قاسم سلیمانی

شهید سلیمانی عصاره تمام شهدای جنگ و مقاومت است

شهید سلیمانی عصاره تمام شهدای جنگ و مقاومت است



شهید سلیمانی عصاره تمام شهدای دفاع مقدس و جبهه مقاومت است

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار حمید رستمیان فرمانده سابق لشگر ۲۵ کربلا و مدیر پژوهش و مطالعه پیرامون جبهه مقاومت اسلامی در برنامه سرباز آرامش از رادیو مقاومت گفت: شهید قاسم سلیمانی نماد و عصاره تمام شهدای دفاع مقدس و دوران جبهه مقاومت است و همه شهدا را باید در وجود سردار سلیمانی خلاصه کرد.

وی افزود: ویژگی درونی سردار سلیمانی به مقامی رساند که امروز محبوب دل‌های هم مردم شد. سردار سلیمانی ولایت‌مدار، ولایت پذیر و عاشق ولایت بود، تا جایی که در وصیت‌نامه خود نوشته بود که در سنگ قبرم سرباز ولایت بنویسید.

فرمانده سابق لشگر ۲۵ کربلا بیان کرد: سردار سلیمانی خادم و یاور مردم بود و در هر شرایطی در کنار مردم بود و همین ویژگی سبب شده بود تا محبوب مردم باشد هیچوقت خود را برتر از دیگران نمی‌دانست.

رستمیان در ادامه گفتگ: مشورت پذیری از همه نفرات علی‌رغم مقام والای خود سبب شده بود که حاج قاسم به بهترین تصمیمات برسد و در میدان بهترین تصمیم را بگیرد.

رادیو مقاومت صدای گفتمان و مکتب سلیمانی در سالگرد شهادت سردار سلیمانی از ابتدای دی ماه تا پایان آن از طریق موج FM ردیف ۹۵,۵ مگاهرتز قابل دریافت است. 

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار حمید رستمیان فرمانده سابق لشگر ۲۵ کربلا و مدیر پژوهش و مطالعه پیرامون جبهه مقاومت اسلامی در برنامه سرباز آرامش از رادیو مقاومت گفت: شهید قاسم سلیمانی نماد و عصاره تمام شهدای دفاع مقدس و دوران جبهه مقاومت است و همه شهدا را باید در وجود سردار سلیمانی خلاصه کرد.

وی افزود: ویژگی درونی سردار سلیمانی به مقامی رساند که امروز محبوب دل‌های هم مردم شد. سردار سلیمانی ولایت‌مدار، ولایت پذیر و عاشق ولایت بود، تا جایی که در وصیت‌نامه خود نوشته بود که در سنگ قبرم سرباز ولایت بنویسید.

فرمانده سابق لشگر ۲۵ کربلا بیان کرد: سردار سلیمانی خادم و یاور مردم بود و در هر شرایطی در کنار مردم بود و همین ویژگی سبب شده بود تا محبوب مردم باشد هیچوقت خود را برتر از دیگران نمی‌دانست.

رستمیان در ادامه گفتگ: مشورت پذیری از همه نفرات علی‌رغم مقام والای خود سبب شده بود که حاج قاسم به بهترین تصمیمات برسد و در میدان بهترین تصمیم را بگیرد.

رادیو مقاومت صدای گفتمان و مکتب سلیمانی در سالگرد شهادت سردار سلیمانی از ابتدای دی ماه تا پایان آن از طریق موج FM ردیف ۹۵,۵ مگاهرتز قابل دریافت است. 



منبع خبر

شهید سلیمانی عصاره تمام شهدای جنگ و مقاومت است بیشتر بخوانید »

انتشار تصاویر آخرین دیدار شهید سلیمانی با سید حسن نصرالله

انتشار تصاویر آخرین دیدار شهید سلیمانی با سید حسن نصرالله


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، شبکه المنار لبنان طی برنامه مستندی به آخرین دیدار شهید سپهبد حاج «قاسم سلیمانی»، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان پرداخت.

این شبکه جمعه‌شب ساعت ۱۰ به وقت تهران برنامه‌ای را تحت عنوان «اللقاء الأخیر»، (آخرین دیدار) پخش کرد که سید حسن نصرالله از آخرین لحظات دیدار با شهید سلیمانی سخن گفت.

سید حسن نصرالله در این برنامه ضبط شده گفت که آن موقع، مطابق روال کادر تصویربرداری در این دیدارها حضور داشتند ولی در آخرین باری که با شهید سلیمانی دیدار داشته، او از گرفتن فیلم و عکس از دیدار آن‌ها استقبال کرده است.


آخرین دیدار

 

دبیرکل حزب‌الله در این برنامه گفت: «شهید حاج قاسم آخرین باری که من را دید شب چهارشنبه بود و خیلی راحت و مطمئن بود. او به آینده خیلی خوش‌بین بود و به آینده بشارت خوب می‌داد».

سید حسن نصرالله گفت که شهید ابومهدی المهندس، جانشین سابق رئیس سازمان الحشد الشعبی شخصیتی همانند شهید سلیمانی بود و آن دو در میادین نبرد با هم حضور داشتند.

