قم

موشک‌هایی تولید کرده‌ایم که می‌تواند قلب اسرائیل غاصب را نشانه رود

موشک‌هایی تولید کرده‌ایم که می‌تواند قلب اسرائیل غاصب را نشانه رود


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام  والمسلمین «سید‌ضیاءالدین آقاجان‌پور» رئیس عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح در سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز جمعه قم با اشاره به فرارسیدن ۳۱ مرداد ماه روز صنعت دفاعی اظهار داشت: امروز در وزارت دفاع انواع هواپیمای نظامی، جنگنده، کشتی، ناو، زیردریایی و قایق‌های پرنده تولید می‌شود.

وی با بیان اینکه برای نخستین بار موشک‌هایی تولید کرده‌ایم که می‌تواند قلب اسرائیل غاصب را نشانه برود، افزود: به تعبیر رهبر معظم انقلاب اگر سران رژیم اشغال‌گر قدس غلط اضافی کنند، تلاویو و حیفا را با خاک یکسان می‌کنیم.

حجت الاسلام آقاجان‌پور با اشاره به فرارسیدن ایام اربعین تصریح کرد: نیروی اجتماعی بزرگی که در راهپیمایی اربعین به عشق حسین (ع) راهپیمایی می‌کنند، می‌خواهند بگویند ما امروز به ندای یاری خواستن حضرت سید الشهدا ع پاسخ می‌دهیم و به تعبیر حاج قاسم سلیمانی ما ملت امام حسین هستیم، امروز هم می‌خواهیم به ندای آن حضرت لبیک بگوییم.

رئیس سازمان عقیدتی وزارت دفاع با بیان اینکه مردم قم که به عنوان شهر خون و قیام شناخته می‌شود، موفق شدند، با نثار جان عزیزان‌شان برای نخستین بار در تاریخ ایران، حاکمیت اسلامی را مستقر کنند، اضافه کرد: شعار مردم در راهپیمایی ۱۹ دی ۱۳۵۶ استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود و توانستیم نظام‌الهی را استقرار بدهیم، اما برای اینکه این نظام و استقلال‌مان حفظ شود، باید قوی و قدرتمند باشیم تا بتوانیم در برابر تجاوز بیگانگان ایستادگی کنیم.

وی با بیان اینکه اگر یک ملتی قوی نباشد، بیگانگان به کشورش تعرض می‌کنند و این تجربه تاریخی را داریم، خاطرنشان کرد: اشتباهی که دشمنان نظام در تحمیل جنگ انجام دادند، این بود که فکر کردند، ملت ایران ضعیف است، و قدرت و توانایی لازم را برای مقابله با دشمنان ندارد، روی همین جهت کشور را مورد حمله قرار دادند.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

موشک‌هایی تولید کرده‌ایم که می‌تواند قلب اسرائیل غاصب را نشانه رود بیشتر بخوانید »

آیت الله جوادی آملی: قرآن و غدیر برای همیشه زنده است

آیت الله جوادی آملی: قرآن و غدیر برای همیشه زنده است



آیت الله عبدالله جوادی آملی از مراجع عظام تقلید در آستانه عید غدیر گفت:‌ خیال نکنید اگر قرآن را بسوزانید می‌توانید برنامه‌های آن را کم کنید؛ چنین نیست و قرآن و غدیر برای همیشه زنده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق از مرکز خبر حوزه، وی روز پنجشنبه در جلسه درس اخلاق هفتگی با موضوع غدیر افزود:‌ اگر کسی دهن کجی کرده درباره ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام یا به حرم امن قرآن کریم، باید بداند که این ندا، ندای جهانی است که قرآن و اهل بیت مرگ پذیر نیستند.

وی اظهار داشت:‌ جریان غدیر از جریان‌های حساس تاریخ اسلامی است؛ در قرآن کریم اگر «یوم» یا «یوم عظیم» آمده، غالب به روز قیامت اختصاص دارد اما در بعضی موارد مربوط به حوادث مهم دنیایی است که یکی از آنها در آیات ابتدایی سوره مائده آمده است که خداوند فرمود: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی)؛ این الیوم، خبر از حادثه ای مهم می‌ دهد که می فرماید اکمال دین در امروز اتفاق افتاد و آن بیان مسئله ولایت و امامت و خلافت امیرالمومنین علی علیه السلام است.

آیت الله جوادی آملی گفت: دشمنان و منافقان می‌گفتند که با رحلت پیامبر اسلام، بساط دین نیز برچیده خواهد شد چون دین «ابتر» است اما در روز غدیر و نصب امامت امیرالمومنین، «کوثر» بودن دین روشن شد که فرمود امروز دین کامل شد (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ).

