قانون اساسی

دلیل فضاسازی اصلاح‌طلبان علیه خدمات دولت سیزدهم چیست؟

بازسازی اصلاحات با سوخت اغتشاشات



جریان اصلاح‌طلب با اشتیاق به قدرت از زمانی که متوجه شده احتمالاً جامعه برخی مشکلات فعلی را نتیجه عملکرد سال‌ها حضور اصلاح‌طلبان در قدرت بداند، سیاست فرار رو به جلو را در پیش گرفته است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «رسول سنائی راد» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت: بی‌تردید حرکت نیروهای سیاسی داخلی نظام به سمت وحدت و انسجام درونی از جمله ضرورت‌های شرایط فعلی کشور است و تمام نهادها و دستگاه‌های دارای مسئولیت درعرصه امنیت، اقتدار و کارآمدی نظام هم با فهم و درک این ضرورت آماده استقبال از تمامی نیروهای سیاسی متعهد به اصول و مبانی مشترک انقلاب و نظام یعنی ولایت فقیه، قانون اساسی، استقلال سیاسی و استکبار ستیزی و نفی هرگونه سلطه‌گری و سلطه‌پذیری هستند.

این اصول هم مانع هرگونه جزم‌اندیشی و بی‌توجهی به شرایط مختلف می‌شود و هم از بدعت‌گذاری‌های ناشیانه و تجدیدنظرطلبانه جلوگیری می‌کند و بالاتر از آن با وجود چرخش قدرت بین جناح‌ها و جریانات سیاسی و آمد و شد دولت‌ها با سلایق سیاسی متفاوت، ماهیت انقلابی و اسلامی نظام را حفظ کرده و تداوم می‌بخشد.

به عبارت دیگر، این اصول موجب شکل‌گیری غیریت‌سازی با دشمنان و معاندان نظام و مرزبندی‌های هویتی با آنان شده و با وجود تفاوت و اختلاف در نگاه کارشناسی و روش‌های سیاسی، میدان رقابت را برای حضور در قدرت بازمی‌گذارد. اما عدول از این مبانی و اصول در واقع جابه‌جایی مرزهای هویتی است که می‌تواند به تغییر در ماهیت نظام جمهوری اسلامی و تبدیل آن به نظام سکولار یا وابسته به نظام استکبار ولو با پوسته‌ای به ظاهر دینی و حتی حاکمیت یک فرد معمم بر رأس آن منتهی شود.

اغتشاشات چند هفته گذشته در کشور که از ابعاد، پیچیدگی و لایه‌های مختلفی برخوردار بود، نباید با نگاه به عناصر هیجانی، فریب‌خورده و ماجراجویی میدانی که عمدتاً جوان و نوجوان بوده و در قالب طرحی امریکایی – عبری – عربی تحریک و هدایت شده و زمینه‌ساز موج‌سواری گروهک‌های ضد انقلاب و برانداز شده بودند، ارزیابی و تعیین هویت کرد. بلکه با رجوع به نقش امریکا در تحریک و پشتیبانی و همنوایی و همسویی رسانه‌های امریکایی، صهیونیستی، عربستانی و انگلیسی و همراهی سفارتخانه‌ها و دیپلمات‌های غربی و نشست‌های هماهنگ و پیاپی سران گروهک‌های معاند و براندازی، چون کومله، دموکرات، منافقین، سلطنت‌طلب‌ها، الاحوازیه، سهاب در این رسانه‌ها به هویت‌شناسی این اغتشاشات پرداخت.

