قاتل

محاکمه پدر به اتهام قتل بی‌رحمانه دخترش

محاکمه پدر به اتهام قتل بی‌رحمانه دخترش



مردی که مدعی است دخترش را به خاطر مسائل ناموسی با شلیک دو گلوله به قتل رسانده، بزودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه می‌شود.

  • آهن پرایس

به گزارش مجاهدت از مشرق، تیرماه امسال گزارش یک درگیری مرگبار با سلاح گرم به پلیس اعلام و در بررسی‌های اولیه مشخص شد که مردی با شلیک دو گلوله به سر دختر ۱۶ ساله‌اش او را به قتل رسانده و متواری شده است.

برادر مقتول در توضیح ماجرا به مأموران گفت: من و خواهرم در خودرو بودیم که متوجه شدم پدرم ما را تعقیب می‌کند، سعی کردم از دستش فرار کنیم اما یک دست‌انداز باعث خاموش شدن خودروام شد و همان موقع پدرم به سمت ما آمد و کلتی را بیرون کشید و با دو گلوله خواهرم را کشت و با موتور فرار کرد.

با دستگیری متهم وی در تشریح ماجرا گفت: بعد از جدایی از همسرم می‌خواستم بچه‌ها پیش من زندگی کنند، اما مادرشان اجازه نمی‌داد. او موادفروشی می‌کرد و با افراد ناموجهی در ارتباط بود و من نگران بچه‌هایم بودم. یک سال و نیم قبل مردی به نام اصغر که با همسر سابقم دوست بود برایم مزاحمت ایجاد کرد. او با شلیک گلوله و آتش زدن خانه‌ام سعی داشت مرا بترساند. همان زمان بود که فکر کردم برای نجات جانم باید اسلحه‌ای تهیه کنم و کلتی را به قیمت ۷۰ میلیون تومان خریداری کردم. چند روز بعد آن مرد با من تماس گرفت و مدعی شد با دخترم ارتباط پنهانی دارد. خیلی عصبانی شدم، اما وقتی دامادم هم در تماس با من موضوع را تأیید کرد با خودم گفتم که اگر این موضوع واقعیت داشته باشد دخترم را می‌کشم.

وی افزود: چند بار از همسر سابقم خواستم زندگی دخترمان را خراب نکند اما او توجهی به حرف‌هایم نمی‌کرد تا اینکه با بررسی پیامک‌های تلفن دخترم برایم محرز شد که او با اصغر ارتباط دارد و تصمیم به قتل گرفتم. حالا هم نه پشیمان هستم و نه عذاب وجدان دارم، باید دخترم را می‌کشتم.

پس از اظهارات صریح متهم، وی برای معاینه روانی به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان آن سازمان، سلامت روان او را تأیید کردند.

در ادامه نیز مادر مقتول با ثبت شکایتی برای همسر سابقش درخواست اشد مجازات کرد. با تکمیل تحقیقات برای متهم به اتهام قتل عمد، اتهاماتی چون نگهداری و حمل سلاح گرم غیرمجاز و قدرت‌نمایی با سلاح گرم نیز به پرونده اضافه و کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد . این پدر قاتل بزودی پای میز محاکمه می ایستد.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

محاکمه پدر به اتهام قتل بی‌رحمانه دخترش بیشتر بخوانید »

بازسازی صحنه قتل در فرودگاه امام

بازسازی صحنه قتل در فرودگاه امام



صبح امروز صحنه جرم قتل در فرودگاه امام خمینی (ره) با حضور متهم در محل وقوع حادثه بازسازی شد.

  • آهن پرایس

به گزارش مجاهدت از مشرق، صبح امروز ۱۳ آبان ۱۴۰۳ صحنه جرم قتل در فرودگاه امام خمینی (ره) در محل وقوع قتل بازسازی شد.

قاتل در زمان بازسازی صحنه جرم ضمن اعتراف به قتل، اعلام کرد که با یکی از پیمانکاران از گذشته اختلاف داشته است و روز حادثه اسلحه‌ای را که از قبل تهیه کرده بود را با خود به محل کار می‌برد.

