قاسم سلیمانی

راز توجه ویژه حاج قاسم به سامرا


راز توجه ویژه حاج قاسم سلیمانی به سامرا

سهراب سلیمانی گفت:اعتقاد حاج قاسم این بود که مهمان‌های سامرا، مهمان‌های آقا امام زمان (عج) هستند. مگر می‌شود آدم به مهمانی خانه‌ای برود و صاحبخانه نباشد؟ امکان ندارد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، چند روز آینده مصادف با دومین سالگرد شهادت جانسوز سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی است. وقتی حرم امامین عسکریین علیهم السلام در محاصره داعش قرار گرفت، سردار سلیمانی وارد منطقه شد و توانست در مدتی کوتاه داعشی‌ها را مجبور به عقب‌نشینی کند و سامرا را از چنگ آنها نجات داد. آنچه در ادامه می‌خوانید گفتگوی ویژه نامه خاتم سلیمانی ستاد بازسازی عتبات عالیات با سهراب سلیمانی برادر و باجناق شهید والامقام حاج قاسم سلیمانی است. او در حین مصاحبه از شهید سلیمانی با نام «حاجی» یاد می‌کند.

*لطفاً مختصری در مورد خودتان بفرمائید؟

من سهراب سلیمانی برادر کوچک حاج قاسم سلیمانی و برادر کوچک‌تر خانواده سلیمانی هستم. از سال پنجم ابتدایی از روستا به کرمان و نزد حاجی آمدم. تربیت یافته ایشان هستم و در دوران دبیرستان، جبهه تا آخر در خدمت ایشان بودیم. در این مدت هیچ وقت چه در زمان جبهه و چه بعد از آن از حاجی جدا نشدم. بعد هم که باجناق ایشان شدیم و همه جا همراه ایشان شدیم، مدتی در قوچان و زنجان بودم و بعد به کرمان برگشتم و بعد از آن دیگر کنار هم بودیم.

*برادر حاج قاسم بودن کار سختی است؟

سعادتی است که عضو خانواده ایشان و تربیت شده دست چنین انسان عزیز و بزرگواری باشیم که با نفس خودش مبارزه کرد و جزو کسانی بود که من فکر می‌کنم ولایت مدارترین و متدین‌ترین افراد جامعه و در دنیا مدافع مظلومان بود. به همین خاطر نگهداشتن حرمت ایشان خیلی سخت است. ایشان زندگی ما را کنترل می‌کرد که خدای نکرده ما به بیراهه نرویم.

*مثالی از این نظارت‌ها سراغ دارید؟

من در سازمان زندان‌ها کار می‌کردم. ایشان مدت زیادی حتی کوچک‌ترین آورده زندگی من را کنترل می‌کرد که مثلاً اگر یک تخته فرش در زندگی ما آمد، از کجا آمد و چه جور آمد؟ تا خدای نکرده به بیراهه نرویم. کار ما ضمن اینکه مصلحت انگیز بود و خیلی هم ثواب داشت مفسده انگیز و خطرناک نیز می‌توانست باشد؛ ایشان تا آخرین لحظه به هر صورت از ما مراقبت می‌کرد و ما هم سعی و تلاشمان بر این بود که کاری نکنیم هم در مقابل خداوند مسئول باشیم و هم حیثیت و آبروی چنین انسان بزرگواری که آبروی خودش را برای اسلام گذاشته است، دچار خدشه شود و ایشان هتک حیثیت نشود.

*با توجه به مصالحی که جایگاه حاج قاسم ایجاب می‌کرد، ما از خانواده ایشان اطلاعات زیادی نداریم. می‌خواهیم بدانیم ایشان در چه خانواده‌ای پرورش یافت که حاج قاسم شد؟

ما در یک خانواده ۷ نفره بزرگ شدیم. ۵ بچه و دو خواهر و سه برادر بودیم. پدر ما فردی متدین، انقلابی، خوشنام و مبارز بودند و قبل و بعد از انقلاب با دامداری و کشاورزی و عشایری زندگی خود را اداره می‌کردند. جد پدری شهید سلیمانی و بنده در رابر کرمان ساکن بودند. خانواده ما جزو طایفه سلیمانی است که طایفه خوشنامی است. در واقع ما از عشایر بختیاری هستیم و نسبت لر داریم.

*اطلاع دارید چرا پدر شما در زمان اصلاحات ارضی، زمینی نگرفتند؟

ما خودمان مالک بودیم اما ملکی که در اصلاحات ارضی در اختیار قرار می‌دادند متعلق به دیگران بود. بابای من آدم بسیار مقیدی بود و حدود شرعی را رعایت می‌کرد. ایشان حاضر نبود حتی یک متر از زمینی را بگیرد که متعلق به شخص دیگری بود. موضوع اصلاحات ارضی را هم قبول نداشت و این موضوع را حق الناس می‌دانست. به هر صورت آن طرف ملکی که در دستش بود، شاید ۵۰ یا ۶۰ نفر یتیم و صغیر نسبت در آن سهم داشتند.

ایشان شخصی بود که در هیچ شرایطی نماز و روزه و عبادتش ترک نمی‌شد و متدین و مورد اعتماد تمام طایفه سلیمانی بود. در طایفه ما مراجعه به مراجع قضائی در کمترین حد بود. پدرم قبل از نماز صبح بیدار بود و ما ناهار و شام را هیچ وقت تنها نخوردیم. یکی از مواردی که پدرم همیشه از مادرم تعریف می‌کرد این بود که می‌گفتند: «هیچ وقت ندیدم مادرتان در مقابل مهمان نق بزند و با روحیه باز در مقابل مهمان قرار می گرفتند».

