قاتل

پنهان کردن جسد همسر زیر تخت فرزند

پنهان کردن جسد همسر زیر تخت فرزند



مرد جوان که متهم است یک روز پس از جشن تولد فرزندش با نخ بادکنک، همسرش را به قتل رسانده بزودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اردیبهشت امسال مردی با مراجعه به پلیس آگاهی مدعی شد همسرش ناپدید شده است.

وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: وقتی به دنبال دو فرزندم که مدرسه بودند رفتم و آنها را به خانه آوردم متوجه شدم همسرم در خانه نیست.

وقتی چند ساعت گذشت و از او خبری نشد و کسی هم از او خبری نداشت به پلیس خبر دادم. ما هیچ اختلافی هم نداشتیم که بخواهد خانه را ترک کند.

در ادامه پلیس به تحقیق از خانواده زن جوان پرداخت. مادر و خواهر او به مأموران گفتند: دختر و دامادمان سال‌هاست که باهم اختلاف دارند. شب قبل از ناپدید شدن دخترم جشن تولد یکی از بچه‌هایش بود و ما هم آنجا بودیم اما بعد از شام آنها دوباره باهم بحث و جدل کردند و بعد از آن دیگر ما خبری از دخترم نداریم.پس از آن مأموران دریافتند که مرد جوان موضوعی را از پلیس پنهان کرده و در اظهاراتش تناقض وجود دارد. بنابراین او را بازداشت کردند.

اعتراف به قتل

متهم در ابتدا قصد داشت خودش را بی‌خبر نشان دهد اما در بازجویی‌های فنی لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: من و همسرم تقریباً از همان اوایل ازدواج‌مان باهم اختلاف و دعوا داشتیم. شب قبل از حادثه تولد دخترم بود. چندین بار جلوی میهمان‌ها باهم بحث کردیم و همه متوجه اختلاف‌های ما شدند. بعد از رفتن میهمان‌ها ما بازهم درگیر شدیم تا اینکه صبح بچه‌ها به مدرسه رفتند و ما دوباره درگیر شدیم.

من هم از شدت عصبانیت با نخ یکی از بادکنک‌های تولد او را خفه کردم.

دلتنگی برای مادر

وی افزود: آنقدر ترسیده بودم که نمی‌دانستم چه کاری باید انجام دهم و نگران بودم که وقتی بچه‌هایم می‌آیند چه بگویم.

به همین خاطر جسد همسرم را زیر تخت بچه‌ها پنهان کردم و وقتی آنها از مدرسه برگشتند به دروغ گفتم مادرشان قهر کرده و از خانه بیرون رفته است.

دو شبانه‌روز جسد همسرم زیر تخت بود و بچه‌هایم روی همان تخت می‌خوابیدند و به خاطر دلتنگی برای مادرشان تا صبح گریه می‌کردند.

تا اینکه روز سوم وقتی آنها به مدرسه رفتند خودروی یکی از دوستانم را امانت گرفتم و جسد را پتوپیچ کردم و به منطقه‌ای در شرق تهران بردم و دفن کردم.

با اظهارات هولناک متهم مأموران به محل دفن جسد رفتند و آن را کشف کردند.

به دنبال اعترافات متهم و بازسازی صحنه جرم، برای وی کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا وی بزودی محاکمه شود.

این در حالی است که اولیای دم برای دامادشان درخواست قصاص کرده‌اند.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پنهان کردن جسد همسر زیر تخت فرزند بیشتر بخوانید »

اعتراف داماد فراری به قتل پدرزنش

اعتراف داماد فراری به قتل پدرزنش



آشفتگی و تناقض گویی‌های مرد مشکوکی که پلیس به خاطر ظاهر و رفتار آشفته دستگیرش کرده بود راز قتل هولناک پدرزن را برای پلیس فاش کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، چند روز قبل مأموران گشت کلانتری در یکی از خیابان‌های جوادیه تهران، متوجه مردی شدند که ظاهری بهم ریخته و رفتارهای مرموزی داشت. باتوجه به مشکوک بودن مرد جوان، مأموران به سراغ او رفته و کارت شناسایی‌اش را خواستند.

