قاسم سلیمانی

کهنه سربازان آمریکایی در کنار مزار شهید سلیمانی+ فیلم

کهنه سربازان آمریکایی در کنار مزار شهید سلیمانی+ فیلم



کهنه سربازان آمریکایی با حضور در گلزار شهدای کرمان به شهید سلیمانی ادای احترام کردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، دو کهنه سرباز و یک دیپلمات سابق آمریکایی با حضور در گلزار شهدای کرمان به مقام شامخ شهید حاج قاسم سلیمانی ادای احترام کردند.

اسکات بنت، افسر سابق ارتش ایالات متحده گفت: من به ایران آمده‌ام تا دعا کنم و بیاموزم و فقط می گویم چیزهایی را که خداوند برای دوستدارانش آماده کرده بود را حتی ندیده‌ام و نشنیده‌ام و از خدا می‌خواهیم به سردار سلیمانی و به شهدا و خانواده‌هایشان و به مردم ایران برکت دهد.

همچنین مایک اسپرینگمن، وکیل، نویسنده، مفسر سیاسی و دیپلمات سابق آمریکایی نیز گفت: بودن بر سر مزار سردار سپهبد سلیمانی بسیار باعث افتخار من است.

سرهنگ اوکیف، افسر سابق نیروی دریایی نیز بیان کرد: در اولین جنگ خلیج فارس جوان و خام بودم ولی در طول سال‌ها عاقل شدم، بنابراین خیلی خوب است که برای کفاره گناهانم اینجا هستم.

وی ادامه داد: اگر در ایران به دنیا می‌آمدم و می‌دیدم که دشمن وارد خانه شده و از دیوارها پایین آمده است، حتماً در کنار سردار سلیمانی قرار می‌گرفتم و مستقیماً او را همراهی می‌کردم و جانم را در راهش می‌دادم، زیرا می‌دانم که او الگوی خوبی است.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کهنه سربازان آمریکایی در کنار مزار شهید سلیمانی+ فیلم بیشتر بخوانید »

نوجوانی که می‌خواست در عملیات والفجر ۸ شرکت کند اما حاج قاسم نگذاشت

نوجوانی که می‌خواست در عملیات والفجر ۸ شرکت کند اما حاج قاسم نگذاشت



نوجوانی روستایی بود، لباس جنگ و ابزار مرتبط با آن برای او بزرگ بود. وقتی دید حاج قاسم مانع حضور او در عملیات والفجر ۸ شده است، با همان جسارت یک بچه روستایی کاری کرد که حاج قاسم را متحیر ساخت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در حالی که زمانی به آغاز عملیات والفجر ۸ در ۲۰ بهمن‌ماه سال ۱۳۶۴ باقی نمانده بود. در لشکر۴۱ ثارالله در یکی دیگر از یگان‌ها به دلیل کمبود لباس غواصی قرار شد از ۲ گروهان موجود غواص، ۲ دسته از عملیات حذف شوند. این امر موجب نگرانی شدید رزمندگان غواص شد و فرماندهی لشکر، قاسم سلیمانی را با اعتراض و درخواست و التماس شدید آن‌ها روبه‌رو ساخت.

فرمانده لشکر در میان افراد گردان، ناگهان نگاهش به نوجوانی کم سن و سال افتاد، جلو رفت و او را به حضور خواند. بسیجی نوجوان که یک روستایی است، کلاه کاسک او تا زیر ابروانش را فراگرفته و پیشانی‌بندش را هم‌ روی آن نصب‌کرده، تجهیزات رزم را نیز خود بسته است، کوله‌پشتی، حمایل، فانسقه، جیب خشاب و همه وسایل هم برای اندام او بزرگ جلوه می‌کند.

حاج قاسم بعد از اینکه نام، اسم گروه و مسؤولیت او را در عملیات پرسید، پس از کمی صحبت گفت: تو بمان، بعداً (به آن‌طرف اروند) برو. آن رزمنده نوجوان پس از اینکه متوجه شد طرف مقابلش فرمانده لشکر است و دستور، دستور جدی است، در اندوه فرو رفت و گفت: آخر برادر قاسم…! حاج قاسم گفت: به‌ هیچ‌وجه نمی‌شود، می‌مانی و بعداً می‌روی.