*چه نکات تربیتی در خانواده رعایت می‌شد؟

پدرم لقمه شبهه ناک هرگز در زندگی نیاورد. لقمه حرام که جای خود دارد! پدرم محل پناه افراد نیازمند طایفه بود به نحوی که اگر رویشان نمی‌شد به جایی مراجعه کنند به پدرم مراجعه می‌کردند. روزی حلال باعث می‌شود که حاج قاسم، حاج قاسم شود.

راز توجه ویژه حاج قاسم سلیمانی به سامرا

*پدرتان چه دعایی در حق حاج قاسم می‌کردند؟

پدر همیشه دوست داشت یکی از ما در جنگ شهید بشود. آرزویش این بود و برای حاج قاسم خیلی دعا می‌کرد که شهید شود. می‌گفت: «کسی که ضجه می‌زند و برای اسلام تلاش می‌کند حقش مردن نیست و حقش شهید شدن است. من دعا می‌کنم که ایشان شهید شود».

*برخورد حاجی با اعضای خانواده و فامیل چه طور بود؟

حاجی دو روز به روستا می‌آمد و به افرادی که احساس می‌کرد نیاز به سرزدن دارد، سر می‌زد. مشکلات را حل و فصل می‌کرد. این بود که در دل مردم جای گرفته بود. احترام خاصی هم برای پدر و مادر قائل بودند. در سخت‌ترین شرایط در جنگ چه سوریه و چه جای دیگر بود. دو روز یک بار به پدر و مادرم زنگ می‌زد. به خصوص بعد از فوت مادرم به پدرم زنگ می‌زد. اگر تماس نمی‌گرفت، آنها می‌فهمیدند که مشکلی هستند و با ما تماس می‌گرفتند که: «حاج قاسم چرا زنگ نزده؟ پیگیر شوید ببینید برادرتان کجاست!»

*از زمان جوانی خاطره مشترکی با حاج قاسم دارید؟

همه اش خاطره است. حاجی سال ۵۵ دو تومان به من جیره روزانه می‌داد. اگر مدرسه من دیر می‌شد با تاکسی ۵ ریال می‌دادم و با تاکسی می‌رفتم. اگر دوست داشتم ۵۷ ریال می‌دادم و ساندویچ و نوشابه می‌خوردم. دو تومان آن موقع خیلی بود. من به لطف خدا از پنجم ابتدایی نماز می‌خواندم. صدای نماز و صوت قرآن پدر در گوش ما بود که بلند و با قرائت زیبایی می‌خواند. سواد هم خیلی نداشت و قرآن را از حفظ می‌خواند. ما با صدای ایشان بلند می‌شدیم. کلاس اول راهنمایی بودیم و تنبلی می‌کردم و هنوز نماز بر من واجب نشده بود. حاجی و شهید احمد برای ما منبع تشویقی قرار دادند که نماز صبحمان قضا نشود. یک ساعت وسترن واچ برای من خریدند. آن وقت‌ها ساعت خریدن خیلی رایج نبود. گفتند که: «این ساعت باید سر ساعت ۵ صبح کوک شود. اگر کوک نشود، حتماً ً خراب می‌شود.» من ساعت شماته دار زنگی را بالای سرم می‌گذاشتم و برای ساعت ۵ کوک می‌کردم که این ساعت نخوابد. دیگر عادت شد و ساعت را کوک می‌کردم و نمازصبح را می‌خواندم و بعدش درس می‌خواندم.

*جدای از وابستگی خانوادگی شهادت احمد سلیمانی تأثیر زیادی بر حاج قاسم داشت؟ چرا؟

سال اول حاجی، من و یکی از اقوام به نام علی محمد سلیمانی با شهید احمد در کرمان در یک اتاق زندگی می‌کردیم. این هم اتاقی بودن هفت سال از زمان حضور من ادامه داشت. دو سال هم قبل از آن حدود ۹ سال با هم، هم اتاقی بودند. برادر شهید احمد هم به ما پیوست. کسی فکر نمی‌کرد شهید احمد پسرخاله ماست و همه فکر می‌کردند برادر ماست. اینقدر به حاج قاسم نزدیک بود و حاجی به او علاقه داشت. به خاطر نزدیکی ارتباط شاید بیش از من هم دوستش داشت.

*از فعالیت‌های شهید سلیمانی در مورد انقلاب نکته‌ای خاطرتان هست؟

من کلاس اول راهنمایی بودم. خیلی مسائل را متوجه نمی‌شدم. خانه ما در خیابان ناصریه بود. رفت و آمد افراد مختلف به خانه ما وجود داشت. ایشان فعالیت سیاسی داشت. دو سه نفر جلسات سیاسی در خانه ما برگزار می‌کردند. آنجا یکی از مراکز تصمیم گیری برای راهپیمایی‌های انقلاب در کرمان بود. حاجی و شهید احمد از افرادی بودند که کار راهپیمایی و مبارزه را ادامه می‌دادند.

*در ماجرای آتش زدن مسجد جامع کرمان توسط ساواک و عوامل رژیم، حاج قاسم و شهید احمد سلیمانی چه عکس‌العملی داشتند؟

در بحث آتش زدن مسجد جامع کرمان، حاجی و احمد در اوج درگیری بودند؛ به لحاظ اینکه از نظر بدنی وضعیت خوبی داشتند. حاشیه شهر کرمان طایفه‌ای بود که به پاسبان‌ها برای دستگیری و کشتار مردم کمک می‌کردند. اینها جزو کسانی بودند که محافظ مردم بوده و خیلی کتک می‌خوردند.

