قتل

اعتراف داماد فراری به قتل پدرزنش

تنبیه مرگبار مرد میانسال در دفاع از زن فامیل



مرد جوان وقتی فهمید فردی غریبه برای یکی از زنان فامیل مزاحمت ایجاد کرده، با مشت و لگد به جانش افتاد و او را به کام مرگ کشاند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اوایل مهر امسال، مأموران کلانتری ۱۱۶ مولوی خبر مرگ مرد میانسالی را به بازپرس محسن اختیاری اعلام کردند. به دنبال گزارش این خبر، تیم جنایی راهی بیمارستان شده و با جسد مرد ۶۴ ساله مواجه شدند. آثار کبودی روی بدن مقتول ناشی از ضرب و شتم دیده می‌شد و علت مرگ نیز ضربات به سر و بدن مقتول اعلام شد.

در بررسی‌های میدانی و بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل حادثه؛ مشخص شد که مرد میانسال با جوانی درگیر شده و با ضربات مشت و لگد او به قتل رسیده است. تحقیقات نشان می‌داد مرد جوان به نام حسام از اهالی محلی است که مقتول ساکن آنجاست و از مدتی قبل باهم اختلاف داشته‌اند.

با مشخص شدن هویت عامل جنایت، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده تا متهم را دستگیر کنند. اما او متواری شده بود و در حالی که بررسی‌ها برای مشخص شدن مخفیگاه او ادامه داشت، روز گذشته متهم به اداره آگاهی رفت و خود را معرفی کرد.

او زمانی که مقابل افسر کشیک اداره آگاهی قرار گرفت، گفت: چند روز قبل دست به جنایتی ناخواسته زدم اما عذاب وجدان باعث شد تا خودم را معرفی کنم. مقتول مدتی بود که برای یکی از بستگان ما به نام فرنوش ایجاد مزاحمت می‌کرد. تا جایی که من می‌دانم آنها مدتی با هم ارتباط کاری داشته‌اند اما وقتی این ارتباط تمام شد، او پشت سر فرنوش حرف‌های نامناسبی زده بود که باعث شکایت فرنوش شد. اما ماجرا به همین جا ختم نشد و مقتول وقتی از شکایت با خبر شد برای انتقام‌گیری این بار عکس‌هایی که با فرنوش داشت را در فضای مجازی منتشر کرد.

او با این کارش می‌خواست ثابت کند که فرنوش دروغ گفته و باهم رابطه پنهانی داشته‌اند. وقتی فرنوش از این مزاحمت‌ها برایم گفت، خیلی عصبانی شدم. روز حادثه وقتی مقتول را در خیابان دیدم، از او خواستم که دست از کارهایش بردارد اما او قبول نکرد و سر همین مسأله باهم دعوایمان شد و با مشت و لگد به جانش افتادم. من اصلاً قصد کشتن او را نداشتم و فقط می‌خواستم تنبیهش کنم که دست از مزاحمت‌هایش بردارد.

با اعتراف مرد جوان به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت وی در اختیار اداره آگاهی قرار گرفت و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تنبیه مرگبار مرد میانسال در دفاع از زن فامیل بیشتر بخوانید »

پنهان کردن جسد همسر زیر تخت فرزند

پنهان کردن جسد همسر زیر تخت فرزند



مرد جوان که متهم است یک روز پس از جشن تولد فرزندش با نخ بادکنک، همسرش را به قتل رسانده بزودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اردیبهشت امسال مردی با مراجعه به پلیس آگاهی مدعی شد همسرش ناپدید شده است.

وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: وقتی به دنبال دو فرزندم که مدرسه بودند رفتم و آنها را به خانه آوردم متوجه شدم همسرم در خانه نیست.

وقتی چند ساعت گذشت و از او خبری نشد و کسی هم از او خبری نداشت به پلیس خبر دادم. ما هیچ اختلافی هم نداشتیم که بخواهد خانه را ترک کند.