آن رزمنده نوجوان که به‌ شدت به گریه افتاد، سر را به زیر انداخت، مدتی بعد با لحنی قاطع و برنده دستان خود را به فرمانده نشان داد و گفت:‌ دستمو ببین برادر قاسم، من محصل نیستم. من بچه شهری نیستم، من با این دست‌هایم، همیشه کارکرده‌ام، بیل زده‌ام، من می‌توانم بجنگم، بچه که نیستم؛ نمی‌گذاری توی عملیات بروم!

فرمانده لشکر ثارالله در یک‌لحظه او را در بغل فشرد و خود نیز با او گریه کرد. در واقع حاج قاسم حیران مانده است که چه بگوید، در حالی که با او خداحافظی کرد، سفارشش را به فرمانده گردان مربوطه کرد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نوجوانی که می‌خواست در عملیات والفجر ۸ شرکت کند اما حاج قاسم نگذاشت بیشتر بخوانید »

دفاع مقدس را باید براساس حقیقت آن نگریست

«جهاد تبیین» پادزهر تحریف حقایق دفاع مقدس


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس – سید محمدجواد میرخانی؛ هشت سال دفاع مقدس عرصه تجلی اشتیاق بی‌انتهای عاشقان شهادت بود. رزمندگانی که پا به جبهه مصاف حق و باطل گذاشتند، بزرگ‌ترین دارایی خود، یعنی جان‌شان را با خدا معامله کردند؛ لذا این‌گونه شد که صحنه‌هایی از بُعد الهی انسان، همان موجودی که خدا از روح خود در او دمیده است، تجلی یافت و خدا خریدار بنده‌ترین بندگانی شد که حق بندگی را در حد اعلی ادا کرده بودند.

دفاع مقدس یک گذر تاریخی نیست؛ بلکه در امتداد عاشوراست و تا قیام قیامت امتداد دارد؛ چراکه جنگ بین حق و باطل بود؛ چون همه دنیای کفر به مصاف اسلام آمد و یاران سیدالشهداء (علیه‌السلام) همچون محشر عاشورا، مقابل لشکری عظیم به میدان رفتند؛ لذا این‌گونه شد که سرزمین لاله‌گون جبهه‌ها را همچون کربلا می‌دانند؛ اما نباید فراموش کرد که این عاشورا هنوز زنده است و هنوز امتداد دارد و کربلاها هست تا وقتی عاشوراها هست؛ همان‌گونه که گفته‌اند: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا».

دفاع مقدس یک پیشوای الهی داشت؛ فرمانده‌ای که اگرچه در ظاهر، به‌گفته خودش طلبه‌ای بیش نبود؛ اما امام یک ملت که نه، بلکه امید دل مستضعفان جهان بود و هنوز هم پرچمش در دستان امام دیگری برافراشته است؛ برای همین است که وقتی او لب تر می‌کرد، لشکرها شکل می‌گرفت و اراده محکم رزمندگان، پولادین می‌شد، خرمشهرها یکی پس از دیگری فتح می‌شد و مجنون‌ها زیر پای مجنون‌های او، زیر بارش هزاران هزار گلوله می‌لرزید؛ با این وجود، اراده‌ها نمی‌لرزید.

دفاع مقدس یک فرهنگ درس‌آموز است؛ عرصه ولایت‌مداری آن رزمندگانی که گوش به فرمان ولی‌فقیه خود، در جبهه‌ها حماسه‌ها رقم می‌زدند. عرصه ایثار آن مادری که فرزند خود را از زیر آینه و قرآن رد می‌کرد تا در راه خدا قربانی شود. عرصه ازجان‌گذشتگی آن جوانی که لذت خوش جوانی را بر مرگ سرخ در راه خدا ترجیح می‌داد. عرصه جهادگری آن فرمانده‌ای که خودش در خط‌مقدم بود، نه پشت میزها. عرصه شکستن منیت مسئولی که شب‌ها پوتین‌های رزمندگان را واکس می‌زد. عرصه ازخودگذشتگی آن کودکی خردسالی که سکه سکه در قلک خود می‌انداخت و آن را به جبهه‌ها هدیه می‌کرد و عرصه صبوری زینب‌وار آن مادران و همسرانی که در قبال داغ عزیزان خود، خم به ابرو نیاوردند و جز زیبایی، چیزی ندیدند.

