روایتی از آخرین ساعات حکومت پهلوی/ سجده طولانی امام (ره) پیش از شکستن حکومت نظامی
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، روزهای منتهی به ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ روزهای مهمی برای تاریخ انقلاب اسلامی بود، در این روز رادیو اعلام کرد انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده است و عملا نظام پادشاهی ایران پس از قرنها سرنگون شد، در ادامه خاطره چندتن از مبارزان انقلابی از شب و روز ۲۲ بهمن را میخوانید.
شهید شیخ فضل الله محلاتی در خاطرات خود از شب ۲۲ بهمن تعریف کرد: از جریانات تاریخی، همان جریان شب ۲۲ بهمن بود. وقتی که دولت بختیار آخرین رمقهایش را طی میکرد اینها تصمیم گرفتند که حکومت نظامی اعلام کنند و شب هر جوری که میتوانند مردم را بزنند و بکشند آن شب دولت اعلام کرد، هرکس از ساعت چهار بعد از ظهر از منزل بیرون بیاید به او تیر میزنیم.
بعد از اعلام حکومت نظامی ما آمدیم به امام عرض کردیم: تکلیف چیست؟ بعضی از آقایان هم نظرشان این بود که فعلاً مردم بروند توی خانه و فردا صبح بیایند راهپیمایی کنند. امام فوری فرمودند: بروید با بلندگو توی خیابانها به مردم اعلام کنید تمام مردم باید ساعت چهار بعد از ظهر بیایند توی خیابانها. این اعلام امام عجیب بود. عکس آن که حکومت نظامی اعلام کرده بود. از تصمیمهای تاریخی و سرنوشتساز امام همان تصمیم بود، اگر آن تصمیم نبود و آن شب حکومت نظامی بود، خدا میداند که چه میشد. بعدش ما هم رفتیم با بلندگو اعلام کردیم که امام میفرمایند که همه بیایند توی خیابانها، و همه آمدند توی خیابانها و آن شب غوغا بود.
مرحوم حاج «احمد قدیریان» در خاطرات خود از روزهای انقلاب به خاطره شهید بهشتی از شب ۲۲ بهمن اشاره کرد و گفت: شهید بهشتی تعریف کرد: «من رفتم و یک لنگه در اتاق امام را که دو لنگهای بود آرام باز کردم، دیدم امام، عمامه بر سرشان نیست. عرقچین هم بر سر ایشان نیست. عبا هم ندارند، ولی روی زمین افتادهاند و سجده میکنند. در حال سجده هستند و سجده هم طولانی بود.» آقایان گفتند: خوب، صبر میکنیم. صبر کردیم و چند دقیقهای گذشت. ده دقیقه یا یک ربع بعد، مجدداً در را باز کردم و رفتم داخل، دیدم امام گریه میکنند و شانههایشان میلرزد. امام در سجده گویا گریه میکردند. من که این صحنه را دیدم، ناراحت شدم و عقب عقب آمدم و در را بستم. به آقایان گفتم که امام باز در سجده هستند، منقلب شدهاند و گریه میکنند.
۱۰ دقیقه بعد، امام بیرون آمدند و فرمودند که آقای بهشتی، آقای مطهری به ملت بگویید که ما حکومت نظامی را قبول نداریم. این حکومت نظامی درست نیست و مردم به خیابانها بریزند. آقایان پایین آمدند و به تمام ستادها اطلاع دادند. ستادهایی که در همه جا زده شده بود و مقر مرکزی آن ستادها در مدرسه رفاه قرار داشت، تلفن زدند و نیز مینیبوسهایی که روی آن بلندگو نصب کرده بودند در شهر راه افتادند و اعلام کردند که حکومت نظامی لغو است و مردم در خیابانها بریزند.
وقتی که امام این تدبیر را به خرج دادند، مرحوم آیتالله طالقانی از آن طرف ناراحت بودند که مردم به خیابانها بریزند؛ چرا که اگر بیایند همه را میکشند؛ بعد که پیام امام را برای آقای طالقانی بردند، آقای طالقانی فرمودند که اگر امام فرمودند عیب ندارد. امام درست میفرماید، هر چه امام میفرماید عمل کنید.
رهبر معظم انقلاب نیز در خاطره خود از روز ۲۲ بهمن گفته است: روز بیست ودوم بهمن در راه بازگشت از کارخانه بودم که شنیدم رادیو گفت: صدای انقلاب اسلامی ایران، ماشین را نگه داشتم، از ماشین آمدم پایین، روی زمین خیابان افتادم زمین و سجده کردم. به قدری برای من عجیب بود این حادثه! اگرچه بعد از آمدن امام، خب، معلوم بود که حادثه اتفاق افتاده، اما اینکه از صدای ایران، از فرستنده رسمی کشور این صدا به گوش من برسد، این برای من یک چیز اصلاً باورنکردنی بود؛ و این حرف خندهآور را هم به شما بگویم که تا مدتها، شاید تا چند هفته، دائماً این فکر و این شک برای من پیش میآمد که من نکند خواب باشم! و کاری میکردم که اگر خوابم، از خواب بیدار بشوم؛ دیدم نه خیر، از خواب بیدار نمیشوم و معلوم شد که نه خیر، بیداری است و واضحترین و جدیترین و اصیلترین حوادث بیداری دوران عمر ما هم هست.»
انتهای پیام/ 141
منبع خبر
روایتی از آخرین ساعات حکومت پهلوی/ سجده طولانی امام (ره) پیش از شکستن حکومت نظامی بیشتر بخوانید »