قاسم سلیمانی

کتاب تولید می‌کنیم تا سردار سلیمانی‌ها تحریف نشوند

کتاب تولید می‌کنیم تا سردار سلیمانی‌ها تحریف نشوند



مدیر انتشارات جمال: کتاب تولید می‌کنیم تا سردار سلیمانی‌ها تحریف نشوند

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حجت‌الاسلام علیرضا سبحانی‌نسب مدیر انتشارات جمال در گفت‌گو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس درباره دلایل ورود این انتشارات به حوزه تولید محصولاتی با محوریت شخصیت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی برای کودکان و نوجوانان گفت: ما سرمایه‌های ملی مهمی داریم که نپرداختن به آن‌ها باعث مصادره و یا تحریف شخصیت‌ این بزرگان خواهد شد.

وی افزود: کافی است در اینترنت نام شهید سلیمانی را جست‌وجو کنید؛ اولین نتیجه جستجو در اینترنت، سایت ویکی‌پدیا است که در آن نوشته سردار سلیمانی تروریست بوده و حتی از واژه مرگ برای شهادت او استفاده کرده است. تحریف تاریخ در این سایت به جایی رسیده که نوشته مردم عراق از مرگ سلیمانی خوشحال شده‌اند! حالا فرض کنید جوانی که امروز منبع اطلاعاتش اینترنت است، با چنین نگاهی روبرو می‌شود. پس اگر ما اقدام به تالیف و تولید نکنیم، نسل آینده از چنین منابع موجود تحریف شده به سراغ شناخت شهید سلیمانی می‌روند.

مدیر انتشارات جمال درباره چگونگی ورود این انتشارات به عرصه تولید محصولات فرهنگی درباره قهرمان‌های ملی از جمله شهید حاج قاسم سلیمانی گفت: ما سعی کردیم برای تولید محصولات فرهنگی و هنری دو بُعد آگاهی‌بخشی و ایجاد محبت بین شهدا و نسل جدید به ویژه کودکان و نوجوانان را مورد توجه قرار دهیم.

وی ادامه داد: با توجه به اینکه بخش عمده‌ای از آثار انتشارات ما در حوزه کودک و نوجوانان است، دو اثر برای کودکان و نوجوانان داریم. یکی به صورت مجموعه شعر است که با هدف علاقه‌مند کردن کودکان به راه شهید سلیمانی مهیا شده است. در واقع، هدف این بود که به کودکان بگوییم اگر قرار است مانند حاج قاسم شوید، باید امید و تلاش داشته تا بتوانید جامعه ایرانی را بسازید و خدمت کنید.

مدیر انتشارات جمال، درباره دیگر محصول تولید شده از سوی این نشر برای آشنایی بیشتر کودکان و نوجوانان با قهرمان‌های امروز جامعه ایرانی همچون شهید سلیمانی اظهار کرد: مجموعه دیگری برای خردسالان داریم که از طریق رنگ‌آمیزی با کودکان ارتباط برقرار می‌کند. آن مجموعه نیز تصاویری از زندگی شهید قاسم سلیمانی دارد که البته چون برای خردسالان است، طبعاً تصاویر طراحی شده در آن نیز متناسب با سن آن‌هاست.

وی افزود: محبت شهید سلیمانی به فرزندان شهدا، تواضع ایشان در برابر پدر و مادرشان، تواضع ایشان در برابر سربازانشان، محکمی و صلابت این شهید در برابر دشمنان ایران و اسلام، تلاش و شجاعت و رزمندگی ایشان همه به صورت مصور در این کتاب برای کودکان به تصویر کشیده شده است.

سبحانی‌نسب خاطرنشان کرد: کودکان به رنگ‌آمیزی علاقه‌مند هستند. این یک مهارتی است که کودکان از خردسالی آن را کسب می‌کنند. چه بهتر که سعی کنیم تا از سوژه‌هایی همچون زندگی شهید سلیمانی استفاده کنیم که ضمن افزودن مهارت کودکان در رنگ‌آمیزی، محبت آن‌ها را نسبت به این شهید والامقام بیفزاید.

مدیر انتشارات جمال در پایان گفت: ما در زمینه تولید محصول برای نوجوانان نیز برنامه‌هایی داریم که ان‌شاءالله آن‌ها نیز در طول سال جاری انجام خواهد شد.

یادآور می‌شود این روزها و در آستانه اولین سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی، پویش ملی «قهرمان من» با هدف معرفی و عرضه محصولات کودک و نوجوان با محوریت این شهید عزیز به همت مجمع نوشت‌افزار ایرانی اسلامی «ایران نوشت» برگزار می‌شود؛ این دو کتاب نیز از جمله آثار حاضر در این پویش هستند.

«قهرمان من» قصد دارد تا ضمن اطلاع‌رسانی و معرفی محصولات تولید شده در راستای ادای دین تولیدکنندگان به این شهید بزرگ، بسترهای تهیه این محصولات را برای مخاطبان سراسر کشور و علاقه‌مندان حاج قاسم سلیمانی فراهم می‌کند. علاقه‌مندان برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند به پایگاه اینترنتی www.ghahreman.ir مراجعه کنند.



منبع خبر

کتاب تولید می‌کنیم تا سردار سلیمانی‌ها تحریف نشوند بیشتر بخوانید »

ماجرایی که پای حاج‌قاسم را به تلویزیون باز کرد/ «کربلای ۴» از شکست تا فریب دشمن!

ماجرایی که پای حاج‌قاسم را به تلویزیون باز کرد/ «کربلای ۴» از شکست تا فریب دشمن!


خبرگزاری فارس ـ گروه حماسه و مقاومت ـ زهرا بختیاری: در هشت سال جنگ تحمیلی، سال ۶۵ از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار بود. بیش از پنج سال از آغاز جنگ می‌گذشت و به تبع مشکلات مضاعفی برای کشور آن هم در شریط بعد از پیروزی انقلاب به وجود آمده بود. به همین علت مسئولان تصمیم گرفتند عملیاتی وسیع علیه دشمن انجام دهند و با یک پیروزی بزرگ، امتیاز بالایی برای خاتمه دادن به جنگ به دست آورند. 

عملیات کربلای ۴ در روزهای ابتدایی زمستان سال ۶۵ طرح‌ریزی شد اما پس از ۲۴ ساعت، حمله رزمندگان اسلام لو رفت و شهدای زیادی خون پاکشان در این نبرد به زمین ریخت. بنابراین نتیجه‌ای که مد نظر فرماندهان بود حاصل نشد. اما آنچه در جنگ تحمیلی به چشم می‌خورد روحیه بالا و قدرت ایمان رزمندگان بود که به هیچ وجه شکست خسته‌شان نمی‌کرد و امید داشتند با ایمان به خدا به هر دستاوردی که بخواهند می‌رسند.

همین ایمان موجب شد مسئولان به یک عملیات دیگر فکر کنند و از خستگی دشمن استفاده کنند. زیرا دشمن که یک بار عملیات کربلای ۴ را به عدم الفتح کشانده بود، حالا گمان نمی‌کرد ایرانی‌ها دوباره به فاصله اندکی توان انجام عملیات دیگری را داشته باشند. همین موضوع و یاری خدا باعث شد تا عملیات کربلای ۵ انجام شود و پیروزی بزرگی به دست آید.  


نقشه عملیات کربلای ۴

عملیات کربلای ۴ و آنچه در آن ایام گذشته بود برای مردم کمتر از عملیات کربلای ۵ شناخته شده بود. نام عملیات کربلای ۴ از زمانی در میان مردم بر سر زبان‌ها افتاد که خبر دادند قرار است در اردیبهشت ماه سال ۹۴ پیکر ۱۷۵ شهید غواص که بعد از ۲۹ سال توسط گروه تفحص کشف شده‌اند بر دستان مردم تشییع شده و به آغوش خانواده‌هایشان برگردند.

در سال‌های بعد از جنگ، بارها مراسم تشییع پیکر شهدا برگزار شده بود، اما آنچه باعث شد مردم نسبت به این مراسم واکنش احساسی و حساسیت بیشتر و متفاوت‌تری نشان دهند، این بود که خبر دادند شهدای کشف شده غواصانی هستند که توسط دشمن دستشان بسته شده و در همین حال به شهادت رسیده‌اند. مظلومیت مضاعف در این شهدا دل مردم را به درد آورده بود و روز تشییع قدردانی زیادی توسط ملت ایران انجام شد.

اما بار دیگر نیز در دی ماه سال ۹۷ نام این عملیات با توییت محسن رضایی فرمانده سابق سپاه در جنگ تحمیلی، در بین مردم بحث برانگیز شد و خیلی‌ها در مورد چگونگی انجام آن بحث می‌کردند. محسن رضایی نوشته بود: «با عملیات کربلای ۴ به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. ۱۰ روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند عملیات کربلای ۵ را انجام دادیم. عملیات کربلای 4 برای فریب دشمن انجام شد. اگر تحلیلگر تاریخی در فهم آن فریب بخورد، پس وای به حال نوشته‌های او.» 

تصویری از غواصان شرکت کننده در عملیات کربلای ۴

بعد از این توییت، بحث‌های زیادی در خصوص این عملیات به وجود آمد که حاشیه‌هایی را نیز به همراه داشت. حاشیه‌هایی که بعضاً باعث شده بود بسیاری از خانواده شهدا از شنیدن جملاتی رنجور شوند. محسن رضایی فرمانده سابق جنگ در توضیح توییت خود اینگونه نوشت: برای عملیات کربلای چهار ۲۶۰ گردان آماده کرده بودیم که به خط بزنند، اما ساعاتی نگذشت که متوجه شدیم عملیات لو رفته به همین دلیل تصمیم گرفتیم به عملیات فریب آن را تغییر دهیم، ولی از ابتدا تصمیم من این نبود که عملیات فریب باشد.

بسیاری از مردم که تاکنون کمتر با چنین واژه‌ای، یعنی عملیات فریب آشنا بودند، خاطرشان مکدر شده بود؛ خصوصا خانواده شهدا که فکر می‌کردند فرزندانشان چرا در این عملیات به شهادت رسیده‌اند؟ آیا با سهل‌انگاری کسی بوده؟ هر کسی سعی می‌کرد از نگاه خودش در مورد عملیات چیزی بگوید تا اینکه سردار قاسم سلیمانی که در جریان عملیات کربلای ۴ فرماندهی لشکر ثارالله استان کرمان را بر عهده داشت، پیرامون این موضوع، توضیحاتی در یکی از برنامه‌های تلویزیونی داد که برای اولین بار چنین چیزی اتفاق می‌افتاد. حاج قاسم گفت: «عملیات کربلای چهار به هیچ وجه عملیات فریب نبود و این عملیات یکی از عملیات‌های اصلی ما محسوب می‌شد، اما موفقیت در عملیات کربلای ۵ باعث شد عراقی‌ها فکر کنند که کربلای ۴ عملیات فرعی ما بوده.»

وی گفت: «اگر قرار بود به خاطر بخشی از لورفتگی، کربلای ۴ انجام نشود نمی‌توانستیم هیچ عملیاتی را در جنگ اجرا کنیم.» این جمله سردار برمی‌گردد به همان موضوعی که ما در جنگ همیشه دشمنی داشتیم که از آنها به عنوان ستون پنجم یاد می‌شد. افراد نفوذی که بعضاً با چهره متفاوت در میان رزمندگان و حتی فرماندهان نفوذ می‌کردند و سعی می‌کردند اخباری را به دست آورند و به دشمن مخابره کنند.