دفاع مقدس یک دانشگاه انسان‌ساز است؛ دانشگاهی که معلم آن حسین بن علی (علیه‌السلام) بود و فارغ‌التحصیلان آن اسطوره‌ها و مردانی همچون همت‌ها، باکری‌ها، کاظمی‌ها، باقری‌ها و سلیمانی‌ها شدند که هرکدام برای خود، صاحب مکتبی هستند.

دفاع مقدس مظهر استقامت است؛ استقامت 31 روزه مردمان خرمشهر با دستان خالی، مقابل ارتشی که می‌خواست هفت‌روزه به تهران برسد؛ استقامت با قمقه‌های خالی در کانال کمیل. استقامت به داغی رمل‌های فکه. استقامت به بلندای کوه‌های کردستان، استقامت به قیمت طاول‌ها و تنگی‌نفس. استقامت به وسعت مرزهایی که حتی یک‌وجب از آن هم بعد از هشت سال در اشغال دشمن باقی نماند و استقامت به حکمت تلخی جام زهر و خشم‌هایی که هنوز در سینه‌ها مانده است.

دفاع مقدس، مقدس است؛ به‌خاطر خون‌های ریخته شده در سه‌راهی شهادت، شرهانی و هویزه. به‌خاطر پیکرهای زنده‌به‌گور شده، آن هم با دستان بسته. به‌خاطر پیکرهای از اروند برنگشته. به‌خاطر نمازهای شب رزمندگان در دوکوهه، به‌خاطر بوی چادر خاکی زهرا (س) در شلمچه و صدها دلیل دیگر…

دفاع مقدس حقیقت است، نه مانند افسانه‌های غربی و نه اسطوره‌های خیالی آن. حقیقتی به‌رنگ و بوی آن‌چه بیان شد و همانا این حقیقت هیچ‌وقت قابل کتمان نیست؛ حقیقتی که در تاریخ این سرزمین ماندگار است و ماندگار خواهد بود. وقتی از حقیقت دفاع مقدس سخن می‌گوییم، بزرگ‌ترین حقیقت آن مقدس بودن این دفاع بوده و این بُعد قداست، همان عامل پیروزی ما در این مقاومت هشت‌ساله است؛ بنابراین دشمن برای تحریف دفاع مقدس، این بُعد مهم آن را هدف قرار می‌دهد و بدون‌شک پادزهر این حربه دشمن، «جهاد تبیین» در زمینه بیان حقایق دفاع مقدس، خصوصاً بُعد قداست آن است.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«جهاد تبیین» پادزهر تحریف حقایق دفاع مقدس بیشتر بخوانید »

جایزه جلال برگزیدگان خود را شناخت/ احمدوند: ادبیات شاخصه نشاط و پویا بودن یک جامعه است

جایزه جلال برگزیدگان خود را شناخت/ احمدوند: ادبیات شاخصه نشاط و پویا بودن یک جامعه است



پانزدهمین دوره جایزه «جلال آل احمد» با معرفی برگزیدگان به ایستگاه پایانی رسید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اختتامیه پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد ۲۴ دی‌ماه ۱۴۰۱ در تالار وحدت با حضور محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، یاسر احمدوند معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، علی رمضانی مدیرعامل موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران و جمعی از مسئولان وفعالان فرهنگ و ادب برگزار شد.

معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید بر اینکه ادبیات پیش و پس از انقلاب دچار تغییرات زیادی شده است، بیان کرد: ادبیات شاخصه نشاط و پویا بودن یک جامعه است، تعداد بالای رمان تولید شده در سال اخیر نشان دهنده جامعه خلاق و با نشاط است. امیدوارم سال به سال بر غنای تولیدات ادبی این نویسندگان ارجمند افزوده شود.

یاسر احمدوند گفت:‌ احتیاج به تحولی در شیوه برگزاری این جایزه داریم، بعد از برپایی این جایزه این تحول را پیگیری می‌کنیم، ایده‌هایی هم حاصل شده است،‌ ار افرادی که در اینباره ایده دارند، دعوت می‌کنم ایده‌های خود را ارائه دهند.