 

 

دبیر کل حزب الله لبنان به یکی از عکس‌های سه‌نفره با شهیدان سلیمانی و المهندس اشاره کرد و گفت که در آن دیدار که در ضاحیه صورت گرفت و دیدار طولانی بود، آن‌ها در مورد تحولات عراق گفت‌وگو کردند و هدف از این دیدار این بود که بررسی تحولات عراق و این مسئله بود که در صورت حمله رژیم صهیونیستی به حزب الله یا منطقه، وظیفه نیروهای مقاومت در عراق چیست.

سید حسن نصرالله و شهید حاج قاسم سلیمانی در آخرین دیدار با یکدیگر نماز جماعت برپا داشتند.


آخرین نماز شهید با سید مقاومت

 

انتهای پیام/
 





منبع خبر

انتشار تصاویر آخرین دیدار شهید سلیمانی با سید حسن نصرالله بیشتر بخوانید »

«سلیمانی‌ها» از راه رسید

«سلیمانی‌ها» از راه رسید



«سلیمانی‌ها» از راه رسید/ روایت‌هایی متفاوت از حاج قاسم

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کتاب «سیلمانی‌ها»؛ روایت‌هایی از بازتاب شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در زندگی مردم، به همت انتشارات «راه یار»، چاپ و راهی بازار نشر شد.

در بخشی از مقدمه کتاب «سلیمانی‌ها» چنین می‌خوانیم: «کتاب پیشِ رو افزون بر بیان خاطرات در غم فراق حاج قاسم و یارانش، روایتی است از عزم‌ها و تحول‌ها که کمترین اثر ثبت و ضبط آنها، کمک به تاریخ برای به یاد سپردن آن رویداد بزرگ است؛ اما کاربرد اصلی‌اش، در استخراج روش‌ها و تکنیک‌های فرهنگی و تربیتی جوشیده از میان زندگی مردم است. رفتن به سراغ تجارب مردمی، کشف واستخراج این روش‌ها و تکنیک‌ها، مداقه کردن در آنها و تشخیص سره از ناسره، غنی‌سازی و بازگویی آنها باعث می‌شود این جریان مبارک کوثر شود.

همچنین، ثبت این بازتاب‌های اجتماعی، به خوبی حاج قاسم را در آینه ادراک مردمی روایت می‌کند و خود مانع تحریف روایت حاج قاسم در طول زمان می‌شود. در ذهن مردم، حاج قاسم با مبارزه و مجاهده و قیام مستمر، با همراهی با ولایت، با اخلاص، با سازش نکردن با فساد، با سازش نکردن با آمریکا، با ساده‌زیستی، با تدبیر در رأی، با نشست و برخاست با مستضعفان و محرومان، با خدمت بی‌منت و بدون تکبر، نقش بسته است و نمی‌توان به سهل‌اندیشی و سازشکاری و ریاست‌طلبی مصادره‌اش کرد.»

در بخش دیگری از این مقدمه آمده است: «تجربه‌نگاریِ بررسی بازتاب شهادت حاج قاسم و ابومهدی المهندس در زندگی ما، در آبان ۱۳۹۹ با همراهی نیروهای جهادی مردمی و با انجام مصاحبه‌های تلفنی و مجازی ناظر به دو محور اصلی آغاز شد. این دو محور عبارت‌اند از: ۱. ثبت رویدادها و احوال مردم در دی و بهمن ۱۳۹۸ (شهادت و چهلم) و تحولات درونی و تصمیمات ناشی از آن تحت تأثیر این واقعه؛ ۲. نشان دادن استمرار فعالیت‌های انجام شده و در حال انجام با یاد سردار و الگوسازی‌هایی که افراد از شخصیت سردار سلیمانی برای خود و دیگران در عرصه‌های گوناگون صورت داده‌اند. براین اساس، با بیش از 5 هزار نفر از اقشار گوناگون جامعه، اعم از مادران، معلمان، طلاب، دانشجویان و دانش‌آموزان، اصحاب رسانه، اصناف وکسبه بازار، نیروهای مدافع حرم زینبیون و فاطمیون، مادران شهدا، شعرا، غیرایرانی‌ها و… ارتباط گرفتیم و خاطراتشان را دریافت کردیم و ۹۲ خاطره را برای انتشار در این کتاب برگزیدیم.»

بنابرین گزارش، این کتاب، خاطرات و روایت‌های مردمی درباره شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس را در سه فصل «قهرمان خانه ما؛ اثر شهادت در فضای تربیتی و قهرمان‌سازی در خانواده»، «ملت قهرمان؛ اثر شهادت بر تصمیمات و اقدامات مردم جامعه‌ی ایران» و «سردار امت؛ اثر شهادت بر مردم دیگرکشورها و بارتاب آن در فضای بین‌الملل روایت کرده است.

در ادامه برش‌هایی از این کتاب تازه منتشر شده را می‎خوانید.