اینکه رئیس‌جمهور بی هوش و حواس امریکا در حین اغتشاشات اعلام داشت: «مردم ایران، ایران را آزاد می‌کنند.»‌و عناصر تجزیه‌طلب در نشست‌های رسانه‌ای، ایران آینده را با مرزهای نامعلوم و غیر از آنچه اکنون وجود دارد، توصیف می‌کردند، هیچ تردیدی نسبت به ماهیت بیگانه‌پسند این اغتشاشگران و حامیان آنان باقی نمی‌گذارد که ایران قوی، متحد و یکپارچه را، چون خاری در چشم می‌بینند و سال‌هاست که تجزیه کشور عزیزمان را در قالب طرح صهیونیستی برنارد لوئیس و طرح امریکایی شده آن تحت عنوان «خاورمیانه جدید» به انتظار کشیده و میزبان گروهک‌های خائن و تجزیه‌طلبی بوده‌اند که به دنبال تشکیل کردستان، بلوچستان، عربستان یا الحاق بخش‌هایی از خاک کشورمان به سایر کشورها بوده و مأمور مزدور بیگانگان از عراق بعثی تا آل‌سعود و تروریست‌های غربی یا صهیونیست‌ها بوده‌اند.

اغتشاشات جدید که از بار هیجانی بالا و تزریق پرشدت خشم برخوردار بود، بسیار خشن، موهن ویرانگر شروع شد و به توهم فروپاشی نظام دامن زد.

دشمنان احمق و گروهک‌های خائن و پادوی کشورهای بیگانه و معاند که به حمایت و همراهی کامل از اغتشاشات رو آوردند، با بی‌اعتنایی و طرد مردم مواجه شدند. مردمی که گرچه بعضاً نارضایتی، انتقاد و حتی اعتراض هم به برخی عملکردهای مسئولان دارند، اما هیچ‌گونه هرج و مرج، لمپنیسم، دین ستیزی و حرمت‌شکنی و زیر پاگذاشتن ارزش‌های اجتماعی، دینی و ملی را نمی‌پسندند و نسبت به حمایت و همراهی بیگانگان و تروریست‌ها از این اغتشاشات حساسیت و نفرت دارند.

اما در این میان برخی بازیگران سیاسی فرصت‌طلب مثل اصلاح‌طلبان، همچون گروهک‌های ضد انقلاب و برانداز، این حوادث را مجال و فرصتی برای ابراز وجود، موج‌سواری و فشار بر نظام، تصور و از این رو با فروکش کردن اغتشاشات ناگهان با جنبش و خیزش نامیدن آن به تئوری‌پردازی به نفع استمرار و گسترش آشوب‌ها پرداخته و پس از حدود ۵۰ روز از شروع این موج ویرانگر با صدور بیانیه‌ای، حمایت و همراهی خود را آشکار نمودند. هرچند پیش از این هم در فضای نظری و فضاسازی سیاسی و هم‌تحریک میدانی بخش عمده‌ای از ظرفیت رسانه‌ای خود را در همین مسیر به کار گرفته و برخی تشکل‌های اصلاح‌طلب به تحریک در فضای ادارات، مدارس و دانشگاه‌ها رو آورده و از هیچ حمایت و هدایتگری دریغ نداشتند.

گرچه جریان اصلاح‌طلب با اشتیاق به قدرت، همواره پیگیر بقا در قدرت بوده و از زمانی که متوجه شده احتمالاً جامعه برخی مشکلات فعلی را نتیجه عملکرد سال‌ها حضور اصلاح‌طلبان در قدرت بداند و مطالبه پاسخگویی اصلاح‌طلبان را داشته باشد، با فرار رو به جلو، لباس منتقد و مخالف سیاسی حاکمیت را بر تن کرده و خود در موضع مطالبه‌گری قرار گرفته و حتی زمانی که در قدرت هم بوده سیاست مظلوم‌نمایی و فرار رو به جلو را با واژه تکراری «نمی‌گذارند» پیش برده است.

اما وجه طنز، ژست اخیر اصلاح‌طلبان در حمایت از اغتشاشگران، این است که این حضرات با وجود سطح بالای خشونت و ویرانگری، هتاکی و اهانت به مقدسات جامعه، استفاده از سلاح سرد و گرم و دست زدن به ترور و به شهادت رساندن مأموران حافظ امنیت و معرکه‌آفرینی به نفع تروریست‌های داعشی، این طبل حمایت و همنوایی را به صدا درآورده‌اند.