وی افزود:‌ همانطور که در دین، نه نقص علمی و عملی وجود داشته و نه مرگ پذیر است، همین طور اهل بیت عصمت و طهارت نیز نقص علمی و عملی ندارند و مرگ پذیر نیستند؛ این ذوات مقدس دائم هستند و مظهر هو الدائم اند، اینکه در سخنان اهل بیت علیهم السلام آمده که آب زندگانی ما اهل بیت هستیم به همین معناست؛ نام علی و نام حسین علیهم السلام در سراسر عالم زنده هستند.

این مرجع تقلید اظهار داشت: در کتاب تمام نهج البلاغه آمده که امیرالمومنین می فرماید خوب گوش کنید به آنچه پیامبر گرامی اسلام فرمود که ما مرگ پذیر نیستیم؛ دین، مرگ پذیر نیست و خیال نکنید اگر قرآن را بسوزانید می توانید برنامه های آن را کم کنید، این‌ چنین نیست، قرآن و غدیر برای همیشه زنده است؛ اگر کسی دهن کجی کرده درباره ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام، یا به حرم امن قرآن کریم، باید بداند که این ندا، ندای جهانی است که قرآن و اهل بیت مرگ پذیر نیستند.

وی با بیان اینکه با قرآن نمی شود مبارزه کرد، گفت: خداوند در قرآن کریم در مورد عاقبت کسانی که به حرم امن الهی، هتک کردند، فرموده است: (وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ * تَرْمِیهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ * فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ) لذا دولتی که اجازه داده است به حرم امن قرآن کریم اهانت شود و آن نامرد مردی که خود را مجاز به اهانت به حرم امن الهی دانسته و از این کار خود توبه نکرد و برنگشت، باید بداند که (فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُول) در راه است، عاقبتش مانند کاه نیم خورده حیوانی است که متلاشی خواهد شد.

آیت الله جوادی آملی اظهار داشت: اگر افراد آسایش می خواهند باید آن را در ادب بیابند، باید آن را در آزادی بیابند و نه در رهایی و فرق است بین آزادی و رهایی؛ رهایی به دام جهل علمی و جهالت عملی افتادن است و دین آمده تا مردم را از بند جهل علمی و جهالت عملی آزاد کند.

وی با بیان اینکه «غدیر برای ابد زنده است» گفت:‌ در روز ۱۸ ذی الحجه این دستورات مکرر از طرف خداوند آمد که (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا) یعنی ولایت، مرگ پذیر نیست، لذا قرآن و اهل بیت برای همیشه زنده اند و با انحراف و دهن کجی آسیبی نمی بینند.

این مرجع تقلید افزود: اینکه خداوند فرمود: (یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ) یعنی دین، دین بازی نیست، اگر نگویی علی جای پیغمبر نشسته است مردم با این دین بازی می کنند، اموی و عباسی و مروانی در راه است، (وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ)، یعنی دینی که خلیفه ندارد، ماندنی نیست، قرآنی که محافظ ندارد، ماندنی نیست.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع حجاب و عفاف نیز اشاره و اظهار داشت: موضوع حجاب و عفاف مساله عمیقی است که خواهران و فرزندان ما باید بدانند هیچ کس مصالح ما را مثل آفریدگار ما نمی داند.

آیت الله جوادی آملی گفت: مو جمال است، چهره جمال است و آن آفریدگاری که مو و چهره زیبا و جمال به ما داد به ما فرمود که این حرم امن شماست، آن را حفظ کنید؛ ما مثل درخت نیستیم که بعد مدتی خشک شده و بپوسیم بلکه ما آن مرغ پرواز کننده ایم که با مرگ پرواز می کنیم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آیت الله جوادی آملی: قرآن و غدیر برای همیشه زنده است بیشتر بخوانید »

عکس/ آلودگی و خیزش گرد و خاک در قم

عکس/ آلودگی و خیزش گرد و خاک در قم



امروز چهارشنبه ۱۴ تیر برای دومین روز پیاپی خیزش گرد و خاک وضعیت هوای قم را بسیار ناسالم کرد. از ابتدای امسال ۲۷ روز هوای قم در وضعیت ناسالم قرار داشته است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عکس/ آلودگی و خیزش گرد و خاک در قم بیشتر بخوانید »

شهید زین‌الدین در قاب مستوری/ رمانی که مناسب تولیدات رسانه‌ای است

شهید زین‌الدین در قاب مستوری/ رمانی که مناسب تولیدات رسانه‌ای است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، رمان «مستوری» یکی از آثار صادق کرمیار است که توسط انتشارات جمکران در ۴۶۹ صفحه روانه بازار نشر شده است. داستان این کتاب درباره سیامک خسروی است، جوان موفق و برازنده‌ای که پدرِ صاحب‌نفوذ و متمواش او را به ریاست یک شرکت وارد کننده آنزیم مرغ منصوب کرده است. اما روزگار خوش و خرم سیامک با اتفاقات ویران‌کننده پی‌درپی، در حال فروریختن است. سیامک چونان دیگران، سردر پیله خوشبختی خود فرو نکرده است و به قانون شکنی و توطئه‌های پیرامونش حساس شده است، چیزی که در پدر او، دکتر خسروی، اصلاً یافت نمی‌شود.