دو ملت یک داغ

به‌خاطر امتحان سختی که روزِ قبل داشتم، سنگین خوابیده بودم. این‌قدر صدای زنگ گوشی‌ام تکرار شد که بالاخره چشم‌هایم را باز کردم. صفحۀ گوشی‌ام را نگاه کردم. در همۀ پیام‌رسان‌ها پیام داشتم! همین طور درازکشیده، یکی از پیام‌ها را باز کردم. نوشته بود حاج‌قاسم شهید شده. خیال کردم خواب‌آلودم و اشتباه خوانده‌ام. نشستم و پیام‌ها را یکی‌یکی باز کردم. هر پیامی را که می‌خواندم، تپش قلبم شدت ‌می‌گرفت. باورکردن شهادت حاج‌قاسم و ابومهدی برایم سخت بود. احساس خفگی بهم دست داد. از اتاق رفتم بیرون. پدر و برادرم پای تلویزیون نشسته بودند. کنارشان نشستم. همه میخ‌کوب تلویزیون شده بودیم و ناباورانه تصاویر شهدا را نگاه می‌کردیم. هیچ‌کداممان نای صحبت‌کردن نداشت.

توی قم، قبل از نمازجمعه تجمع برگزار شد؛ از حرم به‌طرف مصلا. داغ سنگینی که بر قلبمان نشسته بود، جز با عزاداری در کنار هم تسلا پیدا نمی‌کرد. باید خودمان را به تجمع ‌می‌رساندیم. از همان اول صبح که حضرت آقا توی پیامشان از انتقام سخت گفتند، این عبارت در ذهنم نقش بست. اهل کار فرهنگی به‌سبک نوشتن پلاکارد نبودم؛ ولی دلم می‌خواست حداقل کاری بکنم که خشم و ناراحتی‌ام را نشان بدهم. روی مقوای بزرگی، هشتگ انتقام سخت را به سه زبان فارسی و عربی و انگلیسی نوشتم که توی مسیر دستم بگیرم.

خانوادگی راهی شدیم طرف حرم. خیابان‌ها شلوغ بود. به‌اندازۀ راهپیمایی‌های رسمی جمعیت آمده بود. همه داغ‌دار و گریان بودند. مردم از جان‌ودل شعار می‌دادند. تجمع خودجوش بود. همۀ کارهایش را مردم انجام ‌می‌دادند. برقراری نظم جمعیت هم با خود مردم بود. هرکس هر پلاکاردی از راهپیمایی‌های قبلی در خانه داشت، با خودش آورده بود: «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل» و… . دست خیلی‌ها هم عکس‌های حضرت آقا بود. آقایی روحانی هم عبایش را درآورده بود و با قبا و عمامه در میان جمعیت بود. سه تا ماژیک رنگی هم دستش بود. روی کاغذها و مقواهایی که مردم داشتند، با خط خوش شعار ‌می‌نوشت.

من عراقی هستم. بین جمعیت که چشم ‌می‌گرداندم، دوست و آشنای هم‌وطنم را ‌می‌دیدم. عراقی‌های زیادی آمده بودند. پدرم هم با دوستانش در مسیر تجمع قرار گذاشته بود. شهادت مظلومانۀ حاج‌قاسم و ابومهدی، دو داغ بزرگی بود که هم‌زمان دیده بودیم. خانم‌های عراقی بلندبلند گریه می‌کردند. دو ملت عزادار بودیم. هم‌درد شده بودیم؛ یکی شده بودیم. (بتول عبدالکریم، اهل عراق)

غصه‌های پای دار قالی

کارم شده بود نشستن پای تلویزیون. دفتر و قلمی هم گذاشته بودم کنار دستم. تا صحبت از حاج‌قاسم می‌شد و تا هم‌رزمان و اطرافیانش از او خاطره‌ای تعریف می‌کردند، آن را می‌نوشتم و با کتابی هم که از زندگی‌نامه‌اش دستم رسیده بود، اطلاعاتم را کامل می‌کردم. دفتری که خودم با همان گفته‌ها و شنیده‌ها پر کرده بودم، کم از آن کتاب نداشت. باید برای خانم‌های خانه‌دار که چند دقیقه‌ای از نشستن پای دار قالی‌شان دل می‌کندند و راهی کلاس‌های پایگاه می‌شدند، حرفی برای گفتن می‌داشتم.

از همان اولین روزهای بعد از شهادت حاج‌قاسم، با خانم‌های محل، در پایگاه و در خانه‌ها مراسم قرائت قرآن و زیارت عاشورا می‌گرفتیم برای شادی روح سردار. خیلی نیاز نبود از بودجۀ بسیج خرج کنیم. شوهرم مداحی می‌کرد و همسایه‌ها بانی پذیرایی شده بودند. تعدادی عکس از حاج‌قاسم تهیه کرده بودم. چند تایی را نصب کردم روی درودیوار مسجد و بقیه را بردیم شهر تا بین مغازه‌دارها توزیع کنیم. عکس‌ها را دست هرکس می‌دادیم، بدون معطلی آن را جایی نصب می‌کرد که توی دید همه باشد.

بچه‌ها هم مثل پدرومادرهایشان غصه‌دار بودند و روضه‌های زنانه دلشان را سبک نمی‌کرد. برای آن‌ها در مسجد مسابقۀ نقاشی و دل‌نوشته گذاشتم تا آن‌ها هم فرصت همراهی با بزرگ‌ترها را پیدا کنند. هر شب بین نماز مغرب و عشا، یکی از آن‌ها می‌رفت پشت میکروفون و متنش را برای همه می‌خواند. جملۀ «سردار عزیزم، می‌خواهم راهت را ادامه دهم»، هر شب تکرار شد و هر بار شنیدنش از زبان آن‌ها تازگی داشت. (ربابه خاکزند، ۴۲ساله، سبزوار)

چطور شهید بشویم!