حال آنکه شعارها و ادعاهای اصلاح‌طلبانه از قبیل مدارا و خشونت‌پرهیزی، حاکمیت قانون، حراست از آزادی‌های فردی و اجتماعی و… هیچ نسبت و همخوانی با عملکرد اغتشاشگران نداشته و تنها می‌تواند شاخص نوعی نفاق و فرصت‌طلبی برای استفاده از ظرفیت اغتشاش به عنوان سوخت برای بازسازی اصلاحات به‌حساب آید که با افتضاح تمام و به سخره گرفتن شعور و درک دیگران دنبال می‌شود.

اصلاح‌طلبانی که همواره مسیر کسب قدرت را با حواله هزینه‌ها به دیگران طی کرده و تور گذاشتن و فریب توده مردم را به عنوان سیاست جذب جمعیت خاکستری و آرای خاموش برای نیل به قدرت، ماهرانه به اجرا گذاشته‌اند، این بار هم با تصور ایجاد فشار بر نظام با استفاده از موج آشوبی که برای تطهیر ماهیت هرج و مرج‌گرا و اغتشاش گونه آن، حالا نام خیزش و جنبش بر آن گذاشته‌اند، حتی از ننگ همراهی و همصدایی با گروهک‌های تجزیه‌طلب نیز هراسی ندارند و به تنازل حیثیتی تا حد پادوهای رژیم صهیونیستی، امریکا و عربستان سعودی نیز اعتنا نمی‌کنند.

انتظار می‌رفت، این حضرات با لحاظ سابقه برخی حامیان یا حداقل در پیوند با ادعای سیاست‌ورزی و عقلانیت خود، حداقل بخش‌های گل‌درشت عملکرد و رفتار تروریستی، دین‌ستیزانه، نامتعارف و لمپنیستی اغتشاشگران را مورد سرزنش یا حداقل تذکر قرار می‌دادند گویا شیفتگی به قدرت می‌تواند امر معطوف به قدرت را نزد این جماعت توجیه نماید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بازسازی اصلاحات با سوخت اغتشاشات بیشتر بخوانید »

مخالفت ایران با برگزاری نشست غیررسمی شورای امنیت درباره اعتراضات

مخالفت ایران با برگزاری نشست غیررسمی شورای امنیت درباره اعتراضات



سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل متحد در نیویورک گفت: تلاش آمریکا برای برگزاری جلسه غیر رسمی در مورد شرایط داخلی ایران، رویه ای خطرناک و غیر سازنده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، امیر سعید ایروانی سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل متحد در نیویورک تاکید کرد، در شرایطی  که دهها سال زنان ایرانی از تحریم‌های غیرانسانی آمریکا صدمه دیده اند، این کشور صلاحیت حقوقی، اخلاقی و سیاسی برای برگزاری جلسه در مورد شرایط داخلی ایران را ندارد.

نامه به تمام سفرا و نمایندگان کشورهای عضو و ناظر سازمان ملل 

سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل در نامه ای به تمام سفرا و نمایندگان دائم کشورهای عضو و ناظر سازمان ملل متحد با ارائه گزارش مختصری از روند تحولات جاری در ایران، اهداف آمریکا از برگزاری نشست ضد ایرانی علیه ایران در سازمان ملل متحد را تشریح کرد.

سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در این نامه با اشاره به درخواست برگزاری نشست غیر رسمی (آریا فرمولا) از سوی آمریکا تحت عنوان «اعتراضات جاری در ایران» تاکید کرد: آمریکا با به راه انداختن جنگ روانی و عملیات فریب ادعا دارد که این جلسه هدفش حمایت از حقوق زنان ایران است اما این امر  کاملا ناشی از نفاق آمریکا بوده و سوء استفاده از مفهوم ارزشمند حقوق بشر محسوب می شود.

 دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی ایران با اشاره به دهها سال  دشمنی آمریکا نسبت به مردم ایران افزود: برخلاف اتهامات بی اساس آمریکا علیه ایران، دولت جمهوری اسلامی ایران همواره  متعهد به ارتقاء و حمایت از حقوق بشر و اجرای تعهدات حقوق بشری در چارچوب حقوق بین الملل است.

وی تصریح کرد: حق آزادی بیان و تجمع مسالمت آمیز توسط قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده و دولت جمهوری اسلامی ایران همواره بر بهره مندی از این حق توسط  مردم تاکید کرده و نمونه بارز این امر برگزاری تجمعات مسالمت آمیز در سراسر ایران است.

هر دولتی مسوول حمایت از مردم خود در مقابل خرابکاری و تخریب اموال خصوصی و عمومی است

سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل خاطر نشان کرد: از سوی دیگر هر دولتی از جمله دولت ایران مسئول حمایت از مردم خود در مقابل  اقدامات خشونت آمیز نظیر خرابکاری (وندالیسم) و تخریب اموال خصوصی و عمومی مانند آتش زدن آمبولانسها، وسائل حمل و نقل عمومی، بانکها و مراکز خدمات عمومی وفراتر از آن اقدامات تروریستی نظیر حادثه اخیر  که به شهید شدن ۱۵ نفر و زخمی شدن ۳۰ نفر از شهروندان ازجمله زنان و کودکان توسط عناصر داعش  در یک مکان مذهبی در شیراز انجامید، می باشد.

ایروانی تصریح کرد: مکانیزمهایی  برای رصد، ارتقاء و حفظ  شرایط حقوق بشر در کشورها در چارچوب مجمع عمومی سازمان ملل وجود دارد که یکی از این مکانیزمها، بررسی دوره ای جهانی یا  UPR می باشد که مکانیزمی جهانی و شفاف بر پایه همکاری ، گفتگو و رفتار برابر همه دولتهایی  که مورد بررسی قرار می دهد، ایجاد می‌کند و ایران هم بطور مداوم همکاری‌های داوطلبانه و سازنده ای در چارچوب UPR و ارتقاء ارائه گزارش دوره ای داشته است.

تلاش آمریکا نقض آشکار منشور سازمان ملل و حقوق بین الملل است

سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد اضافه کرد: پرداختن به مسائل داخلی دولتها  توسط شورای امنیت سازمان ملل از طریق ایجاد یک ارتباط ساختگی بین این موارد و صلح و امنیت بین المللی نه فقط غیرسازنده می‌باشد، بلکه مکانیزمهای موثر موجود را  تضعیف کرده و برخلاف اصول و اهداف سازمان ملل مندرج در منشور ملل متحد در مورد اصل عدم مداخله در امور داخلی دولتها است.

ایروانی افزود: بر این اساس، تلاشها برای برگزاری جلسه فوق الذکر توسط آمریکا، نقض آشکار منشور ملل متحد و حقوق بین المللی بوده و رویه خطرناکی را ایجاد می کند که دولتهای عضو نباید آن را قبول کنند.

آمریکا نگرانی واقعی درباره حقوق بشر ندارد//اعضای سازمان ملل از ایجاد رویه خطرناک خودداری کنند 

دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی ایران خاطر نشان کرد: آمریکا نگرانی واقعی و صادقانه در مورد شرایط حقوق بشر در ایران و یا هرکجای دیگر  ندارد. آمریکا ادعا می کند که از زنان ایرانی دفاع می کند، زنانی که بطور جدی از دهها سال  تحریم غیرانسانی آمریکا صدمه دیده اند.

وی تصریح کرد:جنگ واقعی اکنون در مورد غذا و دارو است و این امر حتی از استاندارد دوگانه فراتر بوده و ضمن اینکه یک  رویکرد سیاسی و گزینشی نسبت به حقوق بشر می باشد، جنایت جنگی محسوب می‌شود.
سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل در پایان از اعضای سازمان ملل متحد خواست تا از هر اقدامی که به برگزاری این جلسه و ایجاد رویه خطرناک کمک می‌کند، خودداری کنند.

