گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ آرش فهیم؛ تولید و انتشار بدون مجوز برخی آثار در شبکه نمایش خانگی و بازنمایی برخی موقعیتهای برگرفته از سریالهای مبتذل ترکیهای – که ضد خانواده محسوب میشوند – در محصولات برخی سکوهای نمایش برخط فیلم و سریال، گویای وضعیت بلبشوی مدیریت این سکوهاست.
نمونه اخیر چنین آثاری، مجموعه «رهایم کن» است که بهخاطر طرح روایتی مشابه آنچه در سریالهای ضد خانواده شبکههای ماهوارهای به نمایش در میآید، با انتقادات بسیاری بین مردم و کارشناسان مواجه شده است.
جای سؤال بود که چنین آثاری چرا بدون پالایش و نظارت لازم و کافی جهت پالایش و استانداردسازی محتوایی، در اختیار مشترکین پلتفرمها قرار گرفته است؟ اما با اعلامیه نهاد ناظر بر این حوزه؛ یعنی سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر در فضای مجازی (ساترا) این سریال اصلا مجوز تولید و نمایش نگرفته است!
ورای اینکه در این کشمکشها حق با چه کسی است، قطعا دود این آتش بیش از همه به چشم مخاطب میرود. مخاطبی که محصول فرهنگی داخلی را بر تولیدات وارداتی و ماهوارهای ترجیح داده و به تصور اینکه VODهای ایرانی، فضایی امن و قانونمند دارند، هم هزینه میکند و هم چشم و ذهن و روح خود را به آثار برخط این پلتفرمها میسپارد؛ غافل از اینکه گاهی با محتویاتی مواجه میشود که او را در مقابل خانوادهاش شرمنده میکنند و یا کیفیتی در حد هزینه پرداخت شده ندارند و از آن بدتر، هر لحظه ممکن است سریال هدف تعقیبش، از حرکت متوقف شود!
با وجود آنکه بیش از ۱۲ سال از عمر تولید سریال در شبکه نمایش خانگی گذشته است، اما این بخش از نظام فرهنگی کشورمان همچنان بر مدار بلاتکلیفی و سرگردانی فعالیت میکند! این درحالی است که شبکه نمایش خانگی، حالا به یک منبع فرهنگی و سرگرمی مهم و تأثیرگذار تبدیل شده است؛ هم مخاطب گسترده و قابل توجهی دارد و هم تعداد زیادی از هنرمندان و سینماگران را مشغول کرده است. این در حالی است که هنوز هم مسئله مهمی به نام «حقوق معنوی مخاطب» در این فضا از سمت طرفهای مختلف دعوا جدی گرفته نمیشود.
بهطور مثال، نیمهکاره ماندن پخش سریالها و تأخیر در انتشار برخی از آنها یک چالش مخاطب در این عرصه و مصداق بارز نادیده گرفته شدن حقوق معنوی اوست. البته این مشکل از همان اولین سریالهای نمایش خانگی یعنی «قلب یخی» و «قهوه تلخ» بهوجود آمد.
از همان موقع با چنین معضلی در سریالهای نمایش خانگی مواجه بودیم؛ تا الآن که ناگهان پخش یک سریال برای مدتی به تأخیر میافتد یا قسمتی از یک کار با چند روز تعلل به دست مخاطب میرسد و یا مثل مورد مشابه «شبکه مخفی زنان» برای مدتی از خط نمایش، حذف میشوند و …!
به هر حال؛ همه این اتفاقات از مصادیق زیر پا گذاشتن حقوق معنوی مخاطب در این عرصه محسوب میشوند. به اینها اضافه کنید برخی کارهای بیکیفیت و دچار نزول محتوایی که گویی فقط برای خالی کردن جیب مخاطب و در ادامه، خالی کردن او از فکر و فرهنگ تولید میشود. واقعا این همه هنجارشکنی و فرهنگستیزی در برخی از سریالهای پلتفرمها، حیرتانگیز و سؤالبرانگیز است!
هرچند تجربه نشان میدهد که اغلب این مشکلات ناشی از تخلفات یا شیطنتهای خود صاحبان آثار و عرضهکنندگان آنهاست، اما موضوع این است که مدیریت بهسامان که وظیفهاش اعمال و اجرای قانون در این عرصه است، نباید اجازه چنین ابتلائاتی را به نظام فرهنگی کشور بدهد و پاسدار حقوق معنوی و فرهنگی مخاطب باشد.
به نظر میرسد که نهادهای کلان فرهنگی کشور باید فکری اساسی برای بلبشوی این عرصه کنند و چارهای اندیشیده شود که بیش از این دچار خسارت نشویم. مسئله این نیست که چه نهادی مسئول نظارت و مدیریت شبکه نمایش خانگی است، بلکه الآن مشکل اصلی در چگونگی إعمال نظارتی قوی و عملیاتی است.
انتهای پیام/ 118
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
کاراکتر بابک حمیدیان در فیلم غریب میگوید: دوسال پیش یک شب زمستان با سعید رفتیم روی تپههای اوین از بالا زندان را نگاه کردم، بهش گفتم ما انقلاب کردیم این زندان خالی شود اما هنوز هم جا نداریم.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق – طی هفته گذشته اکران آنلاین فیلم «غریب» در پلتفرم «فیلیمو» آغاز شد و تردیدها و پرسشهایی درباره عدم ارتباط محتوای فیلم با رویکرد اخیر سامانه فیلیمو مطرح شد.