معاون پرورشی مدرسه توی مراسم صبحگاه خیلی مفصل از سردار برای بچه‌ها حرف زد و ازشان خواست هرکسی دلش می‌خواهد، انشایی دربارۀ سردار بنویسد و به معلم کلاسش تحویل دهد. ازآنجاکه پسرها زیاد اهل انشانوشتن نیستند، امیدی نداشتیم استقبال زیادی بشود؛ ولی بعد از چند روز، کلی انشا به دست معاون پرورشی رسیده بود… بیشتر از حد تصورمان.

تصمیم گرفتیم جملات جالب بچه‌ها را از توی انشاهایشان جدا کنیم و به نمایش بگذاریم. پیشنهاد معاون این بود که همه را آویزان کنیم به یکی از درخت‌های توی حیاط که کوتاه‌تر از بقیه بود و برگ‌وبار زیادی نداشت. اسم درخت را هم گذاشت قامت استوار؛ یعنی اگرچه این درخت ظاهراً خشکیده است، هنوز ریشه‌اش توی خاک است و سرپاست.

خود بچه‌ها هم آمدند پای کار. جملات را با ماژیک روی کاغذ می‌نوشتند و آویزان می‌کردند به شاخه‌ها. بعضی‌ها که دلشان می‌خواست جملاتشان روی شاخه‌های بالاتر قرار بگیرد، صندلی می‌گذاشتند زیر پایشان و می‌رفتند بالا!

کاغذها تا روز چهلم به درخت آویزان بود و زنگ‌های تفریح، بچه‌ها دورش جمع می‌شدند و باز جملات را مرور می‌کردند: «تو با رفتنت سردار دل‌ها شدی»؛ «خوش به حالت که در آغوش امام‌حسین قرار گرفتی»؛ «پروازت مبارک»؛ «شهادت تاجی است بر سر شهدا که کاش همه لایق این تاج باشیم»؛ «روحت شاد قهرمان».

جملات اگرچه جملاتی نبود که از دهان بچه‌ها درآمده باشد، توی ذهنشان نشسته بود. یکی دلش می‌خواست پلیس بشود و به شهادت برسد؛ آن‌یکی دلش می‌خواست مثل پسر همسایه‌شان مدافع حرم بشود. یکی‌شان هم پرسید: «خانم، ما اگر هر شغلی را انتخاب کنیم، امکان دارد شهید بشویم؟» جواب دادم: «بله پسرم. هرکسی در هر جایگاهی که باشد، امکان شهادت برایش هست.» (حدیثه احمدی، ۲۹ساله، مشهد)

براساس این گزارش، کتاب «سلیمانی‌ها» که تحقیق و مصاحبه‌های آن برعهده مهدی خلیلیان،موحد، زینب ناجی جمال و مرضیه هاشمی بوده و تدوین آن هم توسط فریده الیاسی‌فرد، سمیرا چوبداری، مرضیه ذاکری و لطیفه نجاتی صورت گرفته است، در ۲۰۰صفحه، شمارگان ۱۰۰۰نسخه و قیمت ۲۲هزار تومان توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده است و علاقمندان جهت تهیه این کتاب‌ها علاوه بر کتاب‌فروشی‌ها می‌توانند به صفحات مجازی این ناشر به نشانی @raheyarpub و یا سایتvaketab.ir مراجعه کنند.



منبع خبر

«سلیمانی‌ها» از راه رسید بیشتر بخوانید »

«مقاومت»؛ بهترین راه پاسداشت خون شهیدان «سلیمانی» و «فخری‌زاده»


حرمت این خون‌ها را پاس بدارید!گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: شهادت سردار سپهبد حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دکتر «محسن فخری‌زاده» دانشمند هسته‌ای و دفاعی کشورمان، پیامد‌های سیاسی، اجتماعی، امنیتی و… زیادی را به‌همراه داشت؛ بنابراین لازم بود تا دولت‌مردان کشورمان، خصوصاً مسئولان دستگاه دیپلماسی، پیش از شهادت این دو مهره کلیدی تأثیرگذار در امنیت و آرامش کشور و حتی منطقه، متناسب با تهدیدات سیاسی دشمن، ضمن پرهیز از اعتماد به دشمن، قاطعانه در برابر آنها موضع می‌گرفتند تا چنین جنایاتی حتی به ذهن پلید دشمن هم راه پیدا نکند. همچنین، بعد از شهادت سردار سپهبد حاج «قاسم سلیمانی» و دکتر «محسن فخری‌زاده» نیز مسئولان می‌بایستی علیه اقدامات خصمانه جنایت‌کاران، خصوصاً آمریکا و رژیم نامشروع صهیونیستی موضع‌گیری‌ قاطعانه‌ای داشته باشند، تا دشمن دوباره دست به جنایت و ترور علیه ملت ایران نزند.