تصویری از غواصان شرکت کننده در عملیات کربلای ۴

با اینکه سپاه امید فراوانی برای انجام این عملیات داشت و می‌خواست سوم دی ماه به سمت بصره حمله را آغاز کند، غافل از این بود که ارتش صدام آماده و هوشیار منتظر ایرانی‌ها بود و آتش سنگین شان ۲۴ ساعته عملیات را متوقف کرد و اعلام کرد عملیات سرنوشت‌ساز ایران را شکست داده و جشن پیروزی گرفت.

بعد از این پیروزی، عدنان خیرالله، وزیر جنگ عراق رسماً از آمریکابه خاطر کمک‌های اطلاعاتی‌اش به عراق تشکر کرد و وفیق السامرایی رئیس اطلاعات عراق نیز در کتابش، «ویرانه‌های دروازه شرقی» نوشت: «ما از زمان دقیق حمله ایرانی‌ها باخبر بودیم وگرنه ایرانی‌ها تا قلب بصره پیش می‌رفتند.» فرماندهان جنگ و جانشین فرمانده کل قوا جلسات تاریخی فشرده‌ای را پس از کربلای ۴ تشکیل دادند و بعد از چند شبانه روز بحث و بررسی، عملیات کربلای ۵ را بر اساس موفقیت محور شلمچه در کربلای ۴ طراحی کردند. سرانجام ۱۹ دی سال ۶۵ عملیات کربلای ۵ شروع شد و ارتش عراق غافلگیر شد و پیروزی بزرگی نصیب قوای اسلام شد.

صادق آهنگران یکی از رزمندگان و مداحان زمان جنگ که نقش بسزایی در آماده کردن روحیه رزمندگان پیش از عملیات داشت، در بخشی از خاطرات خود پیرامون این عملیات می‌گوید: عملیات کربلای ۴ که در اوایل دی ماه سال ۶۵ آغاز شد یکی از عدم الفتح‌های ما بود و به دلیل لو رفتن عملیات همان شب اول دستور عقب‌نشینی صادر شد. آن شب در قرارگاه اوضاع بسیار درهمی داشتیم، فضای سنگین و عجیب آن شب قرارگاه هیچگاه از ذهن نمی‌رود.

ساعات بسیار تلخی بود. عراق چون از زمان و مکان عملیات به طور کامل اطلاع داشت آماده و مجهز در برابر رزمندگان صف آرایی کرده و نیروهای خط شکن ما را قلع و قم کرده بود. امکان انتقال تعداد زیادی از پیکرهای شهدا به عقب در آن شب میسر نشد و جنازه بچه‌ها یا همان جا ماند یا آب رودخانه اروند آنها را با خود برد. آشفته و درمانده بودیم و لحظات غم‌انگیزی حاکم بود. از مدت‌ها قبل تدارک بسیاری برای این عملیات دیده شده بود و حالا در عرض چند ساعت و خیلی راحت همه چیز از دست رفت.

یکی دو روز بعد مسئولین جنگ جلسه گذاشتند و تصمیم بر این شد بلافاصله عملیات جدیدی صورت بگیرد. در آن جلسه من هم حضور داشتم. در همان روزها رفتم سراغ آقای معلمی (شاعر) رفتم. ایشان که خبر عملیات کربلای ۴ را شنیده بود تا من را دید گفت: الان عراقی‌ها مست پیروزی اند و باید ضربه اساسی با آنها بزنیم. این را گفت و نوحه ای را هم که آماده کرده بود تحویلم داد.

با این سربند:

باید به زودی دست بر یک حمله دیگر زدن
چون شعله قهر خدا بر لشکر کافر زدن

این نوحه را قبل از شروع عملیات کربلای ۵ در چندین جا اجرا کردم به لطف خداوند رزمندگان در عملیات کربلای ۵ موفق شدند و خسارات سنگینی بر ماشین جنگی عراق وارد سازند که در طول جنگ سابقه نداشت البته ما نیز متحمل تلفات و خساراتی شدیم اما در مقایسه با عراق بسیار کمتر بود.»

سرانجام زمستان سخت سال ۶۵ که با شکست دردناکی آغاز شده بود با پیروزی شیرین و بزرگی خاتمه یافت.

انتهای پیام/





منبع خبر

ماجرایی که پای حاج‌قاسم را به تلویزیون باز کرد/ «کربلای ۴» از شکست تا فریب دشمن! بیشتر بخوانید »

نقاشی شهدای مقاومت در لبنان رونمایی می‌شود + عکس

نقاشی شهدای مقاومت در لبنان رونمایی می‌شود + عکس



نقاشی شهدای مقاومت در لبنان رونمایی می‌شود/ اهدای سردیس حاج قاسم به سیدحسن+عکس

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، محمد اسدی جوزانی در ۱۷ سالگی مدرسه را رها کرد و به  جبهه‌های حق علیه باطل رفت و در قسمت تبلیغات مشغول شد. بعد از دو سال که خط مقدم بود، ۶ ماه از طرف لشکر محمد رسول‌الله(ص) به پشت جبهه مأمور شد. سال ۱۳۶۵ در سپاه شهرری نزد آقای خالفی‌نژاد استعدادش در نقاشی را کشف کرد و شد «نقاش چهره شهدا». خودش می‌گوید آنقدر دستش در خلق اثر تند بوده که روزی ۵ تابلو از شهدا می‌کشیده است، به همین دلیل تعداد آثاری که خلق کرده قابل شمارش نیست و فکر می‌کند بسیاری از خانواده شهدا، حداقل یک نقاشی از او در خانه‌شان دارند!

اسدی جوزانی مجموعاً ۴ سال و نیم در جبهه‌های حق علیه باطل بود. او پس از پایان جنگ، به استعداد و تجربه‌اش اکتفا نکرد و ادامه تحصیل داد و از دانشگاه تهران لیسانس نقاشی گرفت و سپس در سال ۱۳۷۴ در مقطع کارشناسی ارشد نقاشی از دانشگاه تربیت مدرس فارغ‌التحصیل شد. 

این هنرمند پرکار از آنجایی که در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول خدمت بود، تا پیش از بازنشستگی امکان برپایی نمایشگاه در داخل کشور را نداشت، هر چند که در اکثر کشورهای همسایه نظیر افغانستان، تاجیکستان، آذربایجان، عراق و حتی بوسنی و هرزگوین به عنوان چهره هنری نمایشگاه آثار خود را برپا کرده بود. وقتی خبر شهادت سردار دل‌ها را شنید، بلافاصله دست به کار شد و پرتره «شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی» را در حوزه هنری خلق کرد. می‌گوید: خلق هر پرتره با تکنیک آبرنگ تقریباً در مجموع یک شبانه‌روز زمان می‌برد. ممکن است یک روز ۲ ساعت وقت بگذاریم، روز دیگر ۵ ساعت. 

اسدی یادآوری می‌کند: تا کنون حدود ۱۰ بار پرتره حاج قاسم سلیمانی را کشیده‌ام و هر بار که نقاشی ایشان را می‌کشیدم، صحبت‌هایش درباره شهادت را در ذهنم مرور می‌کردم و آرزو می‌کردم به آرزویش برسد؛ چون ۴۰ سال جهاد کرده بود و حقش این نبود که در بستر بیماری از دنیا برود. ان‌شاءالله آن دنیا شفیع ما باشد. به عقیده ما که ایشان فرمانده‌مان بود، شهید زنده بود و الحمدلله شهادت قسمتش هم شد. 

مشروح گفت‌وگو با این استاد ۵۳ ساله نقاشی آبرنگ را در ادامه بخوانید.

* با توجه به شیوه کرونا، کلاس‌های آموزشی شما که هفته‌ای یک بار برگزار می‌شد، آیا به فضای مجازی منتقل شده است یا تعطیل شده؟

ـ متأسفانه امکانات مناسب برای برگزاری جلسات آموزشی به صورت آنلاین را ندارم و کلاس‌هایم تعطیل شدند، هر چند که هنرجویان خواستار آن بودند که در فضای مجازی آموزش ادامه یابد اما متأسفانه میسر نشد.

* کیفیت کلاس‌های آموزشی آنلاین را چطور می‌بینید؟ آیا نقاشی را می‌توان به صورت مجازی آموزش داد؟

ـ نه اینکه نشود، اما آموزشی که چهره به چهره و رودررو است و هنرحو کار استاد را از نزدیک می‌بیند، تأثیرش بیشتر است. چون در آموزش مجازی، کادر دوربین نقاط محدودی را پوشش می‌دهد، ضمن اینکه برخی ریزه‌کاری‌ها مانند قلم‌گیری و ضربات قلم را شاید منتقل نکند.

در آموزش مجازی نقاشی، برخی ریزه‌کاری‌ها مانند قلم‌گیری و حس و حال استاد منتقل نمی‌شود

ضمن اینکه ترکیب رنگ‌ها هم شاید در نمایشگرهای مختلف، متفاوت دیده شود. در مجموع، چون هنرجو حس و حال استاد را نمی‌بیند پس تأثیرش کمتر است.

* شاید یکی از دلایلی که کپی‌کاری زیاد شده است، همین فضای مجازی باشد…

وقتی شخصی هنرمند نباشد و فقط بتواند تکنیک را اجرا کند، طبیعی است که به سمت کپ‌کاری می‌رود. یعنی معمولاً برای درآمد به این کار روی می‌آورند و چاره‌ای هم نیست، بالاخره شخص باید امرار معاش کند و نقاشی می‌تواند کمکش کند و روزگار بگذراند. نباید از همه توقع خلق اثر به معنای واقعی خلق را داشته باشیم.

* آیا نقاشی به عنوان یک هنر می‌تواند شغل هم باشد؟
ـ به عنوان شغل نمی‌توان روی آن حساب کرد، چون درآمدش مشخص نیست و معلوم نیست سفارش اثر همیشه وجود داشته باشد یا نه، مثلاً ممکن است ۶ ماه بیکار باشید. بنابراین نقاشی هنر است، نه شغل.

* البته ممکن است اثری چند صد میلیون تومانی فروخته شود و جبران همه آن چندماه بیکاری را بکند…

ـ چنین اتفاقاتی مختص یک هزارم هنرمندان نقاش و بلکه کمتر است و همه‌گیر نیست.

در حراج‌های هنری، گاهی قیمت‌های بالاتر از ارزش واقعی می‌گذارند و در این میان یا جیب دلال‌ها پر می‌شود یا پولشویی صورت می‌گیرد

از آن تعداد هم خیلی‌هایشان به اندازه رقم واقعی اثر فروخته‌شده، بهره‌مند نمی‌شوند. چون قیمت‌های بالاتر از ارزش واقعی می‌گذارند و در این میان یا جیب دلال‌ها پر می‌شود یا پولشویی صورت می‌گیرد.

* ذات حراج هنری، غیرایرانی است، در حالی‌که هنرهای اصیل ایرانی بسیار داریم. آیا می‌توان هنر مدرن و هنر ایرانی ـ اسلامی را با هم جمع کرد؟

ـ چند نفری را می‌شناسم که دارند هنر مینیاتور و نگارگری را در مجسمه اجرا می‌کنند، یعنی تلفیق مجسمه و نگارکری. مثل آثای عصمتی، این اتفاق‌ها رخ داده و اینطور نیست که بگوییم هنر فقط یا مدرن است یا سنتی و اصیل.

