قیمت مسکن

افزایش عجیب قیمت مسکن در شدیدترین رکود!

افزایش عجیب قیمت مسکن در شدیدترین رکود!


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، در حالی که معاملات مسکن در رکود به سر می‌برد، اما بانک مرکزی در گزارش جدید خود آورده است که برای خانه‌دار شدن در تهران، باید ۳۰ میلیون تومان برای هر متر مسکن در نظر گرفت؛ رقمی که بیانگر نکات مهمی است.

به باور کارشناسان توسعه اقتصادی، بازار و بخش مستغلات مانع توسعه صنعتی و اقتصاد دانش‌بنیان هستند، زیرا بدین واسطه قیمت تمام شده تولید کالا و خدمات امکان کاهش دارد، اما چون صاحبان کالاهای موجود در انبار، وارداتی و در حال تولید و پیش فروش شده و پیش خرید شده و به ویژه مستغلات، ذی‌ضرر کاهش نرخ کالا هستند، در مقابل توسعه اقتصاد صنعتی و دانش‌بنیان مانع تراشی می‌کنند. به‌طور نمونه امروز با وجودی که با صنعتی‌سازی به سرعت می‌توان مسکن ارزان تولید کرد، عده‌ای مانع این اتفاق هستند در نتیجه قیمت مسکن در شدیدترین رکود بازار از متوسط متری‌٣٠‌میلیون‌تومان در تهران گذشت.

ارائه وعده ساخت یک‌میلیون واحد مسکونی در هرسال از سوی رئیس دولت سیزدهم مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت و کارشناسان نیز معتقدند اگر علاوه بر آزادسازی زمین‌های دپو شده و بلااستفاده با کاربری مسکونی در سطح کشور، ابزار صنعتی‌سازی مسکن ارزان در کشور فراهم شود، قیمت مسکن به یکباره در کشور نزول خواهد کرد، اما از آنجایی که بانک‌ها، بیمه‌ها و وام‌گیرندگان روی قیمت کنونی و تورم آتی زمین و مستغلات حساب باز کرده‌اند و معاملات و مبادلات انجام داده‌اند، نه تنها کاهش قیمت مسکن با موانعی روبه‌رو است، بلکه اهرم‌هایی هم برای رشد نرخ مسکن به میان می‌آیند که کار را برای کنترل نرخ مسکن سخت می‌کند، به همین دلیل است که قیمت مسکن در شهرهای بزرگ به‌ویژه تهران، حتی در روزهایی که بازار کساد است در حال رکورد زدن است.

بر اساس گزارش رسمی بانک مرکزی متوسط قیمت یک متر مربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده در شهر تهران در تیرماه سال جاری نسبت به ماه مشابه سال قبل ۷/۴۳ درصد افزایش یافته است. رشد قیمت مسکن در ماه‌های فروردین، اردیبهشت و خرداد ماه ۱۴۰۰ به ترتیب، ۷/۹۱ و ۷/۶۹ و ۶/۵۶ درصد بوده است.

در تیر سال ۱۴۰۰ تعداد معاملات آپارتمان‌های مسکونی شهر تهران به ۱/۵ هزار واحد مسکونی رسید که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل ۶/۰ و ۹/۶۳ درصد کاهش نشان می‌دهد.

بررسی توزیع تعداد واحدهای مسکونی معامله شده در شهر تهران حاکی از آن است که از مجموع ۵ هزارو ۷۱ واحد مسکونی معامله شده واحدهای تا پنج‌سال ساخت با سهم ۵/۳۳ درصد بیشترین سهم را به خود اختصاص داده‌است. سهم مذکور در مقایسه با تیرماه سال قبل حدود ۱/۵ واحد درصد کاهش یافته و در مقابل به سهم واحدهای با قدمت بالا در سایر گروه‌ها شامل ۶ تا ۱۰، ۱۱ تا ۱۵، ۱۶ تا ۲۰ و بیش از ۲۰‌سال ساخت افزوده شده است.

قیمت هر متر خانه

در میان مناطق ۲۲‌گانه شهر تهران بیشترین قیمت هر متر خانه ۶۲‌میلیون و ۳۰۰‌هزار تومان در منطقه‌یک و کمترین آن با ۱۳‌میلیون و ۴۴۰‌هزار تومان در منطقه‌۱۸ بوده است که هر یک از آن‌ها با افزایش ۹/۳۶ درصدی در منطقه یک و ۶/۳۹ درصدی در منطقه‌۱۸ مواجه شده‌اند.

توزیع فراوانی تعداد واحدهای مسکونی معامله شده برحسب قیمت یک مترمربع بنا در تیر ماه امسال نیز حاکی از آن است که واحدهای مسکونی در دامنه قیمتی ۱۵ تا ۲۰‌میلیون تومان به ازای هر مترمربع بنا با سهم ۲/۱۷ درصد بیشترین سهم از تعداد معاملات شهر تهران را به خود اختصاص دادند و دامنه قیمتی ۲۰ تا ۲۵ و ۲۵ تا ۳۰‌میلیون تومان با ۳/۱۵ و ۸/۱۲ درصد سهم در رتبه بعدی قرار دارد.

از سوی دیگر در تیر امسال توزیع فراوانی تعداد واحدهای مسکونی معامله شده بر اساس ارزش هر واحد نشان‌دهنده آن است که واحدهای مسکونی با ارزش ۵۰۰‌میلیون تا یک‌میلیاردتومان با اختصاص سهم ۱/۱۹ درصد بیشترین سهم از معاملات انجام شده را داشته‌اند.

همچنین، توزیع معاملات انجام شده مسکن براساس مناطق شهری در تهران حاکی از آن است که منطقه‌۵ با ۴/۱۴ درصد از کل معاملات، بیشترین سهم معاملات شهر تهران را به خود اختصاص داده‌است. علاوه بر این، بررسی شاخص کرایه مسکن اجاری در شهر تهران و در کل مناطق شهری در تیر امسال نشان دهنده رشدی معادل ۹/۳۴ و ۷/۳۸ درصد نسبت به ماه مشابه سال گذشته است.

منبع:روزنامه جوان

در حالی که معاملات مسکن در رکود به سر می‌برد، اما بانک مرکزی در گزارش جدید نوشت که برای خانه‌دار شدن در تهران، باید ۳۰ میلیون تومان برای هر متر مسکن در نظر گرفت؛ رقمی که بیانگر نکات مهمی است.



منبع خبر

افزایش عجیب قیمت مسکن در شدیدترین رکود! بیشتر بخوانید »

قیمت آپارتمان در مناطق مختلف تهران امروز ۱۲ تیر +جدول

قیمت آپارتمان در مناطق مختلف تهران امروز ۱۲ تیر +جدول


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، براساس مشاهدات میدانی در مناطق مختلف تهران با توجه  به  امکانات اطراف منزل و موقعیت آن  قیمت‌های مختلفی را می بینیم در این گزارش سعی کردیم  از هر منطقه ۲۲ گانه تهران یک مورد  قیمت مسکن را با عمر بنای بین یک  تا  ۳۰ سال و متراژ بین ۴۰ تا ۲۰۰متر گردآوری کنیم.

توجه کنید که قیمت‌ها بر حسب مترمربع به تومان بوده و تقریبی است، چراکه قیمت مسکن در تهران با توجه به نوع ساختمان، امکانات، خیابان و یا نظر مالک تغییر می‌کند.

منطقه  آدرس  متراژ طبقه  عمر بنا (سال) قیمت هر متر مربع (تومان )
۱ ولنجک، خیابان ساسان  ۲۵۰ ۱ ۱ ۱۴۵.۰۰۰.۰۰۰
۲ تهران ویلا، بالاتر از کوچه هور  ۹۷ ۳ ۱ ۵۰.۰۰۰.۰۰۰
۳ ظفر، خیابان عطاری مقدم  ۹۵ ۵ ۱ ۷۸.۹۰۰.۰۰۰
۴ تهرانپارس، شهرک شاهد ۷۲ ۲ ۲۰ ۲۲.۲۲۰.۰۰۰
۵ شهران، نرسیده به خیابان طالقانی  ۸۱ ۱ ۱۵ ۳۴.۰۰۰.۰۰۰
۶ ولیعصر، روبروی پارک ساعی  ۱۳۰ ۱ ۴ ۵۵.۰۰۰.۰۰۰
۷ خاجه نظام، خیابان اجاره دار ۴۲ ۴ ۱۰ ۲۶.۰۰۰.۰۰۰
۸ وحیدیه، خیابان زرکش ۱۵۰ ۴ ۱ ۲۸.۰۰۰.۰۰۰
۹ سی متری جی ،خیابان رویائی  ۶۱ ۵ ۱ ۱۹.۶۷۰.۰۰۰
۱۰ قصرالدشت، بین مرتضوی و کمیل  ۵۸ ۳ ۱۳ ۳۱.۳۷۹.۰۰۰
۱۱ جمالزاده جنوبی، خیابان دیلمان  ۵۷ ۳ ۱۵ ۲۶.۳۱۵.۰۰۰
۱۲ بهارستان، چهارراه سرچشمه  ۷۰ ۳ ۳۰ ۱۴.۲۸۰.۰۰۰
۱۳ نیروی هوایی، خیابان چهارم ۱۲۴ ۱ ۱ ۵۵.۰۰۰.۰۰۰
۱۴ بزرگراه محلاتی، چهارراه میثم  ۶۳ ۲ ۱۰ ۱۶.۶۶۶.۰۰۰۰
۱۵ مشیریه،شهرک رضویه ۴۱ ۱ ۱۳ ۱۳.۰۷۳.۰۰۰
۱۶ علی آباد شمالی، خیابان همدانی  ۸۵ همکف  ۲۲ ۱۵.۲۹۴.۰۰۰
۱۷ فلاح، ابوذر ۴۵ ۲ ۱ ۱۷.۰۰۰.۰۰۰
۱۸ یافت آباد، خیاابن میر هاشم ۵۰ ۲ ۱۱

۱۴.۱۰۰.۰۰۰

۱۹ عبدل آباد، خیابان لقمان جنوبی ۵۳ ۴ ۱۷ ۱۴.۱۵۰.۰۰۰
۲۰ شهر ری ، دیلمان ۸۷ ۴ ۱ ۲۲.۵۲۹.۰۰۰
۲۱ تهرانسر، خیابان گلها ۷۸ ۱ ۵ ۲۶.۲۸۲.۰۰۰
۲۲ دهکده المپیک، صدرا  ۱۱۰ ۲ ۱۶ ۳۳.۶۳۶.۰۰۰

منبع: باشگاه خبرنگاران

قیمت آپارتمان در تهران با عمر بنای بین یک تا ۳۰ سال را می‌توانید در این گزارش مشاهده کنید.



منبع خبر

قیمت آپارتمان در مناطق مختلف تهران امروز ۱۲ تیر +جدول بیشتر بخوانید »

دولت روحانی، دولت ‌چاپ پول/ نفع و زیان بورس از ریزش دلار/ اتمام مسکن مهر؛ پاس به دولت سیزدهم/ هفت خان تصویب حق مسکن کارگران

مین‌گذاری دامی و مرغی برای دولت بعد/ خودروسازها به کاهش فاصله قیمت‌ها تا بازار واکنش نشان دادند/ بازار اجاره مسکن در پایان دولت روحانی با قیمت‌های نجومی متلاطم است/ نقطه کور وام‌های ارزان


سرویس اقتصادی مشرق-  هر روز صبح، گزیده مطالب اقتصادی روزنامه‌ها را شامل خلاصه گزارش‌ها، یادداشت‌ها، خبرهای اختصاصی و مصاحبه‌های اقتصادی رسانه‌های مکتوب، در مشرق بخوانید.

* آرمان ملی

– اولویت‌های اقتصادی دولت سیزدهم

حسین راغفر، اقتصاددان در آرمان ملی نوشته است: نخستین اقدام اقتصادی دولت سیزدهم محور قرار گرفتن تولید در کشور است اما تحقق این امر مستلزم اقداماتی است که یکی از آنها فراهم شدن امکان سرمایه‌گذاری در کشور است و به این منظور قطعا باید قیمت ارز درکشور به شدت کاهش پیدا کند به نحوی که سرمایه‌گذاری امکان‌پذیر شود. دوم، هدایت منابع بانکی به سمت فعالیت‌های تولیدی است. اصلا نقش اصلی بانک‌ها، تجهیز منابع خرد مردم و هدایت آنها به سمت تولید است. منتها الان بانک‌ها فعالیت‌های سفته‌بازی و سوداگری که بازدهی‌های بالایی دارند را تامین مالی می‌کنند.

بنابراین توجه به این مسئله، یعنی اصلاح نظام بانکی به نحوی که تامین مالی فعالیت‌های اقتصادی را امکان‌پذیر کند، حائز اهمیت است. البته پیش از اینکه این اقدام صورت بگیرد به دلیل تنوع و گستره فعالیت‌های تولیدی، دولت باید صنایع را دسته‌بندی کند و روی صنایعی که پیشرفت آنها می‌تواند به پیشبرد بقیه صنایع کمک کند، متمرکز شود. از این‌رو فعالیت‌های تولیدی باید دسته‌بندی شوند و دولت فقط باید منابع موجود و حمایت‌های دیگر و بانکی را به سمت این دسته از فعالیت‌ها پیش ببرد و به بقیه صنایع به هیچ‌وجه تسهیلات ندهد و همه تسهیلات کشور را عملا به سمت این دسته از فعالیت‌ها هدایت کند. سوم، مادامی که فعالیت‌های سفته‌بازی و سوداگری و نامولد بازدهی‌های خیلی بالایی دارند، اصلا در چنین شرایطی سرمایه‌گذاری تولیدی منطقی نیست.

بنابراین یکی از الزاماتی که تولید در کشور رشد کند این است که تولید باید بالاترین بازدهی سرمایه‌گذاری در کشور را داشته باشد و به همین دلیل نظام مالیاتی ما باید از فعالیت‌های نامولد و سفته‌بازی و سوداگری و دلالی مالیات‌های گزافی بگیرد و بخش قابل توجهی از درآمدهای مالیاتی را به سمت حمایت از صنایع با چشم‌انداز روشن آینده هدایت کند و یکی دیگر از ویژگی‌های این صنایع البته باید اشتغالزایی باشد. توجه به این اولویت‌ها می‌تواند محورهای اصلی دولت آینده در حوزه اقتصاد به منظور برنامه‌ریزی باشد.

به نظر می‌رسد اگر دولت روی همین نکات متمرکز شود قطعا در چهار سال آینده می‌تواند یک گام بزرگ برای رفع فقر و گرفتاری‌های مردم و کاهش مشکلات معیشتی مردم بردارد. چون محور تولید نه‌تنها مسئله رشد اقتصادی را در کشور امکان‌پذیر می‌کند بلکه فرصت‌های ایجاد اشتغال و کسب درآمد را برای جمعیت بزرگی از کشور که جویای شغل هستند را نیز مهیا می‌کند و این خودش مهمترین وسیله کاهش فقر در کشور است. درواقع به‌جای پول‌پاشی و سیاست‌های توزیع پول بین مردم و گروه‌های نیازمند در جامعه، بهتر است فرصت‌های شغلی ایجاد شود تا از این طریق به مقابله با فقر برویم. نگرانی‌هایی که اکنون در حوزه‌های مربوط به دام و طیور اعم از تامین لبنیات، گوشت و… غیره به‌وجود آمده، محصول سیاست‌های دولت دوازدهم است.

 البته نه فقط دولت دوازدهم به تنهایی که بخش قابل توجهی از این سیاست‌ها محصول سه دهه سیاست‌های اقتصادی قبل است که امروز خودش را به اشکال مختلف نابسامانی‌ها نشان می‌دهد. امکانات بزرگی در کشور داریم که بتواند فرصت‌های تامین زنجیره غذایی کشور را امکان‌پذیر کند. در این رابطه توجه به نهاده‌های بخش تغذیه کشور و به‌خصوص دام و طیور مسائلی نیست که در داخل کشور امکان حل آنها وجود نداشته باشد.

ممکن است در یک دوره کوتاهی حتی با بحران در این حوزه‌ها روبه‌رو شویم اما کاملا قابل مدیریت در داخل کشوراست. منتها طبیعی است که این سیاست‌های آسیب‌زا دولت دوازدهم به‌خصوص و البته دولت دهم که به خاطر افزایش شدید قیمت‌های ارز عدم تعادل‌های خیلی گسترده‌ای در اقتصاد کشور به‌وجود آوردند، پیامدهای این اختلال‌ها ممکن است حتی تا دهه‌ها با کشور باشد. مسئله اینجاست که مشکلات غیرقابل حل نیستند و همه اینها قابل مدیریت هستند. منتها اصلی‌ترین نیازی که حل همه این مسائل دارد، عزم سیاسی است.

 یعنی مسئولان کشور باید عزم لازم را برای این کار داشته باشند. از طرفی بخشی از همه مسائلی که امروز مطرح می‌شود، فضاسازی است. اینکه تغییر دولت و سیاست‌ها خودش می‌تواند مشکلات جدی ایجاد کند، مسئله‌ای کاملا پذیرفته شده است ولی نکته مهمتر در اینجا این است که همه موارد گفته شده مشروط به مبارزه جدی با فساد و نه‌تنها کنترل فساد است. متاسفانه بسیاری از فسادهای موجود، فسادهای سازمان‌یافته است که اسامی برخی از شخصیت‌های سیاسی با این دسته از فعالیت‌ها گره خورده و مادامی که برخورد قاطع با این دسته از شخصیت‌های سیاسی که درگیر فعالیت‌های پرفساد در کشور هستند، صورت نگیرد، انتظار اینکه تولید در کشور شکل بگیرد و بتوانیم از بحران کنونی به سلامت عبور کنیم، خوش‌بینی است.

– رشد بازار بورس را تثبیت کنید

آرمان‌ملی به بررسی وضعیت بورس پرداخته است: در پایان معاملات روزگذشته (سه‌شنبه) شاخص کل بورس پس از رشد چهــار هزار و ۷۲۷ واحدی شاخص کل آن را در ارتفاع یک‌میلیون و ۲۴۸ هزار واحدی قرارداد و همچنین شاخص کل هم‌وزن با افزایش ۰.۰۷ درصدی مواجه شد. آخرین قیمت ۱۲۷ نماد حداقل سه درصد نسبت به قیمت روز قبل افزایش یافته و ۱۷۳ نماد با کاهش بیش از سه درصدی قیمت همراه بوده‌اند. شاخص بازارسرمایه طی ۱۰ روزگذشته در همین مسیر قرار داشته است بدین معنا که در این مدت شاخص بیش از اینکه نزولی باشد افزایشی بوده است.

این خبر خوبــی برای همــه سهامداران به‌ویژه سهامداران خرد است که در این بازار سرمایه‌هایشان را با ضررهای هنگفت در معرض خط می‌دیدند. با این حال در کنار این چشم روشنی، چشمان نگرانی هم هستند که به‌دلیل زخم‌های کاری‌ای که در گذشته خورده‌اند چشمشان از بهبود وضعیت آب نمی‌خورد و این رشد را هم تصنعی می‌دانند. به‌هرحال این روزها اگرچه شاخص در برخی از روزها نسبت به رشد مقاومت می‌کند، اما روند کلی بازار به‌سمتی است که مرز یک‌میلیون و ۲۰۰ هزار واحد را که تا مدت‌ها بر روی آن ایستادگی وجود داشت، پشت‌سر گذاشته و به یک‌میلیون و ۲۴۳ هزار واحد رسید. در عین حال، بسیاری از فعالان این بازار پرریسک و سودده، خبر از تحرکاتی می‌دهند که طی هفته‌های گذشته به‌ویژه بعداز روشن‌شدن نتیجه انتخابات، سهامداران حقیقی و حقوقی را به‌سمت نقش‌آفرینی بیشتر در بازار می‌کشاند و معاملات سهام را نسبت به گذشته ارزنده‌تر می‌کند. آنگونه که تحلیلگران بازارسرمایه می‌گویند خوش‌بینی مجددی به بازار تزریق شده که اگرچه هنوز نتوانسته اعتماد سهامداران خرد یا شاید بهتر باشد بگوییم تازه‌واردهای سال ۹۹ را به‌خود جذب کند، اما مسیر رو به رشدی را برای بسیاری از سهامداران استخوان خورده کرده بازار ترسیم کرده است.

 تعیین تکلیف سیاسی و رویداد مهم

مدت‌ها بود که بورس در انتظار تعیین‌تکلیف مهمترین رویداد سیاسی ایران و تعیین رئیس‌جمهور بود تا بتواند با چشم‌انداز مشخص‌تری به حرکت ادامه دهد و به همین دلیل، فعالان بازارسرمایه تصمیم‌گیری درباره سهام خود را به مشخص‌شدن نتیجه انتخابات موکول کرده بودند و حال این انتظار به پایان رسیده و بازار در حال برنامه‌ریزی برای ادامه مسیر است؛ در عین حال، بسیاری از سهامداران به این امید دارند که بتوانند در دوره جدید، فعالیت بهتری را در بازارسرمایه داشته و به‌سمت سودآوری قابل قبول‌تری حرکت کنند. در این میان، آنگونه که فعالان بازارسرمایه و کارگزاران می‌گویند اعتماد به بازارسرمایه در حال بازگشت است و اگرچه تعداد کثیری از سهامداران خرد در اوضاع نابسامان بازار در سال ۹۹ از بازار خارج شده و سهام خود را به فروش رسانده‌اند، اما همچنان بخش عمده‌ای از سهامدارانی که در بازار باقی مانده‌اند، به شرایط کنونی بازار امیدوار شده و در حال چرخش سهام موجود در سبد خود و البته با احتیاط، ورود پول‌های جدید برای خرید سهام به سبد مالی خود هستند. یکی از کارگزاران بورسی در این باره گفته است: با روند باثباتی که شاخص به‌سمت مثبت در حال حرکت است، بخشی از پول‌ها در کارگزاری‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت به‌سمت خرید سهام حرکت کرده و هم‌اکنون حقیقی‌ها با احتیاط در حال خرید سهام جدید هستند که به سبد و پرتفوی خود اضافه کنند. او ادامه داد: براساس آمار و اطلاعات به ثبت رسیده، در هفتم تیرماه، حدود هشت هزار میلیارد تومان خرید و فروش در بازار انجام شده که سهم معاملات خرد از آن نسبت به گذشته افزایش یافته و پیش‌بینی می‌شود که این روند در روزهای آینده هم ادامه یابد؛ البته هنوز هم برخی از سهامداران برای ورود پول‌های جدید دارای ابهاماتی هستند که به‌نظر می‌رسد با مشخص‌شدن تیم اقتصادی دولت و برنامه‌هایی که از سوی تیم جدیدی که قرار است بر روی برنامه‌های اقتصادی رئیس‌جمهور منتخب کار کنند، نوشته و مطرح می‌شود، حتما چشم‌انداز دقیق‌تری پیش‌روی سهامداران وجود دارد.

 وضعیت روبه بهبود است؟

در عین حال آمارهای منتشرشده حکایت از آن دارد که صرفا ظرف چند روز گذشته، شش هزار و ۴۹۰ میلیارد تومان معامله از سوی سهامداران خرد انجام شده و در عین حال دولت هم، ۱۴ هزار میلیارد تومان اوراق دولتی در بازار عرضه کرده است. همچنین سهامداران خرد بالغ بر ۱۳۵ میلیارد تومان پول جدید وارد بازار کرده‌اند که بخش عمده آن به گروه سرمایه‌گذاری‌های جدید و رشته‌های صنعتی ورود یافته است. البته در روز یکشنبه هم ۵۵ میلیارد تومان پول جدید از سوی سهامداران خرد وارد بازار شده بود که بیشتر در سهم‌های سرمایه‌گذاری و غذایی هزینه شده بود؛ در عین حال، ۱۱۵ میلیارد تومان پول خرد هم از صندوق‌های سرمایه‌گذاری خارج شده بود. مجید عبدالحمیدی، تحلیلگر بازارسرمایه بر این باور است که وضعیت بازارسرمایه نسبت به ماه‌های گذشته اندکی رو به بهبود گذاشته است. او گفت: بررسی نمادها در بازارسرمایه حکایت از آن دارد که بعضی نمادها سبزشده و نسبت به قبل، روند متفاوتی را در پیش گرفته‌اند؛ ارزش معاملات هم بالاتر رفته است. اگرچه روند رو به رشد در بازار آغاز شده، اما همچنان تعداد سهم‌های قفل شده در صف فروش بسیار زیاد هستند؛ بنابراین علاوه بر اینکه باید گفت که چشم‌انداز بازارسرمایه در بلندمدت همیشه مثبت بوده؛ اما بازهم آمار جدید نشانگر آن است میل به خرید سهام بنیادین در صندوق‌های فعال در حوزه سهام، بعداز مدت‌ها زیادتر شده است. البته نگرانی‌ای که این روزها فعالان بازارسرمایه مطرح می‌کنند، موضوع تجدید ارزیابی دارایی‌ها از سوی برخی هلدینگ‌های بزرگ از جمله شستا، سهامداران را نگران کرده است. در کنار این موضوع، چیزی که این روزها درباره آن زیاد صحبت می‌شود رفع تحریم‌هاست. کارشناسان بازارسرمایه بارها در این باره صحبت کرده‌اند که الان بازار در وضعیت واقعی‌تری قرار دارد که در این صورت این سوال پیش می‌آید که در صورت رفع تحریم‌ها باید شاهد چه آثاری در بازار باشیم.

– ممنوعیت کشتار دام بدون تامین خوراک اثری ندارد

آرمـان ‌ملی مشکلات دامداران را بررسی کرده است: در پــی انتشــار گزارشات مکرر که از احتمال بروز بحران در بازارگوشت و تولیددام به‌واسطه عرضه دام‌های مولد به کشتارگاه‌ها و همچنین قاچاق معکوس این دام‌ها به کشورهای خبر می‌داد، سازمان دامپزشکی کشور در نامه‌ای خطاب به مدیران کل استانی نسبت به ممنوعیت کشتار دام‌ها مولد و آبستن تاکید کرد.

درواقع با تشدید خشکسالی و همچنین مشکلاتی که در زمینه تامین نهاده‌های خوراک دام از طریق واردت در چند ماه اخیر شاهد آن بوده‌ایم فعالان این حوزه نسبت به کمبود و گرانی خوراک دام ابراز نگرانی کردند. موضوعی که در نهایت پس از گذشته چند هفته که با افزایش حضور دلالان در بازار نهاده‌ها برای استفاده حداکثری از مشکلات صنایع دامی همراه بود به ناچار تولیدکنندگان دام برای کاهش هزینه‌های خود و جلوگیری از تلفات نه‌تنها نسبت به عرضه دام‌های مولید خود به کشتارگاه اقدام کردند، بلکه بازهم برخی از سودجویان با خرید این دام‌ها قاچاق معکوس را به کشورهای همسایه در برنامه خود قرار دادند. موضوعی که به اعتقاد کارشناسان قطعا تبعات سنگینی را در آینده در بازار گوشت‌قرمز ایجاد خواهد کرد و کمبود دام‌های مولد کل زنجیره تولید را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد. حال اگرچه رئیس سازمان دامپزشکی از ممنوعیت کشتار دام‌های مولد خبر داده اما به‌نظر می‌رسد این ممنوعیت تا زمانی‌که چالش دامداران در تامین نهاده‌های خوراک دام و حذف دلالان از این حوزه مرتفع نشود نمی‌تواند اثرات مطلوبی به‌همراه داشته باشد.

 ممنوعیت کشتار دام مولد

بر این اساس علی‌اصفر ماکنعلی، رئیس سازمان دامپزشکی کشور در نامه‌ای خطاب به مدیران کل ادارات دامپزشکی استان‌ها تاکید کرد که کشتار دام‌های مولد اعم از گاو، گاومیش، گوسفند و بزآبستن همچنان ممنوع است. وی از مدیران کل دامپزشکی استان‌ها خواست ترتیبی اتخاذ کنند تا دستورالعمل ممنوعیت کشتار دام‌های مولدآبستن در کشتارگاه‌های دام کشور به‌صورت تشدیدی اجرا شود. در همین زمینه، موسی رهنمایی، قائم‌مقام نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی کشور با تاکید بر اینکه شرایط فعلی تولید بسیار بسیاربسیار بحرانی است، اضافه کرد: اتفاقی که سال گذشته برای مرغ افتاد با ادامه این روند برای دام نیز رخ می‌دهد و دامداری به‌گونه‌ای نیست که مانند مرغ بتوان کاهش تولید آن را در مدت زمان کوتاهی جبران کرد.

این فعال بخش خصوصی گفت: متاسفانه به‌دلیل عدم تامین نهاده‌های دامی، گله‌های مولد در حال حذف‌شدن هستند که این خسارت را هیچ چیزی نمی‌تواند جبران کند و معتقدم کسانی‌که باعث اخلال در سیستم تامین و توزیع نهاده‌های شده‌اند، خیانت بزرگی به کشور کرده‌اند. ضمن اینکه قبلا دامداران گاوهایی را که آبستن نبودند و تا ۲۰ کیلوگرم شیر می‌دادند، نگهداری می‌کردند اما هم‌اکنون گاوهای غیرآبستن را که ۳۰ کیلوگرم شیر می‌دهند، به کشتارگاه می‌فرستند چرا که برای آنها نگهداری این دام‌ها صرفه اقتصادی ندارد. رهنمایی تصریح کرد: اگر هرچه سریع‌تر فکری برای این وضعیت نشود و مانند یکسال و نیم گذشته مسئولان با بی‌تفاوتی از کنار این هشدارها رد شوند، با چالشی مواجه می‌شویم که جبران آن ممکن نیست.

 کنترل این بحران دشوار است

همچنین علی‌اصغر ملکی، رئیس اتحادیه گوشت‌گوسفندی نیز در این زمینه گفت: نگرانی ما در حال حاضر کشتن بره‌ماده‌هاست که به نوعی نسل‌کشی محسوب می‌شود. وی ادامه داد: کشتن بره ماده‌های مولد به آینده کشور ضربه می‌زند و از مردادماه به بعد دچار کمبود دام و چالش در این حوزه خواهیم شد. ملکی با بیان اینکه بره‌ماده‌ها به‌دلیل خشکسالی، شرایط نامطلوب مراتع و کمبود شدید علوفه و همچنین نهاده‌های دامی کشتار می‌شوند، افزود: این بره‌ها وزن بسیار کمی هم دارند و حداکثر ۱۰ تا ۱۲ کیلوگرم گوشت از آنها حاصل می‌شود در حالی‌که در حالت نرمال میزان گوشت استحصالی باید حداقل ۲۳ کیلوگرم گوشت بدون‌دنبه باشد.

وی درباره پیش‌بینی وضعیت بازارگوشت گفت: در یک تا دو ماه تغییر و تحول خاصی در بازار گوشت نخواهیم داشت با توجه به عرضه‌ای که وجود دارد اما اگر این روند ادامه یابد تا دو ماه آینده با کمبود مواجه می‌شویم. همچنین فرهاد اکبری، رئیس هیات‌مدیره اتحادیه سراسری دامداران ایران اظهارکرد: دولت سیاستگذاری و برنامه‌ریزی درستی در زمینه تامین علوفه و خوراک دام نداشته و به همین دلیل موفق به مدیریت بازار این محصولات نشده است. وی با اشاره به اینکه شرایط موجود منجر به کشتار گاوهای شیری شده است، افزود: کشتار دام‌های مولد اتفاقی است که در آینده به‌راحتی قابل‌جبران نخواهد بود. کاهش جمعیت دامی کشور علاوه بر ایجاد کمبود و چالش‌های جدی در بازار، مجددا کشور را جزو واردکنندگان عمده گوشت‌قرمز و لبنیات قرار می‌دهد و موجب عقبگرد بزرگ کشور در حوزه تولید محصولات پروتئینی خواهد شد، نامه رئیس سازمان دامپزشکی نخستین واکنش دولت به این مساله است که به‌نظر می‌رسد کنترل این بحران با یک نامه و یا بخشنامه، کاری بسیار دشوار است.

