قاسم یساول

هدیه خودرویی آلمانی‌ها به رزمنده‌های مخابرات/ یخ بستن دستان یک رزمنده برای تعمیر دکل

ساخت بی‌سیم دریایی با نبوغ بچه‌های مخابراتی/ یخ بستن دستان یک رزمنده برای تعمیر دکل


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: رزمندگان مخابرات در عین گمنامی یکی از مسوولیت‌های مهم جبهه‌های نبرد را برعهده داشتند و هرگونه ارتباطات موجود در خط دفاعی و پدافندی و … نتیجه تلاش‌های شبانه روزی آنان بود. با توجه به نقش مهم مخابرات در دوران دفاع مقدس خبرگزاری دفاع مقدس در نشستی با حضور چهار تن از نیرو‌های باسابقه مخابرات به بررسی اقدامات نیرو‌های مخابرات در دفاع مقدس پرداخته است.

سردار قاسم یساول اولین مسوول مخابرات نیروی دریایی سپاه، سرهنگ حسین پورحسن مسوول ارتباطات و امنیت قرارگاه خاتم (توپخانه و موشکی) در دوران دفاع مقدس و مشاور فاوا، سردار حسن عاصف مسوول تعمیرگاه و مخابرات نیروی دریایی سپاه و علیرضا حسین زاده مسوول مخابرات مرکز معراج در دوران دفاع مقدس به بیان نقطه نظرات خود در این نشست پرداختند که بخش اول، دوم و سوم آن پیش از این منتشر شده و در ادامه بخش چهارم و پایانی را می‌خوانید.

هدیه خودرویی آلمانی‌ها به رزمنده‌های مخابرات/ وارد کردن قطعات ۴۰ بی سیم با ترفند‌های خاص بچه‌های جبهه

عاصف: فعالیت‌هایی که در قالب بهره برداری از تجهیزات در مخابرات انجام می‌شد به عقبه مهندسی باز می‌گشت که عمدتا در بحث دانش بنیان کار می‌کردند. بخشی از وظیفه ما تعمیر و نگهداری بود، سیستم‌ها فوق العاده پیشرفته بود و ما بدون پشتیبانی فنی و آموزشی تنها با رویکرد انقلابی و «ما می‌توانیم» کار را انجام دادیم. حقیقتا اگر این روحیه نبود نمی‌شد کار را توسعه داد. من به عنوان کسی که ۲۰ سال از عمرم را در تعمیرات سپاه گذراندم می‌گویم همه این روند خود آموزی بود و بسیاری از نیازمندی‌ها با طراحی خودمان انجام می‌شد، تا جایی که عیب اساسی تولید کننده‌های مخابراتی مثل آلمان که سیستم‌های نظامی ناتو را تولید می‌کنند را می‌گرفتیم. ۱۷ نوع عیب را از بی سیم اچ اف آلمانی‌ها گرفتیم و مجبور شدند برای اینکه اطلاعات را به شرکت‌های دیگر ندهیم و بازارشان نخوابد ۲۰ هزار مارک به ما بدهند و نفری یک خودرو هم قرار بود بدهد که حفاظت اجازه نداد. ما هم به جای پول هرچه توانستیم قطعه خریدیم که از این طریق ۴۰ بی سیم را راه اندازی کردیم.

پورحسن: خیلی از برهه‌های دفاع مقدس ما را خوشحال کرد به خصوص موفقیت‌هایی که در مناطق غرب اتفاق افتاد. اما عملیات بیت المقدس شرایط خاصی داشت. در این عملیات من در جوار شهید حسن باقری بودم. سختی زیادی کشیدیم، اتفاقاتی افتاد و معجزاتی دیدیم که منجر به پیروزی شد و یکی از شیرین‌ترین پیروزی‌ها را رقم زد. یا زمانی که موشک ما به بغداد خورد با وجودی که لیبی خیلی هم راضی به زدن بغداد نبود خدا خواست و درست جایی هدف قرار گرفت که بعدا مشخص شد محل عملیات نظامی و اتاق وضعیت رژیم بعث است، این یک اتفاق باورنکردنی بود. از حمل شبانه تا ایجاد یک ارتباطات امن برای دستور دهی و دستورگیری به همت بچه‌ها انجام شد.