*ارتباط ایشان با روحانیت انقلابی در کرمان چطور بود؟

آن موقع حاجی ارتباط بسیار نزدیکی با آقایی به نام محمودی و شهید سید رضا کامیاب داشتند که فکر می‌کنم از مشهد آمده بودند و رفت‌وآمدشان مخفیانه بود. امام جماعت مسجد جامع آقای حقیقی (خدا رحمتش کند) و علمای دیگری که وجود داشتند؛ مرحوم آیت‌الله جعفری که حاجی برای ایشان احترام خاصی قائل بودند و تا آخرین لحظه ارتباط خاصی با ایشان داشتند. آقای رودباری در سازماندهی راهپیمایی‌ها فعال بودند و با خانه ما ارتباط داشتند. با آقای شیخ محمد هاشمیان امام جمعه رفسنجان در زمان جنگ مرتبط بودند. ایشان کمک خوبی در زمان جنگ می‌کردند و از بهترین پشتیبان‌های لشکر ثارالله در زمان جنگ بودند. لشکر ثارالله نسبت به لشکرهای دیگر از لحاظ خودرویی و تدارکاتی، لشکری قوی بودند. آقای شیخ محمد هاشمیان هرگاه که به لشکر می‌آمد، با کاروان عظیمی از خودروهای تویوتا، ژاپنی تا خشکبار و امکانات دیگر می‌آمد.

*ارتباطشان با مسجد چطور بود؟

روز پنجشنبه بعدازظهر بلااستثنا به مسجد صاحب‌الزمان (عج) می‌رفتیم، شش نفر بودیم و فوتبال گل کوچک بازی می‌کردیم. ما را اینطوری تربیت کردند تا به سمت سینما و مسائل دیگر کشیده نشویم. در طول هفته مدرسه بودیم، صبح‌های جمعه برای سرکشی از اقوام می‌رفتیم. از کلاس پنجم اینطور ما را تربیت کردند. یکی از دوستان پس از شهادت حاجی گفت: «حاجی نماز و روزه طلبکار باشد، بدهکار نیست». از زمانی که به سن تکلیف رسیدیم، یک روز نماز و روزه قضا نداشتیم به واسطه تربیتی که اخوی و برادر احمد داشتند.

*چرا حاج قاسم پس از گرفتن دیپلم در سال ۱۳۵۲ به دانشگاه نرفت؟

ما در روستا دام داشتیم ولی از نظر مالی لازم بود که کار کنیم. ایشان کمک‌خرج پدر بودند، بعد هم به مسائل انقلاب خورد و انقلاب برایشان اولویت بود. بعد هم جنگ آمد. ایشان تقریباً از روزهای اول جنگ، دوره آموزش نظامی دیدند و به عملیات کرخه نور آمدند.

*چطور شد که حاج‌قاسم به فرماندهی لشکر ثارالله رسید؟

حاج قاسم اجبار بود که کار کند تا نیازهای زندگی خانواده را تأمین کند. ایشان مدتی در هتل کسری کار می‌کردند و بعد در سازمان آب، سپس پاسدار افتخاری سپاه شدند. اولین عملیاتی که بچه‌های کرمان شرکت کردند، عملیات کرخه نور بود. حاج قاسم مسئول آموزش‌مان و آدم ورزیده و دوره‌دیده‌ای هم بود؛ آقای مهاجری فرمانده گردان و ایشان معاونشان بود. وقتی آقای مهاجری زخمی شد، ایشان فرمانده شد، عملیات طریق‌القدس بود که ایشان فرمانده نیروهای کرمان بود که یک گردان بود. ایشان از مربیان شاخص مرکز آموزشی در عملیات کرخه نور بود. آقای مهاجری فرمانده نیروهای کرمان رگبار به شکمشان خورد و زخمی شدند. حاج قاسم علی‌رغم آنکه تیر به کبدشان خورده بود، توسط شهید حسن باقری معرفی و فرمانده نیروهای کرمان شدند. در عملیات رمضان تیپ ثارالله تشکیل شد و نیروهای کرمان در عملیات طریق‌القدس عملکرد خوبی داشتند.

*فرماندهی حاج قاسم چه خصوصیاتی داشت؟

ایشان به لحاظ هوشیاری و درک سریع مطالب و وضعیت بدنی، فرمانده شاخصی بود. حاج قاسم بلااستثناء در خط بود، پس از جلسه بلافاصله در خط حاضر می‌شد و شب یا روز به تک‌تک سنگرهای بچه‌ها سر می‌زد و بعد از اعلام رمز عملیات، خودش جزو کسانی بود که مستقیماً از داخل خط فرماندهی می‌کرد نه از قرارگاه تاکتیکی. نمونه بارز خیلی از فرماندهان شهید جنگ مانند شهید باکری، شهید کاظمی و شهید همت بودند. شجاعت فرمانده به نیروهای خط منتقل می‌شد و در عملیات‌ها به ما می‌گفتند لشکر پیروز ثارالله و سخت‌ترین عملیات را به این لشکر می‌سپردند.