* ایران

– اولویت‌های بورسی دولت آینده

ایران درباره وضعیت بورس در دولت آینده گزارش داده است:‌ پارسال همین وقت‌ها که هنوز بازار آن روی سکه را نشان نداده بود و رکوردها یکی پس از دیگری جابه‌جا می‌شد کمتر کسی گمان می‌کرد بورس به کلید واژه مهم مردان سیاست در انتخابات ۱۴۰۰ تبدیل شود. اما دقیقاً این‌طور شد. فارغ از میزان اثرگذاری و درست و غلط بودن راهکارهای ارائه شده، نامزدها در بکار بردن واژه بازار سرمایه از یکدیگر سبقت می‌گرفتند که این اتفاق یک پیام مهم دارد بازار سرمایه با ذی نفعان میلیونی‌اش نمی‌تواند در کنج پستوی اقتصاد قرار بگیرد، باید قدر ببیند و بر صدر بنشیند حالا هم پس از مشخص شدن رئیس قوه مجریه گمانه زنی‌ها درباره تیم اقتصادی او آغاز شده اما آنچه مسلم است دولت آینده با هر تیمی باید برای بازار سرمایه استراتژی و برنامه عملیاتی داشته باشد. ما هم در ایران این موضوع را دنبال کردیم تا با اطلاع از دغدغه‌های اهالی بازار اولویت‌های بورسی دولت سیزدهم را از آنان جویا شویم که در ادامه می‌خوانید.

 اولویت‌های بازار سرمایه از اقتصاد کلان جدا نیست

حسین علاقه‌مندان، مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری توسعه ملی: بازار سرمایه با ایفای نقش واسطه‌ای میان پس‌اندازها و نیازهای سرمایه‌ای شرکت‌ها و دولت‌ها یکی از ارکان رشد اقتصادی به‌شمار می‌رود. این بازار با ایجاد نقدشوندگی در دارایی‌ها به تشکیل سبد سرمایه‌گذاری برای افراد و نهادها متناسب با درجه ریسک‌پذیری ایشان، نقش مهمی در تحقق اهداف مالی و اقتصادی آحاد اقتصادی ایفا می‌کند.

 در این راستا اولویت سیاستی دولت آتی در حوزه بازار سرمایه جدای از سیاست‌های مورد نیاز کل اقتصاد نیست. لذا در حوزه کلان اقتصادی حذف قیمت‌گذاری در زنجیره تولید و استفاده از کمک‌های رفاهی مستقیم به‌جای تعیین قیمت دستوری از سیاست‌های مورد انتظار برای حفظ توان تولید و رقابت‌پذیری آن در بازارهای داخلی و صادراتی است. همچنین متوازن‌سازی بودجه دولت با کاهش ایجاد موج‌های تورمی، به ایجاد ثبات اقتصادی که لازمه تشکیل سرمایه و رشد اقتصادی است کمک شایانی می‌کند. در همین راستا، ایجاد سهولت در افزایش سرمایه، پذیره‌نویسی از طریق صرف سهام، ایجاد شرکت‌های پروژه‌محور و انتشار انواع اوراق بدهی از اولویت‌های توسعه نقش بازار سرمایه در بخش واقعی اقتصاد است.

در طرف عرضه منابع سرمایه‌گذاری، تکمیل زنجیره ارزش مدیریت دارایی لازمه رشد و بهبود تقاضای مدیریت دارایی و تشویق به سرمایه‌گذاری بلندمدت و حرفه‌ای است. به این منظور، لازم است با به کارگیری مکانیزم‌های مخلتف از جمله مالیات، انگیزه سرمایه‌گذاری مستقیم و کوتاه‌مدت کاهش یافته و سرمایه‌گذاری به سمت افق‌های میان‌مدت یا بلندمدت سوق یابد. در این صورت فرایند سرمایه‌گذاری پس‌اندازهای فردی و نهادی با محوریت شرکت‌های صاحب‌نام مدیریت دارایی انجام و با لحاظ‌ شدن مدیریت ریسک سبد و اولویت‌ منافع مشتریان دنبال می‌شود. مهم‌ترین شاخصه بهبود در تکمیل زنجیره ارزش مدیریت دارایی توسعه صندوق‌های سرمایه‌گذاری (سهامی یا درآمد ثابت) است که هر کدام بر اساس یک یا ترکیبی از اهداف سرمایه‌گذاری و با درجه ریسک‌پذیری متفاوتی طراحی شده و به مدیر دارایی کمک می‌کند بهترین ترکیب دارایی را برای مشتری خود پیشنهاد دهد.

علاوه بر موارد فوق، ضروری است مدیریت حرفه‌ای بر هلدینگ‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری دولتی یا شبه‌دولتی و شرکت‌های موضوع سهام عدالت به طور مثال شرکت‌های استانی که میزان دارایی تحت مدیریت آنها رابطه تنگاتنگی با کلیت بازار سرمایه دارد ایجاد شود. در این راستا ضروری است در نظام حاکمیتی این شرکت‌های بازنگری شده و حتی‌الامکان قواعدی بر سرمایه‌گذاری این شرکت‌ها حاکم شود تا منابع قابل توجه (در حدود ۳۰۰ همت) دارایی این شرکت‌ها با تصمیمات غیرقابل توجیه در پروژه‌های بدون توجیه اقتصادی هدر نرفته بلکه در حوزه طرح‌های توسعه‌ای شرکت‌های بزرگ فعال در بازار سرمایه مورد استفاده قرار گیرد.

۸ پیشنهاد برای آینده بازار

فردین آقا بزرگی، کارشناس ارشد بازار سرمایه: برنامه‌ها و سیاست‌های اقتصادی و اتخاذ سیاست‌های پولی و مالی با کیفیت و متناسب با ساختار اقتصادی است که می‌تواند موجبات بهبودی وضعیت معیشت مردم و اقتصاد کشور را فراهم کند. پایداری و کامیابی و نگرش پروژه‌ای و منظومه‌ای سیاست‌های بلند مدت اقتصادی دولت‌ها، راه برون رفت از چالش‌های اقتصادی است. همچنین اصول حکمرانی اقتصادی در استفاده از تجربه سایر کشورها در سیاست‌های توسعه اقتصادی و به‌کارگیری تئوری‌های علم اقتصاد روز نهفته است. از سوی دیگر کشور با مشکلات اقتصادی بسیاری مواجه است که بخشی از آن مربوط به تحریم‌هاست اما بخش مهم دیگری از آن در گرو تصمیمات و عملکرد مدیریت اقتصاد است. استفاده از ظرفیت بازار سرمایه برای دولت مانعی ندارد اما نه به قیمت ایجاد مشکلات برای سهامداران خرد.

 تا کنون نکات قابل توجه و مؤثری در جهت بهبود وضعیت بازارسرمایه از جهات مختلف مطرح شده اما تأمین خواسته کل فعالان بازار امکانپذیر نیست و در این زمینه اختلاف نظر هم وجود دارد. فضای کنونی بازار سرمایه طی ۲ سال گذشته با افزایش ضریب نفوذ سهامداری از ۶ میلیون فعال بورسی هم اکنون حداقل ۵۰ میلیون نفر از تصمیمات سازمان بورس تأثیر می‌پذیرند و چنانچه به هردلیل مسئولان اقتصادی و دولت بخواهند نظرات خود را بدون توجه به تأثیرات نامطلوب آن بر منافع سایر سهامداران و فعالان بازار سرمایه دیکته کنند، موجبات ضرر و زیان اکثریت سهامداران را فراهم می‌کنند.

صحبت‌های مطرح شده درخصوص بورس تلاش در جهت بازگشت اعتماد از دست رفته پیشین به بورس است و برای هموار بودن شرایط انسجام و اقتدار در دولت جدید این هدف قابل دسترس است. در همین رابطه و به‌دلیل افت قابل توجه سطح عمومی قیمت‌ها و شاخص در بورس به میزان ۴۰ درصد طی چند ماه گذشته، هم اکنون شاهد استقبال خریداران و فعالان بازار از بورس هستیم و می‌توان هم اکنون بورس را در دو بخش متمایز توصیف کرد. اول شرکت‌هایی که به‌دلیل اصلاح قیمت و وضعیت عملکرد سود و زیان مناسب کمتر از ارزش ذاتی و یا نزدیک به آن معامله می‌شوند و دوم آن دسته از شرکت‌هایی که به‌دلیل دام گره معاملاتی و حجم مبنا کماکان بیش از ارزش ذاتی معامله می‌شوند و موجب کندی حرکت مثبت بازار هستند.

۲ رئیس سازمان به‌دلیل عدم همخوانی خواسته‌های دولت و منافع سهامداران خرد مستعفی شدند! تمامی مسئولان ایرادات و نکات قابل بررسی بازار را بخوبی می‌دانستند و هم اکنون نیز بدور از موضع سازمانی خود به این اشکالات اذعان دارند و حداقل ازلحاظ تئوریک می‌دانند چه نکاتی می‌تواند بازار را به تعادل برساند اما مجال و امکان اجرای تصمیم دراختیار ندارند چون مصالح بسیاری از سوی مسئولان بالادست مانع اجرای راهکارهای لازم برای حل و فصل چالش‌ها می‌شود. با آسیب شناسی این وضعیت به این نتیجه می‌رسیم که نگاه کوتاه مدت دولت‌ها و استفاده از ظرفیت بازار سرمایه در جهت تأمین منابع و کاستی‌هایی که ممکن است در تراز عملیاتی‌شان وجود داشته باشد با منافع و اهداف بلند مدت سایر سهامداران متعارض است. در پایان می‌توان تصمیمات لازم در حوزه بازار سرمایه را که از گروه مدیران اقتصادی و مشاوران رئیس جمهوری منتخب انتظار می‌رود در موارد زیر خلاصه کرد:

 اصلاح قانون بازار اوراق بهادار با محوریت تصدی مسئولیت بخش خصوصی در شورای عالی بورس و محدودیت در امکان جابه‌جایی رئیس و اعضای هیأت مدیره سازمان بورس اصلاح و یا تغییر ترکیب شورای عالی بورس با محوریت اشخاص حرفه‌ای و بخش خصوصی

 اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی و کاهش تصدی‌گری و مدیریت دولت بر بنگاه‌های اقتصادی

 الزام به اجرای قواعد وضع شده از سوی ناشرین درخصوص نصاب سهام شناور آزاد

 لزوم توجه بیشتر به نحوه تأمین مالی صنعت و تولید از بازار اولیه و اهمیت و نقش بازار سرمایه در تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی کشور با محوریت بخش خصوصی.

 درک منافع مشترک، وفاق و ثبات در تصمیمات اقتصادی

 به‌رسمیت شناختن استقلال سازمان بورس به‌عنوان مؤسسه عمومی غیر دولتی حرفه‌ای (نه به‌عنوان قلک تأمین نقدینگی دولت)

 حذف تدریجی دامنه نوسان قیمت و کاهش دخالت دستوری در امور شرکت‌های بورسی و تحمیل قیمت بدون توجه به مکانیزم عرضه و تقاضای بازار

 چنانچه برنامه‌های عملیاتی و منسجمی در زمینه مرتفع نمودن ایرادات گذشته در وضعیت اقتصاد کشور به اجرا درآید می‌توان چشم‌اندازی شفاف و رو به رشد برای بازار سرمایه و بورس ترسیم کرد.

* جهان صنعت

– تامین مالی با چاشنی تورم

جهان صنعت درباره تسویه اوراق دولتی از محل تنخواه بانک مرکزی گزارش داده است: هیات دولت به تازگی از مصوبه جدیدی رونمایی کرده که به موجب آن خزانه‌داری کل کشور اجازه خواهد داشت برای تسویه اوراق مالی منتشره از تنخواه دولت نزد بانک مرکزی استفاده کند. این مصوبه در حقیقت اولویت‌بخشی به قانونی است که می‌گوید دولت از سهمیه ۳ درصدی تنخواه خود نزد بانک مرکزی استفاده و اوراق مالی که در سال‌های گذشته منتشر کرده را تسویه کند.

استقراض دولت از بانک مرکزی در قالب تنخواه که در سرفصل دارایی‌های بانک مرکزی تعریف می‌شود یکی از دلایل افزایش پایه پولی قلمداد می‌شود. با در نظر گرفتن سهمیه سه‌درصدی بودجه عمومی دولت از تنخواه بانک مرکزی، خزانه‌داری کشور می‌تواند ۴۱ هزار میلیارد تومان منابع مالی از بانک مرکزی قرض بگیرد و به همین اندازه بر حجم پایه پولی بیفزاید. تسویه اوراق دولتی از محل تنخواه بانک مرکزی می‌تواند بیانگر انتشار بدون پشتوانه اوراق دولتی و جذب منابع مالی برای جبران کسری بودجه باشد. هرچند مطابق قانون دولت در پایان هر سال این پول را با بانک مرکزی تسویه می‌کند، با این حال افزایش پایه پولی و اثرات تورمی آن در این بازه زمانی یک ساله قابل چشم‌پوشی نخواهد بود.

در محاسبه تنخواه‌گردان بانک مرکزی و مجوز دولت برای استفاده از این موضوع، مجوز برداشت ۳ درصدی بودجه عمومی یعنی منابع اختصاصی به علاوه منابع عمومی در قالب لایحه بودجه ۱۴۰۰ داده شده است. به عبارتی دولت ۳ درصد از مصارف بودجه عمومی خود را می‌تواند با استقراض از بانک مرکزی و با استناد به قانون تامین کند. با این حال دولت در پایان هر سال نیز مکلف است که این منابع برداشتی را با بانک مرکزی تسویه کند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که مجموع کل برداشتی‌های دولت از بانک مرکزی در قالب تنخواه‌گردان خزانه از این بانک در سال گذشته ۳۰ هزار میلیارد تومان بوده است. شنیده‌ها نیز حاکی از آن است که تسویه حساب دولت با بانک مرکزی در سال گذشته از دو محل صورت گرفته است؛ نخست با انتشار اوراق جدید مالی و دوم نیز از محل دارایی‌های ارزی دولت در خارج از کشور. ضمن آنکه دولت در موعد مقرر قادر به تسویه حساب استقراض خود از بانک مرکزی در پایان سال گذشته نشد و این تسویه در فروردین‌ماه انجام شده است.

جبران شکاف هزینه- درآمد

در ماده ۲۴ قانون محاسبات عمومی کشور دولت مجاز است برای تامین هزینه‌های جاری خود و افزایش شکاف بین هزینه و وصول درآمدهایش از تنخواه بانک مرکزی استفاده کند. با این حال مصوبه جدید هیات دولت حکم به استقراض دولت از بانک مرکزی برای تسویه اوراق دولتی منتشره در سال‌های گذشته می‌کند. به عبارتی به دولت اجازه می‌دهد که کمبود منابع مالی برای تسویه اوراقی که پیشتر منتشر کرده و برای بازپرداخت اصل و فرع آن با مشکل مواجه است از منابع مالی بانک مرکزی استفاده کند.

در این مصوبه آمده است بازپرداخت اصل و فرع اوراق مالی اسلامی منتشر شده از جمله اسناد خزانه اسلامی، اوراق مشارکت و صکوک اسلامی در اولویت تخصیص و پرداخت است و خزانه‌داری کل کشور مجاز است با رعایت ماده (۲۴) قانون محاسبات عمومی کشور و تبصره آن در صورت عدم دریافت تخصیص تا موعد مقرر نسبت به تامین و پرداخت مبالغ مربوط در قالب تنخواه‌گردان اقدام و در مراحل بعدی تخصیص تسویه شود.

سهم ۴۱ هزار میلیارد تومانی از تنخواه

بر اساس این مصوبه دولت مطابق قانون اجازه دارد ۳ درصد از منابع بودجه عمومی را از تنخواه بانک مرکزی برداشت کند. با این حساب با در نظر گرفتن حجم ۱۳۷۳ هزار میلیارد تومانی بودجه عمومی، سهم ۳ درصدی دولت به ۴۱ هزار میلیارد تومان در سال جاری می‌رسد. هیات دولت در مصوبه اخیر خود اشاره‌ای به میزان برداشت دولت برای تسویه اوراق بدهی از تنخواه بانک مرکزی نکرده است.

همچنین مشخص نیست که این منابع برداشتی قرار است برای سررسید اوراق مالی چه سالی مورد استفاده قرار گیرد. با این حال آنچه اهمیت دارد دو چیز است؛ یکی رشدی است که قرار است در پایه پولی اتفاق بیفتد و دوم نیز معضل انتشار بدون پشتوانه اوراق بدهی و عدم دریافت بازدهی‌های اقتصادی برای تسویه اصل و فرع آنهاست.

اولین مساله قابل بررسی بر اساس مصوبه جدید هیات دولت افزایش حجم پایه پولی از مسیر استقراض قانونی از بانک مرکزی است. بانک مرکزی در آخرین برآوردهای خود از وضعیت بازار پول میزان رشد پایه پولی و نقدینگی را در دو ماهه امسال به ترتیب ۳/۷ و ۶/۳ درصد اعلام کرده بود. با احتساب حجم ۸/۴۵۸ هزار میلیارد تومانی پایه پولی در پایان سال گذشته و رشد ۳/۷ درصدی آن تا پایان اردیبهشت می‌توان پی برد که در دو ماهه اول سال حدود ۳۴ هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی افزوده شده و حجم کل پایه پولی به ۴۹۲ هزار میلیارد تومان رسیده است. همچنین حجم نقدینگی با رشد ۶/۳ درصدی به ۳۶۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. آن‌طور که بانک مرکزی اعلام کرده، افزایش رشد پایه پولی در اردیبهشت سال جاری عمدتا به دلیل افزایش سقف حساب تنخواه‌گردان خزانه بر اساس قانون بودجه سال ۱۴۰۰ بوده است. از آنجا که رشد حجم پول در اقتصاد مستقیما در افزایش تورم نمایان می‌شود می‌توان پیش‌بینی کرد که رشد پایه پولی اثرات درون‌زای تورمی در آینده نزدیک به دنبال داشته باشد. با این استناد، دریافت مجوز برداشت دولت از حساب تنخواه خود نزد بانک مرکزی نیز به سرعت در افزایش پایه پولی و در نتیجه افزایش تورم نمود پیدا می‌کند.

برداشت از تنخواه و رشد پایه پولی

زمانی که دولت از حساب تنخواه خود نزد بانک مرکزی برداشت می‌کند این استقراض در سرفصل بدهی دولت به بانک مرکزی تعریف می‌شود. در عین حال این برداشت به عنوان دارایی‌های بانک مرکزی لحاظ می‌شود و افزایش در قسمت دارایی‌ها در ترازنامه بانک مرکزی به معنای افزایش پایه پولی است.

دولت مکلف است که بر اساس قانون هر ساله این منابع برداشتی را با بانک مرکزی تسویه و با قبض پایه پولی اثرات تورمی آن را خنثی کند. با این حال بررسی‌ها نشان می‌دهد که این برداشت هر ساله و پیش از موعد تسویه بر افزایش حجم پایه پولی و نرخ تورم تاثیر می‌گذارد و در نتیجه تسویه آن در پایان سال نیز نمی‌تواند اثرات تورمی آن را از بین ببرد.

دلیل این مساله این است که پایه پولی با ضریب فزاینده ۸ درصدی چند برابر می‌شود و به این ترتیب جریان گردش پول در اقتصاد را افزایش می‌دهد. به این ترتیب این افزایش در حجم پایه پولی به سرعت در رشد تورم منعکس می‌شود.

اوراق بدون پشتوانه

مساله دوم قابل بررسی در این خصوص به موضعیت داشتن انتشار اوراق دولتی برای تامین مالی دولت مربوط است. دولت طی حداقل دو سال گذشته بخش زیادی از کسری بودجه خود را از محل انتشار اوراق مالی تامین کرده تا با پولی‌سازی کسری بودجه مقابله کند. با این حال روی آوردن دولت به انتشار اوراق مالی عواقب زیادی هم برای دولت به همراه داشته است. یکی از نکات منفی انتشار اوراق است که دولت باید در زمان سررسید اقدام به بازپرداخت اصل و فرع اوراق با نرخ سود از قبل مشخص‌شده کند.

بررسی‌ها نشان داده که دولت عموما در زمان سررسید منابع مالی لازم برای بازپرداخت این اوراق مالی را نداشته و از مسیر انتشار اوراق جدید مالی اوراق سال‌های قبلی را تسویه کرده است. به باور کارشناسان این اقدام به منزله ایجاد بدهی برای دولت‌های بعدی است و می‌تواند به بحران بدهی در سال‌های آتی منجر شود. عموما زمانی که دولت‌ها به انتشار اوراق مالی به عنوان یکی از مسیرهای اصلی برای تامین مالی خود روی می‌آورند بر این باورند که به بازدهی اقتصادی مناسبی دست می‌یابند که به آنها در بازپرداخت این اوراق کمک می‌کند.

اما در ایران این مساله صحت نداشته و دولت با انتشار اوراق جدید مالی اوراق سال‌های قبلی را تسویه کرده است. موضوع قابل توجه آنکه این اوراق نیز تنها به بانک‌ها و موسسات مالی فروخته شده که همین مساله نیز به باور کارشناسان می‌تواند به کنش و واکنش‌هایی در بازار پول منجر شود.

اثرات درونزای تورمی

از برآیند این دو مساله از یک سو می‌توان ایجاد بدهی‌های جدید برای دولت‌های بعدی و انتشار چندباره اوراق برای تامین مالی را پیش‌بینی کرد.

ناتوانی سیاستگذار در بازپرداخت این اوراق در موعد مقرر به منزله انتشار اوراق بدون پشتوانه و تسویه آن با اوراق جدید بدون پشتوانه است. حال که دولت بر آن است برای تسویه بخشی از این اوراق از منابع بانک مرکزی برداشت کند و به خلق پول روی بیاورد عواقب پولی این مساله یعنی افزایش چند برابری حجم پول در اقتصاد که در افزایش حجم نقدینگی نمایان می‌شود و تسری آن بعد از چند ماه به بازار کالایی و افزایش نرخ تورم می‌تواند با نگرانی‌های زیادی همراه باشد. در مجموع باید روی آوردن دولت به انتشار اوراق برای تامین مالی به جای استقراض مستقیم از بانک مرکزی را به فال نیک گرفت با این حال اگر این مساله با ایجاد بدهی برای دولت‌های بعدی همراه باشد به طور قطع با آثار تورمی و پولی مخربی از مسیرهای دیگر منجر خواهد شد.

– مقابله با گرانی غیرمنطقی لبنیات

جهان صنعت درباره مشکلات دامداران و صنایع لبنی گزارش داده است: اگرچه هنوز ستاد تنظیم بازار قیمت شیر خام را به کیلویی ۶۴۰۰ تومان افزایش نداده است اما این احتمال وجود دارد که به زودی این اتفاق بیفتد. این در حالی است که برخی کارشناسان اعلام می‌کنند اگر این اتفاق رخ دهد، کف افزایش قیمت لبنیات دست‌کم ۶۰ درصد خواهد بود. همان خبری که چندی پیش در مورد افزایش ۷۰ درصدی قیمت لبنیات منتشر شد و در نهایت دامداران با آن مخالفت کردند و اعلام کردند که دولت باید به جای این کارها، نهاده دامدار را تامین کند چرا که نرخ جدید شیرخام بهانه‌ای برای گرانی غیرمنطقی لبنیات در بازار می‌شود. نکته دیگر اینکه اگر قیمت‌ها بالا رود، ‌ احتمالا با کاهش ۳۰ درصدی مصرف لبنیات مواجه خواهیم شد زیرا مردم توان خرید ندارند و اگر مردم لبنیات کمتری خریداری کنند، ضربه بزرگی به سلامت مردم و صنعت لبنیات و دامداری خواهد خورد. در این خصوص همچنین برخی کارشناسان می‌گویند که دولت باید اجازه دهد که نظام عرضه و تقاضا بر بازار حاکم شود.

افزایش قیمت شیرخام به ۶۴۰۰ تومان یکی از گزینه‌های ستاد تنظیم بازار بود که هنوز تصویب نشده است. در همین خصوص عضو هیات مدیره انجمن صنایع فرآورده‌های لبنی با اشاره به بالا رفتن دستمزدها، افزایش قیمت مواد پتروشیمی و کرایه‌های حمل‌ونقل گفت: اگر قرار باشد قیمت شیرخام به حدود ۶۴۰۰ تومان برسد، کف افزایش قیمت لبنیات ۶۰ درصد خواهد بود و در برخی محصولات نیز این افزایش بیشتر خواهد شد.

محمد فربد در پاسخ به این سوال که برخی افراد معتقدند رسیدن قیمت شیرخام به ۶۴۰۰ تومان دلیلی بر افزایش ۷۰ درصدی قیمت لبنیات نیست و این افزایش قیمت محصولات لبنی مبنایی ندارد، گفت: دستمزدها از ابتدای سال بیش از ۴۰ درصد رشد داشته و قیمت مواد پتروشیمی مورد مصرف در بسته‌بندی محصول هم از آذر سال گذشته افزایش حداقل ۷۰ درصدی داشته است. از طرفی هزینه حمل‌ونقل کالا نیز بالا رفته است و اگر قرار باشد قیمت شیر هم بالا رود طبیعتا شاهد نتایج آن در محصول نهایی خواهیم بود. ضمن اینکه به نقدینگی بیشتری نیاز خواهیم داشت و هزینه مالی هم رشد می‌کند.

مشکلات خشکسالی و تامین علوفه

وی ادامه داد: دامداران به دلیل خشکسالی و مشکلاتی که در تامین علوفه دارند از قیمت‌های جاری شیر انتقاد کردند که البته حق با آنهاست و باید قیمت‌ها اصلاح شود. اما به عنوان صنعت لبنیات معتقدیم اگر قرار باشد قیمت شیرخام به حدود ۶۴۰۰ تومان برسد کف افزایش قیمت لبنیات ۶۰ درصد خواهد بود و در برخی محصولات نیز این افزایش بیشتر خواهد شد.

عضو هیات مدیره انجمن صنایع فرآورده‌های لبنی اضافه کرد: برای مثال در شیر کیسه‌ای رشد قیمت ۷۵ درصد خواهد شد به دلیل اینکه نقش ماده اولیه در این محصول بیش از سایر محصولات است. در شیر بطری و پنیر یواف رشد ۶۰ درصدی و در ماست‌ها نیز بیش از محصولات دیگر شاهد رشد خواهیم بود. وی تصریح کرد: باید دولت اجازه دهد که نظام عرضه و تقاضا بر بازار حاکم شود. با آزادسازی قیمت نیز بین شرکت‌های لبنی که تعداد آنها در بازار به بیش از ۴۰۰ شرکت می‌رسد، رقابت شکل خواهد گرفت و در نتیجه به نفع مصرف‌کننده خواهد بود. برای مثال قیمت کره ۱۰۰ گرمی باید ۱۲ هزارتومان باشد ولی در حال حاضر در بازار برای فروش بیشتر رقابت بین تولیدکنندگان شکل گرفته و با قیمت ۱۰ هزارتومان به فروش می‌رسد و حتی برخی مواقع با قیمت کمتری هم به فروش رسیده است.

خطر کاهش ۳۰ درصدی مصرف لبنیات

فربد در ادامه گفت: افزایش قیمت شیرخام به ۶۴۰۰ تومان یکی از گزینه‌های ستاد تنظیم بازار بود که هنوز تصویب نشده است.

به گفته وی، اگر قیمت‌ها بالا رود احتمالا با کاهش ۳۰ درصدی مصرف لبنیات مواجه خواهیم شد زیرا مردم توان خرید ندارند و اگر لبنیات کمتری خریداری کنند ضربه بزرگی به سلامت مردم و صنعت لبنیات و دامداری خواهد خورد.

عضو هیات مدیره انجمن صنایع فرآورده‌های لبنی همچنین گفت: نکته حائز اهمیت این است که در جریان بررسی قیمت ۱۰ قلم کالای لبنی در سال گذشته سازمان حمایت قیمت ۴۱۵۰ تومان را ملاک قیمت‌گذاری قرار داد که چند روز بعد قیمت هرکیلو شیرخام ۴۵۰۰ تومان مصوب شد. در حالی که در قیمت محصولات تجدیدنظر نشد. بنابراین از منظر صنعت لبنی، شیرخام در صورت رسیدن به قیمت ۶۴۰۰ تومان رشد ۵۴ درصدی را تجربه می‌کند و با عنایت به نقش ۶۵ درصدی آن در قیمت تمام شده فقط از این ناحیه ۳۵ درصد بر قیمت تمام شده محصولات می‌افزاید. ضمن اینکه بین قیمت‌های تمام شده واقعی و آنچه که سازمان حمایت مورد تایید قرار می‌دهد همواره فاصله‌ای وجود دارد. همچنین لازم است بگوییم که حاشیه سود صنعت لبنیات در سال ۱۳۹۹ براساس اطلاعات منتشره در سازمان بورس کمتر از چهار درصد بوده در حالی که سود قانونی ۱۷ درصد است.

دامداران هم به افزایش قیمت شیر راضی نیستند

در این رابطه همچنین مدیرعامل اتحادیه دامداران خوزستان گفت: دامداران از افزایش قیمت شیر خوشحال نمی‌شوند و از دولتمردان درخواست دارند که قیمت تمام‌شده محصول را کاهش دهند تا محصول با قیمت کمتری به دست مردم برسد.

جواد ابراهیمی اظهار کرد: دولت در کارگروه تنظیم بازار کشور در ۲۶ خردادماه، قیمت سبوس دولتی را آزاد کرد و قیمت آن از یک هزار و ۴۰۰ تومان دولتی به ۴ هزار و ۵۰۰ تومان در بازار آزاد رسید این در حالی است که ۳۰ درصد از خوراک دام را سبوس تشکیل می‌دهد.

وی افزود: با سه برابر شدن قیمت سبوس چه اتفاقی می‌افتد؟ کاه که ۵۰۰ تومان قیمت داشت اکنون سه هزار تومان تا سه هزار و ۵۰۰ تومان به فروش می‌رسد در حالی که کاه، بی‌ارزش‌ترین غذای موجود برای دام است و تا سال گذشته در مزارع کشاورزی سوزانده می‌شد.

مدیرعامل اتحادیه دامداران خوزستان گفت: هزینه‌های حمل‌ونقل به شدت افزایش پیدا کرده و یکی از دلایل افزایش هزینه‌ها، تصمیمات غلط برخی از مسوولان است. به عنوان مثال شرکت پشتیبانی امور دام به عنوان متولی تامین نهاده‌ها، نهاده‌ای که از بندر امام خمینی به خوزستان وارد می‌شود را به انبارهای لرستان انتقال می‌دهد که خود شامل هزینه ۳۵۰ تا ۴۰۰ تومانی در ازای هر یک کیلوگرم حمل‌ونقل است و سهمیه خوزستان را از لرستان با هزینه ۵۰۰ تومانی برای هر کیلوگرم حمل‌ونقل به دست ما می‌رساند.

ابراهیمی افزود: این حمل‌ونقل بین‌استانی حداقل یک ماه زمان نیاز دارد؛ دامداران چقدر می‌توانند صبر کنند تا نهاده‌ها به دست‌شان برسد؟ نمی‌توانند به دام‌هایشان بگویند علوفه نخورید تا به دست‌تان برسد و به ناچار باید نهاده را از بازار آزاد تامین کنند.