ساخت بی سیم دریایی با نبوغ بچه‌های مخابراتی/ کم کردن هزینه‌های کابل کشی به یک دهم

یساول: کاری که در آن دوران انجام می‌گرفت تلاش شبانه روزی و بی وقفه بود. در اولین عملیات بزرگ ما فتح المبین، من مسوول مخابرات تیپ امام سجاد بودم که ۱۷ گردان داشت. تعدادی از نیرو‌های پاسدار از قبل آموزش مخابرات دیده بودند، اما عمده نفرات که به عنوان مخابراتی و بی سیم چی معرفی شدند بچه‌های بسیجی بودند که ۵ روز وقت داشتیم این ۱۷ گردان را آموزش مخابراتی بدهیم. خود مخابرات تیپ امام سجاد ۶ نیرو بیشتر نداشت. از بعد نماز صبح زیارت عاشورا می‌خواندیم و ۳ گردان ۳ گردان نیرو‌ها را از حمیدیه به شوش می‌آوردیم تا آموزش ببینند و بعد گردان‌های بعدی می‌آمدند. تا ۱۱ یا ۱۲ شب کار طول می‌کشید. عملیات هم که شروع می‌شد همین پنج شش نفر علاوه بر کار‌ها باید به عنوان بی سیم چی کنار فرمانده می‌نشستند و فرماندهان، چون با این بچه‌ها اخت شده بودند کسی دیگر را نمی‌پذیرفتند.

موفقیت‌های زیادی در برهه‌های زمانی دفاع مقدس داشتیم که جزو افتخارات مخابرات است. مثلا در عملیات والفجر ۸ تقریبا چند روز بعد عملیات با تعدادی از برادران کابلی را از عرض رودخانه اروند با شناوری کوچک عبور دادیم و ارتباط تلفنی عقبه خودمان تا فاو که منطقه عملیاتی بود برقرار کردیم. وقتی کار انجام شد بچه‌ها خیلی خوشحال شدند. یا بی سیمی که خاص زمینی است برای غواص‌ها تبدیل به بی سیم دریایی کردیم که و غواص بعد رفتن زیر آب و بیرون آمدن بتواند تماس بگیرد. بعد از عملیات، ارتش می‌گفت چطور ارتباط این غواص‌ها را فعال کردید. در بندرعباس قرار بود کابلی دریایی از منطقه جیره به قشم بکشند که براورد‌های مالی نشان می‌داد حدود ۷۰۰، ۸۰۰ میلیون تومان خرج دارد. خب این مبلغ آن زمان زیاد بود. ما به اتفاق چند تن از دوستان یکسری اقدامات روی کابل زمینی انجام دادیم و در این کار از صنایع الکتریکی شیراز کمک گرفتیم که هزینه خیلی کمی برد. آن زمان کابل دریایی متری ۸ دلار بود و کابل فیبر نوری ۴ میلیون، به این‌ها ۲ لایه روکش و سیم بکسل اضافه کردیم. براورد داشتند کار نصب یک هفته زمان می‌برد که ما سه ساعته با هزینه سرجمع ۳۰ میلیون و کمک گرفتن از یک شناور معمولی کابل را کشیدیم. همه این اقدامات بزرگ حاصل تجربیات دفاع مقدس بود. دکتر فیروز آبادی سر همین اقدام ما ملاقات خصوصی با رهبر معظم انقلاب هماهنگ کرد و ما به دیدار ایشان رفتیم، وقتی کار را توضیح دادیم ایشان خیلی خوشحال شدند.