*ریشه توسل‌ها و توجه‌های شهید سلیمانی به ائمه اطهار (ع) کجا بود؟

پدرم رعایت‌کننده شئونات اخلاقی و مذهبی بود. ریشه اعتقادات از شیرخوارگی از خانواده بسته شده بود و علی‌الخصوص ارادت به حضرت زهرا (س). پدرم ارادت خاصی به سادات داشت. در روضه هنوز اسم نبرده بودند که اشک و ضجه حاجی جاری بود. از زمانی که یادم هست، از خیابان سرباز روضه خانه حاجی شروع شد. اول دو شب بود و تعداد کمی حضور داشتند. در خیابان شهید رجایی بیت‌الزهرا آماده شد بعد هم روضه خانگی بود. ما تقریباً چند سال روضه خانگی داشتیم. گاهی ما هم نبودیم و خودشان دو نفری بودند، می‌آمدند روضه می‌خواندند و می‌رفتند.

*درباره نقش شهید سلیمانی در شکل‌گیری ستاد بازسازی عتبات عالیات نکته‌ای به خاطر دارید؟

ایشان بعد از سقوط صدام در عراق سه موضوع را دنبال کرد. اولین کاری که ایشان انجام داد، سازماندهی مجاهدین عراق در سازمان بدر بود که در زمان جنگ با صدام مبارزه می‌کردند. حفاظت از حرم‌های شریف به سازمان بدر سپرده شد؛ موضوع دوم با دستور حضرت آقا و محوریت ایشان و هماهنگی و ارتباط بسیار نزدیک با آیت‌الله سیستانی و علمای عراق انجام شد. نیاز بود که ستاد بازسازی عتبات عالیات شکل بگیرد که کار بازسازی و نوسازی حرم‌های شریف در عراق انجام شود. کارهای زیربنایی که در نجف، کربلا، کاظمین و سامرا انجام شد، الان قابل مقایسه نیست. دغدغه اصلی حاجی این بود که زائر در رفاه و صحن و سرای ائمه (ع) در شأن ایشان باشد. کار دیگری که ایشان انجام داد، گسترش پیاده‌روی اربعین با استفاده از توانمندی مردم برای مردم بود. مؤکب‌ها مردم را درگیر خدمت‌رسانی به خودشان کردند. کار اصلی، تشکیل حشدالشعبی با طراحی و فکر ایشان بود و عملیات تأمین امنیت زائرین به نجف، کربلا و خود شهر کربلا با ساماندهی خیلی خوبی که صورت گرفت، از این طریق انجام شد که منشأ دفاع از حرم‌های شریف در برابر حمله شدید و برق‌آسای داعش در سوریه و عراق بود.

*موردی از مشکلات زائرین بود که حاج قاسم شخصاً دخالت کند؟

من در دو مرحله همراه ایشان بودم و در مسیر به زائرین حمله و جسارت شد. ایشان شبانه خودشان را به عراق رساندند تا از تعرض بعدی جلوگیری کنند. با این همه کوچک‌ترین تعرضی به حرم‌های شریف صورت نگرفت و بازسازی هم در شأن ائمه بود.

*ایشان تعصب خاصی به سامرا داشتند، علت خاصی داشت؟

اعتقاد ایشان این بود که مهمان‌های سامرا، مهمان‌های آقا امام زمان (عج) هستند. مگر می‌شود آدم به مهمانی خانه‌ای برود و صاحبخانه نباشد؟ امکان ندارد. این را خود حاجی می‌گفتند که نباید به مهمان صاحب‌الزمان (عج) جسارت شود. ایشان علاوه بر وجود مرقد ائمه (ع) در عتبات، نسبت به این موضوع تعصبی داشت.

*نکته‌ای درباره خط‌مشی ستاد بازسازی از ایشان نشنیده‌اید؟

در خصوص موضوعات کاری ایشان کمتر صحبت می‌کرد ولی سیاست کلی گسترش بازسازی تمام اعتاب مقدسه در عراق بود. من می‌دیدم که با مسئولان ستاد صحبت می‌کنند. چند باری شهید ابومهدی کارهای ستاد را دنبال می‌کردند. حاجی به سامرا توجه ویژه داشت و نقش شهید ابومهدی المهندس در گسترش سامرا نقش ویژه‌ای بود.

*شهید سلیمانی در جایی گفته‌اند که: «برای شهید شدن باید شهید بود».این جمله را در مورد خودشان چطور ارزیابی می‌کنید؟

ایشان واقعاً شهید بود که شهید شد، توجه خاصی داشت که در زندگی سر سوزنی حق‌الناس شکل نگیرد، به مردم از هر طیفی توجه داشتند و می‌گفتند ما باید مردم را جذب کنیم. به مظلومین جهان و هر جا صدای مظلومی بود، توجه داشت. ما با مراجعات و خاطراتی که بعد از شهادت ایشان گفته شد، توجه ویژه ایشان را به مظلومان جهان متوجه شدیم. شناختی که ایشان نسبت به معاندان، کفار و تکفیری‌ها و روش زندگی‌شان داشت، درس‌آموز بود. مگر می‌شود کسی که از سن ۲۳ سالگی در خدمت مبارزه و اسلام باشد و شهیدوار زندگی کند، ولی شهید نشود؟ مگر می‌شود کسی برای دوستان شهیدش ضجه بزند و نماز شبش را مثل نماز یومیه‌اش واجب بداند و شهادت نصیبش نشود؟ مگر می‌شود کسی که تلاش می‌کرد تمام مستحباتش را انجام دهد و محرمات را ترک کند، شهید نشود؟