هزینه‌های سنگین حمل‌ونقل

وی تصریح کرد: نهاده‌های دامی از استان‌های دوردست مانند استان‌های شمالی و استان سیستان‌وبلوچستان برای استان خوزستان ارسال می‌شوند که اینها خود شامل هزینه‌های سنگین حمل‌ونقل هستند؛ مسافت دو هزار کیلومتری حتما هزار و ۷۰۰ تومان در ازای هر کیلوگرم هزینه کرایه دربر دارد.

مدیرعامل اتحادیه دامداران خوزستان بیان کرد: تمامی این هزینه‌ها روی هزینه تولید دامداران تاثیر می‌گذارد. این همه فشار به دامدارها آمده و تاکنون دولت حمایتی نکرده است؛ نه خرید تضمینی شیر را در دستور کار خود قرار داده و نه خرید تضمینی گوشت را در نظر گرفته است.

ابراهیمی گفت: با توجه به شرایط به وجود آمده، دامدار مجبور می‌شود که صنعت دامپروری خود را تعطیل کند. وی تصریح کرد: برای حل این مشکل راهی وجود دارد؛ دولت نهاده‌ها را با ارز دولتی تامین کند و به میزان کافی در اختیار دامدار قرار دهد تا هزینه‌های تولید دامدار کاهش یابد، در نتیجه هزینه تولید پایین می‌آید و نیاز به افزایش قیمت شیر نیست.

مدیرعامل اتحادیه دامداران خوزستان گفت: ما راضی به افزایش قیمت شیر نیستیم زیرا تبعات خاص خود را دارد و باعث می‌شود پروتئین از سفره مردم حذف شود و مردم توان خرید لبنیات را از دست بدهند؛ مانند مشکلی که در پی گرانی گوشت قرمز به وجود آمد.

ابراهیمی افزود: دامداران از افزایش قیمت شیر خوشحال نمی‌شوند و از دولتمردان درخواست دارند که قیمت تمام‌شده محصول را کاهش دهند تا با قیمت کمتری به دست مردم برسد.

لزوم اعطای یارانه برای تامین نهاده‌های دامی

وی بیان کرد: صنعت دامداری یک صنعت مادر است و چند صنعت دیگر را از جمله کارخانه‌های لبنیاتی و چرم‌سازی با خود به یدک می‌کشد؛ اگر دامدار به کار خود ادامه ندهد، این کارخانه‌ها نیز تعطیل می‌شوند.

مدیرعامل اتحادیه دامداران خوزستان افزود: در واقع صنعت دامپروری، بخشی از موضوع امنیت غذایی مردم است که جزو امنیت ملی محسوب می‌شود و برای کل کشور است.

ابراهیمی گفت: دولت می‌تواند یارانه برای نهاده‌های دامی در نظر بگیرد و با تامین به موقع آن، به دامداران کمک کند و اگر این کار را انجام نمی‌دهند، به دامداران یارانه پرداخت کنند یا خرید تضمینی داشته باشند.

وی افزود: دولت موظف است برای نهاده‌ها هزینه پرداخت کند و ما خواستار لغو مصوبه آزادسازی قیمت سبوس هستیم زیرا تصمیمات اتخاذشده از سوی دولت موجب مشکلات بسیاری برای ما شده است.

مدیرعامل اتحادیه دامداران خوزستان با اشاره به قیمت تمام‌شده شیر برای دامدار افزود: قیمت شیر با توجه به شرایط فعلی باید تغییر کند و به قیمت واقعی برسد. وی گفت: مطابق برآوردهای ما، هزینه تمام‌شده هر کیلوگرم شیر برای دامدار، هفت هزار و ۴۰۰ تومان است و با ۱۵ درصد سود، به حدود هشت هزار و ۵۰۰ تومان می‌رسد اما قیمت فعلی آن در بازار، هر کیلوگرم ۵ هزار تومان است. ابراهیمی عنوان کرد: قیمت تمام‌شده برای دامدار بسیار مهم است زیرا به دنبال عرضه محصول خود در بازار است.

* دنیای اقتصاد

– نقطه کور وام‌های ارزان

دنیای‌ اقتصاد درباره دور جدید تزریق پول به بنگاه‌ها با هدف رونق تولید گزارش داده است: دور جدید تزریق پول به بنگاه‌ها با هدف رونق تولید استارت خورد. اولویت اصلی پرداخت تسهیلات برای آن دسته از بنگاه‌های اقتصادی تعیین شده است که قادر به راه‌اندازی و بازسازی سریع، همچنین تثبیت یا افزایش تولید و اشتغال هستند. این تسهیلات که تحت عنوان وام‌های ارزان در قالب طرح رونق تولید به متقاضیان پرداخت می‌شود، یک نقطه کور دارد. طرح رونق تولید در حالی چندین سال است که به اعطای وام‌های ارزان گره خورده که تاکنون راستی‌آزمایی از سوی سیاستگذار صنعتی صورت نگرفته که آیا به هدف اصلی خود اصابت کرده است یا خیر؟ به‌عبارت دیگر، میزان اثربخشی این وام‌ها در تولید و اشتغال یا راه‌اندازی و بازسازی بنگاه‌ها روشن نیست و سیاستگذار صرفا به اعلام اعداد و ارقام درخصوص تعداد متقاضیان و میزان پرداخت تسهیلات ازسوی شبکه بانکی بسنده کرده است. در این سیستم تخصیص دستوری، هیچ‌وقت نمی‌توان خوب یا بد بودن دستورالعمل‌ها را ارزیابی کرد، بلکه آنچه ملاک قضاوت است، راستی‌آزمایی دوره‌های قبلی پرداخت وام بوده که هیچ وقت منتشر نشده است.

جزئیات وام رونق تولید ۱۴۰۰ اعلام شد. سیاستگذار با استفاده از اهرم تسهیلات‌دهی، قصد تقویت بخش صنعت را با تزریق وام‌های سریع‌الوصول دارد. همزمان با ورود به ششمین سال آغاز طرح رونق تولید، وزارت صمت در نامه‌ای به استانداران سراسر کشور، دستورالعمل اجرایی تامین مالی بنگاه‌های اقتصادی را ابلاغ کرده است. در این دستورالعمل حدود زمانی پرداخت تسهیلات به متقاضیان یکماه تعیین شده است. به این ترتیب تلاش برای تزریق سریع پول به صنعت با هدف رونق یا تثبیت بخش تولید در دستور کار قرار گرفته ضمن اینکه سیاست حمایت از تولید با وام برای یک سال دیگر به شکل مکانیزه ادامه پیدا کرده است. در تحلیل این سیاست که از سال ۱۳۹۵ آغاز شده است، نباید توسعه واقعی تولید را به اعداد و ارقام درخواست تسهیلات و دریافت وام تقلیل داد. از مجرای یک آیین‌نامه نیز نمی‌توان سرانجام این سیاست را دید. از آنجا که در سال‌های اخیر گزارش دقیقی از نتایج توزیع وام‌های ارزان در بخش صنعت با لحاظ مسائل و جوانب مختلف آن منتشر نشده است، تداوم این سیاست نمی‌تواند ضامن اثربخشی آن باشد که از قضا همین موضوع نقطه کور این سیاست است. با این شیوه تخصیص دستوری تسهیلات، هیچ‌وقت نمی‌توان به قضاوت درباره خوب یا بد بودن دستورالعمل این طرح پرداخت. آنچه ملاک قضاوت است، راستی‌آزمایی اثربخشی دوره‌های قبلی تزریق پول است که هیچ‌گاه گزارش دقیقی از آن منتشر نشده است.

دوره جدید تزریق پول به صنعت چهار هدف عمده دارد و قرار است گستره وسیعی از بنگاه‌های فعال یا صنایع در شرف تولید را در بر گیرد. افزایش تولید و اشتغال در بنگاه‌های فعال در کنار فعال‌سازی واحدهای نیمه‌تمام دارای پیشرفت ۶۰ درصد و بیشتر یا معادن دارای پروانه بهره‌برداری دو دلیل اصلی تزریق تسهیلات هستند که بنا به گفته‌های معاون طرح و برنامه وزارت صمت، باید منابع مالی را صرف کاهش مصرف انرژی و آلایندگی، افزایش بازدهی، ارتقای کیفیت و تکمیل و راه‌اندازی بنگاه کنند. به این ترتیب سیاستگذار تلاش دارد در کنار افزایش ظرفیت تولید واحدهای فعال و بالفعل کردن ظرفیت‌های راکد صنعت، اهداف خود را در حوزه صنعت برای تولید سبز، رقابت‌پذیر، کیفی و بهره‌ور محقق سازد. طبق اعلام وزارت صمت، سامانه بهین‌یاب مبنای ثبت‌نام، رصد درخواست و تزریق تسهیلات به بنگاه‌های متقاضی خواهد بود.

در نامه وزیر صنعت، معدن و تجارت تاکید شده اولویت اصلی پرداخت تسهیلات، آن دسته از بنگاه‌های اقتصادی هستند که عمدتا دارای مشکلات نقدینگی بوده و از لحاظ ظرفیت تولید، دانش‌فنی، توان مدیریت و بازار مشکلی که مانع راه‌اندازی یا افزایش تولید باشد نداشته و با دریافت این تسهیلات قادر به راه‌اندازی سریع، انجام نوسازی و بازسازی لازم و تثبیت یا افزایش تولید و اشتغال باشند. همچنین میزان تسهیلات قابل‌پرداخت به هر بنگاه‌ اقتصادی، براساس نیاز واقعی بنگاه و تایید کارگروه استانی خواهد بود.

در بند ۵ از ماده یک این طرح تصریح شده بنگاه‌های اقتصادی دارای مجوز از وزارت صنعت، معدن و تجارت، جهادکشاورزی، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، صنوف تولیدی دارای مجوز براساس قانون نظام صنفی کشور و مراکز پژوهش‌های صنعتی و معدنی و واحدهای فنی و مهندسی و طرح‌های نیمه‌تمام تولیدی با پیشرفت فیزیکی بیش از ۶۰ درصد در دامنه شمول تزریق تسهیلات قرار دارند. در عین حال، از میزان افزایش اشتغال، میزان بهبود ابعاد صنعت یا تعداد بنگاه‌های فعال یا توسعه‌یافته ناشی از این برنامه، گزارش جامعی منتشر نشده است.

سعید زرندی درباره دستورالعمل ۱۴۰۰ وام رونق اعلام کرده بنگاه‌های متقاضی دریافت این تسهیلات در صورت داشتن شرایط لازم، باید از طریق ثبت نام در سامانه و ثبت درخواست به صورت الکترونیکی اقدام کنند. بعد از بررسی درخواست‌های ثبت شده در سامانه توسط کمیته‌های بررسی و طرح موارد در کارگروه‌های استانی، مصوبات کارگروه در این خصوص به بانک‌های عامل برای انعقاد قرارداد و پرداخت تسهیلات ابلاغ خواهد شد. این روند از این نظر اهمیت دارد که مسیر اجرای طرح و نحوه پاسخ‌دهی به فعالان تولید به صورت آنلاین قابل ‌رصد است. موردی که بر اساس توضیحات زرندی در صورت عدم پذیرش در هر مرحله، دلیل آن باید توسط مسوولان مربوطه در سامانه ثبت شود. به این ترتیب شیوه اجرای طرح بیش از گذشته سیاستگذار را به تحقق اهداف خود در این زمینه نزدیک می‌سازد یا اقلا تصویر واضح‌تری از مسیر را در کنار گلوگاه‌های دریافت تسهیلات به نمایش می‌گذارد.

در این باره سعید زرندی با اشاره به نظارت بر حسن اجرای این دستورالعمل اعلام کرد: به‌منظور پایش اثربخشی پرداخت تسهیلات برای تحقق اهداف تعیین ‌شده یعنی تثبیت یا افزایش اشتغال و تولید، کمیته نظارت با مسوولیت نماینده سازمان‌های استانی در هر یک از بخش‌های ذی‌ربط شامل صنعت، معدن، صنوف تولیدی، کشاورزی و صنایع تبدیلی مرتبط، میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری موظف است پس از پرداخت تسهیلات به بنگاه اقتصادی، نسبت به بازدید و تکمیل فرم مربوط در سامانه اقدام کند و گزارش‌های تحلیلی وضعیت پرداخت تسهیلات و اثربخشی آن، از طریق ستاد وزارت صنعت، معدن و تجارت در سطح ملی و استانی منتشر خواهد شد.

اینکه طراحی چنین مسیری چقدر بتواند اثربخشی نهایی طرح در زمینه بهبود سطح و کیفیت تولید یا توسعه بخش صنعت را سبب شود، مشخص نیست. با این حال درباره این دستورالعمل باید به چهار هدف عمده و دو کانون تزریق تسهیلات بیش از هر موضوع دیگری توجه کرد.

آمار پرداخت وام رونق در سال ۹۹

آخرین آماری که در زمینه تزریق تسهیلات به تولید در قالب طرح رونق تولید مطرح شده ۳۱ هزارمیلیارد تومان تسهیلات است. این تسهیلات که در قالب طرح تامین مالی بنگاه‌های تولیدی کوچک، متوسط و طرح‌های نیمه‌تمام با پیشرفت بالای ۶۰ درصد توسط شبکه بانکی پرداخت شده است. گزارش اخیر معاونت بررسی‌های اقتصادی اتاق تهران نشان می‌دهد در سال ۱۳۹۹ چیزی نزدیک به ۳۱ درصد از کل تسهیلات شبکه بانکی معادل ۵۸۰ هزار میلیارد تومان به بخش صنعت تزریق شده که عموما به‌عنوان سرمایه در گردش به بنگاه‌ها پرداخت شده است.

جزئیات دستورالعمل ۱۴۰۰

سیاستگذار برای اینکه تسهیلات را در اسرع وقت با کمترین انحراف به دست واحدهای اقتصادی برساند، تلاش کرده در سطح استانی و ملی اجماع ایجاد کند و این اجماع را به شکل قانونی در متن دستورالعمل جاری سازد. برای نمونه بند ۶ از ماده ۳ دستورالعمل تصریح کرده‌: ارجاع سریع و منظم درخواست‌های ابلاغ‌شده به شعب بانک عامل و اعمال حداکثر مساعدت در بررسی، تصویب، انعقاد قرارداد و پرداخت تسهیلات به بنگاه‌های اقتصادی باید در دستور کار مقامات اجرایی استانی باشد.

در عین حال در بند ۸ همین ماده تاکید شده عدم پذیرش یا عدم تصویب درخواست بنگاه‌های اقتصادی در هر یک از مراحل فرآیندها، ‌باید با ذکر دلایل، توسط مسوولان مربوط، در سامانه ثبت شود که در نوع خود جالب توجه است.

بنگاه‌های متقاضی تسهیلات موظفند ظرف مدت یک ماه پس از ثبت درخواست در سامانه، مدارک خود را به شبکه بانکی ارائه کنند تا در اسرع وقت به وام تولید برسند. چنین موضوعی که در ماده ۴ به آن اشاره شده نشان می‌دهد تلاش سیاستگذار این است که در سریع‌ترین زمان ممکن پول را به واحد صنعتی برساند. این یکی از نکات مثبت دستورالعمل جدید طرح رونق تولید است که در نتیجه گزارش مکرر واحدهای تولیدی در زمینه دریافت تسهیلات با تاخیر بسیار در روند کار گنجانده شده است.

از آنجا که عمده مشکلات تزریق تسهیلات به تولید ناشی از نحوه ارتباط متقاضیان با بخش بانکی است، بند ۳ از ماده ۵ تصریح کرده شبکه بانکی باید حداکثر مساعدت را در بررسی، تصویب، انعقاد قرارداد و پرداخت تسهیلات به بنگاه‌های اقتصادی، به‌عمل آورد و کلیه اقدامات صورت‌گرفته برای هر یک از متقاضیان را در سامانه ثبت کند.

در ماده ۶ نیز به منظور بهبود نظارت بر اجرای هرچه بهتر طرح، اعلام شده باید گزارش‌های تحلیلی وضعیت پرداخت تسهیلات و اثربخشی آن، از طریق ستاد وزارت صنعت، معدن و تجارت در سطح ملی و استانی منتشر ‌شود. در عین حال در ماده ۷ تصریح شده نظارت کلی بر حسن اجرای این دستورالعمل در بخش‌ کشاورزی و صنایع تبدیلی مرتبط، برعهده معاونت برنامه‌ریزی و اقتصادی وزارت جهادکشاورزی بوده و در بخش میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برعهده معاونت سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است. همچنین در حوزه وزارت صنعت، معدن و تجارت، نظارت کلی بر حسن اجرای این دستورالعمل در بخش تامین مالی و نوسازی و بازسازی بنگاه‌های اقتصادی برعهده معاونت امور صنایع، در بخش طرح‌های نیمه‌تمام برعهده معاونت طرح و برنامه و درخصوص تامین مالی صنوف تولیدی، برعهده معاونت بازرگانی داخلی است.

نقدی که بر این بخش از دستورالعمل وارد است، درخواست نظارت بر حسن اجرای طرح از چند معاونت مختلف در چند وزارتخانه متنوع است که کار گزارش‌دهی، پایش، هم‌سنجی و هماهنگی در حین و پایان اجرای طرح را دشوار و حتی ناممکن می‌کند. بهتر این بود با واگذاری مسوولیت نظارت بر حسن اجرای طرح به معاونت طرح و برنامه یا صنایع وزارت صمت، مسیر برای مسوولیت‌پذیری و نیز پاسخگویی نسبت به نتایج طرح به بهترین شکل ممکن هموار می‌شد. اهمیت این موضوع وقتی بیش از پیش عیان می‌شود که بدانیم وزارت صمت طراح این سیاست بوده اما مسوولیت اجرای بخش‌هایی از آن به وزارتخانه‌های دیگری سپرده شده است.

موضوعی که با چارچوب‌های سیاستگذاری عمومی همسو نیست و پیش از این، شاهد انحراف در روند اجرای چنین رویه‌هایی بوده‌ایم. در عین حال، چنان که پیش‌تر نیز اشاره شد، از آنجا که بخش عمده گزارش‌های ارائه شده از نحوه اجرای طرح رونق تولید به حجم تزریق تسهیلات و نه اثربخشی این تسهیلات در رشد اشتغال، رشد بهره‌وری یا رشد تولید مربوط بوده، تغییر مکانیزم گزارش‌دهی به منظور پایش نحوه اجرای طرح و موفقیت یا عدم موفقیت آن باید در دستور کار بانیان طرح قرار گیرد.

– خودروسازها به کاهش فاصله قیمت‌ها تا بازار واکنش نشان دادند

دنیای‌اقتصاد وضعیت تولید خودرو را بررسی کرده است: رشد ۵۶ درصدی تولید خودرو در خرداد به نسبت اردیبهشت ۱۴۰۰ در حالی رقم خورد که شاهد هستیم سیاستگذار خودرویی همچنان بر اصلاح ناقص قیمت خودرو تاکید دارد. با این حال همین اصلاح ناقص قیمت سبب شد تا هم فاصله قیمت کارخانه و بازار کاهش یابد و هم تولید شارژ شود. بنابراین آزادسازی قیمت می‌تواند منافع بیشتری برای تولید و بازار به‌دنبال داشته باشد. اگر دولت سیزدهم قصد دارد ورق خودروسازی کشور را برگرداند، باید دست از اصلاح ناقص قیمت خودرو بردارد و آزادسازی را در دستورکار قرار دهد.

شارژ خودرو با اصلاح قیمت

۵۶۰۴۶۴

بررسی آمار تولید سه خودروساز بزرگ کشور تا پایان خرداد که در سایت کدال سازمان بورس منتشر شده است، از ثبات تولید نسبت به مدت مشابه گذشته حکایت دارد. سه خودروساز بزرگ کشور طی فصل بهار امسال در مجموع ۲۰۳ هزار و ۵۲۹ دستگاه خودروی سواری تولید کردند، این درحالی‌ است که طی سال گذشته تا پایان خردادماه در مجموع ۲۰۳ هزار و ۳۳۴ دستگاه انواع محصولات شرکت‌های خودروساز در خطوط تولید آنها نهایی شده است.

بر این اساس با توجه به هدف‌گذاری تولید یک‌میلیون و ۲۵۰ هزار دستگاهی خودرو در سال ۱۴۰۰، خودروسازان باید به‌طور فصلی نسبت به تولید ۲۰۳ هزار خودرو اقدام کنند که این رقم در فصل بهار محقق شده است. در میان سه خودروساز بزرگ کشور سهم ایران‌خودرو از تولیدات سواری تا پایان سومین ماه سال جاری بیش از ۹۷ هزار و ۲۰۰ دستگاه بوده است، به این ترتیب آبی‌های جاده مخصوص با این تعداد تولید در صدر جدول تولید بهاره قرار دارند. دیگر خودروساز بزرگ کشور یعنی خودروسازی سایپا نیز با تولید بیش از ۸۱ هزار و ۶۰۰ دستگاه خودروی سواری و وانت، جایگاه دوم را در جدول تولید بهاره خودروسازان به خود اختصاص داده است. این در شرایطی است که پارس‌خودرو با تولید بیش از ۲۴ هزار و ۶۰۰ دستگاه خودرو در جایگاه سوم ایستاده است.

در شرایطی شاهد ثبات تولید در سه ماه اول سال جاری هستیم که پیش‌تر سیاستگذار خودرویی از بسته جهش تولید رونمایی و این بسته را برای تصویب به هیات دولت ارسال کرده بود. براساس برنامه وزارت صمت قرار بود تولید خودروسازان تا شهریورماه امسال به رشد ۵۰ درصدی برسد. حال خبر می‌رسد که بسته مذکور همچنان در ستاد اقتصادی دولت است و هنوز به هیات دولت ارسال نشده است. با این حال خودروسازان تنها به بسته جهش تولید اکتفا نکرده و با مجلس هم رایزنی‌هایی جهت اصلاح قیمت و به دنبال آن رشد تولید خودرو داشته‌اند. در هر صورت با گذشت سه ماه از سال ۱۴۰۰ نه‌تنها جهش تولیدی اتفاق نیفتاده، بلکه تولید در خطوط خودروسازان به ثبات رسیده است. ثبات تولید بهاری خودروسازان یک دلیل مشخص دارد که اقدام دیرهنگام شورای رقابت برای ارائه مجوز افزایش قیمت است. در شرایطی که شورای رقابت سال گذشته مجوز افزایش قیمت زمستانه خودرو را لغو کرد، خودروسازان امید داشتند که با جبران لغو مجوز زمستانه این شورا، مجوز مناسبی در فروردین‌ماه دریافت کنند.

شورای رقابت مجوز افزایش قیمت بهاره را ۱۳ اردیبهشت‌ماه ابلاغ کرد که با اعتراض سه شرکت بزرگ خودروساز همراه شد. شورای رقابت در این مجوز برای شرکت ایران‌خودرو به‌طور متوسط ۲/ ۸ درصد و برای شرکت سایپا به‌طور متوسط ۹/ ۸ درصد افزایش قیمت در نظر گرفته بود. این مجوز در نهایت با اصلاحاتی در ابتدای خردادماه از سوی وزیر صمت ابلاغ شد. بنابراین تاخیر در ارائه مجوز و همچنین ابلاغ آن، مانع رشد تولید بهاره شرکت‌های خودروساز شد، این در حالی است که رشد تولید در خردادماه را در پی داشت.

بررسی تولید یک‌ماهه خرداد و مقایسه آن با تولید اردیبهشت امسال از رشد بیش از ۵۶ درصدی تولید خودرو خبر می‌دهد. سه خودروساز بزرگ کشور در مجموع طی خرداد سال جاری بیش از ۸۴ هزار و ۹۰۰ دستگاه انواع محصولات خود را در خطوط تولید تکمیل کرده‌اند، حال آنکه مجموع تولید طی اردیبهشت حدود ۵۴ هزار و ۲۰۰ دستگاه بوده است. همان‌طور که عنوان شد، ریشه این مساله را باید در ابلاغ قیمت‌های جدید در اردیبهشت و اجازه اعمال آن از خرداد امسال از سوی سیاستگذار خودرویی جست‌وجو کرد. با توجه به نوع قیمت‌گذاری خودرو در سال گذشته، خودروسازان با رشد ۱۴۵ درصدی زیان در تولید محصولات خود نسبت به سال ۹۸ روبه‌رو بودند. زیان تولید از یک سو انگیزه افزایش تیراژ را در خودروسازی‌های کشور ضعیف و از سوی دیگر پارکینگ خودروسازان را از محصولات ناقص انباشته کرده بود. این وضعیت در سال جدید نیز تداوم یافته، حال آنکه به گفته کارشناسان اگر دولت سیزدهم نسبت به اصلاح قیمت‌گذاری خودرو اقدام کند، به‌طور حتم در آینده نزدیک شاهد رشد ۵۰ درصدی قیمت خواهیم بود.

 تولید بهاره خودروسازان

در میان سه خودروساز بزرگ کشور، خودروسازی سایپا به‌رغم تولید کمتر از ایران‌خودرو، توانسته در صدر جدول رشد تولید سالانه قرار گیرد. غول نارنجی جاده مخصوص تا پایان فصل بهار امسال به نسبت بهار ۹۹ رشد تولید حول و حوش ۳ درصدی را در کارنامه خود ثبت کرده است. خودروسازی سایپا تا پایان خرداد امسال تولید بیش از ۸۱ هزار و ۶۰۰ دستگاه از محصولات خود را نهایی کرده است این درحالی‌ است که تا پایان خرداد ۹۹ بیش از ۷۹ هزار و ۵۰۰ دستگاه خودرو در خطوط تولید این خودروساز تکمیل شده بود. ایران‌خودرویی‌ها نیز هر چند اندک اما رشد تولید را در کارنامه بهاره خود در سال جاری به نسبت مدت مشابه سال گذشته به ثبت رساندند.

وضعیت تولید آبی‌های جاده مخصوص در خرداد ماه سال جاری و مقایسه آن با خرداد سال گذشته از رشد تولید حدود ۵/ ۰ درصدی حکایت دارد. ایران‌خودرو در فصل بهار ۱۴۰۰ تولید بیش از ۹۷ هزار و ۲۰۰ دستگاه از محصولات خود را نهایی کرد این در شرایطی است که تولید این خودروساز تا پایان خرداد ۹۹ عددی حول و حوش ۹۶ هزار و ۶۰۰ دستگاه را نشان می‌دهد. اما برخلاف خودروسازی سایپا و ایران‌خودرو، سومین خودروساز بزرگ کشور یعنی پارس خودرو افت تولید را در بازه زمانی یاد شده تجربه کرد. مقایسه آمار تولید بهاری پارس خودرویی‌ها در سال ۱۴۰۰ با سال پیش از آن از افت تولید بیش از ۹ درصدی حکایت دارد. سومین خودروساز بزرگ کشور طی سه ماه ابتدای سال جاری در مجموع بیش از ۲۴ هزار و ۶۰۰ دستگاه تولید داشته اما بررسی آمار تولید آنها تا پایان خرداد ۹۹ عددی حول و حوش ۲۷ هزار و ۱۰۰ دستگاه را نشان می‌دهد.

حال سراغ جزئیات آمار تولید سه خودروساز بزرگ کشور می‌رویم و وضعیت افت و خیز تولید محصولات آنها را بررسی می‌کنیم. ایران‌خودرو طی یک ماهه خرداد در قیاس با اردیبهشت امسال رشد تولید بیش از ۱۱۰ درصدی را در کارنامه خود ثبت کرده است. آبی‌های جاده‌مخصوص تنها در خرداد امسال تولید بیش از ۴۲ هزار و ۹۰۰ دستگاه از محصولات خود را نهایی کردند.

بررسی اطلاعات منتشر شده این خودروساز طی فصل بهار سال جاری در سایت کدال نشان می‌دهد تمامی محصولات ایران‌خودرو به جز رانا افت تولید را طی سه ماه اول امسال در قیاس با همین بازه زمانی در سال گذشته تجربه کرده‌اند. این آمارها نشان می‌دهد ایران‌خودرو نزدیک به ۷ هزار دستگاه رانا تا پایان خرداد ماه امسال تولید کرده است. این میزان تولید در قیاس با تولید سال گذشته رشدی نزدیک به ۲۴۶ درصدی را نشان می‌دهد. در میان محصولات این خودروساز گروه پژو سهمی نزدیک به ۷۰ درصد را به خود اختصاص داده است. آبی‌های جاده مخصوص تا پایان خرداد ‌ماه امسال ۶۷ هزار و ۵۳۷ دستگاه از محصولات این گروه را تولید کردند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد تولید گروه پژو در مقایسه با همین بازه زمانی در سال گذشته افتی حدود ۲ درصد را به خود دیده است. بعد از گروه پژو، دنا در جایگاه دوم به لحاظ سهم تولید در سبد محصولاتی ایران‌خودرو قراردارد. آبی‌های جاده مخصوص تا پایان خرداد امسال ۱۱ هزار و ۸۴۲ دستگاه انواع دنا تولید کردند. این میزان تولید در قیاس با مدت مشابه سال گذشته افت بیش از ۵ درصدی را نشان می‌دهد. آبی‌های جاده مخصوص در تولید گروه سمند نیز مانند دنا افت را در کارنامه خود ثبت کردند. غول آبی جاده مخصوص تا پایان سومین ماه از سال‌جاری توانسته تولید ۹ هزار و ۱۴۵ دستگاه از محصولات حاضر در گروه سمند را نهایی کند که در مقابل تولید ۱۰ هزار و ۱۹۳ دستگاهی سال گذشته، افت بیش از ۱۰ درصدی را نشان می‌دهد. هایما تنها محصول مونتاژی ایران‌خودرو نیز افت تولید را به خود دیده است.

آبی‌های جاده مخصوص تا پایان خردادماه امسال توانسته‌اند هزار و ۱۱۹ دستگاه‌ هایما تولید کنند. این میزان تولید از افتی حدود ۲۳ درصدی در قیاس با همین بازه زمانی در سال گذشته حکایت می‌کند. ایران‌خودرو تا پایان خرداد ۹۹ در مجموع هزار و ۴۵۰ دستگاه هایما تولید کرده بود. تارا محصول جدید ایران‌خودرو نیز طی مدت زمان ذکر شده در سال‌جاری ۵۹۵ دستگاه تولید داشته است. حال سراغ وضعیت تولید دیگر خودروساز بزرگ کشور یعنی خودروسازی سایپا می‌رویم. نارنجی‌های جاده مخصوص طی خرداد به نسبت اردیبهشت ماه امسال توانسته‌اند تولید محصولات خود را نزدیک به ۲۲ درصد افزایش دهند. سایپا در خرداد امسال بیش از ۳۳ هزار و ۱۰۰ دستگاه خودرو تولید کرده است.

تمرکز این خودروساز روی تولید محصولات خانواده تیبا، وانت ۱۵۱ و شاهین بوده است. در میان محصولات یاد شده خانواده تیبا بیش از ۸۷ درصد سهم تولید این خودروساز را فصل بهار ۱۴۰۰ به خود اختصاص داده است. سایپا تا پایان خرداد ‌ماه امسال تولید ۷۱ هزار و ۶۷۹ دستگاه از محصولات خانواده تیبا را نهایی کرده است. این میزان تولید از رشد بیش از ۸۱ درصدی محصولات این خانواده در قیاس با مدت زمان یاد شده در سال ۹۹ حکایت دارد. وانت‌پراید (پراید ۱۵۱) با تولید ۶ هزار و ۱۲۰ دستگاه سهمی حول و حوش ۷ درصد را از میزان تولیدات این خودروساز تا پایان سومین ماه از سال‌جاری به خود اختصاص داده است. غول نارنجی جاده مخصوص توانسته رشد تولیدی بیش از ۱۴ درصد را در تولید این محصول تجاری سبک به نسبت مدت مشابه در سال قبل رقم بزند. سایپایی‌ها طی دو ماهه ابتدایی امسال ۳ هزار و ۸۷۰ دستگاه شاهین تولید کردند.

