسائل خانه سینما پس از سال 88 رخ داد، در حال تکرار شدن است با این تفاوت که فاصله‌گذاری میان ارشاد و ساترا از سوی پلت‌فرم‌ها کارگردانی می‌شود.

دوگانگی سازی در بدنه حاکمیتی به جایی رسید که تعطیلی خانه سینما و بازگشایی به یک چالش بزرگ سیاسی و حاکمیتی تبدیل شد. در واقع مدیران پلت‌فرم‌ها بر اساس یک راهبرد از پیش‌ تعیین شده یک کنش دوگانه طراحی شده را پیش می‌برند تا اجرای مصوبات در حالت تعلیق قرار داده باشد و به صورت راهبردی اجرایی نشود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟ بیشتر بخوانید »

دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم



شبکه اینترنشنال در حالی فیلیمو را نماد سانسور معرفی می‌کند که این پلت‌فرم با هشتگ‌سازی از اسم رمز مهسا سعی می‌کرد به دیدگاه‌های سیاسی این شبکه نزدیک شود.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – شب گذشته شبکه «برانداز» و سلطنت‌طلب «اینترنشنال» یک بخش گزارشی خود را به بررسی تولیدات و چهره‌های فعال در حوزه شبکه نمایش خانگی اختصاص داد . گزارش با این جملات آغاز شد: چه کسانی پشت پخش سریال‌های جیران، یاغی و زخم کاری هستند؟

گزارش اینترنشنال درباره پلت‌فرم‌ها

در ادامه گزارشگر اشاره می‌کند: آیا شبکه خانگی پشت صحنه فساد و ولنگاری است؟ در ابتدای این گزارش مطرح شد که جدال صدا و سیما و شبکه خانگی واقعی است؟

این سئوالی است که توسط گزارشگر این شبکه مطرح شد و در یکی از عجیب‌ترین گزارش‌های این شبکه، به تشریح افراد و گردانندگان این پلت‌فرم‌ها اشاره شد. مهمترین اشتباه این گزارش این است که آیو که ماهیت آی پی تی (IPTV) دارد به عنوان VOD معرفی می‌کند.

 دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

چرا سریال جیران را هیچ‌کس دوست ندارد!

در ادامه گزارش بریده‌ای از سریال جیران نمایش داده شد. در این شبکه سلطنت طلب همه اجزا در اختیار ایدئولوژی هدفمند پهلویست‌ها قرار دارد. یکی از سیاست‌های فرهنگی حکومت پدر و پسر در گذشته تخریب دوره قاجار و شاهان این سلسله است. صابون بسیار لیزی که توسط بهائیان در برنامه‌ریزهای فرهنگی پهلوی‌ها گنجانده شد و متاسفانه این سیاست در عناصر نمایشی دوران پس از انقلاب ادامه پیدا کرد.

با اینکه تمامی این سلسه‌های دیکتاتوری و تمامیت خواه غیر مردمی بودند اما هر کدام ویژگی‌های قابل اعتنایی هم داشتند. شاید آنچه که به عنوان تنها ویژگی زمامداری «سلطان صاحبقران» مطرح می‌شود و در گزارش‌های تاریخی متعددی مطرح شده، اعدام انقلابی «علی‌محمد باب» و فرقه بابیت بود که چندی بعد بهاییت به مهمترین شاخه آن تبدیل گردید.

ناصرالدین شاه نقش مهمی در گسترش و توسعهٔ رسوم شیعی همانند عزاداری و اجرای تعزیه داشت، به همین دلیل رضاخان میرپنج با این سنت مخالف بود. ناصر پشتیبان و ترویج کننده تعزیه بود، در سال ۱۲۴۷ خورشیدی فرمان بنای تکیه دولت را صادر کرد که از اصلی‌ترین اقدامات او در گسترش ترویج آئین شیعی به حساب می‌آید. او برای ترمیم، نوسازی و زیباسازی حرم‌های امامان و امامزادگان شیعه از جمله حرم حسین بن علی، حرم عسکریین و علی بن موسی‌الرضا اقداماتی انجام داد. همچنین روز غدیر خم، زادروز علی بن ابی‌طالب و حجت بن الحسن نیز در دورهٔ زمامداری او به شکلی رسمی در زمرهٔ جشن‌های ملی درآمد.

 دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

سریال جیران از سوی دو طیف مورد انتقاد محتوایی قرار می‌گیرد. شبکه سلطنت طلب بخش کوتاهی از آن را پخش می‌کند تا نمادی از مخالفت این شبکه با محتوای سریال باشد.

پیش از این در همین شبکه و بسیاری از شبکه‌های سلطنت‌طلب این سریال از جنبه‌های مختلفی آن را مورد انتقاد قرار دادند. سلطنت طلبان رشد و ورود مصدایق مدرن به ایران را به رضاخان میرپنج نسبت می‌دهند و از سوی دیگر به گواه تاریخ در دوره حکومت ناصرالدین‌شاه بسیاری از اختراعات، ابداعات، مفاهیم، خدمات و ادارات و سازمان‌های دنیای غرب برای اولین بار وارد ایران شد که می‌توان به دوربین عکاسی، تلگراف، ضرب سکه، چاپ اسکناس و تمبر، انتشار روزنامه، چراغ گازی، راه‌آهن، سازهای موسیقی غربی مانند پیانو، ثبت اسناد رسمی، بانک، پلیس، نیروی دریایی، سالن تئاتر، مدرسه (دخترانه و پسرانه) و دانشگاه (دارالفنون) اشاره کرد.

در داخل کشور گروه‌های مختلف مذهبی به دلیل نسبت دادن نوشیدن مسکرات به چهره‌ای در تاریخ که در بازسازی آیین‌های عزاداری از او یاد می‌شود، انتقاداتی وجود دارد.

در واقع سریال جیران از سوی هیچ گروه، دسته و نگرش سیاسی در داخل و خارج مورد توجه نگرفت، چون مولفان در هیچ نقطه صحیح تاریخی قرار نداشتند و نقاط دید اشتباهی را نسبت به دوران قجری دنبال کردند.

 دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

اینکه فیلیمو را با نماد جیران رسانه‌های خارج از کشور مورد انتقاد قرار می‌دهند بخش اعظمی از این انتقادات به دلیل ساخت سریال‌هایی درباره دوران «سلطان صاحبقران» است که ورسیون کمدی ساخته شده توسط محمدی‌ها|(منوچهر و حامد) به دلیل تعمیم ویژگی های ناصرالدین شاه به دوران کنونی توقیف شد.

هشتگ‌سازی برای مهسا امینی فایده نداشت ! /اینترنشنال: فیلیمو نماد سانسور است

گزارشگر در بخشی از گزارش خود می‌گوید: به غیر از روابط حکومتی و دولتی این شرکت‌ها سانسور هم در توسعه تلویزیون‌های اینترنتی موثر بوده است. این جمله متعلق به شبکه‌ای است که تابلو تجزیه‌طلبانه و براندازانه‌ای را در دست دارد.

 دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

گزارشگر اینترنشنال اشاره می‌کند: استفاده یا سوء استفاده از سانسور در پلت‌فرم فیلیمو بیشتر مشهود است. نکته جالب اینجاست که فیلیمو مشهورترین پلت‌فرم فعال در حوزه شبکه نمایش خانگی را با سریال‌های آقازاده، یاغی، زخم‌کاری را به صورت غیر متعارفی معرفی می‌کند.

 دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

گزارشگر می‌گوید: آقازاده محصول مشترک اوج و فیلیمو معرفی می‌شود، محمد حسین مهدویان به عنوان همکار فیلمساز وزارت اطلاعات معرفی می‌شود و نحوه تشریح محتوای سریال یاغی نیز کاملا مشخص است که تحلیل این شبکه این است که علیه ورزشکاری ساخته شده که به دنبال پناهنده شدن به کشورهای اروپایی هستند.

با پخش این تصاویر سکانس پربحث و حاشیه صیغه خواندن پرستوی این سریال نشان داده می شود و بازیگر نقش زن چادر خود را باز می‌کند و در ادامه گزارشی تشریحی درباره صاحبان سامانه آپارات پخش می‌شود.

گزارشگر اشاره می‌کند: اگر یوتیوب در ایران فیلتر نمی‌شد، آپاراتی هم در ایران وجود نداشت. گزارشگر اشاره می‌کند صباویژن هم آزانس تبلیغاتی است که امور تبلیغی تمام برندهای ایرانی و خارجی فعال است و خودش یک امپراتوری جداست.