شباهت نداشتن اخلاق سیامک با پدرش و اختلاف سلیقه‌های زیربنایی آنان، با پیدایش عکسی قدیمی، برای سیامک معنای جدیدی پیدا می‌کند. این عکس سیامکِ نوزاد را در آغوش فردی ناشناس نشان می‌دهد. سپیده، نامزد مهربان و وفادار سیامک، در کشف سّر عکس و یافتن هویت فرد مزبور، به همسرش کمک می‌کند. او کسی نیست جز شهید مهدی زین‌الدین، فرمانده لشکر ۱۷ علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) دنیای آرام سیامک این‌گونه از هم می‌پاشد.

مستوی از نظر محتوا، کتابی در ژانر سیاسی اجتماعی است و مقوله دفاع مقدس و تبعات آن و نیز مسائل اقتصادی روز در متن کتاب بارز است. رمان ۱۴ فصل دارد و یک راوی مرکزی آن را روایت می‌کند. راوی کتاب که سپیده همسر سیامک است، گاهی مشاهدات مستقیم خودش را بیان می‌کند و گاهی در مقام دانای کل قرار می‌گیرد، تا جایی که اطلاعات مستند ارائه می‌دهد و گاه به ذهن‌خوانی شخصیت‌های داستان می‌پردازد و از مکان و زمانی دیگر در گذشته و آینده، به مخاطب اطلاعات ارائه می‌کند. سپیده در مقام راوی، حتی نظر خودش را نیز بیان می‌کند و علاوه بر شنیده‌های خود، با ذهنش مسائل را آب و تاب می‌دهد.

در مستوری، پیش‌نمایی (به آینده رفتن/ فلش‌فوروارد) هم وجود دارد و نویسنده در خلال متن، خبر از اتفاقی در آینده می‌دهد که برای خواننده کنجکاوی ایجاد می‌کند. ضرب‌آهنگ کتاب بسیار تند است و همان‌گونه که اتفاقات پی‌در پی رخ می‌دهد، راوی نیز با شتاب آن‌ها را یکی پس از دیگری روایت می‌کند. کتاب پی‌رنگی قوی دارد؛ اما تحت‌تاثیر ریتم تند آن، شخصیت‌های عمقی و قوی از آب در نیامده‌اند.

ماجرای کتاب با شهید زین‌الدین در هم تنیده است و نویسنده به شیوه‌ای ماهرانه، داستان‌های موازی را وارد داستان کرده که باعث جذابیت کار شده است؛ مانند ماجرای فرخ، دایی ناتنی سیامک که در پایان کتاب مطلع می‌شویم قاتل پدرش نیز هست. مستوری نثری روان و تعلیق‌های پرشمار با قابلیت تصویرسازی دارد. داستان، ماجرایی است و قتل‌های مشکوکی که در زمان حال و گذشته اتفاق می‌افتد، بر جذابیت کار می‌افزاید.

مستوری داستان رئالی است؛ اما پرداختن به زندگی شهید زین‌الدین به این معنا نیست به زندگی‌نامه شخصیت اصلی داستان عیناً در کتاب آورده شود. نویسنده کتاب را از موضوعی بسیار بی‌ربط به شهید زین‌الدین و با هدف نقد مسائل و آسیب‌های کلان اقتصادی شروع می‌کند و سپس به شیوه‌ای کاملاً استادانه، آن را به زندگی شهید ربط می‌دهد، تا آنجا که قهرمان داستان تا منزل پدری زین‌الدین پیش می‌رود و مخاطب از زبان پدر شهید و هم‌رزمانش درباره او اطلاعات به دست می‌آورد. نویسندگاه گاه از منظر تخیل و گاه به مدد داده‌های واقعی و مستند خاطرات هم‌رزمان سابق و در جا‌هایی با اشاره مستقیم به متن وصیت‌نامه شهید زین‌الدین، زندگی آن شهید بزرگوار را برای مخاطب بازگو می‌کند. این خاطرات کام مخاطب را بسیار شیرین می‌سازد.