حال سراغ جزئیات آمار تولید پارس خودرو به‌عنوان سومین خودروساز بزرگ کشور می‌رویم. پارس خودرویی‌ها تا پایان سومین ماه از سال جاری توانسته‌اند ۲۴ هزار و ۶۳۰ دستگاه خودرو تولید کنند. سومین خودروساز بزرگ کشور به‌رغم افت تولید سالانه توانسته در خرداد به نسبت اردیبهشت ماه سال جاری رشد تولید ۳۴‌درصدی را رقم بزند. این خودروساز طی خرداد امسال تولید حدود ۸ هزار و ۹۰۰ دستگاه از انواع محصولات خود را نهایی کرده است.

بررسی اطلاعات پارس خودرو در سایت کدال نشان می‌دهد در پایان فصل بهار امسال در میان محصولات تولیدی این خودروساز، گروه Q۲۰۰ (شامل کوئیک R، R پلاس و کوئیک اتومات) جایگاه اول را به خود اختصاص داده است. سهم گروه Q۲۰۰ از سبد محصولات این خودروساز در بازه زمانی یاد شده حول و حوش ۷۰ درصد بوده است. پارس خودرویی‌ها تا پایان خرداد سال جاری ۱۷ هزار و ۲۰۱ دستگاه از محصولات گروه Q۲۰۰ تولید کردند که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته رشدی بیش از ۱۷۶ درصد داشته است. اما در آمار تولید سومین خودروساز بزرگ کشور که در سایت کدال منتشر می‌شود تولید کوئیک معمولی به‌ صورت جداگانه ثبت می‌شود. پارس خودرویی‌ها تا پایان خرداد سال‌جاری ۴ هزار و ۴۶۸ دستگاه کوئیک معمولی تولید کردند. این خودروساز توانسته از گروه S۲۰۰ (ساینا) طی مدت زمان یاد شده، ۲ هزار و ۷۴۶ دستگاه تولید کند. هر دو محصول کوئیک معمولی و گروه S۲۰۰ سال گذشته در همین بازه زمانی هنوز به سبد محصولاتی پارس خودرو اضافه نشده بودند. پارس خودرویی‌ها همچنان تولید برلیانس محصول مونتاژی خود را در دستور کار دارند. این خودروساز تا پایان خرداد ‌ماه ۱۴۰۰ تولید ۲۱۵ دستگاه از این محصول را نهایی کرده است. مقایسه آمار تولید برلیانس طی مدت زمان یادشده در سال‌جاری با سال ۹۹ از افت تولید بیش از ۸۴ درصدی حکایت دارد.

* کیهان

– ۵ راهکار فوری و بلند مدت برای حل مشکل اجاره‌بها

کیهان درباره بازار مسکن گزارش داده است: کوتاهی صورت گرفته در سال‌های گذشته و ترک فعل دولت در تأمین بازار مسکن، موجب افزایش سرسام‌آور نرخ اجاره در فصل جابجایی‌ها شده، به طوری که پیدا کردن خانه با قیمت مناسب برای مستأجران به یک رویا تبدیل شده است.

تابستان ۱۴۰۰ هم از راه رسید و فصل جابجایی‌ها آغاز شد. امسال همزمان با گرمای کم سابقه، نرخ‌های بی‌سابقه اجاره مسکن هم بیش از هر وقت دیگری برای مردم مشکل‌ساز شده تا مستاجران بیش از دمای هوا، از گرمای سوزان اجاره‌ها کلافه شوند.

یکی از همکاران روزنامه به دلیل افزایش اجاره‌ها ناچار به تعویض خانه شده و چند روزی است در مرخصی به سر می برد، اما هنوز نتوانسته با پول خود در منطقه اسلامشهر در جنوب تهران واحد مناسبی پیدا کند.

در شهرستان‌ها نیز وضع به همین منوال است. به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرگزاری مهر، اجاره‌بهای منازل مسکونی در بجنورد بدون هیچ قید و بندی رشد داشته که این مسئله باعث سرگردانی مستاجران شده است؛ این در حالی است که هیچ نظارتی بر روی افزایش قیمت‌ها وجود ندارد.

همچنین خبر می‌رسد در سایه نبود نظارت و بی‌تدبیری متولیان، نرخ رهن و اجاره‌بهای مسکن در دزفول افزایش چشمگیری یافته و این در حالی است که بسیاری از مستأجران توانایی پرداخت چنین اجاره‌هایی را ندارند.

در این بین یکی از راهکارهای مقطعی برای حل مشکل مستاجران، اعطای وام اجاره است که سال گذشته از سوی ستاد ملی مبارزه با کرونا تصویب و امسال هم تجدید شد. هرچند مبلغ وام تا حدودی مشکل مردم را رفع می‌کند، اما باز هم مشکلات قدیمی وام‌هایی از این دست برقرار است؛ از جمله فرآیند طولانی اخذ وام و یا نیاز به ضامن و اقساط سنگین، خصوصا در مواردی که متقاضی باید قسط اصل و سود را با هم بپردازد، به افراد فشار می‌آورد.

در این بین درد دیگری هم به دردهای مستاجران اضافه شده، چرا که به نظر می‌رسد حتی مصوبه حمایتی ستاد کرونا درباره تمدید اجاره‌نامه‌ها تأثیر چندانی بر عدم افزایش اجاره‌بها نداشته است.

سال گذشته ستاد ملی کرونا مصوبه‌ای داشت مبنی بر این که قراردادهای اجاره با نرخ حداکثر ۲۵ درصد در کلانشهرها تمدید شوند. با ادامه یافتن وضعیت بحرانی کرونا در سال جاری این بخشنامه تمدید شد. بر اساس این بخشنامه مالکان نمی‌توانند مستاجران خود را مجبور به تخلیه خانه کنند و سیستم قضایی نیز هیچ حکم تخلیه صادر نمی‌کند.

با این حال خبرهایی که از مستاجران در نقاط مختلف کشور به گوش می‌رسد، نشان می‌دهد این مصوبه ضمانت اجرایی محکمی ندارد.

یکی از مخاطبان روزنامه از فولادشهر اصفهان در تماس با کیهان اظهار داشت صاحبخانه او اجاره را به شدت افزایش داده و حاضر به پذیرش نرخ افزایش مصوب ستاد مقابله با کرونا برای تمدید خودکار قراردادهای اجاره نیست و پس از اقدام به شکایت، با اینکه هیچ تأخیری در پرداخت اجاره و شارژ ماهیانه نداشتم، رای به تخلیه خانه گرفته است. او می‌افزاید که با مراجعه به دادگستری به مصوبه ستاد اشاره کردم ولی در پاسخ گفتند چیزی به ما ابلاغ نشده و برو حق خود را از صدا و سیما بگیر که این اطلاعیه‌ها را منتشر کرده است! گفتنی است این مشکل از سوی بسیاری دیگر از مردم نیز اظهار می‌گردد.

از سوی دیگر، آمارهای رسمی از افزایش نرخ اجاره‌بها نشان می‌دهد این بخشنامه نتوانسته سدی در برای افزایش نرخ اجاره باشد و درکف بازار بیشتر اجاره‌نامه‌ها بیش از سقف تعیین شده تنظیم شده است.

گره کار کجاست؟

در همین حال معاون دفتر اقتصاد مسکن وزارت راه و شهرسازی درباره نرخ افزایش اجاره بها مدعی است امسال میزان افزایش اجاره‌بها در تهران ۲۵ درصد، کلانشهرها ۲۰ درصد و سایر شهرها ۱۵ درصد است.

این درصدها در حالی است که براساس آمارهای سال ۹۵، حدود ۵۰ درصد هزینه های مردم تهران صرف بخش مسکن می‌شد و این آمار برای اقشار ضعیف، حتی به ۷۰ درصد هم می‌رسید.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از اقتصادنیوز، علی قائدی همچنین توضیح داد: در شرایطی که موجر قصد ساخت یا فروش واحد مسکونی خود را داشته باشد یا واحد مسکونی را برای فرزند خود که تشکیل خانواده داده است بخواهد، همچنین اگر مستاجر برای چند ماه اجاره‌بها را پرداخت نکرده باشد، امکان صدور حکم تخلیه وجود دارد.

افشین عزیزی، حقوقدان هم دراین رابطه معتقد است: نقش ستاد ملی کرونا و جایگاه قانونی آن شفاف نیست. در موضوع قانونگذاری و اجرا، جایگاه مجلس، هیئت وزیران، دیوان عدالت اداری مشخص است اما ستاد ملی کرونا که مصوباتش قانون محسوب می‌شود جایگاهی فراقانونی دارد و برخی معتقدند برخی مصوبات این ستاد بیش از حدود اختیاراتش است.

به گفته این کارشناس مسائل حقوقی در ستاد ملی کرونا نماینده قوه قضائیه و دادستان کل کشور حضور دارند و بنابراین مصوباتی مانند تمدید اجاره‌نامه و عدم صدور حکم تخلیه از سوی قوه قضائیه اجرایی می شود. اما همچنان وجود این ستاد دارای خلأ قانونی است.

به نظر می‌رسد باید مسئولان مختلف اعم از مجلس، دولت و بویژه دستگاه قضا که در این سال‌ها مایه امیدواری مردم بوده است، فکری به حال نقص‌های قانونی کنند چرا که مستاجران ناچار به پذیرش شرایط اعمال شده از سوی موجران هستند و پناهی جز خدا و دستاویزی جز قانون ندارند.

نتیجه ۵ سال فاجعه مدیریتی

از سوی دیگر، چندی پیش محمد اسلامی وزیر راه و شهرسازی به تأثیر تورم بازارهای موازی بر بازار مسکن اشاره کرد و درباره راهکارهای در دست اقدام بیان کرد: طرح اقدام مسکن ملی یکی از این طرح‌هاست که آن را در جهت نهضت خانه‌سازی آغاز کرده‌ایم.

تأکید وزیر بر نهضت خانه‌سازی، هم امید بخش بود و هم از یک غفلت فاجعه‌بار هشت ساله حکایت داشت. دولت تدبیر و امید در این سال‌ها فرصت داشت بخشی از مسکن مورد نیاز کشور را تأمین کند تا افزایش قیمت‌ها هر سال بدتر از سال قبل نشود و مردم را از پای در نیاورد.

با این حال وزارت راه و شهرسازی دولت روحانی به مدت بیش از پنج سال در دست عباس آخوندی بود که اعتقادی به ساخت مسکن نداشت و اعلام می‌کرد که افتخار می‌کنم حتی یک مسکن هم افتتاح نکرده‌ام!

نتیجه آن کج‌دهنی‌ها به مهم‌ترین دغدغه معیشتی مردم این روزها در اخبار مربوط به بی‌سرپناهی مردم، اجاره‌های نجومی، پشت بام خوابی و این اواخر، کانتینرخوابی نمود پیدا کرده است.

اینکه وزیر فعلی بر ضرورت سیاست نهضت خانه سازی تأکید می‌کند، نشان می‌دهد سیاست قبلی غلط بوده، بنابراین کسانی که افتخار می‌کردند یک خانه هم نساخته‌اند، باید جوابگوی وضعیت امروز مردم باشد زیرا یکی از عوامل اصلی بروز چنین وضعیت نابهنجاری همان افراد هستند.

به هرحال باوجودی که یک عامل اصلی وضعیت امروز بازار مسکن، ترک فعل ۸ ساله دولت بوده است، با این حال هنوز هم راه‌هایی برای کاستن از عمق فاجعه وجود دارد.

یک راهکار برای دوره کوتاه مدت، فشار به محتکران مسکن برای عرضه واحدهای خود از طریق اعمال مالیات بر خانه‌های خالی است. در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله اکثر کشورهای اروپایی و آمریکایی، با اخذ مالیات از خانه‌های خالی به مقابله با احتکار مسکن می‌پردازند.

با توجه به اهمیت این موضوع، قانون مالیات بر خانه‌های خالی در قالب قانون اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم، سال‌ها در راهروهای دولت و مجلس سرگردان بود تا اینکه پس از کوتاهی عباس آخوندی، نهایتا در مردادماه ۹۹، سامانه املاک و اسکان کشور توسط وزارت راه و شهرسازی راه‌اندازی شد. همزمان با این موضوع و در ماه‌های ابتدایی آغاز به کار مجلس یازدهم، نمایندگان مجلس قانون مالیات بر خانه‌های خالی را اصلاح کردند و این مصوبه مجلس در دی ماه پارسال به تایید شورای نگهبان رسید و تبدیل به قانون شد.

با این حال متأسفانه در مرحله اجرا نیز این موضوع بین دستگاه‌ها پاسکاری می‌شود. وزارت راه و شهرسازی از ارسال اطلاعات خانه‌های خالی به سامانه املاک خبر می‌دهد ولی سازمان امور مالیاتی در این اطلاعات تشکیک می‌کند با این وصف بعید است با این پاسکاری دستگاههای دولتی در یک ماه باقی مانده از دولت روحانی راهکار اخذ مالیات از خانه‌های خالی راه به جایی ببرد.

اگر دولت سیزدهم این قانون را به صورت جدی اجرایی کند، انتظار می‌رود شاهد کاهش قیمت مسکن ملکی و استیجاری و سوداگری‌های بخش مسکن باشیم و همچنین زمینه لازم برای هدایت نقدینگی موجود در جامعه به سمت بازارهای مولد اقتصادی فراهم گردد.

درباره سایر راهکارها برای کنترل اجاره بها هم خبرگزاری فارس طی گزارشی نوشت: دولت می‌تواند با استفاده از سازوکارهایی، هم زمینه ساخت مسکن به صورت گسترده را فراهم سازد و هم قیمت تمام شده مسکن را کاهش دهد تا خیلی از خانوارها، صاحب خانه شوند. سایر راهکارها عبارتند از:

اختصاص زمین رایگان: در شهرهای بزرگ، قیمت زمین ۶۰ درصد کل قیمت مسکن را تشکیل می‌دهد. دولت می‌تواند زمین را به صورت بلندمدت (۹۹ ساله) به مردم اجاره دهد.

پرداخت هزینه زمین در بازه طولانی: در شرایطی که امکان اجرای راهکار الف نیست، دولت می‌تواند هزینه زمین را بعد از ساخت مسکن و با اقساط طولانی مدت، از صاحبخانه دریافت نماید.

اعطای تسهیلات بلند مدت ساخت مسکن: در این حالت، سازندگان مسکن، وام را دریافت می‌کنند تا سریعتر خانه‌ها را بسازند و سپس مردم که خانه را از سازندگان، خریداری می‌کنند، اقساط این وام را خواهند پرداخت.

ساماندهی تقاضای مسکن: دولت می‌تواند با اولویت‌بندی اقشار نیازمند مسکن مثلا زوج‌های جوان، جلوی ورود افرادی که نیت سوداگری دارند را به این بازار بگیرد. ضمنا دولت با اخذ مالیات بر خانه‌های خالی که پیشتر ذکر شد، می‌تواند افرادی که خانه‌های خود را با نیت سوداگری، خالی نگه داشتند، جریمه نماید تا شاهد افزایش عرضه مسکن باشیم.

براساس آمارها، در سال ۹۵، حدود ۵۰ درصد هزینه های مردم تهران صرف بخش مسکن می‌شد و این آمار برای اقشار ضعیف، حتی به ۷۰ درصد هم می‌رسید.

* وطن امروز

– درگاه توقف کسب و کار!

وطن امروز از مشکلات کارآفرینان و فعالان اقتصادی با درگاه ملی مجوزهای کشور وزارت اقتصاد گزارش داده است: درگاه ملی مجوزهای کشور که قرار بود باعث تسهیل صدور مجوزهای کسب‌وکار کشور شود، خود حالا تبدیل به سنگی بزرگ در مقابل فعالان اقتصادی شده است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از وطن‌امروز، اردیبهشت‌ ۹۹ بود که مجلس شورای اسلامی با اصلاح ماده ۷ قانون سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، کشور را در ریل اصلاح نظام مجوزدهی انداخت. تاسیس هیات مقررات‌زدایی و تسهیل صدور مجوزهای کسب‌وکار زیر نظر وزارت اقتصاد، مقدمه‌ای بر حرکت لکوموتیو اقتصاد کشور بر ریل تسهیل صدور مجوزها شد تا در راستای فرمایش رهبر انقلاب مبنی بر جهش تولید، دروازه‌های تولید به روی متقاضیان باز شود.

پیش از این، صدور مجوز سال‌ها زیر سایه سنگین تعارض منافع و امضاهای طلایی نمی‌توانست باعث بالندگی اقتصادی کشور شود. مجوز گرفتن برای متقاضیان آن به امری محال تبدیل شده‌ بود، به نحوی‌که یک باغدار برای داشتن یک گلخانه در زمین خود، نمی‌توانست اقدام کند اما با تلاش‌های هیات مقررات‌زدایی قدم‌های مثبتی در جهت رفع این نواقص و کمبودها برداشته شد.

یکی از وظایف هیات مقررات‌زدایی در این مدت ساماندهی مجوزهای کشور با تاسیس درگاه ملی مجوزهای کشور مصطلح به G۴B است. این سامانه حاصل همکاری وزارت امور اقتصادی و دارایی، سازمان فناوری اطلاعات ایران و وزارت کشور است. بررسی‌های وطن امروز حاکی از آن است که متاسفانه این درگاه در عملکرد خود بسیار ضعیف بوده و نتوانسته حداقل‌ نیازهای مردم برای رسیدن به مجوز مورد نظرشان را تامین کند. این سامانه نمی‌تواند شما را از نقطه ابتدا تا نقطه پایانی گرفتن مجوز راهنمایی کند. در واقع این سامانه تبدیل به یک کمد آرشیو بسیار نامنظم از مجموعه‌ اوراق و قوانین و آیین‌نامه‌ها وضوابط و مقررات مختلف از سوی وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها و انجمن‌ها و اصناف و اتحادیه‌ها و ادارات و دیگر اماکن مرتبط با حوزه کسب‌وکار شده ‌است، به نحوی که درباره برخی کسب‌وکارها با جست‌وجوی پروانه یا مجوز مورد نظر، انبوهی از اطلاعات نمایان می‌شود که نمی‌توان در میان آنها به تنها هدف وجودی سامانه یعنی راهنمایی مورد نیاز ارباب رجوع ناظر به مراحل گرفتن مجوز پی برد.

به عنوان مثال برای فهم شرایط راه‌اندازی یک گلخانه ابتدا باید دانست مجوز گلخانه را اصناف صادر می‌کنند یا دستگاه‌های اجرایی کشور که دانستن این موضوع از سوی ارباب رجوع فرضی نادرست است. سؤال اینجاست: ارباب رجوع از کجا باید بداند هر کدام از مجوزهایی که به دنبال گرفتن آنهاست از سوی دستگاه اجرایی صادر می‌شود یا اصناف صدور آن مجوز را در اختیار خود گرفته‌اند.

بعد از جست‌وجوی گلخانه در صفحه جست‌وجوی اصناف و عدم وجود نتیجه، متقاضی، گلخانه را در صفحه جست‌وجوی دستگاه‌های اجرایی وارد می‌کند که با انبوهی از مجوزها مواجه می‌شود که بیشتر مایه‌ سردرگمی است. گستردگی نتایج نشان‌ داده‌ شده از پروانه تاسیس، پروانه بهره‌برداری، گواهی تاییدیه فنی سازه و پروانه توسعه گرفته تا اینکه هر کدام از این تاییدیه‌ها و پروانه‌ها ناظر به واحد گلخانه‌ای کوچک‌مقیاس است یا مجتمع گلخانه‌ای را شامل می‌شود و حتی با قرار گرفتن کلمه قارچ در کنار واحدهای گلخانه‌ای مجوز دیگری به وجود می‌آید.

اوضاع زمانی وخیم‌تر می‌شود که اگر برای مثال روی لینک مشاهده مجوز پروانه تاسیس و توسعه واحدهای گلخانه‌ای کوچک‌مقیاس در اراضی داخل محدوده روستاها، شهرها و شهرک‌های مسکونی (تا ۳۰۰ متر) کلیک شود، صفحه‌ای باز می‌شود تا بتوان در این صفحه با مجوز مربوط آشنا شد اما در واقع صفحه‌ای شلوغ و پر از متن‌های خشک و گیج‌کننده اداری باز می‌شود که برخی کارشناسان نیز ترجیح می‌دهند به جای استفاده از این صفحه به سایت اصلی مرجع صادرکننده مجوز مراجعه کنند.

در بسیاری مواقع صفحه‌ای که باز می‌شود، دارای لینک‌هایی از آیین‌نامه‌ها و ضوابط و دستورالعمل‌هایی است که مستقیما از سایت مرجع مجوز وارد شده ‌است و هیچ گونه پالایش یا ساده‌سازی برای فهم عمومی روی آنها نشده ‌است.

در عمل سایت درگاه ملی مجوزهای کشور دقیقا مانند انباری بزرگی است که تمام متولیان مجوز در کشور که تعداد آنها به گفته ۳ اتاق بزرگ کشور از ۳۰۰ مورد تجاوز می‌کند، کاغذهای اداری خود را در آن نگه می‌دارند.

می‌توان گفت این درگاه به جای اینکه راهکاری برای سهولت کسب و کار باشد تبدیل به سدی در راه فعالان اقتصادی شده است.

* فرهیختگان

– بازار اجاره مسکن در پایان دولت روحانی با قیمت‌های نجومی متلاطم است

فرهیختگان اوضاع اجاره‌بها را بررسی کرده است:‌ تحقیقات میدانی فرهیختگان از بازار معاملات مسکن نشان می‌دهد مطابق با روال سال‌های گذشته که از ابتدای تابستان فصل اوج جابه‌جایی‌ها در بازار اجاره منازل آغاز می‌شد از هم‌اکنون و همزمان با آغاز تابستان، بازار مسکن وارد فصل اصلی نقل‌وانتقالات اجاره‌نشین‌ها شده و رصدها نشان می‌دهد که اجاره‌بها هم به پیروی از شرایط موجود روند صعودی را به خود گرفته است.

 فصل جابه‌جایی‌های مسکونی فرا رسیده است، اما در بازار در مقایسه با سال‌های گذشته چندان خبری از مشتریان و عرضه‌کنندگان نیست. آنچه بیش از هر چیزی در روزهای اخیر در بازار مسکن رونق گرفته، آه و افسوس‌هایی است که بعد از شنیدن قیمت‌ها بر جان مشتریانی می‌افتد که سرمایه آنها محدود و انتخاب‌های آنها محدودتر است. بانک مرکزی در تازه‌ترین آمار خود در این مورد از افزایش ۳۰ درصدی معاملات مسکن در خردادماه و افزایش ۳ درصدی قیمت‌ها در همین ماه صحبت می‌کند. افزایش قیمتی که به تبع بازار اجاره را نیز به‌دنبال خود خواهد کشاند. این نهاد دولتی البته تورم ماهانه اردیبهشت‌ماه را در آماری عجیب منفی ۲ درصد اعلام کرده بود که خلاف باور عموم بود. مرکز آمار نیز که آخرین اطلاعات خود را تا پایان اردیبهشت‌ماه منتشر کرده، تورم ماهانه اردیبهشت را مثبت ۳ درصد اعلام کرده است. با این وجود اما تحقیقات میدانی از خیز مجدد قیمت‌ها چه در خرید و چه در اجاره‌ها خبر می‌دهد. براساس تحقیقات میدانی فرهیختگان نرخ اجاره‌بها در محدوده جمالزاده برای یک‌مترمربع واحد مسکونی ۵/۵ میلیون تومان است. همچنین در بهارستان اجاره واحد مسکونی ۸۰ متری ماهانه ۴ میلیون تومان برای مستأجر آب می‌خورد. اما قیمت‌ها در مناطق شمالی‌تر تهران هم بسیار فضایی‌تر از این ارقام است؛ به‌عنوان مثال در شهرک‌غرب اجاره یک واحد مسکونی ۱۵۰ متری به صورت رهن کامل حدود ۲ میلیارد تومان است. بر پایه تحقیقات انجام‌شده از برخی بنگاه‌های معاملات ملکی فعال در بعضی مناطق نیمه‌جنوبی و مرکزی پایتخت اجاره بها مسکن درحال افزایش است که بخشی از آن به‌دلیل وام ودیعه مسکن و بخشی دیگر به افزایش قیمت ملک برمی‌گردد. فعالان بازار معتقد هستند که وام ودیعه مسکن، انتظار موجران را بالاتر برده و آنها دیگر دست مستاجر را خالی نمی‌بینند. افزایش قیمت مسکن نیز علی‌الظاهر به تبعیت از دیگر بازارها و بازگشت انتظارات تورمی، اخبار منفی از مذاکرات و افزایش قیمت مصالح ساختمانی آغاز شده است.

خانه متری ۳۰ میلیون تومان

بانک مرکزی گزارش تحولات بازار مسکن شهر تهران در خردادماه امسال را منتشر کرد که نشان می‌دهد در ماه مذکور ۵ هزار و ۱۰۲ فقره معامله مسکن ثبت شده که نسبت به ماه قبل از آن (اردیبهشت ۱۴۰۰) رشد ۳۰ درصدی داشته ولی نسبت به ماه مشابه سال قبل (خرداد ۱۳۹۹) همچنان رقم پایین‌تری را نشان داده و تقریبا کاهش ۵۲.۷ درصدی را ثبت کرده است. براساس آمارهای منتشر شده تعداد معاملات مسکن شهر تهران در خرداد ۱۳۹۹ حدود ۱۱ هزار مورد بوده که در خرداد ۱۴۰۰ به کمتر از ۵ هزار و ۲۰۰ مورد رسیده است. این مساله نشان می‌دهد که در خردادماه برخی از خریداران و فروشندگان از مردد بودن خارج شده و بر خلاف اردیبهشت و فروردین ۱۴۰۰ اقدام به عقد معاملات خود کرده‌اند. متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در تهران در خرداد امسال ۲۹ میلیون و ۶۷۳ هزار و ۶۰۰ تومان اعلام شده که نسبت به اردیبهشت امسال افزایش ۳ درصدی و نسبت به خرداد سال گذشته رشد ۵۶.۶ درصدی دارد. این درحالی است که رشد این نرخ در فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰ به ترتیب، ۹۲ و ۷۰ درصد بوده است، بنابراین به نظر می‌رسد علی‌رغم روند نزولی رشد نقطه‌به‌نقطه قیمت مسکن در تهران، تورم ماهانه گارد صعودی خود را حفظ کرده و خبر از احتمال بیشتر شدن شیب تورمی می‌دهد. بیشترین متوسط قیمت در منطقه یک تهران با متری ۶۶ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان اتفاق افتاده و کمترین متوسط قیمت به منطقه ۱۸ با متری ۱۲ میلیون و ۶۱۰ هزار تومان اختصاص دارد. بیشترین تعداد معاملات در منطقه ۵ با ۷۰۸ فقره معامله بود و سپس منطقه ۱۰ با ۴۹۸ معامله و منطقه ۴ با ۴۱۳ معامله در رتبه‌های بعدی قرار دارند. همچنین تعداد معاملات مسکن نیز در خردادماه امسال به منطقه ۱۹ با ۴۴ فقره معامله و سپس منطقه ۲۲ با ۷۰ فقره معامله مسکن تعلق داشت. براساس گزارش بانک مرکزی، بیشترین سهم تعداد معاملات مسکن در خرداد امسال به واحدهای مسکونی واقع در دامنه قیمتی ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان با سهم ۱۸.۶ درصد اختصاص دارد. همچنین بیشترین معاملات مسکن به واحدهایی با متراژ ۶۰ تا ۷۰ مترمربع با سهم ۱۴.۸ درصد از کل معاملات مسکن در خرداد امسال تعلق یافته است. در مجموع به نظر می‌رسد بازار ملک متاثر از بازگشت ملایم انتظارات تورمی و همچنین نزدیک شدن به فصل تابستان در خردادماه سال جاری روند بسیار متفاوتی را به نسبت روند گذشته‌ خود طی کرده است. براین اساس، علاوه‌بر افزایش ماهانه قیمت مسکن، تعداد معاملات آن نیز به بالای ۵ هزار فقره در خردادماه برای شهر تهران افزایش یافته است. بازگشت ملایم انتظارات تورمی به اخبار منفی از مذاکرات وین، رشد قیمت دلار و ناآگاهی از تیم اقتصادی و سیاست‌های اقتصادی دولت آینده برمی‌گردد.

مهر تایید مرکز آمار بر گرانی مسکن

از سال گذشته مرکز آمار ایران با توجه به تغییرات جدید بازار معاملات مسکن در شهر تهران (کاهش قابل توجه حجم معاملات) با حذف برخی پارامترها تلاش کرد تصویر واقعی از وضعیت و تغییرات قیمتی در بازار مسکن را ارائه دهد. روز گذشته تازه‌ترین گزارش منتشرشده از سوی این مرکز تحت‌عنوان گزارش شاخص قیمت املاک مسکونی شهر تهران در اردیبهشت ۱۴۰۰ نشان می‌دهد عدد شاخص در اردیبهشت‌ماه براساس ماه پایه یعنی فروردین ۹۵ به عدد ۷۱۲ رسیده که بیانگر رشد ۷ برابری طی این دوره زمانی است. نرخ تورم نقطه‌ای در اردیبهشت ۱۴۰۰ عدد ۷۲ درصد را نشان می‌دهد؛ یعنی باید خریداران برای خرید یک واحد مسکونی در شهر تهران نسبت به اردیبهشت ١٣٩۹، ۷۲ درصد بیشتر پرداخت کنند. تورم نقطه‌ای این ماه در مقایسه با ماه قبل در حدود ۱۰ واحد درصد کاهش یافته است. اما نرخ تورم ماهانه خبر از روند تدام صعود قیمت در اردیبهشت ماه نسبت به ماه گذشته خود می‌دهد. نرخ تورم ماهانه (درصد تغییر عدد شاخص قیمت ماه جاری نسبت به عدد شاخص ماه قبل) نیز در اردیبهشت ۱۴۰۰ به عدد ۳ درصد رسیده است. درحالی که تورم ماهانه فروردین رقمی نزدیک به صفر بوده است. این گزارش همچنین نشان می‌دهد نرخ تورم سالانه اردیبهشت ۱۴۰۰ املاک مسکونی شهر تهران به عدد ۸۴ درصد رسیده است که نسبت به ماه قبل ۴ واحد درصد افزایش نشان می‌دهد. جالب آنکه گزارش مرکز آمار ایران تحولات قیمتی در بازار مسکن پایتخت طی یک ماهه اردیبهشت را متفاوت از بانک مرکزی تشریح کرده است. بانک مرکزی گزارشی از تحولات بازار مسکن در اردیبهشت‌ماه امسال منتشر کرده بود که براساس آن قیمت خرید و فروش یک مترمربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده از طریق بنگاه‌های معاملات ملکی شهر تهران، ۲۸ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بود که نسبت به ماه قبل ۲ درصد کاهش نشان می‌داد اما تازه‌ترین گزارش مرکز آمار از شهر تهران می‌گوید میزان رشد ماهانه ۳ درصد بوده است که با این حساب سطح قیمت میانگین حدود ۳۰ میلیون تومان در هر مترمربع برآورد می‌شود. علی‌رغم تفاوت فاحش نظرات مرکز آمار و بانک مرکزی از مسکن تهران در اردیبهشت‌ماه، بانک مرکزی خبر از تورم ماهانه در خرداد می‌دهد. هر چند گزارش مرکز آمار از خرداد منتشر نشده اما به نظر می‌رسد براساس آمارهای قبلی این مرکز تورم خرداد ۱۴۰۰ را رقمی بیش از رقم اعلام شده از سوی بانک مرکزی بداند.

