قرآن کریم

برگزاری محفل انس با قرآن کریم در مازندران 

برگزاری محفل انس با قرآن کریم در مازندران 


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از مازندران، محفل انس با قرآن کریم ویژه گرامی‌داشت شهدای والامقام جبهه مقاومت اسلامی جمعه چهارم آبان ساعت ۱۰ صبح در مصلی امام خمینی (ره) شهرستان ساری برگزار می‌شود.

این محفل نورانی و معنوی با حضور مسئولان، اقشار مختلف مردم و جمعی از قاریان و جامعه قرآنی همراه خواهد بود.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

برگزاری محفل انس با قرآن کریم در مازندران  بیشتر بخوانید »

فیلم/ قرائت زیبای نوجوان فلسطینی در حین پخت نان در غزه

فیلم/ قرائت زیبای نوجوان فلسطینی در حین پخت نان در غزه



کودک فلسطینی در غزه درحال پخت نان قرآن را به این زیبایی تلاوت می‌کند.


دریافت
5 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ قرائت زیبای نوجوان فلسطینی در حین پخت نان در غزه بیشتر بخوانید »

قرآن کریم برای همه انسان‌ها منشأ هدایت هست

قرآن کریم برای همه انسان‌ها منشأ هدایت است


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرساز کرمانشاه، حجت‌الاسلام‌ و المسلمین «حبیب الله غفوری» نماینده ولی فقیه در استان کرمانشاه امروز در مراسم افتتاحیه چهل‌وهفتمین دوره مسابقات قرآن کریم به‌ همت اداره کل اوقاف و امور خیریه استان در تالار انتظار شهر کرمانشاه با تصریح اینکه خداوند متعال کسانی را که فقط برای رضای خدا در محضر قرآن کریم قرار گرفته‌اند، نه با اهداف دیگر؛ به‌وسیله قرآن به راه‌های سلام هدایت می‌کند؛ اظهار داشت: آیات قرآن که عبادات، مجاهدت در راه خدا، خدمت به خلق، تحریک و تشویق جامعه به خدمت به یتیمان و انفاق در راه خدا را ترسیم می‌کنند، همه سُبُلُ‌السّلام هستند و چون «سلام» از نام‌های خداوند متعال هست؛ این راه‌ها همه به خداوند متعال ختم می‌شوند.

وی اضافه کرد: وقتی کسی در مسیر رضایت طرفینی بین خود و خدا قرار بگیرد، خداوند به‌وسیله قرآن او را از ظلمت‌های نفسانی و شیطانی و ظلمت‌های تعلقات و وابستگی‌های دنیایی، به‌سوی نور که خداوند متعال هست؛ خارج می‌کند.

نماینده ولی فقیه در استان کرمانشاه با اشاره به اینکه قرآن کریم برای همه انسان‌ها منشأ هدایت هست، عنوان کرد: ادله قرآن کریم، ادله روشنی هست که هر انسانی در عالم در معرض آن قرار بگیرد، تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد و هدایت می‌شود. قوه تشخیص بین حق و باطل هست از قرآن ناشی می‌شود.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین غفوری با بیان اینکه خداوند به‌وسیله قرآن مؤمنان را به درجات بالاتر هدایت می‌کند، تصریح کرد: از لحظه اولی که انسان توفیق پیدا می‌کند در مسیر هدایت الهی وارد شود تا هنگامی که به معراج و نقطه کمالی که برای بشر معمولی ممکن هست، برسد؛ قرآن کریم او را هدایت و راهنمایی می‌کند. در پیچ‌وخم‌های ظلمات دنیایی فقط قرآن کریم هست که می‌تواند دست انسان را بگیرد.