ابهام غیرقابل حل درباره پخش این فیلم از پلتفرم مذکور، به عدم همخوانی محتوایی «غریب» و سیاستهای متنی و فرامتنی سامانه پخشکننده بازمیگردد. فیلمی با محوریت «شهید محمد بروجردی» ساخته شده و از «فیلیمو» اکران آنلاین میشود. این کاراکتر مهم تاریخی که در خنثی کردن یک آشوب اقلیمی در کشور نقش مهمی دارد، چه ارتباطی با سامانهای دارد که از بدو آشوبها با یک اسم رمز خاص هشتگسازی کرد؟
این پرسشها زمینه را برای یک بازنگری اساسی در محتوای فیلم غریب تشدید میکند.فیلم بسیار خوبی که دارای نیمه تاریک و نیمه روشنی است.
فیلمبرداری این اثر از ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ آغاز شد و بخش اعظمی از زمان فیلمبرداری اثر با آشوبهای سال گذشته همزمان شد و فیلمبرداری تقریبا در دی ماه به پایان رسید.
عوامل فیلم تصمیم نداشتند که این فیلم را به جشنواره برسانند. استناد این مسئله را میتوان در گفتوگوی محمد حسین لطیفی با خبرگزاری صبا جستجو کرد.
او در این گفتوگو اشاره میکند: ۵ شب قبل از جشنواره دو نفر آدم خودشان را ملزم کردند که حالا که اینگونه شد باید کار به جشنواره برسد و آنطور که لطیفی در همین گفتوگو روایت میکند فیلمنامه با تغییراتی حین زمان فیلمبرداری مواجه بوده است.این مستند در تحلیل محتوایی اثر تاثیر بسیاری خواهد داشت و در ادامه این گفتوگو لطیفی بر تغییر فیلمنامه توسط نویسندگان صحه میگذارد.
الگوی سیاه و سفید کردن تصاویر حماسی قهرمان دفاع مقدس
فیلم «غریب» ادامه یک الگوی مد شده در سینمای ایران است که نگاه سیاه و سفیدی به قهرمانان هشت سال جنگ تحمیلی دارد. بنیانگذار این مشی نمایشی «محمدحسین مهدویان» است. او در روانشناختی نمایشی از «شهیدحاج احمد متوسلیان» از گزاره پررنگ کردن مناسبات خانوادگی استفاده کرد تا خشونت شخصی که به این شهید نسبت میدهد را تئوریزه کند. او اثرات روانی تصیمات خانوادگی پدر شهید را در مبارز و انقلابی شدن احمد متوسلیان دارای تاثیر توصیف میکند.
سیاست یکی به نعل یکی به میخ، به عنوان الگوی پیشتر استفاده شده زمانی در این فیلم زمانی پررنگ تر میشود که با استفاده از صدای واقعی شهید متوسلیان موضوع مسائل مالی مرتبط با نهادی که «حاجاحمد» در آن فعالیت میکند را چاشنی وجه انتقادی «ایستاده در غبار» میکند.
همین الگوی پرداخت دراماتیک «سیاه و سفید»ی در مورد موقعیت مهدی مورد استفاده قرار گرفت. در این فیلم موقعیت تحت فشار قرار گرفتن «حمید باکری» و نوشتن توبه نامه با استفاده از فصلی تحت عنوان “من باکری نیستم” چاشنی روایت فیلم میشود تا قهرمان تنهایی که سایر فرماندهان از پشتیبانی او چشمپوشی کردند در متن اثر برجسته شود.
ادامه این سیاست در فیلم غریب به علتی همزمانی با آشوبها پررنگتر میشود. در افتتاحیه فیلم (سکانس آغازین) با چالش و جدلی پر ابهام بروجردی با فردی امنیتی آغاز میشود و دیالوگهای دوپهلوی فیلم در متن اثر گسترش پیدا میکند. د
ائما در فیلم تاکید میشود گزارشهایی منفی درباره فعالیتهای «شهید بروجرودی» به نگارش درآمده و او به این مسائل بی اعتناست. گویی او فرماندهای است که عملکردش مطلوب سازمانی نیست که در آن فعالیت میکند. مصداق چنین ارائهای در اختلاف حمید باکری در فیلم موقعیت مهدی و جدل شهید«محسن وزوایی» و حاج احمد متوسلیان در ایستاده در غبار نمود پیدا میکند.
در تبیین گزاره پرداخت دراماتیک «سیاه و سفید» فرماندهان جنگ، به مشی حماسی قهرمان محوری در فیلم غریب باید اشاره کرد.در بخش سفید فیلم، پرداختن به وجوه شاعرانه، هنر دوستی و دلیری «شهید» در فیلم از کیفیت بالایی برخودار است، اما برخی منولوگها و دیالوگهای دارای معنایی دو پهلوست.
شعار «عاشقانهای برای آزادی » تبدیل به یکی از دستاویزهای تبلیغاتی فیلم در فضای مجازی شد.