جلال آل‌احمد در جهت‌دهی به زندگی من موثر بوده‌است

رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی با اشاره به اینکه تالار وحدت مدت‌ها بود چنین کمیت و کیفیتی را ندیده بود، بیان کرد: یاد جلال را گرامی می‌دارم، هرچه در معرفی و بزرگداشت او بکوشیم، باز هم کم است. اهمیت جلال را باید از نسل ما پرسید. کتاب غرب‌زدگی به جوانان جهت داد و اعتراف می‌کنم جلال آل‌احمد در جهت‌دهی به زندگی من موثر بوده‌است.

غلامعلی حدادعادل با تاکید بر حجم بالای کتاب‌های تولید شده در سال‌های اخیر بیان کرد: این به برکت انقلاب است که این تعداد مرد و زن با فکر مستقل فرهنگ خود را بیان می‌کنند.

امسال شاهد رشد کمی و کیفی آثار بودیم

مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران با اشاره به اینکه در این دوره ۲۷۰۰ اثر به دبیرخانه ارسال شده‌است گفت:‌ این آثار در چهار بخش نقد ادبی، داستان کوتاه؛ رمان و مستندنگاری بررسی شد. امسال شاهد رشد کمی و کیفی آثار بودیم. آثار منتشر شده ادبیات در سال ۱۴۰۰ در این دوره جایزه مورد ارزیابی داوران قرار گرفت و نامزدهای نهایی معرفی شدند. همچنین از ۳۱ استان کشور بیش از ۱۸۰ نفر از دانش‌پذیران دوره جلال توسط ۱۳ استاد مورد آموزش قرار گرفتند. در بخش‌های ویژه آثار منتشر شده درباره سردار سلیمانی و مدافعان سلامت و کرونا نیز به صورت اختصاصی ارزیابی شد و آثار برتر سه سال اخیر از نظر داوران معرفی و تجلیل خواهد شد.هم‌چنین بخش ویرایش نیز که از دوره قبل ضمیمه جایزه جلال شد،‌به طور جدی دنبال شد و امشب به بهترین ویرایش هم جایزه تعلق خواهد گرفت.

علی رمضانی با اعلام اینکه آثار ۱۴ ناشر به مرحله نهایی جایزه راه پیدا کرده است،‌ ادامه داد: در میان نویسندگان،‌ چهار نویسنده زن داریم و چهار ناشر از سه استان کشور نیز آثارشان به بخش نهایی راه پیدا کرده است.

او درباره شخصیت جلال آل‌احمد گفت: جلال آل‌احمد هنگامی که اثر غرب زدگی را در سال ۱۳۴۱ منتشر کرد،‌ او در آن زمان قطب‌های فکری مهم دنیا را دیده بود، جلال واشنگتن و امریکا را دیده بود، مسکو و شوروی سابق را دیده بود، بیت‌المقدس را دیده بود، مکه را دیده بود و اگر سفر جوانی‌اش به نجف را هم اضافه کنیم، او قطب‌های دنیا را دیده بود و بعد اثر غرب‌زدگی را نوشته بود، اگر فردی در مجموعه دنیا بگردد و بعد اثری به این شکل ارائه کند، باید گفت که این اثر در دوره فعلی کشورما باید بازخوانی شود.

فقر نقد بومی و تاثیرپذیری از نقد غربی بسیار مشهود است

دبیرعلمی جایزه جلال در بخشی از بیانیه هیات داوران این جایزه بیان کرد: طبق بیانیه هیات داوران،‌ بخش نقد ادبی‌ شاخه کم برگ و بار جایزه جلال است که در مقایسه با دیگر شاخه‌ها رشد کمی و کیفی قابل توجه نیافته است، نقدهای این دوره نمایانگر حرکت کند، محتاطانه و قدری انفعالی این شاخه ادبی است، فقر نقد بومی و تاثیرپذیری از نقد غربی بسیار مشهود و محسوس است.