هدیه خودرویی آلمانی‌ها به رزمنده‌های مخابرات/ یخ بستن دستان یک رزمنده برای تعمیر دکل

کیفیت آموزش‌های ما در سطوح بالای علمی بود/ بچه‌های حشدالشعبی در ایران دوره آموزش مخابرات حرفه‌ای دیدند

عاصف: بی سیم‌هایی که در والفجر ۸ غنیمت گرفتیم خیلی زیاد بود. سازماندهی مخابرات نیروی دریایی سپاه از همین غنائم شکل گرفت. سامانه‌هایی را بعدا خریداری کردیم و شرکت‌های دانش بنیان کار شبکه کردن که از اصول کار است را ایجاد کرد. شبکه ارتباطی مستقل دریایی جنوب از منطقه پسا بندر مرز پاکستان تا اروند شکل گرفت که شامل تلفن یا شبکه ترانک چیزی شبیه موبایل‌ها را در شناور‌ها بود. در راه اندازی مراکز آموزشی کیفیت آموزش‌های ما انقدر بالا بود که بعضا دانشجویانی که از دانشگاه می‌آمدند می‌گفتند آموزش‌های شما در حد فوق لیسانس است. جدیدا هم دوره‌های آموزشی برای حشد الشعبی داشتیم که در سطح بسیار بالایی بود و اذعان می‌کردند امکان تعمیرات موبایل را هم پیدا کرده اند.

دو بار از رهبر معظم انقلاب تشویق در فرمان گرفتم. در نیرو‌های مسلح ۴ سال مخابرات نیروی دریایی اول شد چرا که هم پشتوانه علمی قوی داشت و هم کار‌هایی که با شرکت‌های دانش بنیان شروع کردیم گسترده بود. امروز ما در ایران رادار‌هایی ساختیم که قابل رقابت با رادار‌های مطرح دنیا است و شروعش با مخابرات سپاه بود. بی سیم‌های دریایی که ساخته شد نتیجه تفکری بود که می‌خواست کار علمی و دانشی را علاوه بر برطرف کردن نیاز عملیاتی انجام دهد. در ساخت اتاقک‌های سیار مخابراتی که ویژگی‌های خاصی باید داشته باشد، در بحث تخصصی تامین انرژی و شرایط آب و هوایی امروز حرفی برای گفتن داریم.

دست‌هایی که برای تعمیر یک دکل مخابراتی یخ زد

حسین‌زاده: در عملیات والفجر ۴ ارتباطی را در بانه برقرار کرده بودند که مدتی بعد دچار اشکال شد. بانه ارتفاع ۲ هزار متری از سطح دریا دارد و سرمای هوای منطقه باعث شده بود دکل یخ بزند و سیم آنتن قطع شود. دوستان ما در مخابرات سه ساعت یخ‌ها را شکسته بودند تا عیب کار را برطرف کند یکی از بچه‌ها وقتی از کار برگشت، دست هایش یخ زده بود، دستش را زد به بخاری و دستانش سوخت، با این حال خوشحال بود که ارتباط برقرار شده است.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ساخت بی‌سیم دریایی با نبوغ بچه‌های مخابراتی/ یخ بستن دستان یک رزمنده برای تعمیر دکل بیشتر بخوانید »

ورود به مخابرات بعد از یک شب نگهبانی/ ماجرای اسارت اولین نیروی مخابراتی در روز اول جنگ

روایتی از تشکیل گارد ملی برای دفاع از انقلاب اسلامی/ توفیق اجباری ساواکی‌ها برای تامین مخابرات سپاه


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: یکی از بخش‌های فعال در دفاع مقدس که مسوولیت ارتباطات و پشتیبانی جبهه‌های نبرد را برعهده داشت، بخش مخابرات جنگ بود. مخابره اطلاعات و تصمیم‌گیری‌ها به واسطه یک چرخه ارتباطی، از بیسیم‌چی تا مرکز مخابرات و نیرو‌های فنی پشتیبانی و دیگر اعضای این چرخه، سیستم مخابراتی جبهه را شکل می‌دادند.