در ادامه پلیس به تحقیق از خانواده زن جوان پرداخت. مادر و خواهر او به مأموران گفتند: دختر و دامادمان سال‌هاست که باهم اختلاف دارند. شب قبل از ناپدید شدن دخترم جشن تولد یکی از بچه‌هایش بود و ما هم آنجا بودیم اما بعد از شام آنها دوباره باهم بحث و جدل کردند و بعد از آن دیگر ما خبری از دخترم نداریم.پس از آن مأموران دریافتند که مرد جوان موضوعی را از پلیس پنهان کرده و در اظهاراتش تناقض وجود دارد. بنابراین او را بازداشت کردند.

اعتراف به قتل

متهم در ابتدا قصد داشت خودش را بی‌خبر نشان دهد اما در بازجویی‌های فنی لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: من و همسرم تقریباً از همان اوایل ازدواج‌مان باهم اختلاف و دعوا داشتیم. شب قبل از حادثه تولد دخترم بود. چندین بار جلوی میهمان‌ها باهم بحث کردیم و همه متوجه اختلاف‌های ما شدند. بعد از رفتن میهمان‌ها ما بازهم درگیر شدیم تا اینکه صبح بچه‌ها به مدرسه رفتند و ما دوباره درگیر شدیم.

من هم از شدت عصبانیت با نخ یکی از بادکنک‌های تولد او را خفه کردم.

دلتنگی برای مادر

وی افزود: آنقدر ترسیده بودم که نمی‌دانستم چه کاری باید انجام دهم و نگران بودم که وقتی بچه‌هایم می‌آیند چه بگویم.

به همین خاطر جسد همسرم را زیر تخت بچه‌ها پنهان کردم و وقتی آنها از مدرسه برگشتند به دروغ گفتم مادرشان قهر کرده و از خانه بیرون رفته است.

دو شبانه‌روز جسد همسرم زیر تخت بود و بچه‌هایم روی همان تخت می‌خوابیدند و به خاطر دلتنگی برای مادرشان تا صبح گریه می‌کردند.

تا اینکه روز سوم وقتی آنها به مدرسه رفتند خودروی یکی از دوستانم را امانت گرفتم و جسد را پتوپیچ کردم و به منطقه‌ای در شرق تهران بردم و دفن کردم.

با اظهارات هولناک متهم مأموران به محل دفن جسد رفتند و آن را کشف کردند.

به دنبال اعترافات متهم و بازسازی صحنه جرم، برای وی کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا وی بزودی محاکمه شود.

این در حالی است که اولیای دم برای دامادشان درخواست قصاص کرده‌اند.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پنهان کردن جسد همسر زیر تخت فرزند بیشتر بخوانید »

اعتراف داماد فراری به قتل پدرزنش

اعتراف داماد فراری به قتل پدرزنش



آشفتگی و تناقض گویی‌های مرد مشکوکی که پلیس به خاطر ظاهر و رفتار آشفته دستگیرش کرده بود راز قتل هولناک پدرزن را برای پلیس فاش کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، چند روز قبل مأموران گشت کلانتری در یکی از خیابان‌های جوادیه تهران، متوجه مردی شدند که ظاهری بهم ریخته و رفتارهای مرموزی داشت. باتوجه به مشکوک بودن مرد جوان، مأموران به سراغ او رفته و کارت شناسایی‌اش را خواستند.

اما او مدعی بود که مدرک شناسایی به همراه ندارد و هویت خود را امیر اعلام کرد. مأموران با استعلام هویت وی دریافتند که اطلاعات اشتباه به آنها داده. مرد جوان زمانی که دریافت با هویت جعلی نمی‌تواند از دست مأموران فرار کند، نه تنها هویت اصلی خود را برملا کرد بلکه راز قتلی را که چند روز قبل مرتکب شده بود، برملا کرد.او زمانی که مقابل افسرپرونده‌اش قرار گرفت، گفت: اسمم سیاوش است؛ هویتم را دروغ گفتم برای اینکه چند روز قبل جنایتی مرتکب شده‌ام و می‌دانم پلیس در جست و جویم است. اما دیگر از فرار و زندگی با هراس دستگیری خسته شده‌ام و می‌خواهم خودم را تسلیم کنم. پدر همسرم را با اسلحه شکاری در یکی از شهرستان‌های استان گلستان به قتل رسانده‌ام.