در این کتاب، به ماجرای زندگیِ پس از جنگ رزمندگان و نگاه امروزیشان و اینکه در حال حاضر چگونه فکر می‌کنند، پرداخته شده است. همان‌گونه که پایبندی تام و تمام عده‌ای به ارزش‌های جنگ و انقلاب ستوده می‌شود، دشمنیِ عده‌ای با آن ارزش‌ها و نشستن تعدادی دیگر بر سر سفره دفاع مقدس و سواستفاده از نام شهدا نیر نکوهش می‌شود.

تصویرسازی‌های گوناگون کتاب و تعلیق‌های فراوان آن با توجه به تخصص نویسنده که علاوه بر نویسندگی، دستی هم در کارگردانی دارد، موجب شده است ناخودآگاه یا آگاهانه، کتاب برای تولید اثری رسانه‌ای نیز مناسب و جذاب باشد.

شهید زین‌الدین در قاب مستوری

در بخشی از این کتاب آمده است؛

بهزاد به مهدی نگاه کرد و گفت : «به قول آقا مهدی زین الدین، شهادت قبل از جهاد است، ما اول شهید شدیم بعد آمدیم اینجا»

به سیگار پک زد.مهدی با لبخند گفت:« اگر فرمانده لشکر در منطقه یک دانه بی سیم تحویلت بدهد وبگوید این را امانت نگه داروقتی رسیدیم پادگان سالم تحویلم بده چیکار میکنی؟

بهزاد گفت : اصول دین می پرسی ؟ خب معلوم است به هر قیمتی شده بی سیم را حفظ می کنم .

مهدی بلند شد و سیگاری که گرفته بود به بسیجی برگرداند.

ریه و قلب و دست و پا که داری، خدا بهت امانت داده تا به موقعش سالم تحویلش بدهی؛اما تو داری خیانت در امانت می کنی.اگر شهید بشوی تازه باید جواب پس بدهی .

مهدی به راه افتاد و رفت . بهزاد در فکر رفت و مات نگاهش کرد.

رفیقش رسید و پرسید: چیکارت داشت؟

بهزاد گفت چطور مگر

نشناختیش؟

نه مگر تو می شناسی اش؟

فرمانده لشکر بود دیگر! آقا مهدی زین الدین!

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید زین‌الدین در قاب مستوری/ رمانی که مناسب تولیدات رسانه‌ای است بیشتر بخوانید »

شهید زین‌الدین در قاب مستوری

شهید زین‌الدین در قاب مستوری


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، این رمان درباره سرگشتگی یک پسر جوان و متمول است که به گذشته اش شک کرده و در جستجوی هویت واقعی خود برمی آید. در ادامه داستان، این شخصیت که سیامک نام دارد، با خانواده شهید مهدی زین الدین آشنا می شود و مسیر جستجوهایش تغییر می کند…

کرمیار در کتاب جدید خود از بین عشق و سرگشتگی پلی به عالم شهادت می زند و مخاطب را با زندگی شهید مهدی زین الدین آشنا می کند. شهید زین الدین از فرماندهان دوران دفاع مقدس و متولد سال 1338 است که در سال 63 در سردشت به شهادت رسید. او فرمانده لشگر 17 علی ابن ابی طالب (ع) و رزمندگان قم بود.

در بخشی از این کتاب آمده است؛

بهزاد به مهدی نگاه کرد و گفت : «به قول آقا مهدی زین الدین، شهادت قبل از جهاد است، ما اول شهید شدیم بعد آمدیم اینجا»

به سیگار پک زد.مهدی با لبخند گفت:« اگر فرمانده لشکر در منطقه یک دانه بی سیم تحویلت بدهد وبگوید این را امانت نگه داروقتی رسیدیم پادگان سالم تحویلم بده چیکار میکنی؟

بهزاد گفت : اصول دین می پرسی ؟ خب معلوم است به هر قیمتی شده بی سیم را حفظ می کنم .

مهدی بلند شد و سیگاری که گرفته بود به بسیجی برگرداند.

ریه و قلب و دست و پا که داری، خدا بهت امانت داده تا به موقعش سالم تحویلش بدهی؛اما تو داری خیانت در امانت می کنی.اگر شهید بشوی تازه باید جواب پس بدهی .

مهدی به راه افتاد و رفت . بهزاد در فکر رفت و مات نگاهش کرد.

رفیقش رسید و پرسید: چیکارت داشت؟

بهزاد گفت چطور مگر

نشناختیش؟

نه مگر تو می شناسی اش؟

فرمانده لشکر بود دیگر! آقا مهدی زین الدین!

 

رمان مستوری به ماجرای زندگیِ پس از جنگ رزمندگان و نگاه امروزیشان و اینکه در حال حاظر چگونه فکر می‌کنند، پرداخته شده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید زین‌الدین در قاب مستوری بیشتر بخوانید »