فیلمی که تولید آن با آشوبهای اخیر همزمان شد. در روزهایی که پس از فوت مرحومه مهسا امینی در اغلب شهردهای کردنشین فضای اعتراضی ناگهان شعلهور شد توجه به کاشت منولوگ کاک شوآن در متن بسیار قابل تاویل و بررسی است. کاک شوان خطاب به سایر همراهان کومله مسلحش میگوید:
برش تصویری اول
تن تمیز، خون تمیز میخواهد. ما از جان و مالمان گذشتیم مردم هم با ما هستند. فقط حرف کرد و کردستان نیست، سقز مریوان، پاوه، بانه و همه و… مثل شما آمدهاند به میدان. سنندج چشم حرکت است، بیرق سرخ حرکت. فرداست… که فریاد آزادی خواهی ما از خراسان تا آذربایجان، از گیلان تا سیستان همه جا شنیده شود. وقتی هم که خلق راه بیفتد، هر خس و خاشاکی را با خودش میبرد.
در صورتیکه شعارهای کومله به صورت گل درشت در همان مقطع صرفا درباره اقلیم کردستان مطرح میشد، اما کاکشوان منولوگی را ادا میکند که توسط آشوبطلبان در پاییز سال گذشته تکرار میشد و عمدتا ادعا میکردند موج این آشوبها به تدریج گسترش پیدا خواهد کرد. در این منولوگ کاک شوان از شهرهایی نام میبرد که غلظت آشوب، در آنها بیشتر بود.
در سکانسی خاص شهید بروجردی از همکاران امنیتیاش در مورد دستگیر شدگان در قائله سنندج سئوال میکند. کاراکتر امنیتی با ایفای رحیم نوروزی، درباره دستگیر شدگان پاسخ میدهد تعدادشان خیلی بیشتر از پیشبینیهاست و تمامی آسایشگاهها را تبدیل به زندان کردیم.
برش تصویری دوم
در این بخش یک دیالوگ از شهید برجرودی شنیده میشود که قطعا صحت و استدلال تاریخی و دارماتیک ندارد و از همان چاشنیهای دوپهلویی محسوب میشود که برای روند پررنگ شدن اینهمانیهای مرسوم به کار گرفته شده است.
کاراکتر بابک حمیدیان در فیلم غریب میگوید: دوسال پیش یک شب زمستان با سعید رفتیم روی تپههای اوین از بالا زندان را نگاه کردم، بهش گفتم ما انقلاب کردیم این زندان خالی شود اما الان جا نداریم. هنوز هم جا نداریم.
نکته مهم در مورد این مونولوگ تحمیل شده این است که دستگیرشدگان در روایت فیلم در منطقه کردستان زندانی شدهاند و هیچ ارتباطی با زندان اوین و توصیف آن ندارند. آنچیزی که چالش این همانی سازی فیلم را تشدید میکند تاریخهای استفاده شده در متن اثر است.
روایت فیلم از تاریخ فروردین ۱۳۵۹ آغاز میشود. کاراکتر بروجردی در فیلم ادعا میکند که دو سال قبل چنین آرزویی داشته که این تاریخ با درنظر گرفتن زمان فیلم به فروردین ۱۳۵۷ بازمیگردد و همزمانی فیلمبرداری فیلم با آتش گرفتن زندان اوین و دستگیری فعالان مرتبط با آشوبهای اخیر یکبار دیگر موجب شلوغی زندانها شد. در حالیکه در فروردین ۱۳۵۷ هنوز انقلابی رخ نداده بود.
برش تصویری سوم
در ادامه روایت در سکانسی که با خط اصلی روایت تناسبی ندارد، شهید بروجری به یکی از همقطارانش میگوید: حال این مردم را باید خوب کرد، مردم امنیت داشته باشن، عزت نداشته باشن، بازم حالشون بده. دین و عزت و احترام شکم سیر میخواهد، ول کن این گزارشو، اون گزارشو!!بچسب به حال مردم مردم باید آروم باشن، نفس بکشن، زندگی کنن. باید زندگی کنن…
برش تصویری چهارم
و در تبلیغات فیلم از زبان کاراکترهای مختلف فیلم جملات زیر را میشنویم:
برای چی داری می جنگی، باید بدونم برای چی میجنگم، برای چی میجنگم. به اسم آزادی داریم سر اصل آزادیو میبریم، داریم همدیگرو میکشیم،سرچی؟ و دربخشی از دیالوگهاش کاراکتر بروجردی میگوید: برد ما تعداد کشتههامون مشخص نمیکنه به والله. هر کدام از اینا که بیان سمت ما برد ماست. باهاشون حرف نمیزنید؟و در منولوگی از کاراکتر تیمسار فلاحی میشنویم: همه چی قاطی شد، سخت میشه، حق و باطل رو فهمید.انقلاب نکردیم هر کسی هر کاری دلش خواست بکنه!امر به معروف یعنی چی؟تو که میدانی در چه شرایطی هستیم چرا آتیش رو نمیخوابانی و نفر مقابل پاسخ میدهد: آتش خود شمایی آقای بروجردی.