وی با یادآوری سفارش پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، خاطرنشان کرد: آن حضرت فرمودند که من در بین شما دو امانت گران‌بها را می‌گذارم؛ یکی کتاب خدا که ثقل اکبر هست و یکی هم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و عترت که ثقل اصغر هستند و اگر شما به این دو باهم تمسک کنید، هیچ‌وقت گمراه نمی‌شوید و این دو در حوض کوثر بر من وارد می‌شوند. کسانی که فقط عترت را گرفتند و به قرآن بی‌توجهی کردند، دچار انحراف و اشتباه شدند و آن‌هایی فقط کتاب خدا را گرفتند و عترت را رها کردند نیز دچار انحراف شدند. این دو باید باهم باشند.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین غفوری با تقدیر از اقدامات شایسته مردم استان در ابراز ارادت به اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام)، بیان کرد: ماه‌های محرم و صفر که آن‌ها را پشت سر گذاشتیم بهترین شاهد و گواه بر این بود که این ملت اهل عترت، محبت به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) هست و اطاعت از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) هست و از همه فرق و مذاهب نیز هم در اربعین، هم در دهه اول محرم و هم در روزهای پایانی ماه صفر حضور داشتند که بسیار اتفاق مبارکی هست.

نماینده ولی‌فقیه در استان کرمانشاه حضور جوان‌ها و نوجوان‌ها را در عرصه فعالیت‌های قرآنی قابل‌تقدیر دانست و خطاب به جوانان گفت: فضاهای بی‌توجهی به دین و مظاهر شریعت شما را نلرزاند و نلغزاند! بدانید که برحسب شهادت قرآن کریم در مسیر حق و صراط مستقیم در حال حرکت هستید.

وی بیان اینکه اهل قرآن هنگامی که با قرآن ارتباط دارند، در محضر نور هستند؛ گفت: قرآن کریم کتاب روشنگر هست و کسی را که به‌دنبال جلب رضایت پروردگار متعال هست به راه‌های سلامت از شر شیاطین جن و انس، وسوسه‌های نفسانی و سلامت از انحرافات اعتقادی، اخلاقی و رفتاری هدایت می‌کند. 

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

قرآن کریم برای همه انسان‌ها منشأ هدایت است بیشتر بخوانید »

راه رسیدن به مقصود معشوق

راه رسیدن به مقصود معشوق



شخصیت‌های ربانی با «عقل قدسی» چطور تاریخ‌ساز می‌شوند؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، برای عقل مراتب مختلفی می‌توان برشمرد از جمله عقل ابزاری مادی، عقل متعارف ایمانی و عقل قدسی.

عقل ابزاری که عقلی حسابگر است محدود به دنیاست اما در عقل متعارف ایمانی این حسابگری عقل از دایره دنیا عبور می‌کند و حتی آخرت را هم شامل می‌شود. بنابراین فرد با عقل متعارف ایمانی اغلب از لذت‌های زودگذر دنیایی می‌گذرد به امید اینکه در آخرت پاداشی نصیبش شود؛ و ما اساساً عقل واقعی را همین عقل می‌دانیم؛ عقلی که ما را به سمت خدا و عبادت او هدایت می‌کند.

اما مرتبه بالاتری از عقل هم وجود دارد که «عقل قدسی» نامیده می‌شود و شخصیت‌های ربانی برخوردار از آن هستند و در آن، حساب و کتاب آخرت و مصلحت فردی جایی ندارد و عاقل تنها به دنبال مقصود معشوق است و این نوع از عقل است که با عشق گره می‌خورد.

راه رسیدن به مقصود معشوق
دکتر قاسم ترخان

مدیر گروه علوم‌انسانی قرآنی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

بروز عقل قدسی را در داستان حضرت ابراهیم(ع) و ذبح اسماعیل(ع) می‌بینیم که در قرآن کریم در آیات ۱۰۲ تا ۱۰۷ سوره صافات تبیین شده است.

آنجا که هر دو، تسلیم امر پروردگار و خواست معشوق شدند و بدون چون و چرا امر خدا را پذیرفتند. این تسلیم مقصود معشوق شدن، از عقل قدسی و شخصیت ربانی داشتن این دو، نشانه دارد.