* پیش از این مرحله که هنرمند به درجه‌ای از پختگی و کمال برسد که بتواند هنرهای تلفیقی را اجرا کند، چه توصیه‌هایی دارید برای هنرجویان و نقاشان نوآموز؟

ـ اولین توصیه‌ام این است که طراحی زیاد کنند، بی‌وقفه! اینطور نباشد که هفته‌ای یکی ـ دو روز، هر روز کار کنند و این دست به قلم بودن ممتد باشد، خودشان را موظف کنند به تمرین هرروزه.

توصیه‌ام به هنرجویان رشته نقاشی این است که طراحی زیاد کنند، خودشان را بی‌وقفه به تمرین هرروزه موظف کنند و اینطور نباشد که هفته‌ای یکی ـ دو روز، فقط کار کنند

وقتی طراحی قوی باشد، ضربه قلم قوی می‌شود و احتمال کپی‌کاری پایین می‌آید. یعنی وقتی قلم دست می‌گیرد، دستش قدرت دارد و انگار دارد طراحی می‌کند.


زنده‌یاد جمال‌الدین خرمی‌نژاد

* خودتان آثار کدام هنرمند معاصر را می‌پسندید و دنبال می‌کنید؟

ـ مرحوم جمال‌الدین خرمی‌نژاد، مخصوصاً که شاگردی ایشان را کردم و استاد راهنمایم بودند.

* از میان کارهای خودتان کدام را بیشتر دوست دارید؟

ـ اکثر نقاشی‌هایم را در صفحه اینستاگرامی‌ام گذاشته‌ام و همه را دوست داشته‌ام که در صفحه‌ام گذاشته‌ام، بیننده است که باید بپسندد. اما در میان آن‌ها، یک نقاشی از حاج قاسم کشیده‌ام که کت سرمه‌ای به تن دارد. این نقاشی را خیلی دوست دارم و آن زمان که هنوز شهید نشده بود کشیدم، در واقع ابراز علاقه‌ام به کسی بود که یک زمانی زمان فرمانده‌ام بود.

* خود حاج قاسم هم نقاشی را دیده بودند؟ خاطره‌ای از ایشان دارید؟

ـ زیاد از نزدیک با ایشان در تعامل نبودم، جلسه‌ای جمعی بود و ایشان صحبت می‌کرد و حضور داشتم، شخصاً برخوردی نداشتم. نقاشی را هم خودشان ندیدند، خانواده‌شان هم ندیده است.

* پس از شهادت سردار سلیمانی، بلافاصله در حوزه هنری حضور یافتید و درباره ایشان خلق اثر داشتید؟ بعد از آن هم باز پرتره حاج قاسم را کشیدید؟

ـ یک نمایشگاهی برای چهلم شهید سلیمانی در دانشگاه استاد فرشچیان برپا شد و آنجا هم یک اثر از چهره شهید سلیمانی خلق کردم.

سه ـ چهار بار به حوزه هنری پیام دادم که نقاشی حاج قاسم را برایم بفرستند، اما همچنان آنجا مانده است، انگار دلشان نمی‌آید برایم بفرستند

* آن نقاشی الان نزد خودتان است؟

ـ نه در حوزه هنری مانده است، با اینکه سه ـ چهار بار پیام دادم که نقاشی را برایم بفرستند، اما همچنان آنجا مانده است، انگار دلشان نمی‌آید برایم بفرستند. (با خنده)

* به نظرتان خلق اثر هنری برای یک چهره ملی مانند شهید سلیمانی چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

ـ بحث مقاومت مطرح است و نه فقط یک چهره ملی که چهره‌ای جهانی است، باید به نحوی کار شود که مؤلفه‌های جهانی در آن لحاظ شود. باید نگاه و شخصیت و چهره حاج قاسم را در آن منعکس کرد و کسانی که می‌توانند شخصیت واقعی حاج قاسم را در اثر لحاظ کنند، آن را خلق کنند تا حجت تمام شود.

* برای ترسیم پرتره شهید، دانستن خلق و خو و اطلاعات درباره آن تا چه اندازه لازم است؟

ـ قطعاً تأثیر دارد و روی حالات شخصی هنرمند اثرگذار است. مثلاً پرتره شهید قربانی را می‌خواستم کار کنم، یک مستند در تلویزیون از ایشان دیدم، احساس کردم نیاز است بیشتر درباره‌اش بدانم. یک کتاب را هم درباره ایشان خواندم و بعد نشستم و کار کردم.

دانستن خلق و خو و اطلاعات درباره یک شهید، در ضمیر ناخودآگاه هنرمند اثر می‌گذارد

این اطلاعات، تأثیری که در کارم گذاشت، نسبت به بقیه آثارم بیشتر بود، چون روند زندگی آن شهید تا هنگام شهادت را اطلاع داشتم؛ شاید این اثرگذاری مستقیم نبود اما قطعاً در ضمیر ناخودآگاهم اثر داشت.

* تکنیک و شیوه کار هم مهم است؟

شاید زیاد مهم نباشد، چون هر نقاشی یک عادتی دارد. مثلاً عادت دارد که پرتره را از بینی شروع می‌کنم، سپس گونه، پیشانی و چانه‌ها را رنگ می‌گذارم و چشم‌ها را آخر کار می‌کشم. چون چشم در میزان شباهت نقاشی با اثر اصلی خیلی مهم است؛ معمولاً اولین نگاه هم که بیننده می‌اندازد، چشم را می‌بیند. من می‌گذارم رنگ پوست و فضای دور در بیاید، تا رنگ‌ها هماهنگ باشند.

* برای سالگرد شهادت حاج قاسم، اثری در دست ندارید؟

الحمدلله شهدا لطف دارند و به هنرمند توان می‌دهند. جدیداً برای ششمین جشنواره هنر مقاومت یک کار تولید کردم و پرتره شهید مغنیه را ترسیم کردم و برای دبیرخانه جشنواره فرستادم.

برای نخستین سالگرد شهید سلیمانی، چهره ۱۰ نفر از شهدای مقاومت را کنار هم در یک نقاشی کار کردم که در لبنان رونمایی می‌شود

برای نخستین سالگرد شهید سلیمانی، چهره ۱۰ نفر از شهدای مقاومت را کنار هم در یک نقاشی کار کردم، آنطور که شنیده‌ام قرار است در سالگرد شهید سلیمانی در لبنان رونمایی شود و همراه با یک سردیس از حاج قاسم، به سیدحسن نصرالله تقدیم کنند.

در آموزش مجازی نقاشی، برخی ریزه‌کاری‌ها مانند قلم‌گیری و حس و حال استاد منتقل نمی‌شود



منبع خبر

نقاشی شهدای مقاومت در لبنان رونمایی می‌شود + عکس بیشتر بخوانید »

مراسم گرامیداشت سیدالشهدای مقاومت در عراق برگزار شد+ تصاویر


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مراسم گرامیداشت و یادبود سیدالشهدای مقاومت، شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و همرزمانشان با حضور چهره‌های لشکری ارتش و نیرو‌های بسیج مردمی حشد الشعبی در عراق برگزار شد.

مراسم گرامیداشت سیدالشهدای مقاومت در عراق برگزار شد+ عکس

مراسم گرامیداشت سیدالشهدای مقاومت در عراق برگزار شد+ عکس

مراسم گرامیداشت سیدالشهدای مقاومت در عراق برگزار شد+ عکس

مراسم گرامیداشت سیدالشهدای مقاومت در عراق برگزار شد+ عکس

مراسم گرامیداشت سیدالشهدای مقاومت در عراق برگزار شد+ عکس

مراسم گرامیداشت سیدالشهدای مقاومت در عراق برگزار شد+ عکس

مراسم گرامیداشت سیدالشهدای مقاومت در عراق برگزار شد+ عکس

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

مراسم گرامیداشت سیدالشهدای مقاومت در عراق برگزار شد+ تصاویر بیشتر بخوانید »

امین‌زاده: بدترین تحریم‌ها در دوران دموکرات‌ها وضع شد/ ماجرای مخالفت حسین فریدون با هم‌اندیشی حقوقی درباره برجام

امین‌زاده: بدترین تحریم‌ها در دوران دموکرات‌ها وضع شد/ ماجرای مخالفت حسین فریدون با هم‌اندیشی حقوقی درباره برجام


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه سیاسی خبرگزاری فارس، برنامه این هفته دستخط میزبان الهام امین‌زاده معاون سابق حقوقی رئیس جمهور بود.

مشروح گفتگوی امین‌زاده در برنامه دستخط را در ادامه می‌خوانید:

*سلام عرض میکنم و خیلی خوش آمدید.

من هم خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز عرض سلام و ادب و احترام دارم.

خانم دکتر امین زاده چه می کنند؟ الان کجا هستید؟

الان در رابطه با موسسه حقوق انرژی که چند سالی است در دانشگاه تهران تاسیس کرده‌ایم، در حوزه های مختلف مربوط به انرژی های نفت و گاز، انرژی های تجدیدپذیر و انرژی هسته ای، فعالیت های مربوط به بحث های حقوقی این انرژی ها را داریم. همایش هایی برگزار می شود، دوره هایی برای آموزش افراد برگزار می کنیم. نیروهایی را تربیت می کنیم که از منافع ملی در عرصه های خارجی دفاع کنند.

*تا الان نبوده است؟

نخیر.

*ظاهراً شورای عالی فضایی هم هستید؟

بله. بحث حقوق فضایی که تا کجا هوا هست، تا کجا فضا هست که ما صد کیلومتر را در نظر میگیریم که هوا وجود دارد و هواپیمایی می خواهد بر فراز کشوری عبور کند باید اجازه کشور را بگیرد. از آنجا به بعد فضاپیماها لزومی ندارد اجازه بگیرند. بحث استقرار در ماه است. برخی از کشورهایی که توانمندی فضایی پیدا کرده بوده‌اند ادعای مالکیت داشتند، اینها میراث مشترک بشری است، برای همه انسان ها است. هیچ کشوری نمی تواند بیان کند چون من توانمندی علمی دارم مالک آنجا هستم. به هر حال الان ایران هم جزو این باشگاه است که البته امیدواریم این اقتدار فضای خود را همچنان حفظ کند.

*خانم امین زاده بعنوان یک چهره حقوقدان و نماینده مجلس شناخته می‌شد، ولی با انتصاب بعنوان معاون حقوقی رئیس جمهور و بحث حقوق شهروندی، بیشتر شناخته شدید؛ چون آقای رئیس جمهور یکی از وعده‌هایی که روی آن تاکید می‌کرد حقوق شهروندی بود. بعد هم شما دستیار ویژه ایشان در حقوق شهروندی شدید. چه شد؟ حقوق شهروندی به کجا رسید؟

همانطور که مطلع هستید در انتخابات سال 92 یکی از وعده های آقای رئیس جمهور این بود که من اگر رئیس جمهور شوم حقوق شهروندی را احیا می‌کنم. بعد از اینکه بعنوان معاون حقوقی رئیس جمهور منصوب شدیم، من خودم به آقای روحانی مراجعه کردم و گفتم که شما وعده به مردم داده بودید و باید این منشور نوشته شود و قرار است سر 100 روز گزارشی هم به مردم بدهید. من بعنوان معاون حقوقی شما آمادگی دارم که این منشور را نگارش کنم. ایشان هم خواستند نگارش منشور آغاز شود تا برای گزارش 100 روز آماده شود. من از آن روز نامه‌هایی به روسای دانشگاه ها و به روسای اقلیت های مذهبی در کشور نوشتم که نگاه خودشان از حقوق شهروندی را عنوان کنند و می‌خواهند چه چیزی در این سند وجود داشته باشد. حتی سفری به قم داشتم.