و در سکانسی مهم و معنادار از فیلم شاهد هستیم که شهید بروجردی عده ای جوان حدودا ۱۶ تا ۲۰ ساله را از زندان آزاد میکند و با شماتت کاراکتر امنیتی فیلم مواجه میشود.یا دیالوگی در فیلم دائما اشاره میکند چرا با زندانیان حرف نمیزنید به تیترهای گفتوگو محور حوادث چند ماه قبل پهلو میزند.
درواقع غیر از خط اصلی روایت که به صورت جذابی با محوریت شهید بروجردی ساخته شده تماشاگر با شعارهای دوپهلویی عجیبی مخاطب مواجه میشود و رخدادهای پاییز سال گذشته را در ذهن مخاطب متبادر میکند.
برش تصویری پنجم
یک شگرد دیگری که در فیلمهای ساخته شده درباره قهرمانان جنگ استفاده میشود این است که تطبیقی آرمانی از نهادی است که این قهرمانان لباس آن را پوشیدهاند در افکار عمومی شکل بگیرد تا موقعیت و رشادت قهرمانان از نهادی که لباس آن را بر تن کردهاند تفکیک شود.
قطعا این تصویرسازی با هدف تعمیم به شرایط امروز ساخته میشود. کما اینکه فیلم غریب مستند به برخی شعارها و منولوگهای استفاده شده به نقد رادیکال و در لحظاتی از فیلم فراکنی و تحریف در افکار عمومی را دنبال میکند.
با این حال این فیلم لحظاتی دارد که رویکردهای دوگانه فیلیمو را تامین میکند. این سامانه یک سریال امنیتی بدون مجوز را تحت عنوان «سقوط» تولید و توزیع میکند و در پیامک تبلیغاتی برای کاربرانش این جمله را استفاده میکند: سقوط نزدیک است.
فیلم غریب دست کم همان کارکرد را برای سامانه دارد تا با استفاده از برشهایی که در متن گزارش به صورت مستدل ارائه شد، از متن فیلم به عنوان دستاویزی انتقادی نسبت به وضع موجود و دنبالهسازی محتوایی برای آشوبهای اخیر استفاده کند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
اکران آنلاین «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی و تهیهکنندگی حامد عنقا که از چهارشنبه بیستم اردیبهشتماه آغاز شده بود، رکورد تماشای برخط را شکست.
به گزارش مجاهدت از مشرق، مطابق آمارهای موجود در اکران آنلاین، فیلم «غریب» آمار بیشترین تماشای برخط در میان اکران آنلاین فیلمهای سینمایی در ۳۰ ماه گذشته «فیلیمو» را شکسته است.
این اثر سینمایی در اکران آنلاین فیلمهای غیر کمدی، رکورد فروش و تماشای برخط را به خود اختصاص داد و توانست در ۲۴ ساعت نخست پخش، نزدیک به یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان فروش داشته باشد.
این رکورد تا پیش از این در اختیار فیلم «شنای پروانه» بود که در ۲۴ ساعت نخست اکران آنلاین، حدود یک و نیم میلیارد تومان فروش داشت. رتبه سوم و چهارم فروش در ۳۰ ماه گذشته نیز به ترتیب برای فیلمهای تیتی و علفزار با فروش یک میلیارد و صد میلیون تومان بوده است.
فیلم سینمایی«غریب» برشی است از زندگی شهید محمد بروجردی و رشادتهای او در کردستان است که بر اساس فیلمنامهای از حامد عنقا ساخته شد و بعد از توفیق در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر، دریافت سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه، چهرهپردازی، جلوههای ویژه میدانی، سیمرغ زرین بهترین فیلم از نگاه ملی را نیز از آن خود کرد.
در فیلم «غریب» بابک حمیدیان ایفاگر نقش شهید محمد بروجردی است. پردیس پور عابدینی که بیشتر مخاطبان او را با سریال «آقازاده» به یادمیآوردند دیگر بازیگر اصلی این فیلم است. او برای بازی در نقش «کژال» در فیلم غریب موفق شد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره چهل و یکم را از آن خود کند.
مهران احمدی، رحیم نوروزی، زنده یاد حسام محمودی، فرهاد قائمیان، سامیه لک، مجید اسماعیلی و جعفر دهقان دیگر بازیگران اصلی فیلم هستند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
محتوای کپیبرداری شده سریال سقوط از «خلافت»،نادیده انگاری رشادت مدافعان حرم و سردار شهید سلیمانی در سریال سقوط و سانسور بیانیه پایانی آن،موجی از انتقاد کاربران توییتر را به همراه داشت.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق– با پایان پخش سریال غیرقانونی «سقوط» که نسخه ایرانی سریال «خلافت» بود، برخی از رسانهها خبری مشترک و یکدست را با این عنوان منتشر کردند:” سقوط ترند توئیتر فارسی شد.” خبری که بیش از همان اولین خطوط آن رنگ و بوی یک سفارش و حق العمل کاری آشکار به خود گرفته است.