شروع موج جدید افزایش اجاره‌ها

با رسیدن فصل جابه‌جایی مستاجران، مشکل عدم ساخت مسکن موردنیاز خانوارها در ۸ سال گذشته، مجددا خود را در گرانی روزافزون اجاره‌بها نشان داد. سال گذشته به‌رغم تعیین سقف ۲۵ درصدی برای افزایش نرخ اجاره مسکن، رشد این شاخص بنا به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از‌های بانک مرکزی بیش از ۴۰ درصد بود و پیش‌بینی می‌شود که در سال جاری هم این روند افزایشی ادامه داشته باشد. از طرف دیگر در دو بخش قبلی مشاهده شد که بانک مرکزی افزایش قیمت مسکن در خرداد و مرکز آمار نیز افزایش قیمت‌ها را در اردیبهشت تایید کرده‌اند، با این توصیف که اجاره‌بها نیز براساس نسبتی که از رهن مشخص می‌شود می‌توان از افزایش اجاره‌ها نیز خبر داد. این درحالی است که دولت برای حمایت از مستاجران در سال جاری مصوبه ستاد کرونا مبنی‌بر عدم افزایش بیش از ۲۵ درصدی اجاره‌بها در تهران و همچنین وام ودیعه مسکن را اجرا کرده است. تحقیقات میدانی فرهیختگان از بازار معاملات مسکن نشان می‌دهد مطابق با روال سال‌های گذشته که از ابتدای تابستان فصل اوج جابه‌جایی‌ها در بازار اجاره منازل آغاز می‌شد از هم‌اکنون و همزمان با آغاز تابستان، بازار مسکن وارد فصل اصلی نقل‌وانتقالات اجاره‌نشین‌ها شده و رصدها نشان می‌دهد که اجاره‌بها هم به پیروی از شرایط موجود روند صعودی را به خود گرفته است.

بلوف دولت در حمایت از مستاجران

بر پایه تحقیقات انجام شده از برخی بنگاه‌های معاملات ملکی فعال در بعضی مناطق مرکزی و نیمه‌جنوبی پایتخت، به‌رغم اینکه فصل تابستان عموما فصل جابه‌جایی بیشتر می‌شود اما در فصل جاری میزان عرضه فایل‌های اجاره نسبتا در مقایسه با مدت‌های مشابه سال‌های گذشته کاهش داشته است. یکی از دلایلی که در این زمینه مطرح می‌شود عدم تغییر مکان بخشی از مستاجران و سررسید یک ساله آنها در مردادماه است. از سوی دیگر به دلیل روند افزایشی اجاره مسکن به اعتقاد برخی واسطه‌های ملکی مناطق میانی و جنوبی شهر تهران به پرداخت وام ودیعه مسکن از سوی دولت به مستاجران گفته می‌شود. معامله‌گران بازار مسکن معتقدند که آنچه دولت به‌عنوان وام و تسهیلات برای ودیعه و اجاره مسکن به مستاجران پرداخت می‌کند، در اصل به موجران داده می‌شود تا به‌زعم دولت، باری از دوش مستاجران برداشته شود، درحالی که این موضوع موجران را نسبت به دریافت پول بیشتر برای اجاره فعال می‌کند. دستوری عمل کردن و دخالت‌های دولت در هر بخشی به ضرر آن بخش تمام می‌شود؛ مثل اعطای تسهیلات وام و ودیعه مسکن؛ چراکه انتظار موجران را از مستاجران افزایش می‌دهد، درحالی که اگر دخالت‌های دستوری دولت نبود، موجران با مشاهده عدم توان مستاجران با آنها کنار می‌آمدند و این موضوع مانع شکل‌گیری انتظارات جدید قیمتی در بازار اجاره مسکن می‌شد. طبق گفته برخی مشاوران بنگاه‌های معاملات ملکی مناطق نیمه‌جنوبی تهران، فایل‌های ارائه شده هم به صورت رهن کامل و هم به صورت ترکیبی از رهن و اجاره ارائه می‌شوند، این درحالی است که در سال گذشته به دلیل استقبال زیاد مردم از بازار سرمایه و بازدهی این بازار، تقاضا برای دریافت رهن کامل به‌شدت افزایش یافته بود اما درحال حاضر عرضه فایل‌های متنوع و به صورت ترکیبی از رهن و اجاره بیشتر شده است و با توجه به عدم بازدهی برخی بازارها چه بسا تمایل به دریافت اجاره ماهانه بیشتر از رهن سالانه است.

۲ میلیارد تومان اجاره یک خانه در شمال تهران

شاید تا چند سال پیش قیمتی که امروز برای رهن کامل یک آپارتمان ۷۰ متری در خیابان فرشته پرداخت می‌شد، قیمت خرید آن بود. اما حالا برای رهن کامل یک آپارتمان بالای ۷۰ مترمربع در مناطق یک تا ۳ باید بیش از یک میلیارد تومان پرداخت کرد. بازار اجاره مسکن در تهران در چند سال اخیر در کنار افزایش نرخ مسکن، با افزایش اجاره‌بها همراه بوده است. بسیاری از مناطق شمال تهران با قیمت‌های سرسام‌آور معامله می‌شوند که به‌زعم معامله‌گران این مناطق قیمت‌های بالا سبب کاهش تقاضا برای اجاره و خرید شده است. براساس اطلاعات به دست آمده از آگهی‌های ثبت شده در املاکی‌ها و سایت‌های مختلف متوسط اجاره در برخی از مناطق گران‌قیمت تهران به دست آمده است. در بین مناطق موجود در جردن، نیاوران و شهرک غرب با متوسط رهن یک میلیاردی و اجاره ماهانه ۱۸ و ۱۹ میلیون تومانی از اجاره ماهانه گران‌تری برخوردار هستند. به‌عنوان مثال در یک نمونه واحد مسکونی در شهرک غرب با متراژ ۲۰۰ متری، رهنی و اجاره‌ای در حدود ۲ میلیارد تومان نیاز دارد. به این مناطق می‌توان الهیه و زعفرانیه را نیز اضافه کرد که از اجاره‌های بیش از ۱۸ میلیون تومان برخوردار هستند. در بین مناظق مشاهده شده سوهانک، ازگل، ملاصدرا و ونک نیز جزء مناطق بالای شهر تهران محسوب می‌شوند که اجاره هر واحد مسکونی در آنها در حدود ۳۰۰ میلیون تومان رهن و ۴ تا ۸ میلیون تومان نیز اجاره است. از قرار معلوم حتی با وجود فصل جابه‌جایی‌ها همچنان بازار رهن و اجاره در مناطق نیمه‌شمالی با رکود مواجه بوده اما همچنان شیب قیمت‌ها به سمت بالا می‌رود.

نرخ‌های عجیب اجاره در جنوب تهران

تحقیقات میدانی از وضعیت بازار اجاره در برخی مناطق مرکزی و نیمه‌جنوبی پایتخت نشان می‌دهد، فایل‌های عرضه آپارتمان برای رهن و اجاره در مقایسه با سال گذشته کاهش داشته و در عوض آن نیز افزایش قیمت‌ها از مصوبات ستاد کرونا تجاوز کرده است. برپایه تحقیقات انجام شده از برخی بنگاه‌های معاملات ملکی فعال در بعضی مناطق نیمه‌جنوبی پایتخت، به‌رغم اینکه فصل تابستان عموما جابه‌جایی بیشتر می‌شود اما در فصل جاری میزان عرضه فایل‌های اجاره نسبتا کاهش داشته است. از سوی دیگر به دلیل روند صعودی قیمت مسکن و اجاره آن، بسیاری از متقاضیانی که قصد اجاره یا خرید در ماه‌های آتی داشتند به نوعی از تصمیم خود منصرف شده و اقدام نکرده‌اند. به اعتقاد برخی واسطه‌های ملکی مناطق میانی و جنوبی شهر تهران، بازار مسکن به‌طور کلی طی حدود دو ماه گذشته وارد رکود شده و تقاضا هم در حوزه خرید و فروش و هم در حوزه رهن و اجاره با افت مواجه شده است. نکته قابل تامل دیگر به‌هم پیوستگی قیمت‌ها در مناطق جنوبی و میانی تهران است. به این منظور که تقاضای بیشتر برای اسکان در این مناطق باعث شده که افزایش اجاره‌ها در این مناطق به مراتب از رشد بالاتری برخودار بوده باشد. طبق گفته برخی مشاوران بنگاه‌های معاملات ملکی مناطق نیمه‌جنوبی تهران، فایل‌های ارائه شده برخلاف سال گذشته هم به صورت رهن کامل و هم به صورت ترکیبی از رهن و اجاره ارائه می‌شوند. با توجه به نزدیک شدن به فصل جابجایی‌ها نرخ‌ها بازار اجاره مسکن کشور با یک شیب ملایم درحال افزایش است. به‌عنوان نمونه مطابق بررسی‌های میدانی انجام شده نرخ اجاره‌بها در محدوده جمالزاده برای یک مترمربع واحد مسکونی ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رهن و در حدود ۸۲ هزار تومان است. به‌عبارت دیگر اجاره ماهانه یک دستگاه آپارتمان ۸۰ مترمربعی در این محله ۷ میلیون تومان است. در اسکندری جنوبی متوسط اجاره یک مترمربع واحد مسکونی ۶۳ هزار تومان است، یعنی ۵ میلیون تومان اجاره ماهانه. در حکیمیه متوسط اجاره هر مترمربع آپارتمان ۱۲۰ هزار تومان است. به عبارت دیگر اجاره ماهانه یک واحد ۱۰۰ مترمربعی ۱۲ میلیون تومان است. همچنین در بهارستان اجاره هر مترمربع واحد مسکونی ۵۰ هزار تومان است که یعنی اجاره واحد ۸۰ متری در بهارستان طی یک ماه ۴ میلیون تومان برای مستأجر آب می‌خورد. اگر این مبلغ تبدیل شود؛ ۱۲۰ میلیون تومان پول پیش و ماهانه ۴ میلیون تومان اجاره واحد مسکونی ۸۰ مترمربعی خواهد شد.

* جوان

– مین‌گذاری دامی و مرغی برای دولت بعد

جوان درباره کمبود نهاده‌های دامی گزارش داده است: انتشار ویدئو کشتار گاوهای آبستن طی هفته‌های گذشته افکار عمومی را ناراحت کرد و نشان داد که ضعف مدیریت و سیاستگذاری در حوزه اقتصاد تا چه حد می‌تواند فاجعه بیافریند، زیرا هزینه غذای دام در اثر سوء‌تدبیرها آنقدر بالا رفته که دامدار حتی حاضر شده گاو آبستن خود را به کشتارگاه ببرد، در حالی که سازمان دامپزشکی این اقدام را ممنوع اعلام کرده است.

 انتشار ویدئو کشتار گاوهای آبستن طی هفته‌های گذشته افکار عمومی را ناراحت کرد و نشان داد که ضعف مدیریت و سیاستگذاری در حوزه اقتصاد تا چه حد می‌تواند فاجعه بیافریند، زیرا هزینه غذای دام در اثر سوء‌تدبیرها آنقدر بالا رفته که دامدار حتی حاضر شده گاو آبستن خود را به کشتارگاه ببرد، در حالی که سازمان دامپزشکی این اقدام را ممنوع اعلام کرده است.

وضعیت توزیع نهاده‌های دامی در کشور به بدترین شکل خود وفادار مانده است؛ چه مرغداران و چه دامداران از این وضعیت گله سر داده‌اند و مشکلات بزرگی طی روزهای گذشته ایجاد کرده است. فعالان این بخش می‌گویند هیچ مکانیسم درستی در این بخش وجود ندارد و بدقولی و اقدامات عجیب دولتی‌ها آن‌ها را در معرض ورشکستگی قرار داده است؛ مثلاً مرغداران، می‌گویند متأسفانه از سامانه بازارگاه به اندازه کافی نهاده توزیع نمی‌شود و برخی از تولیدکنندگان بیش از دو ماه است که پول واریز کرده‌اند، اما سهمیه دان آن‌ها هنوز نرسیده است.

محمد یوسفی، رئیس انجمن پرورش‌دهندگان مرغ گوشتی با اشاره به اینکه با توجه به شرایط موجود و نوسان لحظه‌ای قیمت نهاده‌ها نمی‌توان نرخ تمام شده تولید برای مرغ تعیین و اعلام کرد، می‌گوید: قیمت مصوب مرغ زنده ۱۷ هزار تومان و قیمت مصوب مرغ گرم ۲۴ هزار و ۹۰۰ تومان است، اما فقط میادین میوه و تره‌بار مرغ را به این قیمت عرضه می‌کنند و در فروشگاه‌های سطح شهر قیمت بالاتر از این میزان و بسته به نقاط مختلف بین ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان است.

کاهش تولید حتمی است

یوسفی درباره اینکه آیا پیش‌بینی می‌کنید قیمت مرغ با این وضعیت طی هفته‌های آینده افزایش پیدا کند، می‌گوید: در حال حاضر بحث اصلی، مسئله بودن و نبودن است. زمانی که دان در اختیار مرغداران قرار نگیرد، جوجه‌ریزی نیست و براساس برنامه‌ریزی و پیش‌بینی‌های انجام شده، صورت نخواهد گرفت و واحدهای مرغ مادر نیز تولید خود را کاهش می‌دهند. بنابراین این احتمال وجود دارد که با کاهش شدید تولید مواجه شویم.

همین اتفاق برای کاهش تولید شیر هم صدق می‌کند؛ آشوبی که در توزیع نهاده‌های دامی رخ داده کار دامداران را به ذبح سرمایه خود کشانده است و البته دولتی‌ها، توجهی به این موضوع ندارند تا در صورت تداوم این شرایط، دولت آینده با یک بحران بزرگ مواجه شود. هر چند سازمان دامپزشکی کشتار گاو آبستن را ممنوع اعلام کرد، اما همه می‌دانیم که مسئله گرانی هزینه تولید دامداری‌ها هنوز به قوت خود باقی است. از این رو گاودار برای فرار از هزینه‌ها راه دیگری برای کشتار گاو پیدا می‌کند، چون معتقد است نگهداری هر روز گاو هزینه به شمار می‌آید. بدین ترتیب مسئله هزینه بالای گاوداری‌ها باید اساسی حل شود.

فعالان حوزه دامپروری می‌گویند، با حذف ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی نهاده‌های دامی مشکلی ندارند، اما می‌خواهند اجازه صادرات به این بخش داده شود، زیرا معتقدند با نرخ‌های کنونی گوشت و محصولات لبنی عرضه در داخل صرفه ندارد که این ادعا را باید سازمان حمایت از حقوق تولیدکننده و مصرف‌کننده

بررسی کند.

مجتبی عالی، مدیرعامل اتحادیه دامداران ایران با بیان اینکه بیشتر از یک ماه است که به دلیل گرانی نهاده‌ها، دامداران توان سیرکردن دام‌های خود را ندارند، گفت: در سایه سوء مدیریت، کشتار دام‌های مولد آخرین و تلخ‌ترین تصمیمی است که دامداران گرفته‌اند و تلخی آن بیشتر از آن است که تصور می‌شود.

از سوی دیگر به دنبال مباحث مطرح‌شده مبنی بر کشتار گسترده دام‌های مولد و آبستن به دلیل شرایط دشوار تولید، علی صفر ماکنعلی، رئیس سازمان دامپزشکی کشور در نامه‌ای خطاب به مدیران کل ادارات دامپزشکی استان‌ها تأکید کرد که کشتار دام‌های مولد اعم از گاو، گاومیش، گوسفند و بز آبستن همچنان

ممنوع است.

وی از مدیران کل دامپزشکی استان‌ها خواست، ترتیبی اتخاذ کنند تا دستورالعمل ممنوعیت کشتار دام‌های مولد آبستن در کشتارگاه‌های دام کشور به صورت تشدیدی اجرا شود.

بحران گله‌های مولد

در همین زمینه، موسی رهنمایی، قائم‌مقام نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی کشور در گفتگو با مهر با تأکید بر اینکه شرایط فعلی تولید بسیار بحرانی است، اضافه کرد: اتفاقی که سال گذشته برای مرغ افتاد با ادامه این روند برای دام نیز رخ می‌دهد. دامداری به گونه‌ای نیست که مانند مرغ بتوان کاهش تولید آن را در مدت زمان کوتاهی جبران کرد.

این فعال بخش خصوصی تأکید کرد: متأسفانه به دلیل عدم تأمین نهاده‌های دامی، گله‌های مولد در حال حذف شدن هستند که این خسارت را هیچ چیزی نمی‌تواند جبران کند و معتقدم کسانی که باعث اخلال در سیستم تأمین و توزیع نهاده‌های شده‌اند، خیانت بزرگی به کشور کرده‌اند، ضمن اینکه قبلاً دامداران گاوهایی را که آبستن نبودند و تا ۲۰ کیلوگرم شیر می‌دادند، نگهداری می‌کردند، اما هم‌اکنون گاوهای غیرآبستن را که ۳۰ کیلوگرم شیر می‌دهند، به کشتارگاه می‌فرستند؛ چراکه برای آن‌ها نگهداری این دام‌ها صرفه اقتصادی ندارد.

همچنین علی‌اصغر ملکی، رئیس اتحادیه گوشت گوسفندی معتقد است: نگرانی ما در حال حاضر کشتن بره ماده‌هاست که به نوعی نسل‌کشی محسوب می‌شود. وی گفت: کشتن بره ماده‌های مولد به آینده کشور ضربه می‌زند و از برج پنج به بعد دچار کمبود دام و چالش در این حوزه خواهیم شد.

ممنوعیت کشتار دام بدون تامین خوراک اثری ندارد، ۵ راهکار فوری و بلند مدت برای حل مشکل اجاره‌بها و اولویت‌های اقتصادی دولت سیزدهم، سایر عناوین اقتصادی مهم امروز روزنامه‌ها هستند.



منبع خبر

مین‌گذاری دامی و مرغی برای دولت بعد/ خودروسازها به کاهش فاصله قیمت‌ها تا بازار واکنش نشان دادند/ بازار اجاره مسکن در پایان دولت روحانی با قیمت‌های نجومی متلاطم است/ نقطه کور وام‌های ارزان بیشتر بخوانید »

نوسان قیمت مسکن در برخی مناطق تهران

نوسان قیمت مسکن در برخی مناطق تهران


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، بررسی بازار مسکن پایتخت در نواحی غرب و مرکز حاکی از آن است که متوسط قیمت یک مترمربع واحد مسکونی در نواب ۱۷ میلیون و ۳۷۰ هزار تومان است، به عبارت دیگر یک واحد ۱۰۰ متری در این محله یک میلیارد و ۷۳۰ میلیون تومان قیمت دارد.

در بریانک که  نسبت به هفته قبل حدود ۲.۲ درصد قیمت خانه‌های آن گران‌تر شده،‌ هر مترمربع واحد مسکونی ۱۹ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان است. خریدار برای واحد ۱۰۰ متری باید یک میلیارد و ۹۱۰ میلیون تومان پرداخت کند.

یک دستگاه آپارتمان ۱۰۰ متری در جیحون (سال ساخت زیر ۵ سال) دو میلیارد و ۱۶۲ میلیون تومان قیمت‌ دارد و واحدی با همین متراژ در صادقیه با قیمت ۴.۱ میلیارد تومان معامله شده است.

در جنت‌آباد جنوبی هر مترمربع واحد مسکونی ۴۲.۷ میلیون تومان و در پونک ۴۴ میلیون تومان است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از تسنیم، هر مترمربع واحد مسکونی در سهروردی در هفته‌جاری ۴۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بوده که نسبت به هفته گذشته تغییر قیمتی نداشته است. در سازمان برنامه یک نسبت به هفته گذشته رشد منفی یک درصد داشته و هر مترمربع آپارتمان ۴۲.۵ میلیون تومان است.

در مرزداران هر مترمربع واحد مسکونی ۵۴.۴ میلیون تومان و در یوسف‌آباد ۵۸ میلیون تومان است. برای خرید یک واحد ۱۰۰ متری در یوسف‌آباد بدون هزینه‌های مربوط به کمیسیون مشاور املاک باید ۵.۸ میلیارد تومان پول داشته باشید. قیمت مسکن در یوسف آباد نسبت به هفته گذشته ۴.۴ درصد افزایش یافته است.

در گیشا نیز که نسبت به هفته گذشته شیب ملایم یک درصد افزایش قیمت داشته‌، هر مترمربع واحد مسکونی ۵۹ میلیون تومان است.

منبع: تسنیم

بررسی بازار مسکن تهران در غرب و مرکز حاکی از آن است که قیمت مسکن در برخی نقاط اندکی افزایش و در نقاطی هم کاهش جزئی دارد. در حال حاضر هر مترمربع آپارتمان در گیشا ۵۹ میلیون تومان است.



منبع خبر

نوسان قیمت مسکن در برخی مناطق تهران بیشتر بخوانید »

افزایش قیمت کالاها در روزهای منتهی به انتخابات/ رانت خودروسازان در دوره رکود معاملات خودرو/ بیشترین گرانی مسکن در دولت روحانی رقم خورد/ نقش بانک مرکزی در سقوط بورس

افزایش قیمت کالاها در روزهای منتهی به انتخابات/ رانت خودروسازان در دوره رکود معاملات خودرو/ بیشترین گرانی مسکن در دولت روحانی رقم خورد/ نقش بانک مرکزی در سقوط بورس



سرویس اقتصادی مشرق-  هر روز صبح، گزیده مطالب اقتصادی روزنامه‌ها را شامل خلاصه گزارش‌ها، یادداشت‌ها، خبرهای اختصاصی و مصاحبه‌های اقتصادی رسانه‌های مکتوب، در مشرق بخوانید.

* آفتاب یزد

– آقای همتی؛ از بین پیامک‌های شُل حجابی و بانکی کدام پیامک استرس‌زاتر است؟

آفتاب یزد در واکنش به سخنان همتی نوشته است: چه معنا دارد به دختر خانمی که لیسانس گرفته و زحمت کشیده پیامک بدهیم که حجابت را در خودرو رعایت نکردی… این جمله‌ای بود که عبدالناصر همتی رئیس کل سابق بانک مرکزی در راستای مناظرات انتخابات ریاست جمهوری به جای خطاب به دولت روحانی که ارسال‌کننده پیامک‌های اینچنینی است خطاب به آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی مطرح کرد تا چه بسا از طریق آن به سبد آرای خود بیفزاید. آرایی که امروز برگ برنده هر نامزدی است تا بتواند از مخاطب اخذ رای کند. آرایی که باعث خواهد شد تا صبح ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ رئیس‌جمهوری منتخب را به پیشگاه ملت بشناساند.

 اما استفاده از هر کدام از این فکت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تا چه اندازه برد دارد!؟ آیا استناد به موضوع‌هایی دم‌دستی همچون پیامک با مضمون تذکر بدحجابی، مورد انتظار مردمانی است که در خوشبینانه‌ترین حالت در انتظار طرحها و بسته‌های عملیاتی اقتصادی و سیاسی برای گره‌گشایی از معیشت روزمره خود هستند. امروز اگر هم آن پیامک‌ها محل نقد و اشکال باشد، اما بالاتر از آن پیامک‌هایی دردناکی است که به گفته از سوی بانک‌هایی که آقای همتی متولی و سیاستگذار آن است ارسال می‌شود هست. پیامک خالی بودن شماره حساب بانکی است! و اینکه یک کارمند و کارگر از سر ناچاری وامی از بانک دریافت می‌کند یا مسکنی را با وام بانک مسکن دریافت می‌کند مرتب پیامک دریافت می‌کند که جریمه اقساط نپرداخته را بدهید و در کنار آن ابربدهکاران هزار میلیاردی بدون پیامک در کشورهای خارجی به لطف نظارت همتی جا خوش کرده‌اند و یا اینکه شهروندان در میانه هر ماه به هنگام پرداخت از طریق درگاه‌های الکترونیکی داخل فروشگاهها با پیامک ناکافی بودن یا حتی خالی بودن حساب داخل کارت بانکی خود مواجه می‌شوند یا باید برای انواع خدمات بدیهی چندین برابر گذشته هزینه کنند و هر پیامک کسر از حساب بجای افزوده شدن به حساب، همچون کابوسی برق از سر آنها می‌پراند موضوعی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. برای مردم امروز انواع پیامک‌های خالی شدن حساب از موجودی و همچنین پایان بسته‌های اینترنتی به دلیل افزایش قیمت آنها در شرایطی که در دوران شیوع کرونا برخورداری از اینترنت ضرورتی دوچندان داشته است، دردی است که به طور قطع همه شهروندان را تحت تاثیر قرار داده و خواهد داد.

همتی فرار رو به جلو دارد

امروز در حالی رئیس کل بانک مرکزی در خصوص کارنامه ناکام بانک مرکزی در خصوص محقق نشدن وعده تورم ۲۲ درصدی به جاده خاکی می‌زند که تورم رسمی ۵۲ درصدی که در مصادیق برخی کالاها و مواد مهم سفره خانوار در مرز ۱۰۰ درصد هم تجربه شده است، پاسخ قانع‌کننده‌ای ندارد و صفر تا صد تمام مشکلات را به تصویب نشدن FATF و همچنین به‌هم‌خوردن برجام از سوی ترامپ و مواردی این چنینی حواله می‌دهد!

 رضا آراد یکی از شهروندان تهرانی است که به دلیل تداوم سوءمدیریت تمایلی به شرکت در انتخابات این دوره نداشته است اما با مشاهده این دست از مواضع که بیشتر فرار رو به جلو است، ترجیح داده است به نامزدی غیر از همتی رای دهد تا به زعم وی به شعور رای‌دهندگان توهین نشود. به گفته وی، اگر همّتی در این خصوص دغدغه داشته است؛ چرا حتی به عنوان یک شهروند در دوران ریاست بانک مرکزی از این حق مردم دفاع نکرده است!؟ وی می‌گوید: از فردی به مانند رئیس کل سابق بانک مرکزی انتظار داشته است تا از پیامک‌های دردناک خالی بودن حساب شهروندن ابراز تاسف شدید کند و به رئیس‌جمهوری کنونی تذکر دهد.

پیامک حجاب؛ ژست کلیشه شده همتی برای رای‌گیری

 مهسا هراتی‌زاده یکی از بانوان در حال تردد از مقابل سینما قدس تهران در میدان ولیعصر در خصوص ارزیابی خودش از نقد همتی به پیامک‌های بدحجابی به خبرنگار آفتاب‌یزد می‌گوید: وقتی این موضع آقای همتی را شنیدم، برایم باور پذیر نبود! چرا که چگونه است در زمان بسیار محدود مناظرات، موضوع اتفاق ارسال پیامک‌های نهی از منکر به بانوان شُل‌حجاب مسئله‌ای مهم‌تر از چالش‌های فعالان بازار سرمایه در سال ۹۹ و همچنین مشکلات ترخیص کالاها از گمرک و یا افزایش تورم به شکل بی‌سابقه و کاهش قدرت خرید انواع مواد پروتیئنی و ویتامینی از سبد غذایی می‌شود.

 نیّره مرتضوی دیگر بانویی است که با وجود داشتن حجاب کامل با ارسال پیامک‌های بدحجابی نیروی انتظامی به زنان موافق نیست، اما با این وجود معتقد است نقد به این پیامک‌ها موضوعی نبود که در یک مناظره به عنوان نقدی که باید از بین دهها نقد موجود مطرح می‌شد منعکس می‌گردید.

وی با بیان اینکه رای او نه همّتی و نه گزینه نقطه مقابل وی است، می‌افزاید: البته با توجه به متانت آقای رئیسی در مقابل این ایراد بنی‌اسرائیلی همتی، در حال تجدید نظر در این رابطه و افزایش انگیزه‌اش برای رای دادن به رئیسی است که در این رابطه مظلومانه در سیبل نقدی خارج از ضرورت یک مناظره تلویزیونی که میلیون‌ها بیننده دارد، قرار گرفته است.

 رضا افراسیابی شهروند دیگری است که در میدان هفت تیر تهران با پرسش گزارشگر آفتاب یزد مبنی بر این موضع همتی به عنوان نامزد مدعی دفاع از کرامت انسانی شهروندان و آزادی آنها قرار گرفته است. وی با بیان اینکه کرامت واقعی یک شهروند شرمنده نشدن نزد خانواده‌اش به دلیل پیامک‌های انواع حساب‌های به ناگزیر باز شده سیستم عجیب بانکی است که بازکردن انواع حساب‌ها را اجتناب ناپذیر کرده است می‌افزاید: آقای همتی به عنوان مدیری با سابقه درازمدت در رده‌های ارشد بانکی و بیمه‌ای به اندازه‌ای تمکّن مالی دارد که مسئله پیامک‌های خجالت‌آور ناشی از خالی بودن حساب‌ها برای او ملموس نبوده و نیست. وی ادامه می‌دهد: در عین احترام به تلاش‌های ایشان در بانک مرکزی با وجود نقدهای بسیار به عملکردشان پرسش اینجاست که وقتی آقای همتی پیامک بدحجابی را موجب استرس‌آفرینی بانوان کشور که خواهر و مادر من هم یکی از آنها هستند، برشمرد چگونه به استرس‌های شدید با دست خالی و سر رو پایین نزد خانواده می‌رفتند فکر نمی‌کرد!؟

* اعتماد

– افزایش قیمت کالاها در روزهای منتهی به انتخابات

اعتماد از گرانی‌ها گزارش داده است: هنوز هفته به پایان نرسیده که خبرهایی مبنی بر گرانی برخی کالاها از شوینده و لاستیک تا بلیت قطار در رسانه‌ها منتشر شده است. بر اساس این اخبار از روز شنبه تا چهارشنبه روسای برخی اتحادیه‌ها خبر از گرانی مواد شوینده، لاستیک سنگین، تخم مرغ، تن ماهی، مرغ و… دادند. هر چند که برخی از این کالاها همچنان گران نشده و شائبه افزایش قیمت برای آنها مطرح است.

اما تجربه مدیریتی تنظیم بازار نشان می‌دهد که برای افزایش قیمت کالاها یک شب تا صبح کافی است و بعضا بدون اینکه دلیل خاصی وجود داشته باشد، قیمت برخی اقلام گران می‌شود. این در حالی است که رییس‌جمهور دستور داده بود تا پایان دولت، قیمت محصولات تغییری نکند. اما گویا شرکت‌ها و بازیگران اصلی بازار، فرصت باقیمانده از دولت را نیز مغتنم می‌شمارند و هر روز قیمت کالاها را به‌ طور رسمی و غیررسمی بالاتر می‌برند. آن هم در روزهایی که خبری از نوسان رو به بالای قیمت دلار یا دیگر نهاده‌های تولید نیست و بهانه‌ای هم برای گرانی وجود ندارد. با این حال عمده تولیدکنندگان زیان انباشته را توجیهی برای بالا بردن قیمت‌ها می‌دانند.

در یک هفته چه گذشت؟

در یک هفته اخیر با وجود آرامش نسبی قیمت دلار و البته انتشار گمانه‌زنی‌هایی در خصوص به نتیحه رسیدن مذاکرات وین، قیمت اجناس یا بی‌سر و صدا بالا می‌رود یا روسای اتحادیه‌ها در مصاحبه‌های خود هشدارهایی در خصوص افزایش قیمت اجناس می‌دهند؛ در آینده‌ای نزدیک. با وجود اینکه بسیاری از مردم، ثبات نرخ دلار را به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل ثبات قیمت کالاها در داخل می‌دانند.