دارید با آمریکایی‌ها قدم می‌زنید؟

اخیراً «حسین امیرعبداللهیان» معاون وقت وزیر امور خارجه در سال‌هایی که مذاکرات هسته‌ای در جریان بود، واکنش سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به انتشار تصاویری از قدم زدن وزیر امور خارجه کشورمان با وزیر امور خارجه وقت آمریکا در رسانه‌ها را این‌گونه روایت کرده است: «سردار با کنایه و خنده به من گفت: دارید با آمریکایی‌ها قدم می‌زنید؟ سپس گفت: این پیامی که می‌خواهم بگویم را به آقای «ظریف» برسانید».

«امیرعبداللهیان» در ادامه گفت: من به دفتر ایشان (سردار شهید حاج قاسم سلیمانی) رفتم. وی می‌خواست ما را توجه دهد به این مسأله که به دشمن نمی‌توان اعتماد کرد؛ بنابراین در آن جلسه به من گفت که ما اسناد دقیقی به‌دست آوردیم مبنی‌بر اینکه در جریان سقوط شهر «موصل» به دست داعش، چند هواپیمای غول پیکر لجستیکی آمریکایی در تاریخ و ساعت مشخص در فرودگاه این شهر به زمین نشسته‌اند و از یکی از این هواپیما‌ها، ژنرال‌های آمریکایی پیاده شده و فرماندهان داعش نیز روی فرش قرمز به استقبال آن‌ها رفته‌اند. (بیشتر بخوانید)

اظهارات سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، پس از قدم زدن «محمدجواد ظریف» با «جان کری» در خیابان‌های سوییس، درحالی بود منطقه غرب آسیا به‌صورت مستقیم و غیر مستقیم در آتش جنگ و فتنه‌های دولت‌های استکباری و در رأس آن‌ها، دولت تروریست‌پرور آمریکا می‌سوخت و فجیع‌ترین جنایت‌های تاریخ بشر، توسط گروه تروریستی داعش در کشور‌های عراق و سوریه رقم می‌خورد، تا این‌که «مدافعان حرم»، به یاری الهی و به فرماندهی سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، طومار این جنایت‌کاران را درهم پیچیدند.

ما پشت حبهه مقاومت نیستیم!

پیش از شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، برخی مسئولان و جریان‌ها با تکیه بر تفکر «دنیاى فردا دنیاى گفتمان است، نه موشک»، به‌دنبال این موضوع بودند که پس از «فنّاوری هسته‌ای»، با برجام‌های ۲ و ۳، بر «قدرت موشکی» و نیز «حضور ایران در منطقه»، چوب حراج بزنند؛ اما در این مسیر «جبهه مقاومت» به‌فرماندهی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را مانع بزرگی برای رسیدن به اهداف شوم خود می‌دیدند، این موضوع تا جایی ادامه پیدا کرد که کار به استعفاهای آن‌هم به دلایل واهی و غیرقابل قبول، هم رسید و پیام روشنی را به آمریکایی‌ها داد که «ما پشت حبهه مقاومت نیستیم!».

ترامپ دستور داد، بایدن حمایت کرد

جریان‌های ساده‌اندیش و غرب‌گرا با تلاش درجهت «تحریف» شخصیت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، همواره سعی می‌کنند تا وی را حامی «برجام» و «مذاکره با دشمن بدعهد» نشان دهند و با بزک کردن چهره رئیس جمهور جدید آمریکا، فضا را برای مذاکرات بعدی فراهم کنند؛ این درحالی است که «جو بایدن» پس از اقدام جنایت‌کارانه «دونالد ترامپ» در به شهادت رساندن سردار حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی‌المهندس، با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرده بود: «هیچ آمریکایی‌ای در مرگ قاسم سلیمانی عزاداری نمی‌کند. او مستحق بود برای جنایاتش علیه نیرو‌های آمریکایی و هزاران بی‌گناه منطقه در برابر قانون بایستد»؛ البته «زینب سلیمانی» فرزند سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، پس از ذوق‌زدگی‌هایی که در داخل کشور از روی کار آمدن «جو بایدن» به‌وجود آمده بود، در مصاحبه‌ای مقتدرانه با شبکه تلویزیونی «راشاتودی»، آب پاکی را روی دست جریان‌های ساده‌اندیش و غرب‌گرا ریخت و اعلام کرد: «ترامپ دستور کشتن پدر من را صادر کرد و بایدن هم از آن حمایت کرد، پس بین ترامپ و بایدن تفاوتی وجود ندارد…». (بیشتر بخوانید)

مواضع غیرشفاف بعد از شهادت دکتر فخری‌زاده

شهید «محسن فخری‌زاده» دانشمند هسته‌ای و دفاعی کشورمان، در تاریخ ۷ آذر سال جاری در منطقه «آبسرد» دماوند، طی یک عملیات تروریستی توسط استکبار جهانی به شهادت رسید. این شهید والامقام که پس از دوران «دفاع مقدس» پا به عرصه جهاد علمی گذاشت، سال‌ها به‌صورت گمنام در جهت ارتقاء توانمندی‌های هسته‌ای، دفاعی و فناوری‌های دیگر نظیر تولید «واکسن کرونا» و… فعالیت می‌کرد، تا این‌که پس از شهادتش به‌عنوان یک «افتخار ملی» شناخته شد.