منبع

راز توجه ویژه حاج قاسم به سامرا بیشتر بخوانید »

سرداری که خواب را از چشم صدام ربوده بود +‌ عکس


شهید تقوی‌فر خواب را از چشم صدام ربوده بود/قصه یار قدیمی حاج قاسم

سخنرانان در آیین رونمایی از کتاب‌ «سرزمین بی فصل» خاطرات همسر شهید سیدحمید تقوی‌فر از همراهی‌های این سردار با شهید سلیمانی و مجاهدت‌هایش در نبرد با رژیم بعث گفتند.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، همزمان با سالروز شهادت شهید حاج سید حمید تقوی فر، کتاب خاطرات همسر آن شهید، با عنوان «سرزمین بی فصل» با حضور جمعی از مسئولان لشکری و کشوری در تالار رودکی رونمایی شد.

در این مراسم حجت الاسلام والمسلمین علی شیرازی جانشین سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع، حجت الاسلام والمسلمین مصطفی پورمحمدی رئیس هیئت امناء و رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین احمد خزائی عضو هیئت امنای مرکز اسناد و رئیس موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، امیر سرتیپ نبی سهرابی جانشین رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، خانم پروین مرادی همسر شهید تقوی فر، یاسر احمدوند معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ابوالقاسم ساعدی همرزم عراقی شهید تقوی فر، سمیه عظیمی ستوده کاشانی نویسنده کتاب و جمعی از همرزمان شهید تقوی فر حضور داشتند.

سرداری که خواب را از چشم صدام ربوده بود +‌ عکس
سردار شهید حاج حمید تقوی‌فر

اگر قاسم، قاسم شد به خاطر شما بود

در ابتدای این برنامه حجت‌الاسلام والمسلمین علی شیرازی جانشین سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع با ادای احترام به شهدای مدافع حرم درباره کتاب «سرزمین بی فصل» گفت: کتابی که امروز رونمایی می‌شود، ذره‌ای از عظمت سردار بزرگ اسلام، شهید حاج حمید تقوی‌فر است. اگر بخواهیم خاطرات این شهید عزیز را در دوران جنگ هشت ساله و پس از آن در دورانی که این شهید گرانقدر در عراق بود، در عراق جنگید و آنجا شهید شد مرور کنیم، باید ساعت‌ها درباره آن رشادت‌ها سخن بگوییم.

وی ادامه داد: اگر سردار سلیمانی در سوریه و عراق درخشید، و اگر داعش در عراق و سوریه شکست خورد به پاس حضور عزیزانی مثل شهید تقوی‌فر بود. حاج قاسم در نامه‌ای خطاب به شهدای لشکر ثارالله، آنها را به اسم خطاب می‌کند و در پایان می‌گوید: اگر قاسم، قاسم شد به خاطر شما بود. به حق، اگر قاسم، قاسم شد به خاطر شهید تقوی‌فر و شهید همدانی بود. این‌ها در کنار سردار سلیمانی، برای جبهه مقاومت قدرتی ایجاد کردند تا جمهوری اسلامی ایران در منطقه مثل خورشید بدرخشد.

نماینده سابق ولی‌فقیه در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود: روز سیزدهم دی ماه ۹۸ سردار سلیمانی شهید شد و در همان روز حکم فرماندهی سردار قاآنی به ایشان ابلاغ شد. من به ایشان گفتم تا امروز نیروی قدس یک فرمانده داشت اما از امروز دو فرمانده دارد. چرا که روح شهید سلیمانی، یاری گر نیروی قدس است. شهید تقوی‌فر هم امروز به ظاهر در جمع ما نیست اما در باطن بدون حیات شهدا نه نیروی قدس می‌ماند نه جبهه مقاومت و نه جمهوری اسلامی.

وی در ادامه با بیان اینکه «سرزمین بی فصل» شکل داستانی داشته و جذاب و روان است، گفت: من کتاب را کامل خواندم و به خانواده هم دادم تا بخوانند. آنقدر کتاب جذاب بود که سهمی از آن را حتی نیمه شب خواندم. امیدوارم این کتاب در جامعه تبلیغ و خوانده شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین شیرازی اضافه کرد: از توصیه‌هایی که رهبری بر آن تاکید دارند این است که مطالعه کتاب مثل خوردن و خوابیدن، باید وارد زندگی مردم شود. خصوصاً کتاب‌هایی که داستانی است و جاذبه دارد و انسان را به خدا وصل می‌کند. رهبر معظم انقلاب اسلامی می فرمایند وقتی کتاب‌های مرتبط با دفاع مقدس را می‌خوانم، من را متحول می‌کند.

یاسر احمدوند معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سخنران بعدی این مراسم بود که درباره کتاب «سرزمین بی فصل» گفت: این کتاب را خواندم. نثر جذاب و شیرین و پیش برنده‌ای دارد و پر از توصیفات خوب و صمیمی و تاثیرگذار از یک زندگی نمونه است. شاید ارزش ویژه کتاب در ترسیم فضای واقعی و صمیمی زندگی است. در تصور برخی، شاید جهاد خیلی نسبتی با یک زندگی عاشقانه و صمیمی نداشته باشد؛ اما خواندن خاطرات شهدا و خانواده‌شان نشان می‌دهد که مردان جهاد، مردان زندگی هم بوده‌اند و شاید لذت شیرینی زندگی را بیشتر هم چشیده باشند. چراکه نگاه‌شان به زندگی عمیق‌تر بوده و شاید دلبستگی دنیایی هم داشته‌اند، اما عشق به ماوراء باعث می‌شد از این تعلقات جدا شوند.

معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یادآور شد: این قبیل کتاب‌ها را باید در خانواده‌ها، مدارس و مساجد جمع‌خوانی کرد. ضعف ما، عدم ترویج این قبیل کتاب‌ها و محتوای خوب و ارزشمند آن‌هاست. پیشنهاد می‌کنم کتاب صوتی این اثر ارزشمند هم تولید و منتشر شود.

احمدوند اضافه کرد: فکر می‌کنم بازماندگان جنگ و انقلاب و نیز موسسات انتشاراتی برای روایت گسترده خاطرات شهدا و زندگینامه آنها به یک جریان مردمی برای تولید اثر و محتوا نیاز دارند. می‌توانیم یک جریان ملی را برای ثبت و ضبط و تولید محتوا آماده و در بسترهای مختلف آنها را عرضه کنیم. در این زمینه وزارت ارشاد آماده همکاری است.

خواب را از چشم صدام ربوده بود

سپس ابوالقاسم ساعدی، همرزم عراقی شهید تقوی فر صحبت کرد و ضمن تسلیت به مناسبت ایام شهادت حضرت صدیقه طاهره (س) و سالروز شهادت شهید تقوی فر و دومین سالگرد شهادت شهیدان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، گفت: هنگامی که رزمندگان در مواجهه با دشمن، شجاعت بی نظیری از خود نشان می دهند، راه روشنی را ترسیم می کنند که آن را از امام علی (ع) آموخته‌اند. باعث افتخار من است که در کنار آن مجاهدان بودم.

همرزم شهید تقوی فر ادامه داد: شهید حاج حمید تقوی در اجرای دستورات فرماندهان دقت بسیاری داشت. ما کارها و اعمال ایشان را از نزدیک دیدیم. ایشان نقش بزرگی در برنامه ریزی و راهبری و پشتیبانی و مدیریت عملیات جهادی داشت. عملیات بزرگی که در عراق انجام شد و خواب را از رژیم صدام گرفت.

ابوالقاسم ساعدی ادامه داد: شهید تقوی بعد از سقوط صدام نیز از بارزترین شخصیت های جهادگر بود که شوکت و جبروت امریکای اشغالگر را در هم شکست و ضربات سهمگینی را به آنها وارد کرد به نحوی که آمریکایی ها برای کسانی که از حاج حمید اطلاعاتی داشته باشند، جوایزی معین کردند. آخرین جهاد شهید تقوی در مواجهه با تروریست های داعش بود که مناطق وسیعی از عراق را اشغال کرده بودند و نزدیک بود به عتبات مقدس برسند اما ایشان رزمندگان را سر و سامان داد و بعد از فتوای مبارک مرجع گرانقدر حضرت آیت الله العظمی سیستانی تشکیلات جهادگر را بنا نهاد و اسم آن را «سرایا الخراسانی» گذاشت و زندگی خود را وقف دفاع از عتبات مقدس نمود. در نهایت جان خود را در همین راه از دست داد و به جمع شهیدان پیوست.

این مجاهد عراقی یادآور شد: رابطه ما با ایران رابطه موقت یا براساس منافع نیست، بلکه رابطه روح با بدن است که براساس مرزها یا قومیت ها مشخص نمی شود بلکه ولایت اهل بیت ما را گرد هم آورده است. لذا علیرغم تمام توطئه های دشمنان، جمهوری اسلامی از ابتدای پیروزی انقلاب، با همه امکانات به شیعیان جهان کمک کرده و امروز به برکت وجود ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله سید علی خامنه ای و سپاه پاسداران، جبهه مقاومت توانسته به پیروزی های ارزشمندی در یمن و سوریه و لبنان و افغانستان و فلسطین دست یابد و در مقابل عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر بایستد.

حضور پرنشاطی در مبارزه با رژیم پهلوی داشت

سپس حجت‌الاسلام‌والمسلمین مصطفی پورمحمدی رئیس هیئت امناء و رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی صحبت های خود را با یادی از شهداء آغاز کرد و گفت: هر وقت یاد شهید و شهادت می‌شود، قطعه‌ای از بهشت به تصویر درمی‌آید؛ زمینیان آسمانی می‌شوند و دنیائیان آخرتی.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین پورمحمدی ادامه داد: صحبت از شهید تقوی‌فر بود و این مراسم به نام ایشان رقم خورده است. آنچه در این کتاب می‌خوانیم فوق‌العاده دلنشین است. وقتی مطالعه این کتاب را شروع کردم، نتوانستم آن را کنار بگذارم و تا پایان، یکسره خواندم. کتاب با نهایت هنرمندی، هم روایت و هم نوشته شده است. اما هنرمند برجسته و قهرمان این میدان، شهید تقوی‌فر و همسر مکرمه‌شان هستند.

وی با اشاره به مجاهدت‌های شهید تقوی فر در دوران انقلاب و جنگ تحمیلی گفت: شهید تقوی‌فر قبل از پیروزی انقلاب از جوانان فعال در صحنه بوده و حضور پرنشاطی در مبارزه با رژیم پهلوی داشت. پس از پیروزی انقلاب، نقش اثرگذاری در تثبیت نظام اسلامی داشت. سریع هم به سپاه پیوست.