عقل حسابگر و عقل متعارف ایمانی؛ جاماندگان عاشورا

در جریان کربلا، ما بروز هر سه مرتبه عقل را شاهد هستیم. گروهی که با «عقل حسابگرشان» با این واقعه مواجه شدند، گروهی که با «عقل متعارف ایمانی» از این واقعه کنار کشیدند، و شخصیت‌هایی که با «عقل قدسی» در رکاب امام حسین(ع) و در حلقه یاران ایشان نشستند و برای جلب مقصود معشوق پا در میدان عاشورا گذاشتند.

امام حسین(ع) وقتی وارد مکه شد یکی از افرادی که بسیار به خانه ایشان می‌آمد ابن زبیر بود که بر بخش وسیعی از کشورهای اسلامی حکومت می‌کرد. او که به وجاهت امام(ع) نزد مردم آگاه بود می‌خواست با نزدیک‌ کردن خود به ایشان، جایگاهی در میان مردم پیدا کند، اما همواره اصرار داشت که امام حسین(ع) از مکه بیرون برود چرا که با وجود ایشان در مکه، او نمی‌توانست جایگاهی در میان مردم داشته باشد.

بنابراین از یک طرف به امام حسین(ع) می‌گفت که کار خوبی می‌کنید که مکه را به قصد جنگ با این قوم ستمگر ترک می‌کنید و از طرف دیگر، منافقانه به ایشان می‌گفت اگر در حجاز بمانید من شما را یاری خواهم کرد. این نمونه‌ای از عقل ابزاری و عقل حسابگری است که در واقعه عاشورا حضور داشت. جریان دیگری هم در ماجرای کربلا بودند که با «عقل متعارف ایمانی» با این واقعه برخورد کردند. این گروه اگرچه چون ابن زبیر نبودند ولی همچون امام حسین(ع) هم شخصیت ربانی نداشتند و از عقل قدسی برخوردار نبودند. عبدالله بن عباس را می‌توان به عنوان نماینده این جریان مثال زد که به حفظ جان امام حسین(ع) و همسر و فرزندان او می‌اندیشید ولو اینکه مجبور به تسلیم باشند.

یا ابن حنیفه که به امام حسین(ع) گفت که به مکه بروید و اگر در آنجا در امان نبودید به یمن یا جایی بروید که دست دشمن به شما نرسد. این هم عقل دوراندیش و مصلحت‌اندیشی بود که در ماجرای کربلا حضور داشت. اما در کربلا و در ماجرای عاشورا «عقل قدسی» تنها منحصر در شخصیت امام حسین(ع) نبود؛ خواهر ایشان، حضرت زینب(س) و یاران و اصحاب امام حسین(ع) هم صاحب عقل قدسی بودند.

در واقع این دسته از اطرافیان امام این همه رنج را متحمل نشدند تا در آخرت، در بهشت باشند بلکه آنان تنها به دنبال جلب رضای خدا و در پی مقصود معشوق به این کارزار وارد شدند.

واقعه عاشورا؛ نتیجه عقل قدسی

واقعه عاشورا نتیجه عقل قدسی است که با عشق قرین است. در عاشورا دو عقل در برابر هم قرار گرفتند؛ «عقل حسابگر دنیوی» که در برابر امام حسین(ع) صف‌آرایی کردند و «عقل قدسی» که هدفشان تحقق مقصود معشوق بود و تنها راه محقق‌شدن هدف معشوق راهی بود که امام حسین(ع) انتخاب کرد. اما آنان که «عقل متعارف دینی» داشتند در ماجرای کربلا همراهی نکردند چون حضور در عاشورا، عشق می‌خواست و این عشق با عقل قدسی مهیا می‌شد.

بنابراین می‌بینیم که عشق به معنای غیرعقلانی بودن و غیرعقلانی رفتار کردن نیست.

عقل قدسی است که در راستای تحقق اهداف معشوق می‌تواند به شهادت یا به تشکیل حکومت منتهی شود.

مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر ترخان است که در نشست «عقل، عشق و اخلاق در قیام عاشورا» در محل پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ارائه شده است.