جریان‌های ساده‌اندیش و غرب‌گرا پس از شهادت دکتر «محسن فخری‌زاده»، درحالی که هنوز از جنایت فرودگاه بغداد یک‌سال هم نگذشته بود، باز هم با گرفتن مواضع دوپهلو، نه‌تنها در وقاحت تمام این جنایت را محکوم نکردند؛ بلکه سعی کردند تا همچنان به «جو بایدن» رئیس جمهور منتخب آمریکا، پیام دوستی و سازش دهند.

در این راستا، هنوز یک هفته هم از ترور شهید فخری‌زاده نگذشته بود که یکی از رسانه‌ها، مصاحبه‌ای را با یکی از مسئولان منتشر کرد که در آن ضمن این‌که اصلا صحبتی از شهید فخری‌زاده و محکومیت ترور وی به میان نیامده بود، بلکه سعی شده بود تا با فرافکنی و زدن اتهاماتی نظیر «حمایت از ترامپ توسط حامیان شهید قاسم سلیمانی در فضای مجازی» و…، بر شکست‌های «دیپلماسی التماسی» و «برجام» که زمینه ترور شهیدان فخری‌زاده و قاسم سلیمانی را فراهم کرد، سرپوش نهاده شود.

از سویی دیگر، ضمن این‌که ترور شهید «محسن فخری‌زاده» در پیام شخص اول اجرایی کشور، در کمال تعجب حتی محکوم هم نشده بود، بلکه دوباره جریان‌های ساده‌اندیش و غرب‌گرا سعی کردند تا این شهید والامقام را که در ولایت‌مداری و انقلابی بودن، چیزی کمتر از سردار شهید قاسم سلیمانی نداشت را حامی سیاست‌های التماسی و برجام (خسارت محض) عنوان کنند.

سخن پایانی

مهم‌ترین توصیه شهیدان حاج قاسم سلیمانی و محسن فخری‌زاده، ولایت‌مداری است؛ همان چیزی که لیبرال‌های وطنی بدان پای‌بند نیستند و گوش‌شان نیز در این خصوص ناشنواست و به‌دنبال سوءاستفاده از جایگاه مردمی این شخصیت‌های ملی و نیز سوءاستفاده از ارتباطات با آن‌ها در زمان حیات دنیوی‌شان هستند. در این راستا، لیبرال‌ها نمی‌خواهند زیربار این موضوع بروند که این شهیدان والامقام مستقیماً توسط دولت تروریست آمریکا به‌شهادت رسیده‌اند؛ همچنین آن‌ها نمی‌خواهند این اقدامات را دلیل روشنی مبنی بر «دشمن بودن آمریکا» بپذیرند؛ بنابراین از آن‌جایی که همواره به‌دنبال سازش با «شیطان بزرگ» بوده و هستند؛ حرمت خون شهدا نیز عملاً برای آن‌ها جایگاهی ندارد.

این موضوع در حالی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در «بیانیه گام دوم انقلاب» چنین بیان داشته‌اند: «…سردمداران نظام سلطه نگرانند؛ پیشنهادهای آن‌ها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است. امروز ملّت ایران علاوه‌ بر آمریکای جنایت‌کار، تعدادی از دولت‌های اروپایی را نیز خدعه‌گر و غیرقابل اعتماد می‌داند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آن‌ها با دقّت حفظ کند؛ از ارزش‌های انقلابی و ملّی خود، یک گام هم عقب‌نشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همه حال، عزّت کشور و ملّت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحت‌جویانه و البتّه از موضع انقلابی، مشکلات قابل حل خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حلّ هیچ مشکلی متصوّر نیست و مذاکره با آن جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت».

در پایان، باید به این نکته توجه کرد که از لحاظ حقوقی، سیاست بین‌الملل و فضای داخلی و اخلاقی، اساساً مطرح کردن باب تدوام مذاکره با دشمن صحیح نبوده و با توجه به علنی‌تر شدن تخاصم آمریکا با ملت ایران، اظهارات مقامات دولتی، نوعی ضعف تلقی شده که موجب جریحه‌دار شدن عزت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران شده است و نظر به اینکه هنوز سیاست انتقام خون شهدای مقاومت به‌صورت کامل عملی نشده است، به‌نوعی خیانت به خون شهدا تلقی می‌شود و بایستی دستگاه دیپلماسی ما، سیاست خود را اصلاح و خسارات مادی و معنوی به کشور و جامعه را جبران مافات کند.

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

«مقاومت»؛ بهترین راه پاسداشت خون شهیدان «سلیمانی» و «فخری‌زاده» بیشتر بخوانید »

«حاج قاسم» مهمان ویژه امروز خیابان انقلاب

«حاج قاسم» مهمان ویژه امروز خیابان انقلاب



عرضه زندگینامه‌ای که حاج قاسم با دست مجروح نوشت/ مهمان ویژه امروز خیابان انقلاب

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حالا حکایت خیابان انقلاب و راسته کتابفروشی‌هایش هم یک سالی است فرق کرده. تصاویر حاج قاسم را می‌توان در کتابفروشی‌ها دید حالا نه همه، اما این خیابان به یاد سال گذشته و روز تشییع حماسی حاج قاسم هنوز هم رنگ و بویی از او دارد.

این بار اما زندگینامه خودنوشت حاج قاسم سلیمانی با نصب یک بنر و تصویری از سردار توجه عابران را جلب می‌کرد.