رزمندگان مخابرات مسوولیت داشتند تمامی ارتباطات از مقر فرماندهی به خط مقدم جبهه، از مناطق عملیاتی به شهرها، سیستم‌های مخابراتی مورد استفاده در جبهه را پشتیبانی، راه‌اندازی، تعمیر و نگهداری کنند. هرچند در این سال‌ها کمتر از خاطرات مخابراتی‌های دفاع مقدس شنیده‌ایم و خوانده‌ایم، اما این موضوع کتمان کننده نقش رزمندگان شجاع و جان برکف مخابرات در آن دوران نیست.

رزمندگان مخابرات در عین گمنامی یکی از مسوولیت‌های مهم جبهه‌های نبرد را برعهده داشتند و هرگونه ارتباطات موجود در خط دفاعی و پدافندی و … نتیجه تلاش‌های شبانه روزی آنان بود. با توجه به این نقش مهم خبرگزاری دفاع مقدس در نشستی با حضور چهار تن از نیرو‌های باسابقه مخابرات به بررسی اقدامات نیرو‌های مخابرات در دفاع مقدس پرداخته است که بخش اول آن را در ادامه می‌خوانید.

دفاع‌پرس: چطور وارد مجموعه مخابرات شدید و اصلا نیرو‌های مخابراتی را چطور از بین دیگر نیرو‌ها انتخاب می‌کردند؟

پورحسن: اولین منطقه‌ای که به عنوان رزمنده رفتم در کنار حاج «قاسم یساول» به مهران بود. بیشتر فعالیتم در طول ۲ سال اول جنگ در غرب کشور بود و بعد در مناطق جنوب در کنار حسن باقری در عملیات‌های متعدد جنوب فعالیت کردم. بعد از این در یگان توپخانه و بعد موشکی در کنار حسن طهرانی مقدم بودم. من بعد از آموزش عمومی که قبل از جنگ گذراندم، به غرب آمدم و کارم را با شهید علی فتحی که مسوولیت مخابرات غرب شامل پنج استان را بر عهده داشت، کار کردم. از همانجا وارد کار مخابرات شدم، در حین کار آموزش‌ها را تکمیل کردم. برای رمزشکنی و رمازی یکی دو هفته‌ای آموزش می‌دیدیدم و دوباره به مناطق برمی‌گشتم.

اسارت اولین نیروی مخابراتی در روز اول جنگ

یساول: سال ۱۳۵۸ وارد سپاه شدم و قبل از اینکه عضویتم رسمیت یابد، ۲ دوره عقیدتی و نظامی را طی کردم و بعد از پذیرش اولین اعزام را با گردان عملیات سه، معروف به دستمال سرخ‌ها به فرماندهی شهید اصغر وصالی به کردستان اعزام شدم. بعد از ۲ ماه که گردان می‌خواست برگردد یکسری از بچه‌ها که دوست داشتند بیشتر بمانند با همفکری هم به مخابرات رفتند، چون مخابرات مجبور بود دائم در منطقه باشد. دوره ۲ هفته‌ای را در پادگان ولیعصر (عج) کار نصب و راه اندازی بی سیم اچ اف و دستور کار کد و رمز را گذراندیم، سپس به منطقه اعزام شدیم و به صورت چرخشی در شهر‌های کردستان و مناطق غرب رفتیم.

دفاع‌پرس: چطور وارد بحث مخابرات در دوران دفاع مقدس شدید؟

روزی که صدام حمله کرد ما در نفت‌شهر بودیم. یک اتفاقی افتاد و سه نفر جاسوس را در نفت شهر گرفتند و دادند به من که آن‌ها را به کرمانشاه ببرم، وقتی به نفت شهر برگشتم که فهمیدم صدام حمله کرده و تا پاسگاه خان لیلی پیش آمده. همان شب تا نفت شهر رفتم، اما دیدم کسی نیست و حدادی ـ یکی از دوستانم ـ اسیر شده.