در این خبر مشترک، که توسط ستاد فضای مجازی حقالعملکاران فیلیمو منتشرشده، آمده است: یک روز پس از پخش قسمت آخر سریال «سقوط»، هشتگ این سریال در توئیتر فارسی ترند شد.«سقوط» با رضایت ۹۵درصدی مخاطبان، عنوان پربازدیدترین سریال سه ماه گذشته فیلیمو را نیز به خود اختصاص داد و با پخش قسمت پایانی، موجی از اظهارنظر کاربران در توئیتر را به دنبال داشت به طوری که در ۲۴ساعت گذشته ترند توئیتر فارسی شد.
بررسیهای دقیق خبرنگار مشرق نشان میدهد پس از پایان سریال سقوط از روز چهارشنبه تا ساعت هفت صبح روز شنبه که این خبر به صورت همزمان در گروهی از رسانههای نزدیک به یک جریان خاص منتشر شده است، تنها ۴۱۷ توییت درباره سریال سقوط منتشر شده است که از این میزان دست کم ۱۱۸ توییت توسط دنبال کنندگان سریال در خارج از کشور و فعالان مجازی مخالف نظام منتشر شده که اغلب این توییتها با توجه به محتوای آن، قابل انتشار نیستند.
در اغلب این توییتها با الفاظ رکیک سریال و محتوای نمایشی به تمسخر گرفته شده و عمدتا روایت آنرا غیرقابل باور توصیف کردهاند.
رصد خبرنگار مشرق نشان میدهد بیش از دوسوم توییتهای منتشر شده – ۲۱۵ توییت – انتقادی هستند. در میان توییتهای انتقادی داخلی برخی به دلیل به کارگیری الفاظ ناشایست غیرقابل انتشار هستند اما در میان ۲۱۵ توییت ۸۳ مورد قابل انتشار هستند.
رصد ۴۱۷ توییت در فضای مجازی با جزئیات نشان میدهد که با پایان یافتن سریال سقوط، عنوان این سریال به ترند توییتر تبدیل نشده است. نکته جالب اینجاست که روز چهارشنبه ۱۰ اسفند ماه تنها ۱۳ توییت حمایتی درباره این سریال منتشر شده و باقی توییتها در روزچهارشنبه بیشتر جنبه انتقادی به سریال داشته است.
مجموعا ۴۱۴ توییت از ۱۱اسفند تا ۷ بعدازظهر ۱۲ اسفند منتشر شده اند. با این محاسبات که به صورت دقیقی در فضای مجازی صورت پذیرفته است، رسانههای رپرتاژکار مدعی هستند که این سریال به ترند توییتر فارسی تبدیل شده است. اندک اطلاعی از نحوه ترند شدن یک موضوع یا کلیدواژه در توییتر فارسی مشخص میکند که برای رسیدن یک موضوع به جمع ترندها، در بازه زمانی کوتاهی،باید هزاران توییت و تعامل بین کاربران درباره یک موضوع خاص شکل بگیرد تا نهایتا به آن عنوان «ترند» اطلاق شود.
در مورد سریال «سقوط» نیز مشاهدات دقیق نشان میدهد ادعای ترند شدن سریال سقوط کاملا جعلی بوده و هشتگ سقوط که در مورد سوژههای دیگری مورد استفاده قرار گرفته در شکل این خبرسازی محاسبه شده است.
رصد توییتر نشان میدهد بر اساس آمار این سریال ۷۵ درصد مخاطبِ منتقد دارد و آمارهای ساخته شده از سوی تیم تولید محتوای وابسته و حامی فیلیمو نشان میدهد سریال مذکور نمیتواند با این تعداد نظرات منفی تبدیل به ترند شود و با استناد به عدد 417 توییت منتشر شده، عملا یک آمارسازی جعلی درباره میزان مخاطبان این سریال مکررا منتشر میشود. مشرق پیش از این با بررسی آمارسازی سفارشی و علنی ایسپا، از زوایای مختلفی این رویه خبرسازی تبلیغاتی را بررسی کرده بود.
بیشتر بخوانید:
سقوط نظرسنجیهای معتبر با کارویژه سفارشی برای «سقوط»/ رپرتاژ آگهی سریال ضدامنیتی با چه هدفی منتشر شد؟ +عکس
جنجالیترین اعتراضهای توییتری درباره انتشار چند صدم ثانیهای کپیشن انتهایی سریال منتشر شده است. در “تیتراژ پایانی” قسمت نهم سریال قبل از تیتراژ تصویر سیاهی در صحنه برای چند صدم ثانیه نمایش داده میشود .برای دیدن کپشن این سریال مخاطب حتی با متوقف کردن چندین باره هم نمیتواند آنرا بخواند.
با پایین آوردن سرعت سریال میتوان متن اضافه شده را با زحمت فراوان رویت کرد. در واقع سازندگان، این متن را برای مسیر انحرافی سریالشان استفاده کردهاند، اما چند صدم ثانیه آنرا نمایش میدهند.تصور مخاطب این است که برای استفاده از این بیانیه پایانی مدیران فیلیمو که بدون مجوز پروانه ساخت آنرا ساخته و منتشر کردهاند تردید داشتهاند و برای دوری از هر گونه برچسب حاکمیتی چند صدم ثانیه آنرا در انتهای سریال اضافه و سریعا آنرا حذف کرده اند.