نهایتاً ایده ای پیدا کرد و شروع به نگارش کردیم. همان ساعتی که آقای رئیس جمهور گزارش صد روزه می داد، این را روی پورتال سایت نهاد ریاست جمهوری گذاشتیم و مراجعات هم فراوان بود. مردم پیام می دادند و می گفتند این بند خوب و آن بند بد است، تشکر می کردند. دانشگاه های مختلف هم نظراتشان را بیان می کردند. مبنای حقوقی آن هم برنامه ای است که رئیس جمهور بیان می‌کند، علاوه بر برنامه 5 ساله می تواند برنامه های دیگری نیز ارائه بدهد. این مبنای حقوقی بود و نیازی به تصویب مجلس نداشت.

*لپ کلام این چیزی که طراحی شده چیست؟

حقوق شهروندی چیزی است که حقوق قابل اعمال هست؛ یعنی یک شهروند وقتی اراده می کند باید قانون آن وجود داشته باشد و بتواند آن را از جایی مطالبه کند. خب فرصتی نشد که در دولت این کارها را انجام دهم. موقعی که دستیار ویژه امور شهروندی شدم امکاناتی در اختیار نداشتم؛ چون یک پست جدید در جمهوری اسلامی ایران بود. نهایتاً خودم با آن ظرفیتی که بعنوان معاون حقوقی داشتم مکاتبه با استانداران و وزرا کردم و از آنها درخواست کردم که دستیار شهروندی برای خودشان منصوب کنند.

*تا الان ساختاری نداشتیم؟

نه. من شبکه ایجاد کردم. این شبکه از استان ها، وزارتخانه ها می آمد و رقابتی بین وزارتخانه ها و استان ها ایجاد کردیم. نهایتاً بعد از این که از دولت بیرون آمدم کتابی را با عنوان «قوانین پشتیبان حقوق شهروندی» تدوین کردم.

*الان در دولت دوازدهم دستیار حقوق شهروندی نداریم.

نه نداریم.

*کارش را معاون حقوقی انجام می دهد یا رها شده است؟

اطلاعی ندارم.

*بعنوان کسی که این طرح را تدوین کردید پیگیری نکردید که کار به کجا رسیده است؟

وقتی از دولت منقطع می شود ارتباطی با دولت ندارم.

*اینطور برداشت می شود آقای رئیس جمهور بعد از تدوین حقوق شهروندی نیازی برای ادامه ندید که دستیار برای این قضیه تعیین کند؟

شاید اینطور فکر می‌کنند.

*نمی دانید در معاونت حقوقی رئیس جمهور این امر پیگیری می شود یا خیر؟

اصلاً اطلاعی ندارم.

*اطلاع ندارید یا نمی خواهید بیان کنید؟

نه، اصلا اطلاعی ندارم ولی اگر بود بروز و ظهور آن را می دیدیم.

*برای حقوق شهروندی فقط تدوین کفایت می کند یا باید کارهای دیگری هم انجام داد؟

۱۰۰ درصد باید کار کرد.

*چون تدوین کردن و یک گوشه قرار دادن، اتفاق خاصی را رقم نمی زند.

مسلماً. باید استانداران و وزرا پاسخگو باشند. بین دستگاه ها که رقابت ایجاد کردیم برخی از وزارتخانه خیلی کم کار بودند. واقعاً افرادی که تحت پوشش آن وزارتخانه بودند بسیار ناراضی بودند.

*مثلاً کدام وزارتخانه ها؟

آن زمان که ما بودیم وزارت کشاورزی درباره افرادی که می خواستند صنعت کشاورزی راه بیندازند، دامداری راه بیندازند، پروانه ها و مجوزها فوق‌العاده زیاد بود. وقتی فردی اراده می کرد و سرمایه ای داشت، تا زمانی که می توانست آن کار را راه بیندازد، یا پشیمان می شد یا سرمایه او ارزشی نداشت. اما در عوض بنیاد ملی نخبگان خیلی خوب بود، چون میز خدمت گذاشته بودند و هر یک از افرادی که جزو نخبگان کشور بودند، گاهی از دانشجویان خودم می پرسیدم، می‌گفتند ما یک کارشناس داریم و یک میز خدمت داریم. در اداره ها و راه پله ها ما را سرگردان کارمان نمی کنند.

یا مثلا فردی اگر زندانی می شد این را برای حبس نمی بردند و می گفتند این مزرعه را آبیاری کنید. یک مجازات بود. یا در استان گیلان کتاب های کودکان حقوق شهروندی داشتند یعنی از 5-4 سالگی بچه ها را آشنا می کردند که در کدام محدوده نباید وارد شوند، کجا بهتر است وارد شوید. این باعث می شود بچه ها وقتی بزرگ می شوند ورود ممنوع، قوانین ترافیکی، قوانین آپارتمان‌نشینی و غیره را به خوبی رعایت می کنند.

*حوزه و قم که رفتید چه برخوردی با حقوق شهروندی داشتند؟

خیلی عالی برخورد کردند. من اول فکر می کردم بعنوان یک زن ممکن است محدودیت هایی داشته باشم ولی فوق‌العاده خوب برخورد کردند. آقایان علمای عظام و مراجع خیلی خوب تحویل گرفتند، راهنمایی هایی بسیار ارزشمندی کردند. همه اینها را سعی کردیم پیاده کنیم.

*اصلا چه شد که خانم امین زاده معاون رئیس جمهور شد؟ آشنایی قبلی با آقای روحانی داشتید؟ در یک دانشگاه درس خوانده بودید؟

نه. من دانشگاه گلاسکو بودم که از قرن ۱۸ دانشگاهی در شهر گلاسکو بود. آقای روحانی در دانشگاه کلدونین بودند و چند سال قبل از من تحصیل ایشان تمام شده بود. من درس می خواندم و امتحان اعزام دادم، قبول شدم و برای دکترا اعزام شدم. تصور من این است آن زمانی که عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و نائب رئیس کمیته سیاست خارجی مجلس بودم، ایشان هم دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند. جلساتی را با ایشان داشتیم، فکر می کنم شناخت ایشان از آنجا بوده است.

*وقتی شما را دعوت کردند، خودشان با شما صحبت کردند؟

بله. جلسه ای ایشان دعوت کردند، البته من اصلاً آمادگی نداشتم بعنوان امور امور زنان باشم. یکسری سوالاتی مطرح کردند و کتاب های من را دیدند. همین جلسه بود تا اینکه حکمم را از طریق صداوسیما متوجه شدم.

*چند اتفاق مهم در دوره زمانه شما رخ داد که یکی از آنها هم برجام بود که جنبه های حقوقی آن بسیار مهم است کما اینکه الان شاهد هستیم. چقدر شما را در حیطه برجام و اینکه بخواهند مشاوره حقوقی بگیرند در عرصه بین المللی بعنوان یک چهره دانشگاهی و بعنوان معاون حقوقی رئیس جمهور درگیر کردند؟

هیچی! تقریباً من هیچ نقشی نداشتم. وزارت خارجه خودش دست‌اندرکار این امر بود. من هم در یک برهه‌ای در سال ۹۴ بود که می خواستند وارد موافقت برجام شوند، دیدم آقای دکتر عراقچی و همکاران ایشان در حوزه دیپلماسی و سیاسی تجربه هایی دارند ولی در حوزه حقوقی داریم وارد یک سند می‌شویم و من بعنوان یک شهروند احساس کردم در این جایگاه باید پاسخگو باشم. جلساتی را با حضور حقوقدانان از سراسر کشور برگزار کردم. به یاد دارم یک روز ۴۰ نفر از اساتید حقوق بین الملل به نهاد ریاست جمهوری تشریف آوردند علی رغم اینکه همان روز به من انتقاد شد که به شما چه ربطی دارد که در این مسائل دخالت می‌کنید.

*چه کسی انتقاد کرد؟

برادر رئیس جمهور قدری نگران بود و می‌گفت این کارها چیست. گفتم هیچ اتفاقی نمی افتد. دکتر عراقچی تشریف می آورند و توضیحات خودشان را بیان می کنند. چون من بین همکاران حقوقدانم همیشه مورد سوال بودم و می گفتند چرا ما محلی از اعراب نداریم، ما نظر و پیشنهاد داریم و نگران منافع ملی خود هستیم. اساتید هم دغدغه های خود را بیان می‌کردند که اگر طرف مقابل زیر آن زد و اگر تعهدات خود را انجام ندادند، اگر یکی انجام نداد و بقیه انجام دادند.

فکر کنید یکی تعهدات خود را انجام می دهد و بقیه انجام نمی دهند، اینجا تکلیف جمهوری اسلامی ایران چیست؟ انجام ندهد متمرد شناخته می شود، انجام بدهد آن که انجام ندهد مجازاتی نمی‌بیند. هیچ پیش‌بینی نشده بود. اساتید این موارد را پیشنهاد دادند. در خصوص حل و فصل اختلاف چه مکانیسم هایی باشد، پیشنهاد دادند. مباحث خیلی ارزشمندی بود و نگرانی های خود را بیان کردند. 5-4 ساعتی این جلسه طول کشید و در نهایت آقای عراقچی تشکر کردند که این مباحث مطرح شد. بعد از آن هم نمی دانیم این مباحث در برجام اعمال شد یا خیر.

*خود آقای فریدون به شما زنگ زد که این چه کاری است انجام می دهید؟

بله.

*پاسخ شما چه بود؟

به ایشان اطمینان دادم هیچ چیزی نه برجام و نه وزارت خارجه را تحت‌الشعاع قرار نمی دهد. این کمک به این مسئله است. نگرانی که ما داشتیم این بود که سندی را نوشته‌اند و جلوی ما می گذارند. من در مقطع دکترا وقتی تحلیل عملکرد به دانشجویان تدریس می‌کردم، برجام‌خوانی داشتیم. برجام را به انگلیسی بند به بند تحلیل کردیم و کلماتش را تحلیل کردیم و دانشجویان هم متوجه شدند. می گفتند کاش این کلمه در اینجا این طور آمده بود. کاش این تعهد را نداده بودیم. کاش این تعهد فلان طور بود.

یعنی دانشجوی دکترای حقوق بین الملل که تجربه آن چنانی هم ندارد متوجه می شود و می گوید احساس می کنم کاش اینجا طور دیگری برخورد شده بود. من فکر می کنم باید حقوقدانان بین المللی‌مان را جدی بگیریم. اینها حرفی برای گفتن دارند. ما نیازی نداریم خیلی از حقوقدانان خارجی استفاده کنیم، منتهی بستری برای حقوقدانان داخلی ما فراهم نشده که استعدادهای خودشان را نشان دهند و به لحاظ حقوقی ورزیده شوند.

*بعنوان کسی که برجام خوانی را تدریس می کنید، برجام را کامل خوانده اید؟

بله.