روز سوم دفاع‌مقدس به اتفاق شهید محلاتی نماینده امام (ره) در سپاه با ماشین به ایلام رفتیم، بعد از اینکه فرماندهان وضعیت استان را شرح دادند من را به عنوان مسوول مخابرات ایلام معرفی کردند. برخی از نیرو‌ها برگشتند، اما من برای ساماندهی وضعیت مخابراتی ایلام و پایگاه‌های منطقه ماندم. تا فتح المبین در ایلام بودم بعد از آن به جنوب اعزام شدم.

ورود به مخابرات بعد از یک شب نگهبانی/ ماجرای اسارت اولین نیروی مخابراتی در روز اول جنگ

کابل کشی پادگان ولیعصر (عج) اولین کار مخابراتی

دفاع‌پرس: با توجه به قدمت حضور شما در مخابرات کار خود را از چه زمانی و با چه شرایطی شروع کردید؟

عاصفت: در سال ۱۳۵۸ توفیق شد با همراهی ۱۴ نفر از دوستان دیگر مجموعه مخابرات سپاه را به صورت رسمی تشکیل دهیم. یک گروهی در پادگان ولیعصر بود که با استفاده از چند بی سیمی که تهیه کردند گشت‌های سپاه را ساپورت می‌کردند. ابتدا ارد کمیته شدم.

زمانی که هنوز سپاه تشکیل نشده بود ما تحت عنوان گارد ملی وارد حیطه کار نظامی شدیم. آیت الله علم الهی امام جماعت محله ما بود که جمع ۲۰ نفره از دوستانمان را به صورت انفرادی برای دفاع از انقلاب اسلامی دعوت کرد و علیرغم کمیته‌هایی که بود، اما گارد ملی را تشکیل داد که متشکل از بچه‌های مذهبی‌تر می‌شد. بزرگترین مقاومت رژیم شاهنشاهی در گذشته توسط گارد صورت می‌گرفت، یکی گارد جاویدان و یکی گارد شاهنشاهی که محافظین شاه و کاخ‌هایش را تشکیل می‌دادند و در بین مردم ابهت داشتند. برای همین اولین گروه‌ها را به نام گارد ملی تشکیل دادند تا از انقلاب حفاظت کنند. مدتی بعد سپاه تشکیل شد، من در دوره پنجم سپاه آموزش دیدم و چون از ۸ سالگی در کار‌های الکترونیکی فعالیت داشتم وارد مخابرات شدم. در پادگان بودیم و اسم نوشتیم که به منطقه برویم، همین که اسمم را خواندند همایونفر از نیرو‌های قدیم نیروی زمینی ارتش و اولین مسوول مخابرات دوید سمتم و گفت ما در مخابرات نیرو می‌خواهیم، همین شد که به مخابرات رفتیم.

در نداری کامل به دارایی‌های بزرگی رسیدیم

اولین کار ما کابل کشی پادگان ولیعصر (عج) بود که به خاطر حوادث انقلاب دچار تخریب و آتش سوزی شده بود. مرکز تفلن را فعال کردیم و این اولین اقدام فنی بود. یکی از ویژگی‌های آن دوران این بود که با کمال نداری و ضعف تجهیزاتی، مخابرات را به راه کردیم و بار تامین و گستردگی ماموریت‌ها را به دوش کشیدیم چرا که ۲ روز پس از پیروزی انقلاب، ضد انقلاب شرارت‌های خود را در کردستان آغاز کرد و ارتباط شهر‌ها و مراکز سپاه در کل کشور با ستاد مرکزی یکی از مهمترین کار‌ها بود تا فرمانده سپاه بتواند اعمال فرماندهی داشته باشد، مختل شد.