عقل و عشق در عاشورا

واقعه عاشورا نتیجه «عقل قدسی» است که با عشق قرین است. در عاشورا دو عقل در برابر هم قرار گرفتند؛ «عقل حسابگر دنیوی» که در برابر امام حسین(ع) صف‌آرایی کردند و «عقل قدسی» که هدفشان تحقق مقصود معشوق بود و تنها راه محقق‌ شدن هدف معشوق راهی بود که امام حسین(ع) انتخاب کرد. اما آنان که «عقل متعارف دینی» داشتند در ماجرای کربلا همراهی نکردند چون حضور در عاشورا، عشق می‌خواست و این عشق با عقل قدسی مهیا می‌شد.

*دکتر قاسم ترخان- مدیر گروه علوم‌انسانی قرآنی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

راه رسیدن به مقصود معشوق بیشتر بخوانید »

تحجر، یکی از دلایل عاقبت به خیر نشدن/ غرور به حقانیت، عامل تحجر است

تحجر، یکی از دلایل عاقبت به خیر نشدن/ غرور به حقانیت، عامل تحجر است



تعبیر غرور به حقانیت مربوط به زمانی است که مؤمنین غریب، ضعیف و مظلوم بودند و زیاد جای غرور نبوده است، ولی امروزه که آن غربت و ضعف برطرف شده، خیلی بیشتر باید نگران غرور به حقانیت بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، استاد علیرضا پناهیان در دهۀ اول محرم در مسجد دانشگاه امام صادق(ع) دربارۀ «انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه» به سخنرانی می‌پردازد.

بیشتر بخوانید:

پناهیان: تحجر، عامل بیشتر دین‌گریزی‌ها در جامعه

در ادامه گزیده‌ای از دومین جلسۀ این مبحث را می‌خوانید:

تحجر، یکی از دلایل عاقبت به خیر نشدن

یکی از دلایل عاقبت‌بخیر نشدن آدم‌ها، تحجر است. یکی از ریشه‌های تحجر این است که آدم به خاطر اینکه برحق است احساس تکبر، عُجب یا غرور بکند. مرحوم آیت الله شاه‌آبادی – استاد عرفان امام خمینی(ره) – مشکل جامعۀ مؤمنین را در غرور به حقانیت می‌دانستند.

تعبیر غرور به حقانیت مربوط به زمانی است که مؤمنین غریب، ضعیف و مظلوم بودند و زیاد جای غرور نبوده است، ولی امروزه که آن غربت و ضعف برطرف شده، خیلی بیشتر باید نگران غرور به حقانیت بود.
غرور به حقانیت، عامل تحجر است

از نظر زمانی ما بیشتر در معرض غرور نسبت به حقانیت هستیم. غرور نسبت به حقانیت، تصلّب و تحجّر ایجاد می‌کند. و دیگه نمی‌توان اطراف و اسرار پیچیدۀ همان حق را درک کرد؛ مخصوصاً وقتی که علم با دین آمیخته بشود.

اهل علم به نوعی در معرض تکبر و تحجر هستند، اهل دین هم به نوعی دیگر در معرض تکبر هستند. عُجب یکی از وجوهِ تکبر است. عُجب آفت عبادت است و انسان طرفدار حق، عُجب پیدا می‌کند.

شادی همراه با تکبر و سرمستی، یکی از عوامل تحجر

قرآن کریم در سورۀ غافر(آیه ۸۳) می‌فرماید: «فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ». فرح در قرآن شادی محض نیست. فرح، شادی توأم با تکبر است، شادی توأم با بدمستی و نفهمی است، شادی توأم با بی‌دقتی است، الکی خوش‌بودن است.

آیه می‌فرماید چون اینها یک علمی از انبیاء گذشته داشتند، یک فرحی در آنها ایجاد شده و نتوانستند حق را بپذیرند، دیگر حتی نتوانستند بفهمند این پیامبر، ادامۀ آن انبیاء گذشته است که قصه‌هایش را بلد بودند.