اما او مدعی بود که مدرک شناسایی به همراه ندارد و هویت خود را امیر اعلام کرد. مأموران با استعلام هویت وی دریافتند که اطلاعات اشتباه به آنها داده. مرد جوان زمانی که دریافت با هویت جعلی نمی‌تواند از دست مأموران فرار کند، نه تنها هویت اصلی خود را برملا کرد بلکه راز قتلی را که چند روز قبل مرتکب شده بود، برملا کرد.او زمانی که مقابل افسرپرونده‌اش قرار گرفت، گفت: اسمم سیاوش است؛ هویتم را دروغ گفتم برای اینکه چند روز قبل جنایتی مرتکب شده‌ام و می‌دانم پلیس در جست و جویم است. اما دیگر از فرار و زندگی با هراس دستگیری خسته شده‌ام و می‌خواهم خودم را تسلیم کنم. پدر همسرم را با اسلحه شکاری در یکی از شهرستان‌های استان گلستان به قتل رسانده‌ام.

بدنبال اظهارات مرد جوان، موضوع بلافاصله به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. به دستور بازپرس جنایی مأموران به استعلام از استان گلستان پرداختند. استعلامات نشان می‌داد مرد جوان واقعیت را بیان کرده و در درگیری با پدرزنش او را به قتل رسانده است. با تأیید این موضوع، پس از هماهنگی‌های قضایی و باتوجه به اینکه جنایت در پایتخت رخ نداده بود، پرونده با قرار عدم صلاحیت به همراه متهم به قوه قضائیه استان گلستان ارجاع شد.

گفت‌وگو با متهم

چه شد که تصمیم به قتل پدر زنت گرفتی؟

نمی خواستم به او آسیبی برسانم. همه چیز اتفاقی بود و ناخواسته او را به قتل رساندم. من عاشق بودم. مریم را خیلی دوست داشتم و حتی یک لحظه هم بدون او نمی‌توانستم زندگی کنم. چند ماه قبل به خواستگاری‌اش رفتم و باهم نامزد کردیم. قرار بود مهرماه باهم ازدواج کنیم. حتی کارت‌های عروسی را هم پخش کرده بودیم یک خانه اجاره کرده و جهیزیه مریم را داخل خانه چیده بودیم. همه کارهای عروسی را کرده بودیم. ما حتی باغی را برای مراسم عروسی‌مان گرفته بودیم. اما نمی‌دانم چه شد که مریم پشیمان شد و پایش را در یک کفش کرد که می‌خواهم جدا شوم.

علت این ماجرا چه بود؟

واقعیتش حرف‌های مریم بهانه بود، او می‌گفت می‌خواهد برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود. حرف‌های مریم ابتدا شوخی به نظرم می‌آمد، اما وقتی اصرارهایش را دیدم باورم شد که او واقعاً نمی‌خواهد با من باشد. اما من، مریم را دوست داشتم از طرفی اگر او می‌خواست به خارج از کشور برود و دلش نمی‌خواست با من زندگی کند، چرا این همه خرج روی دست من گذاشته بود.

با خانواده مریم صحبت نکردی؟

فایده‌ای نداشت، او واقعاً نمی‌خواست با من زندگی کند. عصبانی شده بودم اسلحه‌ام را برداشتم و راهی خانه پدر زنم شدم. فقط می‌خواستم او را تهدید کنم تا شاید با تهدیدهای من، دخترش را راضی به ازدواج کند.

با خودم گفتم اگر مریم راضی نشد، حداقل با تهدید، هزینه‌ای را که به خاطر مخارج عروسی پرداخت کرده بودم از آنها می‌گیرم تا از نظر مالی حداقل خیلی متضرر نشوم.

بعد چه اتفاقی افتاد؟

اسلحه را به سمت مریم گرفتم و در این میان، پدر زنم جلو آمد تا اسلحه را از من بگیرد که ناخواسته تیر شلیک شد و او را به قتل رساندم.

