قفقاز جنوبی

ترکیه نقش پررنگی در کریدور زنگزور دارد

ترکیه نقش پررنگی در کریدور زنگزور دارد



داریوش صفرنژاد کارشناس ارشد قفقاز مطرح کرد که ترکیه در دالان زنگزور نقش پررنگی دارد چون فرماندهی منطقه جنوب شرقی ناتو در ترکیه مستقر است.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، داریوش صفرنژاد کارشناس ارشد قفقاز در نشست بین‌المللی «کریدور زنگزور؛ تهدیدات ژئوپلیتیکی علیه ایران و نگاه بازیگران مختلف» گفت: ناتو پشتوانه اصلی کریدور زنگزور بوده و بعد هم آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی، ترکیه و تکفیری‌ها قرار دارند. ترکیه در دالان زنگزور نقش پررنگی دارد چون فرماندهی منطقه جنوب شرقی ناتو در ترکیه مستقر است.

به گفته وی، ترکیه در قفقاز، آسیا میانه و حتی در افغانستان و بالکان حضور پررنگی دارد، زیرا فرماندهی جنوب شرق ناتو در ترکیه مستقر است و این کشور به وکالت از ناتو بازیگری می‌کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ترکیه نقش پررنگی در کریدور زنگزور دارد

ترکیه نقش پررنگی در کریدور زنگزور دارد بیشتر بخوانید »

کریدور زنگزور و مسیر پیش رو

کریدور زنگزور و مسیر پیش رو



تحولات جهانی و منطقه‌ای به‌ویژه در کریدور زنگزور، نشان می‌دهد که نقش‌آفرینی فعال و تصمیم‌گیری به‌موقع در زنجیره‌های کریدوری برای بهره‌برداری از فرصت‌های اقتصادی و امنیتی حیاتی است.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، مهرداد بذرپاش، وزیر سابق راه و شهرسازی در یادداشتی نوشت:

تحولات بین‌المللی نشان می‌دهد، شکل‌گیری نظم نوین جهانی و ارتباط میان قطب‌های مختلف، در کنار مسائل سیاسی و امنیتی از مسیر تجارت و اقتصاد درهم‌تنیده می‌گذرد. دینامیک تجاری ایجاد شده میان کشورهای مختلف امروز به ایجاد مفهومی روشن موسوم به کریدورسازی منجر شده است. کریدورسازی همان زنجیره اتصال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی میان کشورهای مختلف از فرهنگ‌های متفاوت و بلوک‌های متعدد است.

از همین رو، دستیابی به موفقیت‌های قابل‌توجه در پیوستن به زنجیره‌های کریدوری جهانی از طریق ایفای نقش فعالانه و ارائه ابتکار و فراهم‌سازی زیرساخت سخت و نرم به دستور کار قدرت‌های جهانی و در حال ظهور بدل شده است.دستیابی به این مهم و ایجاد فرصت‌های تاریخی در میانه تحولات بزرگ بین‌المللی و جانمایی قدرت‌ها، نیازمند درکی عمیق از روندهای جهانی و منطقه‌ای است. در همین زمینه درک شرایط منطقه‌ای و جهانی پیرامون کشور، شامل نبردهای متعدد، پیمان‌های آشکار و نهان و قراردادهای بهره‌برداری امری نه ضروری که حیاتی است.

عدم اتخاذ تصمیمات در زمان و مکان مناسب، سبب دورشدن فرصت‌های تاریخی از کشور خواهد شد و می‌تواند در بلندمدت ضربات مهلکی بر پیکره قلمرو تمدنی آن وارد نماید. یکی از مهم‌ترین تحولات در منطقه شمال غرب ایران، قفقاز، در جریان است. منطقه‌ای با بازیگران متعدد و طرح‌های صلح و نقشه‌های جنگ بسیار که از منظر راهبردی حائز اهمیت است. ایجاد کریدور زنگزور در کنار آثار سیاسی، امنیتی و اقتصادی مختلفی که برای کشور در پی خواهد داشت، از منظر حمل‌ونقل بین‌المللی، ژئوپلیتیک و ترانزیت نیز موجب آثار قابل‌توجهی برای ایران خواهد بود.

