به گزارش مجاهدت از مشرق، قزاقستان از روز دوم ژانویه (۱۲ دی) به دلیل افزایش دو برابری بهای سوخت گاز، صحنه اعتراضها در خیابانهای شهرهای مختلف از جمله «جانااوزن» در منطقه نفتخیر کشور و بندر «آق تاو» (آکتائو) در ساحل دریای خزر بود اما کارشناسان علت اصلی تداوم این بحران داخلی را نه فقط در مخالفتهای عمومی با افزایش قیمت سوخت بلکه در ارادههایی خارج از قزاقستان جستوجو میکنند.
تارنمای تحلیلی «اونز ریویو» در گزارشی با عنوان «پس از قزاقستان، دوران انقلابهای رنگی به پایان میرسد»، نوشت: سال ۲۰۲۲ با شروع درگیریها در قزاقستان، حملهای جدی علیه یکی از قطبهای کلیدی در پروژه ادغام اوراسیا آغاز شد. رهبران «سازمان پیمان امنیت جمعی» (CSTO) یک جلسه فوقالعاده برای گفتوگو درباره قزاقستان برگزار کردند. «قاسم جومارت توقایف» رئیسجمهوری قزاقستان، خلاصهای از این نشست را بیان کرد و گفت: «این شورشها پشت اعتراضهای برنامهریزی شده پنهان شدهبود. هدف این شورشها به دست گرفتن قدرت و تلاش برای کودتا بود. این اقدامات از یک مرکز واحد هماهنگشده و فتنهگران خارجی در این شورشها دست داشتند».
«ولادیمیر پوتین» رئیسجمهوری روسیه اما به موضوعهایی فراتر از این مساله اشاره کرد: «در جریان شورشها از فناوریهای میدان استفاده شد». او در این سخنان به میدان اوکراین اشاره دارد که در جریان تظاهرات سال ۲۰۱۳ این کشور توانست یک دولتِ دشمنِ ناتو را سرنگون کند.
پوتین با حمایت از مداخله سریع نیروهای حافظ صلح سازمان پیمان امنیت جمعی در قزاقستان گفت: «لازم بود بدون تاخیر واکنش نشان دهیم. این سازمان تا زمانی که لازم باشد، در این سرزمین خواهد ماند اما پس از انجام ماموریت کل نیروها از کشور خارج خواهند شد».
اما استدلال قاطع این است: کشورهای سازمان پیمان امنیت جمعی تا کنون نشان دادهاند که اجازه نمیدهند هرجومرج و انقلابهای رنگی در داخل مرزهایشان رخ دهد.
کشورهای سازمان پیمان امنیت جمعی تا کنون نشان دادهاند که اجازه نمیدهند هرج و مرج و انقلابهای رنگی در داخل مرزهایشان رخ دهد.
پشت پرده شورشهای قزاقستان
دسامبر(آذر-دیماه) سال ۲۰۲۱، کودتای دیگری در بیشکک پایتخت قرقیزستان، با احتیاط خنثی شد اما تقریبا هیچکس درباره آن اطلاعی ندارد. منابع اطلاعاتی قرقیزستان این مهندسی را به گروهی از سازمانهای مردم نهاد مرتبط با انگلیس و ترکیه نسبت میدهند. این موضوع یک جنبه کاملا کلیدی از «تفکر تصویر بزرگ» را نشان میدهد و آن اینکه منابع اطلاعاتی مرتبط با ناتو و گروههای وابسته به آنها ممکن است در حال تدارک یک انقلاب رنگی همزمان در سراسر آسیای مرکزی بوده باشند.
براساس اظهارات یک منبع اطلاعاتی بسیار معتبر در آسیای مرکزی، زمانی که توقایف به صورت رمزی به نقش یک «مرکز واحد» در این درگیریها اشاره میکرد، منظور او یک اتاق عملیات اطلاعات نظامی «مخفی» با همکاری آمریکا، ترکیه و اسرائیل بود که در مرکز تجاری در جنوب آلماتی مستقر است. در این مرکز ۲۲ آمریکایی، ۱۶ ترک و ۶ اسرائیلی وجود داشتند که باندهای خرابکارانه را هدایت میکردند. آنها در غرب آسیا توسط ترکها آموزش دیده و سپس به آلماتی فرستاده شده بودند.
زمانی که نیروهای قزاق با کمک اطلاعات روسیه و سازمان پیمان امنیت جمعی کنترل فرودگاه تخریب شده آلماتی را که قرار بود به مرکزی برای دریافت تدارکات نظامی خارجی تبدیل شود، دوباره به دست گرفتند، این عملیات برای همیشه خنثی شد.
چگونگی شناسایی نقشههای شورشیان علیه دولت قزاقستان
غرب باید به شدت متحیر شده باشد که چگونه سازمان پیمان امنیت جمعی با چنین سرعت برقآسایی توانست عملیات آنان را در قزاقستان متوقف کند. دلیل اصلی این است که «نیکلای پاتروشف» دبیر شورای امنیت روسیه، سالها پیش این تصویر بزرگ را پیشبینی کرده بود. بنابراین، اینکه چرا نیروهای هوافضا و حملونقل هوایی روسیه و زیرساختهای پشتیبانی عظیم این کشور کاملا برای این موقعیت آماده حرکت بودند، واضح است.