بعد از جنایت هم راهی تهران شدم در تمام این مدت در پایتخت آواره بودم. شب‌ها در پارک‌ها می‌خوابیدم و با دیدن خودروی پلیس بلافاصله فرار می‌کردم. وقتی که پلیس مرا دستگیر کرد، با خودم گفتم تا کی می‌خواهی به فرار ادامه دهی و شب و روزت پر از هراس باشد، به همین دلیل اعتراف کردم.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اعتراف داماد فراری به قتل پدرزنش بیشتر بخوانید »

دستگیری قاتل ۱۹ ساله در البرز

دستگیری قاتل ۱۹ ساله در البرز



رئیس پلیس آگاهی استان البرز از دستگیری یک قاتل ۱۹ ساله خبر داد و گفت: وی همکار خود را که مردی ۲۸ ساله بوده در شهرستان چهارباغ به قتل رسانده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سرهنگ حکمت اله شجاعی اظهار کرد: در پی اعلام یک فقره فوت مشکوک در شهرستان چهارباغ عوامل پلیس آگاهی شهرستان به محل وقوع جرم اعزام شدند.

وی ادامه داد: در بررسی مأموران مشخص شد مقتول که مردی ۲۸ ساله است با ضربه محکم به سرش به قتل رسیده است و با توجه به حساسیت موضوع، تلاش جهت شناسایی قاتل یا قاتلان در دستور کار پلیس آگاهی شهرستان قرار گرفت.

شجاعی اضافه کرد: پس از انجام اقدامات خاص پلیسی، مأموران به همکار مقتول که پسری ۱۹ ساله بود و با او در یک دامداری در شهرستان چهارباغ کار می‌کرد مشکوک شدند که پس از ارتکاب قتل قصد خروج از کشور را داشته که با اقدامات به موقع مأموران دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل می‌شود.

رئیس پلیس آگاهی استان البرز با بیان اینکه قاتل انگیزه قتل را جر و بحث با همکار خود در موضوعات کاری عنوان کرده و پس از عصبانیت مشت محکمی به گیج گاه مقتول زده که باعث مرگ او شده، گفت: قاتل با تشکیل پرونده جهت سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضائی شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دستگیری قاتل ۱۹ ساله در البرز بیشتر بخوانید »

نجات از قصاص با رضایت پدربزرگ‌ها

نجات از قصاص با رضایت پدربزرگ‌ها



مرد طلبکار که در اقدامی جنون‌آمیز همسر و دختر ۲ ساله‌اش را کشته بود با رضایت پدربزرگ‌ها از قصاص رهایی یافت و تنها از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، شهریور سال گذشته گزارش قتل یک مادر و دختر ۲ ساله‌اش در خانه‌ای واقع در ورامین به پلیس اعلام شد. در نخستین گام از تحقیقات با بررسی فیلم دوربین‌های مداربسته محل مشخص شد شوهر زن جوان آخرین کسی بوده که از خانه‌اش خارج شده است بنابراین مرد جوان دستگیر شد و خیلی زود به قتل همسر و دخترش اعتراف کرد.

وقتی متهم در دادگاه پای میز محاکمه ایستاد گفت: همسرم دختر عمویم هم بود یک سال قبل از قتل پولی به برادرزنم قرض دادم و قرار شد دوماه بعد آن را برگرداند. اما هربار بهانه‌ای می‌آورد و برای پس دادن بدهی‌اش مدام امروز و فردا می‌کرد. همین موضوع باعث شده بود بین من و همسرم هم اختلاف شدیدی به وجود آید همسرم همیشه طرف برادرش را می‌گرفت و به من می‌گفت حق نداری به او توهین کنی. روز حادثه وقتی به خانه رفتم سر همین موضوع دوباره با هم دعوا کردیم و او با من قهر کرد.

چند ساعت بعد از او خواستم برایم آب و چای بیاورد اما توجهی نکرد من که اعصابم به هم ریخته بود از کوره در رفتم و به سمتش حمله کردم و بعد هم با کارد آشپزخانه چند ضربه به شکم، پهلو و گردنش زدم.همان موقع فرزند دو ساله‌ام از خواب بیدار شد و شروع به گریه کرد. از شدت ناراحتی دیوانه شده بودم برای اینکه صدایش را قطع کنم یک ضربه هم به او زدم و بعد هم دخترم را کشتم نمی‌دانستم چه کار می‌کنم با عجله فرش خانه را روی جسد آنها انداختم و از خانه خارج شدم. وقتی قاضی از متهم پرسید چرا دخترت را کشتی گفت: چون دیگر مادر نداشت و من هم به زندان می‌افتادم بنابراین نمی‌خواستم او زیر دست خانواده مادرش بزرگ شود.