*چه اشکالات حقوقی می‌بینید که می‌توانست نباشد؟

مثلاً کلماتی درباره منتفی شدن تحریم‌ها و خاتمه تحریم ها استفاده شد که به الفاظ مختلف بیان شده است. یا ترمینیشن، یا ساسپند یا لیفتینگ است، وقتی ترمینیشن می‌آید یک چیزی تمام شده است ولی ساسپنشن و لیفتینگ کاملاً براحتی قابل برگشت است. تعهداتی که ما داشتیم هیچ تضمینی نبود که تعهدات طرف مقابل هم باشد. الان واقعاً معضل بود. ایران یک سو بود و 5+1  یک طرف بود. اگر آمریکا خارج شده تکلیف ایران چیست؟ ایران همچنان تعهدات خودش را انجام دهد؟ معمولاً در عرصه بین الملل وقتی دو طرف وزنه مساوی داشته باشند، یک طرف بازی دربیاورد و زیر توافق بزند، طرف مقابل هم تعهد خود را انجام نمی‌دهد. در اینجا ما بلاتکلیف بودیم. اگر تعهدمان را انجام دهیم، پس آمریکا چه می شود؟ اگر تعهد خود را انجام ندهیم اتحادیه اروپا می گوید ایران نقض تعهد کرده بنابراین قطعنامه ها احیا شود و تحریم ها بازگردد. اینها مواردی است که در برجام لاینحل باقی مانده بود.

*در آن جلسه به آقای عراقچی این مطالب گفته شد؟

بله. همه اینها مطرح شد.

*پاسخ ایشان چه بود؟

ایشان استقبال کردند و گفتند تا حدی که بتوانم در مذاکراتی که در وین داریم، مدنظر دارم.

*ولی در نهایت آن چه درآمد این نبود.

نه دیگه، حالا شاید همین متن موجود هم تغییر پذیرفته است ولی همین مقداری که ما هم …

*مثلاً مکانیسم ماشه ای که وجود دارد به لحاظ حقوقی متوازن نیست.

بله؛ متوازن نیست. برای ما مکانیسم ماشه وجود دارد، ولی برای آنها چه چیزی است؟

*فکر می کنید بازگشت امریکا به برجام مشکلی را حل می کند؟ می‌تواند قواعد را دوباره بازگرداند؟

این روزها ما مشاهده می‌کنیم و می گوییم اگر آمریکا برجام را امضا کند ما مجدد تعهدات خودمان را انجام می‌دهیم. سوال این است که صرفاً امضای آمریکا شرط این است که ما مجدد به تعهدات خودمان بازگردیم؟ امریکا باید تمام تعهدات خود را انجام دهد. امریکا بر اساس رای موقتی که دیوان بین المللی دادگستری داده گفته فعلاً تمام تحریم های آمریکا باید معلق شود ولی الان تحریم هایی که اولیه است امریکا علیه ما اعمال می کند، یعنی تحریم هایی که خود امریکا اعمال می کند، تحریم های ثانویه هم وجود دارد؛ یعنی هر کشوری که با ما تعاملات اقتصادی، مالی و پولی داشته باشد، آن هم تحریم می کند. اینها تحریم های ثانویه است.

یعنی عملاً درخواست و رای موقت دیوان بین الملل دادگستری را نادیده می گیرد. مضاف بر اینکه در ادبیات بین المللی این روزها مذاکرات مجدد شنیده می شود. ما چه مذاکره ای داریم؟ ما مذاکرات را انجام دادیم. الان وقت اجرای تعهدات است. ما اصلاً مذاکره ای نداریم. به نظر من، نباید زیر بار هیچ مذاکره ای برویم.

الان بر اساس قواعد حقوقی آمریکایی ها که از برجام خارج شدند خسارت ویژه ای به ما وارد کردند.

بله.

*آیا نباید خسارتی به ما پرداخت کنند؟

بر اساس قواعد حقوقی هر تعهد بین‌المللی که نقض می‌شود، مسئولیت بین‌المللی جبران خسارت به سه نحو است؛ یکی جلب رضایت طرف مقابل است، یکی عذرخواهی است، یکی برگرداندن وضع به حالت سابق است. اگر هیچ یک از اینها نشد، باید پرداخت غرامت انجام شود.

*الان که زمزمه ای می شود که با آمدن بایدن دوباره مذاکره کنیم و به برجام بازگردند، فکر می‌کنید از این عبرت‌هایی که در 8-7 سال اخیر گرفته ایم، به خوبی استفاده شده که دوباره به این سمت می رویم؟

به هیچ عنوان نیاز به التماس به اینها نداریم که به برجام بازگردند. اتفاقاً باید به برجام بازگردند و امتیازهایی که ما می‌خواهیم باید از آنها بگیریم. الان وقت قدرت ماست. الان ایالات متحده آمریکا در وضعیت داخلی خودش دچار چه مشکلاتی است؟ نه وضعیت داخلی به سامانی دارد و نه وضعیت بین المللی خوبی دارد.

*به لحاظ حقوقی در برجام هر کسی می تواند بیرون برود و تعهدات خودش را نقض کند و دوباره برگردد؟ چنین چیزی امکان دارد؟ سازوکار برجام واقعا اینچنین است؟

متاسفانه چنین چیزی را پیش‌بینی کردند یعنی هیچ قانون و قاعده ای نیست که بگوئیم ایالات متحده امریکا بیرون رفته است، حق ندارد مجدد وارد برجام شود.

*یعنی در برجام چنین چیزی پیش‌بینی نشده است؟

نه متاسفانه. الان کدام مرجع صالح است؟ یک کمیسیون وزیران است که «1+5» به همراه ایران است. خب این کمیسیون چطور رای می دهد؟ واقعاً انتظار داریم به نفع ایران رای بدهد؟ خب غربی‌ها این کار را نمی‌کنند. این وضعیتی است که ما داریم؛ کاش مرجعی مثلاً فلان دادگاه بین المللی یا فلان دادگاه را تاسیس می‌کنیم، مثل دیوان داوری ایران و امریکا تاسیس شد، یک دیوان جدید بود. این مرکز برای رسیدگی به اختلافات برجامی تاسیس می شود. در نهایت ماده ای این چنینی قرار می دادند ولی به یک کمیسیون وزیران سپرده شده و هیئت های بررسی است و خودشان تصمیم می گیرند. همه شورای امنیت هم در اینجا هستند. به نظر من اصلاً وزن برابر نیست.

*آینده را چطور می‌بینید؟ فکر می‌کنید با آمدن بایدن چه اتفاقی رقم بخورد با توجه به اینکه تیم دیپلماسی ما را می‌شناسید، تیم دولت را هم می شناسید.

معمولاً به دموکرات ها خیلی خوشبینانه نگاه می‌شود؛ در صورتی که تاریخ از زمان آقای کلینتن و اوباما نشان می‌دهد اکثراً بدترین تحریم ها را در زمان اینها تجربه کردیم. خیلی نمی توان امید داشت که اتفاق دیگری رقم می‌خورد. روش کار آنها عوض می شود. به نظر من سیاست کلی ایالات متحده یکی است ولی مهم ترین چیز برخورد قدرتمند و عزتمند خود ماست. چقدر در حد اقتصاد مقاومتی بخش های ما کار کرده اند؟ اما در عرصه بین المللی قدری این انتقاد را دارم که به لحاظ حقوقی آنجایی که محکم باید بایستیم، نبودیم. الان مثلاً ترورهایی که انجام می شود، این حقوق بشر ملت ماست. سردار سلیمانی فردی بود که اسطوره حقوق بشر بودند.

برای شما مقایسه ای انجام بدهم. آقای رفیق حریری در لبنان ترور می‌شود، واکنش سازمان ملل چیست؟ شورای امنیت یک دادگاه بین المللی تشکیل می‌دهد، به اسم دادگاه ترور رفیق حریری. آیا نمی شد درباره سردار سلیمانی چنین دادگاهی تشکیل شود و دنبال مسببین و عوامل و مجازات آنها باشند؟ چطور در آنجاها انجام می شود؟ ما از این استانداردهای دوگانه کم نداریم.

*شاید پاسخ دیپلمات ها و وزارت خارجه ما این باشد که اگر برای حاج قاسم سلیمانی چنین پیگیری می‌کردیم، به نتیجه ای نمی‌رسیدیم.

به هر حال همیشه همین طور است. یعنی همیشه حرفی که بیان می شود این است که چه فایده ای دارد که اقدامی کنیم؟ زمانی که مجلس بودم، عضو کمیسیون امنیت ملی بودم و به کشورهای مختلفی اعم از کشورهای اروپایی و آسیایی می رفتیم. یک زمان هایی اعضای کمیسیون امنیت ملی آن کشورها می‌گفتند چرا همیشه فقط مشت های شما گره کرده است؟ دوست داریم ادبیات شما را هم بشنویم، استدلال های شما را بشنویم. این گفتمان بین‌المللی حقوقی ما ضعیف است. همیشه می گوییم چه فایده ای دارد.

مثلاً در حادثه منا، دولت سعودی باید از جمهوری اسلامی ایران عذرخواهی می‌کرد. دوم اینکه جبران خسارت بابت خانواده هایی که عزیز خود را از دست دادند، می کرد. سوم افرادی که اهمال کردند، مامورین که در موسم حج کوتاهی کردند که 500 زائر ما شهید شدند، باید مجازات شوند. چهارم در دوره های آتی که حج برگزار می‌شود، تضمین کتبی باید داده می‌شد که چنین اتفاقی تکرار نمی شود. این راهکار را برای دوستانی که در بخش های مرتبط بودند ارائه دادیم. گاهی اوقات می گفتند ای بابا، چه کسی اینها را عمل می کند و برای چه بیان کنیم! آیا نگوئیم؟ به نظر من در حوزه حقوق بین المللی باید حرف خودمان را بیان کنیم.

*یعنی دوستان وزارت خارجه این امر را بیان می کردند؟

حالا بخش های مربوطه دیگه؛ چون کار مشترکی بود که با وزیر کشور انجام دادیم، آن زمان ایشان متولی این امر بود؛ این کار را انجام دادیم و رفت.

*حادثه منا به کجا رسیده است؟

اطلاعی ندارم. من از دولت خارج شدم.

*جمع‌بندی که انجام دادید همین چهار محوری بود که پیگیری کردید و با این چهار محور تحویل دادید؟

بله. دستگاه های دیپلماسی باید پیگیری می‌کردند.

*خبر ندارید به کجا رسیده است؟ عربستان غرامتی نداده است و عذرخواهی را اطلاعی ندارم.

فکر نمی‌کنم عذرخواهی هم کرده باشد. مجازاتی هم انجام نداده است، تضمینی هم نداده است.

*نکته دیگر FATF در زمان شما بود. بعنوان معاون حقوقی رئیس جمهور با شما درباره FATF صحبتی شده بود؟

اصلاً من اطلاعی نداشتم.

*شما گلایه ای نکردید که باید با ما مشورت می شد؟ شما بعنوان معاون حقوقی چه زمانی متوجه شدید؟

در هیئت دولت مطرح شد که چنین چیزی را امضا کرده‌ایم. از جانب وزارت اقتصاد مطرح شد.

