قتل

بررسی پرونده یک قتل با حضور ۶۷ قاضی

بررسی پرونده یک قتل با حضور ۶۷ قاضی



یک مرد که در جریان درگیری دسته جمعی با شلیک گلوله باعث قتل مردی شده بود پرونده‌ای پیچیده را پیش روی دیوان‌عالی کشور قرار داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در ایستگاه آخر این پرونده ۶۷ قاضی عالی‌رتبه دور هم جمع شدند تا گناهکار بودن یا بی‌گناهی این قاتل را بررسی کنند.

قضات در دادگاه بدوی عامل شلیک مرگبار را قاتل شناخته و به قصاص نفس محکوم کرده بودند اما قضات دیوان‌عالی کشور او را در قتل تبرئه کرده بودند و از آنجایی که اصرار بر قاتل بودن این مرد و یا بی‌گناهی‌اش در این دو دادگاه مطرح شده بود هیأت عمومی با ۶۷ قاضی تشکیل شد تا رأی نهایی صادر شود.

قضات دیوان عنوان داشته بودند چون قاتل به پای مقتول شلیک کرده است و شلیک نبایستی کشنده محسوب شود او را از اتهام قتل عمد تبرئه کرده بودند اما قضات دادگاه بدوی اصرار داشتند اقدام کشنده بوده و متهم اتهامش قتل عمدی است.

در هیأت عمومی دیوان قضات عدم‌آگاهی متهم به کشنده بودن شلیک به پای مقتول را قبول نکردند و محل اصابت گلوله را ملاک تصمیم‌گیری قرار ندادند و حکم دادگاه بدوی را مورد تأیید قرار دادند.

در جلسه چه گذشت؟!

یک پرونده اصراری کیفری با موضوع آگاهی متهم درخصوص حساسیت موضع اصابت گلوله و نتایج مترتب بر فعل مجرمانه در هیأت عمومی دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفت.

جلسه هیأت عمومی با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین «سید احمد مرتضوی مقدم» و قضات دیوان عالی کشور برگزار شد.

در ادامه جلسه گزارش پرونده اصراری کیفری قرائت شد و قضات پیرامون آن با بیان استدلالات حقوقی به بحث و بررسی پرداختند.

خلاصه جریان پرونده به این شرح است که افرادی به قصد درگیری و مشاجره به محلی می‌روند و در نتیجه درگیری صورت گرفته، فردی از طریق شلیک گلوله به پایش به قتل می‌رسد و متهم نیز از محل متواری می‌شود.

در مورد این پرونده شعبه ۴ دادگاه کیفری یک استان مرکزی مستقر در محلات در خصوص کم و کیف علم و آگاهی متهم فرجام‌خواه اعم از حساسیت موضع اصابت گلوله و نتایج مترتب بر فعل مجرمانه، به اتهام قتل عمد برای متهم قصاص تعیین کرده است در حالی که شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور با این استدلال که شلیک به پایین تنه مقتول بوده و وی آگاهی از عمل کشنده خود نداشته به استناد بند ب ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی، دادنامه صادره را نپذیرفته است.

قضات هیأت عمومی در نهایت با توجه به محتوای پرونده، نظریه پزشکی قانونی، اظهارات شهود و اقرار و دفاعیات متهم، متجری بودن و بی‌پروایی متهم با تشریح کیفیت عزیمت از قم به محل و ارتکاب قتل، استناد به عدم‌آگاهی متهم به عمل کشنده خود را قابل قبول ندانستند و اعلام کردند موضع اصابت گلوله ملاک نیست و رأی دادگاه‌ها صائب و منطبق با موازین قانونی است.

از مجموع ۶۷ نفر از قضات حاضر در جلسه هیأت عمومی ۴۱ نفر، نظر دادگاه‌ها را صائب دانستند.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بررسی پرونده یک قتل با حضور ۶۷ قاضی بیشتر بخوانید »

محاکمه پیرترین قاتل ایران

محاکمه پیرترین قاتل ایران



مرد سالخورده که متهم است در جنایت خانوادگی همسرش را کشته در حالی از خود دفاع کرد که توان ایستادن نداشت و روی صندلی‌های دادگاه دراز کشید. وی مدعی شد در کشمکش خانوادگی چاقو ناخواسته با همسرش برخورد کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، رسیدگی به این پرونده از شهریور سال ۱۴۰۰به دنبال کشته شدن زنی ۷۵ ساله به نام رباب در در خانه‌اش در پرند رباط کریم آغاز شد.