 اما به نظر می‌رسد با نوسان‌های جزیی در بازه ۲۲ تا ۲۴ هزار تومان نیز قیمت سایر کالاها تغییر می‌کند. گویی از سال ۹۷ که نوسان قیمت دلار جدی‌تر شد، نرخ کالاها نیز شناور است و با وجود اینکه سازمان حمایت از حقوق مصرف‌کننده و تولیدکننده بارها بر نظارت بیشتر بر بازار تاکید کرده اما نمی‌تواند جلوی گران شدن کالاها در هفته‌ها و ماه‌های آتی را بگیرد. این مهم را می‌توان از تورم تولیدکننده یا پیش‌نگر نیز دریافت.

بر اساس آنچه مرکز آمار از تورم تولیدکننده منتشر کرده در ۱۲ ماه منتهی به زمستان سال ۹۹ به ۴۶.۷ درصد رسید که ۱۲.۴ واحد درصد بیشتر از سال ۹۸ بود. با وجود اینکه نرخ دلار در اردیبهشت و ۳ هفته خرداد، نوسانات جزیی داشته و دیگر از رسیدنش به کانال‌های ۳۲ هزار تومان (مانند آنچه در شهریور و مهر سال گذشته رخ داد) خبری نیست اما همان نوسانات ریز و درشت سال گذشته به علاوه تعطیلی‌های چند باره به دلیل شیوع کرونا باعث شده تا مشکلات واحدهای تولیدی افزایش یافته و برای سرپا نگه داشتن خود رو به افزایش قیمت‌های ناگهانی و از پیش اعلام شده، آورند. هر چند این امر کنترل اوضاع را سخت‌تر کرده و سبد مصرفی خانواده‌ها را بیش از گذشته تحت تاثیر قرار می‌دهد.

مرغ و تخم مرغ همچنان بر مدار افزایشی

تعطیلات نوروز تمام نشده بود که برخی خبرگزاری‌ها از افزایش قیمت توسط قرارگاه ساماندهی مرغ کشور خبر دادند. هر چند که اسم این قرارگاه پیش از این اقدامشان شنیده نشده بود اما قرار بود کار این قرارگاه، ساماندهی بازار مرغ و جبران کمبودها در فروشگاه‌ها باشد. کاظم خاوازی، وزیر جهاد کشاورزی ۱۶ فروردین ماه اعلام کرده بود که اقدامات این قرارگاه باعث آرامش در بازار شده است. با وجود اینکه در اوایل فروردین قیمت مرغ با افزایش ۴۵۰۰ تومانی به ۲۴ هزار و ۵۰۰ تومان رسید اما کمی بعد آرامش یاد شده از بازار مرغ رفت و بر اساس گزارش مرکز آمار مرغ به عنوان یکی از ۳ کالا با بیشترین تورم نقطه‌ای تا اردیبهشت سال جاری است؛ ۱۳۴.۱ درصد. این عدد در شرایطی که هر کیلو گوشت قرمز بیش از ۱۲۰ هزار تومان قیمت دارد، می‌تواند سفره افراد به ویژه طبقات فرودست را تحت تاثیر قرار دهد. قرار بود ۱۲۰ هزار تن مرغ با دلار دولتی وارد کشور شود تا قیمت مرغ کاهش یابد اما بر اساس مشاهدات میدانی فروشگاه‌های مواد غذایی هر کیلو مرغ را به ۳۵ تا ۴۰ هزار تومان به فروش می‌رسانند. حبیب اسدالله‌نژاد، نایب‌رییس کانون سراسری مرغداران گوشتی نیز چندی پیش جوجه‌ریزی در اردیبهشت ماه را ۱۳ میلیون قطعه کمتر از حد نرمال اعلام کرد که همین امر در افزایش قیمت مرغ تاثیرگذار است.

علاوه بر مرغ، تخم‌مرغ نیز با جهش‌های گاه و بیگاه قیمتی مواجه و از اردیبهشت سال ۹۹ تا سال جاری ۶۶.۵ درصد افزایش قیمت داشته و هر کیلو به ۱۸ هزار و ۵۰۰ تومان رسیده است. البته که خرده‌فروشی‌ها هر شانه را ۳۵ هزار تومان می‌فروشند در حالی که هفته پیش ۲۷ هزار تومان قیمت‌گذاری شده بود. تولیدکنندگان افزایش ۸ هزار تومانی طی یک هفته را به دلیل گرانی نهاده، کمیابی جوجه یک روزه و عدم اختصاص خوراک به بخشی از مرغ‌ها عنوان می‌کنند. به باور حشمت‌الله عسگری، معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار تهران برای کاهش نوسان در بازار مواد خوراکی هر چه سریع‌تر قیمت دستوری باید حذف شود؛ چراکه تجارب ۴ دهه اخیر در موضوع قیمت‌گذاری دستوری ناکام مانده و یکی از کارهایی که در اسرع وقت باید انجام شود، اصلاح نظام چندگانه قیمت است و باید به یک قیمت برسیم. او راه‌حل مقطعی جلوگیری از قیمت تخم مرغ را ممانعت از صادرات می‌داند.

غیرخوراکی‌ها نیز سودای افزایشی دارند

در یک هفته اخیر تنها کالاهای خوراکی افزایش قیمت نداشتند و مواد شوینده و لاستیک‌های سنگین نیز در هفته جاری تغییراتی داشته‌اند؛ روز دوشنبه انجمن صنایع شوینده، بهداشتی و آرایشی ایران با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد که با توجه به تعهد خود درباره عدم کمبود محصولات در سطح عرضه، شرایط افزایش قیمت محصولات شوینده، بهداشتی و آرایشی را تغییر داده و تا ۲۵ درصد گران شده است. این افزایش در حالی است که آبان سال گذشته و با تایید سازمان حمایت مواد شوینده ۴۰ درصد افزایش قیمت داشتند و این برای بار دوم در ۷ ماه است که قیمت‌هایشان افزایش می‌یابد. در آن زمان نیز مانند آنچه در اطلاعیه روز دوشنبه آمده بود، افزایش قیمت مواد اولیه عامل این گرانی عنوان شده بود.

شرایط سخت برای کم‌ درآمدها

شمارش تعداد کالاهایی که از هفته گذشته تا هفته جاری افزایش قیمت داشته‌اند با گذشت روزها سخت‌تر می‌شود؛ از یک ‌سو کالاهای مهم خوراکی مانند مرغ و تخم مرغ تغییر قیمت می‌دهند و حتی هویج نیز به کیلویی ۱۴ هزار و ۵۰۰ تومان می‌رسد و از سوی دیگر تولیدکنندگان کالاهای غیرخوراکی به دلیل اینکه مواد اولیه‌شان گران تهیه می‌شود، اصلاحیه‌ای بر قیمت‌های خود می‌زنند و به نظر نمی‌رسد نهاد یا سازمانی نیز توانایی برخورد یا ایستادگی در برابر این افزایش قیمت‌ها را داشته باشد و عمده واکنش به این اخبار نیز غیرقانونی بودن تغییر قیمت یا نخرید تا ارزان شود است که تجربه هر دو نیز بی‌تاثیر بودن بر قیمت‌ها را ثابت کرده است. چراکه افراد مجبورند کالاها را با قیمت بالاتری بخرند تا سفره مصرفی‌شان خالی نماند. در این بین شرایط برای افراد در دهک‌های درآمدی پایین سخت‌تر می‌شود.

– رانت خودروسازان در دوره رکود معاملات خودرو

اعتماد درباره بازار خودرو نوشته است: اخیرا رییس اتحادیه نمایشگاه‌داران خودرو از تعطیلی ۷۰ درصدی نمایشگاه‌های خودرو در ایران به دلیل رکود خبر داده و گفته است که برخی از فعالان بازار به دلیل رکود حاکم بر این بازار تغییر کاربری داده و نمایشگاه خود را تبدیل به فروشگاه زنجیره‌ای کرده‌اند.

 به گفته او قدرت خرید مردم در بازار خودرو به‌شدت کاهش داشته و مشتریان از این بازار رویگردان شده‌اند و بلاتکلیفی نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری هم به رکود در بازار خودرو دامن زده و معاملات قفل شده است، اما با وجود رکود در بازار باز هم شاهد رشد قیمت خودرو هستیم به گونه‌ای که در بازار روز گذشته انواع محصولات داخلی یک تا سه میلیون تومان رشد داشته است.

هر چند پیش‌بینی‌ها حاکی از ادامه‌دار بودن شرایط رکودی است اما بازار خودرو این روزها به نتیجه مذاکرات وین و انتخابات ریاست‌جمهوری چشم دوخته هر چند رفع تحریم‌ها می‌تواند ارزهای بلوکه‌شده ایران در کشورهای دیگر را به خزانه ارزی بازگرداند و افزایش ذخیره ارزی می‌تواند تسهیل واردات و تامین ارز برای صنایع مختلف را به همراه داشته باشد اما در روزهای اخیر نرخ دلار سیر صعودی را در پیش گرفته و گفته می‌شود نمی‌توان چندان به بهبود شرایط امیدوار بود. فعالان بازار نیز دلیل افزایش قیمت خودرو را نوسانات قیمت ارز می‌دانند اما در مجموع در روزهای آینده ثبات قیمت‌ها را در انواع خودروها پیش‌بینی می‌کنند، البته نکته مهم اینجاست که همچنان صف خریداران خودرو در طرح‌های پیش‌فروش خودروسازان قرار داشته و سهم اندک خودروها در پیش‌فروش و فروش فوق‌العاده محصولات عاملی شده تا هنوز تقاضا در بازار مدیریت نشود.

خودروسازان چاره‌ای جز گرفتن تسهیلات ندارند

ابراهیم احمدی، کارشناس حوزه خودرو در خصوص رانتی که طی سال‌های گذشته در بخش خودرو در کشور به وجود آمده و روز به روز هم بیشتر شده به اعتماد گفت: با توجه به فاصله قیمتی که بین بازار آزاد و خودروسازی‌ها وجود دارد و قیمت‌های دستوری که باید از آن تبعیت شود همیشه عده‌ای هستند که از این فضا بهره‌برداری می‌کنند.

 احمدی ادامه داد: اینکه خودروسازان هر از چند گاهی از خط اعتباری برای تولیدات‌شان استفاده می‌کنند نمی‌توان گفت مزیت است چرا که این موضوع برای آنها تنها یک مصیبت است با این اقدام بدهی‌های‌شان چندبرابر می‌شود و هزینه‌های‌شان هم رشد پیدا می‌کند اما متاسفانه برای‌شان چاره‌ای نمانده و در این شرایط بحرانی تنها به این راهکار بسنده کرده‌اند تا زنجیره تامین و توزیع به هم نریزد.

 این کارشناس بازار خودرو در خصوص رکود در بازار نیز خاطرنشان کرد: این رکود در بازار برای قیمت‌های واقعی خودرو در بازار آزاد است نه برای خودروهای کارخانه‌ای که با قیمت دستوری هستند، برای آنها نه تنها رکودی نیست بلکه رونق هم هست و مسلما امروز که ایران‌خودرو فراخوان برای فروش‌های فوق‌العاده گذاشته عده‌ای ثبت‌نام می‌کنند تا از این رانت بتوانند استفاده کنند و سود ببرند. این عضو انجمن صنایع همگن قطعه‌سازی در پاسخ به این پرسش که زیان خودروسازان در تولید خودرو تا چه زمانی ادامه دارد، گفت: این زیان تا زمانی که قیمت‌ها به صورت دستوری تعیین شود ادامه خواهد داشت این در حالی است که قیمت خودرو باید براساس قیمت تمام‌شده تعیین شود تا به مرور این زیان هم طی چند سال برطرف شود و در نهایت بازار باید تنظیم‌کننده قیمت‌ها باشد.

زیان انباشته از دهه ۸۰ شروع شد

او در خصوص نرخ‌گذاری خودرو در دهه ۷۰ خاطرنشان کرد: در آن سال‌ها زیان خودروسازان به واسطه تعیین نرخ خودرو در حاشیه بازار بسیار اندک بود و خودروسازان در دهه ۷۰ به دنبال سرمایه‌گذاری روی خودروهای جدید بودند و انبارهای جدید ساختند و رشد هم داشتند اما از دهه ۸۰ که نرخ‌گذاری‌ها به صورت دستوری تعیین شد خودروسازان هم دچار زیان انباشته شدند. احمدی در ادامه به مذاکرات وین اشاره کرد و افزود: در صورتی که این مذاکرات به سرانجام مثبتی برسد مسلما خودروهای جدید وارد بازار می‌شود و قطعه‌سازان و خودروسازان تلاش خود را برای این قضیه می‌کنند اما ممکن است با توجه به شرایطی که برای خودروسازان وجود دارد این آهنگ آهسته‌تر باشد کما اینکه در وضعیت کنونی نیز هر چند وقت یک‌بار یک خودروی جدید وارد بازار می‌شود.

قیمت‌گذاری خودرو در کشورهای دیگر چگونه است؟

 این کارشناس بازار خودرو با اشاره به قیمت‌گذاری خودرو در دنیا افزود: در کشورهای دیگر قیمت خودرو براساس قیمت تمام‌شده خرید قطعات، هزینه مونتاژ، سود کارخانه و هزینه شماره‌گذاری و هزینه مالیات و دارایی تعیین می‌شود، این در حالی است که در ایران همه این موارد را شورای رقابت تعیین می‌کند و اصلا در نظر نمی‌گیرد که امسال دستمزد کارگر تا ۴۲ درصد افزایش یافته یا اینکه مواد اولیه بین ۳۰ تا ۴۰ درصد رشد کرده است اما به خودروساز تنها ۸ درصد اجازه افزایش قیمت محصولات داده شد. احمدی ادامه داد: اینکه گفته می‌شود چرا قیمت یخچال را با خودرو مقایسه می‌کنید باید گفت تعداد قطعات یخچال بسیار کمتر از خودرو است اما می‌بینیم قیمت یک یخچال امروز به ۴۵ میلیون تومان رسیده است.

 او با بیان اینکه با این‌گونه سیاست‌گذاری‌ها در بخش خودرو هر روز قطعه‌ساز و خودروساز ضعیف‌تر خواهند شد، خاطرنشان کرد: متاسفانه باید گفت یک صنعت ریشه‌دار و مادر با ادامه این وضعیت رو به افول است و دیگر رمقی برای ادامه ندارد. براساس این گزارش؛ این روزها رکود در بازار سایه انداخته اما با توجه به انتظار برای تغییر فضای کلان اقتصادی کشور احتمال آنکه قیمت‌ها در ماه‌های آینده تغییراتی جدید را تجربه کنند وجود دارد. به نظر می‌رسد با تغییر تیم اقتصادی دولت جدید و تعیین تکلیف قیمت‌گذاری دستوری و نحوه مواجهه با زیان انباشته خودروسازان و واردات خودرو این صنعت در معرض تغییر قرار گیرد. اما کرونا، وضعیت نامعلوم برجام و انتخابات پیش رو و معضل قیمت‌گذاری دستوری از سوی شورای رقابت از جمله مواردی است که سایه سنگین آنها همچنان بر سر بازار باقی است.

* تعادل

– عدم سرمایه‌گذاری دولت در صنعت برق، دلیل خاموشی‌ها است

تعادل درباره عامل پنهان خاموشی‌ها گزارش داده است: از ابتدای خرداد و همزمان با موج نخست افزایش دما در اکثر مناطق کشور، وزارت نیرو اعلام کرد که به دلیل بالا رفتن میزان مصرف برق از ظرفیت تولیدی کشور، مجبور به اعمال برخی خاموشی‌ها خواهد بود و این روال در بسیاری از شهرهای کشور آغاز شد. هرچند در روزهای گذشته میزان خاموشی‌ها کمتر شده اما همچنان وضعیت مصرف برق در کشور در قیاس با ظرفیت تولیدی شبکه در شرایطی بحرانی قرار دارد.

حال، نایب رییس سندیکای صنعت برق ایران در گفت‌وگو با تعادل به تشریح دلایل قطعی برق و خاموشی‌های اخیر پرداخته است. به گفته او، در معادله تولید و مصرف یا همان عرضه و تقاضا، هر زمان مصرف از تولید پیشی بگیرد و امکان جبران این اختلاف با روش‌های دیگری میسر نشود، طبیعتا خاموشی اتفاق می‌افتد. اگرچه بنابه اظهارات پیام باقری، علت خاموشی‌ها در این مقطع از سال، گرمای بی‌سابقه هوا، کاهش نزولات جوی و مخازن آب کشور، تاخیر در ورود نیروگاه‌های در دست تعمیر به مدار ومقوله رمزارزها عنوان می‌شد، اما به نظر می‌رسد اینها معلول علت‌ دیگری باشند؛ ‌یعنی همان او معتقد است علت اصلی این ماجرا به مقوله سرمایه‌گذاری در صنعت برق و کمبود منابع مالی در این حوزه برمی‌گردد.

باقری می‌گوید: نخستین کشوری در دنیا هستیم که در حوزه انرژی بیشترین مبلغ یارانه را پرداخت می‌کنیم، به‌طوری‌که اکنون یارانه‌ای در حدود ۸۶ میلیارد دلار از سوی دولت در بخش انرژی پرداخت می‌شود که نشان‌دهنده اختلاف بین قیمت تمام شده و قیمت تکلیفی است. او معتقد است که آثار این کمبود منابع قطعا در کاهش سرمایه‌گذاری‌ها متبلور می‌شود؛ چراکه بر اساس قانون ششم برنامه قرار بود سالی پنج هزار مگاوات وارد مدار شود که کمتر از نصف این رقم محقق شده است. زیرا برای تحقق کامل این برنامه سالانه بین ۴ تا ۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز است که عدد قابل توجهی است. از این رو، وقتی سرمایه‌گذاری نباشد قطعا پروژه‌های جدید هم تعریف نمی‌شود و این صنعت به رغم ظرفیت‌سازی‌های خوبی که صورت گرفت گرفتار رکود می‌شود.

 عوامل اثر گذار بر قطعی برق

نایب رییس سندیکای صنعت برق ایران در رابطه با علت خاموشی‌های اخیر که در کشور اتفاق می‌افتد، گفت: در معادله تولید و مصرف یا همان عرضه و تقاضا، هر زمان مصرف از تولید پیشی بگیرد و امکان جبران این اختلاف با روش‌های دیگری میسر نشود، طبیعتا خاموشی اتفاق می‌افتد. پیام باقری در گفت‌وگو با تعادل با بیان اینکه علت خاموشی‌ها در این مقطع از سال، گرمای بی‌سابقه هوا، کاهش نزولات جوی و مخازن آب کشور اعلام شده است، تصریح کرد: فرارسیدن فصل گرما پیش از موعد باعث شده بار تجهیزات سرمایشی زودتر از حد انتظار وارد مدار شده و چاه‌های کشاورزی زودتر فعال شوند.

وی افزود: به نظر می‌رسد دلیل دیگر این اتفاق تاخیر در ورود نیروگاه‌های در دست تعمیر به مدار باشد؛ معمولا این نیروگاه‌ها اواسط خردادماه به مدار برگردانده شده و اختلاف پیک تابستان و زمستان که ناشی از باری است که تجهیزات سرمایشی در تابستان به شبکه تحمیل می‌کنند را جبران می‌کردند. باقری با تاکید بر اینکه در زمستان عمدتا بخشی از ۲۰ هزار مگاوات اختلاف بین پیک تابستان و پیک زمستان صرف تعمیرات نیروگاه‌ها می‌شود، گفت: امسال به دلیل گرمای زود هنگام این نیروگاه‌ها به موقع مهیا نشدند. علاوه بر این، موضوع رمزارزها مقوله دیگری است که بر افزایش مصرف تاثیرگذار بوده است. پیش بینی می‌شود که حدود ۱۳۰۰ مگاوات ظرفیت استخراج کنندگان رمزارز در کشور باشد که چیزی نزدیک به ۳۲۰ مگاوات آن مجاز و بقیه غیرمجاز است. وی تاکید کرد: اینها مجموع مسائلی هستند که همواره به عنوان دلیل خاموشی‌ها مطرح می‌شوند. اما به نظر می‌رسد اینها معلول علت‌ دیگری باشند که البته به نوعی هم قابل پیش‌بینی بود. علت اصلی این ماجرا به مقوله سرمایه‌گذاری در صنعت برق و کمبود منابع مالی در این حوزه برمی‌گردد.

 مشکل از کمبود تولید است؟

نایب رییس سندیکای صنعت برق ایران در ادامه بیان کرد: در سال‌های اخیر با کمک نیروگاه‌های جدیدی که احداث شده سالانه به‌طور متوسط دوهزار و ۲۲۱ مگاوات وارد مدار کرده‌ایم، در صورتی‌که طبق برنامه می‌بایست هرسال ۵ هزار مگاوات نیروگاه جدید احداث می‌شد. وی افزود: ضمن اینکه، در حوزه تجدید پذیر نیز باید ظرفیت‌مان مجموعا تا پایان برنامه ششم به ۵ هزار مگاوات می‌رسید که در حال حاضر کمتر از هزار مگاوات نیروگاه‌های تجدیدپدیر خورشیدی، بادی و … داریم. این کمبود تولید باعث می‌شود نرخ رشد تقاضا پوشش داده نشود و تبدیل می‌شود به این کمبودهایی که شاهد آن هستیم.

 باقری اظهار کرد: از سوی دیگر، بخشی از کمبود سرمایه‌گذاری‌ها به اقتصاد نامتوازن صنعت برق برمی‌گردد که می‌توان نقطه آغازین آن را طرح تثبیت قیمت‌ها که در مجلس هفتم مطرح شد، دانست. در آن مقطع اوضاع درآمدهای نفتی مناسب بود و در بودجه‌های سنواتی این کمبودها که با نام یارانه برق شناخته می‌شود، با منابع نفتی و درآمدهای حاصل از آن جبران می‌شد.

 یارانه ۸۶ میلیارد دلاری به انرژی

وی ادامه داد: اما با اعمال تحریم‌ها علیه کشور و اختلالی که در درآمدهای نفتی به وجود آمد، با کمبودهایی در بودجه و در ادامه در صنعت برق هم با کاستی‌هایی روبرو شدیم. ضمن اینکه قیمت برق هم با نرخ تورم افزایش پیدا نکرد. به‌گونه‌ای که حتی در مقایسه با بسیاری از کالاهای دیگر کمترین رشد را در این حامل انرژی داشتیم. نتیجه آن شده که اکنون یارانه‌ای در حدود ۸۶ میلیارد دلار از سوی دولت در بخش انرژی پرداخت می‌شود که نشان‌دهنده اختلاف بین قیمت تمام شده و قیمت تکلیفی است.

نایب رییس سندیکای صنعت برق ایران با بیان اینکه نخستین کشوری در دنیا هستیم که در حوزه انرژی بیشترین مبلغ یارانه را پرداخت می‌کنیم، گفت: آثار این کمبود منابع قطعا در کاهش سرمایه‌گذاری‌ها متبلور می‌شود. بر اساس قانون ششم برنامه قرار بود سالی پنج هزار مگاوات وارد مدار شود که کمتر از نصف این رقم محقق شده است. برای تحقق کامل این برنامه سالانه بین ۴ تا ۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز است که عدد قابل توجهی است.

وی با اشاره به اینکه صنعت برق یک صنعت B۲G است، گفت: از این رو، وقتی سرمایه‌گذاری نباشد قطعا پروژه‌های جدید هم تعریف نمی‌شود و این صنعت علیرغم ظرفیت‌سازی‌های خوبی که صورت گرفت گرفتار رکود می‌شود. چنانکه شاهد هستیم اکنون ظرفیت‌های موجود با یک‌سوم یا یک‌چهارم توان خود فعالیت می‌کنند. باقری خاطرنشان کرد: نتیجه همه اینها می‌شود انباشت بدهی‌های وزارت نیرو به مجموعه بخش خصوصی، نیروگاه‌داران، سیستم بانکی و… که برآورد می‌شود چیزی در حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان است. تضعیف بخش خصوصی و در نتیجه گرایش آن برای دریافت تسهیلات و وام و در ادامه عدم توان بازپرداخت و تعدیل نیرو و بدهی و گرفتاری‌هایی که در این حوزه برای بخش خصوصی باقی می‌ماند، پایان کار است.

 وی افزود: از طرفی منابعی هم برای جبران این مشکلات و حتی برای راه‌اندازی قراردادهای متوقف مانده این صنعت وجود ندارد. برآیند همه اینها منجر به خاموشی، خسارت‌های اقتصادی، نارضایتی‌های اجتماعی، رکود و تضعیف بخش خصوصی، عدم مشارکت و سرمایه‌گذاری می‌شود. به همین دلیل است که شاهد هستیم از سال ۹۲ تا کنون سرمایه‌گذاری جدیدی از سوی بخش خصوصی در راستای توسعه ظرفیت نیروگاه‌ها، صورت نگرفته است. این فعال بخش خصوصی با اشاره به پدیده حبس برق در برخی استان‌ها گفت: در بعضی استان‌ها برق مازاد وجود دارد، اما چون شبکه انتقال و توزیع متناظر با تولید توسعه پیدا نکرده است و توسعه متوازن صورت نگرفته با پدیده حبس برق روبرو شده‌ایم. همه مواردی که به آنها اشاره شد، امروزه این صنعت را با مخاطرات جدی مواجه کرده است.

 راه‌حل چیست؟

وی در پاسخ به این پرسش که چه راهکاری برای حل این مشکلات وجود دارد، گفت: معمولا در چنین شرایطی تمرکز بر طرف تقاضا و تشویق به صرفه‌جویی است و کمتر به طرف عرضه توجه می‌شود. در حالیکه می‌توانستیم در طرف عرضه هم کارهایی انجام دهیم.

باقری تاکید کرد: یکی از ریشه‌ای‌ترین کارها در این خصوص اصلاح ساختار اقتصاد برق، افزایش قیمت حامل‌های انرژی به صورت تدریجی است که در برنامه پنجم و ششم و قانون هدفمندی هم به آنها اشاره شده است. منابع بسیار زیادی می‌توانست تا کنون آزاد شود و این منابع در توسعه زیرساخت‌ها استفاده شود.

وی عنوان کرد: موضوع دیگر، بحث نظام تعرفه‌گذاری پلکانی که توازنی بین پرمصرف‌ها و کم مصرف‌ها ایجاد می‌کند. بحث رگولاتوری که مبتنی بر اصل ۴۴ است بحث دیگری است مبنی بر اینکه نظام سرمایه‌داری در بستر عرضه و تقاضای واقعی و به صورت شفاف اتفاق می‌افتد که هنوز در صنعت برق جاری نشده است. باقری با اشاره به اینکه بحث تولید مجازی امروزه در دنیا متداول است و پایه آن قانون اصلاح الگوی مصرف است، گفت: در کشورهای پیشرفته رشد مصرف و تقاضا نزدیک صفر است اما در کشور ما بین ۵ تا ۷ درصد است. نکته دیگر استفاده از ظرفیت‌های ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید است. می‌توانستیم ۱۰ هزار مگاوات با تعویض کولرهای آبی و گازی مستعمل با کولرهای استاندارد و دو هزار مگاوات با تعویض لامپ‌های پرمصرف با لامپ‌های کم مصرف ال‌ای‌دی صرفه‌جویی ایجاد کنیم. وی با اشاره به اینکه بسیاری از صنایع بالادستی از قبیل صنایع فولاد، سیمان و… شدت انرژی را بالا می‌برند، که باید مورد بررسی قرار بگیرند، گفت: توسعه تجدیدپذیرها نیز موضوع دیگری است که باید روی آن تمرکز شود. باقری اظهار کرد: اما یکی ازجدی‌ترین راهکارها در این خصوص بحث تبادل برق است که بارها راجع به آن صحبت کردیم. با توجه به موقعیت خوبی که کشور دارد، اختلاف افق از شرق تا غرب و اختلاف دما از شمال تا جنوب، پیک مصرف ما با پیک مصرف کشورهای اطراف مان متفاوت است. وی ادامه داد: این موقعیت جغرافیایی این امکان را به ما می‌دهد تا در زمان پرباری از کشورهایی که در پیک نیستند برق را وارد کنیم و بالعکس هنگامی که در کم‌باری هستیم برق را به آن کشورها صادر کنیم. با این رویکرد ایران می‌تواند به هاب برق منطقه تبدیل شده و درآمدهای پایدار برای صنعت برق ایجاد کند که بحث بسیار مفصلی است.

* دنیای اقتصاد

– بیشترین گرانی مسکن در دولت روحانی رقم خورد

دنیای اقتصاد کارنامه چهار رئیس‌جمهور در تامین خانه را بررسی کرده است: کارنامه چهار رئیس‌جمهور در تامین مسکن با دو خط‌کش تورم ملکی و قدرت خرید بررسی شد. نتایج این پایش، ‌ ضمن معرفی دولت‌هایی که بازار مسکن در دوره آنها، بدترین شرایط و بهترین وضعیت را داشته است، یک راهنمای کلیدی در اختیار دولت سیزدهم قرار می‌دهد. طی ۳۲ سال گذشته، هر زمان بحران قیمت مسکن باعث قفل خریدهای مصرفی شد، یک یا همه سه متغیر بیرونی ریشه اصلی نابسامانی بود. این راهنما با تشریح محرک‌های تورم مسکن، ‌ حاوی هشدار به دولت بعدی است.

بدترین دهه بازار مسکن

کارنامه چهار رئیس‌جمهور در تامین خانه زوج‌ها واکاوی شد. نتایج این واکاوی حاکی از آن است که بدترین دهه برای بازار مسکن در ده سال اخیر-بخشی از آن در دولت احمدی نژاد و هشت سال پایانی در دولت روحانی- رقم خورده است. به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از دنیای‌اقتصاد، کارنامه عملکرد ۱۲ دولت پس از انقلاب در بخش مسکن بررسی شد. این بررسی نشان می‌دهد: بهترین دوره برای متقاضیان بازار مسکن به لحاظ تورم مسکن و قدرت خرید وام، دوره ۸ ساله ریاست‌جمهوری محمدخاتمی و بدترین دوره هشت ساله، مربوط حسن روحانی بوده است. جالب آنکه بررسی دوره‌های چهارساله عملکرد دولت‌ها در حوزه مسکن، یک نتیجه متفاوت را به دست می‌دهد. این مقایسه نشان می‌دهد متقاضیان بازار مسکن به لحاظ پایین بودن تورم مسکن و قدرت خرید وام، طی دولت نخست سازندگی بهترین دوره را سپری کرده‌اند اما در این بخش از مقایسه، بازهم رتبه بدترین دوره به دولت دوم حسن روحانی-تدبیر و امید- طی سال‌های ۹۶ تاکنون تعلق دارد.

برآیند افت و خیز کارنامه قیمت مسکن و نقش دولت‌ها در تخریب یا بهبود اوضاع این‌طور نشان می‌دهد که طی دوره ۸ ساله دو دولت مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی (سال‌های ۶۸ تا ۷۵)، تورم سالانه مسکن ۲۲ درصد بوده است. در این دوره، قیمت مسکن در فاصله ابتدا تا انتهای دولت ۹/ ۳ برابر شد. در این سال‌ها شاخص قیمت کالا و خدمات ۸/ ۵ برابر شده بود و یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد مسکونی به بازار عرضه شد. در این سال‌ها، مهم‌ترین سیاست مسکن دولت گسترش فیزیکی (افقی) شهرها، عرضه زمین، ساخت شهرهای جدید، انبوه‌سازی، توجه به قدرت خرید مسکن (تقاضای مصرفی) و توجه به دو سمت عرضه و تقاضا بود.