وجیهه سامانی درباره بخش مستندنگاری گفت: در سال‌های اخیر شاهد رشد روز افزون این قالب ادبی و توجه جامعه به این رسته ادبی بودیم، در این دوره با رشد ۹۱ درصدی مواجه بودیم که هم به لحاظ کیفی و هم کمیی آثار درخور توجه بوده‌اند.اما نکته مهم اینجاست که برخی نویسندگان مخصوصاً نویسندگان نو قلم تنها در پی علاقه و تعهد شخصی وارد این عرصه شده‌اند و از دانش و آگاهی کافی درباره اصول مستندنگاری مطلع نیستند، لازم است که اقدام‌های لازم برای آموزش این نویسندگان فراهم ‌شود.

او با بیان اینکه بخش رمان و داستان بلند رشد کیفی و کمی اتفاق افتاده است، ادامه داد: توجه به موضوعات ملی، امنیتی و دینی در رمان‌های این دوره برجسته بود که اتفاقی مبارک و در عین حال ضعیف و حساس است که اگر مبتکی بر تحقیقات صحیح و اشراف اطلاعاتی باشد، نوید بخش خلق آثاری فاخر در اینده نه چندان دور است، اما ارزیابی ما در دوره پانزدهم موید این حقیقت بود که تا رسیدن به آثار شاخص و ماندگار ادبی راه زیادی پیش روست. استفاده از فرم و ساختار خلاقانه بهره‌گیری از فرم ادبی و مضمون متعالی و جذاب باید به صورت جدی مورد توجه نویسندگان به ویژه نویسندگان جوان قرار بگیرد.

وی ادامه داد:‌ بخش داستان کوتاه هنرمندانه‌ترین و رساترین قالب ادبیات داستانی است و متر و معیار خوبی در ارزیابی هنر و روایت‌گری نویسنده است، اما موضوعات ‌پرداخته شده در داستان‌های این دوره محدود به حال و هوای زندگی شهری بود، موضوعات بومی و اقلیمی و سبک زندگی اقوام ایرانی در مجموعه داستان‌ها کمتر دیده شد،‌ با فقرموضوعی و پیچیده‌گویی کلامی مواجه بودند، پرداختن به ناهنجاری‌های اخلاقی جامعه در این داستان ها نمایان بود، بدون اینکه آسیب‌شناسی شود صرفا به شرح آن پرداخته شده بود که این با معنای واقعی ادبیات فاصله دارد.

برگزیدگان پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد

در بخش ویژه مدافعان سلامت و کرونا داوران شامل خسرو باباخانی‌ و کامران پارسی‌نژاد کتاب جهاد در قرنطینه ـ روایت فعالیت‌های کارگاه جهادی شهید ابراهیم‌زاده در جهاد مقابله با ویروس کرونا نوشته فروغ زال را از انتشارات راه یار به عنوان اثر برگزیده معرفی کرد.

در بخش ویرایش هیئت داوران شامل فهمیه شانه،‌ مهدی صالحی و لیلی فیروز لوح تقدیر تندیس و ۱۵ میلیون تومان وجه نقد را به ویراستاران برگزیده زیر تقدیم کرد.

حسین جلال پور ویراستار کتاب صور سکوت نوشته محمد قائم خانی از انتشارات شهرستان ادب.

نرگس توکلی لشکاجانی ویراستار کتاب اینجا سوریه است، صدای زنان راوی جنگ نوشته زهره یزدانی از انتشارات راه یار .

همچنین در بخش ویژه شهید سلیمانی هیات داوران شامل ساسان ناطق و جواد محقق لوح تقدیر تندیس و مبلغ ۲۵ میلیون تومان وجه نقد را به آثار زیر به عنوان آثار برگزیده اهدا کرد.

کتاب حاج قاسمی که من میشناسم نوشته سعید علامیان از انتشارات خط مقدم

شاید پیش از اذان صبح نوشته احمد یوسف‌زاده از انتشارات سوره مهر

در بخش نقد ادبی هیات داوران متشکل از ابوالفضل حری‌، محمود بشیری و جواد کامور بخشایش اثری را برگزیده ندانست و تنها دو اثر زیر را به عنوان شایسته تقدیر معرفی کرد.

تماشای روایت (بررسی تحلیلی روش انتقال عناصر داستان از روایت به درام)، نوشته مجید آقایی از انتشارات علمی و فرهنگی.

خودانتقادی ادبی: رساله‌ای در نقد هنر خویشتن در عرصه ادبیات، به قلم مهرداد نصرتی انتشارات فرهنگ عامه.