وقتی مأموران رهسپار خانه قربانی شدند با جسد خونین زن سالخورده روبه رو شدند که در آشپزخانه قرار داشت و ماهیتابه‌ای خونین کنار وی افتاده بود.شواهد نشان می‌داد پیرزن با ضربه‌های ماهیتابه و چاقو از پای درآمده است.

پسر قربانی که پلیس را مطلع کرده بود به مأموران گفت: من چند سال است ازدواج کرده‌ام اما هر روز به مادر و پدر پیرم سر می‌زنم یا با آنها تلفنی صحبت می‌کنم. امروز هرچه تماس گرفتم کسی تلفنم را جواب نداد، نگران شده بودم مقابل در خانه رفتم. وقتی پدرم در را باز کرد از او پرسیدم چرا مادرم جواب تلفن را نمی‌دهد. اما او گفت مادرت خسته بوده و به خواب رفته است. من که از لحن صحبت پدرم به او مشکوک شده بودم وارد آشپزخانه شدم و ناباورانه جسد مادرم را دیدم که غرق خون روی زمین افتاده بود. نبض او را گرفتم و متوجه شدم جان سپرده است.

وی ادامه داد: من که شوکه شده بودم سراغ پدرم رفتم و از او سؤال پرسیدم. اما او مدعی شد وقتی از خانه بیرون رفته بود چنین بلایی سر مادرم آمده است. من که به ماجرا مشکوک شده بودم به سرعت با پلیس تماس گرفتم.

به دنبال اظهارات پسر جوان، مأموران پدر ۸۵ ساله وی را بازداشت کردند اما وی مدعی شد از نحوه قتل همسرش اطلاعی ندارد.

اعتراف به جنایت خانوادگی

وی گفت: من و رباب ۶۰ سال پیش باهم ازدواج کردیم با اینکه من خیلی به او محبت می‌کردم اما او هیچ محبتی به من نمی‌کرد و همیشه به من بی‌توجهی می‌کرد. بود و نبودم برایش مهم نبود و همه توجه‌اش به پسرمان بود.

وی ادامه داد:من به بیماری‌های زیادی مبتلا شدم و بارها حالم بد شده ولی او مرا با حال بد رها می‌کرد و به خانه پسرمان می‌رفت. اوبه تازگی همه اموالمان را به نام پسرمان کرده بود و من بیشتر احساس پوچی می‌کردم تا اینکه آخرین بار در آشپزخانه باهم بحث کردیم. من از او خواستم تا اخلاقش را عوض کند اما او به من بی‌اعتنایی کرد و دعوا میان ما بالا گرفت. من که عصبانی شده بودم از کوره در رفتم و با ماهیتابه به سرش زدم. او به من حمله کرد و من چاقوی آشپزخانه را به سمتش گرفتم و دیگر چیزی نفهمیدم. وقتی به خودم آمدم که او روی زمین افتاده بود. من که ترسیده بودم لباس‌های خونی خودم را در کیسه زباله گذاشتم و بیرون بردم.همان موقع پسرمان به خانه آمد و متوجه موضوع شد و به پلیس خبر داد.

نخستین سرنخ

مأموران در نخستین گام از تحقیقات به بررسی دوربین‌های مداربسته ساختمان پرداختند. در بررسی‌ها مشخص شد در زمان وقوع جنایت، رباب و همسرش در خانه تنها بود ه‌ا ند و ساعتی بعد محمود با در دست داشتن کیسه‌ای مشکی از خانه خارج شده است.با به دست آمدن این سرنخ، مأموران زباله‌های نزدیک ساختمان را بررسی کردند و کیسه‌ای را که این پیرمرد به سطل زباله انداخته بود پیدا کردند که در آن چند لباس خونی وجود داشت.

با افشای راز جنایت خانوادگی محمود تحت بازجویی قرار گرفت و به قتل همسرش اعتراف کرد.