بدنبال اظهارات مرد جوان، موضوع بلافاصله به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. به دستور بازپرس جنایی مأموران به استعلام از استان گلستان پرداختند. استعلامات نشان می‌داد مرد جوان واقعیت را بیان کرده و در درگیری با پدرزنش او را به قتل رسانده است. با تأیید این موضوع، پس از هماهنگی‌های قضایی و باتوجه به اینکه جنایت در پایتخت رخ نداده بود، پرونده با قرار عدم صلاحیت به همراه متهم به قوه قضائیه استان گلستان ارجاع شد.

گفت‌وگو با متهم

چه شد که تصمیم به قتل پدر زنت گرفتی؟

نمی خواستم به او آسیبی برسانم. همه چیز اتفاقی بود و ناخواسته او را به قتل رساندم. من عاشق بودم. مریم را خیلی دوست داشتم و حتی یک لحظه هم بدون او نمی‌توانستم زندگی کنم. چند ماه قبل به خواستگاری‌اش رفتم و باهم نامزد کردیم. قرار بود مهرماه باهم ازدواج کنیم. حتی کارت‌های عروسی را هم پخش کرده بودیم یک خانه اجاره کرده و جهیزیه مریم را داخل خانه چیده بودیم. همه کارهای عروسی را کرده بودیم. ما حتی باغی را برای مراسم عروسی‌مان گرفته بودیم. اما نمی‌دانم چه شد که مریم پشیمان شد و پایش را در یک کفش کرد که می‌خواهم جدا شوم.

علت این ماجرا چه بود؟

واقعیتش حرف‌های مریم بهانه بود، او می‌گفت می‌خواهد برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود. حرف‌های مریم ابتدا شوخی به نظرم می‌آمد، اما وقتی اصرارهایش را دیدم باورم شد که او واقعاً نمی‌خواهد با من باشد. اما من، مریم را دوست داشتم از طرفی اگر او می‌خواست به خارج از کشور برود و دلش نمی‌خواست با من زندگی کند، چرا این همه خرج روی دست من گذاشته بود.

با خانواده مریم صحبت نکردی؟

فایده‌ای نداشت، او واقعاً نمی‌خواست با من زندگی کند. عصبانی شده بودم اسلحه‌ام را برداشتم و راهی خانه پدر زنم شدم. فقط می‌خواستم او را تهدید کنم تا شاید با تهدیدهای من، دخترش را راضی به ازدواج کند.

با خودم گفتم اگر مریم راضی نشد، حداقل با تهدید، هزینه‌ای را که به خاطر مخارج عروسی پرداخت کرده بودم از آنها می‌گیرم تا از نظر مالی حداقل خیلی متضرر نشوم.

بعد چه اتفاقی افتاد؟

اسلحه را به سمت مریم گرفتم و در این میان، پدر زنم جلو آمد تا اسلحه را از من بگیرد که ناخواسته تیر شلیک شد و او را به قتل رساندم.

بعد از جنایت هم راهی تهران شدم در تمام این مدت در پایتخت آواره بودم. شب‌ها در پارک‌ها می‌خوابیدم و با دیدن خودروی پلیس بلافاصله فرار می‌کردم. وقتی که پلیس مرا دستگیر کرد، با خودم گفتم تا کی می‌خواهی به فرار ادامه دهی و شب و روزت پر از هراس باشد، به همین دلیل اعتراف کردم.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اعتراف داماد فراری به قتل پدرزنش بیشتر بخوانید »

درگیری مرگبار ۲ دوست به خاطر یک دختر

درگیری مرگبار ۲ دوست به خاطر یک دختر



پسر جوان که متهم است به خاطر یک دختر، دوستش را به قتل رسانده در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ساعت یک نیمه‌شب ۲۰ آبان سال ۱۴۰۲ گزارش یک درگیری در یکی از بوستان‌های منطقه نظام‌آباد به پلیس اعلام شد.

پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و با بررسی‌های اولیه مشخص شد که درگیری میان دو جوان رخ داده و پسری ۲۵ ساله به نام شهرام با ضربه چاقو بشدت مجروح شده است، اما پس از انتقال به بیمارستان او بر اثر شدت خونریزی و جراحت جان باخت.

با فوت شهرام، مأموران تحقیقات برای شناسایی عامل قتل را در دستورکارشان قرار دادند و با بررسی‌های به عمل آمده و رصد تلفن همراه مقتول دریافتند، او از چند هفته قبل با پسر ۳۰ ساله‌ای درگیری داشته و در نهایت هم ساعتی پیش از درگیری از طریق پیامک با هم قرار دعوا گذاشته بودند.

به این ترتیب متهم ردیابی و بازداشت شد و گفت: ما سر موضوعی با هم اختلاف داشتیم و من فکر نمی‌کردم با ضربه‌ای که به او زدم فوت کند.

با اعتراف صریح متهم و گزارش پزشکی قانونی و پلیس، تحقیقات تکمیل و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای جلسه پدر مقتول و وکیل مادر مقتول به جایگاه رفتند و درخواست قصاص کردند. پدر مقتول به قضات گفت: متهم پسرم را تهدید کرده بود که باید از دختر مورد علاقه‌اش جدا شود و ارتباطش را قطع کند. شهرام هم چون جوان بود و غرور داشت حاضر نبود زیر بار حرف زور برود. او پسر بزرگم بود و بی‌گناه کشته شد. متهم از چند هفته پیش از جنایت بارها پسرم را تهدید کرده و آخرین بار هم او را به محل درگیری کشانده بود. به همین خاطر به هیچ عنوان حاضر به گذشت و مصالحه نیستم و تنها درخواستم قصاص متهم است.

پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: من ۸ سال پیش از خانواده‌ام که در شهرستان هستند، جدا شدم و به تهران آمدم. خانه‌ای اجاره کردم و به تنهایی زندگی می‌کردم تا اینکه با شهرام دوست شدم، او گاهی اوقات با سارا دختر مورد علاقه‌اش به خانه‌ام می‌آمد. تا اینکه یک روز سارا به من پیام داد و گفت دوستی‌اش را با شهرام به هم زده و بعد هم به من پیشنهاد دوستی داد. چندین پیام بین ما رد و بدل شد تا اینکه شهرام موضوع را فهمید و به من اعتراض کرد، من هم برایش توضیح دادم که با سارا کاری ندارم و او خودش به من پیام داده اما شهرام حرفم را باور نمی‌کرد و این موضوع سبب شد با هم اختلاف پیدا کنیم.

وی افزود: این اختلاف‌ها به اینجا رسید که با هم قرار دعوا گذاشتیم و این حادثه اتفاق افتاد. قرار نبود من او را بکشم، می‌خواستیم موضوع را حل کنیم.

قاضی از متهم پرسید: اگر قصدی برای کشتن دوستت نداشتی چرا چاقو با خودت برده بودی؟

متهم جواب داد: چون دیروقت بود و تنها بودم از ترسم چاقو در جیبم گذاشتم.

قاضی سؤال کرد: اما آن شب تنها نبودی یکی از دوستانت شما را همراهی می‌کرد.

متهم گفت: دوستم فقط من را رساند و نقشی در ماجرا نداشت و بعد از درگیری هم من سوار موتورش شدم و به خانه‌ام برگشتم.

در این لحظه وکیل اولیای‌دم به قاضی گفت: ما از دوست متهم هم شکایت داریم چرا که او همدستش بوده و بعد از جنایت هم او را فراری داده است.

قاضی گفت: از آنجا که کیفرخواستی برای دوست متهم صادر نشده فعلاً نمی‌توانیم به این شکایت رسیدگی کنیم.