طبق اعترافات متهم، وی روز حادثه وارد دفتر کار پیمانکار می‌شود و قصد شلیک به پیمانکار را داشته که پرسنل حاضر در محل از ورود وی به اتاق پیمانکار جلوگیری می‌کنند که در این لحظه متهم برای ترساندن پرسنل اقدام به تیراندازی می‌کند.

یکی از گلوله‌های شلیک شده به مقتول که مدیر دفتر پیمانکار بوده اصابت کرده و منجر به فوت وی می‌شود.

تحقیقات در رابطه با این پرونده در دادسرای جنایی تهران ادامه دارد.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بازسازی صحنه قتل در فرودگاه امام بیشتر بخوانید »

اعتراف داماد فراری به قتل پدرزنش

تنبیه مرگبار مرد میانسال در دفاع از زن فامیل



مرد جوان وقتی فهمید فردی غریبه برای یکی از زنان فامیل مزاحمت ایجاد کرده، با مشت و لگد به جانش افتاد و او را به کام مرگ کشاند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اوایل مهر امسال، مأموران کلانتری ۱۱۶ مولوی خبر مرگ مرد میانسالی را به بازپرس محسن اختیاری اعلام کردند. به دنبال گزارش این خبر، تیم جنایی راهی بیمارستان شده و با جسد مرد ۶۴ ساله مواجه شدند. آثار کبودی روی بدن مقتول ناشی از ضرب و شتم دیده می‌شد و علت مرگ نیز ضربات به سر و بدن مقتول اعلام شد.

در بررسی‌های میدانی و بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل حادثه؛ مشخص شد که مرد میانسال با جوانی درگیر شده و با ضربات مشت و لگد او به قتل رسیده است. تحقیقات نشان می‌داد مرد جوان به نام حسام از اهالی محلی است که مقتول ساکن آنجاست و از مدتی قبل باهم اختلاف داشته‌اند.

با مشخص شدن هویت عامل جنایت، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده تا متهم را دستگیر کنند. اما او متواری شده بود و در حالی که بررسی‌ها برای مشخص شدن مخفیگاه او ادامه داشت، روز گذشته متهم به اداره آگاهی رفت و خود را معرفی کرد.

او زمانی که مقابل افسر کشیک اداره آگاهی قرار گرفت، گفت: چند روز قبل دست به جنایتی ناخواسته زدم اما عذاب وجدان باعث شد تا خودم را معرفی کنم. مقتول مدتی بود که برای یکی از بستگان ما به نام فرنوش ایجاد مزاحمت می‌کرد. تا جایی که من می‌دانم آنها مدتی با هم ارتباط کاری داشته‌اند اما وقتی این ارتباط تمام شد، او پشت سر فرنوش حرف‌های نامناسبی زده بود که باعث شکایت فرنوش شد. اما ماجرا به همین جا ختم نشد و مقتول وقتی از شکایت با خبر شد برای انتقام‌گیری این بار عکس‌هایی که با فرنوش داشت را در فضای مجازی منتشر کرد.

او با این کارش می‌خواست ثابت کند که فرنوش دروغ گفته و باهم رابطه پنهانی داشته‌اند. وقتی فرنوش از این مزاحمت‌ها برایم گفت، خیلی عصبانی شدم. روز حادثه وقتی مقتول را در خیابان دیدم، از او خواستم که دست از کارهایش بردارد اما او قبول نکرد و سر همین مسأله باهم دعوایمان شد و با مشت و لگد به جانش افتادم. من اصلاً قصد کشتن او را نداشتم و فقط می‌خواستم تنبیهش کنم که دست از مزاحمت‌هایش بردارد.

با اعتراف مرد جوان به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت وی در اختیار اداره آگاهی قرار گرفت و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تنبیه مرگبار مرد میانسال در دفاع از زن فامیل بیشتر بخوانید »

پنهان کردن جسد همسر زیر تخت فرزند

پنهان کردن جسد همسر زیر تخت فرزند



مرد جوان که متهم است یک روز پس از جشن تولد فرزندش با نخ بادکنک، همسرش را به قتل رسانده بزودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اردیبهشت امسال مردی با مراجعه به پلیس آگاهی مدعی شد همسرش ناپدید شده است.

وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: وقتی به دنبال دو فرزندم که مدرسه بودند رفتم و آنها را به خانه آوردم متوجه شدم همسرم در خانه نیست.

وقتی چند ساعت گذشت و از او خبری نشد و کسی هم از او خبری نداشت به پلیس خبر دادم. ما هیچ اختلافی هم نداشتیم که بخواهد خانه را ترک کند.

در ادامه پلیس به تحقیق از خانواده زن جوان پرداخت. مادر و خواهر او به مأموران گفتند: دختر و دامادمان سال‌هاست که باهم اختلاف دارند. شب قبل از ناپدید شدن دخترم جشن تولد یکی از بچه‌هایش بود و ما هم آنجا بودیم اما بعد از شام آنها دوباره باهم بحث و جدل کردند و بعد از آن دیگر ما خبری از دخترم نداریم.پس از آن مأموران دریافتند که مرد جوان موضوعی را از پلیس پنهان کرده و در اظهاراتش تناقض وجود دارد. بنابراین او را بازداشت کردند.

اعتراف به قتل

متهم در ابتدا قصد داشت خودش را بی‌خبر نشان دهد اما در بازجویی‌های فنی لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: من و همسرم تقریباً از همان اوایل ازدواج‌مان باهم اختلاف و دعوا داشتیم. شب قبل از حادثه تولد دخترم بود. چندین بار جلوی میهمان‌ها باهم بحث کردیم و همه متوجه اختلاف‌های ما شدند. بعد از رفتن میهمان‌ها ما بازهم درگیر شدیم تا اینکه صبح بچه‌ها به مدرسه رفتند و ما دوباره درگیر شدیم.

من هم از شدت عصبانیت با نخ یکی از بادکنک‌های تولد او را خفه کردم.

دلتنگی برای مادر

وی افزود: آنقدر ترسیده بودم که نمی‌دانستم چه کاری باید انجام دهم و نگران بودم که وقتی بچه‌هایم می‌آیند چه بگویم.

به همین خاطر جسد همسرم را زیر تخت بچه‌ها پنهان کردم و وقتی آنها از مدرسه برگشتند به دروغ گفتم مادرشان قهر کرده و از خانه بیرون رفته است.

دو شبانه‌روز جسد همسرم زیر تخت بود و بچه‌هایم روی همان تخت می‌خوابیدند و به خاطر دلتنگی برای مادرشان تا صبح گریه می‌کردند.

تا اینکه روز سوم وقتی آنها به مدرسه رفتند خودروی یکی از دوستانم را امانت گرفتم و جسد را پتوپیچ کردم و به منطقه‌ای در شرق تهران بردم و دفن کردم.

با اظهارات هولناک متهم مأموران به محل دفن جسد رفتند و آن را کشف کردند.

به دنبال اعترافات متهم و بازسازی صحنه جرم، برای وی کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا وی بزودی محاکمه شود.

این در حالی است که اولیای دم برای دامادشان درخواست قصاص کرده‌اند.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پنهان کردن جسد همسر زیر تخت فرزند بیشتر بخوانید »

اعتراف داماد فراری به قتل پدرزنش

اعتراف داماد فراری به قتل پدرزنش



آشفتگی و تناقض گویی‌های مرد مشکوکی که پلیس به خاطر ظاهر و رفتار آشفته دستگیرش کرده بود راز قتل هولناک پدرزن را برای پلیس فاش کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، چند روز قبل مأموران گشت کلانتری در یکی از خیابان‌های جوادیه تهران، متوجه مردی شدند که ظاهری بهم ریخته و رفتارهای مرموزی داشت. باتوجه به مشکوک بودن مرد جوان، مأموران به سراغ او رفته و کارت شناسایی‌اش را خواستند.