در دادگاه

وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پرونده‌اش برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا از خود دفاع کند.

در ابتدای جلسه فرزندان قربانی اعلام گذشت کردند و گفتند حاضر به قصاص پدرشان نیستند. اما پسرکوچک قربانی قصاص خواست.

وی درحالی‌که اشک می‌ریخت در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من اولین نفری بودم که وارد خانه شدم و بالای سر جسد مادرم رسیدم. من هر روز به آنجا می‌رفتم و به پدر و مادرم سر می‌زدم.هنوز خاطره آن روز از ذهنم پاک نشده و من نمی‌توانم از خون مادرم گذشت کنم. به همین خاطر برای پدرم قصاص می‌خواهم. سپس متهم سالخورده که در حمام زندان زمین خورده و مهره کمرش شکسته و با آمبولانس از زندان به دادگاه منتقل شده بود به سختی از جا برخاست تا در جایگاه ویژه بایستد. اما چون پیرمرد توان حرکت نداشت به کمک مأموران بدرقه روی صندلی‌های دادگاه دراز کشید تا از خود دفاع کند.

وی که به سختی صحبت می‌کرد گفت: مدتی قبل در حمام زندان زمین خورده‌ام و مهره کمرم شکسته و وضعیت خوبی ندارم.من روزهای سختی را در زندان می‌گذرانم و امروز هم با آمبولانس به دادگاه منتقل شدم. من اتهام قتل را قبول ندارم و بی‌گناه هستم. وی ادامه داد: بیمار بودم و در بستر بیماری خوابیده بودم.ساعت ۴ صبح بود که با سیلی‌ای که به صورتم خورد از خواب بیدار شدم.من همسرم را دیدم که بالای سرم ایستاده بود. او با عصا ضربه‌ای به سینه‌ام زد که عصا شکست. حتی وقتی مأموران پلیس به خانه‌ام آمدند عصای شکسته را صورتجلسه کردند.

همسرم چاقو در دست داشت و می‌خواست مرا بکشد.به همین خاطر او را هل دادم. من چاقویی در دست نداشتم و نمی‌دانم همسرم چطور کشته شد. ممکن است در حین درگیری چاقویی که در دستان همسرم بوده با او برخورد کرده و موجب مرگش شده باشد.

متهم ادامه داد:من به بیماری فشار خون بالا مبتلا هستم و در آن لحظه چشمانم جایی را نمی‌دید.اصلاً متوجه نشدم چاقو چطور با همسرم برخورد کرد. من قبلاً تحت فشار روانی در پلیس آگاهی به قتل اعتراف کرده بودم اما حالا می‌گویم ضربه‌ای به همسرم نزدم. پیرمردگفت: من و همسرم سال‌ها مدام با هم درگیر بودیم و علت درگیری ما همین پسری است که حالا برای من قصاص خواسته است. من ۲ مغازه و یک خانه به او دادم اما او اجاره آنها را به من نمی‌داد. حتی خانه برادرش را هم از او گرفته بود.من بارها در این باره با او صحبت کردم اما گوشش بدهکار نبود. همسرم با او همدست شده بود تا همه ثروتم را بالا بکشند. من سر همین موضوع مدام با همسرم درگیری داشتم.

سپس وکیل وی روبه روی قضات ایستاد و گفت: بررسی پرونده نشان می‌دهد قربانی از همسرش قوی هیکل‌تر بوده.متهم سال‌ها پیش سکته کرده و قادر به حرکت نبوده و طبق گفته فرزندانش حتی برای حمام کردن نیز نیاز به کمک داشته است. با توجه به شرایط متهم به نظر می‌رسد وی قدرت قتل همسرش را نداشته و در کشمکش با همسرش چاقو ناخواسته با او برخورد کرده است. موکلم از خودش دفاع کرده و عصای شکسته در صحنه جنایت نیز صورتجلسه پلیس شده است که تأیید کننده ادعای متهم است.

وی ادامه داد: موکلم هنگامی که بازداشت شد صورتش زخمی و متورم بوده و این نشان می‌دهد همسرش هنگامی که او در خواب بوده به او حمله کرده و او را کتک زده است. به نظر می‌رسد موکلم در دفاع از خودش دست به قتل زده و قتل عمدی نبوده است. از این رو تقاضای برائت وی از اتهام قتل عمدی را دارم.