در پایان متهم در آخرین دفاعیاتش اظهار داشت: باور کنید من قصد کشتن دوستم را نداشتم. او ابتدا یک مشت به صورتم زد و رفت من به دنبالش رفتم و می‌خواستم با چاقو ضربه‌ای به کتفش بزنم که ناگهان برگشت و چاقو ناخواسته به قلبش خورد.

قاضی گفت: البته در گزارش پزشکی قانونی آمده که در بدن و صورت مقتول علائمی از ضرب و شتم وجود دارد که ضربات منتهی به مرگ نبوده است.

متهم گفت: من فقط یک ضربه با چاقو زدم و ضربه دیگر به مقتول را قبول ندارم.

وکیل اولیای‌دم گفت: ما برای ضربات غیرمنتهی به فوت هم تقاضای دیه داریم.

با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

درگیری مرگبار ۲ دوست به خاطر یک دختر بیشتر بخوانید »

الحوثی: موضع کشور‌های عربی در قبال غزه دردناک و تأسف‌آور هست

الحوثی: موضع کشور‌های عربی در قبال غزه دردناک و تأسف‌آور است


 به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، سید «عبدالملک الحوثی» رهبر انصارالله یمن امروز (پنج‌شنبه) در چهل و ششمین هفته متوالی پس از جنگ غزه، در خصوص مراسم میلاد پیامبر اکرم اسلام (ص)، آخرین تحولات غزه و یورش اشغالگران به کرانه باختری، اوضاع منطقه و یمن به سخنرانی پرداخت. 

(مراسم میلاد پیامبر اسلام هر ساله در یمن، بسیار گسترده‌تر در مقایسه با دیگر کشور‌های اسلامی برگزار می‌شود و طبق یک سنت تاریخی در این کشور رنگ و بوی خاصی دارد).

رهبر انصارالله یمن در ابتدای سخنان خود گفت که امت اسلام نیاز دارد تا به سیره نبوی بازگردد؛ او همچنین گفت که شعار مراسم امسال در بزرگداشت میلاد پیامبر اسلام (ص) این آیه قرآن کریم خواهد بود: «یا أی‌ها النبی جاهد الکفار والمنافقین واغلظ علیهم» (ای پیامبر با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنها سخت گیر).

عبدالملک الحوثی تأکید کرد که اهتمام مردم یمن به سالگرد میلاد پیامبر اسلام در جهان معروف هست و مراسم امسال با محتوای فکری، جهادی و آگاهی بخشی برای هفته‌ها برگزار خواهد شد و شعار «جاهد الکفار و المنافقین» اصلی‌ترین عنوان تمامی مراسم‌ها خواهد بود.

رهبر انصارالله یمن در بخش دیگر سخنان خود به جنگ غزه پرداخت و گفت که مسلمانان غزه از تجاوزات وحشیانه و نسل کشی رنج می‌برند که وجدان بشری را در کشور‌های غیر اسلامی برانگیخته هست.

 او گفت: «علاوه بر وجدان انسانی، هر فردی که خود را مسلمان و معتقد به قرآن و می‌داند مسئولیت اخلاقی و دینی دارد».

الحوثی سپس گفت که با این حال برخی رژیم‌های عربی در همدستی و همکاری با رژیم اشغالگر اسرائیل و وفاداری به آن شناخته می‌شوند و در این راستا رسوا شده‌اند.

رهبر انقلاب یمن با «شرآور «توصیف کردن این وضعیت گفت که اکثر ملت‌های مسلمان و دولت‌هایشان روحیه جهادی را به طور کامل از دست داده‌اند و این شرایط «تأسف‌آور» و «دردناک» هست.

سید عبدالملک الحوثی، در بیان این وضعیت افزود: «کشور‌های عربی بی اعتنا به جنایات قتل و کشتار و گرسنگی در فلسطین، بی حرمتی‌ها و آتش زدن مصحف شریف قرآن و تخریب مساجد هستند و هیچ موضعی تاکنون نگرفته‌اند».

در حال تکمیل…

انتهای پیام/۹۵۵

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

الحوثی: موضع کشور‌های عربی در قبال غزه دردناک و تأسف‌آور است بیشتر بخوانید »