ایجاد کریدور زنگزور لزوم اتخاد واکنش هوشمندانه، فعال و چندوجهی

جنگ قره‌باغ و تحولات منطقه در طی سالیان اخیر، در نهایت منجر به طرح کریدور زنگزور با مشارکت کشورهای غربی در مرزهای شمال غرب ایران شد. در میانه چنین تحولات پیچیده و چندلایه در منطقه قفقاز جنوبی و غرب آسیا، جمهوری اسلامی ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند نگاه راهبردی دقیق، متوازن، فعال و آینده‌نگر است و نباید حساسیت‌های منطقی دراین‌خصوص را به‌نوعی بدبینی تقلیل داد.

در کنار کریدور زنگزور سایر تحولات کریدوری منطقه نظیر کریدور بندر فاو و جاده توسعه عراق، کریدور آی مک، سی پک و ترانس افغان و تهدید ناشی از اتصال این کریدورها بدون نقش‌آفرینی فعال ایران از جمله مواردی است که در رویکرد راهبردی جهت احیا و ارتقای مزیت ژئوپلیتیکی و ترانزیتی ایران باید موردتوجه باشد. جمهوری اسلامی ایران همواره در پی تعامل سازنده، توسعه محور و پرهیز از رقابت‌های فرسایشی با همسایگان خود بوده است. امری که در سیاست‌ همسایگی دولت سیزدهم و حمایت‌های پیوسته از برقراری صلح و ثبات در کشورهای همسایه متبلور بوده است.

ارائه ابتکار ایران راه و کریدور ارس در دولت سیزدهم

همان‌طور که در یادداشت «ایران‌راه؛ ابتکار راهبردی پیشرفت پایدار ایران» تبیین نمودم، اجرای موفق هر ابتکار کریدوری نیاز به درنظرگرفتن ملزوماتی نظیر حمایت یک یا چند قدرت‌ جهانی و صاحب بار، اتحاد منطقه‌ای و حسن هم‌جواری و نیز تأمین مالی پایدار دارد. پس از جنگ قره‌باغ و تأکید مجدد بر راه‌اندازی کریدور زنگزور، با مشاهده بازتاب نظرات کشورهای دیگر در این مورد و البته تجربه ارتباط کشورهای حاشیه دریای خزر مشخص شد که اجرای کریدور زنگزور در دستور کار این کشورها قرار دارد و در آن شرایط کشور نسبت به طراحی کریدور ارس و انعقاد توافق با آذربایجان و همچنین بازسازی مسیرهای مرزی داخل ایران و ارمنستان اقدام نمود تا برای سناریوهای محتمل آماده باشد.

اکنون اما گذشت زمان و تغییر و تحولات در جغرافیای سیاسی منطقه و از طرفی عدم درک صحیح از الزامات نقش‌آفرینی در زنجیره‌های بین‌المللی، فرصت مناسب برای موافقان کریدور زنگزور را فراهم ساخته است تا با اتکا به مداخله نیروهای خارجی در منطقه به اهداف خود دست یابند. پیشنهادی که با کم‌اثر ساختن تأثیرات کریدور ابتکاری پیشنهادی ایران در دولت سیزدهم موسوم به ارس که در ذیل ابتکار ایران راه طراحی شده بود، منافع ایران در زمینه ترانزیت و حمل‌ونقل بین‌المللی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

امری که تبعات منفی برای کشور در پی خواهد داشت اما با پیشگیری از تکرار تجربیات مشابه و البته استفاده از فرصت‌های ذاتی جغرافیای کشور قابل‌جبران است. در این شرایط درک عمیق تحولات مذکور و آینده پیرامونی کشور نیازمند فهم روابط تاریخی، استراتژی کشورهای همسو و غیرهم‌سو و نیز ایجاد ابتکارات قابل‌اجرا از سوی ایران است.