در پیاده رو خیابانی مقابل دانشگاه تهران روی بنری نوشته شده «از چیزی نمی‌ترسیدم» و در مقابلش تصویری از حاج قاسم که عبورکنندگان مسیر را کمی با مکث همراه می‌کند. برخی هرچند از کنارش می‌گذرند اما اهالی کتاب با همین کمی مکث وارد کتابفروشی به نشر می‌شوند که از ساعت ۱۵ ا مروز مهمان ویژه دارد.

امروز چهارشنبه در فروشگاه آستان قدس رضوی (به‌نشر) قصه فرق داشت. قرار بود تعداد محدودی از کتاب «از چیزی نمی‌ترسیدم» که شامل زندگینامه شهید سلیمانی است (پیش از عرضه‌ سراسری) فروخته شود تا دوست‌داران کتاب پیش از عرضه عمومی آن را بخوانند. 

مقابل ورودی فروشگاه به نشر میزی قرار داده شده بود با تعدادی از کتاب «از چیزی نمی‌ترسیدم». برخی تورق می‌کردند و اما برخی شاید به سبب رونمایی چند روز قبل مطلع بودند و بسته کتاب را می‌خریدند. اما سوالات مراجعان هم توسط کارشناسان حاضر پاسخ داده می‌شد.

این کتاب دیگر اثری نیست که نویسنده، محقق یا دوستی آن را از حاج قاسم روایت کرده باشد. «از چیزی نمی‌ترسیدم» توسط انتشارات مکتب حاج قاسم در ۱۳۶ صفحه منتشر شده آن هم بدون کم و کاست و با نظارت خانواده، تا آنچه در مقاطع مختلف ثبت شده پیش روی مخاطب قرار گیرد.

می‌دانیم و می‌دانید که مشغله‌های حاج قاسم به حدی زیاد بود که شاید کمتر کسی از پس این حجم کار  برآمده باشد، اما زینب دختر او می‌گوید:

«ساعت‌های کاری و فشردگیِ مسئولیت‌هایش، بیشترِ اوقات وقتی برای امور شخصی‌اش باقی نمی‌گذاشت؛ اما یک چیز در این میان استثنا بود: «مطالعه‌کردن و نوشتن». حاج‌قاسم، هم خودش و هم ما بچه‌هایش را موظّف به خواندن می‌دانست. دایرهه کتاب‌های انتخابی‌اش وسیع بود: از شعر فارسی و رمان خارجی تا کتاب‌های تاریخی و سیاسی، و از خاطره‌ها و شرح‌حال‌ها تا کتاب‌های نظامی. روش خواندنش هم در نوع خود جالب بود: کتاب را با دقت می‌خواند. بر ابتدا و میانه و انتهای کتاب یادداشت می‌نوشت. گاهی حتی یادداشت‌های مفصّل‌ترش را در دفتر جداگانه‌ای ثبت می‌کرد. بسیاری از کتاب‌ها را با ماژیک رنگی نشانه‌گذاری می‌کرد و خط می‌کشید. بله، این‌طور با کتاب‌ها مانوس می‌شد. «از چیزی نمی‌ترسیدم» زندگینامه‌ای است که حاج‌قاسم با دست مجروحش نوشته است؛ شرح زندگی مردی از دلِ روستایی دورافتاده در کرمان که چند دوره از زندگی ساده و گیرای خودش را برایتان روایت کرده است. این داستانِ شکل‌گیری شخصیت مردی است که از چوپانی به جایگاهی رسید به‌بلندای وسعت آسمان‌ها.»

شاید تا پیش از این سخنان دختر حاج قاسم اطلاع زیادی از ذائقه سردارمان نداشتیم و یا حتی نمی‌دانستیم مثلا ایشان رمان خارجی هم می‌خوانده؛ مایی که تنها سردار را در لباس نظامی یا با آن کلاه و چفیه روی لب خط نظامی و مرزی می‌دیدیم و هنوز این تصویر گوشه ذهنمان هست با این کتاب شناختی دیگر از او می‌یابیم.

به هر حال امروز فروشگاه انتشارات آستان قدس رضوی (به‌نشر) میزبان علاقه‌مندان کتاب است تا اولین زندگینامه خودنوشت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی را ارائه کند. اعلام شده بود از ساعت ۱۵ اما وقتی همین ساعت اعلامی به محل فروشگاه رسیدم متوجه شدم پیش از من هم علاقه‌مندانی برای خرید کتاب مراجعه کرده بودند.

اما اگر شما هم دوست داشتید کتاب را تهیه کنید به خیابان انقلاب اسلامی، روبروی در اصلی دانشگاه تهران پلاک ۱۲۴۴ فروشگاه به نشر مراجعه کنید.

یادداشت رهبر انقلاب بر کتاب خاطرات حاج قاسم را اینجا بخوانید.

این کتاب شامل دست‌نوشته‌های شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانه‌ مبارزات انقلابی در سال ۵۷ است.

انتهای پیام/

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حالا حکایت خیابان انقلاب و راسته کتابفروشی‌هایش هم یک سالی است فرق کرده. تصاویر حاج قاسم را می‌توان در کتابفروشی‌ها دید حالا نه همه، اما این خیابان به یاد سال گذشته و روز تشییع حماسی حاج قاسم هنوز هم رنگ و بویی از او دارد.