دوره دوم مورد بررسی به سال‌های ۷۶ تا ۸۳ باز می‌گردد. در دولت ۸ ساله سید محمد خاتمی تورم سالانه مسکن ۱۹ درصد بود. در این دوره، قیمت مسکن از ابتدا تا انتهای دوره ۸ ساله، ۷/ ۳ برابر رشد کرد. تیراژ ساخت مسکن طی این سال‌ها به ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد مسکونی رسید. نکته جالب آنکه متوسط قدرت خرید تسهیلات مسکن در شهر تهران در دولت اول اصلاحات معادل ۲۶ مترمربع و در دولت دوم اصلاحات معادل ۱۶ مترمربع بود. مسکن استیجار، واگذاری زمین دولتی به انبوه‌سازان (مشارکتی)؛ توجه غالب به عرضه نیز مهم‌ترین سیاست‌ها و اهداف برنامه‌ریزی شده دولت برای بخش مسکن عنوان شد.

نتایج کارنامه دولت مهرورز در بخش مسکن طی سال‌های ۸۴ تا ۹۱ نیز دربردارنده نکات مهمی است. طی ۸ سال ریاست‌جمهوری محمود احمدی نژاد اگرچه حدود ۵ میلیون واحد مسکونی (حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ واحد در قالب خانه‌سازی دولتی و الباقی توسط بخش خصوصی) ساخته شد اما قیمت مسکن از ابتدای سال ۸۴ تا پایان ۹۱ معادل ۷/ ۴ برابر رشد کرد. تورم سالانه مسکن طی این سال‌ها به ۲۵ درصد رسید و متوسط قدرت خرید تسهیلات مسکن در شهر تهران به سطحی پایین‌تر از ۸ سال دوره اصلاحات سقوط کرد. به طوری‌که متوسط قدرت خرید تسهیلات مسکن در شهر تهران در دولت نخست احمدی‌نژاد، معادل ۱۸ مترمربع و در دولت دوم او معادل ۹ مترمربع شد. طرح مسکن مهر یکه‌تاز سیاست دولت محمود احمدی‌نژاد در بخش مسکن بود.

چهارمین دوره مورد بررسی به دو دوره ریاست‌جمهوری حسن روحانی مربوط می‌شود که به لحاظ بالا بودن تورم مسکن و قدرت خرید وام، بدترین دوره بوده است. جزئیات این کارنامه نشان می‌دهد: تورم سالانه مسکن ۳۳ درصد و قیمت مسکن در انتهای سال گذشته (برابر با آخرین آمار رسمی موجود و در دسترس) نسبت به سال ۹۲(آغاز دولت اول روحانی) ۷/ ۸ برابر شده است. در این سال‌ها نیز وام خانه اولی‌ها و مسکن ملی مهم‌ترین سیاست‌های بخش مسکن بودند که به شکل ناتمام اجرایی شدند.

به این ترتیب بدترین وضعیت بازار مسکن در دولت دوم روحانی و بهترین وضعیت بازار مسکن در دولت اول مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به لحاظ پایین بودن تورم مسکن و قدرت خرید وام، شکل گرفت. در عین حال، بدترین وضعیت بازار مسکن طی دوره ۸ ساله دولت‌ها مربوط به حسن روحانی و بهترین وضعیت این بازار طی دوره ۸ ساله مربوط به دولت سید محمد خاتمی می‌شود.

مشخص شدن بهترین و بدترین رتبه میان دولت‌های مختلف در این مقایسه، این سوال مهم را به وجود می‌آورد که آیا راز موفقیت یا عدم موفقیت دولت‌ها در کنترل جهش قیمت مسکن یا سلطه رکود و تورم بر این بازار، به سیاست‌ها و برنامه‌های اجرایی در هر دوره باز می‌گردد یا آنکه عوامل و پارامترهای دیگری در بروز این عملکرد موثر بوده‌اند؟

بررسی جزئیات کارنامه ۳۲ ساله (از سال ۶۸ تاکنون) دولت‌های مختلف در سیاست‌های بخش مسکن و اثرات آن بر بازار، پاسخ مشخصی به این سوال می‌دهد. پاسخ اولیه به این سوال منفی است. به این معنی که ردپای دو عامل بیرونی بر نتیجه کارنامه عملکرد دولت‌ها در بخش مسکن پررنگ‌تر از سیاست‌ها و برنامه‌های درون بخشی بوده است.

 درواقع بررسی این روند ۳۲ ساله نشان می‌دهد وزن اصلی در جهت دهی به تورم مسکن، قدرت خرید مسکن و شرایط بازار را دو متغیر بیرونی بخش مسکن یعنی مجموعه تحولات غیراقتصادی و سیاست‌های پولی و ارزی دانسته‌اند. به‌طوری‌که در تمامی این سال‌ها تورم مسکن از دو ناحیه شامل تورم عمومی و شوک ارزی بیشترین اثرپذیری را داشته است. تحولات بازار مسکن در سال ۸۶ شاهد مناسبی بر این ادعا است. در این مقطع زمانی تورم عمومی منجر به شارژ تورم مسکن و افزایش خریدهای سرمایه‌ای شد. هرچند در این سال، سیاست تثبیت ارزی در پیش گرفته شده بود، اما مجموعه سیاست‌های پولی و مدیریت اقتصادی به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده بود که تورم عمومی دستخوش نوسانات زیادی شد. رشد قابل‌توجه تورم عمومی تا جایی پیشرفت که قیمت مسکن تحت تاثیر قرار دارد و تورم مسکن به میزان قابل‌توجهی رشد کرد.

علاوه بر این در دو مقطع زمانی دیگر نیز سیاست ارزی اجراشده به‌طور مستقیم و غیرمستقیم تورم در بازار مسکن را تحت تاثیر قرار داد. اولین دوره مربوط به اجرای سیاست تثبیت ارز در دهه ۸۰ و پرش فنر ارزی در سال ۹۱ بود. در این سال نرخ ارز ۵/ ۱۱۶ درصد جهش کرد و به‌صورت مستقیم قیمت نهاده‌های ساختمانی را تحت تاثیر قرار داد؛ در عین حال به‌صورت غیرمستقیم نیز منجر به تحریک خریدهای سرمایه‌ای در بازار مسکن شد. دومین مقطع نیز به شوک ارزی سال ۹۷، ۹۸ و ۹۹ باز می‌گردد که نرخ ارز ۱۶۶ درصد جهش پیدا کرد و شرایط بازار مسکن را تحت تاثیر قرار داد. البته در سال ۹۷ در کنار شوک ارزی، انتظارات تورمی ناشی از بازگشت تحریم‌ها بر شرایط تورمی بازارها از جمله بازار مسکن تاثیرگذار بود.

نکته جالب دیگر در نتایج به‌دست‌آمده کارنامه عملکرد ۱۲ دولت گذشته در بخش مسکن آن است که اگرچه بازار مسکن در هشت سال دولت سید محمد خاتمی بهترین وضعیت را برای متقاضیان داشته است، اما مرور برنامه‌ها و سیاست‌های اجراشده از سوی دولت برای این بخش نشان می‌دهد که کمترین سیاست‌های کنترلی در این دوره اجرایی شده است. همان‌طور که اشاره شد مسکن استیجار و واگذاری زمین دولتی به انبوه‌سازان (مشارکتی) دو برنامه شاخص دولت برای بخش مسکن بود. در عین حال بدترین دوره بازار مسکن برای متقاضیان در دوره هشت ساله دولت حسن روحانی رقم خورد. در این سال‌ها نیز به جز یکی دو سال اخیر که برای ساخت مسکن ملی برنامه‌ریزی، سیاست و برنامه خاصی اجرایی نشد که قیمت مسکن طی این دوره ۷/ ۸ برابر شد. پس از آن نیز بدترین وضعیت به دوره هشت ساله دولت محمود احمدی نژاد تعلق دارد که قیمت مسکن از ابتدای سال ۸۴ تا انتهای سال ۹۱، ۷/ ۴ برابر رشد کرد. این در حالی است که بیشترین تیراژ خانه‌سازی دولتی در دوره هشت ساله محمود احمدی نژاد اتفاق افتاد. میزان رشد قیمت مسکن در دوره هشت‌ساله محمد خاتمی معادل ۷/ ۳ برابر و در دوره هشت ساله مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی نیز معادل ۹/ ۳ برابر بود.

در تمامی دوره‌ها، دولت‌های گذشته تاکنون این تصور را داشته که اگر عرضه مسکن افزایش پیدا کند، قیمت مسکن کاهش پیدا می‌کند، اما این فرضیه با بررسی برنامه‌ها و سیاست‌های اجراشده از سوی دولت‌ها کاملا زیرسوال می‌رود. به‌طوری‌که در دوره هشت‌ساله ریاست‌جمهوری محمد خاتمی، با وجود آنکه برنامه و سیاست خاصی اجرایی نشد، اما چون شرایط متغیر غیراقتصادی بیرونی و سایر شرایط اقتصاد کلان کشور مناسب بود، سرمایه‌گذاران ساختمانی به ورود به بخش مسکن تمایل داشتند و در مقابل با وجود حجم بالای خانه‌سازی دولتی در دوره محمود احمدی‌نژاد، یکی از بالاترین میزان رشد قیمت مسکن در آن دوره رقم خورد.

در این میان مروری بر چگونگی اثرگذاری متغیر بیرونی بر روند بازار مسکن این موضوع را به خوبی روشن می‌سازد. در دوره سازندگی، کشور در جریان بازسازی پس از جنگ و موعد بازپرداخت وام‌های خارجی قرار داشت که به شکل تنگنای مالی در کنار تنگنای ارزی بروز کرد. در دوره اصلاحات نیز متغیر غیراقتصادی از هر حیث (نه جنگ، نه تحریم)، به ترزیق امیدواری و خوش بینی در بازار مسکن انجامید و باعث ثبت بهترین دوره در بازار مسکن شد. تا اینکه در دوره هشت‌ساله دولت مهرورزی، رشد قابل‌توجه درآمدهای نفتی باعث بروز بیماری هلندی و تشدید تورم عمومی در کنار تبعات تثبیت نرخ ارز شد و نهایتا اینکه قیمت مسکن از دو محل تورم عمومی و شوک ارزی جهش کرد. نهایتا در دوره تدبیر و امید، شوک ارزی در کنار تحریم و کاهش درآمد نفت و عدم سیاست‌گذاری صحیح پولی باعث جهش بی‌سابقه قیمت مسکن شد.

برآیند بازار مسکن طی ۳۲ سال گذشته یک نتیجه مشخص دارد و آن اینکه بازار مسکن بیش از آنچه از سیاست‌های درونی بازار، تاثیر بگیرد، از متغیرهای غیراقتصادی و اقتصادی بیرونی اثر می‌پذیرد. ‌ بنابراین دولت‌ها برای ساماندهی این بازار و جلوگیری از تورم افسارگسیخته در آن، نمی‌توانند به اجرای برنامه‌های تک‌بعدی همچون تحریک عرضه یا فقط تحریک تقاضا اکتفا کنند. از این رو کارشناسان اقتصادی و بازار مسکن پیشنهاد می‌دهند دولت آینده برای ساماندهی این بخش، باید بهبود شرایط بیرونی بازار مسکن را در اولویت قرار دهد و برای بازار مسکن توجه دو طرفه به عرضه و تقاضا و همچنین اخذ مالیات سالانه از مالکان را در دستورکار فوری قرار دهد.

– بازیگران نقش اول رکود بازار خودرو

دنیای‌ اقتصاد به بررسی بازار خودرو پرداخته است: هرچند بازار خودرو این روزها با موجی نه چندان قوی از افزایش قیمت مواجه شده است، با این حال شهروندان همچنان میل چندانی به خرید نشان نمی‌دهند تا بازار خردادماه در رکودی سنگین قرار داشته باشد.

آن‌طور که فعالان بازار می‌گویند، طی این هفته و متناسب با نوسان بازار ارز، قیمت خودرو افزایشی شده و حداقل یک میلیون تومان روی قیمت‌ها رفته است. این در حالی است که تقاضای چندانی برای خرید خودرو وجود ندارد و گویا شهروندان در انتظار سرانجام مسائلی مانند، مذاکرات برجامی در وین، انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو و همچنین قیمت‌گذاری خودرو هستند.

هرچند معمولا در خردادماه بازار خودرو با رشد خرید و فروش مواجه می‌شود و تقاضا بالا می‌رود و قیمت هم رشد می‌کند، اما امسال تنها قیمت بالا رفته و خبری از رشد تقاضا نیست. در باب اینکه چرا بازار خودرو در این مقطع از سال دچار رکودی سنگین شده، دلایل مختلفی از سوی کارشناسان مطرح می‌شود. در این بین به نظر می‌رسد سه عامل اساسی شامل مذاکرات برجامی در وین، انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم ایران و همچنین قیمت‌گذاری خودرو، رکود فعلی را در بازار خودرو ایجاد کرده‌اند. این هم که با وجود رکود، قیمت‌ها بالا رفته‌اند، بیشتر ریشه در نوسان بازار ارز دارد. قیمت ارز در این چند روز افزایشی بوده و از همین رو بازار خودرو نیز متاثر از آن با رشد نسبی قیمت مواجه شده است. طبعا اگر قیمت ارز روند کاهشی در پیش بگیرد، منحنی قیمت خودرو نیز نزولی خواهد شد، اتفاقی که در گذشته بارها رخ داده است.

هرچند مسائلی مانند تولید و عرضه نیز در افت و خیز قیمت خودروها در بازار نقش دارند، با این حال حداقل طی سه سال گذشته (دوران تحریم) انتظارات تورمی و قیمت ارز عوامل موثر اصلی در رشد قیمت خودرو بوده‌اند. البته در مورد خودروهای وارداتی، ممنوعیت ورود خودرو به کشور نیز عامل اثرگذار مهمی در رشد قیمت بوده، با این حال انتظارات تورمی و رشد قیمت ارز نیز حسابی قیمت‌ها را در این بازار شارژ کردند.

 سه عامل رکودزا در بازار

در بین عوامل رکودزا در بازار خودرو، به نظر می‌رسد مذاکرات برجامی وین نقش محوری را بازی می‌کند. از چند هفته پیش این مذاکرات آغاز شده و اغلب گمانه‌زنی‌ها هم درباره سرانجام آن مثبت بوده است. از همین رو خیلی‌ها خرید خودرو را به تعویق انداخته‌اند تا شاید در آینده بتوانند خودروهای موردنظرشان را با قیمت کمتری خریداری کنند. تصور این دسته از شهروندان این است که با بازگشت ایران و آمریکا به توافق هسته‌ای و برجام و لغو تحریم‌ها، انتظارات تورمی کاهش پیدا می‌کند و قیمت ارز نیز پایین می‌آید، بنابراین خودرو نیز در مسیر افت قیمت قرار خواهد گرفت.

 این تصور البته می‌تواند درست باشد، زیرا در گذشته نیز چنین اتفاقی رخ داده است. به‌عنوان مثال بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در آبان سال گذشته و پیروزی جو بایدن بر دونالد ترامپ، انتظارات تورمی ایرانی‌ها فروکش کرد، قیمت ارز پایین آمد و منحنی قیمت خودرو هم نزولی شد. حالا نیز انتظار می‌رود با احیای برجام و لغو تحریم‌ها، چنین اتفاقی دوباره و حتی در ابعادی وسیع‌تر نسبت به آبان ۹۹ رخ بدهد. همین چند روز پیش سخنگوی دولت اعلام کرد قیمت ارز بین ۱۱ تا ۱۷ هزار تومان خواهد ایستاد. این پیش‌بینی اگر حتی در سقف آن (۱۷ هزار تومان) نیز درست از آب در بیاید، نقش مهمی در کاهش قیمت خودرو خواهد داشت. با دلار ۱۷ هزار تومانی یا کلا زیر ۲۰ هزار تومان، قیمت‌های فعلی خودرو محلی از اعراب ندارند و بدون تردید دچار ریزش قابل‌توجهی خواهند شد.

با احیای برجام و لغو تحریم‌ها و به تبع آن کاهش‌قیمت ارز و خودرو، بسیاری از خودروهای دپویی نیز روانه بازار می‌شوند و این موضوع نیز نقش مهمی در کاهش قیمت خواهد داشت. در حال حاضر چند صد هزار دستگاه خودرو توسط شهروندان عادی و سوداگران در پارکینگ‌ها دپو شده‌اند تا در وقت مقتضی (وقتی قیمت‌ها رشدی اساسی را به خود دیدند) به فروش برسند. این در حالی است که احیای برجام و کاهش انتظارات تورمی و قیمت ارز، سبب افت قیمت خودرو خواهد شد و بنابراین دپوی خودروها دیگر توجیه ندارد.

اما دیگر عامل اثرگذار بر رکود بازار خودرو، انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم در کشور است. هشت روز دیگر سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایران برگزار می‌شود تا میهمان جدید پاستور مشخص شود. معمولا قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران، بازارها با بلاتکلیفی مواجه می‌شوند و شهروندان در خرید و فروش دچار تردید شده و خیلی‌ها معاملات‌شان را در بخش‌های مختلف از جمله خودرو، به بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات موکول می‌کنند. این بار نیز همین اتفاق در بازار خودرو رخ داده و بسیاری از شهروندان منتظر مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری هستند، چون گمان می‌برند نتیجه نهایی در افت و خیز انتظارات تورمی و قیمت ارز و به تبع آن قیمت خودرو اثر خواهد داشت.

در نهایت اما موضوع دیگری که می‌توان آن را جزو عوامل رکود بازار خودرو دانست، مساله قیمت‌گذاری است. با توجه به اینکه گفته می‌شود تعیین قیمت بخشی از خودروها به نوعی در اختیار خودروسازان قرار گرفته، این موضوع ممکن است روند تولید را سرعت بخشیده و عرضه به بازار را افزایش دهد. افزایش عرضه، می‌تواند به نوبه خود سبب کاهش قیمت شود، از همین رو شهروندان این فاکتور را نیز مورد توجه قرار داده‌اند.

 چه خبر از قیمت؟

به بازار خودرو برویم و ببینیم این هفته در آن چه گذشته است. با وجود رکود معاملات، این هفته قیمت‌ها در بازار بالا رفتند. طبق اخبار رسیده از بازار در حال حاضر پژو پارس در مدل LX، قیمتی برابر با ۲۷۴ میلیون تومان دارد. همچنین برای پژو ۲۰۶ تیپ ۲ نیز تا ۲۰۳ میلیون تومان هم قیمت پیشنهاد می‌شود. از بازار مدل صندوق‌دار ۲۰۶ هم خبر می‌رسد قیمت این خودرو تا مرز ۲۵۵ میلیون تومان پیشروی کرده است. در مورد پژو ۲۰۶ تیپ ۵ نیز فعالان بازار از صعود قیمت این خودرو تا ۲۶۰ میلیون تومان خبر می‌دهند.

اما برای خرید پژو ۲۰۷ اتومات، چیزی حدود ۳۹۸ میلیون تومان باید هزینه کرد، حال آنکه مدل دنده‌ای آن را می‌توان تا ۲۸۸ میلیون تومان نیز خرید. سری اما به بازار سمند و پژو ۴۰۵ بزنیم. طبق اطلاعات رسیده از بازار، سمند در مدل EF۷ قیمتی برابر با ۲۰۳ میلیون تومان دارد. برای خرید پژو ۴۰۵ نیز باید ۲۱۸ میلیون تومان هزینه کرد. اما رانا نیز با افزایش قیمت در بازار مواجه شده، چه آنکه برای خرید آن ۲۳۰ میلیون تومان نیاز است. همچنین برای خرید دنا در مدل معمولی هم باید ۲۸۸ میلیون تومان هزینه کرد، این در حالی است که قیمت مدل پلاس و غیر اتوماتیک این محصول به ۳۲۵ میلیون تومان رسیده است. اگر مشتری دنا پلاس توربو شارژ اتومات هستید نیز باید چیزی حدود ۴۵۰ میلیون تومان برای آن کنار بگذارید.

اما نگاهی هم به قیمت محصولات سایپا و پارس خودرو در بازار بیندازیم. طبق اطلاعات کسب شده از بازار، در حال حاضر برای خرید کوئیک دنده‌ای در مدل R باید ۱۵۸ میلیون تومان هزینه کرد. همچنین قیمت مدل اتومات پلاس این خودرو نیز به ۲۲۰ میلیون تومان رسیده است. برای خرید تیبای معمولی هم نیاز به ۱۳۰ میلیون تومان پول دارید و مدل هاچ بک این خودرو نیز ۷ میلیون تومان گران‌تر از آب در می‌آید. در نهایت اینکه قیمت ساینا اس در مدل دنده‌ای نیز به ۱۶۰ میلیون تومان رسیده است و برای مدل پلاس آن هم تا ۱۶۴ میلیون تومان قیمت پیشنهاد می‌شود.

* کیهان

– نقش بانک مرکزی در سقوط بورس

کیهان نقش مدیریت بانکی در تورم و نابسامانی اقتصادی را بررسی کرده است: بررسی‌ها نشان می‌دهد در مشکلاتی همچون تورم و گرانی، نابسامانی بازارها، خلق نقدینگی، بحران بازار سرمایه و… رد پای مدیران بازار پولی کشور به چشم می‌خورد.

مجموعه نظام بانکی سهم بزرگی از اقتصاد را در اختیار دارد و با توجه به ابزارهای قدرتمند و ویژه در انحصار خود، یکی از گزینه‌های اصلی برای عیب‌یابی و درمان مشکلات اقتصادی کشور است.

یک سر نخ از آنچه امروز به عنوان معضلات تورم، آشفتگی بازارهای مختلف، گسترش دلالی، فسادهای اقتصادی و… دیده و شنیده می‌شود، به نظام بانکی برمی‌گردد.

ردپای بانک‌ها در تورم

بانک‌ها را یکی از عوامل اصلی ایجاد افزایش سطح عمومی قیمت‌ها می‌دانند. آنها برای کسب سود بالا وارد بازارهای ارز و سکه و مسکن می‌شوند، با افزایش تقاضا به افزایش قیمت‌ها دامن می‌زنند، در بازارها حباب ایجاد می‌کنند و در نهایت اگر این حباب به هر دلیلی تخلیه شود، این مردم‌اند که متضرر می‌شوند.

اما بانک‌ها چگونه منجر به تورم می‌شوند؟ درپاسخ به این سؤال، چندی پیش تجارت‌نیوز از قول تیمور رحمانی، اقتصاددان نوشت از دهه ۸۰ به بعد، تاسیس بانک‌های خصوصی و رقابت بین بانک‌ها بر سر پرداخت سود بانکی بالاتر، عاملی برای افزایش نقدینگی و تورم شده ‌است. به گفته این کارشناس وقتی نرخ سود بالاست به کنتوری برای افزایش نقدینگی تبدیل می‌شود که همان بالارفتن ضریب فزاینده نقدینگی است.

نکته مهم در این میان این است که بانک‌ها در سال‌های اخیر در حالی نرخ سودهای بالایی به مردم پرداخت کرده‌اند که هیچ اتفاق مثبتی در اقتصاد ایران رخ نداده که سود تضمین‌شده و بالایی برای بانک‌ها ایجاد کند. به عبارتی فرضیه اصلی این است که بانک‌ها با پرداخت تسهیلات و سرمایه‌گذاری در تولید، کسب سود می‌کنند اما کدام فعالیت تولیدی در این سال‌های رکود، چنین سودی نصیب سیستم بانکی می‌کند؟ لذا بانک‌ها برای پرداخت این سودهای بالا به بنگاهداری و بازارهای دلالی روی می‌آورند.

دلالی سازمان‌یافته

در همین رابطه کامران ندری، کارشناس بانکی می‌گوید: با توجه به شرایط اقتصادی کشور و صورت‌های مالی بانک‌ها، تأمین نرخ سود بالا از توان بانک‌ها خارج است، مگر اینکه سرمایه‌شان را به بازارهای دلالی سکه و دلار ببرند.

این گمانه‌ای است که در سال‌های اخیر به‌خصوص در زمان اوج نوسانات ارزی و گرانی سکه مطرح شد؛ اینکه بانک‌ها بخشی از دارایی خود را به سکه و ارز تبدیل کرده‌اند و تقاضای بالای بانک‌ها در بازار به افزایش تقاضا و قیمت دامن زده است.

حسین درودیان، کارشناس مسائل بانکی با تایید ورود بانک‌ها به بحث دلالی می‌گوید رویه کل بانک‌ها در دنیاست که در قالب یک بانک خصوصی به اقتضای عدم ریسک‌پذیری و تأمین سودهای کوتاه‌مدت، وارد عملیات سفته‌بازانه می‌شوند. اما عمده ورود آنها به بحث بازار مستغلات است و آنها وارد بازار طلا و ارز نمی‌شوند. اما در ایران بانک‌ها وارد هر نوع بازاری می‌شوند که خود این اقدام از خلق پول هم نگران‌کننده‌تر است و مشکلات بیشتری برای اقتصاد ایجاد می‌کند. سال گذشته محمودزاده معاون مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی اعلام کرد که یک بانک خصوصی-دولتی مالک یک‌هزار واحد مسکونی خالی است!

با این وصف آیا نباید از مدیریت نظام بانکی پرسید چرا بانک‌ها به جای کمک به تولید به خرید هزاران ملک می‌پردازند و آیا با این دست فرمان نباید بانک‌ها را یکی از عوامل گرانی مسکن دانست؟

انفجار نقدینگی

یکی از عوامل بروز تورم به هم خوردن نسبت نقدینگی به تولید است که افزایش فاجعه بار این نسبت به دلایل مختلفی رخ می‌دهد که یکی از مهم‌ترین این دلایل، قدرت انحصاری خلق پول بانک‌ها است.

براساس آمارهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی، در سال ۹۹ که عبدالناصر همتی ریاست بانک مرکزی را برعهده داشت حجم نقدینگی ۴۰.۶ درصد رشد کرده که این میزان از سال ۱۳۵۷ تاکنون بی‌سابقه است و یک رکورد محسوب می‌شود. جزئیات متغیرهای پولی و بانکی اسفندماه ۹۹ که به تازگی منتشر شده که نشان می‌دهد حجم نقدینگی در سال ۹۸ معادل ۲۴۷۲ هزار و ۱۵۰ میلیارد تومان بوده که با ۱۰۰۴ هزار میلیارد تومان افزایش در سال گذشته به ۳۴۷۶ هزار و ۱۷۰ میلیارد تومان رسیده است.

مهدی طغیانی، سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی دیروز در همایش طرح قانونی بانک مرکزی، بانک مرکزی را عامل اصلی رشد نقدینگی عنوان و اظهار کرد: ساختاری که در قانون پولی- بانکی کشور بوده به بانک مرکزی اجازه نداده تا بتواند بر اساس هدف‌گذاری‌هایش در مورد متغیرهای اقتصادی، برنامه‌ریزی کند. بانک مرکزی در عمل به مثابه صندوق دولت‌ها بوده و دولت زمانی که با کسری مواجه ‌شده، سراغ بانک مرکزی ‌رفته تا نیازش را از این طریق تأمین کند. غافل از اینکه این عمل زیان بار است و باعث کاهش ارزش پول ملی و رشد سرسام‌آور نقدینگی می‌شود. به همین خاطر در این یک سال شروع مجلس یازدهم، با جدیت تمام روی اصلاح قانون و نظام بانکداری وقت گذاشتیم.

هیولای بانک‌های خصوصی

طغیانی تأکید کرد: یک مشکل دیگر که در سال‌های اخیر ایجاد شده، خلق پول نظام بانکی است. دو بانک خصوصی در سال ۹۷، به اندازه بودجه کل کشور، خلق نقدینگی و اعتبار داشتند. این اقدام بر اساس اختیاراتی که با ایجاد بانک در اختیار بانک‌دار قرار می‌گیرد، انجام شده و چون نظارت ضعیف است باعث می‌شود بانک‌دارها از اختیاراتشان سوءاستفاده کنند. اختیاراتی که بانکدارهای خصوصی به واسطه آن، بانک مرکزی را برای برداشت از ذخایر بانک مرکزی تحت فشار می‌گذارند و می‌گویند اگر به ما کمک نکنید و منابع در اختیارمان نگذارید ما نمی‌توانیم از عهده اداره بانک بربیاییم و باید کل بانک را جمع کنیم.

محمدحسین حسین‌زاده بحرینی، دبیر کارگروه تحول نظام بانکی در کمیسیون اقتصادی مجلس می‌گوید: اولین بانک خصوصی کشور در سال ۱۳۸۰ راه افتاد و در بررسی که انجام دادیم در این ۲۰ سال گذشته در حالی که مجموع رشد اقتصادی کمتر از یک درصد یعنی فقط ۳۶ صدم درصد رشد تجمیعی بوده‌اما در همین مدت رشد نقدینگی ۱۰ هزار و ۲۵۰ درصد یعنی ۱۰۲.۵ برابر شده است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرگزاری فارس این نماینده مجلس گفت: از سال ۸۰ که بانک خصوصی راه افتاد ما اقتدار پولی را از حاکمیت به شبکه بانکی شامل سهامداران عمده و مدیران بانکی منتقل کردیم و این جابه‌جایی قدرت صورت گرفت که اگر این روند ادامه پیدا کند، آینده بدتر خواهد شد و این نقطه محوری ما در طرح اصلاح نظام بانکداری است و به خاطر همین مسئله ما نقطه عزیمت خود را از سال ۸۰ مصادف با تاسیس اولین بانک خصوصی در نظر گرفتیم.

زانوی بانک روی گلوی تولید

نکته دیگر اینکه بانک‌ها با وجودی که قرار بود عاملی برای کمک به تولید باشند بعضا به عاملی برای فشار به تولید داخلی بدل شده‌اند. آمار تعطیلی یا تملک واحدهای تولیدی توسط بانک‌ها نمونه‌ای از این فشار بانک‌ها بر واحدهای تولیدی است. در همین رابطه قائم‌مقام ستاد تسهیل و رفع موانع تولید چندی قبل خبر داد: براساس اعلام بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی، دو هزار و ۷۸۹ واحد تولیدی تا پایان آذر ۹۹ به تملک ۱۶ بانک درآمدند.

بابک دین‌پرست، ۲۲ اردیبهشت‌ماه در حاشیه چهاردهمین جلسه ستاد تسهیل و رفع موانع تولید در جمع خبرنگاران توضیح داد: سه بانک بزرگ کشور به ترتیب ۹۷۰، ۶۷۴ و ۳۳۸ واحد تولید را در تملک خود دارند.

دی‌ماه سال گذشته نیز یک عضو هیئت مدیره خانه صنعت، معدن و تجارت گفته بود: بیش از دو هزار واحد تولیدی به وسیله بانک‌ها تملک و تعطیل شده است و تعداد زیادی نیز در مراحل اجرایی بلاتکلیف هستند و هر لحظه ممکن است تعطیل شوند.

همچنین در همان ایام خبرگزاری تسنیم طی گزارشی از قول معاون قضائی دادستان کل کشور نوشت بیش از ۷۰۰ مورد به دفتر معاونت قضائی دادستان کل کشور مراجعه کرده‌اند و پرونده‌ها درباره واحدهای تولیدی تملک شده توسط بانک‌ها باز است، بیشتر این پرونده‌ها درباره میزان محاسبه نرخ سود، ریز محاسبات، صورت مسئله‌ای که مطرح می‌کنند و سود مرکب تسهیلات بانکی است.

سعید عمرانی عنوان کرد: این مسائل به شعبده‌بازی شبیه است، زیرا تولیدکننده می‌گوید پنج میلیارد تسهیلات گرفته، ۱۰ میلیارد پرداخت کرده و هنوز ۱۵ میلیارد مانده است!

نظام بانکی حیاط خلوت ابربدهکاران

نکته بعدی اینکه یکی از نشانه‌های سوءکارکرد نظام بانکی، افزایش بدهکاران بانکی دانه‌درشت است. عبدالناصر همتی، رئیس‌ کل بانک مرکزی فروردین امسال در یک گفت‌وگوی تلویزیونی اظهار کرد: ۱۱ بدهکار بزرگ بانکی با ۹۰ هزار میلیارد تومان بدهی در کشور وجود دارد که ما در طی مدت کوتاهی توانسته‌ایم حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان این بدهی را از آنها پس بگیریم.