دولت آمریکا در پی گزارش تفصیلی جامعه اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران، در تقلا برای برگزاری نمایشی ضد ایرانی در سازمان ملل در قالب نشست غیررسمی شورای امنیت در حمایت از ناآرامی ها و آشوب ها در ایران با اهداف خاص سیاسی است.

 پیش از این، نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل در واکنش به تقلای آمریکا برای برگزاری نشست غیررسمی شورای امنیت سازمان ملل، آن را تلاشی برای پیشبرد اهداف سیاسی خود حتی به قیمت نقض قوانین بین المللی اعلام کرد.

 نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل متحد در نیویورک جمعه شب به وقت محلی در واکنش به اخبار منتشره مبنی بر تلاش آمریکا برای برگزاری نشست غیر رسمی شورای امنیت این سازمان در خصوص مسائل داخلی ایران تاکید کرد: با توجه به ریاکاری، استفاده از استاندارد دوگانه و اعمال گزینشی حقوق بشر، ادعاهای آمریکا در حمایت از زنان ایرانی را فریبنده و فاقد حسن نیت می دانیم. 

نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل خاطر نشان کرد: براساس گزارش جامعه اطلاعاتی ایران ، آمریکا متهم ردیف اول اغتشاشات است. 

نمایندگی ایران در سازمان ملل تصریح کرد: ایالات متحده و متحدانش به طور مداوم از چنین بستری (سازمان ملل) برای پیشبرد برنامه سیاسی خود حتی به قیمت نقض قوانین بین المللی و منشور ملل متحد سوء استفاده کرده اند.

 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مخالفت ایران با برگزاری نشست غیررسمی شورای امنیت درباره اعتراضات بیشتر بخوانید »

امکان ظلم به نظام هم وجود دارد؟

گفت وگو امکان یا امتناع



اگر بر سر اصول اختلاف باشد، بر سر جزئیات هیچ تفاهمی صورت نمی‌گیرد، زیرا دستگاه معرفتی و جهان‌بینی بر رفتار و منش فرد بسیار موثر است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، عبدالله گنجی طی یادداشتی نوشت: بعد از اغتشاشات اخیر برخی از نخبگان کشور، یکی از راه‌های کاهش تنش را گفت‌وگو دانستند و رئیس قوه‌قضاییه نیز آمادگی خود را اعلام کرد.

به‌صورت طبیعی بلافاصله این سؤال طرح می‌شود که گفت‌وگوی کی با کی؟ یا گفت‌وگو بر سر چی؟ آنچه حتمی و قطعی است، اینکه در منازعات فرهنگی-سیاسی درون کشور اختلاف ملی نداریم؛ یعنی اصول مربوط به ایران به‌عنوان یک کشور-ملت محل منازعه و مناقشه نیست.

نخبگان متنوع کشور بر سر وحدت ملی و تمامیت ارضی اختلاف ندارند، پس اختلاف بر سر چیست؟ اختلاف ۳ منشأ دارد؛ عده‌ای اختلاف‌شان بر سر «روش» اجرای سیاست‌هاست، برخی اختلافات بر سر اصل چرایی اصرار حکومت بر اجرای شریعت است و دسته سومی هستند که خواستار حذف جمهوری اسلامی هستند.

پس در چینش انسانی موضوع، معاند، مخالف و منتقد صف کشیده‌اند که باید مشخص کرد گفت‌وگو با کدام دسته نتیجه‌بخش و مفید است.

آیا با معاند می‌شود گفت‌وگو کرد؟ آنکه با اصل و ماهیت نظام مسئله دارد، بر سر چه موضوعی می‌تواند گفت‌وگو کند؟ طبیعی است که آنکه نفی نظام می‌کند و پرونده و گذشته مشخصی دارد، محل مذاکره و گفت‌وگو نیست.