با پایان دفاعیات این وکیل قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

محاکمه پیرترین قاتل ایران بیشتر بخوانید »

پشت پرده وحشتناک عشق ممنوعه

پشت پرده وحشتناک عشق ممنوعه



عشق ممنوعه کافی بود تا زن جوان دسیسه قتل شوهرش را طراحی کند غافل از اینکه ماه پشت ابر نمی‌ماند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، رسیدگی به این پرونده از اواخر سال ۱۴۰۰ به دنبال پیدا شدن جسد یک مرد جوان که کارت شناسایی همراه او نشان می‌داد شهرام نام دارد، آغاز شد. جسد خونین وی در حاشیه پاکدشت رها شده بود و شواهد نشان می‌داد چند روز از مرگ وی گذشته و قربانی با ضربه‌های متعدد چاقو از پا درآمده است.

جسد شهرام با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران برای رازگشایی جنایت به تکاپو افتادند. شواهد نشان می‌داد شهرام سال‌ها است به دام اعتیاد افتاده است.

مأموران پلیس با اطلاعاتی که از کارت شناسایی همراه قربانی به دست آورده بودند به تحقیق از همسر ۲۸ ساله وی به نام شهره پرداختند.

دروغ‌پردازی‌های زن مرموز

شهره از همان ابتدا سعی داشت خودش را بی‌اطلاع از نحوه مرگ شوهرش نشان دهد و برای شانه خالی کردن از این جنایت داستانسرایی‌های زیادی کرد.

وی گفت: شوهرم سال‌ها است اعتیاد دارد و با افراد معتاد در ارتباط است. آخرین بار برای خرید مواد مخدر از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. من اطلاعی از سرنوشت او ندارم و نمی‌دانم چه کسی او را بی‌رحمانه کشته است. ممکن است شوهرم در درگیری بر سر خرید مواد مخدر کشته شده باشد.

عشق ممنوعه شهره

وقتی پلیس در بررسی‌های بعدی دریافت این زن نیز به دام اعتیاد افتاده است تحقیقات وارد مرحله تازه‌ای شد.

مأموران در بررسی فهرست مکالمات تلفنی زن جوان به رابطه ممنوعه او با یک مرد غریبه به نام نوید پی بردند.

همین کافی بود تا فرضیه خیانت این زن که انگیزه مناسبی برای قتل شوهرش بود، فاش شود.

رازگشایی از خیانت جنایت‌آمیز

با افشای این ماجرا، شهره لب به اعتراف گشود و پرده از جنایت خانوادگی برداشت.

زن جوان گفت: در این چند سال‌ زندگی مشترک با شهرام یک روز خوش ندیدم. او معتاد بود و دوستان معتادش را به خانه می‌آورد. چند بار تصمیم به جدایی گرفتم اما چون پشتیبانی نداشتم منصرف شدم. در این سال‌ها خودم هم به دام اعتیاد افتادم و زندگی‌ام تباه شد. شوهرم برای اینکه بتواند راحت‌تر مواد مصرف کند مرا هم معتاد کرد.

وی ادامه داد: مدتی بود با یکی از دوستان شهرام که او نیز معتاد بود و به خانه‌مان رفت‌وآمد داشت درد دل می‌کردم و از بدرفتاری‌های شوهرم به او می‌گفتم. نوید همیشه مرا دلداری می‌داد و می‌گفت با شوهرم صحبت می‌کند تا دست از بدرفتاری با من بردارد تا اینکه یک‌بار ابراز علاقه کرد و گفت اگر از شهرام جدا شوم با من ازدواج می‌کند.

زن جوان در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: من که همیشه در حسرت یک زندگی آرام بودم، از نوید کمک خواستم و به او گفتم شهرام حاضر به طلاق نمی‌شود، به همین خاطر تصمیم به حذف شهرام گرفتیم. من طبق نقشه از شوهرم خواستم برای تفریح به حاشیه پاکدشت برویم. نوید هم با ماشین به آنجا آمد و در فرصتی مناسب با چاقو به جان شهرام افتاد و او را کشت. من و نوید جسد را همانجا رها کردیم و به خانه برگشتیم.