از طرف دیگر بررسی رویکرد کشورهای بزرگ و صاحب بار نشان می‌دهد چین در ذیل پروژه کمربند جاده به دنبال توسعه مسیرهای زمینی و ریلی میان خود و اروپا است و مسیر جایگزین یا مکمل در منطقه قفقاز جنوبی که موجب تسریع و تسهیل در انتقال بار گردد برای چین جذاب است؛ اما اولویت اصلی‌ این کشور انتقال کالا از مسیرهای پایدار و امن است. بدیهی است در شرایطی که یکی از اهداف پنهان در ابتکار کمربند – جاده دستیابی چین به جاده‌های تحت تسلط خود است، مسیرهایی که ایالات متحده بر آن‌ها نظارت داشته باشد مطلوب پکن نخواهد بود. امری که می‌تواند منطبق بر نقشه راه و ابتکاری ملی و جامع در زمینه همکاری‌های تجاری – لجستیکی فرصت‌های بی‌نظیری برای همکاری میان ایران و چین به همراه داشته باشد.

مسیر پیش رو

تحولات منطقه‌ای به‌ویژه در حوزه قفقاز جنوبی، بار دیگر ضرورت نگاه راهبردی، چندلایه و بلندمدت به سیاست خارجی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را آشکار کرده است. درحالی‌که تلاش کشورهای رقیب و دشمنان ایران، بر انحصار تجارت و ترانزیت و حصر ژئوپلیتیک ایران است، نباید کشور در انبوهی از قوانین دست‌وپاگیر در مسیر بالفعل نمودن توانایی‌های جغرافیایی خود قرار بگیرد.

توسعه زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری و ارائه مشوق‌ها و تسهیلات برای تشدید رقابت میان مسیرهای داخلی ایران و دیگر مسیرهای منطقه باید در اولویت قرار گیرد.در این شرایط باید موضوع ترانزیت و ابتکارهای ترانزیت محور نظیر ایران راه در اولویت و دستور کار قرار گیرد. در برنامه هفتم پیشرفت، به‌منظور ایجاد فرماندهی واحد و هماهنگی دستگاه‌ها در زمینه ترانزیت نسبت به تشکیل ستاد ملی ترانزیت به ریاست رئیس‌جمهور اقدام شد که این امر ظرفیت ویژه‌ای جهت راهبری مقوله ترانزیت در کشور ایجاد نموده و لازم است نسبت به برگزاری جلسات ستاد ملی ترانزیت اقدام گردد و موضوع ترانزیت در بسترهای نرم‌افزاری و سخت‌افزاری پیگیری گردد.

در کنار فرماندهی واحد، از مهم‌ترین مسائل کشور در تکمیل و توسعه مسیرهای کریدوری تأمین مالی بوده است. یکی از روش‌های اصلی تأمین مالی پروژه‌های عمرانی و زیرساختی در دولت سیزدهم، تهاتر نفت جهت تکمیل پروژه‌های راهبردی ترانزیتی بود. شیوه تأمین مالی جدیدی که اگرچه پیچیدگی‌ها و چالش‌های خاص خود را در پی داشت، اما موتور محرکه پیشرفت پروژه‌های چندین ساله کریدوری شد.

امری که نمود شفاف آن در شکسته‌شدن رکورد ترانزیت خارجی عبوری از ایران با ۱۷.۷ میلیون تن در سال پایانی دولت سیزدهم قابل‌مشاهده است. در همین راستا، برای خروج از مارپیچ تمدید مهلت اتمام پروژه‌های اولویت‌دار کریدوری باید نسبت به‌ به‌کارگیری روش‌های ابتکاری اهتمام گردد تا کشور بیش از این معطل تکمیل زیرساخت‌های ضروری خود نماند و فرصت چانه‌زنی سیاسی برای احیای نقش ایران در این عرصه پر از چالش برای دستگاه‌های ذیربط فراهم شود.