بنابراین باید گفت‌وگو بین کسانی باشد که اختلافشان منحصر به روش‌هاست و راه‌های دیگری را برای اجرا در نظر دارند. از مهم‌ترین دلایل عدم گفت‌وگو در کشور یا به نتیجه مطلوب نرسیدن مطالبات یا رفع چالش‌ها این است که بخشی از نخبگان قدرت در جمهوری اسلامی از اختلاف سلیقه عبور کرده‌اند و اختلاف به ماهیت و اصول و مبانی رسیده است.

جدال بین سکولاریسم و اسلام سیاسی است. جدال بین برون‌گرایی سیاسی-  فرهنگی و بوم‌گرایی است. بعضا فاصله خیلی زیاد است مثلا در همین اغتشاشات عده‌ای خود را کنار مردم می‌دانند و ما آنان را کنار دشمن می‌دانیم و این یعنی اختلاف ۱۸۰درجه از فهم صحنه.

حال اگر قصد گفت‌وگو بر سر هر مسئله‌ای باشد، ۲شرط اساسی لازم است؛ اول به‌رسمیت شناختن طرف مقابل به‌رغم قبول نداشتن اندیشه و دیدگاه‌های وی. می‌شود دیگری را به‌رسمیت شناخت اما قبول نداشت.

پذیرش این اصل یک گام موثر در گفت‌وگوست. دوم توافق بر سر اصول انقلاب اسلامی است. تنوع و تکثر افکار، بینش و اولویت‌ها هرگز کنار هم قرار نمی‌گیرند مگر اصولی آنان را گرد هم بیاورد. این قلم بارها نوشته که نخبگان مدعی جمهوری اسلامی باید ابتدا بر سر اصول تفاهم کنند که معلوم شود در کجا ایستاده‌اند و نقطه عزیمت از محل ایستادن به کجا منتهی خواهد شد؟

اگر بر سر اصول اختلاف باشد، بر سر جزئیات هیچ تفاهمی صورت نمی‌گیرد، زیرا دستگاه معرفتی و جهان‌بینی بر رفتار و منش فرد بسیار موثر است.

اصول انقلاب اسلامی توسط مقام معظم رهبری عنوان شده و فراتر از آن‌را اختلاف سلیقه دانسته‌اند. این اصول عبارتند از:

۱- جمهوری اسلامی ایران یا اسلام سیاسی یا مردم‌سالاری دینی

  ۲- امام در بعد سیره و اندیشه

  ۳- ولایت فقیه

  ۴- قانون اساسی

  ۵- سیاست‌های کلی نظام

آنان که بر این اصول تفاهم دارند، امکان گفت‌وگو دارند اما غیر این گفت‌وگو، نتیجه‌بخش نخواهد بود.

آنچه کمتر بدان توجه می‌شود اینکه چون ماهیت نظام دینی است، خود حاکمیت نیز اختیار و صلاحیت برخی تغییرات را ندارد زیرا نقض‌غرض وجود خود است.

حدود الهی را مگر می‌توان با تصمیم حکومت تغییر داد؟ بنابراین اصول و مبانی مشترک می‌تواند ‌میدان گفت‌وگو را نشان دهد. صداوسیما، دانشگاه‌ها و حوزه علمیه بستر این مهم است و تا نیروهای مومن به انقلاب اسلامی خود وارد این عرصه نشوند، کسی آنان را به مهمانی و پذیرایی دعوت نخواهد کرد. ابتکار عمل باید از دلسوزان و دل‌نگران‌ها باشد و این شدنی است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گفت وگو امکان یا امتناع بیشتر بخوانید »

اعضای دولت جدید کویت در یک اقدام بی سابقه استعفا دادند

اعضای دولت جدید کویت در یک اقدام بی سابقه استعفا دادند



اعضای دولت جدید کویت که چهارشنبه منصوب شدند، دیروز (پنجشنبه) در یک اقدام بی سابقه در تاریخ این کشور و به طور دسته جمعی استعفای خود را تقدیم شیخ احمد نواف نخست وزیر کردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از روزنامه کویتی القبس،   عمار العجمی  وزیر کار و برق در دولت جدید پس از صدور دستور تشکیل دولت گفت که کار در پست وزارت ” مایه افتخار ” است اما نیازمند یک تیم هماهنگ و همگون است که صادقانه تلاش کرده و به قانون اساسی احترام بگذارد.