*بعد از اینکه امضا شد؟

بله. FATF هم سازمان بین المللی نیست. یک ترتیب منطقه ای است که هفت کشور قدرتمند این را ایجاد کرده‌اند. همانطور که می دانید بعد از این که این امضا شد ۴۰ توصیه از طرف FATF به ما شده است. از این ۴۰ توصیه، ۳۷ مورد را انجام داده‌ایم. ۳۷ مورد را چرا انجام دادیم؟ چون قانون مبارزه با پولشویی داریم، قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم داریم که اکثر اینها را در زمان مجلس هفتم ما تصویب کردیم. ۳ مورد مانده بود که یکی کنوانسیون «پالرمو» بود که مبارزه با جرائم سازمان یافته بود. دیگری کنوانسیون CFT بود که تامین مالی تروریسم است. اینها کنوانسیون است و ما قانون داخلی آن را داریم. دیگری این بود که به ما گفته بودند قانون پولشویی خود را باید اصلاح کنید. یکسری مواد را باید در آن قرار دهید. این سه مورد مانده بود.

همانطور که مقام معظم رهبری هم تاکید کردند وقتی شما قانون داخلی دارید بعلاوه قانون های دیگری که وجود دارد، ما عضو کنوانسیون مبارزه با فساد در عرصه بین المللی هستیم، مرجع آن هم وزارت دادگستری است، قانون ارتقای سلامت نظام اداری و مبارزه با فساد را داریم، همه این قوانین وجود دارد؛ رهبری تاکید کردند همین قانون هایتان را درست اجرا کنید. مضاف بر این کشورهایی که عضو FATF هستند تامین مالی داعش را انجام داده‌اند، حمایت از تروریسم کرده‌اند، FATF چکار کرده است؟ پولشویی هم در این امر انجام شده است. پول های نفتی که داعش فروخته، از مکانیسم پولشویی وارد عرصه پولی بین‌المللی شده است. FATF الان هیچ یک از این کشورها را تحریم کرد؟ اصلا برخوردی داشت؟ اسم ها را بیان کرد؟

بنابراین در حوزه برجام، در حوزه FATF و یا هر چیز بین‌المللی یک نظام نظارتی خاص برای جمهوری اسلامی ایران تاسیس شده است.

*دوباره بحثی مطرح است که بعد از اینکه در مجمع تشخیص مصلحت نظام به نتیجه ای نرسید، دوباره می خواهند به جریان بیندازند و پیگیری کنند. توصیه شما به لحاظ حقوقی و حقوق بین‌الملل چیست؟ چه باید کنند؟

من هر چه بحث ها را اخیراً نگاه می‌کردم موافقین و مخالفین فقط می گویند ما موافق هستیم و یا مخالف هستیم. همیشه پیشنهاد دادم یک کمیته ای حقوقدانان، اقتصاددانان، حقوقدانان بین الملل، اقتصاد بین الملل و کسانی که اقتصاد داخلی و امور بانگی بلد هستند، باید دور هم بنشینند و در فضای مبتنی بر منافع ملی کشور بحث کنند. می‌گویید عضو این سند می‌شوم به شرط اینکه نیایید حساب های مالی شهروندان و شرکت های ما بگردید. او می گوید FATF اصلا برای این است. برای همین باید بررسی شود.

*یک نکته دیگر که در زمان شما که دولت بودید، خبرساز شد سند 2030 بود که ظاهراً ابلاغ شده بود. درست است؟

این مورد هم معاونت حقوقی اصلاً در جریان نبود.

*در صورتی که باید در جریان می‌بودید؟

بله.

*این از سوی معاون اول ابلاغ شده بود؟

تا زمانی که در شورای انقلاب فرهنگی برای اولین بار مطرح شد و بعداً من فیلم آن را دیدم، اطلاعی نداشتم. آنجا متوجه شدم سندی در جریان بوده است که اصلاً به ما اطلاع داده نشد.

*از جزئیات آن خبر ندارید؟

اصلا.

*اینها را مطرح نمی‌کردید که باید به ما منعکس شود؟

اصلاً من مطلع نمی شدم.

*بعد که مطلع می شدید نمی گفتید؟

این سند را بعد از سه سال مطلع شدم. یعنی زمانی که بیرون آمدم، فهمیدم چنین برنامه ای در حوزه آموزش و پرورش هم مطرح بوده است.

*سال 1400 فکر می‌کنید ممکن است یک خانم نامزد ریاست جمهوری شود؟

خیلی ها ممکن است نامزد شوند.

*نه اینکه در نهایت تائید شود. این عرصه ای هست که خانم ها وارد شوند؟

فکر نمی کنم هنوز جامعه ما به این درجه رسیده باشد که بخواهد به یک خانم برای ریاست جمهوری رأی بدهد.

*قانون در این زمینه چه چیزی می‌گوید؟

قانون درست است که «رجل سیاسی» را گفته باشد و اسم رجل آمده باشد ولی اسم رجل را اینجا تعریف کرده‌اند و همانطور که شورای نگهبان بیان کرده است به عنوان «شخص سیاسی» است. به نظرم کسانی که دوره های مجلس و دولت را تجربه کردند خیلی می توانند و این پتانسیل را دارند. شاید خانم دکتر وحید دستجردی یکی از گزینه هایی هستند که هم وزیر بودند و هم مجلس بودند، به هر حال می توانیم رجل سیاسی را درباره ایشان تعریف کنیم.

*عملکرد آقای روحانی و دو دولت ایشان را چطور می‌بینید؟

به هر حال ایشان تلاش خودش را کرد و با نگاه خاصی که نسبت به جامعه و نسبت به جامعه بین‌الملل دارد تلاش کرد، ولی من سعی می کردم قسمت هایی که خلا وجود دارد که ارتباط بیشتر با مردم بود، چه زمانی که معاونت حقوقی بودم و چه دستیار شهروندی بودم، خلأ این وظیفه را پر کنم. چون گاهی اوقات در کابینه هم دسترسی به آقای رئیس جمهور برای ما سخت بود.

*واقعاً اینطور بود؟

بله.

*این طور شنیده می‌شود برخی از وزرا بخواهند ایشان را ملاقات کنند، چند ماه طول می کشد. واقعاً اینطور است؟

بله. وقت می‌گرفتیم و گاهی اوقات چند ماه طول می‌کشید. کسی که فرصتی داشت و آن برگ برنده در دست داشت که در کابینه باشد، روزهای یکشنبه 8-4 بعد از ظهر هیئت دولت بود یا چهارشنبه ها صبح تا ظهر بود، آنجا فرصتی پیش می‌آمد مشکل را بیان می کردیم، راهنمایی یا اجازه می‌گرفتیم وگرنه در غیر این صورت خیلی سخت بود. باید از طریق مشاورین ایشان تلفن می زدیم و پیام منتقل می‌شد و بعد جواب ایشان را برای ما می آوردند.

*فکر می کنید دولت آینده برای 1400 چگونه دولتی باید باشد؟

گروه های سیاسی مختلفی امتحان خود را در حوزه قوه مجریه پس دادند و اینکه دولتی را سرکار بیاورند و کابینه ای را داشته باشند. به نظر من، مردم یک امر جدا یعنی فرای جریان اصولگرای صرف یا اصلاح‌طلب صرف را می بینند و بیشتر دنبال شایسته‌سالاری، دلسوزی، تعهد و عملیاتی بودن می‌گردند.

*البته شرایط ما خاص است. من فکر می کنم آقای روحانی یکی از سخت ترین شرایط را در 41 سال بعد از انقلاب و دولت ها داشتند. این را نمی توان کتمان کرد. برخی می گویند بدشانس بودند ولی شرایط سختی را گذراندند. مردم هم دلخور هستند و درست است. نمی توان به مردم حق نداد و مردم هم حق دارند اما برخی می گویند چه فایده ای دارد که در انتخابات شرکت کنیم.

مردم ما خیلی جلوتر از مسئولین‌شان هستند. خود می دانند باید برای این برهه برای کشور خودشان چه تصمیمی بگیرند. اگر برای مردم حلاجی شود که اگر خود تعیین سرنوشت برای خود نکنند، این حق تعیین سرنوشت از آنها سلب می شود و دیگرانی که نامحرم برای کشور هستند تعیین سرنوشت می‌کنند.

*متولد 1343 در شیراز هستید.

بله.

*پدر و مادر چه شغلی داشتند؟

پدرم دندانپزشک و استاد دانشگاه شیراز بودند. مادر هم خانه‌دار هستند.

*مادر هنوز در قید حیات هستند؟

بله.

*خدا ایشان را حفظ کند. چند خواهر و برادر هستید؟

یک خواهر و یک برادر دارم.

*چه زمانی ازدواج کردید؟

سال 1369 ازدواج کردم.

*یعنی 26 سالگی.

بله.

*چطور آشنا شدید؟

یکی از دوستان من معرفی کردند.

*ایشان هم شیرازی هستند؟

نخیر ایشان تهرانی هستند.

*مهریه چقدر است؟

به نیت امام علی (ع) است.

*یعنی 110 سکه است. الان همسر چکار می کنند؟ شغل ایشان چیست؟

همسرم چون دکترای سازه از انگلستان دارد، بعد از این که تمام کردند یک دکترای معماری گرفتند. به ایران آمدند و در دانشکده فنی دانشگاه تهران چند سالی تدریس کردند و بعد از آن برای طرح های ملی، سد و کارهای ملی اقدام کردند و الان هم بازنشسته هستند.

*رابطه شما چطور است؟ برای خیلی ها سوال می‌شود خانم هایی که فعالیت اجتماعی دارند خانه را چکار می‌کنند؟

واقعاً با همکاری همسران نباشد امکانپذیر نیست. بالاخره حمایت همسرم را دارم. کمک ایشان را دارم. از ایشان مشورت می‌گیرم و این رمز موفقیت من در این مدت بوده است.

*وقتی آقایان هستند می گویم در کار خانه کمک می کنید یا خیر، باید از شما بپرسم آقا در کار خانه به شما کمک می‌کنند؟

بله. همسرم و پسرانم به من کمک می کنند.

*چند فرزند دارید؟

دو پسر دارم.

*چه می کنند؟

پسر اولم مهندس عمران است و الان فوق لیسانس سازه های هیدرولیکی می‌خواند.

*مسیر پدر را رفتند.

بله. پسر دومم هم معماری می خواند.

*ایشان هم تقریباً مسیر پدر را طی کردند.

بله.

*ازدواج نکردند؟

خیر.

*با بچه ها بحث سیاسی می کنید؟

خیلی بحث سیاسی می کنیم. به هر حال سوال دارند.

*فضای فرهنگی کشور را چطور می‌بینید؟ یک روزی بخواهید برای آقازاده هایتان خواستگاری بروید، آیا با خیال راحت می روید؟ دغدغه ای در این فضا ندارید؟

بله، خیلی دغدغه دارم چون ظواهری که وجود دارد، افراد با یکسری ظواهر اسلامی و ظواهری که آدم فکر می‌کند این خوب است و این خانواده و این فرد خوب هستند ولی یک زمانی چیزهایی را متوجه می شود و می بیند، اصلاً انتظار نداریم. نمی دانیم باید برای چه موقعیتی خود را آماده کند. برای چه برخوردهایی باید خود را اماده کرد. واقعاً مسئولیت‌پذیری افراد معلوم نیست چقدر است. در همین حقوق شهروندی خیلی چیزها را متوجه شدیم. مثلاً چرا مسئولیت پذیری در محیط کار نداریم؟ صحبتی که رهبری درباره سبک زندگی بیان کردند، چرا ما 8 ساعت کار نمی کنیم؟ چرا کار کیفی نمی کنیم؟ چرا معماری ایرانی و اسلامی ما در کلانشهر ما داد نمی زند؟

*گیر اصلی بعنوان یک فرد دانشگاهی به نظر شما در کجاست؟

با مطالعاتی که کردیم این است که حقوق اجتماعی مردم و نگاه اجتماعی در کشور ما ضعیف شده است.