در ماه نوامبر(آذرماه) پاتروشف بر وضعیت امنیتی شکننده در افغانستان متمرکز شدهبود. «پرویز ملوجانوف» دانشمند علوم سیاسی تاجیک، از معدود افرادی بود که اعلام کرد، بیش از هشت هزار دستگاه از ماشینهای پرقدرت جزو داراییهای نیروهای سلفی_جهادی از یک مسیر طولانی از سوریه و عراق حمل شده و اینک در مناطق ناآرام و پرتنش شمال افغانستان پرسه میزنند.
این بخش محل اصلی حضور داعش بوده و این گروه تروریستی در نزدیکی مرزهای ترکمنستان، دوباره بازسازی شدهاست. برخی افراد این گروه به قرقیزستان منتقل شدند. از آنجا، عبور از مرز از بیشکک و حضور در آلماتی بسیار آسان بود. برای پاتروشف و تیمش زمان زیادی طول نکشید که پس از عقبنشینی دولت کابل، چگونگی استفاده از این ارتش جهادی را بفهمند. این امر، در کنار برخی موضوعهای دیگر، توضیح میدهد که چرا این تعداد بیسابقه رزمایش مربوط به آمادهسازی در اواخر سال ۲۰۲۱ در پایگاه نظامی ۲۱۰ روسیه در تاجیکستان انجام شدهاست.
اسبهای تروا را بیاورید
هر انقلاب رنگی به حداقل یک اسب تروا نیاز دارد. در مورد قزاقستان، به نظر میرسد این نقش را «کریم ماسیموف» رئیس سابق کمیته امنیت ملی قزاقستان که اکنون به اتهام خیانت در زندان به سر میبرد برعهده داشته است. ماسیموف بسیار جاهطلب است. بر خلاف رابطه صمیمی ماسیموف با «جو بایدن» و پسرش، ارتباط او با اطلاعات ترکیه هنوز به صورت کامل و دقیق مشخص نیست.
ژنرال «فلیکس کولوف» وزیر سابق امور داخلی و امنیت دولتی قزاقستان، یک شبکه پیچیده و جذاب را ایجاد کرده است که پویایی انقلاب رنگی ایجاد شده را روشن میکند. به گفته کولوف، ماسیموف و «سمیر آبیش»، برادرزاده نورسلطان نظربایف رئیس برکنار شده شورای امنیت قزاقستان در هنگام ناآرامیها، بر واحدهای مخفی «مردان ریشدار» نظارت داشتند. شورای امنیت قزاقستان به طور مستقیم تابع نظربایف به عنوان رئیس این شورا بود.
زمانی که توقایف مکانیزم کودتا را درک کرد، ماسیموف و سمیر آبیش را عزل کرد. سپس نورسلطان نظربایف داوطلبانه از ریاست مادامالعمر خود در شورای امنیت استعفا داد و آبیش پست ریاست شورای امنیت را برعهده گرفت و قول داد جلوی مردان ریشدار را گرفته و سپس استعفا دهد.
بنابراین، این امر به طور مستقیم به درگیری نظربایف و توقایف اشاره دارد. این درگیری منطقی است زیرا نظربایف در طول حکومت ۲۹ ساله خود، یک بازی چند بُرداری انجام داد که بیش از حد غربی بوده و لزوما به نفع قزاقستان نبود. او قوانین انگلیس را پذیرفت؛ کارت پانترکیسم را با اردوغان بازی کرد و به سونامی سازمانهای مردم نهاد اجازه داد تا برنامههای غربی را ترویج دهند.
توقایف اما فرد بسیار باهوشی است. او که توسط سرویس خارجی شوروی سابق آموزش دیده و به زبانهای روسی و چینی تسلط دارد، به طور کامل با روسیه و چین همسوست. برنامههای وی کاملا با طرح اصلی «ابتکار کمربند و جاده»، «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» و «سازمان همکاری شانگهای» هماهنگی دارد.
توقایف همچون رئیسان جمهوری روسیه و چین به این نکته آگاه است که این سهگانه یادشده، کابوس نظربایف است و بیثباتی در قزاقستان یک رخداد مرگبار علیه ادغام اوراسیا خواهد بود.
قزاقستان ۶۰ درصد از تولید ناخالص داخلی آسیای مرکزی را داشته و دارای منابع عظیم نفت، گاز، صنایع پیشرفته با فناوری پیشرفته است. این کشور یک جمهوری سکولار، یکپارچه، پیرو قانون اساسی و دارای میراث فرهنگی غنی است.
این انقلاب رنگی که تنها چند روز پیش از شروع «ضمانتهای امنیتی» روسیه و ایالات متحده در ژنو آغاز شد، نوعی اولتیماتوم در اوج ناامیدی از سوی تشکیلات ناتو بود. همه موارد یاد شده موجب شد تا توقایف مزایای درخواست کمک فوری از سازمان پیمان امنیت جمعی را برای مهار این مشکل درک کرد. به هر حال، توقایف با کودتایی که به رهبری عوامل خارجی علیه دولتش شکل گرفتهبود، مبارزه میکرد. هنوز مشخص نیست چه کسی و چه میزان از این شورش حمایت کرده اما انگیزههای فراوانی در این میان وجود دارد. کارشکنی در یک دولت طرفدار روسیه و چین، تحریک روسیه، خرابکاری در روند ابتکار کمربند و جاده، غارت منابع معدنی، «اسلامیسازی» به سبک آلسعود.
این انقلاب رنگی که تنها چند روز پیش از شروع «ضمانتهای امنیتی» روسیه و ایالات متحده در ژنو آغاز شد، نوعی اولتیماتوم در اوج ناامیدی از سوی تشکیلات ناتو بود.