تکمیل کریدور ارس به‌عنوان پروژه راهبردی طراحی شده میان ایران و آذربایجان، نقش‌آفرینی فعالانه ایران در منطقه را تثبیت می‌نماید. از طرف دیگر ارائه ابتکار ترانزیت محور نظیر ایران راه به‌عنوان موتور محرک بخش ترانزیت عمل خواهد کرد و ضمن تعریف کلان پروژه ملی نسبت سایر پروژه‌های کریدوری و لجستیکی در حوزه‌های زیرساختی و نرم‌افزاری را با پیشرفت کشور تبیین می‌نماید و با ایجاد تمرکز بر پیشرفت پروژه‌ها، اولویت‌بندی و تخصیص منابع به پروژه‌های زیرساختی را باتوجه‌به تحولات جهانی تعیین خواهد کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کریدور زنگزور و مسیر پیش رو

کریدور زنگزور و مسیر پیش رو بیشتر بخوانید »

سند توافق صلح ارمنستان و جمهوری آذربایجان منتشر شد

سند توافق صلح ارمنستان و جمهوری آذربایجان منتشر شد



وزارت خارجه ارمنستان متن کامل «توافق‌نامه ایجاد صلح» میان این کشور و جمهوری آذربایجان را منتشر کرد؛ سندی که بر شناسایی متقابل مرزها، احترام به تمامیت ارضی و ایجاد روابط دیپلماتیک تأکید دارد.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، وزارت خارجه ارمنستان عصر دوشنبه متن «توافق‌نامه ایجاد صلح و روابط بین دولتی» میان این کشور و جمهوری آذربایجان را در پایگاه اینترنتی خود منتشر کرد.

بر اساس این توافق که ۱۷ بند دارد، ۲ طرف با تأکید بر ضرورت برقراری صلحی عادلانه، جامع و پایدار در منطقه و با استناد به منشور سازمان ملل، «اعلامیه اصول حقوق بین‌الملل درباره روابط دوستانه میان دولت‌ها» (۱۹۷۰)، «سند نهایی هلسینکی» (۱۹۷۵) و «اعلامیه آلماتی» (۱۹۹۱)، متعهد به ایجاد روابط بر پایه اصول حسن همجواری شدند.

مطابق ماده نخست این توافق، ۲ کشور تأیید کرده‌اند که مرزهای میان جمهوری‌های شوروی سابق به‌عنوان مرزهای بین‌المللی کشورهای مستقل شناخته شده و باید مورد احترام قرار گیرد. دو طرف همچنین بر شناسایی و احترام به حاکمیت، تمامیت ارضی، مصونیت مرزها و استقلال سیاسی یکدیگر تأکید کرده‌اند.

در ماده دوم، طرفین تصریح می‌کنند که هیچ‌گونه ادعای ارضی نسبت به یکدیگر ندارند و در آینده نیز چنین ادعاهایی مطرح نخواهند کرد و متعهد می‌شوند اقدامی در جهت تضعیف تمامیت ارضی یا وحدت سیاسی طرف مقابل انجام ندهند.

بر اساس مواد بعدی، ارمنستان و جمهوری آذربایجان متعهد به عدم توسل به زور یا تهدید به زور علیه یکدیگر (ماده سوم)، عدم مداخله در امور داخلی طرف مقابل (ماده چهارم) و برقراری روابط دیپلماتیک ظرف مدت تعیین‌شده پس از تبادل اسناد تصویب توافق (ماده پنجم) شده‌اند.

ماده ششم توافق امضا شده بین ۲ کشور همچنین بر آغاز مذاکرات کمیسیون‌های مرزی برای تعیین و علامت‌گذاری مرز مشترک تأکید دارد و ماده هفتم مقرر می‌کند که هیچ نیروی نظامی متعلق به طرف ثالث در مرز مشترک مستقر نشود. همچنین، تا زمان تکمیل فرایند مرزبندی، اقدامات اعتمادساز و امنیتی دوجانبه اجرا خواهد شد.

در ماده هشتم، ۲ کشور متعهد می‌شوند با اشکال مختلف تعصب، نفرت نژادی، جدایی‌طلبی، افراط‌گرایی خشونت‌آمیز و تروریسم مقابله کنند. ماده نهم نیز به موضوع اشخاص مفقود یا ناپدیدشده در جریان درگیری‌های مسلحانه اشاره دارد و طرفین را به تبادل اطلاعات و همکاری با سازمان‌های بین‌المللی برای شناسایی سرنوشت این افراد و بازگرداندن بقایای آنان ملزم می‌کند.