کپشن تیتراژ جنجالی سریالی سقوط که با ریتم بسیار کند هم قابل تماشا نیست
یک کاربر توییتر با اشاره به همین موضوع مینویسد: قسمت آخر سریال سقوط تو ثانیهی آخر فیلم یک لحظه این متن نشون داده میشه و بعدم بلافاصله میره!انشاءالله که سانسور این متن توی فیلیمو بخاطر اسم «حاج قاسم» نیست و ما الکی بدبینیم!!!!
و کاربر دیگری نیز در واکنش به این اتفاق نوشت: فیلیمو با تمام اقدامات ضدامنیتی و اخلاقی در گسترش بی حجابی و دوقطبی کردن جامعه به طور شگفت انگیز و مشکوکی بدون دریافت هیچگونه هشدار اینبار دست به تحریف و سانسور متن سریال سقوط زده است. دولت یا نظام در همه مسایل نمیتوانند دخالت کند و این آحاد ملت است که باید مطالبه کنند.
در مقابل این اعتراض به کپشن چند ثانیهای برخی اکانتهای دیگر نیز برای توجیه شیطنت فیلیمو، با بازنشر این متن با استناد به محتوای آن از سریال و نسبت دادن بیهوده این کپشن به محتوای آن از سریال به صورت تابلودار و آشکاری حمایت کردهاند.
نکته جالب هم انتشار یک متن مشترک سفارشی و از پیش تهیه شده از سوی برخی اکانت هاست که باز هم شائبه پروژه بودن این حمایت از سوی اکانتهای ناشناس و جعلی را تقویت میکند.
اشکالات عدیده محتوایی، فنی بخشی از واکنش مخاطبان این سریال در توییتر را در برمیگرفت.
یکی از بحثهای مهم کاربران توییتر در پایان فصل دوم سریال اشاره به کپی بوده این سریال از روی سریال خلافت بود.
انحراف در مسیر تلاشهای سپهبد سلیمانی سرفصلی است که برخی کاربران توییتر به آن اشاره کردهاند.
برخی از هواداران آشوبهای اخیر درباره سریال محتوایی از این دست منتشر کردهاند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
از نحوه سفارش و انتشار نظرسنجی سفارشی ایسپا میتوان دریافت فیلیمو قصد دارد برای ادامه پروژه سقوط برنامهریزی کند و برای ادامه فعالیت غیرقانونی خود به دنبال کسب مشروعیت است.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق – مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) تازهترین نظرسنجی خود را به تولیدات شبکه نمایش خانگی، تحت عنوان «سنجش نظرات کاربران درباره سریال سقوط» اختصاص داده است. طبق ادعای این مرکز در این نظرسنجی بیش از هزار نفر از سراسر کشور به صورت تلفنی مشارکت کردهاند و نتایج آن به صورت گسترده در رسانههای عمومی و خبرگزاریهای رسمی منتشر شده است.
این نخستین باری نیست که این مرکز با محوریت فیلیمو و محصولاتش، در قالب آمار و نظرسنجی، برای شبکه نمایش خانگی و تولیدات آن رپرتاژ میرود.پیش از این ایسپا در جهت تطهیر روند فعالیتهای فیلیمو آماری را تحت “تماشای ماهواره بعد از عضویت کاربران در فیلیمو کاهش یافته است “منتشر کرد.
این نظر سنجی برای تاکید بر گسترش و تغییر دائقه مخاطبان آثار نمایشی منتشر شد و کاملا اهداف آن مشخص است که به دنبال اثبات مرجعیت مدیایی این سامانه به عنوان ابزار قدرت نرم حاکمیت است. در حالیکه بررسی دقیق این نظرسنجی نشان میدهد که تنها ۸۰۳ نفر در آن شرکت کردهاند.
ایسپا در مقدمه گزارش خود اشاره میکند که این آمارسازی را با درخواست روابط شرکت فیلیمو انجام داده است و در ابتدای متن اشاره میشود افرادی که در این نظرسنجی مشارکت کردهاند ۸۰۳ نفر از مشترکان این سامانه هستند.
در واقعا این مرکز افکارسنجی آشکارا تبدیل به بازوی تبلیغاتی این سامانه شده و این آمارسازی که مردم به نسبت گذشته از شبکههای ماهوارههای استفاده نمیکنند و به جای آن محصولات فیلیمو را تماشا میکنند، یک رپرتاژ اگهی بدون ارزش پژوهشی و یا قابلیت استناد در مراجع ناظر و تصمیم گیر محسوب میشود.
در مرحله بعدی، رپرتاژ آگهی مذکور به عنوان یک نظرسنجی مرجع در رسانههای حقالعملکار با گرایشات متنوع سیاسی و به صورت گسترده منتشر میشود. این قضیه در نوع خود بسیار جالب است که در حالیکه حواشی اخیر و انتشار نامههای ساترا نشان میدهد تمامی آثار اخیر این سامانه بدون مجوزهای رسمی منتشر شدهاند و پشتوانه رسانهای این تحرکات را میتوان به چنین رپرتاژهایی نسبت داد.