بازداشت مرد رفیق‌کش

به دنبال اعترافات زن معتاد، نوید که سابقه اعتیاد داشت ردیابی و بازداشت شد و قتل را گردن گرفت و به بازسازی صحنه جرم پرداخت.

به این ترتیب برای نوید به اتهام قتل و برای شهره به اتهام معاونت در همسرکشی کیفرخواست صادر و پرونده‌شان به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. آنها قرار است بزودی در دادگاه از خود دفاع کنند. اولیای‌دم شهرام برای آنها اشد مجازات خواسته‌اند.

جنایت خانوادگی

دکتر مجید ابهری، آسیب‌شناس اجتماعی گفت: بر اساس آمار، بیشتر مردان بدون نقشه قبلی مرتکب قتل همسر خود می‌شوند، اما زنان در ۹۵ درصد قتل‌های خانوادگی با نقشه قبلی و کمک شخص سوم که معمولاً یک مرد است، شوهر خود را از زندگی حذف می‌کنند. زن در این میان نقش اغفالگر را بازی می‌کند و با دادن وعده‌هایی مانند ازدواج، پول و… مرد دیگری را فریب می‌دهد و وی را برای قتل همسرش ترغیب می‌کند.

وی ادامه داد: بیشتر مردان بر اثر عصبانیت مرتکب قتل می‌شوند و پس از دستگیری از کار خود ابراز پشیمانی می‌کنند، همچنین ۸۰ درصد مردان همسرکش معتاد به مواد مخدر صنعتی هستند و بر اثر سوءظن ناشی از توهم دست به جنایت می‌زنند، اما وقتی زنان، خود را در حذف فیزیکی شوهرشان ناتوان می‌بینند وارد عشق مثلثی می‌شوند. آنها بعد از اینکه وارد رابطه عاطفی با مرد دیگری می‌شوند، او را برای قتل شوهرشان اجیر می‌کنند. به همین خاطر هم در اغلب چنین پرونده‌هایی آنها در جایگاه متهم به معاونت در قتل قرار می‌گیرند و مردان فریب‌خورده متهم اصلی پرونده جنایت محسوب می‌شوند.

این آسیب‌شناس اجتماعی گفت: در این وادی فیلم‌ها و سریال‌های مبتذل که رواج‌دهنده عشق‌های مثلثی هستند بی‌تأثیر نیستند. در زندگی مشترک طلاق عاطفی و نقطه‌ای که مرد و زن به سمت تحریم کلامی پیش می‌روند و این روند مرتباً رو به صعود می‌رود، کم‌کم موضوعاتی مانند خیانت و جنایت راهشان را به خانه‌ها باز می‌کنند.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پشت پرده وحشتناک عشق ممنوعه بیشتر بخوانید »

فیلم/لحظه قتل وحشیانه یک سیاه‌پوست در آمریکا

فیلم/لحظه قتل وحشیانه یک سیاه‌پوست در آمریکا



نگهبان شرکت دارویی والگرینز در سانفرانسیسکو به یک مشتری که احتمالا هزینه کالا را حساب نکرده بود، حمله کرد و با شلیک گلوله او را به قتل رساند.


دریافت
2 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/لحظه قتل وحشیانه یک سیاه‌پوست در آمریکا بیشتر بخوانید »

رازگشایی از قتل زن تهرانی در فیلم دوربین مداربسته

رازگشایی از قتل زن تهرانی در فیلم دوربین مداربسته



کارگر مغازه پیچ ومهره فروشی در سناریوی هولناک به سراغ زن صاحبکارش رفت و برای سرقت طلاهایش دست به قتل زد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، چندی قبل مرد جوانی وقتی پای در خانه‌شان در منطقه فلاح گذاشت با صحنه شوک‌آوری روبه‌رو شد، همه وسایل خانه به هم ریخته شده بود، هر چه همسرش را صدا زد جوابی نشنید تا اینکه با جسد زنش که رگ دستش زده و با سیم پاهایش بسته شده بود روبه‌رو شد.