بر اساس ماده دهم، ارمنستان و جمهوری آذربایجان می‌توانند در حوزه‌های اقتصادی، ترانزیتی، زیست‌محیطی، بشردوستانه و فرهنگی توافق‌نامه‌های دوجانبه منعقد کنند. ماده یازدهم تصریح می‌کند که این توافق حقوق و تعهدات طرفین ذیل سایر معاهدات بین‌المللی را نقض نمی‌کند.

مواد دوازدهم تا پانزدهم به مواردی چون اجرای کامل توافق، ایجاد کمیسیون مشترک نظارت بر اجرای مفاد، حل‌وفصل مسالمت‌آمیز اختلافات احتمالی و لغو و مختومه کردن تمامی دعاوی و شکایات دوجانبه پیش از امضای توافق در مراجع مختلف اختصاص یافته است.

طبق ماده شانزدهم، توافق‌نامه پس از تکمیل مراحل داخلی و تبادل اسناد اجرایی میان دو کشور لازم‌الاجرا خواهد شد و مطابق ماده هفدهم، این سند در سه نسخه به زبان‌های ارمنی، آذربایجانی و انگلیسی تنظیم شده که همه نسخ از اعتبار برابر برخوردارند، اما در صورت اختلاف تفسیری، متن انگلیسی ملاک خواهد بود.

متن کامل توافق‌نامه در پایگاه اینترنتی وزارت خارجه ارمنستان منتشر شده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سند توافق صلح ارمنستان و جمهوری آذربایجان منتشر شد

سند توافق صلح ارمنستان و جمهوری آذربایجان منتشر شد بیشتر بخوانید »

وزارت امور خارجه و کریدور ترامپ

وزارت امور خارجه و کریدور ترامپ


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: پس از فراز و نشیب‌های بسیار فراوان، «کریدور زنگزور» با میانجی‌گری آمریکا و تحت عنوان جدید «مسیر صلح و رفاه بین‌المللی ترامپ» به توافق جمهوری آذربایجان و ارمنستان رسید. کریدوری که قرار هست از طریق منطقه سیونیک ارمنستان، نخجوان را به بخش اصلی آذربایجان متصل کند، از منظر اقتصادی، ترانزیتی، ژئوپلیتیکی و سیاسی چالش‌ها و تهدیدات جدی برای منافع و امنیت ملی ایران به همراه دارد.

وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در بیانیه خود عناون کرد که با دقت تحولات منطقه قفقاز جنوبی را رصد می‌کند و با هر دو کشور همسایه، یعنی جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان، در ارتباط مستمر هست. اما باید گفت که این کریدور از منظرهای گوناگون چالش‌ها و تهدیدات جدی برای منافع و امنیت ملی ایران به همراه خواهد داشت. 

در اهمیت و حساسیت این توافق همین بس که وزارت امور خارجه ایران انجام این توافق را به عنوان گامی کلیدی برای تحقق صلحی پایدار در منطقه قفقاز ارزیابی می‌کند. اما در عین حال وزارت خارجه بدون نام بردن از آمریکا نگرانی‌های خود را از مداخله خارجی، به‌ویژه در نزدیکی مرز‌های مشترک، که ممکن هست امنیت و ثبات منطقه را به خطر بیندازد، به صورت واضح و روشن بیان کرده هست.

وزارت امور خارجه کشورمان صراحتا تأکید کرده هست که ایجاد مسیر‌های ارتباطی و رفع انسداد شبکه‌های مواصلاتی تنها در صورتی می‌تواند به ثبات، امنیت و توسعه اقتصادی منطقه کمک کند که در چارچوب منافع متقابل، رعایت حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور‌های منطقه و بدون دخالت خارجی انجام شود.

اما از آنجایی که منطقه قفقاز از اهمیت و جایگاه بسیار ویژه و مهمی برای جمهوری اسلامی ایران برخوردار هست و نقش مخرب آمریکا سابقه نسبتا طولانی در کشورهای مختلف دارد باید گفت که حضور آمریکا در هر منطقه‌ای، بی‌ثباتی و ناامنی به دنبال داشته هست. 