القبس به نقل از یک منبع دولتی که نامش را ذکر نکرد، نوشت : استعفای دسته جمعی اعضای دولت جدید پس از آن شکل گرفت که اعلام تشکیل هیات جدید دولت با موجی از مخالفت های مردمی و نمایندگان پارلمان همراه شد.

از سوی دیگر روزنامه ” الانباء ” کویت نیز به نقل از منابعی که نام شان را ذکر نکرد، نوشت : دولت جدید سوگند قانون اساسی یاد نکرد و دستور تشکیل آن در روزنامه های رسمی انتشار نیافت. البته مخالفت اعضا با پیوستن به هیات جدید دولت را نمی توان ” استعفا ” نام نهاد بلکه در واقع آنها از پذیرش پست های خود عذر خواستند.

منابع مزبور تاکید کردند: دولت پیشبرد امور هم اکنون مسئولیت اداره امور فوری کشور را برعهده دارد.

شیخ نواف احمد الصباح امیر کویت چهارشنبه شیخ احمد نواف احمد را عهده دار تشکیل دولت جدید کرد. هیات دولت جدید شامل ۱۵ وزارت خانه می شود و وزارت امور زنان و کودکان نیز به آن افزوده شده که ” هدی عبدالمحسن الشایجی ” عهده دار آن شده است.

امیر کویت چهارشنبه برای دومین بار فرزندش شیخ احمد نواف را به نخست وزیری برگزید و او را مسئول معرفی اعضای دولت جدید کرد. این در حالی است که امیر کویت سه روز قبل از آن با استعفای دولت موافقت کرده بود و آن را عهده دار پیشبرد امور کشور کرد تا آنکه مجلس امت (پارلمان) جدید در روز سه شنبه ۱۹ مهر تشکیل شود.

دولت کویت پس از اعلام نتایج پارلمان بر اساس قانون اساسی این کشور استعفا داد زیرا بنابر قانون اساسی کویت دولت جدید پس از انتخابات پارلمانی باید شکل گرفته و در پارلمان جدید سوگند قانون اساسی یاد کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اعضای دولت جدید کویت در یک اقدام بی سابقه استعفا دادند بیشتر بخوانید »

مسیر دادخواهی در مراجع قضائی را انتخاب کرده‌ایم

مسیر دادخواهی در مراجع قضائی را انتخاب کرده‌ایم



خانواده مهسا امینی در بیانیه‌ای با تشکر از ابراز همدردی مردم با این خانواده تاکید کردند: ما مسیر دادخواهی در مراجع قضائی را انتخاب کرده ایم.

به گزارش مجاهدت از مشرق، خانواده مهسا امینی در بیانیه‌ای با تشکر از ابراز همدردی مردم با این خانواده و تاکید بر اینکه ما مسیر دادخواهی در مراجع قضائی را انتخاب کرده‌ایم، اعلام کردند که از مقامات ذیربط و مسئولان مربوطه درخواست می‌کنیم، طبق قانون اساسی و سایر قوانین موضوعه و مطابق وعده‌های صریح ریاست محترم قوه، تمامی تلاش خود را در جهت کشف حقیقت علت این مرگ هولناک و نیز نحوه برخورد با فرزندمان مهسا از لحظه بازداشت غیرقانونی و اعزام وی به مرکز پلیس موسوم به گشت ارشاد به عمل آورند.