همین کافی بود تا تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس ویژه قتل برای بررسی صحنه جرم وارد عمل شوند که در بررسی‌ها مشخص شد زن جوان قربانی یک سرقت شده است.

بدین ترتیب مأموران فیلم دوربین‌های مداربسته را مورد بازبینی قرار دادند که مشخص شد مرد جوانی که با کلاه و ماسک روی صورتش سعی بر پوشاندن چهره‌اش داشته در نقش یک پیک وارد ساختمان شده و این در حالی بود که برق چاقوی دست مرد جوان در فیلم نمایان بود.

بررسی‌ها نشان داد که قاتل پس از ورود به خانه در نقش پیک، اقدام به قتل زن جوان کرده و پس از یک ساعت سراسیمه از خانه خارج شده و این در حالی بود که در زمان خروج از خانه ماسک به صورت نداشت و همین کافی بود تا سرنخ اصلی در اختیار پلیس قرار گیرد.

وقتی تصویر قاتل چاقو به‌دست پیش روی شوهر قربانی جنایت قرار گرفت لحظه‌ای سکوت کرد . باور نداشت قاتل زنش همان کارگر مغازه‌اش در حسن‌آباد تهران است.

مرد جوان نمی‌توانست باور کند و به کارآگاهان ‌گفت امروز با میثم که کارگر مغازه‌ام است ناهار خوردیم و بعد برای گرفتن چک از مشتری از مغازه خارج شد و بعد از دو ساعت به مغازه بازگشت و بعد از نیم ساعت دوباره رفت.

مرد جوان به مأموران گفت: چندی قبل تصمیم گرفتم همسرم را برای جشن تولدش سورپرایز کنم به همین خاطر از میثم خواستم یک روز با همسرش به بازار بیاید تا با هم برای خرید طلا به مغازه طلافروشی برویم تا با سلیقه همسرش خرید کنیم و آن روز نزدیک به ۲۰۰ میلیون طلا خریدیم. من به میثم اعتماد داشتم و اصلاً فکر نمی‌کردم دست به چنین جنایتی بزند.

وی افزود: همسرم وقتی کادویش را دید سورپرایز شد و زندگی خوبی داشتیم اما همسرم، معمولاً طلاهایش را در خانه یکی از بستگانمان که همیشه در خانه هستند نگهداری می‌کرد و روزی که میثم برای سرقت به خانه‌مان رفته طلایی سرقت نکرده و فقط چند تکه بدلیجات در خانه بوده است.

کارآگاهان اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران با سرنخ‌های به‌دست آمده موفق به شناسایی خانه میثم شدند و در یک عملیات غافلگیرانه مرد جوان بازداشت شد.

میثم ابتدا خود را بی‌گناه ‌دانست اما وقتی در برابر مدارک پلیسی قرار گرفت به ناچار لب به سخن باز کرد و در اعترافاتش گفت: وقتی وارد خانه شدم زن جوان مقاومت کرد و سعی داشت ماسک روی صورتم را بردارد که با او درگیر شدم و در یک لحظه ماسک از روی صورتم کنار رفت و او چهره‌ام را دید.

این قاتل آشنا ادامه داد: پاهای زن جوان را بستم و به دنبال طلاها گشتم که زن جوان محل طلاها را به من نشان داد، بسرعت طلاها را برداشتم و وقتی می‌خواستم از خانه خارج شوم ترسیدم که زن جوان با دیدن چهره‌ام مرا شناسایی کند و راز سرقتم لو برود، به همین خاطر با یک پتوی طوسی رنگ او را خفه کردم و در زمان خروج از خانه نگران بودم که شاید او زنده باشد به همین خاطر در خانه را بستم و با کاتر رگ دست راستش را بریدم و از خانه خارج شدم.

وی افزود: بعد از قتل به مغازه رفتم و به بهانه اینکه می‌خوام با همسرم به خرید بروم زودتر از همیشه از مغازه خارج شدم و بعد فهمیدم طلاها بدل هستند.

بنا بر این گزارش، متهم پس از تحقیقات تکمیلی و بازسازی صحنه جنایت، روانه زندان شد.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رازگشایی از قتل زن تهرانی در فیلم دوربین مداربسته بیشتر بخوانید »