بر همین اساس، باید گفت که با توجه به سابقه سیاه آمرزیکا در جریان دخالت در امور کشورهای جهان، حضور این کشور در منطقه قفقاز نیز می‌تواند معادلات این منطقه را به دوره‌ای از بی‌ثباتی‌های گسترده سوق دهد. همچنان که حضور آمریکا در مناطق دیگر جهان همواره با ناامنی، بی ثباتی و جنگ و درگیری همراه بوده هست. 

ایران به دلیل همسایگی با هر دو کشور و موقعیت ژئوپلیتیکی حساس منطقه قفقاز، تحولات این منطقه را از مدت‌ها قبل و با حساسیت بالا از نزدیک دنبال می‌کند. همچنین نزدیکی جغرافیایی این تحولات به مرز‌های ایران، به‌ویژه در مناطق شمال‌غربی کشور، باعث شده که هرگونه تغییر در وضعیت منطقه، از جمله دخالت قدرت‌های خارجی، برای کشورمان از اهمیت بسیار بالا و ویژه‌ای برخوردار باشد.

از طرف دیگر، بیانیه وزارت امور خارجه ایران در بر دارنده یک رویکرد دوگانه هست که از یک سو، حمایت از صلح و ثبات منطقه‌ای و از سوی دیگر، حساسیت نسبت به دخالت‌های خارجی که ممکن هست منافع ملی ایران را تحت تأثیر قرار دهد را به تصویر کشیده هست. ضمن اینکه، تاکید جمهوری اسلامی ایران بر «منافع متقابل» و «رعایت حاکمیت ملی و تمامیت ارضی» نشان‌دهنده نگرانی کشورمان از احتمال تأثیرگذاری قدرت‌های خارجی، به‌ویژه آمریکا، بر معادلات منطقه‌ای هست که احتمال دارد به زیان منافع ایران یا ثبات منطقه تمام شود.

همچنین، باید به این موضوع مهم اشاره کنیم که خطوط قرمز تعیین‌شده از سوی مقام معظم رهبری، به‌ویژه مخالفت جمهوری اسلامی ایران با هرگونه تغییر در ژئوپلیتیک منطقه، اصلی تغییرناپذیر هست. بر همین اساس هم شاهد بودیم که رهبر انقلاب با درک صحیح تحرکات محور ترک در قفقازجنوبی، نسبت به هرگونه تلاش برای تغییر ژئوپلیتیکی در قفقازجنوبی هشدار صریح می‌دهند.

و در آخر، با توجه به موقعیت استراتژیک قفقاز جنوبی و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران، انتظار باید داشت که تهران به نظارت دقیق خود بر تحولات منطقه ادامه بدهد و از طریق دیپلماسی فعال، به دنبال حفظ منافع خود و تقویت همکاری‌های منطقه‌ای باشد. زیرا حضور آمریکا در منطقه قفقاز نه تنها برای ایران؛ بلکه برای کشورهای دیگر منطقه همچون روسیه و چین نیز مشکل‌ساز و خطرناک بوده و منافع اقتصادی و سیاسی آنها را به شدت تهدید می‌کند.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

وزارت امور خارجه و کریدور ترامپ

وزارت امور خارجه و کریدور ترامپ بیشتر بخوانید »

مأموریت سفیر رژیم صهیونیستی در باکو

مأموریت سفیر رژیم صهیونیستی در باکو


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس – سعید شهرابی فراهانی، مدیر مرکز پژوهش و مطالعات بین‌المللی ضدصهیونیستی؛ تحولات اخیر در نمایندگی دیپلماتیک رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان، از پایان مأموریت جورج دیک با رویکرد اقتصادی – رسانه‌ای تا ورود آریه کراووس با پیشینه آشکار در حوزه‌های اطلاعاتی و روسیه‌شناسی، نشانه‌ای از تغییر اولویت‌های راهبردی تل‌آویو در قفقاز جنوبی هست. 

این جابه‌جایی در شرایطی رخ می‌دهد که منطقه با بازتعریف اتحادها، افزایش رقابت ژئوپلیتیکی و تشدید تنش‌های امنیتی روبه‌روست.

ابعاد پیشینه و مأموریت کراووس

کراووس پیش‌تر وزیر مختار سفارت رژیم صهیونیستی در مسکو بوده و ارتباط مستقیم با شبکه‌های یهودیان کوهستانی – با ریشه‌های فرهنگی و زبانی مرتبط با تات‌های ایرانی – داشته هست.