در بخش داستان کوتاه هیئت داوران متشکل از هادی خورشاهیان، یوسف قوجق و محمدعلی رکنی هیچ اثری را برگزیده ندانست و کتاب ویروس عاشق نوشته مجید رحمانی از انتشارات صاد را به عنوان شایسته تقدیر معرفی کرد.

در بخش مستندنگاری هیئات داوران شامل بهناز ضرابی‌زاده‌، مهدی کاموس و گلعلی بابایی کتاب سازمان سیاسی بهائیت نوشته حمیدرضا اسماعیلی از نشر موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی به عنوان اثر برگزیده معرفی کرد.

همچنین در این بخش کتاب عقیله اثر الهام امین، از انتشارات به‌نشر شایسته تقدیر شناخته شد و از کتاب نبرد تنگه‌ها به قلم مصطفی رحیمی از انتشارات شهید حسن باقری نیز تجلیل به عمل آمد.

در بخش رمان و داستان بلند،‌ هیئت داوران شامل رحیم مخدومی، محمدرضا شرفی خبوشان و سید میثم موسویان اثری را برگزیده ندانست و دو اثر را شایسته تقدیر معرفی کرد.

صور نوشته حسینعلی جعفری از انتشارات سروش.

عزرائیل نوشته نیما اکبرخانی از کتابستان معرفت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جایزه جلال برگزیدگان خود را شناخت/ احمدوند: ادبیات شاخصه نشاط و پویا بودن یک جامعه است بیشتر بخوانید »

مراسم سالگرد شهیدسلیمانی در دانشگاه تهران/ کوشکی: حاج قاسم جاذبه و دافعه را با هم داشت

حاج قاسم جاذبه و دافعه را با هم داشت


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مراسم سومین سالگرد شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در دانشکده فنی دانشگاه تهران به همت بسیج دانشجویی دانشگاه تهران برگزار شد.

این مراسم با حضور سردار محمدجعفر اسدی، سارا عرفانی، محمدصادق کوشکی حامد حاجی حیدری، خانواده شهید قاضی‌خانی و شعرخوانی احمد بابایی برگزار شد.

«محمدصادق کوشکی» استاد دانشگاه تهران در این مراسم اظهار داشت: آنچه در طول این سه سال در مورد سردار گفته شده است، نیمی از واقعیت بوده است و تصویری تحریف شده که فقط جاذبه داشته و حاج قاسم را یک سوپر قهرمان دست نیافتنی معرفی کرده است.

وی افزود: اما سردار سلیمانی فردی بود که جاذبه و دافعه را با هم داشت. او شخصیت بانظم و محکمی داشت که شاید خیلی از ما‌ها نمی‌توانستیم تحمل کنیم.

کوشکی گفت: این جدیت گم‎شده خیلی از مسئولین و افراد خوب کشور هست. جنگ شوخی ندارد، آن هم جنگی که ابعاد سیاسی دیپلماتیک و منطقه‌ای دارد.

وی ادامه داد: هر جنگی که سردار سلیمانی با آن مواجه بود، دارای ابعاد دیپلماتیک و حیثیتی بوده، بنابر این وی باید کار را جدی می‌گرفت. طرف آمریکایی با تمام داشته‌هایش به عراق آمده بود. هر کسی بخواهد ترمز جمهوری اسلامی را بکشد باید عراق را در دست بگیرد و آمریکایی‌ها این را می‌دانستد.

استاد دانشگاه تهران گفت: آمریکایی‌ها گفتند ما در عراق هز کاری کردیم که یک حکومت دموکراتیک آمریکایی شکل بگیرد، ولی دستی آمد و یک حکومت مردمی متمایل به جمهوری اسلامی شکل داد، این اتفاق از آدم‌هایی بر می‌آید که علاوه بر ایمان افراد منظم، دقیق و جدی باشند.

سردار «محمدجعفر اسدی» معاون بازرسی قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء (ص) نیز در این برنامه اظهار داشت: ما امروز آمدیم تا در مورد یک سرباز ولایت صحبت کنیم. کسی که خودش را دربست در اختیار ولایت گذاشته بود و با ولایت بیعت کرده بود.