دادستان وقت خوزستان ادامه داد: در اوایل پیروزی انقلاب، خوزستان شرایط سختی داشت و بزرگوارانی مثل شهید تقوی‌فر، در همه صحنه‌ها به خصوص مقابله با ضدانقلاب و منافقین، حضور فعالی داشتند که در این کتاب، بخشی از این خاطرات بازگو می‌شود. تاریخ جنگ چه در جنوب و چه در غرب، بخش دیگری از این خاطرات است. شهید تقوی فر در آن دوران، حدود شش ماه نتوانست با همسر و فرزندانش ارتباط بگیرد و لحظات سختی بر خانواده گذشت. من در کمتر رزمنده و فرماندهی و سرداری این استمرار حضور در جبهه را شاهد بودم. البته دوستان و بزرگوارانی بودند ولی تعدادشان معدود است.

حجت الاسلام پورمحمدی با اشاره به مجاهدت‌های شهید تقوی فر بعد از جنگ تحمیلی گفت: برادر عزیز ما شهید تقوی‌فر به عنوان فرمانده قرارگاه فجر که در جنوب قرار داشت، فعالیت مستمری داشت. در این دوره معمولاً همه نیروها در پادگان‌ها حضور داشتند و مشغول فعالیت های ستادی و تشکیلاتی و مانوری بودند؛ ولی شهید تقوی‌فر در میدان حضور داشت.

رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی ادامه داد: جایگاه حاج حمید در انتفاضه شعبانیه و قیام مردم عراق، جایگاه برجسته‌ای بود. پس از سقوط صدام و حمله امریکا به عراق نیز باز حضور و مجاهدت حاج حمید را در عراق می بینیم. همانطور که برادرمان آقای ساعدی اشاره کردند نقش حاج حمید در عراق فوق‌العاده است. هم علیه منافقین و هم علیه داعش جنگید. در عملیات اشرف علیه پادگان اشرف که در اختیار منافقین بود، باز نقش حاج حمید خیلی برجسته است.

حجت الاسلام پورمحمدی گفت: ما باید داستان رشادت های حاج حمید و قهرمانی‌هایش را برای نسل امروز بازگو کنیم. این کتاب برای اینکه «حاج حمید» را در یک جلوه ملموسِ دست‌یافتنیِ زمینی تصویر می‌کند، ارزش فوق‌العاده‌ای دارد. من به همسر بزرگوار شهید و سرکار خانم عظیمی به خاطر خلق این روایت بسیار جذاب و دلنشین تبریک می‌گویم. به نظرم، زندگی حاج حمید ارزش تولید سریال و فیلم دارد. جا دارد برای او کاری فراتر از کارهای معمول انجام شود.

سمیه عظیمی ستوده کاشانی نویسنده کتاب «سرزمین بی فصل» دیگر سخنران این مراسم بود. وی طی سخنانی کوتاه گفت: طبیعتاً تمام ویژگی‌های شهید حاج حمید تقوی‌فر را نمی‌توان در این کتاب دید. کسی که فرمانده اطلاعات عملیات است، بطور طبیعی حضورش در زندگی خانوادگی کم بوده، اما وقتی بوده خیلی بوده و حضورش پررنگ بوده است.

عظیمی با اشاره به همسر شهید تقوی فر که کتاب «سرزمین بی فصل» حاصل خاطرات ایشان است خاطرنشان کرد: وقتی با پروین مرادی مواجه شدم فهمیدم صبر و «بهشت زیر پای مادر» یعنی چه؟ فهمیدم که چقدر بار او در این سال‌ها سنگین بوده و به شایستگی از پس آن برآمده. کسی که همه زندگی‌اش حاج حمید است. پروین مرادی از هر طرف صحبت می کرد به حاج حمید می‌رسید. اما من نویسنده از هر طرفی که می‌رفتم به پروین مرادی می‌رسیدم و احساس می‌کنم کتاب «سرزمین بی‌فصل» ادای دین حاج حمید تقوی‌فر به پروین مرادی است.

آخرین سخنران این مراسم، همسر شهید تقوی فر بود. خانم پروین مرادی ضمن تسلیت به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا (س) گفت: قطعاً نمی‌توان ۳۵ سال زندگی را در یک کتاب جمع کرد، برای همین نمونه‌هایی از آن را در این کتاب آوردیم. از این رو هر قراری که در این کتاب آمده، نماینده چند قرار و هر سفری که روایت شد، نماینده چند سفر بود. امیدوارم مردم این کتاب را بخوانند و یاد شهدا را زنده نگاه دارند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: جا دارد از مرکز اسناد انقلاب اسلامی که زحمت انتشار این کتاب را کشید تشکر کنم. متأسفانه کتاب‌های دیگری که قبلاً منتشر شده بود ایرادات و غلط های بسیاری دارد. اما نویسنده کتاب «سرزمین بی فصل» همت کرد و این کتاب را لحظه به لحظه با نظرات من پیش برد که از ایشان تشکر می کنم.

در پایان، با حضور حجت الاسلام والمسلمین مصطفی پورمحمدی، حجت الاسلام والمسلمین علی شیرازی، امیر سرتیپ نبی سهرابی، یاسر احمدوند، ابوالقاسم ساعدی، سمیه عظیمی و خانواده شهید تقوی فر از کتاب «سرزمین بی فصل» رونمایی شد.

«سرزمین بی‌فصل» به قلم سمیه عظیمی ستوده کاشانی تدوین و از سوی موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است. این کتاب، در برگیرنده خاطرات پروین مرادی از ۳۵ سال زندگی مشترک با شهید تقوی‌فر است.