این شبکه‌ها در دکترین نفوذ فرهنگی – اطلاعاتی تل‌آویو جایگاه ویژه‌ای دارند و می‌توانند به‌عنوان کانال‌های جمع‌آوری اطلاعات، اجرای عملیات نرم و بستر‌های اقتصادی پوششی فعال شوند.

اقامت پنج‌ساله او در باکو، آشنایی عمیق با ساختار‌های محلی، نهاد‌های یهودی و کانال‌های غیررسمی ایجاد کرده هست.

مأموریت‌های جدید کراووس شامل:

تسریع فاصله‌گیری باکو از مسکو با بهره‌گیری از شناخت ساختار سیاسی–امنیتی روسیه.

تقویت محور تل‌آویو – باکو – واشنگتن همسو با سیاست‌های پیمان ابراهیم و ادغام قفقاز جنوبی در نظم امنیتی آمریکا – ناتو.

فعال‌سازی شبکه‌های یهودیان کوهستانی به‌عنوان بازوی نفوذ چندلایه.

آماده‌سازی بستر‌های اطلاعاتی برای تحولات احتمالی در زنگزور، سوریه و پیرامون ایران.

پیامد‌های راهبردی برای ایران

جمهوری آذربایجان اکنون میزبان یکی از بزرگ‌ترین پایگاه‌های موساد در منطقه هست و به بخشی از زیرساخت عملیاتی رژیم صهیونیستی در شمال ایران بدل شده. این روند با:

– مشارکت در ترور شهید آیت‌الله دکتر سید ابراهیم رئیسی (شهیدجمهور) و کاروان عزیزان همراه ایشان

– همدستی در جنگ دوازده‌روزه علیه ایران توسط رژیم منحوس صهیونیستی با حامیان غربی و سه کشور عربی و در رأس آن ایالات متحده آمریکا

– تحریک و حمایت از گروه‌های تجزیه‌طلب برعلیه ایران

– گرایش فزاینده به آمریکا و ناتو همراه با دورزدن مسکو

ماهیتی تهدیدزا و غیرقابل چشم‌پوشی یافته هست.

تهدیدات ناشی از تحرکات باکو

جمهوری آذربایجان در سال‌های اخیر با صرف صد‌ها میلیون دلار، شبکه‌ای از نفوذ در کشور‌های مختلف ایجاد کرده هست. این شبکه که بخشی از ساختار نفوذ انگلستان محسوب می‌شود، در چهار پرونده کلیدی شامل شیعه‌ستیزی، ایران‌زدایی، جنگ دوم قراباغ و گسترش نفوذ رژیم صهیونیستی در باکو نقش فعالی داشته و هم‌اکنون تلاش می‌کند تصمیم‌گیران جمهوری اسلامی را نسبت به پروژه زنگزور منفعل سازد.

از سوی دیگر، شواهد متعدد حکایت از تبدیل جمهوری آذربایجان به پایگاه منطقه‌ای رژیم صهیونیستی دارد؛ پایگاهی که در مواردی از خاک و حریم هوایی خود برای طراحی و اجرای حملات احتمالی علیه ایران استفاده کرده هست. انکار این واقعیت، خطایی راهبردی و پرهزینه خواهد بود.

جمع‌بندی و توصیه راهبردی

ورود کراووس به باکو، صرفاً تغییر یک سفیر نیست؛ بلکه آغاز مرحله‌ای تازه از تقابل امنیتی و بازتعریف نظم منطقه‌ای با هدف محدودسازی نفوذ ایران و روسیه در قفقاز جنوبی و زمینه‌سازی برای مداخلات فرامنطقه‌ای هست.

با توجه به ابعاد تهدید، ضروری هست که این پروژه در نطفه مهار و خنثی شود تا از ایجاد یک پایگاه فعال عملیات ترکیبی علیه ایران و متحدان ایران در مرز‌های شمالی جلوگیری گردد.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مأموریت سفیر رژیم صهیونیستی در باکو

مأموریت سفیر رژیم صهیونیستی در باکو بیشتر بخوانید »