همانطور که فصل نخست سریال «سقوط» با اهداف دیگری و بدون پروانه ساخت و نمایش از نهادهای معتبر فرهنگی در داخل سیستم ساخته شده، نتیجه نظرسنجیهای این مرکز و انتشار هدفمند آن نمیتواند دستاویزی برای عبور از قوانین رسمی باشد.
رپرتاژهای فیلیمو و چشم طمع به تبلیغات صباویژن
«فیلیمو» یکی از شرکتهای زیر مجموعه هولدینگ «صباایده» است. یکی دیگر از شرکتهای مادر این مجموعه «صباویژن» نام دارد که بر اساس شنیدهها سهم قابل توجهی از آگهیهای فضای مجازی کشور را در اختیار دارد. صباویژن مهمترین بیلبوردهای شهری و جریان آگهیهای مجازی پولساز را در اختیار دارد و هیچ رسانه خصوصی، دولتی و حتی حاکمیتی فعال در فضای مجازی نیست که نیازمند آگهیهای شرکت قدرتمند صباویژن نباشد.
چنین نظرسنجیهایی در راستای سیاست تطهیر عملکرد این سامانه تنطیم و در ابعاد گسترده در خبرگزاریهای رسمی و دولتی منتشر میشود. اما تولید و نشر چنین محتواهایی به این دلیل نیست که رسانههای مرجع داخلی از پیروزی جایگزینی فیلیمو، به عنوان یک مدیای رسمی داخلی در مقابل شبکههای ماهوارهای مسرور باشند، بلکه هدف رسمی کاسه گدایی گرفتن در مقابل صباویژن است که قدرتمندترین و پولسازترین شبکه تبلیغاتی و سفارش دهنده آگهی در فضای مجازی است.
در نتیجه هر وب سایت خبری، خبرگزاری رسمی اعم مستقل یا وابسته، صفحات تلگرامی یا اینستاگرامی سیاسی یا سینمایی اگر نتایج این نظرسنجی و نمونههای مشابه را منتشر میکند، طبیعی است که نیمنگاهی هم به قراردادهای تبلیغاتی متعاقب آن با مجموعه صبا ویژن داشته باشند.
تبلیغ سریال ضد امنیتی سقوط برای صعود فیلیمو در افکار عمومی
در نظر سنجی اخیر منتشر شده ایسپا به این موضوع اشاره شده که ۶۲درصد از کاربران و مخاطبان سریال سقوط اعلام کردند با تماشای این سریال یاد مبارزات، رشادتها و فداکاریهای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی برایشان زنده شده است.
با انتشار اولین قسمت این سریال بدون مجوز پروانه ساخت و نمایش، مشرق گزارشی را با محتوا و تیتر “پروژه نادیدهانگاری زحمات حاج قاسم در موصل از سریال سقوط کلید خورد” منتشر کرد و ضمن اشاره به ابعاد داستانی این سریال آنرا یک تحریف تاریخی در مبارزه با داعش منهای سپهبد شهید سلیمانی توصیف کرد.
بیشتر بخوانید:
پروژه نادیدهانگاری زحمات حاج قاسم در موصل از سریال سقوط کلید خورد/ نسخه داخلی سریال «خلافت» چگونه تولید و پخش شد؟ +عکس و فیلم
همکاری ایسپا با روابط عمومی فیلیمو در نخستین نظرسنجی سازمانی این نهاد با موضوع “رقابت فیلیمو با شبکههای ماهوارهای” بسیار عیان است و در همان نظرسنجی نخست این نکته مطرح میشود جمع آوری ها با محوریت کاربران فیلیمو تولید شده و این حدس چاشنی این تحلیل خواهد شد که نظرسنجی دوم نیز با محوریت کابران فیلیمو بوده است.
با این حال برای تحت الشعاع قرار دادن گزارش منتشر شده درباره انحرافات سریال سقوط در تصویرسازی از مبارزه با داعش، آنچه به عنوان خروجی ایسپا منتشر شده است، تلاش میکند توصیفی گزارشی بر خلاف تیتر منتشر شده را در نظرسنجیاش لحاظ کند.
در کدام بخشهای این سریال به سردار حاج قاسم سلیمانی اشاره میشود؟
در نظر سنجی القایی این عبارات درج شده که ۶۲ درصد از نظرسنجیهایی که درباره این افراد انجام شده یادآور مبارازت، رشادتها و فداکاری سردار شهید سپهبد سلیمانی برایشان زنده میشود.
جمعآوری کنندگان و نشر دهندگان باید به این سئوال پاسخ دهند که در کدام بخش از این سریال به سپهبد سلیمانی، یاران، مبارزات، رشادتها و فداکاریهای ایشان اشاره میشود؟ حتی سریال از نشان دادن یکی از سربازان مبارز در صف مبارزه با داعش ابا دارد و چگونه میتوان این سریال را به سپهبد سلیمانی نسبت داد در حالیکه بازیگر نقش اصلی آن مشغول بادهنوشی با دیکتاتور کوچولوی لاسوگاس از تهمانده پهلوی است؟
حمیدفرخنژاد مهمترین ابزار تبلیغاتی این سریال آنچنان در فضای مجازی برای عناصر فراری تبلیغ میکند که بیش از سریال سقوط، ژانگولرهای سیاسی او موجب تفریح افکار عمومی میشود.