درباره شکوری‌مقدم‌ها بیشتر بخوانید:

«آپارات» چگونه مهسا امینی را به اسم رمز آشوب تبدیل کرد؟ +تصاویر

شکوری مقدم‌ها تحت عنوان «شرکت فناوران ایده پرداز صبا» صاحبان فیلیمو، آپارات، صباویژن هستند. گزارشگر اشاره می‌کند محمدجواد از این خانواده در رسانه‌های حاضر می شود و روایتی که تعریف می کند شبیه کارآفرینان بزرگ دنیاست که بدون ارتباط و از صفر به قله رسیدند.

کنایه این شبکه و شرح گزارشگری که فیلیمو را به عنوان نماد سانسور می‌کند و کنایه «بدون ارتباط» و «از صفر به قله رسیدن» نشان می‌دهد عملیات روانی فیلیمو برای هشتگ سازی از مرحومه مهسا امینی و، توییت‌های فاطمه موسوی لاری(اینجا) ، سایر کارمند این نهاد در همراهی با آشوب‌طلبان، تولید محتوای در همراهی با فتنه اخیر در فیلیمو شات(اینجا)، اخراج کارمند روابط عمومی این سامانه در اوج تصیم‌سازی برای عدم همراهی با غائله اعتصاب در آشوب‌های اخیر (اینجا) هیچکدام نتوانست منجر به مشروعیت‌سازی برای این کمپانی در میان اقشار خاکستری و برانداز شود.

طیفی که به صورت طبیعی فیلیمو علاقه‌مند است در شمار کاربرانش قرار گیرد. همکاری با سازمان اوج در قالب سریال آقازاده و انتشار سریال ضد امنیتی «سقوط» مخاطبان با جزئیات دنبال می‌کنند و مدیران این سامان هنوز متوجه نشدند دوران «دوسره بار زدن فرهنگی» همچون دهه هشتاد و «وسط بازی» دهه نود تمام شده است.

این ماجراجویی دوساله ناظر بر عدم تابعیت از نهادی که بر اساس قانون پلت فرم فیلیمو آنرا نادیده گرفت، آورده‌ای تبلیغاتی برای این پلت‌فرم‌ به همراه نداشت با این حال با تمامی عدم پذیرش تعامل با سکوی ناظر، فیلیمو متهم به نماد سانسور می‌شود.

 دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

این گزارش در ادامه با پخش نمایش بخش‌هایی از سریال پوست شیر از فیلم نت‌ و مدیر همه کاره آن علی سرتیپی اصفهانی را به عنوان نماد سینماداری در پردیس‌های سینمایی یاد می‌کند. مخاطب این شبکه‌های افراد معرفی شده را به عنوان نمادهای حاکمیتی خواهد شناخت و طبیعی است که انتقاع معنوی و مالی از درون سیستم‌ داشته‌اند، باید رفتارهای دوگانه خود را ترمیم کنند.

بیشتر بخوانید:

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟

سرتیپی در این گزاش به عنوان ناشر آثار سازمان اوج همچون ایستاده در غبار معرفی می شود و همکاری او با سازمان اوج مطرح می‌شود . درباره شجاع‌الدین میرطاووسی یکی از مدیران بالادستی نماوا سوابق او به عنوان یکی از مدیران مرکز آهنگ‌ها و سرودهای انقلابی و امضاء کننده مجوز حمل ساز مطرح می‌شود.

این گزارش نشان می‌دهد که جبهه معارض رسانه‌ای نه تنها این پلت‌فرم‌ها را مستقل و مشروع معرفی نمی‌کند، بلکه نوعی تحلیل در میان این رسانه‌ها رایج است که این پلت‌فرم‌ها وابستگی غیررسمی حاکمیتی دارند.

با این گزارش مشخص می‌شود اگر جریان شبکه‌ نمایش خانگی می‌خواهد همچنان پویا و فعال مسیرش را ادامه بدهد به جای تمرد باید به تنظیمات کارخانه بازگردد و پذیرش یک سکوی بالادستی ناظر را در محاسبات تولید خود قرار دهد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم بیشتر بخوانید »