اما او مدعی بود که مدرک شناسایی به همراه ندارد و هویت خود را امیر اعلام کرد. مأموران با استعلام هویت وی دریافتند که اطلاعات اشتباه به آنها داده. مرد جوان زمانی که دریافت با هویت جعلی نمی‌تواند از دست مأموران فرار کند، نه تنها هویت اصلی خود را برملا کرد بلکه راز قتلی را که چند روز قبل مرتکب شده بود، برملا کرد.او زمانی که مقابل افسرپرونده‌اش قرار گرفت، گفت: اسمم سیاوش است؛ هویتم را دروغ گفتم برای اینکه چند روز قبل جنایتی مرتکب شده‌ام و می‌دانم پلیس در جست و جویم است. اما دیگر از فرار و زندگی با هراس دستگیری خسته شده‌ام و می‌خواهم خودم را تسلیم کنم. پدر همسرم را با اسلحه شکاری در یکی از شهرستان‌های استان گلستان به قتل رسانده‌ام.

بدنبال اظهارات مرد جوان، موضوع بلافاصله به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. به دستور بازپرس جنایی مأموران به استعلام از استان گلستان پرداختند. استعلامات نشان می‌داد مرد جوان واقعیت را بیان کرده و در درگیری با پدرزنش او را به قتل رسانده است. با تأیید این موضوع، پس از هماهنگی‌های قضایی و باتوجه به اینکه جنایت در پایتخت رخ نداده بود، پرونده با قرار عدم صلاحیت به همراه متهم به قوه قضائیه استان گلستان ارجاع شد.

گفت‌وگو با متهم

چه شد که تصمیم به قتل پدر زنت گرفتی؟

نمی خواستم به او آسیبی برسانم. همه چیز اتفاقی بود و ناخواسته او را به قتل رساندم. من عاشق بودم. مریم را خیلی دوست داشتم و حتی یک لحظه هم بدون او نمی‌توانستم زندگی کنم. چند ماه قبل به خواستگاری‌اش رفتم و باهم نامزد کردیم. قرار بود مهرماه باهم ازدواج کنیم. حتی کارت‌های عروسی را هم پخش کرده بودیم یک خانه اجاره کرده و جهیزیه مریم را داخل خانه چیده بودیم. همه کارهای عروسی را کرده بودیم. ما حتی باغی را برای مراسم عروسی‌مان گرفته بودیم. اما نمی‌دانم چه شد که مریم پشیمان شد و پایش را در یک کفش کرد که می‌خواهم جدا شوم.

علت این ماجرا چه بود؟

واقعیتش حرف‌های مریم بهانه بود، او می‌گفت می‌خواهد برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود. حرف‌های مریم ابتدا شوخی به نظرم می‌آمد، اما وقتی اصرارهایش را دیدم باورم شد که او واقعاً نمی‌خواهد با من باشد. اما من، مریم را دوست داشتم از طرفی اگر او می‌خواست به خارج از کشور برود و دلش نمی‌خواست با من زندگی کند، چرا این همه خرج روی دست من گذاشته بود.

با خانواده مریم صحبت نکردی؟

فایده‌ای نداشت، او واقعاً نمی‌خواست با من زندگی کند. عصبانی شده بودم اسلحه‌ام را برداشتم و راهی خانه پدر زنم شدم. فقط می‌خواستم او را تهدید کنم تا شاید با تهدیدهای من، دخترش را راضی به ازدواج کند.

با خودم گفتم اگر مریم راضی نشد، حداقل با تهدید، هزینه‌ای را که به خاطر مخارج عروسی پرداخت کرده بودم از آنها می‌گیرم تا از نظر مالی حداقل خیلی متضرر نشوم.

بعد چه اتفاقی افتاد؟

اسلحه را به سمت مریم گرفتم و در این میان، پدر زنم جلو آمد تا اسلحه را از من بگیرد که ناخواسته تیر شلیک شد و او را به قتل رساندم.

بعد از جنایت هم راهی تهران شدم در تمام این مدت در پایتخت آواره بودم. شب‌ها در پارک‌ها می‌خوابیدم و با دیدن خودروی پلیس بلافاصله فرار می‌کردم. وقتی که پلیس مرا دستگیر کرد، با خودم گفتم تا کی می‌خواهی به فرار ادامه دهی و شب و روزت پر از هراس باشد، به همین دلیل اعتراف کردم.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اعتراف داماد فراری به قتل پدرزنش بیشتر بخوانید »