مراسم سالگرد شهیدسلیمانی در دانشگاه تهران/ کوشکی: حاج قاسم جاذبه و دافعه را با هم داشت

وی افزود: «قاسم سلیمانی» در یک روستایی در استان کرمان که از مرکز کرمان فاصله دارد، روستایی که در آن زندگی سخت و ساده تربیت شده است. او هشت سال در جبهه در مقابل همه استکبار جهانی که جبهه اصلی‌اش صدام بوده، ولی پشتوانه این جبهه تمام استکبار بودند ایستاد، بعد از آن برای امنیت کشور در سیستان، هرمزگان و کرمان با اشرار مقابله کرد.

معاون بازرسی قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء (ص) گفت: قاسم سلیمانی همه انسان‌ها را عائله خدا می‌شناخت و می‌گفت احترام به عائله خدا یعنی احترام به خدا، به همین دلیل آنقدر به مردم احترام می‌گذاشت و مردم را دوست داشت و آنچه قاسم را قاسم کرد، اخلاص در کارهایش بود. وی انسانی ساده زیست بود.

وی گفت: سردار سلیمانی زحمت کشید و خدا هم پاداشش را داد، حاج قاسم از خدا می‌خواهد و خدا بهترین و کامل‌ترین نوع شهادت را به دست خبیث‌ترین انسان‌های زمین قسمت او می‌کند. حاج قاسم انسان عادی بود، ولی هرکاری می‌کرد با محاسبه دقیق انجام می‌داد. مهم نبود کسی خوشش می‌آید یا نمی‌آید، مهم این بود که این کاری که می‌کند خدا دارد می‌بیند.

حامد حاجی‌حیدری نیز در این برنامه گفت: نکته اول، چرا شهید (به معنای عام) انقدر تاثیرگذار است، در طول تاریخ چهار هزار ساله اخیر شهید پرنفوذ بوده است.  

وی افزود: برای شهید به دنیا آمدن آغاز نیست و از دنیا رفتن پایان نیست. هر نسلی با هرتفاوتی حرف شهید را میفهمد. زیرا شهیدان خود را فراتر از زمان تعریف کرده اند. نکته دوم، سردار سلیمانی از بابت اینکه تا دهه‌ها مرکزی‌ترین مفهوم تحلیل فرهنگی اجتماعی ایران است، متفاوت است. دانش و سیاست و اجتماع در حال متحول شدن است، تاریخ در حال پیچ خوردن است.

حیدری ادامه داد: کسی بخواهد در چنین موقعیتی ایفای نقش کند تاریخ هم می‌تواند به او کمک کند. سردار سلیمانی رستم نسل جدید شده است. نکته سوم، تاریخ ما یک فرایند متزایدی بوده که از زمان امیرکبیر در برابر نیرو‌هایی که ما را محدود کردند ایستادیم و آن‌ها را گام به گام عقب راندیم. من تاریخ را این طور معرفی میکنم نه آنچه الان مطرح هست.

وی ادامه داد: برای منطق دیالکتیک مشکل اصلی این است که با قضاوت ارزشی تعارف دارد دنبال ساخت علم بدون قضاوت ارزش است. ما باید تکلیفمان را با علم متکی بر ارزش و علم متکی بر قضاوت صحیح مشخص کنیم. ما باید پای ارزش‌ها را به علم‌مان باز کنیم.

دختر شهید قاضی‌‌خانی نیز دل نوشته‌ای قرائت کرد: قبول کن یتیمی برای دختری سه ساله سخت است تو حالا در پناه حرم هستی و من بی تو پناهگاهی ندارم.

مراسم سالگرد شهیدسلیمانی در دانشگاه تهران/ کوشکی: حاج قاسم جاذبه و دافعه را با هم داشت

راستی خبر داری این روز‌ها دیگر کسی یادت نمی‌کند. خبر داری که جنگ، جنگ قدرت است و آقا بی‌سپر مانده! راستی اگر این روز‌ها بودی در خیانت خودی‌ها چه میکردی؟

تنها زمانی که بوی بابا مهدی را دوباره حس کردم روزی بود که حاج قاسم به دیدن ما آمده بود.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حاج قاسم جاذبه و دافعه را با هم داشت بیشتر بخوانید »