مادر و پدر مهسا امنیتی در این بیانیه نوشت: ما مسیر دادخواهی در مراجع قضائی را انتخاب کرده‌ایم. از مقامات ذیربط و مسئولان مربوطه درخواست می‌کنیم؛ طبق قانون اساسی و سایر قوانین موضوعه و مطابق وعده‌های صریح ریاست محترم قوه، تمامی تلاش خود را در جهت کشف حقیقت علت این مرگ هولناک و نیز نحوه برخورد با فرزندمان مهسا از لحظه بازداشت غیرقانونی و اعزام وی به مرکز پلیس موسوم به گشت ارشاد به عمل آورند.

اساسی‌ترین خواسته ما از مرجع قضائی رسیدگی کننده به این پرونده این است که با دقت و شفافیت تمام، جزئیات پرونده را بررسی کرده و درخواست اساسی و غیرقابل چشم پوشی خانواده ما در خصوص حضور اساتید برجسته پزشکی در رشته مغز و اعصاب و قلب و یک روانپزشک در جلسات رسیدگی به پرونده در کمیسیون پزشکی قانونی به منظور بررسی علت یا علل فوت را بپذیرند و از دانش و تجربه پزشکان معتمد مراجع علمی کشور و خانواده ما که از مشاهیر در رشته تخصصی خود می‌باشند بهره گیرند.

اینک با توجه به تحقیقات و مشورت‌های صورت گرفته و با اعتماد به صداقت، شرافت و دانش استادان بزرگوار آقایان دکتر سیدعلی طباطبایی، دکتر کاظم عباسیون، دکتر هوشنگ معین، دکتر علی مشکینی، دکتر موسی تقی‌پور، دکتر محمد فرجی راد، دکتر خسرو پارسا، دکتر بابک زمانی، دکتر غلامرضا بهادرخان و دکتر رضا باقری، از ریاست محترم دادسرای جنایی استان تهران مصرانه می‌خواهیم که دستور تشکیل جلسه کمیسیون پزشکی قانونی با دعوت از حداقل ۵ نفر از اساتید معرفی شده فوق در رشته مغز و اعصاب به همراه دکتر سیف‌الله عبدی متخصص قلب و دکتر محمد صنعتی روانپزشک را صادر فرمایند.

بدیهی است بدون دعوت و حضور پزشکان عالیقدر و معتمد، در جلسات کمیسیون بمنظور بررسی علت مرگ فرزندمان، به جهت نوع برخوردهای اولیه پزشکی قانونی که جزئیات آن به اطلاع ریاست محترم دادسرای جنایی رسیده است، اعلام می‌داریم که «به هیچ وجه» نظریه پزشکی قانونی مورد تأیید ما نخواهد بود.

شایان ذکر است که ما و وکلای منتخب قصد مداخله در امور تخصصی پزشکی را نداریم و دعوت از این اساتید و پزشکان برجسته کشور برای حضور در جلسه کمیسیون بررسی علل فوت مهسا را انکار و نافی وظیفه قانونی سازمان پزشکی قانونی کشور نمی‌دانیم، بلکه این خواسته اساسی، عملاً بر غنا و اعتبار نظریه پزشکی قانونی می‌افزاید و در جامعه هم موجب اعتماد سازی می‌شود، و برای ما نیز اطمینان قلبی ایجاد می‌کند.

در پایان از حقوق‌دانان محترم و وکلای ارجمند دادگستری که آمادگی خود را برای پذیرش وکالت خانواده ما در پرونده قتل مهسای عزیزمان اعلام کرده‌اند سپاسگذاریم. ضمناً چون آقایان صالح‌نیک‌بخت و علی رضایی را از آغاز به عنوان وکیل خود در پی‌گیری و تعقیب این پرونده انتخاب کرده‌ایم سپاس‌گزاریم که اگر نظراتی از لحاظ حقوقی دارند آن را به وکلای منتخب خانواده اعلام فرمایند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مسیر دادخواهی در مراجع قضائی را انتخاب کرده‌ایم بیشتر بخوانید »