این حجم از بدهی بانکی از سوی تعداد معدودی افراد، علاوه ‌بر اینکه نشانه بیمار بودن نظام بانکداری کشور و همچنین بی‌عدالتی در توزیع منابع می‌باشد، بیانگر ضعف دستگاه‌های نظارتی و در رأس آن نهاد ناظر بازار پولی، یعنی بانک مرکزی است.

مسئولان بانکی کشور باید توضیح دهند که بر چه اساسی این میزان تسهیلات در اختیار افرادی معدود قرار می‌گیرد اما کارآفرینان و تولیدکنندگان بسیاری درگیر کمبود نقدینگی در گردش هستند.

مسئولان در این سال‌ها چه کار می‌کردند که این حجم عظیم از بدهی‌ها انباشت شده و چرا هیچ وقت اسامی آنان منتشر نمی‌شود؟

نکته بعدی درباره نقش مدیریت نظام بانکی درسقوط بازار سرمایه است. میلیون‌ها سهامدار سال گذشته با دعوت و حمایت مسئولان دولت تدبیر و امید، از شخص حسن روحانی گرفته تا فرهاد دژپسند و عبدالناصر همتی در زمان اوج بورس پا به این بازار گذاشتند اما پس از مدت کوتاهی با زیان‌های سنگینی مواجه شدند. بسیاری از این سهامداران زیان دیده، خسارت خود را نتیجه عملکرد همین افراد دولتی خصوصا مدیریت ارشد بانک مرکزی

می‌دانند.

با این حال رئیس‌ کل بانک مرکزی که این روزها سرگرم رقابت‌های انتخاباتی است، مانند سایر مسئولان دولت مسئولیت اقدامات خود در ریزش کم‌سابقه بورس را نپذیرفته است؛ این درحالی است که بررسی اظهارات و عملکرد او در یکی دو سال گذشته نشان می‌دهد او نیز پا به پای سایر مسئولان دولت، هم از طریق دعوت بی‌موقع به بورس در اوج حباب قیمت‌ها و هم تغییر سیاست‌های پولی بر خلاف منافع بازار سرمایه، در زیان مردم در بورس شریک بوده است.

بسیاری از سهامداران معتقدند عامل اصلی ریزش بورس در عملکرد سیاست‌گذار پولی در اواخر سال ۹۸ و اواسط سال ۹۹ نهفته است که نرخ سود بین بانکی را از زیر ۱۰ درصد تا ۱۷ درصد افزایش داد و زمینه خروج سرمایه‌های کلان از بورس و ریزش بازار را فراهم نمود.

به این ‌ترتیب عواملی همچون عدم واریز منابع صندوق توسعه ملی در زمان مقرر، عدم اجازه استفاده از تسهیلات برای صندوق‌ها و سبدگردان‌ها، فشار به بانک‌ها برای خرید اوراق دولت، دستکاری در فروش قیمت ارز پتروشیمی‌ها، بالا بردن نرخ مبادلات بین‌بانکی از هشت درصد به نزدیک ۲۰ درصد و… عواملی است که باید عبدالناصر همتی، رئیس‌کل بانک مرکزی نسبت به آنها پاسخگو باشد.

* فرهیختگان

– دولت روحانی رکورددار تورم در ۷۰ سال اخیر است

فرهیختگان عملکرد دولت روحانی را بررسی کرده است:‌ حسن روحانی، رئیس‌جمهور روز گذشته در جلسه هیات دولت از ادعاهای جدید و عجیبی رونمایی کرد. ادعای اول ایشان این بود که سال‌های ۹۳ تا ۹۶ طلایی‌ترین دوران اقتصادی کشور بوده است و وضعیت موجود تنها حاصل تحریم‌هاست. روحانی مستقیم و غیرمستقیم اشاره می‌کرد (ادعای دوم) که اگر تحریم‌ها نبودند، قدرت اقتصادی و شکوفایی اقتصادی دولت متوقف نمی‌شد. هر دو ادعای روحانی از اساس غلط است. حدفاصل سال‌های ۹۳ تا ۹۶ به هیچ‌وجه به لحاظ متغیرهایی مانند؛ تورم، رشد اقتصادی، اشتغال و تشکیل سرمایه ثابت و… طلایی نبوده و چه بسا متوسط به سمت پایین ارزیابی می‌شود.

روحانی باید در طلایی خواندن این بازه زمانی دقت کند و بداند که؛ ۱- در حدفاصل سال‌های ۱۳۶۸ تا پایان ۱۳۷۱ متوسط رشد اقتصادی در کشور ۹ درصد و در بازه زمانی ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۴ در حدود ۶ درصد بوده است ۲- در بازه زمانی ۹۳ تا ۹۶ میزان سرمایه‌گذاری در کشور ۱۵ درصد کاهش پیدا کرده، ۳۵ میلیارد دلار ارزپاشی برای سرکوب نرخ دلار و همچنین نرخ بهره برای پارک نقدینگی در حساب‌های بلندمدت بالا نگاه داشته شده است.

همه این موارد موجب فشرده شدن فنر بحران پولی و مالی بود که تحریم‌های سال ۹۷ صرفا تحریک‌کننده و تعجیل‌کننده آن بود. ۳- سال ۹۵ که جناب روحانی معتقد است با رشد اقتصادی ۱۲ درصد نظیر ندارد، سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۷۰ را با رشد اقتصادی ۱۳ و ۱۴ درصد جلوی خود می‌بیند. اما اگر بپذیریم این دوره به لحاظ اقتصادی متوسط بوده است باز هم ادعای دوم به این دلایل پذیرفتنی نیست؛ الف) برجام در مطلوب‌ترین حالت خود رفع تنش و مانع تحریم وابستگی‌های اقتصادی ایران می‌شد، درواقع ایران را به لحاظ اقتصاد سیاسی شبیه به کشوری مانند؛ پاکستان و مصر می‌کرد. ب) رفع تحریم‌ها باید انجام شود و کسی در این مورد حرفی ندارد اما با برداشته شدن تحریم‌ها؛ صرفه اقتصادی تولید در ایران چقدر می‌تواند از این فضای بی‌تنش بهره‌برداری کند؟

ج) این تنها شرطی کردن اقتصاد است والا در سال ۹۵ که تحریم نبود و بهترین رشد اقتصادی دولت روحانی یعنی همان ۱۲ درصد بود، رشد اقتصادی بدون نفت تنها ۲ درصد و کمتر از میانگین تاریخی خود بوده است.

 بازی مافیایی روحانی با انتخابات

روز گذشته حسن روحانی در جلسه هیات‌دولت به ایراد سخنرانی در حدود ۴۵ دقیقه پرداخت که هرچقدر صحبت‌های ایشان را کنارهم می‌گذاریم به چیزی غیر از تناقض نمی‌رسیم. دولتمردان ارشد و صحبت‌هایشان بیشتر نمود یک شخصیت ناوارد در بازی مشهور این روزها یعنی مافیا را دارد که تنها برای ماندن در بازی دست‌وپا می‌زنند.

بازی مافیا که این روزها در شبکه‌های اینترنتی و محفل‌های اجتماعی رواج پیدا کرده، بازی‌ای است که در آن اقلیتی تحت‌عنوان مافیاها از نقش خود آگاه هستند و اکثریتی تحت‌عنوان شهروندها باید به‌دنبال آنها بگردند.

در این بازی که بر پایه تظاهر بنا شده است، گاهی مافیاها برای ردگم‌کنی خود را به جای شهروندان دلسوزی جا می‌زنند که دغدغه پیدا کردن مافیا را دارند اما درحقیقت هدف آنها؛ گمراهی شهر است. حسن روحانی دیروز در ابتدای صحبت‌های خود ادعاهایی از جنس شهروندی داشت و دائما مرزی بین خود با وضعیت موجود می‌کشید و درواقع این‌گونه وانمود می‌کرد که من هم مثل مردم عادی از وضعیت فعلی ناراحتم.

ادعاهای شهروندی روحانی جایی نمود پیدا می‌کرد که ایشان به سه‌ مساله انتقاد داشتند: اولا از نوع نقد کاندیداهای انتخاباتی به وضعیت اقتصادی موجود گله‌مند و معتقد بود: در این انتخابات جفای بزرگی درحق نظام شده است و آن هم نوع نقد کاندیداها به وضعیت اقتصادی موجود است. اگر تمام ۴۲ سال گذشته نقض قانون شده و تماما فساد بوده است، پس بفرمایید چرا انقلاب کرده‌ایم؟ ما پنج دوره ریاست‌جمهوری به فرم فعلی آن داشته‌ایم که اقداماتی در آنها انجام شده است، این‌طور که شما می‌گویید همه آن دولت‌ها خراب بوده‌اند.

ثانیا؛ روحانی معتقد است که: همه دم از برداشتن تحریم‌ها می‌زنند اما نمی‌گویند چگونه؟ ما با برجام این کار را کردیم پس تنها راه‌حل موجود بازگشت همه به برجام است.

ثالثا؛ حسن روحانی معتقد است آمارهای اقتصادی که این روزها از زبان کاندیداها گفته می‌شود، دروغ و تمام توهین به شعور مردم است. هرچند روحانی این‌گونه وانمود می‌کرد که اینگونه نقدها از سر دلسوزی و بدون اهداف سیاسی- تبلیغاتی است اما مطرح شدن آنها توسط او محکوم است؛ چراکه اساسا رطب‌خورده کی تواند منع رطب کند.

در پاسخ به انتقاد اول باید گفت؛ جناب روحانی شما می‌گویید کاندیداها طوری نقد می‌کنند که نظام و دولت‌های قبلی را زیرسوال می‌برند حال اما سوای از درست یا غلط بودن این ادعا، آیا خود شما از بنیانگذاران اینچنین شگردها نبوده‌اید. خود شما دولت قبلی را چگونه نقد می‌کردید و آیا در اوایل سال ۹۳ دائما از آواری که از دولت قبل به شما رسیده انتقاد نمی‌کردید. آیا شما در مناظرات ۹۶ برای رای آوردن بسیاری از خط‌قرمزهای امنیتی و اقتصادی نظام را زیرپا نگذاشتید؟

 اما نقد دوم روحانی را نیز باید این‌گونه پاسخ داد: جناب روحانی اصرار دارید بگویید تنها راه‌حل خروج از تحریم بازگشت به برجام است. حتی اگر این ادعا را هم قبول کنیم آیا خود شما برنامه‌ای داشته‌اید که از کاندیداها مطالبه برنامه می‌کنید. انتقاد سوم هم آنقدر واضح است که پاسخی ندارد. آقای روحانی همه آمارهایی که در رسانه‌ها یا در ستادهای انتخاباتی دست به دست می‌شود، آمارهای تولیدشده در وزارتخانه‌ها و مراکز آماری نهادهای زیردست خودتان است. حسن روحانی به‌شدت به استراتژی feel, fet, found (استراتژی برای جذب مخاطب در کمپین‌های سیاسی و فعالیت‌های هرمی) علاقه‌مند است. او می‌خواهد وانمود کند مشکل را می‌شناسد و با ما همدرد است و راه‌حل را هم خودش دارد.

 روحانی؛ طلایی‌ترین اقتصاد در ۵۰ سال اخیر را داشته‌ایم!

حقیقتا از مرور آمارها و تحلیل‌های اقتصادی هشت سال اخیر خسته شده‌ایم و درست هم این است، حالا که در معرض دولت جدید قرار داریم از تمهیدات، برنامه‌ها و سیاست‌های اقتصادی که بهتر است اجرا شود صحبت کنیم و نه بسان برخی دولتمردان مشغول بحث‌های بی‌فایده باشیم. اما آقای روحانی قصد ندارد کوتاه بیاید و غلظت عجیب بودن صحبت‌های او هر روز بیشتر می‌شود.

اینها جملات روحانی در جلسه دیروز هیات‌دولت است: چهار سال اول دولت یعنی سال‌های ۹۳ تا ۹۶ طلایی‌ترین دوره اقتصادی در ۵۰ سال اخیر است. تورم متوسط ما در این چهار سال ۱۱ درصد بوده و طی دو سال تورم تک‌رقمی داشته‌ایم. رشد اقتصادی ما به‌طور متوسط در این چهار سال حدود پنج درصد قرار داشته است. ضمنا از ۶ ماهه دوم ۹۳ تا پایان ۹۶ هر سه‌ماهه نسبت به سه ماهه قبل حدود ۷۰۰ هزار شغل خالص داشته‌ایم. تراز تجاری هم در یکی، دو سال مثبت شد که این هم بی‌سابقه بود. روحانی گفته است: تحریم‌ها در سال ۹۳ کمتر شد و از دی‌ماه ۹۴ به بعد دیگر تحریم نبودیم و شکوفاترین اقتصاد ایران در سال ۹۵ با رشد اقتصادی ۱۲ درصد بود. این رشد در دنیا بی‌نظیر بوده است. روحانی درنهایت این‌گونه نتیجه گرفت که دولت فعلی مسیر را پیدا کرده بود و از قضا موفق هم بود اما تحریم‌ها و ترامپ باعث وضع موجود شد، در واقع ایشان غیرمستقیم این ادعا را می‌کند که اگر تحریم‌ها نبود، اقتصاد ما مانند همان چهار سال اول عالی بود و… اما درستی این ادعاها را آمار تایید می‌کند؟

 آمار می‌گوید؛ دوره اول روحانی طلایی نبوده است

جناب روحانی می‌گوید که رشد اقتصادی در کشور در حد فاصل سال‌های ۹۳ تا پایان ۹۶ به‌طور متوسط ۵ درصد بوده است که طلایی‌ترین دوره در اقتصاد ایران است. در این مورد ذکر نکاتی ضروری است: ۱. رشد اقتصادی به هیچ وجه ملاک مناسبی برای سنجش وضعیت رفاه مردم در اقتصاد ایران نیست، به‌طوری که در بعضی سال‌ها رشد اقتصادی تبدیل به هزینه خانوارها نشده و درواقع رفاه آنها بدون تغییر مانده است. ۲. در حد فاصل سال‌های ۱۳۴۰ تا پایان ۱۳۴۸ متوسط رشد اقتصادی کشور ۱۲ درصد بوده است.

۳. در حد فاصل سال‌های ۱۳۶۸ تا پایان ۱۳۷۱ متوسط رشد اقتصادی در کشور ۹ درصد بوده است. ۴. در حد فاصل سال‌های ۱۳۸۱ تا پایان ۱۳۸۶ متوسط رشد اقتصادی کشور ۶ درصد بوده است. ۵. رشد اقتصادی ۱۲ درصد در سال ۹۵ به هیچ وجه بی‌نظیر نبوده است و در سال‌های ۱۳۶۹ و ۱۳۷۰ رشد اقتصادی ۱۳ و ۱۴ درصد را تجربه کرده‌ایم. ۵. رشد اقتصادی در سال ۹۵ با اتکا به نفت بوده است و رشد غیرنفتی در این سال تنها ۲ درصد بوده است.

 ۶. در حد فاصل سال‌های ۹۳ تا ۹۶ متوسط رشد نقدینگی ۲۱ درصد بوده است و تنها با بالا نگه‌داشتن نرخ بهره و پارک این پول‌ها در حساب‌های بلندمدت، رکود تعمیق شد و تورم و آشفتگی بازارها به‌جای مهار شدن به زمانی در آینده (منظور سال‌های ۹۶ به بعد است) موکول شد. ۷. تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در ایران (که مظهر سرمایه‌گذاری و روند تولید است) در حد فاصل سال‌های ۹۳ تا پایان ۹۶ با افت ۱۵ درصدی از ۱۳۷ هزار میلیارد تومان به ۱۱۸ هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرد. ۸. هیچ‌گونه تحول اقتصادی طی سال‌هایی که به‌زعم روحانی طلایی است، رخ نداده و رشدی هم اگر اتفاق افتاده با توجه به وفور درآمدهای نفتی بوده است.

 روحانی رکورددار تورم در ۷۰ سال اخیر است

حسن روحانی پازل دروه طلایی خود را با تورم ۱۱ درصدی سال‌های ۹۳ تا ۹۶ تکمیل می‌کند و معتقد است این بهترین عملکرد برای اقتصاد ایران است که سال‌ها تورم ۱۱ درصد بوده است. در این مورد هم رئیس‌جمهور به‌دلایل زیر در اشتباه است:

۱. تورم در دوره اول روحانی مهار نشد. در این دوره با بالا نگه‌نداشتن نرخ بهره حقیقی (اختلاف بین تورم و نرخ بهره بانکی) پول‌ها در حساب‌های بانکی قفل بود. در این دوره با سرکوب نرخ بهره و نرخ ارز، تورم مهار نشد بلکه تورم به زمان فعلی موکول شد. ۲. در حد فاصل سال‌های ۹۳ تا ۹۶ بیش از ۳۵ میلیارد دلار ارز به بازار تزریق شده و با سرکوب نرخ ارز فنر آن نیز فشرده‌تر شد. ۳. در این دوره بسیاری از بدهکاران تسهیلات بانکی که خود منشأیی برای تورم در سال‌های بعد بودند ظهور و رونق پیدا کردند. ۴. پایین‌ترین تورم تک‌رقمی مربوط به سال ۱۳۶۴ است که در حدود ۴ درصد بوده است ۵. میزان تورم در سال ۱۳۶۹، ۸ درصد بوده است. ۶. اگر میانگین نرخ تورم در کل دولت روحانی را درنظر بگیریم دولت ایشان با تورم متوسط ۲۲ درصدی رکورددار بیشترین تورم در یک بازه زمانی ۸ ساله و همچنین رکورددار تورم بالای ۳۰ درصد در یک بازه ممتد سه‌ساله ۷ دهه اخیر است.

 ۹ میلیون اشتغال را از کجا آورده‌اید؟

روحانی در مورد اشتغال و اشتغالزایی گفته است: از ۶ ماهه دوم ۹۳ تا پایان ۹۶ هر سه ماهه نسبت به سه ماهه قبل حدود ۷۰۰ هزار شغل خالص داشته‌ایم. این ادعا به مراتب بیش از ادعاهای دیگر روحانی از دایره منطق و عقل به دور است. معنی حرف روحانی این است که دولت به صورت سالانه ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار شغل خالص (شغل بادوام و پایدار) ایجاد کرده که در مجموع سال‌های ۹۳ تا ۹۶ در حدود ۹ میلیون شغل ایجاد کرده است. دانستن این آمارها که اتفاقا تولید شده در وزارتخانه‌های مطبوع جناب روحانی است برای رد این حرف کافی است.

۱- تعداد شاغلان کشور از حدود ۲۰/۶ میلیون نفر در سال ۱۳۸۴ به ۲۳ میلیون نفر در سال گذشته رسیده که طی این مدت جمعیت کشور با افزایش ۱۴ میلیون نفری از ۷۰ میلیون نفر به ۸۴ میلیون نفر رسیده است. ۲- براساس آمارهای مرکز آمار ایران، در زمستان ۹۹ از ۲ میلیون و ۴۷۸ هزار بیکار کشور، حدود ۹۶۱ هزار نفر از آنان یا معادل ۳۹ درصد از کل بیکاران کشور، دارای مدرک تحصیلات عالی بوده‌اند. ۳- تعداد شاغلان در حد فاصل سال‌های ۱۳۹۳ تا پایان ۱۳۹۶ حدود ۲ میلیون نفر بیشتر شده است که قابل قبول است اما ادعای روحانی در مورد افزایش ۷۰۰ هزار نفری اشتغال هر سه ماه یک بار غلط است ۴- طبق آمارهای مرکز آمار ایران نرخ بیکاری جوانان در ۱۵ تا ۲۴ سال طی ۸ سال اخیر به‌طور میانگین ۳ تا ۲۵ درصد بوده که آمارهای سازمان بین‌المللی کار (ILO) نشان می‌دهد میانگین این نرخ در جهان طی سال ۲۰۱۹ حدود ۶/۱۳ درصد بوده است.

* جوان

– دلیل بی‌ارزش‌شدن پول ملی، کسری شدید بودجه دولت روحانی است

جوان آمار دخل و خرج دولت را بررسی کرده است:‌ با وجودی که هزینه‌های جاری دولت در سال‌۹۲ حدود ۸ هزار میلیارد تومان بود، دولت حسن روحانی به تصور رفع همیشگی تحریم‌های نفتی این دست هزینه‌ها را تا سال‌۹۷ به بیش از ۲۱ هزار میلیارد تومان ارتقا داد، اما همزمان با احیای تحریم‌های ظالمانه توسط دولت ترامپ دولت در تأمین هزینه‌های جاری ماهانه خود چنان به مشکل خورد که بیش از نیمی از بودجه جاری ۱۹۳ هزار میلیارد تومانی ۹ ماهه ابتدایی سال ۹۷ از طریق استقراض و فروش سرمایه تأمین شده‌است و از همین زمان تاکنون دیگر آمار دخل و خرج دولت منتشر نشده است.

برای اینکه نامزدهای ریاست جمهوری وعده‌های اقتصادی خود را با واقعیت‌های اقتصادی و تنگنای مالی کشور تنظیم کنند، بهتر است دولت آمار مالیه را به نامزدهای ریاست جمهوری بدهد. بررسی‌ها نشان می‌دهد بانک مرکزی و مرکزآمار به عنوان دو مرجع اصلی آمار کشور همزمان با احیای تحریم‌های اقتصادی در سال‌های اخیر برخی از آمارهای حوزه‌های اقتصاد کلان را سانسور کرده‌اند. از این‌رو در غیبت آمارهای مالیه عمومی در کشوری که اقتصادش دولتی و وابسته به نفت است، نمی‌توان تصویر روشنی از وضعیت و جایگاه اقتصاد داشت.

اهالی اقتصاد و دنبال کنندگان رویدادهای اقتصاد ایران می‌دانند که بانک مرکزی اطلاعات دخل و خرج دولت را از سال ۹۷ به روز رسانی نکرده است، از سوی دیگر اگرنگاهی به آمارهای اقتصادی پاییز سال‌۹۹ مرکز آمار بیندازیم متوجه می‌شویم که خبری از آمارهای مالی دولت نیست، البته گویا در توضیحات ارائه شده از سوی مرکز آمار علت عدم انتشار آمارهای مالی دولت مقوله تحریم عنوان شده‌است.

اگرچه قابل پذیرش است که شاید با انتشار آمارهای دخل و خرج دولت در شرایط تحریم دشمنان در جنگ اقتصادی از این مسئله سوء‌استفاده کنند، اما باید عنوان کرد که رفتار مالی دولت در بخش پولی و مالی، خود را از طریق تورم و کاهش ارزش پول ملی و بر هم زدن روند حرکت و تعادل بخش‌هایی، چون بانک، بیمه، سرمایه و صندوق توسعه ملی نشان می‌دهد.

هزینه جاری ماهانه ۸‌هزار میلیارد تومانی دولت در سال ۹۲

بررسی هزینه‌های جاری سال‌۹۲ بیانگر آن است که هزینه جاری مصوب جاری در این سال ۱۲۸‌هزارمیلیارد تومان بود که این دست پرداخت‌ها برای پنج‌ماهه ابتدایی سال مذکور ۴۱ هزارو ۷۰۰‌میلیاردتومان بود، به عبارتی میانگین هزینه ماهانه دولت بر اساس پرداخت‌های پنج‌ماهه ابتدایی سال حدود ۸‌هزار میلیارد تومان بود.

تراز عملیاتی مصوب سال‌۹۲ منفی ۳۷ هزار میلیارد تومان بود و ترازعملیاتی برای پنج‌ماهه ابتدایی سال‌۹۲ نیز ۲۰‌هزار میلیارد تومان بود.

هزینه جاری ماهانه ۲۱ هزار میلیارد تومانی دولت در سال ۹۷

از سوی دیگر با توجه به اینکه آخرین گزارش دخل و خرج دولت مربوط به ۹‌ماهه ابتدایی سال‌۹۷ است، بد نیست نگاهی به هزینه‌های دولت در این سال و محل تأمین هزینه‌ها داشته باشیم. هزینه‌های جاری دولت در بودجه مصوب سال‌۹۷ بیش از ۲۹۳ هزار میلیارد تومان بود که در ۹ ماهه ابتدایی این سال این دست هزینه‌ها ۱۹۳ هزار میلیارد تومان بود به عبارتی میانگین هزینه جاری ماهانه دولت در ۹ ماهه سال‌۹۷ حدود ۲۱ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بود.

تله کسری ترازعملیاتی بودجه

بررسی کسری تراز عملیاتی نشان از آن دارد که کسری تراز عملیاتی در بودجه مصوب سال‌۹۷ بیش از ۷۷‌هزار میلیارد تومان بود که باید در ۹‌ماهه ابتدایی سال کسری تراز عملیاتی تنها کمتر از ۵۹ هزار میلیارد تومان باشد، اما در این مدت کسری ترازعملیاتی بیش از ۱۰۲ هزار میلیارد تومان بوده‌است، به عبارت دیگر بیش از نیمی از هزینه‌های جاری دولت از محل استقراض و سرمایه فروشی تأمین شده است.

غیبت آمارهای بودجه همزمان با رشد کسری ترازعملیاتی

از سال‌۹۷ که نیمی از هزینه‌های جاری دولت از محل استقراض و سرمایه فروشی تأمین شد، دیگر آمار دخل و خرج دولت منتشر نشده‌است، نکته جالب آنکه در همین بازه زمانی پایه پولی از محدوده ۲۰۰‌هزار میلیارد تومان به ۴۵۵ هزار میلیارد تومان صعود کرده‌است. گفتنی است با رشد حدود ۲۵۰‌هزار میلیارد تومان پایه پولی طی سال‌های اخیر این حجم از پول با ضریب فزاینده که عددش بیش از ۷ است درآمیخته می‌شود و نقدینگی بیش از هزارو ۷۵۰‌هزار میلیاردتومان را خلق می‌کند. در این میان حجم نقدینگی کل هم در اواخر سال‌۹۹ از رقم ۳ هزارو ۵۰۰‌هزار میلیارد تومان حکایت دارد که رشد حجم نقدینگی در سال‌های اخیر را تأیید می‌کند و ریشه آن تأمین کسری تراز عملیاتی دولت است.

رشد هزینه‌های جاری به امید برجام

برخی از تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که همزمان با احیای تحریم‌ها در سال‌۹۷ مالیه دولت با مشکل اساسی روبه‌رو شده‌است، زیرا حسن روحانی به تصور حل مسئله رفع تحریم‌ها و دستیابی به درآمدهای ارزی صادرات نفت، هزینه‌های جاری ماهانه کشور را از محدوده ۸‌هزار میلیارد تومان سال‌۹۲ به محدوده ۵/۲۱‌هزار میلیاردتومان در سال‌۹۷ رساند و با احیای مجدد تحریم‌ها دیگر راهی برای خود جز استقراض از نظام مالی ایران برای پوشش هزینه‌های جاری نمی‌دید، از این رو دقیقاً زمانی که کسری تراز عملیاتی بودجه جهش کرد آمارهای رسمی دخل و خرج دولت دیگر منتشر نشد.

البته با توجه به وضعیت بودجه مصوب سال‌۱۴۰۰ می‌توان پیش‌بینی کرد که شاید هزینه‌های جاری ماهانه دولت به محدوده‌۶۰ تا ۸۰‌هزار میلیارد تومان رسیده باشد. گفتنی است کسری تراز عملیاتی بودجه سال جاری قابل ملاحظه است.

کسری تراز عملیاتی را بهتر بشناسیم

برای بودجه سالانه چند نوع تراز و به تبع کسری می‌توان تعریف کرد که یکی از مهم‌ترین این ترازها، تراز عملیاتی بودجه است و کسری در تراز عملیاتی، همیشه در اقتصاد ایران عواقب منفی بر اقتصاد و توان تولید داخلی کشور داشته است. کما اینکه در طول چند دهه گذشته همیشه کسری در تراز عملیاتی یکی از عوامل رشد پایه پولی در اقتصاد ایران بوده‌است که متأسفانه رشد پایه پولی یکی از عوامل مهم شکل‌دهنده تورم در اقتصاد ایران است و این تورم همیشه باعث ایجاد نابرابری و فقر گسترده در کشور بوده است.

در واقع تراز عملیاتی از کسر میزان درآمدهای دولت (غیر از عایدات نفتی و سرمایه‌ای) منهای هزینه‌های جاری به‌دست می‌آید. به بیانی ساده تراز عملیاتی بیان می‌کند که آیا همه هزینه‌های جاری دولت (مانند پرداخت حقوق و دستمزد، استفاده از کالا و خدمات و یارانه) توسط درآمدهای عمومی (مالیاتی و غیرمالیاتی) دولت پوشش داده‌می‌شود.

یا به عبارت دیگر آیا درآمدهای دولت کفاف عملیات جاری را می‌دهد یا نیاز است برای جبران هزینه‌های جاری از دیگر منابع استفاده کند. دولت برای پوشش هزینه‌های خود از دو منبع دیگر عایدات نفتی و استقراض (فروش اوراق مالی) نیز می‌تواند استفاده کند و معمولاً دولت‌ها برای پوشش هزینه‌های خود از این دو منبع استفاده می‌کنند که باعث تراز شدن بودجه می‌شود. روند بودجه‌ریزی کشور در ۲۰‌سال گذشته نشان می‌دهد که کسری تراز عملیاتی بودجه سه دوره مشخص را طی کرده است. در دوره نخست که بازه سال‌های‌۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵ است که کسری حقیقی تراز عملیاتی بودجه رو به افزایش بوده‌است و در واقع در این دوره سهم بیشتری از منابع نفتی برای پوشش امور جاری و هزینه‌های دولتی مصرف شده است، اما از سال‌۱۳۸۵ تا ۱۳۹۳ این مسیر معکوس شده و استفاده از سرمایه‌های نفتی برای پوشش هزینه‌های جاری کاهش یافته است، اما متأسفانه در دوره سال‌های‌۱۳۹۳ تاکنون به‌رغم تحریم و کاهش فروش نفت، رشد کسری تراز عملیاتی بودجه شدت گرفته و در بودجه سال‌۱۴۰۰ این رقم به شدت افزایش یافته و به بیشتر از ۳۰۰‌هزار میلیارد تومان رسیده که دو برابر سال‌۱۳۹۹ بوده و این مسئله نشان‌دهنده وابسته شدن بیشتر بودجه عمومی دولت به منابع استقراض و نفتی است!

نامزدها در جریان تأمین بودجه قرار بگیرند

نکته نهایی آنکه جا دارد دولت آمار و شیوه‌های تأمین بودجه دولت از آذرسال‌۹۷ تاکنون را در اختیار نامزدهای ریاست جمهوری سال‌۱۴۰۰ قرار دهد تا نامزدها بر اساس تنگنای مالی اقتصاد ایران برنامه‌ها و وعده‌های خود را تنظیم کنند. در این میان وضعیت مالی دولت به شیوه‌ای بوده است که حتی گفته می‌شود ارزهای بلوکه شده دولت در بانک‌های خارجی به بانک مرکزی فروخته شده‌است و اخیراً نیز وزارت اقتصاد به یکباره ۶۰‌هزار میلیارد تومان اوراق بدهی دولتی منتشر کرده که با این وضعیت مالیه دولت نامزدها حق دارند در جریان وضعیت دخل و خرج دولت قرار بگیرند.



منبع خبر

افزایش قیمت کالاها در روزهای منتهی به انتخابات/ رانت خودروسازان در دوره رکود معاملات خودرو/ بیشترین گرانی مسکن در دولت روحانی رقم خورد/ نقش بانک مرکزی در سقوط بورس بیشتر بخوانید »