این بار اما زندگینامه خودنوشت حاج قاسم سلیمانی با نصب یک بنر و تصویری از سردار توجه عابران را جلب می‌کرد.

در پیاده رو خیابانی مقابل دانشگاه تهران روی بنری نوشته شده «از چیزی نمی‌ترسیدم» و در مقابلش تصویری از حاج قاسم که عبورکنندگان مسیر را کمی با مکث همراه می‌کند. برخی هرچند از کنارش می‌گذرند اما اهالی کتاب با همین کمی مکث وارد کتابفروشی به نشر می‌شوند که از ساعت ۱۵ ا مروز مهمان ویژه دارد.

امروز چهارشنبه در فروشگاه آستان قدس رضوی (به‌نشر) قصه فرق داشت. قرار بود تعداد محدودی از کتاب «از چیزی نمی‌ترسیدم» که شامل زندگینامه شهید سلیمانی است (پیش از عرضه‌ سراسری) فروخته شود تا دوست‌داران کتاب پیش از عرضه عمومی آن را بخوانند. 

مقابل ورودی فروشگاه به نشر میزی قرار داده شده بود با تعدادی از کتاب «از چیزی نمی‌ترسیدم». برخی تورق می‌کردند و اما برخی شاید به سبب رونمایی چند روز قبل مطلع بودند و بسته کتاب را می‌خریدند. اما سوالات مراجعان هم توسط کارشناسان حاضر پاسخ داده می‌شد.

این کتاب دیگر اثری نیست که نویسنده، محقق یا دوستی آن را از حاج قاسم روایت کرده باشد. «از چیزی نمی‌ترسیدم» توسط انتشارات مکتب حاج قاسم در ۱۳۶ صفحه منتشر شده آن هم بدون کم و کاست و با نظارت خانواده، تا آنچه در مقاطع مختلف ثبت شده پیش روی مخاطب قرار گیرد.

می‌دانیم و می‌دانید که مشغله‌های حاج قاسم به حدی زیاد بود که شاید کمتر کسی از پس این حجم کار  برآمده باشد، اما زینب دختر او می‌گوید:

«ساعت‌های کاری و فشردگیِ مسئولیت‌هایش، بیشترِ اوقات وقتی برای امور شخصی‌اش باقی نمی‌گذاشت؛ اما یک چیز در این میان استثنا بود: «مطالعه‌کردن و نوشتن». حاج‌قاسم، هم خودش و هم ما بچه‌هایش را موظّف به خواندن می‌دانست. دایرهه کتاب‌های انتخابی‌اش وسیع بود: از شعر فارسی و رمان خارجی تا کتاب‌های تاریخی و سیاسی، و از خاطره‌ها و شرح‌حال‌ها تا کتاب‌های نظامی. روش خواندنش هم در نوع خود جالب بود: کتاب را با دقت می‌خواند. بر ابتدا و میانه و انتهای کتاب یادداشت می‌نوشت. گاهی حتی یادداشت‌های مفصّل‌ترش را در دفتر جداگانه‌ای ثبت می‌کرد. بسیاری از کتاب‌ها را با ماژیک رنگی نشانه‌گذاری می‌کرد و خط می‌کشید. بله، این‌طور با کتاب‌ها مانوس می‌شد. «از چیزی نمی‌ترسیدم» زندگینامه‌ای است که حاج‌قاسم با دست مجروحش نوشته است؛ شرح زندگی مردی از دلِ روستایی دورافتاده در کرمان که چند دوره از زندگی ساده و گیرای خودش را برایتان روایت کرده است. این داستانِ شکل‌گیری شخصیت مردی است که از چوپانی به جایگاهی رسید به‌بلندای وسعت آسمان‌ها.»

شاید تا پیش از این سخنان دختر حاج قاسم اطلاع زیادی از ذائقه سردارمان نداشتیم و یا حتی نمی‌دانستیم مثلا ایشان رمان خارجی هم می‌خوانده؛ مایی که تنها سردار را در لباس نظامی یا با آن کلاه و چفیه روی لب خط نظامی و مرزی می‌دیدیم و هنوز این تصویر گوشه ذهنمان هست با این کتاب شناختی دیگر از او می‌یابیم.

به هر حال امروز فروشگاه انتشارات آستان قدس رضوی (به‌نشر) میزبان علاقه‌مندان کتاب است تا اولین زندگینامه خودنوشت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی را ارائه کند. اعلام شده بود از ساعت ۱۵ اما وقتی همین ساعت اعلامی به محل فروشگاه رسیدم متوجه شدم پیش از من هم علاقه‌مندانی برای خرید کتاب مراجعه کرده بودند.

اما اگر شما هم دوست داشتید کتاب را تهیه کنید به خیابان انقلاب اسلامی، روبروی در اصلی دانشگاه تهران پلاک ۱۲۴۴ فروشگاه به نشر مراجعه کنید.

یادداشت رهبر انقلاب بر کتاب خاطرات حاج قاسم را اینجا بخوانید.

این کتاب شامل دست‌نوشته‌های شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانه‌ مبارزات انقلابی در سال ۵۷ است.

انتهای پیام/



منبع خبر

«حاج قاسم» مهمان ویژه امروز خیابان انقلاب بیشتر بخوانید »