منبع

سرداری که خواب را از چشم صدام ربوده بود +‌ عکس بیشتر بخوانید »

مسابقه مردمی‌سازی بزرگداشت حاج قاسم برگزار می‌شود


مسابقه مردمی‌سازی بزرگداشت شهید حاج قاسم سلیمانی برگزار می‌شود

همزمان با دومین سالگرد عروج سردار دلها حاج قاسم سلیمانی، مسابقه «مردمی‌سازی بزرگداشت شهید حاج قاسم سلیمانی» توسط نشریه حلقه وصل برگزار می‌شود.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، همزمان با دومین سالگرد عروج سردار دلها حاج قاسم سلیمانی نشریه حلقه وصل به چهار مورد از بهترین فعالیت‌های گروه‌های خودجوش مردمی، جوایز ارزنده‌ای اهداء می‌کند.

موضوع اصلی این مسابقه «مردمی‌سازی بزرگداشت شهید حاج قاسم سلیمانی» و مهلت ارسال آثار سی‌ام دی‌ماه ۱۴۰۰ است.

گروه‌های خودجوش مردمی برای شرکت در این مسابقه می‌توانند فعالیت خود را در قالب گزارش تصویری یا فیلم به پایگاه خبری حلقه وصل در پیام‌رسان‌های ایتا(https://eitaa.com/hvasl_ir)، بله(ble.im/hvasl) یا تلگرام(https://t.me/hvasl) ارسال نموده و برای کسب اطلاعات بیشتر به وب‌سایت hvasl.ir مراجعه نمایند.

جوایز گروه‌های برگزیده مردمی به شرح زیر است؛

گروه برگزیده اول: ۷۰ میلیون ریال
گروه برگزیده دوم: ۵۰ میلیون ریال
گروه برگزیده سوم: ۴۰ میلیون ریال
گروه برگزیده چهارم: ۳۰ میلیون ریال



منبع

مسابقه مردمی‌سازی بزرگداشت حاج قاسم برگزار می‌شود بیشتر بخوانید »

ترور «مرد میدان» در آینه رسانه‌ها؛ اسطوره‌ای که شهادتش جهان را لرزاند +عکس


قاسم سلیمانی - نمایه

رسانه‌های جهان در انعکاس شهادت سردار «قاسم سلیمانی»، از او به عنوان یک نابغه جنگی یاد کردند. مردی که شهادتش معادلات منطقه را تحت تأثیر قرار داد و غرب آسیا را به لرزه درآورد.



منبع

ترور «مرد میدان» در آینه رسانه‌ها؛ اسطوره‌ای که شهادتش جهان را لرزاند +عکس بیشتر بخوانید »

بازی «فرمانده مقاومت؛ نبرد آمرلی» عرضه می‌شود


بازی «فرمانده مقاومت؛ نبرد آمرلی» عرضه می‌شود

بازی فرمانده مقاومت؛ نبرد آمرلی، در آستانه دومین سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی، در بازار نشر ویژه گیمرها قرار می گیرد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، بازی «فرمانده مقاومت؛ نبرد آمرلی»؛ ۱۱ دی ماه همزمان با دومین سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی برای کامپیوترهای شخصی عرضه خواهد شد.

بازی ویدئویی فرمانده مقاومت؛ نبرد آمرلی ، یک بازی PC مهیج در ژانر اکشن می‌باشد که روایتگر شکست محاصره چند ماهه شهر آمرلی، واقع در عراق است؛ «فرمانده مقاومت؛ نبرد آمرلی» یک اثر شوتر اول شخص است که در فصول بهار، پاییز و زمستان جریان دارد و هم چنین بسیاری از محیط‌های بازی بر اساس عکس‌ها و فیلم‌های واقعی طراحی شده است.

از ویژگی‌های مهم بازی «فرمانده مقاومت؛ نبرد آمرلی» می‌توان به استفاده از موتور قدرتمند آن ریل انجین، مبارزات سریع، وجود معماها و رازهای محیطی، پشتیبانی هوایی در هنگام مبارزات، سکو بازی، استفاده از QTE و زدن سریع دکمه در مواقع لزوم، انیمیشن‌های متنوع، استفاده از ۷ سلاح که همگی بر اساس مدل‌های واقعی طراحی شده‌اند، اشاره کرد.

شهید سلیمانی به عنوان فرمانده عملیات یکی از نقش‌های کلیدی داستان را برعهده دارد، اما شایان ذکر است که این بازی از نگاه شخصیت‌های اصلی خود با نام‌های بصیر و رامین جلوه جدیدی را از نبرد در این بازی برای درک بیشتر مخاطب به نمایش می‌گذارند.

این بازی در مجموع ۱۲ مرحله و ۱۶ محیط منحصر به فرد دارد؛ مدت زمان به اتمام رساندن فرمانده مقاومت؛ نبرد آمرلی بین ۵ تا ۶ ساعت است و در مجموع ۴۰ دقیقه سینماتیک دارد.

همزمان با سالگرد سردار سلیمانی و عرضه بازی «فرمانده مقاومت؛ نبرد آمرلی» از جدیدترین نماهنگ و مستند این مؤسسه تحت عنوان «رفیق» و «حریف» در کرمان رونمایی خواهد شد.



منبع

بازی «فرمانده مقاومت؛ نبرد آمرلی» عرضه می‌شود بیشتر بخوانید »