ایجاد این ارتباطات برعهده یک گروه ۱۵ نفره بود. هر کدام از این افراد خود یک گردان اثربخشی داشتند. با دانش آن زمان و ضعف‌هایی که وجود داشت شناسایی و رهگیری انجام می‌شد و با روش‌های مختلف تجهیزات را از مناطق مختلف به ستاد مرکزی می‌آوردیم. با اینکه بسیاری از تجهیزات قبل انقلاب دچار صدمه شده بود لازم بود تعمیر شوند. بر این اساس کار تعمیرات که مهمترین مسئله ما بود و بهره برداری در سپاه‌های کشور به دست نیرو‌ها انجام می‌شد.

راه اندازی تجهیزات مخابراتی توسط یک گروه ۱۵ نفره

دفاع‌پرس: دارایی‌های مخابرات در این دوران چه چیز‌هایی بود؟

عاصفت: مخابرات راه دور از زمان ساواک باقی مانده بود. پیمان ناتو برای اینکه نظارت بیشتری روی منطقه غرب آسیا و ایران داشته باشد بهترین تجهیزاتش را در ایران مستقر کرده بود. سیستم‌های یک کیلو واتی تامسون تازه وارد ایران شده بود، اما نصب عملیاتی نشده بود برای همین لازم بود این‌ها فعال شوند. تعداد انبوهی از تجهیزات آ ام‌ ای و تامسون ۳۰ و ۳۰۰ واتی فرانسوی هم بود که همه نظامی بودند. مبنای فعالیت‌های ارتباطی سپاه بر پایه این تجهیزات بود. بیشترین نیاز ارتباطی اچ اف بود که باید مراکز استان‌ها و شهرستان‌ها با فرمانده کل ارتباط می‌داشتند و بار سنگینی را به مجموعه تعمیراتی می‌دادند. بچه‌ها با این تجهیزات آشنایی نداشتند لذا قرار شد نیرو‌های متخصص ساواک که زندان نبودند و مرخصی بودند و حدود ۱۰ نفری می‌شدند تجهیزات باقی مانده را فعال کرده و کار با آن را آموزش بدهند. تجهیزات تا قسمتی فعال شد، اما متاسفانه در بحث آموزش کمکی نکردند.

تشکیل سه مرکز مخابراتی در سه منطقه جنگی

دفاع‌پرس: ما چند مرکز مخابرات در زمان دفاع مقدس داشتیم؟

حسین زاده: بعد از تشکیل سپاه خوزستان بلافاصله وارد سپاه شدم و بعد از گذراندن دوره نظامی اولیه مرداد سال ۱۳۵۸ اولین پست نگهبانی جناب آقای قدسی مآب که کار کابل کشی مخابرات سپاه خوزستان را انجام می‌داد درخواست نیروی کمکی کرد و سردار علم الهدی به من گفت پستت تمام شد به کمک قدسی مآب برو، همین باعث شد من به مخابرات بروم. تا قبل از سال ۱۳۶۴ کار مخابرات پراکنده‌تر بود و یک مرکز مخابرات خاتم داشتیم. بعد از سال ۱۳۶۴ و تشکیل نیرو‌های سه گانه سپاه تفکیک کار انجام شد و ۲ مجموعه در غرب و جنوب و سپس مجموعه سوم در شمالغرب برای نگهداری ارتباطات ایجاد شده تشکیل شد. یکی از این مراکز مرکز معراج در جنوب بود، یکی دیگر مرکزی در غرب به مرکزیت کرمانشاه و یکی در شمااغرب به مرکزیت ارومیه که ارتباطات زیرساخت را برعهده داشتند.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایتی از تشکیل گارد ملی برای دفاع از انقلاب اسلامی/ توفیق اجباری ساواکی‌ها برای تامین مخابرات سپاه بیشتر بخوانید »