*یعنی نسبت به قبل ضعیف تر شده است؟ قبل قوی تر بودیم؟

نه. ما در سال 1285 هجری شمسی قانون اساسی را برای اولین بار در کشورمان داشتیم. جزو کشورهای پیشتاز در آسیا هستیم. اولین مجلس قانونگذاری را داریم که ژاپن مانند ماست و بقیه کشورها بعد از ما بودند. قرار بر این بود که قانون اساسی تقسیم قدرت باشد و توجه به حقوق مردم شود. دیدیم در طول سلطنت ها چه اتفاقی افتاد. در زمان پهلوی نه یک کشور توسعه یافته دیکتاتور بودیم و نه یک کشور توسعه نیافته مبتنی بر دموکراسی؛ هیچ کدام از اینها را نبودیم. یک کشور مصرف کننده ای که تولید و استقلال اقتصادی نداشتیم. دموکراسی هم نداشتیم. آزادیخواهان ما در زندان بودند. این وضعیت قبل از انقلاب ماست.

انقلاب با شعار «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» آمد. قرار بر این بود که هم به لحاظ اقتصادی خودکفایی، قطع دست اجانب از منابع ملی و گسترش فرهنگ خودباوری و نظام اسلامی، حیا، شرف و یک زندگی که «حیات طیبه» باشد. این قرار بود انجام شود منتهی 8 سال جنگ داشتیم، بعد هزینه فرهنگی داشتیم، بعد الان جنگ اقتصادی داریم. همواره گرفتار یکی از این انواع جنگ ها هستیم. به حقوق اجتماعی در کشور کم پرداختیم. با برخی کشورهای اروپایی مقایسه کردیم که این مشکلات اعم از جنگ، تحریم، تهاجم فرهنگی و غیره نداشته‌اند، می‌بینیم 75 درصد اهتمام آنها به حقوق اجتماعی مردم است. آنجا احترام به قانون نهادینه شده، پرداخت مالیات نهادینه شده است.

از بچگی کار می کنند.

بله. کار کیفی می کنند، برای هم نمی‌زنند. کسی می خواهد بالا برود پایش را بر سر دیگری نمی گذارد و بالا برود. یعنی بر اساس شایستگی است. متاسفانه ما نتوانستیم این را انجام دهیم. البته الان وقت این کار است. اگر آن کشورها 75 درصد به حقوق اجتماعی می‌پرداختند ما الان 25 درصد موفق بوده‌ایم.

*ایام انقلاب را بخاطر دارید؟ فعالیت داشتید؟ البته آن زمان دانش‌آموز بودید.

بله؛ دانش اموز بودیم. تازه دوره راهنمایی را تمام کرده بودیم. در آن فضای سنی که دوران بلوغ و شکوفایی نوجوان است، وقتی همزمان با انقلاب می شود به خصوص که یکسری شرایط آن دولت سلطنتی را دیده بودیم، وقتی حرف هایی را از امام می‌شنیدیم برای ما خیلی جالب بود؛ یعنی با تمام وجود درک می کردیم و شاید روزی نبود حرفی امام بیان کنند و ما گوش نکنیم. بعد از آن هم دانش‌آموزان را از مدرسه ای که در شیراز بودیم، بعنوان کاروان برای دیدار امام آوردند. هیچ وقت فراموش نمی کنم.

*به جماران آمدید؟

بله. کوچه پس کوچه های جماران، کوچه های تنگ و به نوبت داخل رفتن را فراموش نمی کنم.

*موقعی که جنگ شد به تهران آمدید.

بله.

اوایل جنگ شیراز بودید؟

بله.

از جنگ چه خاطراتی دارید؟

جنگ که شروع شد، وقتی در تهران مستقر شده بودیم که فرودگاه مهرآباد را زدند. از جنگ هم بمباران شهرها، صداهای بمباران را به یاد دارم ولی همان زمانی بود که درس می‌خواندیم و بحث حلبچه پیش آمد که این اتفاق تعیین کننده شد تا تصمیم بگیرم برای اینکه در حوزه حقوق بین‌الملل برای ممانعت از جنگ، کشتار مردم و استقرار صلح کار کنم. واقعاً جنگ باعث این انتخاب شد.

*انگیزه شما این بود.

بله.

*که برای شیمیایی ها هم کار ویژه در مجلس هفتم انجام دادید.

بله. یکسری قوانین معلولان بود، قوانینی درباره درصدها و امکاناتی که باید در اختیار آنها قرار گیرد ولی قبل از آن عضو NGO یا انجمن حمایت از مصدومین شیمیایی بودیم که یکی از کارهای مهم این بود که در مجامع بین المللی اثبات کنیم چه کشورهایی مواد شیمیایی را به عراق دادند و خب کشورهایی پیدا شدند. بعدا وقتی این کشورها را پیدا کردیم، آن شرکت هایی که مواد شیمیایی را به عراق داده بودند تغییر کابری و اسم دادند تا در عرصه بین المللی قابلیت پیگرد را نداشته باشند ولی نهایتاً آن کشورها این مواد را به صورت مواد حشره‌کش به عراق ارسال می‌کردند تا بمب شیمیایی درست کنند، وقتی گمرک آن کشورها تائید کرده و می داند یک کشوری مثل عراق این مقدار مواد حشره‌کش نیاز ندارد، پس قطعاً هدف دیگری از وارد کردن این مواد داشته باشد، آن کشورها و دولت ها نیز به نوعی شریک جرم صدام در این حملات شیمیایی بوده‌اند.

*در راس آنها هم آلمان بود

بله.

*چه سالی به انگلیس رفتید؟

من زمانی که داشتم فوق لیسانس می خواندم یعنی داشتم پایان نامه می‌نوشتم چون ازدواج کردم به همراه همسرم به انگلستان رفتم و پایان نامه را نوشتم و سال 70 برگشتم. وقتی اینجا دفاع کردم همزمان امتحان اعزام که دادیم قبول شدم و سال 72 دکترا را در انگلستان شروع کردم.

*رساله دکترای شما چه بود؟

درباره ابعاد حقوقی اقدامات سازمان ملل در حوزه صلح و امنیت بین‌الملل بود که تمام مواردی که آن زمان درباره یوگسلاوی و رواندا مطرح بود و به خصوص موضع‌گیری سازمان ملل را درباره دو جنگ ایران و عراق، جنگ عراق و کویت مقایسه کردم.

*چطور شد که برای مجلس هفتم شما را دعوت کردند؟

به هر حال اصولگرایان به یک نتیجه رسیده بودند که باید چهره های جدید ارائه می‌کردند. چهره های سنتی و تکراری مورد اقبال مردم نبود. بنابراین ترکیب 30 نفره ما را اگر ببینید متخصص هنرمند، کشاورزی، متخصص صنعت، عمران، جامعه‌شناس داشتیم و من هم حقوقی بودم.

*مجلس هفتم را چطور دیدید؟

خیلی خوب بود. مجلسی بود که متخصصین خوبی داشت. در هر کمیسیونی واقعاً نماینده های تهران و شهرستان ها جزو افراد فاخر کشور بودند یعنی با یک سبقه علمی و اجرائی وارد مجلس شده بودیم.

*سفرهای خارجی که رفتید، آیا نکته ای و یا خاطره ای یا برخوردی در جاهای مختلف با هیئت های خارجی داشتید که برای شما جالب باشد و در ذهن شما مانده باشد؟

بله، برخوردهای خیلی خوبی داشتیم. ما با چادر حضور داشتیم ولی در اجلاس‌های بین المللی سعی می کردیم مواضع جمهوری اسلامی را مستقیم منتقل کنیم، تا جایی که یک روز یکی از نماینده های کره جنوبی بود که بودایی بودند، دین آنها اینطور بود، گفتند من همیشه فکر می کردم شما مسلمانان یا باید بی‌حجاب باشید و اگر حجاب دارید فعالیت لازم را ندارید، نمی توانستم فلسفه این حجاب را درک کنم ولی وقتی شما دست خود را بالا می کنید و با زبان انگلیسی صحبت می کنید، مواضع کشوری خود را به لحاظ حقوقی بیان می کنید، حقوق هسته ای را بیان می کنید، آن زمان به فلسفه حجاب پی بردم که این حجاب شما روی تمام ویژگی های زنانه را می‌پوشاند و من فقط فکر شما را می بینم.

*در کمیسیون امنیت ملی هم آن زمان اوج داستان فعالیت های هسته ای ما بود، فعالیت های خوبی شد.

بله. بعد از این که تعهد خودشان را انجام ندادند و ما را مجدد تحت فشار قرار دادند ما مصوبه بازگشت فعالیت هسته ای را داشتیم و شروع به غنی‌سازی بیشتر کردیم. این فعالیت هایی بود که داشتیم. یکی دیگر از زمان مجلس ششم یک طرحی مانده بود که عضویت در 34 سازمان بین المللی را در یک لایحه آورده بودند. من آنجا مانع بودم چون می دانستم به لحاظ حقوق بین الملل تک تک این سازمان های بین المللی برای ما تعهد ایجاد می کند. 34 مورد را در یک لایحه آورده بودند که یکجا تصویب کنیم. مجلس ششمی ها نیز تصویب نکرده بودند. تقریباً من یک سال مانع تصویب این شدم. در سال دوم بسیار به من انتقاد می کردند که چرا کارشکنی می کنید. گفتم روال این است وقتی یک کنوانسیون و یا سازمان بین المللی است حق عضویت آن باید از جیب این ملت پرداخت شود، حق عضویت ها هم سنگین است. چرا باید عضو شویم؟ هر یک از دستگاه ها و وزارتخانه ها بیایند و توضیح بدهند که چه منافعی برای جمهوری اسلامی ایران را دارد که ما عضو این سازمان یا کنوانسیون بین المللی شویم؟

*در زمان دولت آقای خاتمی بود؟

بله. از آن زمان مانده بود. حتی آن زمان هم تصویب نشده بود و برای ما آورده بودند. من گفتم این باید 34 لایحه جداگانه شود و دستگاه مربوطه ما را اقناع کند که عضویت در این سند کشاورزی، علمی پژوهشی، راه و ترابری و غیره، چه منافعی دارد والا چه دلیلی دارد تعهد بپذیریم؟ آن زمان اوج این فضا بود که از بخش های مختلف سیاست خارجی می گفتند هر چه عضو سازمان های بین المللی و کنوانسیون ها باشیم خوب است.

خب این چه خوبی دارد؟ ما که می دانیم تعهد ایجاد می کند. می گفتند ممکن است تعهد را بپذیریم یا نپذیریم. وقتی مجلس شما تصویب کرد نمی توانید نپذیرید. نمی توانید اجرا نکنید چون متمرد شناخته می شوید. پس بهتر است زمانی که می خواهید وارد هر سند بین المللی شوید با دقت باشد. این هم یک مسئله ای بود که در آخر بعد از 4 سال این تصویب شد یا خیر. من شاهد بودیم که می آمدند ولی آن زمانی که می خواستند تصویب کنند من حضور در کمیسیون امنیت ملی نداشتم.

*آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شدند. شما را به کابینه دعوت کردند؟

یک درخواستی آمده بود که برای محیط زیست و مسائل حقوقی بود ولی جدی نبود.

*دولت نهم یا دهم؟

دولت دهم.

*در دومین دولت پیشنهادی از سوی جامعه اصولگرایان زنان شما را پیشنهاد دادند که به عنوان وزیر خارجه باشید. درست است؟

بله.

*صحبت با شما نشد؟

نخیر.

*فقط در حد پیشنهاد شده بود؟

بله.

*دوره آقای احمدی نزاد مجلس هفتم اولین مجلسی بود که رای اعتماد کامل نگرفت. در دولت های قبلی وقتی کابینه به مجلس می آمد رای اعتماد کامل می گرفت.در این مجلس ۴ وزیر را انداختید.

بله. این خیلی جالب بود که یک مجلس و دولت به لحاظ سیاسی همسو باشند ولی این اتفاق رخ بدهد. برای همین می گویم مجلس هفتم یک مجلس نخبگانی بود. یک مجلسی بود که به هیچ عنوان مماشات سیاسی نمی کرد.

*مجلس هشتم را در سیاست زدگی با مجلس ششم مقایسه کردید.

بله.

چرا؟

چون مقایسه با مجلس هفتم می‌کردند. مجلس ششم اگر یک مجلس یکدست اصلاح‌طلبی بود، مجلس هشتم هم از آن حالتی که با تنوع های فکری بودیم، وقتی بیشتر رابطه های تشکیلاتی در نظر گرفته شد، به لحاظ تشکیلات سیاسی این تعریف را کرده بودند. تشکیلاتی بود و خیلی از ما ورود پیدا نکردیم.

*یعنی چه تشکیلاتی بود؟ شما در مجلس هفتم در فهرست اصولگرایان بودید.

بله ولی افرادی همچون من، دکتر توکلی، دکتر افروغ، سعید ابوطالب و غیره ما را از یک تشکیلات خاص نیاورده بودند. ما را بعنوان شخصیت حقیقی خودمان در لیست گذاشته بودند اما در مجلس هشتم آن لیستی که شد، تقسیم‌بندی تشکیلاتی بود و خیلی از ماها بیرون ماندیم.

*در مجلس شرکت کردید و رای نیاوردید؟

بله چون در لیست نهایی نبودیم.

*ولی رای نیاوردید.

بله.

*برای مجلس هشتم نامزد شدید و بعد دیگر نامزد نشدید؟

مجلس یازدهم هم کاندید شدم. آن هم نمی خواستم و چند ساعت به پایان این که ثبت‌نام کنند، ما ثبت‌نام کردیم. باز هم لیست اصولگرایان همان شکل تشکیلاتی خودش را داشت.

*سال 88 فکر می کردید چنین فتنه ای به پا شود؟

واقعاً فکر نمی‌کردم؛ چون آقای موسوی را فکر می کردم نخست وزیر کشور ما بوده و خیلی پخته‌تر عمل کند و اگر می خواست بعد از آن دوره رئیس جمهور شود بهتر می‌توانست عمل کند. حداقل در تاریخ ملت ایران بماند ولی متاسفانه آقای موسوی که زمان امام بودند، آقای موسوی که بعدش تصمیم گرفتند، آقای موسوی که بعد از آن جریانات بودند، سه مدل مطرح شد که متاسفانه خوب عمل نکردند و ایکاش تبری از کسانی که علیه نظام فعالیت می کردند، پیدا می‌کردند.

*گفته بودید نبود دانشگاه تک‌جنسیتی می تواند یکسری از افراد که می خواهند در دانشگاه تک جنسیتی تحصیل کند را نقض کند.

آن زمان بحثی بود که برخی از دانشگاه های تک جنسیتی را زیرسوال برده بودند که چه دلیلی دارد این دانشگاه ها باشند، این دانشگاه ها را برداریم. من وقتی در دانشگاه امام صادق (ع) درس می دادم یا با اساتید و دانشجویان دانشگاه الزهرا صحبت می کردم، متوجه شدم یک عده ای دوست دارند در یک چنین فضایی تحصیل کنند. چرا با نداشتن یک چنین دانشگاهی، جلوی تحصیل این افراد را بگیریم؟ منظورم همین بود.

*در دوره آقای روحانی به شما پیشنهاد وزارت علوم هم شد؟

وزارت علوم بعد از این که از دولت بیرون آمدم موقع دولت دوازدهم بود و می خواستند وزیر علوم انتخاب کنند گمانه‌زنی ها شروع شد و برخی افراد حتی در مشاورین می گفتند آمادگی دارید؟ من گفتم دانشگاهی هستم و برای چه کاری انتخاب می خواهدی؟ وزیر زن می خواهید انتخاب کنید؟ یک روز با آقای واعظی صحبت کردم و گفتم چه برنامه ای دارید؟ حرف هایی که وجود دارد به چه صورت است؟ از من مصاحبه می شود؟ گفتند قدری ممکن است علما مشکل داشته باشند. به هر حال یک سفری به قم داشتم. گزارش حقوق شهروندی بود که می خواستم ارائه بدهم ولی این را مطرح می کردم برخی از آقایان در قم که از علما بودند می گفتند اتفاقاً دانشگاه ما وقتی 60 درصد دختر است چه اشکالی دارد وزیر زن هم باشد؟ من هیچ جا با ممنوعیت مواجه نشدم ولی کلاً اراده ای نبود که وزیر زن انتخاب کنند.

*قانون امر به معروف و نهی از منکر کاملاً شفاف و روشن بود و کاملاً شرایط را بازگو کرده است. این را شما گفته بودید؟

بله.

*ولی دولت مخالف آن بود. درست است؟

به نحوه اجرا بیشتر برمی‌گشت که امر به معروف و نهی از منکر را حالت اینکه تذکر حجاب بدهند، می‌دیدند. معتقد بودند این تذکرات اخلاقی و اقتصادی است ولی امر به معروف و نهی از منکر در همه حوزه ها است، نه فقط حوزه حجاب. چون امر به معروف وقتی می گوییم بیشتر متبادر به ذهن می شود که یک فردی باید حجاب خود را درست کند. اینچنین نیست. به نظر من این قانون خوب اجرا نشد و اجرای آن را باید آموزش دهیم. آموزش خیلی مهم است.

*باید کار شود، باید تبیین شود.

باید تبیین شود.

*قرارداد 25 ساله با چین را خانم امین زاده بعنوان یک استاد حقوق بین الملل چطور می بینند؟

قراردادی که مذاکرات انجام شده باشد، تمام حق شرط ها و تعهدات دوجانبه ما کاملاً دیده شده باشد، چه اشکالی دارد؟ مشکلی وجود ندارد. مهم این است که این قراردادها با جزئیات باشد و ریز مسائل دیده شده باشد.

*مجلس بعد از ترور شهید فخری زاده طرحی را تصویب کرد که درباره موضوع هسته ای بود. قدری مباحث مختلف درباره آن شکل گرفت. به خصوص دولت موافق آن نبود و مخالفت خود را اعلام کرد ولی تصویب شد و رئیس مجلس هم ابلاغ کرد. نظر شما در این باره چیست؟

خیلی خوب است. اگر واقعاً بودم پیشنهاد می دادم زمان دو ماه زیاد است، ولی این کارها را خواهیم کرد.

ولی یک ماه شد.

دو ماه شد. به نظرم دو ماه زیاد است. اگر کشورهای منطقه در این همکاری کنند کشوری که حامی ترور بوده پیدا شود. اگر کشورهای منطقه در مجازات حامیان ترور کمک کنند… چون نباید از این ترور به راحتی می گذشتیم و پیشنهاد من به دستگاه های مختلف و بخش های حقوق بشری، چه در قوه قضائیه و چه در دولت، این است که این مسئله را پیگیری کنند.

فردی که برای حق سلامت مردم کار می کرده است، برای حق امنیت مردم کار می کرده است، برای حق علمی مردم کار می کرده است، ترور شد. اینها موازین حقوق بشری است. در اسناد بین المللی ببینید تماماً چیزهایی است که ایشان برای آن فعالیت می کرد. الان حق ما تضییع شده است. چرا این مسئله را با صدای بلند بیان نمی کنند؟ چرا به شورای حقوق بشر اعلام نمی شود؟ چرا به مجمع عمومی اعلام نمی شود؟ چرا به سازمان ملل اعلام نمی شود؟ این باید مورد محکومیت قرار گیرد. یک زمانی یک فرد مسئول است و می گویند آقای ترامپ کنار برود، بعدها مجازات می شود. شخص آقای ترامپ منظور است ولی آن دولتی که حمایت و پشتیبانی می کند باید به چه صورت مجازات شوند؟ این را در عرصه بین‌الملل هنوز مشاهده نکرده‌ایم.

*یعنی با این نظر دولت موافق نیستید که ممکن است در عرصه دیپلماسی این برای ما عواقبی داشته باشد؟

به هیچ عنوان! من فکر می کنم اگر کوتاهی شود، اتفاقاً ترورهای دیگری رقم می‌خورد.

گفته شد دولت چون این را قبول ندارد این به شورای حل اختلاف قوا می‌رود. به لحظا قانونی دولت ملزم است این را اجرا کند یا خیر؟

وقتی رئیس مجلس به رئیس دولت ارجاع می‌دهد، وقتی رئیس دولت امضا نکند این حق برای رئیس مجلس وجود دارد که ابلاغ کند.

*ابلاغ کردند. پس دولت باید اجرا کند؟

بله.

*اینکه می گویند به شورای حل اختلاف قوا برود چیست؟

دولت می تواند این درخواست را بدهد. بگوید من قادر به اجرا نیستم و در این مسئله با قوه مقننه اختلاف دارم و شورای حل اختلاف قوا باید به این مسئله رسیدگی کند که دولت باید اجرا کند یا خیر. آن زمان نظر این شورا قاطع و حتمی می شود.

*خیلی ممنونم؛ برنامه با دست خطی که سرکار خانم امین‌زاده برای ما به یادگار می نویسند به پایان می رسد.

«به نام خدا.

ضمن ارج نهادن به روشنگری های صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و آرزوی توفیق برای ادامه این راه بر نقش موثر رسانه در ارتقای فرهنگ عمومی تاکید می‌کنم.

امیدوارم جوانان اندیشمند این مرز و بوم با درنوردیدن مرزهای علم و فناوری موجبات اقتدار هر چه بیشتر کشور را فراهم نمایند؛ همچنین آرزو دارم نسل های آینده طعم گوارای استقلال و پیشرفت را که با قیمت جانفشانی ها و رشادت های کم نظیر در تاریخ ایران به دست آمده، بچشند و پاسداری نمایند.

در حوزه حقوقی انتظار این است که با ارج نهادن به توانمندی های حقوقدانان های ایرانی از اهرم حقوق بین الملل برای استیفای حقوق ملت ایران به خوبی بهره گرفته شود.

والعاقبه للمتقین.

آذر ۱۳۹۹»

انتهای پیام/





منبع خبر

امین‌زاده: بدترین تحریم‌ها در دوران دموکرات‌ها وضع شد/ ماجرای مخالفت حسین فریدون با هم‌اندیشی حقوقی درباره برجام بیشتر بخوانید »