داشته‌ها و بهره‌ها از حقیقت، می‌تواند باعث تحجر شود

تحجر یک مسئلۀ عام‌البلوی است. بر اساس آیات قرآن وقتی معنای تحجر را توسعه بدهید، همان کسانی دعوت پیامبر اکرم را نپذیرفتند که در اطراف مکه منتظر آخرین پیامبر بودند و می‌دانستند آنجا ظهور می‌کند و علائمش چیست.

ولی وقتی آخرین پیامبر آمد، اینها که باید اعوان و انصارش می‌شدند، بدترین دشمنانش شدند.

این افراد یک چیزی داشتند، اگر چیزی نداشته باشند که مقاومت نمی‌کنند. در مقابل امام زمان(عج) هم عده‌ای با قرآن می‌آیند! یعنی هم رسول خدا(ص) با نوعی تحجر مواجه بودند و هم امام زمان(عج). امیرالمؤمنین(ع) و امام حسین(ع) نیز با نوعی تحجر مواجه بودند. تحجر مسئلۀ ساده‌ای نیست.

ما با خطر تحجر مواجه هستیم. تحجر می‌تواند با دارایی‌هایی که داریم، ایجاد شود؛ حتی دارایی عاطفی و معنوی خوب! دارایی عاطفی خوب مانند کسانی که در کربلا بودند و در موردشان گفتند که «قلوبهم معک و سیوفهم علیک»؛ دلشان با امام حسین(ع) است ولی شمشیرشان علیه ایشان است. ما باید از این عبرت بگیریم.

تحجر، مسأله‌ای فراگیر و عمومی

ما باید مسئلۀ تحجر را یک مسئلۀ فراگیر و برای هرکسی بدانیم که با یک حقی آشنا می‌شود. ما باید با معنای توسعۀیافتۀ تحجر ارتباط برقرار کنیم. یکی از ایرادهای شناختی ما اساساً این است که فکر می‌کنیم تحجر حتماً برای قوم مخصوصی بوده که آدم‌های عجیب و غریبی بوده‌اند. این مسأله، عام‌البلوی است. چنانکه وقتی صحبت از کفر و بت‌پرستی می‌شود، ما هم در معرض این خطرها هستیم.

تأثیر تقوا بر دوری از تحجر

قرآن کریم روشی دارد که همه را به تقوا دعوت می‌کند ولی خود تقوا و رسیدن به آن مبهم است. طرح واقعاً فوق‌العاده‌ای است. مثلاً می‌فرماید روزه بگیرید، شاید به تقوا برسید.

اگر شما اهل عبادت بشوی، لزوماً اهل تقوایی؟ نه! معلوم نیست. اگر در مسائل اجتماعی، عدالت‌خواه بشویم، تمام است؟ نه! صبر کن. «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی‌(مائده، ۸)» عدالت بورزید، این به تقوا نزدیک‌تر است.

آن تقوا چیست؟ آن را به ما بگو! با انجام کلی عبادت، روزه و کار خوب، می‌فرماید ان‌شاءالله که با تقوا بشوی! من اگر نمازخوان دیدم نمی‌تونم قاطعانه بگویم این حتماً با تقوا است. این رویکرد به تقوا یعنی چی؟ یعنی خدا عنصری را نگه داشته که تو هیچ‌وقت مغرور نشوی.

بعد می‌فرماید: «إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ(مائده، ۲۷)» خدا از باتقواها قبول می‌کند. خب ما الآن این کار را انجام دادیم چی؟ می‌فرماید آن که معلوم نیست بر اساس تقوا بوده است یا نه. غرورت را می‌شکند، توی دلت، ترس می‌اندازد. این ترس تو را همیشه به بازنگری خودت وادار می‌کند و مانع تحجر می‌شود.

صوت جلسۀ دوم مبحث تحجر، مسأله‌ای همگانی و با مصادیق مختلف

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تحجر، یکی از دلایل عاقبت به خیر نشدن/ غرور به حقانیت، عامل تحجر است بیشتر بخوانید »