در بخش دیگری گزارش ایسپا آمده است: در حالی حدود ۶۰درصد کاربران اعلام کردند سریال «سقوط» را تماشا کردهاند که ۳۲ درصد از پاسخگویان گفتهاند تا پیش از پخش سریال «سقوط» هیچ محصول فرهنگی اعم از فیلم، سریال و کتاب راجع به داعش ندیده و نخوانده بودند.
این خط انحرافی در این نظرسنجی همان خط القایی را دنبال میکند تا فیلیمو را به عنوان رسانه قدرتمند ابزار قدرت نرم حاکمیت اما در جایگاهی مستقل تعریف کند که بهترین سریال امنیتی پرمخاطب را میتواند بسازد و این شیوه تبلیغی روشی است تا تخطی از قوانین مرجع حاکمیتی تحتالشعاع قرار بگیرد.
در ادامه این نظرسنجی آمده است: از بین تماشاگران سریال ۸۱ درصد موضوع سریال را مقابله با داعش و نجات مردم از دست داعش اعلام کردهاند. همچنین «قدرت ایران و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشور و حفظ امنیت ایران» محورهای بعدی پاسخ مردم در خصوص سریال عنوان شده است.
همچنین ۶۶درصد پاسخگویان به نظرسنجی ایسپا، تصویر ارائه شده از داعش در این مجموعه را منطبق با واقعیت دانستهاند؛ همچنین ۴۹درصد بینندگان اعلام کردهاند که با تماشای «سقوط» شناخت شان از داعش بیشتر شده و ۶۹درصد پاسخگویان نیز گفتهاند پس از تماشای سریال، احساس نفرت و انزجارشان از داعش بیشتر شده است.
۷۵درصد کاربران اعلام کردند که تماشای این سریال، شناخت حقیقیشان از رفتار داعش با زنان را به میزان زیاد و خیلی زیاد افزایش داده و ۶۴درصد نیز از افزایش اطلاعات خود در خصوص مبارزه نیروهای امنیتی کشور با داعش پس از تماشای این سریال گفتهاند.«جذابیت موضوعی، کیفیت ساخت و استمرار در انتشار قسمتهای سریال سقوط» از نظر کاربران به ترتیب با ۸۸، ۸۷ و ۹۲ درصد «خوب و خیلی خوب» ارزیابی شده است.
اما در گلدرشتترین بخش این رپرتاژآگهی آمده است: از این نظرسنجی به برخی حواشی پیرامون این سریال و مخالفت صداوسیما با پخش آن، اشاره و نظرات مردم اخذ شد که بر این اساس، ۹۱درصد مخاطبان گفتهاند این سریال مشکلی برای پخش نداشت و «باید» پخش میشد!
همچنین از کاربران سوال شده «تا چه اندازه تمایل دارید فیلم یا سریالهایی با محتوای مشابه سریال سقوط تولید شود؟» ۵۷درصد از مخاطبان گزینه زیاد و خیلی زیاد را انتخاب کردهاند.
شایان ذکر است ۷۷درصد پاسخگویان به این نظرسنجی متاهل، ۷۱درصد دارای تحصیلات عالی و ۷۰درصد نیز در گروه سنی ۳۰تا ۴۹سال قرار داشتند.
یکی از گزینههای نظرسنجی ایسپا به مخالفت سازمان صدا و سیما و به صورت مشخص ساترا در مورد پخش این سریال اشاره میکند. از منظری کاملا فنی بر پایه روال منطقی نظرسنجیها ، این یک سئوال عمومی و حرفهای مبتنی بر جمع آوری نظرات بیطرفانه محسوب نمیشود و دارای سوء گیری است.
نظرسنجی عمومی غیررپرتاژی باید فاقد سوءگیری باشد. در سطور پیشین بر اساس ادعای همکاری ایسپا با روابط عمومی فیلیمو به این موضوع اشاره شد که جمع آوری نظرات با محوریت “رقابت با شبکههای ماهوارهای” به درخواست روابط عمومی این سامانه انجام شده است و سئوالات با کاربران فیلیمو مطرح شده است. با در نظر گرفتن این استدلالها مشخص است که پیامد همکاری ایسپا با سامانه مذکور دارای اهداف مشخصی است.
نکته جالب این است که این نظرسنجی در وب سایت رسمی ایسپا منتشر نشده و صرفا خبرگزاریهای رسمی به انتشار و پوشش آن اقدام کردهاند و طبیعی است بر اساس استدلالهای این گزارش تمنای آگهی خواهی از صباویژن، میتواند یک خبرگزاری رسمی با دریافت پشتوانه دریافت بودجه، وادار به حمایت از سریالی کند که بدون نظارت، بدون مجوز پروانه ساخت و نمایش ساخته شده است.
در بخش دیگری از نظرسنجی به ساخت سریالهایی شبیه فیلیمو اشاره شده و رضایت ۵۷ درصدی درج شده است. از این نظر سنجی سفارشی میتوان استدلال کرد، پیش تولید فصل دوم سریال سقوط یا محصول مشابهی از تیم فعلی، در همین زمان کلید خورده است.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است