با توجه به حرف‌های متهم قضات او را برای تأیید سلامت عقلی به کمیسیون پزشکی قانونی معرفی کردند. وقتی کارشناسان پزشکی قانونی سلامت روانی وی را تأیید کرده و اعلام کردند این مرد هنگام ارتکاب جرم جنون نداشته است وی بار دیگر در شعبه ۱۳دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد. اما قبل از این جلسه دادگاه توانست رضایت پدر زنش را که عمویش بود جلب کند. پدر متهم نیز که به عنوان ولی دم نوه‌اش محسوب می‌شد بابت نوه‌اش رضایت بی‌قید و شرط خود را اعلام کرده بود. به این ترتیب متهم از جنبه عمومی جرم از خود دفاع کرد.

در جلسه دادگاه

در این جلسه متهم گفت: من قبل از درگیری با همسرم قرص مصرف کرده بودم و حال طبیعی نداشتم. باور کنید تحت تأثیر مصرف قرص همسرم را کشتم. خودم هم نمی‌دانم چرا فرزندم را کشتم و حالا پشیمان هستم. می‌دانم اشتباه کرده‌ام و از قضات دادگاه ‌طلب بخشش دارم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا برای متهم رأی صادر کنند.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نجات از قصاص با رضایت پدربزرگ‌ها بیشتر بخوانید »

احتمال قتل‌های سریالی در پرونده مرد موادفروش

احتمال قتل‌های سریالی در پرونده مرد موادفروش



کارآگاهان جنایی با کشف راز قتل مرد معتاد به دست یک موادفروش احتمال دادند وی عامل قتل سه مرد معتادی باشد که اجسادشان مدتی قبل پیدا شده بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، پاییز سال گذشته به دنبال کشف جسد مردی معتاد در زیر پلی در جنوب غربی تهران تیم جنایی راهی محل حادثه شدند و پس از بررسی‌های اولیه مشخص شد قربانی بر اثر خفگی جانش را از دست داده است. در بازرسی از جیب‌های مقتول، مدرک شناسایی که هویت او را نشان دهد به دست نیامد و به دستور مقام قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای یافتن ردی از خانواده‌اش و شناسایی هویت او ادامه پیدا کرد.

مدتی بعد مرد میانسالی با مراجعه به پلیس آگاهی ناپدید شدن پسرش را خبر داد و گفت: پسرم فرید اعتیاد به مواد مخدر داشت و چند وقتی بود که ما را ترک کرده بود. او هرچند هفته یک‌بار به سراغ‌مان می‌آمد و به همین دلیل ناپدید شدنش برای‌مان خیلی عجیب نبود. بعد از مدتی که از پسرم خبری نشد، نگرانش شدیم و احتمال دادیم که شاید برایش اتفاقی افتاده باشد.

با شکایت مرد میانسال، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت به سراغ پرونده‌های اجساد مجهول‌الهویه‌ای رفتند و عکس فردی که با فرید شباهت داشت را به مرد میانسال نشان دادند و هویت جسد کشف شده شناسایی شد.

در گام دیگر از تحقیقات مأموران دریافتند که مقتول با مرد موادفروش درگیری داشته است. به این ترتیب مرد موادفروش بازداشت شد و در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: سر پول مواد مخدر با فرید به مشکل خوردم و سر همین مسأله دعوا کردیم و از روی عصبانیت گردنش را فشار دادم. وقتی به خودم آمدم دیدم او نفس نمی‌کشد و از ترسم فرار کردم.

با اعتراف عامل جنایت و پس از بازسازی صحنه قتل، در حالی که تحقیقات در این خصوص تکمیل شده بود کارآگاهان جنایی با سه پرونده مشابه مواجه شدند که ۳ مرد معتاد با همین شیوه به قتل رسیده بودند و پرونده آنها در میان اجساد مجهول‌الهویه قرار گرفته بود. از این‌رو بازپرس امیرحسین علیمردان دستور تحقیقات بیشتر را صادر کرد تا مشخص شود که در پرونده ۳ قتل دیگر، مرد موادفروش چه نقشی داشته است.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

احتمال قتل‌های سریالی در پرونده مرد موادفروش بیشتر بخوانید »